پژوهش حاضر با هدف مفهومسازی برنامه درسی ناکارآمد (زائد) در نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد انجام شده است. حوزة مورد مطالعه این پژوهش شامل صاحبنظران برنامه درسی و نظام آموزش عالی ایران است که ب چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مفهومسازی برنامه درسی ناکارآمد (زائد) در نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد انجام شده است. حوزة مورد مطالعه این پژوهش شامل صاحبنظران برنامه درسی و نظام آموزش عالی ایران است که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند با 21 نفر صاحبنظر مصاحبه شد. ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبههای نیمه ساختارمند بود که با این تعداد نمونه اشباع تئوریک در دادهها حاصل شد. تجزیهوتحلیل دادهها در قالب مدل پارادایم اشتراوس و کوربین انجام گرفت. جمعاً 103 کد باز، 18 کد محوری و 6 کد انتخابی از مصاحبههای صورت گرفته در طی سه مرحله کدگذاری شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که مهمترین عوامل علی، مداخلهگر، زمینهای، راهبردها و پیامد به ترتیب عبارت است از: انگیزة کم در بین استادان و دانشجویان، حضور طراحان و برنامهریزان در تدوین برنامه درسی با رویکرد سلیقهای، سیاستهای تمرکزگرایانه و عرضهمحور، دانشمحور نبودن اقتصاد کشور، مسئلهمحور نبودن برنامههای درسی و اختصاص بودجه ناکافی، افزایش نرخ بیکاری بهویژه در بین دانشآموختگان، نیروی انسانی ناکارآمد، فرار مغزها و کاهش بیاعتمادی به آموزش عالی از جمله یافتههای این مطالعه بود.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، بررسی میزان توجه به مؤلفههای آموزش برای توسعه پایدار در برنامه درسی (کتابهای درسی و راهنمایهای معلم) علوم اجتماعی دوره ابتدایی است. روش پژوهش ترکیبی (اکتشافی، تحلیل محتوا) است. جامعة آماری این پژوهش همة کتابهای درسی علوم اجتماعی، راهنماهای معلم علوم ا چکیده کامل
هدف این پژوهش، بررسی میزان توجه به مؤلفههای آموزش برای توسعه پایدار در برنامه درسی (کتابهای درسی و راهنمایهای معلم) علوم اجتماعی دوره ابتدایی است. روش پژوهش ترکیبی (اکتشافی، تحلیل محتوا) است. جامعة آماری این پژوهش همة کتابهای درسی علوم اجتماعی، راهنماهای معلم علوم اجتماعی دوره ابتدایی و اسناد جهانی یونسکو است. حجم نمونه با جامعه برابر است. ابزار جمعآوری دادهها در این تحقیق فرم تحلیل محتوای محقق ساخته و اسناد جهانی یونسکو است؛ برای تأیید روایی صوری و محتوایی فرم تحلیل محتوای محقق ساخته از نظرات 20 نفر از کارشناسان (تعلیم و تربیت و کارشناسان سازمان یونسکو، اساتید محیطزیست، جامعهشناسی و اقتصاد) استفاده گردید و روایی صوری و محتوایی آن مورد تأیید قرار گرفت، پایایی ابزار تحقیق توسط فرمول هولستی محاسبه گردید و 92/0 به دست آمد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تجزیهوتحلیل آنتروپی شانون استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که در برنامههای درسی علوم اجتماعی دوره ابتدایی، در همه کتابها و راهنماهای علوم اجتماعی مورد تحلیل، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به حقوق شهروندی و محافظت از محیط طبیعی است و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مصرف پایدار و مصرف بیش از حد است. در این برنامه درسی به مؤلفههای آموزش برای توسعه پایدار بهصورت نامتعادل توجه شده است؛ در برنامههای درسی علوم اجتماعی دوره ابتدایی بسیاری از مؤلفههای بعد فرهنگی (نقد فرهنگی، بازسازی فرهنگ، حفظ فرهنگ، سیستم مذهبی و باورها) و بعد اقتصادی، بعد اجتماعی و زیستمحیطی فاقد فراوانی است
پرونده مقاله
هدف پژوهش، فهم دلالتهای حاکم بر برنامه درسی در رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به پدیده جهانیشدن از دیدگاه آیتالله جوادی آملی است. تربیت فراگیرانی با ذهنیتی جهانی و مبتنی بر رویکردهای اسلامی وظیفهای استراتژیک است که پیش روی مدیریت منابع انسانی در نهادهای آموزشی قرار دار چکیده کامل
هدف پژوهش، فهم دلالتهای حاکم بر برنامه درسی در رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به پدیده جهانیشدن از دیدگاه آیتالله جوادی آملی است. تربیت فراگیرانی با ذهنیتی جهانی و مبتنی بر رویکردهای اسلامی وظیفهای استراتژیک است که پیش روی مدیریت منابع انسانی در نهادهای آموزشی قرار دارد. روش پژوهش، تحلیل منطقی فرارونده و حوزه پژوهش اسناد، متون و منابع مرتبط با تعلیم و تربیت اسلامی و جهانیشدن بهطور عام و اسناد و منابع و آثار آیتالله جوادی آملی بهطور خاص بوده؛ که تمام متون مربوط به نظرات آیتالله جوادی آملی در حوزه تعلیم و تربیت و جهانیشدن بهصورت کل شمار و به روش نمونهگیری هدفمند موردمطالعه قرار گرفتند. مبتنی بر دیدگاه ایشان چهار نوع تعلیم و تربیت در عرصه نظامهای تعلیم و تربیتی با خروجی خاص هر یک از آنها قابل طرح است. همچنین از دو رویکرد الهی و الحادی در برنامه درسی در سطح جهان نامبرده شده که هر یک هدف، روش، محتوا و شیوه ارزشیابی خاصی دارد. توجه به برنامهریزیها، سیاستها، اهداف، محتوا، روشها، راهبردهای آموزشی و ارزشیابی در هر برنامه درسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. ماهیت برنامه درسی با رویکرد الهی تحت تأثیر فلسفه و منابع ارزشمند دینی است که با توجه به عوامل ذکر شده، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
پرونده مقاله
اخیراً راهبرد مشکلمحوری برای بازنگری برنامه درسی پرستاری مورد توجه دانشکدههای پرستاری قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نحوه پیادهسازی راهبرد مشکل محوری در برنامه درسی لیسانس پرستاری آمریکا، کانادا و استرالیا و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای عملیاتی کردن چکیده کامل
اخیراً راهبرد مشکلمحوری برای بازنگری برنامه درسی پرستاری مورد توجه دانشکدههای پرستاری قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نحوه پیادهسازی راهبرد مشکل محوری در برنامه درسی لیسانس پرستاری آمریکا، کانادا و استرالیا و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای عملیاتی کردن آن در برنامه درسی کارشناسی پرستاری ایران است. این مطالعه تطبیقی به کمک الگوی بردی و به روش نمونهگیری هدفمند بر رویده دانشکده پرستاری برتر از سه کشور آمریکا، استرالیا و کانادا انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها، 5 مرحله اجرای راهبرد مشکلمحوری بر اساس چکلیست 29 سؤالی طراحی شده در مطالعة چنگیز و همکاران (2006) بود. اعتبار اسناد و مدارک جمعآوری شده از طریق نقد درونی و نقد بیرونی بررسی شد. تجزیهوتحلیل دادهها نیز بر اساس الگوی بردی انجام شد. بر اساس نحوه پیادهسازی این راهبرد، راهکارهای مناسب برای پیادهسازی راهبرد مشکل محوری در کوریکولوم پرستاری ایران از طریق روشهای یاددهی و یادگیری، روشهای ارزشیابی- اهداف دروس و واحدها بر اساس ریسکفاکتورها و مشکلات جامعه و وجود واحد سیاستهای سلامتی است. لذا استفاده از تجارب دانشکده پرستاری برتر دنیا در ارائه راهبرد مشکلمحوری و بومیسازی آنها میتواند به سبب ارتقای برنامه درسی کارشناسی پرستاری در ایران گردد.
پرونده مقاله
هدف مقاله حاضر، بررسی طرح یادگیری مشارکتی به شیوة ادارة کشور در کلاس درس با طرح همیار معلم است. این پژوهش در زمرة تحقیقات کمی و از نوع علّی- مقایسهای است. جامعة آماری این پژوهش همة دانشآموزان دختر (957 نفر) متوسطه دوم شهرستان کهنوج بودند. 120 دانشآموز با روش نمونهگی چکیده کامل
هدف مقاله حاضر، بررسی طرح یادگیری مشارکتی به شیوة ادارة کشور در کلاس درس با طرح همیار معلم است. این پژوهش در زمرة تحقیقات کمی و از نوع علّی- مقایسهای است. جامعة آماری این پژوهش همة دانشآموزان دختر (957 نفر) متوسطه دوم شهرستان کهنوج بودند. 120 دانشآموز با روش نمونهگیری تصادفی ساده (68 پایه دهم و 52 پایه یازدهم) انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از نمرات آزمون درس فیزیک که یکی در آبانماه و دیگری در فروردینماه سال تحصیلی 93-92 برگزار شد، استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t، آمارههای توصیفی و اندازه اثر استفاده شد. یافتههای مطالعه نشان دادند بین عملکرد دانشآموزان در دو طرح همیار معلم و شیوة ادارة کشور تفاوت معناداری وجود دارد ( ). مقادیر اندازه اثر پایههای دهم، یازدهم و کل نیز این تفاوت معناداری را تأیید و بیان میکنند که عملکرد دانشآموزان در طرح ادارة کشور نسبت به طرح همیار معلم بهتر شده است. پژوهش حاضر به این مطلب تأکید دارد اگر از شیوة یادگیری مشارکتی متناسب با الگوی بومی کشور استفاده شود میتوان در یادگیری دانشآموزان تغییر معناداری را ایجاد کرد. هدف مقاله حاضر، بررسی طرح یادگیری مشارکتی به شیوة ادارة کشور در کلاس درس با طرح همیار معلم است. این پژوهش در زمرة تحقیقات کمی و از نوع علّی- مقایسهای است. جامعة آماری این پژوهش همة دانشآموزان دختر (957 نفر) متوسطه دوم شهرستان کهنوج بودند. 120 دانشآموز با روش نمونهگیری تصادفی ساده (68 پایه دهم و 52 پایه یازدهم) انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از نمرات آزمون درس فیزیک که یکی در آبانماه و دیگری در فروردینماه سال تحصیلی 93-92 برگزار شد، استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t، آمارههای توصیفی و اندازه اثر استفاده شد. یافتههای مطالعه نشان دادند بین عملکرد دانشآموزان در دو طرح همیار معلم و شیوة ادارة کشور تفاوت معناداری وجود دارد ( ). مقادیر اندازه اثر پایههای دهم، یازدهم و کل نیز این تفاوت معناداری را تأیید و بیان میکنند که عملکرد دانشآموزان در طرح ادارة کشور نسبت به طرح همیار معلم بهتر شده است. پژوهش حاضر به این مطلب تأکید دارد اگر از شیوة یادگیری مشارکتی متناسب با الگوی بومی کشور استفاده شود میتوان در یادگیری دانشآموزان تغییر معناداری را ایجاد کرد.
پرونده مقاله
این پژوهش بهمنظور شناسایی موانع و مشکلات اجرایی طرح ارزشیابی کیفی- توصیفی و اصلاح و بهبود این طرح در کلاسهای چندپایه انجامگرفته است. روش پژوهش کیفی بوده و ازلحاظ هدف میتوان آن را از نوع کاربردی قلمداد کرد. جامعة آماری پژوهش را معلمان کلاسهای چندپایه استان کهگیلویه چکیده کامل
این پژوهش بهمنظور شناسایی موانع و مشکلات اجرایی طرح ارزشیابی کیفی- توصیفی و اصلاح و بهبود این طرح در کلاسهای چندپایه انجامگرفته است. روش پژوهش کیفی بوده و ازلحاظ هدف میتوان آن را از نوع کاربردی قلمداد کرد. جامعة آماری پژوهش را معلمان کلاسهای چندپایه استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی 95-94 تشکیل دادند. نمونه از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شد و با توجه به اشباع نظری بالغبر 20 نفر شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه سازمانیافته بوده است که پس از بیان اهداف تحقیق و تأکید بر اصل محرمانه بودن؛ مصاحبه با هر معلم ضبط و مکتوب شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل توصیفی استفادهشده است و جزییات یافتهها مورد تفسیر قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که: کمبود وقت، وجود پایههای مختلف در کلاس درس، ترجیح دادن ارزشیابی کمی بر ارزشیابی کیفی- توصیفی، فقدان آموزش و پشتیبانی معلمان درزمینة طرح ارزشیابی کیفی- توصیفی، حواسپرتی دانشآموزان هنگام ارزشیابی، کمبود فضا، امکانات و مواد آموزشی ازجمله مهمترین موانع و مشکلات اجرایی طرح ارزشیابی کیفی-توصیفی در کلاسهای چندپایه از دیدگاه مصاحبهشوندگان بوده است.
پرونده مقاله
ارزشیابیهای متکی بر روشهای کلاسیک آماری عموماً مطلقگرا هستند و از اینرو دستیابی به نتیجه قابل اعتماد را با مشکل مواجه میسازند. یکی از دلایل این است که منابع مورد استفاده ذاتاً اطلاعات نادقیق دارند و از اینرو شرایط را برای یک ارزشیابی سالم سخت میکنند. ارزشیابی مبت چکیده کامل
ارزشیابیهای متکی بر روشهای کلاسیک آماری عموماً مطلقگرا هستند و از اینرو دستیابی به نتیجه قابل اعتماد را با مشکل مواجه میسازند. یکی از دلایل این است که منابع مورد استفاده ذاتاً اطلاعات نادقیق دارند و از اینرو شرایط را برای یک ارزشیابی سالم سخت میکنند. ارزشیابی مبتنی بر منطق فازی به دلیل توانایی استنتاج از دادههای نایقین میتواند جایگزین مناسبی بر روشهای کلاسیک باشد که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش جامعة آماری تحقیق را 105 نفر از دانشجویان و 15 نفر از اساتید رشتههای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی تربتحیدریه تشکیل میدادند. توزیع پرسشنامه استاندارد سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی بین این تعداد از دانشجویان جهت ارزیابی اساتید انجام گرفت. سپس درجه اهمیت هر سؤال نظرسنجی توسط این تعداد از اساتید تعیین شد. همچنین اثر وزنی تجربه هر استاد در پاسخ به درجه اهمیت هر سؤال و نیز پارامتر تعداد ارزیابان در سیستم ارزشیابی اساتید مد نظر قرار گرفت. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده است. سیستم استنتاج فازی از نوع ممدانی انتخاب شد که با دریافت دو ورودی فازی و با توجه به پایگاه قوانین فازی، خروجی مطلوب را فراهم میکند. برای تجزیهوتحلیل از 50 گروه درس متفاوت استفاده شد. نتایج نشان میدهد که در ارزشیابیهای مختلف به روشهای کلاسیک آماری و امید ریاضی و استنتاج فازی، روش ارزشیابی فازی میتواند با دقت بالاتری به رتبهبندی اساتید بپردازد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به مقایسه ارزشیابی کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی علوم انسانی (مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی تربت حیدریه) پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از جهت گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژو چکیده کامل
پژوهش حاضر به مقایسه ارزشیابی کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی علوم انسانی (مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی تربت حیدریه) پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از جهت گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان رشته های تحصیلی علوم انسانی که دوره کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی دایر در دانشگاه آزاد اسلامی تربت حیدریه دارند، تشکیل می دهند که 132 نفر می باشند. بدلیل حجم کم کل جامعه آماری از طریق روش تمام شماری بعنوان نمونه در نظر گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد .اعتبار آن از طریق روایی محتوایی بررسی شد.پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرانباخ 79/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمونt تک گروهی ، مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افزار17 spssصورت گرفت. براساس نتایج بدست آمده میزان کیفیت شاخص های ترکیب محتوا روش های تدریس، مواد و وسایل کمک آموزشی (ارشد)، فعالیت های یادگیری (دکتری)، رشته زبان وادبیات فارسی، از دیدگاه دانشجویان در سطح نامطلوب برآورد شده است. اما شاخص های گروه های یادگیری (ارشد)، گروه های یادگیری، فضای آموزشی (دکتری)، در سطح مطلوب برآورد گردید. همچنین از دیدگاه دانشجویان زبان انگلیسی اهداف برنامه درسی، گروه های یادگیری، ارزیابی برنامه درسی (ارشد)، مواد و وسایل کمک آموزشی، روش های تدریس، مواد و وسایل کمک آموزشی (دکتری)، در سطح مطلوب برآورد گردید. اما اهداف برنامه درسی، ترکیب محتوا، گروه های یادگیری (دکتری)، فضای آموزشی (ارشد)، در سطح نامطلوب برآورد شد. همچنین از دیدگاه دانشجویان فقه و مبانی حقوق اسلامی شاخص های اهداف برنامه درسی، روش های تدریس مواد و وسایل کمک آموزشی، (ارشد) و زمان در نظرگرفته شده (دکتری)، در سطح مطلوب برآورد گردیده است. اما شاخص های ترکیب محتوا ، زمان در نظرگرفته شده، ارزیابی برنامه درسی (ارشد) و فعالیت های یادگیری (دکتری) در سطح نامطلوب برآورد شد.
پرونده مقاله
این پژوهش بهصورت کیفی و با رویکردی پدیدارشناسانه سعی در واکاوی تجربه زیستشده یادگیرندگان از یاد دهندگان در تدریس خوب دارد. جامعه آماری در این پژوهش دانشآموزان متوسطه اول بود. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه گروهی و همچنین مشارکت 75 نفر به دست آمد. یافتههای این پژو چکیده کامل
این پژوهش بهصورت کیفی و با رویکردی پدیدارشناسانه سعی در واکاوی تجربه زیستشده یادگیرندگان از یاد دهندگان در تدریس خوب دارد. جامعه آماری در این پژوهش دانشآموزان متوسطه اول بود. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه گروهی و همچنین مشارکت 75 نفر به دست آمد. یافتههای این پژوهش نشان داد که یادگیرندگان مهارتهای معلمان را به مقولاتی چون مهارت در تدریس (توضیح کافی و متنوع موضوع درسی، توجه به تکالیف درسی و متناسب، داشتن طرح درس و استفاده از تجهیزات و امکانات موجود برای تدریس بهتر) مهارت در مدیریت کلاس (استفاده مناسب از زمان مسئولیتپذیری معلم) مهارت دانشی (دانش تخصصی رشته تدریس) و صلاحیتهای رفتاری شامل مقوله اخلاقی (خوشاخلاقی و صداقت، شوخطبعی، انصاف و عدم تبعیض میان دانشآموزان) و مقوله تعاملی (نحوه تعامل و احترام به دانشآموز) تقسیمبندی نمودند. همچنین از منظر آنان صلاحیتهای اخلاقی و رفتاری بر سایر مهارتها ترجیح دارد و معلمانی را که در رفتار خود به دانشآموزان احترام گذاشته و به آوا و صدای آنان در این سمفونی گوش فرا دهند، موردتوجه قرار میدهند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روشهای تدریس مبتنی بر شبکة مفهومی (نقشههای مفهومی دانشآموز ساخته و معلم ساخته) نسبت به روشهای سنتی بر میزان یادگیری دختران دانشآموز پایه هفتم ناحیه 2 ارومیه در درس کار و فنآوری در سال تحصیلی 95-94 انجام گردید. نمونه پژوهش شامل 75 نفر د چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روشهای تدریس مبتنی بر شبکة مفهومی (نقشههای مفهومی دانشآموز ساخته و معلم ساخته) نسبت به روشهای سنتی بر میزان یادگیری دختران دانشآموز پایه هفتم ناحیه 2 ارومیه در درس کار و فنآوری در سال تحصیلی 95-94 انجام گردید. نمونه پژوهش شامل 75 نفر دانشآموز دختر کلاس هفتم هست که با همتاسازی بهصورت تصادفی به سه گروه (دو گروه آزمایشی و گروه کنترل) تقسیم شدند. گروههای آزمایشی به مدت دو ماه با توجه بسته آموزشی مورد تعلیم قرار گرفت و در مورد هر سه گروه، پیشآزمون و پسآزمون اجرا گردید و دادهها جمعآوری شد. روش نمونهگیری بهصورت در دسترس است. سنجش عملکرد دانشآموزان در سطوح مختلف یادگیری کار و فناوری با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی تلفیقی استاندارد و محقق ساخته انجام گردید. اختلاف نمره پیشآزمون و پسآزمون با تحلیل کوواریانس موردبررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد که تدریس مبتنی بر نقشههای مفهومی نسبت به روشهای سنتی بر یادگیری دانشآموزان در درس کار و فنآوری مؤثر است. نقشههای مفهومی دانشآموز ساخته نسبت به روشهای سنتی بر یادگیری در سطوح پایین و بالای شناختی در درس کار و فنآوری مؤثر بودند و نقشههای مفهومی معلم ساخته نسبت به روشهای سنتی بر یادگیری در سطوح پایین و بالای شناختی در درس کار و فنآوری مؤثر بودند.کاربست نقشههای مفهومی راهحل مناسب برای ایجاد کردن یادگیری معنیدار و پایدار است، که با ایجاد ارتباطهای منطقی میان مفاهیم، سبب ماندگاری دانش فراگیران میشود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی کیفیتبخشی یادگیری الکترونیکی است و از روش آمیخته از نوع اسنادی تحلیلی و توصیفی پیمایشی و از طرح اکتشافی استفاده گردید. در پژوهش کیفی از بررسی پیشینه و الگوهای قبلی، کدگذاری و تکنیک دلفی استفاده و الگوی اولیه ارائه شد. در پژوهش کمی، پرس چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی کیفیتبخشی یادگیری الکترونیکی است و از روش آمیخته از نوع اسنادی تحلیلی و توصیفی پیمایشی و از طرح اکتشافی استفاده گردید. در پژوهش کیفی از بررسی پیشینه و الگوهای قبلی، کدگذاری و تکنیک دلفی استفاده و الگوی اولیه ارائه شد. در پژوهش کمی، پرسشنامه محقق ساخته در بین 360 نفر اعضاء هیئتعلمی دانشگاه پیام نور اجرا گردید. تحلیل معادلات ساختاری الگو با نرمافزار pls بیانگر آلفای کرونباخ 35/83 است. مقدار پایایی مشترک متغیرهای الگو از مقدار متوسط واریانس استخراج شده بیشتر و مقادیر پایایی مرکب بزرگتر از 7/0 و مقدار متوسط واریانس استخراج شده بزرگتر از 5/0 است؛ لذا روایی و پایایی قابل قبول است. بررسی روایی واگرا با روش فورنل و لارکر بیانگر این است که میزان مقدار متوسط واریانس استخراج شده هر سازه بیشتر از واریانس اشتراکی بین آن سازه و سازههای دیگر و قابل قبول است. مقدار ملاک کلی برازش الگوی پژوهش حاضر برابر 40/0 است که نشاندهندة برازش مطلوب الگو و معناداری مسیر اثر هر سه متغیر تأثیرگذار بر کیفیتبخشی یادگیری الکترونیکی است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی، ذهنیت فلسفی و باورهای دینی دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بوده که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای تعداد 200 نفر از دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنام چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی، ذهنیت فلسفی و باورهای دینی دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بوده که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای تعداد 200 نفر از دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، ذهنیت فلسفی و پرسشنامه باورهای دینی استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون t و تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل شد؛ نتایج بررسی نشان داد که بین هوش معنوی، ذهنیت فلسفی با باورهای دینی همبستگی معناداری وجود دارد. بهطوریکه 45 درصد از واریانس باورهای دینی از طریق هوش معنوی قابل تبیین است از طرف دیگر 47 درصد از واریانس باورهای دینی توسط ذهنیت فلسفی قابل تبیین است. در پایان نیز پیشنهادهای کاربردی ارزندهای برای ارائه با متصدیان تربیتی ارائه شده است.
پرونده مقاله