• فهرس المقالات سیاوش

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تطبیق شخصیت¬های حماسی انه¬اید ویرژیل با شاهنامه¬ فردوسی
        سید ابراهیم آرمن خدیجه بهرامی رهنما
        رسالت خطیر ادبیات تطبیقی، تشریح خط سیر روابط و مناسبات میان ادبیات ملل جهان و ﺗﺄکید و توسعه مبادلات فکری، ادبی و فرهنگی است. پتانسیل و ظرفیت ادبی شاهنامه¬ فردوسی قابل سنجش با هر اثر حماسی است. از این رو، شاهنامه، اثر سترگ فردوسی که حماسه¬ای ملّی و طبیعی است با ا أکثر
        رسالت خطیر ادبیات تطبیقی، تشریح خط سیر روابط و مناسبات میان ادبیات ملل جهان و ﺗﺄکید و توسعه مبادلات فکری، ادبی و فرهنگی است. پتانسیل و ظرفیت ادبی شاهنامه¬ فردوسی قابل سنجش با هر اثر حماسی است. از این رو، شاهنامه، اثر سترگ فردوسی که حماسه¬ای ملّی و طبیعی است با انه¬اید اثر ویرژیل که برترین نمونه¬ حماسه¬ کلاسیک مصنوع است، قابل سنجش و تطبیق است. بنابراین، هدف مقاله¬ حاضر سنجش و بررسی وجوه افتراق و اشتراک میان شخصیت¬های محوری و حماسی این دو اثر گران¬سنگ است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسى تحلیلى تطبیقى سیاوش، اوزیریس و آتیس
        محمود رضایی دشت ارژنه
        در داستان شفقت برانگیز و در عین حال نغز سیاوش در شاهنامه، فقط روساخت داستانارائه شده، اما بقایایى از اصل اسطورة بارورانة او همچنان در شاهنامه نمایان است. سیاوش درواقع خداى نباتى و بارورى ایران بوده که درپى جابه جایى و شکست اسطوره،در هیئت یک شاهزاده به حماسة ملى راه یافت أکثر
        در داستان شفقت برانگیز و در عین حال نغز سیاوش در شاهنامه، فقط روساخت داستانارائه شده، اما بقایایى از اصل اسطورة بارورانة او همچنان در شاهنامه نمایان است. سیاوش درواقع خداى نباتى و بارورى ایران بوده که درپى جابه جایى و شکست اسطوره،در هیئت یک شاهزاده به حماسة ملى راه یافته است. در این جستار، ضمن بررسى تحلیلى تطبیقى سیاوش، اوزیریس و آتیس این نتیجه حاصل شد که خدایان مذکورخویشکارى هاى مشترکى داشته و در بسیارى از جهات هم گونند؛ به این ترتیب که هرسه خدا با طبیعت و سرسبزى آن رابطه اى مستقیم دارند، هرسه خدا الهه اى را (سودابه،ایزیس، سیبل) در کنار خود دارند که زمینه ساز مرگ و رستاخیز آنها (زمستان و بهار)مى شود و هر سال براى بارورى و سرسبزى بیشتر طبیعت، آیین مرگ و رستاخیز هر سهخدا در موسم سال نو برگزار مى شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - دو زن (مقایسه سودابه و زلیخا در داستان سیاوش (با نگرش فردوسی) و در داستان یوسف (به روایت قرآن)
        مهدی ممتحن پریسا داوری
        در یک نگاه کلی بین داستان پیامبران و اسطوره های ایرانی خصوصاً در کلیت ماجرا و اوج و نقطه عطف داستانها شباهت بسیاری وجود دارد. این شباهتها به هر دلیلی که به وجود آمده باشد تامل هر خواننده ای را به خود جلب می کند (البته در مقایسه این داستانها به اختلافهایی هم برخورد می کن أکثر
        در یک نگاه کلی بین داستان پیامبران و اسطوره های ایرانی خصوصاً در کلیت ماجرا و اوج و نقطه عطف داستانها شباهت بسیاری وجود دارد. این شباهتها به هر دلیلی که به وجود آمده باشد تامل هر خواننده ای را به خود جلب می کند (البته در مقایسه این داستانها به اختلافهایی هم برخورد می کنیم). یکی از داستانهای درخور مقایسه و توجه درین باره داستان یوسف و سیاوش است. شباهت میان این دو داستان جدا از ماجراها، کنشها، گفتگوها و تک گوییهای شخصیتهای هر یک با هم، خصوصاً از آن بابت که داستان سیاوش سروده فردوسی است و منظومه ای نیز به نام یوسف و زلیخا به فردوسی منسوب است یا به تاثیر از فردوسی سروده شده است ، بیشتر توجه ما را بر می انگیزد. البته مقایسه این دو با هم فرصت بسیاری می طلبد به همین دلیل ما درین مجال تنها به تحلیل دو شخصیت سودابه و زلیخا در مقایسه با هم و جایگاهشان در داستانهای یوسف و سیاوش خواهیم پرداخت زیرا یکی از موارد مهمی که این دو داستان را درخور مقایسه می کند، شخصیت و رفتار زنان آنست و چالب اینست که به رغم مشابهت بسیار سودابه و زلیخا ،تفاوتهای ظریفی میان این دو زن در داستان هست که قابل تاملست. برای نمونه، زلیخا پس از ناکام ماندن از یوسف دست به دسیسه گری نمیزند اما سودابه چون مراد خویش نمی یابد به هر حیله ای دست می یازد تا شخصیت سیاوش را تخریب کند و بر خلاف زلیخا هرگز به گناه خویش معترف نمیشود. در قیاس با سودابه،زلیخا پس از سالهای درازی که از رخ دادن ماجرای او با یوسف می گذرد هرگز زنی منفور و هوسباز (چون سودابه) معرفی نمی شود و تلاش مفسران برای ساختن پایانی خوش برای عشق زلیخا (جوان شدنش توسط یوسف و وصلتش با او) این را تایید می کندکه بدیهی است اگر عشق زلیخا از دید آنان هوس آلود بود ، هرگز به دنبال سهمی برای او درین عشق نبودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی نقش ساختار و محتوای گفت وگو در داستان سیاوش
        الهام آزاده رنجبر حسین بیات ناصرقلی سارلی بهادر باقری
        موضوع مقالۀ حاضر، بررسی و تحلیل عنصر داستانی گفت وگو، در داستان سیاوش است. این داستان با گفت وگوی طوس و گیو که مادر سیاوش را یافته اند، آغاز می‌شود و با گفت وگوی سیاوش با پیلسم برادر پیران که از او می‌خواهد پیامش را به پیران رساند، پایان می‌پذیرد. بنابراین داستان سی أکثر
        موضوع مقالۀ حاضر، بررسی و تحلیل عنصر داستانی گفت وگو، در داستان سیاوش است. این داستان با گفت وگوی طوس و گیو که مادر سیاوش را یافته اند، آغاز می‌شود و با گفت وگوی سیاوش با پیلسم برادر پیران که از او می‌خواهد پیامش را به پیران رساند، پایان می‌پذیرد. بنابراین داستان سیاوش اساساً گفت و گو محور است و تمام اطلاعاتی که قرار است داستان در اختیار خواننده بگذارد، از طریق گفت و گو به وی انتقال می‌یابد، گذشته از این گفت وگو، در پیوند با عنصرهای دیگر داستان، کارکردهای متفاوت خود را آشکار می‌کند. فردوسی با بهره گیری از آن، شخصیت‌های داستان را توصیف و معرفی می‌کند. کنش‌های داستانی و درگیری‌ها و کشمکش‌ها را نشان می‌دهد، اندیشه‌های آرمانگرایانۀ خویش را به گونه ای غیر مستقیم در اختیار مخاطب می‌گذارد. پدیده‌های ذهنی را عینی می‌کند، به مسالۀ روان شناختی پیوند ذهنی و زبان اشاره کرده، در عمل نشان می‌دهد که در بررسی داستان نمی‌توان و نباید کارکردهای گفت و گو را از قلم انداخت. داده‌های این پژوهش از رهگذر مطالعات کتاب خانه ای فراهم آمده و پس از دسته بندی با بهره گیری از روش تحلیلی توصیف شده است. این پژوهش بیش از هر چیز نشان می‌دهد که فردوسی، در جایگاه داستان سرا، نه تنها عناصر داستان را می‌شناسد، بلکه بیش از آن از نحوه کارکرد آن‌ها آگاهی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - فرایند فردیّت سیاوش
        تورج عقدایی
        فرایند فردیّت یکی از اصطلاحات یونگ و به معنی طی مراحل و مراتب رشد برای تحقق خویشتن است. سیاوش یکی از ره‌یافتگانی است که برای تحققّ خویشتن خویش و رهایی جامعه و انسان از تباهی، از نثار جان خویش در راه اهدافش دریغ نورزید. او در چارچوب یک تقابل جهانی، بر تناقض درون غلبه می‌ أکثر
        فرایند فردیّت یکی از اصطلاحات یونگ و به معنی طی مراحل و مراتب رشد برای تحقق خویشتن است. سیاوش یکی از ره‌یافتگانی است که برای تحققّ خویشتن خویش و رهایی جامعه و انسان از تباهی، از نثار جان خویش در راه اهدافش دریغ نورزید. او در چارچوب یک تقابل جهانی، بر تناقض درون غلبه می‌یابد. مقاله‌ی حاضر شرح فرایند فردیّت‌یافتگی سیاوش و بازنمود سیر کمالی او از زادن تا مرگ است. این سیر برای طالبان سلامت نفس از چنان اهمیتی برخوردار است که از تاریخ به فرا تاریخ افکنده می‌شود و به اسطوره‌یی ماندگار تبدیل می‌گردد تا همه‌ی آدمیان، فارغ از قید زمان و مکان، به او تأسی جویند. سیاوش مثل یوسف قرآن، زیباست. این زیبایی نه تنها در ظاهر او که در باطنش نیز وجود دارد و جسم او مثل روحش پاک است. به همین دلیل حیطه‌ی زندگیش را به ماورا گسترش می‌دهد. سفر می‌کند تا جهان تاریک ناخودآگاهی را بشناسد و آن را زیر فرمان خود درآورد. در این سفر با آنیمای خود برخورد می‌کند و بخش عاطفی وجود خویش را آشکار می‌سازد. وقتی فرایند خودشناسی و خودسازی سیاوش به اوج می‌رسد، برای آن که ارجمندی خود را حفظ کند، شهادت به سراغش می‌آید و جاودانه‌اش می‌کند. در این پژوهش اطلاعات به روش کتابخانه‌یی گرد آمده و با روش تحلیلی، توصیف شده است. متن داستان سیاوش از مجموعه‌ی دبیر سیاقی انتخاب شده و شماره‌های داخل پرانتزها به این متن ارجاع می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسی تطبیقی نمودهای گذر از آتش
        مریم محمدزاده
        بررسی اساطیر ایرانی از سویی و مطالعة متون دینی و پهلوی از سوی دیگر نشانگر اجرای آزمون گذر از آتش در روزگاران کهن است، بنابراین می توان ردّ پا و نشانة برگزاری این آزمون را در کتاب مقدّس اوستا و متون پهلوی، از قبیل دینکرد، بندهشن، زادسپرم و... شناسایی کرد. علاوه بر این، ا أکثر
        بررسی اساطیر ایرانی از سویی و مطالعة متون دینی و پهلوی از سوی دیگر نشانگر اجرای آزمون گذر از آتش در روزگاران کهن است، بنابراین می توان ردّ پا و نشانة برگزاری این آزمون را در کتاب مقدّس اوستا و متون پهلوی، از قبیل دینکرد، بندهشن، زادسپرم و... شناسایی کرد. علاوه بر این، این آزمون جایگاه ویژه ای در روایات ملّی، مذهبی و اساطیری ایران دارد، لذا در این نوشتار، ضمن بررسی نمودهای ملی، مذهبی و اساطیری گذر از آتش در قالب داستان هایی مانند ابراهیم (ع)، سلامان و ابسال، ویس و رامین، داستان زرتشت و اپیزود سیاوش و سودابه، اشتراکات و افتراقات این سه نمود را مطرح و به بیان این مسأله خواهیم پرداخت که چرا آتش نیکان و پاکان را نمی سوزاند؟ تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تراجیدیة سیاوش والعبر التاریخیة
        محمد نوید بازرگان سیدابراهیم آرمن
        یحظی متلقّو الآداب أثناء تطلعهم علی الأدب بقِیَم أخلاقیة سامیة وعِبَر تاریخیة یحتاج الإنسان لنیلها إلی سنوات بل عصور من التجارب وقد تکون حیاة الشخص ثمنا لما یناله من الخبرات التی تساعده علی سعادته بل علی إسعاد الآخرین أیضا.إن التراجیدیا أو المأساة بالرغم من إثارة الحزن أکثر
        یحظی متلقّو الآداب أثناء تطلعهم علی الأدب بقِیَم أخلاقیة سامیة وعِبَر تاریخیة یحتاج الإنسان لنیلها إلی سنوات بل عصور من التجارب وقد تکون حیاة الشخص ثمنا لما یناله من الخبرات التی تساعده علی سعادته بل علی إسعاد الآخرین أیضا.إن التراجیدیا أو المأساة بالرغم من إثارة الحزن العمیق لدی المشاهد، تأخذه إلی قاعات التفکیر لیتجنب المهالک التی أودت بالبطل التراجیدی إلی الموت أو الهلاک. فمتلقی المسرحیة بعد رجوعه من المسرح یسرّه ما توصل إلیه من قیم کانت روح البطل ثمنا لها. یلقی هذا المقال نظرة عابرة إلی التراجیدیا ومدلولاتها فی الأدب الدرامی، ثم یتطرق إلی تراجیدیة سیاوش عند الشاعر الإیرانی العملاق الحکیم فردوسی فی ملحمته الشهیرة المعروفة بالشاهنامه، مشیرا إلی شخصیاتها البارزة وما تترکه من أثر علی نفس القارئ. هذا ویقدم المقال غایات فردوسی الأخلاقیة التی تترتب علی هذا الجزء من الشاهنامة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - بلاغت وصف در داستان سیاوش
        تورج عقدایی
        وصف یکی از ابزارهای موثر برای تصویر کردن چیستی و چگونگی اجزای هستی و زندگی اجتماعی است، هم بدان گونه که گوینده تجربه کرده است. وصف اگر چه با تمام گونه‌های شعر در پیوند است با نوع حماسی پیوندی عضوی و استوارتر دارد. به همین دلیل فردوسی در حماسه‌ خویش، از آن برای تجسم‌بخشی أکثر
        وصف یکی از ابزارهای موثر برای تصویر کردن چیستی و چگونگی اجزای هستی و زندگی اجتماعی است، هم بدان گونه که گوینده تجربه کرده است. وصف اگر چه با تمام گونه‌های شعر در پیوند است با نوع حماسی پیوندی عضوی و استوارتر دارد. به همین دلیل فردوسی در حماسه‌ خویش، از آن برای تجسم‌بخشی و تصویر‌آفرینی، به فراوانی، بهره می‌گیرد. امّا در این مقاله هنر نمایی فردوسی در وصف‌ واقعیت، منحصراً در داستان سیاوش بررسی و ارزیابی شده است. خواهیم دید که حکیم فرزانه‌ توس از وصف هم در محور افقی و هم در محور عمودی داستان، استفاده می‌کند. بدین معنی که گاه با آوردن صفت‌های مناسب برای اشخاص و چیزها، ویژگی‌های بارز آن‌ها را بیان می‌کند و تجسم می‌بخشد و گاهی بدون استفاده از ترکیب‌های وصفی، با ارائه‌ تصویری دقیق از اشخاص، صحنه‌ها و چیزها، آن‌ها را باز می‌نماید. برای نشان دادن قدرت توصیفگری فردوسی، ابتدا به وصف‌های او از منظر دستور نگریسته و از آن پس به کارکرد وصف‌ در داستان پرداخته و کوشیده‌ایم نقش آن را در پیش‌برد روایت و تجسم بخشیدن به اندیشه‌های فردوسی، بیان کنیم. زیبایی‌شناسی وصف هم در داستان سیاوش وجهه‌ای برجسته دارد. وصف عناصر اشرافیت که جزئی از زندگی سیاوش و شخصیت‌های دیگر داستان است، یکی دیگر از مقوله‌های این مقاله است. داده‌های این مقاله با روش کیفی، تحلیل و توصیف و گزارش شده است. شماره‌های کنار بیت‌ها و یا اجزای ابیات، به شماره ابیات شاهنامه اشاره دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بررسی شخصیت سیاوش با نظریه مثبت‌اندیشی سلیگمن
        وجیهه ترکمانی سمانه نیرومند
        داستان سیاوش، از جمله داستان‌های برجسته و پرآوازه شاهنامه بی بدیل حکیم فردوسی است. این داستان ارجمند ونیز شخصیّت سیاوش از دیر باز تاکنون از دیدگاه‌های گوناگون مورد بررسی و واکاوی محققان و شاهنامه پژوهان قرار گرفته است. درجستار پیش‌رو شخصیّت سیاوش، با روش توصیفی- تحلیلی، أکثر
        داستان سیاوش، از جمله داستان‌های برجسته و پرآوازه شاهنامه بی بدیل حکیم فردوسی است. این داستان ارجمند ونیز شخصیّت سیاوش از دیر باز تاکنون از دیدگاه‌های گوناگون مورد بررسی و واکاوی محققان و شاهنامه پژوهان قرار گرفته است. درجستار پیش‌رو شخصیّت سیاوش، با روش توصیفی- تحلیلی، با تمرکز بر نظریۀ مثبت‌اندیشی مارتین سلیگمن مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش شخصیّت سیاوش و اعمال و گفتار و تفکّرات وی با تکیه بر فضائل شش‌گانه مطرح در نظریۀ سلیگمن( خرد، شجاعت، انسانیت، عدالت، اعتدال و تعالی) بررسی گردیده، با بیت‌های روایت‌گر رفتار و گفتار سیاوش تطبیق داده شده است. نتیجۀ یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد، سیاوش از همه فضایل شش‌گانۀ مذکور، به خوبی برخوردار است. با این همه فضایل اخلاقی سیاوش مانع رخداد تراژدی در زندگی وی نمی‌گردد و سرانجام سیاوش با وجود آن همه مثبت اندیشی و آراستگی به انواع فضایل اخلاقی، به مرگی جان سوز و دل خراش در اوج جوانی روی در نقاب خاک می کشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - آیین هنر در سیاوش‌خوانی بیضایی
        علی عشقی سردهی
        هنر در آثار بیضایی کارکردها و کاربردهای فراوانی دارد. افزایش آگاهی همگانی، امید دادن برای مبارزۀ اجتماعی و فردی، افزایش وحدت و پرورش خرد نمونه ای از اثرگذاری های هنرست. بیضایی از این موارد در سیاوش خوانی نیز بهره گرفته است. سیاوش خوانی فیلم نامه ای برای بازسازی داستان أکثر
        هنر در آثار بیضایی کارکردها و کاربردهای فراوانی دارد. افزایش آگاهی همگانی، امید دادن برای مبارزۀ اجتماعی و فردی، افزایش وحدت و پرورش خرد نمونه ای از اثرگذاری های هنرست. بیضایی از این موارد در سیاوش خوانی نیز بهره گرفته است. سیاوش خوانی فیلم نامه ای برای بازسازی داستان سیاوش شاهنامۀ فردوسی است. وابستگی این اثر به حماسه و اسطورۀ ایرانی، پای برداشت هایی از هنر عامه را نیز به میان می کشد. برای راه یابی به آیین هنر و شگردها و شیوه های بهره گیری از هنر، در آغاز به تحلیل های چندگانۀ بیضایی پرداخته می شود. در این بخش، ویژگی های هنر گفته می شود. در بخش بعد تأثیرگذاری هنر، با مواردی چون کشش های داستانی، آشکار کردن نابسامانی های اجتماعی، افزایش امیدواری مردم، افزایش همبستگی، شادمانی، مبارزه با ناهنجاری های اجتماعی و چشم گیر ساختن ارزش های اجتماعی بررسی می شود. هنر و اسطوره و اندیشه های اجتماعی، موضوع های بعدی تحقیق است و در پایان تصرف در داستان می آید. بخش اخیر به مواردی وابسته است که بیضایی برای تفسیر، شخصیت پردازی دقیق تر یا ایجاد هیجان به داستان فردوسی افزوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - اسطورۀ سیاوش در شعر معاصر فارسی
        رضا اشرف زاده حمیدرضا نویدی مهر
        اساطیر ریشه در باورها و اعتقادهای بشر دارند و با جلوه‌ها و جنبه‌های گوناگون زندگی او پیوند یافته‌اند. از این‌رو، می‌توانند موضوع پژوهش‌هایی ژرف در آثار هنری و ادبی قرار گیرند و رخدادهای تاریخی و اجتماعی و حتی سیاسی روزگارانِ بسیار دور را پدیدار سازند. با بهره‌گیری از اس أکثر
        اساطیر ریشه در باورها و اعتقادهای بشر دارند و با جلوه‌ها و جنبه‌های گوناگون زندگی او پیوند یافته‌اند. از این‌رو، می‌توانند موضوع پژوهش‌هایی ژرف در آثار هنری و ادبی قرار گیرند و رخدادهای تاریخی و اجتماعی و حتی سیاسی روزگارانِ بسیار دور را پدیدار سازند. با بهره‌گیری از اساطیر می‌توان رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و روانی ملت‌ها را تجزیه و تحلیل کرد. اسطوره‌ها محدود به زمان و مکان نیستند؛ بی‌کرانه و ناپیدایند و تبلور خرد جمعی در جوامع به شمار می‌روند. اسطوره در کنار افسانه، حماسه و فرهنگ، یکی از عناصر شکل دهندۀ فرهنگ و هویت قومی و ملی جوامع است. شاعران معاصر، اساطیر را هم‌سو با جهت‌گیری‌های فکری و سیاسی و اجتماعی خویش برگزیدند و آن‌ها را به نوعی امروزی کردند. آنان اسطوره‌هایی را برگزیدند تا بهتر بتوانند به مدد آن‌ها موقعیت حیات اکثریت جامعه را تحکیم ببخشند. شاعران معاصر از جنبه‌های مختلف به اسطورۀ سیاوش پرداخته‌اند و کارکردهای گوناگونی را ـ اعم از سیاسی، اجتماعی، عاطفی و....ـ در مضمون‌سازی‌های خود مدنظر قرار داده‌اند. در پژوهش حاضر با نگرشی تحلیلی، به تبیین جایگاه و کارکرد اسطوره سیاوش در شعر معاصر پرداخته شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - کاربرد نمادین نام ها و باورهای آیینی - اسطوره‌ای در شعر سیاوش کسرایی
        حسن حیدری فاطمه فرزانه
        با این که ادبیات معاصر ایران، پا به پای تحولات اجتماعی به پیش رفته و مضمون بارز آن، پیش آمدهای اجتماعی و سیاسی است؛ اما عده ای از شاعران هم عصر ما، باوجود هم گامی با پدیده های جامعه از میراث گران سنگ پیشینیان، غافل نمانده اند و در شعر خویش به گونه های مختلف از آن بهره ب أکثر
        با این که ادبیات معاصر ایران، پا به پای تحولات اجتماعی به پیش رفته و مضمون بارز آن، پیش آمدهای اجتماعی و سیاسی است؛ اما عده ای از شاعران هم عصر ما، باوجود هم گامی با پدیده های جامعه از میراث گران سنگ پیشینیان، غافل نمانده اند و در شعر خویش به گونه های مختلف از آن بهره برده اند. سیاوش کسرایی یکی از سخن سرایان معاصر ماست که به ادبیات سنتی ایران، به ویژه شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی، نظر داشته و همواره با دیدی احترامآمیز و درخور ستایش به این اثر جاودانه نگریسته و به آن، دل بستگی خاصی داشته است. کسرایی در شعر خود به شکل بارزی از شخصیت های اسطوره ای و حماسی، استفاده کرده و در بیشتر موارد با توجه به پیشینه ی داستان، به صورت نمادین، آن را جلوه گر ساخته است. وی در چند اثر به بازآفرینی اسطوره های کهن پرداخته که مهم ترین آن منظومه ی "مهره ی سرخ" است. این پژوهش، بازتاب نمادین شخصیت های اسطوره ای را در مجموعه ی اشعار سیاوش کسرایی مورد بررسی قرار داده و می خواهد به این پرسش ها پاسخ بدهد که هدف کسرایی از بازآفرینی اسطوره ها چه بوده است و دیگر این که کدام یک از شخصیت های حماسی در شعر وی، نمود بیشتری داشته و نماد و نماینده ی چه کسانی است. نتیجه این که: کسرایی با هدف بیان عقاید و مرام های خود، به بازآفرینی اسطوره های ملی پرداخته است. وی از میان همه ی شخصیت های اسطوره ای، به "سیاوش" و "سهراب" توجه ویژه ای داشته است و آنان را به صورت نمادی برای جوانان مبارز و رزمنده در نظر گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - تحلیل گفتمان شعر اعتراض در شعر احمد شاملو و سیاوش کسرایی (بر پایه تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه)
        لاله عرفانیان مهدی نوروز بتول فخراسلام فرزاد عباسی
        مطالعه و تحلیل گفتمان اعتراضی شعر معاصر به ویژه با تکیه بر شعر شاعرانی چون احمد شاملو و سیاوش کسرایی حاکی از وحدت نظام مفهومی‌ و مضمونی اشعار‌، تعهد‌ نسبت به مردم‌، جامعه و کاربرد مشترک شعر در مسیر برافراشتنندای مردم. در تحقیق حاضر تلاش بر این است تا بر اساس رویکرد توصی أکثر
        مطالعه و تحلیل گفتمان اعتراضی شعر معاصر به ویژه با تکیه بر شعر شاعرانی چون احمد شاملو و سیاوش کسرایی حاکی از وحدت نظام مفهومی‌ و مضمونی اشعار‌، تعهد‌ نسبت به مردم‌، جامعه و کاربرد مشترک شعر در مسیر برافراشتنندای مردم. در تحقیق حاضر تلاش بر این است تا بر اساس رویکرد توصیفی-تحلیلی و بر پایه الگوی تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه، ویژگی‌ها و وجوه اعتراضی این دو شاعر معاصر مورد واکاوی قرار گیرد. شاملو به‌مثابه یک شاعر نظم مستقر اجتماعی را نمی‌پذیرد و در تلاش برای فهم یک نظام آرمانی، هدف‌گذاری‌های سیاسی و اجتماعی‌اش کم کم به یک جهان‌بینی بسیط فلسفی و انقلابی منتهی می‌شود. کسرایی اما نه همچون شاعرانی چون اخوان ثالث ناامید از تغییر و دگرگونی اجتماعی است و نه همچون شاملو، دل به گزاره‌های فلسفی و اجتماعی خوش می‌کند، بلکه او شاعری متعهد و انقلابی به تمام معنا است. هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین و شناخت گفتمان‌های سیاسی و اجتماعی بازتاب‌یافته در شعر شاملو و کسرایی است. اما مهم‌ترین عناصر قوام‌بخش دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه شامل مفصل‌بندی، هویت، تنازع و غیریت‌سازی، قدرت و اسطوره‌سازی است. بر این اساس می‌توان ماحصل تحقیق را بدین گونه طبقه‌بندی نمود که دال مرکزی در شعر شاملو آزادی و و در شعر کسرایی مقاومت توده‌وار در برابر استبداد سیاسی بود. این دو شاعر با یک رویکرد تازه به مفهوم هویت، تلاش کردند تا با الگوهای غیرمردمی عصر خویش مبارزه و شکل تازه‌ای از غیریت‌سازی اجتماعی عرضه کنند. شاملو و کسرایی به عنوان دو شاعر متعهد، ضمن مخالفت با قدرت رسمی و مسلط جامعه از طریق به چالش کشیدن اسطوره‌سازی‌های کاذب حاکمیت، تلاش نمودند تا با ارجاع به آزادی‌خواهان و وطن‌دوستان ایران زمین، اسطوره‌های مردمی تازه‌ای بر پایه عشق و آزادی خلق کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - از طرد تا حذف شدن سیاوش از منظر نشانه‌شناسی فرهنگی در شاهنامه فردوسی
        لیلا خزل دکتر فرهاد طهماسبی دکتر ساره زیرک
        نشانه‌شناسی فرهنگی مفهومی است که در پی گزینش عناصر فرهنگی به عنوان نخستین موضوعات مورد بررسی از سوی نشانه‌شناسان ایجاد شد. این دانش با بهره جستن از عناصر فرهنگی، فهم و درک بهتری از فرهنگ خود و دیگری ارائه می‌دهد. شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که به واسطۀ برخورد با اق أکثر
        نشانه‌شناسی فرهنگی مفهومی است که در پی گزینش عناصر فرهنگی به عنوان نخستین موضوعات مورد بررسی از سوی نشانه‌شناسان ایجاد شد. این دانش با بهره جستن از عناصر فرهنگی، فهم و درک بهتری از فرهنگ خود و دیگری ارائه می‌دهد. شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که به واسطۀ برخورد با اقوام مختلف در زمرۀ متون چند فرهنگی است. از این رو تلاش می‌شود، در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از طرد تا حذف شدن سیاوش در شاهنامه از منظر نشانه شناسی فرهنگی و تبیین جایگاه او از نظر خود و دیگری بررسی گردد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چرا سیاوش در نزد خاندان خود نیز دیگری انگاشته می‌شود. و نیز هدف این پژوهش گسترش دامنۀ مطالعات نشانه‌شناسی فرهنگی و فراهم کردن ابزارهای تحلیلی و نظریه بنیاد در تحلیل متن است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که سیاوش نه تنها از دیدگاه تورانیان دیگری انگاشته شده؛ بلکه در درون کشور خود نیز از دیده نزدیک‌ترین کس به او (پدرش) فردی مساله ساز است و باید از مرکز حکومت دور گردد. و به نوعی او خودی دیگری محسوب می‌شود تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - تحلیل ویژگی‌های امیدبخشی اسطورۀ آرش کمانگیر با نگاهی به اصل امیدِ ارنست بلوخ
        فریده داودی مقدم
        اسطوره‌های اقوام گوناگون سرشار از مفاهیم ژرف و ارزشمندی است که روایت‌گر عمیق‌ترین کشش‌ها و حالات درونی انسانی است. این اسطوره‌ها در عین اشتمال بر امور غیرواقع، بیانگر حقایقی نهفته در ورای آنهاست که در جلوه‌هایی پنهان و آشکار خویشتن را باز می‌نمایانند. از جملۀ این حقایق، أکثر
        اسطوره‌های اقوام گوناگون سرشار از مفاهیم ژرف و ارزشمندی است که روایت‌گر عمیق‌ترین کشش‌ها و حالات درونی انسانی است. این اسطوره‌ها در عین اشتمال بر امور غیرواقع، بیانگر حقایقی نهفته در ورای آنهاست که در جلوه‌هایی پنهان و آشکار خویشتن را باز می‌نمایانند. از جملۀ این حقایق، میل و امید انسان به داشتن جهانی والا و زیباست که در کنش‌های قهرمان‌های اساطیر و دیگر موضوع‌هایی چون عشق و جاودانگی نمود می‌یابد. آرش کمانگیر از اسطوره‌های کهن ایرانی است که بیشتر با مضمون میهن‌پرستی و جانبازی قهرمان در راه وطن گره خورده است و شاعران بسیاری به شکل تلمیحی یا آشکار و مستقل به بازگویی آن دست یازیده‌اند که می‌توان گفت مفصل‌ترین و زیباترین آنها شعر آرش کمانگیر سیاوش کسرایی است. در این پژوهش به تحلیل یکی از مفاهیم اساسی این شعر که ناظر به امیدبخشی و رسیدن به گسترۀ والاتر و زندگی پربارتر است، پرداخته می‌شود. موضوع امید و درک آرمان‌شهر انسانی از موضوعاتی است که ارنست بلوخ -فیلسوف و ادیب آلمانی که معروف به فیلسوف امید است- بدان پرداخته است. در نهایت این نتیجه به دست آمد که مفاهیم طرح شده در شعر آرش کمانگیر همسو با آرای بلوخ، در بافتی شاعرانه و باورپذیر از سوی مخاطبان قرار دارد و آرمان‌شهر ارنست بلوخ همان بهار (روایت‌گویی عمو نوروز) و جهان روشن و امیدوارانۀ کسرایی است. امیدوار بودن یعنی نپذیرفتن واقعیت موجود و گذر از آن که بلوخ مطرح می‌کند، در شعر آرش کمانگیر با قدرتِ بسیار جریان دارد. گذار از واقعیتِ وحشتناک هستی‌سوز با ترسیم روزگاری که عشق و امید و زیبایی و لبخند به فراموشی سپرده شده است، با باور به نیروی پهلوانی که نه در جسم، بلکه در جان آدمی است، همگی بیانگر این معناهای عمیق هستند که در کل شعر تکرار می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - سوگ سیاوش و شباهت آن به سوگ آیین های محلی
        نجم الدین گیلانی آذرنوش گیلانی
        کشته‌شدن مظلومانۀ سیاوش، به‌دست تورانیان، باعث ایجاد نوعی سنت عزاداری در ایران شد که به سوگ سیاوش یا سیاوشان معروف است. در مناطق کرد و لرنشین آیین سوگ به‌نام چَمَر خوانده می‌شود و نحوۀ برگزاری این آیین‌ در این مناطق یکسان است. این آیین‌ با سوگواری برای سیاوش، شاهزادۀ مح أکثر
        کشته‌شدن مظلومانۀ سیاوش، به‌دست تورانیان، باعث ایجاد نوعی سنت عزاداری در ایران شد که به سوگ سیاوش یا سیاوشان معروف است. در مناطق کرد و لرنشین آیین سوگ به‌نام چَمَر خوانده می‌شود و نحوۀ برگزاری این آیین‌ در این مناطق یکسان است. این آیین‌ با سوگواری برای سیاوش، شاهزادۀ محبوب ایرانیان، شباهت‌های فراوانی دارد. مقالۀ حاضر با هدف بررسی و توصیف آیین‌ سیاوشان و شناخت وجوه تشابه این رسم و آیین‌ با سوگ‌آیین‌‌های کردی و لری، با استناد به منابع و همچنین تحقیقات میدانی و به‌شیوۀ تطبیقی و تحلیلی نگاشته شده است. برخی آداب عزاداری، مضامین شعرها، اسب‌آرایی و... از این شباهت‌ها است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - بررسی خواص آنتی اکسیدانی و شناسایی ترکیبات شیمیایی عصاره های حاصل از برگ گیاه ‏پرسیاوشان(‏Adiantum capillus-veneris‏) ‏
        محمد مهدی نعمت شاهی امیر حسین الهامی راد نفیسه نعمت شاهی سید حسین استیری
        ‎در‎‎این پژوهش ساختار اسیدهای چرب، اجزاء توکوفرولی، استرول ها و نوع ترکیبات فنلی عصاره های حاصل از برگ گیاه پرسیاوشان شناسایی شد و سپس ‎‎تاثیر‎‎حلال‌های متانول و اتانول ‎‎بر‎‎استخراج‎‎ ترکیبات پلی‌فنلی‎‎ و &lr أکثر
        ‎در‎‎این پژوهش ساختار اسیدهای چرب، اجزاء توکوفرولی، استرول ها و نوع ترکیبات فنلی عصاره های حاصل از برگ گیاه پرسیاوشان شناسایی شد و سپس ‎‎تاثیر‎‎حلال‌های متانول و اتانول ‎‎بر‎‎استخراج‎‎ ترکیبات پلی‌فنلی‎‎ و ‎‎فعالیت آنتی‌اکسیدانی عصاره استخراجی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اسید پالمتیک اسیدچرب اشباع غالب عصاره، گاما و بتا توکوفرول بیشترین ترکیبات توکوفرولی، سیتواسترول بالاترین میزان استرول ها و سیرینژیک اسید و هیدروکسی تیروزول ترکیبات فنلی غالب در عصاره برگ پرسیاوشان بودند. اندازه گیری ترکیبات فنلی نیز نشان داد که در عصاره های استخراج شده با هر دو حلال، با افزایش غلظت عصاره تا 1000 پی پی ام میزان ترکیبات پلی فنلی استخراج شده در عصاره متانولی و اتانولیبه ترتیب تا 65/240 و 40/142 میلی گرم اسید گالیک در گرم عصاره افزایش یافت، با این تفاوت که درصد استخراج این ترکیبات آنتی‌اکسیدانی توسط حلال متانول به طور قابل ملاحظه‌ای بیشتر از حلال اتانول بود. در مرحله بعد، با اندازه‌گیری فعالیت مهارکنندگی رادیکال‌های آزاد در غلظت‌های مختلف عصاره‌های متانولی و اتانولی و مقایسه آن با آنتی‌اکسیدان سنتزیبوتیل هیدروکسی تولوئن(BHT) در غلظت 200 پی پی ام، مشخص شد که افزایش خاصیتآنتی‌اکسیدانی عصاره‌های متانولی و اتانولی وابسته به غلظت می‌باشد، بدین معنی که با افزایش غلظت عصاره‌ها از 200 پی پی ام تا 1000 پی پی ام، خاصیت آنتی‌اکسیدانی به طور چشمگیری افزایش یافت و در یک غلظت ثابت، عصاره استخراج شده با حلال متانول دارای فعالیت رادیکال گیرندگی بیشتری نسبت به عصاره اتانولی بود و هر دو عصاره فعالیت آنتی‌اکسیدانی بیشتری نسبت به آنتی‌اکسیدان سنتزی BHT داشتند. به ‎‎طور‎‎کلی‎‎نتایج ‎‎این پژوهش‎‎نشان‎‎ داد‎‎ متانول‎‎ حلال ‎‎مؤثرتری‎‎ در ‎‎استخراج‎‎ ترکیبات ‎‎فنلی برگ گیاه پرسیاوشان می‎‎باشد. ‎‎همچنین ‎‎همبستگی‎‎ مثبتی ‎‎بین‎‎ میزان‎‎ ترکیبات‎‎ فنلی ‎‎با ‎‎فعالیت‎‎ ضد اکسایشی ‎‎وجود‎‎دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - نقد فرمالیستی منظومه آرش کمانگیر سیاوش کسرایی
        معصومه محمدی
        یکی از روش‌های بررسی متون ادبی، نگاه فرمالیستی به آثار ادبی است. در این روش، ضمن بررسی دقیق اجزا و عناصر سازنده متن، با تکیه به بسامدها و ارتباط میان آن اجزا، شاکله یا فرُم آثار ادبی بررسی می‌شود. نگارندگان در این مقاله، می‌کوشند پس از یک مقدمه اجمالی حاوی آگاهی‌هایی در أکثر
        یکی از روش‌های بررسی متون ادبی، نگاه فرمالیستی به آثار ادبی است. در این روش، ضمن بررسی دقیق اجزا و عناصر سازنده متن، با تکیه به بسامدها و ارتباط میان آن اجزا، شاکله یا فرُم آثار ادبی بررسی می‌شود. نگارندگان در این مقاله، می‌کوشند پس از یک مقدمه اجمالی حاوی آگاهی‌هایی درباره زندگی و شعر سیاوش کسرایی، با نگاهی فرمالیستی، ضمن بررسی عناصر سازنده متن آرشِ کمانگیر، در سه حوزه: الف. جنبه‌های زبانی؛ ب. جنبه‌های بلاغی و ج. گزارش روایت شعر، به بررسی هماهنگی یا ناهماهنگی میان اجزای آن‌ در این منظومه بپردازند. این شعر بلند از جنبه‌های گوناگون زبانی، دستوری، سبکی، صرفی، نحوی، معنایی، موسیقایی، بلاغی، ادبی، سیاسی و اجتماعی، مهم است و نشان دادن ارزش‌های آن، نیازمند یک بررسی دقیق و همه‌جانبه نظیر روشی است که نگارندگان مقاله، در پیش گرفته‌اند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - رابطۀ زمان روایی و مرگ در داستان سیاوش
        کاظم کلانتری ابراهیم استاجی
        زمان از مهم‌ترین عناصر روایت محسوب می‌شود که با تحلیل و بررسی آن در داستان می‌توان به نتایجی در راستای معنای اثر دست یافت. زمانِ متن و داستان و رابطۀ این دو با هم، از جمله مسائلی است که در بخش زمان روایی مورد بررسی قرار می‌گیرد. از جمله نظریه‌پردازان مطرح در زمینۀ بررسی أکثر
        زمان از مهم‌ترین عناصر روایت محسوب می‌شود که با تحلیل و بررسی آن در داستان می‌توان به نتایجی در راستای معنای اثر دست یافت. زمانِ متن و داستان و رابطۀ این دو با هم، از جمله مسائلی است که در بخش زمان روایی مورد بررسی قرار می‌گیرد. از جمله نظریه‌پردازان مطرح در زمینۀ بررسی زمان در روایت، ژرار ژنت فرانسوی است که زمان را در داستان به سه ساحت نظم، تداوم و بسامد تقسیم می‌کند. این پژوهش ضمن بررسی عنصر زمان و جایگاه آن در تحلیل محتوایی و معنایی "داستان سیاوش" نشان می‌دهد که فردوسی با استفاده از تکنیک‌های عمدۀ زمانی در روایت از جمله پیش‌نگاه، گفت‌و‌گو و تکرار، مرگ و سرنوشت سیاوش را معنایی خاص بخشیده‌است. وجود پس‌نگاه‌ها، پیش‌نگاه‌ها و تکرارها در این داستان هر کدام تأکیدی بر مرگِ قهرمانِ اصلی، یعنی سیاوش است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - سیاوش شخصیتی خودشکوفا( بر اساس نظریه آبراهام مزلو)
        محمد نامداری مهدی رضایی
        چکیده: در قرن بیستم میلادی مکاتب روانشناختی بسیاری ظهور کردند که به جنبه های مختلف روان آدمی پرداختند و به نتایج شگفت انگیزی دست یافتند. یکی از این مکاتب روانشناختی که برخلاف مکاتب روانی دیگر به جنبه های مثبت و روشن زندگی انسان پرداخته، روانشناسی انسانگرای آبراهام مز أکثر
        چکیده: در قرن بیستم میلادی مکاتب روانشناختی بسیاری ظهور کردند که به جنبه های مختلف روان آدمی پرداختند و به نتایج شگفت انگیزی دست یافتند. یکی از این مکاتب روانشناختی که برخلاف مکاتب روانی دیگر به جنبه های مثبت و روشن زندگی انسان پرداخته، روانشناسی انسانگرای آبراهام مزلوی آمریکایی است. او تحقیقات خود را بر روی سالم ترین افراد جامعه انجام داد و به این نتیجه رسید که درصد کمی از افراد جامعه هستند که اگر تمام نیازهای جسمی و روانی آن ها فراهم باشد به خودشکوفایی و کمال مطلوب خواهند رسید. شخصیت های بزرگ و انسان های متعالی بسیاری در شاهنامه فردوسی هستند که مصداق بارز انسانهای کامل و رشدیافته طرح و الگوی آبراهام مزلو بشمار می روند. یکی از این شخصیت ها سیاوش فرزند کی کاووس است که جزو عزیزترین پهلوانان شاهنامه است. در این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی و به کمک منابع کتابخانه ای ابتدا به مولفه های سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو پرداخته ایم، سپس با بررسی اجمالی شخصیت سیاوش در شاهنامه فردوسی بر اساس مولفه های ارائه شده توسط مزلو درباره افراد خودشکوفا به این نتیجه رسیدیم که سیاوش با توجه به اخلاق، رفتار و تصمیماتی که در مواجهه با اتفاقات زندگی خود گرفته است مانند: پذیرش خود و دیگران، داشتن استقلال وحریم خصوصی، درک درست از واقعیت، قدرشناسی نسبت به پدیده های اطراف، روابط میان فردی قوی، حس همدردی و نوعدوستی، تجربه های متعالی وعارفانه، مقاومت در برابر فرهنگ پذیری، می تواند جزو نمونه های بارز افراد خودشکوفا و خواستاران تحقق خود بشمار رود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - مقایسۀ سیاوش، انسان آرمانی شاهنامه با نوح، انسان کامل تورات
        مهدی رضازاده قزاآن سیروس شمیسا عبدالرضا مدرس زاده یونس حمامی لاله زار
        سیاوش و نوح(ع) در شاهنامه و تورات، همسان و هم‌روزگار نیستند اما هر دو از یک ویژگی مشترک برخوردارند؛ یعنی کامل و آرمانی‌اند، دو شاخصۀ قدسی و مینوی که همواره مطلوب بشر کمال‌طلب بوده است. کمال‌طلبی، گاه در قامت سیاوش، انسان آرمانی شاهنامۀ فردوسی، و در روایتی اسطوره‌ای و حم أکثر
        سیاوش و نوح(ع) در شاهنامه و تورات، همسان و هم‌روزگار نیستند اما هر دو از یک ویژگی مشترک برخوردارند؛ یعنی کامل و آرمانی‌اند، دو شاخصۀ قدسی و مینوی که همواره مطلوب بشر کمال‌طلب بوده است. کمال‌طلبی، گاه در قامت سیاوش، انسان آرمانی شاهنامۀ فردوسی، و در روایتی اسطوره‌ای و حماسی ترسیم می‌شود و گاه در قالب نوح، انسان کامل تورات و ضمن روایتی تاریخی‌مذهبی ظهور و بروز می‌یابد. معیارهایی که شاهنامه به‌عنوان منبعی سرشار از نکته‌های اخلاقی و تربیتی از انسان آرمانی ارائه می‌دهد، با شاخصه‌های انسان کامل تورات به‌عنوان متنی تاریخی‌مذهبی، چندان تفاوتی ندارند؛ زیرا فردوسی به‌عنوان حکیمی خردورز تلاش می‌کند چهره‌ای الهی و جاودانه از سیاوش ارائه ‌دهد که هم با دیدگاه اسطوره‌ای منطبق باشد و هم از نظر مذهبی قابل پذیرش و مقبول؛ بر همین مبنا، داستان سیاوش با وجود نقل در متون مهری و مزدیسنی پیش از شاهنامه، همواره مورد توجه ایرانیان مسلمان نیز بوده است. با مقایسۀ سیاوش و نوح(ع) و واکاوی برخی از ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی و تعلیمی دو انسان اسطوره‌ای و دینی، دریافت می‌شود که وجه مشترک هر دو، اخلاق و معیارهای تربیتی و آموزه‌های تعلیمی است و ارزش‌ها و ملاک‌های ارزشی در تورات و شاهنامه بسیار به هم نزدیک‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - کیخسرو و بهرام (خوانش بینامتنی شاهنامه و هفت پیکر از منظر شخصیت پردازی اسطوره‌گونه کیخسرو و بهرام گور)
        رضا رفایی قدیمی مشهد حسینعلی قبادی
        شاهنامه به عنوان الگوی سرآمد حماسه‌های ایرانی، منشأ خلق آثار متعدد حماسی پس از خود شده است. در این پژوهش با خوانشی بینامتنی، اثرگذاری شاهنامه بر هفت‌پیکر نظامی در خلق شخصیت اسطوره‌گونۀ بهرام گور بررسی شده است. پژوهش حاضر در پی یافتن مواردی از داستان و شخصیت اسطوره‌ای کی أکثر
        شاهنامه به عنوان الگوی سرآمد حماسه‌های ایرانی، منشأ خلق آثار متعدد حماسی پس از خود شده است. در این پژوهش با خوانشی بینامتنی، اثرگذاری شاهنامه بر هفت‌پیکر نظامی در خلق شخصیت اسطوره‌گونۀ بهرام گور بررسی شده است. پژوهش حاضر در پی یافتن مواردی از داستان و شخصیت اسطوره‌ای کیخسرو در شاهنامه است که الهام‌بخش شخصیت‌‌پردازی نظامی در پردازش شخصیت بهرام گور بوده است؛ بدین ترتیب می‌توان الگویی برای خلق شخصیت بهرام در روایت نظامی پیدا کرد. اشارۀ نظامی در ابتدای هفت‌پیکر بر ابتنای اثرش بر شاهنامه و شواهد متنی موجود، این مدعا را تقویت می‌کند. این پژوهش با روشی توصیفی ـ تحلیلی بینامتنی، در حوزۀ دو شخصیت یاد شده، برپایۀ آرای ژرار ژنت دو اثر شاهنامه و هفت‌پیکر را بررسی کرده و نتایج نشان دهندة آن است که که روابط بینامتنی صریح و ضمنی، در مواردی همچون پیش‌بینی و رؤیاهای بزرگان در مورد دو شخصیت، اعمال و رفتار، شخصیت عرفانی و فرجام آن‌ها نمود یافته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - تحلیل نشانه ـ معناشناختی کارکرد گفتمانی مقاومت اسطوره‌ای در داستان سیاوش
        ابراهیم کنعانی
        در مقاومت اسطوره‌ای، حضوری متمرکز شکل می‌گیرد که قدرتی درونی‌شده دارد و سوژه در نقش کنش‌گر گفتمانی عمل می‌کند. سیاوش (سوژۀ گفتمانی)، یکی از محوری‌ترین شخصیت‌های شاهنامه است که توانسته به چنین حضوری دست یابد؛ بدین ترتیب، او تصویر منسجمی از حضور ارائه داده که وجهی استعلای أکثر
        در مقاومت اسطوره‌ای، حضوری متمرکز شکل می‌گیرد که قدرتی درونی‌شده دارد و سوژه در نقش کنش‌گر گفتمانی عمل می‌کند. سیاوش (سوژۀ گفتمانی)، یکی از محوری‌ترین شخصیت‌های شاهنامه است که توانسته به چنین حضوری دست یابد؛ بدین ترتیب، او تصویر منسجمی از حضور ارائه داده که وجهی استعلایی می‌یابد. این حضور، سوژه را به عنوان نماد هویت‌بخشی در مرکز ثقل گفتمان قرار می‌دهد. سوژۀ رقیب نیز حضور خود را در ارتباط با او تنظیم می‌کند و در تعامل دوسویه و یا در رابطه‌ای تنشی با او قرار می‌گیرد. این تقابل و تعامل در قالب دو کلان‌روایت مقاومت و مماشات بروز می‌یابد. پرسش اصلی این است که مقاومت اسطوره‌ای و به تبع آن مماشات و ممارست گفتمانی در داستان سیاوش، چگونه و در قالب چه گفتمان‌هایی تحقق یافته است. در واقع، هدف اصلی پژوهش پیشِ رو، تحلیل نشانه ـ معناشناختی چگونگی تحقق مقاومت اسطوره‌ای و تأثیر آن در شکل‌دهی به هویت و ارزش است. پژوهشِ حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی نشان دهندة آن است که سوژه با راهبردهای مقاومت اسطوره‌ای مانند فشاره‌ای و گستره‌ای، اتیکی، زایشی و پدیدارشناختی، از ارزش وفای به عهد و درستی دفاع می‌کند. سوژة رقیب نیز با صف‌آرایی در مقابلش، قصد دارد تا او را به مماشات وادارد؛ اما سوژه ممارست می‌کند و به حضور خود وجهی پدیداری و هستی‌محور می‌بخشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - مطالعه تطبیقی در اساطیر ایران و شرق دور (اسطوره سیاوش ایران و کوتان اوتونایِ قوم آینو با رویکرد جوزف کمبل)
        سعید اخوانی فتانه محمودی
        تلقی امروزی انسان نسبت به اساطیر حاکی از این است که اسطوره، امری فراتر از افسانه است. پاسخ انسان به سؤال‌هایی که در دوران پیش از علم و فلسفه با آن مواجه شده است را می‌توان در اسطوره‌ها باز یافت. از مسائل مطرح شده در خصوص اسطوره‌، شباهت آن‌ها در میان اقوام و تمدن‌های مخت أکثر
        تلقی امروزی انسان نسبت به اساطیر حاکی از این است که اسطوره، امری فراتر از افسانه است. پاسخ انسان به سؤال‌هایی که در دوران پیش از علم و فلسفه با آن مواجه شده است را می‌توان در اسطوره‌ها باز یافت. از مسائل مطرح شده در خصوص اسطوره‌، شباهت آن‌ها در میان اقوام و تمدن‌های مختلف است. حال این سوال مطرح می‌شود که علت تشابه اسطوره‌های اقوام غیرمرتبط با هم چیست؟ این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی برای نشان دادن این موضوع، اسطورة سیاوش ایران و حماسة کوتان اوتونای، متعلق به قوم آینو (ساکنین دوران سنگی جزایر ژاپن) را بررسی کرده است. الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل، به عنوان رویکرد نظری و مراحل سه‌گانة آن به عنوان متغیر این مطالعة تطبیقی به کار گرفته ‌شده است. این پژوهش نشان می‌دهد که انسان دوران اسطوره‌ای صرف نظر از بستر مکانی ـ زبانی متمایز دارای بنیان‌های معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی مشترکی بوده‌اند که در اسطوره‌ها بازنمایی شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - واکاوی اشتراکات آیین سوگ سیاوش ایرانی با آیین‌های دیونیسیا و آدونیای یونانی
        الهام خداوندگاری سید هاشم حسینی
        از دیرباز فرهنگ، باور و نوع نگرش جوامع مختلف توسط آیین‌ها بازتاب داده شده است. می‌توان گفت بخش چشم‌گیری از اساطیر جهان به آیین‌های باروری اختصاص دارد که در قالب مرگ و رستاخیز طبیعت تجسم یافته است و در قالب مَرگِ یک ایزد و حیات دوبارة او به نمایش درمی‌آید. سیاوشان، آیین أکثر
        از دیرباز فرهنگ، باور و نوع نگرش جوامع مختلف توسط آیین‌ها بازتاب داده شده است. می‌توان گفت بخش چشم‌گیری از اساطیر جهان به آیین‌های باروری اختصاص دارد که در قالب مرگ و رستاخیز طبیعت تجسم یافته است و در قالب مَرگِ یک ایزد و حیات دوبارة او به نمایش درمی‌آید. سیاوشان، آیین سوگ سیاوش، اسطورة خوشنام ایرانی و جشن حیات دوبارة او در کالبد گیاهی و فرزندش کیخسرو است که مرگ و باززایی ایزد/قهرمان شهیدشونده را همچون چرخة زمان و تحول طبیعت نشان می‌دهد. دیونیسیا و آدونیا، جشنواره‌های آیینی پرستش دیونیزوس و یادبود آدونیس در اساطیر یونان است که به عنوان ایزدان بارورکننده، مناسکی در مرگ و رستاخیزشان برپا ‌می‌شده است. شناسایی وجوه اشتراک آیین سیاوشان با آیین‌های دیونیسیا و آدونیا از اهداف پژوهش حاضر است. در این راستا ابتدا با روش تحلیلی ـ تطبیقی، هر سه آیین بررسی و سپس اشتراکات میان آن‌ها شناسایی و تحلیل می‌شود. مهم‌ترین دلیل انتخاب آیین‌های مذکور، با وجود تفاوتهای فرهنگی و فواصل جغرافیایی، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اساطیر جهان بر یکدیگر است. بنابر یافته‌های تحقیق، از مهم‌ترین اشتراکات سه آیین یادشده، تکرار سالیانة مراسم سوگ و جشن رستاخیز است که با مناسکی همچون شمایل‌گردانی، اعطای قربانی، موسیقی و سوگ‌سرود با محوریت زنان همراه بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - دو فرضیه درباره داستان سیاوش (با توجه به نظر شاهنامه پژوهان ایرانی، تاجیک، روس و اروپایی)
        نسرین بازگیر
        با توجه به دیرینگی ایران کهن و اوستا، مقایسه داستان سیاوش با اسطوره‌های محدود که تناسب ساختاری و اخلاقی با آن ندارند واقعیت داستان سیاوش را که پیوندی استوار با شخصیت رستم دارد، خواسته یا ناخواسته، نادیده می‌گیرد. توجه به قدمت اوستا از دیدگاه برخی پژوهندگان منصف اروپایی أکثر
        با توجه به دیرینگی ایران کهن و اوستا، مقایسه داستان سیاوش با اسطوره‌های محدود که تناسب ساختاری و اخلاقی با آن ندارند واقعیت داستان سیاوش را که پیوندی استوار با شخصیت رستم دارد، خواسته یا ناخواسته، نادیده می‌گیرد. توجه به قدمت اوستا از دیدگاه برخی پژوهندگان منصف اروپایی و نگاهی نو به پیشگامی ایرانیان در پدیدارشناسی و هستی‌شناسی علمی، بن‌مایه‌های ایرانی داستان سیاوش و ناهمگونی آن با اسطوره‌های باروری را بهتر می‌نمایاند. افراسیاب نخستین بار، سیاوش را برای حکمرانی به منطقه‌ای آباد فرستاد که به نظر می‌رسد همان گنگ‌دژ باشد. سیاوش بر آن شهر، دیوار محافظتی بزرگی ساخته است که ساختن آن جز با فر کیان امکانپذیر نبود و طبق روایت بندهش، دارای پانزده دروازه بوده است که از دری تا در دیگر آن به پانزده روز بهاری قابل طی شدن بوده است. سیاوش برای بار دوم به درخواست افراسیاب به منطقه‌ای نزدیکتر به پایتخت افراسیاب می‌آید و از خارستان، شارستان سیاوشگرد را می‌سازد. اشاره نرشخی به قبر سیاوش در دروازه بخارا و وجود دروازه بازسازی شده شهر دوشنبه و احتمال وجود دروازه‌های دیگر، زمینی بودن گنگ‌دژ و قرار گرفتن آن با سیاوشگرد در محدوده یک دیوار، پژوهش‌های نوین باستان شناسی را در منطقه بخارا تا دوشنبه می‌طلبد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - بررسی تحلیلی تطبیقی سیاوش، اوزیریس و آتیس
        محمود رضایی دشت ارژنه پروین گلیزاده
        در داستان شفقت برانگیز و در عین حال نغز سیاوش در شاهنامه ، با اینکه تنها روساختداستان ارائه شده، اما بقایایی از اصل اسطور ة باروران ة او همچنان در شاهنامه نمایان است .سیاوش در واقع خدای نباتی و باروری ایران بوده که در پی جا به جایی و شکست اسطوره، درهیأت یک شاهزاده به حم أکثر
        در داستان شفقت برانگیز و در عین حال نغز سیاوش در شاهنامه ، با اینکه تنها روساختداستان ارائه شده، اما بقایایی از اصل اسطور ة باروران ة او همچنان در شاهنامه نمایان است .سیاوش در واقع خدای نباتی و باروری ایران بوده که در پی جا به جایی و شکست اسطوره، درهیأت یک شاهزاده به حماس ة ملی ر اه یافته است . در این جستار، ضمن بررسی تحلیلی -تطبیقی سیاوش، اوزیریس و آتیس، این نتیجه به دست آمد که خدایانِ یادشده خویشکاری هایمشترکی داشته و در بسیاری از جهات همگون اند؛ به این ترتیب که هر سه خدا با طبیعت وسرسبزی آن رابطه ای مستقیم دارند، هر س ة آنها الهه ای را در کنار خود دارند که زمینه ساز مرگو رستاخیز شان (زمستان و بهار ) می شود و هر سال برای باروری و سرسبزی بیشتر طبیعت،آیین مرگ و رستاخیز هر سه خدا در موسم سال نو برگزار می شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - اسطوره «داوری ایزدی» به‏وسیلۀ آتش در شاهنامه
        نغمه دادور
        از ورای قرن ها تمدّن بشری، آنچه امروز از مراسم شگفت داوری ایزدی برای ما به جا مانده است، تنها عبارت سوگند خوردن است، درحالی که این رسم در میان اقوام و ادیان در گذشته امری معمول و آخرین محک برای تعین گناهکاری یا بی گناهی متهمان بوده است. با وجود اینکه نمونه های بسیاری از أکثر
        از ورای قرن ها تمدّن بشری، آنچه امروز از مراسم شگفت داوری ایزدی برای ما به جا مانده است، تنها عبارت سوگند خوردن است، درحالی که این رسم در میان اقوام و ادیان در گذشته امری معمول و آخرین محک برای تعین گناهکاری یا بی گناهی متهمان بوده است. با وجود اینکه نمونه های بسیاری از اجرای این مراسم در آثاری چون ویس و رامین، مثنوی، سلامان و ابسال، مخزن الاسرار و... به چشم می خورد، آشناترین نمونه از این نوع داوری در حافظة جمعی ما ایرانیان گذر سیاووش از آتش است. دلایل اهمیت و اعتبار اسطوره داوری ایزدی در شاهنامه از موضوعات مورد بحث در این جستار است؛ از این رو، در این مقاله نخست به اجمال، به بیان علل ارزشمندی آتش در باور اقوام و ادیان کهن می پردازیم. پس از آن انواع آزمون های ایزدی عبور از آتش را بر مبنای نمونه های موجود از آن در کتب تاریخی، دینی و ادبی بررسی و طبقه بندی می کنیم و سرانجام ماجرای اسطوره گذر سیاوش از آتش را به عنوان نمونه ای تأثیرگذار و ماندگار از این نوع داوری معرفی می کنیم و به ذکر برتری های آن نسبت به نمونه های مشابه دیگر خواهیم پرداخت تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - داستان سودابه و سیاوش از منظری دیگر
        قدمعلی سرّامی
        داستان سیاوش و سودابه، از شاهکارهای فردوسی است که در آن، شاهد رویارویی دو ابرقهرمانیم. تأمّل ژرف در این داستان ما را متقاعد می‌کند که بنیان آن بر تقابل عقل و عشق، عصمت و عصیان و در تحلیل نهایی غریزه و فرهنگ استوار است. براساس آیین زرتشت، خیر و شر، در روزگاران نُه هزار س أکثر
        داستان سیاوش و سودابه، از شاهکارهای فردوسی است که در آن، شاهد رویارویی دو ابرقهرمانیم. تأمّل ژرف در این داستان ما را متقاعد می‌کند که بنیان آن بر تقابل عقل و عشق، عصمت و عصیان و در تحلیل نهایی غریزه و فرهنگ استوار است. براساس آیین زرتشت، خیر و شر، در روزگاران نُه هزار سالة گمیزشن، همواره با هم درگیرند، امّا با لحاظ نگرة مذهب مهر (میتراییسم) آن دو، در عین حال که در نمود با یکدیگر می‌ستیزند، بودی یگانه دارند و وجود هر یک از آنان، ضرورت وجود دیگری است. تاکنون شاهنامه‌پژوهان با نگاه زردشتی به دو قهرمان اصلی این داستان نگریسته و معمولاً سیاوش را کارگزار حق و سودابه را عامل باطل به شمار آورده‌اند. در این مقاله باتوجه به چرخش فرهنگ ایرانی در روزگار پس از اسلام به سوی عرفان ـ که از بن و ریشه، مهر‌ی‌نگر است ـ به سیاوش و سودابه نگریسته و کوشیده‌ام تا حق هر کدام از این دو ابر مردم را بتوزم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - شکوه سیاوش در آیینة عرفان
        ناهید جعفری
        سیاوش یکی از محبوب‌ترین و مظلوم‌ترین قهرمانان شاهنامه است که در این داستان نقش یک قربانی بی‌گناه و مقدس را بازی می‌کند.داستان سیاوش در زمرة داستان‌های پهلوانی و عارفانة شاهنامه است که در آن، پهلوانی و عرفان به سختی با یکدیگر درآمیخته‌اند. سیاوش در مسیرِ داستان، سیر و سل أکثر
        سیاوش یکی از محبوب‌ترین و مظلوم‌ترین قهرمانان شاهنامه است که در این داستان نقش یک قربانی بی‌گناه و مقدس را بازی می‌کند.داستان سیاوش در زمرة داستان‌های پهلوانی و عارفانة شاهنامه است که در آن، پهلوانی و عرفان به سختی با یکدیگر درآمیخته‌اند. سیاوش در مسیرِ داستان، سیر و سلوکی عارفانه دارد، یعنی همان رسیدن از مرحلة طلب تا فنا که در حقیقت عبارت است از نجاتِ نفس انسانی و امیال بشری. بنابراین، چهرة او سیمای یک سالک واصل است و مجموعة کراماتش مانند گذشتن از آتش و پیشگویی‌های او دربارة اتفاقات پس از مرگش که چهارده سال بعد محقق می‌شود، قداست سیاوش را تا سرحد پیامبرگونه بودن بالا می‌برد.این داستان که در حقیقت نمایشی بس تلخ از مظلومیت سیاوش است، در ذهن خوانندة خود از سیاوش الگویی پهلوانی، دینی و عرفانی می‌سازد و خوی و خصلت او در این داستان، تصویری از انسان کامل را به یاد آدمی می‌آورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - تحلیل مضمونی چند نمونه از نگاره‌های «گذر سیاوش بر آتش» در شاهنامه فردوسی
        سعید زاویه ایرج داداشی آمنه مافی تبار
        نقاش ایرانی داستان را تنها تصویرسازی نمی‌کرد بلکه بن‌مایه، جوهر و مفهوم داستان را تأویل و با روحی معنوی به تصـویر می‌کشید تا با هنر خود، همگان را از درک آن بهره‌مند سازد. با این نگاه، ویژگی‌های تصویری، واقعیت را آشکارا بازتاب نمی‌دهـند؛ بلکه به کار معناسازی مشغول‌اند و أکثر
        نقاش ایرانی داستان را تنها تصویرسازی نمی‌کرد بلکه بن‌مایه، جوهر و مفهوم داستان را تأویل و با روحی معنوی به تصـویر می‌کشید تا با هنر خود، همگان را از درک آن بهره‌مند سازد. با این نگاه، ویژگی‌های تصویری، واقعیت را آشکارا بازتاب نمی‌دهـند؛ بلکه به کار معناسازی مشغول‌اند و دستیابی به حقیقت آنها، خالی از دشـواری نخواهد بود. اما متأسفانه تاکنون توجه زیادی به نگارگری ایران، از نظر معنای عرفانی، فلسفی و درونی این هنر نشده و بیشتر تحقیقات، به شرح عناصر صوری و مباحث تاریخی معطوف گردیده است. از این‌رو، مقالۀ توصیفی ـ تحلیلیِ پیشِ‌رو، کوششی است در رفع این نقیصه در قبال چند نمونه از نگاره‌های گذر سیاوش بر آتش به روایت شاهنـامه فردوسی. اصلی که دریافت آن، علل حجم عظیـم نگاره¬های تصویرشده با موضوعیت این داستان را توجیه می‌کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - سیاوش در آیینه ادب فارسی (تا قرن هفتم)
        نسرین شکیبی ممتاز
        سیاوش از شخصیت‌های مقبول و محوری شاهنامه به شمار می‌رود که حکایت زندگی پاک و مرگ ناجوانمردانه‌اش، انعکاس وسیع و چشمگیری در ادبیات فارسی داشته است.این شخصیت، دارای ویژگی‌هایی خاص و منحصر به فرد است زیرا ریشه‌هایی عمیق در اساطیر ایرانی، اوستا و متون پهلوی دارد و همواره حج أکثر
        سیاوش از شخصیت‌های مقبول و محوری شاهنامه به شمار می‌رود که حکایت زندگی پاک و مرگ ناجوانمردانه‌اش، انعکاس وسیع و چشمگیری در ادبیات فارسی داشته است.این شخصیت، دارای ویژگی‌هایی خاص و منحصر به فرد است زیرا ریشه‌هایی عمیق در اساطیر ایرانی، اوستا و متون پهلوی دارد و همواره حجم قابل‌توجهی از آیین‌ها و مناسک ایرانی در شخصیت فراانسانی او دیده می‌شود.باتوجه به این پیشینة اساطیری و قدمت دیرینه، می‌توان چنین گفت که وسعت ابعاد وجودی او تا آنجا دامنه پیدا کرده که بخش خاصی از ادبیات وسیع فارسی و طیف عظیمی از تشبیهات، استعارات، کنایات و تلمیحات ادبی را به خود اختصاص داده است.سیاوش باتوجه به موقعیتی که به عنوان یک شاهزاده اهورایی در شاهنامه‌ دارد، فرصت رشد و تکامل پیدا کرده و با داشتن مؤلفه‌های خاص فردی و ویژگی‌های والای اجتماعی به آن مرتبه از کمال انسانی دست یافته است و همواره پاکی و خوبی را برای انسان‌های بعد از خودش تداعی می‌کند.ظهور، حضور و انعکاس این ویژگی‌ها در گسترة ادبیات فارسی موضوعی است که در این نوشتار به آن پرداخته می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - ساختار تقابلی داستان سیاوش در شاهنامه بر اساس نظریه لوی استروس
        محمد چهارمحالی مریم شعبانزاده محمود حسن آبادی
        تقابل در داستان اسطوره‌ای ـ حماسی سیاوش در شاهنامه چشمگیر است و به عنوان یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های سازنده‌ در وجود شخصیت‌ها و رویدادها خود را نشان داده است. زیر بنای همة رویدادها در این داستان دو اصل متقابل زیاد بها دادن به پیوند خویشاوندی و کم بها دادن به پیوند خویشاون أکثر
        تقابل در داستان اسطوره‌ای ـ حماسی سیاوش در شاهنامه چشمگیر است و به عنوان یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های سازنده‌ در وجود شخصیت‌ها و رویدادها خود را نشان داده است. زیر بنای همة رویدادها در این داستان دو اصل متقابل زیاد بها دادن به پیوند خویشاوندی و کم بها دادن به پیوند خویشاوندی در نظریة لوی استروس است. دو نوع تقابل در این داستان یافت می‌شود: 1. تقابل داخلی که ناظر بر تضاد سودابه و سیاوش در سرزمین ایران و حرمسرای کیکاووس است که باعث سربلندی و سپس طرد سیاوش می‌شود و همچنین ناظر بر جدال کیخسرو و فریبرز از یک طرف و جدال توس و گودرز به جانبداری از این دو شخصیت در مسئلة جانشینی کیکاووس از طرف دیگر است. بهانة اصلی در این نوع تقابل، خویشی و همخونی و به اصطلاح لوی استروس زیاد بها دادن است. 2. تقابل خارجی که ناظر بر توطئة گرسیوز و ستیز افراسیاب با سیاوش است و باعث مرگ او می‌شود. بهانة اصلی در این نوع تقابل، بیگانگی و دشمنی دیرینه و همان کم بها دادن است. همچنین اصل زیاد بهادادن ناظر بر خواب افراسیاب و سیاوش از یک سو و اصل کم بهادادن ناظر بر خواب پیران ویسه و گودرز کشوادگان از سوی دیگر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - تحلیلی روانشناسانه از داستان سیاوش بر مبنای الگوی ساختار ذهن فروید
        محمدرضا روزبه کیانوش دانیاری
        آرای فروید در حوزۀ روانکاوی تأثیری شگرف بر هنر و ادبیات نهاد و موجب ظهور نقد روانشناسانه شد. نظریه‌های ناخودآگاه فردی و ساختار ذهن و روان انسان از برجسته ترین دستاوردهای فکری این متفکر بود. بر اساس این نظریه ها، ساختار ذهن انسان دارای سه بخش عمده است: نهاد، من و فرامن. أکثر
        آرای فروید در حوزۀ روانکاوی تأثیری شگرف بر هنر و ادبیات نهاد و موجب ظهور نقد روانشناسانه شد. نظریه‌های ناخودآگاه فردی و ساختار ذهن و روان انسان از برجسته ترین دستاوردهای فکری این متفکر بود. بر اساس این نظریه ها، ساختار ذهن انسان دارای سه بخش عمده است: نهاد، من و فرامن. هرکدام از این بخش ها نیز مظهر بخشی از دنیای پیچیده ذهن و وجود آدمی هستند. شخصیت های اصلی داستان سیاوش قابلیت انطباق با این سه بخش را دارند و کنش های این سه می تواند از منظری تأویلی، معرّف کارکردهای اجزای ساختار ذهن باشد؛ سودابه مظهر نهاد، سیاوش معرّف فرامن و کاووس نمایندۀ من. از منظری دیگر می توان گرسیوز را معادل نهاد، سیاوش را مظهر فرامن و افراسیاب (و در بُعدی دیگر پیران) را نماینده من به شمار آورد. این پژوهش به تحلیل داستان سیاوش بر مبنای این رویکرد اختصاص دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - کهن‌الگوی قهرمان در منظومۀآرش کمانگیرسیاوش کسرایی
        دکتر فاطمه کوپا نرگس محمدی بدر مصطفی گرجی خیرالنساء محمدپور
        آرکی‌تایپ یا کهن‌الگو، مهم‌ترین اصطلاح مکتب روانکاوی کارل گوستاو یونگ، شامل صور کهن و افکار و امیال غریزی است که در ناخودآگاه جمعی مشترک انسان‌ها وجود دارند. محتویّات ناخودآگاه جمعی در اسطوره‌ها، مذاهب، رؤیاها، تخیّلات و آثار ادبی رخ می‌نمایانند. در این میان، اهمیّت آثا أکثر
        آرکی‌تایپ یا کهن‌الگو، مهم‌ترین اصطلاح مکتب روانکاوی کارل گوستاو یونگ، شامل صور کهن و افکار و امیال غریزی است که در ناخودآگاه جمعی مشترک انسان‌ها وجود دارند. محتویّات ناخودآگاه جمعی در اسطوره‌ها، مذاهب، رؤیاها، تخیّلات و آثار ادبی رخ می‌نمایانند. در این میان، اهمیّت آثار حماسی به عنوان تجلّی‌گاه اسطوره و کهن‌الگوها غیر قابل انکار است. در پژوهش پیشِ رو، کهن‌الگوی قهرمان در منظومۀ حماسیآرش کمانگیراثر سیاوش کسرایی بررسی و تحلیل شده است. هر انسانی در درون خود قهرمانی دارد و به سفر قهرمانی خاصّی می‌پردازد. این سفر درواقع، همان الگویی است که برای طی کردن مسیر خودشناسی و رشد فردیّت انتخاب کرده است. بررسی حاضر نشان می‌دهد که آرش که کهن‌الگوی قهرمان در شخصیّت او حاکم است، با طی کردن فراز و فرودهای مختصّ این کهن‌الگو، مسیر خودشناسی را به سرانجام رسانده و به خود واقعی‌اش پی برده است. در بُعد اجتماعی نیز ایرانیان به شناخت نسبت به هویّت جمعی و خودِ قومی و ملّی خویش رسیده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - جلوه‌های آرمانشهر و شهریار آرمانی فردوسی با جستاری در داستان سیاوش
        حسنعلی عباسپور اسفندن احمد رنجبر
        اگر چه اولین بار واژه یوتوپیا را تامس مور، نویسنده و فیلسوف انگلیسی ساخته است، بشر از دیرباز در برابر ناکامی‌ها، بیدادگری‌ها و ناهمواری‌های زندگی سعی کرده است طرح شهری آرمانی را تصویر کند. انگیزه بشر از طرح این شهر خیالی این بوده است که از دردها و رنج‌های خود بکاهد و مع أکثر
        اگر چه اولین بار واژه یوتوپیا را تامس مور، نویسنده و فیلسوف انگلیسی ساخته است، بشر از دیرباز در برابر ناکامی‌ها، بیدادگری‌ها و ناهمواری‌های زندگی سعی کرده است طرح شهری آرمانی را تصویر کند. انگیزه بشر از طرح این شهر خیالی این بوده است که از دردها و رنج‌های خود بکاهد و معایب و محاسن جوامع را بازگو کند. در کانون بشری، شاعران، فیلسوفان و نویسندگان زیادی چون افلاطون، ارسطو، فارابی، نظامی و... با طرح این موضوع به ویژگی‌ها و چگونگی شکل‌گیری آن پرداخته‌اند. در ایران باستان نیز جلوه‌هایی از شهریاران آرمانی مانند جمشید، فریدون، کیخسرو و سیاوش و آرمان‌شهرهایی مانند گنگ‌دژ و سیاوشگرد دیده می‌شود که در شاهنامه فردوسی منعکس است. در این مقاله به نمونه‌هایی از این جلوه‌ها به‌ویژه در داستان سیاوش اشاره شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - علل دگردیسی ریشه‌های اساطیری شخصیت سودابه در داستان سیاوش شاهنامه
        اقدس فاتحی
        پژوهش حاضر بر آن است که علل و عوامل تغییر و دگرگونی عظیم الهۀ باستانی آب را مورد بررسی قرار دهد. در عصر ماقبل تاریخ، بر اثر پدیدة وام‌گیریِ اسطوره، باورها و آیین‌های مربوط به الهه آب به ماوراءالنهر کشیده شده است. هم‌زمان با شکل‌گیری نهایی داستان‌های حماسی در ایران این ا أکثر
        پژوهش حاضر بر آن است که علل و عوامل تغییر و دگرگونی عظیم الهۀ باستانی آب را مورد بررسی قرار دهد. در عصر ماقبل تاریخ، بر اثر پدیدة وام‌گیریِ اسطوره، باورها و آیین‌های مربوط به الهه آب به ماوراءالنهر کشیده شده است. هم‌زمان با شکل‌گیری نهایی داستان‌های حماسی در ایران این الهه علاوه بر تحولات اجتناب ناپذیر اساطیری در جریان تلفیق و هماهنگی با الگوهای مردسالارانة قبایل هندوایرانی کهن و تطبیق با سنت‌های اجتماعی رایج آن سامان، در افواه نقالان و گوسانان دربارهای پارتیان اشکانی و کوشانیان به جایگاه بس فروتری هبوط کرد تا جایی که به طور کلی از جهان خدایان پایین آمد. الهه آب با فراموش شدن ریشه و اصل آسمانی‌اش و تحت‌تأثیر خوارمایه انگاری زن و تغییرات متعدد سرانجام در شاهنامه خصوصیات نو پذیرفت و به صورت سودابه درآمد. از سوی دیگر دُموزی ایزد نباتی ِمرتبط با الهة بین‌النهرینی نیز در اساطیر ایران بر اثر عامل شکستگی به دو تن تبدیل شد: یکی سیاوش که نقش و خویشکاری او همانند ایزد مقتول نباتی بین‌النهرینی است و دیگری کیخسرو که نقش ایزد بازآینده و تجدید حیات کنندة سیاوش را دارد. این شخصیت‌ها به صورت داستان سیاوش و سودابه و همچنین کیخسرو به شاهنامة ابومنصوری و از آنجا نیز به شاهنامۀ فردوسی راه پیدا می‌کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - تحلیل اسطوره‌ای رمان درد سیاوش با نگاه به تأثیر کودتای 28 مرداد1332 در بازتاب اسطوره‌ها
        حسینعلی قبادی سعید بزرگ بیگدلی محمد علیجانی
        اسطوره‌ها در طول تاریخ، هم از حوادث سیاسی - اجتماعی تأثیر می‌پذیرند و هم بر آنها تأثیر می‌نهند. در تاریخ معاصر ایران، کودتای 28 مرداد 1332 یکی از اصلی‌ترین حوادث تأثیرگذار بر ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بود که موجب شد نویسندگان حوزه ادبیات و داستان‌نویسی به اسطوره أکثر
        اسطوره‌ها در طول تاریخ، هم از حوادث سیاسی - اجتماعی تأثیر می‌پذیرند و هم بر آنها تأثیر می‌نهند. در تاریخ معاصر ایران، کودتای 28 مرداد 1332 یکی از اصلی‌ترین حوادث تأثیرگذار بر ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بود که موجب شد نویسندگان حوزه ادبیات و داستان‌نویسی به اسطوره ها گرایش یابند؛ اسطوره‌هایی که بازتاب دهنده ناخودآگاه جمعی مردم ایران در سال های بعد از کودتاهستند. رمان درد سیاوش اثر اسماعیل فصیح یکی از شاخص‌ترین داستان‌هایی است که نمایانگر جریان اسطوره‌گرایی در آن سال ها است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری نقد اسطوره‌ای، به تحلیل ادبیت اسطوره‌ای و چگونگی بازتاب اسطوره در این اثر می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که نویسنده رمان با توجه به نوع شخصیت و تیپ فکری‌اش و همچنین متناسب با موقعیت خاص زمانی، به بازآفرینی شخصیت‌ها، روایات و فضاهای اسطوره‌ای کهن با تکیه‌ بر روایت اسطوره‌ای داستان سیاوش از شاهنامه دست زده است. هدف وی از انتخاب زمان مرگ سیاوش، قهرمان داستان، در 28 مرداد 1332 این بوده است که هم او را با مصدق همانند کند و هم با ارجاع به اسطوره سیاوش، قهرمان‌کشی ایرانی‌ها را نشان دهد؛ به عبارتی دیگر، فضای داستان را وسعت بخشد و آن را با کل تاریخ ایران مطابقت دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - بررسی بازتاب نمادین آتش در دو داستان مثنوی با رویکرد تطبیقی
        محمد صافحیان زکیه رشیدآبادی
        آتش از دیرباز به سبب نقشی که در زندگی انسان داشته است، مورد توجه بوده است. یکی از خویشکاری‌های نمادین آتش، تطهیر است. آتش با وجود این که سوزاننده است، پاکی و طهارت را نیز به ارمغان می‌آورد. بنا به باور اساطیری، آتش آوردگاه پاکی و پلیدی است. در این جستار ابتدا به بررسی م أکثر
        آتش از دیرباز به سبب نقشی که در زندگی انسان داشته است، مورد توجه بوده است. یکی از خویشکاری‌های نمادین آتش، تطهیر است. آتش با وجود این که سوزاننده است، پاکی و طهارت را نیز به ارمغان می‌آورد. بنا به باور اساطیری، آتش آوردگاه پاکی و پلیدی است. در این جستار ابتدا به بررسی مفهوم نمادین آتش در اساطیر مختلف پرداخته‌ایم که گذر از آن (آزمون آتش) عروج به مرحله‌ای بالاتر را در خود نمادینه کرده است. پس از آن با خوانش اسطوره گذشتن سیاوش از آتش در شاهنامه، و ناظر به داستان حضرت ابراهیم (ع) در فرهنگ سامی، با رویکردی تطبیقی آن را با داستان در آتش افکندن کودک در مثنوی و نیز حکایت جواب دهری که عالّم را قدیم گوید مقایسه کرده‌ایم و رویکرد مولانا را به خوانش آثار پیشین خود بررسی کرده‌ایم. این نوشتار در پی آن است که نشان دهد، مولانا از مفاهیم اسطوره‌ای و نمادین قبل از خود آگاهی داشته و با تخیل شاعرانه خود به بازآفرینی این مضامین در زمان خود پرداخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - سیاوش و اسطوره بازگشت جاودانه
        وحید رویانی منصور حاتمی‌نژاد
        داستان سیاوش در شاهنامه به خاطر قرار گرفتن در متن حماسه، داشتن ریشه اسطوره‌ای و برخورداری از عناصر دراماتیک و تراژیک می‌تواند با بهره‌گیری از رویکردهای نو واکاوی و تحلیل شود. یکی از این رویکردها نظریه بازگشت جاودانه میرچا الیاده است. الیاده برای خدایان میرنده ویژگی‌هایی أکثر
        داستان سیاوش در شاهنامه به خاطر قرار گرفتن در متن حماسه، داشتن ریشه اسطوره‌ای و برخورداری از عناصر دراماتیک و تراژیک می‌تواند با بهره‌گیری از رویکردهای نو واکاوی و تحلیل شود. یکی از این رویکردها نظریه بازگشت جاودانه میرچا الیاده است. الیاده برای خدایان میرنده ویژگی‌هایی مطرح می‌کند؛ از جمله اینکه اصل و منشأ آنها مشخص نیست، در جوانی بدون ارتکاب گناه کشته می‌شوند، مرگ آنها منشأ تحولات و تغییرات بسیار می‌گردد، و پس از مرگشان نیز به خاطر نیاز انسان‌ها آیین‌های رازآموزی پیرامون مرگ آنها شکل می‌گیرد. با توجّه به ویژگی‌هایی که در متون اسطوره‌ای، حماسی و تاریخی برای سیاوش و آیین‌های پس از مرگ او ذکر شده است، می‌توان نتیجه گرفت که سیاوش یکی از همین ایزدان است که نمادی از صیرورت روان بشر شده است؛ زیرا روح او، خسته از زمان، با بازگشت به ‌زمان ازلی از نو متولد می‌شود و این بازگشت جاودانه برای معتقدان به آیین سیاوش، با هر بار شرکت در مراسم سوگ او رخ می‌دهد و شرکت‌کنندگان در این آیین رازآموزی نیز هرکدام سیاوش دیگری می‌شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        41 - تاثیر تمرین اینتروال فزآینده و مصرف مکمل گیاهی پرسیاوشان (Adiantum capillus veneris) بر سطوح HIF-1α و آپوپتوز برونش و برونشیول بافت ریه رت های نر ویستار
        صابر نیازی شادمهر میردار
        تمرین اینتروال فزآینده با نقص عملکرد ایمنی و آسیب سلولی در بافت ریه همراه است، پرسیاوشان بعنوام مکمل گیاهی در طب سنتی بعنوان یک انتی اکسیدان مورد توجه بوده است. ازین جهت تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تمرین اینتروال فزآینده بر سطوح HIF-1α و میزان آپوپتوز برونش و برونشی أکثر
        تمرین اینتروال فزآینده با نقص عملکرد ایمنی و آسیب سلولی در بافت ریه همراه است، پرسیاوشان بعنوام مکمل گیاهی در طب سنتی بعنوان یک انتی اکسیدان مورد توجه بوده است. ازین جهت تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تمرین اینتروال فزآینده بر سطوح HIF-1α و میزان آپوپتوز برونش و برونشیول بافت ریه پرداخته است. برای این منظور 24 سر رت نر نژاد ویستار سالم (4 هفته ای با میانگین وزنی 9 ± 72 گرم) به دو گروه تجربی (18 سر) و کنترل (6 سر) تقسیم شدند، پس از 6 هفته تمرین اینتروال فزآینده تعداد 6 سر از رت های گروه تجربی به گروه مکمل (6 سر)، ادامه تمرین (6 سر) و مکمل تمرین (6 سر)، انتقال یافته و به مدت سه هفته دیگر در شرایط مورد نظز قرار گرفتند. جهت اندازه گیری میزان HIF-1α و آپوپتوز برونش و برونشیول، در پایان هفته نهم نمونه بافت ریه خارج و مورد سنجش قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری (05/0 ≥ p) استفاده شد. یافته ها نشان داد که علی رغم افزایش معنی داری در میزان HIF-1α و آپوپتوز برونش و برونشیول ریه (05/0 ≥ p) متعاقب فعالیت ورزشی فزآینده مکمل گیاهی پرسیاوش در هر دو گروه مکمل به تنهایی و مکمل تمرین با کاهش معنی داری (05/0 ≥ p) در میزان HIF-1α، آپوپتوز برونش و برونشیول بافت ریه همراه بود. بنابراین پرسیاوشان می تواند منجر به کاهش در میزان HIF-1α و آپوپتوز برونش و برونشیول ریه همراه شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        42 - بررسی شخصیّت حماسی جریره، با رویکرد نظریۀ بینامتنی‎نگری (با تأکید بر شاهنامۀ فردوسی، متون پیش از اسلام و متون عهد اسلامی)
        فاطمه حاجی رحیمی کیانوش بیرانوند
        چکیده درک هر داستانی، نیازمند شناخت منابع و پیش‌متن‌های آن است. شناخت و دریافت عمیق داستان‌های شاهنامه نیز بدون شناخت پیش‌متن‌ها و روابط بینامتنی میان داستان‌های شاهنامه و آن‌ها میسّر نخواهد بود. پژوهش حاضر که مطابق با روش کیفی با رویکرد توصیفی‌تحلیلی حاصل شده، به برر أکثر
        چکیده درک هر داستانی، نیازمند شناخت منابع و پیش‌متن‌های آن است. شناخت و دریافت عمیق داستان‌های شاهنامه نیز بدون شناخت پیش‌متن‌ها و روابط بینامتنی میان داستان‌های شاهنامه و آن‌ها میسّر نخواهد بود. پژوهش حاضر که مطابق با روش کیفی با رویکرد توصیفی‌تحلیلی حاصل شده، به بررسی داستان جریره در شاهنامه و روایات مرتبط با آن می‌پردازد. پژوهش بر این فرضیه استوار است که، در مراحل گذر شخصیّت‎های اساطیری به عالم حماسه، الهۀ بزرگِ آب و زمین و پری در عصر باستان بر اثر عواملی همچون جابه‌جایی اساطیر و کمرنگ‎شدن صبغۀ مینوی ویژگی‎های خود را از دست می‎دهند و به هیئت جریره در عالم حماسه در می‎آیند. در این بررسی‌ها که بنابر قراین و شواهد تاریخی صورت گرفته، تلاش شده است تا اثبات شود که این نقّالان و گوسان‌های دربارها در دورۀ پارتیان اشکانی و کوشانیان بوده‌اند که در روزگار مقارن با عصر تدوین حماسه‌ها، در بازگویی مجدّد صفات و کردارهای این شخصیّت کهن اساطیری ارزش‌های مطلوب و مورد نظر جامعۀ مردسالار باستان و همچنین دیدگاه‌های رایج خوارمایه انگارانه‌ای را که دربارۀ جایگاه زنان وجود داشته است، به روایت آن تحمیل کرده‌اند. ویژگی‌هایی مانند: کمرنگ‎ بودن شخصیّت وی در شاهنامه، زیبارویی، اعمال فوق‎ بشری و عاشق ‌پیشگی، خصلت باروری و در نهایت ناپدیدشدن او، این انگاره را سامان می‎بخشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        43 - تحلیل الگوی کنشی و زنجیره‌های روایی گریماس در حکایت «گذر سیاوش از آتش» از شاهنامۀ فردوسی
        نیلوفر محمودی آزیتا راهنورد کهنه شهری
        روایت ‌شناسی، مجموعه ‌ای از گرامر های کلّی و واحدی است که درخصوص سبک‌ های مختلف روایی به کار بسته می ‌شود. گریماس یکی از روایت ‌شناسان ساختار گرا است که سعی در بهبود نظریۀ پراپ داشته‌ است. در این پژوهش، داستان حماسی گذر سیاوش از آتش بر اساس الگوی کنشی گریماس و زنجیره‌ ه أکثر
        روایت ‌شناسی، مجموعه ‌ای از گرامر های کلّی و واحدی است که درخصوص سبک‌ های مختلف روایی به کار بسته می ‌شود. گریماس یکی از روایت ‌شناسان ساختار گرا است که سعی در بهبود نظریۀ پراپ داشته‌ است. در این پژوهش، داستان حماسی گذر سیاوش از آتش بر اساس الگوی کنشی گریماس و زنجیره‌ های روایی الگوی وی بررسی شده است. همچنین عملکرد دوگانۀ الگوی گریماس با توجّه به کنش گر های متقابل، مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله با شیوۀ تحلیلی ـ توصیفی تلاش می‌کند تا موقعیّت ‌ها و کنش گرهای دوگانۀ الگوی گریماس را در حکایت گذر سیاوش از آتش بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که آیا این حکایت، بر الگوی کنشی گریماس انطباق دارد یا خیر؟ این نتیجه به دست آمد که حکایت گذر سیاوش از آتش از کتاب شاهنامۀ فردوسی دارای دو موقعیّت متعادل نخستین می ‌باشد که با ورود سیاوش به آتش، روایت وارد موقعیّت نا متعادل میانی شده و در نهایت با سربلندی سیاوش، تعادل پایانی شکل می‌گیرد. بنابر این گفته می ‌شود حکایت مزبور بر الگوی کنشی گریماس منطبق می‌ باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        44 - فراداستان تاریخ‌ نگارانه با تکیه بر مهرۀ سرخ سیاوش کسرایی
        معصومه صادقی
        چکیده در این مقاله خوانشی نو از ویژگی‌های فراداستان تاریخ ‌نگارانه که از رایج‌ترین انواع داستان‌های پسامدرن است، صورت گرفته است. در فراداستان شاعر یا نویسنده شخصیّت‌ها و حوادث را از تاریخ اقتباس می‌کند، امّا با تحریف رویدادهای تاریخی و استفاده از عنصر خیال، تاریخ را أکثر
        چکیده در این مقاله خوانشی نو از ویژگی‌های فراداستان تاریخ ‌نگارانه که از رایج‌ترین انواع داستان‌های پسامدرن است، صورت گرفته است. در فراداستان شاعر یا نویسنده شخصیّت‌ها و حوادث را از تاریخ اقتباس می‌کند، امّا با تحریف رویدادهای تاریخی و استفاده از عنصر خیال، تاریخ را به شکلی دیگر و با روایت و نگرشی نو به تصویر می‌کشد. در این پژوهش که بر پایة شیوه توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است، منظومه مهرة سرخ سرودۀ سیاوش کسرایی، از شاعران نامدار معاصر، با هدف نشان دادن ویژگی‌های فراداستان تاریخ ‌نگارانه در این اثر بررسی می‌شود. کسرایی شاعری اجتماعی است و مهرة سرخ یکی از آثار اجتماعی – انتقادی او محسوب می‌شود. وجود مؤلّفه‌های فراداستان همچون ماهیّت خودآگاه، شکست سیر روایی، جعل تاریخ و اسطوره و زمان ‌پریشی در این اثر نشان از آن دارد که این منظومه را می‌توان از بهترین نمونه های فراداستان تاریخ‌ نگارانه به‌ شمار‌آورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        45 - بررسی نگاره‌های گذر سیاوش از آتش بر اساس نظریۀ بیش‌متنی ژرار ژنت
        فاطمه ماه وان
        طبق نظریۀ بیش متنیّت ژنت، شاهنامه یک پیش متن است و نگاره های شاهنامه که بر مبنای آن تولید شده و برای روایت متنیِ شاهنامه یک روایت تصویری خلق کرده است، بیش متن به شمار می آید. حال پرسش این است که بیش متن نگاره ها در چه مواردی مطابق با پیش متن شاهنامه بوده و در چه مواردی أکثر
        طبق نظریۀ بیش متنیّت ژنت، شاهنامه یک پیش متن است و نگاره های شاهنامه که بر مبنای آن تولید شده و برای روایت متنیِ شاهنامه یک روایت تصویری خلق کرده است، بیش متن به شمار می آید. حال پرسش این است که بیش متن نگاره ها در چه مواردی مطابق با پیش متن شاهنامه بوده و در چه مواردی دچار تراگونی و تغییر شده است؟ برای پاسخ به این پرسش به خوانش تطبیقی و بینانشانه ای متن و تصویر می پردازیم. به این منظور روایت گذر سیاوش از آتش را که یکی از پربسامدترین مجالس در سنّت نگارگری ایرانی است، انتخاب می کنیم. به این ترتیب، پژوهش پیشِ رو به نقش روابط بینامتنی در تولید اثر توجه دارد و بر آن است تا با روی کرد بینامتنی چگونگی گشتار (انتقال) روایت متنی به روایت تصویری را بررسی و تبیین کند. پرسش های تحقیق به این شرح است: از نظرگاه روابط بینامتنی، نگارۀ گذر سیاوش از آتش چه میزان ارجاع های صریح به متن دارد؟ با توجّه به روابط بینامتنی، روایت تصویری تا چه حد دچار تغییر شده و تا چه حد یک سان و بدون تغییر باقی مانده است؟ روش پژوهش به این شرح است که نخست با بیان روایت متنی به تأویل و نمادشناسی عناصر اصلی می پردازیم و سپس با روی کرد تطبیقی روایت تصویری نگارگران را بررسی می کنیم. پس از آن نگاره ها را با روی کرد بیش متنیّت ژنت از دو منظر گشتار همان گونی و تراگونی تحلیل می کنیم. هدف تحقیق ارائۀ نمونه ای عملی برای تبیین کارکرد نظریۀ بیش متنیّت در پیکرۀ مطالعاتی هنر ایرانی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        46 - تحلیل ادبی و هنری رؤیا در متن و نگاره داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» از منظر نقد تخیلی گاستون باشلار
        حمیده حرمتی رویا رضاپور مقدم
        تحلیل ادبی و هنری رؤیا درمتن و نگارۀ داستان خواب دیدن توس سیاوش را از منظر نقد تخیلی گاستون باشلار حمیده حرمتی* استادیار زبان و ادبیات فارسی، هیأت علمی دانش گاه هنر اسلامی تبریز، ایران. رویا رضاپور مقدم** هیأت علمی دانش کدۀ هنرهای اسلامی، دانش گاه هنر اسلامی تبریز، أکثر
        تحلیل ادبی و هنری رؤیا درمتن و نگارۀ داستان خواب دیدن توس سیاوش را از منظر نقد تخیلی گاستون باشلار حمیده حرمتی* استادیار زبان و ادبیات فارسی، هیأت علمی دانش گاه هنر اسلامی تبریز، ایران. رویا رضاپور مقدم** هیأت علمی دانش کدۀ هنرهای اسلامی، دانش گاه هنر اسلامی تبریز، ایران. تاریخ دریافت: 27/8/1396 تاریخ پذیرش: 19/10/1397 چکیده گاستون باشلار معرفت شناس، فیلسوف منتقد و از ساختارگرایان نخست فرانسه، شیوۀ نقدی تازه را بر پایۀ تحلیل و تفسیر تصاویر ادبی و هنری پایه گذاری کرد. باشلار که مبنای نقد خویش را بر پایۀ عناصر چهارگانه قرار داده بود، برای تخیل مادی شاعر و رابطۀ آن با ضمیر ناخودآگاه و مسائل پدیدار شناسی نقشی گسترده قائل بود. از دیدگاه معرفت شناسانه وی، خیال و رؤیای شاعرانه به واسطۀ عناصر چهرگانه و در قالب کهن الگوهای اسطوره ای با دلالت های آشکار و پنهان جلوۀ مادی می یابند و برای پذیرش نقش ادبی و برانگیختن احساسات مخاطب با تصاویری دوگانه جلوه می‌نمایند که تحلیل تخیل مادی و تفسیر این دوگانگی‌ها، سبب گشودن عقدۀ متن می‌شود. داستان خواب دیدن توس سیاوش را یکی از ده ها روایت رؤیا در شاهنامه است که در یکی از نگاره های شاهنامه شاه طهماسبی به عنوان نمونۀ بی بدیلی از به تصویر کشیده شدن عالم رؤیا و خیال شاعر در نقاشی ایرانی نمود یافته است. این مقاله کوششی در جهت بازنمایی پیوند دیرینه ادبیات و هنر به‌ویژه نگارگری از دریچۀ تخیل مادی با روی کردی بر آرای باشلار در باب تخیل مادی شاعر در شعر و تطابق آن ها با نگاره است تا آشکار نماید که عناصر چهارگانه در تخیل فردوسی در این داستان چه جای گاهی داشته و چگونه در قالب کلمات و تصویرسازی ها نمود پیدا کرده و تا چه اندازه با نقد تخیلی باشلاری در شعر و نگاره قابل تطبیق است. به استناد موارد یافت شده می‌توان گفت شاعر و نگارگر از تخیل مادی و دوگانگی دیالکتیکی مورد نظر باشلار در خلق اثر خود بهره مند گردیده‌اند. * . hormati@tabriziau.ac.ir ** . rezapour@tabriziau.ac.ir تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        47 - تحلیل ساختار داستان‌های سهراب، سیاوش و فرود بر اساس نظریۀ استروس
        پروین پیکانی رحمان ذبیحی علیرضا شوهانی محمد تقی جهانی
        چکیده لوی استروس، مردم شناس فرانسوی، برای شناخت ساختار اسطوره‌ها، آن‌ها را به واحدهای سازنده تجزیه می‌کند و می‌کوشد با چینشی جدید، دلالت‌های پنهان آن‌ها را کشف کند. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریۀ استروس و با روش توصیفی ـ تحلیلی، ساختار داستان‌‌های سهراب، سیاوش و فر أکثر
        چکیده لوی استروس، مردم شناس فرانسوی، برای شناخت ساختار اسطوره‌ها، آن‌ها را به واحدهای سازنده تجزیه می‌کند و می‌کوشد با چینشی جدید، دلالت‌های پنهان آن‌ها را کشف کند. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریۀ استروس و با روش توصیفی ـ تحلیلی، ساختار داستان‌‌های سهراب، سیاوش و فرود تحلیل شده است. سه قهرمان یادشده، از پهلوانان دورگۀ شاهنامه هستند که علاقه به سرزمین پدری و خدمت به سرزمین مادری از ویژگی‌‌های مشترک آن‌هاست. تقابل‌‌های دوگانۀ خودی/بیگانه (ایرانی/انیرانی)، پدر/پسر و پدرسالاری/مادرسالاری، سه تقابل مهم این داستان‌‌هاست که در بروز تراژدی نقشی مهم دارند. نتایج پژوهش نشان می‌‌دهد که اقامت قهرمان در سرزمین مادر که تقابل خودی/بیگانه را پدید می‌آورد، مهم‌ترین عامل در سرنوشت اوست. هم چنین در داستان سهراب و فرود، برخورد و مبارزه با قهرمان دورگه از نبرد با دشمن اصلی مهم‌تر است و اعمال به‌‌ظاهر اتفاقی ایرانیان منجر به مرگ قهرمان می‌‌شود. این امر به سبب تقابل تفکر مردسالار ایرانی در برابر تفکر مادرسالار فرهنگ‌‌های دیگر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        48 - تحلیلی اسطوره‌ای از دلیل غلبۀ بیژن بر فرود
        حمیدرضا خوارزمی
        چ چکیده داستان های حماسی که سرچشمه ای از داستان های اسطوره ای هر کشوری است، مبناهایی در آن وجود دارد که تنها با بازشکافی شکل اسطوره ای و شکافتن بن مایه های آن می توان به راز و رمز آن پی برد. در این پژوهش، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که هنگام لشکرکشی ایرانیان به تورا أکثر
        چ چکیده داستان های حماسی که سرچشمه ای از داستان های اسطوره ای هر کشوری است، مبناهایی در آن وجود دارد که تنها با بازشکافی شکل اسطوره ای و شکافتن بن مایه های آن می توان به راز و رمز آن پی برد. در این پژوهش، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که هنگام لشکرکشی ایرانیان به توران زمین برای کین خواهی سیاوش و مواجهه با فرود، فرزند سیاوش، با وجود حملۀ چند پهلوان ایرانی به فرود، چرا بیژن از بین آنان موفق به غلبه و سیطره بر فرود شد؟ آیا می توان کشته شدن قهرمان به دست خانوادۀ خود را با این فرضیه اثبات کرد؟ نگارنده در پی آن است تا با استفاده از الگوهای اسطوره ای و مراجعه به اسطوره ها و قصه های عامۀ گوناگون، با روش توصیفی ـ تحلیلی، به پرسش های یادشده پاسخ دهد. مطابق فرضیۀ مدِّ نظر، تنها سلاح کارگر بر افراد در برخی داستان ها، ابزارهای خانوادگی آنان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        49 - تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه از دیدگاه خواب‌گزاری سنتی و روان‌شناسی یونگ
        سیده زهرا صابری نیکو میرجلال الدین کزازی موسی پرنیان
        چکیده یکی از مشترکات بین ادبیات و روان‌شناسی بحث رؤیا و خواب‌گزاری است که مهم‌ترین یک‌سانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را می‌بینیم که توسط خواب‌گزارانی تفسیر و تعبیر شده‌ و به‌وقوع پیوسته‌اند. شاهنامه نی أکثر
        چکیده یکی از مشترکات بین ادبیات و روان‌شناسی بحث رؤیا و خواب‌گزاری است که مهم‌ترین یک‌سانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را می‌بینیم که توسط خواب‌گزارانی تفسیر و تعبیر شده‌ و به‌وقوع پیوسته‌اند. شاهنامه نیز به عنوان یک اثر ادبی، خالی از این مقوله نیست و امر خواب‌گزاری، یکی از موارد تکرار شونده در این کتاب است. تا جایی که می‌توان از آن به عنوان یک بن‌مایه یاد کرد. این رؤیاها گاهی عیناً به وقوع می‌پیوندد، گاهی نیمی نمادین و نیمی حقیقی و گاه تماماً نمادین است. در این جستار، تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه، از دو منظر خواب‌گزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مد نظر روایت داستانی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل و مقایسه است یعنی در بخش خواب‌گزاری سنتی، تعبیر تک‌تک نمادهای آمده در رؤیا براساس کتاب‌های تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش می‌شود، اما در بخش تحلیل روان‌شناسی رؤیا، ابتدا با در نظر گرفتن زندگی، شخصیت و روحیات سیاوش و با نگاهی به روش تداعی آزاد یونگ، نمادهای رؤیای او تحلیل و در بخش پایانی نیز شباهت‌های ساختاری این رؤیا با اسطوره‌ای کهن بررسی شده ‌است. نتیجه این‌که نمادها در این رؤیا به‌گونه‌ای کامل و بسامان پرداخته شده و کنار هم قرار گرفته‌اند که در هر دو روی‌کرد تعبیر سنتی و کاوش روان‌شناختی، به پاسخی منطبق با روند طبیعی این داستان در شاهنامه می‌رسیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        50 - ویژگی‌های وصفی منظومه حماسی آرش کمانگیر سیاوش کسرایی بر اساس نظریه توصیفی نیما
        شمسی پارسا
        چکیدهاین نوشتار در پی تبیین ویژگی های توصیفی منظومۀ آرش کمان گیرِ سیاوش کسرایی بر اساس نظریۀ توصیفی نیما یوشیج است. از آن جا که توصیف یکی از محورهای مهم نظریۀ شعری نیما و کسرایی از پیروان سبک شعر نیمایی است، این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی این مسأله در منظومۀ أکثر
        چکیدهاین نوشتار در پی تبیین ویژگی های توصیفی منظومۀ آرش کمان گیرِ سیاوش کسرایی بر اساس نظریۀ توصیفی نیما یوشیج است. از آن جا که توصیف یکی از محورهای مهم نظریۀ شعری نیما و کسرایی از پیروان سبک شعر نیمایی است، این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی این مسأله در منظومۀ آرش کمانگیر می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد موضوعاتی مختلف چون طبیعت و عناصر آن، شخصیت ها، امور انتزاعی، زمان و مکان و اشیا در این منظومه توصیف شده اند. شگرد های بیانی به کار گرفته شده در این توصیفات به دو گروه شگرد های بیانی شاعرانه و دستوری تقسیم می شود. بسامد شگرد های دستوری به نسبت بیش تر از شگرد های شاعرانه است. از بین شگرد های دستوری، صفت بیش ترین بسامد را در وصف موضوعات گوناگون به خود اختصاص داده است. از میان شگرد های شاعرانه نیز تشبیه و تشخیص بیش ترین بسامد را داراست. از آن جا که آوردن صفت و تشبیه، جزو ارکان توصیف محسوب می شود، این امر بیان گر توصیفی بودن منظومۀ کسرایی است. از شگردهای وصفی کسرایی در این منظومه، کاربرد چند شگرد متفاوت وصفی در توصیف یک موضوع واحد است. از سوی دیگر وی گاه یک شگرد را به طور متوالی در توصیف موضوعات مختلف به کار می برد. به طور کلی می توان گفت که کسرایی در این منظومه تحت تأثیر نظریۀ وصفی نیما بوده و از عناصر آن در سرودن این منظومه بهره گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        51 - نویافته‌های داستان سیاوش در خلال روایت کُردی الماس‌خان کندوله‌ای
        زهرا جمشیدی عباس محمدیان
        چکیده شکوه و گیرایی داستان های شاهنامۀ فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونه‌های این تأثیرپذیری، منظومۀ سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس أکثر
        چکیده شکوه و گیرایی داستان های شاهنامۀ فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونه‌های این تأثیرپذیری، منظومۀ سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس خان کندوله ای به زبان کردی گورانی است که به پی روی از داستان سیاوش سروده شده است. شاعر کُرد کوشیده است تا از ترجمه و تقلید محض دوری کند و به فکر خلاقیت ادبی هم باشد. جهت نیل به این هدف، داستان سیاوش را با تفصیل و ذکر جزئیاتی بیش‌تر بیان کرده است تا منظومه ای دیگر بیافریند؛ به همین دلیل نسبت به داستان سیاوش در شاهنامه، روابط علت و معلولی دقیق تر و طرح و پیرنگی مستحکم تر در آن دیده می شود؛ از این رو می‌تواند هم‌چون کلیدی در حلّ برخی از ابهامات داستان سیاوش در شاهنامه بسیار راه گشا باشد و به پاره‌ای از پرسش هایی که تاکنون دربارۀ این داستان بی‌جواب مانده اند، پاسخی درخور دهد. نگارندگان این مقاله کوشیده اند تا ضمن معرفی الماس خان کندوله‌ای، احوال و آثار او، با روش تطبیقی ـ تحلیلی، نقاط اختلاف سیاوش نامۀ کردی و داستان سیاوش در شاهنامه را از نظر روایت، محتوا و رخ دادهای داستان واکاوی کنند و برای برخی از کنش ها و وقایع داستانی، تحلیل‌های اسطوره‌شناختی شایسته ای ارائه دهند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        52 - طرحی در هندسه تراژدی با تکیه بر تراژدی سیاوش در شاه‌نامة فردوسی
        محمدنوید بازرگان
        ارسطو دربارة فن شعر، انواع آن و اهدافی که از هر یک انتظار می رود سخنانی دقیق ابراز کرده است که امروزه علیرغم باورهای متنوع و متفاوت در این قلمرو، هم چنان از اهمیت و ارزشی والا برخوردار است. یکی از مباحثی که او با تکیه و تمرکز بسیار بدان پرداخته است، مقولة تراژدی است. د أکثر
        ارسطو دربارة فن شعر، انواع آن و اهدافی که از هر یک انتظار می رود سخنانی دقیق ابراز کرده است که امروزه علیرغم باورهای متنوع و متفاوت در این قلمرو، هم چنان از اهمیت و ارزشی والا برخوردار است. یکی از مباحثی که او با تکیه و تمرکز بسیار بدان پرداخته است، مقولة تراژدی است. در نگاه او تراژدی در فضایی سرشار از هم دردی و هراس که حاصلش پالایش از احساسات منفی و تزکیة نفس است بانجام می رسد. در این مقاله در مورد سایر دستاوردهای داستان با تکیه بر داستان سیاوش در شاه نامه سخن به میان خواهد آمد و نیز ساختاری سه گانه که در بسیاری از تراژدی های مشهور جهان به تکرار آمده است معرفی خواهد شد. در پایان نیز نتایج بدست آمده از ساختار و هندسة متداول در تراژدی ها مورد بحث قرار خواهد گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        53 - تحلیل کیفیت بیداری قهرمان درون در شخصیت سیاوش و کی‌خسرو با تکیه بر نظریة پیرسون -کی‌مار
        محمد جواد عصاریان سید علی قاسم زاده محمد حسین سرداغی
        بی‌گمان شاهنامة فردوسی متنی است که نظام اخلاقی-انسانی آن، حصار جغرافیایی و نژادی را برداشته و بدان خاصیتی جهانی و فرازمانی- فرامکانی بخشیده است. از نشانه‌های این ادعا، ظرفیت کم‌نظیر شاهنامه و شخصیت‌های آن با نمادهای جهانی و کهن‌الگوهای شخصیتی ان أکثر
        بی‌گمان شاهنامة فردوسی متنی است که نظام اخلاقی-انسانی آن، حصار جغرافیایی و نژادی را برداشته و بدان خاصیتی جهانی و فرازمانی- فرامکانی بخشیده است. از نشانه‌های این ادعا، ظرفیت کم‌نظیر شاهنامه و شخصیت‌های آن با نمادهای جهانی و کهن‌الگوهای شخصیتی انسان‌هاست. این پژوهش به شیوة توصیفی-تحلیلی مبتنی بر چارچوب نظری تحلیل روان‌شناختی-کهن‌الگویی کارول.اس. پیرسون و هیو کی‌مار در نظریة بیداری قهرمان درون و در بستر نظریة سفر قهرمان جوزف کمپل تلاش کرده ‌است به اثبات این فرضیه در داستان زندگی سیاوش وکی‌خسرو در شاهنامه بپردازد. از نتایج کاربردی این نظریات برمی‌آید که داستان زندگی سیاوش و کی‌خسرو از کهن‌الگوی یتیم و نهادینه شدن آن در وجود آن‌ها آغاز می‌شود و با وجود تلّون و تبدّلی که ناشی از تحول در شخصیت و موقعیت زندگی آن‌هاست، این کهن‌الگو تقریبا در وجود سیاوش به گونه‌ای نمادین با مرگ به تکامل می‌رسد و نمود بیرونی و عینی این دگردیسی تکاملی و بیداری یا بازگشت در وجود کی‌خسرو با بروز کهن‌الگوی فرزانه در او به بیداری درون منجر می‌شود. بنابراین فرایند شخصیت‌سازی فردوسی از سیاوش تا کی‌خسرو هم از نظر چرخة مرگ و حیات (خدای نباتی و شهیدشونده در وجود سیاوش تا الهة باروری و حیات در وجود کی‌خسرو) و هم از نظر کیفیت سفرقهرمان مکمل یک‌دیگر‌ است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        54 - تحلیل و بررسی شخصیّت سیاوش در شاهنامه براساس نظریّة ماکس وبر دربارة رهبر آرمانی (کاریزماتیک)
        رقیه صدرایی
        شاهنامه در بردارندة مضامینی ناب است که فردوسی آن را با هنرنمایی پهلوانان گوناگون، منظوم ساخته است. در این میان سیاوش به‌عنوان تنها شاه‌زاده ای که نماد پاکیست، بسیار جالبِ‌توجّه است. او همة خصوصیاتِ یک فرمان روای آرمانی را در اندیشه و گفتار خود دارد. او شاه زاده‌ایست که أکثر
        شاهنامه در بردارندة مضامینی ناب است که فردوسی آن را با هنرنمایی پهلوانان گوناگون، منظوم ساخته است. در این میان سیاوش به‌عنوان تنها شاه‌زاده ای که نماد پاکیست، بسیار جالبِ‌توجّه است. او همة خصوصیاتِ یک فرمان روای آرمانی را در اندیشه و گفتار خود دارد. او شاه زاده‌ایست که می‌تواند آینۀ تمام‌نمای آرزوی دیرینۀ ملّت‌های جهان باشد. نگارنده در مقالة پیشِ رو با عنایت به ویژگی‌های حاکم آرمانی (کاریزماتیک)، بر اساس نظریّۀ ماکس وبر، بر آن شده است تا به بررسی شخصیّت سیاوش بپردازد. تفاصيل المقالة