• فهرس المقالات زاگرس

      • حرية الوصول المقاله

        1 - برآورد ارزش حفاظت از خدمات زیستگاهی جنگل‌های زاگرس شمالی به روش ارزش‌گذاری مشروط (CVM)
        جلال هناره خلیانی سجاد قنبری مازیار حیدری محسن جوانمیری پور
        تخریب روز افزون اکوسیستم جنگلی زاگرس در سال‌های اخیر ضرورت مطالعات ارزشگذاری در این حوزه را دوچندان نموده است. توسعه سریع در روش های ارزیابی اقتصادی در دهه‌های اخیر امکان استفاده از مفهوم پرداخت برای خدمات اکوسیستم را به منظور حفظ کارکردهای زیستگاهی و تنوع‌زیستی جنگل فر أکثر
        تخریب روز افزون اکوسیستم جنگلی زاگرس در سال‌های اخیر ضرورت مطالعات ارزشگذاری در این حوزه را دوچندان نموده است. توسعه سریع در روش های ارزیابی اقتصادی در دهه‌های اخیر امکان استفاده از مفهوم پرداخت برای خدمات اکوسیستم را به منظور حفظ کارکردهای زیستگاهی و تنوع‌زیستی جنگل فراهم نموده است. در این تحقیق، ارزش کارکرد حفاظت از خدمات زیستگاهی جنگلهای زاگرس شمالی در حوزه سروآباد استان کردستان از طریق روش ارزشگذاری مشروط و مدل لاجیت برآورد گردید. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از 260 پرسشنامه تمایل به پرداخت که بر اساس فرمول کوکران بدست آمده تکمیل شد. سازگاری درونی گویه‌ها و پایایی پرسشنامه‌ها از طریق آلفای کرونباخ (77/6) و روا‌یی گویه‌ها و پرسش‌ها نیز با داوری تعدادی از اساتید و کارشناسان آشنا به موضوع مورد تایید قرار گرفت. میزان تمایل به پرداخت افراد برای کارکرد حفاظت زیستگاه از طریق مدل رگرسیونی لاجیت و با استفاده از روش میانه تمایل به پرداخت محاسبه گردید. مقدار مورد انتظار تمایل به پرداخت برای حفاظت از ارزش زیستگاهی منطقه مورد مطالعه در این تحقیق برابر با 52825/8 ریال به دست آمد. همچنین ارزش سالانه حفاظت زیستگاه و حیات‌وحش حوزه آبخیز سروآباد برابر با 21254/6 میلیون ریال و ارزش حفاظتی و زیستگاهی سالانه کل حوزه (در هکتار) برابر با 58/6 میلیون ریال برآورد گردید. نتایج این پژوهش موید این موضوع است که احتمال پذیرش تمایل به پرداخت در افرادی که قبلاً از منطقه بازدید کرده‌اند، افرادی که عضو سازمانهای محیط‌زیستی بوده و یا گرایش محیط‌زیستی دارند به میزان قابل توجهی بیشتر از افرادی است که فاقد این ویژگی‌ها می‌باشند. ارزش برآورد شده در این پژوهش، برای سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران توجیه کمی و قابل قبول جهت حمایت و حفاظت از جنگلهای زاگرس خواهد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تهیه نقشه سطح و تراکم تاج پوشش جنگل‌های زاگرس شمالی با کاربرد تصاویر ماهواره سنتینل_2 در استان آذربایجان غربی، ایران
        جلال هناره خلیانی ناصر احمدی ثانی فرحناز رشیدی
        با توجه به اعلام آمارهای مختلف و متفاوت در زمینه سطح، پراکنش و تراکم جنگل‌های زاگرس، پایش و ارزیابی مستمر این جنگل‌ها با مشکلات اجرایی مواجه است. آمار و اطلاعات موجود از رویشگاه زاگرس به‌دلایل فراوان نظیر تهیه آنها به روش سنتی یا قدیمی بودن آن، کارایی لازم در تصمیم‌گیری أکثر
        با توجه به اعلام آمارهای مختلف و متفاوت در زمینه سطح، پراکنش و تراکم جنگل‌های زاگرس، پایش و ارزیابی مستمر این جنگل‌ها با مشکلات اجرایی مواجه است. آمار و اطلاعات موجود از رویشگاه زاگرس به‌دلایل فراوان نظیر تهیه آنها به روش سنتی یا قدیمی بودن آن، کارایی لازم در تصمیم‌گیری های مدیریتی در این جنگل‌ها را ندارد. در این پژوهش به تهیه نقشه سطح و تراکم تاج پوشش عرصه‌های جنگلی زاگرس و تعیین حدود سایر کاربری‌ها، با دقت بالا با استفاده از تصاویر سنتینل-2 سال 2019 در جنوب استان آذربایجان غربی پرداخته شده است. طبقه‌بندی تصاویر با روش نظارت شده و الگوریتم‌های ML و SVM در محیط نرم‌افزارENVI5.3 انجام شد. برای تهیه نقشه واقعیت زمینی به منظور ارزیابی صحت نقشه‌های خروجی از تصاویر مرورگر Bing و تصاویر Google Earth استفاده شد. در این پژوهش علاوه بر 3 طبقه انبوهی جنگل، پنج کاربری غیرجنگلی شامل مرتع، باغ، زراعت، منابع آب و اراضی بایر و مسکونی طبقه‌بندی شد. نتایج نشان داد الگوریتم حداکثر احتمال با صحت کلی 87/3 درصد و ضریب کاپای 0/74، بیشترین دقت را در تهیه نقشه تراکم تاج پوشش داشت. بررسی آمار موجود نشان داد تاج پوشش جنگل های استان از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و سطح جنگل‌های زاگرسی استان معادل 60200/55 هکتار است که حدودا معادل 90 درصد آمار سازمان منایع طبیعی و آبخیزداری کشور (67235/91 هکتار) در سال 1399 است. می توان اظهار کرد داده های سنتینل-2 برای تهیه نقشه پراکنش و تراکم تاج پوشش مناطق جنگلی و تهیه نقشه کاربری اراضی از لحاظ دقت و هزینه کارآیی قابل قبولی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تنوع زیستی زنبورهای گال زای بلوط (Hymenoptera: Cynipidae) در جنگل های بلوط سردشت، آذربایجان غربی
        اکرم رشیدی محمد رضا زرگران جواد اسحاقی راد
        زنبورهای گال زای بلوط در میان زنجیره های غذایی در اکوسیستم جنگلی زاگرس وابستگی زیادی به این درختان دارند. زنبورهای گال زای زیر خانواده Cynipinae با دارا بودن 1380 گونه، مسبب ایجاد جذاب ترین گال های گیاهی با ساختاری بسیار پیچیده در دنیا هستند. در این پژوهش به منظور أکثر
        زنبورهای گال زای بلوط در میان زنجیره های غذایی در اکوسیستم جنگلی زاگرس وابستگی زیادی به این درختان دارند. زنبورهای گال زای زیر خانواده Cynipinae با دارا بودن 1380 گونه، مسبب ایجاد جذاب ترین گال های گیاهی با ساختاری بسیار پیچیده در دنیا هستند. در این پژوهش به منظور بررسی پراکنش و تنوع گونه ای زنبورهای گال زای بلوط، نمونه برداری از گال ها با توجه به جمع آوری نسل جنسی و غیرجنسی زنبورهای گال زای بلوط به ترتیب در اردیبهشت و مهرماه سال 1398 انجام شد. گال های جمع آوری شده از مناطق قاسم رش، شلماش و کانی رش در داخل پاکت های کاغذی به آزمایشگاه منتقل شدند. از هر نوع گال 50 عدد به طور مجزا جمع آوری و در ظروف پرورش که با تور بسته و امکان تهویه مناسب هم داشت، قرار داده شد. حشرات خارج شده از گال ها بر اساس خانواده، جنس و گونه شناسایی شدند. شاخص های تنوع و یکنواختی شانن و سیمسون و همچنین غنای گونه ای نیز محاسبه شدند. در این بررسی تعداد 22گونه زنبور گال زا متعلق به جنس های Andricus، Chilaspis، Cynips و Neuroterus (5 گونه نسل جنسی در بهار و 17 گونه نسل غیرجنسی در تابستان-پاییز) شناسایی شدند. از مناطق قاسم رش، شلماش و کانی رش به ترتیب 18، 14 و 15 گونه زنبور گال زای بلوط جمع آوری شد. بیشترین فراوانی در تمامی مناطق مربوط به گونه Neuroterus numismalis بود. بیشترین غنای گونه ای زنبورهای گال زای بلوط در منطقه قاسم رش به ثبت رسید. شاخص های تنوع گونه ای و یکنواختی محاسبه شده در تمامی مناطق یکسان و از اختلاف معنی داری برخوردار نبودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - ساختار توده‌های مبتلا به بیماری زغالی بلوط در جنگل‌های دالاب ایلام
        سارا عباسی احمد ولی‌پور هدایت غضنفری
        در دو دهه اخیر گستره قابل توجهی از جنگل‌های زاگرس به ویژه در استان ایلام تحت تاثیر بیماری زغالی بلوط قرار گرفته که منجر به خشک‌شدن سطح وسیعی از توده‌های بلوط ایرانی شده است. هدف این پژوهش شناسایی وضعیت ساختاری توده‌های مبتلا به این بیماری و ارتباط بین ویژگی‌های ساختاری أکثر
        در دو دهه اخیر گستره قابل توجهی از جنگل‌های زاگرس به ویژه در استان ایلام تحت تاثیر بیماری زغالی بلوط قرار گرفته که منجر به خشک‌شدن سطح وسیعی از توده‌های بلوط ایرانی شده است. هدف این پژوهش شناسایی وضعیت ساختاری توده‌های مبتلا به این بیماری و ارتباط بین ویژگی‌های ساختاری جنگل و مشخصه‌های درخت با میزان آلودگی به علائم بیماری زغالی بلوط بود. بدین منظور 20 قطعه نمونه 20 آری در راستای خط‌ نمونه‌ای به طول شش کیلومتر در جنگل دالاب ایلام پیاده و مشخصه‌هایی مانند قطر یقه، قطر برابرسینه، ارتفاع درخت، مساحت تاج و درجه خشکیدگی درختان اندازه‌گیری و ثبت شد. نتایج نشان داد که ترکیب گونه‌ای جنگل برودار خالص با فرم دانه و شاخه‌زاد بود. تعداد پایه‌های درختی 153 اصله و رویه‌زمینی 14/6 مترمربع در هکتار نشان‌دهنده تراکم و موجودی نسبتا زیاد جنگل است. به طور کلی 85/5 درصد پایه‌ها نشانه‌هایی از بیماری را داشتند و نسبت آلودگی پایه‌های دانه‌زاد و درختان میانسال و مسن نسبت به پایه‌های شاخه‌زاد و جوان بیشتر بود. بر پایه نتایج، مشخصه‌های درختان مانند قطر یقه، قطر برابر سینه، سطح مقطع، ارتفاع کل و مساحت تاج در سطوح مختلف بیماری به طور معنی‌داری با هم تفاوت داشتند. به منظور درک پویایی‌ ساختار توده تحت تاثیر بیماری زغالی، پایش مداوم این جنگل‌ها ضروری است. با توجه به شدت بیشتر بیماری در درختان میانسال و مسن، هرس و کوچک کردن تاج درختان بیمار برای تنظیم نسبت تاج به ریشه و همچنین قطع و خروج درختانی که قابل احیا نیستند از جمله برنامه‌های عملیاتی پیشنهادی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - ارزیابی اجرای طرح جنگلداری چندمنظوره در جنگل های استان خوزستان
        سینا عطارروشن رمضانعلی پوررستمی سیامک کاتبی فر محمدرضا تابش
        اجرای طرح صیانت از جنگل در سال 1382 در قالب یک طرح ملی به دلیل وضعیت نامطلوب جنگل های زاگرس و با هدف صیانت و توسعه جنگل در این ناحیه از کشور آغاز شد. با توجه به ماهیت ملی طرح جنگلداری چندمنظوره و تخصیص اعتبارات ملی به آن، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی اجرای ای أکثر
        اجرای طرح صیانت از جنگل در سال 1382 در قالب یک طرح ملی به دلیل وضعیت نامطلوب جنگل های زاگرس و با هدف صیانت و توسعه جنگل در این ناحیه از کشور آغاز شد. با توجه به ماهیت ملی طرح جنگلداری چندمنظوره و تخصیص اعتبارات ملی به آن، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی اجرای این طرح در استان خوزستان انجام شد. در این مطالعه قسمت هایی از جنگل های تحت مدیریت این طرح در شهرستان ایذه، اندیمشک، باغملک و اندیکا انتخاب شدند. در ابتدا بر مبنای ماده دو قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها، طرح صیانت در قالب سه هدف حفاظت، احیا و توسعه و البته افزایش درآمد ساکنین عرفی جنگل ها تعریف و همه پروژه های اجرایی در سطح شهرستان زیرمجموعه این اهداف قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های کمی از آنالیز تجزیه واریانس یک طرفه و از آزمون مقایسه میانگین چنددامنه ای دانکن جهت مقایسه میانگین متغیرها استفاده شد. همچنین داده های کیفی با استفاده از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس آنالیز شد و اختلاف داده ها بین مناطق مختلف مورد مطالعه بررسی شد. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه مشخص شد از نظر کمیت و کیفیت اجرای طرح در استان خوزستان به ترتیب شهرستان ایذه بهترین عملکرد را داشته و شهرستان های اندیکا، باغملک و اندیمشک در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. همچنین نتایج نشان داد فعالیت هایی که در قالب حفاظت از جنگل های زاگرس انجام شده در بالاترین سطح کمی و کیفی قرار دارد. توسعه و احیا جنگل ها در اولویت دوم قرار دارد و کمترین برنامه ریزی و اقدام در خصوص افزایش درآمد ساکنین عرفی و کاهش وابستگی آنها به جنگل انجام شده است. به این ترتیب نمی توان انتظار داشت پروژه های اجرایی در قالب طرح صیانت از جنگل های زاگرس بدون تغییر در سطح درآمد ساکنین عرفی موفق شوند و مردم بومی و محلی همکاری لازم را با دولت در پیشبرد اهداف طرح داشته باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر قاچاق چوب سوخت و زغال در جوامع محلی زاگرس مرکزی، استان ایلام
        علی مهدوی مجید غلام حسینی محمد سلاورزی
        قاچاق چوب‌های هیزمی و تهیه زغال یکی از فعالیت‌هایی است که حدود 30 درصد از ساکنان مناطق روستایی شهرستان ایلام و بخش هلیلان در کنار فعالیت‌های کشاورزی و دامداری به آن مشغول هستند. چنین فعالیت‌های قاچاق چوب هیزمی و تولید زغال از عوامل اصلی قطع درختان و تخریب جنگل در این من أکثر
        قاچاق چوب‌های هیزمی و تهیه زغال یکی از فعالیت‌هایی است که حدود 30 درصد از ساکنان مناطق روستایی شهرستان ایلام و بخش هلیلان در کنار فعالیت‌های کشاورزی و دامداری به آن مشغول هستند. چنین فعالیت‌های قاچاق چوب هیزمی و تولید زغال از عوامل اصلی قطع درختان و تخریب جنگل در این مناطق می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی عوامل موثر بر قاچاق چوب و تولید زغال در جوامع محلی شهرستان ایلام و بخش هلیلان و بررسی جایگاه زغال گیری در نظام معیشتی و درآمدی روستاییان در منطقه مورد مطالعه می‌باشد. در این پژوهش جمع‌آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای و پرسشنامه‌ای انجام و در قسمت مصاحبه با برقراری ارتباط مستقیم با خانوارهای زغال گیر به بررسی نگرش و عوامل موثر بر زغال گیری پرداخته شد. با توجه به نتایج تحلیل عاملی و بررسی گویه‌های (متغیرها) مربوط به هر عامل و بار عاملی آنها، سه عامل اقتصادی- معیشتی، حقوقی- قانونی و عوامل فرهنگی- اجتماعی شناسایی شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عامل اول (اقتصادی- معیشتی) با مقدار ویژه 7/45 بیشترین سهم (62/15 درصد) و عامل سوم (اجتماعی- فرهنگی) با مقدار ویژه 1/15 کمترین سهم (9/63 درصد) را در تبیین کل واریانس داشتند. نتایج بررسی‌ها در خصوص جایگاه زغال گیری در نظام معیشتی خانوارهای زغال گیر مورد مطالعه نشان داد به طور متوسط هر خانوار زغال گیر در حوزه شهرستان ایلام سالانه 10,800,000 ریال و در بخش هلیلان 11,400,000 ریال درآمد حاصل از فروش زغال در سال 1398 داشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تحلیل مهمترین تخلفات در عرصه‌های طبیعی بوم‌سازگان زاگرس، شهرستان گیلان‌غرب
        محسن جوانمیری پور ندا محمدخانی گیلانی علی رستمی
        جوامع محلی به طور مستقیم با عرصه‌های طبیعی وابسته بوده و اکوسیستم را تحت تاثیر قرار می دهند. هدف از انجام این بررسی شناخت دقیق مهمترین تخلفات موثر در تخریب منابع طبیعی با استفاده از پرونده های حقوقی منابع طبیعی بود. برای انجام این مطالعه، از پرونده‌های حقوقی سال‌های أکثر
        جوامع محلی به طور مستقیم با عرصه‌های طبیعی وابسته بوده و اکوسیستم را تحت تاثیر قرار می دهند. هدف از انجام این بررسی شناخت دقیق مهمترین تخلفات موثر در تخریب منابع طبیعی با استفاده از پرونده های حقوقی منابع طبیعی بود. برای انجام این مطالعه، از پرونده‌های حقوقی سال‌های 1385 تا 1395 در بایگانی اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان گیلان غرب برای روستاهای چله، گواور و گورسفید استفاده شد. با مطالعه پرونده‌ها، نوع تخلف و میزان آن ثبت و مواد قانونی از فصل ششم قانون حفاظت و بهره‌‌برداری از جنگل‌ها و مراتع کشور مصوب سال 1346 مورد بررسی قرار گرفت. در تحقیق حاضر به‌منظور ارزیابی تخلفات حوزه منابع طبیعی، از شیوه توصیفی- تحلیلی در قالب روش تحلیل محتوی کمّی استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین پرونده جرایم مربوط به آتش‌سوزی (211 پرونده) بود، درحالی که فراوانی قطع نهال و درخت به ترتیب برابر با 77 و 66 مورد بودند. فراوانی قطع نهال و درخت در طی زمان مورد مطالعه نشان داد بیشترین فراوانی تخلف مذکور در سال 1387 رخ داده بود که میزان آن به ترتیب برابر با 1624 و 1505 اصله نهال و درخت بودند. فراوانی موارد وقوع آتش سوزی نشان داد روند آن افزایشی بوده و بیشترین میزان آن در سال 1395 رخ داده است که برابر با 31 مورد بوده است. در سه روستای مورد مطالعه به تفکیک نیز فراوانی قطع نهال و درخت نسبت به سایر انواع تخلف بیشتر بود. نتایج آنالیز آماری برای بررسی معنی‌دار بودن اختلاف بین میانگین تخلفات حاکی از آن بود که سه روستا با هم فاقد اختلاف معنی‌دار بودند، درحالی که فراوانی قطع نهال و درخت دارای اختلاف معنی‌دار می‌باشد. همچنین در روستاهای گورسفید و چله، گواور و چله از لحاظ تعداد آتش‌سوزی تفاوت معنی‌داری وجود دارد اما روستاهای گورسفید و گواور اختلاف معنی‌داری با هم نداشتند. همچنین دام غیرمجاز و تعداد موارد آتش‌سوزی در بین روستاها دارای اختلاف معنی‌داری بودند. به طور کلی با نتایج به دست آمده، وجود انواع تخلفات از قبیل آتش سوزی، دام غیرمجاز، قطع درخت و نهال و قاچاق چوب، هیزم و ذغال در روستاهای مورد مطالعه اثبات گردید که در طی زمان منجر به تخریب طبیعت منطقه ‌گردیده است. بنابراین با توان‌افزایی و استفاده از آموزش جوامع محلی و فرهنگ‌سازی در استفاده از مواهب طبیعی و همچنین اعمال قوانین سختگیرانه برای متخلفان می‌توان در این زمینه اقدامات موثری انجام داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تشکیل و تکامل تنگ‌ها در زاگرس چین خورده (مورد: تنگ تکاب در تاقدیس خاویز، شمال شرق بهبهان)
        غلامحسین اسکانی کزازی
        تنگ‌ها از جالب توجه‌ترین و پیچیده‌ترین پدیده های ژئو مرفولوژیکی محسوب می‌شوند. این جلب توجه و پیچیدگی منجر به وضع فرضیه‌هایی چند در مورد چگونگی تشکیل آنها گردیده است. فرضیه‌هایی که به دلیل کثرت استفاده بعضاً جنبه کلاسیک پیدا کرده‌اند. در این تحقیق دره عرضی تنگ تکاب در أکثر
        تنگ‌ها از جالب توجه‌ترین و پیچیده‌ترین پدیده های ژئو مرفولوژیکی محسوب می‌شوند. این جلب توجه و پیچیدگی منجر به وضع فرضیه‌هایی چند در مورد چگونگی تشکیل آنها گردیده است. فرضیه‌هایی که به دلیل کثرت استفاده بعضاً جنبه کلاسیک پیدا کرده‌اند. در این تحقیق دره عرضی تنگ تکاب در تاقدیس خاویز واقع در شمال شرقی بهبهان با استفاده از نقشه‌های توپوگرافی، زمین شناسی، عکسهای هوای و انجام چند مرحله بازدید میدانی مورد بررسی قرار گرفته، و سعی شده است که چگونگی تشکیل این تنگ که در آن سازندهای اواخر کرتاسه(سازندگورپی) و ائوسن(سازند پابده) و الیگو-میوسن(سازند آهکی آسماری)، به همراه آبرفتهای کواترنری رخنمون دارند، روشن گردد. به این ترتیب که فرضیه‌های رایج در مورد چگونگی تشکیل تنگ‌ها در درة عرضی تنگ تکاب به چالش کشیده شده و در نهایت به این نتیجه‌گیری رسیده است که منشاء دره عرضی تنگ تکاب را می‌توان بر اساس فرایندهایی که امروزه به طور فعال دست اندرکارتغییر سطوح وسیعی از زاگرس هستند تعیین نموده و نیازی به نتیجه گیری از هیچ مکانیسم، حادثه یا ساخت صرفاً فرضیه ای برای توجیه آن وجود ندارد.به عبارت دیگر می‌توان گفت که، در شکل گیری دره عرضی تنگ تکاب فرایندهای متعددی از جمله اقلیمی، دینامیک وزمین شناسی به طور همزمان نقش داشته‌اند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بررسی منابع آب کارست شهرستان ایذه و مدیریت آن
        غلامحسین اسکانی کزازی محسن رنجبر
        مقدمه و هدف پژوهش: ایران بعد از کشورهای آمریکا، چین و ترکیه، بالاتری درصد کارست را دارد و بیش از ۱۱ درصد سطح کشورمان را سازه‌های کارستی می‌پوشاند. چون منابع کارستی اصولاً در ارتفاعات و تقریباً دور از آلودگی‌های انسانی هستند، لذا از نظر منابع آب از اهمیت بسیار بالایی بر أکثر
        مقدمه و هدف پژوهش: ایران بعد از کشورهای آمریکا، چین و ترکیه، بالاتری درصد کارست را دارد و بیش از ۱۱ درصد سطح کشورمان را سازه‌های کارستی می‌پوشاند. چون منابع کارستی اصولاً در ارتفاعات و تقریباً دور از آلودگی‌های انسانی هستند، لذا از نظر منابع آب از اهمیت بسیار بالایی بر خورداراند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت منابع آب کارستی شهرستان ایذه و مدیریت آن می‌باشد. روش پژوهش: این تحقیق از روش تحلیلی-توصیفی و با استناد به مطالعات میدانی کتابخانه‌ای انجام شده است. همچنین جهت تهیه نقشه‌های متعدد و تجزیه و تحلیل‌های لازم از نرم‌افزار Gis و spss استفاده شده است. یافته‌ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان می‌دهد که دشت ایذه یک پولژه کارستی است و یکی از مناطق مهم کارستی ایران است. مساحت کل حوضه آبریز ایذه حدود 380 کیلومتر مربع است که از این مقدار 175 کیلومتر مربع دشت و 205 کیلومتر مربع را ارتفاعات کارستی تشکیل می‌دهد. دریاچه‌های آب‌بندان و میانگران پست‌ترین نقطه آن است. با توجه به میزان بارندگی شهر ایذه که حدود 600 تا 800 میلی‌متر می‌باشد. این میزان بارش برای گسترش پدیده‌های کارستیک در سازند‌های آهکی منطقه کافی و مناسب است. قسمت اعظم آب آشامیدنی اهالی شهر ایذه از چاه‌های آهکی حفاری شده در سازند آهکی آسماری تأمین می‌شود. وجود پدیده‌های کارستی از قبیل غارهای انحلالی و چشمه‌های کارستی درسازند آسماری در ناحیه ایذه و همچنین وجود چاه‌های آهکی با آب‌دهی زیاد و کیفیت بسیار در این سازند نشانگر توسعه پدیده کارست‌شدگی در سنگ آهک‌های این ناحیه می‌باشد و با توجه به اطلاعات موجود به نظر می‌رسد سازندهای سخت این منطقه از پتانسیل آبی مناسبی برخوردار باشند که بهره برداری بهینه و مدیریت منابع آب این شهرستان می‌تواند در تأمین آب شرب اهالی منطقه و توسعه اجتماعی و اقتصادی آن نقش به سزایی داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تبیین راهبردهای ترویج مدیریت پایدار جنگل‌های بلوط حوزه‌ زاگرس
        داود نگاهداری علیرضا پورسعید رویا اشراقی سامانی محمد باقر آرایش بهروز ناصری
        این تحقیق کیفی با هدف کلی تبیین راهبردهای ترویج مدیریت پایدار جنگل‌های بلوط حوزه زاگرس، انجام شد. در گام نخست عوامل داخلی و خارجی از طریق مصاحبه‌های عمیق با 30 نفر از متخصصان و صاحب نظران مرتبط به موضوع تحقیق که به صورت هدفمند انتخاب شدند، شناسایی شدند. داده‌ها با بهره‌ أکثر
        این تحقیق کیفی با هدف کلی تبیین راهبردهای ترویج مدیریت پایدار جنگل‌های بلوط حوزه زاگرس، انجام شد. در گام نخست عوامل داخلی و خارجی از طریق مصاحبه‌های عمیق با 30 نفر از متخصصان و صاحب نظران مرتبط به موضوع تحقیق که به صورت هدفمند انتخاب شدند، شناسایی شدند. داده‌ها با بهره‌گیری از تکنیک دلفی کلاسیک جمع‌آوری و با روش تحلیل خط به خط در قالب تحلیل محتوای متعارف و با استفاده از نرم‌افزار MAXqda12 تحلیل شد. در گام دوم نیز پرسشنامه عوامل داخلی و خارجی تنظیم گردید. برمبنای یافته‌های مندرج در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی به منظور مدیریت پایدار جنگل‌های بلوط حوزه زاگرس، اجرای طرح آمایش و پهنه بندی جنگل‌های زاگرس براساس توان اکولوژیک برای فعالیت‌های مختلف، مهم‌ترین نقطه قوت و عدم به رسمیت شناخته شدن هویت و فرهنگ بومی جنگل نشینان در مدیریت جنگل مهم‌ترین نقطه ضعف پیش‌روی مدیریت پایدار جنگل‌های بلوط حوزه زاگرس محسوب می‌گردد. برمبنای یافته‌های مندرج در ماتریس ارزیابی عوامل خارجی نیز مصوبات شورای عالی حفاظت از محیط زیست جهت تهیه گزارش ارزیابی طرح‌های جنگل داری بر اساس مساحت از جمله مهم‌ترین فرصت‌ و فقدان قانون جامع منابع طبیعی و آبخیزداری(به طور خاص جنگل)، از با اهمیت‌ترین تهدیدهای پیش روی مدیریت پایدار جنگل‌های بلوط حوزه زاگرس محسوب می‌شود. درمجموع برمبنای یافته‌های مندرج در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی الگوی تدافعی به منظور مدیریت پایدار جنگل‌های زاگرس، نسبت به سایر الگوهای راهبردی از اولویت بالاتری برخورداراست. در گام سوم نیز راهبردهای شناسایی شده بر اساس ماتریس برنامه ریزی استراتژی کمی (QSPM)، اولویت‌بندی گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بررسی برخی خصوصیات شیمیایی خاک در دو توده جنگلی گلازنی‌شده و کم‌تر دست خورده در زاگرس شمالی (مطالعةموردی: جنگل‌‌های حوزه بانه، استان کردستان)
        ژیان رحیمی کیومرث محمدی سمانی نقی شعبانیان محمدشفیع رحمانی
        زمینه و هدف: جنگل های بلوط زاگرس شمالی از دیرباز جهت سرشاخه زنی و تعلیف دام ﻣﻮرد استفاده بوده و در نهایت توسط مردم بومی مورد تخریب قرار گرفته است. از این رو در این پژوهش تلاش شد تا تأثیر سرشاخه زنی درختان (گلازنی) بر برخی خصوصیات شیمیایی خاک مورد بررسی قرار گیرد. مواد أکثر
        زمینه و هدف: جنگل های بلوط زاگرس شمالی از دیرباز جهت سرشاخه زنی و تعلیف دام ﻣﻮرد استفاده بوده و در نهایت توسط مردم بومی مورد تخریب قرار گرفته است. از این رو در این پژوهش تلاش شد تا تأثیر سرشاخه زنی درختان (گلازنی) بر برخی خصوصیات شیمیایی خاک مورد بررسی قرار گیرد. مواد و روش ها: دو منطقه جنگلی با حداقل فاصله و بیش ترین تشابه شامل منطقه کم تر دست خورده به عنوان منطقه شاهد و توده ی دیگری که هر سه سال یک بار جهت تعلیف دام سرشاخه زنی می شود، انتخاب شدند. در هر توده 10 نمونه ترکیبی خاک از عمق 15-0 سانتی متری و در زیر تاج درختان برداشت شد. درنهایت درصد کربن آلی، نیتروژن، پتاسیم، فسفر، کلسیم و منیزیم و همچنین نسبت C/N خاک این دو منطقه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد به جز نسبت C/N و میزان منیزیم، سایر عناصر در دو منطقه دارای اختلاف معنی‌دار بودند. میزان کلسیم و اسیدیته در منطقه گلازنی شده نسبت به شاهد بیش تر بود، در حالی که درصد کربن آلی و نیتروژن، پتاسیم، فسفر و هدایت الکتریکی نسبت به منطقه شاهد، کم تر بود. بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج به‌دست آمده از این تحقیق، حفظ درختان و عدم سرشاخه زنی آن ها در منطقه شاهد، سبب شکل گیری شرایط خاکی مناسب‌تری در مقایسه با توده گلازنی‌شده می گردد. با گلازنی توده های بلوط و برداشت شاخ و برگ آن ها از جنگل و عدم برگشت آن ها به خاک جنگلی، ورود مواد آلی به خاک کاهش یافته و این بر روی عناصر غذایی خاک مناطق جنگلی تأثیر منفی گذاشته و در دراز مدت باعث فقر غذایی خاک خواهد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - تأثیر تغییر کاربری اراضی از جنگل به زراعت و رهاسازی از زراعت بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اکوسیستم جنگل زاگرس (مطالعه موردی: پارک جنگلی چغاسبز، استان ایلام)
        مسعود بازگیر مهدی حیدری نسیم زینلی مهرداد کهزادیان
        زمینه و هدف: جنگل زدایی و تغییر کاربری جنگل ها به اکوسیستم های ساده یک بحران جهانی است و این مشکل در آسیا در طی قرن بیستم افزایش یافته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تغییر کاربری از جنگل به زراعت و رهاسازی از زراعت بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اکوسیتم جنگلی زاگر أکثر
        زمینه و هدف: جنگل زدایی و تغییر کاربری جنگل ها به اکوسیستم های ساده یک بحران جهانی است و این مشکل در آسیا در طی قرن بیستم افزایش یافته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تغییر کاربری از جنگل به زراعت و رهاسازی از زراعت بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اکوسیتم جنگلی زاگرس است.روش بررسی: مناطق مشابه از نظر شرایط فیزیوگرافی با حداکثر اختلاف ارتفاع از سطح دریای 150 متر و فاصله کمتر از 3 کیلومتر شامل جنگل بدون سابقه تخریب (شاهد)، رهاسازی بلند مدت از زراعت و زراعت دایر در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد، کلیه خصوصیات خاک مورد مطالعه برای حالت های مورد بررسی دارای اختلاف معنی داری بودند. بیشترین مقدار میزان کربن آلی، ازت، فسفر، و پتاسیم در منطقه شاهد و رهاسازی از زراعت دیده شد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) نشان داد که مناطق شاهد و رهاسازی بلندمدت از زراعت با جهت مشابهی از محورها همبستگی دارند که این نشان دهنده شباهت خصوصیات ادافیکی این کاربری ها است.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دادکه تغییر کاربری اراضی در جنگل های زاگرس بر خصنوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اثر منفی دارد. با حفاظت بلندمدت پس از تخریب حاصل از تغییر کاربری، خصوصیات خاک اصلاح پیدا می کند. پایش اثر مدیریت اجرایی مانند مدیریت حفاظتی بر خصوصیات خاک بر اساس فاصله قطعات نمونه با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی امکان پذیر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - نقش بوم سازگان جنگلی در تنظیم آب جاری(مطالعه موردی: حوزه آبخیز نوژیان خرم‌آباد)
        امیر مدبری علی مهدوی حمید امیرنژاد
        زمینه و هدف: اکوسیستم های طبیعی از طریق کارکردهای متعدد خود، خدمات و کالاهای بسیاری را در اختیار جوامع بشری قرار می دهند. یکی از جنبه های مهم خدمات اکوسیستم ها تأثیر آن ها در تنظیم چرخه ی هیدرولوژیک و کمک به نفوذ و نگهداشت آب در خاک و پیشگیری از جریان آن بر سطح خاک و آث أکثر
        زمینه و هدف: اکوسیستم های طبیعی از طریق کارکردهای متعدد خود، خدمات و کالاهای بسیاری را در اختیار جوامع بشری قرار می دهند. یکی از جنبه های مهم خدمات اکوسیستم ها تأثیر آن ها در تنظیم چرخه ی هیدرولوژیک و کمک به نفوذ و نگهداشت آب در خاک و پیشگیری از جریان آن بر سطح خاک و آثار آن از جمله فرسایش خاک و بروز سیل است. کمی کردن خدمات اکوسیستمی و برآورد ارزش اقتصادی آن ها تأثیر زیادی بر تنظیم روند بهره برداری از این منابع دارد. هدف از پژوهش حاضر برآورد نقش و سهم جنگل در تنظیم آب جاری، نگه داشت آب در هر یک از زیرحوزه های آبخیز نوژیان و برآورد ارزش اقتصادی این عملکرد به عنوان یکی از مهم ترین کارکردهای اکوسیستم جنگلی است.روش بررسی: به این منظور با استفاده از مدل تجربی جاستین و با در نظر گرفتن سناریو حذف پوشش درختی به صورت قطع یکسره، اثر این تغییرات بر مقدار رواناب ناشی از بارش سالانه بررسی شد. در ادامه ارزش اقتصادی این کارکرد با استفاده از روش هزینه جایگزین برآورد شد. لازم به ذکر است که این پژوهش در سال 1398 انجام شده است.یافته ها: براساس نتایج، ارزش اقتصادی سالانه ی کارکرد هر هکتار از جنگل های منطقه در تنظیم آب جاری 1416473ریال برآورد شد.بحث و نتیجه گیری: برآورد ارزش این خدمت اکوسیستمی در جنگل‌های زاگرس ایران حاکی از نقش بسیار مؤثر اکوسیستم‌های جنگلی در تنظیم آب است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - تعیین و تحلیل کمی توده‎های‎ جنگلی بلوط در رابطه با فیزیوگرافی در منطقه ایل‎گوران کرمانشاه
        ضیاالدین باده یان معصومه منصوری نیکنام سلیمانی
        زمینه و هدف: این تحقیق به‌منظور شناسایی توده‌های جنگلی در بخشی از منطقه ایل گوران به مساحت 430 هکتار واقع در استان‎کرمانشاه صورت پذیرفت.روش بررسی: تعداد 84 قطعه‌ نمونه 16 آری با استفاده از شبکه آماربرداری تصادفی- سیستماتیک در منطقه پیاده گردید و در قطعات نمونه گونه‌ أکثر
        زمینه و هدف: این تحقیق به‌منظور شناسایی توده‌های جنگلی در بخشی از منطقه ایل گوران به مساحت 430 هکتار واقع در استان‎کرمانشاه صورت پذیرفت.روش بررسی: تعداد 84 قطعه‌ نمونه 16 آری با استفاده از شبکه آماربرداری تصادفی- سیستماتیک در منطقه پیاده گردید و در قطعات نمونه گونه‌های چوبی و فرم رویشی (دانه زاد یا شاخه زاد) آن‎ها ثبت شد. طبقه بندی تیپ های جنگلی براساس دو فاکتور ترکیب‌گونه ای و مبدأ رویشی انجام گرفت. ابتدا با استفاده از نرم افزار ArcGIS نقشه واحدهای فیزیوگرافی (ارتفاع از سطح دریا، جهت و شیب) و سپس باتلفیق آن‎ها نقشه واحدهای زمین تهیه گردید.یافته‎ها: نتایج نشان داد تیپ های دانه زاد (شامل برودار دانه زاد و برودار- بنه دانه زاد) از نظر ارتفاع از سطح دریا دامنه گسترش محدودتری نسبت به سایر تیپ ها دارند. همچنین گونه برودار به‌عنوان یک گونه شاخص در تمام ارتفاعات حضور دارد. از نظر شیب زمین تیپ برودار- بنه شاخه و دانه زاد دارای دامنه انتشار وسیع‌تری نسبت به سایر تیپ‌ها بوده و در شیب های ملایم تا شیب 50 درصد مشاهده می شود.بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می‌تواند مورد استفاده صاحب نظران و برنامه‎ریزان قرارگرفته و به بهبود وضعیت مدیریتی جنگل‌های زاگرس کمک نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - ارزیابی توابع احتمالی-آماری جهت بررسی الگوی توزیع طبقات تاج پوشش در جنگل‌های چارطاق اردل
        مهرداد میرزایی اسماعیل مرادی امام قیسی امیر اسلام بنیاد ایرج حسن زاد ناورودی
        زمینه و هدف: پراکنش درختان در طبقات تاج پوشش از مهم‌ترین ویژگی های ساختاری توده های جنگلی زاگرس است. تعیین الگوی برازش درختان در طبقات مختلف تاج پوشش جنگل های زاگرس، در مراحل زمانی مختلف، نشان‌دهنده وضعیت کلی آن ها از نظر سیر تخریب و روند توالی بوم سازگان است. هدف از ای أکثر
        زمینه و هدف: پراکنش درختان در طبقات تاج پوشش از مهم‌ترین ویژگی های ساختاری توده های جنگلی زاگرس است. تعیین الگوی برازش درختان در طبقات مختلف تاج پوشش جنگل های زاگرس، در مراحل زمانی مختلف، نشان‌دهنده وضعیت کلی آن ها از نظر سیر تخریب و روند توالی بوم سازگان است. هدف از این پژوهش، ارزیابی توابع احتمالی- آماری جهت بررسی الگوی توزیع طبقات تاج پوشش در جنگل های چارطاق شهرستان اردل بود.روش بررسی: بدین منظور 50 هکتار از جنگل های منطقه چارطاق (3157 اصله درخت) به‌صورت صد در صد آماربرداری و مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. توابع توزیع احتمال مورد بررسی شامل نمایی، گاما، نرمال، بتا، وایبول و لگ نرمال بود. مشخصه‌های هر یک از توابع با استفاده از روش بیشینه درست نمایی برآورد شد. از آزمون های آماری نیکویی برازش کولموگروف- اسمیرنوف، اندرسون- دارلینگ و کای‌دو برای مقایسه توزیع احتمال واقعی و توزیع احتمال به‌دست‌آمده از توابع مورد بررسی استفاده شد.یافته ها: نتایج آزمون های نیکویی برازش نشان داد که توزیع لگ نرمال برای مدل سازی طبقات مختلف تاج پوشش درختان در منطقه چارطاق مناسب تر است.بحث و نتیجه گیری: بنابراین در مطالعه‌هایی که هدف آن‌ها شبیه‌سازی روند تغییرات جنگل است، می‌توان از توزیع لگ نرمال برای مدل سازی طبقات مختلف تاج پوشش درختان استفاده کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - برآورد تاج پوشش جنگل با استفاده از سنجش از دور و زمین‌آمار (مطالعه موردی: جنگل‌های باغان مریوان)
        ساسان وفایی رحیم ملک نیا حامد نقوی امید فتحی زاده
        زمینه و هدف: کسب اطلاعات به هنگام از وضعیت کمی و کیفی جنگل‌ها در تشریح پایداری اکوسیستم، طراحی طرح های مدیریتی و حفاظتی مفید است. با توجه به نقش جنگل های زاگرس در حفاظت از آب ‌و خاک و اهمیت تاج پوشش در جنگل های زاگرس و هزینه زیاد و زمان‌بر بودن اندازه گیری آن از طریق رو أکثر
        زمینه و هدف: کسب اطلاعات به هنگام از وضعیت کمی و کیفی جنگل‌ها در تشریح پایداری اکوسیستم، طراحی طرح های مدیریتی و حفاظتی مفید است. با توجه به نقش جنگل های زاگرس در حفاظت از آب ‌و خاک و اهمیت تاج پوشش در جنگل های زاگرس و هزینه زیاد و زمان‌بر بودن اندازه گیری آن از طریق روش های میدانی، کارایی فنون سنجش از دور و زمین‌آمار در برآورد تاج پوشش جنگل های منطقه باغان شهرستان مریوان بررسی شد.روش بررسی: ابتدا 89 قطعه ‌نمونه 1/0 هکتاری در منطقه پیاده و تاج پوشش درختان و موقعیت قطعات نمونه برداشت شد. در روش سنجش از دور از تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست و مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. بدین ترتیب پس از پردازش تصاویر، ارزش های متناظر قطعات نمونه از باندهای اصلی و باندهای حاصل از شاخص های گیاهی و تجزیه مؤلفه‌های اصلی، استخراج شد. در روش زمین‌آمار از مدل نمایی برازش داده شده بر نیم تغییرنما به روش کریجینگ معمولی استفاده شد.یافته ها: نتیجه واریوگرافی نشان از ساختار مکانی قوی دارد و نتایج ارزیابی برآورد، نشان از نااریب بودن برآورد متغیر تاج پوشش است، بنابراین نقشه تاج پوشش جنگل با استفاده از روش کریجینگ با دقت مناسبی تهیه شد. نتایج کلی نشان‌دهنده دقت بیشتر مدل کریجینگ در برآورد درصد تاج پوشش (69/0R2= ، 21/9 RMSE=) در مقایسه با روش سنجش از دور (52/0R2= ، 47/16 RMSE=) بود.نتیجه گیری: نتایج این تحقِق نشان داد که زمین‌آمار می تواند ابزاری کارآمد برای تهیه نقشه میزان تاج پوشش جنگل در نواحی رویشی مشابه (رویشگاه زاگرس) باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - ارزیابی خصوصیات واسنجی مدل هیدرولوژیکی SWAT در یک حوضه کوهستانی
        بابک امین نژاد سیدبامداد غفوریان حسین ابراهیمی
        زمینه و هدف: اطلاعات دقیق در مورد رواناب آینده در یک حوضه، تصمیمات مربوط به مدیریت و منابع آب تسهیل می‌کند و به حفظ منابع طبیعی برای توسعه پایدار کمک می کند. دو عامل هزینه و زمان دقیق مستقیماً با تخمین دقیق رواناب ارتباط دارند. استفاده از مدل‌های کامپیوتری برای شبیه ساز أکثر
        زمینه و هدف: اطلاعات دقیق در مورد رواناب آینده در یک حوضه، تصمیمات مربوط به مدیریت و منابع آب تسهیل می‌کند و به حفظ منابع طبیعی برای توسعه پایدار کمک می کند. دو عامل هزینه و زمان دقیق مستقیماً با تخمین دقیق رواناب ارتباط دارند. استفاده از مدل‌های کامپیوتری برای شبیه سازی پدیده‌های طبیعی نظیر چرخه هیدرولوژی یکی از روش‌های کاهش هزینه و افزایش دقت می‌باشد که بسیار مورد توجه بوده است.روش بررسی: در این تحقیق برای بررسی دقت روش های متفاوت واسنجی و اعتبارسنجی در شبیه سازی هیدرولوژیکی حوضه آبریز قره سو، از مدل هیدرولوژیکی SWAT استفاده شد که در آن مقایسه بین روش‌های GLUE و PSO با روش SUFI-2 برای کالیبراسیون مدل مورد بررسی قرار گرفت. برای شبیه سازی، در یک وضعیت یکسان، 13 پارامتر حساس در همه روش‌ها انتخاب شدند. لازم به ذکر است که داده های مورد نیاز برای این تحقیق از داده های جهانی (وبسایت مدل SWAT) و ملی (شرکت مدیریت منابع آب) جمع آوری شدند.یافته‌ها: هر سه روش GLUE و PSO با روش SUFI-2 قادر به شبیه سازی رواناب با R2 و NSE قابل قبول بودند (بالای 7/0) و تجزیه و تحلیل حساسیت نشان داد که Sol_K ، CH_N2 و CN2 حساسیت بیشتری نسبت به سایر پارامترها دارند.بحث و نتیجه گیری: اگرچه الگوریتم‌های SUFI-2، PSO و GLUE می توانند اختلاف بین داده‌های مشاهده ای و شبیه سازی شده را کاهش دهند، اما عملکرد الگوریتم SUFI-2 در شبیه سازی رواناب دقیق تر از الگوریتم های دیگر است. بنابراین پیشنهاد می شود که از این الگوریتم برای پیش بینی رواناب استفاده گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - بررسی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از رویکرد اکولوژی سیمای سرزمین (مطالعه موردی: حوزه‌ی سد زاگرس در گیلانغرب)
        پریسا پیروزی نژاد مریم مروتی نوشین پیروزی نژاد
        زمینه و هدف: حوزه آبخیز سد زاگرس در استان کرمانشاه در شهرستان‌های دالاهو، سرپل ذهاب، اسلام‌آباد غرب و گیلان‌غرب محصور است و در دهه گذشته تغییرات شدید کاربری اراضی را تجربه کرده است. هدف مطالعه، بررسی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از سنجه¬های اکولوژی سیمای سرزمین، به ع أکثر
        زمینه و هدف: حوزه آبخیز سد زاگرس در استان کرمانشاه در شهرستان‌های دالاهو، سرپل ذهاب، اسلام‌آباد غرب و گیلان‌غرب محصور است و در دهه گذشته تغییرات شدید کاربری اراضی را تجربه کرده است. هدف مطالعه، بررسی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از سنجه¬های اکولوژی سیمای سرزمین، به علت تغییر جنگل¬های بلوط زاگرس و ارائه داده¬ها و نبود زمین کشاورزی و فرسایش خاک و سیلابی بودن منطقه بوده است. روش بررسی: در این مطالعه از تصاویر ماهواره لندست 8 در سال‌های 2010 و 2020 استفاده شد. پس از انجام پیش¬پردازش¬های لازم برای تصاویر، نمونه¬های تعلیمی به کمک تصاویر رنگی کاذب(FCC) و شاخص پوشش¬گیاهی(NDVI) شناسایی شدند. طبقه‌بندی به کمک 730 نقطه تعلیمی از طبقات کاربری کشاورزی، جنگل، مراتع و مناطق مسکونی به روش‌های شبکه عصبی -مصنوعی(ANN)، ماشین¬بردار پشتیبان(SVM) و تئوری حداکثر احتمال(Maximum Likelihood) انجام گرفت. سنجه‌های سیمای سرزمین در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین به کار گرفته شد و تغییرات رخ‌داده در سیمای سرزمین کمی شد. پس از محاسبه تغییرات با استفاده زنجیرهMarkov پتانسیل تغییرات بین کاربری‌های مختلف برای سال 2030 به دست آمد. یافته¬ها: براساس نتایج، کاربری کشاورزی در سال 2010 مساحت 43/23933 هکتار داشت که به 09/25344 هکتار در سال 2020 افزایش پیدا کرد، که نشان‌دهنده غالبیت این کاربری در تغییرات رخ‌داده است. کاربری جنگل و مراتع روندی کاهشی داشتند. سنجه‌های سیمای سرزمین در حوزه نیز آشکارکننده تغییرات محسوس در سطح کلاس و سیمای سرزمین بود. متریک آنتروپی بی‌نظمی و آشفتگی در مرز کاربری‌های طبیعی مانند جنگل‌ها و مراتع از سال 2010 تا 2020 روندی افزایشی داشته است. سنجه تعداد لکه(NP) و سنجه پیوستگی(CONTAG) نشان دادند که تغییرات رخ‌داده در محدوده سد زاگرس به سمت تکه‌تکه-شدگی سیمای سرزمین و همچنین کاهش پیوستگی آن بوده است. بحث و نتیجه¬گیری: روند آینده تغییرات کاربری اراضی به سمت غالبیت کشاورزی و کاهش اراضی طبیعی میل خواهد کرد که لازم است دستگاه‌های اجرایی متولی کنترل بیشتری بر روی تخریب اراضی طبیعی حاشیه زمین‌های کشاورزی داشته باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - پهنهبندی مناطق دارای پتانسیل زوال بلوط ایرانی با تکنیک تاپسیس و عوامل موثر بر آن در جنگلهای ایلام
        محمد جواد مرادی هادی کیادلیری ساسان بابایی کفاکی حسین باخدا
        زمینه و هدف: طی دهه گذشته پدیده زوال، جنگل‍های ارزشمند درختان بلوط را در منطقه زاگرس در غرب ایران درگیر نموده است. بلوط ایرانی به عنوان مهمترین گونه درختی این جنگل‍ها بیشتر از هر گونه دیگری از این موضوع آسیب دیده است. از سوی دیگر پارامترهای زیادی در بروز این پدی أکثر
        زمینه و هدف: طی دهه گذشته پدیده زوال، جنگل‍های ارزشمند درختان بلوط را در منطقه زاگرس در غرب ایران درگیر نموده است. بلوط ایرانی به عنوان مهمترین گونه درختی این جنگل‍ها بیشتر از هر گونه دیگری از این موضوع آسیب دیده است. از سوی دیگر پارامترهای زیادی در بروز این پدیده دخیل می باشند. هدف از این مطالعه شناسایی مناطق با پتانسیل بالای زوال و تعیین مهمترین پارامترهای مؤثر بر آن بوده است.روش بررسی: بدین منظور در این مطالعه با استفاده از روش‍های ارزیابی چند معیاره مبتنی بر GIS -روش TOPSIS- و منطق فازی در خرداد 1398 اقدام به تهیه نقشه پهنه‍بندی پتانسیل زوال برای دو توده انتخابی دالاب و چقاسبز در شهرستان ایلام شد تا مناطق با ریسک بالای زوال آشکار شود. به منظور تعیین وزن پارامترها از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که در توده دالاب 25 % و در توده چقاسبز در حدود 60 % از سطح توده به عنوان کانون پتانسیل زوال می باشد، اما هر دو توده انتخاب شده دارای پتانسیل زوال در تمام سطوح است. توده چقاسبز به خاطر مشکلات اقتصادی- اجتماعی، بیشتر در معرض زوال قرار دارد. همچنین پارامترهای بارش، آفات و بیماری ها و پارامترهای اقتصادی اجتماعی بیشترین تاثیر را بر زوال بلوط ها داشته‍اند.بحث و نتیجه گیری: این نتایج لزوم تمرکز بیشتر مدیریت مناطق را بر طراحی برنامه‍های حفاظتی استراتژیک تایید می نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند جهرم با نگرش بر بوم شناسی دیرینه در فارس داخلی، زاگرس ( جنوب غرب ایران)
        سیده سمانه یزدان پناه وحید احمدی مهران آرین زهرا ملکی
        زمینه و هدف: سازند جهرم به دلیل وسعت زیاد، تفاوت زیست چینه ای و سنگ چینه ای در مقاطع مختلف و وجود ذخایر هیدروکربنی، از دیرباز مورد توجه خاصی بوده است. هدف از این پژوهش، بررسی سازند جهرم در مناطق مورد مطالعه، از لحاظ موقعیت چینه شناسی (ضخامت و لیتولوژی)و زمین شناسی(همبری أکثر
        زمینه و هدف: سازند جهرم به دلیل وسعت زیاد، تفاوت زیست چینه ای و سنگ چینه ای در مقاطع مختلف و وجود ذخایر هیدروکربنی، از دیرباز مورد توجه خاصی بوده است. هدف از این پژوهش، بررسی سازند جهرم در مناطق مورد مطالعه، از لحاظ موقعیت چینه شناسی (ضخامت و لیتولوژی)و زمین شناسی(همبری با سازند های بالایی و پایینی) و بوم شناسی دیرینه آن است. روش بررسی: در این تحقیق سه برش چینه شناسی مربوط به سازند جهرم (رسوبات ائوسن زیرین تا ائوسن میانی) در ناحیه فارس داخلی زاگرس انتخاب و نمونه برداری انجام گرفت. که تحت عناوین برش های گوشه نکان،کوه چهل چشمه و تنگ گرم نام گذاری و معرفی گردید. در مجموع پس از عملیات های صحرایی طی دو سال اخیر، بررسی های سنگ چینه نگاری و نمونه برداری تعداد 465 عدد مقطع نازک میکروسکپی تهیه و میکروفسیل های در برگیرنده آنها به دقت مطالعه وبررسی گردید، و در نتیجه ریز رخساره ها و محیط های رسوبی در برگیرنده آنها شناسایی و معرفی گردید . یافته ها: با توجه به مطالعات سنگ چینه ای، زیست چینه ای و مطالعات میکروفاسیس و همچنین با توجه به اصول و قوانین چینه نگاری سکانسی دو سکانس رسوبی برای رسوبات مورد مطالعه شناسایی و معرفی گردید. همچنین در این تحقیق آشکار شد که، شناسایی مرز زیرین سازند جهرم در برش های مورد مطالعه که با سازند ساچون بصورت همساز و مرز بالایی آن با سازند آسماری بصورت ناپیوستگی فرسایشی قابل مشاهده می باشد. بحث و نتیجه گیری: سازند جهرم بر اساس این تحقیق در یک رمپ داخلی نهشته شده است و متشکل از دو سکانس می باشد. محیطهای رسوبی شناسایی شده و بررسی آنالیزهای ژئوشیمیایی بوم شناسی دیرینه سازند جهرم در برشهای مورد مطالعه نیز مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جایگاه زمین ساختی حوضه رسوبی سازند جهرم در مقایسه با حوضه های مجاور در قالب یک طرح مفهومی برای نخستین بار، ارائه شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - تاثیر عوامل محیطی بر محصول‌دهی درختان بلوط شاخه‌زاد زاگرس مطالعه موردی: بررسی اثرات رویشگاه بر رویش قطری
        جواد سوسنی اصغر فلاح خسرو محمدعلیزاده حامد نقوی
        جنگل های شاخه زاد بلوط ایرانی، گستره وسیعی از جنگل های ناحیه ی رویشی زاگرس میانی را به خود اختصاص داده اند. نظر به اینکه گونه ی بلوط ایرانی در طیف وسیعی از شرایط مختلف رویشگاهی و اقلیمی این مناطق مشاهده می گردد، گمان می شود که در یک عرض جغرافیایی محدود، رویشگاه، تاثیر ق أکثر
        جنگل های شاخه زاد بلوط ایرانی، گستره وسیعی از جنگل های ناحیه ی رویشی زاگرس میانی را به خود اختصاص داده اند. نظر به اینکه گونه ی بلوط ایرانی در طیف وسیعی از شرایط مختلف رویشگاهی و اقلیمی این مناطق مشاهده می گردد، گمان می شود که در یک عرض جغرافیایی محدود، رویشگاه، تاثیر قابل ملاحظه ای در میزان رویش قطری این گونه داشته باشد. در این بررسی، جهت تعیین تاثیر رویشگاه در رویش قطری این درختان، سه رویشگاه عمده در مناطق کوهپایه ای (اول)، دشتی (دوم) و تپه ماهوری (سوم) انتخاب شده و در هر رویشگاه به صورت تصادفی 35 جست گروه انتخاب گردید. از میان پایه های متعدد هر جست گروه نیز یک پایه به صورت تصادفی انتخاب و از آن نمونه ای (دیسک) تهیه شد و در آزمایشگاه با استفاده از لوپ و کولیس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان می دهد که میانگین مقدار رویش قطری به ترتیب شماره رویشگاه افزایش می یابد. به همین جهت آزمون مقایسه ی میانگین ها به روش آنوا انجام شد که نتیجه ی آزمون کاملا معنی دار بود (005/0P=). آزمون ناپارامتری کروسکال والیس نیز نتایج فوق را تایید کرد. همچنین مقایسه ی درصد رویش قطری در سه پریود پنج ساله از آخرین رویش ها، به طور مجزا، بین هر سه رویشگاه انجام پذیرفت، که نتایج آزمون ها هیچ گونه اختلاف معنی داری را نشان نداد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - بررسی تاثیرات جنگلکاری روی تغییرات دما در زاگرس میانی (منطقه مورد مطالعه : شهیون دزفول)
        مریم بهداروند سید محسن حسینی سید محمد باقر نبوی احسان صیاد
        به منظور بررسی تغییرات احتمالی دما در یک محیط جنگلکاری شده نسبت به محیط بدون پوشش درختی، منطقه‌ای به مساحت 50 هکتار از اراضی جنگلکاری شده پشت سد دز واقع در منطقه شهیون شهرستان دزفول انتخاب گردید. برای انجام مقایسه داده ها محدوده ای نیز به وسعت 10 هکتار بعنوان شاهد در خا أکثر
        به منظور بررسی تغییرات احتمالی دما در یک محیط جنگلکاری شده نسبت به محیط بدون پوشش درختی، منطقه‌ای به مساحت 50 هکتار از اراضی جنگلکاری شده پشت سد دز واقع در منطقه شهیون شهرستان دزفول انتخاب گردید. برای انجام مقایسه داده ها محدوده ای نیز به وسعت 10 هکتار بعنوان شاهد در خارج از محدوده جنگلکاری در نظر گرفته شد. سپس به صورت تصادفی سیستماتیک3 دماسنج ماکزیمم- مینیمم در ارتفاع ثابت 520 متراز سطح دریا در قسمت جنگلکاری شده و 3 دماسنج نیز در منطقه بدون پوشش در همان لاین ارتفاعی کارگزاری گردید .داده های بدست آمده طی یک ماه پس از گردآوری و آنالیز نشان دادند که تفاوت دما در دو منطقه بسیار چشمگیر و نزدیک به 3 درجه سانتیگراد می باشد . نوسانات دمایی نیز به طرز معنی داری در منطقه جنگلکاری شده کمتر از قسمت جنگلکاری نشده بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - اثر نوع پیش‌پردازش رقومی و روش مدل سازی بر برآورد اندوخته کربن روی زمینی جنگل های زاگرس با استفاده از تصویرهای لندست 8
        امیر صفری هرمز سهرابی
        هدف این مطالعه، بررسی اثر روش های مختلف پیش پردازش تصویرهای لندست و روش های مدل سازی بر صحت برآورد اندوخته کربن روی زمینی در جنگل های زاگرس در دو منطقه گهواره با حداقل تخریب و سرفیروزآباد با شدت تخریب بالا در استان کرمانشاه است. مقایسه روش های مختلف پیش پردازش رقومی بر أکثر
        هدف این مطالعه، بررسی اثر روش های مختلف پیش پردازش تصویرهای لندست و روش های مدل سازی بر صحت برآورد اندوخته کربن روی زمینی در جنگل های زاگرس در دو منطقه گهواره با حداقل تخریب و سرفیروزآباد با شدت تخریب بالا در استان کرمانشاه است. مقایسه روش های مختلف پیش پردازش رقومی بر روی تصویرهای لندست 8 را در قالب سناریوهای مختلف پیش پردازش های تصحیحات رادیومتری، اتمسفری، توپوگرافی و ترکیب آن‌ها اجرا شد. برای هر سناریو چهار روش مدل سازی رگرسیون خطی، مدل جمعی تعمیم‌یافته، جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان مورد آزمون قرار گرفتند. در اغلب موارد تصحیح رادیومتری با ضریب تبیین اصلاح‌شده 0.71 (0.71=R2adj) و درصد ریشه میانگین مربعات خطای 30 درصد (0.30% =RMSe) نتایج بهتری ارائه کرد. مقایسه چهار روش مدل سازی بیانگر صحت پایین تر برآوردها در منطقه سرفیروزآباد با شدت تخریب بیشتر (0.58% =RMSe) در مقایسه با منطقه گهواره با تخریب کمتر (0.74=R2adj) است. روش جنگل تصادفی برای منطقه گهواره و روش رگرسیون خطی و مدل جمعی تعمیم‌یافته برای منطقه سرفیروزآباد نتایج بهتری ارائه نمود. به هرحال، نتایج نشان داد که انتخاب روش پیش پردازش و مدل سازی مناسب تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر صحت برآورد مشخصه های کمی جنگل با استفاده از تصویرهای لندست دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - شناسایی شواهدی بر وجود گنبد نمکی مدفون و جدید در ناحیه زاگرس با استفاده از روش تداخل‌سنجی تصاویر راداری سنتینل-1 و ایسار
        علی مهرابی
        گنبدهای نمکی یکی از زیباترین پدیده های طبیعی است. باوجود رخنمون یافتن تعداد زیادی گنبد نمکی در ناحیه زاگرس، هنوز بسیاری از آن‌ها مدفون می باشند. به دلیل تکتونیک فعال زاگرس، روند حرکتی و صعودی گنبدهای نمکی متوقف نشده و ادامه دارد. در این تحقیق با استفاده از روش تداخل سنج أکثر
        گنبدهای نمکی یکی از زیباترین پدیده های طبیعی است. باوجود رخنمون یافتن تعداد زیادی گنبد نمکی در ناحیه زاگرس، هنوز بسیاری از آن‌ها مدفون می باشند. به دلیل تکتونیک فعال زاگرس، روند حرکتی و صعودی گنبدهای نمکی متوقف نشده و ادامه دارد. در این تحقیق با استفاده از روش تداخل سنجی راداری و باهدف پایش تغییرات پوسته زمین در ناحیه زاگرس، یکی از گنبدهای نمکی احتمالی در حال صعود مورد شناسایی قرار گرفت. بدین منظور از تصاویر راداری ایسار (ASAR) مربوط به سال های 2007 و 2012 و سنتینل-1 (SENTINEL-1) مربوط به سال های 2014 و 2017 استفاده شد. جهت تعیین میزان تغییرات پوسته زمین ضمن انجام فرایند واپیچش فاز بر روی تصاویر، تداخل نگاشت هر یک از تصاویر استخراج شد. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده از تحلیل تصاویر ایسار نرخ رشد گنبد نمکی مذکور بین سال‌های 2007 تا 2012 به میزان 1.6 سانتیمتر در سال بوده است. طبق تصاویر تداخل‌نگاشت به‌دست‌آمده از تصاویر سنتینل-1 سرعت صعود این گنبد نمکی در بین سال‌های 2014 تا 2017 افزایش‌یافته و به 2.9 سانتیمتر در سال رسیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گنبد نمکی احتمالی، فعال بوده و درنتیجه به دلیل اهمیت گنبدهای نمکی در زمینه های مختلف منابع طبیعی به ‌ویژه در تشکیل مخازن نفتی در منطقه زاگرس، و همچنین در جهت شناسایی بیشتر و دقیق‌تر موضوع، لازم است تا مطالعات ژئوفیزیکی ویژه‌ای در این محل انجام پذیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - ارزیابی وضعیت بیابان‌زایی در حوضه آبخیز سفیددشت- بروجن (استان چهارمحال و بختیاری) با استفاده از مدل مدالوس
        فاطمه نفر عطاالله ابراهیمی علی اصغر نقی پور برج
        پیشینه و هدف تخریب منابع در بسیاری از نقاط جهان، با توجه به روند روزافزون آن تهدیدی جدی برای بشریت است. بیابان‌زایی که یکی از مظاهر این تخریب است، اکثر کشورها را تحت تأثیر قرار داده و به عنوان سومین چالش قرن بیست و یکم بعد از دو چالش تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین معرفی ش أکثر
        پیشینه و هدف تخریب منابع در بسیاری از نقاط جهان، با توجه به روند روزافزون آن تهدیدی جدی برای بشریت است. بیابان‌زایی که یکی از مظاهر این تخریب است، اکثر کشورها را تحت تأثیر قرار داده و به عنوان سومین چالش قرن بیست و یکم بعد از دو چالش تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین معرفی شده است. بیابان‌زایی، تخریب زمین در مناطق خشک، نیمه‌خشک و نیمه مرطوب است. این وضعیت در نتیجه یک سرى فرآیندهاى مهم ایجاد می‌شود که مهم‌ترین این فرآیند‌ها، دو عامل فعالیت‌هاى بشرى و تغییرات اقلیمى هستند. روش‌های متعددی برای تعیین روند بیابان‌زایی توسعه‌یافته است که یکی از آن‌ها که کاربرد زیادی دارد، روش مدالوس است. ارزیابی وضعیت فرآیندهای بیابان‌زایی (تخریب زمین) در یک روستا، منطقه یا کشور از آن جهت حائز اهمیت است که این ارزیابی امکان اتخاذ تصمیماتی آگاهانه در خصوص ابعاد مالی و میزان سرمایه گذاری مورد نیاز برای کنترل آن را فراهم می‌آورد. از آنجا که حوضه آبخیز سفیددشت-بروجن یکی از دشت‌های حاصلخیز استان چهارمحال و بختیاری می‌باشد و با توجه به وسعت آن و همچنین تمرکز صنایع و بخش زیادی از جمعیت استان چهارمحال و بختیاری در این دشت، مطالعه پدیده بیابان‌زایی در این منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به توسعه پدیده بیابان‌زایی در منطقه سفیددشت-بروجن و لزوم توجه به اهمیت نتایج این پدیده مخرب در آینده، هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی بیابان‌زایی با استفاده از مدل مدالوس در حوضة آبخیز سفیددشت-بروجن به مساحت 92565 هکتار، واقع در استان چهارمحال و بختیاری است. مواد و روش ها ابتدا در این پژوهش، با استفاده از مدل سلول خودکار مارکوف سنجش ‌‌از دوری و تصاویر ماهواره لندست سال‌های 1998، 2009 و 2018 به بررسی و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی پرداخته شد. میزان تغییرات طی این دوره زمانی مشخص شد، نقاطی که در آن بیشترین تغییرات رخ داده بود را انتخاب و با استفاده از این نقاط، در مدل مدالوس عوامل مؤثر در بیابان‌زایی و وضعیت فعلی آن مدنظر قرار گرفت. سپس، پارامترهای مؤثر در بیابان‌زایی به تفکیک در این نقاط بررسی و مدل مدالوس در این نقاط اجرا شد. برای این منظور، طبق روش مدالوس، توسط تیم کارشناسی مجرب متشکل از اساتید و کارشناسان منابع طبیعی عوامل مؤثر در بیابان‌زایی منطقه شناسایی شده و هر کدام به عنوان یک معیار شامل اقلیم، پوشش گیاهی، خاک، آب زیرزمینی و مدیریت و سیاست در نظر گرفته شدند. سپس خصوصیات معیارهای مذکور که در بیابان‌زایی منطقه مؤثرند، به عنوان شاخص، مد نظر قرار گرفتند. هر شاخص در رابطه با تأثیر آن در بیابان‌زایی وزنی دریافت کرد و با ارزیابی آن‌ها، میزان تأثیر معیار در فرآیند بیابان‌زایی مشخص شد. سپس، نقشه معیارها و در نهایت نقشه بیابان‌زایی از میانگین هندسی آن ها به دست آمد. به منظور بررسی معیار اقلیم سه شاخص بارندگی، جهت و شاخص خشکی در نظر گرفته شد. بررسی ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی اقلیم ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ نقاط نمونه در ایستگاه‌های ﺳﺎزﻣﺎن هواشناسی و آب ﻣﻨﻄﻘﻪای استان که به صورت نقطه‌ای برداشت می‌شود، ارزیابی شد. جهت ارزیابی وضعیت خاک، برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی از جمله بافت خاک، اسیدیته، هدایت الکتریکی و میزان مواد آلی، انتخاب شدند. برای تعیین ویژگی‌های خاک ابتدا 170 نقطه نمونه‌برداری در منطقه مورد مطالعه مشخص و از سطح 0 تا 20 سانتیمتری خاک، نمونه‌برداری انجام و به آزمایشگاه منتقل شد.نتایج و بحث پس از ارزیابی و امتیازدهی شاخص‌ها نتایج نشان داد که معیار اقلیم با امتیاز 1.80 در دو کلاس شدید و خیلی شدید، بیشترین نقش را در بیابان‌زایی منطقه دارد. وضعیت معیار مدیریت و سیاست، پوشش گیاهی و خاک منطقه به ترتیب با امتیاز 1.76، 1.71 و 1.55 در دو کلاس شدید و خیلی شدید و معیار آب زیرزمینی در کل سطح منطقه با امتیاز 1.33 در کلاس متوسط قرار گرفت. بر اساس مدل مدالوس، امتیاز وضعیت فعلی بیابان‌زایی 1.63 برآورد شد. بر اساس این نقشه، وضعیت بیابان‌زایی منطقه در دو کلاس شدید و خیلی شدید قرار گرفت. در نهایت مشخص شد 56 درصد از سطح منطقه با وضعیت بیابان‌زایی شدید و 44 درصد با وضعیت خیلی شدید مواجه است. نتایج نشان داد که قسمت شمالی منطقه مورد مطالعه بسیار آسیب‌پذیر است، در حالی که قسمت جنوبی منطقه کمتر در معرض بیابان‌زایی هستند با این حال، این منطقه از شدت بیابان‌زایی بالایی برخوردار است. نتایج نشان داد بخش شمالی منطقه مورد مطالعه به شدت در معرض منطقه مورد مطالعه نسبت به پدیده بیابان‌زایی است. بیابانی شدن واقع شده حال آنکه در قسمت جنوبی منطقه این وضعیت شرایط بهتری دارد؛ هر چند در این منطقه نیز فرایند بیابانی شدن در حال وقوع با شدت بالایی است. در این مدل معیارهای اقلیم، خاک، پوشش گیاهی، آب زیرزمینی، مدیریت و سیاست انتخاب شدند. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، به ترتیب معیارهای اقلیم و مدیریت و سیاست بیشترین تأثیر را در بیابان‌زایی حوضه مطالعاتی داشته‌اند و در مقابل معیارهای پوشش‌گیاهی، خاک و آب زیرزمینی دارای کمترین تأثیر بودند. با توجه به میزان پایین بارندگی و خشکسالی‌های سال‌های اخیر، صدور مجوزهای غیر مجاز چاه در سفیددشت و به دنبال آن برداشت‌های بی‌رویه بیش از توان سفره‌های آب زیرزمینی باعث خشک شدن اکثر چاه‌های این منطقه شده است همچنین خشک شدن تالاب دهنو در این منطقه دلیل دیگر شدت بیابان‌زایی منطقه مطالعاتی می‌باشد.نتیجه گیری در پژوهش با توجه به نتایج به دست آمده پدیده بیابان‌زایی در این منطقه رو به افزایش است و پیامدهای مخربی برجای گذاشته است. منطقه مطالعاتی بر طبق تعریف ارائه‌شده از بیابان‌زایی، دارای هر دو شرایط بیابان‌زایی طبیعی و انسانی است. عوامل طبیعی چون شرایط نامساعد اقلیمی از جمله کمبود ریزش‌های جوی، خشکسالی‌های پیاپی، محدودیت منابع آبی، از یک سو و عوامل مخرب انسانی از جمله نظام سنتی کشاورزی، چرای بی‌رویه دام، بهره برداری بیش از حد از آب‌های زیرزمینی، تبدیل مراتع به اراضی کشاورزی، صنایع، معادن و تأسیسات، تخریب پوشش‌گیاهی و بوته‌کنی از سوی دیگر باعث نابودی مراتع و منابع طبیعی و تسریع روند بیابان‌زایی در منطقه شده است. از جمله راه‌های مقابله با بیابان‌زایی در منطقه، می‌توان بهره‌برداری اصولی از مراتع و چراگاه‌ها با توجه به ظرفیت آن‌ها در زمان مناسب، قرق منطقه به طور دائم تحت فعالیت‌های بیابان‌زدایی بیولوژیکی و مکانیکی، بهره‌برداری مناسب از آب‌های زیرزمینی و جلوگیری از تغییر کاربری اراضی اشاره کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - بهره گیری از رویکرد بوت استرپ برای مقایسه روش های مدل سازی آماری در برآورد سنجش ازدوری زی توده روی زمینی جنگل های زاگرس
        امیر صفری هرمز سهرابی
        پیشینه و هدفبا توجه به اهمیت اکوسیستم های جنگل ها در پروژه های تعدیل تغییر اقلیم، روش های دقیق و کم‌هزینه برای برآورد زی توده روی زمینی موردنیاز است. روش های معمول مورد استفاده برای برآورد زی توده روی زمینی شامل اندازه گیری در عرصه، محاسبه زی توده با استفاده از معا أکثر
        پیشینه و هدفبا توجه به اهمیت اکوسیستم های جنگل ها در پروژه های تعدیل تغییر اقلیم، روش های دقیق و کم‌هزینه برای برآورد زی توده روی زمینی موردنیاز است. روش های معمول مورد استفاده برای برآورد زی توده روی زمینی شامل اندازه گیری در عرصه، محاسبه زی توده با استفاده از معادلات آلومتری و استفاده از فنون سنجش از دوری است. سنجش از دور به طور گسترده برای برآورد زی توده جنگل ها در دهه های اخیر مورد استفاده قرارگرفته است. یکی از عوامل بسیار مهم در استفاده از داده های سنجش از دوری برای برآورد زی توده روی زمینی روش مدل سازی آماری مورد استفاده است. تعداد زیادی تحقیق در زمینه استفاده از روش های مدل سازی انجام شده است. به هرحال، این مطالعات با چالش های مختلفی روبرو هستند که برای مثال می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1) هیچ روش مدل سازی به عنوان بهترین روش معرفی نشده است، 2) عملکرد این روش ها متأثر از نوع جنگل، ساختار جنگل و میزان آشفتگی های موجود است. 3) ارزیابی عملکرد و مقایسه نتایج آن ها با استفاده از آزمون نکویی برازش و روش های ارزیابی متقابل انجام گرفته است. با توجه به نقش انتخاب روش مدل سازی مناسب، مطالعه حاضر باهدف بررسی نه روش مدل سازی شامل رگرسیون خطی، مدل تجمعی تعمیم یافته، جنگل تصادفی، ماشین بردارپشتیبان، درختان رگرسیون تقویت‌شده، k-امین نزدیک‌ترین همسایه، مدل پردازش گوسی و رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندگانه با استفاده از فرآیند بوت استرپ برای برآورد زی توده روی زمینی جنگل های زاگرس با استفاده از تصویرهای لندست 8 انجام شد.مواد و روش هامطالعه حاضر در جنگل های کرمانشاه که در غرب ایران درکوه های زاگرس واقع شده است با گونه درختی غالب بلوط انجام شد. جنگل های زاگرس اغلب به صورت تنک و باز بوده و حدود 20 درصد از سطح ایران و 40 درصد از مناطق جنگلی این کشور را شامل می شود.برای اجرای این مطالعه دو منطقه جنگلی با شدت دخالت‌های انسانی مختلف انتخاب شد: منطقه سرفیروزآباد با شدت تخریب بالا و منطقه جنگلی گهواره با حداقل تخریب. مختصات جغرافیایی این مناطق به ترتیب برای سرفیروزآباد و گهواره عبارتند از 33 درجه و 57 دقیقه تا 34 درجه و 4 دقیقه شمالی و 47 درجه و 3 دقیقه تا 47 درجه و 17 دقیقه شرقی، و 34 درجه 21 دقیق تا 34 درجه و 24 دقیقه شمالی و 46 درجه و 16 دقیق تا 46 درجه و 23 دقیق شرقی است. برای جمع آوری نمونه های زمینی در دو منطقه مورد مطالعه، از نقشه شاخص سطح برگ تهیه شده از تصویرهای لندست براساس مدل جهانی استفاده شد. هر دو منطقه به سه طبقه کم، متوسط و زیاد شاخص سطح برگ طبقه بندی شده و در هر طبقه موقعیت مکانی نمونه ها با استفاده از آماربرداری منظم در قالب یک شبکه 200×200 متر مشخص گردید. نمونه های زمینی به تعداد 124 نمونه مربعی شکل (63 نمونه در منطقه گهواره و 61 نمونه در منطقه سرفیروزآباد) با ابعاد 30×30 متر به اندازه پیکس ل های تصویر لندست مورد استفاده برداشت شد. مقدار زی توده روی زمینی هر درخت یا جست گروه توسط معادله آلومتری پیشنهاد شده برای گونه های بلوط جنگل های زاگرس محاسبه شد. معادله آلومتری مورد استفاده برای برآورد اندوخته زی توده هر درخت یا جست گروه از دو قطر عمود بر هم تاج درختان استفاده می کند. از جمع اندوخته زی توده تک تک درختان موجود در قطعه نمونه، مقدار قطعه زی توده در سطح قطعه نمونه بر حسب تن در هکتار محاسبه شد. منطقه های مورد مطالعه در یک فریم از تصویرهای لندست 8 به شماره گذر 167 و شماره ردیف 36 قرار داشتند. یک تصویر لندست بدون پوشش ابرناکی مربوط به تاریخ 19 مرداد سال 1394 (10 آگوست 2015) مربوط به زمانی که تاجدرختان کاملاً بسته بوده و نزدیک به زمان آماربرداری زمینی از سایت USGS دانلود شد. پیش پردازش تصویر مورد استفاده شامل تصحیحات رادیومتری و توپوگرافی به روش C اعمال شد که در مطالعات قبلی پیشنهاد شده است. برای برآورد زی توده روی زمینی در منطقه های مورد مطالعه با استفاده از سنجش از دور، تعداد 38 متغیر طیفی شامل مقدار های باندی، نسبت های ساده باندی، شاخص های گیاهی و تبدیل های خطی رایج مانند تسلدکپ و آنالیز مولفه های اصلی از تصویر لندست 8 مورد استفاده استخراج شدند.به‌طورکلی کارایی 9 روش مدل سازی آماری مختلف شامل روش های پارامتری (رگرسیون خطی)، نیمه پارامتری (مدل جمعی تعمیم یافته) و ناپارامتری (جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان، k-امین نزدیک ‌ترین همسایه، درختان رگرسیون تقویت ‌شده، رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره، کوبیست و مدل پردازش گوسی) برای برآورد زی توده روی زمینی مورد مقایسه قرار گرفت. ارزیابی مدل ها با استفاده از روش fold-10 و با 1000 مرتبه تکرار و با محاسبه دو آماره ضریب تبیین و جذر میانگین مربعات خطا انجام گرفت. این تعداد اطمینان از پایداری نتایج را تامین می‌کند.نتایج و بحثمشخصه های آماری اندازه گیری شده از قطعه نمونه های زمینی نشان داد که میانگین زی توده روی زمینی برای منطقه های سرفیروزآباد و گهواره به ترتیب 12.6 و 20.5 تن در هکتار است. تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 0.001 برای مشخصه های ضریب تبیین و جذر میانگین مربعات خطای محاسبه شده برای 1000 مرتبه تکرار توسط fold-10 وجود دارد. روش مدل سازی کوبیست در منطقه سرفیروزآباد با میانگین ضریب تبیین محاسبه شده 0.61 نتایج بهتری نسبت به سایر روش ها ارائه کرد. این نتایج برای منطقه گهواره بیانگر کارایی بهتر روش های رگرسیون خطی، مدل جمعی تعمیم یافته و k-امین نزدیکتریین همسایه با میانگین ضریب تبیین 0.87 بود. مقایسه های روش های مختلف مدل سازی در مورد جذرمیانگین مربعات خطای برآوردها با استفاده از آزمون تکی Tukey نشان داد که در منطقه سرفیروزآباد روش کوبیست با مقدار میانگین 3.3 تن در هکتار و روش های k-امین نزدیکترین همسایه و جنگل تصادفی با میانگین 5.8 تن در هکتار اختلاف معنی داری با سایر روش ها داشت. به طورکلی، نتایج این تحقیق بیانگر کارایی مناسب تصویر لندست 8 در برآورد زی توده روی زمینی جنگل های زاگرس است. این موضوع می تواند به دلیل مقدار کم زی توده در منطقه های مورد بررسی و نرسیدن آن ها به نقطه اشباع به عنوان یکی از چالش های استفاده از تصویرهای نوری مانند لندست باشد. نتایج دیگر این تحقیق ارزیابی اثر روش مدل سازی برای افزایش صحت برآورد سنجش از دوری زی توده روی زمینی است. برخلاف نتایج پژوهش‌های قبلی، رگرسیون خطی نتایج بهتری نسبت به روش های ناپارامتری ارائه کرد که دلیل آن می تواند وجود رابطه خطی زی توده روی زمینی و متغیرهای طیفی استخراج شده از تصویرهای لندست باشد. در بین متغیرهای طیفی مختلفی که استفاده شد مقدارهای باند قرمز، مادون قرمز نزدیک و مادون قرمز با طول موج کوتاه 1 و 2 به عنوان متغیر نهایی در اغلب روش های مدل سازی استفاده شدند.نتیجه گیری در این تحقیق، کارایی روش های مختلف مدل سازی را در برآورد زی توده روی زمینی با استفاده از تصویرهای لندست مورد بررسی قرار گرفت. برآوردهای زی توده با استفاده از 9 روش پارامتری، نیمه پارامتری و ناپارامتری و با استفاده از ارزیابی متقابل fold-10و با 1000 مرتبه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج بیانگر قابلیت خوب تصویرهای لندست برای برآورد زی توده روی زمینی جنگل های بلوط زاگرس با هزینه کم است. برآورد زی توده در منطقه جنگلی گهواره با دست خوردگی کمتر صحت بالاتری نسبت به منطقه جنگلی سرفیروزآباد با تخریب بالاتر داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - بررسی رابطه بین تقاضاهای شغلی، منابع شغلی وکنترل شغلی با رفتارهای انحرافی کارکنان: مطالعه موردی شرکت نفت و گاز زاگرس جنوبی
        Zahra Adibi Mohsen Golparvar Mohammad Reza Mosahebi
        عوامل متعددی می توانند بارفتار های انحرافی در محیط های کار ارتباطداشتهباشند. ازبین آین عوامل متعدد. می توان به تقاضاهای شغلی, منابعشغلی وکنترل شغلی آشاره کرد. این پژوهش با هدف پیش بینی رفتارهای انحرافی از طریق تقاضاهای شغلی, منابعشغلی و کنترل شغلی اجرا شد. جامعه ی آماری أکثر
        عوامل متعددی می توانند بارفتار های انحرافی در محیط های کار ارتباطداشتهباشند. ازبین آین عوامل متعدد. می توان به تقاضاهای شغلی, منابعشغلی وکنترل شغلی آشاره کرد. این پژوهش با هدف پیش بینی رفتارهای انحرافی از طریق تقاضاهای شغلی, منابعشغلی و کنترل شغلی اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش, کارکنانشرکتنفت و گاز زاگرس جنوبی دربندرعباس دربهاروتابستان ۱۳۹۰به تعداد ۲۵۰ نفر می باشد. نمونهی پژوهش شامل ۱۸۷ نفر از کارکنان این سازمان استکه بااستفاده از نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی ۷ سوالی تقاضاهای شغلی (در دو خرده مقیاس آبهامو گرانباری نقش و تعارض نقش) پرسشنامه ی ۱۳ سوّالی منابعشغلی (شامل سه خرده مقیاس آموزش وقدردانی حمایتسرپرست و حمایت فناوری) پرسشنامه ی ۵ سوالی کنترل شغلی و پرسشنامه ی ۸ سوّالی رفتارهای انحرافی می باشد. داده ها از طریق تحلیل رگرسیونسلسله مراتبیتحلیل شد.یافته ها نشان داد که به ترتیب در مرحله اول ابهام وگرانباری نقش, در مرحله دوم ابهام و گرانباری و تعارض نقش همراه با آموزش وقدردانی, حمایت سرپرست و در مرحله سوم ابهامو گرانباری نقش, آموزش وقدردانیو حمایت سرپرست همراه با کنترل شغلی برای رفتارهای انحرافی دارای توانپیش بین معنادار هستند(0۰/۰۱] تقاضاهای شغلی رفتارهای انحراقی منابع شغلی,کنترل شغلی, شرکت نفت وگاز زاگرس جنوبی, تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - حرکات راستالغز و ساختارهای مرتبط با گسل شازند
        محمدرضا صابری محسن پورکرمانی علیرضا ندیمی سهیلا بوذری
        بررسی های تصاویر ماهواره ای و مطالعات صحرایی بر روی ساختارهای شکننده منطقه گلپایگـان نشـان مـی دهنـد کـه دو سیسـتماصلی گسلش با روندهای شمال باختری- جنوب خاوری و شمال خاوری- جنوب باختری وجـود دارد. گسـل شـازند، مهـم تـرینگسل منطقه، با طولی حدود 190کیلومتر به موازات راندگ أکثر
        بررسی های تصاویر ماهواره ای و مطالعات صحرایی بر روی ساختارهای شکننده منطقه گلپایگـان نشـان مـی دهنـد کـه دو سیسـتماصلی گسلش با روندهای شمال باختری- جنوب خاوری و شمال خاوری- جنوب باختری وجـود دارد. گسـل شـازند، مهـم تـرینگسل منطقه، با طولی حدود 190کیلومتر به موازات راندگی اصلی زاگرس امتداد یافته است. اندازه گیری هـای صـحرایی صـفحاتگسلی نشان می دهند که ساز و کار این گسل معکوس راستگرد است. این گسل با توجه به تغییر روند آن به سه زیرپهنه با روندهایN70W-N45W ، N45Wو N45Wتقسیم شده است. گسل شازند در طول مسیر خود در زیرپهنه های مختلف سنگ های آهکـیکرتاسه و ماسه سنگ های ائوسن، در زیرپهنه های دوم و سوم آبرفت ها و مخروط افکنه های کواترنری و مسیر رودخانـه گلپایگـانو خمین را قطع و به صورت راستگرد جابجا نموده است. ساختارهای متعددی در ارتباط با حرکت راستالغز این گسـل بررسـی شـدکه نشان دهنده مولفه حرکتی راستگرد می باشند. این ساختارها شامل گسل های فلسی شـکل در جنـوب غـرب گلپایگـان، سـاختاردم اسبی در اطراف روستاهای عمارت ، حسین آباد و جنوب شرق گلپایگان، ساختار گل مانند مثبت در اطراف روستای حسـین آبـادو بلوک های چرخیده در طول گسل شازند می باشند. به نظر می رسد چرخش این بلوک ها باعث تغییر روند گسل شازند و بوجـودآمدن زیرپهنه ها شده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - بررسی اثر گسل شازند در زمین ساخت فعال منطقه گلپایگان
        علیرضا ندیمی حمید ثمری علی محمد رجبی سیدجواد طباطبایی
        شواهد ساختاری و زمینشناسی در منطقه گلپایگان نشان میدهد که دو سیستم گسل فعال به موازات و عمود بر راندگی اصـلی زاگرس وجود دارد. گسل شازند با طول 190کیلومتر یکی از گسلهای اصلی منطقه است که با روند شمال غرب- جنوب شـرق از شمال غرب شازند تا جنوب غرب اصفهان امتداد یافته است. أکثر
        شواهد ساختاری و زمینشناسی در منطقه گلپایگان نشان میدهد که دو سیستم گسل فعال به موازات و عمود بر راندگی اصـلی زاگرس وجود دارد. گسل شازند با طول 190کیلومتر یکی از گسلهای اصلی منطقه است که با روند شمال غرب- جنوب شـرق از شمال غرب شازند تا جنوب غرب اصفهان امتداد یافته است. در حوالی شهر گلپایگان، گسل شازند و شاخه فرعی آن،" گسل حسین آباد" باعث بوجود آمدن منطقه فعال شده اند. این گسلها دارای مولفههای شیبی معکوس و امتدادی راستگرد میباشند. گسل شازند باعث جابجایی و چرخش مخروطهای افکنه و آبرفتهای کواترنری، تغییر مسیر 4کیلومتری رودخانههای گلپایگان و خمـین، بـالا آمدگی دشت گلپایگان و فرسایش قائم شدید گردیده است. افزایش سرعت فرسایش قائم در سالهای اخیر و آثار برجـای مانـده از حرکت گسلها بر روی رسوبات کواترنری، نشان میدهد که منطقه گلپایگان از نظر زمین ساختی فعال است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - بررسی رخساره ها، محیط های رسوبی و چینه نگاری سکانسی رسوبات سازند ساچون در برش زرقان (منطقه زاگرس چین خورده)
        سولماز ارزاقی خسرو خسرو تهرانی مسیح افقه
        سازند تبخیرى ساچون از واحدهاى سنگ چینه نگاری رسمى جنوب غرب ایـران اسـت . ایـن سـازند در بـرش زرقـان بـا سـتبرای/ 259 6متر شامل لایه های متناوب از رسوبات شیل/مارن های رنگین ، تبخیری و کربنات است و در بین رسوبات سازند های تاربوردر بالا ورسوبات سازند جهرم در پایین قرار دار أکثر
        سازند تبخیرى ساچون از واحدهاى سنگ چینه نگاری رسمى جنوب غرب ایـران اسـت . ایـن سـازند در بـرش زرقـان بـا سـتبرای/ 259 6متر شامل لایه های متناوب از رسوبات شیل/مارن های رنگین ، تبخیری و کربنات است و در بین رسوبات سازند های تاربوردر بالا ورسوبات سازند جهرم در پایین قرار دارد. در برش زرقان، سازند ساچون دارای مرزپایینی از نوع ناپیوسته بـا سـازند تـاربورو مرز بالایی پیوسته و هم شیب با سازند جهرم می باشد. رخساره های کربناته، تبخیری و آواری در مطالعه رسوبات سـازند سـاچوندر برش زرقان )زون زاگرس چین خورده(، شناسایی گردیده است که در دو کمربند رخساره ای پهنه جزر و مـدی و لاگـون تقسـیمبندی می شوند. مجموعا 11رخساره و زیر رخساره شناسایی گردیده است .5رخساره در کمربنـد رخسـاره ای پهنـه جـزر و مـدی4رخساره و زیر رخساره در کمربند رخساره ای لاگون قرار می گیرند و 2رخساره آواری نیز شناسایی گردیده است. ضخامت زیـادرخساره های محیط کم عمق و نبودن رخساره هایی که در محیط های عمیق ایجاد می شوند، نشان می دهـد کـه حوضـه رسـوبگذاریسازند ساچون یک پلاتفرم رمپ بوده است.در چینه نگاری سکانسی برش زرقان سازند ساچون، یک سکانس رسوبی شناسائی شـدهاست. یک مرز نوع 1در پائین با سازند تاربور آن را محدود می کنند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - تحلیل و پهنه بندی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی ناشی از زلزله ازگله (21 آبان 1396 ،Mw=7.3) در استانهای ایلام و کرمانشاه
        فتح الله نادری صمد فتوحی حسین نگارش مرضیه خلیلی
        هدف اصلی این پژوهش مطالعه ناپایداری های ژئومورفولوژیکی حاصل از زلزله ازگله در استان کرمانشاه و ایلام با استفاده از مطالعات میدانی و تصاویر ماهواره ای و پهنه بندی آنها می باشد. منطقه تحت تأثیر این زلزله بسیار مستعد وقوع انواع حرکات و ناپایداری های ژئومورفولوژیکی است. دلا أکثر
        هدف اصلی این پژوهش مطالعه ناپایداری های ژئومورفولوژیکی حاصل از زلزله ازگله در استان کرمانشاه و ایلام با استفاده از مطالعات میدانی و تصاویر ماهواره ای و پهنه بندی آنها می باشد. منطقه تحت تأثیر این زلزله بسیار مستعد وقوع انواع حرکات و ناپایداری های ژئومورفولوژیکی است. دلایل آن، وجود چین خوردگی های جوان زاگرس همراه با عملکرد گسل های قطع کننده آنهاست که خردشدگی های شدیدی را درمنطقه ایجاد کرده اند. برای انجام این تحقیق ابتدا ناپایداری های ژئومورفولوژیکی شاخصی که در تشدید خسارات ناشی از زلزله مؤثر بوده اند مورد شناسایی قرار گرفتند. سپس با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی اقدام به تعیین موقعیت آنها گردید. این ناپایداری ها شامل زمین لغزش ها، ریزش ها و بهمن های سنگی، جریان ها، گسیختگی های تاج تپه ها و فرونشست زمین می باشند. با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) منطقه مورد مطالعه از لحاظ ناپایداری ها پهنه بندی گردید. نتایج پهنه بندی نشان داد که دو طبقه خطر خیلی زیاد و طبقه خطر زیاد مجموعاً با مساحتی بالغ بر 6558 کیلومتر مربع یعنی بیش از 28 درصد از منطقه مطالعاتی را به خود اختصاص داده اند و از بین عوامل مؤثر در وقوع ناپایداری ها، عوامل سن زمین شناسی، فاصله از گسل و شیب بترتیب با 23/0، 22/0 و 15/0 امتیاز بیشترین تأثیر در ایجاد ناپایداری های منطقه را دارا هستند. انطباق نقشه پهنه بندی ناپایداری ها با نقشه توزیع ناپایداری های بیانگر انطباق بیشتر ناپایداری ها از جمله زمین لغزش ها، ریزش های سنگی و فرونشست ها با طبقات خطر بالا می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - نقش دیاپیریسم بر تکامل چینه‌ای حوضه رسوبی گنبد نمکی منگرک (جنوب غرب فیروزآباد)
        آناهیتا کی نژاد قیس بدخشان ممتاز مسلم قوام آبادی زهرا رضایی شاهزاده علی اکبری
        منطقه مورد مطالعه در جنوب غرب شهر فیروز آباد استان فارس واقع در جنوب غرب ایران جای دارد و از نظر تقسیمات زمین شناسی در زون زاگرس قرار گرفته است. این ناحیه از نظر تکتونیکی فعال بوده و گنبد های نمکی متعددی در آن قرار دارد. وجود لایه های ضخیم نمک دار در سازند هرمز و به تبع أکثر
        منطقه مورد مطالعه در جنوب غرب شهر فیروز آباد استان فارس واقع در جنوب غرب ایران جای دارد و از نظر تقسیمات زمین شناسی در زون زاگرس قرار گرفته است. این ناحیه از نظر تکتونیکی فعال بوده و گنبد های نمکی متعددی در آن قرار دارد. وجود لایه های ضخیم نمک دار در سازند هرمز و به تبع آن ظهور گنبد نمک در ناحیه تاثیر زیادی در پارینه رسوب گذاری و شکل محیط رسوبی منطقه داشته است.بالا آمدن نمک از یک سو و فرونشست حوضه رسوبی از سوی دیگر، سبب تعادل در محیط رسوب و در نتیجه تغییر شدید در محیط رسوبی در نزدیکی گنبد نمکی می گردد.دامنه تغییرات تابع عمق محیط رسوب گذاری و حرکات تکتونیکی منطقه می باشد که طی زمان های پرمین تا عهد حاضر در منطقه وجود داشته است. طی دوره های پیشروی و پسروی هایی که در حوضه وسیع زاگرس صورت پذیرفته است. در محل بالا آمدن گنبد نمکی، این تغییرات به شکل بارزتری اثر کرده است.برای نیل به مقصود، گنبد نمگی منگرک را که در جنوب غرب شهرستان فیروزآباد واقع شده، مورد بررسی و پژوهش قرار گرفت. روش کار بر پایه بررسی های زمین شناسی و ساختاری صحرایی و اندازه گیری مقاطع واحدهای سنگ چینه ای منطقه مورد مطالعه در در فواصل مختلفی از گنبد نمکی منگرک استوار بود. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که گنبد نمکی یاد شده در زمان کرتاسه پسین - پالئوسن در حال بالا آمدن بوده و تغییرات شدیدی به ویژه در ضخامت رسوبات نهشته شده در اطراف خود داشته است. نرخ بالا آمدن گنبد در زمان های مختلف یکسان نبوده و بالطبع به صورت مستقیم بر نهشتگی رسوبات پیرامون تاثیر گذار بوده است.به طور مسلم، گنبد پیش از دگرشکلی حوضه زاگرس وجود داشته و احتمالا حداقل در دریای پالئوژن پسین و نئوژن به صورت جزیره رخنمون داشته است (مانند جزایر گنبد نمکی امروزی خلیج فارس). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - نقش سازندهای زمینشناسی بر آیفیت آبهای زیرزمینی شمال شهر خرم آباد
        سیامک بهاروند احمد ادیب احمد احمدی خلجی مصطفی یوسفی راد
        منطقه مورد مطالعه از نظر موقعیت زمینشناسی در مـرز زاگـرس چـینخـورده وزاگرس خردشده قرار گرفته است. در این منطقـه دو مخـزن آارسـتیک آسمـاری وبنگستان، وجود دارد. بر اساس نتایج شیمیائی نمونههـای آب گرفتـه شـده ازسازند آسماری، منابع آب این سازند تحت تأثیر دو نوع سازند زمین ش أکثر
        منطقه مورد مطالعه از نظر موقعیت زمینشناسی در مـرز زاگـرس چـینخـورده وزاگرس خردشده قرار گرفته است. در این منطقـه دو مخـزن آارسـتیک آسمـاری وبنگستان، وجود دارد. بر اساس نتایج شیمیائی نمونههـای آب گرفتـه شـده ازسازند آسماری، منابع آب این سازند تحت تأثیر دو نوع سازند زمین شناسی آلودهاز نظر لیتولوژیکی قرار گرفته اسـت بـه طـوری آـه آب سرچـشمه گرفتـه ازآهکهای جنوبشرقی منطقه به علت وجود پوشش سازند گچی، قابلیت شرب خـود رااز دست داده است ولی آب سرچشمه گرفته از آهکهای شمالغربی بـا وجـود پوشـشمارنی و ماسه سنگی از وضعیت بهـتری برخـوردار بـوده و دارای قابلیـت شـربمیباشد و جزء آبهای قابل قبول محسوب میگردد. همچنین براساس نتایج شیمیائی،نمونههای آب گرفته شده از مخزن آارستی بنگستان، از نظر شرب جزء آبهای خـوبمحسوب میشود و از نظر آمی و آیفی نسبت به مخزن آارسـتیک آسمـاری از وضـعیتبسیار مطلوبتری برخوردار میباشـد. از ایـن رو جـنس تـشکیلات آنتـاآتی بـاسازندهای دارای مخازن آارستی میتواند بر آیفیت این منابع تأثیر بـه سـزاییداشته باشد و در واقع سازند تبخیـری گـروه فـارس بـه عنـوان یـک سـازندآلودهکننده و مضر منابع آبهای کارستیک منطقه تلقی میگردد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - نقش دیاپیریسم بر تغییرشکلهای ساختاری حوزه رسوبی زاگرس با تکیه بر گنبدهای نمکی منگرک وکوه جهانی(جنوب غرب فیروزآباد)
        آناهیتا کی نژاد قیس بدخشان ممتاز مسلم قوام آبادی زهرا رضایی شاهزاده علی اکبری
        منطقه مورد مطالعه در جنوب غرب شهر فیروز آباد استان فارس جای دارد و از نظر تقسیمات زمین شناسی در کمربند زاگرس قرار گرفته است.این ناحیه از نظر ساختاری فعال بوده و گنبد های نمکی متعددی در آن قرار دارد. عوامل گوناگونی بر تشکیل گنبدهای نمکی موثرند که در این مقاله به بررسی ار أکثر
        منطقه مورد مطالعه در جنوب غرب شهر فیروز آباد استان فارس جای دارد و از نظر تقسیمات زمین شناسی در کمربند زاگرس قرار گرفته است.این ناحیه از نظر ساختاری فعال بوده و گنبد های نمکی متعددی در آن قرار دارد. عوامل گوناگونی بر تشکیل گنبدهای نمکی موثرند که در این مقاله به بررسی ارتباط زمین ساخت و ایجاد گنبدهای نمکی در محدوده مورد مطالعه پرداخته شده است. برای نیل به مقصود، گنبد نمگی منگرک و کوه جهانی (جنوب غرب شهرستان فیروزآباد) و ساختارهای زمین ساختی اطراف آن ها مورد بررسی و پژوهش قرار گرفت. روش کار بر پایه بررسی های زمین شناسی و ساختاری صحرایی و انجام اندازه گیری های مربوطه استوار بود. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که گنبدهای نمکی یاد شده در زمان کرتاسه پسین - پالئوسن در حال بالا آمدن بوده و پیش از دگرشکلی زاگرس و در ارتباط با راستای گسل پی سنگی کره بس وجود داشته اند و احتمالا در هنگامی که رسوبگذاری در حوضه زاگرس در جریان بوده است، به صورت جزیره رخنمون داشته اند. همزمان با دگرشکلی زاگرس، فشار منتشر شده از پهنه برخورد در سمت شمال شرق و حرکت موجی آن به سوی جنوب غرب، موجب فشار بیشتر به افق های نمکی و کمک به فوران آن ها شده است. در مورد گنبد نمکی منگرک، که در محل محور تاقدیس سیاخ و کناره گسل کره بس رخنمون دارد، دو پدیده نامبرده در رخنمون یافتن آن موثرند. در رخنمون یافتن گنبد جهانی نیز پایانه فشارشی گسل نارک نقش اصلی را ایفا می کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - بررسی استقرارهای دوره نوسنگی دشت سرفیروزآباد، غرب زاگرس مرکزی
        کمال‌الدین نیکنامی میثم نیکزاد سیما یداللهی
        دشت سرفیروزآباد واقع در شرق ماهیدشت در غرب مرکزی زاگرس دارای قابلیت ‌های فراوانی در مطالعات باستان ‌شناسی است، با این حال به علت عدم انجام پژوهش ‌های باستان ‌شناسی، منطقه ‌ای ناشناخته و تاریک محسوب می ‌گردد. موقعیت جغرافیایی و قابلیت‌های زیست‌محیطی اجرای برنامه ‌های منظ أکثر
        دشت سرفیروزآباد واقع در شرق ماهیدشت در غرب مرکزی زاگرس دارای قابلیت ‌های فراوانی در مطالعات باستان ‌شناسی است، با این حال به علت عدم انجام پژوهش ‌های باستان ‌شناسی، منطقه ‌ای ناشناخته و تاریک محسوب می ‌گردد. موقعیت جغرافیایی و قابلیت‌های زیست‌محیطی اجرای برنامه ‌های منظم باستان ‌شناختی را در سرفیروزآباد ضروری می‌ نمود؛ به همین منظور طی یک فصل فعالیت میدانی در سال ۱۳۸۸ منطقه سرفیروزآباد توسط هیأتی از دانشگاه تهران مورد بررسی پیمایشی فشرده قرار گرفت. این بررسی نتایج پرباری را ارائه کرد و اطلاعات فراوانی به دانش اندک ما از وضعیت منطقه به ویژه در دوره پیش از تاریخ و تاریخی افزود. از میان یافته‌ های بررسی، ۱۷ محوطه دارای بقایایی قابل انتصاب به دورۀ نوسنگی هستند. مطالعات انجام شده نشان می ‌‌دهد که در سرفیروزآباد آغاز استقرار به دورۀ نوسنگی قدیم باز می ‌گردد که از آن دوره ۳ محوطه در بخش ‌های مختلف منطقه شناسایی شده است. از دوره نوسنگی میانی و جدید نیز ۱۵ مکان با بقایای استقرار و سفال‌ های این دوره شناسایی گردید. مطالعه الگوهای زیستگاهی استقرارهای دورۀ نوسنگی نشان‌دهندۀ وابستگی فراوان به منابع طبیعی، به ویژه آب و منابع سنگ چخماق است. با آغاز سفالگری در منطقه تغییرات قابل توجهی در الگوی مکان گزینی استقرار روی داده است. مقاله حاضر به مطالعه این محوطه ‌ها و تفسیر الگوهای استقرار دوره نوسنگی منطقه پرداخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - استقرارگاه‌های دورۀ مس‌وسنگ میانی(فرهنگ دالما) دشت سنقر و کلیایی، کرمانشاه
        محمود حیدریان محسن زینی‌وند حمید حریریان
        با وجود این‌که دوره پیش از تاریخ (خصوصاً دوره مس‌وسنگ) غرب زاگرس مرکزی تا حدودی شناخته و به خوبی بررسی شده، اما دشت سنقر و کُلیایی از بررسی و پژوهش‌ های هدفمند باستان ‌شناسان خارجی و متعاقباً ایرانی بی نصیب مانده بود؛ تا اینکه در دو بررسی اخیر سال ‌های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ تعداد أکثر
        با وجود این‌که دوره پیش از تاریخ (خصوصاً دوره مس‌وسنگ) غرب زاگرس مرکزی تا حدودی شناخته و به خوبی بررسی شده، اما دشت سنقر و کُلیایی از بررسی و پژوهش‌ های هدفمند باستان ‌شناسان خارجی و متعاقباً ایرانی بی نصیب مانده بود؛ تا اینکه در دو بررسی اخیر سال ‌های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ تعداد ۳۳ محوطه مس‌وسنگ شناسایی و از این میان ۹ محوطه دربردارنده سفال‌های نوع دالما است. تمامی نُه محوطه در کنار منابع آب و اکثراً در دامنه ارتفاعات، جایی‌که دسترسی به مراتع به سهولت صورت می ‌گرفته، قرار دارند. با توجه به وسعت کم استقرارگاه ها و موقعیت مکانی آنها، این محوطه‌ ها احتمالاً روستاهای کوچکی بوده اند که به صورت یکجانشین یا نیمه‌یکجانشین مورد استفاده بوده و ساکنان آنها می‌ توانستند از طریق رمه‌ داری معیشت خود را تأمین نمایند. اهمیت نوشتار حاضر از این رو است که می‌‌تواند آگاهی ‌های درخور توجهی را در رابطه با این فرهنگ و ارتباط با مناطق همجوار همچون کنگاور، ماهیدشت و جنوب کردستان در اختیار بگذارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - استقرارهای دورة مس‌سنگی حوضة آبریزگاورود در شرق زاگرس مرکزی
        حمید حریریان عباس مترجم مرتضی حصاری
        دشت میان‌کوهی گاورود با ۹۸۵ کیلومتر مربع مساحت در قسمت شرقی زاگرس مرکزی در شمال شهرستان سنقر به لحاظ دارا بودن شرایط زیست‌محیطی مناسب استقرارهای زیادی در دوران روستانشینی (مس‌سنگی) را در خود جای داده است. ارتباط فرهنگی این دشت همواره با حضور گونه‌های سفالی منطقه‌ای (گود أکثر
        دشت میان‌کوهی گاورود با ۹۸۵ کیلومتر مربع مساحت در قسمت شرقی زاگرس مرکزی در شمال شهرستان سنقر به لحاظ دارا بودن شرایط زیست‌محیطی مناسب استقرارهای زیادی در دوران روستانشینی (مس‌سنگی) را در خود جای داده است. ارتباط فرهنگی این دشت همواره با حضور گونه‌های سفالی منطقه‌ای (گودین)، سه‌گابی و دالمایی آشکار و همچنین، تکامل و هم‌زمانی فرهنگ‌های مس‌سنگی این منطقه با زاگرس مرکزی با توجه به میان‌کوهی‌بودن این دشت نمایان است. در این پژوهش، به تحلیل عوامل زیست‌محیطی مرتبط با الگوی استقراری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که انتخاب محل استقرار در دشت گاورود تابع شرایط مناسب زیست‌محیطی، آب‌وهوایی و قابلیت زمین بوده است. بر این اساس، می‌توان دریافت که تراکم زیاد منابع آبی نظیر چشمه‌ها و سراب‌ها در دره‌های میان‌کوهی در گسترة گاورود و پراکندگی آن‌ها، شرایط مساعدی را برای شکل‌گیری جوامع مس‌سنگی فراهم آورده است. همچنین، به نظر می‌رسد، نفوذ فرهنگ فرامنطقه‌ای دالما توانایی این دشت را در تأمین مایحتاج زندگی و وارد عرصة ارتباطات فرامنطقه‌ای می‌کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - بررسی سفال دالما بر اساس مطالعه سفال‌های آذربایجان و کرمانشاه
        محسن حیدری
        با نگاهی گذرا به اطلاعات باستان‌شناختی شمال غرب ایران در دوره پیش از تاریخ می‌توان دید که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این منطقه در قسمتهای حاشیه دریاچه ارومیه متمرکز بوده است. متأسفانه بیشتر مطالعات صورت گرفته در شمال غرب، مربوط به دوره‌های مفرغ و پسر و پس از آن بوده و أکثر
        با نگاهی گذرا به اطلاعات باستان‌شناختی شمال غرب ایران در دوره پیش از تاریخ می‌توان دید که بیشتر مطالعات انجام گرفته در این منطقه در قسمتهای حاشیه دریاچه ارومیه متمرکز بوده است. متأسفانه بیشتر مطالعات صورت گرفته در شمال غرب، مربوط به دوره‌های مفرغ و پسر و پس از آن بوده و کمتر به دوره مس‌وسنگ پرداخته شده است. همچنین، بیشتر اطلاعات منتشر شده مربوط به این منطقه، مربوط به همین زمان‌ها است و از دوره دالما اطلاعات اندکی در دست است به حدی که انتشارات مرتبط با آن از انگشتان یک دست تجاوز نمی‌کند. به همین خاطر، بیشتر پژوهشگران به دلیل پیچیدگی و کمبود اطلاعات از این دوره به عنوان دوره شگفت‌انگیز یاد می کنند، مخصوصاً دوره دالما و حوزه گسترش آن را تعجب‌برانگیز و قابل تأمل می‌دانند. یکی از این کمبودها و کاستی‌ها مربوط به سفال دالما است. در این مقاله بر آنم تا با مروری بر سفال دالما در سه منطقه آذربایجان شرقی، غربی و کرمانشاه تصویری نسبتاً روشن از سنت سفالی دالما در اختیار قرار دهم. به طور کلی، سفال‌های دالما به ۴ دسته تقسیم می‌شوند که احتمالاً با توجه به پوشش و فرم آن‌ها دارای کارکرد خاصی هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - قبرستان دول پهن و سفال شوش IVA-IIIB
        خداکرم مظاهری
        نیمه نخست هزاره سوم ق.م یکی از دوره های مهم باستان ‌شناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باستان‌شناختی (به ویژه در لرستان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهنگی عمیقی در این دوره به وقوع پیوسته است. در این نوشتار یافته‌های گردآوری شده در جریان بر أکثر
        نیمه نخست هزاره سوم ق.م یکی از دوره های مهم باستان ‌شناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باستان‌شناختی (به ویژه در لرستان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهنگی عمیقی در این دوره به وقوع پیوسته است. در این نوشتار یافته‌های گردآوری شده در جریان بررسی ‌های باستان ‌شناسی قبرستان دول پهن مورد مطالعه، گونه‌شناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفته‌ اند. این محل قبرستانی مرتبط با استقرارهای کوچ ‌نشینی است که در حوزه شهرستان دره ‌شهر از توابع استان ایلام واقع است. مطالعه سفال‌های گردآوری شده از سطح قبرستان دول پهن حاکی از این است که در مناطق جنوبی ناحیه پیشکوه غربی، قبل از شکل‌گیری سنت سفال منقوش یک‌رنگ شوش IVA/ گودین III6، فرهنگ شوش IIIB-IIIC حاکم بوده است. مدارک مکشوفه از قبرستان ‌هایی مانند دول پهن و میرولی نشان‌دهنده نفوذ فرهنگ آغاز ایلامی به دره‌های جنوبی حوزه زاگرس مرکزی است. به نظر می‌ رسد که سنت سفال منقوش یک‌رنگ قبل از این که در دوره شوش IVA/ گودین III6در مناطق مختلف زاگرس مرکزی گسترش یابد؛ در بعضی نواحی جنوبی این حوزه توسعه یافته بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - شواهدی از حضور فرهنگ حسونا در غرب زاگرس مرکزی (تپه نظرگه شهرستان سرپل ذهاب)
        ناصر امینی خواه فرهاد فتاحی
        فرهنگ حسونا مربوط به اواخر دوران نوسگی است که بازة زمانی ۶۰۰۰ - ۵۳۰۰ ق.م را در بر می‌‌‌گیرد و یکی از فرهنگ‌‌‌های اولیۀ روستانشینی در زاگرس به شمار می‌‌‌رود. پس از کشف و کاوش تپۀ حسونا در شمال بین‌‌‌النهرین، ‌‌‌به دلیل اهمیت یافته‌‌‌ها، ‌‌‌این فرهنگ به عنوان شاخصی برای د أکثر
        فرهنگ حسونا مربوط به اواخر دوران نوسگی است که بازة زمانی ۶۰۰۰ - ۵۳۰۰ ق.م را در بر می‌‌‌گیرد و یکی از فرهنگ‌‌‌های اولیۀ روستانشینی در زاگرس به شمار می‌‌‌رود. پس از کشف و کاوش تپۀ حسونا در شمال بین‌‌‌النهرین، ‌‌‌به دلیل اهمیت یافته‌‌‌ها، ‌‌‌این فرهنگ به عنوان شاخصی برای دوران اولیۀ روستانشینی زاگرس در نظر گرفته شد. تاکنون شواهدی از فرهنگ حسونا در شمال غرب و اخیراً در شرق زاگرس به دست آمده است که نشان از پهنه وسیع گسترش این فرهنگ است. با این حال، ‌‌‌تاکنون شواهدی از حسونا در زاگرس مرکزی به خصوص مناطق غربی آن یافت نشده است. در پاییز ۱۴۰۰ بررسی نجات‌‌‌بخشی محدودۀ سد هواسان شهرستان سرپل ذهاب به سرپرستی ناصر امینی‌‌‌خواه به انجام رسید. این پژوهش اهداف مختلفی را دنبال می‌‌‌کرد که یکی از مهمترین آن‌‌ها مطالعه برهم‌‌‌کِنش‌‌‌های احتمالی فرهنگی منطقه با مناطق مجاور و بالاخص بین‌‌‌النهرین بود. یکی از وجوه محرز فرهنگ حسونا، ‌‌‌نوعی سفال موسوم به سینی پوست کنی است که برای اولین بار از لایة ۲ تپة حسونا به دست آمد. وجود قطعات سینی پوست کنی بر روی تپة نظرگاه، ‌‌‌به پرسش ما دربارۀ وجود ارتباط زاگرس با بین النهرین آن هم در یکی از مهمترین دوران تاریخی پاسخ داد. در این مقاله، ‌‌‌علاوه بر معرفی مواد فرهنگی تپة نظرگاه، ‌‌‌به دلایل اهمیت محدودۀ تحت بررسی نیز پرداخته‌‌‌ایم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        41 - الگوی استقرار در دشت خاوه و منطقه میربگ زاگرس مرکزی «براساس بررسی‌های باستان‌شناختی منطقه»
        عمران گاراژیان جلال عادلی لیلا پاپلی یزدی
        دشت خاوه و منطقه میربگ در شهرستان دلفان از شناخته شده ترین قسمتهای زاگرس مرکزی است. استقرارهایی مانند تپه جمشیدی، تپه عبدالحسین در دشت خاوه و تپه ‌های نورآباد و باباجان در بخش مرکزی شهرستان دلفان به ترتیب بوسیله گیرشمن، جودیت پولار، سیدمنصور سیدسجادی و کلر گاف مید مورد أکثر
        دشت خاوه و منطقه میربگ در شهرستان دلفان از شناخته شده ترین قسمتهای زاگرس مرکزی است. استقرارهایی مانند تپه جمشیدی، تپه عبدالحسین در دشت خاوه و تپه ‌های نورآباد و باباجان در بخش مرکزی شهرستان دلفان به ترتیب بوسیله گیرشمن، جودیت پولار، سیدمنصور سیدسجادی و کلر گاف مید مورد کاوش قرار گرفته‌ اند. در این مقاله ابتدا اطلاعات حاصل از نخستین فصل بررسی در منطقه سازماندهی شده و سپس از طریق مطالعات مقایسه ‌ای با اطلاعات باستان ‌شناسی موجود درباره منطقه گاهنگاری آن پیشنهاد شده است. به طور کلی منطقه محصور بین دو رشته کوه بلند گرین و سفید کوه است و به نظر می ‌رسد فرایند تحولات و توسعه فرهنگی در آن با دشت ‌های گسترده و در ارتباط با مناطق همجوار در زاگرس مرکزی متفاوت است. در این مقاله استقرارهای دارای آثار یک دوره به عنوان شاخص استقرارهای همان دوره معرفی شده، سپس بر اساس بررسی ‌های باستان‌ شناختی سلسله مراتب و فرایند تغییر الگوی استقرار و دیگر شرایط استقرارهای باستانی ارزیابی و تحلیل شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        42 - نظری بر شکل‌گیری فرهنگ عصر مفرغ قدیم در دامنه‌های جنوبی رشته کوه الوند همدان بر اساس بررسی‌های باستان‌شناختی
        عباس مترجم فرزاد مافی
        در اوایل هزاره سوم پ.م منطقه زاگرس مرکزی با یک تغییر عمده فرهنگی که حاکی از حضور فرهنگی جدید در منطقه بود، مواجه شد. تحقیقات باستان‌شناسی منشأ این فرهنگ را منطقه ماوراء قفقاز می‌داند که نواحی وسیعی از شمال غرب و غرب ایران را در برگرفت. دشتهای واقع در دامنه‌های جنوب و جن أکثر
        در اوایل هزاره سوم پ.م منطقه زاگرس مرکزی با یک تغییر عمده فرهنگی که حاکی از حضور فرهنگی جدید در منطقه بود، مواجه شد. تحقیقات باستان‌شناسی منشأ این فرهنگ را منطقه ماوراء قفقاز می‌داند که نواحی وسیعی از شمال غرب و غرب ایران را در برگرفت. دشتهای واقع در دامنه‌های جنوب و جنوب غربی رشته کوه الوند یکی از مهمترین مناطق زاگرس مرکزی محسوب می‌گردند که تمرکز این فرهنگ بیش از دیگر مناطق غرب در آن دیده می‌شود. در این پژوهش بر اساس بررسی باستان‌شناختی به ارایه تصویری از توزیع این استقرارها پرداخته شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        43 - کاسه‌های قیفی شکل عصر مفرغ قدیم منطقه غرب و جنوب غربی ایران
        خداکرم مظاهری حسن طلایی کمال‌الدین نیکنامی
        نیمه نخست هزارۀ سوم ق.م یکی از دوره ‌های مهم باستان‌شناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باسـتان‌شـناختی (به‌ویژه در منطقه لرسـتان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهـنگی عمیقی در این دوره به وقوع می‌ پیوندد و به نظر می‌رسد که همین تغییر و تحولات أکثر
        نیمه نخست هزارۀ سوم ق.م یکی از دوره ‌های مهم باستان‌شناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باسـتان‌شـناختی (به‌ویژه در منطقه لرسـتان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهـنگی عمیقی در این دوره به وقوع می‌ پیوندد و به نظر می‌رسد که همین تغییر و تحولات، در نهایت زمینه ‌ساز شکل‌ گیری فرهنگ گودین III (گیان II- IV) می ‌گردد. در این تحقیق گونه‌ای نادر از سفال ‌های متعلق به نیمه اول هزاره سوم ق.م را مورد مطالعه قرار داده ‌ایم که از دره ‌ها و مناطق جنوبی حوزه زاگرس مرکزی به‌دست آمده است. این نوع سفال که به نظر می‌ رسد، غالباً در بافت ‌های تدفینی یافت می ‌گردد؛ گونه ‌ای از سفال ‌های متعلق به نیمه دوم دوره آغاز عیلامی (شوش IIIB-c) است و پراکندگی آن در دامنه ‌های جنوبی ارتفاعات زاگرس، حاکی از نفوذ فرهنگ آغاز عیلامی در ربع دوم نیمه اول هزاره سوم ق.م در این حوزه است. از سوی دیگر مطالعات سبک‌ شناسی این نوع سفال، حاکی از تأثیرات عمیق سنت سفالگری فرهنگ آغاز عیلامی در شکل ‌گیری سنت سفالگری فرهنگ گودین III است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        44 - مروری بر دوره مس‌وسنگ شمال غرب ایران و پیشنهاداتی برای حوزه گسترش سنت دالما
        محسن حیدری
        یکی از دوره‌ ها و فرهنگ هایی که در شمال غرب ایران کمتر به آن توجه شده، دوره مس‌وسنگ و سنت سفالی دالماست. متأسفانه، اطلاعات ما از این دوره بسیار مختصر و تنها محدود به چند مقاله و گزارشنه چندان مفصل است. این سنت سفالی دارای حوزه گسترش نسبتاً وسیعی از شمال غرب ایران تا زاگ أکثر
        یکی از دوره‌ ها و فرهنگ هایی که در شمال غرب ایران کمتر به آن توجه شده، دوره مس‌وسنگ و سنت سفالی دالماست. متأسفانه، اطلاعات ما از این دوره بسیار مختصر و تنها محدود به چند مقاله و گزارشنه چندان مفصل است. این سنت سفالی دارای حوزه گسترش نسبتاً وسیعی از شمال غرب ایران تا زاگرس مرکزی است و شامل سفال‌های منقوش، سفال‌هایی با تزیینات حجمی (نقش کنده، فشاری، پانچی و افزوده)، سفال‌های ساده و با پوشش گلی غلیظ قرمز است. به نظر می ‌رسد که سفال‌های منقوش تداوم سفال‌های دوره پیشین، یعنی فرهنگ حاجی فیروز بوده وسفال‌های با تزئینات فشاری، کنده، پانچی و افزوده فاقد پیشینه ‌ای در منطقه هستند واحتمالاً این نوع سفال‌ها از منطقه ای دیگر به این منطقه وارد شده اند. متأسفانه، با وجود آنکه مدل‌هاو نظریه‌ های گوناگونی در مورد گسترش سنت سفالی دالما ارائه شده، اما هنوز از نحوه گسترش آن اطلاعی در دست نیست. آیا گسترش این سنت سفالی بواسطه کوچ‌ نشینان روی داده یا مهاجرت؟ انتقال ایده سبکی در این بین تأثیرگذار بوده یا عواملی دیگر؟ این ابهام بدلیل عدم انجام پژوهش‌های دقیق منطقه‌‌ای و فرامنطقه‌ ای همچنان به قوت خود باقی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        45 - گزارش مقدماتی بررسی و شناسایی باستان‌شناختی شهرستان کمیجان، استان مرکزی
        غلام شیرزاده اسماعیل شراهی غفور کاکا
        امروزه توجه به نقش مناطق بینابینی در برهم‌کنش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از مسائل مهم مورد توجه پژوهشگران باستان‌شناس است. در این میان، بررسی‌های باستان‌ شناسی نقش مهمی در شناخت تاریخ تحولات سیاسی و فرهنگی در مناطق گوناگون دارد. در این راستا، یکی از اهداف بررسی و أکثر
        امروزه توجه به نقش مناطق بینابینی در برهم‌کنش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از مسائل مهم مورد توجه پژوهشگران باستان‌شناس است. در این میان، بررسی‌های باستان‌ شناسی نقش مهمی در شناخت تاریخ تحولات سیاسی و فرهنگی در مناطق گوناگون دارد. در این راستا، یکی از اهداف بررسی و مطالعه شهرستان کمیجان، دستیابی به نقش مناطق بینابینی در تاریخ تحولات ادوار مختلف زندگی انسان در منطقه است. شهرستان کمیجان منطقه ‌ای حائل بین مرکز فلات ایران و زاگرس بوده و به‌عنوان منطقه‌ای بینابینی در تبادلات فرهنگی از گذشته ایفای نقش نموده است. منطقه پیشگفته از نقطه نظر ریخت‌شناسی از یک دشت هموار و وسیع با سلسله کوه‌هایی در اطراف آن تشکیل شده است. محدوده دشت مذکور که از غرب به دشت فامنین همدان، از شرق به دشت فراهان و از جنوب به دره سرسبز شراء محدود می‌گردد. در مقایسه با مناطق پایکوهی و میانکوهی در دوره‌های مختلف زمانی پذیرای جوامع مختلف انسانی بوده‌ و نقش عمده‌ای در ارتباطات منطقه ‌ای بر عهده داشته است. رودخانه قره‌ چای مهمترین رودخانه جاری در این منطقه است که در بخشی از دشت جریان پیدا می‌کند. بررسی و شناسایی باستان‌شناسی شهرستان کمیجان در سال ۱۳۸۶ در وسعتی به مساحت ۱۶۲۵ کیلومتر مربع به انجام رسید. در نتیجه بررسی ‌های صورت گرفته مجموعه‌ای متشکل از ۹۰ اثر تاریخی شامل محوطه‌ها، تپه‌های باستانی، سنگ‌نگاره‌ها و بناهای تاریخی شناسایی شدند که از نقطه نظر تاریخگذاری در محدوده ای بین دوران پیش از تاریخ تا قرون معاصر جای گرفتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        46 - گزارش مقدماتی بررسی باستان‌شناسی حوضه آبگیر سد تالوار (بیجار)
        حامد وحدتی‌نسب محمود حیدریان
        پروژه بررسی حوزه آبگیر سد تالوار با هدف شناسایی و نجات بخشی محوطه‌هایی که در حوزه آبگیر سد قرار دارند؛ در پائیز و زمستان سال ۱۳۸۶ تعریف و اجرا شد. بررسی مزبور به صورت پیمایشی فشرده در محدوده حوزه آبگیر سد انجام گرفت و حاصل آن شناسایی ۱۷ محوطة باستانی از دوران مس‌سنگی تا أکثر
        پروژه بررسی حوزه آبگیر سد تالوار با هدف شناسایی و نجات بخشی محوطه‌هایی که در حوزه آبگیر سد قرار دارند؛ در پائیز و زمستان سال ۱۳۸۶ تعریف و اجرا شد. بررسی مزبور به صورت پیمایشی فشرده در محدوده حوزه آبگیر سد انجام گرفت و حاصل آن شناسایی ۱۷ محوطة باستانی از دوران مس‌سنگی تا دوره‌های متأخر اسلامی بود. تاریخگذاری محوطه‌ها بر اساس گونه‌شناسی و مطالعات مقایسه‌ای مجموعه‌های سطحی گردآوری شده انجام شد. محوطه‌های باستانی شناسایی شده در قالب سه گروه کلی پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی طبقه‌بندی گردیدند. قدیمی‌ترین یافته‌های بررسی، آثار سفالی معرف فرهنگ مس‌سنگی شناخته شده در منطقه‌اند. پس از این مرحله، آثار محدودی از عصر مفرغ جدید و عصر آهن قابل مشاهده‌اند. منطقه با یک وقفه کوتاه روبرو شده تا این‌که بار دیگر زندگی در دوره تاریخی در آن به جریان افتاد و از این دوره تا دوره اسلامی شواهدی از وجود زندگی جوامع انسانی در آن به وفور مشاهده می‌شود. مقاله مذکور ابتدا به معرفی محوطه‌های مهم شناسایی شده در حوزه سد پرداخته و در ادامه با توجه به آثار سفالی به‌دست آمده، فرهنگ‌ها و تداوم سنت‌های سفالی حوزه سد را مورد مطالعه قرار خواهد داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        47 - بررسی و مطالعه سفال‌های اشکانی شهرستان هرسین، بخش مرکزی
        رامین چهری یعقوب محمدی‌فر اسماعیل همتی ازندریانی
        شهرستان هرسین یکی از مناطق زاگرس مرکزی است که دارای شرایط جغرافیایی و زیست‌محیطی مناسب مانند کوه‌ها، دره‌ها و منابع آبی فراوان برای تشکیل استقرار است. شواهد و یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهند که در دورة اشکانی، این منطقه مسکونی بوده است. در پژوهش پیش‌ رو، این منطقه ب أکثر
        شهرستان هرسین یکی از مناطق زاگرس مرکزی است که دارای شرایط جغرافیایی و زیست‌محیطی مناسب مانند کوه‌ها، دره‌ها و منابع آبی فراوان برای تشکیل استقرار است. شواهد و یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهند که در دورة اشکانی، این منطقه مسکونی بوده است. در پژوهش پیش‌ رو، این منطقه به دقت مورد مطالعه قرار گرفت و تعداد ۳۰ محوطه شاخص اشکانی با سفال‌ها و داده‌های شاخص معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع، تعداد ۳۵۰ قطعه سفال نمونه‌برداری‌ شد که ۲۵۰ قطعه مربوط به دورة اشکانی و مابقی مربوط به ادوار پیشین و پسین بودند. در این مقاله، اطلاعات موجود پیرامون سفالینه‌های اشکانی منطقه ارائه شده و سپس، از طریق مطالعات مقایسه‌ای و گونه‌شناسی سفال‌ها، مشخص شد که داده‌های فرهنگی منطقه با نمونه سفال‌های هم‌زمان کدام مناطق زاگرس مرکزی شباهت دارند. ملاک شناسایی و طبقه‌بندی سفال‌ها، طبقه‌بندی ارائه شده برای سفال اشکانی طبق نظر ارنی هرینک است. بر طبق مطالعات انجام شده، سفال‌های اشکانی زاگرس مرکزی شامل گونه‌هایی خاص هستند که در اکثر محوطه‌های اشکانی منطقه شناسایی شده‌اند. مطالعة سفال اشکانی منطقه، نشان از همگونی سنت سفال‌گری منطقه با بسیاری از مناطق زاگرس مرکزی دارد که ارتباط فرهنگی و تجاری را می‌توان حاصل این همگونی دانست. منطقة هرسین نیز از این رویه جدا نبوده و سفال‌های آن با اکثر نقاط زاگرس مرکزی مشابه بودند. گونه‌های سفالی شاخص منطقه در دورة اشکانی را می‌توان در چهار گروه ساده، جلینگی، منقوش و لعاب‌دار طبقه‌بندی نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        48 - بازنگری گستره جغرافیایی توالی سفالی گودین III در زاگرس مرکزی
        خداکرم مظاهری
        سنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده‌ ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می ‌گردد که بیش از یک هزاره تداوم می‌ یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می ‌دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گر أکثر
        سنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده‌ ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می ‌گردد که بیش از یک هزاره تداوم می‌ یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می ‌دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گردید که این نوع سنت سفالگری در همان ابتدای ظهورش و همزمان با گودین III:6/ شوش IVA در سراسر حوضه جغرافیایی زاگرس مرکزی گسترش می‌ یابد، به طوری که در این فاز از گسترده‌ ترین حوضه توزیع برخوردار است، به علاوه سفال این فاز از نظر سبک ‌شناسی دارای ارتباطات روشنی با سنت سفال منقوش تک رنگ همزمان در منطقه فارس است. از سوی دیگر، قطعات محدودی از سفال ‌های این فاز در الحیبا در جنوب بین‌ النهرین یافت شده است. بعد از پایان فاز III:6 گودین، با وضعیت متفاوتی مواجه می ‌شویم، در حالی که در نواحی شمالی و شمال شرقی حوضه توزیع، شامل شرق کوه گرین، پیش کوه شرقی و دره‌ های شمالی پیش کوه غربی، مراحل متوالی توسعه این نوع سنت سفالگری تا پایان این دوره به حیات خود ادامه می‌ دهد؛ در نواحی جنوبی شامل پشتکوه، خوزستان و برخی دره ‌های جنوبی ناحیه پیش کوه غربی، وضعیت متفاوتی حاکم است و همزمان با هر فاز، با وضعیت متفاوتی روبرو می ‌شویم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        49 - جغرافیای تاریخی منطقه زاگرس مرکزی در دوران پیش از اسلام
        یعقوب محمدی‌فر
        با توجه به اهمیت جغرافیای تاریخی غرب ایران، متاسفانه تاکنون کمتر به جغرافیای تاریخی منطقه زاگرس مرکزی پرداخته شده است. این منطقه بخش عمده استان کرمانشاه و بخشی از استان‌های همجوار آن را تشکیل می‌دهد. آن‌چه به عنوان یک کلیت اساسی مطرح است این‌که این منطقه به عنوان خاستگا أکثر
        با توجه به اهمیت جغرافیای تاریخی غرب ایران، متاسفانه تاکنون کمتر به جغرافیای تاریخی منطقه زاگرس مرکزی پرداخته شده است. این منطقه بخش عمده استان کرمانشاه و بخشی از استان‌های همجوار آن را تشکیل می‌دهد. آن‌چه به عنوان یک کلیت اساسی مطرح است این‌که این منطقه به عنوان خاستگاه اولین حکومت ایرانی یعنی مادها دانسته شده است و همدان به عنوان مرکز این حکومت از شهرت جهانی برخوردار است؛ لیکن در خصوص شهرهای دیگری که در این محدوده و خصوصاً در مسیر راه باستانی به سمت بابل قرار داشته‌اند، کمتر نوشته شده است. در این مقاله منابع موجود در چهار دوره زمانی شامل جغرافیای تاریخی زاگرس مرکزی از آغاز تا دوره هخامنشی، دوران اشکانی و بالاخره جغرافیای تاریخی منطقه در دوران ساسانی مورد بررسی قرار می‌گیرند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        50 - نقش‌برجسته نو یافته دوره آشور نو در میشخاص ایلام
        عبدالمالک شنبه‌زاده سجاد علی بیگی
        تاکنون مدارک مستقیم اندکی از لشگرکشی‌ها و درگیری‌های آشوریان با ساکنان منطقۀ زاگرس در خود منطقه به دست آمده است. این در حالی است که بایگانی‌های آشوری و نقوش برجسته کاخ‌های دورۀ آشورنو در شمال بین‌النهرین اطلاعات ارزشمندی را در خصوص لشگرکشی‌ها، درگیری‌ها و پیروزی‌های آشو أکثر
        تاکنون مدارک مستقیم اندکی از لشگرکشی‌ها و درگیری‌های آشوریان با ساکنان منطقۀ زاگرس در خود منطقه به دست آمده است. این در حالی است که بایگانی‌های آشوری و نقوش برجسته کاخ‌های دورۀ آشورنو در شمال بین‌النهرین اطلاعات ارزشمندی را در خصوص لشگرکشی‌ها، درگیری‌ها و پیروزی‌های آشوریان در اختیار قرار می‌دهند. به طور کلی، مدارک این‌چنینی در خاکِ خودِ ماد و عیلام نسبتاً ناچیز و پراکنده‌اند. از این رو، مدارک و کشفیات جدید می‌توانند اطلاعات سودمندی را به دانش ما در این باره بیفزایند. طی بازدیدهای اخیر دو کوهنورد در سال ۱۳۸۷ در جنوب شرقی ایلام نقش برجسته‌ای صخره‌ای کشف گردید که شخصی را با لباس، کلاه و گارد کاملاً آشوری نشان می‌دهد. هر چند به علت فقدان کتیبه بحث در مورد سازندۀ این نقش دشوار به نظر می‌رسد، اما بر اساس مشابهت‌های نزدیک با نقش‌برجسته اشکفت گل گل به نظر می‌رسد که این شخص همان کسی است که در اشکفت گل گل نقش شده و احتمالاً یکی از سه پادشاه نیرومند متاخر دورۀ آشور نو یعنی سناخریب، آشوربانی پال و یا اَسرحَدون را نشان می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        51 - پیش بینی بیشینه شتاب زمین برای زلزله‌های زاگرس با استفاده از شبکه انفیس و رویکرد تجزیه داده‌ها
        سید محمد رضا طباطبایی روح اله کیمیایی فر علیرضا حاجیان علیرضا اکبری
        اندازه گیری و یا محاسبه بیشینه شتاب ناشی از زمین لرزه (Peak Ground acceleration, PGA) به عنوان یکی از پارامترهای اساسی جنبش نیرومند زمین، از دغدغه‌‌های مهم محققین علوم زمین است. کمیت مذکور از روشهای مبتنی بر داده‌های میرایی و زلزله‌های رخ داده در محل تهیه شده و در محاسب أکثر
        اندازه گیری و یا محاسبه بیشینه شتاب ناشی از زمین لرزه (Peak Ground acceleration, PGA) به عنوان یکی از پارامترهای اساسی جنبش نیرومند زمین، از دغدغه‌‌های مهم محققین علوم زمین است. کمیت مذکور از روشهای مبتنی بر داده‌های میرایی و زلزله‌های رخ داده در محل تهیه شده و در محاسبات تحلیل خطر زمین لرزه مورد استفاده واقع می‌شود. در پهنه‌های وسیع جغرافیایی و یا در شرایطی که تاسیس ایستگاههای دائمی یا موقت شبکه میسر نباشد، رویکردهای مبتنی بر یادگیری ماشین به عنوان یک راه حل جایگزین مورد استفاده قرار می‌گیرند. در راستای افزایش دقت شبکه عصبی در مسئله پیش‌بینی بیشینه شتاب زمین، با استفاده از تحلیل شناسایی داده‌های پرت یا نامتجانس، داده‌های ورودی شبکه یادگیرنده تفکیک شده و سپس فرآیند آموزش و تعمیم شبکه انجام شده است. این رویکرد باعث کاهش خطای شبکه انفیس شده، چنانچه خطای جذر میانگین مربعات 36 درصد بهبود داشته است. با استناد به نتیجه مذکور، داده‌های طول و عرض جغرافیاییِ رومرکز، عمق و بزرگای مربوط به 1571 رکورد ثبت شده در شبکه شتاب نگاری کشوری به همراه داده‌های مربوط به میانگین سرعت موج مورد استفاده قرار گرفت تا شبکه انفیس آموزش داده شود. سپس، شبکه آموزش دیده، جهت ارزیابی کارآیی روش، بر روی داده‌های زلزله مورموی، 1393، در استان ایلام تعمیم داده شد تا نقشه پهنه‌بندی مقادیر بیشبینه شتاب، در پیرامون رومرکز زلزله محاسبه گردد. بررسی خروجی‌ها نشان می‌دهد که نقشه بدست آمده با گزارش رسمی پژوهشگاه بین المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله تطابق داشته و از روش ارائه شده می‌توان به عنوان یک روش جایگزین در پیش‌بینی بیشینه شتاب ناشی از زلزله اقدام نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        52 - پیامدهای ژئومورفولوژیکی دامنه‌ای متأثر از زمین‌لرزه سال 1396سرپل ذهاب-ازگله
        امجد ملکی علی عبدالملکی
        زمین‌لرزه‌ها به‌عنوان یکی از مخاطرات طبیعی مخرب و درعین‌حال ناگهانی‌ترین نیروی طبیعی به شمار می‌رود که درنتیجه شکست و تغییر مکان سنگ‌های زیر سطح زمین ایجاد می‌گردد. به دنبال وقوع زمین‌لرزه‌ها بسیاری از مخاطرات ژئومورفولوژیکی و پیامدهای محیطی به وقوع می‌پیوندد که موجب ای أکثر
        زمین‌لرزه‌ها به‌عنوان یکی از مخاطرات طبیعی مخرب و درعین‌حال ناگهانی‌ترین نیروی طبیعی به شمار می‌رود که درنتیجه شکست و تغییر مکان سنگ‌های زیر سطح زمین ایجاد می‌گردد. به دنبال وقوع زمین‌لرزه‌ها بسیاری از مخاطرات ژئومورفولوژیکی و پیامدهای محیطی به وقوع می‌پیوندد که موجب ایجاد خسارت زیادی به نواحی مستعد می‌گردد. منطقه مورد تحقیق باالقوه بسیار مستعد وقوع انواع حرکات و ناپایداری‌های ژئومورفولوژیکی است. در اثر زمین لرزه ازگله و سرپل ذهاب ناپایداری های ژئومورفولوژیکی فراوانی در مناطق تحت پوشش ایجاد شده است. وقوع زمین‌لرزه‌ها و تکان‌های ناشی از آن، وجود ساختمان زمین‌شناسی شکننده با لایه‌بندی سخت و سست، شیب زیاد و سابقه وقوع ناپایداری درگذشته از عوامل تشدیدکننده ایجادوفعال شدن فرآیندهای ژئومورفولوژیک در منطقه شده است. قرار گرفتن لایه‌های سخت آهک آسماری بر روی لایه‌های سست مارن و شیل پابده با خاصیت خمیری شدن متاثراز لرزش های ناشی از زمین‌لرزه از عوامل ذاتی واصلی وقوع زمین‌لغزش‌های بزرگ همچون زمین‌لغزش قورچی باشی- مله کبود و پهنه‌های لغزشی بزرگ در شمال فلات دالاهو است. وقوع جریان واریزه‌ای، نشست زمین و گسترش جانبی، بهمن‌های سنگی و سایر ناپایداری‌های دامنه‌ای در منطقه موردمطالعه از دیگر فرآیندهای ژئومورفولوژیک ناشی از زمین‌لرزه 21 آبان 1396 است که درنتیجه نزدیکی به کانون سطحی زمین‌لرزه،رخدادهای لغزش‌های قدیمی، توپوگرافی منطقه و شرایط سخت کوهستانی شرایط مساعدی را برای تشدید لغزش و سایر فرایندها و پیامدهای ژئومورفولوژیکی ایجاد کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        53 - ارزیابی تغییرات دمای هوا و بارش در منطقه پربارش نیمه غربی ایران تحت شرایط تغییر اقلیم
        سعدی عبدلی قاسم عزیزی رضا برنا
        پدیده تغییر اقلیم یکی از مسائل حیاتی برای بشر امروزی محسوب می شود. بررسی وضعیت دمای هوا و بارش در دومین منطقه پربارش کشور یعنی نیمه غربی؛ حائز اهمیت است. در تحقیق حاضر از داده های مشاهداتی 51 ایستگاه هواشناسی منطقه به عنوان داده مبنا استفاده شد. برای دوره آینده تا افق 2 أکثر
        پدیده تغییر اقلیم یکی از مسائل حیاتی برای بشر امروزی محسوب می شود. بررسی وضعیت دمای هوا و بارش در دومین منطقه پربارش کشور یعنی نیمه غربی؛ حائز اهمیت است. در تحقیق حاضر از داده های مشاهداتی 51 ایستگاه هواشناسی منطقه به عنوان داده مبنا استفاده شد. برای دوره آینده تا افق 2061 از برونداد مدلهای شبیه سازی کننده در گزارش پنجم تغییر اقلیم در دو الگوی واداشتی حد بالا و حد وسط، به صورت داده ریزمقیاس شده استفاده شد. برای بررسی روند تغییرات سری دمای هوا و بارش از آزمون ناپارامتری من –کندال استفاده شد. نتایج نشان داد که در دوره مبنا براساس آمار مشاهداتی، در بیشتر مناطق در سری و الگوی دمای هوای، روند افزایشی معنی داری وجود دارد. برای بارش نیز روند کاهشی معنی دار در بیشتر مناطق و شیب منفی در تمامی ایستگاهها مشاهده گردید. ارزیابی برونداد مدلها در مقایسه با دوره مبنا نشان داد که در مناطق غربی و زاگرسی کشور، کمینه و بیشینه های دمای هوا در دهه های آتی در الگوی حد بالا و حد وسط به ترتیب، 1/3 و 1/1 درجه سانتیگراد افزایش خواهد داشت. بارش در بعضی از ایستگاهها در ماههای فصل بهار به طور ناچیز افزایش خواهد یافت، اما در الگوی سالانه در بیشتر مناطق وضعیت بارش نسبت به دوره مبنا یا پایه کاهشی خواهد بود. بنابراین منطقه پربارش نیمه غربی در منطقه زاگرس ایران، با افزایش دمای هوا و کاهش بارش همراه خواهد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        54 - مدل سازی تغییرات شاخص سبزینگی پوشش گیاهی با بارش های جوی در منطقه زاگرس
        منوچهر فرج زاده یوسف قویدل رحیمی فروزان عیسوند زیبایی
        ارزیابی ارتباط کمی بین الگوی پوشش گیاهی و عناصر اقلیمی یکی از کاربردهای سنجش از دور در مقیاس جهانی و منطقه ای می باشد. مطالعه بارندگی یک منطقه و اثرات مخرب یا مفیدی که بر جا می گذارد، شرایط را برای برنامه ریزی و حفظ و حراست از آن محیط، مدیریت بهتر خاک و شناخت وضعیت پوشش أکثر
        ارزیابی ارتباط کمی بین الگوی پوشش گیاهی و عناصر اقلیمی یکی از کاربردهای سنجش از دور در مقیاس جهانی و منطقه ای می باشد. مطالعه بارندگی یک منطقه و اثرات مخرب یا مفیدی که بر جا می گذارد، شرایط را برای برنامه ریزی و حفظ و حراست از آن محیط، مدیریت بهتر خاک و شناخت وضعیت پوشش گیاهی فراهم می کند.بارش پدیده ای است اقلیمی که مقدار آن در مکان پیوسته تغییر می کند. برای انجام این تحقیق از داده های بارش روزانه 36 ایستگاه اقلیمی منطقه زاگرس در بازه ی زمانی 2000 تا 2010 میلادی و تصاویر ماهواره MODIS و TRMM استفاده گردید. به همین منظور برای رسیدن به نتیجه مطلوب، منطقه مورد مطالعه را به سه قسمت، منطقه دارای سبزینگی حداکثر، متوسط و حداقل تقسیم شده است. با توجه به این که بیشترین تراکم سبزینگی در ایران در ماه می می باشد، اخذ و بررسی تصاویر ماهواره ای به نحوی بوده است که، محصولات 16 روزه پوشش گیاهی تمام روزهای ماه می را پوشش دهند و بتوان به برآورد درستی رسید و بر اساس آن نیز روزهای بارشی همان بازه زمانی ( 23 آوریل تا 9 ژوئن) انتخاب گردیده است. سپس برای هر دوره 16 روزه با دوره زمانی 11 سال یک میانگین بدست آورده که در مجموع برای هر فاکتور سه تصویر برای هر 16 روزه مطالعه گردید. نتایج بررسی ها نشان میدهد که مناطق با بارش بیشتر دارای سبزینگی بیشتری بوده و در بیشتر موارد تغییرات مکانی بارش باعث تغییر در میزان میانگین سبزینگی شده و همچنین شبیه سازی داده های بارش ماهواره ای با سبزینگی نسبت به بارش ایستگاهی سبزینگی بالاتری را پیش بینی می کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        55 - مطالعه مورفوتکتونیکی حوضه تنگ براق
        عبدالمجید اسدی
        حوضه آبریز تنگ براق در 521 کیلومتری شمالغرب شهر شیراز بین طولهای جغرافیایی 12تا 15 شرقی و عرضهای جغرافیایی 5.01 تا 55 شمالی قرار دارد . در این ناحیه در مختصاتX= 604171 Y=3390531, سد ملاصدرا واقع شده است. به منظور برآورد میزان فعالیتتکتونیکی منطقه در این مقاله چند شاخص م أکثر
        حوضه آبریز تنگ براق در 521 کیلومتری شمالغرب شهر شیراز بین طولهای جغرافیایی 12تا 15 شرقی و عرضهای جغرافیایی 5.01 تا 55 شمالی قرار دارد . در این ناحیه در مختصاتX= 604171 Y=3390531, سد ملاصدرا واقع شده است. به منظور برآورد میزان فعالیتتکتونیکی منطقه در این مقاله چند شاخص مورفو تکتونیکی شامل انتگرال هیپسومتری، نسبتپهنای کف دره به ارتفاع دره و شاخص پیچ و خم جبههی کوهستان بررسی و با استفاده ازنتایج به دست آمده میزان فعالیت تکتونیکی در قسمتهای مختلف منطقه با یکدیگر مقایسهشدهاند. به نظر میرسد در تحلیلهای مورفوتکتونیکی میزان فعالیت تکتونیکی در محدودهاطراف سد افزایش مییابد و این افزایش در تمام منطقه مورد مطالعه دیده میشود. شاخصپیشانی کوهستان در اطراف سد از 505 به 505 رسیده که نشان دهنده فعال بودن منطقهاست . منطقه بر اساس طبقه بندی فعالیت تکتونیکی نسبی در دسته دوم یعنی از نظر تکتونیکیفعال قرار دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        56 - شناسایی لند فرم ژئومورفولوژیک – سنگ چینه‌ای گنبدهای نمکی هرمز بر پایه تفسیر تصاویر ماهواره‌ای +ETM
        علی مهرابی محسن پورخسروانی
        گنبدهای نمکی از لند فرم‌های جالب ژئومورفولوژی و در واقع ساختارهای گنبدی شکل زیرسطحی متشکل از نمک و سایر رسوب های تبخیری می‌باشند که بر روی زمین ظاهر شده‌اند. در مناطق جنوبی ایران گنبدهای نمکی تحت عنوان واحد سنگ‌چینه‌ای هرمز، رخنمون فراوانی دارد. هدف از این پژوهش، با توج أکثر
        گنبدهای نمکی از لند فرم‌های جالب ژئومورفولوژی و در واقع ساختارهای گنبدی شکل زیرسطحی متشکل از نمک و سایر رسوب های تبخیری می‌باشند که بر روی زمین ظاهر شده‌اند. در مناطق جنوبی ایران گنبدهای نمکی تحت عنوان واحد سنگ‌چینه‌ای هرمز، رخنمون فراوانی دارد. هدف از این پژوهش، با توجه به گزارش‌های متفاوتی از تعداد گنبدهای نمکی رخنمون یافته در پهنه زاگرس، شناسایی دقیق این لند فرم ژئومورفولوژیکی و نهایتاً تهیه نقشه پراکنش آن‌ها بر پایه تفسیر تصاویر ماهواره‌ای ETM+می‌باشد. برای این منظور بر روی تصاویر ماهواره‌ای منطقه با استفاده از نرم‌افزارهای دورسنجی، پردازش‌های مناسب جهت بارزسازی توده‌های نمکی سازند هرمز انجام گرفت و در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل‌های نظیر تقسیم باندی، تحلیل مؤلفه‌های اصلی (PCA)، استفاده از ترکیب کاذب رنگی به‌صورت (PC1, PC2, PC3) و رده‌بندی بیشترین شباهت (MLC) پهنه‌های نمکی منطقه بارز سازی شد. بر این اساس تعداد 123 گنبد نمکی در منطقه شناسایی و صحت کار نیز با انجام بازدیدهای صحرایی تأیید شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        57 - بررسی وضعیت تکتونیک فعال طاقدیس بانکول (در زاگرس چین‌خورده) با به‌کارگیری شاخص‌های مورفوتکتونیکی و شواهد ژئومورفولوژیکی
        رضا منصوری زهرا سربازی
        در این پژوهش از شاخص‌های مورفوتکتونیک استفاده شده است، زیرا استفاده از این‌گونه شاخص‌ها در بررسی‌های مربوط به تکتونیک‌های فعال ابزار مفید و کارآمدی هستند، به‌طوری‌که با استفاده از آنها می‌توان مناطقی را که تحت تاثیر حرکات نسبتا سریع یا حتی آهسته تکتونیکی قرار دارند را م أکثر
        در این پژوهش از شاخص‌های مورفوتکتونیک استفاده شده است، زیرا استفاده از این‌گونه شاخص‌ها در بررسی‌های مربوط به تکتونیک‌های فعال ابزار مفید و کارآمدی هستند، به‌طوری‌که با استفاده از آنها می‌توان مناطقی را که تحت تاثیر حرکات نسبتا سریع یا حتی آهسته تکتونیکی قرار دارند را مشخص نمود. استفاده از این شاخص‌ها پیش‌تر به‌عنوان ابزاری گران‌بها و سودمند در مناطق فعال تکتونیکی در نواحی گوناگون آزمایش‌شده و کارایی آنها به اثبات رسیده است. طاقدیس بانکول با مساحت 02/496 کیلومتر مربع در راستای عرض جغرافیایی ´´10 ´41 °33 تا ´´48 ´07 °34 و در راستای طول جغرافیایی ´´08 ´56 °45 تا ´´56 ´29 °46 در شمال‌شرقی شهرستان ایوان‌غرب واقع شده است. سازندهای اصلی تشکیل‌دهنده این طاقدیس شامل سازند: آسماری، پابده، گورپی، بختیاری و گچساران می‌باشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان فعالیت تکتونیک فعال طاقدیس بانکول با استفاده از شاخص‌های مورفوتکتونیکی (SMF, FMF, AR, FFS, FSI, FD, EU) می‌باشد. ابزارهای‌ فیزیکی و مفهومی مورد استفاده در این‌ پژوهش شامل نقشه‌های توپوگرافی و زمین‌شناسی منطقه مورد مطالعه، تصاویر ماهواره‌ای، سامانه اطلاعات جغرافیایی و نیز چندین بار بازدید میدانی می‌باشند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که طاقدیس بانکول دارای وضعیت تکتونیکی فعالی است؛ به‌طوری‌که این طاقدیس برپایه مقادیر شاخص‌های SMF, FMF, AR, FFS, FSI, FD, EU در کلاس یک فعالیت قرار می‌گیرد. همچنین، این یافته‌ها گویای تداوم حرکات نئوتکتونیک و بالاآمدگی در طاقدیس بانکول می‌باشند که با شواهد ژئومورفولوژیکی موجود در منطقه مورد پژوهش همچون وجود پرتگاه‌های گسلی خطی و مستقیم، اشکال مثلثی شکل، دره‌های ژرف و V شکل، بریدگی کم جبهه طاقدیس و عدم تشکیل کوهپایه مطابقت می‌کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        58 - بررسی تاثیر عوامل فیزیوگرافی بر وضعیت کمی و کیفی جنگل‌های زاگرس در منطقه سرپل ذهاب کرمانشاه
        آزاده سهرابی زاده رضاحسین حیدری مازیار حیدری
        هدف از این پژوهش بررسی تاثیر فیزیوگرافی (ارتفاع از سطح دریا و جهت جغرافیایی) بر مشخصه های کمی وکیفی، تعیین میزان خشکیدگی و شدت آلودگی به گیاه نیمه انگل موخور و تعیین ساختار سنی بخشی از جنگل های زاگرس میانی است. جهت اجرای این پژوهش جنگل های حدفاصل شهرستان های سرپل ذهاب و أکثر
        هدف از این پژوهش بررسی تاثیر فیزیوگرافی (ارتفاع از سطح دریا و جهت جغرافیایی) بر مشخصه های کمی وکیفی، تعیین میزان خشکیدگی و شدت آلودگی به گیاه نیمه انگل موخور و تعیین ساختار سنی بخشی از جنگل های زاگرس میانی است. جهت اجرای این پژوهش جنگل های حدفاصل شهرستان های سرپل ذهاب و کرندغرب انتخاب گردید وبه سه طبقه ارتفاعی 700تا1000متر،1000تا1300متر و1300تا1500متر از سطح دریا و دو جهت جغرافیایی اصلی شمالی و جنوبی تقسیم شد. 96 قطعه نمونه دایره ای شکل 10 آری به روش آماربرداری منظم-تصادفی به ابعاد شبکه 100*100متر برداشت گردید. نتایج نشان داد بیشترین مقدار میانگین مشخصه های سطح مقطع برابر سینه و درصد تاج پوشش در طبقه ارتفاعی 1300 تا 1500 متر از سطح دریا و دامنه شمالی مشاهده شد و نتایج آزمون تجزیه واریانس و تی مستقل نشان داد که بین میانگین مشخصه های کمی درختان در طبقه های ارتفاع از سطح دریا و جهت جغرافیایی اختلاف معنی دار وجود دارد. توده دارای ساختار ناهمسال جوان است، درختان واقع در دامنه شمالی و طبقه ارتفاعی 700 تا 1000 متر در طبقه های قطری بزرگتر، بیشتر پراکنش دارند. درختان با خشکیدگی شدید، در دامنه جنوبی و طبقه ارتفاعی 700 تا 1000 متر از سطح دریا مشاهده گردید، درختان با آلودگی شدید به گیاه نیمه انگل موخور در دامنه شمالی و طبقه ارتفاعی 700 تا 1000 متر از سطح دریا مشاهده شد. براساس نتایج بررسی مشخصه ها کمی و کیفی درختان، جهت مدیریت پایدار جنگل های مورد پژوهش، عملیات های احیایی پیشنهاد می شود، دامنه های جنوبی و طبقه ارتفاعی 700 تا 1000 متر بیشتر مد نظر قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        59 - سازماندهی مکانی جنگل برای بهره‌برداری از محصولات فرعی در زاگرس میانی (مطالعه موردی : جنگل‌های استان چهارمحال و بختیاری)
        زهرا عزیزی اصغر حسینی حامد صادقیان
        امروزه تخریب های شدیدی در سطح جنگل های زاگرس به دلیل وجود مشکلات زیست محیطی و اقتصادی- اجتماعی مشاهده می شود. بر اساس قوانین حفظ، احیاء و توسعه جنگلها مهمترین وظیفه سازمان جنگل ها حفظ جنگل است و بهترین راهکار برای این مهم، مدیریت بهینه جنگل می باشد. لذا این مطالعه با هد أکثر
        امروزه تخریب های شدیدی در سطح جنگل های زاگرس به دلیل وجود مشکلات زیست محیطی و اقتصادی- اجتماعی مشاهده می شود. بر اساس قوانین حفظ، احیاء و توسعه جنگلها مهمترین وظیفه سازمان جنگل ها حفظ جنگل است و بهترین راهکار برای این مهم، مدیریت بهینه جنگل می باشد. لذا این مطالعه با هدف سازماندهی مکانی جنگل برای بهره برداری از محصولات فرعی جنگل های استان چهارمحال و بختیاری در محدوده زاگرس میانی انجام گرفت. به منظور دستیابی به هدف فوق، از رویکرد تحلیل شبکه (Analytic Network Process) استفاده شد و مهمترین معیارهای مؤثر در تعیین یکان مدیریتی در زاگرس میانی شناسایی شدند. سپس به منظور تعیین ضریب اهمیت هر یک از معیار ها در دستیابی به هدف، از کارشناسان نظرخواهی شد. با بهره گیری از نرم افزار (Super Decisions 1.6.0)، نظرات کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیان می کند که بهترین گزینه از بین 3 گزینه موجود، لحاظ کردن سامانه عرفی روستا به عنوان یکان مدیریتی در زاگرس میانی است. سامانه عرفی خانوار و حوزه آبخیز در درجه های بعدی اهمیت قرار دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        60 - تحلیل وابستگی جوامع محلی به گیاهان دارویی و خوراکی در ناحیه عرفی سردشت شهرستان لردگان
        بیت الله محمودی فاطمه اسحاقی میلاسی
        فراورده های گیاهی از دیرباز از نظر خوراکی، دارویی و اقتصادی مورد استفاده بشر بوده است. خانوارهای روستایی بخشی از نیازهای درمانی، خوراکی و معیشتی خود را از طریق بهره برداری از گیاهان مرتفع می کنند. در این مطالعه نوع و میزان برداشت گیاهان دارویی و خوراکی در ناحیه عرفی سرد أکثر
        فراورده های گیاهی از دیرباز از نظر خوراکی، دارویی و اقتصادی مورد استفاده بشر بوده است. خانوارهای روستایی بخشی از نیازهای درمانی، خوراکی و معیشتی خود را از طریق بهره برداری از گیاهان مرتفع می کنند. در این مطالعه نوع و میزان برداشت گیاهان دارویی و خوراکی در ناحیه عرفی سردشت شهرستان لردگان در استان چهارمحال وبختیاری مورد تحلیل قرار گرفته است. رویکرد مورد استفاده در این پژوهش، توصیف و تحلیل کمی با بهره‌گیری از مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده است. در این خصوص از ابزار پرسش‌نامه با گویه‌هایی که در برگیرنده میزان برداشت، مصرف، فروش و میزان درآمد حاصل از برداشت گیاهان دارویی و خوراکی است، استفاده گردید. نتایج این بررسی نشان داد 21 نوع گونه گیاهی که 7 نوع از آن‌ جهت مصارف دارویی و 14 نوع دیگر برای مصارف خوراکی، مورد استفاده روستائیان این منطقه قرار می‌گیرد. بر این اساس برداشت سالیانه گیاهان دارویی و خوراکی برابر 50/48 کیلوگرم برای هر خانوار می‌باشد. که از این مقدار 32/12 کیلوگرم به فروش می‌رسد و سالانه درآمد 4025881 ریالی برای هر خانوار فراهم می‌کند. همچنین مطابق نتایج بدست آمده همبستگی معنی داری بین میزان برداشت این گیاهان با شاخص‌های اقتصادی- اجتماعی چون سن، تحصیلات، شغل، طایفه، بعد خانوار، وضعیت سکونت، درآمد، هزینه‌، میزان زراعت و تعداد دام وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        61 - تأثیر آتش‌سوزی بر شاخص اهمیت نسبی (SIV) و مدل‌های توزیع فراوانی گونه‌های گیاهی در جنگل‌های زاگرس
        سعیده کریمی حسن پوربابائی یحیی خداکرمی
        این تحقیق با هدف بررسی شاخص اهمیت نسبی گونه‌های گیاهی در منطقه جنگلی تنگه بزازخانه در شمال شرق کرمانشاه انجام گرفت. بدین منظور تعداد 80 قطعه نمونه 1000 (در هر یک از مناطق 40 قطعه نمونه) متر‌مربعی به شکل دایره با استفاده از ابعاد شبکه 100× 100 متر به روش تصادفی- سی أکثر
        این تحقیق با هدف بررسی شاخص اهمیت نسبی گونه‌های گیاهی در منطقه جنگلی تنگه بزازخانه در شمال شرق کرمانشاه انجام گرفت. بدین منظور تعداد 80 قطعه نمونه 1000 (در هر یک از مناطق 40 قطعه نمونه) متر‌مربعی به شکل دایره با استفاده از ابعاد شبکه 100× 100 متر به روش تصادفی- سیستماتیک در منطقه جنگلی پیاده شد. در داخل هر قطعه نمونه، نوع و تعداد گونه‌های درختی، درختچه‌ای و زادآوری ثبت و برای گونه‌های علفی پس از تعیین مساحت قطعات نمونه به روش سطح حداقل در هریک از مناطق آتش‌سوزی شده و شاهد (آتش‌سوزی نشده) 40 قطعه نمونه به ابعاد 4×2 متر برداشت شد. نتایج نشان داد که در هر دو منطقه، مدل فراوانی گونه‌ها برای لایه‌های درختی و زادآوری به صورت توزیع هندسی و برای لایه درختچه‌ای در منطقه آتش‌سوزی شده به صورت توزیع هندسی و در منطقه شاهد به صورت عصای شکسته است. برای لایه علفی نیز در هر دو منطقه توزیع گونه‌ها به صورت نرمال لگاریتمی بدست آمد. در لایه درختی و زادآوری بیشترین مقدار SIV متعلق به گونه برودار و در لایه درختچه‌ای به ترتیب در منطقه آتش‌سوزی شده و شاهد به گونه‌های زالزالک و راناس تعلق دارد و در لایه‌های علفی گونه‌ Avena Factua در هر دو منطقه بیشترین مقدار اهمیت نسبی را نسبت به سایر گونه‌ها به خود اختصاص داده‌ است. از نتایج فوق چنین استنباط می شود که رویشگاه از لحاظ تنوع گونه های چوبی از وضعیت مناسبی برخوردار نیست، بنابراین اقدامات حفاظتی برای پیشگیری از وقوع آتش-سوزی در این منطقه ضروری است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        62 - بررسی تاثیر ارتفاع از سطح دریا بر الگوی پراکنش گیاهان در جنگل های زاگرس میانی (مطالعه موردی: جنگل‌ آموزشی، پژوهشی دانشگاه رازی کرمانشاه)
        آزاده سهرابی زاده رضاحسین حیدری مازیار حیدری
        برای استقرار گونه های گیاهی و پراکنش آن ها عوامل بوم شناسی نقش تعیین کننده دارند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ارتفاع از سطح دریا بر الگوی پراکنش گیاهان در جنگل‌های استان کرمانشاه است. به این منظور سه کلاسه ارتفاعی 700-1000، 1000-1300 و 1300-1500 متر انتخاب شد. در هر ار أکثر
        برای استقرار گونه های گیاهی و پراکنش آن ها عوامل بوم شناسی نقش تعیین کننده دارند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ارتفاع از سطح دریا بر الگوی پراکنش گیاهان در جنگل‌های استان کرمانشاه است. به این منظور سه کلاسه ارتفاعی 700-1000، 1000-1300 و 1300-1500 متر انتخاب شد. در هر ارتفاع 32 قطعه نمونه دایره‌ای شکل ده آری با الگوی آماربرداری منظم تصادفی در شبکه آماربرداری 100*100 متر پیاده و در هر قطعه نمونه تعداد درختان ثبت شد و در هر قطعه نمونه دایره ای یک پلات 5*5 متر برای بررسی درختچه ها و یک پلات 1*1 متر برای بررسی پوشش علفی پیاده شد. در بررسی الگوی پراکنش مکانی گیاهان از شاخص‌های مبتنی بر کوادرات استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین میانگین شاخص های نسبت وارایانس به میانگین، موریسیتا، موریسیتای استاندارد شده، خوشه بندی دیوید – مور و گرین در کلاسه ارتفاعی 1000 تا 1500 متر مشاهده شد. در مورد درختچه‌ها و گیاهان بیشترین مقدار میانگین شاخص‌های مورد پژوهش در ارتفاع بیشتر از 1500 متر مشاهده شد. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگین شاخص‌های الگوی مکانی در کلاسه‌های ارتفاع از سطح دریا در سه لایه درختی، درختچه‌ای و گیاهی معنی‌دار است و تغییرات ارتفاع از سطح دریا بر الگوی پراکنش درختان تاثیر دارد. نتایج نشان داد ارتفاع بیشتر از 1500 متر از سطح دریا دارای بیشترین مقدار (پراکنش درختان بیشتر کپه‌ای است) و ارتفاع کمتر از 1000 متر دارای کمترین مقدار میانگین شاخص‌های مورد پژوهش بوده است. ارتفاع از سطح دریا بر الگوی پراکنش گیاهان در جنگل‌های فوق تاثیر دارد و کلاسه 1000-1500 متر کپه‌ای تر هستند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        63 - ارزیابی قابلیت داده‌های ماهواره‌ای ETM+ و LISSIII در تهیه نقشه تراکم جنگل‌های زاگرس (مطالعه موردی: جنگل‌های قلاجه استان کرمانشاه)
        شعبان شتایی جواد سوسنی
        به منظور ارزیابی و مقایسه تصاویر ماهواره‌ای ETM+ و LISSIII در تهیه نقشه تراکم تاج پوشش در جنگل‌های زاگرس، پنجره‌ای از تصاویر چندطیفی و پانکروماتیک سنجنده های ETM+ ماهواره Landsat7 و LISSIII ماهواره IRS-P6 از جنگل‌های قلاجه استان کرمانشاه انتخاب گردید. پس از انتخاب نمونه أکثر
        به منظور ارزیابی و مقایسه تصاویر ماهواره‌ای ETM+ و LISSIII در تهیه نقشه تراکم تاج پوشش در جنگل‌های زاگرس، پنجره‌ای از تصاویر چندطیفی و پانکروماتیک سنجنده های ETM+ ماهواره Landsat7 و LISSIII ماهواره IRS-P6 از جنگل‌های قلاجه استان کرمانشاه انتخاب گردید. پس از انتخاب نمونه‌های تعلیمی و مجموعه باندهای مناسب، اقدام به طبقه‌بندی داده‌ها به روش نظارت‌شده و با استفاده از روش‌های حداقل فاصله از میانگین، الگوریتم حداکثر تشابه و متوازی‌السطوح انجام گردید. نتایج ارزیابی نشان داد که میزان صحت کلی و ضریب کاپا برای چهار طبقه تراکمی برای تصاویر ETM+، به ترتیب 52 % و 25/0 و برای تصاویر LISSIII، 61 % و 32/0 بود. به دلیل عدم تفکیک‌پذیری مناسب طبقات 1 و 2 و همچنین طبقات 3 و 4 با هم ادغام و مقدار صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب معادل 71 % و 39/0 برای ETM+ و 75 % و 46/0 برای LISSIII با استفاده از باندهای اصلی به دست آمد. باز بودن تاج پوشش و همچنین اختلاط بازتاب خاک و پوشش گیاهی در این منطقه مانع از دستیابی به نتایج مطلوب‌تر گردید. نتایج نشان‌دهنده قابلیت نسبتاً بهتر داده‌های سنجنده LISSIII در مقایسه با ETM+ می‌باشد و انجام تحقیقات مشابه در مناطق مختلف و استفاده از داده‌های با قدرت تفکیک طیفی بالاتر توصیه می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        64 - مقایسه خوشخوراکی پنج‌گونه درختی جنگل‌های خشک زاگرس مرکزی برای گوسفند و بز در شهرستان بویراحمد
        مژده صفایی وحید کریمیان سید حمید متین خواه پژمان طهماسبی
        جنگل‌های زاگرس از نظر وسعت، پراکنش، تنوع گونه‌ای و فرآورده‌های جنگلی نقش بسیار مهمی ‌در زندگی بخش عظیمی ‌از مردم محلی دارند و در عین‌حال یکی از مهم‌ترین منابع بیولوژیکی و ذخایر ژنتیکی ایران به‌شمار می‌آیند. به‌طوری‌که این منطقه یکی از بزرگترین و مهم‌ترین کانون‌های دامپر أکثر
        جنگل‌های زاگرس از نظر وسعت، پراکنش، تنوع گونه‌ای و فرآورده‌های جنگلی نقش بسیار مهمی ‌در زندگی بخش عظیمی ‌از مردم محلی دارند و در عین‌حال یکی از مهم‌ترین منابع بیولوژیکی و ذخایر ژنتیکی ایران به‌شمار می‌آیند. به‌طوری‌که این منطقه یکی از بزرگترین و مهم‌ترین کانون‌های دامپروری ایران می‌باشد. هدف از این تحقیق تعیین خوشخوراکی گونه های درختی در جنگل های بویراحمد برای گوسفند و بز است. گونه های درختی مورد مطالعه شامل کیکم (Acer monspessulanum L.)، بنه (Pistacia mutica Fisch.& Mey C. A.)، گلابی‌وحشی (Pyrus glabra Boiss.)، پلاخور (Lonicera nummulariifolia Jaub.& Spach.) و بلوط (Quercus brantii Lindl.) می‌باشد. در این بررسی با استفاده از روش کافه‌تریا در قالب طرح فاکتوریل و در سه تکرار از هرگونه‌ی گیاهی برای هر دام در زمان یکسان میزان 5/2 کیلوگرم علوفه برداشت و در ظروف متحدالشکل به طورتصادفی قرار داده شد. از هر گروه دام‌ (گوسفند و بز) تعداد شش راس بصورت جداگانه به مدت دوازده ساعت در محل آزمایش رها کرده تا از ظروف محتوی علوفه تعلیف کنند. دام‌ها از نظر سن، نژاد و وزن شرایط یکسانی داشتند و از مدتی قبل با شرایط محل آزمایش سازگار شدند. پس از مصرف، علوفه داخل ظروف توزین گردید، نتایج آنالیز واریانس دوطرفه و مقایسات میانگین با استفاده از آزمون t-test خوشخوراکی متفاوتی را برای بز و گوسفند نشان داد. به ترتیب گونه‌های کیکم، بنه، گلابی‌وحشی، پلاخور، بلوط برای گوسفند و گونه‌های گلابی‌وحشی، پلاخور، بنه، کیکم، بلوط برای بز خوشخوراک‌تر بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        65 - تاثیرتاج پوشش، شیب و جهت دامنه بر استقرار زادآوری در جنگل‌های زاگرس(مطالعه موردی منطقه جنگلی بلوران، کوهدشت لرستان)
        کورش نظرپور فرد مهدی ضرونی وحید اعتماد منوچهر نمیرانیان
        چکیده هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین تاج پوشش(در چهار طبقه5-1/1، 5/12- 1/5، 5/12- 25 و بیشتر از 25 درصد)، شیب (سه طبقه 30-0، 60-30 و بیش تر از 60 درصد) و جهت دامنه (چهار طبقه ی شمالی، جنوبی، شرقی و غربی) بر استقرار زادآوری (در سه طبقه ارتفاعی کم تر از 5/0، 5/1-5/0 أکثر
        چکیده هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین تاج پوشش(در چهار طبقه5-1/1، 5/12- 1/5، 5/12- 25 و بیشتر از 25 درصد)، شیب (سه طبقه 30-0، 60-30 و بیش تر از 60 درصد) و جهت دامنه (چهار طبقه ی شمالی، جنوبی، شرقی و غربی) بر استقرار زادآوری (در سه طبقه ارتفاعی کم تر از 5/0، 5/1-5/0 و بیش تر از 5/1 متر و بر اساس مبدا دانه زاد یا شاخه زاد) در جنگل های زاگرس است. به منظور بررسی زادآوری طبیعی در جنگل های زاگرس، منطقه ای به وسعت 200 هکتار از جنگلهای منطقه بلوران واقع در غرب شهرستان کوهدشت انتخاب شد. سپس تعداد 90 قطعه نمونه 10 آری( ابعاد50 ×20 متر) به صورت منظم تصادفی در عرصه پیاده شد. نتایج نشان داد که میزان زادآوری دانه زاد در منطقه بسیار کم می باشد و بیشترین زادآوری برای گونه بلوط ایرانی دست آمد و بیشترین زادآوری مربوط به طبقه ارتفاعی کمتر از 0/5 متر بود. طبقه تاج پوشش 6/12 – 25 در مجموع بیشترین زادآوری را در منطقه داشت(13/65 درصد). شیب 30 – 60 درصد نیز بیشترین تعداد زادآوری گونه ها را در ارتفاعات مختلف را به خود اختصاص داده است(59/73). بیشترن زادآوری گونه های مختلف در جهت جنوبی بود و این جهت بیشترین میزان زادآوری را داشت. لازم است با انجام بررسی های جامع, وضعیت تجدیدحیات طبیعی جنگل های زاگرس در ارتباط با شرایط تبدیل بذور به زادآوری، استقرار زادآوری در شرایط مختلف فیزیوگرافیکی، اقلیمی و خاکی بررسی شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        66 - اثر تاج درختان و پستی و بلندی بر برخی خصوصیات شیمیایی خاک جنگل (مطالعه موردی: تنگ دالاب استان ایلام)
        مهناز کرمیان وحید حسینی
        از آنجا که پایداری طولانی مدت اکوسیستم های جنگلی وابسته به حفظ کیفیت خاک است، آگاهی از وضعیت خاکهای مناطق جنگلی و بررسی آثار فعالیت های مختلف صورت گرفته بر خصوصیات خاک بسیار مهم بوده و در مدیریت جنگل مؤثر است. تخریب فزاینده جنگلهای زاگرس سبب می شود که اهمیت حفظ، نگهداری أکثر
        از آنجا که پایداری طولانی مدت اکوسیستم های جنگلی وابسته به حفظ کیفیت خاک است، آگاهی از وضعیت خاکهای مناطق جنگلی و بررسی آثار فعالیت های مختلف صورت گرفته بر خصوصیات خاک بسیار مهم بوده و در مدیریت جنگل مؤثر است. تخریب فزاینده جنگلهای زاگرس سبب می شود که اهمیت حفظ، نگهداری و احیاء این جنگلهای با ارزش بیشتر شود. هدف از این مطالعه یافتن ارتباط بین ارتفاع از سطح دریا، میزان شیب و تاج پوشش بر برخی از خصوصیات شیمیایی خاک است. نمونه برداری از خاک در منطقه تنگ دالاب استان ایلام روی دامنه شمالی با سه ترانسکت ارتفاعی در زیر گونه بلوط ایرانی انجام شد. نمونه برداری روی هر ترانسکت به فواصل 50 متری از یکدیگر انجام شد. در هر ترانسکت از عمق 0 تا 20 سانتی متری خاک، 10 نمونه از زیر تاج درخت و 10 نمونه از خارج تاج درخت و در مجموع 60 نمونه خاک در سه ترانسکت برداشت شد. در هر محل نمونه برداری، ارتفاع از سطح دریا و درصد شیب نیز ثبت شد. مطابق نتایج به دست آمده پتاسیم تبادلی، منیزیم تبادلی و هدایت الکتریکی در هر دو موقعیت زیر و خارج تاج با افزایش ارتفاع کاهش یافتند ولی اسیدیته با ارتفاع از سطح دریا رابطه ای مستقیم از خود نشان داد. همچنین با افزایش میزان شیب پتاسیم تبادلی، منیزیم تبادلی، هدایت الکتریکی و اسیدیته در هر دو موقعیت زیر و خارج تاج کاهش یافت در صورتی که کلسیم تبادلی زیر تاج با افزایش ارتفاع و شیب رابطه ای معکوس ولی خارج تاج با این عوامل رابطه ای مستقیم نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        67 - بررسی تغییرات گستره جنگل های زاگرس میانی با استفاده از تفسیر عکس های هوایی و بهره گیری از GIS (مطالعه موردی: منطقه کاکا رضا، استان لرستان)
        آرش دریکوندی مهری خسروی مجتبی تاسه امین حیدرپور منفرد
        چکیده این تحقیق با هدف بررسی تغییرات سطح و تراکم تاج پوشش منطقه در شیب ها و ارتفاع های مختلف با استفاده از تفسیر عکس‌های هوایی سال 1334 (1:55000) و سال 1376 (1:40000) و بهره‌گیری از GIS انجام شد. بدین منظور ابتدا تصحیحات هندسی بر روی عکس های هوایی ذکر شده انجام شد، سپس أکثر
        چکیده این تحقیق با هدف بررسی تغییرات سطح و تراکم تاج پوشش منطقه در شیب ها و ارتفاع های مختلف با استفاده از تفسیر عکس‌های هوایی سال 1334 (1:55000) و سال 1376 (1:40000) و بهره‌گیری از GIS انجام شد. بدین منظور ابتدا تصحیحات هندسی بر روی عکس های هوایی ذکر شده انجام شد، سپس طبقات تراکمی تاج پوشش با استفاده از یک شبکه نقطه چین 2 میلی متری تعیین شدند و مرز طبقات تفکیک شده به صورت پلی گون های بسته ترسیم و مساحت هر پلی گون به طور مجزا تعیین و در هر مرحله از عکس ها، با هم مقایسه شد، در ادامه، اقدام به تهیه نقشه های شیب و ارتفاع در سه کلاسه مختلف در محیط نرم افزار ArcView شد و از تلفیق هر کدام از این نقشه ها با نقشه تراکمی سال های 1334 و1376، میزان تغییرات جنگل در طبقات مختلف شیب و ارتفاع مشخص شد. نتایج نشان می دهد که طبقات انبوه (F1) و نیمه انبوه (F2) در طبقه شیب (60-30 درصد) دارای بیشترین میزان مساحت و در طبقه شیب (30-0 درصد) کمترین میزان مساحت را دارند، اما در طبقه تراکمی تنک (F3) بیشترین میزان مساحت در شیب (60-30 درصد) و کمترین آن در طبقه شیب (30-0 درصد) است. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین مساحت طبقات تراکمی انبوه (F1) و نیمه انبوه (F2) و تنک (F3) در ارتفاع (2000-1700 متر) و کمترین مقدار مساحت آن ها در ارتفاع (بیشتر از 2000 متر) است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        68 - اثر کود سیلیکا بر رشد، زی‌توده و جذب عناصر غذایی در نهال های گلدانی بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.)
        مهرداد زرافشار سید کاظم بردبار محمد متینی زاده علیرضا عباسی محمد رضا نگهدار صابر شهرام احمدی سعید بهرامی حسن رضایی
        مطالعه فاکتورهای مختلف اثرگذار در جهت ارتقاء رشد نهال های موجود در نهالستان و عرصه های جنگل‌کاری از اهمیت زیادی برخوردار است. از طرفی، با وجود اینکه سیلیکون به عنوان یک عنصر ضروری در گیاهان شناخته نشده، اما اثرات مفید فراوانی بر گیاهان دارد. به همین منظور آزمایشی در قال أکثر
        مطالعه فاکتورهای مختلف اثرگذار در جهت ارتقاء رشد نهال های موجود در نهالستان و عرصه های جنگل‌کاری از اهمیت زیادی برخوردار است. از طرفی، با وجود اینکه سیلیکون به عنوان یک عنصر ضروری در گیاهان شناخته نشده، اما اثرات مفید فراوانی بر گیاهان دارد. به همین منظور آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در 5 سطح تیمار برای ارزیابی غلظت های مختلف سیلیکا بر برخی پارامترهای رشد و جذب عناصر غذایی در نهال های بلوط ایرانی طراحی و اجرا گردید. برای هر تیمار 10 گلدان در نظر گرفته شد و تیمارهای اعمال شده شامل سطوح شاهد و آبیاری با غلظت های 50، 150، 350 و 500 میلی گرم در لیتر سیلیکا (بر اساس ظرفیت زراعی) صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که اگرچه سیلیکا بر مقدار قطر طوقه نهال ها تاثیر معنی دار آماری نداشت، اما حجم ریشه و قطر ساقه نهال های تیمار شده با 500 میلی گرم در لیتر سیلیکا تا بیش از 50% بیشتر از نهال های شاهد بود. از سوی دیگر، نهال هایی کوددهی شده با غلظت 500 میلی گرم در لیتر سیلیکا دارای بیشترین زی‌توده خشک نسبت به شاهد و دیگر تیمارها بودند به طوری که حدود 68 تا 80 درصد افزایش در زی توده برگ، ساقه و ریشه این نهال ها نسبت به نهال های شاهد مشاهده شد. بیشترین جذب عناصر نیتروژن، پتاسیم و کلسیم مربوط به تیمار 150 میلی‌گرم در لیتر بود. با این وجود، سیلیکا در غلظت های پایین سبب کاهش جذب عناصر منگنز، مس و روی شد و در کل مقدار جذب آهن در حضور سیلیکا کاهش یافت. در نهایت می توان اذعان داشت که استفاده از کود سیلیکا در این پژوهش سبب افزایش زی‌توده کل نهال‌های بلوط و همچنین افزایش جذب ماکروالمنت ها شد که این یافته می تواند در نهالستان های جنگلی برای تولید نهال مورد عنایت قرار گیرد. با این وجود برای درک مکانیسم آن مطالعات تکمیلی از جمله آنالیز بیان ژن و پروتئین‌ها مورد نیاز است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        69 - ارزیابی فعالیت آنتی اکسیدانتی و کاربرد تکنیک HPLC جهت آنالیز ترکیبات فنلی عصاره برگ درخت بادام زاگرسی (Amygdalus haussknechtii L.)
        علی اصغر حاتم نیا ربیع شریفی
        این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه میزان ترکیبات آنتی اکسیدانتی و فعالیت آنتی اکسیدانتی سه ژنوتیپ بادام زاگرسی در رویشگاه های طبیعی استان ایلام انجام گرفت. محتوی فنل کل با استفاده از روش فولین- سیکالتئو و فعالیت آنتی اکسیدانتی با استفاده از دو سنجش ظرفیت جمع آوری رادیکال D أکثر
        این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه میزان ترکیبات آنتی اکسیدانتی و فعالیت آنتی اکسیدانتی سه ژنوتیپ بادام زاگرسی در رویشگاه های طبیعی استان ایلام انجام گرفت. محتوی فنل کل با استفاده از روش فولین- سیکالتئو و فعالیت آنتی اکسیدانتی با استفاده از دو سنجش ظرفیت جمع آوری رادیکال DPPH و ظرفیت جمع‌آوری رادیکال نیتریت ارزیابی شد. جهت تعیین کمی ترکیبات فنلی از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا استفاده گردید. نتایج نشان داد که فعالیت پاداکسایشی عصاره برگ ژنوتیپ H3 به طور معنی داری بیشتر از ژنوتیپ های H1 و H2 بوده که این فعالیت بالا را می توان به میزان بالای محتوی فنلی و فلاوونوئیدی نسبت داد، به طوری که همبستگی بالایی بین محتوی فنل کل با ظرفیت جمع آوری رادیکال DPPH (902/0 =R) و ظرفیت جمع آوری رادیکال نیتریت (806/0 =R) مشاهده شد. آنالیز ترکیبات فنلی توسط HPLC وجود ترکیبات کاتچین، سیناپیک اسید، کوئرستین و آپیژنین در ژنوتیپ H3 را تایید نمود. همچنین ترکیب آپژنین در هر سه ژنوتیپ مورد مطالعه مشاهده شد. به طور کلی نتایج پیشنهاد می دهند که عصاره برگ ژنوتیپ H3 با محتوی بالایی از ترکیبات فنلی و فلاوونوئیدی و فعالیت پاداکسایشی بالا می تواند به‌عنوان منبعی از ترکیبات پاداکسایشی در صنعت داروسازی مورد استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        70 - بررسی آت‌اکولوژی گیاه دارویی Ferulago angulata (Schlecht) Boiss. در زاگرس مرکزی (منطقه کهگیلویه)
        اسفندیار جهانتاب عادل سپهری سیده زهره میردیلمی یاسر قاسمی آریان سهیلا نوری
        گیاه چویل با نام علمی Ferulago angulata (Schlecht) Boiss. متعلق به تیره Apiaceae می‌باشد که از زمان‌های قدیم به‌صورت سنتی به‌عنوان مسکن، هضم‌کننده در درمان کرم‌های روده مصرف می‌شد. این بررسی به‌منظور شناخت برخی خصوصیات اکولوژیکی گونه چویل جهت معرفی به‌منظور کشت انبوه آن أکثر
        گیاه چویل با نام علمی Ferulago angulata (Schlecht) Boiss. متعلق به تیره Apiaceae می‌باشد که از زمان‌های قدیم به‌صورت سنتی به‌عنوان مسکن، هضم‌کننده در درمان کرم‌های روده مصرف می‌شد. این بررسی به‌منظور شناخت برخی خصوصیات اکولوژیکی گونه چویل جهت معرفی به‌منظور کشت انبوه آن برای استفاده دارویی و همچنین جلوگیری از تخریب رویشگاه‌های طبیعی گونه F. angulata انجام شد. درصد پوشش‌تاجی، تعداد پایه و گونه‌های همراه گیاه چویل در هر پلات به‌صورت تصادفی‌سیستماتیک و با استفاده از تعداد 220 پلات بر روی 6 ترانسکت تعیین گردید. پارامترهای خاک شامل کربن آلی، عمق، pH، EC و بافت خاک با استفاده از تعداد 6 نمونه خاک تعیین و مشخصات اقلیمی زمین‌شناسی، توپوگرافی، تیپهای اراضی و تیپ رویشگاه این گونه شناسایی و ثبت گردید. نتایج نشان داد که گیاه چویل اغلب همراه با گونه‌های Allium bodeanumRegel.، Arum albispathum Stev.،Astragalus adscendens Boiss. & Hausskn.و Tulipa Montana Lindl. در منطقه‌ای با اقلیم نیمه‌مرطوب سرد، دامنه ارتفاعی 2700 تا 3300 متر ارتفاع از سطح دریا، میزان شیب بیشتر از 40 تا 45 درصد و خاک‌های دارای بافت لومی و سندی‌لومی با 51/1=C، 5/7 =pH و 1=EC می‌روید. گلدهی گیاه از اوایل خرداد ماه آغاز و تا اوایل تیر ادامه دارد. به‌طور کلی با توجه به اهمیت و مصارف درمانی فراوان گیاه دارویی چویل و نقش بهینه آن در اقتصاد خانوارهای روستایی، این مطالعه می‌تواند در راستای کشت و اهلی کردن گونه چویل موثر باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        71 - Chemical composition and antimicrobial activity of Achillea wilhelmsii C.Koch essential oil against selected bacterial and fungal pathogens of fish
        میلاد عادل آرمین عابدین امیری مریم دیوبند رضا سفری الهام خلیلی
        Background & Aim: By increasing resistance of fish pathogens to chemical drugs, using herbal plants with antimicrobial properties is necessary.In this study, the composition of the essential oil and antimicrobial activity of aerial parts of Achillea wilhelmsii C.Koc أکثر
        Background & Aim: By increasing resistance of fish pathogens to chemical drugs, using herbal plants with antimicrobial properties is necessary.In this study, the composition of the essential oil and antimicrobial activity of aerial parts of Achillea wilhelmsii C.Koch growing wild in Zagross mountain (Southwest of Iran) was analyzed against common bacterial and fungal pathogens of fish. Experimental: In the present study, aerial parts of A. Wilhelmsii were tested against five bacterial strains including Streptococcus iniae, Yersinia ruckeri, Vibrio angularum, Aeromonas hydrophila and Pseudomonas aeruginosa and four pathogenic fungi namely Saprolegnia sp., Fusarium solani, Candida albicansand Aspergillus flavus. Also, the oil constituents of A. Wilhelmsii were analyzed by gas chromatography/mass spectrometry (GC/MS). Results & Discussion: The major composition of the essential oil of A. Wilhelmsii was 1.8-cineol (25.2%), Camphor (18.9%), Linalool (6.9%), Borneol (5.7%) and Artemisia alcohol (4.3). All microorganisms showed more sensitivity to essential oil of A. Wilhelmsii than the control antibiotics. Maximum antibacterial and antifungal activity was observed against Y. ruckeri (25.4 mm)and C. albicans (25 mm) respectively, while S. iniae (16.4 mm)and A. flavus (14 mm)exhibited the least sensitivity. In addition, MIC test showed that minimum concentrations of the essential oil ranged from 125 to 800 μg/l were able to inhibit the growth of the selected bacterial and fungal pathogens. Industrial and practical recommendations: The results showed that the essential oil of A. Wilhelmsii could be a potential source of new and effective antibacterial components in aquaculture industry. Although, more study needed to purify, fractional and characterize various antimicrobial compounds from the essential oil of A. Wilhelmsii. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        72 - The Study of Economic Dimensions of Amygdalus lycioides Production in the Charmahal-o-bakhtiyari province
        محمود بخشی نژاد جمشید پیک فلک
        Background & Aim: Medicinal Plants of the raw materials necessary for the manufacturing industry provides, One of the main products of the country are, On the other hand, the villages, the economic development, the central role, the key is unmatched, To achieve this أکثر
        Background & Aim: Medicinal Plants of the raw materials necessary for the manufacturing industry provides, One of the main products of the country are, On the other hand, the villages, the economic development, the central role, the key is unmatched, To achieve this must be provided opportunities to increase revenue in villages, And one of these occasions, in the province of Charmahal-o-bakhtiyari medicinal plants, along with other agricultural activities And even grow new crops such as herbs instead of replacing traditional crops in the province. In this study the economic aspects of the operation of peanuts as a medicinal species native to the province, has been studied. Experimental: Required data obtained through interviews with a random sample of And the Domestic Resource Cost (DRC) analyzes have been. Results & Discussion: Results showed that province, this product has a potential comparative advantage in the production and Collecting and selling peanuts prone areas of the product net profit of 40130000 Rials for farmers involved. Recommended applications/industries: Considering that the native peanut Zagros region in the country, Agricultural Organization of training needed for planting and harvesting this product will provide effective methods to farmers. In this case, in addition to increasing farmers' income, In this case, in addition to increasing farmers' income, provided the raw material for the manufacture of pharmaceuticals, as well as rural migration to urban areas reduces the Mya. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        73 - Chemical compositions of the essential oil of Gundelia tournefortii L. (Asteraceae) from Central Zagros, Iran
        حمیدرضا فرهنگ محمدرضا وهابی علیرضا علافچیان
        Background & Aim: Gundelia tournefortii L. (Tumbleweed) has been identified as one of the well-known and widely distributed plants with various applications in some of Asian and North African countries. It belongs to the (Asteraceae) family and grows in the Middle E أکثر
        Background & Aim: Gundelia tournefortii L. (Tumbleweed) has been identified as one of the well-known and widely distributed plants with various applications in some of Asian and North African countries. It belongs to the (Asteraceae) family and grows in the Middle East particularly in the temperate, mountainous and semi desert areas of countries such as Iran, Iraq, Turkey, Jordan, Syria, Egypt, Turkmenistan and some regions of Azerbaijan and Armenia. The aim of this study was to identify of the chemical components of G.Tournefortii L. in some of its habitats into Central Zagros area, Iran. Experimental: In this regard, G. tournefortii L. was collected from some of its natural habitats in the mentioned area and air dried. The essential oil of the plant was isolated by hydro-distillation with a yield of 0.8 % (v/w). Also, the chemical compositions of volatile oil were analyzed using GC-MS. Results & Discussion: The results indicated that major components were palmitic acid (12.48 %), lauric acid (10.59 %), alpha ionene (6.68 %), myristic acid (4.45 %), 1-hexadecanol, 2-methyl (3.61 %), phytol (3.6 %), and beta turmerone (3.4 %). Industrial and practical recommendations: Gundelia tournefortii L. is known as a plants with many therapeutic properties especially in traditional and contemporary medicine in the world. Also, this plant has a useful nutritional solute such as potassium and calcium. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        74 - چشم انداز باستانشناسی محوطه استقراری شریف آباد در کرانه رودخانه گاماسیاب زاگرس مرکزی
        علی نوراللهی
        تپه شریف‌آباد یا سلگی(A&B) از معدود محوطه‌های استقراری وسیع و بزرگ حوزه رودخانه گاماسیاب در دشت نهاوند است. این محوطه محل تلاقی راه‌هایی باستانی و قدیمی که از صحنه، هرسین و کنگاور به سمت نهاوند و محوطه گیان می‌رود، می‌باشد. در بررسی این محوطه سفال‌هایی از دوره مفرغ أکثر
        تپه شریف‌آباد یا سلگی(A&B) از معدود محوطه‌های استقراری وسیع و بزرگ حوزه رودخانه گاماسیاب در دشت نهاوند است. این محوطه محل تلاقی راه‌هایی باستانی و قدیمی که از صحنه، هرسین و کنگاور به سمت نهاوند و محوطه گیان می‌رود، می‌باشد. در بررسی این محوطه سفال‌هایی از دوره مفرغ قدیم(گودینIV- یانیق – کورا ارس) و سفال‌های مربوط به گودینIII ,II و سفال های دوران تاریخی بدست آمد. مطالعه این سفال‌ها نشان‌دهنده تبادلات فرهنگی گسترده این ساکنان این محوطه استقراری در دوران های مفرغ و آهن با نواحی شمال غرب و نواحی همجوار می‌باشد. علاوه براین بررسی وضعیت پیرامونی این محوطه استقراری چشم انداز کاملی از شیوه معیشت و استفاده از منابع زیستی و تعامل با محیط را در اختیار ما می‌گذارد. از جمله دلایل مکان‌یابی و توسعه این استقرار در دوره مفرغ و آهن که متاثر از منابع آب و دسترسی آسان‌تر به آن(کانال‌های آبرسانی) و زمین‌های حاصلخیز کشاورزی بوده است، مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله ضمن ارائه مختصری از وضعیت جغرافیایی منطقه و تاریخچه پژوهش های باستانشناسی انجام شده در نهاوند، در ادامه به بررسی وضعیت محوطه شریف آباد و توصیف و تحلیل و گاهنگاری آنها بپردازم و در پایان نیزکوشیده‌ام جمع‌بندی از مطالب ارائه نمایم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        75 - سنجش وضعیت توسعه‌یافتگی شاخص بهداشتی-درمانی با استفاده ازتکنیک‌های برنامه‌ریزی و ارایه مدل تلفیقی (مطالعه موردی: استان‌های منطقه زاگرس)
        نادر شوهانی برهان ویسی ناب سارا خدایی سهراب امیریان
        توزیععادلانهامکاناتوتسهیلاتبهداشتی - درمانی یکیازاصلی ترینپیش‌نیازهایافزایشسطحبرخورداریجامعهازخدماتو مراقبت هایسلامتمی باشد. هدف از این پژوهش ضمن سنجش و رتبه بندی درجه توسعه‌یافتگی استان های منطقه زاگرس از نظر شاخص بهداشتی – درمانی با استفاده از مدل های برنامه ریز أکثر
        توزیععادلانهامکاناتوتسهیلاتبهداشتی - درمانی یکیازاصلی ترینپیش‌نیازهایافزایشسطحبرخورداریجامعهازخدماتو مراقبت هایسلامتمی باشد. هدف از این پژوهش ضمن سنجش و رتبه بندی درجه توسعه‌یافتگی استان های منطقه زاگرس از نظر شاخص بهداشتی – درمانی با استفاده از مدل های برنامه ریزی (وایکور، تاپسیس و تاکسونومی اصلاحی)، ارایه مدل تلفیقی با توجه به نتایج این سه مدل بر اساس تکنیک ادغام می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز که مشتمل بر 35 متغیر بوده، از طریق مراجعه به سازمان های مربوطه (بهداشت و درمان و...) و سایت سازمان آمار جمع آوری شده است (مربوط به سال 90). روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و از نرم‌افزارهای آماری Excel و SPSSبرای تجزیه و تحلیل داده ها و از نرم افزار Arc GIS برای ترسیم نقشه ها و نشان دادن وضعیت بهتر فضایی توسعه در سطح استان های منطقه استفاده شده است. نتایجپژوهشنشانمی دهدکهاختلافوشکافزیادیازنظربهره مندیازشاخص بهداشتی-درمانیبیناستان های منطقه وجود دارد؛ زیرا تنها استان های همدان و کردستان به لحاظ برخورداری از این شاخص در وضعیت مطلوبی قرار دارند و استان های کرمانشاه، ایلام و لرستان در سطح پایین برخورداری از شاخص مورد بررسی قرار دارند. در نهایت استفاده از معادله شدت تغییر نشان داد که مدل تاکسونومی اصلاحی روش مناسب تری نسبت به سایر مدل ها (وایکور و تاپسیس) جهت سنجش وضعیت توسعه یافتگی مناطق است زیرا نتایج حاصل از این مدل دارای درصدوشدتتغییراتکمتریاست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        76 - تحلیل منطقه ای از انتظام فضایی شهرها در منطقه زاگرس با رویکرد مناطق عینی و ذهنی
        نادر زالی امیررضا کریمی آذری سیدرضا آزاده
        نگاهی به برنامه های منطقه ای در کشور ایران نشان می دهد که نتایج این برنامه ها در جهت تعادل بخشی به نظام شهری و ایجاد سلسله مراتب سکونتگاهی مفید واقع نشده است. در مطالعات انجام شده مناطق براساس مرزهای سیاسی و اداری تعریف شده است. در نتیجه مدل‌های کمی مورد استفاده نیز به أکثر
        نگاهی به برنامه های منطقه ای در کشور ایران نشان می دهد که نتایج این برنامه ها در جهت تعادل بخشی به نظام شهری و ایجاد سلسله مراتب سکونتگاهی مفید واقع نشده است. در مطالعات انجام شده مناطق براساس مرزهای سیاسی و اداری تعریف شده است. در نتیجه مدل‌های کمی مورد استفاده نیز به بهبود مشکلات نظام شهری کمکی نکرده است. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین درست مفهوم منطقه از دو بعد عینی و ذهنی و کاربرد صحیح مدل‌های کمی در برنامه های منطقه ای است. در این راستا منطقه زاگرس به عنوان منطقه ذهنی (شامل پنج استان کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و ایلام) و استان کرمانشاه به عنوان منطقه عینی انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع مقایسه ای بوده و نتایج استفاده از مدل های کمی (شاخص‌های کمی تعیین نخست شهر و همچنین شاخص تمرکز هرفیندال، ضریب جینی و ضریب پراکندگی) در دو منطقه مذکور مقایسه شدند. نتایج پژوهش نشان داد نظام شهری در منطقه زاگرس در مقایسه با استان کرمانشاه تعادل نسبی دارد. با تحلیل یافته‌ها، رهیافت این مقاله این است که در جهت تعادل بخشی به نظام سکونتگاه های شهری و تمرکززدایی از جمعیت، خدمات و امکانات می‌بایست به مفهوم منطقه در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی توجه داشت و این مفهوم را در مرزهای سیاسی و اداری خلاصه نکنیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        77 - ارزیابی توان اکولوژیک و ارائه راهبردهای معیشت پایدار در منطقه زاگرس با تأکید بر جنبه‌های حقوقی و محیط‌زیستی (مطالعه موردی: منطقه آبخیز دنا)
        افشین جعفری علی شجاعی فرد
        هدف: هدف از این تحقیق ارزیابی توان منطقه آبخیز دنا و ارایه راهبردهای معیشت پایدار است. روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نوع کاربردی است که از الگویی تلفیقی برای ارزیابی توان منطقه زاگرس مرکزی استفاده گردید. ابتدا پارامترهای اکولوژیک برای ارزیابی توان اکولوژیک شناسایی و سپ أکثر
        هدف: هدف از این تحقیق ارزیابی توان منطقه آبخیز دنا و ارایه راهبردهای معیشت پایدار است. روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نوع کاربردی است که از الگویی تلفیقی برای ارزیابی توان منطقه زاگرس مرکزی استفاده گردید. ابتدا پارامترهای اکولوژیک برای ارزیابی توان اکولوژیک شناسایی و سپس آماده‌سازی لایه‌ها با عملیات ژئورفرنس، رقومی‌سازی و به هنگام‌سازی انجام گرفت. در این مطالعه از داده‌های حاصل از تصاویر سنجنده ETM+ ماهواره لندست 7 و IRSاستفاده شده است. لایه‌ها در نرم‌افزار ArcGIS, version9.2 روی‌هم‌گذاری و طبقه‌بندی شدند. در گام بعد، برای تدوین راهبردها از تکنیک SCORE و مراجعه به آرای کارشناسان خبره استفاده گردید. یافته ها و بحث: نتایج نشان داد 9/20 درصد از منطقه نیاز به حفاظت داشته و 8/19 درصد نیز مناسب برای جنگل‌داری است. کمترین درصد کاربری مناسب برای منطقه متعلق به حفاظت منابع آبی و پس از آن توسعه سکونتگاهی است. تحلیل محیط درونی و بیرونی مدیریت معیشت پایدار در منطقه‌ی مطالعاتی نشان می‌دهد که فرصت‌ها و قوت‌ها نسب به محدودیت‌ها و ریسک‌ها از میانگین امتیاز بالاتری برخوردارند. نتیجه گیری: در نهایت، 11 راهبرد مدیریتی و حقوقی برای معیشت پایدار در منطقه آبخیز دنا استخراج گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        78 - Analyzing the Effective Factors on Developing the Organizing Plans of Zagros Nomads
        محمد اهری علیرضا پورسعید رویا اشراقی محمدباقر آرایش
        The present study generally aimed to analyze the factors affecting the development of the organizing plans related to Zagros nomads among all relevant experts and managers (n=1100). The sample size was determined by using the sampling table of Bartlett et al. (n=360) an أکثر
        The present study generally aimed to analyze the factors affecting the development of the organizing plans related to Zagros nomads among all relevant experts and managers (n=1100). The sample size was determined by using the sampling table of Bartlett et al. (n=360) and stratified random sampling method was used to achieve it. The study was mainly carried out through a questionnaire, the validity of which was obtained by using a panel of experts. The reliability of the questionnaire was found and confirmed through a pre-test and the calculation by Cronbach Alpha.The statistical analysis was done in a factor analysis method by using SPSS22and AMOS18. The maximum effect on developing the plans of organizing Zagros nomads was obtained in policy making (b=0.59), as well as economic and supportive factors (b=0.56). In addition, marketing (b=0.52), managerial (b=0.46), infrastructural (b=0.44), and educational, extension, and participatory factors (b=0.36) affected the development of the plans positively and significantly, respectively. The results of the study can be utilized by policy makers, planners, and relevant managers for supporting decision makings in order to attain sustainable development, along with paying more attention to the nomads in the area. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        79 - گزارش گونه ی Bozorgniella qumiensis از سازند آسماری در برش علمدار، شمال شرق بهبهان
        جهانبخش دانشیان مهدی حسین زاده
        Bozorgniella qumiensis، یکی از گونه های شناسایی شده در نهشته های سازند آسماری در برش چین هشناسی علمدار در شمال شرق بهبهان، استان خوزستان می باشد. این گونه از 11 نمونه در بین 109 نمونهی برداشت شده، تشخیص داده شد. سازند آسماری در برش مورد مطالعه از سنگآهک و با ضخامت 6/256 أکثر
        Bozorgniella qumiensis، یکی از گونه های شناسایی شده در نهشته های سازند آسماری در برش چین هشناسی علمدار در شمال شرق بهبهان، استان خوزستان می باشد. این گونه از 11 نمونه در بین 109 نمونهی برداشت شده، تشخیص داده شد. سازند آسماری در برش مورد مطالعه از سنگآهک و با ضخامت 6/256 متر تشکیل شده و بهطور همشیب بر روی سازند پابده و با ناپیوستگی همشیب در زیر سازند گچساران قرار دارد . براساس تجمع و گسترش چینه شناسی 36 جنس و 56 گونه فرامینیفرا بنتونیک شناسایی شده در این برش، سن نهشته های سازند آسماری الیگوسن (روپلین پسین شا تین) تا میوسن پیشین (اکیتانین- بوردیگالین) می باشد. گونه ی Bozorgniella qumiensis که توسط رهقی از ناحیهی قم و سازند قم با سن اکیتانین معر فی شده است، در برش علمدار با سن الیگوسن (روپلین پسین- شاتین) تا اکیتانین پیشین مشاهده شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        80 - رابطه بین خصوصیات فیزیکی، مکانیکی و بافتی رخنمون های تراورتنی منطقه تزرج، شمال هرمزگان
        زهرا عابدپور جمال طراح سید محمد میرحسینی
        رخنمون های تراورتنی تزرج در فاصله ۲۵ کیلومتری شمال غرب شهرستان حاجی آباد در استان هرمزگان واقع شده است. این منطقه بخشی از زون زاگرس چین خورده می باشد. تراورتن های مورد مطالعه بر روی نهشته های ائوسن قرار گرفته اند. این تراورتن ها از تاثیر آبهای زیرزمینی و جوی بر روی سنگ أکثر
        رخنمون های تراورتنی تزرج در فاصله ۲۵ کیلومتری شمال غرب شهرستان حاجی آباد در استان هرمزگان واقع شده است. این منطقه بخشی از زون زاگرس چین خورده می باشد. تراورتن های مورد مطالعه بر روی نهشته های ائوسن قرار گرفته اند. این تراورتن ها از تاثیر آبهای زیرزمینی و جوی بر روی سنگ های آهکی آسماری و انحلال و ته نشست دوباره آنها تشکیل شده اند. در این پژوهش، ۶ نمونه از تراورتن های متخلخل و کمتر متخلخل تزرج مورد آزمایش قرار گرفتند. بر اساس مطالعات پتروگرافی، کانی کلسیت بیش از ۹۸ درصد سنگ را تشکیل می دهد، کوارتز و کانی های رسی نیز تشکیل دهنده های فرعی تراورتن های منطقه می باشند. آزمایش های انجام شده در این پژوهش شامل مطالعات سنگ شناسی، کانی شناسی و تعیین چگالی و همچنین تخلخل کل، درصد جذب آب و مقاومت فشاری یک محوره در شرایط خشک و اشباع از آب می باشد. آزمایشات فیزیکی و مکانیکی نیز با هدف بررسی عملکرد و دوام این سنگ ها به منظور استفاده آنها برای سنگ نما انجام شد. در این مطالعه، خواص فیزیکی و مکانیکی با یکدیگر مقایسه شده و همبستگی بین آنها با استفاده از روش های آماری تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس تجزیه و تحلیل رگرسیون ها، بین مقاومت فشاری یک محوره و چگالی، رابطه خطی با همبستگی مثبت بسیار پایین وجود دارد، این پارامتر با تخلخل کل، همبستگی منفی مشخصی را نشان می دهد. فابریک و مخصوصا درصد تخلخل تراورتن ها، مهمترین عوامل کنترل کننده مقاومت و دوام آنها می باشد. نتایج مطالعات نشان داد که تراورتن های با تخلخل کم، مقاومت بالاتری نسبت به تراورتن های با تخلخل بالا دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        81 - نانوستراتیگرافی و پالئواکولوژی سازند سورگاه در میدان گازی تنگ بیجار (چاه شمارهی 10 ) و تطابق آن با برش نمونه
        فرشته فرهاد انوشیروان کنی فریدون صالحی
        مطالعهی نانوستراتیگرافی سازند سورگاه، بر روی چاه شماره 10 میدان گازی تنگ بیجار انجام پذیرفت. این مطالعه، اولین تحقیق براساس نانوفسی لهای آهکی بر روی سازند سورگاه در برش تح تالارضی محسوب می شود که نتیجهی آن شناسایی 31 جنس و 56 گونهی نانوفسیلی م یباشد. تلفیق اطّلاعات به د أکثر
        مطالعهی نانوستراتیگرافی سازند سورگاه، بر روی چاه شماره 10 میدان گازی تنگ بیجار انجام پذیرفت. این مطالعه، اولین تحقیق براساس نانوفسی لهای آهکی بر روی سازند سورگاه در برش تح تالارضی محسوب می شود که نتیجهی آن شناسایی 31 جنس و 56 گونهی نانوفسیلی م یباشد. تلفیق اطّلاعات به دست آمده و مطابقت با زوناسیون استاندارد جهانی در برش مطالعه شده، منجر به تشخیص زو نهای UC8 تا UC12 با سن تورونین میانی تا سانتونین پیشین گردید. تطابق کرونوستراتیگرافی با برش نمونه نشان می دهد، که قاعدهی سازند سورگاه در مطالعهی حاضر، سن جوان تری نسبت به برش نمونه دارد. یافته های نانوفسیلی حکایت از آن دارد که رسوبات سازند سورگاه در عرض جغرافیایی پایین و در محیطی کم عمق و غنی از مواد غذایی نهشته شده اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        82 - ساختار گل مانند معکوس در منطقه رامشه (شمال شرق کوهزاد زاگرس)
        علیرضا ندیمی سمیرا احمدی فروغ السادات ظهوری مرضیه گلباغ
        منطقه رامشه در حاشیه شمال شرقی کوهزاد زاگرس از جمله مناطقی است که در طی حرکات فشاری و امتداد لغز، همزمان و پس از برخورد صفحه عربی، متحمل تغییر شکل شده است. این منطقه که در بین گسلهای رامشه و شهرضا قرار دارد، به خوبی آثار تغییر شک لهای شکننده و شکل پذیر را نشان م یدهد. گ أکثر
        منطقه رامشه در حاشیه شمال شرقی کوهزاد زاگرس از جمله مناطقی است که در طی حرکات فشاری و امتداد لغز، همزمان و پس از برخورد صفحه عربی، متحمل تغییر شکل شده است. این منطقه که در بین گسلهای رامشه و شهرضا قرار دارد، به خوبی آثار تغییر شک لهای شکننده و شکل پذیر را نشان م یدهد. گسل های اصلی این منطقه فعال م یباشند و آثار جابجایی و قطع رسوبات کواترنری در طول مسیر آن ها دیده می شود. بررسی میدان تنش دیرین در این منطقه نشان می دهد که منطقه رامشه از سمت جنوب - جنوب غرب تحت تأثیر کوتاه شدگی قرار گرفته است و حرکات راستگرد جوان در تکامل ساختاری آن نقش به سزایی داشته است. در طی این حرکات ساختار گل مانند مثبت در بین گس لهای اصلی منطقه تشکیل شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        83 - استقرار سامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت وایمنی(HSE-MS)در فاز بهره برداری سد سردشت در منطقه زاگرس شمالی با استفاده از تکنیک های Entropy و TOPSIS
        فروزنده سادات مرعشی شوشتری سعید ملماسی سید علی جوزی
        هدف از انجام این مقاله استقرارسامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ایمنی(HSE-MS) درفاز بهره برداری سد سردشت در منطقه زاگرس شمالی در سال 1394 با استفاده از تکنیک های Entropy و TOPSISاست. سه مرحله شناسایی عوامل ریسک، ارزیابی ریسک و استقرارسامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ای أکثر
        هدف از انجام این مقاله استقرارسامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ایمنی(HSE-MS) درفاز بهره برداری سد سردشت در منطقه زاگرس شمالی در سال 1394 با استفاده از تکنیک های Entropy و TOPSISاست. سه مرحله شناسایی عوامل ریسک، ارزیابی ریسک و استقرارسامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ایمنی به انجام رسیده است. در مرحله اول به بررسی ویژگی های فنی سد در فاز بهره برداری و سپس به شناسایی عوامل ایجاد کننده ریسک های ناشی از فعالیت ها بر سه محیط فیزیکوشیمیایی، بیولوژیکی و انسانی پرداخته شده است. در مرحله دوم ریسک ها با سه معیار(شدت، احتمال و آسیب پذیری) تعریف و با نظر کارشناسان نمره دهی شده است. نمره دهی های مورد نظر توسط روش آنتروپی وزن دهی و با استفاده از نرم افزار TOPSIS Solver 2014 اولویت بندی شده اند. با توجه به نتایج بدست آمده درفاز بهره برداری لایه بندی حرارتی مخزن سد، قطع ارتباط زیستگاه پایین دست و بالادست سد و شیوع بیماری انگلی در مخزن سد به ترتیب بیشترین میزان ریسک محیط فیزیکوشیمیایی، ریسک محیط بیولوژیکی و ریسک محیط انسانی را دارامی باشد. در مرحله سوم با توجه به اولویت بندی های ریسک، برنامه استقرار سامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ایمنی (HSE-MS) برای احداث سد طی پنج مرحله به انجام رسیده است. مرحله اول تعیین خط مشی و اهداف، مرحله دوم ارائه برنامه محیط زیستی، بهداشت و ایمنی، مرحله سوم اجرای برنامه، مرحله چهارم پایش و نظارت و کنترل و مرحله پنجم بازنگری است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        84 - کارایی روش کریجینگ در پهنه‌بندی تراکم، تاج پوشش و تنوع گونه‌های درختی در جنگل‌های زاگرس (مطالعه موردی: ذخیره گاه جنگلی ارغوان، استان ایلام)
        جواد میرزایی نیشتمان خسروپور شایسته غلامی
        اطلاعات کمی در خصوص الگوی پراکنش مکانی تراکم، تاج پوشش و تنوع گونه‌های درختی وجود دارد. آگاهی از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری‌های مدیریتی جنگل بسیار مفید است. این تحقیق به منظور بررسی الگوی مکانی تراکم، تاج پوشش و تنوع گونه‌های درختی و امکان استفاده از روش کریجینگ در پهن أکثر
        اطلاعات کمی در خصوص الگوی پراکنش مکانی تراکم، تاج پوشش و تنوع گونه‌های درختی وجود دارد. آگاهی از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری‌های مدیریتی جنگل بسیار مفید است. این تحقیق به منظور بررسی الگوی مکانی تراکم، تاج پوشش و تنوع گونه‌های درختی و امکان استفاده از روش کریجینگ در پهنه‌بندی و تهیۀ نقشه آن‌ها در عرصه‌ای به مساحت 200 هکتار در جنگل‌های تنگه ارغوان در استان ایلام انجام گرفت. نمونه‌برداری به صورت تصادفی روی ترانسکت‌هایی موازی که با فاصله 300 متر از یکدیگر قرار داشتند انجام شد. سپس با توجه به ساختار مکانی مناسب واریوگرام‌های تجربی برای متغیرهای تراکم، تاج پوشش، تنوع، یکنواختی و غنا محاسبه شدند. نتایج مربوط به اعتبار سنجی نشان داد که نمی‌توان نقشۀ کریجینگ را برای متغیرهای تاج پوشش، تراکم، تنوع، یکنواختی و غنا ایجاد کرد. علاوه بر این، نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از روش کریجینگ برای تهیۀ نقشه‌های زمین مرجع مدیریتی مفید، کارایی زیادی ندارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        85 - بررسی نواربندی های , C-,G- –RE-, NOR و رنگ آمیزی DAPI کروموزوم های ماهی کپور دندانی زاگرس(Aphanius vladikovy)
        آذر همت زاده فرهاد امینی
        ماهی کپور دندانی زاگرس (Aphanius vladykovi)، از ماهیان بومی کشور ایران است و در آبگیرهای استان چهارمحال و بختیاری زیست می کند و از نظر حفظ ذخایر ژنتیکی و تنوع زیستی حائز اهمیت است. هدف از این تحقیق بررسی نواربندی های گوناگون بر روی کروموزوم های این ماهی می باشد که برای أکثر
        ماهی کپور دندانی زاگرس (Aphanius vladykovi)، از ماهیان بومی کشور ایران است و در آبگیرهای استان چهارمحال و بختیاری زیست می کند و از نظر حفظ ذخایر ژنتیکی و تنوع زیستی حائز اهمیت است. هدف از این تحقیق بررسی نواربندی های گوناگون بر روی کروموزوم های این ماهی می باشد که برای نخستین بار در ایران بر روی یک گونه آبزی انجام می شوند. برای این منظور تعداد 200 عدد ماهی نر و ماده از تالاب چغاخور و چشمه مادر و دختر در استان چهارمحال و بختیاری صید گردیده و به آزمایشگاه دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران منتقل شدند. پس از تهیه گسترش های کروموزومی رنگ آمیزی با فلوروکروم DAPI انجام شد. همچنین نواربندی هایG,C,NOR و RE توسط سه آنزیم محدود کننده Alu I، BamH I و Pst I بر روی کروموزوم ها انجام گردید. نواربندی C و NOR نوارهایی را ایجاد نمودند. در نواربندی G نوارهای تیره وروشن بر روی کروموزوم ها ایجاد شد. در نواربندی RE آنزیم های Alu I و BamH Iکه محل برش نسبتاََ مشابهی داشتند نوارهایی ایجاد کردند در حالی که آنزیم Pst I توانایی ایجاد نوار بر روی این کروموزوم ها را نداشت. به نظر میرسد ژنوم این گونه دارا ی نواحی غنی از بازهای CوGبوده درحالی که بخشهای غنی از بازهای A و T در آن کم باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        86 - مدل‌سازی مطلوبیت زیستگاه لاسرتای کوهستانی (Eremias montanus) در نیمرخ غربی زاگرس
        علیرضا محمدی نصرالله رستگارپویانی محمود کرمی عمار رهبر
        لاسرتای کوهستانی (Eremias montanus) از خانواده Lacertidea یکی از گونه های بومی رشته کوه های زاگرس می باشد که تا کنون تنها در دو ناحیه محدود از استان های همدان و کرمانشاه گذارش شده است. این گونه به علت جمعیت کم و محدوده پراکنش اندک از لحاظ حفاظتی دارای اهمیت بسزایی می با أکثر
        لاسرتای کوهستانی (Eremias montanus) از خانواده Lacertidea یکی از گونه های بومی رشته کوه های زاگرس می باشد که تا کنون تنها در دو ناحیه محدود از استان های همدان و کرمانشاه گذارش شده است. این گونه به علت جمعیت کم و محدوده پراکنش اندک از لحاظ حفاظتی دارای اهمیت بسزایی می باشد. در این پزوهش که طی فصول بهار، تابستان و پاییز سال 1389 همزمان با شروع فعالیت گونه پس از خواب زمستانی صورت پذیرفت تلاش شد تابا بررسی متغییر های زیستگاهی مرتبط با گونه زیستگاه های مطلوب شناسایی و مدل سازی شوند. قطعات نمونه برداری در یک ترانسکت خطی تصادفی برداشت و حضور و عدم حضور گونه ثبت شد. بر این اساس در مجموع 75 پلات حضور و به همین تعداد پلات عدم حضور برداشت شد. مطلوبیت زیستگاه لاسرتای کوهستانی به روش رگرسیون منطقی دوتایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اماری نشان داد که متغییر های میزان پوشش گیاهی ، درصد پوشش سنگی و سنگلاخی، جهت، شیب و ارتفاع موثر ترین متغیرهای اثر گذار بر حضور گونه در منطقه مورد مطالعه است. همچنین نتایج نشان داد که این خزنده زیستگاه های کوهستانی مرتفع و پر شیب با پوشش بوته ای متراکم رابه عنوان زیستگاه مطلوب خود بر می گزیند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        87 - بررسی اثر پوشش‌دار کردن بذر ((seed coating بر میزان جوانه‌زنی رقم گندم زاگرس، تحت شرایط سطوح رطوبتی خاک و عمق کاشت
        حمیدرضا محرابی
        پوشش دار کردن (Seed coating) یکی از روش های تقویت کننده بذر است که در آن مواد مختلفی را به سطح خارجی بذر می چسبانند تا اثرات منفی برخی عوامل محیطی را به حداقل برسانند و توان استقرار گیاه را افزایش دهند. این تحقیق به منظور شناخت اثر شـیوه های مختلف پوشــش دار کردن بذر بر أکثر
        پوشش دار کردن (Seed coating) یکی از روش های تقویت کننده بذر است که در آن مواد مختلفی را به سطح خارجی بذر می چسبانند تا اثرات منفی برخی عوامل محیطی را به حداقل برسانند و توان استقرار گیاه را افزایش دهند. این تحقیق به منظور شناخت اثر شـیوه های مختلف پوشــش دار کردن بذر بر جوانه زنی رقم گندم زاگرس در شرایط مختلف سطوح رطوبتی خاک و عمق کاشت و در اتاقک رشد با بستر خاک زراعی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. تیمار ماده پوشش دهنده در چهار سطح بدون پوشش (NC)، ماده با پایه معدنی (CC)، ماده با پایه آلی (OC) و ماده با پایه هیدروژل (HC)، تیمار درصد رطوبت خاک در سه سطح 9%، 14% و 21% وزن خاک خشک و تیمار عمق کاشت در دو سطح کشت سطحی و سه برابر قطر بذر استفاده شد. در طول مدت آزمایش میزان جوانه زنی مورد ارزیابی قرار گرفت، نتایج حاصل نشان داد کلیه اثرات اصلی تیمار ها (پوشش بذر، رطوبت خاک و عمق کاشت) بر درصد جوانه زنی رقم گندم زاگرسدر سطح یک درصد معنی دار شد. اثر متقابل تیمارهای رطوبت خاک و پوشش بذر و همچنین تیمار های عمق کاشت و پوشش بذر، بر درصد جوانه زنی در سطح یک درصد معنی دار شد. اثر متقابل تیمار های رطوبت خاک و عمق کاشت و همچنین اثرات سه گانه تیمار های عمق کاشت، رطوبت خاک و پوشش بذر روی درصد جوانه زنی معنی دارنگردید. تفاصيل المقالة