-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بررسی انتقال کادمیوم در خاک لومی دست نخورده با مدل FADE
سمیرا مرسلی حسین بابازاده شهرام شاهمحمدی حسین صدقیبیان صحیح و دقیق انتقال آلایندهها در محیط متخلخل از اهمیت بالایی برای ارزیابی و اصلاح آنها در خاک و آبخوانها برخوردار است. جنبه مهم در انتقال املاح و آلایندهها، استفاده از مدلهای مناسب برای توصیف رفتار انتقال آنها است. در این مطالعه غلظت فلز سنگین کادمیوم در ستون خا چکیده کاملبیان صحیح و دقیق انتقال آلایندهها در محیط متخلخل از اهمیت بالایی برای ارزیابی و اصلاح آنها در خاک و آبخوانها برخوردار است. جنبه مهم در انتقال املاح و آلایندهها، استفاده از مدلهای مناسب برای توصیف رفتار انتقال آنها است. در این مطالعه غلظت فلز سنگین کادمیوم در ستون خاک لومی دستنخورده با استفاده از آزمایش جانشینی اختلاطپذیر اندازه گیری شد. این آزمایش در سه غلظت اولیه (50 ، 100 و 150 میلی گرم بر لیتر) تکرار شد. سپس انتقال فلز Cd توسط مدل کسری انتقال-پخش (FADE) شبیهسازی شد. منحنیهای رخنه حاصل از شبیهسازی مدل مذکور و نتایج آزمایش های برازش داده شده و تاثیر غلظت بر عملکرد آن بررسی گردید. پارامترهای درجه کسری (α)، ضریب پخش (D) و فاکتور تاخیر (R) در هر سه غلظت اولیه با استفاده از روش مسئله معکوس برآورد و مقایسه شد. نتایج نشان داد مدل FADE انتقال فلز کادمیوم را با 0/98=RMSE و 0/05=r2 به خوبی شبیهسازی میکند. مقایسه منحنیهای رخنه برازش داده شده توسط مدل FADE و دادههای آزمایشگاهی نیز موید این موضوع است. همچنین مقدار α در هر سه غلظت اولیه تقریبا با هم برابر و مساوی 1/7 میباشد که نشاندهنده انتقال نامتعارف Cd است. به نظر میرسد عدم اثرگذاری C0 بر پارامتر درجه کسری که پارامتر اصلی مدل FADE است، باعث شده عملکرد مدل مذکور با تغییرات غلظت اولیه روند خاصی نداشته و قابل چشمپوشی باشد. با افزایش غلظت اولیه، فرآیند پخشیدگی در انتقال فلز کادمیوم افزایش یافته و روند آن غیرخطی و غیرقابل پیشبینی می شود و رابطه فاکتور تاخیر با غلظت اولیه معکوس می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تعیین مقادیر فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید (Liza klunzingeri) در بندر بوشهر
تیرداد مقصودلو عبدالرحیم پذیرا رزاق عبیدیپژوهش حاضر در فصل بهار سال 1396 به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید (Liza klunzingeri) صید شده از آب های خلیج فارس در بندر بوشهر صورت گرفت. بدین منظور تعداد 30 قطعه ماهی مید با میانگین وزنی 230/53 گرم و میانگین طول کل 05/17 سانتی متر تهی چکیده کاملپژوهش حاضر در فصل بهار سال 1396 به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید (Liza klunzingeri) صید شده از آب های خلیج فارس در بندر بوشهر صورت گرفت. بدین منظور تعداد 30 قطعه ماهی مید با میانگین وزنی 230/53 گرم و میانگین طول کل 05/17 سانتی متر تهیه شد. پس از انجام عملیات زیست سنجی نمونه ها را با آب مقطر شستشو داده و مقداری از بافت عضله خالص جداسازی گردید. میزان 1 گرم از نمونه بافتی و پودر شده بعد از خشک کردن رطوبت و آب موجود در فضای میان بافتی نمونهها با 10 میلیلیتر اسید نیتریک غلیظ با روش Moopam هضم گردید. برای اندازه گیری سطح فلزات سنگین نیکل و کادمیوم از دستگاه جذب اتمی مجهز به کوره گرافیتی استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده میانگین غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید به ترتیب 611/0 ± 638/6 و 292/0 ± 201/3 میلی گرم در کیلوگرم وزن خشک محاسبه شد. مقایسه نتایج میزان فلزات نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید در بندر بوشهر با استاندارد های جهانی نشان دهنده بیشتر بودن مقدار غلظت فلزات سنگین با مقدار مجاز استانداردهای سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سازمان جهانی غذا و کشاورزی (FAO)، مرکز ملی بهداشت و پزشکی استرالیا (NHMRC) و وزارت شیلات و کشاورزی انگلستان (MAFF) بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - اثر محافظتی چای سیاه ایرانی بر مسمومیت کبدی القاء شده بوسیله کلرید کادمیوم در موش صحرایی
محمدرضا محمدیملایری سعید حصارکی پیام جماللیوانیتأثیرات مفید چای سیاه در درمان بسیاری از بیماریها نشان داده شده است. اثرات محافظتی چای احتمالاً مربوط به ویژگیهای آنتی اکسیدانی و یا اثر مهاری آن بر اکسیداسیون لیپیدها میباشد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظت کبدی چای سیاه ایرانی در مسمومیت کبدی ناشی از کادمیو چکیده کاملتأثیرات مفید چای سیاه در درمان بسیاری از بیماریها نشان داده شده است. اثرات محافظتی چای احتمالاً مربوط به ویژگیهای آنتی اکسیدانی و یا اثر مهاری آن بر اکسیداسیون لیپیدها میباشد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظت کبدی چای سیاه ایرانی در مسمومیت کبدی ناشی از کادمیوم میباشد. برای این منظور 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بطور تصادفی به شش گروه 1- کنترل منفی،2- کنترل تیمار(دریافت کننده دمنوش 10% چای سیاه )،3- کنترل مثبت (دریافت کننده روزانه کادمیومmg/kg 5بصورت خوراکی)، 4 تا 6- گروههای تیمار (دریافت کننده دمنوشهای چای سیاه به ترتیب با غلظتهای 2، 5 و 10% بعنوان آب آشامیدنی علاوه بر کادمیوم) تقسیم شدند. پس از چهار هفته موشها آسان کشی شده و نمونه خون آنها جهت سنجش بیومارکرهای عملکرد کبد جمعآوری گردید. نمونههای بافتی کبد جهت مطالعه آسیبشناسی در فرمالین بافر10% تثبیت و سپس به روش رایج بلوک های پارافینی تهیه و با هماتوکسیلین ـ ائوزین رنگ آمیزی و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده افزایش معنی دار فعالیت آنزیمهای ALT,AST و ALP در گروه کنترل مثبت و القاء موفق آسیب کبدی بواسطه کادمیوم بود. در بررسی آسیبشناسی بافت کبد تغییرات دژنراتیو گرانولر، متراکم شدن کروماتینها و هسته و همینطور نکروز هپاتوسیتها در این گروه مشاهده شد. در مقابل تجویز خوراکی چای در غلظتهای 5 و 10% بطور معنی دار از افزایش فعالیت آنزیمهای سرمی مذکور جلوگیری کرد و نتایج آسیب شناسی نیز مؤید آنها بود. ولی چای 2% تأثیر محافظتی معنی دار ی ایجاد نکرد. نهایتاً نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که نوشیدن روزانه چای سیاه میتواند در پیشگیری از بروز ضایعات کبدی القاء شده بوسیله کادمیوم در موش صحرایی مؤثر باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تأثیر غلظتهای مختلف عصاره آبی مرزنجوش در آسیب تحت حاد ناشی از استرس اکسیداتیو کادمیم در کلیه موش صحرایی
مهدیه رئیسزاده، پژمان مرتضوی، نادیا خادمی، محمدمهدی فلاح .با توجه به ایجاد آسیب کلیوی توسط کادمیوم، هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر حفاظتی عصارهآبی مرزنجوش در آسیب کلیوی توسط کادمیوم در موشصحرایی بود. 30 سر موشصحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 5گروه برابر شامل کنترل و گروههای تیمار 1 تا 4 (T1-T4) تقسیم شدند. گروه T1 چکیده کاملبا توجه به ایجاد آسیب کلیوی توسط کادمیوم، هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر حفاظتی عصارهآبی مرزنجوش در آسیب کلیوی توسط کادمیوم در موشصحرایی بود. 30 سر موشصحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 5گروه برابر شامل کنترل و گروههای تیمار 1 تا 4 (T1-T4) تقسیم شدند. گروه T1 کلرید کادمیوم (mg/kg2) را بطور داخل صفاقی و گروههای T2، T3 و T4 به ترتیب علاوه بر کادمیوم، عصارهآبی مرزنجوش را با دوزهای mg/kg 500 و125،250 از طریق تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. در روز آخر حیوانات وزنکشی شده و نمونه خون آنها برای تهیه سرم جدا گردید، سپس با دوز بالای تیوپنتال سدیم آسان کُشی شدند. کلیه های چپ برای اندازهگیری مالون دی آلدئید، و کلیه راست برای انجام مطالعات آسیب شناسی در فرمالینبافر 10% پایدار شدند. در پایان دوره، کمترین وزنمتوسط متعلق به گروه T1 بود و این اختلاف با سایر گروهها معنی دار بود. اختلاف آماری معنی داری از لحاظ میزان مالوندی آلدئید بافت کلیه بین گروه T1 با گروههای کنترل و T4 وجود داشت (041/0P=). غلظت آنتیاکسیدان سرم در گروه T4 بیشترین میزان (45/51±91/1198) و در گروه T1 با کمترین مقدار (76/40±41/796) میکرومول بر میلیلیتر مشاهده شد که دارای اختلاف معنی دار بودند (036/0P=). در آسیبشناسی بافتی ضایعاتی شامل دژنراسیون توبولها، نکروز و تجمع سلولهای التهابی مشاهده شد. در گروههای T1، T2، T3، کنترل و گروهT4 آسیب وارده به کلیهها به ترتیب با شدت زیاد تا درجات کمتر آسیب، مشاهده شد. بنابراین، نتایج مطالعه نشان داد عصاره مرزنجوش با دوز mg/kg 500 میتواند به میزان قابل توجه از آسیبهای کلیوی ناشی از کلریدکادمیوم در موشصحرایی جلوگیری کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی اثر محافظتی عصاره دانه خرفه(Portulaca oleraceae) بر آسیب بافت بیضه القا شده توسط کلرید کادمیوم در موشهای صحرایی نر بالغ نژاد ویستار
الهام قهرمان اکرم عیدی پژمان مرتضوی شهربانو عریانخرفه یک علف هرز با گستره پراکنده ای است و در طب سنتی در بسیاری از کشورها به عنوان داروی مدر، ضد سرطان، ضد عفونی کننده و ضد اسپاسم استفاده می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش محافظتی عصاره اتانولی خرفه بر آسیب بافت بیضه ای ناشی از تیمار کلرید کادمیوم با اندازه گیری آنزی چکیده کاملخرفه یک علف هرز با گستره پراکنده ای است و در طب سنتی در بسیاری از کشورها به عنوان داروی مدر، ضد سرطان، ضد عفونی کننده و ضد اسپاسم استفاده می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش محافظتی عصاره اتانولی خرفه بر آسیب بافت بیضه ای ناشی از تیمار کلرید کادمیوم با اندازه گیری آنزیم های آنتی اکسیدانی در موش های صحرایی نر بالغ نژاد ویستار انجام شد.تعداد 60 سر موش های صحرایی نر به طور تصادفی به 10 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل سالم، گروه های دریافت کننده عصاره خرفه (50، 100، 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه به طور خوراکی)، گروه کنترل آسیب بیضه ای (دریافت کلرید کادمیوم به میزان 3 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه به طور خوراکی)، گروه های دریافت کننده عصاره خرفه (50، 100، 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه به طور خوراکی) همراه با کلرید کادمیوم. بعد از 28 روز تیمار، موش ها به آسانی کشته شدند و بیضه های آن ها خارج گردید و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و میزان پراکسیداسیون لیپیدی بافت بیضه موش ها اندازه گیری شد. کلرید کادمیوم باعث کاهش معنی داری در میزان فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و افزایش سطح مالون دی آلدئید بیضه شد (001/0 p<). تیمار عصاره خرفه در دوزهای 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن باعث افزایش معنی داری در میزان فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و افزایش سطح مالون دی آلدئید گردید (001/0 p<). مطالعه حاضر نشان داد عصاره خرفه احتمالا از طریق افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی، بیضه موش های صحرایی را از آسیب ناشی از کلرید کادمیوم محافظت می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - اثر پودر زردچوبه (Curcuma Longa ) بر روی عملکرد کبد، سطوح سرمی سیتوکینهای پیشالتهابی و شاخصهای زیستی وضعیت پاداکسندگی در بلدرچینهای ژاپنی نر تغذیه شده با جیره آلوده به کادمیوم
امید کریمی محمد رضا مفیدی مرتضی بیطرف ثانیآلودگی محیط زیست به کادمیوم در حال افزایش است. ورود این فلز سمی سنگین به زنجیره غذایی خطری جدی برای جمعیت انسانی و حیوانی است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر پودر زردچوبه حاوی 96/2% ازمجموع کورکومینوئیدها در تعدیل اثرات سوء کادمیوم خوراکی در بلدرچین های ژاپنی انجام شد. ت چکیده کاملآلودگی محیط زیست به کادمیوم در حال افزایش است. ورود این فلز سمی سنگین به زنجیره غذایی خطری جدی برای جمعیت انسانی و حیوانی است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر پودر زردچوبه حاوی 96/2% ازمجموع کورکومینوئیدها در تعدیل اثرات سوء کادمیوم خوراکی در بلدرچین های ژاپنی انجام شد. تعداد 180 قطعه بلدرچین ژاپنی نر از سن 22 روزگی به مدت 23 روز به شش گروه تقسیم شدند. گروه شاهد با جیره پایه و سایر گروهها با جیره پایه مکمل شده با 3 گرم پودر زردچوبه (حاوی18/88 میلی گرم از مجموع کورکومینوئیدها)، 5 گرم پودر زردچوبه (حاوی 148 میلی گرم از مجموع کورکومینوئیدها)، 100 میلی گرم کلراید کادمیوم، 100 میلی گرم کلراید کادمیوم + 3 گرم پودر زردچوبه و 100 میلی گرم کلراید کادمیوم + 5 گرم پودر زردچوبه در هر کیلوگرم از خوراک تغذیه شدند. افزودن پودر زردچوبه به جیره آلوده به کادمیوم موجب کاهش سطح سرمی سیتوکینهای پیش التهابی TNF-α وIL-6، افزایش فعالیت SOD، CATو ظرفیت پاداکسندگی کل و کاهش پراکسیددار شدن چربی گردید((p < 0.05. همچنین کاهش فعالیت سرمی آنزیمهایALT ،AST و ALP، افزایش غلظت پروتئین تام سرم و بهبود وزن بدن و وزن نسبی کبد مشاهده شد. نتایج نشان داد که پودر زردچوبه، با بهبود وضعیت پاداکسندگی و کاهش فعالیت سیتوکینهای پیش التهابی، اثرات سمی کادمیوم را در بلدرچین ژاپنی کاهش داد. مقادیر بیشتر پودر زردچوبه تاثیربیشتری در کاهش سمیت کادمیوم داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسی جذب و تجمع کادمیوم در نهالهای سهماهه آکاسیا ویکتوریا (Acacia victoriae)
خدیجه خرمن دار علی مهدویامروزه آلودگی محیط به فلزات سنگین در نتیجه فعالیتهای بشر بهعنوان یکی از چالشهای مهم در ارتباط با حفاظت منابع آب و خاک است. گیاه پالایی روشی است که در آن از گیاهان برای جذب آلایندهها استفاده شده و میتواند بهطور بالقوه برای احیای آبها و خاکهای آلوده بهفلز چکیده کاملامروزه آلودگی محیط به فلزات سنگین در نتیجه فعالیتهای بشر بهعنوان یکی از چالشهای مهم در ارتباط با حفاظت منابع آب و خاک است. گیاه پالایی روشی است که در آن از گیاهان برای جذب آلایندهها استفاده شده و میتواند بهطور بالقوه برای احیای آبها و خاکهای آلوده بهفلزات سنگین بهکار رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی توانایی نهالهای سهماهه آکاسیا ویکتوریا ((Acacia victoriae در تجمع کادمیوم در اندامهای خود (شاخساره و ریشه)، انتقال آن از بخش ریشه بهشاخساره و درک اثر تجمع کادمیوم در برخی از صفتهای مورفولوژی اینگونه اجرا گردید. برای این منظور 12 نهال سهماهه آکاسیا ویکتوریا((Acacia victoriae در چهار غلظت (0، 10، 50، 100 میلیگرم برلیتر) کادمیومبرای یکدوره 45 روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در نظرگرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش جذب کادمیوم ارتفاع، زیتوده و مقاومت گیاه در مقایسه بانمونههای شاهد بهطور معنیداری کاهش یافتند و علائم سمیت کادمیوم درغلظت بالا بهصورت کلروز، نکروز و کاهش تعداد برگها، کاهش انشعابات و تغییر رنگ ریشهها قابلملاحظه بود. همچنین تجمع کادمیوم در ریشه و اندامهای هوایی گیاه با افزایش غلظت کادمیوم افزایش یافتندو میزان تجمع کادمیوم در بافت ریشه نسبت بهاندامهایهوایی درهمه تیمارها بیشتر بود. بهطوری که در ریشه، ساقه و برگهای اینگونه بهترتیب، بیشاز 72 درصد (33/19433 میلیگرم برکیلوگرم)، کمتر از 17 درصد (4630 میلیگرم برکیلوگرم) و کمتر از 11 درصد (33/2853 میلیگرم برکیلوگرم) کادمیوم، درغلظت 100میلیگرم بر لیترتجمع یافتند. ضریب تجمع زیستی ریشه و ساقه،فاکتور انتقال، ضریب غنیسازی و شاخص جذب نیز بهترتیب9/184، 20/71، 39/0، 014/0، 73/7697 میلیگرم برکیلوگرم در بالاترین غلظت تخمین زده شد. در واقع Acacia victoriaeبا تجمع کادمیوم در ریشهها این توانایی را دارد که از انتقال این فلز بهبخشهای هوایی و بروز سمیت درگیاه جلوگیری کند. بنابراین میتوان از اینگونه بیابانی بهمنظور پالایش خاکهای آلوده بهکادمیوم، بهروش تثبیت گیاهی بهره برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - اثر اضافه کردن زئولیت و بیوچار به خاک بر جذب عناصر سنگین توسط سیبزمینی در خاک آلوده
وحیده اسماعیلی جلیل اجلی علی فرامرزی مهرداد عبدی مرتضی قلی زادهفلزات سنگین از فعالیتهای انسان وارد خاک و چرخه مواد غذائی شده و میتوانند موجب مسمومیت گردند. در این تحقیق تاثیر افزودن بیوچار چوب صنوبر، بیوچار مخلوط و زئولیت بر کاهش جذب سرب، نیکل و کادمیوم توسط سیبزمینی بررسی شد. ازیک راکتور با ابعاد آزمایشگاهی جهت تهیه بیوچار توسط چکیده کاملفلزات سنگین از فعالیتهای انسان وارد خاک و چرخه مواد غذائی شده و میتوانند موجب مسمومیت گردند. در این تحقیق تاثیر افزودن بیوچار چوب صنوبر، بیوچار مخلوط و زئولیت بر کاهش جذب سرب، نیکل و کادمیوم توسط سیبزمینی بررسی شد. ازیک راکتور با ابعاد آزمایشگاهی جهت تهیه بیوچار توسط فرآیند گازسازی (دمای 850 درجه سانتیگراد) استفاده شد. به این منظور آزمایشی بهصورت کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانهای در منطقهی باسمنج تبریز اجرا شد. درصدهای مواد افزودنی 2، 3 و 5 انتخاب گردید. صفات میزان سرب، نیکل و کادمیوم در سطح احتمال 1 درصد معنیدار بودند. بیشترین و کمترین میزان جذب سرب مربوط به تیمار شاهد (89/6 میلیگرم بر گرم) و فاکتور بیوچار چوب (85/3 میلیگرم بر گرم) بود. فاکتور بیوچار چوب (75/2 میلیگرم بر گرم) نسبت به فاکتور بیوچار مخلوط (31/3 میلیگرم بر گرم) و زئولیت (5/4 میلیگرم بر گرم) کمترین نیکل را جذب داشت. بیشترین نیکل مربوط به تیمار شاهد (75/6 میلیگرم بر گرم) و کمترین نیکل مربوط به تیمارهای سطح دوم (3%) و سوم (5%) بیوچار چوب (8/2 و 05/2 میلیگرم بر گرم) و سطح سوم (5%) فاکتور بیوچار مخلوط (93/2 میلیگرم بر گرم) بود. بیشترین مقدار کادمیوم مربوط به تیمار شاهد (96/1 میلیگرم بر گرم) بود. فاکتور بیوچار چوب (18/1 میلیگرم بر گرم) نسبت به دو فاکتور بیوچار مخلوط (58/1 میلیگرم بر گرم) و زئولیت (52/1 میلیگرم بر گرم) کمترین میزان کادمیوم را داشت. با در نظر گرفتن کلیه شرایط، بیوچار چوب صنوبر بیشترین کاهش مقدار جذب قلزات (تا 70 درصد) را نشان داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تخمین ضریب توزیع خاک-آب فلزات سنگین با کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی
امین فلامکی مهناز اسکندریآلودگی منابع آب و خاک یکی از چالش های مهم استفاده بهینه از این منابع در سرتاسر جهان است. ضریب توزیع (Kd) نه تنها یک پارامتر کاربردی در مدلسازی انتقال آلاینده ها در خاک است، بلکه در ارزیابی ریسک آلودگی منابع آب و خاک نیز کاربرد دارد. مدل های پارامتریک، معمول ترین روش کمی چکیده کاملآلودگی منابع آب و خاک یکی از چالش های مهم استفاده بهینه از این منابع در سرتاسر جهان است. ضریب توزیع (Kd) نه تنها یک پارامتر کاربردی در مدلسازی انتقال آلاینده ها در خاک است، بلکه در ارزیابی ریسک آلودگی منابع آب و خاک نیز کاربرد دارد. مدل های پارامتریک، معمول ترین روش کمی برای تخمین Kd هستند. لیکن معمولاً ضریب همبستگی این مدل ها اندک است. درحالیکه مقدار تخمینی این پارامتر می تواند باعث اشتباه قابل توجه در پیش بینی مهاجرت آلاینده ها در آبخوان و یا انتخاب روش پایش محیط آلوده شود. هدف از این پژوهش، بررسی توانایی شبکه های عصبی مصنوعی در مدلسازی ضریب توزیع فلزات سنگین و بهبود دقت تخمین آن بود. بدین منظور، سه نوع شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP)، توابع پایه شعاعی (RBF) و شبکه های سلسله مراتبی (HN) و دو فلز سنگین کروم و کادمیوم، برای مدلسازی انتخاب شدند. ابتدا داده های جمع آوری شده به دو دسته آموزش و آزمون تفکیک شدند که یک دسته برای آموزش شبکه ها بکار رفت و با دسته دیگر دقت شبکه های تعمیم یافته ارزیابی شد. بهترین هندسه شبکه نیز با روش آزمون و خطا بدست آمد. نتایج مدلسازی برای فلز کروم نشان داد که هر دو شبکه MLP و RBF، بسیار توانمند عمل کرده اند و برتری نسبی در تخمین Kd با شبکه MLP بوده است. هرچند تعداد داده های کاربردی برای آموزش شبکه ها زیاد نبود (حداقل 9 و حداکثر 16 داده)، لیکن نتایج نشان داد که این تعداد کم برای مدلسازی کفایت می کند. این یافته گامی موثر در تخمین Kd است چراکه افزون بر زمان بر و هزینه بر بودن اندازه گیری مستقیم آن، در هر پروژه نیز معمولاً تعداد اندکی نمونه در اختیار است. نتایج مدلسازی تخمین Kd(Cd) با شبکه های عصبی مصنوعی نیز نشان دهنده برتری شبکه MLP در مدلسازی بود. این شبکه ها توانستند مقدار ضریب همبستگی بین مقادیر واقعی و پیش بینی شده را به طور قابل-توجهی افزایش دهند و از 37/0 در مدل پارامتریک برازش داده شده به داده ها، به 63/0 برسانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - بهسازی خاکهای آلوده به کادمیوم و مس با کاربرد دیکلسیمفسفات
امین فلامکی حسین توللی مهناز اسکندری مهناز مرادی اصطهباناتیآلودگی منابع آب و خاک به فلزات سنگین از چالش های مهم عصر کنونی است. به همین دلیل، آلودگیزدایی چنین خاکهایی، پیشنیاز هرگونه بهره برداری بهینه از این منابع است. یکی از روش های مقرون به صرفه برای پیش گیری از انتشار فلزات سنگین در منابع آب و خاک، تثبیت و جامدسازی آنهاست چکیده کاملآلودگی منابع آب و خاک به فلزات سنگین از چالش های مهم عصر کنونی است. به همین دلیل، آلودگیزدایی چنین خاکهایی، پیشنیاز هرگونه بهره برداری بهینه از این منابع است. یکی از روش های مقرون به صرفه برای پیش گیری از انتشار فلزات سنگین در منابع آب و خاک، تثبیت و جامدسازی آنهاست. طی این فرآیند، فلزات سنگین در خاک های آلوده با اصلاح کننده هایی همچون مواد فسفاتی واکنش داده و با تشکیل موادی کم محلول یا نامحلول در محیط، به صورتی پایدار باقی می مانند. در این پژوهش، کارآیی دی کلسیم فسفات (DCP) در عدم تحرک و تثبیت دو فلز سنگین کادمیوم و مس در خاک ارزیابی شد. به منظور آگاهی از چگونگی جابه جایی این فلزات طی زمان در خاک، آزمایش شستشوی ستون خاک با 12 تیمار پی ریزی شد. خاک ها در چهار تیمار، به مقدار Kg/mg 500 به فلز مس و در چهار تیمار دیگر به فلز کادمیوم آلوده شدند. یک تیمار به عنوان شاهد انتخاب و به سه تیمار دیگر مقادیر 1/0، 2/0 و 5/0 درصد وزنی تثبیت کننده DCP افزوده شد. چهار تیمار دیگر نیز به همین روش آماده شدند، لیکن همزمان به هر دو فلز آلوده گشتند. نتایج نشان داد که در شرایط آلودگی خاک به فلز مس، کاربرد 1/0% DCP می تواند به اندازه 93% از مقدار خروجی این فلز در نخستین آبشویی، معادل با یک حجم منفذی خاک، بکاهد. این مقدار برای فلز کادمیوم برابر با 80% بود. با کاربرد مقادیر بیشتر تثبیت کننده (2% و 5%)، مقدار این دو فلز در محلول خروجی ناچیز و به صفر نزدیک شد. در حالت آلودگی توأمان خاک به هر دو فلز، با کاربرد 1% از DCP، مقدار اولیه خروجی مس 90% و کادمیوم 92% کاهش داشت. بنابراین به هنگام حضور توأمان این دو فلز در خاک، تثبیت Cd بهتر از Cu انجام می شود. بر پایه نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که DCP ماده ای موثر برای تثبیت و جامدسازی Cd و Cu و جلوگیری از ورود این دو فلز از خاک های سبک بافت به منابع آب زیرزمینی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - ارزیابی میزان انباشتگی کادمیوم و جذب عناصر ریزمغذی در گیاه کاهو (Lactuca sativa L.) تحت تنش کلریدکادمیوم
رقیه حیدری الهام محجل کاظمی هوشنگ نصرتی مریم کلاهی علی موافقیمقدمه: کادمیوم به عنوان یک عنصر سنگین و بسیار سمی، به دلیل تحرک و حلالیت زیاد تهدید جدی برای سلامتی انسان و سایر موجودات به شمار میآید. فلز کادمیوم از طریق عدم ایجاد نشانهی سمیت، در بافتهای گیاهان انباشته شده و به زنجیره غذایی انسان راه می-یابد. میزان انتقال کادمیوم چکیده کاملمقدمه: کادمیوم به عنوان یک عنصر سنگین و بسیار سمی، به دلیل تحرک و حلالیت زیاد تهدید جدی برای سلامتی انسان و سایر موجودات به شمار میآید. فلز کادمیوم از طریق عدم ایجاد نشانهی سمیت، در بافتهای گیاهان انباشته شده و به زنجیره غذایی انسان راه می-یابد. میزان انتقال کادمیوم از سبزیجات به رژیم غذایی انسان به انباشتگی آن در بخشهای مختلف گیاه بستگی دارد. بر همین اساس به منظور بررسی میزان جذب فلزات سنگین توسط گیاه کاهو، این پژوهش با هدف ارزیابی میزان انباشتگی و آلودگی کادمیوم در اندامهای مختلف گیاه کاهو انجام شد. مواد و روشها: این پژوهش بصورت آزمایش فاکتوریل با طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار صورت گرفت. جهت بررسی میزان پتانسیل گیاه کاهو به منظور جذب کادمیوم و سایر عناصر ریزمغذی از 4 سطح کلریدکادمیوم (0، 30، 60 و 90 میکروگرم بر گرم پرلیت) استفاده شد. یافتهها: در حضور کادمیوم محتوی فنل کل، فلاونوئید و ظرفیت آنتیاکسیدانی کاهو نسبت به نمونه شاهد افزایش معنیداری داشت. همچنین، با توجه به نتایج با افزایش غلظت کادمیوم در میزان پروتئین کل و قند محلول گیاه کاهو نسبت به نمونهی شاهد افزایش مشاهده شد. با افزایش اعمال کادمیوم به گیاه کاهو تجمع کادمیوم در ریشه و اندام هوایی سیر صعوی نشان داد بهطوریکه، افزایش در ریشه به مراتب بیشتر از اندام هوایی کاهو بود.نتیجهگیری: بهطور کلی، نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که گیاه کاهو به عنوان یک گیاه انباشته کننده کادمیوم با قابلیت تجمع بالای فلزات سنگین در ریشه و اندام هوایی است. به همین منظور، لزوم مدیریت کشت سبزیجات در خاکهای آلوده به فلزات سنگین جهت حفظ سلامت مصرفکنندگان امری ضروری به نظر میرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - بررسی میزان آلودگی فلزات سنگین سرب، کادمیوم و آرسنیک موجود در نمونه برنج پرمصرف عنبربو در مناطقی از استان خوزستان
بنیامین شیرزاد نازنین خاکی پورمقدمه: آلودگی فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانی های بهداشت موادغذایی به شمار می آید. برنج، به ویژه برنج سفید اساسی ترین غذا در رژیم غذایی افراد مختلف از جمله در کشورهای آسیایی و دومین غذای پرمصرف در بین مردم ایران است.مواد و روش ها: این مطالعه به چکیده کاملمقدمه: آلودگی فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانی های بهداشت موادغذایی به شمار می آید. برنج، به ویژه برنج سفید اساسی ترین غذا در رژیم غذایی افراد مختلف از جمله در کشورهای آسیایی و دومین غذای پرمصرف در بین مردم ایران است.مواد و روش ها: این مطالعه به منظور کنترل و تعیین غلظت کادمیوم، سرب و آرسنیک در نمونه برنج عنبربو در مناطقی از استان خوزستان انجام شد. برای این منظور، 7 نمونه از برنج عنبربو به همراه خاک مورد کشت تهیه گردید و پس از آماده سازی، سنجش غلظت های کادمیوم، سرب و آرسنیک با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر ICP انجام شد. پس از جمع آوری داده ها بوسیله نرم افزار آماری SPSS آنالیز و سپس با استاندارد ملی مقایسه شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت کادمیوم، سرب و آرسنیک در نمونههای برنج به ترتیب 0292/0 ، 0075/0 و 0072/0 میلی گرم بر کیلوگرم و همچنین میانگین غلظت این عناصر در خاک مورد آزمون به ترتیب فوق 0071/0، 09/187و110/16 میلی گرم بر کیلوگرم بر مبنای وزن خشک بود. تفاوت معنی داری میان غلظت کادمیوم، سرب و آرسنیک در نمونه های برنج مشاهده گردید (p<0.05). میانگین غلظت فلزات ذکر شده در نمونه های برنج به طور قابل توجهی کمتر از مقادیر تایید شده موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران بود.نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که میزان آلودگی به انواع فلزات سنگین در حد قابل قبول است و تفاوت اندک در مقدار فلزات سنگین احتمالا به عوامل متعددی چون وضعیت جغرافیایی منطقه کشت، ویژگی خاک و وضعیت صنعتی منطقه بستگی دارد. پس از بررسی نتایج به دست آمده از خاک و برنج های نمونه برداری شده مشاهده شد، ارتباط مستقیم و معناداری در میزان فلزات سنگین موجود در نمونه خاک و برنج رشد یافته در آن وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - ارزیابی مخاطرات فلزات کادمیوم و آرسنیک در خاک و کاهو ( longifolia sativa Lactuca ( و کلم ) oleraceacapitata Brassica ) کشت شده در استان خوزستان
زهرا معاوی خوشناز پاینده مهرنوش تدینیمقدمه: کادمیوم و آرسنیک سمیت بسیار زیادی دارند و با تجمع در مواد غذایی سبب مسمومیت و بیماریزایی در بدن انسان میشوند. دراین تحقیق میزان آلودگی فلزات سنگین آرسنیک و کادمیوم در سبزیچات کاهو و کلم های معمولی و خاک در سه شهرستان حمیدیه، دزفولو رامهرمز در استان خوزستان مورد ب چکیده کاملمقدمه: کادمیوم و آرسنیک سمیت بسیار زیادی دارند و با تجمع در مواد غذایی سبب مسمومیت و بیماریزایی در بدن انسان میشوند. دراین تحقیق میزان آلودگی فلزات سنگین آرسنیک و کادمیوم در سبزیچات کاهو و کلم های معمولی و خاک در سه شهرستان حمیدیه، دزفولو رامهرمز در استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: به منظور اجرای پژوهش، تعداد 15 نمونه از سبزی های کاهو و کلم کشت شده و 15 نمونه خاک مزارع شهرستانهای حمیدیه، دزفول و رامهرمز استان خوزستان نمونهبرداری شد. ریسک اکولوژیک فلزات کادمیوم و آرسنیک به کمک شاخصهای آلودگیبررسی شد.یافته ها: کمترین میزان آلودگی در هر دو سبزی کلم و کاهو به آرسنیک در شهر دزفول به ترتیب با 1.39 و 0.85میلیگرم در کیلوگرم و بیشترین میزان آلودگی کلم و کاهو به آرسنیک در شهر رامهرمز به ترتیب به میزان 2.44 و 1.49میلیگرم در کیلوگرم مشاهده شد. بیشترین غلظت آرسنیک در خاک رامهرمز با 2.24میلی گرم در کیلوگرم و بیشترین غلظت عنصر کادمیوم درخاک دزفول به میزان 0.25 میلی گرم در کیلو گرم مشاهده شد. نتایج نشان داد که در فلزات سنگین آرسنیک و کادمیوم در شهرهای مورد مطالعه دارای پتانسیل ریسک اکولوژیک کم (40>Er)و شاخص ریسک (RI)نیز دارای ریسک کم (150>RI) بود.بیشترین شاخص ریسک در شهر حمیدیه(32.4) و کمترین شاخص ریسک مربوط به رامهرمز (11.66)می باشد.نتیجه گیری: نتایج محاسبه شاخص مخاطره سلامت (HI) در کاهو و کلم مورد مطالعه کمتر از 1 بود که نشان میدهد غلظت این عناصردر خاک فاقد مخاطره و اثرات سوء بهداشتی برای مصرف کننده میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - ارزیابی ریسک اکولوژیک آلاینده های سرب و کادمیوم در گرد وغبار حیاط مدارس مناطق منتخب شهر تهران
زینب مولایی عباس اسماعیلی ساریزمینه و هدف:پدیده آلودگی هوا در مناطق شهری و صنعتی از مهمترین مشکلات زیست محیطی است که سلامت انسانها را تهدید مینماید. در میان این آلایندهها، فلزات سنگین موجود در گرد و غبار هوا قادرند مستقیماً از طریق بلع و تنفس وارد بدن انسان شوند و یا از طریق ریزشهای جوی به سطح چکیده کاملزمینه و هدف:پدیده آلودگی هوا در مناطق شهری و صنعتی از مهمترین مشکلات زیست محیطی است که سلامت انسانها را تهدید مینماید. در میان این آلایندهها، فلزات سنگین موجود در گرد و غبار هوا قادرند مستقیماً از طریق بلع و تنفس وارد بدن انسان شوند و یا از طریق ریزشهای جوی به سطح زمین برسند و پس از آلودگی منابع آب و خاک و ورود به ساختار گیاهان از طریق آب و غذا وارد بدن شوند. این پژوهش با هدف تعیین میزان غلظت آلایندههای سرب و کادمیوم در گرد و غبار حیاط مدارس مناطق منتخب شهر تهران صورت گرفت. روش بررسی: در مجموع 24 نمونه گرد و غبار ریزشی از حیاط 8 مدرسه منتخب واقع در مناطق22،21،12،11،9،5،1 با توجه به پراکندگی این مناطق در سطح شهر تهران در آبان ماه سال1395 جمعآوری گردید. سپس مقادیر فلزات سنگین سرب و کادمیوم توسط دستگاه جذب اتمی شعله اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد بین میزان غلظت فلزات در ایستگاههای مختلف اختلاف معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که تمامی ایستگاههای مورد بررسی از لحاظ شاخص میزان خطر اکولوژیک برای موجودات زنده در سطح خیلی بالا هستند. بحث و نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج نشان می دهد در مناطقی با بار ترافیکی بالا و تردد زیاد خودرو در شهر تهران، میزان آلایندگی و خطر اکولوژیک بالاتری نسبت به سایر مناطق وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - ارزیابی توان گیاه پالایی آب تره ( (Nasturium officinale L.در رفع آلودگی کادمیوم
مریم جعفر زاده رزمی مهناز اقدسی احمد عبدل زاده حمیدرضا صادقی پورزمینه و هدف: آلودگی محیط زیست به فلزات سنگین از مهمترین مسایلی است که می تواند بر روی رشد و نمو گیاهان و جانوران تا ثیر بسزایی داشته باشد. کادمیوم یک فلز آلاینده محیطی است که اثراتی سو بر فعالیت های فیزیولوژیکی گیاهان دارد. هدف از این پژوهش بررسی امکان رفع آلودگی آب های چکیده کاملزمینه و هدف: آلودگی محیط زیست به فلزات سنگین از مهمترین مسایلی است که می تواند بر روی رشد و نمو گیاهان و جانوران تا ثیر بسزایی داشته باشد. کادمیوم یک فلز آلاینده محیطی است که اثراتی سو بر فعالیت های فیزیولوژیکی گیاهان دارد. هدف از این پژوهش بررسی امکان رفع آلودگی آب های آلوده به کادمیوم با استفاده از گیاه آب تره است. روش بررسی: در این پژوهش اثر سطوح مختلف کلرید کادمیوم ( 0، 10، 50، 100، 300 و 500 میکرومولار) بر خصوصیات فیزیولوژیکی و توان جذب گیاه آب تره انجام شد. آزمایش د رقالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر سطوح مختلف تیمار کادمیوم بر خصوصیات فیزیولوژیکی و میزان کادمیوم در گیاه معنی دار بود. به طوری که وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، ارتفاع ریشه و اندام هوایی، میزان رنگیزههای فتوسنتزی گیاه با افزایش سطوح کادمیوم روند کاهشی داشتند. همچنین هرچه سطوح کادمیوم در محیط کشت افزایش یافت، غلظت کادمیوم در ریشه و اندام هوایی گیاه افزایش یافت. بیش ترین محتوای کادمیوم در هر دو اندام ریشه و ساقه گیاه آب تره درغلظت 500 میکرومولار کادمیوم مشاهده شده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج حاضر نشان داد که گیاه آبتره توانایی پالایش کادمیوم از آبهای آلوده به این فلز را دارد. بحث و نتیجهگیری: نتایج حاضر نشان داد که گیاه آبتره توانایی پالایش کادمیوم از آبهای آلوده به این فلز را دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - بررسی سینتیک جذب رنگ رودامینB و فلزات سنگین کادمیوم و کبالت از آب توسط زیست فعال سطحی رامنولیپیدی تولید شده از باکتری سودوموناس آئروژینوزا
فاطمه دیبا بابک مختارانی رضا پناهیزمینه و هدف: یک روش جایگزین و سازگار با محیط زیست جهت پالایش محیط زیست از آلودگیها، استفاده از مواد زیست فعال سطحی مشتق شده از میکروارگانیسمها است. مزیت زیست فعال سطحی، زیست تخریبپذیری، سمیت پایین و اثر بخشی در افزایش تجزیه بیولوژیکی است. برخلاف سورفکتنتهای شیمیایی، چکیده کاملزمینه و هدف: یک روش جایگزین و سازگار با محیط زیست جهت پالایش محیط زیست از آلودگیها، استفاده از مواد زیست فعال سطحی مشتق شده از میکروارگانیسمها است. مزیت زیست فعال سطحی، زیست تخریبپذیری، سمیت پایین و اثر بخشی در افزایش تجزیه بیولوژیکی است. برخلاف سورفکتنتهای شیمیایی، مواد فعال سطحی تولید شده از میکروبها به آسانی تجزیه میشوند و به همین دلیل برای کاربردهای زیست محیطی به خصوص زیست پالایی بسیار مناسب اند. این پژوهش با هدف زیست پالایی و بررسی سینتیک جذب فلزات سنگین( کبالت و کادمیم) و رنگ رودامینB از آب توسط بیوسورفکتنت تولید شده از باکتری سودوموناس آئروژینوزا صورت گرفت.روش بررسی: در این مطالعه از یک باکتری مولد بیوسورفکتنت که از سایت زباله کهریزک در جنوب تهران به عنوان سویه سودوموناس آئرژینوزا HAK02 جداسازی و شناسایی شده جهت تولید زیست فعال سطحی برای حذف آلاینده ها استفاده شد. تست زتا پتانسیل برای تشخیص بار بیوسورفکتنت تولید شده و استفاده در زیست پالایی انجام شد. میزان حذف رنگ توسط دستگاه UV و حذف فلزات سنگین به وسیله آنالیز ICP_AES انجام گرفت.یافته ها: با توجه به بار منفی ماده برای حذف فلزات سنگین و رنگ کاتیونی رودامینB استفاده شد. بیوسورفکتنت تولید شده با سودوموناس آئرژینوزا قادر به حذف ۹۵% رودامینB ، ۴۳%Cd2+ و ۳۵% Co2+ شد. بررسی مدل سینتیکی جذب نشان داد با مدل سینتیکی شبه درجه دوم تطبیق بهتری داشت.بحث و نتیجه گیری: زیستپالایی با استفاده از زیست فعال سطحی جهت حذف فلزات سنگین و رنگبری روشی سریع و سازگار با محیطزیست می باشد. این نمونه جهت حذف رودامینB بسیار مناسب است و برای فلزات سنگین Cd2+ و Co2+ توانایی متوسط دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - جداسازی و شناسایی Proteus sp.مقاوم به کادمیوم و بررسی پتانسیل آن در حذف بیولوژیکی کادمیوم
مرجان میرحسینی نیا مریم قانع پریسا نجات خواهزمینه و هدف: آلودگی اکوسیستم ها با فلزات سنگین مبحث مهمی در دنیای امروز است. حذف فلزات سنگین از مکان های آلوده با استفاده از میکروارگانیسم ها، در مقایسه با روش های شیمیایی مقرون به صرفه تر است. هدف از این مطالعه جداسازی و شناسایی باکتری های مقاوم به کادمیوم، تعیین کم تر چکیده کاملزمینه و هدف: آلودگی اکوسیستم ها با فلزات سنگین مبحث مهمی در دنیای امروز است. حذف فلزات سنگین از مکان های آلوده با استفاده از میکروارگانیسم ها، در مقایسه با روش های شیمیایی مقرون به صرفه تر است. هدف از این مطالعه جداسازی و شناسایی باکتری های مقاوم به کادمیوم، تعیین کم ترین غلظت مهاری کادمیوم (MIC) و بررسی توانایی حذف کادمیوم توسط سویه ها بود. روش بررسی: جداسازی باکتری های مقاوم با روش غنی سازی در محیط کشت حاوی فلز کادمیوم صورت گرفت. MIC کادمیوم با روش رقیق سازی در آگار و میزان حذف کادمیوم با استفاده از دستگاه جذب اتمی بررسی شد. شناسایی با روش برگی ((Bergey و مطالعات فیلوژنتیک بر مبنای توالی ژنrRNA 16S انجام شد. یافته ها: در این مطالعه 40 سویة مقاوم به کادمیوم از رودخانه سالور در شهرستان اسلامشهر جدا شدند. نتایج نشان داد سویة ST1 که از رسوبات جدا شده بود، مقاومت بالایی به کادمیوم داشته و MIC کادمیوم برای این سویه mM 6 بود. این سویه توانایی حذف 2/65 % کادمیوم را از محلول mM 1 کادمیوم داشت. مطالعات مولکولی نشان داد که سویة جدا شده به جنس Proteus تعلق داشته و 99 % با Proteus mirabilis مشابهت دارد. سویه جدا شدهProteus sp. HM_AF12 نامیده شد و توالی نوکلئوتیدی آن در GenBank ثبت شد. این سویه توانایی تحمل محدوده وسیعی از pH (9-5/5) را داشته و در 5/7 % نمک نیز رشد می کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که Proteus sp. HM_AF12 می تواند یک جاذب زیستی کم هزینه و دوست دار محیط زیست باشد و کاربردهای مهمی در حذف کادمیوم از محیط های آلوده داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - تاثیر فاکتورهای نیتروژن، فسفر وکادمیوم در جذب زیستی توسط باکتری Halomonas elongata IBRC-M10433
زهرا کهراریان مجتبی تارانزمینه و هدف: پساب های صنعتی به عنوان مهم ترین آلاینده های محیط زیستی محسوب می شوند که حاوی مقادیر فراوان از فلزات سنگین وتراکم بالای نمک می باشند .بیو تکنولوژی حذف فلزات سنگین از پساب های صنعتی با بکارگیری توانایی میکروارگانیسم ها به عنوان روشی مناسب و بهینه دراین زمینه چکیده کاملزمینه و هدف: پساب های صنعتی به عنوان مهم ترین آلاینده های محیط زیستی محسوب می شوند که حاوی مقادیر فراوان از فلزات سنگین وتراکم بالای نمک می باشند .بیو تکنولوژی حذف فلزات سنگین از پساب های صنعتی با بکارگیری توانایی میکروارگانیسم ها به عنوان روشی مناسب و بهینه دراین زمینه در حال توسعه است. شناسایی باکتری های مقاوم به فلزات سمی و استفاده آن ها در فرآیند حذف زیستی تکنیکی پیچیده و مفید است. در این مطالعه توانایی سویه باکتریHalomonaselongata IBRC-M10433 جداشده از رسوبات دریاچه ارومیه در حذف فلز کادمیوم مورد بررسی قرار گرفت. هدف از این مطالعه بهینه سازی شرایط محیطی حذف فلز کادمیوم توسط باکتری Halomonas elongata IBRC- M10433بود. روش بررسی : طراحی آزمایش به روش تاگوچی به منظور تعیین شرایط بهینه نسبی فاکتورهای محیطی مانند کلریدآمونیوم (NH4Cl) به عنوان منبع نیتروژن، فسفات پتاسیم (K2HPo4) به عنوان منبع فسفرو غلظت کادمیوم در حذف زیستی کادمیوم توسط باکتری Halomonas elongata IBRC- M10433 مورد مطالعه قرار گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزارکامپیوتری Qualitek-4 انجام شد و اهمیت نسبی هریک از عوامل تعیین گردید. یافته ها : شرایط بهینه جذب در غلظت فسفات پتاسیم 3/0 گرم بر لیتر، کادمیوم100میلی گرم بر لیتروکلریدآمونیوم 2گرم بر لیتردر دمای 37 درجه سانتی گراد و pH 7 تعیین شد. سطح 1 فسفات پتاسیم یعنی 3/0 گرم بر لیترموثرترین فاکتور درجذب زیستی بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به هزینه بالا و مشکلات محیط زیستی روش های مرسوم حذف فلزات سنگین، حذف زیستی تکنیکی موثر و مقرون به صرفه می باشد. استفاده از باکتری های نمک دوست نسبی در پالایش زیستی با قدرت بالای جذب فلزات سنگین مفید می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - بهینهسازی فرایند Soil washing در حضور ترکیبات Tween 80 و EDTA در حذف آلایندههای PAHs و کادمیوم از خاکهای آلوده با روش BBD
مطهره هراتی روشنک رضایی کلانتریزمینه و هدف: آلودگی ناشی از ترکیبات نفتی (PAHs) و فلزات سنگین به دلیل خاصیت تجمعی و سمیت بالا، باعث مشکلات عمده زیست محیطی می شود. این ترکیبات با آن که در هوا و آب ردیابی شده اند، اما خاک پذیرنده نهایی و اصلی به شمار می رود. شستشوى خاک با استفاده از سورفکتانت ها یک فن آ چکیده کاملزمینه و هدف: آلودگی ناشی از ترکیبات نفتی (PAHs) و فلزات سنگین به دلیل خاصیت تجمعی و سمیت بالا، باعث مشکلات عمده زیست محیطی می شود. این ترکیبات با آن که در هوا و آب ردیابی شده اند، اما خاک پذیرنده نهایی و اصلی به شمار می رود. شستشوى خاک با استفاده از سورفکتانت ها یک فن آورى فیزیکوشیمیایی با کارایی بالا جهت خروج فنانترن و کادمیوم از محیط خاکی و انتقال آن ها به فاز آبى می باشد. روش بررسی: در این مطالعه که در سال 1396 انجام شده است، کارایی فرایند با روش طراحی باکس بنکن به همراه روش پاسخ سطح برای طراحی آزمایش و بهینه سازی پارامترهایی چون غلظت سورفکتانت در محدوده mg/L 1000، 1500 و 2000، زمان شستشو برابر 2، 12 و 24 ساعت با نسبت حجم محلول سورفاکتانت به خاک (ml/g) (v/w) 10، 20 و 30 بررسی شد. به نمونه های خاک آلوده با غلظت های بالایی از فنانترن (mg/kg 500) و کادمیوم (mg/kg 80)، سورفکتانت Tween 80 و EDTA اضافه شد. غلظت نهایی فنانترن و کادمیوم توسط دستگاه HPLC و دستگاه طیف سنج جذب اتمی (ASS) سنجش شد. یافته ها: نتایج نشان داد کارایی فرایند در شرایط بهینه برای جداسازی 76% فنانترن و 81% کادمیوم در غلظت های جداگانه Tween 80 و EDTA به مقدار mg/L 2000 ، نسبت محلول سورفکتانت به خاک L/S (v/w) 30، زمان شستشو 2 ساعت به دست آمد. غلظت سورفکتانت (0001/0P<) تاثیرگزارترین متغیر است. بحث و نتیجه گیری: جداسازی فنانترن و کادمیوم از خاک از طریق فرایند شستشوی خاک به کمک سورفکتانت، روشی موثر در پاک سازی خاک های آلوده می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - بررسی ارتباط غلظت فلزات سنگین (سرب و کادمیوم) در خاک و دانه گیاه گندم و ارزیابی ریسک ناشی از مصرف آن
مریم گندمی آزیتا بهبهانی نیا مریم فراهانیچکیدهزمینه و هدف: در شهرک آسیابک زرندیه واقع در استان مرکزی، تخلیه فاضلاب تصیه نشده درفاصله 20 متری از زمین های زراعی گندم صورت می گیرد. تحقیق حاضر به هدف تعیین غلظت سرب و کادمیوم در خاکهای آلوده ،فاضلاب، آب آبیاری و گیاه گندم کشت شده در منطقه اطراف شهرک آسیابک و بررسی چکیده کاملچکیدهزمینه و هدف: در شهرک آسیابک زرندیه واقع در استان مرکزی، تخلیه فاضلاب تصیه نشده درفاصله 20 متری از زمین های زراعی گندم صورت می گیرد. تحقیق حاضر به هدف تعیین غلظت سرب و کادمیوم در خاکهای آلوده ،فاضلاب، آب آبیاری و گیاه گندم کشت شده در منطقه اطراف شهرک آسیابک و بررسی رابطه همبستگی بین آنها و ارزیابی ریسک احتمالی ناشی از مصرف گندم کشت شده دراین منطقه، صورت گرفته استروش بررسی: نمونه برداری از فاضلاب، آب آبیاری ، خاک سطحی وگندم به روش تصادفی انجام گرفت. غلظت سرب و کادمیوم در تمامی نمونه ها اندازه گیری شد. نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. از نرم افزار GIS نقشه پهنه بندی فلزات فوق در خاک منطقه تهیه گردید.یافته ها: میزان سرب و کادمیوم در نمونه خاک کمتر از حد مجاز و در گندم بیش از حد مجاز استاندارد ملی ایران بود.بین میزان عناصر سرب و کادمیوم در نمونه های گندم ،خاک و آب آبیاری همبستگی مثبت بسیار قوی وجود داشت. در حالیکه بین غلظت این عناصر در گندم و مقدار آنها در فاضلاب رابطه ای وجود نداشت.نتیجه گیری:عدم همبستگی بین غلظت عناصر سرب و کادمیوم در گندم و مقدار آنها در فاضلاب نشان می دهد،فاضلاب پخش شده در منطقه در روند افزایش غلظت سرب و کادمیوم در گندم تاثیری نداشته و احتمالا افزایش این فلزات در گندم مربوط به آب ابیاری(آب چاه) می باشد. شاخص ریسک(HQ) ناشی از مصرف گندم کوچکتر از یک بدست آمد. میزان سرب و کادمیم در گندم بیش از حد استاندارد بدست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - بررسی میزان تجمع سرب و کادمیوم در بافت سخت خرچنگ منزوی (scaevola Coenobita) و رسوبات جزیره کیش
مهسا آقابزرگی عاطفه چمنیزمینه و اهداف: حضور خرچنگ های منزوی در زنجیره غذایی آبزیان و پرندگان ساحلی و نقش قابل توجه در پاک سازی محیط نشان دهنده ی اهمیت مطالعه این گونه ها به عنوان شناساگرهای زیستی است. از این رو مطالعه حاضر به تعیین میزان غلظت سرب و کادمیوم در رسوبات و بافت سخت خرچنگ منزوی در س چکیده کاملزمینه و اهداف: حضور خرچنگ های منزوی در زنجیره غذایی آبزیان و پرندگان ساحلی و نقش قابل توجه در پاک سازی محیط نشان دهنده ی اهمیت مطالعه این گونه ها به عنوان شناساگرهای زیستی است. از این رو مطالعه حاضر به تعیین میزان غلظت سرب و کادمیوم در رسوبات و بافت سخت خرچنگ منزوی در سواحل جزیره کیش و مقایسه آن با استانداردهای جهانی پرداخته است. روش بررسی: برای تعیین غلظت سرب و کادمیوم، ابتدا با استفاده از طرح نمونه برداری تصادفی، تعداد ۳۰ نمونه رسوب و 60 نمونه خرچنگ از جنوب و جنوب شرق جزیره کیش در سال 1395برداشت گردید. سپس غلظت سرب و کادمیوم موجود در بافت سخت هر نمونه بافت و رسوب با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی اندازه گیری و با حدود استاندارد مقایسه شد. یافته ها: میانگین سرب و کادمیوم در رسوبات سواحل جنوب و جنوب شرق جزیره کیش به ترتیب 20/63 و 94/2 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد که هر دو از استانداردهای کیفیت رسوب کانادا و آمریکا بالاتر است. میانگین سرب و کادمیوم در بافت سخت نمونه های مورد مطالعه نیز به ترتیب 92/20 و 09/2 میلی گرم بر کیلوگرم اندازه گیری شد. بحث و نتیجه گیری: میانگین سرب و کادمیوم در بافت سخت نمونه ها از میانگین به دست آمده در مطالعات مشابه روی آبزیان خلیج فارس به مراتب بالاتر است. تاثیر متقابل سرب و کادمیوم در ایجاد اختلال در فیزیولوژی رشد به اثبات رسیده است. کادمیوم در تغذیه، رشد، بقا و فعالیت های تولیدمثلی Coenobita scaevolaتأثیر منفی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - ارائه راهکار عملی برای حل مشکلات زیست محیطی ناشی از پسماند (کیک) حاصل از فرایند تصفیه سرد در فرآیند تولید روی
کیوان شایسته پوریا عباسی وحید وحید فرد مهدی حسینیزمینه و هدف: در پسماند حاصل از فرایند تصفیه سرد در کارخانه های تولیدی روی، حدود 40 تا 50% روی و سایر فلزات سنگین مضر مانند کادمیم و نیکل وجود دارد. کادمیم و نیکل از جمله فلزات سنگین بوده که در مقادیر بالای غلظت برای سلامتی انسان ها مضر است. حذف آلودگی های زیستی ناشی از چکیده کاملزمینه و هدف: در پسماند حاصل از فرایند تصفیه سرد در کارخانه های تولیدی روی، حدود 40 تا 50% روی و سایر فلزات سنگین مضر مانند کادمیم و نیکل وجود دارد. کادمیم و نیکل از جمله فلزات سنگین بوده که در مقادیر بالای غلظت برای سلامتی انسان ها مضر است. حذف آلودگی های زیستی ناشی از این پسماندها، یکی از دغدغه های صنعت روی می باشد. هدف از این پژوهش حذف نیکل و کادمیوم به عنوان ناخالصی در فرایند تولید روی با روش سمنتاسیون می باشد.روش بررسی: روش کار شامل سه مرحله لیچینگ کیک تصفیه سرد، تصفیه ناخالصی ها و الکترولیز می باشد. ابتدا کیک با اسید سولفوریک لیچ شده و محلول حاصل حاوی یون روی به همراه ناخالصی هاینیکل و کادمیوم می باشد. شرایط بهینه برای حذف ناخالصی ها با روش رویه سطح پاسخ (RSM) به دست آمد، سپس توسط روش سمنتاسیون فرایند تصفیه انجام و ناخالصی ها حذف شد و در پایان محلول جهت تولید روی الکترولیز گردید.با استفاده از نرم افزار طراحی آزمایش Design Expert (DOE)، پارامترهای موثر بر فرآیند تصفیه مانند دما، غلظت پودر روی، زمان ماند و غلظت افزودنی بررسی شد.یافته ها: طبق نتایج بیشترین تاثیرگذاری به ترتیب متعلق به زمان ماند، دما، مقدار پودر روی و غلظت افزودنی می باشد. همچنین شرایط بهینه برای حذف نیکل و کادمیوم شامل دمای 85 درجه سانتی گراد، غلظت 63/6 گرم بر لیتر از پودر روی، زمان ماند 100 دقیقه و غلظت 29/10 میلی گرم بر لیتر از افزودنی حاصل شد. تحت این شرایط، ناخالصی ها به حد مجاز برای الکترولیز رسیده و روی موجود در کیک قابل استحصال/بازیابی می باشد.نتیجه گیری: با استفاده از روش سمنتاسیون با حذف ناخالصی ها و سپس با بازیابی روی، علاو بر حل بخشی از مشکلات زیست محیطی ناشی از کیک، بازیابی این فلزات از نظر اقتصادی دارای اهمیت زیادی می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - بررسی اثر آبیاری با فاضلاب شهری بر تجمع فلزات سنگین در گندم (مطالعه موردی:مزارع شهر ری)
نرگس روزبه شهرزاد خرم نژادیان سعیدرضا عاصمی زواره کیوان صائبزمینه و هدف: با کاهش منابع آب، استفاده از آبهای بازیابی شده افزایش یافته است که برخی از آنها تصفیه درستی نداشته اند.\ افزایش جمعیت و کاهش منابع آب، سبب افزایش استفاده از آبهای نامتعارفی شده است که در بخشهای مختلف تولید میگردند. پژوهش حاضر در راستای تأثیر آبیاری با فاضلا چکیده کاملزمینه و هدف: با کاهش منابع آب، استفاده از آبهای بازیابی شده افزایش یافته است که برخی از آنها تصفیه درستی نداشته اند.\ افزایش جمعیت و کاهش منابع آب، سبب افزایش استفاده از آبهای نامتعارفی شده است که در بخشهای مختلف تولید میگردند. پژوهش حاضر در راستای تأثیر آبیاری با فاضلابهای شهری بر غلظت دو فلز نیکل و کادمیوم در خاک و اثرات آنها بر ریشه، اندام هوایی، بذر و برخی خصوصیات عملکردی گندم مانند: وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی، وزن هزار دانه، تعداد سنبله و تعداد بذر در سنبله، صورت گرفته است.روش بررسی: نمونهبرداری از خاک به صورت تصادفی در عمق صفر تا 20 سانتیمتر و نمونه برداری گندم در زمان برداشت دقیقاً در محل نمونه برداری خاک، در مساحت یک متر مربعی با ابعادm 1×1 ، با 20 نمونه برای هر فلز صورت پذیرفته است.یافته ها: میانگین غلظت کادمیوم و نیکل در بین نمونههای خاک، به ترتیب 6 /10 و 43/49 (mg/Kg) بوده که منجر به تجمع آنها در اندامهای مختلف گندم شده است. افزایش میزان غلظت کادمیوم و نیکل در خاک موجب افزایش تجمع آنها در ریشه، اندام هوایی و دانه گیاه گندم میشود. افزایش غلظت کادمیوم و نیکل در خاک موجب کاهش وزن خشک ریشه، اندام هوایی و وزن هزار دانه میگردد. در عین حال تأثیری معنیداری بر دو صفت، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در متر مربع نداشتند.تأثیر غلظت فلز کادمیوم بر میزان تجمع آن در اندامهای مختلف گندم و خصوصیات رویشی و عملکردی بیشتر از فلز نیکل برآورد گردید.بحث و نتیجه گیری: افزایش یک میلیگرم غلظت کادمیوم در خاک به ترتیب منجر به افزایش6/0، 56/0، 081/0 میلیگرم کادمیوم در ریشه، اندام هوایی و دانه گندم می شود. در مورد نیکل نیز افزایش 1 میلیگرم غلظت در خاک به ترتیب منجر به افزایش 29/0، 29/0، 11/0 میلیگرم نیکل در ریشه، اندام هوایی و دانه گندم می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - اندازه گیری کادمیوم در برخی بافتهای فوک خزری Caspian sealsدر سواحل جنوب شرقی دریای خزر
سیده ملیحه حسینی سمیه نمرودی امیر صیادشیرازی انالیزا زاکارونیهدف: امروزه ورود پسابهای حاوی فلزات سنگین که بیشتر حاصل فعالیتهای صنعتی میباشند، به بوم سازگانهای آبی و به تبع آن تجمع این فلزات در بدن آبزیان یک نگرانی عمده است،که حیات آبزیان و تنوع زیستی اکوسیستمهای آبی را تحت تاثیر قرار میدهد. دریای خزر یکی از مهمترین اکوسیست چکیده کاملهدف: امروزه ورود پسابهای حاوی فلزات سنگین که بیشتر حاصل فعالیتهای صنعتی میباشند، به بوم سازگانهای آبی و به تبع آن تجمع این فلزات در بدن آبزیان یک نگرانی عمده است،که حیات آبزیان و تنوع زیستی اکوسیستمهای آبی را تحت تاثیر قرار میدهد. دریای خزر یکی از مهمترین اکوسیستمهای آبی است که ورود آلایندههای گوناگون آسیب جدی بر این بوم سازگان وارد کرده است. فوک خزری که تنها پستاندار دریای خزر میباشد، در معرض خطر انقراض قرار گرفته است. این مطالعه با هدف اندازهگیری کادمیوم در برخی بافتهای فوک خزری در سواحل جنوب شرقی دریای خزر انجام یافته است.روش بررسی: در مطالعه حاضر ده عدد لاشه فوک خزری از سواحل دریای خزرجمع آوری و کالبدگشایی شدند. نمونههای بافت کبد، کلیه و چربی به منظور اندازه گیری میزان فلز کادمیوم هضم گردیدند. غلظت فلز کادمیوم توسط دستگاه طیف سنج جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفت. یافتهها: غلظت فلز کادمیوم در بافت کلیه با میانگین73/0 ±59/13 میکروگرم برگرم بیشتر از کبد با میانگین16/0 ±6/1 میکروگرم برگرم و بیشتر از چربی با میانگین02/0 0/07± بود. میزان غلظت کادمیوم در بافتهای فوکهای نر و ماده مورد بررسی قرار گرفت و رابطه معنی داری بین غلظت فلز کادمیوم با جنسیت فوکها وجود نداشت. وجود مقادیر قابل توجه فلز کادمیوم در 90 درصد نمونهها، آلودگی بالای دریای خزر به فلزات سنگین از جمله فلز کادمیوم که حتی در مقدار بسیار کم سمی میباشد، را نشان میدهد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به کاهش چشمگیر جمعیت فوک خزری در سالهای اخیر و پایداری فلزات سنگین، باید استفاده از این فلزات سمی در عرصه صنعت کاهش داده و همچنین منابع ورود این آلایندهها را به دریای خزر شناسایی کرده تا مانع ورود این فلزات سمی به دریای خزر شده یا قبل از ورود عمل تصفیه صورت گیرد. از این طریق هم آلودگی دریای خزر را کاهش میدهیم و هم به سلامت آبزیان کمک خواهیم کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - تاثیر ضایعات رز برکاهش شوری و عناصر سنگین در کمپوست و خاک
آنیتا خراطی الناز صباغ تازهزمینه و هدف: امروزه افزایش شوری و آلودگی خاک ناشی از مصرف کمپوست زبالههای شهری مشکلات عمدهای را بهوجود آورده است. هدف اصلی از این تحقیق بررسی تاثیر اختلاط ضایعات گلخانهای رز با زبالههای شهری بر کیفیت کمپوست تولیدی و خواص شیمیایی و فیزیکی خاک پس از مصرف این کود می چکیده کاملزمینه و هدف: امروزه افزایش شوری و آلودگی خاک ناشی از مصرف کمپوست زبالههای شهری مشکلات عمدهای را بهوجود آورده است. هدف اصلی از این تحقیق بررسی تاثیر اختلاط ضایعات گلخانهای رز با زبالههای شهری بر کیفیت کمپوست تولیدی و خواص شیمیایی و فیزیکی خاک پس از مصرف این کود میباشد.روش بررسی: بهمنظور بررسی تاثیر ضایعات گلخانهای رز بر کیفیت کمپوست تولیدی، آزمایشی در سال زراعی97-98 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور 1) نوع زباله با دو سطح تفکیک شده و تفکیک نشده و 2) نسبت ماده اصلاحی با سه سطح الف) 100 درصد زباله صفر درصد ماده اصلاحی، ب) 80 درصد زباله 20درصد ماده اصلاحی و ج) 60 درصد زباله 40 درصد ماده اصلاحی در سه تکرار انجام شد. سپس جهت بررسی تاثیر کمپوست تولیدی بر خواص خاک، آزمایشی مزرعهای در قالب طرح کاملا تصادفی با هفت تیمار (شامل خاک مخلوط شده با شش نوع کمپوست تولیدی در مرحله قبل و یک تیمار شاهد) و سه تکرار به اجرا درآمد.یافتهها: نتایج نشان داد تفکیک زبالهها در مبدا، باعث افزایش کربن آلی به میزان 69 درصد و افزایش 75/2 برابری نیتروژن، 14/4 برابری ظرفیت تبادل کاتیونی، 14/2 برابری فسفر و 2 برابری ظرفیت نگهداشت آب در کمپوست گردید، ولی پتاسیم قابل جذب، pH و سدیم کمپوست تولیدی را کاهش داد. در خاک نیز باعث کاهش جرم مخصوص ظاهری، شوری و غلظت کادمیوم و سرب گردید و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها را افزایش داد. اضافه کردن ضایعات گلخانهای رز به میزان 40 درصد، شوری کمپوست را 58 درصد نسبت به شاهد کاهش داد. در خاک نیز باعث کاهش جرم مخصوص ظاهری، شوری و غلظت سرب و کادمیوم شد. تیمار خاک و کمپوست تفکیک شده با 40 درصد ماده اصلاحی شاخص Si را 078/0 واحد و کربن آلی خاک را 32 درصد نسبت به شاهد افزایش داد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد تفکیک زبالهها در مبدا و افزایش ضایعات گلخانهای رز میتواند خواص شیمیایی و فیزیکی کمپوست تولیدی و خاک را بهبود بخشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - بررسی عملکرد سیستم غشایی نانوفیلتراسیون در حذف فلزات سنگین نیکل، کروم و کادمیوم از فاضلاب های صنعتی
امیر حسام حسنی سید مهدی برقعی مریم محمدیبا پیشرفت فن آوری و تعدد صنایع مختلف، پساب حاصل از فرایندهای صنعتی تهدیدی جدی برای محیط زیست به شمار می رود. این گونه پساب ها که حاوی فلزات سنگین حاصل از فرایندهای صنعتی گوناگون می باشند، با ورود به محیط زیست اثرات نامطلوبی برارگانیسم های زنجیره غذایی و انسان می گذارند. چکیده کاملبا پیشرفت فن آوری و تعدد صنایع مختلف، پساب حاصل از فرایندهای صنعتی تهدیدی جدی برای محیط زیست به شمار می رود. این گونه پساب ها که حاوی فلزات سنگین حاصل از فرایندهای صنعتی گوناگون می باشند، با ورود به محیط زیست اثرات نامطلوبی برارگانیسم های زنجیره غذایی و انسان می گذارند. در زمینه حذف فلزات سنگین از فاضلاب های صنعتی به روش ترسیب شیمیایی، تبادل یونی و روش های بیولوژیکی تحقیقات زیادی صورت گرفته است ولی کاربرد سیستم های غشایی نظیر نانوفیلتراسیون امروزه به عنوان یک روش مناسب و کارآمد مطرح بوده و تحقیقات بسیاری در این زمینه در حال انجام می باشد. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی کارایی سیستم نانوفیلتراسیون در حذف فلزات سنگین نیکل، کروم و کادمیوم از پسابها ی صنعتی و عوامل مؤثر بر عملکرد آن می باشد. در این تحقیق با استفاده از یک پایلوت نانوفیلتراسیون به ظرفیت 40 مترمکعب در روز به سعی شد با افزایش غلظت فلزات سنگین موجود ، (NF90 همراه فیلترهای 1 و 5 میکرونی و یک غشای نیمه تراوای پلی آمید ( 4040 در فاضلاب ساخته شده مصنوعی، تأثیر تغییرات غلظت در روند حذف فلزات سنگین به صورت مجزا و مخلوط چند فلز مورد بررسی قرار گیرد.- پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - اثر لجن فاضلاب بر تجمع سرب و کادمیوم در سبزیجات / مطالعه موردی ریحان
نعمت الله خراسانی مهرداد چراغیمقدار لای و لجن در سال های اخیر افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این مواد که در نتیجه تصفیه فاضلاب های شهری و صنعتی به وجود می آیند، حاوی مقادیر زیادی مواد آلی و فلزات سنگین هستند. برخی از این مواد، قابل استفاده گیاهان است و می توان از آنها به عنوان کود در مزارع کشاورزی چکیده کاملمقدار لای و لجن در سال های اخیر افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این مواد که در نتیجه تصفیه فاضلاب های شهری و صنعتی به وجود می آیند، حاوی مقادیر زیادی مواد آلی و فلزات سنگین هستند. برخی از این مواد، قابل استفاده گیاهان است و می توان از آنها به عنوان کود در مزارع کشاورزی استفاده کرد. ولی برخی دیگر از مواد موجود در لجن نه تنها برای گیاهان مفید نیست، بلکه تجمع آنها در اندام های گیاهان و ورود آنها در زنجیره غذایی می تواند سلامتی گیاه خواران و انسان را به مخاطره اندازد.در این تحقیق، تجمع سرب و کادمیوم در گیاه ریحان با 5 تیمار تکرار در هر تیمار در محیط گلخانه مورد بررسی قرار گرفته است. تیمارها عبارتند از شاهد صفر، کود شیمیایی با 250 کیلوگرم در هر هکتار (250Kg/ha) و لجن فاضلاب 50 تن در هکتار (50t/ha) s1، (100t/ha) s2 و (150t/ha) s3. این آزمایش ها براساس اصل کاملا تصادفی انجام گرفته اند. پس از آماده سازی بستر بذر، مراحل کاشت، داشت و برداشت به ترتیب انجام شد و سپس نمونه ها برای تجزیه آماده گردیدند. فلزات مورد نظر به وسیله دستگاه جذب اتمی اندازه گیری و نتایج حاصل با کمک نرم افزار آماری SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.از نتایج حاصل چنین بر می آید که مقدار جذب سرب ریشه گیاه مورد آزمایش با مقدار جذب آن در شاهد، اختلاف معنی داری ندارد و در ساقه نیز تنها در تیمار 2 )کود شیمیایی( نسبت به گیاه شاهد دارای اختلاف معنی داری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - بررسی عملکرد راکتورهای ناپیوسته با عملیات متوالی (SBR) در تصفیه پساب های حاوی فلزات سنگین جیوه و کادمیوم / مطالعه موردی پتروشیمی بندر امام خمینی
علی ترابیان امیر حسام حسنی امیر حسین ملک احمدبرای بررسی عملکرد راکتورهای ناپیوسته با عملیات متوالی (SBR) در تصفیه پساب های صنعتی آلوده به فلزات سنگین جیوه و کادمیوم پس از آنالیز پساب صنعتی کارخانه پتروشیمی بندر امام نسبت به حذف این فلزات از پساب اقدام شد. برای این منظور از دو راکتور استوانه ای مجهز به سیستم هوشمند چکیده کاملبرای بررسی عملکرد راکتورهای ناپیوسته با عملیات متوالی (SBR) در تصفیه پساب های صنعتی آلوده به فلزات سنگین جیوه و کادمیوم پس از آنالیز پساب صنعتی کارخانه پتروشیمی بندر امام نسبت به حذف این فلزات از پساب اقدام شد. برای این منظور از دو راکتور استوانه ای مجهز به سیستم هوشمند و پساب ساختگی بر مبنای پارامترهای فاضلاب پتروشیمی بندر امام استفاده گردید. مقدار COD این فاضلاب معادل 150 - 100 میلی گرم بر لیتر بوده است و جیوه با غلظت های 0.1 ، 1، 5 و 10 میلیگرم بر لیتر و کادمیوم با غلظت های 0.1 ، 2، 10و 15 میلی گرم برلیتر طبق یک دوره زمانی مشخص به سیستم اضافه شد و با استفاده از لجن فعال خط برگشت تصفیه خانه قیطریه، نحوه سازگاری و انطباق میکروارگانیزم ها با شرایط موجود، تعیین محدوده غلظت قابل حذف فلزات سنگین جیوه و کادمیوم درسیستم SBRو راندمان حذف سیستم به مدت چهارماه مورد بررسی قرار گرفت این مطالعات نشان می دهد که : -عمل انطباق میکروارگانیزم ها در مدت زمان بسیار کوتاهی (9-8 روز) انجام شد.- در شرایط انطباق و سازگاری میکروارگانیزم ها حذف COD مقداری قابل توجه (85-80درصد) را نشان می دهد. -غلظت توده بیولوژیکی در مدت زمان کوتاهی و پس از انطباق 25-20 درصد افزایش داشته و تا روزهای آخر بهره برداری تغییراتی جزیی ازخود نشان می دهد. -اندیس حجمی لجن با حدود 20 درصد کاهش نسبت به ابتدای راه اندازی سیستم مقدار ثابتی را نشان می دهد. -درصد حذف فلز سنگین جیوه در محدوده غلظت 10-0.1 میلی گرم بر لیتر میانگین 77.15 درصد را دارد و در مورد حذف فلز سنگین کادمیوم در محدوده غلظت 15-0.1 میلی گرم بر لیتر میانگین 77.79 درصد مشاهده می شود.- کاهش درصد حذف COD در هنگام حذف فلزات سنگین در سیستم SBR نشانگر حذف بیولوژیکی فلزات سنگین جیوه وکادمیوم در این راکتورهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - بررسی آزمایشگاهی حذف یون کادمیوم از محلول های آبی توسط بیو جاذب کاه گندم بهبود یافته
ابوالفضل جهانگیری الهام عامریزمینه و هدف: کادمیوم از جمله فلزات سنگینی است که در پساب صنایع مختلف حضور داشته و به شدت برای انسان و محیط زیست سمی می باشد. لذا کاتیون های این فلز باید از پساب حذف شود و یا تا حد مجاز تقلیل یابد. پژوهش حاضر با هدف تعیین کارایی کاه گندم بهبود یافته در حذف کادمیوم از محل چکیده کاملزمینه و هدف: کادمیوم از جمله فلزات سنگینی است که در پساب صنایع مختلف حضور داشته و به شدت برای انسان و محیط زیست سمی می باشد. لذا کاتیون های این فلز باید از پساب حذف شود و یا تا حد مجاز تقلیل یابد. پژوهش حاضر با هدف تعیین کارایی کاه گندم بهبود یافته در حذف کادمیوم از محلول آبی طراحی و اجرا گردید. روش بررسی: در این مطالعه, جاذب کاه گندم در شرایط آزمایشگاهی آماده و با استفاده از الک های استاندارد با اندازه های مش بین ۴۰-۱۲۰ دانه بندی شد. سپس کاه گندم با استفاده از محلول هیدروکسید سدیم 7/0 مولار عامل دار گردید. جهت شناسایی گروه های عاملی در جاذب تهیه شده، آزمون اسپکتروسکوپی مادون قرمز انجام شد. فرآیند جذب به صورت ناپیوسته و در شرایط آزمایشگاهی با تأکید بر اثرات پارامترهای مختلفی چون اندازه جاذب, pH, زمان تماس, غلظت اولیه ی کادمیوم, مقدار جاذب و سرعت اختلاط بر راندمان جذب مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج آزمون اسپکتروسکوپی مادون قرمز، نشانه از تقویت شدید گروه هیدروکسیل و کربوکسیل در طی فرآیند بهبود جاذب بود. بهینه های هر عامل که بیشترین میزان جذب را داشتند به ترتیب مش 70, pH برابر با ۷, زمان تماس ۳۰ دقیقه, غلظت اولیه کادمیوم۲۰ میلی گرم بر لیتر, 5/1 گرم جاذب و شدت همزن 240 دور بر دقیقه در دمای ۲۵ درجه ی سانتی گراد به دست آمد. بحث و نتیجه گیری: مقدار بیشینه بازده حذف کادمیوم با کاربرد کاه گندم عامل دار شده، در شرایط بهینه 5/98 درصد حاصل شد. به طور کلی نتایج نشان داد که کاه گندم بهبود یافته به عنوان یک جاذب بلا استفاده و ارزان می تواند جهت حذف یون کادمیوم موثر واقع شود تا جایی که می توان در شرایط بهینه به بازده حذف تقریبا کامل دست یافت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - ارایه روابطی جدید برای ضریب زوال جهت مدلسازی فلزات سنگین سرب و کادمیوم در سیستمهای رودخانهای
علی روشنفکر سیدمحمود کاشفیپور نعمتاله جعفرزادهانتقال آلودگی و رسوب از مهم ترین مسایل و مشکلات موجود در سیستم‌های رودخانه‌ای، خلیج و دریا بوده و باعث تأثیر منفی بر زندگی منطقه می‌شود. فلزات سنگین یکی از آلاینده های خطرناک برای زندگی بشر است، به همین دلیل مدل سازی این پدیده در رودخانه ها و در نقاط نزدی چکیده کاملانتقال آلودگی و رسوب از مهم ترین مسایل و مشکلات موجود در سیستم‌های رودخانه‌ای، خلیج و دریا بوده و باعث تأثیر منفی بر زندگی منطقه می‌شود. فلزات سنگین یکی از آلاینده های خطرناک برای زندگی بشر است، به همین دلیل مدل سازی این پدیده در رودخانه ها و در نقاط نزدیک به محل زندگی انسان ها، از اهمیت بالایی برخوردار است. به طور کلی فلزات سنگین در طبیعت به صورت زوال پذیر بوده و میزان غلظت آن ها برحسب pH یا شوری قابل تغییر می باشد. هدف اصلی این تحقیق ارایه روابط جدیدی برای ضریب زوال فلزات سنگین محلول سرب و کادمیوم با توجه به تغییر pH و EC در سیستم های رودخانه ای است. در این مقاله ابتدا اطلاعاتی در مورد معادلات حاکم بر حرکت فلزات سنگین محلول در سیستم های رودخانه ای ارایه گردیده است. سپس مدل FASTER که از آن جهت پیش‌بینی جریان و غلظت فلزات سنگین در پایین‌دست استفاده شد معرفی گردیده است. در مدل حاضر از حل معادلة یک‌بعدی دینامیکی پخش و انتشار به کمک روش عددی جدیدی که ترکیبی از روش ULTIMATE QUICKEST و یک روش ضمنی تفاضل محدود مرکزی (FTCS) می‌باشد، استفاده شده است. این روش به کمک یک مثال استاندارد تأیید و سپس برای پیش‌بینی غلظت فلزات سنگین در سیستم رودخانه‌ای کارون مورد استفاده قرار گرفت. جهت صحت سنجی و واسنجی هیدرودینامیک مدل، ابتدا مدل در بازه ملاثانی-فارسیات رودخانه کارون اجرا و با استفاده از داده‌های مشاهداتی ایستگاه اهواز کالیبره گردید. در انتها معادلاتی برای ضریب زوال متغیر دو فلز سنگین سرب و کادمیوم ارایه گردید و این معادلات جهت اجرا وارد اصل مدل شد و سپس این مدل برای 5 ضریب زوال مختلف که شامل:1- ضریب زوال برابر با صفر، 2- ضریب زوال ثابت، 3- ضریب زوال متغیر با pH، 4- ضریب زوال متغیر با EC، 5- ضریب زوال متغیر با pH و EC می باشد برای دو فلز سرب و کادمیوم اجرا شد. نتایج حاصل واسنجی و صحت‌سنجی فلزات سنگین برای هر دو فلز سرب و کادمیوم نشان داد که انتخاب ضریب زوال متغیر، دقت مدل سازی را تا اندازه زیادی بالا می برد. انتخاب ضریب زوال متغیر با pH و EC توانست که دقت مدل را برای مدل سازی سرب و کادمیوم به ترتیب تا 71/91% و 71/97% افرایش دهد. پس می‌توان از این معادلات و مدل توسعه یافته به عنوان ابزاری مناسب جهت مدیریت زیست محیطی رودخانه استفاده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - حذف فلزات سنگین ( Cr ( VI) ، Pb ( II ) ، Cd ( II ) از محلولهای آبی ، توسط کربن اکتیو تهیه شده از ضایعات کشاورزی ( سبوس برنج ، سبوس گندم ، کاه )
منوچهر نیک آذر نوید نوربخشتصفیه آب از فلزات سمی یکی از مشکلات عمومی جهان امروزی است. در این مطالعه فلزات سنگین Cr6+، Pb2+، Cd2+ از محلولهای آبی با بکار بردن کربن فعال شده از سبوس برنج و سبوس گندم و کاه تهیه شده بود انجام شد. دو سری آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. در اولین سری ناپیوسته (Batch) بود، چکیده کاملتصفیه آب از فلزات سمی یکی از مشکلات عمومی جهان امروزی است. در این مطالعه فلزات سنگین Cr6+، Pb2+، Cd2+ از محلولهای آبی با بکار بردن کربن فعال شده از سبوس برنج و سبوس گندم و کاه تهیه شده بود انجام شد. دو سری آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. در اولین سری ناپیوسته (Batch) بود، پیدا کردن ایزوترم های جذب که فرایند جذب از آنها تبعیت می کنند مطالعه شد. مهمترین این ایزوترم ها، ایزوترم فرندلیچ و ایزوترم لانگمویر بودند که مورد بررسی قرار گرفت. در دومین سری آزمایشها که ستونی (پیوسته) بوده، هدف پیدا کردن شرایط بهینه جذب در pH و دما و غلظت های اولیه مختلف بود. آزمایشها نشان دادند که، جذب فلزات فوق با افزایش دما کاهش پیدا می کنند. همچنین با افزایش pH از 5 به بعد برای کادمیم و سرب و 3 به بعد برای کروم جذب کاهش پیدا می کند. همچنین با افزایش غلظت اولیه میزان جذب هم کاهش پیدا می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - تحلیل نتایج حاصل از اندازه گیری فلزات سنگین (سرب،کادمیوم) هوا در محوطه سازمان انرژی اتمی
فرامرز معطر کریم حسین میخچی احمد محمدزاده عبدالرضا کرباسی اعظم سادات دلبریبا توجه به اهمیت اندازه گیری فلزات سنگین در هوا در چارچوب این مقاله میزان غلظت فلزات سنگین (سرب و کادمیوم) هوا اندازه گیری و تحلیل گردیده است. نمونه برداری هوا توسط دستگاه نمونه برداری با حجم بالا( High Vloum Sampler) در فصول مختلف سال انجام پذیرفت و پس از آماده سازی نم چکیده کاملبا توجه به اهمیت اندازه گیری فلزات سنگین در هوا در چارچوب این مقاله میزان غلظت فلزات سنگین (سرب و کادمیوم) هوا اندازه گیری و تحلیل گردیده است. نمونه برداری هوا توسط دستگاه نمونه برداری با حجم بالا( High Vloum Sampler) در فصول مختلف سال انجام پذیرفت و پس از آماده سازی نمونه ها، میزان غلظت فلزات سنگین به روش جذب اتمی تعیین گردید. نتایج حاصل به وسیله نرم افزار آماری Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، میانگین غلظت سرب و کادمیوم در نیمه دوم سال به ترتیبg/m3μ 41/0 و 04/0 بوده که در مقایسه با مقادیر استاندارد سرب و کادمیوم (g/m3μ 50/1، 15/0) غلظت این فلزات از حد استاندارد کم تر می باشد. نتایج موید این نکته است که میزان فلزات سنگین (سرب و کادمیوم) وابسته به شرایط محیطی به ویژه تلاطم هوا و میزان بارندگی بوده به طوری که در هنگام بارندگی میزان آلودگی به شدت کاهش یافته و در هنگام وارونگی هوا به علت تجمع آلاینده ها و عدم پخش آن ها آلودگی افزایش یافته است. نکته قابل توجه این است که میزان غلظت فلزات سنگین حتی در شرایط وارونگی از میزان استاندارد تعیین شده توسط مراجع بین المللی کم تر بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - حذف فلزات از پساب ها با استفاده مجدد از یک دور ریز، مثال موردی حذف املاح کادمیوم با استفاده از خاک رنگ بر صنایع روغن نباتی
افشین شوکتی پورثانی محمود شریعت نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد رامین نبی زادهبه دلیل سمیت کادمیوم و خاصیت تجمعی آن در بافت های موجودات زنده، توجهات زیادی نسبت به آن وجود دارد . در این پژوهش حذف کادمیوم توسط خاک رنگ بر مستعمل و دورریز صنایع روغن نباتی پس از آماده شدن به روش حرارتی در کوره خلا، مورد بررسی قرار گرفت. جاذبی که به این ترتیب آماده شد چکیده کاملبه دلیل سمیت کادمیوم و خاصیت تجمعی آن در بافت های موجودات زنده، توجهات زیادی نسبت به آن وجود دارد . در این پژوهش حذف کادمیوم توسط خاک رنگ بر مستعمل و دورریز صنایع روغن نباتی پس از آماده شدن به روش حرارتی در کوره خلا، مورد بررسی قرار گرفت. جاذبی که به این ترتیب آماده شد قابلیت جذب یون های فلزی مانند کادمیوم را در محیط های آبی دارد. همچنین چگونگی بهبود شرایط عملکرد این جاذب مورد بررسی قرار گرفته و بهترین شرایط جذب از نظر غلظت ورودی، pH و مقدار جاذب تعیین گردید. بالاترین بازده وظرفیت جذب برای دو نمک آلی و معدنی کادمیوم (استات کادمیوم و سولفات کادمیوم) مورد مطالعه قرار گرفت. منحنی های ایزوترم جذب در سه حالت لانگمیر و B.E.T و فروندلیچ طبق داده های به دست آمده،رسم و مشخص شد که جذب کادمیوم توسط جاذب مذکور از مدل لانگمیر با 98/0 = R2 پیروی می کند. ضمنا بیشترین میزان جذب مربوط به نمک سولفات کادمیوم توسط جاذب مذکور(به میزان mg/g 1234/0) می باشد و بازده جذب، در این حالت برای غلظت ورودی 10 میلی گرم در لیتر برابر با 2/68% است. غلظت جاذب نیز 5/3 گرم در لیتر در نظر گرفته شده است. با افزایش pH و زمان ماند می توان مقدار جذب را توسط جاذب مذکور افزایش داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - بررسی تأثیر غلظت کادمیوم بر روی میزان آهن خون ماهی کپور معمولی
سید قاسم قربان زاده زعفرانی شهلا جمیلی جبیب اله ناظم فرهاد عربها امید رضا تونیزمینه و هدف: مطالعه حاضر، به منظور بررسی تأثیر غلظت کادمیوم (Cd) بر روی میزان آهن خون کپور معمولی انجام شد. روش بررسی: نمونه برداری به صورت تصادفی به وسیله تور کششی از استخر پرورشی واقع در بابل انجام شد. ابتدا ماهیان طی 48 ساعت با شرایط آزمایشگاه سازگاری یافته و سپس در چکیده کاملزمینه و هدف: مطالعه حاضر، به منظور بررسی تأثیر غلظت کادمیوم (Cd) بر روی میزان آهن خون کپور معمولی انجام شد. روش بررسی: نمونه برداری به صورت تصادفی به وسیله تور کششی از استخر پرورشی واقع در بابل انجام شد. ابتدا ماهیان طی 48 ساعت با شرایط آزمایشگاه سازگاری یافته و سپس در قالب 4 گروه شامل گروه شاهد و سه گروه آزمون با غلظت متفاوت (mg/L 296/4 = mg/L, A 127/7 = mg/L,B 656/8 = C) قرار گرفتند. تعداد آکواریم ها 12 عدد و تعداد ماهیان هرآکواریم 12 قطعه بود. در طول آزمایش سعی شد تا شرایط محیطی یکسانی برای تمامی آکواریم ها لحاظ گردد. خون گیری از ماهیان در زمان 48، 72 و 96 ساعت از ورید دمی و قلب انجام شد. غلظت کادمیوم و آهن خون پس از هضم اسیدی نمونه های خونی به وسیله ماکروویو، با دستگاه ICP-OES اندازه گیری شد. یافته ها: میانگین وزنی و طولی (طول کل) ماهیان به ترتیب 6/163 گرم و 6/23 سانتی متر بود. در این مطالعه مشخص گردید که میزان جذب کادمیوم در زمان های بیشتر، متمایزتر می باشد و به طور کلی افزایش معنی داری (3=n ;05/0 >P) در طول زمان در غلظت های کادمیوم خون (در مقایسه با شاهد) مشاهده می شود که چون خون به عنوان ناقل عمل می کند و محل انتقال فلزات سنگین چون کادمیوم به ارگان های هدف می باشد، روند مشخصی ندارد. بحث و نتیجه گیری: با رد فرضیه " غلظت یون کادمیوم با تداخل با آهن خون ماهی کپور معمولی تاثیر معنی داری بر کاهش میزان آهن موجود در خون دارد"، ارتباط معنی داری (3=n ;05/0 >P) بین افزایش کادمیوم جذب شده در خون و تغییرات آهن خون مشاهده نشد که می توان نتیجه گرفت احتمالاً جایگزینی و تداخل کادمیوم با آهن خون در گردش خونی رخ نمی دهد و تغییرات آهن خون در طول آزمایش تاثیر غلظت کادمیوم، احتمالاً به دلیل ایجاد تغییرات فیزیولوژیک ناشی از استرس در خون ماهی می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - اندازه گیری و مقایسه غلظت فلزات سنگین جیوه، سرب و کادمیوم در بافت های ماهی بیاه (Liza abu) رودخانه های کارون و دز استان خوزستان
محمد ولایت زاده ابوالفضل عسکری ساری مژگان خدادادی محمد کاظمیان محبوبه بهشتیزمینه و هدف: فلزات سنگین از آلاینده هایی هستند که در اکوسیستم های آبی مشکلات بسیاری را برای آبزیان و در نهایت برای انسان ایجاد می کنند. تحقیق حاضر، در زمستان 1388، به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین جیوه، سرب و کادمیوم در بافت های عضله، کبد و آبشش ماهی بیاه رودخانه های دز چکیده کاملزمینه و هدف: فلزات سنگین از آلاینده هایی هستند که در اکوسیستم های آبی مشکلات بسیاری را برای آبزیان و در نهایت برای انسان ایجاد می کنند. تحقیق حاضر، در زمستان 1388، به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین جیوه، سرب و کادمیوم در بافت های عضله، کبد و آبشش ماهی بیاه رودخانه های دز و کارون استان خوزستان انجام گرفت. روش بررسی: در این تحقیق به صورت تصادفی 216 نمونه ماهی بیاه از رودخانه های مورد مطالعه صید شد. جهت استخراج فلزات از بافت های مورد مطالعه، از روش هضم مرطوب استفاده شد و تعیین غلظت فلزات سنگین به وسیله دستگاه جذب اتمی Perkin Elmer 4100 صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS17 و آزمون t انجام یافت که در سطح معناداری 05/0 P≤ تعیین گردید. یافته ها: بالاترین و پایین ترین غلظت کادمیوم، جیوه و سرب به ترتیب 264/0±540/0، 002/0±027/0 و 128/0±08/1 میلی گرم در کیلوگرم و 040/0±346/0، 037/0±903/0 و 001/0±023/0 میلی گرم در کیلوگرم بود. نتیجه گیری: در این تحقیق غلظت سرب و جیوه در آبشش، کبد و عضله ماهی بیاه بین رودخانه های دز و کارون اختلاف معنی داری نداشت (05/0P≥). غلظت کادمیوم در عضله و آبشش اختلاف معنی داری داشت (05/0P≤) اما در کبد اختلاف معنی دار نبود (05/0P≥). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - بررسی اثر فعالیتهای معدنی بر تجمع کادمیوم در پر کبک معمولی (Alectoris chukar)(مطالعه موردی: معدن آهنگران)
رامین رمضانی بهاره لرستانی مهرداد چراغی قربانعلی محمدپور رودپشتی فاطمه کاظمینیزمینه و هدف: لایه های معدنی طبیعی شامل مقادیر زیادی از فلزات سنگین هستند که طی فرایند معدن کاری با شدت بیشتری در طبیعت منتشر شده و محیط زنده و غیر زنده اطراف را متأثر می کنند. پرندگان از طریق تماس مستقیم با استفاده از آب و غذای آلوده و حتی فرو بردن سنگریزه ها به چینه دا چکیده کاملزمینه و هدف: لایه های معدنی طبیعی شامل مقادیر زیادی از فلزات سنگین هستند که طی فرایند معدن کاری با شدت بیشتری در طبیعت منتشر شده و محیط زنده و غیر زنده اطراف را متأثر می کنند. پرندگان از طریق تماس مستقیم با استفاده از آب و غذای آلوده و حتی فرو بردن سنگریزه ها به چینه دان، در معرض فلزات سنگین قرار می گیرند. هدف از مطالعه حاضر بررسی غلظت کادمیوم در پر کبک معمولی معدن آهنگران و تاثیر منطقه، عواملی مانند سن، جنس و بافت پرنده بر میزان تجمع عناصر سنگین می باشد. روش بررسی: در این مطالعه نمونه گیری از پرهای سینه و دم 9 نمونه در منطقه معدنی و 3 نمونه در منطقه شاهد انجام و برای اندازهگیری میزان تجمع فلزات سنگین از دستگاه جذب اتمی مدلSpectrAA 400 استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل نشان دهنده میانگین غلظت کادمیوم اندازه گیری شده در پر کبک منطقه معدنی ppm 18/2 اما همین میانگین در منطقه شاهد ppm 54/0 است. مقایسه با استاندارد های موجود نشان داد میانگین غلظت فلز کادمیوم در منطقه معدنی هر چند از نظر عددی کمی بالاتر از سطح استاندارد بود اما این تفاوت معنادار نبود و در منطقه غیر معدنی پایین تر از سطح استاندارد گزارش شد. اثر نوع منطقه (معدنی و غیر معدنی) و سن (بالغ و نابالغ) بر تجمع فلز کادمیوم در پر گونه کبک معمولی در سطح خطای 5 درصد معنادار بود. اما اثر نوع بافت (پر سینه و پردم) و جنسیت (نر و ماده) معنادار نبود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - ارزیابی سطح آلودگی فلزات سنگین در خاک کشاورزی منطقه سر پل ذهاب کرمانشاه (مطالعه موردی:آرسنیک،سرب و کادمیوم)
نسرین چوبکار فرید پارسازمینه و هدف: خاک جزء اصلی بوم سازگان زیستی محسوب میشود و برای بقاء حیات در کره زمین ضروری میباشد اما توسط فعالیتهای انسانی، آلوده می شود. امروزه تعیین حد و مرز در رابطه با فعالیتهای بشر و پیامد آن ضروری گردیده است. این مطالعه در سال1391 با هدف ارزیابی و بررسی غلظت چکیده کاملزمینه و هدف: خاک جزء اصلی بوم سازگان زیستی محسوب میشود و برای بقاء حیات در کره زمین ضروری میباشد اما توسط فعالیتهای انسانی، آلوده می شود. امروزه تعیین حد و مرز در رابطه با فعالیتهای بشر و پیامد آن ضروری گردیده است. این مطالعه در سال1391 با هدف ارزیابی و بررسی غلظت سه فلز آرسنیک، سرب و کادمیوم در خاک سطحی زمینهای کشاورزی محدوده دشت ذهاب و تعیین ریسک محیط زیستی انجام گرفت. روش بررسی: برای این منظور نقاط نمونه برداری در محیط GIS مشخص و به GPS وارد شد و نمونههای خاک از عمق 0 تا 30 سانتی متری سطح خاک برداشت گردید، سپس با انتقال نمونهها به آزمایشگاه جهت آماده سازی اقدامات لازم انجام گرفت. غلظت کل فلزات با دستگاه جذب اتمی( مدل SHIMADZU AA-6300 ) اندازه گیری شد. همچنین پارامترهای فیزیکی و شیمیایی خاک شامل درصد رس، سیلت، شن، ماده آلی، آهک، گچ، درصد سنگریزه، EC و pH اندازه گیری شد. یافتهها: با انجام آزمون همبستگی پیرسون مشخص گردید که فلز آرسنیک با هدایت الکتریکی و مواد الی از نظر آماری ارتباط معنی دار دارند(P<0.05). مقایسه میزان غلظت فلزات با استانداردهای جهانی نشان داد این فلزات در وضعیت مناسب قرار دارند. شاخص آلودگی نشان داد سرب نسبت به دو فلز دیگر از آلودگی بیشتری برخوردار میباشد. طبقه بندی حاصل از ریسک محیط زیستی نشان داد 22/83 درصد منطقه از ریسک متوسط برخوردار میباشد. بحث و نتیجهگیری: بالا نبودن غلظت سه فلز آرسنیک، سرب و کادمیوم در دشت ذهاب به دلیل کشاورزی سنتی و خرد مالکیت باشد چرا که به دلیل بضاعت مالی کشاورزان بیشتر تکیه بر کودهای حیوانی می باشد و کودهای شیمیایی کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. این عامل سبب شده میزان فلزات حاصل از فعالیت های کشاورزی در حال حاضر تهدیدی برای محصولات زراعی و زیسک محیط زیستی نباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - بررسی میزان آلودگی خاک به فلزات سنگین نیکل و کادمیوم و ارائه راهکار مدیریتی در مکان دفن کنده های حفاری دشت آزادگان استان خوزستان
محمدسعید صارمپور آزیتا بهبهانی نیا هادی زارعی محمودآبادیزمینه و هدف: بروز آلودگی های زیست محیطی ناشی از پسماندهای نفتی، به عنوان یکی از دغدغه های اصلی صنعت حفاری بوده است. با گسترده شدن حجم فعالیتهای اکتشافی و تولیدی، بروز آلودگی نیز افزونی یافته و همواره این صنعت را با چالش های عظیم زیست محیطی مواجه ساخته است. هدف از اجرای چکیده کاملزمینه و هدف: بروز آلودگی های زیست محیطی ناشی از پسماندهای نفتی، به عنوان یکی از دغدغه های اصلی صنعت حفاری بوده است. با گسترده شدن حجم فعالیتهای اکتشافی و تولیدی، بروز آلودگی نیز افزونی یافته و همواره این صنعت را با چالش های عظیم زیست محیطی مواجه ساخته است. هدف از اجرای این تحقیق بررسی میزان فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در ایستگاههای محل تخلیه کنده های حفاری واقع در منطقه دشت آزادگان در استان خوزستان، و در محدوده تالاب هورالعظیم انجام شده است. روش بررسی: نمونه برداری خاک از 13 مکان متفاوت در محل تخلیه کنده های حفاری واقع در منطقه دشت آزادگان در استان خوزستان به منظور بررسی میزان آلودگی خاک به فلزات سنگین نیکل و کادمیوم برداشت شده است. ایستگاه A-1 به عنوان ایستگاه شاهد در نظر گرفته شده است. مابقی 12 ایستگاه تحت عنوان(B2-M3) بوده که به منظور اندازه گیری میزان فلزات سنگین در عمق های متفاوت ،دو نمونه از هر ایستگاه برداشت شده است. در این تحقیق روش Simple Random Cluster Sampling & Stratification Sampling در مساحت 100*100 متر مربعی مورد بررسی قرار گرفت. پس از آماده سازی، نمونه ها یک به یک با دستگاه جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد غلظت کادمیوم در خاک از مقادیر ناچیز تا mg/kg 3.1 متغیر بوده، که پایین تر از میزان استاندارد می باشد. همچنین غلظت نیکل در نمونه ها از mg/kg 0.08تا mg/kg 200 متغیر است. بر اساس نتایج ، غلظت فلزات سنگین پایین تر از محدوده سمیت برای خاک می باشد. همچنین انحراف چشمگیری در مقایسه با استانداردهای EPA، WHO و محدوده پاکسازی اروپا وجود ندارد. در بررسی نیکل خاک سطحی، مشخص گردید که میزان این فلز در این سطح در حد مقادیر قابل اغماض می باشد. غلظت کادمیوم در نمونه های بررسی شده در حد استاندارد و سطوح قابل قبول می باشد. بر اساس نتایج غلظت نیکل تنها در دو مورد در عمق 40 سانتی متری بالاتر از آستانه می باشد. غلظت نیکل تنها در 2 ایستگاه K-11 و H-8 بترتیب برابر با mg/kg 172 و mg/kg 200 می باشد. اگر چه هیچگونه نگرانی حائز اهمیت زیست محیطی در ارتباط با این فلزات سنگین وجود ندارد؛ لیکن Land spreading به عنوان گزینه برتر مدیریت منطقه انتخاب گردید. نتیجه گیری: پس از انجام آزمایشات، اگر چه هیچگونه نگرانی حائز اهمیت زیست محیطی در ارتباط با این فلزات سنگین وجود ندارد؛ لیکن روش Land spreading به عنوان گزینه برتر مدیریت منطقه انتخاب گردید.++++++ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - بررسی بازده حذف فلزات سرب و کادمیوم توسط گرانول مرجان آهکی از محیط آبی
رضا شکوهی حمید رضا احسانی منیره طرلانی آذرزمینه و هدف : با توجه به استفاده روز افزون از فرایند جذب سطحی در حذف آلاینده های محیط زیست، انتخاب یک ماده مناسب از جنبه های فنی و اقتصادی بعنوان جاذب یکی از دغدغه های محققان این رشته بوده است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی کارایی گرانول مرجان آهکی در حذف فلزات کادمیو چکیده کاملزمینه و هدف : با توجه به استفاده روز افزون از فرایند جذب سطحی در حذف آلاینده های محیط زیست، انتخاب یک ماده مناسب از جنبه های فنی و اقتصادی بعنوان جاذب یکی از دغدغه های محققان این رشته بوده است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی کارایی گرانول مرجان آهکی در حذف فلزات کادمیوم و سرب از محیط آبی می باشد. روش : در این تحقیق که در مقیاس آزمایشگاهی انجام گرفته است، ابتدا طی مراحل متعددی گرانول مرجان آهکی با مش 30 تهیه شد. سپس بازده حذف فلزات در شرایط مختلف و با تغییر فاکتور های موثر شامل pH ، زمان تماس و مقدار جاذب تعیین گردید. در نهایت ایزوترم جذب یونهای فلزی بر روی جاذب مورد نظر بر اساس آزمون مدل های ایزوترم لانگمیرو فروندلیخ مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها : نتایج این مطالعه نشان داد حداکثر ظرفیت جذب سطحی سرب و کادمیوم بر روی گرانول مرجان آهکی در شرایط بهینه به ترتیب برابر 3/370و 77/14میلی گرم برگرم می باشد. همچنین بازده حذف فلزات با زمان تماس ، مقدار جاذب و pH رابطه مستقیم داشته و مناسب ترین pH جهت حذف فلزات مورد بررسی 10= pHمی باشد در ضمن بهترین مدل ایزوترم جذب برای کادمیوم مدل لانگمیر(9891/0=R2) و برای سرب مدل فروندلیخ (9909/0=R2) تعیین شد. نتیجه گیری : با توجه به بازده حذف مناسب، هزینه پایین فرایند و عدم تولید مواد مضر برای محیط زیست، می توان از این ماده جهت حذف کادمیوم و سرب از پساب های صنعتی استفاده نمود. تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین همبستگی بین متغیرها با استفاده از آنالیز رگرسیون Non-parametric Spearman,s نشان داد همبستگی معنی داری بین بازده و متغیرهای مورد بررسی وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - بررسی اثر کادمیوم در بیماری های کلیوی
عصمت مهاجری فرامرز معطر محمود محمودیادمیوم یکی از عناصر سمی زیست محیطی است که از طریق آب، هوا و غذا وارد بدن می شود و همراه با متالوتیونین ها در کلیه ها تجمع یافته، سبب بروز اختلال در فعالیت های طبیعی بدن می گردد. در این پژوهش اثر این عنصر در بیماری های کلیوی بررسی شده است. بدین ترتیب که به بخش های نفرولو چکیده کاملادمیوم یکی از عناصر سمی زیست محیطی است که از طریق آب، هوا و غذا وارد بدن می شود و همراه با متالوتیونین ها در کلیه ها تجمع یافته، سبب بروز اختلال در فعالیت های طبیعی بدن می گردد. در این پژوهش اثر این عنصر در بیماری های کلیوی بررسی شده است. بدین ترتیب که به بخش های نفرولوژی مراکز آموزشی درمانی مراجعه و پس از مشخص نمودن واحدهای پژوهش، ابتدا پرسشنامه طراحی شده، توسط پژوهشگر به صورت حضوری با واحد پژوهش تکمیل و سپس با در نظر گرفتن مسایل اخلاقی، نمونه گیری از خون واحدهای پژوهشی بیمار و شاهد (5 میلی لیتر خون سیاهرگی از 2 گروه 40 نفری) انجام گرفت. نمونه ها پس از آماده سازی، با دستگاه اسپکترومتری جذب اتمی مجهز به کوره گرافیتی تعیین مقدار گردید. نتایج نشان داد میانگین غلظت کادمیوم خون واحدهای پژوهشی بیمار 2.60 و افراد شاهد 1.18 میکروگرم بر لیتر می باشد آنالیز نشان داد: اختلاف میانگین مقدار کادمیوم واحدهای پژوهشی بیمار با شاهد معنادار است (حدود اعتماد %95 و (p=0.000. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - مقایسه جداسازی بیولوژیک فلزکادمیوم از پساب توسط باکتری باسیلوس و جلبک فوکوس سراتوس
سلمان احمدی اسب چین ناصر جعفریچکیده از میان مشکلات محیط زیست می توان به آلودگی محیط زیست به وسیله فلزات سنگین اشاره کرد. در این کار تحقیقی جذب فلز سنگین کادمیوم به وسیله جلبک قهوه ای Fucus serratusو جذب آن به وسیله باکتری باسیلوس گرم مثبت Bacillus spمقایسه شده است. روش های بیولوژیک در مقایسه با ر چکیده کاملچکیده از میان مشکلات محیط زیست می توان به آلودگی محیط زیست به وسیله فلزات سنگین اشاره کرد. در این کار تحقیقی جذب فلز سنگین کادمیوم به وسیله جلبک قهوه ای Fucus serratusو جذب آن به وسیله باکتری باسیلوس گرم مثبت Bacillus spمقایسه شده است. روش های بیولوژیک در مقایسه با روش های مرسوم شیمیایی و فیزیکی کارایی بالاتری دارند. در این تحقیق ایزوترم و کینتیک جذب کادمیوم به وسیله باکتری و جلبک در راکتور بسته مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس معادله لانگموئیر میزان بیشینه جذب در باکتری و جلبک به دست آمده است. باکتری از پساب کارخانه فلز کاری تهران و جلبک از ساحل شهر پورنیک فرانسه جدا شده است. مطالعه کینتیک جذب کادمیوم نشان داده است، زمان تعادل برای جلبک در حدود 240 دقیقه و برای باکتری در حدود 10 دقیقه بوده است. ایزوترم جذب کادمیوم به وسیله معادله لانگموئیر تفسیر گردیده است و میزان بیشینه جذب فلز کادمیوم برای باکتری و جلبک به ترتیب 45/0و 85/0 میلی مول بر گرم وزن خشک جاذب بیولوژیک بوده است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - بررسی اثر آبیاری با فاضلاب بر انباشت فلزات کادمیوم و سرب در خاک و سبزیجات کشت شده (مطالعه موردی: شهر همدان)
سید علی وقار عیسی سلگیزمینه و هدف: به دلیل برخورداری شهر همدان از پتانسیل بالا برای تولیدات کشاورزی و متعاقباً تاثیر فاضلاب های شهری و فعالیت های کشاورزی، نظیر استفاده از کودها و سموم شیمیایی مختلف روی کیفیت خاک، گیاه و نهایتاً سلامت انسان، لزوم انجام پژوهش را آشکار می سازد. این پژوهش با هدف چکیده کاملزمینه و هدف: به دلیل برخورداری شهر همدان از پتانسیل بالا برای تولیدات کشاورزی و متعاقباً تاثیر فاضلاب های شهری و فعالیت های کشاورزی، نظیر استفاده از کودها و سموم شیمیایی مختلف روی کیفیت خاک، گیاه و نهایتاً سلامت انسان، لزوم انجام پژوهش را آشکار می سازد. این پژوهش با هدف بررسی اثر فاضلاب بر تجمع فلزات سرب و کادمیوم در خاک و سبزیجات صورت گرفت. روش بررسی: برای این منظور نمونه برداری به صورت تصادفی از خاک و سبزیجات در محدوده شهر همدان صورت گرفت. نمونه برداری از یک منطقه آبیاری شده با آب چاه و یک منطقه آبیاری شده با آب فاضلاب صورت گرفت. نمونه های گیاه پس از شسته شدن و خشک شدن، آسیاب شده و آماده انجام آزمایش گردیدند. نمونه های خاک نیز پس از هوا خشک شدن، الک شده و آماده انجام آزمایش گردیدند. سپس نمونه ها با ترکیبی از اسیدها هضم شدند و فلزات سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفتند. در نهایت داده های به دست آمده با نرم افزار20 SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که فاضلاب اثر قابل توجهی بر میزان تجمع فلزات سرب و کادمیوم در خاک و سبزیجات دارد بطوری که میانگین غلظت این فلزات در خاک و سبزیجات مناطق آبیاری شده با فاضلاب بیش تر از مناطق آبیاری شده با آب چاه بود. همچنین مشخص شد که مقادیر فلزات سرب و کادمیوم در سبزیجات مطالعه شده برابر یا بیشتر از حد استاندارد بوده است و فلز کادمیوم در خاک هر دو منطقه شاهد و تیمار برابر با حد استاندارد و فلز سرب در خاک هر دو منطقه شاهد و تیمار کم تر از حد استاندارد قرار دارد. نتیجه گیری: از آنجایی که در منطقه تیمار متوسط غلظت فلز کادمیوم در سبزی پیازچه و متوسط غلظت فلز سرب در سبزی تره بالاتر از حد استاندارد قرار دارد. بنابراین به منظور جلوگیری از بروز مشکلاتی توسط آنها برای سلامتی شهروندان از آبیاری مزارع کشاورزی می بایست خودداری شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - تاثیر پیش تیمارهای حرارتی و pH بر راندمان حذف کادمیوم، کبالت و روی از محلولهای چند یونی با استفاده از کانی سپیولیت
رامین سمیعی فرد احمد لندی سعید حجتی ناهید پوررضازمینه و هدف: کانی های رسی مانند سپیولیت به دلیل دارابودن بارالکتریکی و سطح ویژه بالا از توانایی زیادی جهت حذف فلزات سنگین از محیط زیست برخوردار می باشند. مطالعات اندکی در رابطه با سنجش توانایی این کانی ها جهت حذف فلزات سنگین از محلول های چندیونی صورت گرفته است. هدف این چکیده کاملزمینه و هدف: کانی های رسی مانند سپیولیت به دلیل دارابودن بارالکتریکی و سطح ویژه بالا از توانایی زیادی جهت حذف فلزات سنگین از محیط زیست برخوردار می باشند. مطالعات اندکی در رابطه با سنجش توانایی این کانی ها جهت حذف فلزات سنگین از محلول های چندیونی صورت گرفته است. هدف این مطالعه بررسی توانایی کانی سپیولیت منطقه فریمان جهت حذف عناصر کادمیوم، کبالت و روی از محلول های آلوده با کادمیوم، کبالت و روی و تاثیر عوامل مختلف شامل زمان تماس، pH اولیه محلول و اعمال پیش تیمارهای حرارتی (150 و 250 درجه سانتی گراد) بر روند جذب این عناصر بود. روش بررسی: تمامی آزمایش ها با 3 تکرار در 11 زمان از 5 تا 2880 دقیقه و در دو pH برابر با 4 و 5 انجام شدند. پس از اندازه گیری میزان باقیمانده ی هر کدام از این عناصر در محلول های آزمایشی با استفاده از دستگاه جذب اتمی، نتایج به دست آمده با مدل های سینتیکی درجه اول، درجه دوم و پخشیدگی درون ذره ای برازش داده شدند. یافتهها: نتایج نشان دادند که پتانسیل جذب این عناصر توسط کانی سپیولیت، وابسته به زمان تماس بین جاذب و محلول، pH و خصوصیات فیزیکوشیمیایی عناصر جذب شونده می باشد، به گونه ای که با افزایش زمان تماس بین کانی و محلول حاوی فلزات سنگین، فرآیند جذب روند افزایشی داشته و ترتیب حداکثری جذب این عناصر به صورت Co> Zn> Cd گزارش گردید. به علاوه، داده های آزمایشی بیشترین هماهنگی را با مدل سینتیکی مرتبه دوم نشان دادند. نتایج نشان داد که استفاده از نمونه های حرارت دیده کانی سپیولیت نسبت به نمونه های طبیعی موجب افزایش راندمان جذب فلزات سنگین از محلول های آبی می گردد. بحث و نتیجهگیری: استفاده از پیش تیمارهای حرارتی راهکار مناسبی به منظور افزایش جذب سطحی فلزات مورد مطالعه از محلول های آلوده می باشد. هم چنین، این مطالعه نشان داد استفاده از کانی سپیویت در pH 5 نسبت به 4 باعث افزایش راندمان حذف فلزات سنگین می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - بررسی مقایسهای میزان تجمع زیستی فلزات سنگین(نیکل، کادمیوم و سرب) در بافت نرم و پوسته میگو در مزارع پرورش میگوی استان بوشهر
سیدمحمدرضا فاطمی علی ماشینچیان محمد افشار نسب هانیه صدرالساداتیزمینه و هدف: در بررسی های انجام شده به منظور سنجش فلزات سنگین(نیکل، کادمیوم و سرب) در بافت های عضله و پوسته میگو که در آبان ماه سال 1388 در مزارع پرورش میگوی استان بوشهر صورت گرفت. روش بررسی: بافت عضله و پوسته نمونههای صید شده تفکیک و در دستگاه آون خشک شده و سپس پس از چکیده کاملزمینه و هدف: در بررسی های انجام شده به منظور سنجش فلزات سنگین(نیکل، کادمیوم و سرب) در بافت های عضله و پوسته میگو که در آبان ماه سال 1388 در مزارع پرورش میگوی استان بوشهر صورت گرفت. روش بررسی: بافت عضله و پوسته نمونههای صید شده تفکیک و در دستگاه آون خشک شده و سپس پس از پودر شدن، توسط اسید هضم و به حجم رسیده شده و جهت سنجش میزان فلزات در بافتهای مذکور از دستگاه جذب اتمی با شعله استفاده گردید. یافتهها: میانگین نتایج در عضله و پوسته برای کادمیوم 2/0 ، 5/0 ، سرب 92/1 ، 82/4 و نیکل 4/1 ، 5/5 میلی گرم بر کیلو گرم وزن تر بدست آمد. مقایسه نتایج فوق با استانداردهای جهانی نظیر سازمان بهداشت جهانی، وزارت کشاورزی شیلات و غذای انگلستان، انجمنبهداشت ملی و تحقیقات پزشکی استرالیا و اتحادیه اروپا نشان داد که غلظت این فلزات پایینتر از حد مجاز میباشد. از طرفی رابطه خطی معکوس بین میزان تجمع این سه فلز با گذشت زمان در بافت پوسته نشان داده شد. همچنین بین میزان تجمع فلز کادمیوم در بافت عضله با گذشت زمان رابطه خطی معکوس مشاهده شد. اما بین میزان تجمع فلزات سرب و نیکل در بافت عضله با گذشت زمان رابطه خطی مستقیم دیده شد. بهعلاوه بین میزان تجمع فلزات کادمیوم و سرب در بافت عضله با گذشت زمان رابطه معنیداری بدست آمد. همچنین بین میزان تجمع فلز کادمیوم در پوسته نیز با گذشت زمان رابطه معنیداری بدست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - ارزیابی توزیع مکانی کادمیوم در خاکهای سطحی اراضی اطراف پالایشگاه شیراز با استفاده از زمین آمار
علیرضا نوروزی محمدحسین روانبخشزمینه و هدف: خاک در کلیه انواع حیات، به گونهای نقش دارد. خاک یک محیط نهایی برای تجزیه مواد محسوب میشود. با توجه به اهمیت آلودگی خاک، بررسی امکان آلودگی خاک توسط صنایع گوناگون ضرورت پیدا میکند. خصوصیات توزیع مکانی آلودگی در خاکهای آلوده عامل مهمی جهت شناسایی نقاط آلو چکیده کاملزمینه و هدف: خاک در کلیه انواع حیات، به گونهای نقش دارد. خاک یک محیط نهایی برای تجزیه مواد محسوب میشود. با توجه به اهمیت آلودگی خاک، بررسی امکان آلودگی خاک توسط صنایع گوناگون ضرورت پیدا میکند. خصوصیات توزیع مکانی آلودگی در خاکهای آلوده عامل مهمی جهت شناسایی نقاط آلوده و بر طرف کردن آن میباشد. فلزات سنگین از مهمترین آلایندههای زیست محیطی به شمار میروند. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی توزیع مکانی کادمیوم در خاکهای سطحی اراضی اطراف پالایشگاه شیراز با استفاده از زمین آمار انجام یافته است. روش بررسی: تعداد 40 نمونه ترکیبی از عمقcm 5-0 خاک تهیه شد. درصد کربنات کلسیم، میزان هدایت الکتریکی، pH و غلظت کل و قابل دسترس Cd اندازهگیری شد. سپس دادهها مورد تحلیل قرار گرفت و با استفاده از نرمافزارهای GS+ و ILWIS نقشههای توزیع مکانی عناصر مذکور تهیه شد. یافتهها: میزان pH خاکهای منطقه در محدوده pH خنثی به سمت قلیایی بوده و به طور متوسط خاکهای منطقه دارای درصد کربنات کلسیم بالایی میباشند و شوری خاکها در حد متوسط است. به طور میانگین غلظت کادمیوم قابل دسترس و کل نسبت به استاندارد جهانی بسیار بیشتر و بیشترین غلظت در منطقه نزدیک به پالایشگاه میباشد. بحث و نتیجهگیری: به طور کلی میتوان بیان کرد که فعالیت پالایشگاه در منطقه باعث افزایش غلظت کادمیوم در خاک سطحی منطقه شده است. این افزایش به نحوی بوده که باعث شده غلظت آن از حد مجاز نیز بیشتر شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - ارزیابی شاخص کیفیت آب زیرزمینی (GWQI) و پردازش زمینآماری آن در آبخوان دشت لردگان
یاسر استواری محمدحسین روانبخش علیرضا داودیانزمینه و هدف: شاخص کیفیت آب زیرزمینی یکی از شاخص های مهم در تعیین کیفیت برای شرب است. لذا هدف از انجام این مطالعه ارزیابی شاخص کیفیت آب زیرزمینی در آبخوان دشت لردگان و پهنه بندی آن بود. روش بررسی: برای این منظور از 32 حلقه چاه کشاورزی در 4 نوبت در سال 1389 نمونه برداری و چکیده کاملزمینه و هدف: شاخص کیفیت آب زیرزمینی یکی از شاخص های مهم در تعیین کیفیت برای شرب است. لذا هدف از انجام این مطالعه ارزیابی شاخص کیفیت آب زیرزمینی در آبخوان دشت لردگان و پهنه بندی آن بود. روش بررسی: برای این منظور از 32 حلقه چاه کشاورزی در 4 نوبت در سال 1389 نمونه برداری و pH، هدایت الکتریکی، کدورت، کل جامدات حل شده و معلق، سختی کل، نیترات، سولفات، کلرید، کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم در نمونه ها اندازه گیری شد. با استفاده از داده های کیفی حاصل، شاخص کیفیت آب زیرزمینی برای هر نمونه محاسبه گردید. در این مطالعه از روش زمین آماری کریجینگ معمولی برای پهنه بندی شاخص کیفیت آب زیرزمینی در محیط GIS استفاده شد. یافتهها: دامنه مقدار شاخص کیفیت آب زیرزمینی از 44 تا 74 متغیر بود که بر اساس آن، آب زیرزمینی لردگان در دو کلاس کیفیت خوب و ضعیف برای آشامیدن طبقه بندی شد. مدل واریوگرام گوسی با دامنه تأثیر 3350 متر توزیع مکانی، شاخص کیفیت آب زیرزمینی را توصیف کرد. بر اساس پهنه بندی شاخص کیفیت آب زیرزمینی ، قسمت اعظم و بخش شمالی آبخوان دارای کیفیت متوسط و آب زیرزمینی جنوب آبخوان دارای کیفیت مناسب بود. کدورت و هدایت الکتریکی بیشترین تأثیر را بر شاخص کیفیت آب زیرزمینی داشتند. هم چنین شاخص کیفیت آب زیرزمینی نسبت به این دو مؤلفه حساس تر بود. بحث و نتیجهگیری: مطالعات بیشتری لازم است تا تناسب شاخص کیفیت آب زیرزمینی برای آبخوان لردگان تعیین و یا نحوه ی طبقه بندی کیفیت آب بر اساس شاخص کیفیت آب زیرزمینی برای آبخوان هایی مانند لردگان واسنجی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - حذف یونهای فلزی کادمیوم و سرب از محلولهای آبی با استفاده از جاذب نانو-حفره MCM-48 و اصلاح شده NH2-MCM-48
هادی وطن دوست حبیباله یونسی زهرا مهربان آوا حیدریزمینه و هدف: در این مطالعه،جاذب سیلیکاته نانو حفره تحت عنوان MCM-48 با مساحت سطح بالایی تهیه شد و جهت افزایش ظرفیت جذب فلزات سنگین با استفاده از آمینو پروپیل تری متوکسی سیلان اصلاح گردید. جاذبهای سیلیکاته از جمله جاذب های موثر در جذب فلزات سنگین هستند. روش بررسی: ح چکیده کاملزمینه و هدف: در این مطالعه،جاذب سیلیکاته نانو حفره تحت عنوان MCM-48 با مساحت سطح بالایی تهیه شد و جهت افزایش ظرفیت جذب فلزات سنگین با استفاده از آمینو پروپیل تری متوکسی سیلان اصلاح گردید. جاذبهای سیلیکاته از جمله جاذب های موثر در جذب فلزات سنگین هستند. روش بررسی: حذف یونهای فلزی کادمیوم و سرب از محلول های آبی توسط MCM-48 و جاذب نانو حفره اصلاح شده NH2-MCM-48 در سیستم ناپیوسته بررسی شد. اثر متغیرهای مقدار جاذب، pH محلول، زمان تماس و غلظت اولیه محلول مورد مطالعه قرار گرفت. داده های آزمایش با استفاده از همدمای لانگمایر و فرندلیخ و با آنالیز رگرسیون غیر خطی، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: حداکثر ظرفیت جذب نانو حفره اصلاح شده NH2-MCM-48 برای کادمیوم و سرب به ترتیب 62.07 و 108.16 میلی گرم بر گرم به دست آمد. تغییر در میزان هر یک از متغیرها منجر به تغییر در میزان ظرفیت جذب جاذب شد. بحث و نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که عامل دار کردن نانو حفره MCM-48 با گروه عاملی آمین و تهیه NH2-MCM-48 باعث افزایش چشمگیر ظرفیت جذب یون های فلزی کادمیوم و سرب از محلول های آبی می شود و این ترکیب میتواند به عنوان یک جاذب موثر در جذب یونهای فلزی مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - تأثیر باکتری سودوموناس بر فراهمی زیستی فلزات سنگین کادمیوم و سرب در خاکهایی با بافت متفاوت
عطیه قره داغی شیرجینی علی خانمیرزایی شکوفه رضائیزمینه و هدف: بررسی تغییر رفتار فلزات سنگین در خاک به عنوان یکی از چالشهای زیست محیطی، موضوع بحث برانگیزی میباشد که توجه محققین زیادی را به خود جلب کرده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییر شکلهای شیمیایی عناصر سنگین کادمیوم و سرب تحت تأثیر دو گونه باکتری حلکننده فسف چکیده کاملزمینه و هدف: بررسی تغییر رفتار فلزات سنگین در خاک به عنوان یکی از چالشهای زیست محیطی، موضوع بحث برانگیزی میباشد که توجه محققین زیادی را به خود جلب کرده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییر شکلهای شیمیایی عناصر سنگین کادمیوم و سرب تحت تأثیر دو گونه باکتری حلکننده فسفات Pseudomonas sp. P169 و Pseudomonas koreensis P56 انجام پذیرفت. روش بررسی: دو خاک با درصد رس متفاوت انتخاب و همزمان با فسفر(منبع نمک پتاسیمدیهیدروژنفسفات)، کادمیوم و سرب (منبع نمک نیترات کادمیوم و سرب) جهت تشکیل کانیهای فسفره این فلزات و آلودهسازی مصنوعی خاک، تیمار گردیدند. پس از گذشت دو ماه، خاکها با دو گونهی سودوموناس ( با جمعیت 108 باکتری در هر میلیلیتر) تلقیح یافتند. پس از گذشت 5، 25، 60 و 90 روز از تلقیح، شکلهای شیمیایی کادمیوم و سرب، با روش عصارهگیری متوالی و دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد استفاده از باکتری باعث تغییر شکلهای شیمیایی کادمیوم و سرب شد. باکتری کادمیوم محلول و تبادلی را نسبت به شاهد به طور معنیدار کاهش و جزء همراه با مواد آلی را به طور معنیدار افزایش داد. همچنین کاربرد باکتری، سرب کربناتی را به طور معنیدار افزایش و سرب همراه با اکسیدهای آهن و منگنز و همراه با مواد آلی را به طور معنیدار کاهش داد. بهعبارت دیگر استفاده از باکتری باعث کاهش ترکیبات کادمیوم با حلالیت بیشتر و افزایش ترکیبات سرب با حلالیت بیشتر شد. بحث و نتیجهگیری: واکنش کادمیوم و سرب نسبت به باکتریهای حلکننده فسفر در دو خاک متفاوت بود. رفتار فلزات سنگین تحت تأثیر باکتری حلکننده فسفر بسته نوع فلز و خصوصیات خاک متفاوت است. باکتریهای مورد استفاده در این تحقیق باعث تثبیت کادمیوم و تحرک مجدد سرب شدند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - بررسی تأثیر فلز کادمیوم بر وزن خشک، رشد و میزان جذب در گونه درختی چنار Platanus Orientalis
سحر طبیبیان سید آرمین هاشمیعناصر سنگین از جمله کادمیوم در نتیجه فعالیت های عمده شهری، صنعتی و کشاورزی تولید و باعث آلودگی می شوند. با توجه به نیاز روز افزون جنگل کاری در ایران، انجام تحقیقی جامع بر روی گونه سریع الرشد چنار و نقش این گیاه در جذب فلزات سنگین از جمله کادمیوم ضروری است. به این منظور چکیده کاملعناصر سنگین از جمله کادمیوم در نتیجه فعالیت های عمده شهری، صنعتی و کشاورزی تولید و باعث آلودگی می شوند. با توجه به نیاز روز افزون جنگل کاری در ایران، انجام تحقیقی جامع بر روی گونه سریع الرشد چنار و نقش این گیاه در جذب فلزات سنگین از جمله کادمیوم ضروری است. به این منظور پس از تهیه نمونه های برگ و ساقه درختان چنار و خاک از مرکز شهر تهران و در خارج از شهر به عنوان گروه شاهد به روش کاملا تصادفی انتخاب و جداگردید . وزن خشک اندام هوایی و میزان انباشتگی فلز کادمیوم در گیاه موردآزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که غلظت کادمیوم وزن خشک بخش هوایی به طور معنی داری کاهش یافته است . همچنین تفاوت معنی داری بین وزن خشک اندام هوایی در منطقه شاهد و منطقه مرکز شهر وجود دارد. میزان تجمع کادمیوم در برگ و ساقه در منطقه شاهد با منطقه مرکز شهر دارای اختلاف معنی داری در سطح 95 درصد را نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - مطالعه تجربی تأثیرات محافظتی مصرف قرصهای تجاری عصاره سیر در مسمومیت کبدی ناشی از کلرید کادمیوم در موشهای صحرایی
محمد رضا محمدی ملایری رضا صداقت امید مجرد محی الدین همتیکادمیوم از آلایندههای محیطی مهم محسوب میگردد و واجد تأثیرات سمی متنـوع مـیباشد. در این مطالعه نقش یکی از قرصهای تجاری عصاره سیر در پیشگیری از تأثیرات سمی کادمیوم بر کبد موش صحرایی مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور پنج گروه مطالعه و در هر گروه شش رت مطابق با الگوی چکیده کاملکادمیوم از آلایندههای محیطی مهم محسوب میگردد و واجد تأثیرات سمی متنـوع مـیباشد. در این مطالعه نقش یکی از قرصهای تجاری عصاره سیر در پیشگیری از تأثیرات سمی کادمیوم بر کبد موش صحرایی مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور پنج گروه مطالعه و در هر گروه شش رت مطابق با الگوی تحقیقات گـذشته (7) در نظر گرفته شد. گروههای مطالعه شامل سرم فیزیولوژی (کنترل منفی)، کادمیوم(کنترل مثبت)، عصاره سیر(کنترل تیمار)، کادمیوم و عصاره سیر با دوز 50 میلیگرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن (تیمار 1)، کادمیوم و عصاره سیر با دوز 100 میلـیگرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن(تیمار2) بودند. روزانه کادمیوم کلراید به میزان 3 میلیگرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن به شکل زیر جلدی تزریق میگردید و عصاره سیر روزانه به شکل مخلوط در روغن ذرت به وسیله گاواژ به داخل حلق خورانده میشد . طول دوره مطالعه چهار هفته بود . آنزیمهای کبدی سرم خون شامل ALT، AST در موشهای دریافت کننده کادمیوم به طور قابل ملاحظهای افزایش نشان دادند و متقابلاً تجویز عصاره سیر به طور معنی دار منجر به کاهش میزان این آنزیمها گردید. تورم سلولی تنها تغییر آسیب شناسی مشاهده شده در کبد موشهای دریافت کننده کادمیوم بود و حال آنکه هیچ گونه تغییر مشخصی در کبد موشهای دریافت کننده دوزهای پیش گیرانه عصاره سیر مشاهده نگردید. نتایج این مطالعه نقش پیش گیرانه مصرف قرص تجاری عصاره سیر مذکور را در مسمـومیت حاصل از کادمیوم خوراکی اثبات مینماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - اندازه گیری میزان فلزات سنگین سرب،کادمیوم و ارسنیک دربرنج های وارداتی پر مصرف درشهرستان دزفول
محمد رضا سرگلی کیوان شمس سهیل کبراییاین پژوهش در سال 1395 با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین کادمیوم ،سرب و ارسنیک در ده برنج وارداتی پر مصرف در شهرستان دزفول انجام شد. بعد از تهیه و آماده سازی سه نمونه از هریک از برنجها، از بازار شهردزفول، نسبت به هضم اسیدی نمونه ها و قرائت غلظت تجمع یافته (سرب ،کادمیوم ) و ا چکیده کاملاین پژوهش در سال 1395 با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین کادمیوم ،سرب و ارسنیک در ده برنج وارداتی پر مصرف در شهرستان دزفول انجام شد. بعد از تهیه و آماده سازی سه نمونه از هریک از برنجها، از بازار شهردزفول، نسبت به هضم اسیدی نمونه ها و قرائت غلظت تجمع یافته (سرب ،کادمیوم ) و ارسنیک درآنها به ترتیب توسط دستگاه جذب اتمی و دستگاه آرسنومتر اقدام شد. داده های بدست آمده توسط نرم افزار آماری MSTATA-Cو با استفاده از طرح آزمایشی کاملا تصادفی در سه تکرار تجزیه و تحلیل شدند و مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام شد.دنتایج تجزیه واریانس نشان داد در بین برنجهای موردمطالعه در ارتباط با میزان کادمیوم ،سرب و آرسنیک در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنیداری وجود داشت. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین مقادیر کادمیوم ،سرب و آرسنیک به ترتیب با 36/1، 5/58 و 146 میکروگرم بر کیلوگرم مربوط به برنجهای شماره 5، 2 و 2 وکمترین مقادیر به ترتیب با 93/0 ،8/15 و 95 میکروگرم بر کیلوگرم مربوط به برنجهای شماره (9 ، 10)، 8 و 10 بود به طوریکه میزان کادمیوم وسرب در کلیه برنج های مورد مطالعه کمتر از حد مجاز استاندارد ومیزان آرسنیک دربرنج های شماره 1، 2، 3، 4، 5 و 6 بیشتر ازحد مجاز استاندارد ارایه شده توسط سازمان غذا و دارو بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - بررسی غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیوم در ده گیاه دارویی پر مصرف درشهرستان کرمانشاه
سمیه عبدی کیوان شمس سهیل کبراییاستفاده از گیاهان دارویی در ارتقای سلامت جامعه انسانی نقش اساسی دارد.با توجه به مصرف روز افزون گیاهان دارویی وبا توجه به اینکه گیاهان مهمترین مسیرانتقال فلزات سنگین به زنجیر غذایی انسان وچرخههای زیستی محسوب میشوند، این پژوهش با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیو چکیده کاملاستفاده از گیاهان دارویی در ارتقای سلامت جامعه انسانی نقش اساسی دارد.با توجه به مصرف روز افزون گیاهان دارویی وبا توجه به اینکه گیاهان مهمترین مسیرانتقال فلزات سنگین به زنجیر غذایی انسان وچرخههای زیستی محسوب میشوند، این پژوهش با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیوم در ده گیاه دارویی پر مصرف در شهرستان کرمانشاه در سال 1394 انجام شد. بعد از تهیه و آماده سازی سه نمونه از هریک از گیاهان دارویی از بازار شهرکرمانشاه، نسبت به هضم اسیدی نمونه هاوقرائت غلظت تجمع یافته عناصردرآنهاتوسط دستگاه جذب اتمی اقدام شد. داده های بدست آمده توسط نرم افزار آماری SPSSبا استفاده از طرح آزمایشی کاملا تصادفی در سه تکرارتجزیه و تحلیل شدندو مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح 5 درصدانجام شد. نتایج نشان داد که کمینه وبیشینه میانگین غلظت کادمیوم در شیرین بیان و چای کوهی به ترتیب ،7/13و7/90میکروگرم بر کیلوگرم و کمینه و بیشینه میانگین غلظت سرب در شویدو بابونه به ترتیب 91/9 و 73/20میکروگرم بر کیلوگرم می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که این گیاهان دارویی آلودگی به سرب وکادمیوم نداشته و میانگین غلظت این عناصر کمتر از رهنمودسازمان بهداشت جهانی می باشد وعواقب مخاطره آمیز بهداشتی برای مصرف کنندگان ندارندولی با توجه به اینکه این گیاهان دارویی مصرف وسیعی در شهرستان کرمانشاه داشته واز مکانهای نامعلومی برداشت و تهیه می شوندواحتمال تجمع زیستی فلزات سنگین در طولانی مدت را به همراه خواهند داشت، پایش مستمرمقادیر تجمع یافته فلزات سنگین در گیاهان دارویی توصیه می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - رابطه بین وزن و میزان کادمیوم در ماهی کپور معمولی((Cyprinus carpio دریای خزر
امیر دژ آباد امیر اقبال خواجه رحیمیزمینه و هدف:صنعت پرورش ماهی می تواند تحت تاثیر آلودگیهای ناشی از دریا قرار بگیرد و مشکلات و مسائلی برای آن به وجود بیاورد، تجمع فلزات سنگین در بافت ماهی سلامت این آبزی و انسان را به عنوان استفاده کننده از این غذا تهدید میکند. اگر غلظت فلزات سنگین به بیش از حد مجاز در چکیده کاملزمینه و هدف:صنعت پرورش ماهی می تواند تحت تاثیر آلودگیهای ناشی از دریا قرار بگیرد و مشکلات و مسائلی برای آن به وجود بیاورد، تجمع فلزات سنگین در بافت ماهی سلامت این آبزی و انسان را به عنوان استفاده کننده از این غذا تهدید میکند. اگر غلظت فلزات سنگین به بیش از حد مجاز در محیط برسند اثرات سمیت فراوانی دارند. در این مطالعه، بررسی مقادیر کادمیوم در بافت عضله کپور معمولی وحشی Cyrprinus carpioدریای خزر در رابطه با وزن ماهی و مقایسه نتایج با استانداردهای بین المللیWHO هدف تحقیق بوده است.روش کار:آزمایشبا تعداد 60 قطعه ماهی در دو گروه ماهیان تغذیه شده با جیره غذایی دستی و تجاری و با نمونه گیری از 10 قطعه ماهی از هر گروه به مدت 8 هفته انجام پذیرفت.خونگیری از ماهیان با استفاده از قطع ورید ساقه دمی انجام و برای اندازه گیری فاکتورهای بیوشیمیایی و آنزیمی، ابتدا نمونه های خون گرفته شده از ماهیان در دستگاه سانتریفیوژ با 5000 دور در مدت 5 دقیقه قرار گرفته و سرم جداسازی گردیده و در ادامه برای تعیین مقادیر هر کدام از فاکتورها در دستگاه اتوآنالیزر قرار داده شدند.یافته ها:میزان کادمیوم عضله ماهی کپور معمولی دریایی دریای خزر مورد مطالعه در این تحقیق بین 08/0 تا 17/0 میکروگرم بر گرم(میانگین 114/0 میکروگرم بر گرم) بوده است. میزان همبستگی بین وزن ماهی و میزان کادمیوم عضله برابر 409/0 rو میزان سطح معنی داری آزمون تحلیل واریانس رگرسیون نیز برابر 025/0 P=شده است. لذا آزمون معنی دار شده و نشان میدهد که با افزایش وزن بدن ماهی ماهی کپور معمولی مورد مطالعه در این تحقیق، میزان فلز سنگین کادمیوم به طور معنی داری(05/0 P) افزایش می یابد. نتیجه گیری:حد مجاز میزان کادمیوم در مصارف انسانی زیر 2/0 میکروگرم بر گرم وزن هر ماده غذایی تعریف شده است و لذا با توجه به میزان حداکثری 17/0 میکروگرم کادمیوم بر گرم وزن عضله ماهی کپور معمولی در تحقیق حاضر، غلظت آن در عضله این ماهی کمتر از حد قابل قبول آن بر مبنای استاندارد WHOمی باشد و دلالت بر سالم بودن این ماهی برای مصارف انسانی به واسطه صید از دریای خزر می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - بررسی تجمع فلزات سنگین نیکل، وانادیوم، سرب و کادمیوم بر حسب اندازه و جنسیت در میگوی وانامیدر مجتمعهای پرورش میگوی استان بوشهر
الهه شاکر درگاه نیما پورنگ خسرو آیین جمشید غلامحسین وثوقیزمینه و هدف:صنعت پرورش میگو می تواند تحت تاثیر آلودگیهای ناشی از دریا قرار بگیرد و مشکلات و مسائلی برای آن به وجود بیاورد، تجمع فلزات سنگین در بافت میگو سلامت این آبزی و انسان را به عنوان استفاده کننده از این غذا تهدید می کند. اگر غلظت فلزات سنگین به بیش از حد مجاز در چکیده کاملزمینه و هدف:صنعت پرورش میگو می تواند تحت تاثیر آلودگیهای ناشی از دریا قرار بگیرد و مشکلات و مسائلی برای آن به وجود بیاورد، تجمع فلزات سنگین در بافت میگو سلامت این آبزی و انسان را به عنوان استفاده کننده از این غذا تهدید می کند. اگر غلظت فلزات سنگین به بیش از حد مجاز در محیط برسند اثرات سمیت فراوانی دارند. هدف از این تحقیق اندازه گیری و میزان تجمع فلرات سنگین( سرب، کادمیوم، نیکل و وانادیوم) در بافت عضلهی میگو است.روش کار:جمع آوری میگو در سه ماه مرداد، شهریور و مهر سال 1391 از دو سایت شیف و حله، از مراکز پرورش میگوی وانامی در استان بوشهر صورت گرفت. نمونههای صید شده پس از تفکیک به دو جنس نر و ماده جهت سنجش میزان فلزات سنگین در بافت عضله از دستگاه پلاروگراف استفاده گردید.یافته ها:میانگین در سایت حله تجمع کادمیوم در عضلهی جنس نر و ماده ppb004/0، میزان تجمع سرب در جنس نر ppb0211/0و در جنس ماده ppb0202/0برحسب وزن خشک بود. در سایت شیف تجمع کادمیوم در عضلهی جنس نرppb00433/0و در جنس مادهppb00378/0، میزان تجمع سرب در جنس نرppb0218/0و در جنس مادهppb0216/0برحسب وزن خشک بهدست آمد. میزان تجمع فلز سرب و کادمیوم در هر دو سایت همبستگی مثبت با طول میگو داشته و میزان جذب دو فلز نیز همبستگی مثبت متوسط داشت. میزان تجمع فلز نیکل و وانادیوم در هر دو سایت حله و شیف توسط دستگاه پلاروگراف قابل تشخیص نبود.نتیجه گیری:مقایسهی نتایج فوق با استانداردهای جهانی نظیر سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که غلظت فلزات سرب، کادمیوم، نیکل و وانادیوم کمتر از حد مجاز میباشد، احتمالاً میزان تجمع فلزات مورد نظر برای سلامت مصرف کنندگان و هم چنین صادرات این گونهی پرورشی مشکلی را ایجاد نخواهد کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - بررسی رابطه وزن با میزان کادمیوم در عضله قزل آلای رنگینکمان پرورشی در رودخانه دوهزار تنکابن
محمد رضا قمی سید محسن حسینیزمینه و هدف:این مطالعه به منظور سنجش فلز سنگین کادمیوم در بافت عضله ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchusmykiss) پرورشی در رودخانه دوهزار تنکابن صورت گرفت و هدف اصلی آن بررسی رابطه میان وزن ماهی با میزان کادمیوم بود.روش کار: در این تحقیق از 22 ماهی قزل آلای رنگین کمان چکیده کاملزمینه و هدف:این مطالعه به منظور سنجش فلز سنگین کادمیوم در بافت عضله ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchusmykiss) پرورشی در رودخانه دوهزار تنکابن صورت گرفت و هدف اصلی آن بررسی رابطه میان وزن ماهی با میزان کادمیوم بود.روش کار: در این تحقیق از 22 ماهی قزل آلای رنگین کمان (از 25 تا 584 گرم) استفاده و پس از جداسازی بافت ها، روش هضم بر روی نمونه ها انجام گردید و با کمک دستگاه ولتامتری میزان فلز کادمیوم اندازه گیری شد. یافته ها:بر اساس نتایج این تحقیق، میانگین غلظت فلز سنگین کادمیوم در بافت عضله ماهیان قزل آلای رنگین کمان پرورشی در رودخانه دوهزار تنکابن 1.01 میکروگرم در گرم بوده است که نشان دهنده بالاتر بودن نرخ آن از حد استاندارد قابل قبول سازمان بهداشت جهانی(WHO) ( دو دهم میکرو گرم در گرم ) می باشد.نتیجه گیری: با افزایش وزن بدن ماهی، میزان کادمیم روند افزایش معنی داریPرا نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - بررسی اثر عصاره آبی ـ الکلی لعل کوهستان برفاکتورهای عملکردی و تغییرات بافتی کلیه موش صحرایی نر بالغ تحت مسمومیت با کلریدکادمیوم
مریم رحیمی کازرونی مختار مختاری مهرداد شریعتی سمیه رحیمی کازرونیزمینه وهدف:کادمیوم از آلاینده های محیطی مهم محسوب می گردد و دارای اثرات سمی متنوع میباشد. در این تحقیق، اثر عصاره آبی ـ الکلی لعل کوهستان برمیزان کراتینین،BUN ، اسیداوریک و تغییرات بافت کلیه به دنبال مسمومیت ناشی از کلریدکادمیوم در موش صحرایی نر بررسی شد.روش کار: چکیده کاملزمینه وهدف:کادمیوم از آلاینده های محیطی مهم محسوب می گردد و دارای اثرات سمی متنوع میباشد. در این تحقیق، اثر عصاره آبی ـ الکلی لعل کوهستان برمیزان کراتینین،BUN ، اسیداوریک و تغییرات بافت کلیه به دنبال مسمومیت ناشی از کلریدکادمیوم در موش صحرایی نر بررسی شد.روش کار:48 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار به 6 گروه 8تایی به صورت زیر تقسیم شدند: گروه کنترل بدون هیچ تیمار دارویی، گروه شاهد دریافت کننده آب مقطر، گروه تجربی1 تیمار شده با mg/kg2 کلریدکادمیوم، گروه تجربی2 تیمار شده با mg/kg500 عصاره آبی ـ الکلی لعل کوهستان و گروه های تجربی 3 و 4 ابتدا mg/kg2 کلریدکادمیوم و سپس به ترتیب(mg/kg)250و500 عصاره را به مدت 21 روز دریافت کردند. در پایان دوره آزمایش، پس از توزین تمام گروه ها از نمونه های خونی برای اندازه گیری غلظت سرمی کراتینین،BUN و اسیداوریک استفاده و پس از خارج کردن کلیه ها، مقاطع بافتی تهیه شده با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه ANOVAو به دنبال آن تست Tukeyارزیابی شدند.یافته ها:کلریدکادمیوم باعث کاهش معنی دار وزن بدن، افزایش معنی دار در غلظت سرمی کراتینین، BUN، اسیداوریک و آسیب در بافت کلیه نسبت به گروه های کنترل و شاهد شد. درحالی که عصاره لعل کوهستان باعث افزایش معنی دار وزن بدن، کاهش معنی دار در غلظت سرمی کراتینین، BUN، اسیداوریک و بهبود آسیب کلیوی در گروه های مسموم شده با کلریدکادمیوم میشود(0.05>pنتیجه گیری:نتایج حاصله نشان داد عصاره لعل کوهستان اثرات حفاظتی در برابر مسمومیت کلیوی ناشی از کلریدکادمیوم و پارامترهای کلیوی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - اثر حفاظتی عصاره هیدروالکلی گل ساعتی (Passifloracaerulea) بر علیه سوء عملکرد کبدی القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موشهای صحرایی نر بالغ
مهرداد شریعتی مهرنوش قوامی مختار مختاری سعید خاتم ساززمینه و هدف: کلرید کادمیوم باعث ایجاد صدمه کبدی می گردد. در این مطالعه اثر حفاظتی عصاره هیدروالکلی گل ساعتی بر علیه سوء عملکرد کبدی القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موش های صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرارگرفت. روش کار: 54 سر موش صحرایی نربالغ نژاد ویستار به6 گروه 9 تایی چکیده کاملزمینه و هدف: کلرید کادمیوم باعث ایجاد صدمه کبدی می گردد. در این مطالعه اثر حفاظتی عصاره هیدروالکلی گل ساعتی بر علیه سوء عملکرد کبدی القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موش های صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرارگرفت. روش کار: 54 سر موش صحرایی نربالغ نژاد ویستار به6 گروه 9 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل،گروه شاهد1: 0.2ml/kg آب مقطر روزانه به صورت درون صفاقی به عنوان حلال دریافت کردند.گروه شاهد2: 2mg/kg کلرید کادمیوم روزانه به صورت درون صفاقی به مدت 21 روز دریافت کردند.گروه های تجربی3و2و1: 2mg/kg کلرید کادمیوم روزانه به صورت درون صفاقی به مدت 21 روز و سپس 150,300,450mg/kg عصاره هیدروالکلی بخش های هوایی گل ساعتی روزانه به صورت درون صفاقی به مدت30روز دریافت کردند. سطوح سرمی ALT,AST,ALP,GGT,LDH،آلبومین، بیلی روبین و پروتئین توتال اندازه گیری شدند. آزمایشات آسیب شناسی بافتی کبد بعد از رنگ آمیزی هماتوکسیلن وائوزین انجام شد. یافتهها: میانگین غلظت سرم ALT، ALp ،LDH ، GGT و بیلی روبین در تمام گروه های تجربی دریافت کننده کلرید کادمیوم و عصاره هیدروالکلی بخش های هوایی گل ساعتی و کلرید کادمیوم نسبت به گروه دریافت کننده کلرید کادمیوم کاهش معنی داری نشان داد. میانگین غلظت سرم AST در گروه های تجربی دریافت کننده 3و2 نسبت به گروه دریافت کننده کلرید کادمیوم کاهش معنی داری نشان داد. میانگین غلظت پروتئین توتال و آلبومین سرم در گروه های تجربی 3و2 نسبت به گروه دریافت کننده کلرید کادمیوم افزایش معنی داری نشان داد(05/0>p ). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکلی بخش های هوایی گل ساعتی دارای اثر حفاظتی بر سوء عملکردکبدی القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موش های صحرایی نر بالغ می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - ارزﯾﺎﺑﯽ اﺛﺮ ﻣﻮﻟﯿﺒﺪات ﺳﺪﯾﻢ ﺑﺮ ناباروری القا شده توسط کلرید کادمیوم در ﻣﻮش ﺻﺤﺮاﯾﯽ نر بالغ نژاد ویستار
حرمت خرمی اکرم عیدی پژمان مرتضوی مهرداد مدرسیزمینه و هدف: مولیبدن عنصری کمیاب و ضروری و کوفاکتوری در ساختار آنزیم های آنتی اکسیدانی است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر آنتی اکسیدانی سدیم مولیبدات بر ناباروری القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موشهای صحرایی نر بالغ نژاد ویستار بود.مواد و روش ها: 80 سر موش بالغ نر به 1 چکیده کاملزمینه و هدف: مولیبدن عنصری کمیاب و ضروری و کوفاکتوری در ساختار آنزیم های آنتی اکسیدانی است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر آنتی اکسیدانی سدیم مولیبدات بر ناباروری القاء شده توسط کلرید کادمیوم در موشهای صحرایی نر بالغ نژاد ویستار بود.مواد و روش ها: 80 سر موش بالغ نر به 10 گروه دسته بندی شدند: گروه 1-کنترل سالم ، گروه 2-کنترل نابارور با القا ناباروری 3mg/Kg وزن بدن کادمیوم کلرید،گروه 3 تا 6 تجربی سالم که سدیم مولیبدات را در دوزهای 0.05، 0.1، 0.2، 0.4، میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن بصورت گاواژ دریافت کرده، گروه 7 تا 10 تجربی نابارور که علاوه بر کادمیوم کلرید دوزهای متقابلی از سدیم مولیبدات را به مدت 30 روز متوالی دریافت کردند. پس از پایان دوره، سطح سرمی هورمونهای تستوسترون، FSH و LH ،تغییرات وزن بدن و بیضه وتعداد جنین های حاصل از باروری ارزیابی و داده ها توسط آنالیز واریانس یک عاملی همراه با تست توکی آنالیز شدند.نتایج: وزن نهایی بدن، وزن کسب شده، وزن بیضه و نسبت وزن بیضه به وزن بدن، سطح سرمی هورمونهای جنسی نر، تعداد جنین حاصل از باروری در گروههای تجربی نابارور تیمار شده با سدیم مولیبدات اختلاف معنی داری نسبت به گروه کنترل نابارور دارد (p<0.05).نتیجه گیری: سدیم مولیبدات به عنوان یک آنتی اکسیدانت اثرات مخرب کادمیوم کلراید بربافت بیضه و میزان باروری را مهار نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - بررسی قابلیت حذف فلز سنگین کادمیوم توسط سه گونه جلبک سندسموس آبلیکوس ، سندسموس اکیوتس ، سندسموس اینکراس اتیولس از پسابهای صنعتی
مهدی اعلایی احمد محمدی حمید مشهدی فهیمه محمودنیابحران آب در بخش کشاورزی از چالش های اساسی و بازیافت پساب یکی از روش های کنترل این بحران محسوب می شود. از محدودیت های استفاده از پساب ها در بخش کشاورزی آلودگی آن با فلزات سنگین است. از میان روشهای مختلفی که برای حذف فلزات سنگین بهکار میرود روشهای زیستی بسیار مورد چکیده کاملبحران آب در بخش کشاورزی از چالش های اساسی و بازیافت پساب یکی از روش های کنترل این بحران محسوب می شود. از محدودیت های استفاده از پساب ها در بخش کشاورزی آلودگی آن با فلزات سنگین است. از میان روشهای مختلفی که برای حذف فلزات سنگین بهکار میرود روشهای زیستی بسیار مورد توجه هستند. از این رو در این پژوهش توانایی سه میکروجلبک جنس سندسموس، سندسموس آبلیکوس، سندسموس اکیوتس، سندسموس اینکراس اتیولس در حذف کادمیم از پساب های صنعتی مورد مطالعه قرار گرفت. برای بررسی تاثیر پارامترهای مختلف بر میزان جذب میکروجلبکها، میزان جذب در مقادیر مختلف pH (3 تا ۷)، دما (15 تا 35 درجه سانتیگراد)، مقدار جاذب زیستی (0/25 تا 2 گرم)، غلظت فلز (۲۰ تا ۲۰۰ میلیگرم در لیتر) و زمان تماس جاذب (۳۰ تا ۱۵۰ دقیقه) مورد آزمایش قرار گرفت. تأثیر تمامی این پارامترهای مورد بررسی بر میزان جذب معنادار بود. بیشترین میزان جذب کادمیوم(99%) توسط میکروجلبک سندسموس اینکراس اتیولس در pH برابر با ۶، دمای ۲۵ درجه سانتیگراد، مقدار جاذب زیستی 1/5 گرم، غلظت فلز ۱۵۰ میلی گرم در لیتر و زمان تماس ۱۵۰ دقیقه مشخص شد. اما میزان جذب فلز کادمیوم توسط گونههای مختلف میکروجلبک تفاوت معنی دار نداشتند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - بررسی عوامل موثر بر آزادسازی کادمیوم از پسماندهای الکترونیکی در محیطهای خاکی
هومن بهمن پورپسماندهای الکترونیکی و الکتریکی انواعی از پسماندهای ویژه میباشند که قطعات اصلی آنها شامل خازن، ترانزیستور، آی.سی، مدارات الکترونیکی، قطعات کاتدی و آندی بوده و دارای خاصیت سمیت، بیماریزایی و پایایی در محیط پیرامون و حتی در پیکره جانداران، خورندگی تاسیسات و تجهیزات و چکیده کاملپسماندهای الکترونیکی و الکتریکی انواعی از پسماندهای ویژه میباشند که قطعات اصلی آنها شامل خازن، ترانزیستور، آی.سی، مدارات الکترونیکی، قطعات کاتدی و آندی بوده و دارای خاصیت سمیت، بیماریزایی و پایایی در محیط پیرامون و حتی در پیکره جانداران، خورندگی تاسیسات و تجهیزات و مشابه آن میباشند. بر این اساس، هدف از این تحقیق بررسی و شناسایی عوامل موثر در آزادسازی این فلزات و اختصاصاً عنصر کادمیوم در محیط پیرامون میباشد. جهت بررسی این موضوع تاثیر عوامل مختلف مانند دما، pH، ترکیبات هامیک و زمان بر روی آزادسازی عنصر کادمیوم از اینگونه پسماندها به محیطهای خاکی مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور قطعات انتخابی آنالیز گردیده و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بوده است که در محیط خاکی، میزان نفوذ کادمیوم در pH بسیار اسیدی و بسیار قلیایی میزان آزادسازی افزایش مییابد. همچنین؛ در محیط خاکی، افزایش دما سبب افزایش میزان نفوذ عنصر کادمیوم در محیط میگردد و رابطه مستقیم بین افزایش دما و افزایش میزان نفوذ عنصر کادمیوم در هر سه محدوده اسیدی، خنثی و بازی وجود دارد. افزایش دما باعث افزایش تحرک مولکولها شده و در نتیجه میزان آزادسازی عنصر بالا میرود. هر چه محیط اسیدیتر شود، آنیون اسید راحتتر با عناصر موجود تشکیل کمپلکس داده و میزان آزادسازی عنصر افزایش مییابد و اثر متغیر زمان تماس نیز متناسب با تغییرات pH متغیر میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - بررسی اثر بیوچار و سوپر جاذب بر گیاه پالایی خاکهای آلوده به کادمیوم به وسیله گیاه آفتابگردان (Helianthus annuus L .)
آرش برزو محمد رضا ممیزی علیرضا نوروزیبه منظور بررسی اثر بیوچار و سوپرجاذب در گیاه پالایی خاک آلوده به کادمیوم توسط گیاه آفتابگردان آزمایشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد ورامین- پیشوا و قرچک به اجرا درآمد.آزمایش بصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل: فاکتور اول بیوچا چکیده کاملبه منظور بررسی اثر بیوچار و سوپرجاذب در گیاه پالایی خاک آلوده به کادمیوم توسط گیاه آفتابگردان آزمایشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد ورامین- پیشوا و قرچک به اجرا درآمد.آزمایش بصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل: فاکتور اول بیوچار در چهار سطح 0، 1، 2 و 4 گرم در کیلوگرم خاک و فاکتور دوم سوپرجاذب در دو سطح 0 و 4 گرم در کیلوگرم خاک بود. به خاک گلدان‎ها 60 میلی‎گرم در کیلوگرم کادمیوم از منبع سولفات کادمیوم اضافه شدند و سپس در هر گلدان 3 عدد بذر آفتابگردان رقم آذر گل کاشته شد که پس از دوهفته دو تا از آنها تنک گردید. 75 روز بعد از کاشت گیاهان برداشت و میزان کادمیوم برگ، ساقه، ریشه، دانه و روغن در آنها اندازه‎گیری شد. ضریب جذب و ضریب انتقال کادمیوم نیز محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بیوچار و سوپرجاذب هر یک به تنهایی بر میزان کادمیوم ساقه، کادمیوم ریشه و ضریب جذب تأثیر معنی داری داشت و در مورد اثر متقابل نیز تنها تأثیر معنی‎دار بر میزان کادمیوم ساقه مشاهده شد. طبق نتایج بدست آمده اضافه نمودن 4 گرم بیوچار در کیلوگرم خاک بیشترین میزان افزایش معنی‎دار در میزان کادمیوم ساقه، ریشه و ضریب انتقال را باعث شده است و کمترین آنها در تیمار شاهد مشاهده گردید. در بین تیمارهای سوپرجاذب نیز بیشترین محتوی کادمیوم در ساقه، ریشه و ضریب انتقال مربوط به تیمار 4 گرم سوپرجاذب و کمترین محتوی کادمیوم ساقه، ریشه و ضریب انتقال مربوط در تیمار شاهدحاصل گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - ارزیابی ریسک بهداشتی فلزات سرب و کادمیوم در ماهی سرخو (Bloch, 1790 Lutjanus erythropterus ) در بندر امام حسن
سعید احمدی محمد ابراهیم زاده عبدالرحیم پذیرا سید عبدالمجید موسویچکیدهآلوده شدن آب و خا ک به فلزات سنگین ناشی از فعالیت های صنعتی، از مهمترین خطراتی است که اکوسیستمهای طبیعی و انسان را تهدید میکند. این فلزات به دلیل عدم تجزیه پذیری و خاصیت تجمع زیستی در بافت های زنده در زنجیره ی غذایی به حرکت درآمده و با ورود به بدن مصرف کنندگان موجب چکیده کاملچکیدهآلوده شدن آب و خا ک به فلزات سنگین ناشی از فعالیت های صنعتی، از مهمترین خطراتی است که اکوسیستمهای طبیعی و انسان را تهدید میکند. این فلزات به دلیل عدم تجزیه پذیری و خاصیت تجمع زیستی در بافت های زنده در زنجیره ی غذایی به حرکت درآمده و با ورود به بدن مصرف کنندگان موجب بروز بیماریهای مختلفی می گردد، از این رو هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی ریسک بهداشتی فلزات نسرب و کادمیوم در آب و ماهی سرخو در بندر امام حسن می باشد. در این پژوهش به طور تصادفی تعداد 60 نمونه ماهی سرخو معمولی از بندر امام حسن بوشهر به وسیله تور صید شده و به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد میانگین غلظت فلزات سرب و کادمیوم در بافت عضله ماهی سرخو معمولی به ترتیب 021/0 ± 903/0 و 045/0± 348/0 میلی گرم در کیلوگرم می باشد. مقایسه ی نتایج این بررسی با استاندارد های سازمان بهداشت جهانی مشخص نمود که میانگین غلظت فلزات سرب و نیکل در بافت عضله ی هر ماهی از حد مجاز سازمان بهداشت جهانی بیشتر است که می تواند برای سلامت انسان خطرناک باشد. در مقایسه بین طول و وزن با میزان تجمع سری و کادمیوم در بافتهای مختلف مشخص گردید که میزان این فلزات در پوست و عضله دارای همبستگی معنی داری با وزن و طول بود اما میزان سرب و کادمیوم در عضله همبستگی معنی داری با وزن و طول مشاهده نگردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - اندازه گیری میزان فلزات سنگین در خرماهای عرضه شده در بازار محلی شهر اهواز
نازنین کیخایی دهدزی کیوان شمسخرما ( Phoenix dactylifera L.) سهم قابل توجهی از سبد غذایی مصرف کنندگان را در بسیاری از کشورها و از جمله ایران به خود اختصاص داده است و یکی از باارزش ترین مواد غذایی است که بخش اعظم آن را قند تشکیل می دهد. آب، سلولز، پکتین، خاکستر و عناصر معدنی از دیگر ترکیبات تشکیل دهن چکیده کاملخرما ( Phoenix dactylifera L.) سهم قابل توجهی از سبد غذایی مصرف کنندگان را در بسیاری از کشورها و از جمله ایران به خود اختصاص داده است و یکی از باارزش ترین مواد غذایی است که بخش اعظم آن را قند تشکیل می دهد. آب، سلولز، پکتین، خاکستر و عناصر معدنی از دیگر ترکیبات تشکیل دهنده خرما هستند. به دلیل اینکه خرما یکی از منابع مهم تأمین املاح معدنی در یک رژیم غذایی متعادل می باشد، امکان وجود آلاینده های سمی در آن، باعث به وجود آمدن امراض زیادی در انسان می شود. از این رو پایش کیفیت و سلامت این محصول طبیعی امری ضروری می باشد. به همین منظور در سال 1395 پژوهشی جهت بررسی میزان فلزات سنگین" سرب، کادمیوم، مس و روی" بر روی ده نوع خرما عرضه شده در بازار محلی شهر اهواز و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. آزمایش های مربوط به ارزیابی میزان عناصر، با استفاده از دستگاه جذب اتمی کوره برای تشخیص کادمیم و سرب و جذب اتمی شعله برای تشخیص مس و روی انجام شد. داده های بدست آمده توسط نرم افزار آماری MSTATA-C تجزیه و تحلیل شدند و مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال 5درصد انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین غلظت های تجمع یافته عناصر کادمیوم، سرب، مس و روی در کل نمونه های خرما به ترتیب برابر با713/0± 96/1، 74/2±53/3، 072/0 ± 136/0، 324/0± 443/4 ، میکرو گرم برگرم بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین نمونه های مورد بررسی از نظر فلزات سنگین "سرب، کادمیوم، روی و مس" در سطح یک درصد اختلاف معنی دار وجود داشت و نتایج مقایسه میانگین نشان داد که خرمای دیری دارای بیشترین مقدار سرب (8 میکرو گرم برگرم) و کادمیوم (33/6 میکرو گرم برگرم) ، خرمای زاهدی دارای بیشترین مقدار مس (31/0میکرو گرم برگرم) و خرمای گنطار نیز دارای بیشترین مقدار روی (29/1میکرو گرم بر گرم) بوده ولی بطور کلی این مقادیر کمتر از استاندارد ملی بوده و در نتیجه بیانگر ایمن بودن خرماهای موردمطالعه، جهت مصرف می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - سنتز هیدروژل پلی (مالئیک اسید کو اکریلیک اسید) برای حذف یون کادمیوم از ازپساب های فاضلاب و ارزیابی خواص ترمودینامیکی و سینتیکی جذب آن
آرمان صمدزاده ممقانی محمد رضا منافی محمد حجتیهیدروژل PMA-AA به روش کوپلیمرشدن آکریلیک اسید و مالئیک اسید را که بوسیله پلیمریزاسیون رادیکال آزاد و با استفاده از شبکه ساز متیلن بیس آکریل آمید و آغازگر آمونیوم پرسولفات سنتز شدند.که جاذب کارآمدی برای حذف یون های Cd2+ ازپساب های فاضلاب، بررسی شد. هیدروژل حاصل با روش ها چکیده کاملهیدروژل PMA-AA به روش کوپلیمرشدن آکریلیک اسید و مالئیک اسید را که بوسیله پلیمریزاسیون رادیکال آزاد و با استفاده از شبکه ساز متیلن بیس آکریل آمید و آغازگر آمونیوم پرسولفات سنتز شدند.که جاذب کارآمدی برای حذف یون های Cd2+ ازپساب های فاضلاب، بررسی شد. هیدروژل حاصل با روش های طیف سنجی زیرقرمز و تجزیه گرما وزن سنجی ارزیابی شدند. نتایج ارتعاش کششی OH گروههای عاملی کربوکسیلیک AA و MA، نوار جذب بزرگ و پهنی را در cm-1 3000 نشان داد. فرکانس کشش C=O گروه کربوکسیل در cm-1 1631 در هیدروژل PMA-AA به cm-1 1636 منتقل شد، این تغییرات در فرکانس نشان می دهد که جذب هیدروژل یک فرآیند شیمیایی است. تجزیه گرماوزن سنجی از هیدروژل PMA-AA بدون بارو بارگذاری شده نشان داد که کاهش وزن تا 155 درجه سانتیگراد هیدروژل آزاد وجود ندارد، اما در دمای 190 درجه سانتیگراد، کاهش وزن قابل توجهی وجود داشت که نشان دهنده تجزیه هیدروژل است. این کاهش وزن سریع برای هیدروژل های بارگذاری شده با Cd2+ در دمای 360 درجه سانتی گراد، افزایش پایداری حرارتی هیدروژل را پس از تماس با یون کادمیوم نشان داد. حداکثر ظرفیت جذب برای Cd2+51/392 میلی گرم بر گرم تعیین شد. ایزوترم لانگمویر بهترین توضیح را برای نتیجه کنونی ارائه کرد. این به این دلیل است که سطح هیدروژل همگن و جذب آن تک لایه است و مدل سینتکی شبه مرتبه دوم جذب را به خوبی نشان داد وهمچنین تجزیه و تحلیل ترمودینامیکی نشان می دهد که جذب Cd2+ گرمازا است. هیدروژل PMA-AA بارگذاری شده با یون های Cd2+ واجذب شده و همچنان ظرفیت جذب 30/99 درصد را پس از چهار بار چرخه جذب-واجذب حفظ می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - تأثیر قارچ تریکودرما هارزیانوم (Trichoderma harzianum) و کادمیوم بر شاخص تحمل و عملکرد جو (Hordeum vulgare L)
فاطمه تقوی قاسمخیلی همت اله پیردشتی محمدعلی بهمنیار محمدعلی تاجیکبه منظور بررسی توانایی قارچ تریکودرما هارزیانوم در کاهش اثرات زیان بار کادمیوم (Cd) بر رشد و عملکرد جو رقم صحرا (Hordeum vulgare L. variety ‘Sahra’)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار به صورت گلدانی اجرا گردید. فاکتورهای آزمای چکیده کاملبه منظور بررسی توانایی قارچ تریکودرما هارزیانوم در کاهش اثرات زیان بار کادمیوم (Cd) بر رشد و عملکرد جو رقم صحرا (Hordeum vulgare L. variety ‘Sahra’)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار به صورت گلدانی اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل استفاده از قارچ تریکودرما هارزیانوم (حضور و عدم حضور قارچ) و نیترات کادمیوم (صفر، 50، 100 و 150 میلی گرم بر لیتر) بودند. نتایج نشان داد که برهمکنش تریکودرما و سطوح مختلف نیترات کادمیوم بر عملکردهای بیولوژیک و کاه، شاخص برداشت، تعداد سنبله در بوته و تعداد دانه در سنبله معنی دار بودند. تریکودرما در تمامی سطوح آلودگی به نیترات کادمیوم تأثیر کاملاً معنی داری بر بهبود عملکردهای بیولوژیک و کاه گیاه جو داشتند. تریکودرما در دو سطح 50 و 100 میلی گرم بر لیتر نیترات کادمیوم توانست به طور معنی داری تعداد سنبله در بوته را افزایش دهد. افـزایش سطح آلـودگی به کادمیوم باعث کاهش معنی داری در عملکرد دانه (19 درصد)، وزن هزار دانه (18 درصد)، ضریب تسهیم (57 درصد) و شاخص تحمل (23 درصد) شد. همچنین، حضور تریکودرما در محیط رشد گیاه تأثیر معنی داری بر بهبود عملکرد دانه و شاخص تحمل گیاه داشت به طوری که این صفات در مقایسه با شاهد به ترتیب 17 و 22 درصد افزایش یافتند. در مجمـوع، به نظر می رسد در سطوح پایین و متوسط نیترات کادمیوم (50 و 100 میلی گرم بر لیتر) مصرف تریکودرما می تواند موجب بهبود رشد و عملکرد گیاه جو گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - تغییرات عملکرد و اجزای روغن دانه خردل سیاه (Brassica nigra L.) بر اثر باکتری ها و تنظیم کننده های رشد در شرایط تنش کادمیوم
علی برقی عبدالقیوم قلی پوری اکبر قویدل محمد صدقیکادمیوم یکی از آلاینده های اولیه خاک از نوع فلزات سنگین می باشد و گیاهان تیره شب بو با تولید وزن خشک بالا قادر به تجمع مقادیر بسیار بالایی از فلزات سنگین از جمله کادمیوم می باشند. به منظور ارزیابی تغییرات اسیدهای چرب، درصد روغن دانه و عملکرد و اجزای عملکرد خردل سیاه تحت چکیده کاملکادمیوم یکی از آلاینده های اولیه خاک از نوع فلزات سنگین می باشد و گیاهان تیره شب بو با تولید وزن خشک بالا قادر به تجمع مقادیر بسیار بالایی از فلزات سنگین از جمله کادمیوم می باشند. به منظور ارزیابی تغییرات اسیدهای چرب، درصد روغن دانه و عملکرد و اجزای عملکرد خردل سیاه تحت تاثیر باکتری های محرک و تنظیم کننده های رشد گیاه در شرایط تنش کادمیوم آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح کادمیوم (صفر و 100 میلی گرم بر کیلوگرم خاک)، سه سطح باکتری (شاهد، آزوسپریلوم و سودوموناس) و سه سطح تنظیم کننده های رشد (شاهد، سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید) بودند. مقایسات میانگین ها نشان داد که کادمیوم موجب کاهش معنی دار تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام، وزن خشک ریشه، درصد روغن دانه، اولئیک اسید، لینولئیک اسید، ایکوزنوئیک اسید و اروسیک اسید گردید. باکتری های محرک رشد منجر به افزایش معنی دار مقادیر صفات مذکور و کاهش معنی دار پالمتیک اسید شدند. محلول پاشی با سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید به افزایش معنی دار محصول تک بوته، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، درصد روغن دانه و تمام انواع اسیدهای چرب غیراشباع انجامید، در حالی که استئاریک اسید و اسیدهای چرب اشباع را کاهش داد. اثر متقابل کادمیوم × باکتری نشان داد که در هر دو سطح کادمیوم، باکتری ها موجب افزایش معنی دار محصول تک بوته، وزن هزار دانه، وزن خشک اندام هوایی، لینولنیک اسید و اسیدهای چرب غیراشباع و کاهش معنی دار استئاریک و اسیدهای چرب اشباع گردیدند در حالی که کادمیوم نتیجه ای برعکس باکتری ها در این صفات نشان داد. در اثر متقابل کادمیوم × هورمون هم تیمار هورمونی در هر دو سطح کادمیوم منجر به کاهش معنی دار پالمیتیک و افزایش اسیدهای چرب غیراشباع شد و کاربرد کادمیوم نیز نتیجه عکس داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - ارزیابی سیستمهای مختلف کشت بر میزان غلظت عنصر کادمیوم در مراحل رشدی گندم
خوشناز پاینده علیرضا جعفرنژادی علی غلامی علیرضا شکوه فر ابراهیم پناه پورآلوده شدن خاک با فلزات سنگین موجب تجمع این عناصر در بافت‎های گیاهی و کاهش کمّی و کیفی محصولات کشاورزی شده و به این ترتیب سلامت انسان و دام را به خطر می اندازد. بقایای محصول قبلی و میزان مصرف کود‎های شیمیایی مصرفی (خصوصاً کود‎های فسفاته) از مهم ترین عوامل تاث چکیده کاملآلوده شدن خاک با فلزات سنگین موجب تجمع این عناصر در بافت‎های گیاهی و کاهش کمّی و کیفی محصولات کشاورزی شده و به این ترتیب سلامت انسان و دام را به خطر می اندازد. بقایای محصول قبلی و میزان مصرف کود‎های شیمیایی مصرفی (خصوصاً کود‎های فسفاته) از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر تجمع کادمیوم در بافت‎های گیاهان می‎باشد. تناوب کشت عامل مهم و تاثیرگذار دیگری بر قابلیت حل شدگی کادمیوم در خاک می باشد. این تحقیق با هدف ارزیابی اثرات سیستم‎های کشت و مراحل مختلف رشد بر غلظت کادمیوم گیاه زراعی گندم بر اساس آزمایش کرت‎های یک بار خرد شده در زمان و در قالب طرح بلوک‎های کامل تصادفی در سه تکرار طی سال زراعی 94-93 در ایستگاه مرکز تحقیقات کشاورزی شاوور (استان خوزستان) اجرا شد. فاکتور اصلی شامل دو سیستم کشت (برنج-گندم، آیش-گندم) و فاکتور فرعی در برگیرنده مراحل رشد (پنجه دهی، گلدهی و رسیدگی) بودند. تفاوت غلظت کادمیوم دانه گندم دو سیستم کشت طبق آزمون T (T-Test) در سطح احتمال یک درصد معنی‎دار شد و غلظت کادمیوم دانه در سیستم کشت برنج-گندم با میانگین 31/0 میلی گرم بر کیلوگرم بیشتر از سیستم کشت آیش-گندم (27/0 میلی گرم بر کیلوگرم) بود که بیشتر از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی است. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر سیستم‎های کشت و مراحل مختلف رشد و نمو بر صفات غلظت کادمیوم ریشه و ساقه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. تجمع مقدار کادمیوم ریشه به میزان 09/1 میلی‎گرم بر کیلوگرم و ساقه به میزان 73/0 میلی‎گرم بر کیلـوگرم در سیستم کشت برنج-گندم در مقایسه با سیستم کشت آیش-گندم بیشتر بود. غلظت های کادمیوم تجمع یافته در ساقه یا در ریشه طی مراحل مختلف رشد گندم تفاوت معنی‎داری نداشتند اما در کل از روند افزایشی دارا بودند. به نظر می‎رسد این امر به دلیل عدم تغییر پذیری غلظت کادمیوم در بازه زمانی کاشت تا برداشت گندم است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - بررسی اثرات سرب و کادمیم بر آب، رسوب و جوامع ماکرو بنتیک خور زنگی (از انشعابات خور موسی در خلیج فارس)
حامد منوچهری علیرضا نیکویان تورج ولی نسب فرزاد نژادبهادری سیدمحمد ماجدی رضا چنگیزی الهه جعفریان مقدمخور زنگی در شمال غرب خلیج فارس واقع شده و یکی از انشعابات خور موسی می باشد. خور زنگی علاوه بر اهمیت شیلاتی از جنبه های زیست محیطی نیز دارای ارزش زیادی بوده و از نقطه نظر تولید، غنا و تنوع زیستی دارای آبزیان مختلف شامل انواع ماهیان و انواع کفزیان است که غذای آنها را شامل چکیده کاملخور زنگی در شمال غرب خلیج فارس واقع شده و یکی از انشعابات خور موسی می باشد. خور زنگی علاوه بر اهمیت شیلاتی از جنبه های زیست محیطی نیز دارای ارزش زیادی بوده و از نقطه نظر تولید، غنا و تنوع زیستی دارای آبزیان مختلف شامل انواع ماهیان و انواع کفزیان است که غذای آنها را شامل می شود. با احداث منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر در سال 1376در کنار خور زنگی، تغییراتی در این اکوسیستم حساس ایجاد و طی این مدت پسآب های تصفیه شده و تصفیه نشده کارخانجات اطراف وارد آن شد. نمونه برداری از کفزیان و فلزات کادمیوم و سرب، موجود در آب و بستر خورهای محصور و قسمت آزاد شرقی خور زنگی دو مرتبه در فصل پرباران و کم باران جهت ارزیابی میزان این فلزات در آب و رسوبات سطحی خور زنگی و تاثیر آنها بر تراکم کفزیان انجام شد. فاکتورهای دما، pH، شوری، دانه بندی و درصد کل مواد آلی، به دلیل تاثیرشان بر غلظت فلزات سنگین اندازه گیری و همبستگی بین آنها با میزان فلزات سنگین سنجیده شد. نمونه های کفزی پس از انتقال به آزمایشگاه جداسازی و شمارش می شدند. برای آنالیز فلزات سنگین، نمونه های آب و رسوب در دمای 4 درجه سانتی گراد به آزمایشگاه منتقل و براساس استانداردهای رایج و بوسیله دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شدند. حداقل و حداکثر میزان اندازه گیری شده فلزات برحسب ppm عبارتند از: کادمیوم در آب 07/0 تا 12/0، در رسوب 68/1 تا 88/2 و سرب در آب 19/0 تا 29/0، در رسوب 43/1 تا 31/7 بود. نتایج نشان دادند میزان سرب و کادمیوم موجود در رسوبات نواحی نزدیک به تخلیه پسآب نسبت به ایستگاه های دورتر از این نواحی بالاتر بود. با وجود آنکه فراوانی کفزیان در ایستگاه های نزدیک به محل تخلیه پسآب بسیار پائین بود ولی ارتباط معنی داری بین غلظت فلزات سنگین و تغییرات فراوانی کفزیان در ایستگاه های مختلف مشاهده نشد (05/0P>). نواحی نزدیک به تخلیه پسآب دارای حداکثر pH و حداقل شوری نسبت به نواحی دورتر از محل تخلیه پسآب بودند. نتایج آزمون همبستگی نیز بیانگر وجود ارتباط قوی معنی دار بین شوری و pH با غلظت فلزات در آب بودند (01/0>P). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - بررسی میزان سرب و کادمیوم در عسلهای بهاره و پاییزه شهرستان دلفان لرستان
رامین قاسمیان یادگاری امیر رضا کرمی بناری محمد حسین موثق غازانیدر میان آلایندههای محیطی، فلزات سنگین برای سلامتی انسان خیلی خطرناک میباشند. هدف مطالعه حاضر تعیین میزان سرب وکادمیوم در عسلهای پاییز 1396 و بهار 1397 در لرستان بود. 60 نمونه عسل از نواحی مرکزی، کاکاوند و خاوه شهرستان دلفان لرستان به صورت تصادفی جمعآوری و سپس توسط د چکیده کاملدر میان آلایندههای محیطی، فلزات سنگین برای سلامتی انسان خیلی خطرناک میباشند. هدف مطالعه حاضر تعیین میزان سرب وکادمیوم در عسلهای پاییز 1396 و بهار 1397 در لرستان بود. 60 نمونه عسل از نواحی مرکزی، کاکاوند و خاوه شهرستان دلفان لرستان به صورت تصادفی جمعآوری و سپس توسط دستگاه اسپکتوفتومتر جذب اتمی شعله آنالیز شدند. سرب وکادمیوم در تمامی نمونهها تشخیص داده شد. بیشترین سطح سرب و کادمیوم در نمونهها به ترتیب 2/32 و 32/0 میکروگرم بر کیلوگرم بود. میانگین غلظت سرب در عسلهای بهاره و پاییزه به ترتیب دربخش مرکزی 84/2 ± 57/21 و47/2 ± 83/28، کاکاوند3/1± 8/10 و 89/1± 66/13 و خاوه76/1 ± 72/7 و 55/1 ± 44 /16میکروگرم بر کیلوگرم بود. میزان سرب درعسلهای بهاره خاوه بطور معنی داری پایین تر از سایر نواحی بود ( 05/0 >p). میانگین غلظت کادمیوم در عسل بهاره و پاییزه در بخش مرکزی 02/0 ± 13/0 و03/0 ± 26/0 در کاکاوند014/0 ± 11/0 و02/0 ± 18/0 و در خاوه02/0 ± 04/0 و 01/0 ± 08/0 میکروگرم بر کیلوگرم بهترتیب بود. میزان کادمیوم درعسلهای بهاره خاوه بطور معنی داری پایینتر از سایر نواحی بود ( 05/0 >p). با توجه به کمتر بودن متوسط مقادیر سرب وکامیوم در نمونههای عسل پاییزه و بهاره در شهرستان دلفان نسبت به حد استانداردهای بینالمللی، میتوان نتیجهگیری نمود که مصرف این عسلها از لحاظ فلزات سنگین سرب وکادمیوم خطری درپی ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - بررسی تجمع سرب و کادمیوم در بافت گونههای تره (Allium ampeloprasum persicum) و نعناع (Mentha piperita) تیمارشده با لجن فاضلاب تصفیهخانه شهرک قدس تهران
سهیل سبحان اردکانی مهدی حبیبی آزیتا بهبهانینیااین پژوهش با هدف بررسی غلظت تجمع یافته عناصر سرب و کادمیوم در گونه های تره و نعناع تحت تیمار لجن دفعی تصفیهخانه شهرک قدس تهران انجام یافت. پس از آماده سازی خاک و لجن فاضلاب و تعیین برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی آن ها، تره و نعناع در گروههای شاهد و تیمار کشت گردیدند. سپس چکیده کاملاین پژوهش با هدف بررسی غلظت تجمع یافته عناصر سرب و کادمیوم در گونه های تره و نعناع تحت تیمار لجن دفعی تصفیهخانه شهرک قدس تهران انجام یافت. پس از آماده سازی خاک و لجن فاضلاب و تعیین برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی آن ها، تره و نعناع در گروههای شاهد و تیمار کشت گردیدند. سپس غلظت عناصر سرب و کادمیوم در اندام هوایی این گیاهان توسط دستگاه نشر اتمی اندازهگیری شد. بر اساس نتایج مطالعه، میانگین غلظت سرب در گروههای تره شاهد و تیمار و همچنین نعناع شاهد و تیمار بهترتیب برابر با08/0±26/0 و mg/kg 16/0±55/0 و همچنین 06/0±26/0 و mg/kg 79/0±41/2 بود. بهعلاوه، میانگین غلظت کادمیوم در تیمارهای تره و نعنا (شاهد و تیمار) به ترتیب برابر با 003/0±083/0 و 05/0±26/0 و نیز 002/0±057/0 و mg/kg02/0±14/0 برآورد گردید. مقایسه میانگین غلظت عناصر سرب و کادمیوم در تمام تیمارها با رهنمود آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا بیانگر وجود تفاوت معنی دار با حد مجاز بود (05/0>p). بدین صورت که میانگین غلظت تجمع یافته کادمیوم در تیمارهای تره و نعناع بیش تر از حد مجاز برآورد شد، اما در سایر موارد، کم تر از حد مجاز (به ترتیب 0/5 و mg/kg1/0 برای سرب و کادمیوم) بود. می توان نتیجه گرفت، استفاده از لجن فاضلاب تأثیری در جذب سرب توسط گیاهان مورد مطالعه نداشته است اما در مورد غلظت تجمع یافته کادمیوم در گونه های تره و نعناع مقادیر جذب بیش از حد مجاز تعیین شد. لذا ضروری است در خصوص کاهش مخاطرات بهداشتی کاربرد لجن فاضلاب به عنوان کود و به ویژه در طولانی مدت تمهیداتی اندیشیده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - بررسی اثر پروبیوتیکهای باسیلوس کواگولانس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر کاهش جذب کادمیوم در موش صحرایی
مجید مجلسی سید شهرام شکرفروش حمیدرضا قیصری سعید نظیفی سعید نظیفی جواد ساجدیانفردکادمیومفلزی سنگینی است که گسترش بالایی در محیط دارد و عوارض متعددی برای سلامتی انسان و حیوانات ایجاد میکند. مطالعات مختلفی نشانگر حذف فلزات سنگین توسط باکتریهاست. هدف از این مطالعه بررسی اثرات باکتری های باسیلوس کواگولانس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر کاهش تجمع کادمیوم چکیده کاملکادمیومفلزی سنگینی است که گسترش بالایی در محیط دارد و عوارض متعددی برای سلامتی انسان و حیوانات ایجاد میکند. مطالعات مختلفی نشانگر حذف فلزات سنگین توسط باکتریهاست. هدف از این مطالعه بررسی اثرات باکتری های باسیلوس کواگولانس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر کاهش تجمع کادمیوم در بافتهای کلیه و کبد موش صحرایی می باشد. در این بررسی 24 سر موش صحرایی نژاد ویستار بهطور تصادفی در 6 گروه شاهد و تیمار تقسیم شدند. گروه های مواجهه با کلریدکادمیوم (100 میکروگرم در میلیلیتر) و حیوانات تیمار شده با پروبیوتیک (CFU/ml 109) روزانه 1 میلیلیتر محلول کادمیوم و یا سوسپانسیون باکتری را بهمدت 24 روز از طریق میل مخصوص گاواژ دریافت کردند. در روز 24 موش ها پس از بیهوشی با اتر کشته شدند و میزان کادمیوم در مدفوع، کلیه و کبد آنها با روش اسپکترفوتومتری جذب اتمی گرافیت فورانس اندازهگیری شد. پروبیوتیک های باسیلوس کواگولانس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم بهترتیب سبب افزایش 8/29 و 3/19 درصدی دفع کادمیوم از طریق مدفوع و کاهش 9/10 و 5/21 درصدی تجمع این فلز سنگین در کلیه موش صحرایی شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که هر دو پروبیوتیک تجویز شده اثرات قابلملاحظهای در کاهش جذب گوارشی کادمیوم داشتند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - ارزیابی غلظت مس و کادمیوم در گوجهفرنگیهای گلخانهای تولیدی استان همدان در سال 91
مهرداد چراغی مژگان سهرابی کامران شایستهتجمع بیش از حد فلزات سنگین در خاکهای کشاورزی نهتنها منجر به آلودگی محیط زیست می شود بلکه منجر به افزایش جذب فلزات سنگین توسط گیاهان شده که در نتیجه آن کیفیت و ایمنی غذایی تحت تاثیر قرار میگیرد. کادمیوم و مس آلاینده های اصلی در خاک های گلخانه ای هستند که هم از طریق ت چکیده کاملتجمع بیش از حد فلزات سنگین در خاکهای کشاورزی نهتنها منجر به آلودگی محیط زیست می شود بلکه منجر به افزایش جذب فلزات سنگین توسط گیاهان شده که در نتیجه آن کیفیت و ایمنی غذایی تحت تاثیر قرار میگیرد. کادمیوم و مس آلاینده های اصلی در خاک های گلخانه ای هستند که هم از طریق تکنیک های کشاورزی و هم از طریق مواد شیمیایی به محصولات کشاورزی راه پیدا میکنند. این پژوهش با هدف تعیین میزان آلودگی محصول گوجه فرنگی گلخانه های استان همدان به فلزات سنگین مس و کادمیوم صورت گرفته است. در مجموع 72 نمونه از 18 گلخانه (4 نمونه از هر گلخانه) واقع در 6 شهر استان نمونهگیری شد. پس از انجام آمادهسازی نمونهها، غلظت عناصر مذکور با استفاده از دستگاه نشر اتمی اندازهگیری گردید. نتایج تحقیق نشان داد، غلظت کادمیوم و مس در نمونه های گوجه فرنگی به ترتیب در دامنه 25/5- 08/0 و 25/9-01/0 میلی گرم برگیلوگرم بود. تجزیه و تحلیل های آماری همبستگی معنیداری بین غلظت عناصر کادمیوم و مس در محصول گوجهفرنگی نشان داد. مقایسه نتایج بدست آمده با مقادیر مجاز نشاندهنده آلوده بودن بیش از حد مجاز برخی از محصول گوجه فرنگی در گلخانه های مورد مطالعه بود. طوریکه غلظت کادمیوم در تمامی نمونهها برای سلامتی مصرفکنندگان مخاطرهآمیز ارزیابی گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - مطالعه میزان سرب و کادمیوم و عوامل مرتبط با آن در شیرهای خام تولیدی در مناطق مختلف استان همدان
علیاصغر وحیدینیا ایرج صالحی هادی بیگینژاد جلال پورتقی زهرا نظری محمدرضا مرادیبا توجه به عوارض خطرناک وجود فلزات سنگین در رژیم غذایی انسان میزان سرب و کادمیوم موجود در شیر خام مناطق مختلف استان همدان در تابستان سال1390 ارزیابی شد. با در نظر گرفتن مطالعات اکولوژیکی تعداد 48 نمونه از شیرهای خام تولیدی مناطق مختلف استان همدان نمونهبرداری و میزان عن چکیده کاملبا توجه به عوارض خطرناک وجود فلزات سنگین در رژیم غذایی انسان میزان سرب و کادمیوم موجود در شیر خام مناطق مختلف استان همدان در تابستان سال1390 ارزیابی شد. با در نظر گرفتن مطالعات اکولوژیکی تعداد 48 نمونه از شیرهای خام تولیدی مناطق مختلف استان همدان نمونهبرداری و میزان عناصر مذکور با روش افزایش استاندارد و تزریق به دستگاه جذب سنجی اتمی اندازهگیری شد. طبق نتایج مطالعه، میانگین سرب و کادمیوم به ترتیب 84/4 وµg/kg21/3 تعیین گردید که از این نظر از حد مجاز تعیین شده توسط WHO وFAOکمتر بود. نتایج نشان داد غلظت عناصر مورد مطالعه در بین مناطق مختلف مورد بررسی اختلاف آماری معنیداری داشت (001/0>p). همچنین مقادیر سرب و کادمیوم نمونهها با تعداد خودرو، تعداد کارخانجات صنعتی و جمعیت ساکن در هر منطقه ارتباط آماری معنیداری نشان نداد. مقایسه غلظت عناصر سنگین با نقشه معادن کانی فلزی استان نشان داد نقاط با محتوای بالای آلایندهها در اطراف نقاط با تراکم بالای معادن قرار دارند. به نظر میرسد این عناصر از طریق آب و علوفه وارد بدن دامها در این مناطق شده است. بنابراین ضرورت انجام مطالعات تکمیلی توصیه میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - مطالعه میزان سرب و کادمیوم در پنیر فراپالایش و ماست تولید شده در کارخانههای شیر پگاه اصفهان و گلپایگان
الهه جابری امیر شاکریان ابراهیم رحیمیشیر ترکیب پیچیدهای از مواد معدنی و زیستی مهمی است که برای رشد و تکامل نوزاد پستانداران لازم و ضروری است و ممکن است توسط فلزات سنگین نظیر سرب و کادمیوم آلوده شود. در این بررسی میزان غلظت سرب و کادمیوم در 12 نمونه ماست و 12 نمونه پنیر فراپالایش (UF) تولید شده در کارخانه چکیده کاملشیر ترکیب پیچیدهای از مواد معدنی و زیستی مهمی است که برای رشد و تکامل نوزاد پستانداران لازم و ضروری است و ممکن است توسط فلزات سنگین نظیر سرب و کادمیوم آلوده شود. در این بررسی میزان غلظت سرب و کادمیوم در 12 نمونه ماست و 12 نمونه پنیر فراپالایش (UF) تولید شده در کارخانههای پگاه اصفهان و گلپایگان اندازهگیری شد. برای تعیین غلظت فلزات مزبور از روش طیفسنجی جذب اتمی با کوره و مطابق روش AOAC عمل گردید. بر اساس نتایج این بررسی، میانگین و انحراف معیار غلظت سرب در نمونههای ماست و پنیر پگاه اصفهان و گلپایگان به ترتیب 21/35 ± 96/54، 62/19± 65/61، 09/59 ± 38/105 و 44/63 ± 94/141 میکروگرم در کیلوگرم و میانگین غلظت کادمیوم در این نمونهها به ترتیب 23/1 ± 03/19، 08/8 ± 84/16، 29/ 19± 79/53 و 58/22 ± 67/37 میکروگرم در کیلوگرم تعیین گردید. نتایج نشان داد، میزان غلظت سرب و کادمیوم در بین نمونههای پنیرهای دو کارخانه اختلاف معنیداری داشتند (05/0p ≤). اما با این وجود میزان این فلزات در نمونههای مورد آزمایش در گستره حد مجاز استانداردهای بینالمللی (ppb 200) قرار داشتند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - بررسی مقایسهای میزان کادمیوم و جذب هفتگی آن در برنجهای وارداتی و ایرانی
مهرداد چراغیهدف اینمطالعهبررسیمقایسهای میزانکادمیوم و جذب هفتگی آن در نمونههای برنج وارداتیبابرنجکشتشدهدرشهرستانهایبروجردواصفهاندرسال 1390 بود. بهاین منظورتعداد 30 نوعبرنج وارداتی از کشور هندو 5 نوعبرنجایرانیعرضه شدهدربازارمصرفشهرهای تهران و همداننمونهگیریشدند. غلظت تجمع یا چکیده کاملهدف اینمطالعهبررسیمقایسهای میزانکادمیوم و جذب هفتگی آن در نمونههای برنج وارداتیبابرنجکشتشدهدرشهرستانهایبروجردواصفهاندرسال 1390 بود. بهاین منظورتعداد 30 نوعبرنج وارداتی از کشور هندو 5 نوعبرنجایرانیعرضه شدهدربازارمصرفشهرهای تهران و همداننمونهگیریشدند. غلظت تجمع یافتهکادمیوم در نمونه ها پس از فرآیند هضم اسیدی،با استفادهازدستگاهنشر اتمیقرائتگردید. بر اساس نتایج مطالعه، میانگینغلظتفلزکادمیومدر نمونههای برنج وارداتیµg/kg54/19±60/107وزنخشکو در نمونههای برنج کشت داخل µg/kg 55/12 ± 70/44 وزنخشکبود. مقایسه میانگین غلظتکادمیومدربرنجهای وارداتیوایرانی با استاندارد سازمانهای بهداشت جهانی و خواربار و کشاورزی ملل متحد، غلظت آلودگی را کمتر از حد مجاز مربوطه نشان داد. همچنینمتوسطجذبهفتگیفلزکادمیومازبرنجهایوارداتیوایرانیبهترتیب07/2 و 86/0 میکروگرم بر کیلوگرم وزنبدندرهفته و کمتر از حد مجاز WHO/FAOبرآورد شد. لذا طبق یافتههای این مطالعه، مصرف برنجهای وارداتی و داخلی مشکل بهداشتی برای مصرفکنندگان بههمراه نخواهند داشت، اما تجمع این عنصر در بافتهای حساس بدن میتواند به مرور زمان موجب بروز مشکلاتی برای سلامتی مصرفکنندگان گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - بررسی اثرات عصاره و پودر پوست انار بر الگوی لیپیدی سرم و ساختار بافتی کلیه بهدنبال مسمومیت تجربی با کادمیوم در بلدرچین ژاپنی
رحمت اله فتاحیان محمرضا علیجانی رسول رحیمی جونقانی شهاب بهادرانکادمیوم عنصر کمیابی است که مواجه طولانی با آن منجر به مسمومیت در انسان و حیوانات میگردد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات عصاره و پودر پوست انار بر الگوی لیپیدی سرم و ساختار بافتی کلیه بهدنبال مسمومیت با کادمیوم در بلدرچین ژاپنی بود. بدین منظور تعداد 510 قطعه جوجه بلد چکیده کاملکادمیوم عنصر کمیابی است که مواجه طولانی با آن منجر به مسمومیت در انسان و حیوانات میگردد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات عصاره و پودر پوست انار بر الگوی لیپیدی سرم و ساختار بافتی کلیه بهدنبال مسمومیت با کادمیوم در بلدرچین ژاپنی بود. بدین منظور تعداد 510 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی 7 روزه به 10 گروه مساوی تقسیم شدند. گروههای 1 و 2 بهترتیب بهعنوان کنترل منفی و کنترل مسمومیت با کادمیوم با دز ppm 20، گروههای 3 و 4 به ترتیب بهعنوان دریافت کننده عصاره 1/0 و 2/0 درصد پوست انار بههمراه ppm 20 کادمیوم، گروه های 5 و 6 به ترتیب بهعنوان دریافت کننده پودر 1 و 2 درصد پوست انار بههمراه ppm 20 کادمیوم، گروه 7 بهعنوان دریافت کننده عصاره 1/0 درصد پوست انار، گروه 8 بهعنوان دریافت کننده عصاره 2/0 درصد پوست انار و گروههای 9 و 10 به ترتیب بهعنوان دریافت کننده پودر 1 و 2 درصد پوست انار انتخاب شدند. در روز 42، همه پرندگان کشتار شده و از بافت کلیه آن ها مقاطع بافتی تهیه گردید و با استفاده از شبکه نقطهای تحت بررسی استریولوژی قرار گرفت. نتایج حاکی از عدم وجود اختلاف آماری معنیدار بین گروههای مختلف از لحاظ شمارش تعداد لولههای پیچیده دور و مساحت بافت بینابینی کلیه بود. اما اختلاف آماری معنیداری از لحاظ شمارش تعداد لولههای پیچیده نزدیک در واحد سطح بین گروههای 9 و 2 مشاهده گردید (05/0p < ). همچنین یافتههای پاتولوژی، آسیبهای بافتی را در گروههای دریافت کننده کادمیوم نشان داد. همچنین مشخص گردید که میزان کلسترول در گروه دریافت کننده عصاره 2/0 درصد پوست انار به علاوه کادمیوم و گروه دریافت کننده عصاره 1/0 درصد کاهش معنیداری نسبت به گروه کنترل کادمیوم داشت (05/0p < ). مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از عصاره و پودر پوست انار تاحدودی باعث کاهش آسیب کلیه و بهبود الگوی لیپیدی سرم در مسمومیت با کادمیوم در جوجه بلدرچین های ژاپنی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - اثر روغن فرار میخک (Syzygium aromaticum) و ویتامین C بر بازده رشد، مورفولوژی پرزهای روده و پاسخ ایمنی به واکسن زنده نیوکاسل بهدنبال مصرف کادمیوم در آب آشامیدنی بلدرچین ژاپنی
شهاب بهادران میلاد بابااحمدی میلانی حسین حسن پور عزیزالله فلاح مهرجردیآلودگی محیط زیست و مواجهه شغلی با فلزات سمی مانند جیوه، کادمیوم و سرب موجب ایجاد بیماری های مزمن و بدخیمبا عوارض قابل ملاحظه ای در اکثر بافت های بدن می شود. افزایش تولید رادیکال های آزاد و کاهش توان آنتیاکسیدانی به عنوان اصلی ترین عامل بروز ضایعات ناشی از مسمومیت با کا چکیده کاملآلودگی محیط زیست و مواجهه شغلی با فلزات سمی مانند جیوه، کادمیوم و سرب موجب ایجاد بیماری های مزمن و بدخیمبا عوارض قابل ملاحظه ای در اکثر بافت های بدن می شود. افزایش تولید رادیکال های آزاد و کاهش توان آنتیاکسیدانی به عنوان اصلی ترین عامل بروز ضایعات ناشی از مسمومیت با کادمیوم مطرح است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر روغن فرار میخک و ویتامین C بر بازده رشد، مورفولوژی پرزهای روده و پاسخ ایمنی به واکسن زنده نیوکاسل در بلدرچین های مواجهه داده شده با کادمیوم بود. تعداد 240 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی یکروزه به 8 گروه 30 قطعهای با 3 تکرار 10 قطعه ای تقسیمبندی گردید. گروه های 1 و 8 جیره پایه، گروه های 2 و 7 جیره پایه به علاوه ppm 500 ویتامین C در جیره، گروههای 3 و 5 جیره پایه به علاوه 150 میلیگرم روغن فرار میخک به ازای هر کیلوگرم جیره، گروه های4 و 6 جیره پایه به علاوه450 میلیگرم روغن فرار میخک به ازای هر کیلوگرم جیره دریافت کردند. به آب آشامیدنی گروه های 1، 2، 3 و 4 در کل دوره آزمایش (35-7 روزگی) ppm 40 کلریدکادمیوم اضافه شد. در سن 21 روزگی از هر گروه، تعداد 9 نمونه خون گرفته شده و در سن 35 روزگی هم، از سه قسمت روده (دئودنوم، ژژونوم و ایلئوم) تعداد 9 قطعه جوجه از هر گروه، نمونه گیری شد. نتایج نشان داد که جوجه های گروه های 6 و 7 وزن بدنی، اندازه پرز و سطح جذب بیشتری نسبت به گروه کنترل داشتند (05/0p <). همچنین جوجه های گروه های 2، 4 و 8 نسبت به گروه 1، دارای اندازه و سطح جذب پرز بیشتری در قسمتهای مختلف روده بودند (05/0p <). بهطور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که افزودن ویتامین C و روغن فرار میخک به جیره غذایی بلدرچین ژاپنی، بر شاخصهای رشد و سطح جذب پرزهای روده تاثیر مثبت داشته و سبب کاهش اثرات منفی کادمیوم بر وزن بدن و سطح جذب پرزهای روده در پرندگان مذکور می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - اثر آستاگزانتین بر آسیب القاءشده توسط کلرید کادمیوم در بیضهء موشصحرایی نر بالغ نژاد ویستار
مهوش حافظامینی اکرم عیدی سید پژمان مرتضوی فتاح ستوده نژاد نعمت الهینقش حفاظتی آستاگزانتین بر سلامتی انسان، از جمله پیشگیری از بیماریهای قلبی- عروقی و جلوگیری از روند پیرشدن سلولها، اشاره به خاصیت آنتیاکسیدانی بسیار قوی این ماده دارد. کادمیوم یکی از آلایندههای موجود در اکوسیستم ها است. این فلز سنگین به عنوان یک توکسین بر سیستم تولید چکیده کاملنقش حفاظتی آستاگزانتین بر سلامتی انسان، از جمله پیشگیری از بیماریهای قلبی- عروقی و جلوگیری از روند پیرشدن سلولها، اشاره به خاصیت آنتیاکسیدانی بسیار قوی این ماده دارد. کادمیوم یکی از آلایندههای موجود در اکوسیستم ها است. این فلز سنگین به عنوان یک توکسین بر سیستم تولیدمثل اثر گذاشته و سبب تخریب روند اسپرماتوژنز در بافت بیضه می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر آستاگزانتین بر آسیب بیضه ای القاءشده توسط کلرید کادمیوم در موش صحرایی بود. بدین منظور، تعداد ۴۵ سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی به ۹ گروه تقسیم شدند. گروه کنترل سالم هیچ گونه تیماری دریافت نکرد. گروه شاهد، سرم فیزیولوژی، گروه کنترل نابارور، کلرید کادمیوم (به میزان 1 میلی گرم بر کیلوگرم وزن) به صورت تزریق درون صفاقی، 3 گروه آستاگزانتین را با دوزهای 5، ۱۰ و ۲۰ میلی گرم بر کیلوگرم وزن و 3 گروه هم همزمان کلرید کادمیوم و آستاگزانتین را با دوزهای 5، ۱۰ و ۲۰ میلی گرم بر کیلوگرم به صورت گاواژ دریافت کردند. از هموژنات بافت بیضه جهت سنجش پارامترهای استرس اکسیداتیو، به عنوان نمونههای آزمون استفاده شد. پارامترهای مورد نظر به روش فتومتریک با دستگاه الایزا ریدر و میکروپلیت ریدر بررسی شد. آستاگزانتین با مقادیر 10 و 20 میلیگرم بر کیلوگرم وزن، موجب افزایش آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز و همچنین کاهش میزان مالوندیآلدئید شد (001/0p). بنابراین، آستاگزانتین احتمالاً به عنوان یک آنتی اکسیدان در محافظت از بیضه موش صحرایی در برابر استرس اکسیداتیو ناشی از کلرید کادمیوم عمل می کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - بررسی مقادیر کادمیوم در شیر و ارتباط آن با میزان تولید شیر در گاوداریهای منطقه تبریز
امیر پرویز رضائی صابرکادمیوم از جمله فلزاتی میباشد که به طور وسیع در محیط پراکنده است. منبع اصلی این فلز ترکیبات صنعتی و کودهای فسفاته میباشد. این فلز توسط گیاهان جذب شده و در بافت هایی مانند کبد و کلیه تجمع یافته و باعث بروز کم خونی، افزایش فشار خون، تخریب بافت بیضه و عوارض استخوانی میش چکیده کاملکادمیوم از جمله فلزاتی میباشد که به طور وسیع در محیط پراکنده است. منبع اصلی این فلز ترکیبات صنعتی و کودهای فسفاته میباشد. این فلز توسط گیاهان جذب شده و در بافت هایی مانند کبد و کلیه تجمع یافته و باعث بروز کم خونی، افزایش فشار خون، تخریب بافت بیضه و عوارض استخوانی میشود. با توجه به عوارض متعدد وجود کادمیوم، لازم است در مناطق مختلف مطالعهای در ارتباط با میزان آلودگی شیر تولیدی گاوها به این فلز صورت گیرد تا در صورتی که میزان آن از حد مجاز بالاتر باشد، تدابیر لازم نسبت به کاهش آلودگی شیر به این فلز، اتخاذ گردد. برای انجام این مطالعه، به اخذ نمونه شیر از منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب گاوداریهای صنعتی و سنتی شهرستان تبریز به تعداد مجموعاً 400 نمونه پس از بررسی میزان تولید شیر، اقدام گردید. سپس نمونهها در 21- درجه سلسیوس منجمد گشته و در پایان نمونهبرداری به اندازهگیری مقادیر کادمیوم در نمونه شیر به روش اسپکتروفوتومتری جذب اتمی شعله، اقدام گردید. مقادیر میانگین کادمیوم به ترتیب در منطقه غرب ppm 0005/0±006/0، در منطقه جنوب ppm 0005/0±004/0، در منطقه شمال ppm0004/0± 0059/0 و در منطقه شرق تبریز ppm 0002/0± 0037/0 تعیین گردید. مقایسه آماری میانگین مقادیر کادمیوم شیر در مناطق چهارگانه بررسی شده، نشاندهندة وجود اختلاف معنیداری بود (05/0p<). همچنین در این مطالعه ارتباط آماری معنیداری مابین میانگین مقادیر کادمیوم و میزان تولید روزانه شیر مشاهده نگردید. با توجه به اینکه میزان مجاز کادمیوم در شیر خام طبق کدکس 2000 (کمیته بررسی افزودنیهای مواد غذائی در ژنو) ppm01/0 میباشد، لذا نتیجه گیری می گردد که مقادیر کادمیوم شیر در چهار منطقه مورد بررسی پایینتر از حد مجاز میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - اثر هیدروپرایمینگ، اسموپرایمینگ و هورمونپرایمینگ بر جوانهزنی و فیزیولوژی بذر لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris) تحت تنش کادمیوم
خدیجه صورآذر محمد صدقی رئوف سیدشریفیبه منظور بررسی اثر انواع روش های پرایمینگ بر صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاهچه لوبیا قرمز تحت تنش کلریدکادمیوم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل سه سطح چکیده کاملبه منظور بررسی اثر انواع روش های پرایمینگ بر صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاهچه لوبیا قرمز تحت تنش کلریدکادمیوم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل سه سطح کلریدکادمیوم (صفر (شاهد)، 100 و 200 میلی گرم در لیتر) و چهار سطح پرایمینگ (شاهد (عدم پرایمینگ)، آب مقطر، مانیتول و اسیدسالیسیلیک هر کدام با غلظت 100 میلی گرم در لیتر) به مدت 12 ساعت بودند. نتایج آزمایش نشان داد که پرایمینگ با اسیدسالیسیلیک موجب افزایش درصد و سرعت جوانه زنی به میزان 3 تا 61 درصد تحت تنش 100 میلی گرم در لیتر کلریدکادمیوم در مقایسه با تیمار شاهد شد. همچنین اثر متقابل اسیدسالیسیلیک و کلریدکادمیوم 100 سبب افزایش بنیه طولی و وزنی بذر لوبیا قرمز به میزان 42 تا 160 درصد، وزن خشک ساقه چه و ریشه چه به میزان 30 تا 400 درصد در مقایسه با تیمار شاهد شد.بنابراین پرایمینگ با اسیدسالیسیلیک بهترین روش برای افزایش و بهبود رشد لوبیا قرمز در شرایط عدم تنش و تنش کلریدکادمیوم می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - تاثیر فلزات سنگین بر شاخصهای جوانهزنی و قدرت بذر ذرت تحت شرایط آزمایشگاهی
قاسم پرمون علی عبادی معصومه قهرمانی سید امیر موسویبهمنظور مطالعه تأثیر فلزات سنگین بر جوانهزنی ذرت آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل فلزات سنگین نیترات بیسموت (Bismuth)، نیترات کادمیوم (Cadmium) و نیترات سرب (PbNO3) در غلظتهای 50، 200، 350، 500 و 1000 میلیگرم بر لیتر بود. چکیده کاملبهمنظور مطالعه تأثیر فلزات سنگین بر جوانهزنی ذرت آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل فلزات سنگین نیترات بیسموت (Bismuth)، نیترات کادمیوم (Cadmium) و نیترات سرب (PbNO3) در غلظتهای 50، 200، 350، 500 و 1000 میلیگرم بر لیتر بود. نتایج نشان داد، فلزات سنگین در سطح 1 درصد بر جوانهزنی و قدرت بذر ذرت تأثیر معنیداری داشت. سطوح پایین فلزات موجب افزایش درصد جوانهزنی (از 93% به 98% در نیترات سرب و از 93% به 97% در نیترات بیسموت و از 94% به 96% در کادمیوم) و قدرت بذر (از 1200 به 1606 در نیترات بیسموت و از 1568 به 1592 در نیترات سرب) شده ولی سطوح بالا سبب کاهش مقدار آنها شد. در بین شاخصهای سرعت جوانهزنی تنها ضریب سرعت جوانهزنی (CVG) در سطح 5 درصد و سرعت جوانهزنی روزانه (DGS) در سطح 1 درصد و در بین شاخصهای زمان جوانهزنی متوسط زمان جوانهزنی (MTG)، در سطح 5 درصد و متوسط زمان جوانهزنی روزانه (MDG) و متوسط زمان لازم برای رسیدن به 90 درصد جوانهزنی در سطح 1 درصد تحت تأثیر فلزات سنگین قرار گرفت. با افزایش غلظت فلزات سنگین CVG، R50، MDG کاهش و DGS، MTG و D90 افزایش یافتند. یکنواختی جوانهزنی (CU) تنها صفتی است که در بین شاخصهای کیفیت جوانهزنی تحت تأثیر فلزات سنگین قرار گرفت و با افزایش غلظت فلزات عدد یکنواختی افزایش یافته که این نشاندهنده کاهش یکنواختی است. معادلات رگرسیونی نیز نشان داد تغییرات DGS، MTG، D90 و CU با درصد جوانهزنی و قدرت بذر معنیدار بود؛ و تغییرات DGS و MDG بیشترین سهم را در پیشبینی قدرت و درصد جوانهزنی به خود اختصاص داد که نشاندهنده نقش بهتر این صفات در تعیین و ارزیابی قدرت بذر ذرت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - تاثیر سطوح مختلف فلزهای سنگین بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه لولیوم پرنه (Lolium perenne L.)
حسن بیات حسین حمامی محمد امینیفردبهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف فلزهای سنگین بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچههای لولیوم پرنه (Lolium perenne L.)، آزمایشی بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1394 به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل فلزهای سنگین سرب، نیکل، کادمیوم و کبالت در غلظتهای صفر (شاهد)، چکیده کاملبهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف فلزهای سنگین بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچههای لولیوم پرنه (Lolium perenne L.)، آزمایشی بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1394 به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل فلزهای سنگین سرب، نیکل، کادمیوم و کبالت در غلظتهای صفر (شاهد)، 50، 100، 200، 400 و 800 میلیگرم در لیتر بود. نتایج نشان داد که تأثیر فلزهای سنگین بر شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچه لولیوم پرنه در سطح احتمال 1 درصد معنیدار بود. درصد جوانهزنی با افزایش غلظت کادمیوم به 400 میلیگرم در لیتر به صفر تقلیل یافت و در کبالت با افزایش غلظت به 800 میلیگرم در لیتر، درصد جوانهزنی از 66/98 درصد در بذور شاهد به 66/30 درصد کاهش یافت. در غلظت 800 میلیگرم در لیتر، سرعت جوانهزنی برای فلزهای سرب، نیکل، کادمیوم و کبالت به ترتیب 80/10، 61/11، صفر و 36/1 بذر در روز بود. صفات طول ریشهچه و ساقهچه، نسبت ریشهچه به ساقهچه، وزن خشک ریشهچه، ساقهچه و کل با افزایش غلظت فلزهای سنگین بطور نزولی کاهش یافتند. طول ریشهچه در غلظت 800 میلیگرم در لیتر فلزهای سرب، نیکل، کادمیوم و کبالت بهترتیب 70، 74، 100 و 99 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که اثرات مخرب فلزهای کادمیوم و کبالت بر شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچههای لولیوم در مقایسه با نیکل و سرب بیشتر بود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - بررسی نقش گونه های زبان گنجشک و سرو نقره ای در زیست پالایی فلز سنگین کادمیوم (مطالعه موردی شهر اصفهان)
سعید کاردار سیدرضا فاطمی طلب کیوان صائب امین خادمیفعالیت های صنعتی باعث ورود مقادیر فراوانی از عناصر سنگین به اتمسفر می شود و استفاده از گونه های گیاهی می تواند در ارزیابی و کاهش آلودگی هوا با این فلزات موثر باشد. این تحقیق با هدف بررسی میزان جذب کادمیوم در اجزای درختان زبان گنجشک (Fraxinus excelsior) و سرو نقره ای (Cu چکیده کاملفعالیت های صنعتی باعث ورود مقادیر فراوانی از عناصر سنگین به اتمسفر می شود و استفاده از گونه های گیاهی می تواند در ارزیابی و کاهش آلودگی هوا با این فلزات موثر باشد. این تحقیق با هدف بررسی میزان جذب کادمیوم در اجزای درختان زبان گنجشک (Fraxinus excelsior) و سرو نقره ای (Cupressus arizonica) در شهر اصفهان صورت پذیرفت. برای این منظور در رویشگاه های آلوده و شاهد در پایان فصل بهار و تابستان، نمونه هایی از برگ ها و ریشه های سطحی درختان به صورت خطی و تصادفی در سه تکرار تهیه گردید و میزان غلظت کادمیوم موجود در هر یک از آنها با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که میزان جذب کادمیوم در اندام های هوایی گونه سرو نقره ای بیشتر از زبان گنجشک اتفاق می افتد و در گونه های مورد مطالعه جذب کادمیوم در برگ بیشتر از ریشه می باشد. همچنین جذب کادمیوم در اندام های مختلف گونه ها، در رویشگاه آلوده بیشتر از سایر رویشگاه ها بوده و بالاترین میزان جذب کادمیوم در شهریور ماه و کمترین مقدار آن در خرداد ماه مشاهده گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - بررسی میزان تجمع کادمیوم و سرب درگیاه دارویی همیشه بهار (Calendula officin alis)
مهراب یادگاری سمیرا اسکندری رامین ایرانی پورفلزات سنگین از جمله مهمترین آلایندههای زیست محیطی هستند که در تمام جوامع صنعتی یافت میشوند. برای اصلاح خاکهای آلوده به فلزات سنگین، روشی به نام گیاهپالایی وجود دارد. به منظور بررسی پتانسیل پالایش گیاه همیشه بهار به فلزات سنگین سرب و کادمیوم و اثر آنها بر رشد، عملکر چکیده کاملفلزات سنگین از جمله مهمترین آلایندههای زیست محیطی هستند که در تمام جوامع صنعتی یافت میشوند. برای اصلاح خاکهای آلوده به فلزات سنگین، روشی به نام گیاهپالایی وجود دارد. به منظور بررسی پتانسیل پالایش گیاه همیشه بهار به فلزات سنگین سرب و کادمیوم و اثر آنها بر رشد، عملکرد و سایر صفات زراعی این گیاه، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به صورت گلدانی در مرکز تحقیقات سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری شهرکرد در سال 1395 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل کادمیوم در چهار سطح (0، 5، 25 و 50 میلیگرم در کیلوگرم خاک خشک) و سرب در چهار سطح (0، 40، 100 و 250 میلیگرم در کیلوگرم خاک خشک) بود. نتایج نشان داد که سطوح مختلف سرب وکادمیوم، تأثیر معنادار برخصوصیات مورفوفیزیولوژیکی گیاه همیشه بهار داشت. وزن خشک بخش هوایی و ریشه و تجمع کادمیوم و سرب در گیاه و خاک تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت. با افزایش غلظت فلزات، مقدار وزن خشک ریشه و بخش هوایی به طور معنادار نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. با افزایش غلظت کادمیوم، میزان انباشت کادمیوم در گیاه و میزان کادمیوم قابل جذب خاک افزایش یافت و کادمیوم ضمن حرکت به بخشهای هوایی همراه با سرب بیشتری به بخشهای هوایی منتقل شد. مشخص شد که ﮔﯿﺎه ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺎر ﮔﯿﺎﻫﯽ ﺑﯿﺶاﻧﺒﺎﺷتگر اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺎدر ﺑﻪ اﻧﺒﺎﺷﺖ ﻓﻠﺰات ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺳﺮب و ﮐﺎدﻣﯿﻢ در بخشهای مختلف گیاه به خصوص بخش هوایی است. آستانه تحمل گیاه تا تیمار تحت آلودگی ترکیبی کادمیوم پنج (میلیگرم در کیلوگرم) و سرب 250 (میلیگرم درکیلوگرم) بود و پس از آن در اکثر صفات مورد بررسی روند نزولی دیده شد. به نظر میرسد اثرات منفی این فلزات به خصوص کادمیوم، غالباً به دلیل اثر بر فتوسنتز گیاهی، میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - بررسی اثر کادمیوم بر شاخص های رشد، پیگمان های فتوسنتزی و برخی پارامترهای بیوشیمیایی گیاه گلرنگ (.Carthamus tinctorius L)
هما محمودزاده مهرنوش امیرگیلکیکادمیوم یکی از سمی ترین عناصر برای موجودات زنده میباشد و فاقد نقش مثبت زیستی است. به منظور بررسی تاثیر فلز سنگین کادمیوم بر فاکتورهای رشد گیاه گلرنگ (Carthamus tinctorius) آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در محیط باز انجام شد. سطوح مختلف سولفات کادمیوم مور چکیده کاملکادمیوم یکی از سمی ترین عناصر برای موجودات زنده میباشد و فاقد نقش مثبت زیستی است. به منظور بررسی تاثیر فلز سنگین کادمیوم بر فاکتورهای رشد گیاه گلرنگ (Carthamus tinctorius) آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در محیط باز انجام شد. سطوح مختلف سولفات کادمیوم مورد استفاده در این آزمایش، 150، 300، 450، 600، 750، 900 و 1000 میکرومولار بودند که بصورت محلول به خاک گلدانها اضافه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، وزن خشک ریشه و ساقه در پاسخ به سطوح مختلف کادمیوم کاهش معنیداری نشان داد. در حالی که طول اندام هوایی و سرعت رشد نسبی گیاهان گلرنگ تحت تیمار کادمیوم اختلاف معنیداری نداشت. میزان کلروفیل a، b و کلروفیل کل در غلظتهای بالا کادمیوم کاهش معنی دار نسبت به شاهد داشت. در حالی که میزان ترکیبات کاروتنوئیدی و محتوی نسبی آب برگ گلرنگ با افزایش غلظت کادمیوم نسبت به شاهد تفاوت معنیداری نشان نداد. میزان قندهای محلول در ریشه و ساقه گیاهان گلرنگ مورد تیمار کادمیوم افزایش یافت، اما میزان قندهای نامحلول در اندامهای ذکر شده روند نزولی داشت. همچنین با افزایش غلظت کادمیوم، میزان کادمیوم بخش هوایی افزایش یافت. در بعضی از سطوح کادمیوم (1000 و 900، 750، 300 میکرومولار) فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز نسبت به شاهد تفاوت معنیداری نشان داد. همچنین فعالیت آنزیم پلی فنول اکسیداز افزایش یافت که در کلیه سطوح نسبت به شاهد معنیدار بود و تنها در سطح150 تفاوت معنیداری در مقایسه با شاهد نداشت. نتایج این پژوهش نشان داد گلرنگ قادر به جذب کادمیوم در بافتهای خود میباشد و میتوان از آن جهت گیاه پالایی فلز سنگین کادمیوم استفاده کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
86 - بررسی الگوی پروتئینی، سنجش آنزیمهای آنتیاکسیدان و میزان انباشتگی کادمیوم در گیاه آفتابگردان (Helianthus annuus L.) تحت تیمار کادمیوم و اسید سالیسیلیک
سکینه مرادخانیبهمنظور بررسی اثر برهم کنش کادمیوم بهعنوان یک فلز سنگین و اسید سالیسیلیک بهعنوان یک ماده آنتیاکسیدان و ضد تنش در گیاه آفتابگردان، بذرها پس از ضدعفونی با محلول هیپوکلریت سدیم یک درصد و شستشو با آب مقطر در گلدانهای حاوی خاک ماسه در اتاق کشت، با دمای 34 درجه سانتیگرا چکیده کاملبهمنظور بررسی اثر برهم کنش کادمیوم بهعنوان یک فلز سنگین و اسید سالیسیلیک بهعنوان یک ماده آنتیاکسیدان و ضد تنش در گیاه آفتابگردان، بذرها پس از ضدعفونی با محلول هیپوکلریت سدیم یک درصد و شستشو با آب مقطر در گلدانهای حاوی خاک ماسه در اتاق کشت، با دمای 34 درجه سانتیگراد در روز و 25 درجه سانتیگراد در شب و فتوپریود 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی قرار گرفتند. این پژوهش بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط گلخانه ای انجام شد. گیاهان در مرحله دو برگی هر هفته در معرض تیمار کادمیوم (غلظتهای 0، 50 ، 100، 150 و 200 میکرومولار) قرارگرفتند. یک هفته پس از پایان تیمار کادمیوم برگ گیاهان با اسید سالیسیلیک (غلظتهای 0، 250، 500 میکرومولار) اسپری شدند. بعد از برداشت، غلظت کادمیوم در ریشه و اندام هوایی اندازه گیری شد. سپس سنجش آنزیمهای آنتی اکسیدان انجام گرفت. پروتئین کل نمونههای برگی استخراج و بررسی الگوی تغییرات پروتئینی با استفاده از سیستم الکتروفورز به روش SDS-PAGE انجام شد. غلظت کادمیوم در ریشه و اندام هوایی با افزایش کادمیوم و اسید سالیسیلیک، افزایش یافت. فعالیت کاتالاز با افزایش غلظت کادمیوم، کاهش و با افزایش اسید سالیسیلیک کاهش بسیار جزئی یافت. فعالیت آنزیمهای سوپر اکسید دیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز با افزایش کادمیوم، افزایش یافت و و با افزایش اسید سالیسیلیک کاهش یافت. الکتروفورز پروتئینهای برگ تحت تیمارهای کادمیوم و اسید سالیسیلیک نشان دهنده اختلافاتی در شدت نقاط پروتئینی برگ نسبت به گیاهان شاهد بود. به طوری که بیان برخی از پروتئینها افزایش یا کاهش یافت. بنابراین تیمار کادمیوم و اسید سالیسیلیک میزان غلظت کادمیوم، فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان و الگوی پروتئینهای برگ آفتابگردان را تغییر داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
87 - بررسی توان گیاه پالایی Eucalyptus camaldulensis Dehnh. به عناصر سرب، کادمیم، مس و روی
آناهیتا شریعت محمد حسن عصاره عباس قمری زارععناصر سنگین از جمله کادمیم، سرب، مس و روی که در نتیجه فعالیتهای عمده شهری و صنعتی و کشاورزی تولید میشوند باعث آلودگی وسیعی از آبها و خاکهای جهان شدهاند. با توجه به اینکه روشهای سنتی برداشت عناصر سنگین از خاک و آب بسیار پرهزینه و دشوار و اغلب ناموفق است، لزوم استفاده چکیده کاملعناصر سنگین از جمله کادمیم، سرب، مس و روی که در نتیجه فعالیتهای عمده شهری و صنعتی و کشاورزی تولید میشوند باعث آلودگی وسیعی از آبها و خاکهای جهان شدهاند. با توجه به اینکه روشهای سنتی برداشت عناصر سنگین از خاک و آب بسیار پرهزینه و دشوار و اغلب ناموفق است، لزوم استفاده از گیاهان کاهش دهنده آلودگی خاک و آب ضروری است. از طرفی با توجه به نیاز روزافزون جنگلکاری در ایران، لازم است که تحقیقی جامع بر روی گونههای اکالیپتوس و نقش این گیاهان در جذب عناصر سنگین انجام شود. به این منظور مطالعهای در مناطق آلوده اکالیپتوسکاری شده جنوب تهران و استان خوزستان انجام گرفت و غلظتهای مس، روی، سرب و کادمیم در برگها و خاک پای درختان اکالیپتوس توسط دستگاه پلاسمای جفت شده القایی تعیین گردید. نتایج بدست آمده بر اساس تجزیه مرکب دادهها در چند منطقه انجام گرفت و نشان داده شد که مقدار عناصر روی، سرب و کادمیوم در مناطق مختلف اختلاف معنیداری با یکدیگر دارند. همچنین بین نمونههای خاک و گیاه و اثر متقابل نوع نمونه و مناطق در مورد عناصر روی و سرب اختلاف معنیداری در سطح (01/0P<) وجود داشت. حداکثر مقادیر مس، روی ، کادمیم و سرب در خاک به ترتیب 6/2±173، 7/2±123، 025/0±46/1 و 6/2±151 و در گیاه 76/0±33، 3/6±327، 05/0±9/2 و 1/4±220 میلیگرم بر کیلوگرم ماده خشک بود که بیانگر این است که اکالیپتوس توان انباشته سازی عناصر سرب و روی را دارد از طرف دیگر با توجه به اینکه عناصر سرب و روی به مقدار زیادی در اثر ترافیک و فعالیتهای صنعتی بوجود میآیند، در نتیجه میتوان از این گیاه جهت کاهش آلودگیهای محیط زیست استفاده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
88 - مطالعه میزان توان انباشتهسازی کادمیوم در گیاه Brassica oleracea L.
مژگان فرزامی سپهر شیرین حداد کاوهگیاه B.oleracea متعلق به خانوادة Brassicaceae است. اعضای این خانواده گیاهانی با توان تجمع عناصر سنگین در مباحث مربوط به Phytoremediation در جوامع صنعتی و آلوده جهان مطرحاند. این گیاه در محیط کشت مایع (هیدروپونیک) در معرض مقادیر گوناگون از نمک کادمیوم کشت وتوان تجمع کاد چکیده کاملگیاه B.oleracea متعلق به خانوادة Brassicaceae است. اعضای این خانواده گیاهانی با توان تجمع عناصر سنگین در مباحث مربوط به Phytoremediation در جوامع صنعتی و آلوده جهان مطرحاند. این گیاه در محیط کشت مایع (هیدروپونیک) در معرض مقادیر گوناگون از نمک کادمیوم کشت وتوان تجمع کادمیوم و برخی از نشان ویژگیهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی این گیاه مورد بحث و آزمایش واقع گردید. مطالعات انجام شده نشان داد که با افزایش محتوی کادمیوم محیط کشت وزان تر و خشک اندام هوایی و ریشة گیاهان افزایش یافت. میزان کلروفیلهای a و b میزان قندهای محلول و نامحلول، پروتئینهای کل از جمله صفات مشخصه فیزیولوژیک بودند که به طور همزمان با افزایش کادمیوم افزایش یافتند. عناصر منیزیم، کلسیم، سدیم و پتاسیم با افزایش کاتیون دو ظرفیتی کادمیوم در محیط در دو بخش هوایی و زیرزمینی گیاهان کاهش یافتند در حالیکه میزان کادمیوم اندام هوایی و ریشه با افزایش میزان کادمیوم محیط افزایش یافت. میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان مانند پر اکسیدازها و کاتالازها در دو بخش هوایی و زیرزمینی گیاه افزایش معنیداری را نشان داد و همگام با آنزیمهای آنتی اکسیدان، آنزیم انورتاز نیز با افزایش محتوی کادمیوم محیط در کل گیاه افزایش معنیداری را نشان داد. مطالعات انجام شده دوام و بقاء این گیاه را در محیطهای حاوی کادمیوم به خوبی نشان داده و به قوت میتوان این گیاه را به عنوان یک گیاه جمع کننده عناصر سنگین به جامعه صنعتی ایران معرفی نمود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
89 - بررسی پتانسیل گیاه قاصدک Boiss.) (Taraxacum syriacum در انباشته سازی عنصر سنگین کادمیوم
مریم مرتاضی مژگان فرزامی سپهر فهیمه سلیم پوربه منظور بررسی توان انباشته سازی کادمیوم در گیاه قاصدک آزمایشی گلخانهای بر روی گیاه Taraxacum syriacumدر قالب طرح آماری بلوک کامل تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار در گلخانه خصوصی و به صورت کشت هیدروپونیک در بهار 1390 اجرا گردید. 20 روز پس از جوانه زنی گیاهان با غلظتهای مخت چکیده کاملبه منظور بررسی توان انباشته سازی کادمیوم در گیاه قاصدک آزمایشی گلخانهای بر روی گیاه Taraxacum syriacumدر قالب طرح آماری بلوک کامل تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار در گلخانه خصوصی و به صورت کشت هیدروپونیک در بهار 1390 اجرا گردید. 20 روز پس از جوانه زنی گیاهان با غلظتهای مختلف کادمیوم (0 , 50 , 100 و 150 میلی گرم بر لیتر) در یک دوره 15 روز تیمار شدند. نتایج نشان داد که وجود غلظتهای بالای کادمیوم در محلول غذایی سبب تاثیر معنیدار بر برخی شاخصهای رشد میگردد. بطوری که شاخصهای نرخ رشد نسبی، رشد نسبی سطح برگ و نرخ واحد برگی و وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه تا حدودی کاهش و محتوی آب در واحد سطح برگی و سطح برگی ویژه افزایش یافت، اما میزان سطح برگی کاهش معنیداری نیافت. تغییر میزان کادمیوم در محیط تغییر چشمگیری را در میزان فراکسیون توده برگی ایجاد ننمود. میزان آهن، مس و منگنز تحت تیمار کادمیوم کاهش یافت. محتوی مس و منگنز اندام هوایی در غلظت100 میلیگرم بر لیتر کادمیوم افزایش معنیداری یافت. همچنین میزان کادمیوم ریشه و اندام هوایی با افزایش کادمیوم محیط کشت افزایش معنیداری نشان داد. افزایش کادمیوم افزایش میزان پروتئین کل را در ریشه به دنبال داشت. همچنین با الکتروفورز پروتئین کل باندهای پروتئینی متفاوتی در تیمار150 و100 میلی گرم بر لیتر کادمیوم نسبت به تیمار شاهد ظاهر گردید. مطالعات انجام شده، دوام و بقا این گیاه را در محیط حاوی کادمیوم نشان داد و از این رو میتوان این گیاه را به عنوان یک گیاه با توان انباشتگی کادمیوم معرفی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
90 - اثر یک دوره برنامه تمرینی شنا بر سطح عامل تغییر دهنده رشد بتا ریه موش های باردار در معرض مسمومیت با کادمیوم
طاهره بیانی شادمهر میردار هریجانی اکرم اصفهانی نیامقدمه و هدف: فاکتور عامل تغییر دهنده رشد بتا (TGF-β) در کنترل تکثیر، تمایز سلولی و سایر عملکردهای سلولی ریه نقش دارد و دارای اثرضد التهابی در بافت های مختلف از جمله بافت ریوی می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر یک دوره برنامه تمرینی شنا بر سطوح TGF-β ریه موش ها چکیده کاملمقدمه و هدف: فاکتور عامل تغییر دهنده رشد بتا (TGF-β) در کنترل تکثیر، تمایز سلولی و سایر عملکردهای سلولی ریه نقش دارد و دارای اثرضد التهابی در بافت های مختلف از جمله بافت ریوی می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر یک دوره برنامه تمرینی شنا بر سطوح TGF-β ریه موش های باردار در معرض مسمومیت با کادمیوم بود. مواد و روش ها :در این پژوهش تجربی 32 سر موش ماده نژاد ویستار با وزن تقریبی 180-200 گرم پس از دو هفته آشنایی با محیط جدید و استرس ناشی از آب و بارداری به چهار گروه شنا، کادمیوم، کادمیوم - شنا و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شنا از روز اول بارداری شروع و در طی سه هفته به مدت 60 دقیقه در روز ادامه یافت. نمونهگیری از بافت ریه دو روز پس از زایمان انجام شد. غلظت TGF-βبافت ریه با استفاده از روش الایزا (ELISA) تعیین گردید یافته ها: یافته ها نشان دادند که وزن موش های مادر در گروه های کادمیوم، شنا و شنا-کادمیوم کاهش معنی داری داشته است (001/0p ≤). سطح TGF-βریه مادران گروه کادمیوم نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار یافت(05 /0 p ≤). اما TGF-β گروه شنا نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار داشت(05 /0 p ≤). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود پاسخ مثبت عامل تغییر دهنده رشد بتا به تمرین استقامتی شنای زیر بیشینه در دوران بارداری در بهبود عملکرد مولکولی و سلولی ریه در برابر آلاینده محیطی نظیر کادمیوم مورد توجه قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
91 - ارتقاء عملکرد سلول خورشیدی مبتنی بر کادمیوم تلوراید با استفاده از ترکیبات ZnCdS/NiO و ZnO برای لایه های ETL/HTL و TCO
ابراهیم عموپور جواد حسن زاده کلاشمی علی عبداله زاده ضیابری پیمان عظیمی انارکیسلول خورشیدی کادمیوم تلوراید (CdTe) به دلیل کارایی بالا، هزینه کم و پایداری بالا شناخته شده است. در این مقاله، شبیهسازی سلول خورشیدی مبتنی بر کادمیوم تلوراید (ZnO/ZnCdS/CdTe/NiO/Al) ارائه شده است. لایه های ZnCdS،NiO و ZnO به ترتیب به عنوان لایه های ترابردکننده الکترون چکیده کاملسلول خورشیدی کادمیوم تلوراید (CdTe) به دلیل کارایی بالا، هزینه کم و پایداری بالا شناخته شده است. در این مقاله، شبیهسازی سلول خورشیدی مبتنی بر کادمیوم تلوراید (ZnO/ZnCdS/CdTe/NiO/Al) ارائه شده است. لایه های ZnCdS،NiO و ZnO به ترتیب به عنوان لایه های ترابردکننده الکترون/حفره (ETL/HTL) و اکسید رسانای شفاف (TCO) استفاده شده اند. برای ارزیابی عملکرد سلول خورشیدی چند پیوندی کادمیوم تلوراید از نرم افزار شبیه سازی SCAPS-1D استفاده شد. این نرم افزار قادر به تجزیه و تحلیل کارایی با پارامترهای مختلف سلول خورشیدی کادمیوم تلوراید است. تأثیر ضخامت لایه ها، چگالی حامل ها، چگالی نقایص و چگالی نقایص پیوندگاه ZnCdS/CdTe بر عملکرد سلول خورشیدی نیز بررسی شد. سلول خورشیدی بهینه سازی شده با ولتاژ مدار باز(VOC) 095/1 ولت، چگالی جریان اتصال کوتاه (JSC) 22/27 میلی-آمپر بر سانتی متر مربع و ضریب پری (FF) 14/88 درصد و بیشینه بازده تبدیل انرژی (PCE) 3/26 درصد را نشان داد که امیدواری بسیار بالایی را در استحصال انرژی خورشیدی نشان میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
92 - اثر هیدروپرایمینگ، اسموپرایمینگ و هورمونپرایمینگ بر جوانهزنی و فیزیولوژی بذر لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris) تحت تنش کادمیوم
خدیجه صورآذر محمد صدقی رئوف سیدشریفیبه منظور بررسی اثر انواع روش های پرایمینگ بر صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاهچه لوبیا قرمز تحت تنش کلریدکادمیوم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل سه سطح چکیده کاملبه منظور بررسی اثر انواع روش های پرایمینگ بر صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاهچه لوبیا قرمز تحت تنش کلریدکادمیوم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل سه سطح کلریدکادمیوم (صفر (شاهد)، 100 و 200 میلی گرم در لیتر) و چهار سطح پرایمینگ (شاهد (عدم پرایمینگ)، آب مقطر، مانیتول و اسیدسالیسیلیک هر کدام با غلظت 100 میلی گرم در لیتر) به مدت 12 ساعت بودند. نتایج آزمایش نشان داد که پرایمینگ با اسیدسالیسیلیک موجب افزایش درصد و سرعت جوانه زنی به میزان 3 تا 61 درصد تحت تنش 100 میلی گرم در لیتر کلریدکادمیوم در مقایسه با تیمار شاهد شد. همچنین اثر متقابل اسیدسالیسیلیک و کلریدکادمیوم 100 سبب افزایش بنیه طولی و وزنی بذر لوبیا قرمز به میزان 42 تا 160 درصد، وزن خشک ساقه چه و ریشه چه به میزان 30 تا 400 درصد در مقایسه با تیمار شاهد شد.بنابراین پرایمینگ با اسیدسالیسیلیک بهترین روش برای افزایش و بهبود رشد لوبیا قرمز در شرایط عدم تنش و تنش کلریدکادمیوم می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
93 - تاثیر فلزات سنگین بر شاخصهای جوانهزنی و قدرت بذر ذرت تحت شرایط آزمایشگاهی
قاسم پرمون علی عبادی معصومه قهرمانی سید امیر موسویبهمنظور مطالعه تأثیر فلزات سنگین بر جوانهزنی ذرت آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل فلزات سنگین نیترات بیسموت (Bismuth)، نیترات کادمیوم (Cadmium) و نیترات سرب (PbNO3) در غلظتهای 50، 200، 350، 500 و 1000 میلیگرم بر لیتر بود. چکیده کاملبهمنظور مطالعه تأثیر فلزات سنگین بر جوانهزنی ذرت آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل فلزات سنگین نیترات بیسموت (Bismuth)، نیترات کادمیوم (Cadmium) و نیترات سرب (PbNO3) در غلظتهای 50، 200، 350، 500 و 1000 میلیگرم بر لیتر بود. نتایج نشان داد، فلزات سنگین در سطح 1 درصد بر جوانهزنی و قدرت بذر ذرت تأثیر معنیداری داشت. سطوح پایین فلزات موجب افزایش درصد جوانهزنی (از 93% به 98% در نیترات سرب و از 93% به 97% در نیترات بیسموت و از 94% به 96% در کادمیوم) و قدرت بذر (از 1200 به 1606 در نیترات بیسموت و از 1568 به 1592 در نیترات سرب) شده ولی سطوح بالا سبب کاهش مقدار آنها شد. در بین شاخصهای سرعت جوانهزنی تنها ضریب سرعت جوانهزنی (CVG) در سطح 5 درصد و سرعت جوانهزنی روزانه (DGS) در سطح 1 درصد و در بین شاخصهای زمان جوانهزنی متوسط زمان جوانهزنی (MTG)، در سطح 5 درصد و متوسط زمان جوانهزنی روزانه (MDG) و متوسط زمان لازم برای رسیدن به 90 درصد جوانهزنی در سطح 1 درصد تحت تأثیر فلزات سنگین قرار گرفت. با افزایش غلظت فلزات سنگین CVG، R50، MDG کاهش و DGS، MTG و D90 افزایش یافتند. یکنواختی جوانهزنی (CU) تنها صفتی است که در بین شاخصهای کیفیت جوانهزنی تحت تأثیر فلزات سنگین قرار گرفت و با افزایش غلظت فلزات عدد یکنواختی افزایش یافته که این نشاندهنده کاهش یکنواختی است. معادلات رگرسیونی نیز نشان داد تغییرات DGS، MTG، D90 و CU با درصد جوانهزنی و قدرت بذر معنیدار بود؛ و تغییرات DGS و MDG بیشترین سهم را در پیشبینی قدرت و درصد جوانهزنی به خود اختصاص داد که نشاندهنده نقش بهتر این صفات در تعیین و ارزیابی قدرت بذر ذرت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
94 - تاثیر سطوح مختلف فلزهای سنگین بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه لولیوم پرنه (Lolium perenne L.)
حسن بیات حسین حمامی محمد امینیفردبهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف فلزهای سنگین بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچههای لولیوم پرنه (Lolium perenne L.)، آزمایشی بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1394 به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل فلزهای سنگین سرب، نیکل، کادمیوم و کبالت در غلظتهای صفر (شاهد)، چکیده کاملبهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف فلزهای سنگین بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچههای لولیوم پرنه (Lolium perenne L.)، آزمایشی بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1394 به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل فلزهای سنگین سرب، نیکل، کادمیوم و کبالت در غلظتهای صفر (شاهد)، 50، 100، 200، 400 و 800 میلیگرم در لیتر بود. نتایج نشان داد که تأثیر فلزهای سنگین بر شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچه لولیوم پرنه در سطح احتمال 1 درصد معنیدار بود. درصد جوانهزنی با افزایش غلظت کادمیوم به 400 میلیگرم در لیتر به صفر تقلیل یافت و در کبالت با افزایش غلظت به 800 میلیگرم در لیتر، درصد جوانهزنی از 66/98 درصد در بذور شاهد به 66/30 درصد کاهش یافت. در غلظت 800 میلیگرم در لیتر، سرعت جوانهزنی برای فلزهای سرب، نیکل، کادمیوم و کبالت به ترتیب 80/10، 61/11، صفر و 36/1 بذر در روز بود. صفات طول ریشهچه و ساقهچه، نسبت ریشهچه به ساقهچه، وزن خشک ریشهچه، ساقهچه و کل با افزایش غلظت فلزهای سنگین بطور نزولی کاهش یافتند. طول ریشهچه در غلظت 800 میلیگرم در لیتر فلزهای سرب، نیکل، کادمیوم و کبالت بهترتیب 70، 74، 100 و 99 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که اثرات مخرب فلزهای کادمیوم و کبالت بر شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچههای لولیوم در مقایسه با نیکل و سرب بیشتر بود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
95 - تعیین میزان آلاینده های سرب، کادمیوم و آرسنیک در چیپسهای سیب زمینی موجود در بازار تبریز سال 1395
سمیرا ابراهیم پوراحمدی میرهادی خیاط نوری لیلا روفهگری نژادآلودگی فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانیهای بهداشت مواد غذایی به شمار میآید. آلودگی سیب زمینی و فرآورده های آن به برخی از فلزات بخصوص سرب، کادمیوم و آرسنیک موجب بروز اثرات سمی و تاثیر سوء بر سلامت انسان میگردد. بنابراین هدف از این بررسی تعیین م چکیده کاملآلودگی فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانیهای بهداشت مواد غذایی به شمار میآید. آلودگی سیب زمینی و فرآورده های آن به برخی از فلزات بخصوص سرب، کادمیوم و آرسنیک موجب بروز اثرات سمی و تاثیر سوء بر سلامت انسان میگردد. بنابراین هدف از این بررسی تعیین میزان آلایندههای فلزی از جمله سرب، آرسنیک و کادمیوم در چیپسهای سیبزمینی میباشد. برای این منظور در مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر از 5 محصول اصلی چیپسهای تولید و عرضه شده در بازار شهر تبریز انتخاب گردیده و برای این منظور از محصول هر کارخانه 3 نمونه در 3 تکرار به صورت کاملا تصادفی از قسمتهای مختلف شهر تبریز خریداری شد و در ادامه غلظت فلزات سنگین سرب، کادمیوم و آرسنیک با دستگاه جذب اتمی شعلهای اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که میانگین مقدار سرب mg/kg 016/0±168/0 (کمینه mg/kg 15/0 و بیشینه mg/kg 193/0)، میانگین مقدار کادمیوم mg/kg 019/0±13/0 (کمینه mg/kg 093/0 و بیشینه mg/kg 17/0) و میانگین مقدار آرسنیک بصورت غیر قابل تشخیص میباشد. همچنین تفاوت معنیداری در غلظتهای میانگین سرب، کادمیوم و آرسنیک در نمونههای مختلف وجود نداشت. غلظت تمامی فلزات فوق در نمونهها کمتر از استانداردهای بین المللی و ملی بود. لذا مصرف این ماده غذایی خطری برای مصرف کننده ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
96 - ارزیابی و تعیین مقادیر سرب و کادمیوم موجود در شکر سفید تولید شده در استان خوزستان
کریم ابراهیم نجفآبادی آزاده اشتری نژادشکر یکی از اجزای اصلی سبد غذایی در کشور ما بوده و سرانه مصرف آن در کشور سالیانه به حدود 33 کیلوگرم میرسد. یکی از آلایندهای مهم موجود در شکر فلزات سنگین و بهخصوص سرب و کادمیوم گزارششده که مواجهه طولانیمدت با آنها عوارض خطرناکی مانند انواع سرطانها و آسیبهای سیستم ع چکیده کاملشکر یکی از اجزای اصلی سبد غذایی در کشور ما بوده و سرانه مصرف آن در کشور سالیانه به حدود 33 کیلوگرم میرسد. یکی از آلایندهای مهم موجود در شکر فلزات سنگین و بهخصوص سرب و کادمیوم گزارششده که مواجهه طولانیمدت با آنها عوارض خطرناکی مانند انواع سرطانها و آسیبهای سیستم عصبی-عضلانی را به دنبال دارد. در این مطالعه به ارزیابی مقادیر سرب و کادمیوم موجود در شکر تولیدی در کارخانههای استان خوزستان پرداخته شد. برای اندازهگیری سرب و کادمیوم از روش طیفسنجی جذب اتمی و کوره گرافیت استفاده شد. نمونههای شکر به تفکیک کارخانه و مزرعه جمعآوری، هموژن شده و بعد از خاکستر شدن در کوره و هضم اسیدی به دستگاه تزریق شدند. میانگین مقادیر سرب و کادمیوم در نمونههای جمعآوریشده به ترتیبg/kgµ 37/31±55/71 و 3/16±76/41 تعیین گردید که از حدود استاندارد ملی ایران در خصوص میزان مجاز فلزات سنگین در مواد غذایی (g/kgµ 200و 100 به ترتیب برای سرب و کادمیوم) کمتر و از حدود توصیهشده توسط سازمان بهداشت جهانی (g/kgµ4-5/3 برای سرب وg/kgµ 2/1-1 برای کادمیوم) بالاتر میباشد. مقایسه آماری مقادیر سرب و کادمیوم موجود در نمونههای مربوط به کارخانهها و مزارع مختلف هیچ تفاوت معنیداری را نشان نداد. بر اساس نتایج این مطالعه، لازم است برای ارتقاء سطح سلامت افراد جامعه و بهخصوص کودکان، منابع احتمالی آلودگی شکر به سرب و کادمیوم را شناسایی و در جهت حذف آنها اقدامات عملی صورت پذیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
97 - Neuroprotective role of vitamin E, green tea extract, and spirulina in rats treated with cadmium chloride
امیر علی شهبازفر سید جمال امامی رضا اسدپورBackground & Aim: Spirulina (Spirulina plantesis) and Tea (Camellia sinensis) has a long history of use in folk medicine. Recently, They have been widely studied for their potential antioxidant properties. The present study investigated neuroprotective effect of Spi چکیده کاملBackground & Aim: Spirulina (Spirulina plantesis) and Tea (Camellia sinensis) has a long history of use in folk medicine. Recently, They have been widely studied for their potential antioxidant properties. The present study investigated neuroprotective effect of Spirulina and green tea extract against Cadmium [Cd]-induced brain lesions and to compare these effects with neuroprotective effect of Vitamin E. Experimental: The rats were randomly divided into 5 groups and were treated with the following treatment for a period of 4 weeks. Control, CdCl2 alone, Vitamin E with CdCl2, Green tea extract with CdCl2, Spirulina solution with CdCl2. On the 29th day, animals were sacrificed humanely and their brains were placed in formalin. Hippocampus, caudate putamen, corpus callosum, cerebellum, and cerebrum were studied by light microscopy. Results: Neuronophagia, satellitosis of oligodendrocytes, hyperemia, hemorrhage, neuronal necrosis, central chromatolysis, neuronal atrophy, laminar necrosis, and status spongiosus were the observed changes. Thickness of granular layer and molecular layer of cerebellum and size/diametr of purkenje cells reduced when cadmium used alone at PRecommended applications/industries: The results shows Spirullina as excellent antioxidant source indicating its use possibly in combination with vitamin E and other antioxidant agent in order to prevent adverse effects of free radicals. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
98 - بررسی تغییرات عنصر کادمیوم در آب های مختلف متأثر از معدن مس سرچشمه
سیدشاهین آقامیرزاده فاطمه گنجه ای زاده روحانی حمزه سعیدیان کامران گنجه ای زادهبا توجه به منشاء وجود عناصر سنگین، معادن و استخراج آنها و فاضلابهای حاصل از آنها میتواند نقش مهمی در آلوده کردن محیط زیست توسط این عناصر داشته باشد. در این تحقیق به بررسی آلودگی آب در مسیر رودخانه شور، برخی چاه و قنوات پرداخته شده است و تغییرات عنصر کادمیوم در آبهای سطح چکیده کاملبا توجه به منشاء وجود عناصر سنگین، معادن و استخراج آنها و فاضلابهای حاصل از آنها میتواند نقش مهمی در آلوده کردن محیط زیست توسط این عناصر داشته باشد. در این تحقیق به بررسی آلودگی آب در مسیر رودخانه شور، برخی چاه و قنوات پرداخته شده است و تغییرات عنصر کادمیوم در آبهای سطحی و زیر زمینی منطقه بررسی شد. سپس مقایسه آماری و تهیه نقشه های اولیه و نقشه های پراکنش آلودگی کادمیوم در آب رودخانه شور، چند قنات و چاه در حوزه آبخیز رودخانه در دو فصل پرآب و کم آب مقایسه گردیدند. مقایسه آماری نمونه های آب رودخانه و چاه و قنوات در دو فصل تر و خشک به روش t-test انجام شد. نتایج نشان داد با توجه به میزان زیاد کادمیوم آب های سطحی و زیر زمینی حوزه آبخیز سر چشمه، بنابراین همه این آبها برای آشامیدن مناسب نیستند و با توجه به اینکه کادمیوم از فلزات سمی، خطرناک و سرطانزای موجود در محیط زیست است می تواند خطرات جبران ناپذیری را برای سلامتی انسان و حتی احشام به وجود آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
99 - بررسی اثرات نیترات کادمیوم وتنظیم کننده های رشد در کشت بافت گیاه لوبیا چیتی.Phaseolus vulgaris L
آیدا تقی زاده قویدل احمد مجد معصومه میرزاییکادمیوم فلز سنگینی که مقادیر سمی آن به طور طبیعی در خاک ها وجود داردویابوسیله فعالیت های صنعتی،معدن کاوی وکودهای کشاورزی واردخاک شود.گیاه لوبیایکی ازگیاهانی که توان تحمل سمیّت کادمیوم رادارد.گیاه لوبیا از مهمترین اعضای تیره باقلائیان(Fabaceae)که اهمیت اقتصادی بالایی در چکیده کاملکادمیوم فلز سنگینی که مقادیر سمی آن به طور طبیعی در خاک ها وجود داردویابوسیله فعالیت های صنعتی،معدن کاوی وکودهای کشاورزی واردخاک شود.گیاه لوبیایکی ازگیاهانی که توان تحمل سمیّت کادمیوم رادارد.گیاه لوبیا از مهمترین اعضای تیره باقلائیان(Fabaceae)که اهمیت اقتصادی بالایی در تغذیه انسان دارد.یکی از روش های مناسب برای حفظ وازدیاد گیاهان،باززایی از طریق کشت بافت محسوب می شود.در پژوهش حاضر، بررسی اثرات نیترات کادمیوم وتنظیم کننده های رشد در کشت بافت گیاه لوبیا چیتی ، درصد جوانه زنی،ریشه زایی وکالوس زایی بذرهای گیاه لوبیا چیتی رقم (Cos16) در محیط های دارای نیترات کادمیوم وهورمون 2ip درمحیط MS مورد سنجش قرارگرفتند.درابتدا بذرها به ترتیب : با اتانول 70درصد ،آب مقطرو هیپوکلریت سدیم 5درصد به صورت سطحی سترون شدند. بذرهای سترون به منظور بررسی درصد جوانه زنی درمحیط های کشت متفاوت شامل محیط T3(MS+CdNO3:0.05mg⁄l) , T2(MS+ CdNO3:0.05mg⁄l+2ip:0.1mg⁄l);T1(MS+2ip:0.1mg⁄l); T0(MS) کشت شدند.از دانه رست های 10روزه ی سترون به دست آمده از کشت بذرها در محیط T0،جداکشت های برگ ومحورزیرلپه تهیه شدند ودرمحیط های T2(MS+2ip:5mg⁄l),T1(MS+2ip:3mg⁄l),T0(MS)قرارگرفتند.تعدادی از جداکشت های محورزیرلپه به محیط های (T3(MS+NAA:0.5mg⁄l+BAP:2.5mg⁄l),T2(MS+BAP:2.5mg⁄l),T1(MS+NAA:0.5mg⁄l انتقال یافتند. درنهایت کالوس های جداکشت محورزیرلپه از محیط T0در محیط های (T2(MS+CdNo3:0.1mg⁄l),T1(MS+CdNo3:0.05mg⁄l),T0(MS کشت شدند. طبق نتایج ، بیشترین وکمترین درصد جوانه زنی به ترتیب درمحیط(T0(MSو (T3(MS+CdNo3:0.05mg⁄l، بهترین درصد کالوس دهی درمحیط (T0(MSدر جداکشت محورزیر لپه مشاهده شد . بیشترین ریشه زایی در جداکشت برگ درمحیط (T2(MS+2ip:5mg⁄l وبهترین کالوس زایی وریشه زایی در جداکشت محورزیرلپه در محیط (T3(MS+NAA:0.5mg⁄l+BAP:2.5mg⁄l صورت گرفت. سرانجام در کشت کالوس های محورزیر لپه، بهترین کالوس و بیشترین ریشه زایی در محیط فاقد نیترات کادمیوم:(T0(MSحاصل شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
100 - بررسی اثر میکوریزGlomus mosseae و براسینواستروئید بر مکانیسم فتوسنتز آنیسون (Pimpinella anisum L.) تحت شرایط تنش کادمیوم
سپیده حاج باقری حسین عباسپور شکوفه انتشاری علیرضا ایرانبخشعناصر سنگین از مهمترین آلایندههای محیطی هستند و سمیت آنها به دلایل اکولوژیکی، تکاملی، تغذیهای و محیطی مشکل بزرگی بهشمار میرود. بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که تلقیح گیاهان با قارچ میکوریزی یا استفاده از هورمون براسینواستروئید مقاومت بسیاری از گیاهان را نسبت به ف چکیده کاملعناصر سنگین از مهمترین آلایندههای محیطی هستند و سمیت آنها به دلایل اکولوژیکی، تکاملی، تغذیهای و محیطی مشکل بزرگی بهشمار میرود. بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که تلقیح گیاهان با قارچ میکوریزی یا استفاده از هورمون براسینواستروئید مقاومت بسیاری از گیاهان را نسبت به فلزات سنگین افزایش میدهد. در این مطالعه تاثیر میکوریز Glomus mosseae و 24-اپیبراسینولید (10-6 میکرومولار) بر مکانیسم فتوسنتز و مقاومت گیاه دارویی آنیسون نسبت به تنش ناشی از کلرید کادمیوم (0، 100، 200 و 800 ppm) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که کادمیوم باعث کاهش درصد آغشتگی میکوریزی ریشه، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل و کاهش حدواسطهای مسیر بیوسنتز کلروفیل شامل پروتوپورفیرین IX، منیزیم پروتوپورفیرین IX، پروتوکلروفیلید، کلروفیلید a و کلروفیلیدb و کاهش کاروتنوئید در گیاه آنیسون شد. پیش تیمار گیاهان با براسینواستروئید، تلقیح گیاهان با قارچ میکوریز Glomus mosseae و اثر توام Glomus mosseae×براسینواستروئید باعث افزایش میزان این ترکیبات تحت غلظتهای 100 و 200 ppm کلرید کادمیوم گردید. بنابراین می توان نتیجه گرفت که براسینواسترویید و قارچ میکوریزی در این غلظتها بر مکانیسم فتوسنتز و مقاومت در این گیاه نقش مثبت داشته و باعث مقاومت این گیاه در برابر سمیت ناشی از کادمیوم در این گیاه میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
101 - بررسی فلزات سنگین کروم، کبالت و کادمیوم در ماکرو جلبکهای ناحیه جزر و مدی بوشهر
پریسا نجاتخواه معنوی عبدالرحیم وثوقی افتخار شیروانی مهدوی آذرنوش گودرزیاین تحقیق در سه ماه فصل تابستان سال 1386 در منطقه جزر و مدی بوشهر در 4 ترانسکت آلوده به آلودگی شهری و صنعتی، آلوده به آلودگی شهری، نیمه آلوده و پاک انجام شد. پس از نمونهبرداری جنسهای Gracillaria, GellidiumAcantophora, Laurencia, Entromorpha, Halimeda, Caulerpa, Cladop چکیده کاملاین تحقیق در سه ماه فصل تابستان سال 1386 در منطقه جزر و مدی بوشهر در 4 ترانسکت آلوده به آلودگی شهری و صنعتی، آلوده به آلودگی شهری، نیمه آلوده و پاک انجام شد. پس از نمونهبرداری جنسهای Gracillaria, GellidiumAcantophora, Laurencia, Entromorpha, Halimeda, Caulerpa, Cladophora, Jania, Padina, Sargassum, Entromorpha از ماکرو جلبکها در ناحیه جزر ومدی بوشهر شناسایی شدند، سپس میزان فلزات سنگین کروم، کبالت و کادمیوم در آب و ماکروجلبکهای ایستگاههای نمونهبرداری به روش جذب اتمی اندازهگیری شد. براساس نتایج به دست آمده میزان فلزات کروم وکبالت در آب مناطق مورد مطالعه صفر بود، و فلز کبالت در ماکرو جلبکهای نمونهبرداری شده وجود نداشت. بیشترین میزان کادمیوم در Padinaبه میزان 88/0 میلیگرم در گرم ماده خشک در ایستگاه سایت رادار و در Caulerpa به میزان47 /0 میلیگرم درگرم ماده خشک در ایستگاه پلاژ و کمترین آن در Grachllaria به میزان 008/0 میلیگرم در گرم ماده خشک در ایستگاه پارک دانشجو اندازهگیری شد. همچنین بیشترین میزان کروم در Padina به میزان 6/0 میلیگرم درگرم از جلبکهای قهوهای در ایستگاه پارک دانشجو و نیز درLaurencia, Acantophora, Digenia, Gracillaria, Gellidium به میزان 1/0 میلیگرم در گرم ماده خشک درایستگاه اسکله جلالی و پارک دانشجو اندازهگیری شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
102 - سنتز و اصلاح گرافن اکساید توسط لیگاندهای کیلیت کننده به منظور حذف یون کادمیوم از محیطهای آبی
خالده اقدم همایون احمد پناهی ابراهیم علایی امیر حسام حسنی الهام منیریدر مطالعه حاضر سنتز نانو گرافن اکساید به روش Modified Hummers انجام شد. اصلاح گرافن اکساید از طریق پیوند زدن پلیمری حاوی لیگاندهای کی لیت کننده آلیل استو استات صورت گرفت (GO-GAA). برای تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی نانو گرافن اکساید عامل دار شده، آنالیزهای FT-IR, XRD چکیده کاملدر مطالعه حاضر سنتز نانو گرافن اکساید به روش Modified Hummers انجام شد. اصلاح گرافن اکساید از طریق پیوند زدن پلیمری حاوی لیگاندهای کی لیت کننده آلیل استو استات صورت گرفت (GO-GAA). برای تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی نانو گرافن اکساید عامل دار شده، آنالیزهای FT-IR, XRD FESEM, TEM, صورت گرفت و مراحل عامل دار کردن را تایید نمود. بهینه سازی پارامترهای موثر در فرآیند جذب از جمله pH، دما و زمان برخورد انجام گردید. اندازه گیری فلز کادمیوم توسط دستگاه جذب اتمیانجام شد. نتایج آزمایشهای pH نشان داد، pH بهینه برای حذف یون کادمیوم برابر 7 میباشد. درصد حذف در این pH برابر 8/99 بود. واجذب یون فلزی از جاذب در 10 مرحله توسط محلول 1 مولار نیتریک اسید و در ده مرحله انجام گرفت. مطالعه زمان برخورد جاذب با یون فلزی نشان داد که در کمتر از 2 دقیقه بیشترین میزان جذب حاصل گردیده است. در نهایت با استفاده از پارامترهای بهینه، جذب یون کادمیوم توسط جاذب سنتزی از نمونههای واقعی پساب صنعتی انجام گرفت. درصد جذب یون کادمیوم از نمونه ها برابر 82 درصد بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
103 - اندازه گیری و مقایسه سرب و کادمیوم در عضله و پوست ماهی شانک زردباله(Acanthopagrus latus) در منطقه صیادی بندر ماهشهر
فروغ سنجر مهران جواهری ابوالفضل عسکری ساریاین تحقیق در تابستان 1388 به منظور بررسی و مقایسه میزان سرب وکادمیوم در بافت عضله و پوست ماهی تجاری شانک زرد باله (Acanthopagrus latus) صید شده از منطقه صیادی بندر ماهشهر انجام شد. 15 نمونه ماهی شانک زرد باله از منطقه صیادی ماهشهر جمع آوری گردید. پس از انجام زیست سنجی ج چکیده کاملاین تحقیق در تابستان 1388 به منظور بررسی و مقایسه میزان سرب وکادمیوم در بافت عضله و پوست ماهی تجاری شانک زرد باله (Acanthopagrus latus) صید شده از منطقه صیادی بندر ماهشهر انجام شد. 15 نمونه ماهی شانک زرد باله از منطقه صیادی ماهشهر جمع آوری گردید. پس از انجام زیست سنجی جهت استخراج فلزات از بافت عضله و پوست ماهیان مورد مطالعه از روش هضم تر استفاده شد و مقادیر سرب و کادمیوم به وسیله دستگاه جذب اتمی شعله ای PERKIN ELMER 4100 تعیین گردید. میانگین غلظت سرب در بافت عضله و پوست ماهی شانک زرد باله به ترتیب 32/0±00/3 و 31/0±98/1 میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک و میانگین غلظت کادمیوم در عضله و پوست به ترتیب 19/0±87/1 و 15/0±03/1بود. نتایج نشان داد میان سرب و کادمیوم موجود در بافت عضله و پوست ماهی شانک زرد باله اختلاف معنی داری وجود دارد (P<0.05). از مقایسه نتایج با حد مجاز سازمان بهداشت جهانیWHO، انجمن بهداشت ملی و تحقیقات پزشکی استرالیا NHMRC ، وزارت کشاورزی- شیلات و غذای انگلستان UK(MAFF) بالا بودن عناصر سرب و کادمیوم نتیجه گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
104 - بررسی اثر سمیت کادمیوم (Cd) بر برخی از پارامترهای بیوشیمیایی خون بچه ماهی فیتوفاگ پرورشی Hypophthalmichthys molitrix) (
مهزاد شکوری سورنا ابدالی سمیه شکوهیهدف از این تحقیق بررسی سمیتفلز سنگین کادمیوم بر برخی فاکتورهای سرولوژیکی خون ماهی فیتوفاگ طی مجاورت کوتاه مدت با این فلز می باشد. به منظور انجام این مطالعه 135 عدد بچه ماهی فیتوفاگ باوزن متوسط 10 ± 50 گرم و طول متوسط 1±13سانتی متر ، در مجاورت غلظت های 0، 5 چکیده کاملهدف از این تحقیق بررسی سمیتفلز سنگین کادمیوم بر برخی فاکتورهای سرولوژیکی خون ماهی فیتوفاگ طی مجاورت کوتاه مدت با این فلز می باشد. به منظور انجام این مطالعه 135 عدد بچه ماهی فیتوفاگ باوزن متوسط 10 ± 50 گرم و طول متوسط 1±13سانتی متر ، در مجاورت غلظت های 0، 5 و10میلی گرم در لیتر کادمیوم کلراید (CdCl2) در 9 دستگاه آکواریوم هر یک به ظرفیت 90 لیتر قرار داده شدند. نمونه برداری خون از سیاهرگ دمی به صورت کاملا تصادفی، به تعداد 3 عدد ماهی از هر آکواریوم(دو تیمار و یک شاهد)، هر 12 ساعت یکبار تا 96 ساعت صورت گرفت. نتایج نشان داد که سطوح تری گلیسرید در 24 و48 ساعت کاهش و در 96 ساعت افزایش معنی داری نشان داد (05/0P<) ولی در زمان 72 ساعت اختلاف معنی داری مشاهده نشد(05/0P≥). سطح کلسترول در زمان های 24 و 48 ساعت با افزایش غلظت کادمیوم به طور معنی داری افزایش یافت ولیدر 72 و96 ساعت با افزایش کادمیوم به طور معنی داری کاهش یافت. سطح گلوکز تا 72 ساعت نسبت به شاهد افزایش،ولی در 96 ساعت نسبت به آن کاهش یافت. میزان پروتئینکل در 24 و 96 ساعت با افزایش غلظت فلز کادمیوم به طور معنی داری کاهش یافت و در72 ساعت افزایش معنی داری نشان داد. سطوح آلبومین پلاسما در 96 ساعت بطور معنی داری افزایش یافت. بر اساس نتایج حاصل، پارامترهای بیوشیمیایی فاکتورهای مناسب برای پایش سمیت کادمیوم و استرس ناشی از آن به ویژه در غلظت های حاد(کشنده)در ماهی فیتوفاگ می باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
105 - تجمع فلز کادمیوم در ماهی شاه کولی( Chalcalburnus chalcoides ) در اسکله انزلی
افتخار شیروانی مهدویتحقیق حاضر به منظور سنجش تجمع عنصر کادمیوم در بافت های آبشش، تخمدان، پوست و عضله ماهی شاه کولی Chalcalburnus chalcoides )( صید شده در محدوده اسکله انزلی در استان گیلان در مساحت حدود 10 کیلومتر مربع و در 12 ایستگاه در خرداد 1387 انجام گرفت. در اندازه گیری میزان فلزات پس چکیده کاملتحقیق حاضر به منظور سنجش تجمع عنصر کادمیوم در بافت های آبشش، تخمدان، پوست و عضله ماهی شاه کولی Chalcalburnus chalcoides )( صید شده در محدوده اسکله انزلی در استان گیلان در مساحت حدود 10 کیلومتر مربع و در 12 ایستگاه در خرداد 1387 انجام گرفت. در اندازه گیری میزان فلزات پس از بیومتری، جداسازی بافت های مورد بررسی و هضم شیمیایی از دستگاه جذب اتمی شعله ای استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده بین وزن و طول ماهی با میزان فلز در بافت های مورد بررسی ارتباط معناداری مشخص نگردید و نیز ماهیان با مرتبه وزنی پایین تر دارای مرتبه های بالاتر غلظت کادمیوم بودند، درصورتیکه تجمع این فلز با مرتبه های مختلف غلظت در ماهیان با مرتبه وزنی بالاتر می باشد. بیشترین میزان کادمیوم در آبشش (015/0±94/0) میلی گرم درکیلوگرم و کمترین آن در عضله (014/0±02/0) میلی گرم در کیلوگرم می باشد. تجمع فلز مورد بررسی در بافت ها دارای ترتیب آبشش>پوست>تخمدان>عضله بوده و بین بافت های مورد بررسی از نظر تجمع کادمیوم بجز در دو بافت آبشش و پوست تفاوت معنی دار بدست آمد ( 05/0 >P ). مقایسه غلظت های بدست آمده در تحقیق حاضر با حد مجاز (CODEX,2007) نشان دهنده ی به طور معنی داری بالاتر بودن میزان کادمیوم در بافت آبشش می باشد (05/0 >P ). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
106 - سنجش فلزات سرب و کادمیوم در بافت های ماهی شورت نقره ای(Sillago sihama) و یلی خط کمانی (Terapon jarbua) درحوضه جنوبی جزیره قشم
افتخار شیروانی مهدویتحقیق حاضر به منظور سنجش فلزات سرب و کادمیوم در بافت های ماهی شورت نقره ای(Sillago sihama) و یلی خط کمانی (Terapon jarbua) در جزیره قشم انجام گرفته است. نمونه برداری در مهر ماه 1394 از حوضه جنوبی این جزیره انجام گرفت و تعداد 24 عدد ماهی از هر گونه به صورت تصادفی انتخاب چکیده کاملتحقیق حاضر به منظور سنجش فلزات سرب و کادمیوم در بافت های ماهی شورت نقره ای(Sillago sihama) و یلی خط کمانی (Terapon jarbua) در جزیره قشم انجام گرفته است. نمونه برداری در مهر ماه 1394 از حوضه جنوبی این جزیره انجام گرفت و تعداد 24 عدد ماهی از هر گونه به صورت تصادفی انتخاب شد. پس از بیومتری نمونه ها، بافت های عضله، پوست و کبد جدا شدند و به روش هضم تر مورد هضم شیمیایی قرار گرفتند. برای سنجش میزان فلزات سنگین در نمونه ها از دستگاه ICP-0ES مدل Liberty RL استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده کمترین میزان فلز سرب در ماهی شورت نقره ای و یلی خط کمانی در بافت عضله ( 57 میکرو گرم در کیلوگرم و64 میکرو گرم در کیلوگرم) و بیشترین مقدار آن در بافت کبد( 1280 میکرو گرم در کیلوگرم و 1763 میکرو گرم در کیلوگرم) بود و نیز کمترین میزان فلز کادمیوم در بافت عضله ( 50> میکرو گرم در کیلوگرم) و بیشترین مقدار آن در بافت کبد( 72 میکرو گرم در کیلوگرم و 74 میکرو گرم در کیلوگرم) بدست آمد. میانگین میزان فلزات سرب و کادمیوم در بافت های هر دو گونه ماهی دارای ترتیب کبد>پوست >عضله است. مقایسه میزان فلزات در بافت های ماهی شورت نقره ای و یلی خط کمانی بیانگر عدم تفاوت معنادار در هر سه بافت است (05/0≥ P). همچنین مقایسه بافت های دو گونه ماهی در مورد جذب فلزات سرب و کادمیوم، دارای عدم تفاوت معنادار در سطح اطمینان 95% می باشد. به منظور بررسی سلامت مصرف ماهیان مورد بررسی، مقایسه میزان فلزات در بافت های هر دو گونه مورد بررسی، با استاندارد WHO (سرب500 میکروگرم در کیلوگرم و کادمیوم 200 میکروگرم در کیلوگرم ) انجام شد که بیانگر عدم تفاوت معنادار میزان فلزات اندازه گیری شده با استاندارد مذکور می باشد (05/0≥ P). بر این اساس و نیز محاسبه حد مجاز مصرف روزانه بر اساس استاندارد EPA در ماهی های مورد بررسی سلامت آن ها از نظر دو فلز سرب و کادمیوم به منظور مصرف، تایید می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
107 - فلزات سنگین (سرب،کادمیوم)در بافت کبد و عضله ماهی گیش خال سفیدCarangoides malabaricus در بندر عباس(استان هرمزگان)
مهناز سادات صادقی مژگان امتیازجو مریم مطیعیان نجاربه منظور بررسی و مقایسه میزان تجمع دو فلز سنگین سرب و کادمیوم در ماهی گیش خال سفیدCarangoides malabaricusدر آب های خلیج فارس (محدوده استان هرمزگان) طی فصل سرد ( بهمن ماه 1390 ) و فصل گرم ( مرداد ماه 1391 ) نمونه برداری از ماهی مذکور در حد فاصل بندرتیاب تا شهر بندرعباس د چکیده کاملبه منظور بررسی و مقایسه میزان تجمع دو فلز سنگین سرب و کادمیوم در ماهی گیش خال سفیدCarangoides malabaricusدر آب های خلیج فارس (محدوده استان هرمزگان) طی فصل سرد ( بهمن ماه 1390 ) و فصل گرم ( مرداد ماه 1391 ) نمونه برداری از ماهی مذکور در حد فاصل بندرتیاب تا شهر بندرعباس در استان هرمزگان صورت پذیرفت. بعد از زیست سنجی نمونه ها، بافت های کبد و عضله جداسازی و توسط روش Microwave digestionآماده و سپس توسط دستگاه جذب اتمی کوره ای میزان تجمع فلزات سنگین فوق در بافت ها اندازه گیری گردید. براساس نتایج به دست آمده حداکثر میانگین تجمع فلزات در بافت های کبد و عضله متعلق به سرب به ترتیب با 0235/0± 1470/0 و 0125/0± 0399/0 میکروگرم بر گرم و حداقل آن در بافت های کبد و عضله متعلق به کادمیوم به ترتیب0105/0±0297/0 و0005 /0± 0036/0 میکروگرم بر گرم بود. مقایسه میانگین غلظت سرب و کادمیوم بین بافت های کبد و عضله تفاوت معنی داری را نشان می دهد (05/0P<). میانگین غلظت سرب و کادمیوم در بافت های کبد و عضله بین دو فصل تفاوت معنی داری نداشت (05/0≤P). مقایسه نتایج این تحقیق با استانداردهای جهانیWHO وEPAنشان دهنده پایین تر بودن میزان تجمع این فلزات از حد مجاز جهانی می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
108 - مطالعه و بررسی برخی از پارامترهای اثرگذار محیطی بر آزادسازی کادمیوم از پسماندهای الکترونیکی در محیطهای آبی
هومن بهمن پور مژگان زعیمدار مرضیه رحیمیپسماندهای الکترونیکی و الکتریکی انواعی از پسماندهای ویژه میباشند که قطعات اصلی آنها شامل خازن، ترانزیستور، آی.سی، مدارات الکترونیکی، قطعات کاتدی و آندی بوده و دارای خاصیت سمیت، بیماریزایی و پایایی در محیط پیرامون و حتی در پیکره جانداران، خورندگی تاسیسات و تجهیزات و م چکیده کاملپسماندهای الکترونیکی و الکتریکی انواعی از پسماندهای ویژه میباشند که قطعات اصلی آنها شامل خازن، ترانزیستور، آی.سی، مدارات الکترونیکی، قطعات کاتدی و آندی بوده و دارای خاصیت سمیت، بیماریزایی و پایایی در محیط پیرامون و حتی در پیکره جانداران، خورندگی تاسیسات و تجهیزات و مشابه آن میباشند.بر این اساس، هدف از این تحقیق بررسی و شناسایی عوامل موثر در آزادسازی این فلزات و اختصاصاً عنصر کادمیوم در محیط پیرامون میباشد. جهت بررسی این موضوع تاثیر عوامل مختلف مانند دما، pH، ترکیبات هامیک و زمان بر روی آزادسازی عنصر کادمیوم از اینگونه پسماندها به محیطهای آبی مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور قطعات انتخابی آنالیز گردیده و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بوده است که در محیط آبی، میزان نفوذ کادمیوم در pH بسیار اسیدی و بسیار قلیایی میزان آزادسازی افزایش مییابد. همچنین؛ در محیط آبی، افزایش دما سبب افزایش میزان نفوذ عنصر کادمیوم در محیط میگردد و اثر پارامتر زمان تماس نیز متناسب با تغییرات pH متغیر میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
109 - جهت جدا سازی کادمیم با استفاده از GA-2009 جاذب جدید نانو تیوپ کربن و کربن فعال
حسین غفوریان فاطمه احمدی فریبا ملکیانآلودگی منابع آب به فلزات سنگین یکی ازمسائل مهم زیست محیطی در سطح جهانی است . به دلیل بالا بودن سطح سمیت کادمیم وتمایل آن به تجمع دربافت های زنده ، حذف آن اهمیت زیادی دارد. درباره حذف یا کاهش یون کادمیم موجوددرآب آلوده به وسیله نانوتیوپ چندلایه ای کربن(MWCNTs) مطالعات کم چکیده کاملآلودگی منابع آب به فلزات سنگین یکی ازمسائل مهم زیست محیطی در سطح جهانی است . به دلیل بالا بودن سطح سمیت کادمیم وتمایل آن به تجمع دربافت های زنده ، حذف آن اهمیت زیادی دارد. درباره حذف یا کاهش یون کادمیم موجوددرآب آلوده به وسیله نانوتیوپ چندلایه ای کربن(MWCNTs) مطالعات کمی انجام گرفته است. هدف از این تحقیق، تعیین میزان جذب کادمیوم در شرایط دمائی ثابت در بستر آلژینات کلسیم کروی شکل حاوی نانوتیوپ کربن چند جداره و کربن فعال(پودر) با حفره های نانو می باشد. تغییرات pH نشان داد که با لاترین مقدار جذب در 6=pH صورت می گیرد. زمان تعادل رسیدن جذب روی نانوتیوپ چند لایه کربنی در زمانهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت . مطالعات بعدی روی مقدار جذب یون کادمیوم بر روی گویچه های آلژینات کلسیم حاوی کربن فعال و گویچه های نانو تیوپ کربنی صورت گرفت و نتایج با یکدیگر مقایسه گردید.افزایش وزنی کربن فعال و گویچه های نانو تیوپ کربنی بر روی جذب کادمیم مطالعه گردید.نتایج بدست آمده نشان داد که در شریط مساوی میزان جذب نانو تیوپ چند لایه کربن و کربن فعال بترتیب برابر 28/1 و 12/1 میلی مول بازای هر گرم جاذب بدست آمد که بیانگر جذب با لاتر نانو تیوپ چند لایه کربن می باشد. ظرفیت های جذب بدست آمده در مقایسه مقادیر گزارش شده بیشترین میزان جذب کادمیوم را نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
110 - بررسی میزان تجمع کادمیوم و سرب در بافت خوراکی ماهی سفید در تالاب انزلی
علی اصغر خانی پور مینا سیف زاده مینا احمدی قربان زارع گشتیاین تحقیق با هدف بررسی مقدار تجمع فلزات سنگین سرب و کادمیوم در بافت خوراکی ماهی سفید تالاب انزلی و مقایسه آن با استانداردهای جهانی FAO وFDA انجام شده است. ماهی سفید از مناطق غرب، مرکزی و شرق تالاب انزلی توسط صیادان محلی صید شدند. پس از هضم، میزان تجمع عناصر سنگین با است چکیده کاملاین تحقیق با هدف بررسی مقدار تجمع فلزات سنگین سرب و کادمیوم در بافت خوراکی ماهی سفید تالاب انزلی و مقایسه آن با استانداردهای جهانی FAO وFDA انجام شده است. ماهی سفید از مناطق غرب، مرکزی و شرق تالاب انزلی توسط صیادان محلی صید شدند. پس از هضم، میزان تجمع عناصر سنگین با استفاده از روشجذب اتمی شعله ای اندازه گیری شد. میانگین غلظت فلز کادمیوم در ماهی سفید تالاب مرکزی 05/0، در تالاب غرب 03/0 و در تالاب شرق 03/0وزن خشک بود. مقدار این فلز در نواحی مختلف تالاب با هم تفاوت معنی داری نداشت(05/0 P≥).میانگین غلظت فلز سرب در ماهی سفید تالاب غرب 33/0، مرکزی3 5/0 و شرق 41/0 وزن خشک بود. فلز سرب در نواحی مختلف تالاب در مقایسه با هم تفاوت معنی داری نداشت(05/0 P≥).. سرب در ماهی سفید تالاب مرکزی افزایش معنی دار در مقایسه با استاندارد خوارو بار جهانی نشان نداد (05/0 P≥).همینطور کادمیوم در ماهی سفید این ناحیه از تالاب در محدوده مجاز استانداردهای جهانی بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
111 - بررسی غلظت فلزات سنگین (سرب، مس و کادمیوم) در گاماروس Pontogammarus maeoticus در سواحل جنوب غربی دریای خزر حد فاصل رامسر تا انزلی
کامبیز خاکسار حسین نگارستان علی ماشینچیان مرادیهدف از انجام این بررسی تعیین میزان آلودگی گاماروس گونه Pontogammarus maeoticus به سرب، مس و کادمیوم در سواحل جنوب غربی دریای خزر در حدفاصل رامسر تا بندر انزلی بود. نمونه برداری در بهار و تابستان از 3 ایستگاه با سه تکرار با استفاده از توری با قطر چشمه 1 میلیمتر انجام و ب چکیده کاملهدف از انجام این بررسی تعیین میزان آلودگی گاماروس گونه Pontogammarus maeoticus به سرب، مس و کادمیوم در سواحل جنوب غربی دریای خزر در حدفاصل رامسر تا بندر انزلی بود. نمونه برداری در بهار و تابستان از 3 ایستگاه با سه تکرار با استفاده از توری با قطر چشمه 1 میلیمتر انجام و بعد از انتقال به آزمایشگاه با جذب اتمی غلظت فلزات سنگین اندازه گیری شد. رسم نمودارها با نرم افزار Excel انجام و برای بررسی معنی داری تفاوت غلظت فلزات سنگین با نرم افزار SPSS آزمون تجزیه واریانس یک طرفه و تست LSD انجام گردید. میانگین غلظت سرب، مس و کادمیوم به ترتیب 02/1، 61/95 و 81/0 میکروگرم بر گرم در بهار و 46/1، 91/93 و 74/0 در تابستان بود. مقایسه نتایج تحقیق حاضر با استاندارد آمریکا (جدول 5) نشان داد که میزان غلظت فلز مس در گاماروس مورد بررسی در دو فصل در همه ایستگاه ها در حد مجاز بود (جدول 3). غلظت کادمیوم در گاماروس گونه P. maeoticus از نظر استاندارد اتحادیه اروپا برای شاه میگوی خوراکی (ppm 50/0) در حد مجاز نبود؛ در حالی که از نظر سایر استانداردهای اتحادیه اروپا، آمریکا و استرالیا میزان این فلز در وضعیت مجاز بود. فلز سرب در گاماروس از نظر استاندارد سرپایان خوراکی اتحادیه اروپا و استاندارد ماهی استرالیا در حد مجاز نبود ولی از نظر استاندارد آمریکا و استاندارد مربوط به دوکفه ایهای خوراکی اتحادیه اروپا و نیز استاندارد مربوط به نرمتنان خوراکی استرالیا سرب در حد مجاز بود. باید توجه داشت که این فلز در بهار در انزلی در حد کمی قرار داشت و از نظر همه استانداردها به استثناء ماهی در استاندارد استرالیا در حد قابل قبول قرار داشت. باتوجه به نتایج تحقیق و استانداردهای بیان شده از سوی سازمان های بین المللی برای تجمع فلزات در بدن جانوران، وضعیت سرب و کادمیوم در بدن این گونه گاماروس نگران کننده می باشد. به ویژه آنکه بچه ماهیان اقتصادی نظیر ماهی سفید و کفال از این گاماروس تغدیه می کنند. در صورت انتقال و تجمع این فلزات سنگین در بدن ماهیان سفید و کفال این موضوع می تواند یک زنگ خطر محسوب شود، از این نظر بررسی نحوه انتقال این دو فلز به بدن ماهی ها و نیز جلوگیری از آلودگی دریای خزر به فلزات سنگین ضروری به نظر می رسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
112 - بررسی توانایی گونهHelianthus annuus در پالایش کادمیوم از آب
میترا عمادی رکسانا موگوئی مهدی برقعیگیاه پالائی تکنیک استفاده از خانواده های مختلف گیاهی در پالایش یا کنترل انواع مختلف آلودگی شامل فلزات سنگین از محیط آبی و خشکی است. درتحقیق حاضر کارایی گیاه HelianthusannuusL. در پالایش محلول کادمیوم مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایش با تکنیک گیاه پالایی در طرح بلوک های کام چکیده کاملگیاه پالائی تکنیک استفاده از خانواده های مختلف گیاهی در پالایش یا کنترل انواع مختلف آلودگی شامل فلزات سنگین از محیط آبی و خشکی است. درتحقیق حاضر کارایی گیاه HelianthusannuusL. در پالایش محلول کادمیوم مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایش با تکنیک گیاه پالایی در طرح بلوک های کاملا تصادفی با 01/0 < Pبا 3 تکرار و 1 شاهد طراحی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SAS استفاده شد. هر ظرف شامل 3 گیاه بود و نمونه های گیاه در معرض جذب کادمیوم از محلول نیترات کادمیوم با دو غلظت متفاوت(2 و 10میلیگرم در لیتر) به مدت پانزده روز قرار گرفتند. غلظت ها با دستگاه جذب اتمی(Variance Spectra AA-55B) در طی عملیات مورد پالایش قرار گرفتند. بر اساس نتایج، به ترتیب 10/22 ± 53/70 درصد و 12/1 ± 26/92 درصد از یون های کادمیوم از محلول جذب شد. همچنین با افزایش غلظت کادمیوم در محلول کارائی پالایش افزایش یافت. چون فلزات سنگین نظیر کادمیوم از آلاینده های اصلی محیط زیست محسوب شده و اثرات سمی بر همه ارگانیسم های زنده دارند، گیاه پالائی می تواند یک روش سازگار با محیط زیست درپالایش پساب تلقی شود. هدف از این تحقیق تعیین کارایی گیاه HelianthusannuusL. در پالایش محلول های حاوی کادمیوم بود و لذا با توجه به نتایج بدست آمده گونه ی HelianthusannuusL. گزینه مناسبی برای کاربرد در روش گیاه پالائی و پالایش محلول های آلوده به کادمیوم به شمار می رود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
113 - اثر کادمیوم بر برخی شاخص های ایمنی ماهی فیتوفاگ ) Hypophthalmichthys molitrix
نگین جلایی سورنا ابدالی ایوب یوسفی جوردهی مهتاب یارمحمدیدر این مطالعه، 135 عدد ماهی فیتوفاگ پرورشی با میانگین وزن 6/8 ± 6/50 گرم و طولکل3 ± 2/16 سانتی متر، در غلظت های 0، 5 و 10 میلی گرم در لیتر کلرید کادمیوم (Cd(Cl)2) به مدت 96 ساعت در آکواریوم های 100 لیتری قرار گرفتند. هر تیمار در 3 تکرار و هر تکرار شامل 15 چکیده کاملدر این مطالعه، 135 عدد ماهی فیتوفاگ پرورشی با میانگین وزن 6/8 ± 6/50 گرم و طولکل3 ± 2/16 سانتی متر، در غلظت های 0، 5 و 10 میلی گرم در لیتر کلرید کادمیوم (Cd(Cl)2) به مدت 96 ساعت در آکواریوم های 100 لیتری قرار گرفتند. هر تیمار در 3 تکرار و هر تکرار شامل 15 عدد ماهی بود. خونگیری از ماهیان هر 24 ساعت انجام شد. تعداد گلبول های سفید خون در ابتدا 2185 ± 5166 عدد در میلی متر مکعب بود که تا 72 ساعت نسبت به شاهد سیر نزولی، ولی در ساعت 96افزایش یافت و به 1154 ± 8000 عدد در میلی متر مکعب رسید (05/0 P<). شمارش افتراقی لکوسیت ها نشان داد که تعداد لنفوسیت ها از 7/5 ± 3/88 درصد در ابتدا به 3/0 ± 88 درصد در انتها رسید که طی 96 ساعت در تیمارهای مختلف فاقد تغییرات معنی دار بود (05/0 P>). تعداد نوتروفیل ها در ابتدا 4 ± 16 درصد بود که با گذشت زمان کاهش یافت و در انتها به 1 ± 2 درصد رسید (05/0 P<). این در حالی بود که شمار ائوزینوفیل ها بطور معنی داری افزایش یافت و از 1 ± 5/1 درصد در ابتدا (شاهد) به 2 ± 3/8 درصد و در انتها در غلظت 10 میلی گرم در لیتر طی ساعت 96 رسید (05/0 P <). تعداد مونوسیت ها در ابتدا 6/0 ± 3/1 درصد بود که در انتها به 3/0 ± 6/1 افزایش یافت و در طول دوره نوسانات نامنظمی را نشان داد. بنابراین، افزایش غلظت فلز سنگین کادمیوم در آب و افزایش مدت زمان مجاورت با آن بر سیستم ایمنی ماهی فیتوفاگ تاثیر منفی می گذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
114 - اندازه گیریمیزان غلظت فلزات سنگین جیوه، سرب و کادمیوم در منابع آب شهر یزد
عبدالمجید موسوی رزاق عبیدی میترا راوردشیریاین تحقیق با هدف بررسی غلظت فلزاتسنگین جیوه، سرب و کادمیوم در منابع آب شهر یزد به مدت مقطعی 9 ماه (مردادماه 92 تا فروردین ماه 93) صورت گرفت. در مجموع تعداد 28 نمونه آب از 28 حلقه چاه برداشت شد و فلزاتسنگین مورد بررسی بوسیله دستگاه جذب اتمی کوره گرافیتی اندازهگیری شد. چکیده کاملاین تحقیق با هدف بررسی غلظت فلزاتسنگین جیوه، سرب و کادمیوم در منابع آب شهر یزد به مدت مقطعی 9 ماه (مردادماه 92 تا فروردین ماه 93) صورت گرفت. در مجموع تعداد 28 نمونه آب از 28 حلقه چاه برداشت شد و فلزاتسنگین مورد بررسی بوسیله دستگاه جذب اتمی کوره گرافیتی اندازهگیری شد. با توجه به نتایج بدست آمده میانگین عناصر جیوه، سرب و کادمیوم به ترتیب صفر، 0011/0 و 0004/0 اندازه گیری و سپس به جهت مصارف انسانی با استانداردهای جهانی مقایسه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان غلظت فلزات سنگین جیوه، سرب و کادمیوم در نمونههای مورد آزمایش از حداکثر میزان مجاز استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO) کمتر بود و خطری از نظر بهداشتی منطقه مورد مطالعه را تهدید نمیکند. اما با توجه به گسترش روز افزون جمعیت و افزایش میزان آلودگیها و بیماریها ممکن است در آینده تغییراتی در میزان غلظت فلزاتسنگین مشاهده شود. بنابراین ضروری است پایش عناصر سنگین بطور مستمر صورت گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
115 - بررسی مقادیر فلزاتسنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید در بندربوشهر
رزاق عبیدی عبدالمجید موسوی میترا راوردشیریتحقیق حاضر در فصل بهار سال 1396 به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید (Liza klunzingeri) صید شده از آب های خلیج فارس در بندربوشهر صورت گرفت. بدین منظور تعداد 30 قطعه ماهی مید با میانگین وزنی 230/53 گرم و میانگین طول کل 05/17 سانتیمتر تهیه چکیده کاملتحقیق حاضر در فصل بهار سال 1396 به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید (Liza klunzingeri) صید شده از آب های خلیج فارس در بندربوشهر صورت گرفت. بدین منظور تعداد 30 قطعه ماهی مید با میانگین وزنی 230/53 گرم و میانگین طول کل 05/17 سانتیمتر تهیه شد. پس از انجام عملیات زیست سنجی نمونه ها را با آب مقطر شستشو داده و مقداری از بافت عضله خالص جداسازی گردید. بعد از خشک کردن رطوبت و آب موجود در فضای میان بافتی نمونهها، به میزان 1 گرم نمونه بافتی پودر شده جدا و با 10 میلیلیتر اسید نیتریک غلیظ هضم اسیدی نمونهها با روش Moopam صورت گرفت. برای اندازهگیری سطح فلزات سنگین نیکل و کادمیوم از دستگاه جذب اتمی مجهز به کوره گرافیتی VARIAN مدل (AA 100) استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده میانگین و انحراف از معیار غلظت فلزات سنگین نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید به ترتیب 611/0 ± 638/6 و 292/0 ± 201/3 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک محاسبه شد. مقایسه نتایج میزان فلزات نیکل و کادمیوم در بافت عضله ماهی مید در بندربوشهر با استانداردهای جهانی نشان دهنده بیشتر بودن مقدار غلظت فلزاتسنگین با مقدار مجاز استانداردهای سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سازمان جهانی غذا و کشاورزی (FAO)، مرکز ملی بهداشت و پزشکی استرالیا (NHMRC) و وزارت شیلات و کشاورزی انگلستان (MAFF) بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
116 - تاثیر کاربرد کودهای بیولوژیک، هیومیک اسید و پلیمر سوپر جاذب بر جذب و پالایش کادمیوم توسط یونجه یکساله (Medicago scutellata L.)
مرتضی محمدی داوود حبیبی محمدرضا اردکانی احمد اصغرزادهاین آزمایش در سال 1388 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) در چهار تکرار انجام شد. املع اول در این تحقیق سطوح فلز سنگین کادمیوم در سه سطح شامل (80 – 40 – صفر میلیگرم در کیلوگرم خاک کلرید کادمیوم ( چکیده کاملاین آزمایش در سال 1388 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) در چهار تکرار انجام شد. املع اول در این تحقیق سطوح فلز سنگین کادمیوم در سه سطح شامل (80 – 40 – صفر میلیگرم در کیلوگرم خاک کلرید کادمیوم (CdCl2) و عامل دوم ترکیبات تیماری شامل کاربرد باکتریهای محرک رشد، قارچ میکوریزا، هیومیک اسید و پلیمر سوپرجاذب به صورت جداگانه و توام در شانزده سطح بود. نتایج آزمایش نشان داد با افزایش غلظت کادمیوم در خاک میزان تجمع کادمیوم در اندام هوایی، ریشه و همچنین کادمیوم قابل دسترس خاک افزایش یافت. با توجه به اثر متقابل عامل های آزمایش مشاهده شد که کاربرد پلیمر نانو سوپر جاذب + کاربرد باکتری های ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و سودوموناس + کاربرد هیومیک اسید و کاربرد پلیمر نانو سوپر جاذب + کاربرد قارچ میکوریزا + کاربرد هیومیک اسید و نیز کاربرد باکتری های ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و سودوموناس + کاربرد قارچ میکوریزا + کاربرد هیومیک اسید، b15 (کاربرد پلیمر نانو سوپرجاذب + کاربرد باکتری های ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و سودوموناس+ کاربرد قارچ میکوریزا + کاربرد هیومیک اسید) دارای بیشترین میزان تجمع کادمیوم در اندام هوایی بودند، به طوری که در تیمارهای فوق میزان این عنصر در اندام هوایی حدود 62 % بیشتر از تیمار شاهد بود. همچنین کاربرد توام باکتری های محرک رشد، قارچ میکوریزا و پلیمر سوپرجاذب بیشترین میزان کادمیوم را توسط اندام ریشهای جذب کرده بود که این میزان حدود 3/42 % بیشتر از تیمار شاهد بود. مصرف توام کودهای بیولوژیک، هیومیک اسید و پلیمرسوپرجاذب باعث افزایش فاکتور انتقال (TF) کادمیوم از ریشه به اندام هوایی و همچنین باعث افزایش استخراج گیاهی (AF) و ضریب استخراج فلز سنگین (EC) در گونه مورد مطالعه شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
117 - سنتز، شناسایی و کاربرد نانوکامپوزیت پلیآکریلآمید-پلیاستایرن/بنتونیت بهمنظور جذب سرب و کادمیم از آب آلوده
امیر ابراهیم برادران مهدوی ابراهیم پناهپور روزبه جواد کلباسی علی غلامیدر طی دهه اخیر ساخت و کاربرد جاذبهای مختلف عناصر سنگین از محیط بسیار مورد توجه میباشد، در این میان نانوکامپوزیتها بواسطهی داشتن سطح ویژه و تخلخل بالا، قادر به حذف مقادیر نسبتاً زیادی از این گونه آلایندهها از محیطهای آبی میباشند. در این تحقیق نانوکامپوزیت پلیآکر چکیده کاملدر طی دهه اخیر ساخت و کاربرد جاذبهای مختلف عناصر سنگین از محیط بسیار مورد توجه میباشد، در این میان نانوکامپوزیتها بواسطهی داشتن سطح ویژه و تخلخل بالا، قادر به حذف مقادیر نسبتاً زیادی از این گونه آلایندهها از محیطهای آبی میباشند. در این تحقیق نانوکامپوزیت پلیآکریلآمید-پلیاستایرن/بنتونیت سنتز، شناسایی و مورد استفاده قرار گرفت. اثر شرایط تاثیرگذار بر جذب شامل: pH، نسبت بنتونیت به پلیآکریلآمید، میزان جاذب، زمان تماس، غلظت کاتیون و سینتیک عمل جذب مورد تحلیل و بررسی َقرار گرفت. ساختار نانوکامپوزیت با روشهای TEM، BET، ، FT-IR و XRD شناسایی شد. میزان جذب سرب و کادمیم بوسیله دستگاه جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج بررسیهای ریز ساختاری نشان داد نانوکامپوزیت پلیآکریلآمید-پلیاستایرن/بنتونیت از نظر فاصله لایهها و سطح تماس، نسبت به بنتونیت افزایش چشمگیری داشته است. چنین ساختاری در شرایط بهینه افزایش نسبتاً زیادی از جذب آلایندههای کاتیونی سرب و کادمیم را نسبت به جاذبهای بنتونیت و پلیآکریلآمید نشان میدهد. همچنین نتایج بررسیها نشان داد که بیشترین مقدار جذب در 6=pH، بهترین نسبت بنتونیت به پلیآکریلآمید 5/2 :5، مقدار بهینه جاذب برابر با 5 گرم بر لیتر، مدت زمان تماس برابر با 12 ساعت و بیشترین جذب فلزات در غلظت 150 میلیگرم بر لیتر بدست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
118 - اثر حفاظتی میوه چیکوManilkara zapotilla) بر روی آسیب بافت بیضه در موش تیمار شده با کادمیوم
زهرا صالحی جهرمی وحید حمایت خواه جهرمی الهه سامانی جهرمیکادمیوم به دلیل خصوصیاتی از قبیل پایداری و تجمع پذیری در محیط زیست خطرناک است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر حفاظتی میوه چیکوبر روی آسیب بافت بیضه موش تیمار شده با کادمیوممیباشد. این مطالعه تجربی بر روی 42 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار انجام شد.حیوانات به 7 چکیده کاملکادمیوم به دلیل خصوصیاتی از قبیل پایداری و تجمع پذیری در محیط زیست خطرناک است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر حفاظتی میوه چیکوبر روی آسیب بافت بیضه موش تیمار شده با کادمیوممیباشد. این مطالعه تجربی بر روی 42 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار انجام شد.حیوانات به 7 گروه تقسیم شدند. گروه کنترل آب و غذای معمولی دریافت کردند. به گروه شاهد1 مقدار 2/0 میلیلیتر آب مقطر تزریق شد. به گروه شاهد 2،2/0 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن کادمیوم تزریق گردید. به گروه شاهد 3 فقط مقدار متوسط عصاره چیکو یعنی100 میلیگرم بر کیلوگرم تزریق شد. به گروههای تجربی 1، 2 و 3 در روز اول آزمایش،2/0 میلیگرم بر کیلوگرم کادمیوم تزریق شد و سپس به مدت 14 روز نیز به ترتیب مقادیر 50، 100 و 200 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره آبی چیکو تزریق گردید. پس از 14 روز از قلب حیوانات خون گیری شد و میزان سرمی هورمون های تستوسترون، دی هیدرواپی آندروسترون (DHEALHو FSH مورد بررسی قرار گرفت. دادههای آماری توسط آزمون ANOVAو دانکن در سطح معناداری 05/0 p توسط نرم افزار SPSSنسخه15 تعیین گردید. میانگین هورمون تستسترون در گروه شاهد کادمیوم در مقایسه با گروههای کنترل و تجربی افزایش معنی داری داشت (05/0>p ). میانگین تغییرات غلظت دی هیدرواپی آندروسترون (DHEA)در گروههای شاهد 3 و تجربی 1 و 2 نسبت به سایر گروه ها افزایش معنی داری درسطح (05/0>p) داشته است. هورمونهای LHو FSHدر گروه شاهد 2 کاهش معنیدار و در گروه های تجربی نسبت به شاهد2 افزایش معنیداری داشت(05/0>p). این مطالعه نشان داد که عصاره میوه چیکومیتواند اثرات تخریبی ناشی از کادمیوم را کاهش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
119 - تاثیر پودر زردچوبه بر روی بافت شناسی و وضعیت پاداکسندگی کبد بلدرچین های ژاپنی در معرض کادمیوم خوراکی
امید کریمیآلودگی جیره طیور به کادمیوم علاوه بر خسارت های اقتصادی ناشی از کاهش تولید، از نظر بهداشت عمومی نیز اهمیت دارد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر پودر زردچوبه حاوی میزان مشخصی از کورکومینوئیدها (96/2 درصد) در تعدیل وضعیت پاداکسندگی و ضایعات بافت شناسی کبد بلدرچین های ژا چکیده کاملآلودگی جیره طیور به کادمیوم علاوه بر خسارت های اقتصادی ناشی از کاهش تولید، از نظر بهداشت عمومی نیز اهمیت دارد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر پودر زردچوبه حاوی میزان مشخصی از کورکومینوئیدها (96/2 درصد) در تعدیل وضعیت پاداکسندگی و ضایعات بافت شناسی کبد بلدرچین های ژاپنی در معرض کادمیوم خورکی بود. تعداد 180 قطعه بلدرچین ژاپنی نر از سن 22 تا 55 روزگی به شش گروه با جیره ای شامل جیره پایه، جیره پایه بعلاوه 3 گرم در کیلوگرم پودر زردچوبه، جیره پایه بعلاوه 5 گرم در کیلوگرم پودر زردچوبه، جیره پایه بعلاوه 100 میلی گرم در کیلوگرم کادمیوم، جیره پایه بعلاوه 100 میلی گرم در کیلوگرم کادمیوم و 3 گرم در کیلوگرم پودر زردچوبه و جیره پایه بعلاوه 100 میلی گرم در کیلوگرم کادمیوم و 5 گرم در کیلوگرم پودر زردچوبه تقسیم شدند. جیره آلوده به کادمیوم، بطور معنی داری باعث افزایش غلظت مالون دی آلدهید و کاهش فعالیت سوپر اکسید دسموتاز، کاتالاز و ظرفیت پاداکسندگی تام در بافت کبد شد (05/0 > p). تغییرات بافت شناسی کبد، ناشی از تغذیه با جیره آلوده به کادمیوم، شامل تغییر چربی،نکروز انفرادی یاخته های کبدی ، پرخونی و ارتشاح لکوسیتی بود. افزودن پودر زردچوبه به جیره آلوده به کادمیوم، باعث بهبود وضعیت پاداکسندگی کبد و کاهش شدت ضایعات بافت شناسی کبد گردید (05/0 > p). اضافه کردن 5 گرم پودر زردچوبه به هر کیلوگرم از جیره آلوده به کادمیوم، تأثیر بیشتری در کاهش اثرات نامطلوب کادمیوم در بلدرچین ژاپنی داشت (05/0 > p). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
120 - اثرات کادمیوم بر تکوین جنین موشهای کوچک سفید آزمایشگاهی
قدرت عبادی مناسکادمیوم به گروه فلزات سنگین تعلق دارد و یکی از مهمترین آلایندههای زیست محیطی است که به طرق مختلف وارد بدن موجودات زنده شده و موجب آسیب رسانی به آنها میشود. تاکنون مطالعات زیادی درباره خطرات کادمیوم روی موجودات زنده انجام گرفته، امّا مطالعهای درباره خواص تراتوژنی کاد چکیده کاملکادمیوم به گروه فلزات سنگین تعلق دارد و یکی از مهمترین آلایندههای زیست محیطی است که به طرق مختلف وارد بدن موجودات زنده شده و موجب آسیب رسانی به آنها میشود. تاکنون مطالعات زیادی درباره خطرات کادمیوم روی موجودات زنده انجام گرفته، امّا مطالعهای درباره خواص تراتوژنی کادمیوم بر روی موشها انجام نگرفته است. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی خواص تراتوژنی کادمیوم بر روی مراحل مختلف رشد جنین موشهای کوچک سفید آزمایشگاهی بود. در این مطالعه، 40 موش کوچک سفید آزمایشگاهی ماده سالم با محدوده وزنی 4±26 گرم مورد استفاده قرار گرفت. موشها بطور تصادفی به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند. گروههای تجربی 1 ،2 و3 به ترتیب ، دوز 25/6، 5/12و 25 میکروگرم بر گرم کادمیوم با حجم 1/0 میلی لیتر و گروه کنترل به همان حجم آب مقطر را روزانه از طریق دهانی دریافت نمودند. یافته حاصل از مطالعه به روش ANOVA بررسی و تحلیل شد. یافته¬ها نشان داد تعداد جنین موشها، تعداد جنینهای زنده، طول اندام حرکتی عقبی، طول اندام حرکتی جلوی، طول دم، طول سری ـ دمی جنین و وزن جنینها در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته است امّا تعداد بازجذب جنینها، تعداد جنینهای غیر طبیعی، در مقایسه با گروه کنترل بطور معنیداری افزایش یافته است. بنابراین کادمیوم بر روی مراحل مختلف تکوین جنین موشهای کوچک سفید آزمایشگاهی خاصیت تراتوژنیک داشته و موجب انواع ناهنجاری¬های مورفولوژیکی در آنها میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
121 - بررسی میزان عناصر کادمیوم، سرب و نیتروژن برنج در منطقه ابرج فارس
هانیه نوذریبرنج یکی از اقلام پر مصرف غذایی است که در معرض آلودگی به عناصر و فلزات سنگین قرار دارد. با توجه به اینکه ورود فلزات سنگین به زنجیره غذایی و رسیدن به غلظتهای بحرانی، اثرات سوء متابولیکی و فیزیولوژیکی بر انسانها بر جای میگذارد، بررسی سلامت برنج های تولید شده ضروری است. چکیده کاملبرنج یکی از اقلام پر مصرف غذایی است که در معرض آلودگی به عناصر و فلزات سنگین قرار دارد. با توجه به اینکه ورود فلزات سنگین به زنجیره غذایی و رسیدن به غلظتهای بحرانی، اثرات سوء متابولیکی و فیزیولوژیکی بر انسانها بر جای میگذارد، بررسی سلامت برنج های تولید شده ضروری است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان عناصر کادمیوم، سرب و نیتروژن برنج در منطقه ابرج شهرستان مرودشت در استان فارس و مقایسه با استاندارد ملی بود. در سال 1395، طی سه ماه متوالی مرداد، شهریور و مهر، از چهار ایستگاه مورد مطالعه، نمونه برداری به طور تصادفی از خاک و گیاه (ریشه و دانه) برنج انجام گرفت. نتایج نشان داد که میزان کادمیوم و سرب در خاک و دانه برنج، کمتر از میزان استاندارد ملی کشاورزی است که بیانگر فقدان آلودگی به سرب و کادمیوم در برنج تولید شده است. از طرف دیگر میزان نیتروژن در خاک و دانه برنج، بالاتر از حد استاندارد ملی کشاورزی است که نشان دهنده آلودگی خاک به نیترات و تجمع بیش از حد آن، در برنج تولید شده در این منطقه است. بنابراین، استفاده از کودهای حاوی عناصر سرب و کادمیوم به میزان کافی بوده است؛ اما کودهای نیترات، بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
122 - بررسی اثر آلودگی سرب و کادمیوم برجوانهزنی و ویژگیهای بنیه بذری گندم رقم سیوند
حسن آقایی پورنگ کسرایی محمد نصریبه منظور بررسی اثر آلودگی سرب و کادمیوم برجوانه زنی و ویژگی های بنیه بذری گندم رقم سیوند، آزمایشی در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی واحد ورامین- پیشوا، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمار های مورد بررسی عبارتند از: کلرید سرب در سه سطح (صفر، چکیده کاملبه منظور بررسی اثر آلودگی سرب و کادمیوم برجوانه زنی و ویژگی های بنیه بذری گندم رقم سیوند، آزمایشی در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی واحد ورامین- پیشوا، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمار های مورد بررسی عبارتند از: کلرید سرب در سه سطح (صفر، 60 و 120 میکرو مول در لیتر) و کلرید کادمیوم در چهار سطح (صفر،30، 60 و 90 میکرو مول در لیتر) بود. اثرات متقابل کلرید سرب و کلرید کادمیوم بر صفات آنزیم کاتالاز و فسفاتاز در سطح احتمال پنج درصد و بر صفات وزن تر ریشه چه و ساقه چه، وزن خشک ساقه چه، طول ریشه چه، در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل کلرید سرب و کلرید کادمیوم نشان داد که در وزن تر ریشه، بیش ترین مقدار با 694/0گرم مربوط به تیمار شاهد و شاهد و کم ترین مقدار با 264/0 گرم مربوط به تیمار 60 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و 90 میکرو مول در لیتر کلرید کادمیوم بود، بیش ترین مقدار وزن تر ساقه چه با 852/0گرم از تیمار شاهد و شاهد و کم ترین مقدار با 423/0 گرم از تیمار 120میکرو مول در لیتر کلرید سرب و شاهد به دست آمد. بیش ترین مقدار وزن خشک ساقه چه با122/0 گرم از تیمار شاهد و 90 میکرو مول در لیتر مصرف کلرید کادمیوم و کم ترین مقدار با 058/0 گرم از تیمار 120 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و 90 میکرو مول در لیتر کلرید کادمیوم حاصل شد. بیش ترین مقدار طول ریشه چه با 15میلی متر به تیمار بدون استفاده از کلرید سرب و کلرید کادمیوم و کم ترین مقدار با 33/3 میلی متر به تیمار 60 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و 90 میکرو مول کلرید کادمیوم اختصاص یافت، بیش ترین مقدار آنزیم کاتالاز با97/4 واحد بین الملی بر گـرم وزن تـازه بافت مربـوط بـه تیمار 120 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و 90 میکرو مول در لیتر کلریدکادمیوم و کم ترین مقدار با 6/2 واحد بین المللی بر گرم وزن تازه بافت مربوط به عدم مصرف کلرید سرب و عدم مصرف کلرید کادمیوم بود. بالا ترین میزان آنزیم اسید فسفاتاز با46/3واحد بین المللی بر گرم وزن تازه بافت از تیمار 60 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و عدم مصرف کلرید کادمیوم و پایین ترین میزان با 26/1واحد بین اللملی بر گرم وزن تازه بافت از تیمار120 میکرو مول در لیتر کلرید سرب × استفاده به مقدار90 میکرو مول در لیتر کلرید کادمیوم حاصل شد. با توجه به نتایج بهترین عملکرد در تیمار های عدم مصرف کلرید سرب و عدم مصرف کلرید کادمیوم بود. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که گیاه گندم نسبت به فلزات سنگین حساس است و حضور فلزات سنگین موجب کاهش رشد و عملکرد گیاه می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
123 - بررسـی اثر شـوری بر گیـاه پالایـی خاکهای آلـوده به کادمیـوم توسط گیـاه آفتابگـردان (Helianthus annuus L.)
احمد بوربور حسین بیگی محمدرضا ممیزی مجید آقامحسنی فشمیبه منظور بررسی اثر شوری بر گیاه پالایی خاک آلوده به کادمیوم توسط گیاه آفتابگردان، آزمایشی در گلخانه آموزشی- پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین در سال 1392 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمار های آزمایش شامل: آلو چکیده کاملبه منظور بررسی اثر شوری بر گیاه پالایی خاک آلوده به کادمیوم توسط گیاه آفتابگردان، آزمایشی در گلخانه آموزشی- پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین در سال 1392 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمار های آزمایش شامل: آلودگی خاک با کادمیوم در چهار سطح: صفر، 30، 60 و 90 میلی گرم کادمیوم در کیلو گرم خاک و تیمار شوری از منبع کلرید سدیم در چهار سطح: صفر، دو، چهار و شش دسی زیمنس بر متر بودند. نتایج نشان داد بیش ترین میزان کادمیوم برگ و ساقه در تیمار (90 میلی گرم کادمیوم در کیلو گرم خاک و شش دسی زیمنس بر متر) با میانگین 33/6 میلی گرم در کیلو گرم ماده خشک و کم ترین مربوط به تیمار (90 میلی گرم کادمیوم در کیلو گرم خاک و شاهد) با 13/13 میلی گرم در کیلو گرم و بیش ترین ضریب جذب کادمیوم در شوری (شش دسی زیمنس بر متر+ 30 میلی گرم کادمیوم در کیلو گرم خاک) با 199/0 و کم ترین مربوط به تیمار (شاهد+ 90 میلی گرم کادمیوم در کیلو گرم خاک 095/0)، بیش ترین و کم ترین درصد پروتئین در تیمار شاهد و تیمار 90 میلی گرم کادمیوم در کیلو گرم خاک به ترتیب با میانگین 32 و 23 درصد به دست آمد. بیش ترین درصـد پروتئین در تیمار شش (دسـی زیمنس بر متـر) با میانگیـن 38 درصـد حاصـل شـد. کم ترین درصد پروتئین نیز مربوط به تیمار شاهد (شوری صفر) بود. بیش ترین و کم ترین میزان کلروفیل a از تیمار شاهد و شوری شش دسی زیمنس بر متر با میانگین 096/1 و 767/0 میلی گرم بر گرم وزن تر برگ حاصل شد. بیش ترین و کم ترین محتوی پرولین در تیمار 90 میلی گرم کادمیوم در کیلو گرم خاک و شاهد به ترتیب با میانگین 621 و 523 میکرو مول در وزن تر برگ به دست آمد. بیش ترین و کم ترین محتوی نسبی آب در تیمار شاهد و تیمار 90 میلی گرم کادمیوم در کیلوگرم خاک به ترتیب با میانگین 76 و 60 درصد مشاهده شد. بیش ترین محتوی نسبی آب در تیمار شاهد (شوری صفر) با میانگین 74 درصد و کم ترین آن نیز مربوط به تیمار شش دسی زیمنس بر متر بود. نتایج نشان داد که شوری و کادمیوم بر محتوی نسبی آب، محتوی پرولین، محتوی کادمیوم برگ و ساقه، ضریب جذب کادمیوم، درصد پروتئین، محتوی کلروفیل aتأثیر معنی داری داشتند اما تأثیر شوری بر درصد روغن معنی دار نبود. اثر متقابل کادمیوم و شوری نیز بر محتوی کادمیوم برگ و ساقه، ضریب جذب کادمیوم، محتوی کلروفیل a معنی دار بود. شوری سبب افزایش فراهمی و جذب کادمیوم توسط گیاه شد به طوری که با افزایش شوری محتوی کادمیوم گیاه نیز افزایش یافت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
124 - بررسی اثر کود دامی و زئولیت بر مقدار جذب کادمیوم و محتوای کلروفیل گیاه ماش (Vigna radiate L.)
نادر رحیمی حسینعلی شیبانی پورنگ کسراییبه منظور بررسی اثر کود دامی و زئولیت بر مقدار جذب کادمیوم و محتوای کلروفیل گیاه ماش، آزمایشی در ورامین در سال زراعی 1392 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمار ها شامل سطوح مختلف زئولیت در سه سطح (صفر، 10 و 20 تن در هکتار) و سطوح مختل چکیده کاملبه منظور بررسی اثر کود دامی و زئولیت بر مقدار جذب کادمیوم و محتوای کلروفیل گیاه ماش، آزمایشی در ورامین در سال زراعی 1392 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمار ها شامل سطوح مختلف زئولیت در سه سطح (صفر، 10 و 20 تن در هکتار) و سطوح مختلف کود دامی در سه سطح (صفر، 20 و 40 تن در هکتار) بودند. نتایج نشان داد که کود دامی و زئولیت بر محتوی کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، ضریب جذب، محتوی کادمیوم اندام هوایی، ریشه و دانه تأثیر معنی داری داشتند اما تأثیر آن ها بر ضریب انتقال کادمیوم معنی دار نبـود. اثر مـتقابل کـود دامی و زئـولیت نیز بر محتوی کلروفیل a و کلروفیل کل معنی دار بود و بیش ترین میزان کلروفیل a و کلروفیل کل از تیمار های 20 تن زئولیت و 40 تن کود دامی در هکتار به ترتیب با میانگین های 31/1 و 08/2 میلی گرم بر گرم وزن تر برگ و کم ترین مقدار این صفات از تیمار شاهد (عدم کاربرد کود دامی و زئولیت) با میانگین های 804/0 و 24/1 میلی گرم بر گـرم وزن تر برگ حاصـل شد. به طور کلـی می توان گفت کاربرد کود دامی و زئولیت بر افزایش محتوای کلروفیل و کاهش جذب کادمیوم تأثیر معنی داری داشت پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
125 - بررسی محلولپاشی سدیم نیتروپروساید بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی ریحان (OcimumbasilicumL.) در سطوح مختلف کادمیوم خاک.
مهسا وفایی میثم اویسی محمد نصریجهت بررسی اثر سطوح مختلف سدیم نیتروپروساید و کادمیوم، بر رقم سبز ریحان، آزمایشی گلدانی در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا در سال 1396 به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد.تیمارهای آزمایشی شامل:سه سطح محلول پاشی سدی چکیده کاملجهت بررسی اثر سطوح مختلف سدیم نیتروپروساید و کادمیوم، بر رقم سبز ریحان، آزمایشی گلدانی در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا در سال 1396 به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد.تیمارهای آزمایشی شامل:سه سطح محلول پاشی سدیم نیتروپرووساید به میزان: صفر (شاهد محلول پاشی با آب خالص)N1،50 میکرو مولارN2، 100 میکرومولارN3و چهار سطح کادمیوم به مقدار:صفر (شاهد)C1، 10 میلی گرم در کیلوگرم خاکC2، 20 میلی گرم در کیلو گرم خاکC3،30 میلی گرم در کیلو گرم خاکC4بود. نتایج تحقیق نشان داد که اثرات متقابل تیمار ها بر صفات مورد بررسی معنی دار شد با افزایش کادمیوم از میزان کلروفیل برگ کاسته شد و در نهایت میزان آسیمیلاسیون کاهش یافت و وزن برگ کاسته شد.بالاترینارتفاع بوته، وزن خشک برگ در بوته، درصد اسانس و عملکرد اسانس درصد متیل کاویکول و از تیمار مصرف 100 میکرو مولار نیتروپروکساید سدیم و شاهد(N3*C1) به دست آمد و پایین ترین میزان ارتفاع بوته، وزن خشک برگ در بوته، پایداری غشای سیتوپلاسمی، درصد اسانس و عملکرد اسانس از تیمار شاهد (محلول پاشی با آب خالص) و مصرف 30 میلی گرم در کیلوگرم کادمیوم در خاک(N1*C4) حاصل شد. نتایج نشان داد با صرف نیترو پروکساید سدیم اثرات منفی تنش کادمیوم تا حدودی زیادی برطرف شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
126 - بررسی اثر آلودگی سرب و کادمیوم بر جوانهزنی و فعالیت آنزیمی بذر ذرت رقم سینگل کراس 704
حسین برکند پورنگ کسرایی حمیدرضا توحیدی مقدمبه منظور بررسی اثر سطوح مختلف سرب و کادمیوم بر جوانه زنی و فعالیت آنزیمی بذرگیاه ذرت، تحقیقی در سال 1394 در آزمایشگاه بذر گروه زراعت دانشگاه آزاد ورامین بر روی بذر ذرترقم سینگل کراس 704انجام شد. این تحقیق به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج سطح سرب شامل (ص چکیده کاملبه منظور بررسی اثر سطوح مختلف سرب و کادمیوم بر جوانه زنی و فعالیت آنزیمی بذرگیاه ذرت، تحقیقی در سال 1394 در آزمایشگاه بذر گروه زراعت دانشگاه آزاد ورامین بر روی بذر ذرترقم سینگل کراس 704انجام شد. این تحقیق به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج سطح سرب شامل (صفر، 10، 40،70 و 100 میکرو مول در لیتر کلرید سرب) و پنج سطح کادمیوم شامل (صفر، 10، 40،70 و 100 میکرو مول در لیتر کلرید کادمیوم) در سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر کاربرد سرب و کادمیوم بر تمامی صفات مورد بررسی معنی دار بود. افزایش غلظت این فلزات سنگین سبب کاهش درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، وزن خشک ساقه چه، وزن خشک ریشه چه، فعالیت آنزیم فسـفاتاز و آنزیم α آمیلاز و افزایـش فعالیت آنزیم کاتالاز شد. اثرات متقابل نشان داد که کم ترین و بیش ترین سرعت جوانه زنی به ترتیب 86/5 و 92/8 (دانه در روز)، وزن خشک ریشه چه 34/0 و 66/0 (گرم)، فعالیت آنزیم فسفاتاز 9/0 و 3/4 (واحد در گرم وزن تر گیاهچه) و آنزیم آلفا آمیلاز 3/3 و 9/5 (واحد در گرم وزن تر گیاهچه) در شرایطی حاصل شد که 100 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و کادمیوم به صورت توأم استفاده گردید پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
127 - بررسی جوانهزنی و پارامترهای بنیه بذور جو در شرایط آلودگی سرب و کادمیوم
داود خدیو حقگو محمد نصری پورنگ کسراییبه منظور بررسی جوانه زنی و صفات بنیه بذور جو در شرایط آلودگی سرب و کادمیوم، آزمایشی در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکـرار انجـام شد. عـوامل مورد نظر عبارتند از: کلرید سرب در سه سطح (صفر چکیده کاملبه منظور بررسی جوانه زنی و صفات بنیه بذور جو در شرایط آلودگی سرب و کادمیوم، آزمایشی در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکـرار انجـام شد. عـوامل مورد نظر عبارتند از: کلرید سرب در سه سطح (صفر، 60، 120 میکرو مول در لیتر) و کلرید کادمیوم در چهار سطح (صفر، 30، 60، 90 میکرومول در لیتر) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات ساده کلرید سرب بر صفات درصد جوانه زنی نهایی، آنزیم کاتالاز، آنزیم اسید فسفاتاز در سطح یک درصد معنی دار بود. اثرات ساده کلرید کادمیوم بر صفات وزن تر ساقه، آنزیم کاتالاز و آنزیم اسید فسفاتاز در سطح یک درصد و بر صفـات وزن تر ریشـه و وزن خشک ساقه چـه در سطـح پنج درصـد معنی دار بود. اثرات متقـابل کلرید سرب و کلرید کادمیوم بر صفات طول ریشه چه و آنزیم اسید فسفاتاز در سطح احتمال پنج درصد و بر صفات وزن تر ساقه چه، وزن خشک ساقه چه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل کلرید سرب و کلرید کادمیوم نشان داد بیش ترین مقدار وزن تر ساقه چه با 029/1 گرم از تیمار بدون استفاده از کلرید سرب و کلرید کادمیوم و کم ترین مقدار با 551/0 گرم از تیمار 120میکرو مول در لیتر کلرید سرب و 60 میکرو مول در لیتر کلرید کادمیوم بود. بیش ترین مقدار وزن خشک ساقه با259/0 گرم مربوط به تیمار عدم مصرف کلرید سرب و عدم مصرف کلرید کادمیوم و کم ترین میزان با 074/0 گرم مربوط به تیمار 120 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و 60 میکرو مول در لیتر کلرید کادمیوم بود. بیش ترین مقدار طول ریشه چه با 58/10 میلی متر از تیمار بدون استفاده از کلرید سرب و کلرید کادمیوم و کم ترین مقدار با 45/2 میلی متر از تیمار 120 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و 60 میکرو مول کلرید کادمیوم به دست آمد. بیش ترین مقدار آنزیم اسید فسفاتاز با 33/3واحد بین المللی بر گرم وزن تازه بافت مربوط به تیمار 60 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و عدم مصرف کلرید کادمیوم و کم ترین مقدار با 66/0واحد بین اللملی بر گرم وزن تازه بافت مربوط به تیمار120 میکرو مول در لیترکلرید سرب × استفاده به میزان90 میکرو مول در لیتر کلرید کادمیوم حاصل شد. به طور کلی کاهش رشد گیاه جو به دلیل غلظت بالای فلزات سنگین کلرید سرب و کلرید کادمیوم بود. در این پژوهش بهترین تیمار، تیمار عدم مصرف کلرید سرب و عدم مصرف کلرید کادمیوم است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
128 - تاثیر آلودگی سرب و کادمیوم بر جوانهزنی بذر سورگوم(Sorghum bicolor L.)
سید ابوالقاسم موسوی میثم اویسی علیرضا ایرانبخشبه منظور بررسی اثر آلودگی سرب و کادمیوم بر جوانه زنی بذر سورگوم رقم کیمیا، آزمایشی در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سـه تکرار انجام شد. عوامل مورد بررسی عبارتند از: کلرید سرب در سه سطح (صفر چکیده کاملبه منظور بررسی اثر آلودگی سرب و کادمیوم بر جوانه زنی بذر سورگوم رقم کیمیا، آزمایشی در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سـه تکرار انجام شد. عوامل مورد بررسی عبارتند از: کلرید سرب در سه سطح (صفر، 60 و 120 میکرو مول در لیتر) و کلرید کادمیوم در چهار سطح (صفر، 30، 60 و 90 میکرو مول در لیتر). نتایج تجزیه واریانس نشان داد که کلرید سرب بر صفات درصد جوانه زنی نهایی، وزن تر ریشه چه، وزن تر ساقه چه درسطح پنج درصد و بر صفات وزن خشـک ریشه چه، وزن خشک ساقه چه، طول ریشه چه، آنزیم کاتالاز و آنزیم اسید فسفاتاز در سطح یک درصد معنی دار بود. اثرساده کلرید کادمیوم بر صفات وزن تر ریشـه، وزن خشک ساقه چه، طول ریشه چه، در سطح پنج درصد و بر صفات آنزیم کاتالاز و آنزیم اسید فسفاتاز در سطح یک درصد معنی دار بود. اثرات متقابل کلرید سرب و کلرید کادمیوم بر صفات وزن خشک ساقه چه، طول ریشه چه در سطح یک درصد معنی دار بود و بر سایر صفات معنی دار نبود. مقایسه میانگین اثرات متقابل کلرید سرب و کلرید کادمیوم بر طول ریشه چه نشان داد که بیش ترین مقدار با چهار میلی متر مربوط به تیمار بدون استفاده از کلرید سرب و کلرید کادمیوم و کم ترین مقدار با 8/1 میلی متر مربوط به تیمار 120 میکـرو مول در لیتـر کلـرید سرب و 90 میکـرو مول کلـرید کادمیوم بود. همچنین مقایسـه میانگیـن اثرات متقابـل کلرید سرب و کلرید کادمیوم بر وزن خشک ساقه چه نشان داد که بیش ترین و کم ترین مقدار به ترتیب با 018/0 گرم و 001/0 گرم مربوط به تیمار عدم مصرف کلرید سرب و 60 میکرو مول بر لیتر کلرید کادمیوم و تیمار 120 میکرو مول در لیتر کلرید سرب و 90 میکرو مول در لیتر کلرید کادمیوم بود. بهترین عملکرد در صفات مورد بررسی مربوط به تیمار شاهد بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
129 - ارزیابی گیاهپالایی گلرنگ علوفهای تحت شرایط آلودگی فلز سنگین کادمیوم با استفاده از برگپاشی محرک رشد دالجین
منوچهر عظیمی پورنگ کسرایی آرش برزوبه منظور بررسی گیاه پالایی گلرنگ علوفه ای تحت شرایط آلودگی فلز سنگین کادمیوم با استفاده از برگ پاشی محرک رشد دالجین، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکراردر دانشکدهکشاورزیدانشگاهآزاداسلامیواحدورامین-پیشوا اجرا گردید. تیمار های اعمال شده شامل کادمیوم د چکیده کاملبه منظور بررسی گیاه پالایی گلرنگ علوفه ای تحت شرایط آلودگی فلز سنگین کادمیوم با استفاده از برگ پاشی محرک رشد دالجین، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکراردر دانشکدهکشاورزیدانشگاهآزاداسلامیواحدورامین-پیشوا اجرا گردید. تیمار های اعمال شده شامل کادمیوم در سطوح صفر (شاهد)، 50 و 100 میلی گرم در کیلو گرم خاک و برگ پاشی دالجین در سطوح صفر (شاهد)، یک و دو در هزار بود. بر اساس نتایج تجزیه واریانس، اثر اصلی کادمیوم در سطح احتمال یک درصد بر صفات اندازه گیری شده تأثیر معنی دار داشت، همچنین اثر اصلی دالجین بر طول اندام هوایی، طول ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب برگ، مالون دی آلدئید، پرولین و کادمیوم اندام هوایی در سطح احتمال یک درصد و بر کادمیوم ریشه در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود، ولی تأثیر معنی داری بر میزان فعالیت آنزیم کاتالاز نداشت. اثرات متقابل کادمیوم با دالجین بر مالون دی آلدئید، پرولین و کادمیوم اندام هوایی در سطح احتمال یک درصد و بر طول اندام هوایی، طول ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. نتایج نشان داد که کادمیوم باعث کاهش طول اندام هوایی (28/31 درصد)، طول ریشه (35/41 درصد)، وزن خشک اندام هوایی (69/44 درصد)، وزن خشک اندام هوایی ریشه (11/58 درصد)، محتوای نسبی آب برگ (74/39 درصد) و فعالیت آنزیم کاتالاز (73/10 درصد) و افزایش پرولین (38/164 درصد)، مالون دی آلدئید (1/88 درصد) و غلظت کادمیوم اندام هوایی و ریشه شد. بیشترین تأثیر کادمیوم در تیمار 100 میلی گرم در کیلوگرم خاک به دست آمد. همچنین مشاهده شد که کاربرد دالجین توانست موجب افزایش طول اندام هوایی، طول ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب برگ و غلظت کادمیوم اندام هوایی و ریشه و کاهش پرولین و مالون دی آلدئید شود، به طور کلی بیش ترین تأثیر مثبت در کاربرد یک در هزار دالجین حاصل گردید. می توان از نتایج به دست آمده به اثرات مثبت دالجین به خصوص در شرایط حضور کادمیوم و کاهش اثرات منفی ناشی از آن تنش در گیاه پالایی گلرنگ علوفه ای پی برد. بنابراین کاربرد یک در هزار دالجین برای افزایش گیاه پالایی تنش فلز سنگین کادمیوم توسط گلرنگ علوفه ای پیشنهاد می گردد. پرونده مقاله