زمینه: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطة تجربی بین سبک رهبری توزیعی مدیران و توانمندسازی معلمان به منظور توسعة مدلی نظری در این زمینه است. روش: پژوهش حاضر، دارای رویکرد کمی و روش توصیفی- همبستگی است. به این منظور، از بین تمامی دبیران متوسطه ناحیة دو شهر سنندج نمونهای به چکیده کامل
زمینه: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطة تجربی بین سبک رهبری توزیعی مدیران و توانمندسازی معلمان به منظور توسعة مدلی نظری در این زمینه است. روش: پژوهش حاضر، دارای رویکرد کمی و روش توصیفی- همبستگی است. به این منظور، از بین تمامی دبیران متوسطه ناحیة دو شهر سنندج نمونهای به حجم 234 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها شامل2 پرسشنامة استاندارد بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری استفاده شد، لذا پرسش نامهها، مورد تحلیل عاملی تأییدی قرار گرفتند و مؤلفههای تأیید شده برای تعیین روابط علی بین متغیرهای نهفته، وارد مدل ساختاری شدند. یافتهها: بررسی روابط بین متغیرها، نتایج نشان داد، سبک رهبری توزیعی مدیران، تأثیر مثبت و معنیداری بر چهار مؤلفة توانمندسازی منابع انسانی دارد. بنابراین مدل مفهومی در سطح بالایی برازش شد. نتایج این پژوهش، اهمیت توجه سبک رهبری توزیعی را، بر توانمندسازی منابع انسانی و در نتیجه افزایش اثربخشی مدارس، نشان میدهد. نتیجهگیری: نتیجه گرفته می شود که سبک رهبری توزیعی مدیران به جهت انعطافپذیری و ایجاد ساختار ارگانیک در مدرسه ها، از ابعاد اساسی و لازم برای توانمندسازی کادر آموزشی و در نتیجه، افزایش اثربخشی در مدرسه ها است.
پرونده مقاله
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان از خدمات آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری آن شامل 11741 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج است با نمونهگیری تصادفی طبقهای و برا چکیده کامل
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان از خدمات آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری آن شامل 11741 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج است با نمونهگیری تصادفی طبقهای و براساس فرمول کوکران 508 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسش نامه سنجش رضایت مشتری برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای من- ویتنی، ویلکاکسون، کروسکال والیس، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی برای گروههای مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اکثر دانشجویان نسبت به خدمات آموزشی ارائهشده، خدمات پیگیرانه بعد از آموزش، تصورات کلی از گروه آموزشی، وفاداری نسبت به دانشگاه و فعالیتهای فوق برنامه رضایت ندارند و بین دانشکدههای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج از لحاظ مشتری مداری تفاوت معناداری وجود ندارد. میانگین رتبهای رضایت پسران نسبت به دختران بیشتر بود و بین دیدگاه دانشجویان سالهای دوم، سوم و چهارم در مورد میزان رضایت از خدمات آموزشی تفاوت معناداری وجود دارد و آخر اینکه شاخص فعالیت های فوقبرنامه در صدر شاخصهای عدم رضایت و به دنبال آن سایر شاخصهای خدمات آموزشی ارائه شده، پیگیری پس از ارائة خدمات، تصورات کلی از گروه آموزشی و وفاداری به سازمان قرار دارند.
پرونده مقاله