• فهرس المقالات Landsat

      • حرية الوصول المقاله

        1 - ردیابی کانون‌های گرد وغبار در مرز مشترک ایران و عراق در دوره ده ساله 2022- 2012
        علی اصغر   میرزایی نوروزانی علی نیک عهد علی عیسی   الشویلی
        مقدمه: ذرات معلق گرد و غبار عمدتاً از مناطق خشک و نیمه خشک که بارش سالانه در آن‌ها کم بوده و مقدار بسیار زیادی از رسوبات آبرفتی در طول دوره‌های زمانی طولانی انباشته شده است به جو وارد می‌شود. در حقیقت می‌توان بیابان‌ها و دریاچه‌های خشک شده که به علت تغییرات اقلیمی به بی أکثر
        مقدمه: ذرات معلق گرد و غبار عمدتاً از مناطق خشک و نیمه خشک که بارش سالانه در آن‌ها کم بوده و مقدار بسیار زیادی از رسوبات آبرفتی در طول دوره‌های زمانی طولانی انباشته شده است به جو وارد می‌شود. در حقیقت می‌توان بیابان‌ها و دریاچه‌های خشک شده که به علت تغییرات اقلیمی به بیابان‌های کوچک تبدیل شده‌اند را از مراکز تولید گرد وغبار دانست. عراق یکی از کشور‌هایی است که اغلب به میزان زیادی تحت تأثیر وقوع طوفان‌های گرد و غبار (ریزگرد) قرار دارد. هدف از این تحقیق، ردیابی، پهنه‌بندی و شناسایی کانون‌های گرد و غبار در استان‌های مرزی عراق با ایران در یک دوره ده ساله 2022- 2012 می‌ باشد. مواد و روش‌ها: به منظور انجام این تحقیق، یک حریم به عرض 60 کیلومتر در امتداد مرز مشترک ایران- عراق از استان‌های می‌سان و واسط واقع در کشور عراق (به طول حدود 300 کیلومتر مرز مشترک) انتخاب گردید. پس از انجام پیش پردازش‌ها بر روی تصاویر (تصحیحات اتمسفری و رادیومتریکی) با استفاده از الگورتیم‌های مربوطه، خطا‌ها مرتفع و سپس با استفاده از شاخص گیاهی نرمال‌شده (NDVI ) طبقه بندی پدیده‌های سطح زمین، به صورت جداگانه بر اساس آستانه مقادیر این شاخص دسته بندی گردیدند. نتایج و بحث: پراکنش مکانی شامل سه کلاس الف) گستره‌های آبی که مربوط به مناطق پوشیده شده از آب، رودخانه‌ها، مرداب‌ها و تالاب‌ها می‌باشد ب) خاک لخت که شامل مناطق عاری از پوشش گیاهی مانند مناطق سنگلاخی، زمین‌های زراعی بدون کشت، شنزار‌ها و ماسه زار‌ها و ج) پوشش گیاهی که شامل مناطق پوشیده از جنگل، مرتع و اراضی کشاورزی می‌باشد دسته‌بندی گردید و در نهایت مناطق مستعد تولید گرد و غبار مشخص و مساحی گردید. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه با سایر پژوهش‌های مشابه در کشور‌های ایران، عراق و عربستان نشان‌دهنده عوارض خشکسالی و گسترش اراضی بیابانی و خشک شدن تالاب‌ها، مرداب‌ها و رودخانه‌ها و از بین رفتن پوشش گیاهی و لخت شدن زمین عاری از هرگونه پوشش مرتعی، جنگلی و کشاورزی می‌ باشد. برای مقابله با طوفان‌های گرد و غبار، روش هایی از قبیل مرطوب کردن خاک، بیولوژیکی و مکانیکی مثل مالچ پاشی را می‌توان انجام داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - آشکارسازی تغییرات پوشش آب حوضه‌ی زاینده‌رود با استفاده از سنجش از دور
        پانته آ لطفی مژگان احمدی ندوشن علی اصغر بسالت پور
        آب به عنوان یکی از اساسی‌ترین نيازهای زندگي در حال حاضر برای ادامه حیات و گستردگي موارد استفاده در مسائل شرب، كشاورزي، صنعت، اقتصادي - اجتماعي و امنيتي - سياسي ما را شامل می‌شود. با توجه به اهمیت این موضوع، مدیریت و بهره‌برداری اصولی از منابع آب به یکی از موضوعات مهم جه أکثر
        آب به عنوان یکی از اساسی‌ترین نيازهای زندگي در حال حاضر برای ادامه حیات و گستردگي موارد استفاده در مسائل شرب، كشاورزي، صنعت، اقتصادي - اجتماعي و امنيتي - سياسي ما را شامل می‌شود. با توجه به اهمیت این موضوع، مدیریت و بهره‌برداری اصولی از منابع آب به یکی از موضوعات مهم جهانی تبدیل شده است. تکنیک سنجش از دور امروزه در کشاورزي کاربردهاي فراوانی از جمله تعیین سطح زیرکشت و پیش‌بینی عملکرد محصول دارد، در این پژوهش، ارزیابی روش تشخیص پهنه‌ها، سطوح آبی و رودخانه‌ها با شاخص آب تفاضلی نرمال شده با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست 9 در بازه زمانی 1401-1363 جهت تفکیک پوشش آب استفاده شد. نتایج به‌دست آمده نشان داد که روند محسوسی در کاهش سطح آب در نقاط موردنظر مشاهده می‌شود که می¬تواند ارتباط مستقیمی با برداشت آب برای مصارف کشاورزی در نقاط مختلف مسیر وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، مقدار آبی که شاخص NDWI در هر ایستگاه نشان می‌دهد تفاوت معنی¬داری با سایر ایستگاه‌ها دارد که نمایانگر استحصال آب معنی¬دار آب در تمام نقاط رودخانه زاینده¬رود است. بنابراین در مطالعه حاضر مشخص شد که شاخص آب تفاضلی نرمال شده به راحتی قادر به استخراج آب از تصاویر ماهواره‌ای بوده است و شاخص مناسبی برای پیش‌بینی وضعیت حوضه زاینده‌رود است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی شاخص کیفیت آب (WQI) با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست 8 و کاربرد مدل‌های تک‌متغیره و چندمتغیره در رودخانه سفیدرود در شمال ایران
        یوسف پورحبیب ابراهیم فتائی فاطمه ناصحی بهنام خانیزاده حسین سعادتی
        در این پژوهش کیفیت آب رودخانه سفیدرود طی سالهای 2013-2018 با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست 8 و همچنین 10 پارامتر کیفی شیمیاییی و فیزیکی شامل کلسیم (Ca2+)، پتاسیم (Na+)، منیزیم (Mg2+)، کلر (Cl-)، سولفات (SO4-2)، بی‌کربنات (HCO3-)، کل مواد محلول (TDS)، هدایت الکتریکی أکثر
        در این پژوهش کیفیت آب رودخانه سفیدرود طی سالهای 2013-2018 با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست 8 و همچنین 10 پارامتر کیفی شیمیاییی و فیزیکی شامل کلسیم (Ca2+)، پتاسیم (Na+)، منیزیم (Mg2+)، کلر (Cl-)، سولفات (SO4-2)، بی‌کربنات (HCO3-)، کل مواد محلول (TDS)، هدایت الکتریکی (EC)، سختی کل (TH) و اسیدیته آب (pH) در سه ایستگاه هیدرمتری مورد مطالعه قرار گرفت. شاخص کیفیت آب (WQI) شرب محاسبه گردید و ارتباط آن با باندها و نسبت‌های باندی ماهواره‌ای (28 پارامتر) با استفاده از مدل‌های رگرسیونی تک‌متغیره و چندمتغیره، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مدل رگرسیونی تک متغیره نشان داد که شاخص WQI با باند 5 و نسبت باند B4/B3 در سطح معنی‌داری 1 درصد به ترتیب با ضریب تبیین (R2) 55/0 و 51/0 دارای همبستگی خطی و توانی بود. اجرای مدل رگرسیون چندمتغیره خطی گام‌به‌گام WQI با تمامی باندها و نسبت‌های مورد مطالعه نشان داد که سه متغیر باند 5 و نسبت‌های باندی B4/B3 و B6/B5 با WQI، با R2 حدود 80/0 در سطح معنی‌داری 5 درصد، دارای همبستگی بودند. پس از تهیه نقشه تغییرات مکانی WQI با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندمتغیره، نتایج حاکی از آن بود که کیفیت آب در سرشاخه‌های سفیدرود، یعنی رودخانه‌های‌های قزل‌اوزن و شاهرود نسبت به مناطق پایین‌دست‌ و دریاچه سد منجیل، کمتر بود هرچند که کیفیت آب رودخانه‌های قزل‌اوزن و شاهرود ضعیف بود، ولی پس از ورد به سد سفید رود به کلاس آب خوب تبدیل شد. اما WQI آب خروجی از سد با عبور از اراضی کشاورزی، مناطق مسکونی و صنعتی حاشیه رودخانه تا رسیدن به دریای خزر به تدریج افزایش یافته و دارای کلاس آب ضعیف شده بود. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست 8 و مدل رگرسیونی چند متغیره از توان بالایی برای پایش کیفیت آب برخوردار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی ارتباط بین جریان تابش خالص با خصوصیات محیطی و پوشش سطح با استفاده از تصویر ماهواره ای (مطالعه موردی: جنوب استان کرمان)
        سید کریم افشاری پور سعید حمزه سامان نادی زاده شورابه
        میزان جریان تابش خالص سطح زمین مستقیماً به دمای سطح، کاربری اراضی، خاک و توپوگرافی بستگی دارد. در پژوهش حاضر به‌منظور برآورد تابش خالص خورشید از تصویر ماهواره ای لندست 8 استفاده شده است. با استفاده از نمونه برداری سیستماتیک به فواصل 500 متر ارزش لایه دمای سطح زمین، NDVI أکثر
        میزان جریان تابش خالص سطح زمین مستقیماً به دمای سطح، کاربری اراضی، خاک و توپوگرافی بستگی دارد. در پژوهش حاضر به‌منظور برآورد تابش خالص خورشید از تصویر ماهواره ای لندست 8 استفاده شده است. با استفاده از نمونه برداری سیستماتیک به فواصل 500 متر ارزش لایه دمای سطح زمین، NDVI، ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت جغرافیایی و کاربری ارضی در نقاط نمونه برای انجام تحلیل، استخراج شد. برای استخراج دمای سطح از الگوریتم Mono-Window استفاده شده است. نتایج نشان داد که رابطه مستقیمی بین افزایش ارتفاع و NDVI با میزان تابش خالص وجود دارد، که ضرایب همبستگی خطی نیز به ترتیب 68/0 و 19/0 به‌دست آمد. همچنین رابطه معکوسی با ضریب همبستگی خطی 74/0 بین جریان تابش خالص و دمای سطح زمین وجود دارد. از بررسی میزان جریان تابش خالص در جهت های مختلف جغرافیایی مشخص شد که در محدوده مورد مطالعه جهت شمال غربی با w/m2637 بیش‌ترین جریان تابش خالص و جهت شرقی با w/m2 7/582 کم‌ترین میزان جریان تابش خالص را دارد که جریان تابش خالص در این جهت ها با میزان شیب رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی 54/0 دارد. به علاوه میزان جریان تابش خالص در سطوح آبی مثل دریاچه و مخزن سد با w/m2817 بیش‌ترین مقدار جریان تابش خالص و اراضی شور با w/m2509 کم‌ترین جریان تابش خالص را دارند. بیش‌ترین و کم‌ترین میزان جریان تابش خالص به‌ترتیب در خاک های اینسپتی سل و بدلند وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل زنجیره مارکوف و سلول خودکار (مطالعه موردی: حوزه آبخیز روضه چای، ارومیه)
        فرخ اسدزاده کمال خسروی اقدم لاله پرویز حسن رمضانپور نفیسه یغمائیان مهابادی
        بررسی و پایش کاربری اراضی از پیش نیاز های اساسی در مطالعات حوضه آبخیز به‌شمار می آید چرا که برنامه ریزی مدیریتی منطقه ای وابسته به آگاهی در مورد نوع استفاده اراضی و تغییرات آینده است. در نتیجه مدل سازی و پیش بینی کاربری اراضی برای برنامه ریزی و مدیریت پایدار اراضی در آی أکثر
        بررسی و پایش کاربری اراضی از پیش نیاز های اساسی در مطالعات حوضه آبخیز به‌شمار می آید چرا که برنامه ریزی مدیریتی منطقه ای وابسته به آگاهی در مورد نوع استفاده اراضی و تغییرات آینده است. در نتیجه مدل سازی و پیش بینی کاربری اراضی برای برنامه ریزی و مدیریت پایدار اراضی در آینده کشوری مانند ایران که بهره‌برداری از اراضی به سرعت در حال تغییر است، امری ضروری می باشد. در این راستا پژوهش حاضر، جهت آشکار سازی تغییرات کاربری اراضی در دوره زمانی 15 سال و مدل‌سازی تغییرات برای بیست سال آینده، با استفاده از تخمینگر انتقال مارکوف با اطلاعات تصاویر ماهواره لندست 7 و 8 برای حوضه آبخیز روضه چای ارومیه انجام شد. براساس الگوریتم طبقه بندی نظارت شده با روش بیش‌ترین احتمال، کاربری اراضی به‌صورت هفت کلاس باغ، اراضی آبی، اراضی دیم، مراتع، مناطق مسکونی، دریاچه و اراضی شور با متوسط ضریب کاپا 88/0 و دقت کلی 9/0 برای سال‌های 2000 و 2015 استخراج شدند. بررسی تغییرات 15 ساله نشان داد که تغییرات کاربری های وابسته به آب در منطقه طی بازه زمانی یاد شده، کاهش داشته است. مدل‌سازی تغییرات کاربری اراضی منطقه با استفاده از تخمینگر انتقال مارکوف حاکی از آن است که کاربری های باغ، اراضی آبی و دیم، روستانشینی و منابع آب کاهش و کاربری های مراتع و اراضی شور در منطقه افزایش خواهند یافت (از سال 2020 تا 2035 درصد افزایش مساحت مراتع 11/13، درصد کاهش مساحت های زراعت آبی و باغات 51/32 و اراضی دیم 56/17). نتایج بیانگر استفاده نادرست از منابع آب، خاک و کاهش حاصلخیزی خاک منطقه مورد مطالعه می باشد که نیاز به برنامه ریزی دقیق جهت تمرکز فعالیت های جامع مدیریتی را آشکار می سازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - سیر تغییرات کاربری اراضی در دشت مرودشت – استان فارس
        خاطره نوبهاران شهلا محمودی سید علی ابطحی
        در زمینه تغییرات کاربری اراضی مطالعات نسبتا زیادی در ایران انجام شده، که اغلب بر جنبه‌‌های منفی این پدیده تاکید داشته‌اند. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سال ‌ های 1990 و 2004 و 2018، تغییرات کاربری و پوشش اراضی درمنطقه مرودشت استان فارس مورد بررسی قرار أکثر
        در زمینه تغییرات کاربری اراضی مطالعات نسبتا زیادی در ایران انجام شده، که اغلب بر جنبه‌‌های منفی این پدیده تاکید داشته‌اند. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سال ‌ های 1990 و 2004 و 2018، تغییرات کاربری و پوشش اراضی درمنطقه مرودشت استان فارس مورد بررسی قرار گرفته است. از امکانات مدل زنجیره مارکف در محیط IDRISI Andes V.15 استفاده شده و شرایط کاربری و پوشش اراضی برای سال 2032 پیش بینی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد حدود 196000 هکتار، معادل %91 از اراضی کاربری کشاورزی داشته و مراتع، اراضی بایر و مناطق مسکونی به ترتیب با 9/4، 7/2 و 6/1 درصد در رتبه‌های بعدی قرار دارند، که مجموعا بیش از 20000 هکتار از سطوح اراضی منطقه را در بر می‌گیرند. طی یک دوره 28 ساله که از سال 1990 تا سال 2018را شامل شده، سطوح اراضی کشاورزی و مراتع همواره با کاهش حدود 9 درصدی همراه بوده است. این در حالی‌ است که اراضی بایر و مناطق مسکونی افزایش سطح داشته اند. بطوری که سطح اراضی بایر از 7/2 درصد به 29/11 درصد افزایش یافته است. بطور کلی، نتایج این تحقیق نشان دهنده این است که در دراز مدت سطح اراضی کشاورزی در حال کاهش و اراضی بایر در حال افزایش می باشد؛ بنابراین برنامه های مدیریتی فوری برای جلوگیری از تخریب اراضی کشاورزی ضرروری است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - طبقه‌بندی و تحلیل کاربری اراضی حوضه طارم با استفاده از روش‌های مبتنی بر پیکسل
        سید بهروز حسینی علی صارمی محمدحسین نوری قیداری حسین صدقی ًعلیرضا فیروزفر جعفر نیکبخت
        مدیریت جامع یک حوضه آبخیز، نیازمند اطلاعات پایه مانند نوع پوشش اراضی می‌باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی دقت تفکیک انواع کاربری اراضی در منطقه طارم و با‌ استفاده از تصویر ماهواره لندست 8 برای تاریخ 17 مرداد سال 1396 (8 اوت 2017) بود. باندهای RGB و NIR برای اجرای الگ أکثر
        مدیریت جامع یک حوضه آبخیز، نیازمند اطلاعات پایه مانند نوع پوشش اراضی می‌باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی دقت تفکیک انواع کاربری اراضی در منطقه طارم و با‌ استفاده از تصویر ماهواره لندست 8 برای تاریخ 17 مرداد سال 1396 (8 اوت 2017) بود. باندهای RGB و NIR برای اجرای الگوریتم‌های طبقه‌بندی و مقایسه نتایج با نمونه‌های زمینی استفاده شد. پس از اجرای پیش‌پردازش‌ها و بررسی زمین‌مرجع بودن تصاویر، تصحیحات اتمسفری با الگوریتم فلاش (FLAASH) انجام شد. در ادامه، از سه روش طبقه‌بندی نظارت شده (مبتنی بر پیکسل) حداکثر احتمال (MLC)، ماشین پشتیبان‌بردار (SVM) و شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، برای تفکیک و تولید نقشه کاربری اراضی استفاده شد. صحت نتایج تولید شده بر اساس آماره‌های ضریب کاپا و دقت کلی سنجیده شد و روش حداکثر احتمال، به‌ترتیب با 88/0 و 55/91 درصد، به‌عنوان روش برتر انتخاب گردید. نتایج به‌دست آمده نشان داد که تصویر سنجنده OLI لندست 8، می‌تواند برای تفکیک کلاس‌های پهنه آبی، برون‌زدگی سنگی و کوهستانی، پوشش خاکی و اراضی بایر، زراعت و محدوده‌های باغی، در مناطق کوهستانی مانند طارم (که تغییرات ارتفاعی در آن بین 280 تا 3000 متر است)و پوشش گیاهی بسیار متنوع، نتایج مطلوبی داشته باشد. قابل ذکر است که در بین این سه الگوریتم طبقه‌بندی، روش MLC، دارای سرعت بالاتر و پیچیدگی کم‌تری در مراحل اجرا، نسبت به دو روش دیگر برای اجرای الگوریتم و دست‌یابی به نقشه‌های مورد نیاز است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - مدل‌سازی نیتروژن خاک با استفاده از سنجش از دور و مدل‌های رگرسیون و جنگل تصادفی
        محبوبه صادقی مژگان احمدی ندوشن
        زمینه و هدف: خاک از منابع طبیعی هر کشور است که در حفظ محیط و تولید غذا نقش مهمی دارد. افزایش و کاهش مقدار نیتروژن کل خاک در اثر شیوه‌های مختلف کشاورزی، ورود پساب صنعتی به آب و عوامل دیگر، منجر به آلودگی میکروبی خاک، کاهش پوشش گیاهی و نقصان در محصولات کشاورزی مورد نیاز ا أکثر
        زمینه و هدف: خاک از منابع طبیعی هر کشور است که در حفظ محیط و تولید غذا نقش مهمی دارد. افزایش و کاهش مقدار نیتروژن کل خاک در اثر شیوه‌های مختلف کشاورزی، ورود پساب صنعتی به آب و عوامل دیگر، منجر به آلودگی میکروبی خاک، کاهش پوشش گیاهی و نقصان در محصولات کشاورزی مورد نیاز انسان می‌شود. نقشه‌برداری پراکنش مواد مغذی خاک به تصمیم‌گیری‌های مدیران کمک می‌کند. از آنجا که تحلیل آزمایشگاهی این متغیرها، وقت‌گیر و در مقیاس‌های وسیع هزینه‌بر است، تلاش‌هایی برای مطالعه نیتروژن خاک با استفاده از سنجش‌ازدور انجام گرفته است. مطالعه حاضر به بررسی روش سنجش ‌از‌ دور و مدل‌های رگرسیون و جنگل تصادفی در پیش‌بینی نیتروژن کل خاک در شرق شهرستان لنجان پرداخته ‌است.روش پژوهش: نقاط مرجع نیتروژن 50 نمونه خاک از لایه 0-20 سانتی‌متری خاک سطحی بود که از منطقه موردمطالعه به روش تصادفی نمونه‌برداری شد. نیتروژن نمونه‌ها پس از خشک شدن در دمای 25 درجه، عبور از مش 2 و انتقال به آزمایشگاه، به‌منظور مقایسه نتایج نهایی به‌دست‌آمده، حاصل از ارزیابی زمینی و سنجش ‌از‌ دور، به روش کلدال اندازه‌گیری شد. تصویر ماهواره‌ای سال 2019 با تصحیح هندسی و رادیومتریک از باندهای طیفی 2 تا 7 سنجنده‌ی OLI لندست ۸ (ردیف و گذر ۱۶۴ و ۳۷) آبان 1398 تهیه شد. پوشش ابر برای تصاویر تهیه شده کمتر از 10٪ در نظر گرفته ‌شد. برای کاهش اثر پراکندگی اتمسفر بر کیفیت این تصاویر، تصحیح تابش و تصحیح اتمسفر با استفاده از مدل فلش انجام شد. شاخص‌های ماهواره‌ای شامل DVI، NDVI، EVI، MSAVI، SAVI، RVI، NDWI، SI1، SI2، SI3 و SBI از تصویر ماهواره‌‌ایی استخراج شد و به همراه سه شاخص توپوگرافی شامل ارتفاع، شیب و شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI) به مدل رگرسیون خطی چندگانه و جنگل تصادفی معرفی شد.یافته‌ها: نقشه رقومی ارتفاعی منطقه مقادیری بین ۱۱۰۰ تا ۲۰۵۰ متر را در بر گرفت. شیب منطقه، در محدوده های با شیب کم و پایین تر از هشت درصد قرار دارد. مقادیر عددی شاخص TWI در نزدیکی مجاری آبی 77/0 به دست آمد. مقادیر شاخص DVI و EVI با افزایش پوشش گیاهی افزایش داشت. شاخص NDVI مقادیر بالاتر از 3/0 و شاخص NDWI به‌عنوان یک شاخص آبی، مقدار حداکثری 77/0 را در مناطق غرقاب نشان داد. شاخص SAVI تفکیک‌پذیری بالایی از نواحی بدون پوشش تا پوشش تنک و نواحی با پوشش گیاهی قوی را ارائه داد. شاخص SBI و شاخص های سه‌گانه شوری SI تغییرپذیری بسیار بالایی از جنبه پارامتر های خاک در نواحی بدون پوشش نشان داد. مدل رگرسیون نیتروژن خاک با سه شاخص RVI، DVI و TWI با مقدار معناداری ‌آماری (p-value) برابر با ۰۴/۰ تولید شد. در مدل جنگل تصادفی، شاخص‌های گیاهی و خاک نقش تعیین‌کننده‌ای در ساخت مدل داشتند و مقدار ضریب تعیین ((R2 برابر با ۴۴/۰ به دست آمد.نتایج: نیتروژن کل خاک نیز در پارامترهای خاک با چگالی و با شن و رس از بافت خاک و در پارامترهای توپوگرافی با ارتفاع و در شاخص‌های طیفی با ,EVI RVI, SAVI, NDWI,NDVI و DVI در سطح 01/0 و با SI3 از شاخص‌های شوری در سطح 05/0 همبستگی دارد. در پارامترهای خاک نیز سیلت با شن و رس در سطح 05/0 و شن با رس همچنین چگالی با رس در سطح 01/0 همبستگی دارند. نتایج نشان‌ داد که وضعیت توپوگرافی منطقه به همراه شاخص‌های بر پایه مادون قرمز نزدیک و قرمز نقش بسزایی در پیش‌بینی نیتروژن دارد. همچنین مقایسه نتایج حاصل از ارزیابی زمینی و سنجش ‌از‌ دور نشان داد که در پیش‌بینی نیتروژن کل خاک، اختلاف معنی‌داری بین دو مدل و ارزیابی میدانی وجود ندارد و هر دو مدل نتایج نزدیکی به ارزیابی میدانی داشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بررسی روند تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تکنیک سنجش از دور (مطالعه موردی، تحت واحد کتالان)
        مریم ناظمی جلال مرضیه علی خواه اصل الهام فروتن
        زمینه و هدف: استفاده و مدیریت بهینه یک سرزمین نیازمند اطلاعات بهنگام و درست می¬باشد. یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی، نقشه¬های پوشش اراضی است. هدف از انجام این پژوهش، تهیه نقشه¬های پوشش اراضی منطقه کتالان برای بررسی تغییرات صورت گرفته طی 12 سال گذشته أکثر
        زمینه و هدف: استفاده و مدیریت بهینه یک سرزمین نیازمند اطلاعات بهنگام و درست می¬باشد. یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی، نقشه¬های پوشش اراضی است. هدف از انجام این پژوهش، تهیه نقشه¬های پوشش اراضی منطقه کتالان برای بررسی تغییرات صورت گرفته طی 12 سال گذشته می¬باشد. روش بررسی: در انجام این تحقیق داده¬های ماهواره لندست سنجنده OLI سال 2013 و سنجنده ETM سال 2001 به¬کارگرفته شد و پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر، از GPS و نقشه¬های توپوگرافی به منظور بازدید صحرایی منطقه و برداشت نقاط تعلیمی، استفاده شده ¬است. نقشه¬های پوشش اراضی با استفاده از روش¬ طبقه¬بندی نظارت¬شده با الگوریتم حداکثر احتمال تهیه گردید. یافته¬ها: بر اساس نتایج به¬دست آمده، منطقه مورد مطالعه دارای 6 طبقه شامل: اراضی زراعی آبی، اراضی زراعی دیم، اراضی زراعی رها شده، رخنمون سنگی، مرتع و معدن می¬باشد. دقت کلی و ضریب کاپا برای نقشه پوشش اراضی سال 2013، به ترتیب برابر 11/86% و 82/0و برای سال 2001 به ترتیب برابر با 26/78% و 71/0 به¬دست آمد. بحث و نتیجه¬گیری: نتایج تحقیق نشان می¬دهد که اراضی زراعی آبي، اراضی رها شده و طبقه مرتع از سال 2001 نسبت به سال 2013 به ترتیب 84/1 % و 29/1 % و 21/1% افزایش سطح داشته¬¬است و کلاس اراضی زراعی دیم و برو¬¬ن¬زد سنگی به ترتیب 09/5 % و 62/0% کاهش یافته¬است. همچنین طبقه معدن در سال 2001 وجود نداشته و در سال 2013، 3939/49هکتار معادل 36/1 درصد از مساحت منطقه را به خود اختصاص داده¬¬است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - قابلیت الگوریتم‌های نظارت شده در تهیه نقشه پوشش اراضی در مقیاس محلی (مطالعه موردی: استان گیلان
        سیداحمدرضا نورالدینی امیراسلام بنیاد
        زمینه و اهداف: امکان بررسی پوشش زمین در مقیاس گسترده با استفاده از داده های سنجش از دور وجود دارد. طبقه بندی پوشش زمین در استان گیلان با استفاده از سنجنده OLI و 4 کرنل ماشین بردار پشتیبان (SVM)، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و حداکثر احتمال (ML) انجام شد. روش بررسی: طبقه بندی أکثر
        زمینه و اهداف: امکان بررسی پوشش زمین در مقیاس گسترده با استفاده از داده های سنجش از دور وجود دارد. طبقه بندی پوشش زمین در استان گیلان با استفاده از سنجنده OLI و 4 کرنل ماشین بردار پشتیبان (SVM)، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و حداکثر احتمال (ML) انجام شد. روش بررسی: طبقه بندی ها بر اساس نمونه های تعلیمی 10 پوشش مختلف در کل استان صورت گرفت. برای بالابردن دقت نقشه ها، تصویر OLI با استفاده از محصولات MODIS با اعمال کد انتقال تابشی وکتوری در طیف خورشید (SV6) مورد تصحیح اتمسفری قرار گرفته است. تصویر بر مبنای معیار همگنی به 219000 پلی گون، سگمنت بندی گردید. به روش کاملاَ تصادفی 2% از پلی گون های همگن برای آموزش و آزمون استفاده گردید. با بازدید میدانی، پلی گون ها به کلاس ها برچسب داده شدند. یافته ها: به کارگیری تصاویر تصحیح شده با کد SV6 در طبقه بندی سبب ارتقاء صحت کلی الگوریتم های ANN، SVMو ML به ترتیب به میزان 11/0%، 8/0% و 9/1% گردیده است. ارزیابی نتایج بیان گر برتری کرنل شعاعی SVM به ترتیب با صحت کلی و ضریب کاپای آماری 6/75% و 72/0 است. در این الگوریتم صحت کلاس های کشاورزی، مراتع مشجر و آبی به ترتیب 16/93%، 55/72% و 57/96% است. نتایج بیان گر ارتقاء صحت کلی الگوریتم SVM در مقایسه با الگوریتم ML به میزان 67/1% است. بحث و نتیجه گیری: این تحقیق نشان دهنده برتری روش ناپارامتریکSVM در مقایسه با پارامتریک در تهیه نقشه پوشش اراضی استان گیلان است. اعمال تصحیحات دقیق اثرات اتمسفر بر روی تصاویر در مناطق با مقیاس محلی و بزرگ با توجه به تغییرات شرایط اتمسفر و خصوصیات زمین قابل پیشنهاد است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بررسی توان و ارزیابی تغییرات زمانی مکانی شهر یاسوج در راستای توسعه شهری
        آرزو سلامت نیا سید علی جوزی سعید ملماسی رویا نزاکتی مژگان زعیم دار
        توسعه پایدار،‌ توسعه ای است که بدون تهدید توانمندی های نسل آینده در تامین نیازهای خود،‌به نیازهای نسل حاضر پاسخ گوید. بنابراین یکی از مهم ترین اقدامات برای دستیابی به توسعه پایدار آن است که قبل از اجرای هر طرح توسعه، مطالعات مختلف زیست محیطی انجام شود زمینه و هدف در ا أکثر
        توسعه پایدار،‌ توسعه ای است که بدون تهدید توانمندی های نسل آینده در تامین نیازهای خود،‌به نیازهای نسل حاضر پاسخ گوید. بنابراین یکی از مهم ترین اقدامات برای دستیابی به توسعه پایدار آن است که قبل از اجرای هر طرح توسعه، مطالعات مختلف زیست محیطی انجام شود زمینه و هدف در این مطالعه با هدف بررسی توان و ارزیابی تغییرات زمانی مکانی شهر یاسوج، تلاش شده است بر پایه بکارگیری تکنیک ترکیب خطی وزن دار،‌ تناسب منطقه برای کاربری توسعه شهری پیش بینی شود. همچنین به بررسی روتد تغییرات زمانی مکانی شهر یاسوج پرداخته شود . روش بررسی به منظور بررسی میزان توان و ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی در راستای توسعه شهری، براساس نظرات کارشناسان و بررسی پژوهش های قبلی، معیارها و زیرمعیارهای پیشنهادی مشخص گردید. سپس مقایسات زوجی ابعاد و معیارها، با استفاده از تکنیک AHP به کمک 30 نفر از اعضای هیئت علمی و کارشناسان متخصص صورت پذیرفته است.. پس از انجام مقایسات زوجی، لایه های اطلاعاتی معیار های مورد نظر در محیط Idrisiاستانداردسازی شده و در محیط GIS، لایه های مذکور به منظور تعیین تناسب اراضی برای توسعه ی شهری ترکیب شدند. در ادامه، جهت بررسی روند تغییرات زمانی-مکانی کاربری اراضی محدوده شهر یاسوج در سه مقطع زمانی 1986، 2001 و 2016 از تصاویر ماهواره لندست، سنجنده های TM ، ETM+ و OLI که در محیط نرم افزار Envi 5.1 آماده سازی شد، استفاده شد. یافته ها بر اساس روند تغییرات کاربری اراضی محدوده شهر یاسوجْ، بخش مسکونی یا شهری تغییرات گسترده ای داشته است که این تغییرات از کاربری های اطراف شامل جنگل، مرتع، کشاورزی و پیکره های آبی بوده است. جنگل که در اطراف شهر یاسوج و در داخل شهر قرار دارد خدمات اکوسیستمی زیادی برای این ناحیه تولید می کند که با افزایش و توسعه شهر این خدمات از نظر کمی و کیفی کاهش یافته، به همین دلیل باید مورد توجه قرار بگیرد. بحث و نتیجه گیری نتایج به دست آمده از این تحقیق می تواند به عنوان الگویی جهت انتخاب مکان های مناسب توسعه شهری با توجه به رعایت ملاحظه های زیست محیطی مورد استفاده قرار گیرد و نتایج نشان می دهد ، مطالعاتی که بر مبنای داده های مکانی به خصوص در زمینهسکونت گاه های انسانی ( به دلیل ذات تغییر پذیر آن ها) انجام می گیرند می توانند مبنای برنامه ریزی های دقیق قرار بگیرند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - پیش‎بینی تغییرات عرضه خدمات اکوسیستمی مرتبط با تنوع زیستی تحت تاثیر تغییرات کاربری اراضی در حوزه آبخیز شفارود استان گیلان
        ستاره مهرخو مهدی رمضانی پروین فرشچی مصطفی پناهی سید مسعود منوری
        زمینه و هدف: تغییرات شدید کاربری اراضی طی دهه های اخیر توان اکوسیستم‌ها در عرضه خدمات را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. به همین جهت آگاهی از روند این تغییرات و تاثیر آن بر خدمات اکوسیستمی برای مدیریت پایدار سرزمین ضروری است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر تغییرات کارب أکثر
        زمینه و هدف: تغییرات شدید کاربری اراضی طی دهه های اخیر توان اکوسیستم‌ها در عرضه خدمات را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. به همین جهت آگاهی از روند این تغییرات و تاثیر آن بر خدمات اکوسیستمی برای مدیریت پایدار سرزمین ضروری است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر تغییرات کاربری اراضی بر خدمات اکوسیستمی مرتبط با تنوع زیستی حوزه آبخیز شفارود انجام گرفته است.روش بررسی: پژوهش حاضر شامل سه مرحله 1) استخراج نقشه کاربری اراضی گذشته و حال با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست و با بکارگیری نرم‎افزار ENVI 5.3 و ArcGIS 10.3 2) پیش‎بینی و استخراج نقشه کاربری اراضی آینده با استفاده از ابزار Scenario Genarator نرم‎افزار InVEST و در نهایت 3) ارزیابی کمی و مدلسازی تنوع زیستی با استفاده از مدل Habitat Quality نرم‎افزار InVEST می باشد.یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت زیستگاه در طول زمان، تحت تاثیر تغییرات کاربری اراضی به شدت کاهش یافته و تخریب زیستگاه به شدت افزایش پیدا کرده است به طوری که متوسط کیفیت زیستگاه برای کل محدوده مورد مطالعه برای سال های 2000، 2020 و 2040 به ترتیب برابر با 88/0، 64/0 و 41/0 است. همچنین متوسط تخریب زیستگاه برای کل حوزه آبخیز شفارود در سال 2000 برابر با 0021/0، در سال 2020 برابر با 0042/0 و برای سال 2040 برابر با 0061/0 است.بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می‌توان استدلال کرد که افزایش فعالیت‌های توسعه ای انسانی با هدف تملک اراضی طبیعی و بهره کشی از آن، خسارات جبران‎ناپذیری را بر پیکره اراضی طبیعی و زیستگاه های گیاهی و حیوانی جانوری وارد آورده است و ادامه چنین روندی خطر نابودی کامل این منابع منحصر به فرد را به دنبال خواهد داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و داده‌های طیفی در برآورد مقدار کربن آلی خاک در جنگل‌های زاگرس میانی در خوزستان
        سعیده اسمی زاده احمد لندی حمید رضا متین فر
        زمینه و هدف: کربن آلی خاک (SOC) یکی از حیاتی ترین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است که از تنزل و انهدام خاک جلوگیری به عمل می آورد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات مقدار SOC با استفاده از تکنیک سنجش از دور در مقایسه با روش های نمونه برداری مزرعه ای در جنگل های زاگرس میان أکثر
        زمینه و هدف: کربن آلی خاک (SOC) یکی از حیاتی ترین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است که از تنزل و انهدام خاک جلوگیری به عمل می آورد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات مقدار SOC با استفاده از تکنیک سنجش از دور در مقایسه با روش های نمونه برداری مزرعه ای در جنگل های زاگرس میانی در استان خوزستان ایران در طول 2 دهه گذشته است. روش بررسی: نمونه های خاک به منظور اندازه گیری مقدار SOC در آزمایشگاه به صورت تصادفی و از خاک سطحی (عمق cm 10-0) جمع آوری شد. آنالیز داده های دیجیتالی با استفاده از تصاویر به دست آمده از سنجنده های OLI ماهواره لندست 8 و ETM+ ماهواره لندست 7 در سال 2016 (سال نمونه برداری) به منظور تخمین سطوح ماده آلی سطحی خاک انجام یافت. هدف اصلی برقراری ارتباط میان کربن آلی خاک با نسبت های انعکاسی باندهای ماهواره لندست و شاخص های گیاهی و رطوبتی مانند NDVI، SAVI، BSCI، NDMI و NSMI بر اساس مقادیر SOC به دست آمده از نمونه های خاک مناطق جنگلی در کوه های زاگرس میانی بوده و بدین منظور این داده ها با روش های مختلف رگرسیون خطی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در بهترین مدل متناسب از روش رگرسیون گام به گام مقدار R2 برای ماهواره لندست 8 برابر با 435/0 و برای ماهواره لندست 7 برابر با 501/0 به دست آمد و بر اساس این نتایج، بررسی تغییرات کربن آلی در سال های قبل صورت گرفت. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ارتباط معنی دار میان مواد آلی خاک و انعکاس های محدوده طیفی قرمز، مادون قرمز نزدیک و مادون قرمز کوتاه می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - برآورد تاج پوشش جنگل با استفاده از سنجش از دور و زمین‌آمار (مطالعه موردی: جنگل‌های باغان مریوان)
        ساسان وفایی رحیم ملک نیا حامد نقوی امید فتحی زاده
        زمینه و هدف: کسب اطلاعات به هنگام از وضعیت کمی و کیفی جنگل‌ها در تشریح پایداری اکوسیستم، طراحی طرح های مدیریتی و حفاظتی مفید است. با توجه به نقش جنگل های زاگرس در حفاظت از آب ‌و خاک و اهمیت تاج پوشش در جنگل های زاگرس و هزینه زیاد و زمان‌بر بودن اندازه گیری آن از طریق رو أکثر
        زمینه و هدف: کسب اطلاعات به هنگام از وضعیت کمی و کیفی جنگل‌ها در تشریح پایداری اکوسیستم، طراحی طرح های مدیریتی و حفاظتی مفید است. با توجه به نقش جنگل های زاگرس در حفاظت از آب ‌و خاک و اهمیت تاج پوشش در جنگل های زاگرس و هزینه زیاد و زمان‌بر بودن اندازه گیری آن از طریق روش های میدانی، کارایی فنون سنجش از دور و زمین‌آمار در برآورد تاج پوشش جنگل های منطقه باغان شهرستان مریوان بررسی شد.روش بررسی: ابتدا 89 قطعه ‌نمونه 1/0 هکتاری در منطقه پیاده و تاج پوشش درختان و موقعیت قطعات نمونه برداشت شد. در روش سنجش از دور از تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست و مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. بدین ترتیب پس از پردازش تصاویر، ارزش های متناظر قطعات نمونه از باندهای اصلی و باندهای حاصل از شاخص های گیاهی و تجزیه مؤلفه‌های اصلی، استخراج شد. در روش زمین‌آمار از مدل نمایی برازش داده شده بر نیم تغییرنما به روش کریجینگ معمولی استفاده شد.یافته ها: نتیجه واریوگرافی نشان از ساختار مکانی قوی دارد و نتایج ارزیابی برآورد، نشان از نااریب بودن برآورد متغیر تاج پوشش است، بنابراین نقشه تاج پوشش جنگل با استفاده از روش کریجینگ با دقت مناسبی تهیه شد. نتایج کلی نشان‌دهنده دقت بیشتر مدل کریجینگ در برآورد درصد تاج پوشش (69/0R2= ، 21/9 RMSE=) در مقایسه با روش سنجش از دور (52/0R2= ، 47/16 RMSE=) بود.نتیجه گیری: نتایج این تحقِق نشان داد که زمین‌آمار می تواند ابزاری کارآمد برای تهیه نقشه میزان تاج پوشش جنگل در نواحی رویشی مشابه (رویشگاه زاگرس) باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - پیش‌بینی تغییرات کاربری اراضی در مناطق جنگلی زاگرس براساس مدل زنجیره مارکوف
        علی قادریان ناصر احمدی ثانی
        زمینه و هدف: امروزه با توجه به رشد روز افزون جمعیت، تغییرات کاربری اراضی و تاثیرات آن‌ بر محیط زیست، پایش و مدل سازی تغییرات کاربری یکی از پیش‌شرط‌های اصلی برای دست‌یابی به توسعه پایدار می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و پیش بینی تغییرات مکانی و زمانی کاربری اراضی د أکثر
        زمینه و هدف: امروزه با توجه به رشد روز افزون جمعیت، تغییرات کاربری اراضی و تاثیرات آن‌ بر محیط زیست، پایش و مدل سازی تغییرات کاربری یکی از پیش‌شرط‌های اصلی برای دست‌یابی به توسعه پایدار می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و پیش بینی تغییرات مکانی و زمانی کاربری اراضی در سطح شهرستان سردشت به منظور کسب اطلاعات پایه جهت برنامه ریزی در راستای مدیریت پایدار جنگل می باشد.روش بررسی: به این منظور، تصاویر ماهواره لندست 7 (سنجنده ETM+) و لندست 8 (سنجنده OLI) مربوط به سال‌های 2003 و 2015 مورد پردازش قرار گرفت. با استفاده از طبقه‌بندی نظارت‌شده با روش حداکثر احتمال نقشه کاربری برای هر دو دوره استخراج شد. مدل سنتی زنجیره مارکوف و تکنیک CA برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در 25 سال آینده به کار برده شد.یافته ها: صحت کلی در طبقه بندی تصاویر سال 2003 و 2015 به ترتیب معادل 89 و 94 درصد و ضریب کاپا برابر 87/0 و 92/0 بود. نتایج نشان داد که در طول این دوره، حدود 7% از سطح جنگل کاهش و اراضی کشاورزی حدود 72% افزایش پیدا کرده است. با توجه به ماتریس احتمال انتقال مارکوف، بیشترین میزان تبدیل از سال 2015 تا سال 2040 از سطح جنگل و مرتع به کشاورزی و مسکونی صورت گرفته است.بحث و نتیجه گیری: تغییرات در سطح جنگل ها تا سال 2040 نشان می دهد که جنگل ها به طور پیوسته در طول زمان کاهش سطح خواهند داشت. نتایج پژوهش حاضر حاوی اطلاعات کمّی است که می تواند مبنای ارزیابی پایداری در مدیریت اکوسیستم های جنگلی زاگرس و انجام اقدامات لازم جهت کاهش تخریب باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - استفاده از سنجه‌های سیمای سرزمین و سنجش از دور درتحلیل تغییرات و تخریب سرزمین (مطالعه موردی: حوزه آبخیز شیرین دره_استان خراسان شمالی_ ایران)
        زهرا پرور کامران شایسته مرتضی بهزادفر
        زمینه و هدف: تغییر کاربری/پوشش سرزمین یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیر‌گذار بر منابع طبیعی در سراسر جهان می‌باشد. پایش و تحلیل تغییرات فرایندی بسیار پیچیده است. با توجه به اینکه تحلیل الگوی سیمای سرزمین می‌تواند به محققین در راستای درک و کمی سازی تغییرات کاربری در سطح زمین أکثر
        زمینه و هدف: تغییر کاربری/پوشش سرزمین یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیر‌گذار بر منابع طبیعی در سراسر جهان می‌باشد. پایش و تحلیل تغییرات فرایندی بسیار پیچیده است. با توجه به اینکه تحلیل الگوی سیمای سرزمین می‌تواند به محققین در راستای درک و کمی سازی تغییرات کاربری در سطح زمین کمک کند، حائز اهمیت است. قابلیت توصیف کمی ساختار سیمای سرزمین لازمه مطالعه عملکرد و تغییر در سیمای سرزمین می‌باشد. اکولوژی سیمای سرزمین شاخص‌های کمی متنوعی به منظور تحلیل و توصیف ساختارسیمای سرزمین دارد. سنجه‌های سیمای سرزمین می‌توانند همزمان برای کمی کردن خصوصیات مکانی پهروها، طبقات، و یا موزاییک‌های کل سیمای سرزمین استفاده شوند. روش بررسی: در این مطالعه از طبقه‌بندی نظارت‌شده به روش حداکثر احتمال در محیط نرم افزار IDRISI Selva استفاده شد. تصاویر ماهواره‌ لندست سال‌های 1996، 2005 و 2015 برای این منظور تهیه و در نهایت بر اساس اهداف این مطالعه 6 طبقه کاربری در حوزه آبخیز تعیین شد. به منظور کمی سازی میزان تغییرات سنجه‌های مختلف سیمای سرزمین در سطح طبقه و در سطح سیمای سرزمین از جمله سنجه تعداد پهرو، متوسط اندازه پهرو، میانگین فاصله نزدیک‌ترین همسایه، شاخص بزرگ‌ترین پهرو و شاخص‌های تنوع سیمای سرزمین با استفاده از نرم‌افزار Fragstats 4.2 استخراج شدند. یافته‌ها: میزان صحت کلی طبقه‌بندی برای سال‌های 1996، 2005 و 2015 به ترتیب % 96/92، % 29/87 و% 45/87 محاسبه شد. این سنجه‌ها اطلاعات بسیاری از ساختار و ترکیب سیمای سرزمین در اختیار محقق قرار می‌دهند و قادرند تحلیل دقیق‌تری از تغییرات و میزان پهروشدگی سیمای سرزمین داشته باشند. نتایج به طور واضح افزایش تعداد پهرو کاهش متوسط اندازه پهرو که دو سنجه مهم در تحلیل پهروشدگی سیمای سرزمین هستند را بین سال‌های 2005 تا 2015 نشان می‌دهد. این تغییرات گویای روند تخریب و از هم گسستگی در حوزه آبخیز شیرین دره می‌باشد. بحث و نتیجه‌گیری: بررسی الگوی سیمای سرزمین در منطقه مورد مطالعه نشان دهنده توسعه زمین های بایر و کشاورزی دیم می‌باشد و به منظور کاهش تخریب در منطقه و مدیریت بهتر لازم است دلایل تغییرات ایجاد شده به دقت بررسی و مطالعه شود. این بدین معناست که با روند تخریب فعلی لازم است تا برنامه مدیریتی منطقی با تاکید بر حفاظت از منابع طبیعی، جنگل‌ها، مراتع و همچنین پهنه‌های آبی، در حوزه آبخیز تهیه و اجرا شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - مقایسه الگوریتم‌های شبکه عصبی مصنوعی و حداکثر احتمال در آشکار‌سازی تغییرات جنگل
        پروین باقری فر رضا بصیری شهرام یوسفی خانقاه حمیدرضا پورخباز
        زمینه و هدف: فن آوری سنجش‌ازدور در دنیای پیشرفته امروزی به عنوان یکی از مهم ترین و عمده ترین منابع داده های مکانی و موضوعی قلمداد می شود. در این مقاله هدف مقایسه دو روش جهت آشکار سازی تغییرات جنگل با استفاده از تصاویر ماهواره لندست می باشد. بدین منظور از تصاویر سال 1369 أکثر
        زمینه و هدف: فن آوری سنجش‌ازدور در دنیای پیشرفته امروزی به عنوان یکی از مهم ترین و عمده ترین منابع داده های مکانی و موضوعی قلمداد می شود. در این مقاله هدف مقایسه دو روش جهت آشکار سازی تغییرات جنگل با استفاده از تصاویر ماهواره لندست می باشد. بدین منظور از تصاویر سال 1369 سنجنده TM ماهواره لندست و هم چنین تصاویر سال 1390 سنجنده ETM+ این ماهواره استفاده‌ شده است. روش بررسی: در طبقه بندی تصاویر، از روش طبقه بندی نظارت‌شده و الگوریتم حداکثر احتمال و شبکه عصبی مصنوعی به شیوه پرسپترون چندلایه استفاده گردید. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی در مقایسه با حداکثر احتمال صحت کلی و ضریب کاپای بالاتری در هر دو تصویر (TM و ETM+) نشان داده است. پس از طبقه بندی، نقشه های استخراج‌شده از تصاویر TM و ETM+ به منظور آشکارسازی تغییرات روی هم گذاری شدند و نقشه تغییرات به دست آمد. بحث و نتیجه گیری: نتیجه نهایی تحقیق نشان می‌دهد که استفاده از داده های لندست همراه با داده های حاصل از آماربرداری قابلیت تهیه نقشه تغییرات جنگل را در منطقه موردمطالعه دارا می باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - مقایسة وضوح مکانی تصاویر اسپات و لندست در تعیین تکه تکه شدگی سیمای سرزمین
        احسان رحیمی عبدالرسول سلمان ماهینی سید حامد میرکریمی حمیدرضا کامیاب ستار سلطانیان
        از زمان پیدایش بوم شناسی سیمای سرزمین، همبستگی میان الگوهای مکانی و فرآیندهای بوم شناختی همواره یکی از کلیدی ترین موضوعات این رشته بوده است. در این راستا، معیارهای سیمای سرزمین اطلاعات ارزشمندی در توصیف سیمای سرزمین ارائه می دهند. مشخص است که به منظور محاسبه و تفسیر صحی أکثر
        از زمان پیدایش بوم شناسی سیمای سرزمین، همبستگی میان الگوهای مکانی و فرآیندهای بوم شناختی همواره یکی از کلیدی ترین موضوعات این رشته بوده است. در این راستا، معیارهای سیمای سرزمین اطلاعات ارزشمندی در توصیف سیمای سرزمین ارائه می دهند. مشخص است که به منظور محاسبه و تفسیر صحیح معیارهای سیمای سرزمین، مقیاس داده های ورودی و مقیاس تجزیه و تحلیل باید با هم سازگار باشند. روشی عمده که به منظور بررسی اثرات مقیاس بر معیارهای سیمای سرزمین به کار گرفته می شود، تغییر اندازه دانه بندی یا اندازه پیکسل در تصاویر ماهواره ای است. در این مطالعه از تصاویر ماهواره ای اسپات و لندست در سال های 1365 و 1389 و نقشه های شبیه سازی شده مبتنی بر شبکه های خودکار و مارکوف در سال 1399 استفاده گردید. اثرات وضوح مکانی نقشه ها بر 8 معیار در سطح کلاس و سیمای سرزمین با استفاده از نرم افزار فرگستیتس (FRAGSTATS) بررسی گردید. نتایج نشان داد که تغییر در اندازه دانه بندی اثرات معنی داری بر معیارهای سیمای سرزمین و تغییرات آنها در آینده دارد، به گونه ای که با افزایش اندازه دانه بندی مقادیر معیارهای تعداد لکه ها، تراکم لکه ها، معیار شکل سیمای سرزمین و پراکندگی کاهش یافتند. به طور کلی معیارها دو نوع رفتار نامنظم و افزایشی را با توجه به کاهش اندازه دانه بندی از خود نشان دادند، در این میان معیارهای تعداد و تراکم لکه نسبت به سایر معیارهای بررسی شده در این مطالعه بیش تر به تغییرات اندازه دانه بندی حساس هستند. لذا کاربرد این معیارها در مطالعات سیمای سرزمین دقت بیشتری را می طلبد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - مدلسازی زیستگاه ملخ کوهاندار تاغ با استفاده از شاخص های بیوفیزیکی استخراج شده از تصاویر لندست 8
        سیروس هاشمی دره بادامی بهرام جمعه زاده علی درویشی بلورانی عبدالحسین خاکیان
        استفاده از تصاویر ماهواره ای یک راه ساده و ارزان در شناسایی زیستگاه و پایش آفت ها از جمله ملخ مهاجر است. استفاده از فناوری سنجش از دور به گونه ای رشد نموده است که سیاست های کنترل ملخ از روش های درمانی به روش پیشگیرانه تغییر رویه داده اند. از آنجاییکه مدیریت کارآمد هجوم أکثر
        استفاده از تصاویر ماهواره ای یک راه ساده و ارزان در شناسایی زیستگاه و پایش آفت ها از جمله ملخ مهاجر است. استفاده از فناوری سنجش از دور به گونه ای رشد نموده است که سیاست های کنترل ملخ از روش های درمانی به روش پیشگیرانه تغییر رویه داده اند. از آنجاییکه مدیریت کارآمد هجوم آفت های حشره ای بر پایه دانش کامل از زیست شناسی و بوم شناسی آن استوار است، این تحقیق با هدف ارزیابی استفاده از شاخص های بیوفیزیکی استخراج شده از تصاویر ماهواره ای، به منظور شناسایی و نظارت بر زیستگاه ملخ انجام شده است. بدین منظور از شاخص های بیوفیزیکی (شاخص های پوشش گیاهی، شاخص های رطوبت موجود در گیاه، شاخص خشکی زمین و دمای سطح زمین) استخراج شده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 (OLI/TIRS)، همزمان با داده های دیده بانی زمینی استفاده شد. سپس اطلاعات شاخص ها با استفاده از آنالیز مؤلفه های اصلی، در یک تصویر خلاصه شد. در نهایت با استفاده از داده های میدانی بدست آمده از دیده بانی و روش آستانه گذاری، نقشه پهنه بندی زیستگاه اولیه ملخ با ریسک بالا، ریسک متوسط و ریسک پایین تهیه شد. صحت مکانی نتایج بدست آمده با استفاده از داده های ملخ مشاهده شده به عنوان داده های مرجع، ارزیابی شد و صحت کلی 74% و ضریب کاپای 62% برای زیستگاه اولیه با ریسک بالا، صحت کلی 87% و ضریب کاپای 71% برای زیستگاه اولیه با ریسک بالا و متوسط و صحت کلی 94% و ضریب کاپای 88% برای هر سه زیستگاه بدست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - ارزیابی تغییر کاربری اراضی مرتعی به دیم زار با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی
        علیرضا مرادی محمد جعفری حسین ارزانی مهدیه ابراهیمی
        هدف از این تحقیق مقایسة تغییر کاربری اراضی مرتعی به دیم‌زار در دو شهرستان رابر و ارزوئیه در یک دوره 15 ساله است. روند تغییرات کاربری محدودة مطالعاتی (ده سرد و کوه سفید) با استفاده از تصاویر لندست ETM (سال 2000) و OLI (سال 2014) در محیط نرم افزار ENVI®5 با روش طبقه ب أکثر
        هدف از این تحقیق مقایسة تغییر کاربری اراضی مرتعی به دیم‌زار در دو شهرستان رابر و ارزوئیه در یک دوره 15 ساله است. روند تغییرات کاربری محدودة مطالعاتی (ده سرد و کوه سفید) با استفاده از تصاویر لندست ETM (سال 2000) و OLI (سال 2014) در محیط نرم افزار ENVI®5 با روش طبقه بندی نظارت شده پردازش گردید. در نهایت نقشه طبقه بندی کاربری شامل کاربری مرتع، کشاورزی، اراضی بایر و باغ در منطقه شناسایی شد. دقت نقشه های تولیدی با ضریب کاپا محاسبه شد. برای این منظور از تصاویر نرم افزار گوگل ارتس و بازدید میدانی در تهیه نقاط تعلیمی استفاده شد. در نهایت ماتریس دقت برای هر نقشه تشکیل ‌گردید. برای پی بردن به تغییرات هر یک از کاربری‌ها به سایر کاربری‌ها از روش جدول متعامد (Crosstab) استفاده شد. نتایج تغییرات کاربری اراضی در دو منطقه نشان داد که کاربری اراضی مرتع بیش‌ترین تبدیل و تغییر را داشته است، درصد تغییرات در آبخیز ده سرد 77% و در آبخیز کوه سفید 73% بود. صحت نقشه های طبقه بندی برای هر دو زیر حوزه 98% بدست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که گسترش فعالیت‌های زراعی بر روی اکوسیستم‌های مرتعی موجب تبدیل مراتع به زمین‌های کم بازده می‌شود. نتیجه مطالعه همچنین نشان داد که در منطقه کوه سفید و ده سرد به ترتیب 9% و 20% تغییرات در زمین های کم بازده می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - برآورد دمای مزارع نیشکر با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا و تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8
        شادمان ویسی عبدعلی ناصری سعید حمزه پوریا مرادی
        دمای سطح زمین یکی از مهم ترین پارامترهای است که امروزه توسط باندهای حرارتی ماهواره ها و به کمک ابزار سنجش از دور قابل محاسبه است. اهمیت این موضوع زمانی آشکار می شود که اثر مستقیم دما، افزایش و یا کاهش میزان تبخیر و تعرق و در نتیجه تغییر در میزان رطوبت در دسترس گیاه را ن أکثر
        دمای سطح زمین یکی از مهم ترین پارامترهای است که امروزه توسط باندهای حرارتی ماهواره ها و به کمک ابزار سنجش از دور قابل محاسبه است. اهمیت این موضوع زمانی آشکار می شود که اثر مستقیم دما، افزایش و یا کاهش میزان تبخیر و تعرق و در نتیجه تغییر در میزان رطوبت در دسترس گیاه را نشان می دهد. در این تحقیق دمای پوشش سبز گیاه نیشکر با استفاده از داده های ماهواره لندست 8 در هشت مزرعه از مزارع کشت و صنعت نیشکر سلمان فارسی (هر مزرعه پنج نقطه) جمعاً 40 نقطه که این نقاط در روزهای مختلف آبیاری بودند با استفاده از دماسنج مادون قرمز (که در بازه 8 تا 14 میکرومتر کار می کند)، اندازه گیری شد. نقاط انتخابی به منظور عدم ترکیب با پیکسل های فاقد پوشش گیاهی از لبه مزارع دارای فاصله 30 متری بودند. به منظور واسنجی الگوریتم پنجره مجزا از داده های بخار آب اتمسفر، قابلیت انتشار، قابلیت عبور اتمسفری و از تصاویر ماهواره لندست 8 دمای مزارع استخراج شد. نتایج نشان داد که محاسبه دمای پوشش سبز مزارع نیشکر در روزهای مختلف آبیاری با الگوریتم پنجره مجزا با دقت قابل قبول برآورد گردید. همچنین نتایج نشان داد که در نقاطی که پوشش گیاهی یکسان است، آبیاری عامل اصلی در تغییر مقادیر دما است. حداقل مجذور مربعات خطا و میانگین مربعات خطا بین دمای اندازه گیری شده میدانی و دمای استخراج شده از تصاویر ماهواره ای به ترتیب 925/0 و 766/0 درجه سانتیگراد محاسبه گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - مقایسة برآورد دمای سطح زمین در روش های تک باندی و چند باندی با استفاده از تصویر لندست 8
        پروانه عسگرزاده علی درویشی بلورانی حسینعلی بهرامی سعید حمزه
        دمای سطح زمین (LST)، پارامتری کلیدی در مطالعات محیطی، بخصوص پایش خشکسالی است. با توجه به محدودیت‌های زمینی تخمین LST در مقیاس‌های بزرگ، سنجش از دور حرارتی روشی مناسب است. هدف از این تحقیق، تخمین و مقایسه دمای سطح زمین، در روش‌های تک باندی و چند باندی با استفاده از لندست أکثر
        دمای سطح زمین (LST)، پارامتری کلیدی در مطالعات محیطی، بخصوص پایش خشکسالی است. با توجه به محدودیت‌های زمینی تخمین LST در مقیاس‌های بزرگ، سنجش از دور حرارتی روشی مناسب است. هدف از این تحقیق، تخمین و مقایسه دمای سطح زمین، در روش‌های تک باندی و چند باندی با استفاده از لندست 8 است. داده‌های زمینی لازم از ایستگاه‌های هواشناسی فارابی (خوزستان) و کرج (البرز) هم‌زمان با عبور ماهواره در تاریخ‌های مورد نظر، اخذ گردید. توان تشعشعی و آب بخار موجود در اتمسفر، ورودی‌های روش‌های تک و چند باندی این پژوهش می‌باشند. پس از تصحیحات، پردازش و محاسبات لازم، LST برآورد گردید. از شاخصه‌ای آماری جذر میانگین مربعات (RMSE)، متوسط خطای مطلق (MAE) و ضریب تبیین (R2) جهت ارزیابی صحت نتایج استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان دهنده R2 بالای 9/0 در مقایسه با مشاهدات زمینی است. بالاترین دقت در روش تک باندی (باند 10) با بررسی MAE به میزان 04/1 و 98/0 درجه در ایستگاه‌های کرج و سپس فارابی، همچنین کمترین و بیشترین RMSE در روش‌های تک باندی (باند 10) و سپس چند باندی (ترکیب دو باند 10 و 11) مشاهده گردید. شرایط منطقه مطالعاتی از نظر دما، پوشش منطقه و آب بخار موجود در اتمسفر در نتایج و انتخاب باند حرارتی مناسب اثرگذار است که توجه به این شرایط در تخمین LST به ویژه در روش‌های چند باندی پیشنهاد می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - تخمین غلظت کلروفیل-آ با استفاده از داده‌های میدانی و پردازش تصاویر ماهواره‌‌‌ای سنتینل-2 و لندست-8 (مطالعه موردی: خور تیاب)
        مصطفی مهدوی فرد خلیل ولیزاده کامران احسان عطازاده
        خورها یکی از مهمترین منابع طبیعی ساحلی محسوب می‌شوند. نظارت بر کلروفیل- آ (Chl-a) که رنگدانه فیتوپلانکتون‌ آب‌های اقیانوسی و ساحلی است می‌تواند با استفاده از فناوری نوین سنجش از دور اندازه‌گیری و ارزیابی شود. وجود طول موج‌های آبی، سبز و قرمز در ماهواره‌های مشاهدات اقیان أکثر
        خورها یکی از مهمترین منابع طبیعی ساحلی محسوب می‌شوند. نظارت بر کلروفیل- آ (Chl-a) که رنگدانه فیتوپلانکتون‌ آب‌های اقیانوسی و ساحلی است می‌تواند با استفاده از فناوری نوین سنجش از دور اندازه‌گیری و ارزیابی شود. وجود طول موج‌های آبی، سبز و قرمز در ماهواره‌های مشاهدات اقیانوسی همواره راه را برای نظارت بر رنگ اقیانوس‌ها هموار نموده است. هدف از این پژوهش استفاده از الگوریتم‌های بیو اپتیکی OC2 و OC3 و از داده‌های ماهواره‌ای Sentinel-2 Multi-Spectral Instrument و Landsat-8 OLI در فروردین سال 1398 به منظور تخمین غلظت کلروفیل- آ در منطقه خور تیاب است. جهت ایجاد همبستگی و ارزیابی نتایج از داده‌های میدانی نمونه‌برداری‌ استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که الگوریتم OC2 در ماهواره‌های لندست-8 و سنتینل-2 به ترتیب دارای بیشترین مقدار ضریب تعیین (R2) معادل با 0.91 و 0.64 بود و همچنین مقدار خطای ریشه میانگین مربعات (RMSe) به ترتیب در تصاویر ماهواره‌ای معادل با 0.13 و 0.33 بود. این نتایج بیانگر دقت بالای الگوریتم OC2 در تصاویر ماهواره‌ای مورد استفاده است و به‌عنوان مناسب‌ترین الگوریتم برای تهیه نقشه غلظت کلروفیل- آ منطقه مورد مطالعه انتخاب شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - بررسی ارتباط بین دما، شار تابش خالص با خصوصیات بیوفیزیکی و کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8
        محمد کریمی فیروزجایی مجید کیاورز مقدم
        با توجه به وجود ناهمگنی زیاد در خصوصیات سطح زمین ازجمله تنوع در نوع پوشش سطح، شرایط توپوگرافی متنوع و قرارگیری در موقعیت های جغرافیایی مختلف، بررسی ارتباط دما و شار تابش خالص سطح با خصوصیات ذکرشده از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین دما، ت أکثر
        با توجه به وجود ناهمگنی زیاد در خصوصیات سطح زمین ازجمله تنوع در نوع پوشش سطح، شرایط توپوگرافی متنوع و قرارگیری در موقعیت های جغرافیایی مختلف، بررسی ارتباط دما و شار تابش خالص سطح با خصوصیات ذکرشده از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین دما، تابش خالص سطح با خصوصیات بیوفیزیکی و کاربری اراضی منطقه می باشد. برای این منظور، از تصویر ماهواره ای لندست 8، محصول بخارآب مودیس و نقشه مدل رقومی ارتفاع شهرستان ساری استفاده گردید. جهت محاسبۀ دمای سطح از الگوریتم تک کاناله، شار تابش خالص از الگوریتم سبال کوهستانی، استخراج خصوصیات مختلف سطح از شاخص های تسلد کپ (TCT) و برای تهیۀ نقشۀ کاربری اراضی منطقه از تلفیق روش های طبقه بندی بیشترین شباهت و درخت تصمیم گیری استفاده شد. نتایج نشان داد که شار تابش خالص با پارامترهای NDVI، سبزینگی و رطوبت ارتباط مستقیم و با پارامترهای NDBI، آلبیدو، روشنایی و دمای سطح ارتباط معکوس با میانگین ضریب همبستگی 8/0 دارد. ضریب همبستگی ارتباط بین شاخص های رطوبت، سبزینگی و روشنایی و تابش خالص سطح 94/0 می باشد. اراضی ساخته شده با میانگین 38/600 دارای کمترین و اراضی جنگل با میانگین 5/759 دارای بیشترین شار تابش خالص در منطقه است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که استفاده از داده های سنجش‌ازدور همراه با در نظر گرفتن شاخص های TCT مربوط به خصوصیات بیوفیزیکی سطح برای ارزیابی دما و شار تابش خالص منطقه بسیار مفید می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - پایش تغییرات سطح پوشش جنگل های حوزه سیاه مزگی استان گیلان با استفاده از تصاویر لندست
        سید آرمین هاشمی سید رضا فاطمی طلب حمیده کاوسی کلاشمی مرتضی معدنی پور کرمانشاهی
        در طول دهه‌های اخیر جنگل‌های خزری توسط دخالت‌های انسانی مورد تعرض قرار گرفته‌اند. دسترسی آسان، فراوانی و تنوع محصولات جنگلی با ارزش منجر به افزایش تراکم جمعیت، ایجاد مناطق مسکونی جدید و فعالیت‌های جنگل‌زدایی شده است. آشکار ساختن تغییرات یکی از روش‌های اساسی در مدیریت و أکثر
        در طول دهه‌های اخیر جنگل‌های خزری توسط دخالت‌های انسانی مورد تعرض قرار گرفته‌اند. دسترسی آسان، فراوانی و تنوع محصولات جنگلی با ارزش منجر به افزایش تراکم جمعیت، ایجاد مناطق مسکونی جدید و فعالیت‌های جنگل‌زدایی شده است. آشکار ساختن تغییرات یکی از روش‌های اساسی در مدیریت و ارزیابی منابع طبیعی است. هدف از این مطالعه پایش تغییرات سطح جنگل‌های سیاه مزگی در دو مقطع زمانی (2000 و 2015)، با استفاده از تصاویر لندست +ETM سال 2000 و OLI سال 2015 است. به منظور تهیه نقشه وضعیت گستره جنگل در سال‌های 2000 و 2015، تصاویر با استفاده از 20 نقطه کنترل زمینی که به صورت تصادفی از سرتاسر حوزه برداشت، و با نقشه های توپوگرافی منطقه تصحیح هندسی گردید. پس از انتخاب بهترین مجموعه باندی با استفاده از شاخص فاصله باتاچاریا، طبقه‌بندی تصاویر با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت. نتایج طبقه‌بندی به روش شبکه عصبی در تصاویر سال 2000 و 2015 در حوزه سیاه مزگی نشان داد که صحت کلی به ترتیب 75/95% و 96/95% است. همچنین مساحت اراضی جنگل طی سال‌های 2000 تا 2015 به اندازه 55/213 هکتار کاهش داشته است. همچنین مراتع متراکم نیز کاهش چشمگیری داشته اما در این بازه زمانی بر وسعت زراعت دیم و مراتع نیمه متراکم به میزان 95/169 و 6/9 هکتار افزوده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - بررسی شاخص‌ها و تهیۀ نقشه شوری خاک با استفاده از داده‌های سنجش از دور (مطالعۀ موردی: دلتای آجی‌چای)
        مجید پیشنماز احمدی محمد حسین رضائی مقدم بختیار فیضی زاده
        خاک یک منبع تجدیدناپذیر و پویا بوده که با مدیریت و کاربری ناصحیح اراضی، مستعد تخریب می گردد. شوری یکی از عوامل مهم تخریب اراضی در مناطق خشک و نیمه‌خشک است. شناسایی و پهنه‌بندی خاک‌های شور غالباً، به دلیل تغییرپذیری زمانی و مکانی آن و نیاز به نمونه‌برداری و کارهای آزمایش أکثر
        خاک یک منبع تجدیدناپذیر و پویا بوده که با مدیریت و کاربری ناصحیح اراضی، مستعد تخریب می گردد. شوری یکی از عوامل مهم تخریب اراضی در مناطق خشک و نیمه‌خشک است. شناسایی و پهنه‌بندی خاک‌های شور غالباً، به دلیل تغییرپذیری زمانی و مکانی آن و نیاز به نمونه‌برداری و کارهای آزمایشگاهی مشکل است. در سال های اخیر فناوری سنجش از دور، به علت توانایی در شناسایی پدیده ها همواره مورد توجه متخصصین بوده است. اطلاعات به دست آمده از تصاویر ماهواره ای کمک زیادی به مطالعه پدیده های مختلف می کند و می تواند در تشخیص تغییرات پدیده ها بسیار راهگشا باشد. منطقۀ مورد مطالعه دلتای آجی چای که در منطقه غرب شهر تبریز و شرق دریاچه ارومیه واقع است، انتخاب گردید که از لحاظ کشاورزی و اکولوژیکی حائز اهمیت است. در این پژوهش با استفاده از داده های زمینی و تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست مربوط به سال 2015 و نمونه‌برداری در 14 و 15 مرداد 1394، به بررسی و ارزیابی شاخص های شوری خاک پرداخته شد. با استفاده از آنالیز سطح معنی‌داری و میزان همبستگی بین خروجی مدل ها و داده های زمینی بهترین شاخص انتخاب و نقشه شوری خاک بر اساس بهترین شاخص استخراج شد. از بین شاخص های مورد مطالعه، شاخص SIT دارای بیشترین همبستگی بوده (97%) و به عنوان بهترین شاخص برای مطالعه شوری خاک برای منطقه مورد مطالعه است که نقشه خاک از روی این شاخص استخراج شد. شاخص SI2 با 52% کمترین همبستگی را بین شاخص ها به عنوان نامناسب ترین شاخص مشخص شد. در منطقه مورد مطالعه بیشترین مساحت مربوط به کلاس بسیار شور که شامل 42 درصد از کل منطقه مورد مطالعه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - ارزیابی شوری خاک در شرق اصفهان بر پایه داده‌های سنجنده OLI و تجزیه و تحلیل عوارض توپوگرافی
        خلیل حبشی حمیدرضا کریم زاده سعید پورمنافی
        تحقیق حاضر با هدف بهبود دقت ارزیابی شوری خاک با استفاده از تصویر ماهواره ای لندست سنجنده OLI مربوط به تاریخ 5 خرداد 1394 و پارامترهای توپوگرافی در منطقه شرق اصفهان انجام شد. داده های زمینی با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی از 29 سایت نمونه برداری از عمق 30-0 سانتی أکثر
        تحقیق حاضر با هدف بهبود دقت ارزیابی شوری خاک با استفاده از تصویر ماهواره ای لندست سنجنده OLI مربوط به تاریخ 5 خرداد 1394 و پارامترهای توپوگرافی در منطقه شرق اصفهان انجام شد. داده های زمینی با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی از 29 سایت نمونه برداری از عمق 30-0 سانتی‌متر در نیمه دوم اردیبهشت 1394 جمع آوری شد. شاخص های طیفی مانند باندهای سنجنده OLI، شاخص های شوری 1SI، 2SI و 3SI، شاخص های خاک SBI و SCI، شاخص های پوشش گیاهی NDVI و RVI با انجام پردازش ها و محاسبات لازم از تصویر زمین مرجع شده به دست آمدند. عوارض توپوگرافی شامل درصد شیب، جهت شیب و ارتفاع از سطح دریا از مدل رقومی ارتفاع (DEM) منطقه استخراج شدند. سپس مدل برآورد شوری با استفاده از رگرسیون خطی به روش گام به گام تهیه شد. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نشان داد که در سطح آماری 99 درصد همبستگی معنی داری بین EC نمونه های خاک سطحی، ارتفاع از سطح دریا و باند 4 وجود دارد (68/0=2R). نقشه شوری به‌دست‌آمده از مدل رگرسیونی نشان می دهد که میزان شوری در منطقه بسیار بالاست به‌طوری‌که بیش از 70 درصد از مساحت منطقه دارای غلظت نمک بیش از 60 دسی زیمنس بر متر است. در نهایت اعتبار مدل با استفاده از 20 درصد نمونه ها ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مدل می تواند با RMSE برابر با 54/6 دسی زیمنس بر متر شوری خاک را برآورد کند. بر اساس نتایج پژوهش، نتیجه گیری می شود که استفاده از پارامتر ارتفاع از سطح دریا در کنار داده های ماهواره ای در مطالعات شوری خاک منطقه مطالعاتی سودمند بوده و سبب بهبود دقت ارزیابی می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - بررسی تغییرات میزان کربن آلی خاک در دو منطقه بحرانی و آسیب پذیر مراتع دشت قهاوند با استفاده از سنجش از دور و GIS
        بهناز عطائیان شاهرخ شجاعی فر وحید زندیه سهیلا‌السادات هاشمی
        کربن آلی منبع اصلی مواد آلی خاک و شاخص کیفیت خاک در اکوسیستم های طبیعی است. بنابراین پایش ذخایر کربن آلی خاک در شرایط مختلف برای مطالعه چرخه جهانی کربن ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان کربن آلی خاک در دو منطقه بحرانی و آسیب‌پذیر از دشت قهاوند که دار أکثر
        کربن آلی منبع اصلی مواد آلی خاک و شاخص کیفیت خاک در اکوسیستم های طبیعی است. بنابراین پایش ذخایر کربن آلی خاک در شرایط مختلف برای مطالعه چرخه جهانی کربن ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان کربن آلی خاک در دو منطقه بحرانی و آسیب‌پذیر از دشت قهاوند که دارای اکوسیستم مرتعی بوده و در دهه های گذشته بیابان‌زایی گسترده ای را شاهد بوده است، انجام شد. نمونه برداری خاک سطحی تا عمق 20 سانتی‌متر در 63 نقطه به صورت تصادفی در دو منطقه بحرانی و آسیب‌پذیر انجام شد. بررسی تغییرات کربن آلی خاک در دو منطقه نشان داد که تفاوت معنی داری در سطح یک درصد بین دو منطقه آسیب پذیر و بحرانی وجود دارد. همچنین میزان کربن آلی خاک حاصل از نمونه ها با نتایج حاصل از شاخص های طیفی تصویر ماهواره لندست 8 مقایسه شد. سپس، تعداد نه شاخص مختلف پوشش گیاهی و روشنایی شامل NDVI، RVI، SAVI، MSAVI، TSAVI، OSAVI، WDVI، NDBI و BI مربوط به 63 نقطه نمونه‌گیری زمینی بر اساس تصویر ماهواره ای اردیبهشت ماه سال 1395 محاسبه شد. شاخص های ماهواره ای NDVI، RVI، SAVI، MSAVI، TSAVI، OSAVI، NDBI و BI همبستگی پیرسون نسبتاً خوبی با میزان کربن آلی خاک به ترتیب با R2 به ارزش 0/41، 0/38، 0/38، 0/41، 0/40، 0/39، 0/44- و 0/48 از خود نشان دادند. این نتایج نشان دهنده امکان استفاده از شاخص های طیفی تصویر ماهواره ای لندست 8 جهت بررسی و مطالعه ذخایر کربن آلی خاک در دشت قهاوند است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - تخمین میزان آهک خاک در کانون های گردوغبار با استفاده از طیف سنجی VNIR و تصاویر ماهواره ای سنجنده OLI
        موسی قاضی حسینعلی بهرامی علی درویشی بلورانی سهام میرزایی
        یکی از بزرگترین چالش های عصر حاضر تخریب خاک و به دنبال آن تخریب سرزمین می باشد. یکی از عوامل تخریب خاک در کانون های گردوغبار، کیفیت پایین تغذیۀ خاک به عنوان بستر رشد و توسعه پوشش گیاهی می باشد. آهک یکی از عواملی اصلی کاهش کیفیت تغذیه ای خاک می باشد. زمان بر و پرهزینه بو أکثر
        یکی از بزرگترین چالش های عصر حاضر تخریب خاک و به دنبال آن تخریب سرزمین می باشد. یکی از عوامل تخریب خاک در کانون های گردوغبار، کیفیت پایین تغذیۀ خاک به عنوان بستر رشد و توسعه پوشش گیاهی می باشد. آهک یکی از عواملی اصلی کاهش کیفیت تغذیه ای خاک می باشد. زمان بر و پرهزینه بودن روش آزمایشگاهی تخمین آهک خاک، بررسی روش های سریع و غیرمخرب مانند تصاویر ماهواره ای و طیف سنجی VNIR را ضروری می نماید. در این پژوهش 29 نمونه خاک دست نخورده هم زمان با تصویربرداری ماهوارۀ لندست 8 از دو کانون برداشت گردید. این نمونه ها در سه حالت، IMS، IDS و SMD طیف سنجی شدند. میزان آهک نمونه های سطحی و مخلوط در آزمایشگاه اندازه گیری شد. از روش شاخص خاک و روش رگرسیون حداقل مربعات جزئی PLSR برای پردازش داده ها استفاده شد. نتایج روش PLSR برای حالت SMD (30/0=R2 و 84/1=RMSE) و برای حالت های IDS و IMS به ترتیب (0/08، 0/13)=R2، (0/87، 0/85)= RMSE بدست آمد. نتایج روش شاخص RI برای حالت های SMD، IDS و IMS به ترتیب (0/19، 0/29، 0/56= R2و 0/80، 0/75، 1/41=RMSE) به دست آمد که نتایج برای حالت SMD قابل قبول بود. نتایج روش PLSR برای تصویر ماهواره ای 0/84=R2 و 0/34= RMSE به دست آمد. اما نتایج مربوط به استفاده از سه شاخص RI، DI، NDI به ترتیب (0/31، 0/08، 0/28=R2 و 0/74، 0/86، 0/75=RMSE) به دست آمد که نتایج این بخش نسبت به روش PLSR ضعیف و غیرقابل قبول بود. بر این اساس نقشه مربوط به آهک منطقه با روش PLSR تهیه گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - بررسی تأثیر بهره وری سیلاب برروند تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از داده های میدانی و تصاویر لندست (مطالعه موردی: منطقه شندک سیستان)
        منصور جهان تیغ معین جهان تیغ
        هدف از اجرای این پژوهش ارزیابی اثر بهره‌وری سیلاب بر روند تغییرات پوشش گیاهی است. بدین منظور قبل از انجام پخش سیلاب در سال 1382اقدام به استقرار 5 ترانسکت خطی به طول 50 متر شد. بر روی هر یک از این ترانسکت ها دو پلات 3×3 متری در ابتدا و 50 درصد طول آن‌ها مشخص و داخل أکثر
        هدف از اجرای این پژوهش ارزیابی اثر بهره‌وری سیلاب بر روند تغییرات پوشش گیاهی است. بدین منظور قبل از انجام پخش سیلاب در سال 1382اقدام به استقرار 5 ترانسکت خطی به طول 50 متر شد. بر روی هر یک از این ترانسکت ها دو پلات 3×3 متری در ابتدا و 50 درصد طول آن‌ها مشخص و داخل هر یک از آن‌ها نیز پلات 1×1 به منظور برداشت یکنواخت از فواصل یکسان انداخته، مختصات آن‌ها با استفاده از GPS مشخص و ویژگی های درصدتاج پوشش، میزان تولیدعلوفه، درصدخاک لخت، تراکم و لاشبرگ قبل از انجام پخش سیلاب در سال 1382 برآورد شد. علاوه بر این، تغییرات مشخصه پوشش گیاهی بعد از پخش سیلاب در سال 1398 در همان مکان اندازه‌گیری شد. جهت بررسی تغییرات پوشش گیاهی قبل و بعد از پخش سیلاب از تصاویر ماهواره‌ لندست برای بازه زمانی 16 سال (1382 تا 1398) نیز استفاده شد. بدین منظور پس از اعمال پیش‌پردازش‌های لازم بر روی تصاویر، شاخص پوشش گیاهی تعدیل‌شده برحسب خاک SAVI و شاخص رطوبت خاک SWI طی 5 بازه زمانی مختلف بررسی شد. نتایج میدانی نشان داد که با اجرای پخش سیلاب، مقدار تولید علوفه از 68 به 172 کیلوگرم در هکتار، درصد تاج پوشش از 5.9 به 31.4 درصد و همچنین مقدار لاشبرگ از 2 به 16.8 درصد افزایش و خاک لخت از 92.1 به 51.8 درصد کاهش یافت. تجزیه‌وتحلیل آماری ویژگی های پوشش گیاهی قبل و بعد از پخش سیلاب بیانگر وجود اختلاف معنی داری بین این پارامترها بود (0.01>p). همچنین در بررسی تغییرات شاخص‌های موردمطالعه، نتایج نشان‌دهنده تغییرات محسوس شاخص های SAVI و SWI در بازه زمانی مزبور بود. به‌طوری‌که مقدار شاخص‌های SAVI و SWI به ترتیب از 0.027 و 0.5 در سال 1382 به 0.49 و 1 در 1398 افزایش یافت‌ و روند تغییرات این شاخص‌ها همبستگی بالایی (0.65=R²) را در عرصه پخش سیلاب نشان داد. نتیجه این مطالعه نشان داد که بهره‌وری از سیلاب‌ها با تأمین رطوبت خاک منطقه مزبور، بهبود شرایط جوانه زنی و رشد گیاه را فراهم نموده که چنین وضعیتی باعث استقرار و بهبود پوشش گیاهی در عرصه پخش سیلاب شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - بررسی عملکرد روش های گوناگون بارزسازی تصاویر ماهواره ای در جداسازی واحدهای زمین شناسی
        ودیعه برزگری دهج محمد زارع محمد حسین مختاری محمدرضا اختصاصی
        مطالعات سنگ شناسی و نقشه های واحد های زمین شناسی به علت کاربرد های فراوان در عرصه‌های گوناگون مدیریت منابع طبیعی از اهمیت خاصی برخوردار است. استفاده از فن‌آوری سنجش‌ازدور درزمینۀ جداسازی واحد های زمین شناسی و سنگ شناسی باعث به دست آوردن نتایج دقیق و همچنین صرفه جوی أکثر
        مطالعات سنگ شناسی و نقشه های واحد های زمین شناسی به علت کاربرد های فراوان در عرصه‌های گوناگون مدیریت منابع طبیعی از اهمیت خاصی برخوردار است. استفاده از فن‌آوری سنجش‌ازدور درزمینۀ جداسازی واحد های زمین شناسی و سنگ شناسی باعث به دست آوردن نتایج دقیق و همچنین صرفه جویی در زمان و هزینه می شود. هدف از این پژوهش، مقایسه عملکرد روش های گوناگون بارزسازی تصاویر ماهواره برای جداسازی چهار واحد زمین شناسی موجود در حوزه آبخیز تفت یزد است. در این پژوهش، از تصاویر ماهواره ای لندست 8 استفاده شد. عملیات پیش‌پردازش، پردازش تصاویر و طبقه بندی تصاویر به دو صورت نظارت‌نشده و نظارت‌شده انجام شد. نقشه های زمین شناسی منطقه به کمک تصاویر گوگل ارث به هنگام گردید. نتایج مقایسه تصاویر ماهواره ای طبقه‌بندی‌شده با نقشه های زمین شناسی مبنا نشان می‌دهد که ضریب کاپا و صحت کلی برای نقشه طبقه بندی نظارت‌شده در نسبت باند های b7/b5 به ترتیب 0.78 و 7/86%86.7 دارای بیشترین مقدار است. برای سنجش صحت نتایج مقایسه، از نمودار QQ برای مقایسۀ درصد مساحت ها استفاده شد. در مقایسه درصد مساحت ها، درجه اریبی مربوط به نمودار نسبت باندی b7/b5 از دیگر نسبت های باندی مورد مقایسه، کمتر بود. مقادیر صحت سنجی انعکاس واحد های سنگی در محدوده های مشاهداتی و برآوردی در نقشه طبقه بندی نظارت‌شده b7/b5، در واحد های زمین‌شناسی Ks، gd، Kt-l، Qal به ترتیب 0.993، 0.980، 0.948 و 0.985 است که نشان‌دهنده این است که نسبت باندی b7/b5 نسبت به دیگر روش های طبقه بندی بهتر می تواند چهار واحد مختلف زمین‌شناسی حوزه موردمطالعه را تفکیک نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - مقایسه داده های اپتیک و رادار در استخراج عوارض و پدیده های زمینی
        محمد ملکی سیدمحمد توکلی‌صبور پرویز ضیائیان فیروزآبادی مجید رئیسی
        دسترسی به نقشه مناسب از عوارض و پدیده های زمینی بسیار مهم است، چراکه این عوارض و فرآیند حاکم بر آن‌ها منشأ بسیاری از مخاطرات و منابع محیطی هستند. هدف این تحقیق، مقایسه داده های اپتیک و رادار در استخراج عوارض و پدیده های زمینی است. از تصویر پانزده متری باند پن‌کروماتی أکثر
        دسترسی به نقشه مناسب از عوارض و پدیده های زمینی بسیار مهم است، چراکه این عوارض و فرآیند حاکم بر آن‌ها منشأ بسیاری از مخاطرات و منابع محیطی هستند. هدف این تحقیق، مقایسه داده های اپتیک و رادار در استخراج عوارض و پدیده های زمینی است. از تصویر پانزده متری باند پن‌کروماتیک لندست 8 (OLI) به‌عنوان تصویر اپتیک و تصویر باند C سنجنده سنتینل-1 (Sentinel-1) برای تصویر رادار باقدرت تفکیک 22×20 متری هر پیکسل، استفاده شد. دو تصویر رادار (رادار 1 و 2) در دو جهت دید مختلف، با زاویه دید متفاوت موردبررسی قرار گرفتند و برای کاهش اثر توپوگرافی تصویر رادار با مدل رقومی سه ثانیه تصحیح شد (رادار اصلاح‌شده). در این مطالعه، 4 عارضه دره، تیغه، مخروط افکنه و شیب واریزه ای به روش تفسیر بصری از تصاویر لندست 8 و سنتینل-1 استخراج و نتایج با تفسیر بصری تصاویر توان تفکیک بالای World Imagery مقایسه گردید. شاخص های صحت، دقت، کیفیت، کاپا و آزمون z جهت برآورد صحت نتایج به‌دست‌آمده محاسبه شد. نتایج نشان داد بالاترین صحت در استخراج عارضه‌های دره و تیغه از تصویر اپتیکی به ترتیب 83.90 و 87.88 درصد و بالاترین صحت استخراج عوارضی چون مخروط‌افکنه و شیب واریزه ای نیز از تصویر راداری اصلاح‌شده به ترتیب 82.76 و 83.72 درصد می‌باشند. بالاترین ضریب کاپا مربوط به رادار اصلاح‌شده با 54.72 درصد (لندست 49.74 درصد)، بیشترین میزان آزمون z مربوط به لندست-رادار1 با 0.9871 به‌دست‌آمده آمد (رادار اصلاح شده-لندست 0.6443 درصد). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - تحلیل خشکسالی کشاورزی با استفاده از شاخص‌های سنجش‌ازدور (مطالعه موردی: شهرستان مریوان)
        کریم سلیمانی شادمان درویشی فاطمه شکریان
        پیامد خشکسالی می‌تواند به‌صورت کاهش منابع آب، پوشش‌گیاهی و تغییرات در تولیدات کشاورزی نمایان شود. برای مطالعه و پایش خشکسالی نیاز به کمی سازی اثرات آن با استفاده از شاخص‌های خشکسالی است. هدف این مطالعه تحلیل خشکسالی کشاورزی شهرستان مریوان با استفاده از تصاویر لندست از س أکثر
        پیامد خشکسالی می‌تواند به‌صورت کاهش منابع آب، پوشش‌گیاهی و تغییرات در تولیدات کشاورزی نمایان شود. برای مطالعه و پایش خشکسالی نیاز به کمی سازی اثرات آن با استفاده از شاخص‌های خشکسالی است. هدف این مطالعه تحلیل خشکسالی کشاورزی شهرستان مریوان با استفاده از تصاویر لندست از سال 1379 تا 1396 است. بعد از پیش‌پردازش تصاویر، شاخص‌ خشکی پوشش‌گیاهی (VDI) و شاخص سلامت پوشش‌گیاهی (VHI) استخراج گردیدند. بررسی شاخص‌ها نشان داد که خشکسالی کشاورزی در شاخص خشکی پوشش‌گیاهی (VDI) در هیچ سالی وجود نداشته و مقادیر ارزش پیکسل‌ها در این شاخص نزدیک به ۱۰۰ بوده که نشان‌دهنده وضعیت نرمال و بهینه است به‌طوری‌که از سال 1379 تا 1383 وضعیت نرمال و از سال 1387 تا 1396 وضعیت بهینه در منطقه غالب بوده است. همچنین نتایج شاخص سلامت پوشش‌گیاهی نشان‌دهنده وضعیت بدون خشکی در منطقه است. بر اساس این شاخص، خشکسالی کشاورزی در طبقات خیلی شدید، شدید و متوسط در دوره موردمطالعه وجود نداشته و بیشترین مساحت نواحی خشکی ملایم در بخش‌های شرق و جنوب شرق در سال‌های 1379، 1380، 1382 و 1384 به ترتیب 38.23، 38.24، 12.29 و 35.74 کیلومترمربع بوده است. به‌طورکلی با توجه به تأکید اصلی این مطالعه بر مبنای شاخص‌ خشکی پوششش‌گیاهی (VDI) و شاخص سلامت پوشش‌گیاهی (VHI)، از سال 1379 تا 1396 (به‌استثنای سال 1391) نتایج نشان‌دهنده عدم وجود خشکسالی کشاورزی در شهرستان مریوان است. با توجه مزایای تصاویر ماهواره‌ای همچون سطح پوشش وسیع‌تر، قدرت تفکیک زمانی بالاتر و هزینه کمتر، استفاده از دانش سنجش‌ازدور برای مطالعه خشکسالی پیشنهاد می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - اثر نوع پیش‌پردازش رقومی و روش مدل سازی بر برآورد اندوخته کربن روی زمینی جنگل های زاگرس با استفاده از تصویرهای لندست 8
        امیر صفری هرمز سهرابی
        هدف این مطالعه، بررسی اثر روش های مختلف پیش پردازش تصویرهای لندست و روش های مدل سازی بر صحت برآورد اندوخته کربن روی زمینی در جنگل های زاگرس در دو منطقه گهواره با حداقل تخریب و سرفیروزآباد با شدت تخریب بالا در استان کرمانشاه است. مقایسه روش های مختلف پیش پردازش رقومی بر أکثر
        هدف این مطالعه، بررسی اثر روش های مختلف پیش پردازش تصویرهای لندست و روش های مدل سازی بر صحت برآورد اندوخته کربن روی زمینی در جنگل های زاگرس در دو منطقه گهواره با حداقل تخریب و سرفیروزآباد با شدت تخریب بالا در استان کرمانشاه است. مقایسه روش های مختلف پیش پردازش رقومی بر روی تصویرهای لندست 8 را در قالب سناریوهای مختلف پیش پردازش های تصحیحات رادیومتری، اتمسفری، توپوگرافی و ترکیب آن‌ها اجرا شد. برای هر سناریو چهار روش مدل سازی رگرسیون خطی، مدل جمعی تعمیم‌یافته، جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان مورد آزمون قرار گرفتند. در اغلب موارد تصحیح رادیومتری با ضریب تبیین اصلاح‌شده 0.71 (0.71=R2adj) و درصد ریشه میانگین مربعات خطای 30 درصد (0.30% =RMSe) نتایج بهتری ارائه کرد. مقایسه چهار روش مدل سازی بیانگر صحت پایین تر برآوردها در منطقه سرفیروزآباد با شدت تخریب بیشتر (0.58% =RMSe) در مقایسه با منطقه گهواره با تخریب کمتر (0.74=R2adj) است. روش جنگل تصادفی برای منطقه گهواره و روش رگرسیون خطی و مدل جمعی تعمیم‌یافته برای منطقه سرفیروزآباد نتایج بهتری ارائه نمود. به هرحال، نتایج نشان داد که انتخاب روش پیش پردازش و مدل سازی مناسب تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر صحت برآورد مشخصه های کمی جنگل با استفاده از تصویرهای لندست دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - برآورد درصد پوشش و زی توده گیاهی با استفاده از شاخص‌های سنجش‌ازدور (مطالعه موردی: منطقه حفاظت‌شده البرز مرکزی- شهرستان کرج)
        چوقی بایرام کمکی رضا اسدی کیا حمید نیک نهاد قرماخر
        پوشش گیاهی یکی از معیارهای معرف توان تولید سرزمین به شمار می‌رود. به‌طوری‌که ‌میزان کیفیت و کمیت پوشش گیاهی هر منطقه معیار تعیین توان تولید آن است. در این تحقیق جهت برآورد درصد پوشش و زی‌توده گیاهی منطقه حفاظت‌شده البرز مرکزی (شهرستان کرج) در تیرماه 1395 با استفاده از ش أکثر
        پوشش گیاهی یکی از معیارهای معرف توان تولید سرزمین به شمار می‌رود. به‌طوری‌که ‌میزان کیفیت و کمیت پوشش گیاهی هر منطقه معیار تعیین توان تولید آن است. در این تحقیق جهت برآورد درصد پوشش و زی‌توده گیاهی منطقه حفاظت‌شده البرز مرکزی (شهرستان کرج) در تیرماه 1395 با استفاده از شاخص‌های گیاهی، از داده‌های رقومی لندست 8 استفاده گردید. جهت بررسی همبستگی بین درصد پوشش و بیوماس گیاهی با داده‌های ماهواره، 27 واحد نمونه برداری در منطقه تعیین و اطلاعات استخراج شد. رابطه درصد پوشش و زی‌توده گیاهی با شاخص های گیاهی از رگرسیون خطی برآورد گردید. نتایج نشان داد از میان شاخص‌های گیاهی انتخابی، شاخص گیاهی نسبت ساده (VR) و شاخص گیاهی بهبودیافته (EVI) دارای بیشترین ضریب تبیین با درصد پوشش گیاهی به ترتیب 0.53 و 0.52 است. بنابراین، این شاخص های گیاهی برای برآورد درصد پوشش گیاهی در سطح اطمینان 5 درصد مناسب هستند. در مرحله اعتبارسنجی میزان ضریب تبیین شاخص پایش محیطی جهانی EVI ،VR، GEMIبا مقدار وزن ‌تر گیاهی به ترتیب 0.43، 0.41 و 0.41 بود. باوجوداین، مقادیر برآوردی در مرحله واسنجی ناموفق بودند. با توجه به نتایج این تحقیق، توصیه می‌گردد جهت تخمین میزان کیفیت و کمیت پوشش گیاهی از شاخص‌هایی استفاده شوند که در آن‌ها نسبت اثر جو و خاک لحاظ شده باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - ارزیابی شاخص های سنجش‌ازدور در مطالعات کمی و کیفی آب های سطحی با تصاویر ماهواره ای لندست-8 (مطالعه موردی: جنوب استان خوزستان)
        سید رضا میر علیزاده فر شهروز منصوری
        آب به‌عنوان اساسی ترین نیاز زندگی در حال حاضر و گستردگی موارد استفاده در مسائل شرب، کشاورزی، صنعت، اقتصادی- اجتماعی و امنیتی- سیاسی ما را به بر آن می دارد که با حداقل صرفه جویی در هزینه و زمان به شناسایی خصوصیات پهنه ها، رودخانه ها و سطوح آبی با روش های مختلف ازجمله أکثر
        آب به‌عنوان اساسی ترین نیاز زندگی در حال حاضر و گستردگی موارد استفاده در مسائل شرب، کشاورزی، صنعت، اقتصادی- اجتماعی و امنیتی- سیاسی ما را به بر آن می دارد که با حداقل صرفه جویی در هزینه و زمان به شناسایی خصوصیات پهنه ها، رودخانه ها و سطوح آبی با روش های مختلف ازجمله استفاده از تصاویر ماهواره ای پرداخت. هدف از این تحقیق ارزیابی روش های تشخیص پهنه ها، سطوح آبی و رودخانه ها با شاخص های؛ تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی، بارزسازی شده پوشش گیاهی، پوشش گیاهی با تنظیم انعکاس خاک، تفاضل نرمال شده آب، اصلاحی تفاضل نرمال شده آب، استخراج اتوماتیک آب در مناطق شهری، استخراج اتوماتیک آب در مناطق سایه دار و روش طبقه بندی نظارت‌نشده خوشه‌ بندی کلاستر و نظارت‌ شده بیشترین شباهت برای شناسای سطوح آبی و شاخص فاکتور بهینه در شناسایی کیفیت آب ازلحاظ شوری و شیرینی و همچنین تعیین نفوذ زبانه آب ورودی به پهنه های بزرگ‌تر در بخشی از حوزه ها ی رودخانه کارون، جراحی و زهره در جنوب استان خوزستان با تصاویر سنجنده مشاهده زمینی ماهواره لندست-8 است. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص های اتوماتیک استخراج پهنه های آبی در مناطق سایه دار و شهری کارایی بیشتری نسبت به سایر شاخص های دیگر به دلیل در نظر گرفتن طول‌موج‌های مادون‌قرمز کوتاه در شناسایی آب‌دارند که با نتایج روش طبقه بندی نظارت‌شده بیشترین شباهت با ضریب کاپا 94% یکسان و عملکرد مشابهی داشتند. هم چنین نتایج شاخص فاکتور بهینه در کارایی تشخیص آب‌شور و شیرین و میزان نفوذ زبانه آب ورودی با نشان دادن بیشترین اطلاعات مفید و حذف اطلاعات تکراری باندهای تصویر سنجنده مشاهده زمینی ماهواره لندست-8 به مقدار 79.10% برای ترکیب رنگی 651 به دست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - ارزیابی و پایش تغییرات رطوبت تالاب میقان با استفاده از تکنیک دورسنجی و ارتباط آن با شاخص‌های خشک‌سالی هواشناسی
        زهره ابراهیمی خوسفی محمد خسروشاهی مریم نعیمی سمیرا زندی فر
        تالاب ها از مهم ترین اکوسیستم‌ های طبیعی هستند که به دلیل تغییرات اقلیمی و خشکسالی‌های اخیر، از سطح مرطوب آن‌ها کاسته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین شاخص بارش استانداردشده و شاخص بارش و تبخیر و تعرق استانداردشده با مقادیر متوسط شاخص اصلاح‌شده اختلاف آب نرم أکثر
        تالاب ها از مهم ترین اکوسیستم‌ های طبیعی هستند که به دلیل تغییرات اقلیمی و خشکسالی‌های اخیر، از سطح مرطوب آن‌ها کاسته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین شاخص بارش استانداردشده و شاخص بارش و تبخیر و تعرق استانداردشده با مقادیر متوسط شاخص اصلاح‌شده اختلاف آب نرمال شده در محدوده تالاب میقان انجام شد. بدین منظور از تصاویر چندزمانه لندست و داده های اقلیمی ایستگاه سینوپتیک اراک برای بازه زمانی 28 ساله (1396-1369) استفاده شد. پس از اعمال پیش پردازش‌های لازم بر روی تصاویر ماهواره‌ای، شاخص اصلاح‌شده اختلاف آب نرمال شده و میانگین آن برای هرسال تهیه گردید. به‌ منظور بررسی ارتباط بین شاخص های خشکسالی هواشناسی و میانگین شاخص اصلاح‌شده اختلاف آب نرمال شده، نمودار پراکنش نقطه‌ای بین آن‌ها ترسیم و ضریب تعیین حاصل از برازش مدل رگرسیون دومتغیره، محاسبه گردید. نتایج نشان داد که محتوای رطوبتی تالاب میقان در بازه زمانی موردبررسی به میزان قابل‌توجهی کاهش‌یافته است به‌طوری‌که مقادیر متوسط رطوبت سطح تالاب از 0.36 در سال‌های ابتدایی به 0.04- در سال‌های پایانی رسیده است. ضریب تعیین به‌دست‌آمده از برازش مدل رگرسیونی بین شاخص بارش استانداردشده و شاخص بارش و تبخیر و تعرق استانداردشده با میانگین شاخص اصلاح‌شده اختلاف آب نرمال شده به ترتیب 0.34 و 0.51 تخمین‌زده شد. این نتیجه بیانگر آن است که 34% تغییرات رطوبتی تالاب میقان با استفاده از شاخص بارش استانداردشده و 51% تغییرات آن با استفاده از شاخص بارش و تبخیر و تعرق استانداردشده، قابل توجیه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - بررسی رابطه بین دمای سطح زمین، ویژگی های جغرافیایی و محیطی و شاخص های بیوفیزیکی با استفاده از تصاویر لندست
        عباسعلی ولی ابوالفضل رنجبر مرضیه مکرم فریده تاری پناه
        دمای سطح زمین از شاخص های مهم ارزیابی کیفیت زیستگاه در مقیاس های محلی و جهانی است. در تحقیق حاضر اثرات فاکتورهای کاربری اراضی، سازند زمین‌شناسی، عوامل توپوگرافی و اقلیم بر دمای سطح در منطقه خارستان بررسی شد. در این راستا از تصاویر تیرماه ماهواره لندست 7 و 8 طی دوره 13 أکثر
        دمای سطح زمین از شاخص های مهم ارزیابی کیفیت زیستگاه در مقیاس های محلی و جهانی است. در تحقیق حاضر اثرات فاکتورهای کاربری اراضی، سازند زمین‌شناسی، عوامل توپوگرافی و اقلیم بر دمای سطح در منطقه خارستان بررسی شد. در این راستا از تصاویر تیرماه ماهواره لندست 7 و 8 طی دوره 1379-1396، مدل رقومی ارتفاع، نقشه زمین شناسی و توپوگرافی استفاده شد. دمای سطح از روش پنجره مجزا و کاربری اراضی از روش طبقه‌بندی نظارت‌شده برای سال 1396 استخراج شد. ارتباط بین دمای سطح با متغیرهای ارتفاع، جهت، شیب، پوشش گیاهی، رطوبت سطح خاک و دمای هوا با استفاده از روش‌های آماری بررسی شد. نتایج نشان داد میانگین دمای سطح، 43 درجه سانتی گراد، شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی 0.144 و شاخص تفاضلی رطوبت نرمال شده 0.068- بود. با توجه به طبقه بندی تصاویر با دقت کلی 99.96 درصد و ضریب کاپای 0.96، کاربری مرتع و باغ به ترتیب بیشترین و کمترین مساحت را به خود اختصاص داده‌اند. بیشترین مقدار دمای سطح C° 53 در اراضی دارای خاک لخت و مناطق مسکونی و کمترین C° 29 در اراضی باغی مشاهده شد. درحالی‌که بیشترین و کمترین مقدار دمای سطح به ترتیب مربوط به سازندهای پابده گورپی و آسماری بود. در دامنه های آفتابی بیشترین همبستگی 0.5<R2، بین دمای سطح، ارتفاع، دما، پوشش گیاهی و رطوبت سطحی مشاهده شد. درحالی‌که در دامنه های سایه دار دمای سطح بیشترین همبستگی 0.5<R2 را با ارتفاع، دما و پوشش گیاهی داشت. از عوامل ذکرشده ارتفاع و دما بیشترین تأثیر را بر دمای سطح داشتند. همبستگی شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی و شاخص نرمال شده رطوبت با دمای سطح معکوس 0.9< بود. درحالی‌که همبستگی بین دمای سطح و دمای هوا مثبت بود. بنابراین کاربری اراضی، جنس زمین، توپوگرافی، پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای هوا در تعادل دمایی اکوسیستم مؤثرند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - تحلیل و مقایسه تغییرات کاربری/پوشش اراضی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: اراضی تفت و مهریز)
        علیرضا سپهری علی اکبر جمالی محمد حسن زاده
        عرصه‌های منابع طبیعی و پوشش گیاهی شهرهای تفت و مهریز در دهه‌های اخیر با توجه به ییلاقی بودن و نزدیک بودن به مرکز استان یزد دستخوش تغییرات شده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان و جهت و پیش‌بینی تغییرات اراضی و پوشش گیاهی در این دو شهر است. در این پژوهش از تصاویر ماهوا أکثر
        عرصه‌های منابع طبیعی و پوشش گیاهی شهرهای تفت و مهریز در دهه‌های اخیر با توجه به ییلاقی بودن و نزدیک بودن به مرکز استان یزد دستخوش تغییرات شده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان و جهت و پیش‌بینی تغییرات اراضی و پوشش گیاهی در این دو شهر است. در این پژوهش از تصاویر ماهواره لندست 5 (سال های 1377، 1383 و1387) و لندست 8 (سال 1396) اردیبهشت و خرداد استفاده شد. مدل‌سازی تغییرات کاربری/پوشش اراضی بر اساس طبقه‌بندی نظارت‌شده انجام شد. با استفاده از مدل‌سازی تغییرات زمین و روش شبکه عصبی چندلایه پرسپترون روند تغییرات تجزیه‌وتحلیل شد. نتایج نشان داد که %3 (558.8 هکتار) از اراضی و پوشش گیاهی شهر تفت به بایر و %1.3 (209.9 هکتار) به زمین‌های شهری افزوده‌شده است و از اراضی باغ‌ها %4.3 (559.2 هکتار) کاسته شده است که این میزان بیشترین مقدار است. مقدار %2.8 (678.8 هکتار) از اراضی و پوشش گیاهی شهر مهریز به بایر و مقدار %1.7 (184 هکتار) به زمین‌های مسکونی شهری تغییر کاربری داده‌شده است. به لحاظ گسترش شهری (مساحت و تبدیل کاربری‌ها) شهر مهریز دارای بیشترین مقدار در کاهش پوشش گیاهی بوده است. نتایج نشان داد که تغییرات کاربری و پوشش اراضی در شهر تفت بیشتر از شهر مهریز بوده است، به طوری که بیشترین این تغییرات مربوط به باغ‌ها بوده است اما به لحاظ گسترش اراضی ازلحاظ مساحت و تبدیل کاربری‌ها، در شهر مهریز دارای بیشترین مقدار با شدت بیشتری بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - بهره گیری از رویکرد بوت استرپ برای مقایسه روش های مدل سازی آماری در برآورد سنجش ازدوری زی توده روی زمینی جنگل های زاگرس
        امیر صفری هرمز سهرابی
        پیشینه و هدفبا توجه به اهمیت اکوسیستم های جنگل ها در پروژه های تعدیل تغییر اقلیم، روش های دقیق و کم‌هزینه برای برآورد زی توده روی زمینی موردنیاز است. روش های معمول مورد استفاده برای برآورد زی توده روی زمینی شامل اندازه گیری در عرصه، محاسبه زی توده با استفاده از معا أکثر
        پیشینه و هدفبا توجه به اهمیت اکوسیستم های جنگل ها در پروژه های تعدیل تغییر اقلیم، روش های دقیق و کم‌هزینه برای برآورد زی توده روی زمینی موردنیاز است. روش های معمول مورد استفاده برای برآورد زی توده روی زمینی شامل اندازه گیری در عرصه، محاسبه زی توده با استفاده از معادلات آلومتری و استفاده از فنون سنجش از دوری است. سنجش از دور به طور گسترده برای برآورد زی توده جنگل ها در دهه های اخیر مورد استفاده قرارگرفته است. یکی از عوامل بسیار مهم در استفاده از داده های سنجش از دوری برای برآورد زی توده روی زمینی روش مدل سازی آماری مورد استفاده است. تعداد زیادی تحقیق در زمینه استفاده از روش های مدل سازی انجام شده است. به هرحال، این مطالعات با چالش های مختلفی روبرو هستند که برای مثال می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1) هیچ روش مدل سازی به عنوان بهترین روش معرفی نشده است، 2) عملکرد این روش ها متأثر از نوع جنگل، ساختار جنگل و میزان آشفتگی های موجود است. 3) ارزیابی عملکرد و مقایسه نتایج آن ها با استفاده از آزمون نکویی برازش و روش های ارزیابی متقابل انجام گرفته است. با توجه به نقش انتخاب روش مدل سازی مناسب، مطالعه حاضر باهدف بررسی نه روش مدل سازی شامل رگرسیون خطی، مدل تجمعی تعمیم یافته، جنگل تصادفی، ماشین بردارپشتیبان، درختان رگرسیون تقویت‌شده، k-امین نزدیک‌ترین همسایه، مدل پردازش گوسی و رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندگانه با استفاده از فرآیند بوت استرپ برای برآورد زی توده روی زمینی جنگل های زاگرس با استفاده از تصویرهای لندست 8 انجام شد.مواد و روش هامطالعه حاضر در جنگل های کرمانشاه که در غرب ایران درکوه های زاگرس واقع شده است با گونه درختی غالب بلوط انجام شد. جنگل های زاگرس اغلب به صورت تنک و باز بوده و حدود 20 درصد از سطح ایران و 40 درصد از مناطق جنگلی این کشور را شامل می شود.برای اجرای این مطالعه دو منطقه جنگلی با شدت دخالت‌های انسانی مختلف انتخاب شد: منطقه سرفیروزآباد با شدت تخریب بالا و منطقه جنگلی گهواره با حداقل تخریب. مختصات جغرافیایی این مناطق به ترتیب برای سرفیروزآباد و گهواره عبارتند از 33 درجه و 57 دقیقه تا 34 درجه و 4 دقیقه شمالی و 47 درجه و 3 دقیقه تا 47 درجه و 17 دقیقه شرقی، و 34 درجه 21 دقیق تا 34 درجه و 24 دقیقه شمالی و 46 درجه و 16 دقیق تا 46 درجه و 23 دقیق شرقی است. برای جمع آوری نمونه های زمینی در دو منطقه مورد مطالعه، از نقشه شاخص سطح برگ تهیه شده از تصویرهای لندست براساس مدل جهانی استفاده شد. هر دو منطقه به سه طبقه کم، متوسط و زیاد شاخص سطح برگ طبقه بندی شده و در هر طبقه موقعیت مکانی نمونه ها با استفاده از آماربرداری منظم در قالب یک شبکه 200×200 متر مشخص گردید. نمونه های زمینی به تعداد 124 نمونه مربعی شکل (63 نمونه در منطقه گهواره و 61 نمونه در منطقه سرفیروزآباد) با ابعاد 30×30 متر به اندازه پیکس ل های تصویر لندست مورد استفاده برداشت شد. مقدار زی توده روی زمینی هر درخت یا جست گروه توسط معادله آلومتری پیشنهاد شده برای گونه های بلوط جنگل های زاگرس محاسبه شد. معادله آلومتری مورد استفاده برای برآورد اندوخته زی توده هر درخت یا جست گروه از دو قطر عمود بر هم تاج درختان استفاده می کند. از جمع اندوخته زی توده تک تک درختان موجود در قطعه نمونه، مقدار قطعه زی توده در سطح قطعه نمونه بر حسب تن در هکتار محاسبه شد. منطقه های مورد مطالعه در یک فریم از تصویرهای لندست 8 به شماره گذر 167 و شماره ردیف 36 قرار داشتند. یک تصویر لندست بدون پوشش ابرناکی مربوط به تاریخ 19 مرداد سال 1394 (10 آگوست 2015) مربوط به زمانی که تاجدرختان کاملاً بسته بوده و نزدیک به زمان آماربرداری زمینی از سایت USGS دانلود شد. پیش پردازش تصویر مورد استفاده شامل تصحیحات رادیومتری و توپوگرافی به روش C اعمال شد که در مطالعات قبلی پیشنهاد شده است. برای برآورد زی توده روی زمینی در منطقه های مورد مطالعه با استفاده از سنجش از دور، تعداد 38 متغیر طیفی شامل مقدار های باندی، نسبت های ساده باندی، شاخص های گیاهی و تبدیل های خطی رایج مانند تسلدکپ و آنالیز مولفه های اصلی از تصویر لندست 8 مورد استفاده استخراج شدند.به‌طورکلی کارایی 9 روش مدل سازی آماری مختلف شامل روش های پارامتری (رگرسیون خطی)، نیمه پارامتری (مدل جمعی تعمیم یافته) و ناپارامتری (جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان، k-امین نزدیک ‌ترین همسایه، درختان رگرسیون تقویت ‌شده، رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره، کوبیست و مدل پردازش گوسی) برای برآورد زی توده روی زمینی مورد مقایسه قرار گرفت. ارزیابی مدل ها با استفاده از روش fold-10 و با 1000 مرتبه تکرار و با محاسبه دو آماره ضریب تبیین و جذر میانگین مربعات خطا انجام گرفت. این تعداد اطمینان از پایداری نتایج را تامین می‌کند.نتایج و بحثمشخصه های آماری اندازه گیری شده از قطعه نمونه های زمینی نشان داد که میانگین زی توده روی زمینی برای منطقه های سرفیروزآباد و گهواره به ترتیب 12.6 و 20.5 تن در هکتار است. تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 0.001 برای مشخصه های ضریب تبیین و جذر میانگین مربعات خطای محاسبه شده برای 1000 مرتبه تکرار توسط fold-10 وجود دارد. روش مدل سازی کوبیست در منطقه سرفیروزآباد با میانگین ضریب تبیین محاسبه شده 0.61 نتایج بهتری نسبت به سایر روش ها ارائه کرد. این نتایج برای منطقه گهواره بیانگر کارایی بهتر روش های رگرسیون خطی، مدل جمعی تعمیم یافته و k-امین نزدیکتریین همسایه با میانگین ضریب تبیین 0.87 بود. مقایسه های روش های مختلف مدل سازی در مورد جذرمیانگین مربعات خطای برآوردها با استفاده از آزمون تکی Tukey نشان داد که در منطقه سرفیروزآباد روش کوبیست با مقدار میانگین 3.3 تن در هکتار و روش های k-امین نزدیکترین همسایه و جنگل تصادفی با میانگین 5.8 تن در هکتار اختلاف معنی داری با سایر روش ها داشت. به طورکلی، نتایج این تحقیق بیانگر کارایی مناسب تصویر لندست 8 در برآورد زی توده روی زمینی جنگل های زاگرس است. این موضوع می تواند به دلیل مقدار کم زی توده در منطقه های مورد بررسی و نرسیدن آن ها به نقطه اشباع به عنوان یکی از چالش های استفاده از تصویرهای نوری مانند لندست باشد. نتایج دیگر این تحقیق ارزیابی اثر روش مدل سازی برای افزایش صحت برآورد سنجش از دوری زی توده روی زمینی است. برخلاف نتایج پژوهش‌های قبلی، رگرسیون خطی نتایج بهتری نسبت به روش های ناپارامتری ارائه کرد که دلیل آن می تواند وجود رابطه خطی زی توده روی زمینی و متغیرهای طیفی استخراج شده از تصویرهای لندست باشد. در بین متغیرهای طیفی مختلفی که استفاده شد مقدارهای باند قرمز، مادون قرمز نزدیک و مادون قرمز با طول موج کوتاه 1 و 2 به عنوان متغیر نهایی در اغلب روش های مدل سازی استفاده شدند.نتیجه گیری در این تحقیق، کارایی روش های مختلف مدل سازی را در برآورد زی توده روی زمینی با استفاده از تصویرهای لندست مورد بررسی قرار گرفت. برآوردهای زی توده با استفاده از 9 روش پارامتری، نیمه پارامتری و ناپارامتری و با استفاده از ارزیابی متقابل fold-10و با 1000 مرتبه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج بیانگر قابلیت خوب تصویرهای لندست برای برآورد زی توده روی زمینی جنگل های بلوط زاگرس با هزینه کم است. برآورد زی توده در منطقه جنگلی گهواره با دست خوردگی کمتر صحت بالاتری نسبت به منطقه جنگلی سرفیروزآباد با تخریب بالاتر داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        41 - مدل‌سازی تولید اولیه سطح زمین با استفاده از شاخص‌های ماهواره لندست-8 در مراتع سیاه‎پوش و گنج‌گاه استان اردبیل، ایران
        پشمینه محمدنژاد مهدی معمری اردوان قربانی فرید دادجو ودود محمدی
        هدف از این مطالعه برآورد تولید (تولید اولیه سطح زمین) فرم‌های رویشی و کل با استفاده از تصاویر لندست 8 در مراتع سیاه‌پوش و گنج‌گاه استان اردبیل بود. نمونه‌برداری میدانی در خرداد ماه 1398 انجام شد و تصویر ماهواره‌ای هم‌زمان با آن دریافت شد. تعداد هفت مکان نمونه‌برداری انت أکثر
        هدف از این مطالعه برآورد تولید (تولید اولیه سطح زمین) فرم‌های رویشی و کل با استفاده از تصاویر لندست 8 در مراتع سیاه‌پوش و گنج‌گاه استان اردبیل بود. نمونه‌برداری میدانی در خرداد ماه 1398 انجام شد و تصویر ماهواره‌ای هم‌زمان با آن دریافت شد. تعداد هفت مکان نمونه‌برداری انتخاب شد و در هر مکان سه ترانسکت 100 متری موازی و عمود بر جهت شیب مستقر شد و در امتداد هر ترانسکت از 10 پلات (یک متر مربعی)، تولید فرم‌های رویشی به روش تصادفی-سیستماتیک برداشت شد (در مجموع 210 پلات). تعداد 22 شاخص گیاهی با توجه به مرور منابع انتخاب و برای منطقه محاسبه شد. سپس، هم‌بستگی بین تولید فرم‌های رویشی و کل با شاخص‌های گیاهی محاسبه و شاخص گیاهی دارای بالاترین هم‌بستگی برای مدل‌سازی انتخاب شد. برای مدل‌سازی از معادله خطی درجه یک استفاده شد و معادلات به‌دست آمده در نرم‌افزار ArcGIS به‌صورت نقشه برآورد شد. نتایج نشان‌داد از بین شاخص‌های مورد بررسی، شاخص NDVI مناسب‌ترین شاخص برای مدل‌سازی بود؛ با این‌حال بیش‌ترین هم‌بستگی این شاخص با تولید کل (88/0) و تولید گندمیان (78/0) بود؛ درحالی‌که هم‌بستگی کم‌تری با تولید پهن‌برگان علفی (41/0) و بوته‌ای‌ها (31/0) داشت. محدوده تغییرات تولید مدل‌سازی شده برای گندمیان 0 تا 1857 کیلوگرم در هکتار، پهن‌برگان علفی 9 تا 766 کیلوگرم در هکتار، بوته‌ای‌ها 0 تا 458 کیلوگرم در هکتار و برای تولید کل 9 تا 3081 کیلوگرم در هکتار بود. ارزیابی صحت مدل‌ها با معیارهای RMSE، MDE و MAE انجام شد و صحت در حد قابل قبول بود. هم‌چنین مقدار اختلاف میانگین داده‌های واقعی با مدل‌سازی شده تقریباً برابر صفر بود. از نتایج این مطالعه می‌توان برای ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای تولید مرتع در راستای توسعه پایدار اکوسیستم‌های مرتعی منطقه استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        42 - بررسی رابطه بین دمای سطح زمین با تغییرات پوشش گیاهی و گستره آبی در شهرستان ارسنجان، ایران
        علی ابراهیمی ّبهارک معتمدوزیری سید محمد جعفر ناظم السادات حسن احمدی
        پیشینه و هدف تغییرات پوشش زمین و رطوبت خاک تأثیر زیادی بر دمای سطح زمین دارد؛ بنابراین، دمای سطح را می‌توان برای مطالعه تغییرات پوشش زمین و بیابان‌زایی استفاده کرد. شهرستان ارسنجان که در شمال شرق استان فارس واقع گردیده است، دارای پوشش جنگلی و مرتعی نسبتاً خوبی است. بردا أکثر
        پیشینه و هدف تغییرات پوشش زمین و رطوبت خاک تأثیر زیادی بر دمای سطح زمین دارد؛ بنابراین، دمای سطح را می‌توان برای مطالعه تغییرات پوشش زمین و بیابان‌زایی استفاده کرد. شهرستان ارسنجان که در شمال شرق استان فارس واقع گردیده است، دارای پوشش جنگلی و مرتعی نسبتاً خوبی است. برداشت بیش‌ازحد منابع آب زیرزمینی و نیز کاهش مقدار بارش، باعث کاهش سطح آب در این منطقه و خشکیدگی بسیاری از چاه‌ها طی سال‌های اخیر شده است. این مسائل باعث شده تا سطح زیر کشت محصولات کشاورزی و نیز مساحت پوشیده از آب دریاچه بختگان در این پهنه طی سری زمانی کاهش یابد. با این حال، تاکنون بررسی دمای سطح زمین و ارتباط آن با تغییرات کاربری زمین در شهرستان ارسنجان موردمطالعه قرار نگرفته است. لذا در این پژوهش، تغییرات فضایی - زمانی دمای سطح زمین و ارتباط آن با پوشش گیاهی و سطح دریاچه بختگان موردبررسی قرارگرفته است.مواد و روش هاتعداد 11 تصویر مربوط به داده‌های Level-1 ماهواره لندست از منطقه موردمطالعه از سال 2003 تا 2018 میلادی تهیه گردید. ازآنجاکه وضعیت پوشش گیاهی در این منطقه در ماه‌های آوریل و می به علت بارش‌های زمستانه، در بهترین وضعیت خود است، لذا تصاویر مربوط به این دوره زمانی به‌منظور بررسی نوسان پوشش گیاهی و سطح آب دریاچه بختگان مورد پایش قرار گرفت. از شاخص پوشش گیاهی نرمال شده برای برآورد مقدار پوشش گیاهی استفاده شد. به‌منظور محاسبه دمای سطح زمین از روش الگوریتم پلانک استفاده گردید. آشکارسازی تغییرات با استفاده از فن تفاضل شاخص‌های گیاهی انجام شد. به ‌منظور طبقه ‌بندی دمای سطح زمین و تغییرات زمانی-مکانی دمای سطح زمین، در ابتدا تصویر اختلاف دمای سطح زمین در سال 2018 نسبت به سال 2003 محاسبه‌شده نرمال گردید. سپس تصویر نرمال شده با استفاده از پارامتر انحراف معیار در 5 طبقه دمایی پهنه‌بندی شد.نتایج و بحثمتوسط مقدار شاخص پوشش گیاهی نرمال شده از سال 2003 با مقدار 0.25 روندی نزولی را به خود گرفت که تا سال 2018 ادامه داشت، به طوری که مقدار پوشش در این سال به 0.18 کاهش یافت؛ اما در سوی دیگر، متوسط دمای سطح زمین کاملاً سیر صعودی داشت به طوری که از مقدار29Coدر سال 2003 به 41.7Coدر سال 2018 افزایش یافت. نتایج نشان می‌دهد که متوسط مقدار شاخص پوشش گیاهی نرمال شده در پوشش زراعی در سال 2003 به مقدار 0.66 بود اما بااین‌وجود مقدار این شاخص در سال 2018 به 0.33 کاهش یافت. در مقابل، دمای سطح زمین در عرصه‌های کشاورزی در بازه 2003 تا 2018 سیری صعودی را داشت و از مقدار20.9Coسال 2003 به39.5Co در سال 2018 افزایش یافت. نتایج نشان داد که متوسط دمای سطح زمین در پهنه دریاچه در بازه 2003 تا 2018 سیری صعودی را داشت و از مقدار 20.1Coدر سال 2003 به 36.5Coدر سال 2018 افزایش یافت. با توجه به این نتایج، مقدار متوسط شاخص پوشش گیاهی نرمال شده در سال 2018 در محدوده پوشش طبیعی و زراعی به ترتیب به مقدار 0.07 و 0.33 کاهش داشته است؛ اما با توجه به رابطه مثبت بین شاخص پوشش گیاهی نرمال شده و دمای سطح زمین در پهنه ‌های پوشیده از آب، مقدار شاخص پوشش گیاهی نرمال شده در سال 2018 به مقدار 0.39 در محدوده دریاچه بختگان افزایش یافت. در مقابل دمای سطح زمین در کاربری‌های پوشش طبیعی، زراعی و دریاچه به ترتیب به مقدار 12.7Co، 18.6Coو 16.4Coدر سال 2018 نسبت به سال 2003 افزایش یافت. نتایج نشان داد رابطه منفی بین شاخص پوشش گیاهی نرمال شده و دمای سطح زمین است (0.862= R2). به طوری که با افزایش تراکم پوشش گیاهی دمای سطح زمین کاهش می‌یابد. در مقابل، در شوره‌زارها و اراضی بایر، مقدار شاخص پوشش گیاهی نرمال و دمای سطح زمین بالا می‌باشند. با توجه به نتایج، بیشترین همبستگی منفی بین پوشش زراعی و دمای سطح زمین به دست آمد که برابر با 0.94- بود. علت این همبستگی بالا را می‌توان به انبوهی و تراکم پوشش گیاهی در مناطق زراعی ربط داد. همبستگی منفی پایین بین پوشش طبیعی و دمای سطح زمین نیز حاکی از تراکم پایین پوشش گیاهی در عرصه‌های مرتعی و جنگلی است. به‌منظور بررسی سطح کاهش یا افزایش دمای سطح زمین در کاربری‌های مختلف پوشش زراعی، پوشش طبیعی و کلاس آب، نقشه اختلاف دمای سطح زمین در سال 2018 نسبت به سال 2003 به پنج کلاس دمای خیلی پایین، دمای پایین، دمای متوسط، دمای بالا و دمای بسیار بالا طبقه‌بندی گردید. با توجه به نتایج حاصل از طبقه‌بندی دمای سطح زمین، بیشترین مساحت مربوط به طبقه دمایی متوسط در تمام کاربری‌ها بوده است، به طوری که بیشترین مساحت این طبقه دمایی مربوط به پوشش طبیعی به مقدار 86733 هکتار است. ازآنجاکه تراکم و مقدار پوشش گیاهی به‌ویژه در اراضی کشاورزی در سال 2018 کاهش چشمگیری نسبت به سال 2003 داشت، لذا مساحت طبقات دمایی بالا و بسیار بالا افزایش زیادی داشتند. مساحت طبقات دمایی بالا و بسیار بالا در زمین‌های زراعی به ترتیب به مقدار 4625 هکتار و 7192 هکتار رسید. همچنین، ازآنجاکه سطح آب دریاچه در سال 2018 نسبت به سال 2003 کاهش یافت، لذا مساحت طبقات دمایی بالا و بسیار بالا در این کلاس به ترتیب به مقدار 1824 و 3919 هکتار رسید.نتیجه گیری متوسط شاخص پوشش گیاهی نرمال شده در سال 2018 در محدوده پوشش طبیعی و زراعی کاهش و در محدوده دریاچه بختگان افزایش یافت و در مقابل، دمای سطح زمین در کاربری‌های ذکرشده افزایش یافت. ازآنجاکه تراکم و مقدار پوشش گیاهی به‌ویژه در اراضی کشاورزی در سال 2018 کاهش چشمگیری نسبت به سال 2003 داشت، لذا نتایج نشان داد که مساحت طبقات دمایی بالا و بسیار بالا افزایش بیشتری نسبت به طبقات دمایی پایین و بسیار پایین داشتند. همچنین، ازآنجاکه سطح آب دریاچه در سال 2018 نسبت به سال 2003 کاهش یافت، لذا مساحت طبقات دمایی بالا و بسیار بالا در این کلاس افزایش یافت. یافته ‌ها نشان داد که بین پوشش گیاهی و دمای سطح زمین همبستگی منفی وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        43 - بررسی تغییر کاربری اراضی استان قم همراه با پارامترهای اقلیمی با استفاده از فناوری سنجش از دور ماهواره‌ ای
        نیما روحانی افسانه مرادی فرج برات مجردی طاهر رجائی احسان جباری
        پیشینه و هدف مدل ‌سازی و نمایش پوشش اراضی مختلف دید جامعی به محققین حوزه‌ های گوناگون ازجمله متخصصین محیط زیست و منابع طبیعی ارائه می‌ نماید. یکی از روش ‌های اصلی مطالعات محیط زیستی، بررسی تغییر پوشش زمین، کاربری اراضی و نیز پوشش گیاهی منطقه است. علاوه بر نمایش تغییرات أکثر
        پیشینه و هدف مدل ‌سازی و نمایش پوشش اراضی مختلف دید جامعی به محققین حوزه‌ های گوناگون ازجمله متخصصین محیط زیست و منابع طبیعی ارائه می‌ نماید. یکی از روش ‌های اصلی مطالعات محیط زیستی، بررسی تغییر پوشش زمین، کاربری اراضی و نیز پوشش گیاهی منطقه است. علاوه بر نمایش تغییرات خود به خودی طبیعت، تغییرات متأثر از فعالیت ‌های انسانی نیز شامل این دسته مطالعات می ‌گردد. ساخت ‌و ساز بشر در راستای توسعه خود به ‌ویژه در دهه ‌های اخیر این تغییرات را سرعت بخشیده است. امروزه با گسترش علوم مرتبط با فضا و به ‌طور کلی سنجش از دور و نیز تولید بیش از پیش محصولات ماهوار‌ه ‌ای، امکان نمایش کاربری اراضی مناطق مختلف بدون نیاز به بازدید‌های میدانی و به آسانی فراهم‌ شده است. رفتار متفاوت امواج رسیده به سنجنده ماهواره ‌ای از عوارض و پدیده‌ های مختلف که به امضای طیفی معروف است، اساس تشخیص و آشکارسازی کاربری‌ ها در نقشه است. مطالعات اینچنین در استان قم نیز به سبب روند رشد بسیار شهری و نیز وجود چند نوع اقلیم متفاوت در گستره نه‌ چندان وسیع این استان، مورد توجه قرار گرفته است. بررسی و نمایش کیفی و کمی تغییرات محیط زیستی و پیرامونی در استان قم طی بازه زمانی حدوداً 30 ساله از اهداف این تحقیق است تا به کمک آن بتوان روند تغییرات کلاس ‌ها و عوارض مختلف را شناخت و بتوان در آینده این تغییرات را مدل سازی نمود.مواد و روش ها ابتدا براساس تغییرات پارامترهای اقلیمی/هواشناسی، زمان‌ ها و گام ‌های زمانی مطالعه انتخاب شد. این گام ‌ها به فاصله 5 ساله از سال 1989 میلادی تا 2019 انتخاب گردید. نقطه زمانی مطالعات نیز انتهای فصل بهار و ابتدای فصل تابستان در نظر گرفته شد. سپس تصاویر سنجنده‌ های مختلف ماهواره‌ های لندست در گام‌ های زمانی مشخص‌شده، اخذ گردید و این تصاویر پیش ‌پردازش، پردازش و در 11 کلاس شامل؛ زمین‌ های بایر، زمین ‌های نمکی، زمین ‌های شنی، درخت، صخره و سنگ، مناطق مسکونی و شهری، زمین ‌های کشاورزی و 3 نوع مرتع طبقه‌ بندی گردید. برطبق داده‌ های حقیقی موجود که به ‌صورت بصری و نمونه ‌برداری از کلاس های مختلف حاصل شد، دو روش طبقه ‌بندی حداکثر احتمال و کمترین فاصله در استان قم مناسب ارزیابی گردید که از بین این دو، روش حداکثر احتمال نتایج نسبتاً بهتری را با در نظر گرفتن کل استان با همه کلاس‌ها در پی داشت و در طبقه‌بندی نهایی به کار رفت. در مرحله آخر طبقه ‌بندی، تغییرات کلاس‌ ها بین گام‌ های زمانی نیز محاسبه و به ‌صورت ماتریس تغییرات ارائه گردید.نتایج و بحث بین گام زمانی سال 2014 میلادی تا سال 2019 میلادی، کلاس ‌های شهری، پهنه ‌های آبی، کشاورزی و مراتع نوع 1 و 3 رشد قابل ‌توجهی داشته ‌اند. همچنین بین دو گام زمانی 2009 تا 2014 میلادی، به ‌طور میانگین حدود 30 درصد از کل مراتع یعنی 3 نوع مرتع مختلف طبقه ‌بندی ‌شده به زمین‌ های بایر تبدیل‌شده‌ اند. همچنین در این گام زمانی عمده تغییر مشاهده ‌شده تغییر زیاد پهنه ‌های ماسه‌ای به زمین ‌های بایر بود. بررسی تغییرات بین سال ‌های 2004 تا 2009 نشان می ‌دهد که رشد منفی مناطق شهری عمدتاً به علت کیفیت پایین تصاویر ماهواره ای لندست 7 و تشابه رفتار طیفی زمین های نمکی و مناطق شهری ارزیابی می ‌گردد. کلاس ‌های با رشد منفی دیگر از جمله دریاچه که بیشتر به زمین های نمکی تبدیل‌ شده و مناطق سنگی به مناطق بایر و همچنین مناطق نمکی به بایر و ماسه ای تبدیل ‌شده است. تغییرات در بازه زمانی 1999 تا 2004 نشان می دهد که تغییرات منفی کلاس درخت به علت رفتار طیفی پوشش گیاهی است و این کلاس عمدتاً به کلاس ‌های زمین ‌های کشاورزی و مراتع تبدیل شده است. در کلاس دریاچه نیز، تغییرات 4 درصدی به کلاس زمین ‌های نمکی و سنگی تشخیص داده‌ شده است. عمده تغییرات در کلاس زمین های بایر در حدود 12 درصد به کلاس سنگی و ماسه‌ ای تشخیص داده ‌شده است. همچنین بیش از 50 درصد از مجموع مساحت کلاس مراتع به کلاس زمین ‌های بایر تبدیل‌ شده که قابل ‌توجه است. تغییرات 1994 تا 1999 نشان می ‌دهد که فقط 3 کلاس رشد مثبت دشته ‌اند و مابقی کلاس ها رشد منفی را شاهد بوده ‌اند که بیشترین آن مربوط به کلاس شهری است و عمده تغییرات معطوف به زمین های بایر بوده است. کلاس های پوشش گیاهی همگی رشد منفی داشتند و همچنین به دلیل شباهت طیفی این کلاس ‌ها با یکدیگر،‌ تفکیک مناسبی بین آن‌ ها انجام نگرفته است. 12 درصد کلاس زمین های بایر نیز به کلاس زمین های ماسه ای تبدیل ‌شده است. طبقه‌ بندی تصاویر و نمایش تغییرات از سال 1989 به سال 1994 نشان می ‌دهد که زمین ‌های ماسه ‌ای، مرتع نوع 1، درخت، زمین ‌های نمکی و دریاچه رشد منفی داشته ‌اند. در مجموع حدود 34 درصد انواع مختلف مراتع به زمین ‌های بایر تبدیل‌شده است که با توجه به تغییر منفی در پهنه ‌های آبی (دریاچه) منطقی می ‌نماید و به ‌نوعی بیانگر روند سریع ‌تر خشکسالی است. میزان تغییرات سایر طبقه‌ ها، به طبقه زمین ‌های بایر که اعداد به نسبت بزرگی را شامل می ‌گردد.نتیجه گیری با توجه به موقعیت جغرافیایی استان قم و سطح زیادی از این استان به ‌ویژه در نیمه شرقی آن را که زمین‌ های بیابانی شامل کلاس‌ های زمین ‌های بایر، نمکی و ماسه ‌ای در برگرفته است، انتخاب کلاس‌ های ذکرشده در این تحقیق منطقی می ‌نماید. با توجه به پوشش عمده استان یکی از معضلات حاکم بر پژوهش حاضر این موضوع بود که تقریباً قریب به اکثریت پیکسل ‌های پوشش ‌دهنده استان، دارای تشابه رفتار طیفی زیادی بودند و این موضوع روند طبقه ‌بندی را دچار مشکل می ‌کرد. به ‌طور کلی نتایج طبقه ‌بندی مربوط به تصاویر اخذشده در سال 2019 میلادی که مربوط به زمانی نزدیک است، رشد مثبت مشهود در کلاس‌ های شهری، کشاورزی، انواع مرتع و پهنه ‌های آبی را نشان می‌دهد که با توجه به بارندگی‌ های ابتدای بهار 2019 منطقی می ‌نمود. از دیگر نکات حائز اهمیت مربوط به این سال، تغییر گسترده و تبدیل کلاس زمین‌ های سنگی یا صخره به انواع مرتع است. با توجه به تصویر اصلی اخذ شده از سال 2019 و همچنین تصاویر طبقه ‌بندی‌شده، خطای مربوط به درجات خاکستری در آن مشهود است که تشابه درجات خاکستری و طیف یکسان کلاس ‌های شهری و زمین ‌های نمکی تقریباً توسط نرم‌ افزار به ‌عنوان یک عارضه در نظر گرفته ‌شده و همچنین این خطاها در کلاس ‌های زمین ‌های بایر و ماسه ‌ای نیز مشهود است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        44 - تاثیر تغییر کاربری/پوشش زمین بر دمای سطح زمین در منطقه ساحلی بوشهر
        فاضل امیری طیبه طباطبایی
        پیشینه و هدف افزایش تغییر کاربری و پوشش زمین در اثر توسعه شهرنشینی باعث افزایش دمای شهرها در مقیاس محلی می شود و تا حد زیادی موجب افزایش استرس اکولوژیکی می شود. در حال حاضر، بسیاری از مناطق شهری با تبدیل گسترده کاربری اراضی و ایجاد مناطق گرمایی جدید مواجهه هستند. تکنیک أکثر
        پیشینه و هدف افزایش تغییر کاربری و پوشش زمین در اثر توسعه شهرنشینی باعث افزایش دمای شهرها در مقیاس محلی می شود و تا حد زیادی موجب افزایش استرس اکولوژیکی می شود. در حال حاضر، بسیاری از مناطق شهری با تبدیل گسترده کاربری اراضی و ایجاد مناطق گرمایی جدید مواجهه هستند. تکنیک های سنجش از دور به طور قابل توجهی در تشخیص تغییر کاربری/پوشش زمین (LULC) و پیامدهای آن موثر هستند. سنجنده های مختلف ماهواره ای قادر به شناسایی این مناطق تغییر با استفاده از باندهای مرئی و مادون قرمز نزدیک (VNIR) و امواج مادون قرمز کوتاه (SWIR) هستند. علاوه بر الگوریتم‌های طبقه‌بندی مرسوم کاربری/پوشش اراضی، برخی از شاخص‌های طیفی در تشخیص ویژگی‌های اراضی استفاده می‌شوند. شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI) را می توان به عنوان کاربردی ترین شاخص طیفی در این سناریو در نظر گرفت. شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی یک فاکتور مهم در فرآیندهای بررسی در پایش دمای سطح زمین (LST) است و در هر مطالعۀ مرتبط با LST استفاده می شود. NDVI به طور مستقیم در تعیین گسیل مندی سطح زمین استفاده می شود و بنابراین یک عامل مهم برای تخمین LST است. همچنین طبقات کاربری/پوشش اراضی LULC با محدودیت‌های آستانه بهینه در محیط‌های فیزیکی مختلف تعیین می شود. به عنوان یک شاخص پوشش گیاهی، NDVI تا حد زیادی به تغییرات زمانی و مکانی بستگی دارد. از این رو، LST نیز با تغییرات زمانی و مکانی، تغییر می نماید. بنابراین، ارزیابی زمانی و مکانی LST و NDVI یک فاکتور مهم در تهیۀ نقشه و پایش دمای سطح زمین، به ویژه در محیط های شهری است. در این تحقیق LST و NDVI را در مردادماه در اراضی ساحلی بوشهر با استفاده از تصویر ماهواره‌ای لندست برای سال‌های 1990، 2005 و 2020 بررسی می شود. نقشه LULC با مقادیر آستانه مناسب NDVI به دست آمد. از اهداف این مطالعه؛ 1) تجزیه و تحلیل تغییرات زمانی الگوی توزیع مکانی LST در منطقه مورد مطالعه، 2) تعیین تغییرات مکانی-زمانی رابطه LST-NDVI برای کل اراضی مورد مطالعه، و 3) بررسی تغییرات مکانی-زمانی رابطۀ LST-NDVI در انواع مختلف کاربری/ پوشش اراضی.مواد و روش ها منطقه مطالعه اراضی شهر بوشهر که در ساحل شمالی خلیج فارس، با ابعاد 20 در 8 کیلومتر با مساحت 1011.5 کیلومترمربع و با متوسط حداقل دما 18.1 درجه سانتی گراد و متوسط حداکثر دمای 33 درجه سانتی گراد، میزان رطوبت نسبی بین 58-75 در صد و متوسط بارندگی سالیانه 272 میلی متر است. داده‌های مورد استفاده در این تحقیق شامل؛ داده سنجنده لندست 8 (OLI) و سنجنده مادون قرمز حرارتی (TIRS) در سال 2020؛ داده ETM+ سال 2005، و داده TM در سال 1990 که از مرکز داده های سازمان زمین شناسی ایالات متحده (https://earth explo rer.usgs.gov) (USGS) دانلود شده است. سنجنده لندست 8 TIRS دارای دو باند TIR (باندهای 10 و 11) است که در آنها باند 11 دارای عدم قطعیت در کالیبراسیون است. بنابراین، تنها باند 10TIR (رزولوشن 100 متر) برای مطالعه حاضر توصیه شده است. باند 10TIR به اندازه پیکسل 30×30 متر با روش کانولوشن مکعبی توسط USGS تبدیل گردید. داده های Landsat 5 TM تنها دارای یک باند مادون قرمز حرارتی TIR (باند 6) با وضوح 120 متر است که همچنین توسط USGS به اندازه پیکسل 30×30 متر با روش کانولوشن مکعبی تبدیل گردید. برای داده لندست TM و +ETM وضوح مکانی 30 متر باندهای مرئی به مادون قرمز نزدیک (VNIR) استفاده شد. روش طبقه بندی حداکثر احتمال برای تعیین صحت نقشه طبقه بندی کاربری/پوشش اراضی LULC بدست آمده از شاخص آستانه NDVI استفاده شد. در این مطالعه جهت استخراج دمای سطح زمین از الگوریتم تک پنجره ای برای بازیابی LST از سنجنده های ماهواره لندست چند زمانی استفاده شد. شاخص تفاوت پوشش گیاهی (NDVI) برای استخراج انواع مختلف کاربری/پوشش اراضی با استفاده از مقادیر آستانه استفاده شد. این مقادیر آستانه با توجه به تفاوت در محیط فیزیکی متفاوت است. محدودیت‌های آستانه NDVI بر روی تصاویر اعمال شد تا انواع مختلف مختلف کاربری/پوشش اراضی استخراج شود.نتایج و بحث مقادیر دقت کلی طبقه‌بندی LULC در سال‌های 1990، 2005 و 2020 به ترتیب 73.6%، 83.9% و 84.6% است. ضرایب کاپا برای طبقات LULC به ترتیب 0.77، 0.80 و 0.84 برای سال های 1990، 2005 و 2020 بود. در مطالعه حاضر میانگین دقت کلی و میانگین ضریب کاپا به ترتیب 80.7 درصد و 0.80 بود. بنابراین، طبقه بندی نقشه طبقه بندی کاربری/پوشش اراضی بر اساس روش آستانه NDVI قابل قبول می باشد. نتایج این تحقیق، افزایش تدریجی (1.4 درجه سانتی گراد در طول سال های 1990-2005 و 2 درجه سانتی گراد در طول 2005-2020) LST در کل دوره مطالعه را نشان داد. میانگین مقدار LST در سه سال مطالعه کمترین (30.86 درجه سانتی گراد) در پوشش گیاهی و بالاترین (49.07 درجه سانتی گراد) در زمین های بایر و مناطق ساخته شده/مسکونی بود. توزیع مکانی NDVI و LST نشان دهنده یک رابطۀ معکوس است. بهترین (97/0-) و کمترین همبستگی (0.80-)، در حالی که همبستگی متوسط (0.89-) مشاهده شد. همبستگی LST-NDVI بر روی سطح پوشش گیاهی منفی قوی (0.80-) بود. LST تا حد زیادی توسط ویژگی های کاربری اراضی کنترل می شود.نتیجه گیری مطالعه حاضر به تحلیل رابطه مکانی و زمانی LST و NDVI در اراضی ساحلی بوشهر با استفاده از 3 مجموعه داده لندست برای سال‌های 1990، 2005 و 2020 پرداخت. الگوریتم تک پنجره ای در استخراج LST استفاده شد. به طور کلی، نتایج نشان داد که LST در سال های مطالعه با NDVI رابطه معکوس دارد. وجود پوشش گیاهی از عوامل اصلی منفی بودن زیاد این همبستگی است. رابطه LST-NDVI برای انواع کاربری/پوشش اراضی LULC متفاوت است. در مناطقی با پوشش گیاهی یک رابطۀ رگرسیون منفی قوی (0.80-) بین LST و NDVI برقرار است، میانگین LST منطقه مورد مطالعه 3.4 درجه سانتی گراد طی سال های 1990-2020 افزایش یافت. تبدیل سایر کاربری اراضی به مناطق ساخته شده و اراضی بایر تأثیر زیادی بر میانگین LST در مناطق شهری دارد. روند تغییرات LST در هر دو منطقه ساخته شده تغییر یافته و بدون تغییر و اراضی بایر افزایشی بود. این مطالعه می تواند به عنوان مرجعی برای کاربری اراضی و برنامه ریزی زیست محیطی در اراضی ساحلی مورد استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        45 - تعیین درجه حرارت سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهوارۀ لندست (مطالعة موردی: اراضی ساحلی بوشهر)
        فاضل امیری طیبه طباطبایی
        پیشینه و هدف دمای سطح زمین (LST) از آنجایی که آب و هوا و محیط را در سطح محلی، منطقه‌ای و جهانی تحت تأثیر قرار می‌دهد، امروزه به عنوان به یک موضوع مهم در جهان تبدیل شده است که این تغییرات در دمای سطح زمین عمدتاً ناشی از شهرنشینی، فعالیت‌های انسانی و تغییر در کاربری و پوش أکثر
        پیشینه و هدف دمای سطح زمین (LST) از آنجایی که آب و هوا و محیط را در سطح محلی، منطقه‌ای و جهانی تحت تأثیر قرار می‌دهد، امروزه به عنوان به یک موضوع مهم در جهان تبدیل شده است که این تغییرات در دمای سطح زمین عمدتاً ناشی از شهرنشینی، فعالیت‌های انسانی و تغییر در کاربری و پوشش زمین بوجود می‌آید. با توجه به محدودیت ایستگاه‌های هواشناسی، سنجش از دور می‌تواند به عنوان پایه و اساس بسیاری از داده‌های هواشناسی مورد استفاده قرار گیرد. یکی از مهمترین جنبه‌های کاربردی سنجش از دور در مطالعات اقلیم شناسی برآورد دمای سطح زمین می‌باشد. در این تحقیق درجه حرارت سطح زمین بین سال‌های 1990 تا 2018 از تصاویر سنجنده‌های TM و OLI اراضی ساحلی بوشهر، از روش استفان- بولتزمن استخراج شد.مواد و روش‌ها منطقه مطالعه اراضی شهر بوشهر که در ساحل شمالی خلیج‌فارس، با ابعاد 20 در 8 کیلومتر با مساحت 1011.5 کیلومترمربع و با متوسط حداقل دما 18.1 درجه سانتی‌گراد و متوسط حداکثر دمای 33 درجه سانتی‌گراد، میزان رطوبت نسبی بین 75-58 در صد و متوسط بارندگی سالیانه 272 میلی‌متر در موقعیت جغرافیایی '50°50 تا '10°51 طول شرقی و '40°28 تا '00°29 عرض شمالی واقع شده است. داده‌های مورد استفاده در این تحقیق شامل؛ داده سنجنده لندست 8(OLI) در سال 2018 و داده TM در سال 1990 که از مرکز داده‌های سازمان زمین شناسی ایالات متحده (USGS) دانلود گردید. جهت محاسبة پارامترهای مربوط به استخراج دما از داده‌های هواشناسی ایستگاه‌های سینوپتیک مستقر در منطقه موردمطالعه استفاده شد. بعد از اخد تصاویر، به‌دلیل بزرگ‌تر بودن محدوده تصاویر اخذ شده، تصاویر برش داده شدند (Resize) و سپس تصحیح هندسی تصاویر با استفاده از نقشه های توپوگرافی به مقیاس 1:25000 انجام شد و کلیه تصاویر به سیستم مختصات UTM ناحیه 39 شمالی انطباق داده شدند. در تصحیح هندسی تمام تصاویر خطای RMS کمتر از 0.5 پیکسل بود. برای مقایسه نتایج اجرای روش استفان- بولتزمن برای استخراج LST با داده‌های زمینی داده‌های نقشه‌های حرارتی به‌دست آمده با داده‌های دمای خاک (به‌دست آمده از ایستگاه‌های هواشناسی موجود در محدوده انتخاب شده) مقایسه شد. به‌منظور ارزیابی روش استفان-بولتزمن از داده‌های زمینی، از روش آماری شاخص میانگین خطای مطلق استفاده شد.نتایج و بحث میانگین حداقل و حداکثر درجه حرارت سطح زمین LST استخراج شده از تصویر TM سال 1990 به ترتیب 26.5 و 45 درجه سانتی‌گراد و برای تصویر OLI سال 2018 به ترتیب 30.1 و 48.6 درجه سانتی‌گراد بدست آمد. نتایج نشان داد که مقادیر شاخص میانگین خطای مطلق برای سنجنده‌های TM و OLI، به‌ترتیب برابر با 7.1 و 5.6 است. نتایج تحقیق نشان داد که روش استفان- بولتزمن، نتیجه قابل اعتماد و مطمئنی را در برآورد دمای سطح زمین ارائه داد.نتیجه‌گیری این تحقیق با هدف استخراج LST با روش استفان-بولتزمن است. نتایج این روش با استفاده از شاخص آماری میانگین خطای مطلق برای دورۀ مطالعاتی (1990-2018) برآورد گردید. اجرای شاخص میانگین خطای مطلق بر روی نقشه های حرارتی تولید شده، مشخص شد که روش استفان-بولتزمن برای تحقیقات آتی در زمینه‌های سنجش‌ازدور حرارتی با مشاهده نتایج حاصل از استفاده شاخص MAE بر روی نقشه‌های حرارتی مناسب است. بنابراین نتایج نشان داد که روش استفان-بولتزمن مناسب برای برآورد دمای سطح زمین در اراضی مناطق ساحلی است. در نهایت، پیشنهاد می‌شود که برای توصیف کمی الگوهای LST از یک روش مبتنی بر GIS/RS و روش‌هایی مانند همبستگی مکانی و نیمه‌واریانس استفاده شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        46 - پایش تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر شبیه‌سازی‌شده لندست - مودیس در مقیاس روزانه طی سال‌های کم‌آبی، نرمال و پرآبی در مناطق خشک (مطالعه موردی: شهرستان نیمروز
        معین جهان تیغ منصور جهان تیغ
        پیشینه و هدف تخریب سرزمین و بیابان‌زایی در مناطق خشک از جمله چالش های مهم زیست‌محیطی در سراسر کرة زمین بشمار می‌رود. این فرآیند با توجه به کمبود نزولات جوی و وقوع خشک‌سالی‌های متوالی ضمن بهره برداری نامعقول از عرصه های طبیعی و کشاورزی با افزایش تقاضا برای تأمین نیاز غذا أکثر
        پیشینه و هدف تخریب سرزمین و بیابان‌زایی در مناطق خشک از جمله چالش های مهم زیست‌محیطی در سراسر کرة زمین بشمار می‌رود. این فرآیند با توجه به کمبود نزولات جوی و وقوع خشک‌سالی‌های متوالی ضمن بهره برداری نامعقول از عرصه های طبیعی و کشاورزی با افزایش تقاضا برای تأمین نیاز غذایی بشر، ابعاد مختلف زیست‌محیطی و اقتصادی-اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به‌طوری‌که تداوم چنین شرایطی طی سال‌های اخیر با تخریب پوشش گیاهی و خاک، فرسایش آبی و بادی، شوری خاک، فشردگی سطح خاک و پایین رفتن سطح سفره‌های آب زیرزمینی پیامدهای قابل توجهی برای تولید محصولات کشاورزی، تنوع زیستی و در نتیجه تخریب اکوسیستم در این مناطق را به همراه داشته است. از آنجا که الگو و ابعاد تغییرات پوشش گیاهی مهم‌ترین مشخصه فیزیکی تخریب زمین در مناطق خشک بشمار می‌رود. لذا پایش تغییرات پوشش گیاهی بستری مناسب برای شناخت عوامل و فرآیندهای مؤثر در وقوع پدیده بیابان‌زایی و تخریب زمین در این مناطق را فراهم می‌آورد. با توجه به قابلیت‌های داده‌های سنجش از دور ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﭘﻮﺷﺶ وﺳﻴﻊ و چند زﻣﺎﻧﻪ ﺑﻮدن و از طرفی محدودیت‌های ناشی از ﺗﻐﻴﻴﺮﭘﺬﻳﺮی ﻣﻜﺎﻧﻲ و زﻣﺎﻧﻲ و همچنین هزینه‌بر ﺑﻮدن مطالعات ﻣﻴﺪاﻧﻲ، استفاده از تصاویر ماهواره‌ای راه‌کاری مناسب برای پایش تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از شاخص‌های پوشش گیاهی است. با توجه به اینکه استفاده از تصاویر با وضوح مکانی و زمانی بالا پاییش تغییرات پوشش گیاهی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، لذا ترکیب تصاویر مختلف با قدرت تفکیک مکانی (به‌عنوان مثال Landsat) و زمانی (به‌عنوان مثالMODIS ) بالا امکان تهیه داده‌هایی با تفکیک مکانی و زمانی بالا را فراهم می‌کند. هدف از مطالعه، پایش تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر شبیه‌سازی شده لندست در مقیاس روزانه طی دوره‌های کم‌آبی، نرمال و پرآبی در شهرستان نیمروز صورت گرفته است.مواد و روش ها منطقه مورد مطالعه در شمال استان سیستان و بلوچستان واقع شده است. بارش کم (50 میلی‌متر)، درجه حرارت بالا (48 درجه سانتی‌گراد)، تبخیر زیاد (5000 میلی متر) و وزش بادهای 120 روزه از جمله شرایط خاص آب و هوایی این منطقه است. در این مطالعه در ابتدا به تعیین سال‌های مرطوب، نرمال و خشک‌سالی با بررسی وضعیت خشک‌سالی هیدرولوژیکی در رودخانه هیرمند پرداخته شد. با استفاده از پکیج Hydrostats در نرم‌افزار R با اجرای کدهای مربوطه تغییرات جریان روزانه (daily.cv)، سالانه (ann.cv)، طول دوره‌های بیشتر و کمتر از آستانه (high. spell and low. spell) و همچنین بیش‌ترین و کم‌ترین دوره‌های زمانی که یک سیل مشخص تا آستانه طول می‌کشد (high. spell. lengths and low. spell. lengths) برای یک دوره آماری 29 ساله محاسبه شد. در ادامه به بررسی وضعیت پوشش گیاهی طی سال‌های مورد مطالعه پرداخته شد. بدین منظور در ابتدا اقدام به تهیه سری زمانی داده‌های سنجش از دور با قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالا با ادغام تصاویر با تفکیک مکانی (تصاویر Landsat) و زمانی (تصاویر MODIS) بالا با استفاده از مدل ESTARFMضمن اعتبارسنجی تصاویر شبیه‌سازی شده با داده‌های تصاویر ماهواره لندست (تصاویر سنجنده‌های TM، +ETM و OLI) گردید. طی عملیات میدانی از گونه‌های گیاهان مختلف نمونه‌برداری و موقعیت آن‌ها توسط GPS ثبت شد. با مقایسه داده‌های میدانی با شاخص پوشش گیاهی اختلاف نرمال (NDVI) و شاخص پوشش گیاهی تنظیم شده خاک (SAVI)، شاخص پوشش گیاهی با بیشترین همبستگی با داده‌های برداشتی انتخاب شد. با استفاده از شاخص پوشش گیاهی و برآورد مدل رگرسیونی، نقشه درصد پوشش گیاهی برای سال‌های مورد بررسی تهیه شد. پس از طبقه‌بندی نقشه‌های پوشش گیاهی، با استفاده از روش مقایسه (Cross Tab) در نرم‌افزارENVI نقشه تغییرات پوشش گیاهی استخراج شد.نتایج و بحث نتایج تجزیه و تحلیل دوره‌های کم‌آبی و پرآبی نشان داد که حجم سیلاب در سال‌های خشک‌سالی نسبت به سال‌های نرمال و مرطوب به ترتیب 31 و 82 کاهش یافته است. با تلفیق تصاویر مودیس و لندست (TM، +ETM و OLI) با استفاده از مدل ESTARFM یافته‌ها نشان می‌دهد که این مدل در برآورد بازتابندگی سطحی و حفظ جزئیات مکانی دقت قابل قبولی دارد. به‌طوری‌که میانگین ضریب تعیین (R2) برآورد شده برای باندهای آبی، سبز، قرمز و نزدیک به مادون قرمز با داده‌های تصاویر دریافتی از ماهواره لندست به‌ترتیب 0.91، 0.89، 0.92 و 0.91 است. همچنین میانگینRMSE در چهار باند به‌ترتیب برابر با 0.01، 0.027، 0.028 و 0.031 به دست آمده است. در مقایسه داده‌های میدانی با شاخص پوشش گیاهی اختلاف نرمال (NDVI) و شاخص پوشش گیاهی تعدیل شده خاک (SAVI) یافته‌ها نشان می‌دهد که شاخص SAVI بیشترین همبستگی را با پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه دارد (87 =R2)، با برآورد مدل رگرسیونی و طبقه‌بندی نقشه‌های درصد پوشش گیاهی برای سال‌های مرطوب، نرمال و خشک‌سالی 6 کلاس طبقاتی به دست آمد (کلاس % 0-10=1، کلاس % 10-20=2 ، کلاس % 20-30=3، کلاس % 40-50=4، کلاس % 60-80=5، و کلاس 6=>80). در بررسی تغییرات پوشش گیاهی نتایج نشان بیانگر آن است که در دوره خشک‌سالی70% مساحت منطقه مورد مطالعه دارای پوشش گیاهی کمتر از 10% (برابر 138176.3 هکتار) می‌باشد که در سال‌های نرمال و پرآبی با افزایش پوشش گیاهی مساحت این عرصه‌ها به‌ترتیب 30 و 48 درصد کاهش یافته است (به‌ترتیب برابر با 66269.98 و 50559.7 هکتار). با توجه به نتایج به دست آمده بیشترین تغییرات پوشش گیاهی مربوط به تبدیل کلاس 1 به کلاس 2 (معادل %48.5) است. علاوه بر این 18 و 27 درصد تغییرات گیاهی به‌ترتیب مربوط به کلاس 1 و 2 به کلاس 4 و 5 است (به‌ترتیب برابر با 16284.26 هکتار و 11471.88 هکتار). همچنین یافته‌ها نشان می‌دهد که بیشترین تغییرات پوشش گیاهی به‌ترتیب در کاربری‌های تالاب-جنگل (%28)، جنگل- مرتع (%21) و مراتع ضعیف (%19) رخ داده است. بر اساس مطالعات میدانی از جمله مهم‌ترین گونه‌های گیاهی که در این کاربری‌ها رشد می‌نماید عبارتند از؛ Aeluropus littoralis sp. ، Chenopodiace sp.، Tamarix aphylla وHaloxylon aphylum می‌باشد که قابلیت سازگاری بالایی با شرایط اقلیمی منطقه مورد مطالعه دارد.نتیجه گیری در این تحقیق برای اولین بار در منطقه نیمروز سیستان به بررسی تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر شبیه‌سازی شده لندست - مودیس طی سال‌های کم‌آبی، نرمال و پرآبی پرداخته شد. با توجه به بارش کم و رژیم آب و هوایی سخت در منطقه مورد مطالعه، جریان‌های سیلابی رودخانه هیرمند تنها منبع تأمین آب مورد نیاز منطقه مورد مطالعه می‌باشد. نتایج تجزیه و تحلیل دوره‌های کم‌آبی و پرآبی نشان داد که حجم سیلاب در سال‌های خشک نسبت به سال‌های نرمال و پرآبی به ترتیب 31 و 82 کاهش یافته است. با توجه به کاهش حجم سیلاب در دوره خشک‌سالی %70 منطقه مورد مطالعه دارای پوشش گیاهی ضعیفی بوده که در سال‌های نرمال و پرآبی با تأمین نیاز آبی گیاهان و افزایش پوشش گیاهی، مساحت این اراضی به ترتیب 30 و 48 درصد کاهش یافته است. در مجموع با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل دوره‌های خشکسالی و ترسالی و پاییش تغییرات پوشش گیاهی در منطقه مورد مطالعه می‌توان نتیجه‌گیری کرد که تغییر در شرایط هیدرولوژیکی جریان‌های ورودی به منطقه سیستان نقش بارزی در تغییرات پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه دارد و با توجه به شرایط سخت اقلیمی در این منطقه بخش قابل توجهی از مساحت این منطقه بدون پوشش گیاهی و یا دارای پوشش گیاهی فقیر هستند که با تخریب عرصه‌های طبیعی باعث گسترش کانون‌های بحرانی و تسریع سیر قهقرایی در این منطقه شده است. از اینرو، پایش و تجزیه و تحلیل دقیق تغییرات پوشش گیاهی و کاربری اراضی رویکردی کارآمد به منظور الویت‌بندی مکانی کانون‌های بحرانی جهت اتخاذ اقدامات مکانیکی مناسب برای کنترل فرآیند بیابان‌زایی در منطقه مورد مطالعه است. در این تحقیق با استفاده از قابلیت‌های داده‌های سنجش از دور و با ترکیب تصاویر با تفکیک مکانی30 متر در مقیاس روزانه با استفاده از مدل ESTARFM و تولید تصاویر با تفکیک مکانی و زمانی بالا، امکان پاییش تغییرات پوشش گیاهی با توجه به کمبود تجهیزات لازم و همچنین گستردگی عرصه‌های طبیعی در منطقه مورد مطالعه میسر شد. چنین ظرفیتی کمک بزرگی برای پایش تغییرات فصلی و پویای زیست محیطی با توجه به تسریع سیر قهقرایی در منطقه سیستان با تولید محصولات سنجش ‌از دور با توان تفکیک بالای مکانی و پوشش بالای زمانی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        47 - تعیین درجه حرارت سطح اراضی شهری با استفاده از تصاویر ماهوارۀ لندست (مطالعة موردی: کرج)
        بهروز ابراهیمی هروی کاظم رنگزن حمیدرضا ریاحی بختیاری ایوب تقی زاده
        درجه حرارت سطح زمین یک شاخص اصلی تعادل انرژی در کره زمین می باشد و به عنوان ورودی داده در مدل های تغییرات آب و هوایی، جزایر حرارتی شهری، انتخاب بهترین زمان برای فعالیت های کشاورزی، مطالعه آتشفشان ها، فعالیت های زمین گرمائی و شناسایی آتش سوزی استفاده می گردد. در این تحقی أکثر
        درجه حرارت سطح زمین یک شاخص اصلی تعادل انرژی در کره زمین می باشد و به عنوان ورودی داده در مدل های تغییرات آب و هوایی، جزایر حرارتی شهری، انتخاب بهترین زمان برای فعالیت های کشاورزی، مطالعه آتشفشان ها، فعالیت های زمین گرمائی و شناسایی آتش سوزی استفاده می گردد. در این تحقیق درجه حرارت سطح زمین در سال های 1985 تا 2003 با استفاده از 4 تصویر از سنجنده های TM وETM+ استخراج شد. روش های مورد استفاده برای استخراج درجه حرارت سطح زمین شامل دفتر علوم لندست، پنجره تکی، سبال، استفان- بولتزمن و تک کانالی می باشد. به دلیل کثرت روش ها و تعداد تصاویر مورد استفاده در این تحقیق و همچنین به منظور مشخص نمودن کارآمدترین روش استخراج درجه حرارت سطح زمین از نظر نزدیکی به داده های زمینی، استفاده از یک روش آماری برای انتخاب بهترین روش اجرا شده، مورد نیاز است. شاخص آماری مورد استفاده در این تحقیق، شاخص میانگین خطای مطلق می باشد. نتایج نشان داده است که در بین روش های مورد استفاده بهترین روش در هر دو سنجنده TM و ETM+، روش استفان- بولتزمن می باشد که در آن مقادیر شاخص میانگین خطای مطلق برای سنجنده های TM و ETM+ به ترتیب برابر با 3/4 و 8/6 بوده و کمترین مقدار را در بین سایر نتایج دارا می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        48 - مقایسة مقایر برآوردی آلبیدوی سطحی به دست آمده از تصاویر لندست و مودیس
        میرمسعود خیرخواه زرکش عادل محبوبیان همایون حصادی
        آلبیدو بر اساس الگوریتم سیبل (SEBAL) به دو روش قدیمی و جدید برآورد می گردد. در روش جدید که از سال 2004 مورد استفاده قرار گرفت، روند محاسبات براساس مدل های تجربی جدید پایه گذاری شد. برای تعیین آلبیدوی اجسام روی سطح زمین، در مقیاس وسیع و با در نظر گرفتن توپوگرافی های مختل أکثر
        آلبیدو بر اساس الگوریتم سیبل (SEBAL) به دو روش قدیمی و جدید برآورد می گردد. در روش جدید که از سال 2004 مورد استفاده قرار گرفت، روند محاسبات براساس مدل های تجربی جدید پایه گذاری شد. برای تعیین آلبیدوی اجسام روی سطح زمین، در مقیاس وسیع و با در نظر گرفتن توپوگرافی های مختلف سطح زمین، امکان اندازه گیری زمینی مقادیر آلبیدوی اجسام وجود نداشته، لذا به ناچار از روش های سنجش از دور برای استفاده می گردد. در این تحقیق آلبیدوی سطحی با استفاده از تصاویر سنجنده لندست (+ETM) و مودیس (MODIS) محاسبه شده و اقدام به مقایسه مقادیر برآوردی توسط دو سنجنده در کاربری های مختلف اراضی شده است. برای انجام محاسبات مربوط به آلبیدو، از نرم‌افزار ERDAS Imagine® 9.1 و ArcGIS® 10.1 استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مقدار میانگین آلبیدو در کاربری زراعت فعال، در تصویر لندست و مودیس، به ترتیب مقدار 186/0 و 344/0 را نشان می دهد، که کمترین مقدار را بین انواع کاربری ها دارا بوده و در کاربری مسیل ، مقدار 242/0 را نشان می دهد که در بین کاربری های ذکر شده بیشترین مقدار می باشد. همچنین مقدار آلبیدو در کاربری اراضی زراعی آیش در تصویر لندست و مودیس، به ترتیب دارای مقادیر حداقل 088/0 و 274/0 و نیز 374/0 و 464/0 می باشند. با نتایج مقادیر آلبیدوی به دست آمده از کاربری های مختلف می توان تفاوت انرژی دریافتی خالص در هر یک از سطوح مختلف کاربری اراضی را تعیین نمود که این آیتم به نوبه خود یکی از فاکتورهای تعیین تبخیر و تعرق با استفاده از الگوریتم های سنجش از دور می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        49 - تهیه نقشه تراکم تاج پوشش جنگل در جنگل های نیمه انبوه تا تنک با استفاده از مدل FCD (مطالعة موردی: جنگل های مریوان)
        ابوطالب شاهولی کوه شور مهتاب پیرباوقار پرویز فاتحی
        هدف اصلی این تحقیق، استفاده از روش تراکم تاج پوشش جنگل (FCD) در تهیه نقشه تراکم تاج پوشش جنگل های زاگرس با استفاده از داده های ماهواره لندست 7 است. منطقه مورد مطالعه بخشی از جنگل های شهرستان مریوان واقع در استان کردستان است. تصحیح هندسی داده ها با خطای RMSe کمتر از یک أکثر
        هدف اصلی این تحقیق، استفاده از روش تراکم تاج پوشش جنگل (FCD) در تهیه نقشه تراکم تاج پوشش جنگل های زاگرس با استفاده از داده های ماهواره لندست 7 است. منطقه مورد مطالعه بخشی از جنگل های شهرستان مریوان واقع در استان کردستان است. تصحیح هندسی داده ها با خطای RMSe کمتر از یک پیکسل صورت گرفت. برای اجرای این روش، پردازش های اولیه مانند نرمال سازی دامنه داده ها برروی 5 باند اول صورت گرفت و چهارشاخص اصلی یعنی شاخص گیاهی پیشرفته (AVI)، شاخص خاک بدون پوشش (BI)، شاخص سایه (SI) و شاخص حرارتی (TI) محاسبه گردید. در ادامه با استفاده از شاخص های اصلی، دو شاخص سایه پیشرفته و شاخص تراکم گیاهی محاسبه و سرانجام نقشه تراکم تاج پوشش جنگل تهیه شد. طبقه بندی تراکم تاج پوشش در سه حالت 6، 4 و 3 کلاسه صورت پذیرفت. جهت برآورد صحت نقشه های تراکم حاصل از اجرای روش FCD، نقشه واقعیت زمینی از عکس های هوایی منطقه با مقیاس 1:20000 تهیه شد. میزان صحت کلی و ضریب کاپا در طبقه بندی 6 و 4 کلاسه به ترتیب 52%0، 29/0 و 53%، 30/0 بدست آمد. اختلاط طیفی پوشش گیاهی منطقه و بازتاب زیاد خاک زمینه، مخصوصاً در طبقه های تنک، دلیل عمده کاهش صحت نقشه های تهیه شده می باشد. با ادغام طبقات تراکمی تنک تر، صحت نقشه ها افزایش یافت و بالاترین میزان صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب 62% و 39/0 در طبقه بندی 3 کلاسه بدست آمد. با توجه به نتایج این تحقیق می توان بیان داشت که این روش دارای کارایی مناسب در جنگل های زاگرس می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        50 - برآورد کیفیت و آشکارسازی تغییرات پهنه های جنگلی با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعة موردی: شهرستان رستم، فارس)
        محمود احمدی مهدی نارنگی فرد
        هدف از این تحقیق، برآورد قابلیت داده های ماهواره لندست در آشکارسازی پهنه های جنگلی و ارزیابی تغییرات کیفی پوشش جنگلی، استخراج کاربری و درصد پوشش گیاهی در شهرستان رستم است. برای انجام تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست (1366 و 1389)، نقشه های کاربری اراضی جنگلی، شا أکثر
        هدف از این تحقیق، برآورد قابلیت داده های ماهواره لندست در آشکارسازی پهنه های جنگلی و ارزیابی تغییرات کیفی پوشش جنگلی، استخراج کاربری و درصد پوشش گیاهی در شهرستان رستم است. برای انجام تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست (1366 و 1389)، نقشه های کاربری اراضی جنگلی، شاخص نرمال شده اختلاف پوشش گیاهی (NDVI) و کسر شاخص پوشش گیاهی (RVI)، با استفاده از الگوریتم بیشترین شباهت و طبقه بندی نظارت شده تهیه گردید. نتایج نشان داد که مساحت لایه‌های استخراج شده 78/48 کیلومترمربع برای لایه جنگل متراکم، 67/348 کیلومترمربع برای تراکم متوسط و 42/281 کیلومترمربع برای تراکم کم همچنین 81/68 کیلومترمربع برای مناطق بایر می‌باشد. ارزیابی نتایج طبقه بندی بیانگر دقت کلی با 3/94، صحت تولید کننده 91 ، صحت کاربر با 95 درصد و همچنین خطای گماشته 09/0 و خطای حذف شده 05/0 می باشد. که بالاترین صحت تولید کننده مربوط به جنگل با تراکم کم با 99 درصد و کم‌ترین جنگل متراکم با 80 درصد و بالاترین درصد صحت کاربر مربوط به کلاس بایر با 100 و کم‌ترین جنگل با تراکم متوسط با 87 درصد محاسبه شد. همچنین مقایسه نقشه های درصد و کسر شاخص پوشش گیاهی در سال 1366 و 1389 تغییرات معنی دار این شاخص را نشان نداد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        51 - بررسی عملکرد الگوریتم های طبقه بندی کاربری اراضی با استفاده از تکنیک‌های ادغام تصاویر (مطالعة موردی: زیرحوزه بهشت آباد)
        آرش فاضلی فارسانی رضا قضاوی محمدرضا فرزانه
        طی چند دهة اخیر، تغییر کاربری اراضی تحت اثر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است، بنابراین داشتن اطلاع از نوع استفاده از اراضی و تغییرات آن در طی زمان از موارد مهم در برنامه ریزی و سیاست گذاری در کشور است. یکی از کاربردهای تکنیک‌ أکثر
        طی چند دهة اخیر، تغییر کاربری اراضی تحت اثر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است، بنابراین داشتن اطلاع از نوع استفاده از اراضی و تغییرات آن در طی زمان از موارد مهم در برنامه ریزی و سیاست گذاری در کشور است. یکی از کاربردهای تکنیک‌ تلفیق تصاویر ارائه یک طبقه بندی دقیق تر می‌باشد که به عنوان ابزاری نوین در استخراج اطلاعات مکانی مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از ادغام داده ها افزایش کیفیت و محتوای اطلاعات موجود در هر یک از داده‌های اولیه است تا به این وسیله بتوان به استنتاج‌های ویژه‌ای دست یافت. در این تحقیق با استفاده از داده های سنجنده OLI ماهواره لندست 8 و استفاده از قابلیت‌های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، به کمک تکنیک های ادغام تصاویر و معیارهای ارزیابی صحت، عملکرد الگوریتم های طبقه بندی کاربری اراضی مورد مطالعه که شامل ماشین بردار پشتیبان، بیشترین شباهت و شبکه عصبی می‌باشد، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از ارزیابی کیفیت تصاویر ادغام شده نشان می‌دهد که تکنیک Gram-Schmidt بیشترین دقت را در حفظ بیشتر داده‌های اولیه و بارزسازی بهتر تصاویر نسبت به سه روش مورد مطالعه دارد. با توجه به طبقه بندی صورت گرفته بر روی این تصاویر، روش Maximum Likelihood بیشترین تأثیر را در افزایش دقت طبقه‌بندی بر روی الگوریتم‌های Gram-Schmidt و PC_Sharpened داشته است. به طور کلی افزایش دقت طبقه‌بندی کاربری اراضی با لحاظ تکنیک‌های ادغام تصاویر نسبت به طبقه‌بندی صورت گرفته بر روی داده‌های چندطیفی اولیه مشاهده می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        52 - Satellite thermal surveys to detecting hidden active faults and fault termination, Case study of Quchan fault, NE Iran
        Reza Arjmandzadeh Vahid Shafiei Rashvanlou Rahim Dabiri Alireza Almasi
        The Quchan fault is located in Quchan - Shirvan area which is a part of Chenaran- Bojnourd plain in Kopeh-Dagh zone, NE Iran. The Quchan active fault with northwest – southeast trending is one of the most important strike-slip faults in the area which its activity أکثر
        The Quchan fault is located in Quchan - Shirvan area which is a part of Chenaran- Bojnourd plain in Kopeh-Dagh zone, NE Iran. The Quchan active fault with northwest – southeast trending is one of the most important strike-slip faults in the area which its activity led to the numerous historical and instrumental earthquakes. The Neo-tectonic activities of this fault are investigated by the drainage patterns, displacement of the waterways, the impact on the alluvial fan deposits and the Quaternary sediments cutting. Here, we aim to employ instrumental seismicity along with satellite imagery data, thermal images, shuttle radar topography mission (SRTM) data plus field observations to explain the mechanism and active tectonics of the southeast Quchan fault termination. Processing Landsat-8 image synchronous with the maximum micro-seismic occurrences reveals that thermal anomaly is positive and corresponds to the major lineaments. Thermal anomaly images have also revealed three hidden faults which have not yet been distinguished in the field surveys. The continuous strike slip activity of the Quchan fault over the time resulted in the formation of compression zone and new thrusts along the southeastern end. By continuance of thrust activity, the anticline starts to accrete and the older thrusts are covered with folding sedimentary rocks, thus thrust loader continues until now. This research is the first successful attempt in Iran to detect hidden active faults and investigate fault termination by employing satellite thermal surveys. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        53 - Application of landsat imageries for mapping post-earthquake landslide, case study: 2012 Ahar-Varzegan earthquake, NW Iran
        Leila Khodaei Geshlag Shahram Roostaei Davood Mokhtari Kalil Valizadeh
        The 2012 Ahar-Varzegan earthquake and its aftershocks have not only caused huge damage with a severe loss of life and property but also induced many geo-hazards with the major type of collapse, creep, slip, debris flow, and fallings that are generally considered as land أکثر
        The 2012 Ahar-Varzegan earthquake and its aftershocks have not only caused huge damage with a severe loss of life and property but also induced many geo-hazards with the major type of collapse, creep, slip, debris flow, and fallings that are generally considered as landslide in this study which can cause continuous threats to the affected region. in this study, a semi-automated geo-hazard detection method has been presented to determine the Landslides due to 2012 Ahar-Varzaghan earthquake in area from Ahar to Varzaghan by the use of bi- temporal Landsat images from before and after the earthquake. The accuracy of the results was checked out using field observations, Google Earth images and the error matrix. The results of the visual validation with the Google Earth images showed that the used method can detect landslids with relatively high accuracy.The images of landsat5 and 8 Because of their multispectral advantages can be used as a suitable data source for research on Instabilities. Finally, the validating results obtained by using the error matrix showed the total accuracy of 92.1% and kappa coefficient was 0.99. So based on the results obtained from the above method, the landslides were distributed mainly in slopes between 15 and 40 degrees and the height distribution of instabilities of 1420 to 2000 meters. Also based on vegetation indices, density of landslides have been increased after the earthquake. Generally unstabel slopes are located along river valleys and roads in mountain regions with deep valleys and steep slopes. According to the nature of present study, the obtained result can be useful for environmental planners and project developers. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        54 - Identification of Groundwater Potential Zones in Moalleman, Iran by Remote Sensing and Index Overlay Technique in GIS
        Shayan Ghodratabadi Faranak Feizi
        Water plays a vital role in the development of activities in an area. The surface water resources are inadequate to fulfill the water demand. Productivity through groundwater is quite high as compared to surface water, but groundwater resources have not yet been properl أکثر
        Water plays a vital role in the development of activities in an area. The surface water resources are inadequate to fulfill the water demand. Productivity through groundwater is quite high as compared to surface water, but groundwater resources have not yet been properly exploited. Keeping this view, the present study attempts to select and delineate various groundwater potential zones for the assessment of groundwater availability in Moalleman, using the remote sensing and GIS technique. Satellite images such as Landsat 8, Aster and SRTM DEM data have been used in the present study to prepare various thematic maps for the study area, such as geology, geomorphology, soil hydrological group, land use/land cover, and drainage maps. According to the relative contribution of each of these maps towards groundwater potential, the weight of each thematic map has been selected. Furthermore, within each thematic map ranking has been made for each of the features. All the thematic maps have been registered with one another through integrated step-by-step using the normalized aggregation method in GIS for computing groundwater potential index. Based on this final weight and ranking, the groundwater potential zones have been delineated. Thus from the present study it has been observed that an integrated approach involving remote sensing and GIS technique can be successfully used in identifying potential groundwater zones in the study area. Five categories of groundwater potential zones: excellent, very good, good, moderate and poor have been demarcated. Major portions of the study area have “good” or “moderate” prospects, while a few scattered areas have poor prospects. The excellent potential areas are mainly concentrated along the shore line. This groundwater potential information is useful to effectively identify suitable locations to extract water. Lastly, the final map has been overlaid with the map of springs and qanats for comparison and rolling as a checkpoint. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        55 - Urban sprawl trend analysis using statistical and remote sensing approach Case Study: Mashhad City
        susan shirvani moghadam sanaz saeidi mofrad
        Urban sprawl is a significant challenge in urban areas and considered as the most influential drivers of landuse and land cover change associated with growth of populations and economy. Iran's cities have been facedwith the urban sprawl phenomenon, especially since the أکثر
        Urban sprawl is a significant challenge in urban areas and considered as the most influential drivers of landuse and land cover change associated with growth of populations and economy. Iran's cities have been facedwith the urban sprawl phenomenon, especially since the 1970s. More recently, scientific studies have beenproved negative impacts of urban sprawl in Iran's cities including the destruction of landscapes and naturalresources around the city and coastal areas. Mashhad is a metropolis which has faced urban sprawl in recentdecades. The present study aims to generate an urban sprawl model using statistical and remote sensingapproach by the integration of geographic information system (GIS) in Mashhad city, northeastern Iran.For this purpose, various temporal LANDSAT satellite datasets were used to map land use/land covercharacteristics and to evaluate built-up growth in Mashhad in 1996, 2006 and 2016. Maximum likelihoodclassification method (MLC) mapped the land cover for the Mashhad using Landsat TM datasets. Theability of MLC in minimizing misclassification errors by allowing variable weight specifications during theclassification process and use of training data made it a suitable method for this study. After MLC proses,Shannon’s Entropy based on the land use classification result is used to measure urban sprawl. Resultsindicated a significant increase of urban built-up area during the last two decades. During the two timeperiods of this study the Shannon entropy increased in all of the two time periods that showing the City ofMashhad continue to have a problem with urban sprawl. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        56 - آشکار سازی تغییرات دریاچه ارژن استان فارس در بازه زمانی 1383-1366
        سمیه بیرانوند زهرا کمالی
        آشکار سازی تغییر فرایند شناسایی اختلاف در ویژگیهای یک عارضه یا پدیده بوسیله مشاهده آن در تاریخ های مختلف ایت که می تواند نقش مهمی در برنامه ریزی های منطقه ای داشته باشد.در این پژوهش،به منظور آشکار سازی تغییرات کاربردی و پوشش زمین پیرامون دریاچه ارژن استان فارس در بازده أکثر
        آشکار سازی تغییر فرایند شناسایی اختلاف در ویژگیهای یک عارضه یا پدیده بوسیله مشاهده آن در تاریخ های مختلف ایت که می تواند نقش مهمی در برنامه ریزی های منطقه ای داشته باشد.در این پژوهش،به منظور آشکار سازی تغییرات کاربردی و پوشش زمین پیرامون دریاچه ارژن استان فارس در بازده زمانی 1383-1366 از روش ترکیبی سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیای استفاده شده است.بدین منظور پس از انجام تصحیحات هندسی و جوی،تصویرهای ماهواره ای با استفاده از الگوریتم بیشترین احتمال در چهار رده پهنه آب،زمین زراعی،بوته زا و زمین بایر رده بندی و نقشه کاربری و پوشش منطقه تهیه شد.سپس به منظور براورد آماری تغییرات،خروجی داده ها با استفاده از روش رده بندی پس پردازشی مقایسه شدند.این مطالعه نشان داد تغییر کاربری و پوشش زمین پیرامون دریاچه با تغییر پهنه آب این دریاچه در ارتباط می باشد و هر گاه در یک بازه زمانی مساحت پهنه آب کاهش می یابد مساحت زمین بایر و پ.شش بوته زار افزایش نشان می دهد.که بیانگر خشک شدن دریاچه است.مقایسه پهنه آب دریاچه در فاصله زمانی 17 ساله نشان دهنده این است که دریاچه ارژن کاهش مساحتی 6.5 کیلومتر مربع داشته است.دقت کلی و ضریب کاپای محاسبه شده برای خروجی داده ها نشان می دهد همه داده ها نشان میدهد همه داده ها با دقت بالا رده بندی شده اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        57 - Monitoring and Analysis of Land Use Changes Using Satellite Images and Remote Sensing (Case Study: Sabzevar City)
        Amin Mohammadi Dehcheshmeh Razieh Mirfazlullah
        Remote sensing is one of the effective tools to study the process of land use change on a large scale and in a short time. In this research, the aim is to monitor and analyze land use changes using satellite images and remote sensing from 2010 to 2020 in Sabzevar city w أکثر
        Remote sensing is one of the effective tools to study the process of land use change on a large scale and in a short time. In this research, the aim is to monitor and analyze land use changes using satellite images and remote sensing from 2010 to 2020 in Sabzevar city with Landsat images. For research, preprocessing included atmospheric correction and radiometric and geometric correction. A total of 200 ground control points were collected to classify and evaluate the accuracy of the classification with the maximum probability classification algorithm in the ground visit. The classification results showed that the forest area in 2010 was equal to 68980.21 hectares, which with the change of use and its conversion to residential use, barren and rainfed agriculture in 2020 reached 66044.99 hectares, ie 2935.22 hectares, its area has decreased. Residential use with its growth in 2010 to 2020 has increased from 2855.89 to 4563.98, ie 1708.09 hectares. Land use changes in semi-dense rangeland have also decreased from 167164.89 to 153287.68 hectares, i.e. 13877.21. Kappa coefficient and overall accuracy in 2020 were 98.42 and 97.84, respectively, which was the highest value compared to previous years. In this study, it can be recommended that the government increase the vegetation of the land to protect pasture and forest uses against further changes, and to compensate for these changes, to plant fast-growing forests. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        58 - Modeling Areas Exposed to Radioactive Elements Using Landsat Satellite Images Case Study of Shirkuh Yazd
        mohammad amin Atapour seyed hesamadin moinzade mirhoseini seyede_Razieh keshavarz
        The most important radioactive elements are the solid crust of uranium and thorium. The various isotopes of these elements with a long decay chain and the production of other radioactive elements become stable elements. Shirkooh granite with a melting source has a sprea أکثر
        The most important radioactive elements are the solid crust of uranium and thorium. The various isotopes of these elements with a long decay chain and the production of other radioactive elements become stable elements. Shirkooh granite with a melting source has a spread of more than 1,000 square kilometers and includes chronology of the first formations of geology to the present. According to measurements of water, soil and rock radionuclides, Shirkooh granite contains radioactive elements U and Th. In order to investigate the Shirkooh range, Landsat satellite images have been used for the expansion of radioactive elements. Also, 30 specimens with a specific radioactive content have been subjected to spectral sampling by a Philadelphia device and a spectral library has been prepared. In this research, areas with the highest concentration of radioactive elements were determined using spectral angle mapping and supervised classification. The results show that samples with the highest amount of uranium and thorium are located in three regions including west and south of Manshad and southern of Tezerzan. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        59 - The feasibility of using Landsat OLI images for water turbidity estimation in Gandoman wetland, Iran
        Ghazal lotfi mozhgan Ahmadi Nadoushan Mohammadhadi Abolhasani
        Change detection of wetlands is one of the essential requirements for the management and assessment of wetlands. Monitoring water quality is a crucial issue for assessing the environmental consequences of human interventions in wetland ecosystems. The present study aims أکثر
        Change detection of wetlands is one of the essential requirements for the management and assessment of wetlands. Monitoring water quality is a crucial issue for assessing the environmental consequences of human interventions in wetland ecosystems. The present study aims at studying the capability of satellite images in assessing the water turbidity and comparing their capability with that of ground sampling. Four stations in four directions were chosen in Gandoman wetland, located in Chaharmahal and Bakhtiari Province. Samples were taken three times in the wetland with the intervals of 30 days from September to December 2017. The turbidity index was calculated and the relationship between the data obtained from ground-based measurement and from satellite images was studied using linear regression analysis and correlation coefficient. The comparison between the amounts of turbidity observed in different stations in different months revealed that the turbidity value was at its highest point (214.49 NTU) in station number three in September, and its lowest point (2.25 NTU) in station number four in October and, therefore, there was a significant difference between the values (p<0.05). The results were also indicative of a significant correlation between the measured amounts of turbidity and the reflectance values of blue and red bands in the satellite images. Remote sensing techniques can overcome the limitations of traditional methods and be used as appropriate substitutes in monitoring the quality of water. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        60 - Estimation Net Groundwater Extraction Using Remote Sensing based on Water Balance Method and Its Comparison by Smart Meter Data (Study Area: Abarkouh-Chahgir Plain)
        Mohammad Hossein Bagheri saeid Ebrahimi Mohammad Mehdi Javadianzadeh
        Calculation of the components of water balance is very important in water resources management. One of the key components of balance is estimation of the amount of water drained by wells, springs and Qanats. Calculation of this parameter is too costly and time-consuming أکثر
        Calculation of the components of water balance is very important in water resources management. One of the key components of balance is estimation of the amount of water drained by wells, springs and Qanats. Calculation of this parameter is too costly and time-consuming because of the need for field visit and field measurement. In order to solve these problems and to calculate the discharge amount of water resources in short period of time, using remote sensing technology and satellite images can be useful. Accordingly, actual evapotranspiration, the most important component of water-balance equation has been calculated and evaluated using this technology. The scope of the study in this research is the Chahgir plain of Abarkouh where underground water drop has caused many problems in the area. For this purpose, six Landsat 8 satellite images (OLI and TIRS sensors) during the period of June to September (2016) in Julian days 174, 190, 206, 222, 238 and 254 as well as meteorological data of two synoptic stations were used and SEBAL method was applied to estimate actual evapotranspiration. The results of the study and its comparison with the data obtained from smart meters (installed on the wells) with a 7.2 percent error indicates high accuracy of remote sensing data and used methods. Also, the amount of net groundwater extraction is estimated 1.07 million cubic meter (MCM) that comparison by pumping volume data (3.98 MCM), shows low efficiency and high water loss in the case study. . تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        61 - The relationship between the use of land cover and urban thermal islands using Landsat 8: Case study of Sanandaj
        loqman rahimi
        Growing population growth (including natural increase and migration) and rapid industrial growth are one of the main causes of global climate change. Today, the most important problem in urban areas is the increase in surface temperature due to changes in natural levels أکثر
        Growing population growth (including natural increase and migration) and rapid industrial growth are one of the main causes of global climate change. Today, the most important problem in urban areas is the increase in surface temperature due to changes in natural levels. In urban areas, depending on the type of land and vegetation used, areas with different temperatures develop from other areas. In this research, to answer the question how different types of the urban usage affect the creation of high temperature areas with the aim of understanding the temperature difference between different regions of the city and the surrounding area in order to provide a thermal island map in Sanandaj, discharge and surface temperature in Sanandaj was estimated using Landsat 8 satellite data by Jenks method in the summer and autumn. For this purpose, Envi and Arc GIS software were used, and finally, changes in surface temperature were evaluated in comparison to against land uses, and the role of each user in the creation of surface temperature was determined. The results of the research showed that Bayer land, industrial and urban facilities have the highest temperature and commercial applications and the green space has the lowest temperature, a result, the influence of urban utilization in the emergence of the current thermal conditions in Sanandaj (indicates the relationship between the type of user and the surface temperature. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        62 - Improving the Location of Recycling Stations in Shiraz Metropolitan Areas Using Landscape Geographic Information Systems Software and Landsat Images
        Mohammad Mehdi Pakfetrat Ayoub Karimijashni Naser Talebbeydokhti
        Solid waste production has been a major problem in human societies in recent decades. Changes in consumption patterns have imposed great problems and costs on large cities to dispose the waste. Today, the geographic information system is considered due to the possibilit أکثر
        Solid waste production has been a major problem in human societies in recent decades. Changes in consumption patterns have imposed great problems and costs on large cities to dispose the waste. Today, the geographic information system is considered due to the possibility of analyzing a huge volume of information layers, which has been used in this study to investigate the current stations and improve them. National and international experiences, three layers of the population, land use and access route have been selected. The hierarchical analysis method has been used to weigh the criteria and Landsat images of Shiraz have been used to locate the stations. According to experts, the covered population with the weight of 0.540 has the highest value, land use with 0.297has the next priority and access route with 0.163 is used to improve the collection stations for home recycling materials in Shiraz, based on the population in 1396. Assuming that 50% of the city's population delivered their recycled materials to the stations, 61 stations were located using Landsat images, of which 16 stations with a short distance (300 meters) from the current station were shown. Twenty-one medium-distance stations (300-700 meters) and 24 long-distance stations (more than 700 meters) were identified. In areas with long-distance stations, it is necessary to build and add drop-off centers, collecting recycled materials تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        63 - FFT-PCA Image Fusion Based Flora and Vegetation Mapping Of Eshkevarat No Hunting Zone
        Zeinab Hoseinnejad Hasan Hasani Moghaddam Zahra Parvar Kourosh Kavousi Hamid Gashtasb Meigooni
        fusion of remote sensing data is essential in order to obtain more information from different images. Mapping the vegetation of an area is very important due to its environmental importance. In this research, used Landsat ETM+ images and field surveying to identify vege أکثر
        fusion of remote sensing data is essential in order to obtain more information from different images. Mapping the vegetation of an area is very important due to its environmental importance. In this research, used Landsat ETM+ images and field surveying to identify vegetation states of the Eshkevarat No hunting zone. After applying necessary preprocessing like gap filling and atmospheric correction, the panchromatic and multi-spectral images were fused based on the FFT-PCA algorithm. In the next section, the fused image was classified based on the Support Vector Machine (SVM), algorithm into five classes. The results showed that the overall accuracy and kappa coefficient of classified images is 0.943% and 0.910 respectively. In order to field surveying of study area, 1-meter plots in 500-meter distance choose and 14 Flora and vegetation species were identified and mapped. The results showed that satellite images have good accuracy in this field but based on its spatial resolution limitations a large number of species present in the area have not been identified. In this research, it is suggested to use a combination of both satellite image sources and field surveys. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        64 - Rock Units Erosion Susceptibility Detection and Classification Using Nonlinear Correlation Analysis and Landsat ETM+ Data
        Ahmad Mokhtari Kourosh Shirani Farzad Heidari
        the lithological maps is inevitable in the preparation of rock unit’s erosion susceptibility maps. In this study, rock unit outcrops in the Soh Basin (50 km Northern Isfahan) were extracted using nonlinear correlation analysis of satellite data. Moreover, rock uni أکثر
        the lithological maps is inevitable in the preparation of rock unit’s erosion susceptibility maps. In this study, rock unit outcrops in the Soh Basin (50 km Northern Isfahan) were extracted using nonlinear correlation analysis of satellite data. Moreover, rock unit’s erosion susceptibility such as marl, shale, and quaternary deposits and resistant rock units such as sandstone and limestone were extracted based on soil erosion intensity factors. The lithology of the basin was studied usingthe virtual variables method. Initially, rock units, as a virtual independent variable, and the PC1 (the first principal component) of ETM+ multispectral bands were by amultiple linear regression model. Afterward, rock units were in logistic regression analysis as virtual dependent variables. The results revealed that logistic regression analysis is a suitable model for rock unit’s extraction. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        65 - Optimum pattern to identify flooded areas using remote sensing techniques (Houiza)
        seyede Razieh Keshavarz Seyed Aghil Ebrahimi Jalal Bayati Ali Hasan Abadi
        Several methods have been developed to represent flood-related hazards using ground-based measurements. Satellite remote sensing data have been used for flood assessment due to their spatial resolution and capacity to provide information for areas with poor access or la أکثر
        Several methods have been developed to represent flood-related hazards using ground-based measurements. Satellite remote sensing data have been used for flood assessment due to their spatial resolution and capacity to provide information for areas with poor access or lack of ground measurements. Identifying flood prone areas is one of the basic strategies in planning to reduce the destructive effects of floods. Flood is considered as one of the events that causes damage to human societies. Therefore, the importance of estimating the damages caused by flood and determining its extent in planning to reduce these damages and determining high risk points is very important. For this purpose, the OLI sensor images of Landest 8 satellite, before and after the flood of April 2018 in Khuzestan, Hoyze region, were used. Then NDWI water index was used for identification and SVM (Support Vector Machine) method was used for classification and it was found that before the flood there were 36999.99 hectares of water areas in the region and after the flood this amount reached 274279.95 hectares. The results show that the south and south-west parts are in a very severe situation and the central and south-eastern parts are in a severe flood risk situation, which are among the most prone to flood areas in the province. Also, the monitoring of flood maps in Khuzestan province shows that there is a perfect match between the flood zone map and the recent flood. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        66 - Urban development modeling using remote sensing techniques (Study area: District 22 of Tehran Municipality)
        Seyed Aghil Ebrahimi seyede Razieh Keshavarz Jalal Bayati Eshkaftaki
        One of the processes that can examine the changes of the city for a period of several years and as a result predict the directions of urban growth and development in order to implement appropriate planning is urban development modeling. Therefore, urban designers and pl أکثر
        One of the processes that can examine the changes of the city for a period of several years and as a result predict the directions of urban growth and development in order to implement appropriate planning is urban development modeling. Therefore, urban designers and planners need spatial and temporal information related to urban growth patterns obtained through modeling. To discover and evaluate changes and urban development, multi-time remote sensing data can play an essential role due to the cheapness and speed of obtaining data from it, and geographic information system due to its analytical capabilities. It is necessary to pay attention to the fact that the size of the studied area as well as the required spatial resolution is important in choosing the type of satellite. The purpose of this research is to investigate the urban development situation in the 22nd district of Tehran, which has not been researched in this field using satellite data. In this research, we have analyzed the data of Landsat satellite in 2003 and Landsat 2018 in a period of 16 years. The studied area is the 22nd district of Tehran Municipality and due to the expansion of urbanization in this area, the relevant results showed that the development of urbanization in the 22nd district is increasing significantly and this trend is increasing towards the west of Tehran. In these 16 years, there has been the biggest change in the land use of barren land, which has become an urban area. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        67 - Evaluating Land Use Change Detection Methods in Damavand City Using Remote Sensing
        Fatah Hasan family Zahra Azizi
        Land-use change has significant impacts on environmental and natural resources, including water quality, air and terrestrial resources, ecosystem processes and functions, and climate systems. Therefore, accurate and timely detection of land-use changes is crucial for un أکثر
        Land-use change has significant impacts on environmental and natural resources, including water quality, air and terrestrial resources, ecosystem processes and functions, and climate systems. Therefore, accurate and timely detection of land-use changes is crucial for understanding the interactions between humans and natural phenomena and managing natural resources effectively. This study aimed to monitor land-use changes in Damavand city using remote sensing techniques. Two Landsat 5 and 8 satellite images from 1996 and 2018 were used after applying radiometric and atmospheric corrections. Four methods, including band differentiation, band ratio, principal component analysis, and post-classification image detection were employed to detect land-use changes. The results showed that man-made areas increased by 7288 hectares due to construction activities in agricultural fields, leading to a reduction of 4047 hectares of agricultural lands. Additionally, 10324 hectares of rich rangeland cover were transformed into poor pastures. The principal component analysis method using band 3 and the band difference method using band 5 effectively detected the changes in the region; however, the band ratio method did not perform well. The findings of this study can help policymakers make informed decisions about land use planning in Damavand city. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        68 - بررسی تاثیر آبیاری با پساب فاضلاب بر شوری خاک با استفاده از تصاویر ماهواره ای ( مطالعه موردی تصفیه خانه بیرجند )
        سعید مرگان عباس خاشعی سیوکی علی شهیدی مصطفی یعقوب زاده
        کمبود شدید منابع آب در استان خراسان جنوبی باعث شده که کشاورزان به استفاده‌ از پساب تصفیه‌خانه‌های فاضلاب برای آبیاری مزارع روی‌آورند. ازآنجاکه بررسی تأثیر آبیاری با پساب بر شوری خاک مستلزم دسترسی به مشخصات شوری خاک پیش و پس از تأسیس تصفیه‌خانه می باشد و اطلاعات شوری خاک أکثر
        کمبود شدید منابع آب در استان خراسان جنوبی باعث شده که کشاورزان به استفاده‌ از پساب تصفیه‌خانه‌های فاضلاب برای آبیاری مزارع روی‌آورند. ازآنجاکه بررسی تأثیر آبیاری با پساب بر شوری خاک مستلزم دسترسی به مشخصات شوری خاک پیش و پس از تأسیس تصفیه‌خانه می باشد و اطلاعات شوری خاک تنها در زمان حال در دسترس است، لذا برای اطلاع از روند تغییر شوری درگذشته گزینه‌ی استفاده از تصاویر ماهواره‌ای به‌عنوان یک پایگاه اطلاعاتی مفید و در دسترس انتخاب گردید. برای این منظور تصاویر مربوط به تصفیه‌خانه و زمین‌های کشاورزی اطراف برای سال‌های مختلف جمع آوری شد و با استفاده از نرم‌افزار سنجش‌ازدوری Pci-Geomatica فرآیند های لازم برای تحلیل تصاویر ماهواره ی انجام شد. ازآنجایی‌که تصاویر ماهواره‌ای دارای داده‌های خام می‌باشند و به‌تنهایی قابل تفسیر و بررسی نمی‌باشند، لذا به‌کارگیری شاخص‌های مربوط به شوری برای رسیدن به این هدف انجام شد. با بررسی همبستگی مقادیر به‌دست‌آمده از شاخص‌های مختلف با مقادیر واقعی EC، مشخص شد شاخصSI-1 با ضریب تبیین ۸۴/۰ بالاترین همبستگی را با مقادیر واقعی شوری دارد. سپس با برقراری رابطه‌ای معنادار بین این شاخص و مقادیر EC می‌توان رابطه‌ی جامعی برای استخراج داده‌های مربوط به شوری از روی تصاویر ماهواره‌ای به دست آورد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که آبیاری با پساب اثر مخربی بر شوری خاک نداشته و در اکثر موارد موجب کاهش 3% تا 5% شوری خاک در نقاط نمونه‌برداری شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        69 - شناسایی و بررسی روند تغییرات کاربری پوشش گیاهی با استفاده از مدل های شبکه عصبی زمانمند و CA با بهره گیری از تکنیک های GIS و RS (مطالعه موردی: شهرستان مینودشت استان گلستان)
        صادق شکوری سید مسعود موسوی حسنی مهسا پورعطاکش آناهیتا قربانی سمیرا ارنک
        پایش تغییرات کاربری اراضی در بسیاری از فعالیت‌های برنامه‌ریزی و مدیریت شهری دارای اهمیت می‌باشد. بر اثر فعالیت‌های انسانی و پدیده‌های طبیعی چهره‌ی زمین همواره دستخوش تغییر می‌شود. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات کاربری اراضی از ضروریات محسوب أکثر
        پایش تغییرات کاربری اراضی در بسیاری از فعالیت‌های برنامه‌ریزی و مدیریت شهری دارای اهمیت می‌باشد. بر اثر فعالیت‌های انسانی و پدیده‌های طبیعی چهره‌ی زمین همواره دستخوش تغییر می‌شود. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات کاربری اراضی از ضروریات محسوب می‌شود. هدف از این تحقیق، ارزیابی و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی بالاخص کاربری پوشش‌گیاهی در منطقه اوغان از توابع شهرستان مینودشت استان گلستان در بازه‌‌‌ی زمانی30 ساله با استفاده از تکنیک‌های سنجش از دور و سیستم‌های اطلاعات مکانی و نرم‌‌افزارهای MATLAB، ARCGIS و ENVI می‌باشد. بدین منظور از تصاویر سال‌‌های 1987، 1993، 1998، 2000، 2003، 2008، 2013، 2015و2017 میلادی سنجنده ETM ماهواره لندست استفاده شده است و پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله‌ پیش پردازش، برای پایش تغییرات زمانی کاربری‌ پوشش گیاهی، شاخص‌ پوشش گیاهی(NDVI) در نرم افزار متلب برای هر 9 بازه زمانی محاسبه شدند. سپس با استفاده از تصاویر شاخص‌های محاسبه شده 7 سال اول و مدل شبکه عصبی زمانمند(سری زمانی)، تصاویر سال هشتم و نهم پیش‌بینی و بدست آمد و در ادامه با محاسبه خطای RMSE بین تصاویر خروجی مدل با تصاویر واقعی، مدل مذکور اعتبارسنجی گردید. نتایج نشان‌ می‌دهند که مدل با میانگین RMSE تقریباً 0.13 برای NDVI عملکرد بسیار خوبی داشته است. همچنین از مدل CA جهت پیش‌بینی روند تغییرات پوشش گیاهی استفاده گردید. نتایج نشان می‌دهند که وسعت پوشش گیاهی در دو سال آخر یعنی سال-های پیش‌بینی شده 2015 و 2017 توسط مدل شبکه عصبی روند صعودی داشته و منطقه مورد مطالعه سرسبزتر شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        70 - تغییرات کاربری فضاهای سبز شهر کرمان، با استفاده از سری زمانی تصاویر لندست (2018 – 2000)
        حمید سلطانی نژاد سروش خلیلی زهرا شاهی محمدتقی رضویان
        انفجار جمعیت و توسعه شهرها در قرن اخیر باعث ایجاد مشکلات فراوانی از جمله نابودی اراضی کشاورزی و فضای سبز که موضوع مورد بحث ما در پژوهش حاضر می‌باشد، گردیده است. شهر کرمان در سال‌های اخیر رشدی شتابان را در عرصه توسعه فیزیکی شهر به خود دیده است که بازتاب مستقیم آن از میان أکثر
        انفجار جمعیت و توسعه شهرها در قرن اخیر باعث ایجاد مشکلات فراوانی از جمله نابودی اراضی کشاورزی و فضای سبز که موضوع مورد بحث ما در پژوهش حاضر می‌باشد، گردیده است. شهر کرمان در سال‌های اخیر رشدی شتابان را در عرصه توسعه فیزیکی شهر به خود دیده است که بازتاب مستقیم آن از میان رفتن فضاهای سبز داخل و پیرامون شهر می‌باشد. با کمک تصاویر لندست و مقایسه نقشه‌های کاربری اراضی مشخص می‌گردد که این روند در فاصله زمانی سال‌های 2000 تا 2018 میلادی به سرعت در حال افزایش بوده است. در این تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق مشاهدات میدانی و استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست بوده است. جهت انجام تحلیل‌های آماری و بصری از نرم‌افزار‌های ENVI، ArcGIS و Google Earth بهره گرفته شده است. بر روی تصاویر ماهواره‌ای در نرم‌افزار ENVI، با استفاده از دستور Radiometric Calibration تصحیح رادیومتریک و سپس بوسیله دستور FLAASH Atmospheric Correction به منظور به حداقل رساندن خطا، تصحیح اتمسفری انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که طی سال‌های مذکور، نزدیک به 11 درصد، از سهم اراضی کشاورزی و بایر کاسته شده است و در مقابل سهم اراضی ساخته شده به همین مقدار افزایش داشته است. لذا می‌توان پیشنهاداتی را از جمله استفاده از توسعه میان افزا برای حفظت از اراضی کشاورزی، تکمیل کمربند سبز شهر کرمان توسط شهرداری، ساخت و ساز در اراضی بایر موجود در منطقه 2 شهری کرمان، جلوگیری از سوداگری زمین و رعایت کامل ضوابط طرح‌های جامع و تفصیلی به ویژه در مورد فضاهای سبز شهری؛ مطرح کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        71 - تاثیر ساخت و ساز شهری بر دمای سطح زمین (مطالعه موردی: شهر جدید سهند)
        فیروز جعفری شیوا ستارزاده
        در پی افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی در دهه های اخیر، چشم انداز های طبیعی در حال تبدیل شدن به چشم انداز های انسانی و فضای باز شهری به مناطق ساخته شده تبدیل شده است. هدف از این پژوهش، تغییرات صورت گرفته در ساخت و سازهای شهری و افزایش بی رویه ساختمان ها و ارتباط آنها با دمای أکثر
        در پی افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی در دهه های اخیر، چشم انداز های طبیعی در حال تبدیل شدن به چشم انداز های انسانی و فضای باز شهری به مناطق ساخته شده تبدیل شده است. هدف از این پژوهش، تغییرات صورت گرفته در ساخت و سازهای شهری و افزایش بی رویه ساختمان ها و ارتباط آنها با دمای سطح زمین با استفاده از ماهواره لندست از سال 2005 تا 2020 برای شهر جدید سهند می‌باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی _تحلیلی می باشد و از Global Human Settlement , Built-Up (GHSL) لایه های مربوط به تصاویر لندست سنجنده OLI/TIRS در سامانه گوگل ارث انجین استفاده شده است. بهترین نتایج جهت شاخص عوارض Built-up با میزان دقت ۹۷/٪۷۹ به دست آمد که به عنوان بهترین روش برای استخراج پدیده های ساخت و ساز در نظر گرفته شد. در حالی که در سال 2010 میزان ۳۲/٪۴۵ را نشان می دهد و کمترین میزان روند توسعه ساخت و سازها نیز مربوط به سال 2005 می‌باشد که ۹۸/٪۱۶ را نشان داده است. بیشترین میزان میانگین دمایی هوا برای تصویر LST سال 2010 تا 2020 عدد بیشتر از ۱۶ درجه را نشان می‌دهد در این سال بیشترین میزان دمای هوای سطح زمین بر مناطق حاشیه ای، و ساختمان های ساخته شده و قسمت های شمال غربی شهر جدید سهند منطبق بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        72 - ارزیابی رابطه ی کاربری، پوشش اراضی و گسترش شهر با طبقات دمایی شهری با استفاده از تصاویر چند زمانه TM و شاخص NDVI (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)
        محمد ابراهیم عفیفی
        توسعه بدون برنامه شهرها و ازدیاد جمعیت موجب بروز معضلات جوامع شهری شده است. از جمله پدیده جزایر حرارتی که نتیجه افزایش دمای غیر عادی شهر نسبت به حومه آن است. در این مقاله، وضعیت جزیره حرارتی شهر کرمانشاه از لحاظ تغییرات مکانی- زمانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف از انتخاب ک أکثر
        توسعه بدون برنامه شهرها و ازدیاد جمعیت موجب بروز معضلات جوامع شهری شده است. از جمله پدیده جزایر حرارتی که نتیجه افزایش دمای غیر عادی شهر نسبت به حومه آن است. در این مقاله، وضعیت جزیره حرارتی شهر کرمانشاه از لحاظ تغییرات مکانی- زمانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف از انتخاب کرمانشاه اهمیت آن از لحاظ موقعیت مکانی، همچنین عدم مطالعه در زمینه جزیره حرارتی در این شهر می باشد. داده‌ها روشها و شاخصهای مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از تصاویر چند زمانه لندست 5 باندهای 4 و 5 و مادون قرمز حرارتی با قدرت تفکیک 30 و 120 متر و لندست 8 باندهای 10 و 11 با قدرت تفکیک 30 و 100 متر (TM1992،1998،2007،2011 و OLI/TIRS 2016) و شاخص حد آستانه NDVI و قانون پلانک برای تصاویر TMو الگوریتم دو پنجره تصاویر OLI/TIRS، دمای سطح زمین استخراج شد. سپس دمای سطح زمین نرمال گردید و رابطه آن با کسر پوشش و تغییرات کاربری زمین بررسی شد. منطقه به پنچ طبقه بسیار خنک تا بسیار گرم طبقه بندی شد و مساحت مربوط به هر طبقه محاسبه و تغییرات آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که جزایر حرارتی شهر کرمانشاه با ساخت و ساز و کاربری اراضی رابطه مستقیم دارد. بطوریکه در دوره زمانی مورد مطالعه (2016-1992) با تبدیل 3800 هکتار از اراضی کشاورزی و بایر منطقه به مناطق ساخته شده شهری وسعت شهر حدودا دو برابر شده است. همچنین مشخص شد کاربری بایر کانون اصلی جزایر حرارتی شهر کرمانشاه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        73 - شناسایی پهنه‌های آبی ناشی از سیل استان گلستان با استفاده از قطبش‌های VV ، VH و VV+VH تصاویر سنتیل-1 و لندست-8
        لیلا امینی میثم ارگانی عطاءاله عبدالهی کاکرودی
        بی‌‌شک یکی از مخرب‌ترین مخاطرات طبیعی، سیل است. شناسایی پهنه‌های سیل‌زده جهت کنترل و مدیریت بهینه سیلاب‌های آتی می‌تواند کمک‌کننده باشد. هدف از تحقیق حاضر، استفاده از تصاویر ماهواره‌ای سنتینل-1 و لندست-8 جهت شناسایی محدوده‌های سیل‌زده و تعیین حساسیت قطبش‌های مختلف VV، V أکثر
        بی‌‌شک یکی از مخرب‌ترین مخاطرات طبیعی، سیل است. شناسایی پهنه‌های سیل‌زده جهت کنترل و مدیریت بهینه سیلاب‌های آتی می‌تواند کمک‌کننده باشد. هدف از تحقیق حاضر، استفاده از تصاویر ماهواره‌ای سنتینل-1 و لندست-8 جهت شناسایی محدوده‌های سیل‌زده و تعیین حساسیت قطبش‌های مختلف VV، VH و VV+VH در تفکیک مناطق آبی از غیر آبی در سیلاب 98 در حوضه‌ی آبریز گرگان‌رود واقع در استان گلستان است. از این‌رو، پس از اجرای پیش‌پردارش‌های لازم بر روی تصاویر، طبقه‌بندی نظارت‌نشده K-means بر قطبش‌های مختلف و شاخص NDWI بر تصویر لندست-8 اعمال شد و مساحت‌های پهنه‌های آبی استخراج شده به‌صورت جداگانه محاسبه گردید. بارش‌های ممتد و بی‌سابقه روزهای پایانی سال 97 و سرریز شدن سد وشمگیر و رسی بودن خاک منطقه از مهم‌ترین عوامل سیلابی شدن این منطقه به شمار می‌رود. با توجه به مدل ارتفاعی رقومی منطقه، مناطق پست حوضه‌ی آبریز کانون اصلی تجمع آب‌گرفتگی سیلاب منطقه شناخته شده است. تهیه‌ی نقشه آسیب‌پذیری وقوع سیل، استقرار سامانه هشدار سیل در مخازن، سدها و رودخانه‌های پایین دست از جمله اقدامات و تدابیر توصیه شده درکنترل و مواجه با سیلاب در آینده محسوب می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        74 - برآورد سطح پوشش گیاهی شهرستان بابلسر با استفاده از شاخص تفاضلی پوشش گیاهی نرمال شده(NDVI)
        محمدرضا یوسفی روشن حمید عمونیا
        برآورد سطح پوشش گیاهی و زمین های زارعی به روش سنتی زمان بر می باشد. یکی از ابزارهای موثر در برآورد سطح پوشش گیاهی استفاده از تکنیک های سنجش از دور است. این تکنیک به جهت ارائه اطلاعات به روز، سری زمانی داده ها، سنجش در محدوده های طیفی متفاوت، از اهمیت بالایی برخوردار است أکثر
        برآورد سطح پوشش گیاهی و زمین های زارعی به روش سنتی زمان بر می باشد. یکی از ابزارهای موثر در برآورد سطح پوشش گیاهی استفاده از تکنیک های سنجش از دور است. این تکنیک به جهت ارائه اطلاعات به روز، سری زمانی داده ها، سنجش در محدوده های طیفی متفاوت، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش برآورد سطح پوشش گیاهی شهرستان بابلسر و ارزیابی دقت شاخصNDVI می باشد. در این پژوهش از داده های تصاویر ماهواره ای لندست8 مربوط به سال 2019 استفاده گردید. فرایند پیش پردازش و پردازش و صحت سنجی در نرم افزار EMVI5.3 و نقشه سازی ها و محاسبات مساحت در نرم افزار ArcGIS10.8 انجام گرفته است. نتایج نشان داد که سطح پوشش گیاهی شهرستان برابر 37/11474 هکتار برآورد شده است. ارزیابی دقت شاخص استفاده شده نیز نشان داد با استفاده از تصاویر لندست 8 می توان با دقت کلی 92 درصد و ضریب کاپای 87 درصد می توان سطح پوشش گیاهی را محاسبه نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        75 - ارزیابی روش های تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فرآیند تحلیل شبکه (ANP) در بررسی برخی از عوامل هیدروژئوموفولوژیکی موثر در تامین آب و جایگزینی سکونتگاهها (مطالعه موردی : دشت میاندوآب)
        داود مختاری سمیه معزز
        ایران کشوری است که در کمربند خشک و نیمه خشک دنیا واقع شده است . پراکنش نامناسب بارندگی و تبخیر زیاد از خصوصیات اصلی این مناطق است بیشتر آب ناشی از بارندگی از طریق تبخیر از دسترس ساکنان آن ها خارج می شود.در منطقه مورد مطالعه هم علاوه بر این موارد انتقال آب از رودخانه های أکثر
        ایران کشوری است که در کمربند خشک و نیمه خشک دنیا واقع شده است . پراکنش نامناسب بارندگی و تبخیر زیاد از خصوصیات اصلی این مناطق است بیشتر آب ناشی از بارندگی از طریق تبخیر از دسترس ساکنان آن ها خارج می شود.در منطقه مورد مطالعه هم علاوه بر این موارد انتقال آب از رودخانه های واقع در منطقه و تشدید این امر در سالهای اخیر و همچنین افزایش جمعیت شهری در سالهای اخیر در منطقه و روند رو به تزاید شدید ساخت وساز وزیر ساخت رفتن بیشتر زمینهای مرغوب منطقه، انجام این پژوهش ضروری می نمود.بدین منظور در این مطالعه، روش های تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و تحلیل شبکه ( ANP )مورد ارزیابی و بررسی قرارگرفت. جهت انجام این پژوهش از تصویر TM، 2011 ماهواره لندست استفاده شد. فاکتورهای موثر ( شیب، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، بارندگی، طبقات ارتفاعی و پوشش گیاهی )در محیطGISآماده شدند و نقشه های مکانیابی سکونتگاهها در روش های فوق تولید شد. تفسیرضرایب نشان دادکه، فاصله از رودخانه، بارندگی و طبقات ارتفاعی نقش مهمیدر این زمینه دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        76 - بررسی رابطه دمای سطح زمین و شاخص بهنجار شده پوشش گیاهی در محیط شهری (مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان)
        ام السلمه بابایی فینی
        هدف از این پژوهش، بررسی نحوه توزیع الگوهای حرارتی سطح زمین و شاخص بهنجار شدهپوشش گیاهی و رابطه این دو متغیر در فصلهای سرد و گرم در شهر اصفهان به عنوان یکی ازمهمترین مرکز جمعیتی ایران میباشد. در این راستا با به کارگیری چهار تصویر سنجنده TM73 دسامبر سال ، 41 ژوئن سال 4334 أکثر
        هدف از این پژوهش، بررسی نحوه توزیع الگوهای حرارتی سطح زمین و شاخص بهنجار شدهپوشش گیاهی و رابطه این دو متغیر در فصلهای سرد و گرم در شهر اصفهان به عنوان یکی ازمهمترین مرکز جمعیتی ایران میباشد. در این راستا با به کارگیری چهار تصویر سنجنده TM73 دسامبر سال ، 41 ژوئن سال 4334 ، ماهواره لندست در تاریخهای 2 ژانویه سال 43347343 و 1 ژوئیه سال 7343 دمای سطح زمین و شاخص بهنجار شده پوشش گیاهی در بازه4334 ( کمینه دمایی /4/ زمانی 43 ساله انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد در تاریخ ) 25 درجه سانتیگراد با - / 4/4 درجه سانتیگراد و بیشینه آن 41 درجه سانتیگراد با میانگین 4، 4334 ( کمینه دمایی 41 ، بیشینه 00 /1/ 4 محاسبه گردید. در تاریخ ) 41 / انحراف معیار 1، 7343 ( کمینه دمایی 42 /1/ میانگین 72 درجه سانتیگراد و انحراف معیار 0، در تاریخ ) 1)7343/47/ 0، در تاریخ ) 73 / بیشینه 02 ، میانگین 73 درجه سانتیگراد و انحراف معیار 77 میباشد. - / 2 درجه سانتیگراد و انحراف معیار 0 / 0 ، بیشینه 43 ، میانگین 2 / کمینه دمایی 1- 3/ 3 با انحراف معیار 4 / 3 و بیشینه آن 22 /31 )4334/4/ همچنین کمینه شاخص در تاریخ ) 2- ،3/ 3 و انحراف معیار 41 / 3 ، بیشینه 11 / 4334 ( کمینه شاخص 01 /1/ محاسبه و در تاریخ ) 413، در تاریخ - / 3 و انحراف معیار 44 / 3 ، بیشینه 12 / 7343 ( کمینه شاخص 70 /1/ در تاریخ ) 13 میباشد. - / 3 و انحراف معیار 311 / 3 ، بیشینه 51 / 7343/47/73 ( کمینه شاخص 1 (5 و 40 و سرد در نواحی مرتفع جنوبی در دوره سرد ، پراکندگی دامنه دمایی گرم در مناطق 1سال و دامنه دمایی گرم در مناطق 1 و 5 و سرد در نواحی پیرامونی رودخانه زاینده رود در دورهگرم سال قابل مشاهده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        77 - سنجش رابطه میان وقوع خشک‌سالی و تغییرات پهنه آبی تالاب انزلی با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست
        کیوان اسدی پرویز رضائی بهمن رمضانی گورابی
        تغییر اقلیم یکی از بزرگ‌ترین خطرات پیش روی بشر در حال حاضر و نیز در نسل‌های آینده است. پدیده تغییر اقلیم موجب تغییرات زیادی در الگوهای مکانی بارندگی شده و افزایش پدیده‌های حدی همچون خشک‌سالی را به دنبال دارد. همچنین پیش‌بینی شده است که تغییر اقلیم بر فراوانی، شدت و مدت أکثر
        تغییر اقلیم یکی از بزرگ‌ترین خطرات پیش روی بشر در حال حاضر و نیز در نسل‌های آینده است. پدیده تغییر اقلیم موجب تغییرات زیادی در الگوهای مکانی بارندگی شده و افزایش پدیده‌های حدی همچون خشک‌سالی را به دنبال دارد. همچنین پیش‌بینی شده است که تغییر اقلیم بر فراوانی، شدت و مدت خشک‌سالی تأثیر خواهد داشت. خشک‌سالی در تمامی اقلیم‌ها، حتی در اقلیم‌های مرطوب و نیمه مرطوب به وقوع می‌پیوندد از این جهت تالاب‌ها نیز که از مهم‌ترین زیست‌بوم‌های کره زمین می‌باشند، مستثنا نیستند. در این پژوهش به بررسی رخدادهای خشک‌سالی در تالاب انزلی و ارتباط آن با تغییرات پهنه تالاب در طول دوره آماری 1975-2016 پرداخته شده است. به‌منظور بررسی خشک‌سالی از دو شاخص SPI و RDI استفاده شده است. جهت تعیین پهنه آبی، تصاویر ماهواره‌های لندست مورد استفاده قرار گرفت. بررسی شاخص‌های خشک‌سالی در حوزه تالاب انزلی نشان می‌دهد که مقادیر به دست آمده توسط شاخص RDI نسبت به مقادیر به دست آمده توسط شاخص SPI، خشک‌سالی را با شدت کمتری برآورد می‌کند. همچنین نتایج نشان داد که مساحت پهنه آبی تالاب انزلی در طول سال‌های مورد بررسی روند کاهشی دارد که با روند افزایشی پدیده خشک‌سالی از لحاظ دفعات وقوع و شدت کاملاً همسو است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        78 - پایش تغییرات کاربری اراضی / پوشش با استفاده از شاخص های شدت تغییرات، درجه پویایی و مقایسه پس از طبقه بندی
        محمد زارع تیمور تیموریان محمدحسن جوری
        زمین یکی از منابع اولیه طبیعی است که کاربری اراضی آن در طول زمان تغییر می کند. کاربری اراضی فرآیندی طبیعی بوده و نمی توان آن را متوقف نمود اما قابل کنترل می باشد. افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی یکی از مهمترین چالش های مدیریت کاربری اراضی می باشد. تهیه نقشه کاربری اراضی و ب أکثر
        زمین یکی از منابع اولیه طبیعی است که کاربری اراضی آن در طول زمان تغییر می کند. کاربری اراضی فرآیندی طبیعی بوده و نمی توان آن را متوقف نمود اما قابل کنترل می باشد. افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی یکی از مهمترین چالش های مدیریت کاربری اراضی می باشد. تهیه نقشه کاربری اراضی و بررسی روند تغییرات آن یکی از ضروری‌ترین اطلاعات مورد نیاز برای مدیریت منابع طبیعی می‌باشد. در تحقیق حاضر جهت تهیه نقشه تغییرات کاربری اراضی در شهرستان نور از تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست مربوط به سال‌های 1986، 2000 و 2013 طی یک بازه زمانی 28 ساله استفاده شد. در این مطالعه به منظور طبقه بندی تصاویر از روش حداکثر احتمال و GIS استفاده گردید. همچنین به منظور بررسی شدت و روند تغییرات کاربری از سه روش مقایسه پس از طبقه بندی ، شاخص شدت تغییرات و شاخص درجه پویایی در پایش تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین تغییرات کاربری اراضی مربوط به تبدیل کاربری کشاورزی به کاربری شهری در منطقه نور بوده به طوری که روند تغییرات کاربری جنگل و کشاورزی منفی و کاربری مسکونی مثبت بوده است و وسعت مناطق مسکونی از سال 1986 تا 2013 پنج برابر شده است بطوریکه در حاشیه شهرها و روستاها بیشترین تغییرات بوجود آمده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        79 - انتخاب بهترین روش طبقه‌بندی در تهیه نقشه کاربری اراضی با استفاده از داده‌های سنجنده OLI ماهواره لندست 8(مطالعه موردی حوضه آبخیز بهشت گمشده، استان فارس)
        محمد کاظمی احمد نوحه گر میرداد میردادی
        لازمه اتخاذ اطلاعات دقیق ار فناوری سنجش از دور، طبقه‌بندی اصولی و دقیق تصاویر ماهواره‌ای می‌باشد. نقشة کاربری اراضی یکی از فاکتور های اساسی در مطالعات منابع طبیعی و مدیریت محیط زیست می‌باشد. اغلب تهیة نقشة کاربری اراضی یک منطقه یکی از پرهزینه‌ترین بخش‌های پروژه‌های زیست أکثر
        لازمه اتخاذ اطلاعات دقیق ار فناوری سنجش از دور، طبقه‌بندی اصولی و دقیق تصاویر ماهواره‌ای می‌باشد. نقشة کاربری اراضی یکی از فاکتور های اساسی در مطالعات منابع طبیعی و مدیریت محیط زیست می‌باشد. اغلب تهیة نقشة کاربری اراضی یک منطقه یکی از پرهزینه‌ترین بخش‌های پروژه‌های زیست محیطی و منابع طبیعی است. در سال های اخیر محققان از روش‌های مختلفی نقشه کاربری اراضی را با استفاده از این داده‌ها تهیة کرده‌اند. روش‌های مختلفی جهت طبقه‌بندی تصاویر ماهواره‌ای وجود دارد. هر یک از روش‌ها دارای معایب و مزایایی می باشند. در تحقیق حاضر هدف انتخاب بهترین روش طبقه‌بندی تصویر OLI ماهواره‌ لندست 8 در تهیه نقشه کاربری اراضی بود. بر این اساس از 8 الگوریتم‌ مختلف طبقه‌بندی نظارت‌شده جهت استخراج نقشه کاربری اراضی منطقه بهشت گمشده استفاده شد. نتایج نشان داد که روش‌های حداکثر احتمال و ماشین بردار پشتیبان با صحت کلی 93/98 و 73/98 و ضریب کاپا به ترتیب 41/98 و 09/98 درصد نسبت به روش‌های دیگر دارای دقت بالاتری هستند. اولویت‌بندی دقت روش‌های 8گانه به ترتیب حداکثر احتمال ، ماشین بردار پشتیبان ، فاصله ماهالانوبی ، واگرایی اطلاعات طیفی ، نقشه‌بردار زاویه طیفی ، حداقل فاصله ، کدهای باینری و سطوح موازی بود. روش حداکثر احتمال بیشترین اطمینان طبقه-بندی با میزان 83/98 درصد را در سطح اعتماد 1 درصد به‌خود اختصاص داد. نتایج تحقیق حاضر نشان-دهنده دقت روش‌های مختلف طبقه‌بندی تصاویر ماهواره‌ای جهت کاهش وقت و هزینه می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        80 - واکاوی الگوهای دمایی در ارتباط با کاربری‌های شهری با بکارگیری داده‌های سنجش از دور (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
        مهدی نارنگی فرد احمد مزیدی اسماعیل عبدلی
        تنوع و تفاوت در کاربری و پوشش اراضی و تغییر در چشماندازهای شهری و تخریب فضای سبز به عنوان پیآمدی از افزایش جمعیت و گسترش نواحی متراکم شهری، باعث تغییر در تراز انرژی، انباشت گرمایی و دگرگونی در الگوهای دمایی در سطح نواحی شهری می‌گردد. بنابراین تحلیل روابط کاربری، پوشش ار أکثر
        تنوع و تفاوت در کاربری و پوشش اراضی و تغییر در چشماندازهای شهری و تخریب فضای سبز به عنوان پیآمدی از افزایش جمعیت و گسترش نواحی متراکم شهری، باعث تغییر در تراز انرژی، انباشت گرمایی و دگرگونی در الگوهای دمایی در سطح نواحی شهری می‌گردد. بنابراین تحلیل روابط کاربری، پوشش اراضی بر دامنه‌های دمایی و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هر کدام از یکدیگر می‌تواند در مدیریت شهری نقش مهمی ایفا کند. در این پژوهش، الگوهای حرارتی شهر کرمانشاه به عنوان مهم‌ترین مرکز جمعیتی غرب ایران که با رشد فزاینده جمعیت و نرخ بالای مهاجرت مواجه است، مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش استخراج الگوهای حرارتی و کاربری‌های موجود در نواحی شهری با بکارگیری داده‌های سنجش از دور است. بدین منظور طبقه‌بندی پوشش اراضی بر اساس طبقه بندی نظارت شده با اعمال الگوریتم بیشترین شباهت و استخراج دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر سنجنده TM ماهوارهLANDSAT به تاریخ: 31 آگوست سال 2011 انجام گرفت. در پایان با تحلیل آماری و مکانی، میزان تأثیر هر یک از کاربری‌ها بر الگوهای حرارتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌های پژوهش بیانگر پنج دامنه دمایی و سه کاربری مسکونی، پوشش گیاهی و بایر استخراج شده در شهر می باشد، کاربری بایر، مسکونی و پوشش گیاهی با دامنه دمایی 30-36، 16-22 و 25-26 درجه سانتی‌گراد بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        81 - Efficiency of Spectral Indices Derived from Landsat-8 Images of Maharloo Lake and Its Surrounding Rangelands
        Hamid Reza Matinfar Vahid Zandie
        Maharloo Lake is one of the salty lakes located in the southeast of Fars province, Iran. Presence of salt domes has a significant role in its salinity. Magnesium-sodium chloride and sodium sulfate are dominant salts of the lake. Due to the drying up of lake, widespread أکثر
        Maharloo Lake is one of the salty lakes located in the southeast of Fars province, Iran. Presence of salt domes has a significant role in its salinity. Magnesium-sodium chloride and sodium sulfate are dominant salts of the lake. Due to the drying up of lake, widespread lands surrounding the area are exposed to secondary salinity. It seems necessary to investigate the changes to find salinity level in order to predict the changes of vegetation and its margin uses. The purpose of the study was to evaluate the spectral indices derived from the images of Landsat8 sensors in detection of salty levels of the Maharloo Lake. In this study, Landsat8 imagery was used to obtain salinity indicators in the salt lake. Fourteen salinity indices have been calculated using the ENVI. The results showed that the indices of BI, SI, SI1, SI2, SI3, VSSI, YSI and SR could detect the area covered by salt crust on the lake and then, isolate and separate it from the rest of reflection spectrum. However, MSI and NDBI indicators were unsuccessful in detection of salt crust. NDVI and COSRI indicators used in plant detection could not detect the salt crust and just identified the typical vegetation. Finally, I2 and NDSI indicators also partially with low accuracy succeeded to detect some salinity areas and had no satisfactory performance. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        82 - Investigating the Effects of Land Use Changes on Trend of Desertification Using Remote Sensing (Case Study: Abarkooh Plain, Yazd, Iran)
        Mohammad Ali Hakimzadeh Ardakani Fatemeh Cheshmberah Mohammad Hossein Mokhtari
        More than one-third of the earth is characterized by arid and semi-arid climate and desertification phenomenon in these areas has been intensified in recent decades. This study aims to investigate the trend of desertification using vegetation indices and Iranian Model o أکثر
        More than one-third of the earth is characterized by arid and semi-arid climate and desertification phenomenon in these areas has been intensified in recent decades. This study aims to investigate the trend of desertification using vegetation indices and Iranian Model of Desertification Potential Assessment (IMDPA) in Abarkooh Plain, Yazd province, Iran. The satellite images (Landsat images in May 1987, 2000 and 2013) were used to map the land uses in the region. After the image preprocessing with a supervised classification method (support vector machine) that had the highest accuracy in all years, the map of land use changes was prepared in five kinds of land uses such as residential and industrial lands, agriculture and horticulture lands, arid and desert lands, playa and saline soils, and mountainsT .hen, the desertification map of Abarkooh Plain was prepared by calculating the Normalized Difference Vegetation Index (NDVI( and Modified Soil Adjusted Vegetation Index )MSAVI( according to IMDPA model. Three criteria, urban and residual lands to agricultural land ratio (Ur/Ag), plant canopy density and vegetation renewal indicators were used in IMDPA model. On the basis of the Ur/Ag ratio, 5.74%, 6.74% and 87.52% of the region were characterized by severe, moderate and low desertification, respectively due to land-use change factors. In the viewpoint of aboveground canopy density indicator, desertification in the area was classified into four classes including very severe, severe, moderate, and low desertification. In this regard, 99.06%, 0.76%, 0.13% and 0.05% of the areas are put in very severe, severe, moderate and low desertification classes, respectively. According to vegetation renewal indicator, 92.51%, 3.21% and 4.28% of the area were characterized as unchanged, low and very severe desertification, respectively. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        83 - Estimating Plant Dry Matter Productivity for AL-Sweeda Badia Rangeland (Syria) at Deferent Processing Levels of BKA, KVA Satellite Images
        Ghadir Hmeidan Ahed Alboody
        Estimation of plant dry matter to management of rangelands fast as well as high accuracy is important for managers. Research aims to compare Plant Dry Matter Productivity (PDMP) values estimated by Normalized Difference Vegetation Index (NDVI) derived from satellite ima أکثر
        Estimation of plant dry matter to management of rangelands fast as well as high accuracy is important for managers. Research aims to compare Plant Dry Matter Productivity (PDMP) values estimated by Normalized Difference Vegetation Index (NDVI) derived from satellite images BKA, KVA according to different levels of satellite image processing, for AL-Sweeda Badia (Syria), during the April, July of 2015 and October 2014. NDVI calculated according to digital number values (DN) then Top of Atmosphere values (TOA), finally Ground Surface (GS) values after Atmospheric Correction (AC) from L8 satellite image simultaneously with field measurements. Relationship between each two time-dependent satellite images was created. Then relations derived were adopted by L8 PDMP (PDMP) relationship estimation. Matter productivity average values according to TOA and GS was (15-42), (969-214), (3254 -22) and (576-563) kg / h for the previous dates respectively. There was a weak non-significant correlation between DN values and Matter productivity (≤0.063). And for TOA level relationship was relatively weak but significant (≤0.5). After atmospheric correction, it was strong (≥0.7) and significant at (1% and 5%) levels, and field verification measurements were consistent with 2014. Relationship between NDVI and PDMP for each of previous values was determined according to NDVI values of modern images. Previous relationships were applied to estimate PDMP then of objective maps was produced. DN satellite images contain geometrical distortions resulting from terrain, climate, change in velocity and height of sensor and radiation refraction in atmosphere, as well as for TOA values but at lower rate. But using GS after AC was good in rangelands state predicting and estimating PDMP. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        84 - Cartography and Diachronic Study of the Naama sabkha (Southwestern Algeria) Remotely Sensed Vegetation Index and Soil Properties
        Lakhdar Guerine Mustapha Belgourari Hanane Guerinik
        The present study focuses on the past (1985) and current (2018) status of the Naama’s Sabkha, particularly its salinity, vegetation, and water status. The acquired results will be useful for the preservation of Sabkha biodiversity. The representative sampling allo أکثر
        The present study focuses on the past (1985) and current (2018) status of the Naama’s Sabkha, particularly its salinity, vegetation, and water status. The acquired results will be useful for the preservation of Sabkha biodiversity. The representative sampling allowed us to make 136 soil samples over two depths: topsoil (0-4 cm) and down soil (4-30 cm) layers. The salinity analyses revealed that the maximum values are 115.3 g/l at 4 cm and 80.3 g/l at 30 cm depths. Regarding the soil conductivity, the highest values recorded at 4 cm and 30 cm are 198.4 mS.cm-1 and 141.89 mS.cm-1, respectively. At the same time, the results highlight that the Sabkha soil is weakly alkaline with strongly alkaline. The diachronic study based on the NDVI analysis of the Landsat_5, Landsat_8, and Sentinel_2 satellite imagery showed the installation of varied vegetation during 33 years. The outcomes of the statistical analysis of NDVI1985 and NDVI2018 (p<0.01, R2=0.77) show a significant development of vegetation. The use of NDWI for the period (1985 to 2018) highlights the importance of the water deficit in the region (p<0.01, R2=0.72). The results of the imagery geostatistical treatments reveal the changes which have occurred in particular the increase in the area of Sabkha, which was 431ha in 1985 to 514 ha in 2018. This is an increase of 83 ha for 33 years (2.5 ha per year). In other words, there was an evolution of 19.25% compared to the area in 1985. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        85 - Study on the Trend of Range Cover Changes Using Fuzzy ARTMAP Method and GIS
        Moslem Hadidi Ali Ariapour Marzban Faramarzi
        The major aim of processing satellite images is to prepare topical and effectivemaps. The selection of appropriate classification methods plays an important role. Amongvarious methods existing for image classification, artificial neural network method is ofhigh accuracy أکثر
        The major aim of processing satellite images is to prepare topical and effectivemaps. The selection of appropriate classification methods plays an important role. Amongvarious methods existing for image classification, artificial neural network method is ofhigh accuracy. In present study, TM images of 1987, and ETM+ images of 2000 and 2006were analyzed using artificial fuzzy ARTMAP neural network within Mehrgan region,Kermanshah province, Iran, with an area of 5957 ha changes in range cover state in thisbasin during 3 periods of time from 1987 to 2000 and 2000 to 2006 were examined. In thisstudy, initially, Land sat data for intended years were corrected geometrically andradiometric ally. Next, different land use classes were defined and training samplesobtained via field visits. The obtained results show that, over time period of 1987-2000, theextent of low-density rangeland and farmland in study region had been increased by 89.09and 321.08 ha, respectively, while good rangeland and fair rangeland faced a decliningtrend of 358.29 ha and 48.89 ha. Also, during time period of 2000-2006, the extent of poorrangeland and farmland within study region has increased by 64.98 and 727.12 ha,respectively, while good rangeland and fair rangeland faced a declining trend of 144.01 haand 648.1 ha. Accuracy of vegetation maps resulting from satellite data classification usingalgorithm of artificial fuzzy ARTMAP neural network was 90.97% and 94% for TM(1987) images and ETM+ (2000,2006) respectively which indicates high accuracy ofARTMAP algorithms for classifying satellite. Therefore, this study proves high efficiencyand potential of artificial fuzzy ARTMAP neural network for classification of remotesensing images. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        86 - شناسایی و تفکیک مزارع برنج با استفاده از روش نیمه خودکار در شمال ایران
        علی اکبر نوروزی مجتبی صانعی زهرا رزقی
        برنج به ‌عنوان یکی از غلات اصلی جهان و ایران همواره از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است. نظارت بر محصولات کشاورزی نقش بسیار مهمی در تأمین مواد غذایی مورد نیاز جهانی دارد. به‌طور کلی به منظور تخمین تولیدات محصول، اطلاعاتی مانند مساحت و میزان تولید در واحد سطح حائز اهمیت ا أکثر
        برنج به ‌عنوان یکی از غلات اصلی جهان و ایران همواره از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است. نظارت بر محصولات کشاورزی نقش بسیار مهمی در تأمین مواد غذایی مورد نیاز جهانی دارد. به‌طور کلی به منظور تخمین تولیدات محصول، اطلاعاتی مانند مساحت و میزان تولید در واحد سطح حائز اهمیت است. فناوری سنجش از دور می‌تواند اطلاعاتی با ارزش و به موقع درباره توزیع محصول، سطح زیر کشت و پتانسیل تولید در اختیار تصمیم‌گیران در بخش کشاورزی قرار دهد. جداسازی به‌وسیله اپراتور با انجام عملیات میدانی یا جداسازی چشمی بسیار هزینه‌بر و همراه با خطاهای انسانی است. افزون بر این با توجه به امکان تغییر کاربری زمین همواره نیاز به کنترل مرز شالیزارها وجود دارد. ازاین‌رو هدف اصلی تحقیق حاضر جداسازی مزارع برنج با روش خودکار در استان گیلان می‌باشد. در همین راستا با استفاده از تصاویر ماهواره Landsat 8 و شاخص‌ رطوبت خاک (LSWI) و شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) روشی کاملاً خودکار برای تشخیص شالیزارها به کار گرفته شد. بر اساس این روش ابتدا با استفاده از ویژگی پرآب بودن شالیزار در دوران ابتدایی نشا این مناطق با استفاده از آستانه‌های مشخص تشخیص داده شدند. سپس با استفاده از تصویر دیگری در دوران برداشت، عوارض ناخواسته دیگر مانند تالاب‌ها و آب‌های دائم و جنگل‌های مرطوب حذف گردید. ارزیابی نهایی روش ارائه‌شده با مرزهای ترسیمی اپراتور حاصل از تصاویر GEOEye صورت گرفت. نتایج ارزیابی نشانگر تطابق 90% روش به کار گرفته‌شده می‌باشد. تفاصيل المقالة