بررسی تصوف عابدانه و عرفان عاشقانه در غزلیات حافظ
الموضوعات :علی دهقان 1 , خلیل حدیدی 2 , موسی احمدی 3
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
2 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
3 - دانش-آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
الکلمات المفتاحية: حافظ, تصوف عابدانه, عرفان عاشقانه,
ملخص المقالة :
تصوف که در آغاز شامل مفاهیمی خشک و ریاضتهایی سخت بود، در قرن سوم با پذیرفتن محبت به عنوان یکی از ارکان محوری، رنگ عاشقانه پذیرفت. با ورود عرفان و تصوف به عرصه ادبیات، گروهی به تدوین اصول تصوف عابدانه در آثارشان میپردازند و عدهای آثاری سراسر عرفانی همراه با شور و شوق عاشقانه پدید میآورند. در این میان حافظ مبدع مکتبی است که از اصول عرفان عاشقانه به همراه نگاهی انتقادی به تصوف عابدانه شکل گرفته است و از آن به مکتب رندی تعبیر میشود. اما اشعار حافظ را نمیتوان یکسره از تصوف عابدانه تهی دانست. حافظ ضمن پذیرفتن تأثیری عظیم از مفاهیم قرآنی و تضمینها و تلمیحهای فراوان به آیات قرآن، در ابیات بسیاری عبادت، دعای صبح و آه شب، اصول اخلاقی تصوف و اندیشههای دیگری از تصوف عابدانه را نه با ابهام و بیانی رندانه و دوپهلو، بلکه به روشنی و به قصد تعلیم و توصیه به مخاطب خود، بیان میکند.