-
حرية الوصول المقاله
1 - وحدت ادیان از دیدگاه مولانا
عبدالرضا مظاهریاز نظر عرفا رابطة جهان با خدا، در حکم رابطة اشعه نسبت به خورشید است و انبیاء نیز از نوریواحد سرچشمه م یگیرند، اما انسان گرفتار تعینات یکی را موسی می بیند و دیگری را عیسی؛ و بهسبب حیران شدن در درک کنه دین به تفسیرهای مختلف روی م یآورد و متناسب با ذهن خود درآن می اندیشد و أکثراز نظر عرفا رابطة جهان با خدا، در حکم رابطة اشعه نسبت به خورشید است و انبیاء نیز از نوریواحد سرچشمه م یگیرند، اما انسان گرفتار تعینات یکی را موسی می بیند و دیگری را عیسی؛ و بهسبب حیران شدن در درک کنه دین به تفسیرهای مختلف روی م یآورد و متناسب با ذهن خود درآن می اندیشد و با دیگری به نزاع برم یخیزد. مولانا نیز انبیاء الهی را نایبان خداوند بر زمین می داندو با بیان تمثیل هایی از وحدت طریق انبیاء سخن می گوید. از نظر وی، رمز وحدت ادیان با گذرکردن از قشر ظاهری دین و رسیدن به مغز آن آشکار می شود. به باور مولانا، دین فطری، یا همانتوحید راستین، و نیایش عاشقانه مغز و جوهرة ادیان است که توجه به آن انسا نها را از تفرقه ونزاع نجات می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی مضامین اشعار عاشقانه فریدون مشیری و نزارقبانی
مهدی ممتحن لیلا خوشکامهمانطور که میدانیم ادبیات تطبیقی در دو مکتب فرانسه و آمریکا قابل بررسی است؛ بر اساس مکتب آمریکایی و بر خلاف مکتب فرانسه، ادبیات تطبیقی به بررسی و نقد آثار ادبی دو شاعر یا نویسنده میپردازد، بدون توجه به تأثیر و تأثر آنان از یکدیگر. در این مکتب اشتراک بعضی مضامین آثار د أکثرهمانطور که میدانیم ادبیات تطبیقی در دو مکتب فرانسه و آمریکا قابل بررسی است؛ بر اساس مکتب آمریکایی و بر خلاف مکتب فرانسه، ادبیات تطبیقی به بررسی و نقد آثار ادبی دو شاعر یا نویسنده میپردازد، بدون توجه به تأثیر و تأثر آنان از یکدیگر. در این مکتب اشتراک بعضی مضامین آثار دو شاعر برای مقایسه و تطبیق کافی است. اگر بررسی بین آثار دو شاعر در یک زمان صورت بگیرد آن را موازنه(مثلا مقایسه بین آثار قبانی و خلیل مطران)، و اگر مقایسه بین دو زبان باشد آن را مقارنه(مثلا مقایسه بین آثار قبانی و مشیری) مینامیم. بنا بر آنچه گفته شد در این تحقیق مقارنهای بین اشعار عاشقانه نزار قبانی و فریدون مشیری انجام دادهایم، و مضامین عاشقانههای این دو شاعر را در چندین مورد به تفصیل بیان کردهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی مقایسه ای تغزّل های غاد السّمان و سیمین بهبهانی
مهرعلی یزدان پناه سپیده متولیاین مقاله، با عنوان بررسی مقایس های تغزّ لهای غادالسّمان و سیمین بهبهانی، در صددپاس خگویی به این سؤال اصلی است که چه تفاو تها و شباه تهایی میان تغزلهایغادالسّمان و سیمین بهبهانی وجود دارد؟ غادلسّمان را نمایند هی تمام عیار جریانجدید ادبیات زنانه (الادب النسائی) و نوع خاص أکثراین مقاله، با عنوان بررسی مقایس های تغزّ لهای غادالسّمان و سیمین بهبهانی، در صددپاس خگویی به این سؤال اصلی است که چه تفاو تها و شباه تهایی میان تغزلهایغادالسّمان و سیمین بهبهانی وجود دارد؟ غادلسّمان را نمایند هی تمام عیار جریانجدید ادبیات زنانه (الادب النسائی) و نوع خاص آن؛ یعنی ادب تغزّلی زنانه در ادبیاتعرب می شناسند. سیمین بهبهانی نیز به عنوان یکی از نمایندگان این جریان نو، همچنینبانوی غزل ایران شناخته شده است. زبان و احساس خاصّ زنانه، از مهم ترین ویژگی هایعاشقانه های این دو شاعر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی عشق در شعر حسین منزوی و نزار قبانی
افشار عزیزی دولت آبادی فهیمه اسدیعشق، کلیدواژه زندگی آمیخته با احساسات انسان و زمزمههای رمانتیک از یک احساس مثبت است که به قول مولانا طبیب جمله علتهای ماست و ژرفنای آن شاه کلید آهنگ شعری اکثر شاعران ما به ویژه نزار و منزوی است. وجود معشوق نیز که سرچشمه اصلی این رابطه عاطفی آمیخته با سودایی است در اشع أکثرعشق، کلیدواژه زندگی آمیخته با احساسات انسان و زمزمههای رمانتیک از یک احساس مثبت است که به قول مولانا طبیب جمله علتهای ماست و ژرفنای آن شاه کلید آهنگ شعری اکثر شاعران ما به ویژه نزار و منزوی است. وجود معشوق نیز که سرچشمه اصلی این رابطه عاطفی آمیخته با سودایی است در اشعار نزار قبانی و حسین منزوی مانند دیگر شاعران موج میزند. اما در شعر منزوی هنوز آن چهارچوب اصلی عاشقانههای شعر کلاسیک را بیشتر از شعر نزار قبانی در خود حفظ کرده است. درباره شعر و اندیشههای منزوی نظرات متعددی وجود دارد. با این وجود، در شعر او هنوز جایگاه عشق و عاشقانهها با شعر دوره سبک هندی فاصله چندانی نگرفته است. اما شعر نزار، اگر با مضامین عاشقانه دورههای قبل مقایسه گردد، فاصله زمانی و فرهنگ غالب بر ذهن او با توجه به ارتباطات گستردهای که با دنیای معاصر غرب دارد؛ تحوّل در شعر او، بر حسب جایگاه وی و اختلاف افکار حاکم بر جامعه با دنیای بیرون، بیشتر از منزوی حس میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی تطبیقی شکل شناسی منظومۀ عاشقانۀ هانی و شیمرید با داستان لیلی و مجنون نظامی
مریم داوری محمود صادق زاده هادی حیدری نیا موسی محمود زهیمنظومههای غنایی یکی از زیباترین و جذّابترین بخشهای داستانی ادبیّات است که با محوریّت عشق و زبان فاخر شعر، توانسته است، مورد پسند و سلیقۀ عموم مردم قرار گیرد و از میان شاعران داستانسرای ادبیّات فارسی، نظامی گنجوی با خلق اثر غنایی برجسته به نام لیلی و مجنون به عنوان ب أکثرمنظومههای غنایی یکی از زیباترین و جذّابترین بخشهای داستانی ادبیّات است که با محوریّت عشق و زبان فاخر شعر، توانسته است، مورد پسند و سلیقۀ عموم مردم قرار گیرد و از میان شاعران داستانسرای ادبیّات فارسی، نظامی گنجوی با خلق اثر غنایی برجسته به نام لیلی و مجنون به عنوان بزرگترین داستانسرای منظومههای غنایی فارسی، شناخته شده است. او که در شمار ارکان شعر فارسی است، با مهارت در تنظیم منظومههایش، توصیف منازل و شخصیّتپردازیهای قدرتمند، توانسته است، در جایگاه الگویی بزرگ در زمینۀ داستانسرایی قرارگرفته و پس از خویش، مقلّدان بسیاری را برانگیزد که هر یک به تبع خمسۀ او بهویژه، منظومۀ غنائی لیلی و مجنون به سرایش منظومههای غنائی مشابهی بپردازند. این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانهای، تنظیم شده است و نگارنده درصدد آن است تا با بررسی و مقایسۀ منظومۀ غنائی لیلی و مجنون با مشهورترین داستان عاشقانۀ بلوچی، هانی و شیمرید، بپردازد. این منظومه، مربوط به زمان حکومت رندان بلوچ، در سدههای پانزدهم و شانزدهم میلادی است و حدود پانصد سال از پیدایش آن می گذرد. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا ضمن بررسی و تحلیل دقیق این منظومه با منظومۀ غنایی نظامی، زیباییهای نهفته در کار این منظومۀ عاشقانه بلوچی را آشکار سازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - نقشآفرینی حیوانات در منظومههای عاشقانه (بر اساس یکصد منظومۀ عاشقانۀ فارسی)
مریم جعفرزاده امیرحسین مدنیمنظومههای عاشقانه بسطیافتة شعر غنایی است که مفاهیم عاشقانه در آن باز و گسترده شده، در قالب داستانی کمال مییابد. یکی از عناصر مهم در این داستانها، حیوانات هستند که نقشهای متفاوتی را به عهده دارند. گاه این نقشها اصلی و سرنوشتساز و گاه فرعی و پیشبرندة حوادث اند. شا أکثرمنظومههای عاشقانه بسطیافتة شعر غنایی است که مفاهیم عاشقانه در آن باز و گسترده شده، در قالب داستانی کمال مییابد. یکی از عناصر مهم در این داستانها، حیوانات هستند که نقشهای متفاوتی را به عهده دارند. گاه این نقشها اصلی و سرنوشتساز و گاه فرعی و پیشبرندة حوادث اند. شاعران و نویسندگان منظومهها به مناسبتهای مختلف، برای پروراندن متن خود از حیوانات یاد کرده و نقشهای متنوعی برای آنان در نظر گرفتهاند. هدف این پژوهش، بیان نقشهای حیوانات به عنوان یکی از عناصر و بنمایهها در منظومههای عاشقانه است. این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجامشده، میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که: حیوانات در منظومههای عاشقانه چه نقشهایی دارند؟ محدودۀ مطالعاتی در این مقاله، کتاب «یکصد منظومة عاشقانة فارسی» است. این کتاب، شامل صد منظومة عاشقانة فارسی است که به نثر درآمده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد به جز نقش های بلاغی که شامل تشبیه، استعاره، نماد و ... میشود؛ نقشهای ابزاری، پیامرسانی، میانجیگری، عاطفی، پیشگویی و غیبگویی، پزشکی، یاریگری، خواب و تعبیر، قصّهگویی، اسطورهای، جادویی، مانع، پیشبرنده و سبب و عامل مرگ، از جمله نقشهایی است که برای حیوانات در منظومههای عاشقانه ذکر شدهاست. این پژوهش میتواند الگوی مناسبی برای طبقهبندی عناصر داستانهای عاشقانه ارائه دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی تطبیقی داستان غنایی یوسف و زلیخای جامی (خاتم الشعرا) و عندلیب (شاعر ترکمن)
خوجه سید سیدمحمدی محمد فاضلی رضا اشرف زادهبررسی تأثیر متقابل ادبیات ملل در حیطۀ ادبیات تطبیقی قرار دارد و کنکاش در این زمینه، اعتلا و غنای زبان و ادبیات ملی و تفاهم و دوستی ملت ها را در پی خواهدداشت. تاثیر زبان، فرهنگ و تمدن ایرانی بر زبان و ادبیات بومی یکی از موضوعات پژوهش در ادبیات تطبیقی است. یوسف و زلیخا د أکثربررسی تأثیر متقابل ادبیات ملل در حیطۀ ادبیات تطبیقی قرار دارد و کنکاش در این زمینه، اعتلا و غنای زبان و ادبیات ملی و تفاهم و دوستی ملت ها را در پی خواهدداشت. تاثیر زبان، فرهنگ و تمدن ایرانی بر زبان و ادبیات بومی یکی از موضوعات پژوهش در ادبیات تطبیقی است. یوسف و زلیخا داستانی قرآنی است که بازتاب وسیعی در ادبیات غنایی داشته است. در این جستار بازآفرینی اثر دو سخنور با زبان و فرهنگ متفاوت با بهره گیری از رویکرد تطبیقی- تحلیلی، مورد بررسی و تبیین قرارگرفته و یوسف و زلیخای عبدالرّحمان جامی (قرن نهم) با یوسف و زلیخای نورمحمّد عندلیب، شاعر، نویسنده و مترجم ترکمن(قرن دوازدهم) مقایسه شده است، تا وجوه افتراق و اشتراک این دو اثر فارسی و ترکمنی مورد بررسی قرارگیرد. نتایج کلّی پژوهش، بسامد عوامل متافیزیکی داستان عندلیب در شکل گیری پیرنگ داستان نقش اساسی را دارد؛ ولی جامی در اثر خود از طرحی باورمندانه و منطقی تر بهره جسته است. ویژگی های داستان های کهن را در هر دو اثر می توان دید؛ در روایت جامی محور اصلی داستان عشق یوسف و زلیخاست وی تلاش دارد در ضمن داستان بینش عرفانی خود را بیان کند؛ در روایت عندلیب، یوسف شخصیت اصلی داستان است و داستان با آنچه در سوره یوسف آمده، نزدیک می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تحلیل بن مایه های داستانی منظومه عزیز و نگار
زهرا دری راضیه فقیهیپژوهش حاضر به تحلیل بن مایه های داستانی منظومهی عزیز و نگار می پردازد که جزو قصههای فلکلور و عامیانهای است که به صورت روایی و سینه به سینه و در منطقهای خاص نقل میشده است. منظومه ای که بن مایههای داستانی آن از انواع حماسی، عاشقانه، شگفت انگیز و کرامت است. این منظوم أکثرپژوهش حاضر به تحلیل بن مایه های داستانی منظومهی عزیز و نگار می پردازد که جزو قصههای فلکلور و عامیانهای است که به صورت روایی و سینه به سینه و در منطقهای خاص نقل میشده است. منظومه ای که بن مایههای داستانی آن از انواع حماسی، عاشقانه، شگفت انگیز و کرامت است. این منظومهی محلی و عامیانه در منطقهی طالقان، مورد هیچ گونه تحقیقی قرار نگرفته و معرفی آن در قدم اول از اهداف این پژوهش است. سیر این تحقیق با روش کتابخانهای انجام گرفته و معرفی کوتاه این قصه، پیش درآمدی برای ارائهی تحلیل بن مایههای آن است. از این اثر نگارشهای متعددی در زمانهای مختلف وجود دارد که هر یک در جزئیات با دیگر نگارشها متفاوت است. این نسخ از روی هم نگاشته نشدهاند و نقالان و مشتاقان پس از سالها، از حافظهی خویش و بنا بر سلیقهی خود و مخاطبانشان آن را به نگارش در آورده اند. نتیجهی تحقیقات و تحلیل در بن مایهها نشان میدهد که اکثر بن مایههای قصهی عزیز و نگار در ادبیات ایران و جهان دیده میشوند. از جمله: کوری، سفر، خوارق عادت، نبرد، جنون و رقابت عشاق، نامه و نامه بر، درویش، سیب و چشمه؛ که حضور این گونه موتیفها در این قصه از ارزشهای آن به شمار میآید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - تأملی در امکان جمع میان عرفان عاشقانه و عرفان مبتنی بر وحدت وجود
عباس گوهری امین رضا نوشینعرفان عاشقانه، رابطة بین خدا و انسان را از رابطة بین حاکم و محکوم، خواجه و رعیت و حتی عابد و معبود، به عاشق و معشوق و معشوق و عاشق فراتر برده و از اینرو نمایشگاه عالیترین روابط انسان با خدای خویش است. بر بنیاد این نگرش عرفانی، انسان معشوق و محبوب خداوند است که در لحظه أکثرعرفان عاشقانه، رابطة بین خدا و انسان را از رابطة بین حاکم و محکوم، خواجه و رعیت و حتی عابد و معبود، به عاشق و معشوق و معشوق و عاشق فراتر برده و از اینرو نمایشگاه عالیترین روابط انسان با خدای خویش است. بر بنیاد این نگرش عرفانی، انسان معشوق و محبوب خداوند است که در لحظهای خاص و طی تجربهای شگرف با وامگیری از عشق الهی، به ناگاه در عین معشوقی، عاشق و در عین محبوبی، محب میگردد. عرفان وحدت شهودی نیز، عرفانی است مبتنی بر تجربة وحدت و مدعی اینکه طی این تجربه، عارف از ماسوی الله غافل و تنها متوجه حق میگردد. در این عرفان ثنویت بین حق و خلق تصریح و بر این اساس، امکان جمع با عرفان عاشقانه ممکن میشود.عرفان وحدت وجودی نیز عرفانی است مبتنی بر این مدعا که عارف طی تجربة عرفانی خویش به معرفتی مشعر بر وحدت و یگانگی خلق و حق دست یازیده و در مییابد که ثنویت بین خدا و ماسوی الله درعین وقوع، اصیل و بنیادی نیست. بنابر آنچه رفت، این مقاله میکوشد تا در عین صحّه گذاشتن بر این مدعا که عرفان مبتنی بر وحدت شهود، مستعد عرفان عاشقانه است، علیه مدعای «عدم امکان جمع میان عرفان مبتنی بر وحدت وجود و عرفان عاشقانه»، دو دلیل، یکی مبتنی بر واقع و دیگری، مبتنی بر عقل، اقامه کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - «مقدمه ای بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ»
یوسف جعفرزادهاز دیدگاه عرفان عاشقانه ، صیرورت «انسانیت»به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت میگیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه ، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس وشیطان نماد مرحله بی أکثراز دیدگاه عرفان عاشقانه ، صیرورت «انسانیت»به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت میگیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه ، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس وشیطان نماد مرحله بیدار شدگی نفس و انسان نماد مرحله عشق است و از این رو انسان جامع صفات فرشته و شیطان است. بعد از رخداد گناه ازلی، انسان از مرحله فرشتگی و ناآگاهی به مرحله بیدار شدگی و آگاهی قدم میگذارد و در واقع شیطان سبب ورود او به این مرحله میشود، اما این مرحله خود پنجرهای است برای ورود به صحنه معاشقه انسان با خداوند در متن تجلیات صفات جلالی و جمالی خداوند در این دنیا. بدین ترتیب در این نگاه ،عشق فرا رفتن از رابطه مبتنی بر قواعد حقوقی و اخلاقی به رابطه کاملا شخصی شده مبتنی بر ناز معشوق و نیاز عاشق است و در مرکز معنای زندگی این عالم قرار دارد.مقاله حاضر مقدمه ای است بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - «ابن فارض و معرفت عاشقانه»
محمد گودرزیآثار عرفای بزرگ اسلامی بیانگراین حقیقت می باشد که دو عنصر محبت و معرفت نقش مهمی هم در شکل گیری و هم در مرز بندی این آثار وزین داشته اند. هر چند کمتر عارفی یافت می شود که آثارش از این دو عنصر مهم بی بهره باشد لیکن طایفهای از عرفای اسلامی بیشتر معرفت گرا میباشند و عنصر أکثرآثار عرفای بزرگ اسلامی بیانگراین حقیقت می باشد که دو عنصر محبت و معرفت نقش مهمی هم در شکل گیری و هم در مرز بندی این آثار وزین داشته اند. هر چند کمتر عارفی یافت می شود که آثارش از این دو عنصر مهم بی بهره باشد لیکن طایفهای از عرفای اسلامی بیشتر معرفت گرا میباشند و عنصر معرفت در آثارشان نمود بیشتری دارد و طایفهای دیگر محبت گرا می باشند و عنصر محبت و عشق در آثارشان جلوهبیشتری دارد . ابن فارض مصری (576-632 ه.) از اکابرعرفای محبت گرای سده هفتم هجری است که محبت عاشقانهخویش را در تائیه کبری عرضه داشته و عشق بازان کوی معشوق را به خمخانه ساقی کشانده، جام وجودشان را از نور باده محبت برافروزانده است . این مقاله با عنوان (ابن فارض و معرفت عاشقانه) تلاشی است در جهت تبیین دیدگاه محبت گرایانه ابن فارض در تائیه کبری و کوششی است در بیان سیر عاشقانه محب و محبوب در مراتب و اطوار عشق. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - تأثیر تصوّف در منظومههای عاشقانه
سیدمرتضی میرهاشمی معصومه سیم چی حبیبالله عبّاسی بهادر باقریتصوّف، که از آن میتوان به عنوان یکی از عوامل مهم اجتماعی و فرهنگی یاد کرد، از قرن های نخستین در جامعۀ اسلامی شکل گرفت و به سرعت رشد کرد. با سنایی وارد عرصۀ ادبیات شد و آثار برجسته ای در این حوزه چه به صورت نثر و چه از نوع آثار منظوم پدید آمد که مثنوی های عطار و مولانا أکثرتصوّف، که از آن میتوان به عنوان یکی از عوامل مهم اجتماعی و فرهنگی یاد کرد، از قرن های نخستین در جامعۀ اسلامی شکل گرفت و به سرعت رشد کرد. با سنایی وارد عرصۀ ادبیات شد و آثار برجسته ای در این حوزه چه به صورت نثر و چه از نوع آثار منظوم پدید آمد که مثنوی های عطار و مولانا از جملۀ آنهاست. تحت تأثیر این آثار و با توجه به غلبۀ روح و فرهنگ تصوّف در فضای اجتماعی قرون هفتم، هشتم و نهم، داستان های عاشقانۀ عصر نیز که به دلیل نگاه عاطفی و احساسی آن ها بیش از سایر داستان ها مورد توجّه بوده اند دگرگون گشته، ضمن حفظ برخی ویژگی های آثار پیشین، آب و رنگ تازه ای به خود گرفتند. در این نوشتار برآنیم تا با بررسی برخی از برجسته ترین منظومه های عاشقانۀ این قرون یعنی هشت بهشت امیر خسرو دهلوی(قرن هفتم)، جمشید و خورشید سلمان ساوجی و همای و همایون خواجوی کرمانی(قرن هشتم)، و لیلی و مجنون مکتبی شیرازی(قرن نهم)، عناصر مشترکی را که بیانگر تأثیرپذیری پدیدآورندگان این آثار از اندیشه های صوفیّه است، استخراج کرده و مورد مطالعه قرار دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این معناست که این اثرپذیری تنها به تحول شخصیت های داستانی و صفات و رفتار آنها محدود نگشته بلکه واژگان و تعابیر عاشقانه نیز چه بسا تحت تأثیر تصوّف بار معنایی گسترده تری یافته اند؛ به عبارتی می توان اذعان کرد که عشق زمینی و مجازی در این داستان ها به پاکی و بلندای عشق آسمانی ارتقا می یابد و عشق و عرفان آنچنان در هم آمیخته و به هم پیوند می خورد که نمی توان حدّ و مرز مشخصی برای عاشقانه یا عارفانه بودن آن ها تعیین نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - رویکرد عاشقانه (شاعرانه) به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی قرن پنجم تا هفتم هجری
سعید زهرهوند محسن حسینی مؤخر محمدرضا حسنی جلیلیان مرتضی کرمانشاهیداستان و شخصیّت پیامبران الهی، براساس نصّ صریح قرآن و روایات، یکی از ویژگیهای اساسی عرفان اسلامی است که مورد توجّه عارفان در قرون مختلف بوده است. در حقیقت طرح نکات و ظرایف عشق و بیان لحظات و تجربیات عاشقانه با هدف گشودن نگاه معرفت شناختی و زیباییشناسانه از رویکردهای م أکثرداستان و شخصیّت پیامبران الهی، براساس نصّ صریح قرآن و روایات، یکی از ویژگیهای اساسی عرفان اسلامی است که مورد توجّه عارفان در قرون مختلف بوده است. در حقیقت طرح نکات و ظرایف عشق و بیان لحظات و تجربیات عاشقانه با هدف گشودن نگاه معرفت شناختی و زیباییشناسانه از رویکردهای مهم در تاریخ تصوّف اسلامی است که به مکتب یا رویکرد عاشقانه در عرفان شناخته شده است. این رویکرد با ویژگیهای زبانی خاص خود، با بهرهگیری از ظرفیت والای داستان پیامبران و تجربیات عاشقانه نهفته در این داستانها به مهمترین موضوعات و مفاهیم عشق پرداخته است، لذا هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین رویکرد عاشقانه به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی مطرح در قرن پنجم تا هفتم هجری است. دراین پژوهش مصادیق و شواهد مورد نظر در آثار عرفانی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان از بهرهگیری از زبان اشارت با ویژگیهای خاص آن در مقابل زبان عبارت است. بررسی شواهد و مصایق تحقیق نشان داد رویکرد عاشقانه هم از لحاظ فراوانی در آثار شعری و نثر و هم از نظر فراوانی در سه قرن مورد تحقیق از فراوانی نسبتا یکسانی برخوردار است. از نظر موضوعی نیز مکالمه خداوند با حضرت موسی و تجلّی حق بر وی بیشترین فراوانی را در پرداختن شاعران و نویسندگان به خود اختصاص داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - عشق در اشعار عرفانی امام خمینی (ره)
اقدس جهانگیری علی اکبر افراسیاب پور فرجاله براتی مریم بختیارامام خمینی ، قائل به پوشیده بودن مفهوم عشق به اقتضای پوشیدگی ذات الهی است. وی از سویی بر این عقیده است که عالم هستی همگی سایه حضرت محبوبند حتی عشق جبلی و فطری نیز متعلق به محبوب است و از سویی دیگر آن محبوب مطلق را در نهایت خفا وصف کرده است، تا جایی که حتی به کاربردن واژ أکثرامام خمینی ، قائل به پوشیده بودن مفهوم عشق به اقتضای پوشیدگی ذات الهی است. وی از سویی بر این عقیده است که عالم هستی همگی سایه حضرت محبوبند حتی عشق جبلی و فطری نیز متعلق به محبوب است و از سویی دیگر آن محبوب مطلق را در نهایت خفا وصف کرده است، تا جایی که حتی به کاربردن واژگان غیب باطن را نیز در باب ذات الهی از سر ناچار و اضطرار می داند. زبان غزل و مطلع های شورانگیز و مضامین عاشقانه و عبارات بی پروا، مجالی برایدرس و بحث عرفان نمی گذارد و اگر اثری و ثمری از عرفان هست، لُبّ و عصارۀ آن استکه چون حلقه بر درِ عشق، سر می کوبد و حاجت می گوید. وصل عبارت است از وحدت حقیقت، چون سرّ به حق متصل گشت جز حق نبیند و نفس را از خود به طوری غایب گرداند که از کس خبر ندارد. امام با همه عظمتی که برای ارباب عرفان قائل است، ولی شخصیت عرفانی او از همه آنان ممتاز است. حضرت امام(ره) در آثار عرفانی خود به مقام وصل با موضوعات مختلف اشاره کرده است. امام معتقد است که چشم پوشی از لذت های دنیوی نه تنها حجاب های ظلمانی را کنارمی زند بلکه پرده های نور را یکی پس از دیگری از میان برمی دارد. روحیۀ ملامت گری در مکتب عرفانی امام در شعرشان مشهود است. همچنین غزل هایشان در کلام و محتوا متناقض نماست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - تأویلهای عارفانه و عاشقانه مولانا از قصههای قرآنی
حلیمه دیلمی نژاد شمس الحاجیه اردلانی سید احمد حسینی کازرونیمثنوی به عنوان یکی از مهمترین آثار عرفانی منظوم زبان فارسی از جنبههای مختلف شایستۀ بررسی است. مولانا در مثنوی بسیار از آیات قران بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قران کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانه آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بخصوص أکثرمثنوی به عنوان یکی از مهمترین آثار عرفانی منظوم زبان فارسی از جنبههای مختلف شایستۀ بررسی است. مولانا در مثنوی بسیار از آیات قران بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قران کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانه آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بخصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن به کار برده میشود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولانا است به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قران کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قران کریم در مثنوی شیوهای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون میآورد؛ ولی ظاهر را نفی نمیکند. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه او تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیه نفس را ضروری می کند و لازمۀ آن دوری از هوی و هوس است. دومین و شاید اصلیترین مؤلفه تأویل از نگاه مولانا اثر و نتیجۀ آن است به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند. موضوع این پژوهش تأویل عارفانه و عاشقانه مولانا از آیات قران کریم است. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه مولانا، تأویل خویشتن است که خودشناسی و تزکیة نفس را ضروری میکند و نتیجة آن فلاح و رستگاری است به این معنی که تأویل باید آدمی را به سعادت رساند و به رحمت خداوند امیدوار سازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - بنده آزاد (بررسی رابطه آزادی و بندگی در عرفان اسلامی با تأکید بر جایگاه آن در دیوان حافظ)
مریم السادات نوابی قمصریآزادی و بندگی اگرچه درظاهر مفهومی متضاد دارند اما در عرفان اسلامی این دو مفهوم دارای ارتباط حقیقی با یکدیگر هستند. عبودیت و حریت مراتبی دارند که سالک در هر مرتبه از سیروسلوک بهره ای از آن دو را در خود متجلی ساخته و درنهایت به حقیقت عبودیت و حریت دست می یابد. حافظ این مو أکثرآزادی و بندگی اگرچه درظاهر مفهومی متضاد دارند اما در عرفان اسلامی این دو مفهوم دارای ارتباط حقیقی با یکدیگر هستند. عبودیت و حریت مراتبی دارند که سالک در هر مرتبه از سیروسلوک بهره ای از آن دو را در خود متجلی ساخته و درنهایت به حقیقت عبودیت و حریت دست می یابد. حافظ این موضوع را در دیوان اشعار خود در چند بیت به وضوح آورده و آزادی را ثمره تجلی حقیقت بندگی در انسان می داند. این بندگی که حافظ آن را بندگی عاشقانه می نامد، ثمره سلوک عارفانه رهرو حقیقت است. عاشق، آزاده ای است که با بندگی، خود را از همه قیدوبندها رهاکرده و مظهر بنده آزاد گردیده است. در این مقاله سعی شده با تعمق در بعضی از آراء صوفیه و عرفا ضمن بررسی بن مایه های فکری رابطه آزادی و بندگی از منظر عرفان اسلامی، به بررسی مفهوم بندگی عاشقانه، مراتب و ارتباط آن با آزادگی از دیدگاه حافظ پرداخته شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - تحلیل و تطبیق عشق از منظر شیخ علاءالدوله بیابانکی و حضرت امام خمینی (ره)
سعید کرکهآبادی پروین دخت مشهور فرزاد عباسی محبوبه ضیاخدادادیانعشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنانکه بدون در نظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابلفهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخورداربوده و هست؛ ازاینرو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به خصوص در کلام شیخ علاءالدوله و أکثرعشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنانکه بدون در نظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابلفهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخورداربوده و هست؛ ازاینرو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به خصوص در کلام شیخ علاءالدوله و امام خمینی (ره) که موردبحث این تحقیق است، عشق را میتوان از جنبة حقیقی موردبررسی قرارداد. جریان عرفان عاشقانه در بعد نظری و عملی دارای ویژگیهایی است که در اشعار علاءالدوله میتوان دریافت که چگونه توانسته است جریان عرفان عاشقانه را در اشعار خود به کاربرد و در مقایسه با اندیشههای حضرت امام (ره) در این موضوع، میتوان دریافت که عرفان عاشقانة شاعران خراسان تا چه حدّ توانسته است در آرای عرفانی یک عارف معاصر هرچند با مشربی متفاوت، تأثیرگذار باشد. دست آورد پژوهش بهطور مشخص این است که امام خمینی(ره) بهعنوان عارفی برخاسته از مکتب ابن عربی و با مشرب صدرایی، مبانی عرفان عاشقانة خراسان را میپذیرد و در دیوان اشعار خود بهگونهای دیگر بیان میدارد؛ اما گاه بهخصوص در اشعار خود، همان اصول را بهگونهای دیگر و به بیانی رایج در مکتب ابن عربی، مطرح ساخته است و تحت تأثیر رویکرد رایج در فقه شیعی، به اصول ناظر به برخی از سنن عرفان عاشقانه، همچون عشق مجازی، توجهی نداشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - تحلیل استعاره شناختی عشق از منظر عرفانی در بعضی از اشعار مثنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی
مهرانگیز عزیزیمنامن محمدرضا شاد منامن جهاندوست سبزعلیپور حسین آریان سیدسعید احدزادهدر نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسانها و عالم هستی است. خداوند حکم کُنْتُکَنزامَخفّیافَاَحبَبْتَاَن اُعْرَف فَخَلَقْتُالخلَقَ لاُِعرَف (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی میداند و شاعران عارفپیش أکثردر نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسانها و عالم هستی است. خداوند حکم کُنْتُکَنزامَخفّیافَاَحبَبْتَاَن اُعْرَف فَخَلَقْتُالخلَقَ لاُِعرَف (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی میداند و شاعران عارفپیشه و اهل عرفان زیباترین و عمیقترین تعابیر در مختلف کلام و اندیشه را برای عشق بیان کردهاند. مولانا جلالالدین محمد بلخی و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارفان شاعری هستند که عشق را با زیباترین و عمیقترین تعابیر استعاری بهتصویرکشیده و مفهومسازی نمودهاند. مولوی در استعارههای شناختی خود از عشق در قلمرو مبدأ از عناصری مانند آتش، می، جانداری، طبیب، نور، راه، قاتل، سفر و غیره بهره میبرد و از این میان سه عنصر آتش، می و جانداربودن عشق بیشترین بسامد را در مثنوی دارد درحالیکه بیدل چهرهای انتزاعیتر از عشق نسبت به مولوی ارائه میکند و استعارههای شناختی او شعله، حرف، مکتوب، خورشید، وادی، دُرّ، نقش، انجمن، گنج، اسرار، منزل و غیره است. بیدل هنگام خلق استعارههای شناختی، آگاهانه ابهامی را در کلام خود قرارمیدهد که باعث پیچیدگی ظاهری کلام میشود. امّا با گسترش کلام بهکمک کلمات عادی دست به گسترش استعاره خود و تفهیم اندیشهاش میزند و خوشههای تصویری زیبایی را میآفریند. وی عشق را همچون دریا، آفتاب، آب، وادی، سلطان، پهلوان، حکیم، آینه، طریق و غیره میداند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - تقابل عرفان زاهدانه و عاشقانه در تذکرةالاولیای عطار نیشابوری
فاطمه باقرزاده خیاوی رضا آقایاری زاهد علی رمضانیتذکرةالاولیا عطار نیشابوری یکی از چند منبع برجسته در شناخت احوال عارفان قرون مختلف از اول هجری تا زمان تألیف(قرن هفتم) است. در آن شرح زندگانی 97 تن از مشایخ صوفیه ـ که هرکدام وابسته به یک مشرب عرفانی بوده اند ـ آمده است. بررسی احوال و اقوال این مشایخ، راهگشایی برای شناخ أکثرتذکرةالاولیا عطار نیشابوری یکی از چند منبع برجسته در شناخت احوال عارفان قرون مختلف از اول هجری تا زمان تألیف(قرن هفتم) است. در آن شرح زندگانی 97 تن از مشایخ صوفیه ـ که هرکدام وابسته به یک مشرب عرفانی بوده اند ـ آمده است. بررسی احوال و اقوال این مشایخ، راهگشایی برای شناخت عقاید مختلف عرفانی است و سند قابل اعتباری در بررسی جریان شناسی عرفان می تواند باشد. در این مقاله مؤلفه های عرفان زاهدانه و عرفان عاشقانه از اقوال و روایت های تذکرةالاولیاء بررسی شده است، عطار دسته بندی خاصی در گرایش های فکری اولیاء انجام نداده و به دیده احترام احوال و اقوال هرکدام را ذکرکرده است. اما بررسی تقابل های عرفان عاشقانه و زاهدانه در زندگی آن ها نشان می دهد، اولیا درمقابل عقاید همدیگر واکنش نشان می دهند؛ شریعت، کرامت و سماع، سه موضوع اصلی تقابل اولیاست؛ در اقوال اولیای زاهد، پای بندی به شریعت اصل است و مؤلفه های عرفان عاشقانه دیده نمی شود. اما در اقوال اولیای عاشق، اولیا با عبور از عرفان زاهدانه، گاه اعمال غیرشرعی انجام می دهند، دلسوزی برای ابلیس، شطحیات کفرگونه، اعتقاد به سماع، نفی کرامت ظاهری در ذکر اولیای عاشق آمده که در احوال اولیای زاهد نیست، موضوع مشترک در اقوال اولیا در عرفان زاهدانه و عاشقانه، دنیاستیزی است که در ذکر تمامی آن ها بیان آمده است، خود عطار در گروه عرفان عاشقانه است و این گرایش فکری را در تذکره نیز نشان داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - موانع ارتباط در داستان های عاشقانه هزار و یک شب
قنبر قدوسیان حسن بساک رضا اشرف زادهیکی از نشانه های داستان های عاشقانه وجود مانع است که بیشترین بخش این داستان ها را در بر میگیرد. دراین مقاله نخست هزار و یک شب از نظر محتوایی بررسی گردید سپس دوازده داستان عاشقانه به گونه ای انتخاب شد که بازگوکننده نشانه های غنایی سایر داستان ها نیز باشد تا بتوان نتایج أکثریکی از نشانه های داستان های عاشقانه وجود مانع است که بیشترین بخش این داستان ها را در بر میگیرد. دراین مقاله نخست هزار و یک شب از نظر محتوایی بررسی گردید سپس دوازده داستان عاشقانه به گونه ای انتخاب شد که بازگوکننده نشانه های غنایی سایر داستان ها نیز باشد تا بتوان نتایج پژوهش را علاوه بر داستان های هزار و یک شب، به سایر داستان های عاشقانه تعمیم داد. اهمیت این پژوهش در آن است که میزان دشواری موانع و چگونگی رفع آنها، علاوه بر آن که به جذابیت داستان می افزاید؛ ارتباط با سایر نشانه های عاشقانه از قبیل شرط، وصال، فریب، شرارت و.... را نیز آشکار می سازد. نتایج این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیل محتوا بر اساس نظریه نشانه شناسی رولان بارت صورت گرفته است؛ نشان می دهد: 1- در عشق های یک سویه نظیر حکایت دو وزیر، مانع اندک است.2- در داستان هایی نظیر حسن بصری و نورالنساء، بدر باسم و جوهری چون معشوق پری است؛ موانع از تنوع و بسامد بالاتری برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - زن و روابط عاشقانه ی آن در اشعار نظامی گنجوی و سهراب سپهری
رامین خسروی اقبالهدف در این مقاله مقایسه روابط عاشقانه از دیدگاه دو شاعر متعلق به دو دوره ی مختلف ادبی و تاریخی ایران زمین تعلق داشته، بود. این دو شاعر نگرش های متفاوتی از نظر جامعه شناسی، روان شناسی و ادبی به جایگاه زن و روابط عاشقانه داشتند. تفاوت های معرفتی این دو شاعر در نوع دیدشان أکثرهدف در این مقاله مقایسه روابط عاشقانه از دیدگاه دو شاعر متعلق به دو دوره ی مختلف ادبی و تاریخی ایران زمین تعلق داشته، بود. این دو شاعر نگرش های متفاوتی از نظر جامعه شناسی، روان شناسی و ادبی به جایگاه زن و روابط عاشقانه داشتند. تفاوت های معرفتی این دو شاعر در نوع دیدشان به روابط اخلاقی و عاشقانه تأثیر گذاشته و تعریف و شناختی از زن را شکل داده است. روش به کار رفته روشی مقایسه ای و توصیفی است و با تکیه بر آثار دو شاعر مورد نظر به روابط عاشقانه پرداخته شده است. یافته ها نشان داد که نظامی، با توجه به روحیات شخصی و سوانح زندگی خویش و اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به نگرشی مختص به خود چونان سبکی شخصی از زن و روابط آن رسیده و به همین سان سهراب سپهری با همه ی مؤلفه های زندگی در عصر نو و تجربیات فردی خویش، تصویری منحصر به فرد از روابط عاشقانه را به مخاطب عرضه کرده است. در نهایت این نتیجه بدست آمد که روابط عاشقانه در داستان های غنایی نظامی در سه منظومه ی خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و هفت پیکر بیشتر رنگ و صبغه ی جسمانی و زمینی گرفته است و معطوف به آن رویکرد می باشد. شاعر با در دست داشتن ابزار قوی توصیف های شگرف و خیال انگیز، خواننده را به سوی بزم و عیش و نوش و شادخواری برده است در حالیکه روابط عاشقانه در اشعار سهراب سپهری، به نوع روحانی و روانی آن محدود گشته و معشوقی اثیری در روح شاعر و عوالم آن مشاهده می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - زبان عاشقانه در سروده های نازک الملائکه و سعاد صباح
روح الله صیادی نژاد مهوش حسن پورعشق از موضوعات بسیار رایج ادبیات عربی، بویژه ادبیات رمانتیک است کهمعنی و صورت آن به صورت جدایی ناپذیری به هم مرتبط است. این مضمون دردوران معاصر شکل جدیدی به خود گرفته و باعث ظهور برخی ویژگی های زبانیدر سروده های شاعران شده است. در این پژوهش ویژگی ها، در سروده های دوشاعر أکثرعشق از موضوعات بسیار رایج ادبیات عربی، بویژه ادبیات رمانتیک است کهمعنی و صورت آن به صورت جدایی ناپذیری به هم مرتبط است. این مضمون دردوران معاصر شکل جدیدی به خود گرفته و باعث ظهور برخی ویژگی های زبانیدر سروده های شاعران شده است. در این پژوهش ویژگی ها، در سروده های دوشاعر عرب، نازک الملائکه و سعاد صباح، بررسی شده است. این تحقیق که بهروش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، نشان از آن دارد که روح و زبان زنانهدر اشعار عاشقانه ی این دو شاعر تازی به خوبی بروز یافته است و در سطوحمختلف قابل بررسی است. این عنصر زنانه در سه سطح آوایی، دستوری و معناییدر سروده های هر دو شاعر نمایان است.آنان از تکرار واج هاو آواها برای بیانغم و اندوه خویش بهره می برند. عدم اطمینان زنان از اوضاع جایگاه اجتماعیخود در جهانی که مردان سروری می کنند، سبب به کاری اسلوب استفهام درسروده های آنان شده است. همچنین شاعران زن به دلیل عدم آزادی در بیانمسئله ی عشق از اسلوب های بیان غیرمستقیم مثل استعاره استفاده می نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - زن از دیدگاه فخرالدین عراقی
لیلا شکوه فردر عرفان اسلامی از قرنها پیش برخورد بسیار پیشرفته ای با زنان وجود داشته و در مواردی که لازم بوده مانند مراحل خودسازی و سیر و سلوک، هیچ تفاوتی بین زن و مرد قائل نشده و در مواردی حتی زن را والاتر و ارزشمندتر در نظر گرفته و حقوق فوق العاده ای برای زن قائل بوده است که چون أکثردر عرفان اسلامی از قرنها پیش برخورد بسیار پیشرفته ای با زنان وجود داشته و در مواردی که لازم بوده مانند مراحل خودسازی و سیر و سلوک، هیچ تفاوتی بین زن و مرد قائل نشده و در مواردی حتی زن را والاتر و ارزشمندتر در نظر گرفته و حقوق فوق العاده ای برای زن قائل بوده است که چون بر پایه دو عنصر اصلی یعنی معنویت و عشق بوده، زن را به مقام و ارزش شایسته او می رساند و زنان می توانند یکی از واسطه های برتر در عروج مردان به سعادت و قُرب الهی باشند. در عرفان اسلامی جریان مستقلی به نام جریان عاشقانه و یا عرفان جمالی وجود دارد. یکی از بزرگان این مکتب فخرالدین عراقی،شاعر عاشق و عارف قرن هفتم هجری است. وی معتقد بودکه هویت و اصالت و ویژگیهای عاطفی، جسمی و روحی و فکری زن، از او یک منبع مهر و محبت و عاطفه میسازد و زن را به عنوان یکی از زیباترین مظاهر جمال الهی در آفرینش معرفی میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - تحلیل اخلاق و ادب عاشقی در داستانهای مصطفی مستور
سهیلا محقق محبوبه خراسانی مرتضی رشیدی آشجردیدر رمانهای عاشقانه اولویت اصلی توجه به روابط عاشقانه است. بیشتر قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بیاخلاقی و بداخلاقی در عشقورزی میشوند که باعث اصلی شکست عشقی آنهاست. این نوشته بر مبنای مقالهای از مصطفی ملکیان با عنوان اخلاقعاشقی، ادبعاشقی این مسئله را تحلیل م أکثردر رمانهای عاشقانه اولویت اصلی توجه به روابط عاشقانه است. بیشتر قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بیاخلاقی و بداخلاقی در عشقورزی میشوند که باعث اصلی شکست عشقی آنهاست. این نوشته بر مبنای مقالهای از مصطفی ملکیان با عنوان اخلاقعاشقی، ادبعاشقی این مسئله را تحلیل میکند. اخلاق عاشقی کاری به موفقیت یا عدم موفقیت ندارد؛ عاشق باید چونان عشق بورزد که فضایل اخلاقی را زیر پا نگذارد و در ادب عاشقی، باید در مقام عمل عشق بورزد تا به موفقیت فرایند عاشقی لطمه نزند. هدف این پژوهش بررسی اخلاق و ادبعاشقی در داستانهای عاشقانۀ مستور و از نوع تحلیل محتوای کیفی و مضمونی است و برآنیم تا این داستانها را با عواملی که در مقالۀ اساس برای برقراری ارتباط صحیح عاشقانه گفته شده است، تطبیق دهیم و به تحلیل آنها بپردازیم. از آنجایی که مستور نویسندهای واقعگراست؛ پرسش این است: اخلاق و ادب عاشقی تا چه حد میان قهرمانان داستانهای او رعایت میشود و چه تأثیری بر این شخصیتها دارد؟ همچنین این رعایت یا عدم رعایت، چه اثری بر روایت دارد؟ و در پایان به این نتیجه رسیدیم که این رعایت نکردنها از سوی عشاق آنها را دچار کشمکش و بحران روحی میکند و پایانی ناخوش برای روایت داستان دارد و از طرفی رعایت کردن روابط صحیح عاشقانه هم بر روی شخصیتها تأثیری مثبت دارد و هم بر روی روایت؛ و در آخر مسیر عاشقی با سرانجامی خوش به پایان میرسد. این نکته نیز جالب است که رعایت نکردنها از سوی مردان در نقش عاشق بیشتر از زنان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - بررسی عشق و عرفان در یک دهه مقالات سعدی پژوهی
فاطمه مرتضوی اصغر دادبه بهرام پروین گنابادیسعدیشناسی حوزهی پژوهشی گستردهای است که به آثار و افکار سعدی در ساحتهای مختلف میپردازد. عشق و عرفان یکی از برجستهترین مفاهیم پژوهشی این حوزه است که با شورانگیزی و تأویلپذیری عاشقانههای سعدی ارتباط دارد مطالعهی آثار تحلیلی و انتقادی در این زمینه، اختلاف نظر زیادی أکثرسعدیشناسی حوزهی پژوهشی گستردهای است که به آثار و افکار سعدی در ساحتهای مختلف میپردازد. عشق و عرفان یکی از برجستهترین مفاهیم پژوهشی این حوزه است که با شورانگیزی و تأویلپذیری عاشقانههای سعدی ارتباط دارد مطالعهی آثار تحلیلی و انتقادی در این زمینه، اختلاف نظر زیادی را نشان میدهد که قابل تأمل و بررسی است . در پژوهش حاضر تعداد 19 مقاله در یک دهه سعدیپژوهی بررسی و تحلیل میشوند تا ارزش و منطق دیدگاههای مختلف سنجیده و نیازهای پژوهشی تازه شناختهشود و به پرسشهایی چون اولویت با عشق مجازی است یا حقیقی و چیستی و چرایی اختلاف نظر پژوهندگان چنین پاسخ دهد که قائل شدن به هر یک از انواع عشق با دلایل و شواهد متقن، معتبر و پذیرفته است و با تکیه بر روش تحلیلی خوانندهمدار میتوان خواننده و پژوهشگر را در برداشتهای قاعدهمند و مستدل آزاد دانست بنابراین رسیدن به یک اجماع کلی و نظر واحد در این زمینه درست و شایسته نمینماید . این پژوهش با رویکردی کیفی و روش تحلیلی-توصیفی با مطالعه مقالات مورد نظر و منابع کتابخانهای مرتبط این نتیجه را نشان میدهد که پژوهشهای انجام شده با همه اختلاف دیدگاهها ارزشمند و معتبر و منابع مطالعاتی خوبی برای علاقهمندان هستند . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - بررسی و بازتاب اجتماعیات در شعر معاصر بر پایۀ غزلهای حسین منزوی
زینب وطن خواه سید محمود سید صادقی مریم پرهیزکاریادبیّات غنائی، کهنترین نوع ادبی است که شاعر در آن حقیقت وجودی خود را به نمایش میگذارد و در آن عواطف شخصی خود نسبت به زندگی و جامعه را بیان میسازد، بهگونهای که میتوان واقعیّتهای اجتماعی و جامعه را بهصورت بازتاب عینی و بهصورت جزئی و محدود در آثار ادبی مشاهده کرد. أکثرادبیّات غنائی، کهنترین نوع ادبی است که شاعر در آن حقیقت وجودی خود را به نمایش میگذارد و در آن عواطف شخصی خود نسبت به زندگی و جامعه را بیان میسازد، بهگونهای که میتوان واقعیّتهای اجتماعی و جامعه را بهصورت بازتاب عینی و بهصورت جزئی و محدود در آثار ادبی مشاهده کرد. هدف از مطالعۀ اجتماعیات در شعر، بیشتر برای تحلیل دغدغهها و مسائل اجتماعی آن دوره است. حسین منزوی(1325-1383) از جمله بزرگ ترین غزلسرایان عصر حاضر، که به غزل عاشقانه شهرت یافته است؛ موضوع غزلهای او بیشتر پیرامون عشق است و بااینحال به مسائل اجتماعی و سیاسی هم در غزلهای خود پرداخته است. معشوق در غزل منزوی، چهرۀ متفاوت به خود گرفته و این امر حاکی از نگرش متفاوت شاعر به موضوع عشق است. منزوی در توصیف پردازیهای خود دارای سبک شخصی و ویژهای است که شعرش با دیگر شاعران همعصرش متمایز شده است. در سروده های غنائی او، مضامین متفاوت و دوگانهای پیرامون موضوعات و مسائل غنائی، اجتماعی و مذهبی میتوان دید. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای، اجتماعیات و مسائلی مرتبط با آن را در غزلهای منزوی بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که مهمترین موضوعات اجتماعی بهکاررفته در غزل منزوی چیست؟ نتیجه پژوهش حاکی از آن است، شاعر توانست زبان جدیدی برای بیان عشق ایجاد نماید بهگونهای که در غزلهای عاشقانۀ او، میتوان این تمایز و دوگانگی رویکرد را مشاهده نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - بررسی و تحلیل نمود های عاشقانه در رمان های دهه ی 1370 (با تکیه بر چهار رمانِ خانه ی ادریسی ها، سالِ بلوا، جزیره ی سرگردانی و منِ او)
صفورا مصلحی سید احمد حسینی کازرونی شمس الحاجیه اردلانیچکیده عشق یکی از برجستهترین مضامینی است که شاعران و نویسندگان در طول تاریخ ادبیات فارسی، همواره به آن توجهای ویژه داشتهاند. متون نظم و نظر پارسی از دیرباز تاکنون، عرصهی نمایش دو گونهی عشق مجازی و عشق حقیقی بوده است. در آثار منثور کهن، عالیترین جلوههای عشق را میتو أکثرچکیده عشق یکی از برجستهترین مضامینی است که شاعران و نویسندگان در طول تاریخ ادبیات فارسی، همواره به آن توجهای ویژه داشتهاند. متون نظم و نظر پارسی از دیرباز تاکنون، عرصهی نمایش دو گونهی عشق مجازی و عشق حقیقی بوده است. در آثار منثور کهن، عالیترین جلوههای عشق را میتوان در آثاری همچون مناجاتنامهی خواجه عبدالله انصاری و سوانح العشاقِ غزالی به تماشا نشست. رمان در سدهی اخیر، به عنوان یکی از انواع ادبی، به انحاء مختلف جولانگاه مضامین عاشقانه بوده است. بسیاری از رمان نویسان، از زمان پیدایش نخستین رمانهای نوین فارسی تا بحال کوشیدهاند تا دلدادگیها، دلبستگیها و شوریده-حالیهای بشر را به شیوههای مختلف به تصویر بکشند. بررسی و تحلیل نمودهای عاشقانه در رمانهای دههی 1370 (با تکیه بر چهار رمان خانهی ادریسیها، سالِ بلوا، جزیرهی سرگردانی و منِ او)، هدف این پژوهش است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که عشق به اشکال مختلفِ زمینی و آسمانی در آثار مورد مطالعه انعکاس یافته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - تعابیر عارفانه و عاشقانۀ گوی و چوگان در اشعار فارسی
معصومه شیرزادمرکاوی کیومرث مولادوستهدف از این مطالعه بررسی تعابیر عارفانه و عاشقانۀ گوی و چوگان در اشعار فارسی است. شاعران در ادوار مختلف زبان و ادبیات فارسی، برای بیان مفاهیم و منویات درونی خود از تعبیرات گوناگون استفاده کردهاند و گاه برای بازگویی این مفاهیم از تعابیر و اصطلاحات رایج در زمانة خود سود ج أکثرهدف از این مطالعه بررسی تعابیر عارفانه و عاشقانۀ گوی و چوگان در اشعار فارسی است. شاعران در ادوار مختلف زبان و ادبیات فارسی، برای بیان مفاهیم و منویات درونی خود از تعبیرات گوناگون استفاده کردهاند و گاه برای بازگویی این مفاهیم از تعابیر و اصطلاحات رایج در زمانة خود سود جستهاند. بیان احساسات و عواطف شخصی شاعران گاه در مضامین عاشقانه و گاه عارفانه با واژههای گوی و چوگان نمود یافته است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و به روش تاریخی است که با رویکرد تحلیلی انجام شده است. یافتههای تحقیق نشان داد؛ اشعار فارسی سرشار از دو واژة گوی و چوگان است که در مضامین عاشقانه برای توصیف درازی زلف، ذقن، روی، خال معشوق و نیز توصیف تسلیم و بیادعایی عاشق در برابر معشوق به کار رفتهاند. در مضامین عارفانه نیز برای بیان تسلیم بودن و نیز به عنوان تمثیلی برای ترک هوس و خودبینی استفاده شده است. نمود واژههای گوی و چوگان در اشعار غنایی و بسیاری واژههای گوی و چوگان در ادبیات فارسی نشاندهنده میزان رواج این بازی در ادوار مختلف تاریخ ایران است و آشنایی شعرا با بازی چوگان میتواند ناشی از رواج این بازی در ایران باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - شیوۀ تأویل عاشقانة مولانا از آیات قران و بررسی آن در قصههای قرآنی
حلیمه دیلمی نژاد شمس الحاجیه اردلانی سید احمد حسینی کازرونیمولوی از بزرگترین عارفان داستانپرداز ادب فارسی است که بهقصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستانسرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستانهای قرآنکه در مثنوی مورد استفادة مولوی قرار گرفته است، شخصیتها و چهرههای قرآنی خصوصاً پیامبران میباشند. مو أکثرمولوی از بزرگترین عارفان داستانپرداز ادب فارسی است که بهقصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستانسرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستانهای قرآنکه در مثنوی مورد استفادة مولوی قرار گرفته است، شخصیتها و چهرههای قرآنی خصوصاً پیامبران میباشند. مولانا در مثنوی از بسیاری آیات قرآن بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قرآن کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانة آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بهخصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن بهکاربرده میشود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولاناست به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قرآن کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قرآن کریم در مثنوی شیوهای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون میآورد؛ ولی ظاهر را نفی نمیکند. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه او، تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیة نفس را ضروری میکند و نتیجة آن است؛ به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - تحلیل سادهنویسی در عاشقانههای بیژن جلالی
داوود ملک زاده عبدالحسین فرزاد منصوره ثابتزادهبیژن جلالی از نخستین شاعرانی است که به شعر منثور با زبانی ساده روی آورد. این امر، نه تنها از مسیر تحولات شعر نو در ایران بهویژه از طریق نیما یوشیج، بلکه به واسطۀ حضور او در فرانسه و تأثیر از ادبیات اروپا شکل گرفت. جلالی از همان آغاز بیانی ساده در اشعارش داشت که از ابتد أکثربیژن جلالی از نخستین شاعرانی است که به شعر منثور با زبانی ساده روی آورد. این امر، نه تنها از مسیر تحولات شعر نو در ایران بهویژه از طریق نیما یوشیج، بلکه به واسطۀ حضور او در فرانسه و تأثیر از ادبیات اروپا شکل گرفت. جلالی از همان آغاز بیانی ساده در اشعارش داشت که از ابتدا تا انتهای شاعریاش با روندی تقریباً ثابت همراه بود. نکتهای که در معرفی و بررسی اشعار بیژن جلالی و در سایۀ سادهنویسی او مغفول مانده، عاشقانههای اوست. جلالی از نخستین آثار و در لابهلای اشعارش، ابیاتی عاشقانه نوشت و این روند را تا انتهای دوران شاعری ادامه داد. در این نوشتار به روش تحلیلی-توصیفی به سروده های عاشقانۀ وی پرداخته ایم تا ساده نویسی او را توضیح دهیم. نتیجه اینکه سادگی تعبیر و بیان، تصویربرداری از روزمرگی های زندگی، مستقیمگویی، به کاربردن مضامینِ به ظاهر سطحی و بیاهمیت، آغازهای تأثیرگذار، جذاب و ضربهزننده و همچنین پایانبندی مناسب و غافلگیرکننده در عاشقانههای جلالی، از مواردی است که منجر به سادهنویسی شده است. با این که بسیاری از اشعار وی فاقد آرایهها و شگردهای زبانی لازم برای منجر شدن به معنی معهود شعر است، به نظر میرسد همین تفاوت و تمایز درونیشدۀ شاعر که حاصل پیوند بی تکلف او با جهان هستی است، منجر به این زبان ساده، خاص و منحصربهفرد شده است؛ به گونه ای که میتوان امضا و اثر انگشت شاعر را در اشعارش دید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - طبقهبندی و تحلیل بنمایۀ بیفرزندی در منظومههای عاشقانۀ فارسی
اعظم حسینی حسن ذوالفقارییکی از بنمایههای داستانی در منظومههای عاشقانه، بیفرزندی والدین عشّاق است. این بنمایه، نقطۀ ورود عشاق به داستان است، بنابراین نویسنده تمام هنر خود را به کار گرفته تا آن را حادثهای بهیادماندنی توصیف کند. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی به طبقهبندی بنمایۀ بیفرزندی أکثریکی از بنمایههای داستانی در منظومههای عاشقانه، بیفرزندی والدین عشّاق است. این بنمایه، نقطۀ ورود عشاق به داستان است، بنابراین نویسنده تمام هنر خود را به کار گرفته تا آن را حادثهای بهیادماندنی توصیف کند. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی به طبقهبندی بنمایۀ بیفرزندی در منظومههای عاشقانۀ فارسی میپردازد و نقش هر یک از این طبقهبندی و زیرگونهها در روایت داستان را بررسی مینماید. برای این منظور کتاب یکصد منظومۀ عاشقانه فارسی مبنای کار قرارگرفته است. بر اساس نتایج بهدستآمده، در سی منظومه، والدین عشاق از بیفرزندی رنج بردهاند. صاحب فرزند شدن ایشان به شکلهای فرزند دار شدن با دعا و خیرات، استعانت از درویش با خوردن تبرک، با حضور تنها یکی از والدین، مخفی نگهداشتن تولد کودک و پیشبینی تولد فرزند اتفاق افتاده است. سیر تحول این بنمایه نشان میدهد، کاربرد آن از اساطیر آغاز شده و در داستانهای عامه، بسیار ابتدایی و سادهلوحانه بوده است. نویسندگان منظومههای عاشقانۀ فارسی قرن چهارم تا نهم، با بهرهگیری از ذوق خود، آن را به شکلهای متنوعی به کار بردهاند. از قرن نهم به بعد، چیز جدیدی به آن اضافه نشده و تکرار موارد قبلی است. اوج استفاده از آن، قرن دوازدهم و به دلیل افزایش منظومهپردازان هندی است. نقش آن در ساختار روایی داستان از آن جهت است که نویسنده با به تصویر کشیدن صاحب فرزند شدن دشوار والدین، ذهن مخاطب را برای اتفاقاتی که از جانب این فرزندان در ادامۀ داستان شکل گرفته، آماده و باعث افزایش کنشهای بعدی میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - بررسی و تحلیل مضمون و درونمایه در ترانههای عاشقانۀ محلی ایرانی
غلامرضا ستوده علی اصغر باباصفری محمد امین محمدپورترانه اصطلاحی عام است که به انواع قالبهای شعری ملحون یا همراه موسیقی بهویژه فهلویات، دوبیتی، رباعی و تصنیف گفته میشود. بومی سرودهها شامل انواعی چون گرایلی در آذربایجان، گورانی در کردستان و کرمانشاه، شربه در جنوب، شرفشاهی در گیلان، سه خشتی در قوچان و دیهو در بشاگرد ه أکثرترانه اصطلاحی عام است که به انواع قالبهای شعری ملحون یا همراه موسیقی بهویژه فهلویات، دوبیتی، رباعی و تصنیف گفته میشود. بومی سرودهها شامل انواعی چون گرایلی در آذربایجان، گورانی در کردستان و کرمانشاه، شربه در جنوب، شرفشاهی در گیلان، سه خشتی در قوچان و دیهو در بشاگرد هستند که در این تحقیق نمونههایی از آنها ذکر شده است. در این جستار به شیوه توصیفی-تحلیلی مضامین ترانههای عاشقانه بررسی و طبقهبندی شدهاند. جامعۀ آماری نیز کتابهای پراکندۀ ترانههای بومی و آثار ضبطشدۀ موسیقی آوازخوانان ایرانی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که وابستگی به معشوق بیشترین نمود را در بین این ترانهها دارد. زبان آنها ساده و عامیانه است و از آن جایی که با کار و تلاش مردمی سادهزیست ارتباط دارند، در آنها کمتر به خیالپردازی توجه شده است، بیشتر این ترانهها با سازهای موسیقی همراه میشوند. نتیجه این که ترانهسرایان با آوردن مضامین متعددی همچون شکایت از دوری یار، سختی راه عشق، مخالفت بزرگان در وصلت دو یار، بوسهخواهی، وفاداری، وصف زیبایی معشوق، توجهطلبی و آرزوی وصال درصدد نشان دادن درونمایههای بیان حضور در محضر یار با زیرلایههای آرزو یا دوام آن و شکایت از فراق و هجران با زیرلایههای ترس از اتفاق افتادن آن و دعا برای رفعش بودهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - نوآوریهای ادبی و بلاغی در منظومۀ عاشقانۀ «دولرانی و خضرخان» امیرخسرو دهلوی
مریم کارگر ماندانا منگلی آسیه ذبیح نیا عمرانامیر خسرو دهلوی از عارفان و شاعران مشهور پارسیگوی هندوستان، در نیمۀ دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او مرید نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ ه.ق) بود و تربیتی که از او یافت، در حوزۀ تصوف به او مقام و مرتبه ویژهای بخشید. منظومۀ عاشقانۀ دُوَلرانی و خَضِرخان در قالب مث أکثرامیر خسرو دهلوی از عارفان و شاعران مشهور پارسیگوی هندوستان، در نیمۀ دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او مرید نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ ه.ق) بود و تربیتی که از او یافت، در حوزۀ تصوف به او مقام و مرتبه ویژهای بخشید. منظومۀ عاشقانۀ دُوَلرانی و خَضِرخان در قالب مثنوی و به بحرهزج مثمن مقصور یا محذوف در 4519 بیت سروده شد. موضوع این مثنوی عاشقانه، در حکایت واقعی عشق خضرخان، پسر علاءالدیّن محمّدشاهخلجی با دیولدی دختر راجهگجرات است. مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ میدهد که با وجود تقلیدی بودن منظومۀ غنایی دولرانی و خضرخان از خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی گنجوی، برجستهترین ابداعات و نوآوریهای امیرخسرو در این اثر غنایی کدام است؟ براساس دستاورد تحقیق مهمترین ابداعات امیرخسرو در این منظومۀ عاشقانه، کاربرد استعارات نو و تشبیهات تازه، هنجارشکنی در بهکارگیری التزام بیبدیل، دهنامه نویسی عاشقانه و اجرای طرحواره قالب قصیده و غزل در قالب مثنوی دولرانی و خضرخان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - تحلیلی بر سادهنویسی در عاشقانههای عمران صلاحی
داوود ملک زاده عبدالحسین فرزاد منصوره ثابت زادهعمران صلاحی از جمله شاعرانیست که زبان سادهای در اشعارش دارد و میتوان وی را در زمرة شاعران سادهنویس به شمار آورد. بخش عمدهای از اشعار او عاشقانههای وی است که مختص به دوران خاصی نیست و در تمامی مجموعه شعرهایش دیده میشود. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی انجام أکثرعمران صلاحی از جمله شاعرانیست که زبان سادهای در اشعارش دارد و میتوان وی را در زمرة شاعران سادهنویس به شمار آورد. بخش عمدهای از اشعار او عاشقانههای وی است که مختص به دوران خاصی نیست و در تمامی مجموعه شعرهایش دیده میشود. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، ساده نویسی در عاشقانةهای صلاحی بررسی میگردد. سادهنویسیهای عاشقانة شاعر، در سه حوزة ساختاری و زبانی، بلاغی و محتوایی بررسی شده است. در بخش ساختاری و زبانی: بیان مستقیم، سادگی تعبیر و بیان، کوتاهنویسی، نقش همنشینی کلمه در شعر، بهرهگیری از زبان محاوره، عدم استفاده از واژههای دشوار، نزدیکی اجزای اصلی جمله به یکدیگر، شروع مؤثر و پایانبندی غافلگیرکننده و در بخش بلاغی: پارادوکس، ایجاز، تشبیهات رایج و روزمره و آنِ شاعرانه و در بخش محتوایی: توجه به زندگی روزمره و تصاویر ملموس، جزئینگری و بهرهگیری از سوژههای به ظاهر بیاهمیت تحلیل شده است. نتیجه اینکه سادهنویسی عمران صلاحی که منجر به برقراری مؤثر با مخاطب شده است، باعث نشده تا نوشتههای وی را سطحی جلوه دهد، بلکه همواره از ارزش ادبی برخوردارست. وی که توجهی توأمان به زبان و محتوای شعرش دارد، این روند را در تمامی ادوار شاعریاش در قالب کلاسیک و نو مورد استفاده قرار داده، تنوع موضوعات در اشعار وی از جمله موضوعات عاشقانه، مشهود است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - معشوق شعری در ادبیات معاصر با تأکید بر شعر شمس لنگرودی
عطامحمد رادمنش مریم ایزدیمطالعة سیر تحول شعر عاشقانه از گذشته تا امروز، ما را با شاعرانی آشنا میکند، که عشق جوهر وجود آنان و هم ذات شعرشان بوده است. بر این اساس تاکنون آثار و اندیشة تعدادی از شاعران نام آشنای معاصر چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، حمید مصدق، حسین منزوی و ... مورد نقد أکثرمطالعة سیر تحول شعر عاشقانه از گذشته تا امروز، ما را با شاعرانی آشنا میکند، که عشق جوهر وجود آنان و هم ذات شعرشان بوده است. بر این اساس تاکنون آثار و اندیشة تعدادی از شاعران نام آشنای معاصر چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، حمید مصدق، حسین منزوی و ... مورد نقد و بررسی قرار گرفتة است؛ اما راز و رمز شعر گروهی دیگر همچنان در پردة ابهام باقی مانده و کمتر کسی به سراغشان رفته است. این جستار به نقد و بررسی اشعار عاشقانة شاعر معاصر، شمس لنگرودی، و نگرش او به معشوق پرداخته است. در پنجاه و سه ترانة عاشقانه و دیگر اشعار این شاعر، شاهد نگرش جهانی و انسانی لنگرودی به معشوق هستیم. مخاطب شعر شمس بهخوبی میتواند تفاوتهای معشوق شعر سنتی را با شعر نو مورد مقایسه قرار دهد. این پژوهش سعی کرده است، الگوهای ارزشی معشوق شعری را در عاشقانههای شمس لنگرودی معرفی کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - زبان شعر و عشق
سیّد احمد حسینی کازرونیشعر غنایی یا عاشقانه که شاعر در آن، احساسات و عاطفههای درونی خود را آشکار میسازد از عمدهترین نوع شعر به شمار میرود و کاربرد اشعار عرفانی و ستایشی در این نوع شعر بسیار گستردهتر از غنائیات اروپایی است. اشعار عاشقانه و غنایی در شعر فارسی از سالهای میانی سدة سوم، یعن أکثرشعر غنایی یا عاشقانه که شاعر در آن، احساسات و عاطفههای درونی خود را آشکار میسازد از عمدهترین نوع شعر به شمار میرود و کاربرد اشعار عرفانی و ستایشی در این نوع شعر بسیار گستردهتر از غنائیات اروپایی است. اشعار عاشقانه و غنایی در شعر فارسی از سالهای میانی سدة سوم، یعنی از نخستین روزگار پیدایش شعر دری آغاز شد و قدیمترین نمونۀ آنها را در ابیات بازمانده از حنظلة بادغیسی مییابیم، لیکن دورة کمال اشعار غنایی در زبان فارسی از قرن چهارم آغاز شد، نخستین غزلهای دلانگیز فارسی را رودکی سرود و در نیمة اوّل قرن پنجم، غزل و تغزّل در شعر فرّخی، کمال بسیار یافت. در بعضی از اشعار انوری، ظهیر فاریابی، خاقانی، نظامی، جلالالدّین محمّدبن عبدالرّزّاق، غالباً چاشنی عشق محسوس است. عاشقانههای سنایی در قرن ششم هجری و عطّار در سدة هفتم از امتیازات خاصی برخوردار است. عاشقانههای زمینی و عرفانی به ترتیب به وسیلة سعدی و مولانا به اوج خود رسید و زمینه را برای پیدایش نابغة غزل فارسی، یعنی لسانالغیب حافظ شیرازی در قرن هشتم هجری فراهم نمود. غنائیات فارسی، پس از آن مبتلای تکرار مضامین و مفاهیم گردید و در مجموع بعد از آن در عرصة شعر فارسی، نبوغی خارقالعاده مشاهده نگردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - نامههای عاشقانه در مشهورترین منظومههای غنایی ادب فارسی
سمانه جعفرینامهنگاری به زعم بسیاری از بزرگان زبان و ادبیات فارسی یک نوع ادبی مستقل است که به سبب پیشینة درازدامن در ادبیات فارسی از اهمیت بسیاری برخوردارست. علاوه بر مجموعه نامههای سیاسی، دیوانی و اخوانیات با ارزشهای ادبی و تاریخی، در بسیاری از داستانهای عاشقانة ادب فارسی نیز أکثرنامهنگاری به زعم بسیاری از بزرگان زبان و ادبیات فارسی یک نوع ادبی مستقل است که به سبب پیشینة درازدامن در ادبیات فارسی از اهمیت بسیاری برخوردارست. علاوه بر مجموعه نامههای سیاسی، دیوانی و اخوانیات با ارزشهای ادبی و تاریخی، در بسیاری از داستانهای عاشقانة ادب فارسی نیز به سبب دوری عاشق و معشوق، نامههایی با مضامین غنایی وجود دارد. در این مقاله شانزده اثر مشهور ادب غنایی مورد بررسی قرار گرفته و نامههای عاشقانة موجود در آنها از نظر ساختار کلی، نحوة شروع و ختم نامه، موضوعهای مطرحشده در متن نامه، کاتبان، پیکها و برخی موارد دیگر مقایسه و تحلیل شده است. با این مقایسه علاوه بر تبیین نقش نامهنگاری در این منظومهها، به میزان توجّه شعرای مختلف به این امر و به تبع آن تأثیر و تأثّرهای شعرا از یکدیگر نیز اشاره شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - شکلشناسی تطبیقی غمنامهها
سید فرید راستگوفر علی محمد فلاحی سید مرتضی طاهری برزکی معصومه جواد زادهعشق، برجستهترین عاطفة انسانی است و ادبیات بویژه ادبیات داستانی، مناسبترین زمینه برای بازتاب و بیان آن است و از آنجا که عشق به عنوان یکی از ریشهدارترین عواطف انسانی در میان همة انسانها ساز و کار مشترک و مشابهی دارد، داستانهای عاشقانة ملتهای مختلف نیز در عین برخوردا أکثرعشق، برجستهترین عاطفة انسانی است و ادبیات بویژه ادبیات داستانی، مناسبترین زمینه برای بازتاب و بیان آن است و از آنجا که عشق به عنوان یکی از ریشهدارترین عواطف انسانی در میان همة انسانها ساز و کار مشترک و مشابهی دارد، داستانهای عاشقانة ملتهای مختلف نیز در عین برخورداری از ویژگیهای فرهنگی خود، مشابهات و مشترکات آشکاری دارند و در نتیجه روال و ساختاری همانند. در این مقاله با بهرهگیری از شیوههای ساختارشناسی و تطبیقی کوشیدهایم تا با بررسی داستانهای عاشقانة ملتها و فرهنگهای مختلف و تطبیق آنها با یکدیگر ساختار کم و بیش همانند آنها را باز نمائیم، در این بررسی برای پرهیز از تفصیل، بیشتر بر پنج داستان تریستان و ایزوت، رومئو و ژولیت، لیلی و مجنون، ورقه و گلشاه و هیر و رانجها تکیه کردهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - مروری بر تاریخچة ادبیات غنایی در ایران
فرشته ناصرینوع غنایی کهنترین شکل شعر است که سروده شده و بیگمان، اولین بشری که پیرامون شعر و سخن آهنگین لب به سخن گشوده است و آن را با کلام دلپذیر همراه داشته، در پی بروز احساسات و عواطف درونی خود بوده و قطعه شعری که بر زبان جاری ساخته، از نوع شعر غنایی بوده است. لذتها و شادیها أکثرنوع غنایی کهنترین شکل شعر است که سروده شده و بیگمان، اولین بشری که پیرامون شعر و سخن آهنگین لب به سخن گشوده است و آن را با کلام دلپذیر همراه داشته، در پی بروز احساسات و عواطف درونی خود بوده و قطعه شعری که بر زبان جاری ساخته، از نوع شعر غنایی بوده است. لذتها و شادیهای شاعر و یأس و ناامیدی از دست نیافتن به آرزوها و دنیای آرمانی تمام اندیشههایی است که فحوای شعر غنایی را میسازد. آنچه که عناصر اصلی یک کلام آهنگین را فراهم میآورد عبارت است از: زبان، موسیقی و تصویر همین کاربرد موسیقی در نظام واژهها توسط شاعر که در نهایت به خلق شعر و کلام تأثیرگذار میانجامد برای شنونده مایه شگفتی و لذت است. در این پژوهش مضامین ادب غنایی نظیر: واژة غنا، شعر و ادب غنایی، محتوا و درونمایهها، ویژگیها و عناصر، قالبها و انواع شعر غنایی در ادب فارسی و اروپا مورد توجه قرار گرفته است و در نهایت به سیر تحول انواع غنایی تا رسیدن به مرحلة پختگی و کمال و روند تکاملی ادبیات غنایی در ایران پرداخته شده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - ساختار داستانی منظومه های عاشقانۀ فارسی
حسن ذوالفقاریمنظومههای عاشقانه یکی ازگونه های شعر غنایی است. این نوع منظومه سرایی در ایران رواج بسیار زیادی یافت چنان که بیش از یکصد داستان از زوجهای ادبی با ده ها نظیره از این داستان های عاشقانه و تنها به نظم در دست است. در مطالعات ساختاری این منظومه ها در مییابیم صرف نظر از نام أکثرمنظومههای عاشقانه یکی ازگونه های شعر غنایی است. این نوع منظومه سرایی در ایران رواج بسیار زیادی یافت چنان که بیش از یکصد داستان از زوجهای ادبی با ده ها نظیره از این داستان های عاشقانه و تنها به نظم در دست است. در مطالعات ساختاری این منظومه ها در مییابیم صرف نظر از نام ها و برخی تفاوت های اندک، تمام این منظومه ها بر یک شیوه و ساخت بنا شده اند. در این مقاله پس از آشنایی با چگونگی منظومه های عاشقانه و ویژگی های صوری و سیر تاریخی آن ها ساختار داستانی منظومه های عاشقانه با تفاوت کنش-های هریک تبیین می شود که قابل انطباق با تمام منظومه های عاشقانۀ فارسی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - پیوند غزلگونهها و دیگر ترانههای عاشقانه در ادب عامه با سرودههای عاشقانه در ادب غنایی
مریم نوری زیبا هاشم زادهادب غنایی در بسیاری از سرودههای عاشقانة خود به مضامین اصلی اولین ترانههای عاشقانه ساختة ذهن بشر توجه داشته و در واقع این ترانهها مادة اولیه و سرچشمة الهام این سرودهها به شمار میآید، اما از آنجا که همواره سخن از تقابل اشعار رسمی و ترانههای عامیانه به میان بوده است أکثرادب غنایی در بسیاری از سرودههای عاشقانة خود به مضامین اصلی اولین ترانههای عاشقانه ساختة ذهن بشر توجه داشته و در واقع این ترانهها مادة اولیه و سرچشمة الهام این سرودهها به شمار میآید، اما از آنجا که همواره سخن از تقابل اشعار رسمی و ترانههای عامیانه به میان بوده است و برخی این نوع شعر را خالی از ارزشهای ادبی دانستهاند، کمتر کسی به این موضوع علاقه نشان داده است. در این جُستار تلاش ما بر این بوده است تا به روشی توصیفی – تحلیلی، پس از بررسی اجمالی دو نوع شعر، به برخی از مضامین مشترک موجود میان آنها اشاره کرده، و با ذکر چند مثال دالّ بر این اشتراکات، از همساناندیشی شاعران آنها در مورد مسائل عاشقانه و نیز بیان عواطف و احساسات شخصی خویش، پرده برداریم. از رهیافت این پژوهش در مییابیم که این ترانههای عاشقانه از ارزش ادبی والایی برخوردار بوده، و بسیاری از مضامین مطرح شده در اشعار برخی شاعران بزرگ در حوزة ادب غنایی با مضامین آنها همخوانی دارد و به نوعی شالوده و مادة اولیة آن به شمار میآید؛ تنها با این تفاوت که آنان مضامین برگرفته را پرورانیده و با بار معنایی متفاوتی عرضه داشتهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - بازتاب سوگندهای عاشقانه در دوبیتیهای بومی و محلی مازندران و خراسان
ویدا سارویسوگندها همانند تمامی پدیده ها و آفریده های روزمرّه و در جریان کار و تلاش و تداوم هستی مردم هر سرزمینی، از نمادها، باور ها و نشانه های اساطیری و باستانی سرشارند. سوگندها، در واقع بازتاب باورها و انگاره ها، اعتقادات و فرهنگ، چگونگی سازش و مدارا و تداوم حیات اجتماعی مر أکثرسوگندها همانند تمامی پدیده ها و آفریده های روزمرّه و در جریان کار و تلاش و تداوم هستی مردم هر سرزمینی، از نمادها، باور ها و نشانه های اساطیری و باستانی سرشارند. سوگندها، در واقع بازتاب باورها و انگاره ها، اعتقادات و فرهنگ، چگونگی سازش و مدارا و تداوم حیات اجتماعی مردمان در هر دوره ای هستند که با ویژگیهای زیستی، جغرافیایی و فرهنگی خاصّ آن دوره، درآمیخته و در مباحث و جستجوهای مردمشناسی، عناصر گویا و ارزشمندی به شمار می روند. ترانههای بومی و محلی، بخش مهمی از ادبیات شفاهی محسوب می گردد. در بومی سرودها، قالب مناسب برای بیان احوال و عواطف عاشقانه ، دوبیتی است. در این پژوهش، با روش کتابخانه ای و میدانی، سوگندهای عاشقانه در دوبیتی های بومی مازندران و خراسان بررسی شده است. با مطالعۀ بیش از 3000 دوبیتی بومی مازندرانی و خراسانی، 120 دوبیتی؛ یعنی حدود چهار درصد سوگند عاشقانه مشاهده شد. این سوگندها از نظر محتوایی به دو دستۀ عمومی و اختصاصی تقسیم شده اند. براساس دسته بندی انواع سوگندهای عاشقانه و یافته های تحقیق، می توان گفت که در مازندران، سوگند عاشق به خداوند و در خراسان، سوگند عاشق به قرآن بیشترین بسامد را داراست. در بقیۀ سوگندها همانند سوگند عاشق و معشوق در برابر یکدیگر؛ سوگند به مقدّسات مذهبی در برابر معشوق؛ سوگند به خال روی و چشم و ابروی معشوق؛ سوگند به جان معشوق و برادرش و سوگند عاشق به پدیده های طبیعی، آمار سوگندهای عاشقانۀ دو استان نزدیک به هم است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - کیمیاى عشق تحلیل غزلى از سعدى
حسین خسروىدر این مقاله غزل 374 از غزلیات سعدى (براساس نسخه فروغى) بررسى شده است. در بخش نخست، لغات و اصطلاحات شعر مورد بررسى قرار گرفته است، سپس براى شناخت همه جانبه غزل، ساختار آن از منظرهاى گوناگون تحلیل شده است. این غزل داراى ردیف است. در آن از آرایه هاى بدیعى مانند ایهام، ای أکثردر این مقاله غزل 374 از غزلیات سعدى (براساس نسخه فروغى) بررسى شده است. در بخش نخست، لغات و اصطلاحات شعر مورد بررسى قرار گرفته است، سپس براى شناخت همه جانبه غزل، ساختار آن از منظرهاى گوناگون تحلیل شده است. این غزل داراى ردیف است. در آن از آرایه هاى بدیعى مانند ایهام، ایهام تناسب، تناسب، تضاد، تناقض، لفّ و نشر، جناس، حسن تعلیل و گفتگو استفاده شده است. هر کدام از این آرایه ها علاوه بر کارکرد آشنایى زدایى و زیباشناختى، در تقویت موسیقى شعر نیز مؤثر هستند. شاعر در این غزلِ ده بیتى؛ مجموعا سه تشبیه، یک استعاره، یک مجاز و ده کنایه به کار برده است و بسامد بالاى کنایاتِ آن در مقایسه با دیگر صورت هاى خیال کاملاً مشهود است. این شعر متعلق به سبک عراقى است و از خصوصیات بازمانده سبک خراسانى، که گاه در سخن سعدى اثرى اندک از آن ها دیده مى شود، تنها تسکین متحرک وجود دارد. ابیات دستورمند هستند و با بازگردانى ساده اى به نثر تبدیل مى شوند. جمله ها اغلب در بیت و گاه در مصراع تمام مى شوند و در آن ها ترتیب اجزاى جمله (فاعل + مفعول + فعل) رعایت شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - معرفی و بازشناسی نسخۀ خطی مثنوی بهرام و بهروز از وقار شیرازی
مهدی نوروز رضا جلیلیمثنوی بهرام و بهروز از وقار شیرازی، منظومهای تعلیمی و عرفانی در 1440 بیت است که در سدۀ سیزدهم هجری سروده شده و محتوایی تعلیمی و عرفانی دارد. از این مثنوی تاکنون یک نسخۀ خطی به کتابت میرزا ابراهیم، مشهور به آقا و متخلّص به صفا به دست آمده است. شاعر هدف خود را از سرودن ا أکثرمثنوی بهرام و بهروز از وقار شیرازی، منظومهای تعلیمی و عرفانی در 1440 بیت است که در سدۀ سیزدهم هجری سروده شده و محتوایی تعلیمی و عرفانی دارد. از این مثنوی تاکنون یک نسخۀ خطی به کتابت میرزا ابراهیم، مشهور به آقا و متخلّص به صفا به دست آمده است. شاعر هدف خود را از سرودن این منظومه، بیان مسائل حکیمانه به زبان شعر بیان کرده و برای تحقق این هدف، از شیوۀ عطار و مولانا و نظامی تأثیر پذیرفته است. گسترۀ این تتبع در دو حوزۀ لفظ و معنا قابل شناسایی است. مثنوی بهرام و بهروز در سطوح فکری و زبانی و ادبی دارای ویژگیهای قابل تأملی است که این موضوع، نشان از احاطۀ علمی و ادبی وقار شیرازی دارد. در مقالۀ حاضر، با تکیه بر روش توصیفیتحلیلی، ضمن معرفی مختصر شاعر، ویژگیهای گوناگون تنها نسخۀ خطی بهدستآمده از مثنوی بهرام و بهروز در سطوح یادشده بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که مثنوی مذکور از دید فکری، در پی تبیین آموزههای تعلیمی و عرفانی به مخاطبان خویش است و روساختی عاشقانه و ژرفساختی آموزهای دارد. از دید زبانی، وقار با تکیه بر سادهگویی و ویژگیهای سبک خراسانی بهویژه روش مولانا، اثرش را به رشتۀ نظم درآورده است. در سطح ادبی نیز، شاعر بیش از همه به صورتهای خیالی تشبیه و استعاره نظر داشته که این امر بیانگر جنبههای خیالانگیزی و شاعرانگی برجستۀ مثنوی بهرام و بهروز است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - عاشقانههای عیان و عارفانههای نهان در شعر حافظ خوشخوان
جعفر حمیدیحافظ تلفیق کننده عشق و عرفان در شعرفارسی است. دو مقولهای که سخن گفتن درباره هر یک از آنها به تنهایی، افزودهای بر مکررات است؛ زیرا هم عشق و هم عرفان در شعر شاعران دیگر به فراوانی آمده و درباره هر دو، سخن به نهایت رسیده است. اما در تلفیق این دو پدیده روح انسانی در شعر و أکثرحافظ تلفیق کننده عشق و عرفان در شعرفارسی است. دو مقولهای که سخن گفتن درباره هر یک از آنها به تنهایی، افزودهای بر مکررات است؛ زیرا هم عشق و هم عرفان در شعر شاعران دیگر به فراوانی آمده و درباره هر دو، سخن به نهایت رسیده است. اما در تلفیق این دو پدیده روح انسانی در شعر و به ویژه در شعر حافظ نه تنها بر بیرنگی تکرار نمیافزاید بلکه هر دو را بیش از پیش رنگآمیزی و نگارگری میکند. در میان غزلهای نقاشی شده حافظ پارهای عاشقانه، بسیاری عارفانه و تعداد فراوانی نیز عاشقانه- عارفانه هستند که البته تفکیک یا جدا کردن آنها، کاری آسان نمینماید. در این مقاله در حد امکان از غزلهای عاشقانه و غزلهای عارفانه حافظ و تعداد آنها یاد شده است؛ اما این نظر قطعی نیست و چه بسا که هر دو نوع غزل جای بیشتر یا کمتری را در دیوان حافظ برای خود اشغال کرده باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - رازداری در داستان های عاشقانة شاهنامه (شاخصة مهم ادب تعلیمی)
حسین آقاحسینی ناهید نصرآزادانیرعایت مرزهای اخلاق انسانی، یکی از برجسته ترین خصوصیات شاعران بزرگ ادب فارسی است. خلق آثار ارزشمندی همچون شاهنامه در کنار ارزش های ادبی آن که در اوج زیبایی است به دلیل رعایت اصول اخلاقی بیشترین تأثیر را در برانگیختن خصایل انسانی در مخاطبان خویش داشته است. یکی از مهمترین أکثررعایت مرزهای اخلاق انسانی، یکی از برجسته ترین خصوصیات شاعران بزرگ ادب فارسی است. خلق آثار ارزشمندی همچون شاهنامه در کنار ارزش های ادبی آن که در اوج زیبایی است به دلیل رعایت اصول اخلاقی بیشترین تأثیر را در برانگیختن خصایل انسانی در مخاطبان خویش داشته است. یکی از مهمترین این خصایل، رازداری و کتمان سرّ است که در بسیاری از داستانهای شاهنامه از جمله داستان های عاشقانه در دو گونة رازداری ممدوح و مذموم دیده می شود. فردوسی با حفظ تعهد به تعلیم اخلاق رازداری، به بیان ماجرای عشق، در گیرودارهای قومی، نژادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی در جامعة نیمه تاریخی و نیمه افسانه ای داستان ها پرداخته است. این آموزه گاه به شکل پند و نصیحت و گاه در عمل و عکس العمل شخصیت ها همراه با بسیاری از ظرایف و نکات، اوج و فرود می یابد. بررسی رازداری در داستان های عاشقانة شاهنامه با توجه به ویژگی ها و عناصر برجسته ای مانند حماسه، عشق، پهلوانی، آیین سوگند و امثال آن اهمیت دارد. بررسی این داستانها برای اثبات عوامل تأثیرگذار در گسترش تعلیم رازداری و شناخت نقش عناصر اصلی داستان عاشقانه در رازداریهای ممدوح یا مذموم و همچنین بررسی تأثیر بن مایه های حماسی و عشق، در پایداری و یا ضعف رازداری اهمیت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - همه گویند و سخن گفتن سعدی دگر است
مهرانگیز اوحدی -
حرية الوصول المقاله
48 - نوآوریهای هنری در عاشقانههای بیدل دهلوی
عبدالرضا مدرس زادهتأکید مقالة پیشرو بر تفاوت شیوة شاعران ایرانی دورة صفویه و شعرای هندی دورة گورکانی در سدة یازدهم هجری است که از آن با نامهای سبک اصفهانی و سبک هندی یاد میشود.نگارنده بر این باور است که تفاوت اصلی، در میزان رویکردِ شاعران این روزگاران به شعر شاعران و مضمونهای مرسوم أکثرتأکید مقالة پیشرو بر تفاوت شیوة شاعران ایرانی دورة صفویه و شعرای هندی دورة گورکانی در سدة یازدهم هجری است که از آن با نامهای سبک اصفهانی و سبک هندی یاد میشود.نگارنده بر این باور است که تفاوت اصلی، در میزان رویکردِ شاعران این روزگاران به شعر شاعران و مضمونهای مرسوم ادبی (motiv) در سبک عراقی رایج در ایران است.بیدل دهلوی تماس با سبک عراقی را در همان حد وزن و قافیه و بی یادکردِ مکرر از نام شاعر پیش از خود نگه میدارد و با رستاخیز ادبی، سبک ادبی خاص خود را بنیان مینهد.در ادامة مقاله، تفاوت مضمونهای رایج در سبک عراقی و شعر بیدل در جدولی مقابل هم آمده و نمونههای شعری آن نیز گفته شده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - بررسی تصوف عابدانه و عرفان عاشقانه در غزلیات حافظ
علی دهقان خلیل حدیدی موسی احمدیتصوف که در آغاز شامل مفاهیمی خشک و ریاضتهایی سخت بود، در قرن سوم با پذیرفتن محبت به عنوان یکی از ارکان محوری، رنگ عاشقانه پذیرفت. با ورود عرفان و تصوف به عرصه ادبیات، گروهی به تدوین اصول تصوف عابدانه در آثارشان میپردازند و عدهای آثاری سراسر عرفانی همراه با شور و شوق أکثرتصوف که در آغاز شامل مفاهیمی خشک و ریاضتهایی سخت بود، در قرن سوم با پذیرفتن محبت به عنوان یکی از ارکان محوری، رنگ عاشقانه پذیرفت. با ورود عرفان و تصوف به عرصه ادبیات، گروهی به تدوین اصول تصوف عابدانه در آثارشان میپردازند و عدهای آثاری سراسر عرفانی همراه با شور و شوق عاشقانه پدید میآورند. در این میان حافظ مبدع مکتبی است که از اصول عرفان عاشقانه به همراه نگاهی انتقادی به تصوف عابدانه شکل گرفته است و از آن به مکتب رندی تعبیر میشود. اما اشعار حافظ را نمیتوان یکسره از تصوف عابدانه تهی دانست. حافظ ضمن پذیرفتن تأثیری عظیم از مفاهیم قرآنی و تضمینها و تلمیحهای فراوان به آیات قرآن، در ابیات بسیاری عبادت، دعای صبح و آه شب، اصول اخلاقی تصوف و اندیشههای دیگری از تصوف عابدانه را نه با ابهام و بیانی رندانه و دوپهلو، بلکه به روشنی و به قصد تعلیم و توصیه به مخاطب خود، بیان میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - بررسی عاشقانهها در شعر فارسی و عربی (بررسی موردی: لیلی و مجنون نظامی)
شهرام عدالتی شاهیدر ادب فارسی برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه در کنار قالب غزل، استفاده از منظومه های عاشقانه رواج دارد. داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجّه قرار گرفت. در پایان قرن ششم نظم داستان های عاشقانه توسط نظامی گنجوی به حدّ کمال خود رسید. وی چند دا أکثردر ادب فارسی برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه در کنار قالب غزل، استفاده از منظومه های عاشقانه رواج دارد. داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجّه قرار گرفت. در پایان قرن ششم نظم داستان های عاشقانه توسط نظامی گنجوی به حدّ کمال خود رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم درآورد و هنرنماییهای این شاعر چنان ماهرانه بود که اکثر سرایندگان منظومههای عاشقانه، دانسته یا ندانسته، تحت تأثیر سبک و شیوۀ داستانپردازی او قرار گرفتهاند. یکی از منظومههای درخشان او لیلی و مجنون است که منشأ آن را در ادبیات عرب باید جستجو کرد. این داستان بارها به زبانهای مختلف مورد تقلید شاعران قرار گرفته است. دنیای شرق از زمان های دور داستان غم انگیز لیلی و مجنون را در ادبیات خود می شناخته است، این داستان در طول سال ها الهام بخش ده ها تن از شاعران بزرگ در آفرینش منظومه های خیال انگیز بوده و هم اکنون نیز در آثار شاعران، نویسندگان، نمایشنامه نویسان و موسیقی دانان ملل مختلف شرق انعکاس دارد بی تردید اصل و ریشه این داستان به عرب ها تعلق دارد و سابقه ی آن به اواخر قرن هفتم میلادی باز می گردد . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - تأثیر مکتب رمانتیسم بر روزنامۀ عرفان
زهرا زحمانی محبوبه خراسانی مرتضی رشیدی آشجردیدر دورۀ پهلوی اوّل مطبوعات فروغ چندانی نداشت. در حقیقت دوران سلطنت پهلوی اوّل را باید دورۀ خاموشی و رکود مطبوعات به حساب آورد. در این شرایط زمینه براى رشد ادبیّات ژورنالیستى به شیوۀ دوران مشروطیّت فراهم نبود و قلم ها و اندیشه ها، خود به خود و یا با هدایت دستگاه رضاشاه أکثردر دورۀ پهلوی اوّل مطبوعات فروغ چندانی نداشت. در حقیقت دوران سلطنت پهلوی اوّل را باید دورۀ خاموشی و رکود مطبوعات به حساب آورد. در این شرایط زمینه براى رشد ادبیّات ژورنالیستى به شیوۀ دوران مشروطیّت فراهم نبود و قلم ها و اندیشه ها، خود به خود و یا با هدایت دستگاه رضاشاهی، به سمت جنبه هاى کم خطر ادبیّات مانند ترجمه سوق یافتند. در دورۀ پهلوی اوّل بیشترین ترجمهها در حوزۀ ادبیّات بوده که با بررسی مطالب این حوزه، تأثیر خاص رمانتیسم مشاهده میشود و به تبع آن، روزنامۀ عرفان با ربع قرن فعالیّت نیز از این روش دور نبوده است. در مقالۀ پیش رو به ادبیّات ترجمهای و عاشقانههای ادبی روزنامۀ عرفان پرداخته میشود. برای بررسی و مطالعة جنبۀ ادبی نشریۀ عرفان از روش تحقیق استفاده از دادههای موجود و تکنیک تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. جامعۀ آماری، مطالب ادبی درجشده در روزنامۀ عرفان است. از مؤلّفههای مکتب رمانتیسم هیجان و احساس، رتبۀ اوّل را در روزنامه به خود اختصاص داده است. شور و هیجان در متون روزنامۀ عرفان موج میزند و مخاطب را به دنیای عشق و اشتیاق میبرد. عشق از مهمّترین درونمایههای مطالب درج شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - گفتمان تغزّلی در شعر نادر نادرپور
فروغ جلیلی عباس باقی نژادشعر عاشقانۀ معاصر، حوزۀ شکل گیری گونه هایی از گفتمان تغزّلی با ژرف ساختِ غنایی نوین است. این گفتمان ها توانسته اند جلوه ها و ابعادی از نگرش، اندیشه و عواطف صاحبانِ ذهنیّت غنایی را در دوران ما آشکار سازند. نادر نادرپور یکی از شاعرانِ تغزّلی سرای معاصر است که جایگا أکثرشعر عاشقانۀ معاصر، حوزۀ شکل گیری گونه هایی از گفتمان تغزّلی با ژرف ساختِ غنایی نوین است. این گفتمان ها توانسته اند جلوه ها و ابعادی از نگرش، اندیشه و عواطف صاحبانِ ذهنیّت غنایی را در دوران ما آشکار سازند. نادر نادرپور یکی از شاعرانِ تغزّلی سرای معاصر است که جایگاهی ویژه در شعر عاشقانۀ امروز دارد و بدین واسطه در تکوین گونه ای گفتمان با ماهیّت تغزّلی توفیق یافته است. گفتمانِ او در بردارندۀ مؤلّفههای انحصاری است که موقعیّت او را در مقامِ شاعری صاحب سبک در عرصۀ شعر عاشقانه تثبیت می کند. در این گفتار، تلاش شده ماهیّت گفتمانِ نادرپور، تشریح و شاخصه ها و مختصّاتِ پیدا و پنهان آن تبیین شود. در این راستا، ابعاد مختلف ذهنیّت غنایی و جهانِ تغزّل نادرپور که بر انگاره ای از معشوق و مناسبات عاشقانه استوار است، مورد تحلیل قرار گیرد؛ همچنین عناصر محتوایی و ساختاری که در تکوین فضای غنایی ویژۀ نادرپور، نقش ایفا کرده و زمینۀ شکل گیری یک گفتمان مسلّط را در شعر او فراهم نموده، تأکید شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - واپسین گفتوگوی دلدادگان در منظومههای عاشقانه فارسی
ندا حدادیمنظومههای عاشقانه فارسی بهعنوان متونی که در گذر قرنها سروده شدهاند، خصایص و عناصر مشترکی دارند که با بررسی ساختاری این اشتراکات، میتوان روابط بینامتنی آنها را تحلیل کرد. در این مقاله تلاش بر آن است که ضمن ارائه توصیفی از صحنههای وداع دلدادگان، به گفتمان مشترک ای أکثرمنظومههای عاشقانه فارسی بهعنوان متونی که در گذر قرنها سروده شدهاند، خصایص و عناصر مشترکی دارند که با بررسی ساختاری این اشتراکات، میتوان روابط بینامتنی آنها را تحلیل کرد. در این مقاله تلاش بر آن است که ضمن ارائه توصیفی از صحنههای وداع دلدادگان، به گفتمان مشترک این متون دست یابیم؛ چه اینکه گفتوگومندی و بنمایه اساسی این متون عشق است و همین زمینه بنیادین، کارکردی مشترک به مرگ دلدادگان بخشیده است. بر پایه نظریه مناسبات بینامتنی، متونی که موضوع مشترک دارند، در دورههای تاریخی مختلف به یکدیگر مربوطند و تصاویر، توصیفات و اندیشههای شاعرانهشان، از زبانی مشترک گرفته شده، حتی اگر در بدو امر بدیع و متفاوت بهنظر آیند. این زبان مشترک، اساس و منطق گفتوگو و زیستن در همان زمینه است. بهعبارتی زبان عشق اقتضا میکند که صحنههای وداع، دارای زبان و فضایی مشترک باشند، هرچند در هر کدام از آنها بهتناسب داستان و رابطه عاشق و معشوق، تفاوتهایی بروز میکند. در جایی دلدادهای پس از مرگ معشوق آنقدر بر مزارش میماند و میگرید که جان میدهد و در جای دیگر، با خنجری سینه خود را میشکافد. چنین است که در بررسی صحنههای وداع به گفتمان مرگ همزمان عاشق و معشوق میرسیم. آنچه اهمیت دارد، تلخی و دشواری جداییست که دلدادگان آنرا برنمیتابند و در اندک زمانی پس از دیگری با زندگی وداع میکنند و به گفتوگوی عشق پایان میدهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - بررسی و تحلیل عاشقانههای حماسههای ملّی ایران با رویکرد نظریّۀ بینامتنینگری (با تأکید بر شاهنامه، سامنامه، برزونامه، گرشاسپنامه، بانوگشسبنامه)
کمالالدین آرخی محمود عباسی عبدالعلی اویسیکهخاچکیده عاشقانه ها بخشی جدایی ناپذیر از حماسه های ملّی ایران بشمار می روند. با توجّه به این که حماسه هایِ پس از شاهنامه متأثّر از آن بوده اند، بسیاری از ویژگی های غنایی شاهنامه در آن ها یافت می شود. در این مقاله کوشش می شود با روی کرد نظریّۀ بینامتنینگری این وی أکثرچکیده عاشقانه ها بخشی جدایی ناپذیر از حماسه های ملّی ایران بشمار می روند. با توجّه به این که حماسه هایِ پس از شاهنامه متأثّر از آن بوده اند، بسیاری از ویژگی های غنایی شاهنامه در آن ها یافت می شود. در این مقاله کوشش می شود با روی کرد نظریّۀ بینامتنینگری این ویژگی ها بررسی شود. بینامتنی ها به لفظی، موضوعی و محتوایی تقسیم می شود. این مقاله با روش توصیف و تحلیل محتوایی و کتاب خانه ای، حماسه ها را از منظر بینامتنی محتوایی بررسی می کند. نتایج این بررسی ها بیان کنندۀ آن است که موضوعهایی همانندِ عاشقی از راه شنیدن، نقش میانجی ها در عشق، پیش گامی زنان در ابراز عشق، نقش موبدان و منجّمان و ... به صورت بینامتنی در اغلب عاشقانه ها بکار رفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - جای گاه تشبیهات تلمیحی در ساختار غنایی شعر استاد حمیدی شیرازی
مصطفی عرفانی مهدی ماحوزیمهدی حمیدی شیرازی در میان شاعران سنتگرای معاصر در حوزة ادب غنایی، در فرم و ساختار و در معنا و محتوا، سبکی خاص ومنحصر بفرد دارد. در تمامی آثار وی ـ بویژه اشک معشوق ـ همة عناصر زبانی، آرایههای ادبی، وزن، موسیقی شعر، واژگان، ترکیبات، تصاویر، فرم و ساختار در خدمت عنصر عاط أکثرمهدی حمیدی شیرازی در میان شاعران سنتگرای معاصر در حوزة ادب غنایی، در فرم و ساختار و در معنا و محتوا، سبکی خاص ومنحصر بفرد دارد. در تمامی آثار وی ـ بویژه اشک معشوق ـ همة عناصر زبانی، آرایههای ادبی، وزن، موسیقی شعر، واژگان، ترکیبات، تصاویر، فرم و ساختار در خدمت عنصر عاطفه قرار دارد. در این جستار سعی شده است، یکی از شیوههای ساختاری و تصویرسازی وی، که بهرهگیری از تشبیهات تلمیحی از جمله: اساطیری، حماسی، دینی، عاشقانه و تاریخی، مورد بررسی قرار گیرد. وی از عناصر اساطیری، مذهبی، عاشقانه و تاریخی برای ابراز احساسات عاشقانة خویش در عاطفیترین ساختار بهره میگیرد و علاوه بر، برجستهسازی تصویری، با دمجان بخش خود، آنها را جانی تازه بخشیده است. پیوند مناسب میان این عناصر تشبیهی، تلمیحی و جریان عشق میان او و محبوب؛ از ویژگیهای اصلی شعر اوست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - ریختشناسی هماینامه
محبوبه علیحوریهمای نامه از منظومه های پهلوانی نه چندان شناخته شدة متعلّق به قرن ششم یا هفتم ادب فارسی، از نویسنده ای ناشناس است. پشتوانة نظری این پژوهش، روش ولادیمیر پراپ، آرتور آسا برگر و پل ریکور از ساختگرایان معروف در ریختشناسی داستان ها و قصّه های عامیانه، اساطیری و پهلوانی است أکثرهمای نامه از منظومه های پهلوانی نه چندان شناخته شدة متعلّق به قرن ششم یا هفتم ادب فارسی، از نویسنده ای ناشناس است. پشتوانة نظری این پژوهش، روش ولادیمیر پراپ، آرتور آسا برگر و پل ریکور از ساختگرایان معروف در ریختشناسی داستان ها و قصّه های عامیانه، اساطیری و پهلوانی است. نتایج تحلیل نشان می دهد که این داستان دربردارندة وضعیّت آغازین، رویدادهای ناشی از کمبود و شرارت و پایانی خوش برای قهرمان تشکیل یافته است. می توان توالی کنش ها در منظومه را بر مبنای عناصر مهمّ شخصیّت، انگیزش، کارکرد، حرکت و تکرار، ریخت شناسی کرد. هفت شخص این داستان با در نظر گرفتن چند وجهی بودن شخصیّت آنان، شامل اشخاص یادشده در نظریة پراپ است؛ با این تفاوت که به جای قهرمان دروغین، شخصیّت جانشین قهرمان حضور دارد. تعداد عناوین کارکردهای اصلی با تکرار، هشتاد و سه کارکرد است، با این تأکید که بعضی از آنها در مقایسه با نظریة پراپ تازه است و در تعدادی کارکردها با عنوان مشابه، مفاهیم جدید ارائه شده است. کارکرد جنگ و پیروزی بیشترین عناصر تکرارشوندة داستان است و حرکت ها از ترکیب سه شیوة حرکت های داستانی و الگوی حرکت برگر بهره برده است. بنابراین، می توان به نمونه ای از ساختار منظومه های پهلوانی بخصوص عاشقانه- پهلوانی (رمانس پهلوانی) دست یافت و آن را در آثار مشابه جستوجو کرد. تفاصيل المقالة