هدف از این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان منطقۀ 4 دانشگاه آزاد اسلامی نسبت به زبان انگلیسی بوده است. عوامل دیگری مانند جنسیت و رشتۀ تحصیلی که ممکن است روی نگرش افراد اثر داشته باشد نیز در نظر گرفته شد. برای نیل به این هدف تعداد 3418 نفر (1859 نفر پسر و 1559 نفر دختر) دانشجو چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان منطقۀ 4 دانشگاه آزاد اسلامی نسبت به زبان انگلیسی بوده است. عوامل دیگری مانند جنسیت و رشتۀ تحصیلی که ممکن است روی نگرش افراد اثر داشته باشد نیز در نظر گرفته شد. برای نیل به این هدف تعداد 3418 نفر (1859 نفر پسر و 1559 نفر دختر) دانشجویان رشتههای فنی ـ مهندسی، علوم پزشکی و علوم انسانی بهصورت نمونهگیری طبقهای از 18 دانشگاه آزاد اسلامی منطقۀ 4 انتخاب شدند. پرسشنامۀ اصلاح شدۀ لاین (1987) پس از تعیین روایی محتوا و محاسبۀ پایایی از روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید و میان آزمودنیها توزیع شد. دادهها بهوسیلۀ آزمونهای آماری مانند تحلیل واریانس و آزمونهای شفه و خیدو تحلیل گردید. نتایج کلی بیانگر علاقه و نگرش مثبت میان دانشجویان نسبت به یادگیری زبان انگلیسی، درس زبان و فرهنگ انگلیسیزبانان است. با توجه به نتایج آزمونهای آمار توصیفی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمونهای آماری پارامتریک نظیر تحلیل واریانس، آزمونهای شفه و آزمونهای غیرپارامتریک نظیر خیدو، دانشجویان رشتههای فنی مهندسی و دانشجویان علوم پزشکی نسبت به دانشجویان علوم انسانی نگرش مثبتتری به زبان انگلیسی در جنبههای گوناگون آن داشتهاند.
پرونده مقاله
ایجاد محیطهای تربیتی شبانهروزی قدمتی طولانی دارد و این مدارس امروزه در کشور ما با هدف ارتقای سطح کیفی آموزش و پرورش، پیشگیری از تبعات ناشی از مهاجرت دانشآموزان روستایی به شهرها، گسترش شعایر اسلامی و تقویت سازگاری اجتماعی ایجاد شدند. این پژوهش درصدد مقایسۀ پیشرفت تحصی چکیده کامل
ایجاد محیطهای تربیتی شبانهروزی قدمتی طولانی دارد و این مدارس امروزه در کشور ما با هدف ارتقای سطح کیفی آموزش و پرورش، پیشگیری از تبعات ناشی از مهاجرت دانشآموزان روستایی به شهرها، گسترش شعایر اسلامی و تقویت سازگاری اجتماعی ایجاد شدند. این پژوهش درصدد مقایسۀ پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دورههای راهنمایی و متوسطۀ مدارس شبانهروزی و عادی استان بوده است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و جامعۀ آماری آن همۀ دانشآموزان مدارس شبانهروزی و عادی استان (54961 نفر) در سال تحصیلی 88 ـ1387بوده است که به روش نمونهگیری طبقهای، کارنامۀ تحصیلی 13800 نفر از دانشآموزان مدارس شبانهروزی و مدارس عادی همجوار آنها، بهعنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادههای پژوهش، اسناد و مدارک، فرمها و کارنامۀ تحصیلی مربوط به دانشآموزان، نمرات امتحانات دروس هماهنگ استانی و کشوری بوده است. روایی و پایایی این ابزار به دلیل پرسشهای یکسان و اجرای هماهنگ آزمونها در سطح استان، از حد مطلوبی برخوردار بوده است. براساس یافتههای پژوهش و آزمون t، دانشآموزان دورۀ راهنمایی مدارس عادی پیشرفت تحصیلی بیشتری داشتهاند. در دورۀ متوسطه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر مدارس شبانهروزی بیشتر از مدارس عادی بوده است، اما بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر تفاوت معناداری وجود نداشته است (05/0P≤).
پرونده مقاله
در تعلیم و تربیت اسلامی 3 نگرش وجود دارد. در نگرش نخست تعلیم و تربیت اسلامی به منزلۀ نظامی توصیفی است که از طریق بررسی آثار دانشمندان مسلمان میتوان به آن دست یافت. در نگرش دوم، نظامی استنباطی است که براساس آن میتوان با استفاده از متون دینی، برای همۀ مسائل تعلیم و تربی چکیده کامل
در تعلیم و تربیت اسلامی 3 نگرش وجود دارد. در نگرش نخست تعلیم و تربیت اسلامی به منزلۀ نظامی توصیفی است که از طریق بررسی آثار دانشمندان مسلمان میتوان به آن دست یافت. در نگرش دوم، نظامی استنباطی است که براساس آن میتوان با استفاده از متون دینی، برای همۀ مسائل تعلیم و تربیت پاسخی فراهم آورد. در نگرش سوم، تعلیم و تربیت اسلامی به منزلۀ نظامی استنباطی ـ توصیفی تلقی شده است که در آن برخی مسائل و مباحثِ مربوط به تعلیم و تربیت از متون اسلامی استخراج میشود و دسترسی به برخی موارد دیگر براساس روشهای تجربی و پیشفرضهای دینی، انجام میگیرد.
در این نوشتار سعی بر آن است که با عنایت به این مطالب، با اشارهای کوتاه به ماهیت و تاریخچۀ تعلیم و تربیت اسلامی به منزلۀ رشتهای دانشگاهی، روشهای پژوهش و دستاوردهای آن نیز مورد بررسی قرار گیرد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، نیازسنجی توسعۀ فضاهای فرهنگی شهروندان نجفآباد از نظر مدیران فرهنگی و شهروندان این شهر است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. ابزار گردآوری دادهها 3 نوع پرسشنامۀ محققساخته شامل پرسشنامۀ مدیران فرهنگی با 12 سؤال، پرسشنامۀ ویژۀ کودکان با 9 سؤال و پرسشن چکیده کامل
هدف این پژوهش، نیازسنجی توسعۀ فضاهای فرهنگی شهروندان نجفآباد از نظر مدیران فرهنگی و شهروندان این شهر است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. ابزار گردآوری دادهها 3 نوع پرسشنامۀ محققساخته شامل پرسشنامۀ مدیران فرهنگی با 12 سؤال، پرسشنامۀ ویژۀ کودکان با 9 سؤال و پرسشنامۀ شهروندان با 17 سؤال بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل دو گروه مدیران فرهنگی و همۀ شهروندان 7 ساله و بیشتر ساکن شهر نجفآباد و نواحی یزدانشهر، امیرآباد و ویلاشهر بود. تعداد مدیران فرهنگی 50 نفر برآورد گردید که برای بررسی نظرات آنان از روش سرشماری استفاده شد و 383 نفر از شهروندان با استفاده از فرمول کوکران بهعنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، انحراف معیار و میانگین و در سطح آمار استنباطی از آزمونهای tتک متغیره، t مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون شفه استفاده شده است. براساس نتایج بهدست آمده تعداد فضاهای فرهنگی موجود شهر نجفآباد در سطح خطای 5 درصد کمتر از سطح متوسط پاسخگوی نیاز شهروندان بوده و از نظر آمایش بیش از نیمی از این فضاها در بخش مرکزی قرار دارند که دسترسی به این فضاها برای بسیاری از شهروندان دشوار است. از نظر مدیران فرهنگی نیازهای آموزشی و پژوهشی و فرهنگسرا در اولویت اول قرار دارند. مهمترین مکان برای کودکان، شهربازی است و بهطور کلی از نظر شهروندان نیاز آموزشی ـ پژوهشی و تفریحی و فضاهایی همچون پارک و زمین ورزش اهمیت بسیاری دارند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی موانع مشارکت دانشآموزان در فعالیتهای مدارس متوسطۀ شهر تهران است. برای نیل به این هدف، سؤالات پژوهش در راستای این موضوع و هدف تدوین شدند. برای پاسخ به سؤالات علاوه بر مطالعات نظری، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای نظرات دو گروه از ن چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی موانع مشارکت دانشآموزان در فعالیتهای مدارس متوسطۀ شهر تهران است. برای نیل به این هدف، سؤالات پژوهش در راستای این موضوع و هدف تدوین شدند. برای پاسخ به سؤالات علاوه بر مطالعات نظری، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای نظرات دو گروه از نمونۀ آماری یعنی «دانشآموزان» (1230 نفر) و «مسؤولان و دبیران» (240 نفر) از طریق پرسشنامههای محققساخته (96/0 و 94/0= ) جمعآوری گردید. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری دادهها از نوع توصیفی ـ پیمایشی و توصیفیـ همبستگی است. دادههای جمعآوری شده نشان داد که موانع متعددی از قبیل موانع فرهنگی ـ اجتماعی، مدیریتی، ساختاری، انگیزشی، فردی و قانونی فراروی مشارکت دانشآموزان در فعالیتهای مدارس وجود دارند. تحلیل دادهها از طریق آمار توصیفی و استنباطی نشان داد که نقش این موانع از نظر هر دو گروه نمونه در سطح متوسطی است و در بین آنها بهطور کلی دو مانع قانونی و انگیزشی نسبت به موانع دیگر از نقش مهمی برخوردارند. همچنین براساس یافتهها، در بین متغیرهای جمعیتشناختی دو متغیر «منطقه» و «نوع عضویت در شورای دانشآموزی» متغیرهای پیشبینیکنندۀ موانع مشارکت هستند، بهطوری که براساس آنها میتوان موانع مشارکت دانشآموزان را در فعالیتهای مدارس شهر تهران پیشبینی کرد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین عناصر و ابعاد فرهنگ مدرسه (نگرش به تحصیل، یادگیری گروهی، نگرش و رفتار دانشآموز، نگرش معلم، نگرش اولیا، وسایل و امکانات و محیط فیزیکی) با انگیزۀ پیشرفت در میان دانشآموزان اول تا سوم راهنمایی شهرستان مبارکه است. به این منظور از 6155 نفر دا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین عناصر و ابعاد فرهنگ مدرسه (نگرش به تحصیل، یادگیری گروهی، نگرش و رفتار دانشآموز، نگرش معلم، نگرش اولیا، وسایل و امکانات و محیط فیزیکی) با انگیزۀ پیشرفت در میان دانشآموزان اول تا سوم راهنمایی شهرستان مبارکه است. به این منظور از 6155 نفر دانشآموز دورۀ راهنمایی 463 نفر (240 دختر و 223 پسر) بهصورت نمونهگیری تصادفی ـ خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامه انگیزۀ پیشرفت هرمنس و پرسشنامۀ محققساختۀ فرهنگ مدرسه استفاده شد که روایی محتوایی پرسشنامۀ فرهنگ مدرسه مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. برای روایی سازۀ پرسشنامه یاد شده از روش تحلیل عامل استفاده شد و ابعاد هفتگانۀ ذکر شده در بالا بهدست آمد. پایایی پرسشنامۀ فرهنگ مدرسه به روش آلفای کرونباخ 93/0 برآورد گردید و پایایی پرسشنامۀ هرمنس به روش آلفای کرونباخ 86/0 بهدست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری تحلیل عاملی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون t مستقل استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش نشان داد: 1ـ بین عناصر و ابعاد فرهنگ مدرسه و انگیزۀ پیشرفت رابطه وجود دارد. 2ـ ابعاد فرهنگ مدرسه قدرت پیشبینیکنندگی انگیزۀ پیشرفت را دارد و بیشترین پیشبینیکنندۀ انگیزۀ پیشرفت دانشآموزان نگرش به تحصیل، نگرش معلم و محیط فیزیکی بوده است. 3ـ بین مؤلفههای فرهنگ مدرسه از نظر دانشآموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی رابطۀ بین سبکهای رهبری مدیران با سلامت سازمانی در مدارس متوسطۀ شهرستان لنجان انجام شد. پژوهش حاضر بهدلیل ماهیت موضوع، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش همۀ دبیران مدارس متوسطۀ شهرستان لنجان به تعداد 1645 نفر در سال تحصیلی 88 ـ87 چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی رابطۀ بین سبکهای رهبری مدیران با سلامت سازمانی در مدارس متوسطۀ شهرستان لنجان انجام شد. پژوهش حاضر بهدلیل ماهیت موضوع، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش همۀ دبیران مدارس متوسطۀ شهرستان لنجان به تعداد 1645 نفر در سال تحصیلی 88 ـ87 بودند و از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم و با استفاده از فرمول حجم نمونه، 190 نفر از آنان انتخاب گردیدند. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامۀ سبک رهبری مدیر و سلامت سازمان استفاده شد. پرسشنامۀ محققساختۀ سبک رهبری مدیر با 53 سؤال بستهپاسخ با طیف 5 درجهای لیکرت که سؤالهای آن براساس نظریۀ مسیرـ هدف هاوس تدوین گردید، همچنین پرسشنامۀ سلامت سازمانی شامل 44 سؤال بهصورت بستهپاسخ که سؤالهای آن از پرسشنامۀ سلامت سازمانی هوی و همکاران استخراج گردید. در ضمن روایی پرسشنامهها را تعدادی از متخصصان مدیریت آموزشی دانشگاه اصفهان تأیید کردند. پایایی پرسشنامهها از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که پایایی پرسشنامۀ سبک رهبری 91/0 و پرسشنامۀ سلامت سازمانی 94/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل واریانس) با استفاده از نرمافزار SPSS صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که بین انواع سبکهای رهبری (موفقیتمدار، هدایتی، حمایتی، مشارکتی) با سلامت سازمانی رابطۀ معنادار و مستقیمی وجود دارد. بین نظرات دبیران در خصوص سبکهای رهبری مدیران مدارس براساس ویژگیهای جمعیتشناختی (جنسیت، مدرک تحصیلی، سابقۀ خدمت) تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین یافتهها نشان داد که بین نظرات دبیران در خصوص سلامت سازمانی برحسب مدرک تحصیلی و سابقۀ خدمت تفاوت وجود نداشت، اما برحسب جنسیت تفاوت وجود داشت. براساس نتایج رگرسیون چندگانه، از بین سبکهای چهارگانه، سبکهای حمایتی و هدایتی پیشبینیکنندۀ سلامت سازمانی بودند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیر نظارت و راهنمایی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در پایۀ دوم راهنمایی در درس زبان انگلیسی در شهرستان ایذه است. با در نظر گرفتن دو فرضیه (تأثیر نظارت و راهنمایی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و تأثیر یکسان آن در پیشرفت تحصیلی دختران و پسران) به چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیر نظارت و راهنمایی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در پایۀ دوم راهنمایی در درس زبان انگلیسی در شهرستان ایذه است. با در نظر گرفتن دو فرضیه (تأثیر نظارت و راهنمایی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و تأثیر یکسان آن در پیشرفت تحصیلی دختران و پسران) به روش نیمهتجربی با انتخاب 8 گروه نمونه که 4 کلاس تجربی و 4 کلاس گواه بوده بودند، در مدت 3 ماه با استفاده از چرخه نظارت و راهنمایی در 3 مرحلۀ برنامهریزی و تبادلنظر با گروه آزمایش قبل از مشاهدۀ کلاسها، بازخورد و تبادلنظر پس از مشاهده انجام گرفت. ابزار پژوهش دو آزمون یکی بهعنوان پیشآزمون و دیگری بهعنوان پسآزمون با استفاده از سؤالات هماهنگ از هر دو گروه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل نتایج بهدست آمده از آمار توصیفی و آمار استنباطی به کمک نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که نظارت و راهنمایی تعلیماتی در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر در درس زبان انگلیسی دورۀ راهنمایی تحصیلی تأثیر زیاد و یکسانی دارد. نظارت و راهنمایی تعلیماتی برای همۀ معلمان در دورههای مختلف تحصیلی لازم و ضروری است و با توجه به نتایج بهدست آمده از این پژوهش، در حال حاضر اعمال نظارت و راهنمایی تعلیماتی در مدارس راهنمایی بهعنوان یک کمبود و مشکل در نظام آموزشی باید مورد توجه مسؤولان قرار گیرد و برای اعمال هرچه بهتر آن، برنامهریزی دقیق و اصولی براساس پیشنهادهای مطرح شده انجام گیرد
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه اعضای هیأت علمی منطقۀ 4 دانشگاه آزاد دربارۀ وضعیت موجود دانشگاه در ایجاد سرمایه انسانی و ارائۀ مدل مناسب برای ارتقای نظام آموزش عالی به روش توصیفی ـ پیمایشی پرداخته است. برای این منظور ابتدا 40 مؤلفه از طریق مرور متون پژوهش و بررسی مدلها، نظر چکیده کامل
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه اعضای هیأت علمی منطقۀ 4 دانشگاه آزاد دربارۀ وضعیت موجود دانشگاه در ایجاد سرمایه انسانی و ارائۀ مدل مناسب برای ارتقای نظام آموزش عالی به روش توصیفی ـ پیمایشی پرداخته است. برای این منظور ابتدا 40 مؤلفه از طریق مرور متون پژوهش و بررسی مدلها، نظریهها، چارچوبها و راهبردها در جهان و ایران استخراج شد که پس از نظرسنجی به 23 مؤلفه کاهش یافت و مدل براساس مبانی نظری و مراحل اجرایی آن تدوین شد. جامعۀ آماری این پژوهش اعضای هیأت علمی تماموقت منطقۀ 4 دانشگاه آزاد استان اصفهان است که 220 عضو هیأت علمی به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق اظهار نظر صاحبنظران و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه و در حد مطلوبی برآورد گردید. برای اعتبارسنجی مدل نیز 30 نفر از متخصصان انتخاب گردیدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. مهمترین یافتههای پژوهش: 1ـ مطالعه در بررسی نقش دانشگاه در ایجاد سرمایۀ انسانی به 4 مؤلفۀ اصلی شامل: اطلاع، دانش، مهارت و تخصص انجامید. 2ـ در این بررسی بین مؤلفههای اطلاع، دانش، مهارت و تخصص تفاوت معناداری مشاهده گردید. 3ـ براساس یافتهها، زیرمؤلفههای مربوط به اطلاع، دانش، مهارت و تخصص با میانگین فرضی 3 در وضعیت موجود بیش از سطح متوسط مناسب هستند، همچنین با استفاده از نتایج بهدست آمده از سؤالات اول و دوم پژوهش به ارائۀ مدل سرمایۀ انسانی در دانشگاه پرداخته شد که در مجموع مؤلفۀ اول، اطلاع با میانگین نمره 15/3، مؤلفۀ دوم، دانش با میانگین نمرۀ 39/3، مؤلفۀ سوم، مهارت با میانگین نمرۀ 66/3 و مؤلفۀ چهارم پژوهش، تخصص با میانگین نمرۀ 50/3 برآورد گردید. این مدل با توجه به مؤلفههای بهدست آمده، به ارتقای کیفی هرچه بیشتر اعضای هیأت علمی پرداخت و کاستیهای موارد بهدست آمده را بازسازی و بهبود بخشید تا سرمایه انسانی بتواند بهعنوان مهمترین عامل تأثیرگذار در سایر منابع در دانشگاه نقش خود را بهصورت بهینه و اثربخش ایفا نماید
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش بررسی و مقایسۀ کارآیی درونی گروه عمران دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد و واحد نجفآباد طی سالهای تحصیلی 88 ـ83 است. روش این پژوهش با توجه به ماهیت آن از نوع پژوهشهای موردی میباشد. از نظر هدف نیز جزء پژوهشهای کاربردی است. برای گردآوری دادهها از فرم چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش بررسی و مقایسۀ کارآیی درونی گروه عمران دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد و واحد نجفآباد طی سالهای تحصیلی 88 ـ83 است. روش این پژوهش با توجه به ماهیت آن از نوع پژوهشهای موردی میباشد. از نظر هدف نیز جزء پژوهشهای کاربردی است. برای گردآوری دادهها از فرمهای محققساخته استفاده شده است. یافتههای این پژوهش عبارتاند از: 1ـ دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد در درصد سهم گروه عمران از جمعیت دانشجویی، نسبت دانشجو به استاد، مرتبۀ علمی هیأت علمی، نسبت کتاب به دانشجو و تراکم دانشجو در کلاس، میزان اتلاف و متوسط طول تحصیل در مقطع کاردانی همواره وضعیت مطلوبتری نسبت به واحد نجفآباد داشته است و در طی 5 سال بررسی روند رو به رشدی داشته است که گاه بهدلیل کاهش جمعیت دانشجویی و گاه بهدلیل افزایش امکانات بوده است. 2ـ دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد از نظر رشد کارکنان غیرآموزشی، مدرک تحصیلی هیأت علمی، تراکم دانشجو در کلاس، میزان اتلاف و متوسط طول تحصیل در سه مقطع کارشناسی ارشد و کارشناسی (پیوسته) و کارشناسی (ناپیوسته)، مترمربع فضاهای آموزشی به دانشجو، همواره وضعیت مطلوبتری نسبت به واحد شهرکرد داشته است و این دانشگاه طی 5 سال بررسی توانسته یک روند صعودی را داشته باشد که هم کاهش جمعیت دانشجویی و هم افزایش امکانات در این روند صعودی مؤثر بودهاند. 3ـ میزان اخراجیها در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در واحد شهرکرد و مقاطع کارشناسی (ناپیوسته) و کاردانی در واحد نجفآباد بیشتر بوده است. 4ـ میزان انصرافیها در مقاطع کارشناسی ارشد و کارشناسی (ناپیوسته) و کاردانی در واحد نجفآباد و مقطع کارشناسی در واحد شهرکرد بیشتر بوده است
پرونده مقاله
ارزشیابی کیفی توصیفی یکی از برنامههای آموزش و پرورش است که بهمنظور بهبود وضعیت نظام ارزشیابی در آموزش صورت میگیرد. این پژوهش به منظور بررسی میزان اثربخشی اجرای آزمایشی ارزشیابی کیفی توصیفی بر اضطراب و اعتماد بهنفس دانشآموزان مدارس ابتدایی استان اردبیل در سال تحصیلی چکیده کامل
ارزشیابی کیفی توصیفی یکی از برنامههای آموزش و پرورش است که بهمنظور بهبود وضعیت نظام ارزشیابی در آموزش صورت میگیرد. این پژوهش به منظور بررسی میزان اثربخشی اجرای آزمایشی ارزشیابی کیفی توصیفی بر اضطراب و اعتماد بهنفس دانشآموزان مدارس ابتدایی استان اردبیل در سال تحصیلی 89 ـ 88 انجام شد. روش تحقیق از نوع علّی ـ مقایسهای است. جامعۀ آماری این تحقیق دانشآموزان سوم و چهارم ابتدایی مدارس طرح ارزشیابی توصیفی (508 نفر) بودند. نمونهگیری از این مدارس از طریق سرشماری صورت گرفت، اما برای انتخاب گروه نمونۀ مقایسه از مدارس دارای ارزشیابی کمّی از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و برای هر مدرسۀ دارای ارزشیابی کیفی توصیفی یک مدرسۀ ارزشیابی کمّی که شبیه آن مدرسه باشد، برای مقایسه انتخاب گردید. نمونۀ دانشآموزان مدارس ارزشیابی توصیفی 508 نفر و دانشآموزان مدارس سنتی 491 نفر بودند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامههای اعتماد بهنفس و پرسشنامۀ اضطراب از دانشآموزان جمعآوری شد که پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 73/0 و 85/0 بهدست آمد. دادههای جمعآوری شده با نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و آمار استنباطی تی گروههای مستقل استفاده گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که دانشآموزان در مدارس مجری ارزشیابی کیفی توصیفی اضطراب کمتر و اعتماد بهنفس بیشتری نسبت به دانشآموزان مدارس سنتی تجربه میکنند. با توجه به نتایج این تحقیق اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی با رفع برخی کاستیها توصیه میشود.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش شناخت رابطۀ استرس شغلی و رضایت شغلی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد و دولتی استان فارس بوده است. در این مطالعۀ همبستگی که جامعۀ آماری آن را همۀ اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد و دولتی استان فارس تشکیل میدادند، براساس جدول تعیین حجم کرجسی و مور چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش شناخت رابطۀ استرس شغلی و رضایت شغلی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد و دولتی استان فارس بوده است. در این مطالعۀ همبستگی که جامعۀ آماری آن را همۀ اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد و دولتی استان فارس تشکیل میدادند، براساس جدول تعیین حجم کرجسی و مورگان (1970) تعداد 379 نفر بهطور تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری دادهها در پژوهش حاضر پرسشنامۀ رضایت شغلی (کندال و هولین، 1969) و پرسشنامۀ محققساختۀ استرس شغلی اعضای هیأت علمی بوده است. بهمنظور تحلیل دادههای گردآوری شده از آمار در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون همبستگی، تحلیل واریانس و رگرسیون به روش همزمان) استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین رضایت شغلی و استرس شغلی همبستگی منفی معناداری (69/0- =R) وجود دارد. میزان استرس شغلی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد بالاتر از اعضای دانشگاههای دولتی است. میزان رضایت شغلی در بین اعضای دانشگاههای آزاد پایینتر از اعضای دانشگاههای دولتی است. یافتههای پژوهش حاضر از لحاظ اهداف تشخیصی و مداخلهگرایانه راهگشای تحقیقات مشابه میباشد.
پرونده مقاله
توانمندسازی مدیران بهمنظور شکوفایی سازمانهای آموزشی و همسو کردن هدفهای فردی و سازمانی است. از اینرو این پژوهش سعی دارد، ضمن تأکید بر عواملی چون تقویت نگرش مثبت نسبت به محیط کاری، تقویت اعتماد بهنفس، خودکنترلی، تعهد شغلی، انگیزش و آزادی عمل به تبیین و تشریح این موض چکیده کامل
توانمندسازی مدیران بهمنظور شکوفایی سازمانهای آموزشی و همسو کردن هدفهای فردی و سازمانی است. از اینرو این پژوهش سعی دارد، ضمن تأکید بر عواملی چون تقویت نگرش مثبت نسبت به محیط کاری، تقویت اعتماد بهنفس، خودکنترلی، تعهد شغلی، انگیزش و آزادی عمل به تبیین و تشریح این موضوع مبادرت کند. پژوهش حاضر به دلیل ماهیت موضوع، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطۀ شهرستان ایذه (140 مدیر) در سال تحصیلی 1387ـ1386 بوده است، که با توجه به محدودیت جامعه، تمامی آنها بهعنوان نمونه انتخاب شدند و 105 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامۀ محققساخته با 50 سؤال بستهپاسخ برحسب طیف پنجدرجهای لیکرت است که روایی آن مورد تأیید متخصصان قرار گرفت و پایایی آن پس از اجرای مقدماتی، از طریق ضریب آلفای کرونباخ 88/0 محاسبه گردید.
تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) استنباطی (آزمون t تکمتغیره، t2 هتلینگ، تحلیل واریانس، و آزمون تعقیبی توکی) با استفاده از نرم افزارآماری SPSS-15 صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که براساس نظر مدیران تقویت نگرش مثبت نسبت به محیط کاری، تقویت اعتماد بهنفس، خودکنترلی، تعهد شغلی، انگیزش، و آزادی عمل بیش از سطح متوسط موجب توانمندسازی آنان میشود. در این زمینه تقویت نگرش مثبت نسبت به محیط کاری بالاترین تأثیر و آزادی عمل کمترین تأثیر را در توانمندسازی آنان داشته است. تجزیه و تحلیل دادهها با توجه به متغیرهای جمعیتشناختی نشان داد که بین نظر مدیران مدارس در مورد عوامل مؤثر بر توانمندسازی مدیران برحسب دورههای تحصیلی تفاوت وجود ندارد، اما برحسب جنسیت و سطح تحصیلات (بجز تقویت نگرش مثبت نسبت به محیط کاری) تفاوت وجود دارد.
پرونده مقاله
هدف کلی این پژوهش بررسی ارزشیابی استادان از دانشجویان و ارزشیابی دانشجویان از استادان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان است. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعۀ آماری همۀ اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد خوراسگان (259 نفر) در سال تحصیلی 88 ـ87 بود که با استفاده ا چکیده کامل
هدف کلی این پژوهش بررسی ارزشیابی استادان از دانشجویان و ارزشیابی دانشجویان از استادان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان است. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعۀ آماری همۀ اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد خوراسگان (259 نفر) در سال تحصیلی 88 ـ87 بود که با استفاده از روش تصادفی خوشهای، متناسب با حجم 140 نفر از سه دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی، علوم پایه و کشاورزی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامۀ محققساخته که برای سنجش روایی سؤالات از نظر کارشناسان مربوط و برای سنجش پایایی از فرمول آلفای کرونباخ (ارزشیابی استادان از دانشجویان 87/0= α و ارزشیابی دانشجویان از استادان 89/0= α) و برای تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش از نرمافزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در ارزشیابی استاد توسط دانشجو مؤلفههای رضایت استادان، رئوس پرسشنامه و استفاده از نتایج ارزشیابی به ترتیب با میانگین 11/3، 90/3 و 40/3 بالاتر از سطح متوسط و مؤلفۀ میزان اعتماد به نظر دانشجویان با میانگین 67/2 کمتر از سطح متوسط است. در ارزشیابی دانشجو توسط استاد هر سه مؤلفۀ مورد بررسی شامل ضرورت انجام ارزشیابی، شناخت، تسلط استادان و تحول مثبت در دانشجویان به ترتیب با میانگین 11/4، 48/3 و 46/3 بالاتر از میانگین تعیین شده بود.
پرونده مقاله
در پژوهش حاضر، نحوۀ گذران اوقات فراغت استادان دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دولتی شهرکرد براساس پنج حیطۀ امور ورزشیـ تفریحی، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و خانوادگی بررسی شد. روش پژوهش توصیفیـ پیمایشی است و برای دستیابی به اهداف پژوهش 3 دانشکده از دانشگاه دولتی شهرکرد به چکیده کامل
در پژوهش حاضر، نحوۀ گذران اوقات فراغت استادان دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دولتی شهرکرد براساس پنج حیطۀ امور ورزشیـ تفریحی، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و خانوادگی بررسی شد. روش پژوهش توصیفیـ پیمایشی است و برای دستیابی به اهداف پژوهش 3 دانشکده از دانشگاه دولتی شهرکرد به روش تصادفیـ خوشهای انتخاب شدند، که به دلیل توان مقایسه، در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد نیز همین 3 دانشکده انتخاب گردید. به علت محدود بودن نمونۀ آماری کل استادان تماموقت 6 دانشکده که 220 نفر بودند انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در پژوهش، پرسشنامۀ محققساخته شامل 26 سؤال بستهپاسخ بود. بهمنظور سنجش روایی پرسشنامه از روایی محتوایی استفاده شد و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون t تک متغیره، تحلیل واریانس، آزمون شفه و آزمون t مستقل صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که ساعت گذران اوقات فراغت در هر دو دانشگاه آزاد و دولتی در حیطۀ ورزشی ـ تفریحی کمتر از سطح متوسط بوده است. ساعت گذران اوقات فراغت در حیطۀ فرهنگی در دانشگاه آزاد کمتر از سطح متوسط و در دانشگاه دولتی بیش از سطح متوسط بود. ساعت گذران اوقات در حیطۀ اقتصادی در هر دو دانشگاه آزاد و دولتی کمتر از سطح متوسط بوده است. در حالی که گذران اوقات فراغت در دانشگاه آزاد و دولتی در حیطۀ آموزشی و خانوادگی بیش از سطح متوسط بود. در دانشگاه آزاد میزان فعالیتهای ورزشی ـ تفریحی و خانوادگی استادان زن بیشتر از استادان مرد بود و در دانشگاه دولتی برحسب جنسیت تفاوت معنادار نبود. برحسب وضعیت تأهل در دانشگاه آزاد تفاوت معنادار نبوده است، اما در دانشگاه دولتی میزان فعالیتهای فرهنگی استادان متأهل بیشتر از استادان مجرد بوده است.
میزان گذران اوقات فراغت استادان دانشگاه آزاد و دولتی با مدرک فوقلیسانس به ترتیب در حیطۀ اقتصادی و ورزشی ـ تفریحی بیشتر از دکترا بود؛ ولی برحسب نوع دانشکده در هر دو دانشگاه تفاوت معنادار نبود. همچنین در دانشگاه آزاد براساس سابقۀ خدمت در حیطۀ اقتصادی، آموزشی و خانوادگی تفاوت معناداری بود، در حالیکه در دانشگاه دولتی برحسب سابقۀ خدمت تفاوت معنادار نبوده است.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطۀ بین به کارگیری مؤلفههای سازمان یادگیرنده و کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی غرب استان مازندران است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری همۀ اعضای هیأت علمی تماموقت دانشگاههای آزاد اسلامی غرب استان مازن چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطۀ بین به کارگیری مؤلفههای سازمان یادگیرنده و کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی غرب استان مازندران است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری همۀ اعضای هیأت علمی تماموقت دانشگاههای آزاد اسلامی غرب استان مازندران (480نفر) است. از این تعداد 214 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه و براساس جدول مورگان انتخاب شد. در این تحقیق دو پرسشنامۀ محققساخته از جمله پرسشنامۀ سازمان یادگیرنده شامل 30 سؤال 5 گزینهای و پرسشنامۀ کیفیت زندگی کاری شامل 32 سؤال براساس مقیاس لیکرت تنظیم شد. روایی محتوایی پرسشنامه را صاحبنظران تعیین کردند. پایایی پرسشنامهها از طریق مطالعۀ مقدماتی و بر روی 40 نفر نمونۀ انتخابی از جامعۀ اصلی، بررسی شد و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامۀ سازمان یادگیرنده معادل 81/0 و پایایی پرسشنامۀ کیفیت زندگی کاری 84/0 محاسبه گردید.
یافتههای پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام) تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفههای سازمان یادگیرنده مبتنی بر مدل سنگه و کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی رابطۀ مستقیم و معناداری وجود دارد. همۀ فرضیهها در سطح 95/0 معنادار هستند بجز فرضیۀ فرعی دوم که در سطح 99/0 معنادار است. براساس نتایج آزمون رگرسیون در میان مؤلفههای سازمان یادگیرنده، مؤلفۀ مدلهای ذهنی بهترین پیشبینیکنندۀ کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی است.
پرونده مقاله
این پژوهش به بررسی و تجزیه تحلیل نقش مدیریت نیروی انسانی بر بهبود اثربخشی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق میپردازد. هدف از انجام این پژوهش بررسی شاخصهای اصلی مدیریت سازمانی است که شامل 5 خرده مقیاس؛ نیرویابی کارکنان، جذب و گزینش کارکنان، طراحی و اجرای برنام چکیده کامل
این پژوهش به بررسی و تجزیه تحلیل نقش مدیریت نیروی انسانی بر بهبود اثربخشی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق میپردازد. هدف از انجام این پژوهش بررسی شاخصهای اصلی مدیریت سازمانی است که شامل 5 خرده مقیاس؛ نیرویابی کارکنان، جذب و گزینش کارکنان، طراحی و اجرای برنامههای آموزشی، ارزشیابی عملکرد کارکنان و عملکرد مربیان در دورههای آموزشی در واحد سازمانی است.
به این منظور از جامعۀ آماری مدیران و کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق 90 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار این پژوهش یک پرسشنامۀ محققساخته است، که 33 سؤال دارد و بهصورت مقیاس لیکرت نمرهگذاری شده است. پس از تکمیل آن با افراد نمونه، دادهها جمعآوری شد. در راستای تحلیل دادهها از مدل آماری T تکنمونهای برای هر یک از سؤالات مرتبط با شاخص مدیریت نیروی انسانی استفاده شد و همچنین با استفاده از مدل T دو گروه مستقل به مقایسۀ میزان هر یک از گویهها با تأکید بر مقام سازمانی (کارمند ـ مدیر) پرداخته شده است و نتیجهگیری شد که تأثیر مدیریت نیروی انسانی بر بهبود اثربخشی سازمانی در سطح آلفای 01/0 درصد مؤثر است.
پرونده مقاله