چکیده این پژوهش به بررسی تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان دانشگاههای ایران در پاسخ به نیازهای شغلی و حرفهای در منطقه انرژی پارس جنوبی میپردازد. برای این منظور ابتدا با توجه به پیشینه تحقیق و مبانی نظری، چهارچوب مفهومی برای تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان ا چکیده کامل
چکیده این پژوهش به بررسی تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان دانشگاههای ایران در پاسخ به نیازهای شغلی و حرفهای در منطقه انرژی پارس جنوبی میپردازد. برای این منظور ابتدا با توجه به پیشینه تحقیق و مبانی نظری، چهارچوب مفهومی برای تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان ارائه شد. با توجه به مؤلفههای این چهارچوب پرسشنامهای در پنج بخش تهیه و پس از اطمینان از روایی صوری و اعتبار آن (83/0)، دادهها از نمونههای مورد مطالعه (336 نفر و 96 کارشناس) که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند گردآوری شد. این دادهها با توجه به سؤالات تحقیق و با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی مانند آماره t تکنمونهای و تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل گردید. براساس نتایج بهدست آمده چهارچوبی پیشنهاد شد که به کمک آن بتوان رابطه مطلوبی بین آموزشهای دانشگاهی در پاسخ به نیازهای بازار کار برقرار کرد. این چهارچوب شامل پنج دسته مؤلفه اصلی فلسفه و اهداف، مبانی نظری، تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان دانشگاهها (بعد فنی و ابزاری، بعد شناختی، بعد شخصیتی، بعد سازمانی، بعد مدیریتی و راهبردی و بعد ارتباطی)، ارزیابی چهارچوب و عوامل محیطی است.
پرونده مقاله
چکیده هدف این پژوهش شناسایی آسیبها و موانع ساختار نظام آموزش عالی در اجرای برنامههای توسعه بخش آموزش عالی به منظور ارائه راهبردهای مناسب است. برای نیل به این هدف نظر سه گروه از نمونۀ آماری یعنی مدیران ارشد دولتی، صاحبنظران مدیریت و برنامهریزی، مدیران و کارشناسان چکیده کامل
چکیده هدف این پژوهش شناسایی آسیبها و موانع ساختار نظام آموزش عالی در اجرای برنامههای توسعه بخش آموزش عالی به منظور ارائه راهبردهای مناسب است. برای نیل به این هدف نظر سه گروه از نمونۀ آماری یعنی مدیران ارشد دولتی، صاحبنظران مدیریت و برنامهریزی، مدیران و کارشناسان اداری جمع آوری گردید که دو گروه اخیر به روش نمونهگیری هدفدار قضاوتی انتخاب شدند. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری دادهها شامل سه نوع تحلیل محتوا، توصیفیـ پیمایشی و توصیفیـ همبستگی است. دادهها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش علاوه بر مطالعه متون و پیشینه آن، از طریق تحلیل متن مصاحبههای مدیران ارشد و پرسشنامۀ محققساخته بهدست آمد و از طریق شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی تحلیل گردید. به طور کلی نتایج به دست آمده از پژوهش نشان دادند که موانع و آسیبهای اصلی ساختار نظام آموزش عالی در اجرای برنامههای توسعه از ساختار وظیفهای آن ناشی شدهاند. این موانع شامل مواردی چون؛ عدم انطباق ساختار با ویژگیهای برنامهها، عدم انطباق ساختار با محیط اجرای برنامهها و عدم انطباق ساختار با اهداف برنامهها میباشند که برایندی از ساختار وظیفهای نظام آموزش عالی و محدودیتهای آن هستند. بدین منظور سه راهبرد فرهنگ مشارکتی، مدیریت ترکیبی یا نظاممند و ساختار ماتریسی به ترتیب اهمیت به عنوان راهبردهای رفع آسیبها و موانع ساختاری نظام آموزش عالی در اجرای برنامههای توسعه معرفی شدند، بهطوری که راهبردهای سهگانه ضمن همبستگی با همدیگر، بر اساس الگوی رگرسیونی نقش بزرگی را در آسیبزدایی ساختار این نظام بازی میکنند.
پرونده مقاله