-
دسترسی آزاد مقاله
1 - مبانی فرانظری نظریه فمینیسم در روابط بین الملل
ابراهیم انوشهرشته روابط بین الملل در حوزه نظریه پردازی طیف وسیعی از نظریات را در بر می گیرد. از طیف سنتی نظریات روابط بین الملل گرفته تا نظریات متاخر و انعکاس گرایی که واکنشی به نظریات سنتی و حاکم در روابط بین الملل بوده است. یکی از مهمترین تحولات در زمینه نظریه های روابط بین الملل، چکیده کاملرشته روابط بین الملل در حوزه نظریه پردازی طیف وسیعی از نظریات را در بر می گیرد. از طیف سنتی نظریات روابط بین الملل گرفته تا نظریات متاخر و انعکاس گرایی که واکنشی به نظریات سنتی و حاکم در روابط بین الملل بوده است. یکی از مهمترین تحولات در زمینه نظریه های روابط بین الملل، مطرح شدن مباحث فرا نظری در این حوزه می باشد. مباحث فرانظری در روابط بین الملل از اواخر قرن بیستم و بخصوص در آخرین مناظرات روابط بین الملل که مناظره میان خردگرایان و نظریه های انعکاسی بود، مطرح شد و این مناظره بیشتر ماهیتی فلسفی داشته و از حوزه فلسفه علم برای بررسی و ارزیابی دیگر نظریات کمک گرفته است. فرانظریه در واقع به بررسی، تحلیل و توصیف نظریه می پردازد. بعبارتی دیگر فرانظریه با ابعاد هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه یک نظریه سرو کار دارد. یکی از نظریات متاخر و انعکاسی در حوزه روابط بین الملل، نظریه زن باوری یا فمینیسم می باشد. بیشتر طرفداران این نظریه از پساساختارگرایی الهام گرفته اند. فمینیست ها همچنین ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی نظریه های سنتی روابط بین الملل و بطور اخص رئالیسم را زیر سوال می برند و آنها را برای تحلیل واقعیت های جهان امروز ناکافی می دانند. هدف این پژوهش بررسی و آشنایی با ابعاد هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی نظریه فمینیسم است و اینکه این ابعاد تا چه اندازه می تواند شناخت دقیق تر و بهتری را در حوزه روابط بین الملل و مسائل سیاست جهانی به ما بدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - Management accounting research methodologies: searching for the bests
Fraydoon Rahnamay Roodposhti Marziyeh ShariatiManagement needs qualitative and comprehensive information for decision making. Managers are always searching for useful information in order to reach their firm's goals and strategies. The development in technology, globalization and focusing on costumers needs has cha چکیده کاملManagement needs qualitative and comprehensive information for decision making. Managers are always searching for useful information in order to reach their firm's goals and strategies. The development in technology, globalization and focusing on costumers needs has changed the information that managers need to maintain their position in a competitive environment and take advantage of profitable opportunities. In this paper, a basic research has been conducted to study the theoretical, philosophical and historical basis of these changes with the aim of presenting appropriate methodologies for management accounting research andsuitable techniques for the organizations. The findings of the study indicate that there is no one right global technique for organizations with different structures. It seems that the development of management accounting research methodologies is more consistent with Feyerabend's point of view. According to this perspective management accounting can stop searching for a universal accepted theory and start searching for solutions suitable for its own situation پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - معرفت شناسی فمینیستی به روایت لیندا مارتین آلکوف
مریم رواییمعرفت شناسی فمینیستی یک حوزهی تخصصی با برنامههای پژوهشی گسترده و جهت گیریهایروش شناختی است. آلکوف در زمینهی فلسفه قارهای، معرفت شناسی، نظریهی فمینیستی و نظریهینژادی فعالیت می کند. ویژگی آثار آلکوف دل مشغولی به رابطهی معرفت با زمینهی تاریخی -اجتماعی و سوبژکتیویته است. وی چکیده کاملمعرفت شناسی فمینیستی یک حوزهی تخصصی با برنامههای پژوهشی گسترده و جهت گیریهایروش شناختی است. آلکوف در زمینهی فلسفه قارهای، معرفت شناسی، نظریهی فمینیستی و نظریهینژادی فعالیت می کند. ویژگی آثار آلکوف دل مشغولی به رابطهی معرفت با زمینهی تاریخی -اجتماعی و سوبژکتیویته است. وی در کتاب شناخت واقعی ( 1996 ) و اغلب مقال ههای خود از آنجاکه مفهوم صدق را به صورتی تفکیک ناپذیر وابسته به زمینه و ارجاع پذیر می داند در مقابل بسیاریاز پساساختارگرایان و پراگماتیستها قرار میگیرد. وی هم چنین از مفهوم سوبژکتیویته ی هنجاریکه بنیادی ولی وابسته به زمینه است و نمیتواند جهان شمول و مطلق باشد، دفاع میکند.بلندپروازانه ترین ادعای آلکوف در بحث معرفت ایجاد هستی شناسی منسجمی از حقیقت است. ویدر نقدهایش از پدیدارشناسی و هرمنوتیک بهره میگیرد تا جنبههای مختلف یک ایده یا ابژه یتحلیل را آشکار کند. از نظر وی پدیدارشناسی به ما نشان میدهد که چگونه یک ایده به تجربهیزیست شده مربوط میشود و هرمنوتیک به ما میآموزد که تأثیرات زمینه ی تاریخی را در تفسیر ودرک ایدهها در نظر بگیریم پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - اندیشهی علیت و نقش معرفتی حس در آن نزد ابنسینا
فاطمه رمضانیعلیت از دو زاویه معرفت شناختی و وجود شناختی قابل تأمل است. بحث در حوزهی معرفت شناختی شامل کیفیت آشنایی انسان با علیت، بداهت علیت، ادله علیت، نقش حس در پیدایش علیت، ارتباط تجربه و علیت، شناخت ضرورت بین علت و معلول و غیره است. ابنسینا سهم فراوانی در توضیح و رفع شبهات ح چکیده کاملعلیت از دو زاویه معرفت شناختی و وجود شناختی قابل تأمل است. بحث در حوزهی معرفت شناختی شامل کیفیت آشنایی انسان با علیت، بداهت علیت، ادله علیت، نقش حس در پیدایش علیت، ارتباط تجربه و علیت، شناخت ضرورت بین علت و معلول و غیره است. ابنسینا سهم فراوانی در توضیح و رفع شبهات حوزه معرفت شناختی علیت داشته است. وی با ارائه دو تبیین فلسفی و روان شناختی، بسیاری از رخنه های معرفتی علیت را مرتفع ساخته است. از جمله مباحث بسیار مهم معرفت شناختیِ علیت، ارتباط بین حس و علیت است. ابنسینا به این مسأله توجه داشته و درباره آن سخن گفته است. او علیت را محصول تعامل حس و عقل معرفی کرده است. به زعم او، عقل در دستیابی به مفهوم علیت، وابسته به حس و در تصدیق به علیت، از استقلال برخوردار است. وی با ارائهی تحلیل روان شناختی از علیت و اقتران آن با قیاس عقلی مبتنی بر امتناع تناقض، در صدد تبیین رابطه ضروری بین علت و معلول بر آمده است. این مقاله با ارائهی تبیین ابنسینا از علیت، درصدد تعیین جایگاه و نقش معرفتی حس در علیت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - مطالعه تطبیقی کیفیت ادراک مفاهیم کلی از دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین
بیوک علیزاده داود زندیویژگی اساسی معقولات در مقابل محسوسات اتصاف آنها به کلیت و عمومیت است. صورت محسوسکه جزیی است، در مرتب هی ادراک عقلی به کلیت می رسد. حال سوال این است که چه تحولی درصورت محسوس به وجود م یآید که متصف به کلی بودن م یشود؟ در فلسف هی اسلامی دو نظری هیاساسی در باب نحوه ی ادراک چکیده کاملویژگی اساسی معقولات در مقابل محسوسات اتصاف آنها به کلیت و عمومیت است. صورت محسوسکه جزیی است، در مرتب هی ادراک عقلی به کلیت می رسد. حال سوال این است که چه تحولی درصورت محسوس به وجود م یآید که متصف به کلی بودن م یشود؟ در فلسف هی اسلامی دو نظری هیاساسی در باب نحوه ی ادراک مفاهیم کلی ارائه شده است. به سخن دیگر، به سوال بالا، دو پاسخمعروف است و دیگری به تعبیر مرحوم نظریه تجرید اساسی ارائه شده است که یکی از آنها بهنام دارد. بر اساس نظریه تجرید که عمدتا در آثار ابن سینا و پیروان او مطرح نظریه تعالی مطهریشده است صورت محسوس به واسطه تجرید و حذف عوارض مادی و خصوصیات شخصی متصف بهکه در آثار ملاصدرا و پیروان او مطرح شده است ذهن نظریه تعالی کلیت می شود. اما مطابقمفاهیم و معانی کلی را هم چون یک مفهوم مبهم و کاهش یافته که قابل صدق بر کثیر است درک نم یکند. بلکه در واقع همان صور و معانی جزئی حسی و خیالی به وسیله ی تعملات عقلی ونفسانی ترقی و تعالی یافته و به شمول و سعه بیشتری م یرسند. نوشتار حاضر به تبیین و مقایسهدیدگاه این دو فیلسوف درباره ی کیفیت ادراک مفاهیم کلی پرداخته است و از این رهگذر نقاطاشتراک و اختلاف دیدگاه آنان در این زمینه بیان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - حدود کلی معرفت بشری از دیدگاه ابن نسینا
محمد علی اخگر سید صدر الدین طاهریاز جمله مباحث مهم نظریه های معرفت مسأله ی حدود کلی معرفت بشری است. در مسأله ی حدودمعرفت بشری ما با تعیین حدود و مرزهای کلی معرفت بشری مواجه هستیم. اکثر فیلسوفان معرفتبشر را محدود دانسته و حدود و مرزهای گوناگونی برای معرفت بشری قائل شده اند. ابن سینا نیزمعرفت بشر را محدو چکیده کاملاز جمله مباحث مهم نظریه های معرفت مسأله ی حدود کلی معرفت بشری است. در مسأله ی حدودمعرفت بشری ما با تعیین حدود و مرزهای کلی معرفت بشری مواجه هستیم. اکثر فیلسوفان معرفتبشر را محدود دانسته و حدود و مرزهای گوناگونی برای معرفت بشری قائل شده اند. ابن سینا نیزمعرفت بشر را محدود شمرده و برخی از امور را از قلمرو ادراکی انسان خارج دانسته است. شیخ ازیک سو معرفت را ممکن دانسته و لذا با شکاکیت مطلق به مقابله پرداخته و از سوی دیگر اینمعرفت را محدود به حدود گوناگون دانسته و به تقابل با جزم گرایی مطلق م یپردازد. او حدودگوناگونی از قبیل محدودیت انسان در شناخت ذات اشیاء، محدودیت انسان در درک خدا، محدودیتانسان در درک معاد، محدودیت معرفتی ناشی از همراهی با ماده و جسم و ... برای معرفت بشری درنظر م یگیرد. او استدلال های مختلفی برای اثبات این محدودیت ها آورده و بح ثهای جالب توجهیدر باب این محدودی تها دارد. بررسی این محدودیت ها به لحاظ شناخت دیدگاه کلی اب نسینا نسبتبه معرفت بشری دارای اهمیت فراوان بوده و کمک شایانی در فهم هر چه بهتر فلسفه ی او ایفاخواهد کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - اسماء و صفات خداوند از دیدگاه متکلّمان مسلمان
محمدجواد شمسمبحث اسماء و صفات خداوند یک ی از مهمترین و شاید پردامنه ترین و پر گفتگوترین مباحثکلامی است که ذیل موضوع توحید مطرح م ی شود . نخستین پرسش ی که بعد از اثبات وجودخداوند بر ای متکلّمان به میان م ى آید، ویژگ ی ها و صفات خداوند است . در قرآن و روایات از اسماءو صفات خداوند سخن چکیده کاملمبحث اسماء و صفات خداوند یک ی از مهمترین و شاید پردامنه ترین و پر گفتگوترین مباحثکلامی است که ذیل موضوع توحید مطرح م ی شود . نخستین پرسش ی که بعد از اثبات وجودخداوند بر ای متکلّمان به میان م ى آید، ویژگ ی ها و صفات خداوند است . در قرآن و روایات از اسماءو صفات خداوند سخن به میان آمده، و از طرف دیگر بر تنزیه خداوند نیز تأکید شده است؛ لذاهمواره این سؤال برا ی متکلّمان مطرح بوده است که چه نسبت ی میان ذات و صفات وجود دارد؟ وصفات خداوند غیر ذا تاند یا عین ذات؟ و صفاتْ قدی ماند یا حادث؟متکلّمان براساس گرایشها ی کلام ی خود، پاس خ های متفاوت و گاه متضاد ی به این پرسشها داده اندو نظریات مختلفی، از جمله عینیت، زیادت / غیریت و نیابت را طرح کرده اند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تحلیل و ارائه نظام معرفتشناسی تائویی
یاسمن سلمانی عظیم حمزئیان نوریالسادات شاهنگیاناین نوشتار با هدف ارائه تصویر نظامند از معرفتشناسی تائویی، به تحلیل محتوای دو منبع متقدّم اندیشه تائویی یعنی دائو ده جینگ و جوانگدزو پرداخته و مباحث اصلی معرفتیشناسی همچون ارکان معرفت، امکان معرفت، معیارصدق معرفت، ابزارهای معرفت، اقسام و مراتب معرفت، مرزها و حدود چکیده کاملاین نوشتار با هدف ارائه تصویر نظامند از معرفتشناسی تائویی، به تحلیل محتوای دو منبع متقدّم اندیشه تائویی یعنی دائو ده جینگ و جوانگدزو پرداخته و مباحث اصلی معرفتیشناسی همچون ارکان معرفت، امکان معرفت، معیارصدق معرفت، ابزارهای معرفت، اقسام و مراتب معرفت، مرزها و حدود معرفت، یقین و حد نهایی آن و موانع معرفت را استنباط و بررسی کرده و بهطور نظامند تبیین نموده است. اگرچه این منابع موجز و کنایی، با هدف ارائه نظام معرفتشناسی تدوین نیافتهاند اما برآیند پژوهش حاکی است، با تحلیل محتوای آنها میتوان نظام معرفتی تائویی را ترسیم نمود؛ نظام معرفتی که در آن ارکان معرفت دارای سنخیت و وحدت هستند. شناخت امری ممکن و شناخت یقینی در روند انحلال فردیت در تائو بینام حاصل میشود. علم بهمثابة نور است که شناخت را تحقق میبخشد اما حقیقت مطلق، تاریکی (فرانور) است و امکان معرفت به آن وجود ندارد. در رویکرد معرفتی آنان، شهود و علم حضوری، که میتواند وجود پویا، متغیر و سیال را ادراک نماید، جایگاه ویژه ای دارد. معرفت از نظر آنان امری ذومراتب و حاصل تجربه تواجد و برطرف نمودن موانع معرفتی چون ذاتگرایی، عقلگرایی، زبان، توجه به بُعدمادی نفس، جهان و همچنین احساسات است. معیار صدق معرفت، تطابق معرفت با کنه هستی است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی تعریف دین از نگاه توماس لوکمان
سمانه فیضی مهدی حسن زاده بهزاد حمیدیه منصور معتمدیلوکمان دین را نظامی معنایی تعریف می کند که انسان را از ماهیت بیولوژیک خود فراتر برده و به کنشگر صحنه ی اجتماعی تبدیل می کند. از آنجاکه درک مبانی فلسفی علم برای فهم و تفسیر دقیق نظریه ها و نتایج پژوهش مهم است و بنیان اندیشه ی محقق و میزان انسجام نظریه او را روشن میکند، چکیده کامللوکمان دین را نظامی معنایی تعریف می کند که انسان را از ماهیت بیولوژیک خود فراتر برده و به کنشگر صحنه ی اجتماعی تبدیل می کند. از آنجاکه درک مبانی فلسفی علم برای فهم و تفسیر دقیق نظریه ها و نتایج پژوهش مهم است و بنیان اندیشه ی محقق و میزان انسجام نظریه او را روشن میکند، در نوشتار حاضر مبانی هستیشناختی، معرفت شناختی و روش شناختی این تعریف بررسی شده است. لوکمان در هستی شناسی موضعی بینابین دارد؛ در این که دین در رابطه بیناذهنی افراد به وجود می آید برساخت گرا و در این که به عنوان نهاد، قدرت کنترل اجتماعی دارد واقعگرا به نظر میرسد. او در معرفتشناسی و روش شناسی، برساختگرا است و معتقد است پدیدارشناسی رهیافتی است که می تواند چارچوبی برای درک مفاهیم و اندازهگیری واقعیت اجتماعی از موضع برساخت گرا به دست بدهد اما در روش میان جامعه شناسی به عنوان علم و پدیدارشناسی به عنوان فلسفه تمایز می نهد و پدیدارشناسی را هم چون زمینه نظری برای اندیشه خویش به کار می گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - معرفت شناسی عرفانی با تأکید بر آرای سهروردی عارف
صدیقه افکوسی پاقلعه سیدهاشم گلستانی سیدحسین واعظیمعرفت شناسی عرفانی، معرفتی ذوقی و شهودی است که با قلب سر و کار دارد و حس و عقل را در آن راهی نیست. از دیدگاه عرفا این شناخت از طریق حواس ظاهری و یا فرایندهای استدلالی حاصل نمی شود بلکه معرفتی حاصل از کشف و شهود است که در اثر آن می توان به باطن جهان هستی پی برد. هدف پژوه چکیده کاملمعرفت شناسی عرفانی، معرفتی ذوقی و شهودی است که با قلب سر و کار دارد و حس و عقل را در آن راهی نیست. از دیدگاه عرفا این شناخت از طریق حواس ظاهری و یا فرایندهای استدلالی حاصل نمی شود بلکه معرفتی حاصل از کشف و شهود است که در اثر آن می توان به باطن جهان هستی پی برد. هدف پژوهش حاضر بررسی معرفتشناسی عرفانی از منظر شیخ شهاب الدین عمر سهروردی، از عرفای بنام قرن هفتم هجری، است که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. از منظر سهروردی از اقسام معرفت که شامل معرفت حسی، عقلی، فطری و قلبی است، محل معرفت، قلب است و با معرفت قلبی می توان به شناخت حقیقی دست یافت. وی نیز مانند سایر عرفا، ضمن تأیید حس و عقل در کسب معرفت، این دو را برای دستیابی به معرفت حضرت حق، کافی نمی داند و اصالت را به معرفت قلبی می دهد. در سیر طریق معرفت که به صورت تدریجی طی می شود، انسان از مراحل مختلفی می گذرد و تا مرحله ای را پشت سر نگذارد به مرحله بعد وارد نمی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - بررسی تطبیقی مبانی معرفت شناسی فلاسفه اگزیستانسیالیسم خدا باور وعلامه طباطبایی
غزاله دولتی محمود نمازی هادی واسعی محمدحسین ایراندوستاگزیستانسیالیسم یک از جریانهای مهم معاصر در فلسفه غرب است و معمولاً با دو طیف خدامحور و الحادی شناخته میشود و مهمترین موضوع مورد بحث آن هستی انسان و تأکید بر اختیار اوست. از سوی دیگر در حوزه فلسفه اسلامی علامه طباطبایی در دوران معاصر، نقش بسیار مهمی در توضیح و تکمیل فل چکیده کاملاگزیستانسیالیسم یک از جریانهای مهم معاصر در فلسفه غرب است و معمولاً با دو طیف خدامحور و الحادی شناخته میشود و مهمترین موضوع مورد بحث آن هستی انسان و تأکید بر اختیار اوست. از سوی دیگر در حوزه فلسفه اسلامی علامه طباطبایی در دوران معاصر، نقش بسیار مهمی در توضیح و تکمیل فلسفه اسلامی، مخصوصاً فلسفه صدرایی داشتهاند. از آنجا که مبانی معرفتشناسی از مهمترین ریشههای شکلگیری هر جریان فکری است، مقاله حاضر سعی دارد مبانی معرفتشناسی اگزیستانسیالیسم خداباور (با تکیه بر آراء کییرکگور، یاسپرس و مارسل) را در مقایسه با مبانی معرفت-شناسی علامه طباطبایی، مورد بررسی قرار دهد. این مقاله بیان میدارد که مبانی معرفتشناسی اگزیستانسیالیسم ریشه در اومانیسم دارد و مسئله شناخت یک اتفاق کاملاً شخصی است که با تجربه ذهنی و روشهای پدیدارشناسانه صورت میگیرد در حالی که معرفت شناسی علامه ریشه در آموزههای عقلانی و وحیانی اسلام دارد و بر روش عقلانی و منطقی استوار است و معرفت، حقیقتی مطابق با واقع و مستقل از ادراک و ابزار ادراکی انسان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - تحلیل مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی واقعگرایی اخلاقی نزد ابنسینا
لیلی حیدریان انشاءالله رحمتی جمشید جلالی شیجانیهدف پژوهش حاضر تبیین آراء ابنسینا در زمینه مبانی معرفتشناختی و هستیشناختی اخلاق واقعگرا است. واقعگرایی در اخلاق به معنای عینیتپذیری گزارههای اخلاقی است. مسئله اصلی تحقیق صورتبندی آراء ابنسینا ضمنِ اصول واقعگرایی است، اینکه آیا گزارههای اخلاقی ذیل آراء مشه چکیده کاملهدف پژوهش حاضر تبیین آراء ابنسینا در زمینه مبانی معرفتشناختی و هستیشناختی اخلاق واقعگرا است. واقعگرایی در اخلاق به معنای عینیتپذیری گزارههای اخلاقی است. مسئله اصلی تحقیق صورتبندی آراء ابنسینا ضمنِ اصول واقعگرایی است، اینکه آیا گزارههای اخلاقی ذیل آراء مشهوره از همان اصولی تبعیت میکنند که در مبحث واقعگرایی در اخلاق مطرح شده است؟ نزد ابنسینا واقعگرایی اخلاقی بر اساس نفس الامری بودن محمولهای اخلاقی نظیر حُسن و قبیح تعریف میشود. در این نگرش حُسن و قبیح برای نفس- به عنوان موجودی که اعتلاء و سعادت آن امری واقعی است- تبیین شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که نزد ابنسینا ارتباط میان موضوعات اخلاقی و محمولهای اخلاقی نظیر حسن و قبیح بر اساس شهرت گزارههای اخلاقی و آراء عقلاء قوم تبیین شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - دانش و زمینه های خودیابی هویتی در حوزه علوم سیاسی تبیین مرزهای معرفت شناسی اسلامی
علی اشرف نظری -
دسترسی آزاد مقاله
14 - ابستمولوجیا الذات فی المثنوی من منظور منهج سبینوزا المیتادیکارتی؛ دراسة مقارنة
ربابه عباسی صاحبی حسین منصوریان سرخگریه رضا فرصتییقوم هذا البحث بدراسة "ابستمولوجیا الذات" أو "نظریة معرفة النفس" عند جلال الدین الرومی وسبینوزا دراسة مقارنة. تشیر فرضیات البحث إلى أن هناک تشابهات جوهریة بین الرؤیة الصوفیة القائمة على "وحدة الوجود" عند جلال الدین الرومی وبین نظریة "وحدة الجوهر" عند سبینوزا. وبما أن سب چکیده کاملیقوم هذا البحث بدراسة "ابستمولوجیا الذات" أو "نظریة معرفة النفس" عند جلال الدین الرومی وسبینوزا دراسة مقارنة. تشیر فرضیات البحث إلى أن هناک تشابهات جوهریة بین الرؤیة الصوفیة القائمة على "وحدة الوجود" عند جلال الدین الرومی وبین نظریة "وحدة الجوهر" عند سبینوزا. وبما أن سبینوزا یتبع أسلوب دیکارت فی "العقلانیة"، ولکن على عکس دیکارت التعددی، فإن لدیه وجهة نظر موحدة فی مناقشة "جوهر الوجود"، حیث یشترک مع أفکار جلال الدین الرومی فی "المثنوی المعنوی". لهذا فإن رؤیة سبینوزا المیتادیکارتیة فی معرفة الذات، خضعت فی هذا البحث لدراسة مقارنة بناء على افتراض أن الذات فی هذه الحالة لها دلالة غیر ما تدل علیه النفس والروح فی جوهرها وسلوکها. یقوم هذا البحث معتمداً على المنهج الوصفی التحلیلی بالردّ على أسئلة حول طبیعة النفس وأصلها، کیفیة کبحها والتحکم فیها ومدى تأثیر الجبر والاختیار أو إرادة الإنسان فی التعبیر عن رغبات النفس، وهی دراسة مقارنة متعددة التخصصات فی المجالین النقد الفلسفی والنقد الصوفی. کما أن البحث توصل إلى نتیجة تفید بأنه لا یوجد اختلاف فی طبیعة الذات (النفس) وحالاتها وتسلسل مراتبها وطریقة کبحها وصلتها بالخیار وإرادة الإنسان فی النظریتین ما عدا فی "أسلوب المعرفة" وطریقة إدراکها. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - بررسی مبانی فلسفی معرفتشناختی ارزشیابی در دوره مدرن در تعلیم وتربیت
قادر فراقی محسن فرمهینی فراهانی اکبر رهنمادر پژوهش حاضر، مبانی معرفتشناختی ارزشیابی در دوره مدرن و رویکرد برجسته معرفتشناسی این دوره در حوزه ارزشیابی: رویکرد پوزیتیویسم، مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش تحلیلی - اسنادی بوده است. بهمنظور گردآوری دادههای لازم جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش کلیه اسناد چکیده کاملدر پژوهش حاضر، مبانی معرفتشناختی ارزشیابی در دوره مدرن و رویکرد برجسته معرفتشناسی این دوره در حوزه ارزشیابی: رویکرد پوزیتیویسم، مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش تحلیلی - اسنادی بوده است. بهمنظور گردآوری دادههای لازم جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش کلیه اسناد موجود و مرتبط با موضوع با استفاده از فرم گردآوری دادهها جمعآوری و بر اساس پنج محور رایج در تحلیلهای معرفتشناسی مورد تحلیل قرار گرفته است. عمدهترین یافتهها با توجه به سؤالهای پژوهش عبارتاند از: در این نظام فکری در بحث موضوع شناخت، تأکید بر شناسایی جهان واقعی و عینی است و از شناسایی بر محور امور ذهنی صحبتی به میان نیامده است و برای شناخت از ابزارهای استقرایی (مشاهده و آزمایش) استفاده میشود. حواس پنجگانه مهمترین منبع شناخت میباشند و در روششناسی، اثباتگرا و عینی محسوب میشوند و سرانجام این نتیجه حاصل میشود که رویکردهای ذکر شده از اعتبار جامعومانعی برخوردار نیستند. به دلیل اینکه کلیه جنبههای ارزشیابی را به لحاظ مؤلفههای معرفتشناسی در برنمیگیرند و در مقایسه با رویکردهای سنتی کمی بوده ولی بهتر است از روشهای ترکیبی یعنی کیفی و کمی و الگوهای دیگر (ترکیبی) در ارزشیابی استفاده گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - فراسوی یادگیری الکترونیکی 1: مفهوم پردازی وب 2 و دلالت های آن بر معرفی الگوی برنامه درسی آموزش مجازی
محمد جمالی تازه کند کورش فتحی واجارگاه محبوبه عارفیشروع قرن بیست و یکم با ظهور فناوری های موسوم به وب 2.0 همراه بوده است. این فناوری ها هر چند با رویکرد کاربست آموزشی شکل نگرفته اند، مفهوم پردازی های جدیدی را در حوزه آموزش مجازی دانشگاهی شکل داده اند. تلفیق و بهره جستن از فناوری های وب 2.0 در یادگیری الکترونیکی، به جهت چکیده کاملشروع قرن بیست و یکم با ظهور فناوری های موسوم به وب 2.0 همراه بوده است. این فناوری ها هر چند با رویکرد کاربست آموزشی شکل نگرفته اند، مفهوم پردازی های جدیدی را در حوزه آموزش مجازی دانشگاهی شکل داده اند. تلفیق و بهره جستن از فناوری های وب 2.0 در یادگیری الکترونیکی، به جهت قابلیت شان در شبکه سازی، تولید دانش ارتباطی و بستر سازی برای یادگیری شبکه ای، عناصر اصلی برنامه درسی (مبانی معرفت شناختی و نظری، رویکرد پداگوژیک، محتوا، سنجش و...) را تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو مقاله حاضر با هدف واکاوی مفاهیم نوین یادگیری الکترونیکی در عصر شبکه و همچنین تبیین دلالت های فضای یادگیری مبتنی بر وب 2.0 برای رویکردهای معرفت شناسی و نظری الگوی برنامه درسی آموزش مجازی انجام گرفت. برای دستیابی به این هدف، از روش مطالعه تحیلی- کیفی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد وب 2.0 مفاهیم نوینی را وارد ادبیات حوزه یادگیری الکترونیکی می کند، رویکردهای سنتی برنامه درسی مبتنی بر وب را به چالش می کشد، ملاحظات معرفت شناختی نوینی را مطرح می کند و مبنای نظری متفاوتی را پیشنهاد می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - تبیین مبانی فلسفی (معرفت شناسی) آموزش فلسفه برای کودکان در ایران
زهرا جبل عاملی فروشانی علیرضا یوسفی یحیی قائدی نرگس کشتی آراییکی از برنامههای مؤثر در پرورش تفکر، فلسفه برای کودکان است و برای دستیابی مطلوب به نتایج آن بایستی، ابتدا مبانی این برنامه با مبانی برنامه درسی ملی سازگار و سپس بر اساس مبانی بومی شده به تدوین محتوا پرداخته شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه مبانی فلسفی (معرفت شناسی) برنامه فل چکیده کاملیکی از برنامههای مؤثر در پرورش تفکر، فلسفه برای کودکان است و برای دستیابی مطلوب به نتایج آن بایستی، ابتدا مبانی این برنامه با مبانی برنامه درسی ملی سازگار و سپس بر اساس مبانی بومی شده به تدوین محتوا پرداخته شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه مبانی فلسفی (معرفت شناسی) برنامه فلسفه برای کودکان در ایران است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از نظام مقوله بندی قیاسی و ترکیب سازوار انجام شده است.اطلاعات با استفاده از روش کتابخانهای جمعآوری شده و با به کارگیری نظام مقوله بندی قیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده، بیانگر اختلافات و تشابهاتی بین مبانی معرفت شناسی فلسفه برای کودکان در غرب و برنامه درسی ملی است. حاصل ترکیب سازوار بین آنها مبانی معرفت شناسی فلسفه برای کودکان در ایران است که عبارت از: معرفت دارای دوسطح حقیقی و اعتباری است؛ توانایی انسان در کشف و خلق معرفت؛ معرفت در عین ثبات، پویا نیز است. ابزار شناخت متعدد و عبارت از: حواس، خیال، تفکر، عقل، شهود و مکاشفه؛ محدودیت شناخت آدمی و توجه به واقع گرایی حداقلی؛ معرفت نگاه جامع به نیازهای انسان در جهت بهبود شرایط مادی و معنوی؛ معرفت، روش تحقیق درباره مسائل فلسفی است؛ منابع شناخت متعدد است، وحی، طبیعت، عقل. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - بررسی مبانی فلسفی معرفتشناختی ارزشیابی در دورة پستمدرن در تعلیم وتربیت
قادر فراقی محسن فرمهینی فراهانیدر پژوهش حاضر، مبانی معرفتشناختی ارزشیابی در دورة پستمدرن در چهار رویکرد برجسته معرفتشناسی این دوره در حوزه ارزشیابی: رویکرد ساختنگرایی، هرمنوتیک، انتقادی (مشارکتی) و التقاطی، مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش تحلیلی - اسنادی بوده است. بهمنظور گردآوری داده چکیده کاملدر پژوهش حاضر، مبانی معرفتشناختی ارزشیابی در دورة پستمدرن در چهار رویکرد برجسته معرفتشناسی این دوره در حوزه ارزشیابی: رویکرد ساختنگرایی، هرمنوتیک، انتقادی (مشارکتی) و التقاطی، مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش تحلیلی - اسنادی بوده است. بهمنظور گردآوری دادههای لازم برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش کلیه اسناد موجود و مرتبط با موضوع با استفاده از فرم گردآوری دادهها جمعآوری و مورد تحلیل قرار گرفته است. عمدهترین یافتهها با توجه به سؤالهای پژوهش عبارتاند از معرفتشناختی ارزشیابی پستمدرن، مبتنی بر روشهای انتقادی و مشارکتی توأم با روشهای کمی و کیفی است؛ و سرانجام نتایج این پژوهش اینکه، ارزشیابی ترکیبی باشد که: به تمامی دیدگاههای معرفتشناسانه در حوزه ارزشیابی توجه شود؛ همه نقاط قوّت الگوهای ارزشیابی مدنظر قرار گیرد؛ به تفاوتهای فردی، نژادی، منطقه جغرافیایی و فرهنگی با تأکید بر نیازهای کنونی و اهداف و شرایط مطلوب آینده ارزشیابی بر مبنای معرفتشناسی آن، توجه شود؛ به جنبههای عاطفی و انگیزشی و اعتقادی فراگیران اهمیت داده شود، زیرا عامل محرکه برای فرایند یاددهی- یادگیری و پویایی آموزش میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - طراحی الگوی تدریس خلاق مبتنی بر مؤلفههای معرفتشناختی ژیل دلوز و فیلیکس گاتاری
علی عبداله یار مهدی سبحانی نژاد سیدمهدی سجادی محسن فرمهینی فراهانیپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تدریس خلاق مبتنی بر مؤلفههای معرفتشناختی ژیل دلوز و فیلیکس گاتاری به روش تحلیل مفهومی و نیز استنتاجی و با استفاده از مطالعۀ منابع مرتبط با اندیشههای دلوز و گاتاری انجام شده است. بر مبنای تحلیل مفهومی، مؤلفههای معرفتشناختی دلوز و گاتاری چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تدریس خلاق مبتنی بر مؤلفههای معرفتشناختی ژیل دلوز و فیلیکس گاتاری به روش تحلیل مفهومی و نیز استنتاجی و با استفاده از مطالعۀ منابع مرتبط با اندیشههای دلوز و گاتاری انجام شده است. بر مبنای تحلیل مفهومی، مؤلفههای معرفتشناختی دلوز و گاتاری شامل؛ اتصال و ناهمگونی، کثرت، گسست نادلالتگر، نقشهنگاری، فولدینگ و درونبودگی میباشند. بر این اساس الگوی تدریس خلاق با بهرهگیری از معرفتشناختی دلوز و گاتاری در قالب عناصری چون؛ معلم بهعنوان راهنما، تسهیل گر، همکار و عامل تغییر، دانشآموز بهعنوان محقق، کوچگر، خلاق، مشارکتجو، پرسشگر و نقاد، اهداف متأثر از تفکر افقی و واگرا، یادگیری مبتنی بر مدلهای یادگیری فعال، مشارکتی، کارآموزی، خدماترسانی، فعالیتهای یادگیری مبتنی بر تولید اندیشههای خلاق، محتوا مبتنی بر ویژگی کثرتگرایی، بینرشتهای، تداخل و درهمتنیدگی دیسیپلینها و غیره طراحی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - واکاوی مفهوم هویت مطلق معماری از منظر هستی شناسی و معرفت شناسی
سجاد دامیار مسعود ناری قمیاین مقاله با هدف واکاوی مفهوم هویت معماری به عنوان یک پدیدار ذهنی، برای مخاطب و معمار، تدوین شده است. این پرسش که تداعیات مفهوم هویت معماری چیست و براساس این تداعیات چه نوع تعریفی از آن برای مقاصد معماری لازم است، در سه بخش، پیگیری شده است. در بخش نخست، مفهوم هویت در سه چکیده کاملاین مقاله با هدف واکاوی مفهوم هویت معماری به عنوان یک پدیدار ذهنی، برای مخاطب و معمار، تدوین شده است. این پرسش که تداعیات مفهوم هویت معماری چیست و براساس این تداعیات چه نوع تعریفی از آن برای مقاصد معماری لازم است، در سه بخش، پیگیری شده است. در بخش نخست، مفهوم هویت در سه حوزة فرامعماری (فلسفه، روانشناسی و جامعه شناسی) که استفادة زیادی از این مفهوم می کنند، بررسی شده و با توجه به عدم تطابق کلّی تعاریف در این حوزه ها با مقاصد معماری در بخش دوم جهت دستیابی به تعریفی متناسب با آن، یک دسته بندی منسجم از تعاریف صورت گرفت که منتج به تحلیلی منطقی برای حصول هدف اصلی پژوهش گردید؛ در بخش سوم ویژگی های هستی شناسانه و معرفت شناسانة هویت مطلق معماری از منظر ذاتگرایانه در یک بررسی تحلیلی و به روش استدلال منطقی، ارائه گردید. نتایج پژوهش، حاکی از «اکتشافی» بودن هویتمندی معماری در پارادایم ذات گراست و نشان می دهد که ابداعی و اختراعی بودن، از هویتمندی معماری می کاهد؛ همچنین به دلیل عدم پوشش تمام وجوهِ هویت مکان، توسط معماری با توجه به ماهیت کارکردی آن و «تقلیل» تعمدی در مفهوم هویت معماری به «وحدت انتظار ذهنی و ادراک کالبدی»، باعث کارایی بیشتر در مطالعات و طراحی معماری می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - «دیدگاه عرفانی ابن فارض»
محمود آبدانان مهدی زاده عبدالعلی دیلمیاز تفاوت های اساسی میان انسان وسایر موجودات از جمله فرشتگان این است که اندیشه ورزی و احساسات او همواره دارای تحوّل و بالندگی است؛ به گونه ای که این بعد اساسی از شخصیت او حتی به معتقدات دینیش هم سرایت می کند؛ واز این بابت است که می بینیم شیوه عبادت این آفریده که فلسفه آن چکیده کاملاز تفاوت های اساسی میان انسان وسایر موجودات از جمله فرشتگان این است که اندیشه ورزی و احساسات او همواره دارای تحوّل و بالندگی است؛ به گونه ای که این بعد اساسی از شخصیت او حتی به معتقدات دینیش هم سرایت می کند؛ واز این بابت است که می بینیم شیوه عبادت این آفریده که فلسفه آن از سوی آفریدگار در یک جمله خلاصه شده است«وما خلقتُ الجنَ والانسَ الا لیعبدون»(الذاریات:56) هم دچار تحوّل شکلی و حتی ماهوی میشود، وضمن حفظ جوهر خود که بندگی خداوند باشد، چنان معقد وپیچ در پیچ می شود که بایستی از جنسِ این آفریده مکلّفِ به عبادت در شکل های مختلف زندگی، انسانهای دیگری بیایند و دست به تحقیق بزنند تا زوایای شیوه پرستش و سیر و سلوک او را روشن کنند. ابن الفارض در دورانی می زیسته است که عبادت برخی از مؤمنان از شکل ساده خود عبور کرده و به مرحله زهد وانقطاع الی الله در قرن اول سپس به سیر وسلوک در آغاز قرن دوم و بعد از آن به پدیده فنا و حلول و اتحاد در اواخر این قرن ونیز قرن سوم وبالاخره به وحدت وجود یا شهود و مفاهیم غامض آن در قرن هفتم رسیده است.این پژوهش در صدد بررسی و تحلیل دیدگاه عرفانی ایشان است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - بررسی معناداری مفاتح غیب و معرفتبخشی آن با رویکردی عرفانی
حمیدرضا خادمی وحید محمودیمفاتح غیب واژهای قرآنی و برگرفته از آیه 59 سوره انعام است. مفسران، فیلسوفان و عارفان در خصوص معنا، تفسیر و تأویل این آیه به بحث و بررسی پرداخته اند. نظرات عارفان درباره مفاتح غیب را میتوان به دو دوره زمانی قبل و بعد از ابن عربی تقسیم کرد. در دوره پیشاابن عربی تبیین چکیده کاملمفاتح غیب واژهای قرآنی و برگرفته از آیه 59 سوره انعام است. مفسران، فیلسوفان و عارفان در خصوص معنا، تفسیر و تأویل این آیه به بحث و بررسی پرداخته اند. نظرات عارفان درباره مفاتح غیب را میتوان به دو دوره زمانی قبل و بعد از ابن عربی تقسیم کرد. در دوره پیشاابن عربی تبیین های معرفتشناسانه و انسانشناسانه از مفاتح غیب نمود بیشتری دارد و سپس با ظهور غزالی رویکرد وجودشناسانه به مفاتح غیب آغاز و قوت میگیرد، به طوری که او از آن به علم اسباب تعبیر میکند. ازاین رو، غزالی تنها صفت علم را مفاتح غیب میداند؛ اما با روزبهان بقلی این رویکرد نضج و تفصیل بیشتری مییابد. او تمامی صفات ازلی را به-عنوان مفاتح غیب معرفی میکند. با ظهور ابن عربی رویکرد وجودشناسانه به اوج خود میرسد. در دوره پساابن عربی رویکرد وجودشناسانه غالب است و از مفاتح غیب به اسمای ذاتی، مراتب وجود و سرِّ قدر تعبیر میشود. درباره امکان معرفت به مفاتح غیب نیز نظرات دو گونه است؛ برخی آن را حتی برای پیامبران و ملائکۀ مقرب غیرممکن دانسته اند و علم به آن را درانحصار خداوند میدانند و برخی نیز علم به آن را برای کمّلین انبیا و اولیا میسّر میدانند. برخی نیز با رویکردی شیعی از این نیز فراتررفته و از وجود حضرات معصومین(علیهمالسّلام) به مفاتح غیب تعبیرکرده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - معرفتشناسی مولانا و دلالتهای تربیت اخلاقی
جعفر ابراهیمی مسعود اخلاقی عباسعلی رستمی نسب مراد یاری دهنویهدف از انجام این پژوهش بررسی دلالت های تربیت اخلاقی از منظر معرفتشناسی مولانا می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیق بنیادی و ابزار گردآوری داده ها فیش میباشد. تجزیه و تحلیل داده ها از راه طبقه بندی و تفسیر اطلاعات به دستآمده انجام گرفته است. مسأله شهود عرفانی از همان چکیده کاملهدف از انجام این پژوهش بررسی دلالت های تربیت اخلاقی از منظر معرفتشناسی مولانا می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیق بنیادی و ابزار گردآوری داده ها فیش میباشد. تجزیه و تحلیل داده ها از راه طبقه بندی و تفسیر اطلاعات به دستآمده انجام گرفته است. مسأله شهود عرفانی از همان اوان زندگی اسلام و با آمدن قرآن آغاز گردید و این مسأله به عنوان راهی برای ارتباط بین انسان و خدا مطرح گردید.مولوی سر آفرینش را عشق می داند و زبان پنهان پدیده ها را زمزمه ای لطیف که از شوق و شور و عشق مایه می گیرد توصیف می کند.یافته های پژوهش نشان می دهد که روش ها، مراحل و اصول تربیت اخلاقی از دیدگاه مولانا به شرح ذیل می باشد: روش ها عبارتند از تلقین به نفس، تحمیل به نفس، هم نشینی با خوبان، تزکیه و دوری از تقلید. مراحل: توبه، تتبل، صبر، توکل، تسلیم و رضا، فقر و فنا و اصول شامل: کمال، تزکیه، مشورت، دوری از غرض ورزی و... پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - جایگاه معرفتشناختی عالم مثال در هریک از مراتب خلقت از دیدگاه مکتب ابنعربی
سارا حسنوندی منیرالسادات پورطولمی منیره سیدمظهریاعتقاد به وجود عالم مثال مطلق به عنوان عالمی حقیقی و جوهری روحانی، که حدواسط میان عالم جبروت و عالم شهادت تلقی می شود، ازجمله باورهای عرفان محیی الدینی است .از آنجایی که تمام ممکنات عوالم خلقت در این عالم با صورتی مثالی ظهوردارند می توان به نقش بی بدیل این مرتبه از هستی چکیده کاملاعتقاد به وجود عالم مثال مطلق به عنوان عالمی حقیقی و جوهری روحانی، که حدواسط میان عالم جبروت و عالم شهادت تلقی می شود، ازجمله باورهای عرفان محیی الدینی است .از آنجایی که تمام ممکنات عوالم خلقت در این عالم با صورتی مثالی ظهوردارند می توان به نقش بی بدیل این مرتبه از هستی در فرآیند معرفت انسان پی برد. مقاله حاضر برآن است که نشان دهد چگونه از طریق شناخت عالم مثال می توان به شناخت همه مراتب خلقت نائل گشت.ممکنات عالم عقول، با تجرد تام تنها درعالم مثال که محل ظهور صور است با یک نحو تعین مناسب کمالات خویش متمثل می شوند. مرتبه مثالی عالم دربردارنده حقایق نوری نیمه مجرد وسیعی است که با صوری مثالی تعین یافته اند، ممکنات عالم طبیعت نیز در سابقه وجودی خود ظهوری مثالی داشته اند زیرا عالم مثال واسطه ظهورآن ها است. بنابراین ارتباط معرفتی با عالم مثال امکان شناخت همه مراتب هستی را برای انسان فراهم می آورد و از آنجا که یکی از قوای ادراکی انسان قوه خیال اوست که خود از سنخ عالم مثال می باشد لذا انسان می تواند با مثال مقید خویش با عالم مثال مطلق ارتباط وجودی ومعرفتی حاصل نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - «بررسی تطبیقی مفهوم عقلانیت در اندیشه های ماکس وبر و شهید مطهری و تبعات سیاسی آن»
سید امین تقوی فر حامد عامری گلستانی شیوا جلال پور حامد محقق نیاهسته پایدار اندیشه های ماکس وبر و شهید مطهری عقلانیت است. عقلانیت در اندیشه های وبر با عبور از خوانش پارسونزی، بر اساس سوبژکتویسم کانتی امری برساخته است. یعنی انسان واقعیت را نه در مطابقت با واقع بلکه باید آن را جعل و اعتبار کند؛ چون در حوزه های اندیشه و اخلاقیات هیچ پد چکیده کاملهسته پایدار اندیشه های ماکس وبر و شهید مطهری عقلانیت است. عقلانیت در اندیشه های وبر با عبور از خوانش پارسونزی، بر اساس سوبژکتویسم کانتی امری برساخته است. یعنی انسان واقعیت را نه در مطابقت با واقع بلکه باید آن را جعل و اعتبار کند؛ چون در حوزه های اندیشه و اخلاقیات هیچ پدیده فرهنگی پیشینی وجود ندارد؛ همچنین عقلانیت در تفکرات شهید مطهری، جنبه های وسیعی چون وحیانی و قرین شرع بودن را در بر می گیرد که از ابزارهای گوناگونی همچون تجربه، وحی، نقل و عقل بهره می برد و از انجا که توانسته است به ابعاد مختلف اجتماعی انقلاب جامعیت بخشد مبنای ایدئولوژیک انقلاب اسلامی است. در این مقاله از روش تحقیق کیفی استفاده شده و روش تجزیه داده ها بصورت توصیفی است. نتیجه ای که به دست آمد این است که عقلانیت در اندیشه های وبر بر اساس ادراکات اعتباری و نه ادراکات حقیقی در منظومه فکری شهید مطهری قابل فهم و تحلیل می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - بحرانِ دموکراسی و لویاتان جدید (نقد و بررسی کتاب دمُکراسی و دعواهای اخلاقی )
بهنام جودیدر این مقاله به معرفی و ارزیابیِ کتابِ دمُکراسی و دعواهای اخلاقی نوشتة رابرت بی. تلیس می پردازیم. تلیس معتقد است در بحرانِ دموکراسیِ معاصر، که نوعی وضعِ طبیعیِ هابزی است، به جایِ دیدگاه هایِ معمولِ فیلسوفانِ سیاسی که دموکراسی را نشئت گرفته از مجموعه ای از تعهدات اخلاقی چکیده کاملدر این مقاله به معرفی و ارزیابیِ کتابِ دمُکراسی و دعواهای اخلاقی نوشتة رابرت بی. تلیس می پردازیم. تلیس معتقد است در بحرانِ دموکراسیِ معاصر، که نوعی وضعِ طبیعیِ هابزی است، به جایِ دیدگاه هایِ معمولِ فیلسوفانِ سیاسی که دموکراسی را نشئت گرفته از مجموعه ای از تعهدات اخلاقی می دانند، شرایطِ کنونی نشان می دهد که شهروندان بر سرهمین اصولْ اجماعی ندارند و این امر منجر به دعواهایِ اخلاقی شده است. ازهمین رو، تلیس به جای ورود به مباحث اخلاقی، سیاستی دموکراتیک را پیشنهاد می کند که برگرفته از اصول معرفتی - معرفت شناسی عامیانه – است. تلیس در سنتِ لیبرال دموکراسی می اندیشد؛ اما روش و پاسخ او به بحران دموکراسی معاصر، متأثر از تامس هابز است. هرچند، مانند هابز دولت مطلقه را راه حل بحران نمی داند؛ بلکه، تلیس دموکراسی گفتگویی را پیشنهاد می کند که در آن دولت موظف به ارتقاء معرفتی، نه اخلاقی، شهروندان است که همچنان راه حلی هابزی برای وضع طبیعی است. ترجمة فارسیِ این اثر نیز دارای نکاتی است که به آن ها اشاره کرده ایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - بررسی مفهوم خلاقیت ودلالت های تربیتی آن دراندیشه اسلامی
محمد نعمانی مسعود صفایی مقدم محمد جعفر پاک سرشت ‏ منصور مرعشیچکیده زمینه : تربیت پیچیدهترین حوزه فعالیت بشری است،که تحول و توفیق در آن دغدغه همیشگی تاریخ بشربوده و هست.برای موفقیت دراین مسیربایدبه بخشها و عوامل مختلف موثردرآن اهتمام داشته باشیم.خلاقیت، از ویژگیهای برجسته انسانی ودرزمره مباحث محوری تعلیم وتربیت است. هدف : پژوه چکیده کاملچکیده زمینه : تربیت پیچیدهترین حوزه فعالیت بشری است،که تحول و توفیق در آن دغدغه همیشگی تاریخ بشربوده و هست.برای موفقیت دراین مسیربایدبه بخشها و عوامل مختلف موثردرآن اهتمام داشته باشیم.خلاقیت، از ویژگیهای برجسته انسانی ودرزمره مباحث محوری تعلیم وتربیت است. هدف : پژوهش حاضرقصدداشت تابامراجعه به بخشی ازمنابع اندیشه اسلامی،به استنباط ،توصیف، وتبیین مفهوم خلاقیت ودلالتهای تربیتی آن بپردازد . روش : روش تحقیق دراین پژوهش توصیفی تحلیلی )تفسیری(است. ابتدانگاهی به معناومفهوم خلاقیت شده،وسپس باتوصیف و تحلیلآن دراندیشه اسلامی، استلزامات تربیتی آن استنباط وارائه گردیده است. یافتهها :نتایج تحقیق از فضیلت،اهمیت،وضرورت توجه به خلاقیت رادرزندگی وشبکه پرورش وآموزش حکایت دارد.انسان ازخالق خودجدایی نداشته وهرکنش اوبه نوعی حرکت درتضعیف یاتقویت این اتصال است. خلاقیت،چه درساحت اندیشه وچه درقلمروعمل،امری وجودی است که انسان را،درهرلحظه وبه گونهای خاص،درپیوندطولی وعرضی باکل عناصرهستی نگه میدارد.انواع ابزارمعرفتی که دراین فرایند دخالت دارند،دارای تفاوتهاومراتبی هستند،ودخالت هرشکل ازمنابع وابزارهای شناختی اثرخاص خودرادر تشکیل وتداوم خلاقیت بجامیگذارد.بهعلاوه،ظهور ،اعتبار،واثرگذاری حقیقی خلاقیت منوط به آنست که هماهنگ بااصول وارزشهای الهی حاکم برگیتی باشد. نتیجهگیری :اگر جایگاه خلاقیت رابه خوبی دریابیم،میفهمیم که تبیین وتقویت حضور آن درصحنه تربیت مطلوب وزندگی معقول اجتنابناپذیراست.روانشناسی،اندیشه اسلامی وهرحوزه علمی ومعرفتی به اشکال مختلف براین نیاز اصرارمیورزند واهمیت آن رادر تعالی وشکوفایی مادی ومعنوی انسان متذکرشدهاند . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - تنوع سازی تحقیقات مالی: از مالی سازی بسوی پایداری
جمال طاوسی عبدالعلی کشته گر امین رضا کمالیاناین مقاله قصد دارد تناقضات ظاهری را جهت پایدار سازی ساختار گفتمان سنتی، در حوزه مالی بررسی نموده و با ارائه یک طرح راهبردی برای تنوع بخشی به مالی آکادمیک، بر آنها غلبه نماید، این مطالعه از چهار بخش تشکیل شده است. در ابتدا مالی آکادمیک در طیف گسترده علوم اجتماعی مورد برر چکیده کاملاین مقاله قصد دارد تناقضات ظاهری را جهت پایدار سازی ساختار گفتمان سنتی، در حوزه مالی بررسی نموده و با ارائه یک طرح راهبردی برای تنوع بخشی به مالی آکادمیک، بر آنها غلبه نماید، این مطالعه از چهار بخش تشکیل شده است. در ابتدا مالی آکادمیک در طیف گسترده علوم اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و بر فرضیههای هستی شناختی، شناخت شناسی و روش شناسی تأکید شده است. در گام دوم، این مفروضات از طریق مباحثههای مربوط به پوزیتیویسم منطقی، هستی شناسی اجتماعی و کارکردگرایی که محدودیتهای وحدت پارادایمی را در مالی آکادمیک به ارمغان میآورد تشریح شدند و نشان داده شد که این مفروضات نه تنها در زمینه مالی بلکه در رشتههای دیگر نیز میتوانند موضوع مباحثه قرار گیرند. در گام سوم، تنوع بخشی در مالی آکادمیک با رجوع به ساختار هستی شناختی تثبیت شده در گفتمان علمی مشخص شده است. استدلال این مطالعه بر این است که تنوع بخشی، فرآیندی است که از طریق آن، (i) تحقیقات مالی به سایر پارادایمهای موجود در علوم اجتماعی بسط داده میشوند؛ (ii) استعارههای تحقیقی جدید درون پارادایم موجود تدوین میشوند؛ و (iii) قدرت حل مساله حاصل میشود. در گام چهارم، یک برنامه تحقیقاتی برای تنوع بخشی به مالی آکادمیک نیز ارائه شده است. این برنامه به موضوعات، فرضیات پارادایمی و سوالات تحقیق تقسیم بندی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - بررسی مقایسهای تحلیل محتوای کیفی و روش هرمنوتیک
طهمورث شیری ندا عظیمیمقاله حاضر با عنوان بررسی مقایسهای تحلیل محتوای کیفی و روش هرمنوتیک تدوین شده و در آن تلاش شده است ضمن مقایسه دو روش تحلیلی فوق با همدیگر، اشتراکها و تفاوتهای آن ها با همدیگر در قالبی مقایسهای مشخص و بازنمود یابد. این مقاله یک مقاله موردی- انتقادی است که با روش اس چکیده کاملمقاله حاضر با عنوان بررسی مقایسهای تحلیل محتوای کیفی و روش هرمنوتیک تدوین شده و در آن تلاش شده است ضمن مقایسه دو روش تحلیلی فوق با همدیگر، اشتراکها و تفاوتهای آن ها با همدیگر در قالبی مقایسهای مشخص و بازنمود یابد. این مقاله یک مقاله موردی- انتقادی است که با روش اسنادی انجام شده و نتایج آن نشان میدهد که این دو روش به رغم تشابه در اصل کار خود که همانا پرداختن به محتوای متن به صورت کیفی است، هم از نظر هستی شناختی، و روش شناختی و هم از نظر هستی شناختی تفاوتهای معنی دار و قابل ملاحظهای با هم دارند، به گونهای که در تحلیل محتوای کیفی تلاش میشود با اتخاذ یک رویکرد تجزیهای- سازهای به استفاده از روشهای کمیگرایانه و مرحله به مرحله محتواهای آشکار و پنهان متن کشف و بازنمود یابد، اما در هرمنوتیک تلاش میشود با اتخاذ یک رویکرد کل نگر- ترکیبی و استفاده از استدلالهای گزاره پردازانه محتوای پنهان متن پیام کشف و بازنمود یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - چالشهای فرانظری نظریه نئورئالیستی روابط بینالملل
اکبر ولی زاده صارم شیراوند ابوذر عمرانی کمال رنجبرینئوواقع گرایی از رویکردهایی است که برای مدت طولانی به عنوان پارادایم حاکم در مطالعۀ سیاست بینالملل مورد توجه قرار گرفته و مفروضات آن در شکل دادن به سیاست و نظام بینالملل نقش مهمی داشته است. به همین دلیل بسیاری از مکاتب نظری تلاش نمودهاند که این نظریه را به چالش بکشن چکیده کاملنئوواقع گرایی از رویکردهایی است که برای مدت طولانی به عنوان پارادایم حاکم در مطالعۀ سیاست بینالملل مورد توجه قرار گرفته و مفروضات آن در شکل دادن به سیاست و نظام بینالملل نقش مهمی داشته است. به همین دلیل بسیاری از مکاتب نظری تلاش نمودهاند که این نظریه را به چالش بکشند. برای رفع این ایرادات و پاسخگویی به این چالشها، نوواقعگرایان به رهبری کنت والتز تلاش کردند روایتی از واقع گرایی عرضه کنند که با معیارهای علمی مرسوم انطباق داشته باشد و قادر به تبیین روابط بینالملل باشد. حاصل تلاش والتز ارائۀ نظریه واقعگرایی ساختارگرا بود که مبتنی بر اصول و مفروضههای اثبات گرایی است. این مسئله باعث شد که منتقدین، مخصوصا فرا اثباتگرایان از جنبههای مختلف هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی نوواقع گرایی را به چالش بکشند. در این پژوهش سوال این است که مهمترین چالشهای فرانظری نظریه نئورئالیسم چیست؟ برای پاسخ به این پرسش تلاش شده است در بعد هستیشناسی، روش شناسی و معرفت شناسی به این پرسش پاسخ داده شود. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - ﺻﻮرﺗﺒﻨﺪی ﻣﺪرﻧﯿﺘﻪ و ﭘﺴﺎﻣﺪرﻧﯿﺴﻢ: ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺷﻨﺎﺳﯽ، ﻫﺴﺘﯽ ﺷﻨﺎﺳﯽ و اﻧﺴﺎن ﺷﻨﺎﺳﯽ
طهماسب علیپوریانی مختار نوریتاریخ اندیشه سیاسی غرب را بهطور کلی میتوان به سه پارادایم پیشامدرن، مدرن و پسا مدرن تقسیم نمود. مقاله حاضر تلاش دارد که ضمن طرح مبانی جهان بینی مدرن و پسامدرن، با استفاده از روش مقایسهای به مطالعه مؤلفههایی همچون معرفت شناسی، هستیشناسی و انسان شناسی در دو پارادایم چکیده کاملتاریخ اندیشه سیاسی غرب را بهطور کلی میتوان به سه پارادایم پیشامدرن، مدرن و پسا مدرن تقسیم نمود. مقاله حاضر تلاش دارد که ضمن طرح مبانی جهان بینی مدرن و پسامدرن، با استفاده از روش مقایسهای به مطالعه مؤلفههایی همچون معرفت شناسی، هستیشناسی و انسان شناسی در دو پارادایم مدرن و پسامدرن بپردازد. به عبارت دیگر هدف از طرح بحث حاضر، بررسی دستگاه فکری مدرنیته و عناصر بنیادین تشکیلدهنده آن که طی دوران تکوین جهان، جامعه و انسان مدرن فراهم آمدند از یکسو و شناخت فرایند نقد پسا مدرن از سوی دیگر است. بنابراین نوشته حاضر میکوشد که سه قسمت اصلی اندیشه در دو پارادایم مدرن و پسامدرن را با هم مقایسه نماید تا به ناهمسانی و ناهمگونیهای این پارادایمهای متعارض از منظر معرفت شناسی، هستیشناسی و انسانشناسی پی ببرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - Epistemological and Ecological Perception of the Roots of EFL Writing Problems: A Phenomenology and a Path Analysis
Nasrin Jenabagha Shaban Najafi Karimi Amir MarzbanDelving into the sources of foreign language writing problems is usually neglected. This necessitates more scrutiny of finding out where these problems originate from. To this end, the present study sought to follow a two-fold aim: finding the roots of the Iranian EFL l چکیده کاملDelving into the sources of foreign language writing problems is usually neglected. This necessitates more scrutiny of finding out where these problems originate from. To this end, the present study sought to follow a two-fold aim: finding the roots of the Iranian EFL learners’ writing problems, and discovering how these roots are interconnected with each other and come up with a corresponding model. In the qualitative part of the study, a phenomenological research tradition was adopted and 20 EFL learners were selected through purposive sampling. In the quantitative part, through convenience sampling 120 language learners from an English language school in Gorgan, Iran, were selected to be the participants of the study. A semi-structured interview and a researcher-developed questionnaire were used as the instruments for data collection. The results obtained from the analysis of data revealed that writing problems originate from various sources, mainly linguistic, personal, epistemological and ecological, and enjoy a model in which epistemological, linguistic and ecological sources have direct effects and personal source has indirect effect on writing problems. Recognition of epistemological and ecological sources as a novel finding can make teachers revisit their view of these less-approached issues. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - EFL Students’ Epistemological Beliefs and Use of Cognitive and Metacognitive Strategies in Bahir Dar University
Mulugeta KahsayThis study attempted to investigate the level of EFL learners’ epistemological beliefs and learning strategy use as well as the contribution of epistemological beliefs to their learning strategy use in Bahir Dar University. Comprehensively selected 136 EFL student چکیده کاملThis study attempted to investigate the level of EFL learners’ epistemological beliefs and learning strategy use as well as the contribution of epistemological beliefs to their learning strategy use in Bahir Dar University. Comprehensively selected 136 EFL students at the Faculty of Humanities of Bahir Dar University responded to modified versions of Epistemological Beliefs Questionnaire and Motivated and Self Directed Learning Strategies Questionnaire. The descriptive statistics showed that the participants generally held a low level of epistemological beliefs (mean scores ranging from 2.49 to 3.09 on a five-point scale) and they moderately used cognitive and metacognitive learning strategies (mean scores ranging from 3.29 to 3.82 on a five-point scale). The results of multivariate analysis indicated there was a significant multivariate effect of epistemological beliefs on the various dimensions of learning strategies, contributing 15.8% of the variance. The follow-up univariate analyses also showed the difference in epistemological beliefs had a significant impact on their use of all dimensions of learning strategies except rehearsal strategy. This means that EFL students with sophisticated epistemological beliefs, compared to their counterparts with naïve beliefs, are more strategic in handling learning situations through deploying appropriate higher order cognitive and metacognitive learning strategies. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - شناخت شناسی سازه انگارانه مدل بحرانهای اجتماعی در جرائم علیه امنیت با تأکید بر بحران شکاف نسلی و چند قطبی سازی
سیدمحمّدرضا موسوی فرد مریم فراتیتاریخ دریافت: 1401/11/23 تاریخ بازنگری: 1402/04/24 تاریخ پذیرش: 1402/04/25 مدیریت نادرست شکاف نسلی و بحرانهای اجتماعی ناشی از آن، از یک سو به جرائم علیه امنیت عمومی و از دیگر سو، به حفره هویتی تبدیل می گردد. می توان با رویکرد تئوریک سازه انگارانه، مدل بحرانهای اجت چکیده کاملتاریخ دریافت: 1401/11/23 تاریخ بازنگری: 1402/04/24 تاریخ پذیرش: 1402/04/25 مدیریت نادرست شکاف نسلی و بحرانهای اجتماعی ناشی از آن، از یک سو به جرائم علیه امنیت عمومی و از دیگر سو، به حفره هویتی تبدیل می گردد. می توان با رویکرد تئوریک سازه انگارانه، مدل بحرانهای اجتماعی ناشی از شکاف نسلی را بررسی و با رویکردهای جرمشناسی پیشگیرانه رشد مدار و امنیتی در میان مدت و بلند مدت، از تبعات منفی آن کاست. رویکرد سازه انگارانه، درک بهتری از بحرانهای اجتماعی ناشی از شکاف نسلی و ابعاد آن، فراهم میآورد. در این رویکرد، نقش عوامل مختلفی مانند شبکههای اجتماعی بر جریان بحرانهای اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد؛ چه اینکه امروزه، شبکههای اجتماعی، یکی از مهمترین سلاح های دشمن برای شکاف نسلی، چند قطبی سازی اجتماعی و تضعیف وحدت ملی و سیاسی است. برای مدیریت بحرانهای اجتماعی ناشی از شکاف نسلی، باید مطالبات اجتماعی بحران زا را از جرائم سازمان یافته علیه امنیت عمومی تمایز داد و برای پیشگیری از تبدیل شکاف نسلی به حفره هویتی و بهبود امنیت اجتماعی، استفاده از رویکردهای جرمشناسی پیشگیرانه رشد مدار ضروری است؛ چه اینکه رویکرد سازه انگارانه و استفاده از رویکردهای جرمشناسی پیشگیرانه رشد مدار، در میان مدت و یا بلند مدت به کاهش تأثیرات بحران های مذکور و بهبود امنیت اجتماعی می گراید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - معرفتشناسی سواد رسانه ای در نظام های آموزشی کانادا و ژاپن بهمنظور الگوی بومیسازی سواد رسانهای در ایران
عزت علیقارداشی محمد سیفی خلیل غفاری علیرضا پویااین پژوهش با هدف معرفت شناسی سواد رسانه ای در نظام آموزشی کانادا و ژاپن بهمنظور ارائه ی الگوی بومیسازی سواد رسانه ای در ایران انجامگرفته بود. روش پژوهش، زمینه ای و از نوع کاربردی. جامعه ی آماری پژوهش نخست متخصصان سواد رسانه ای، برنامه ریزان آموزش چکیده کاملاین پژوهش با هدف معرفت شناسی سواد رسانه ای در نظام آموزشی کانادا و ژاپن بهمنظور ارائه ی الگوی بومیسازی سواد رسانه ای در ایران انجامگرفته بود. روش پژوهش، زمینه ای و از نوع کاربردی. جامعه ی آماری پژوهش نخست متخصصان سواد رسانه ای، برنامه ریزان آموزشی و معلمان سواد رسانه ای که از آنها برای تعیین عناصر جهت طراحی الگوی مطلوب، مصاحبه به عمل آمد. دوم کارشناسان سواد رسانه که برای اعتبار الگوی بومی سازی شده استفاده شد. حجم نمونه برای مصاحبه 25و برای اعتبار سنجی الگو 35 نفر بود. روش تجزیه وتحلیل شامل سه مرحلهی کدگذاری باز، محوری وانتخابی انجام و به شیوه تحلیل مضمون یافته در قالب شبکه ی مضامین پایه، سازماندهی شده. یافتههای پژوهش نشان می دهد برنامه ی درسی مدنظر شامل یک مضمون فراگیر،7 مضمون سازمان دهنده است. همچنین مطالعات نشان داد نظام آموزشی کانادا و ژاپن، حکایت از روش معقول و سیستماتیک میکند اما در ایران هنوز اجرای الگوی مطلوب جای تأمل و بازنگری دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - روش شناسی سازه انگاری در حوزه روابط بین المل
جهانگیر معینی علمداری عبداله راسخیدر این مقاله پس از بررسی بنیان های فر انظری ، دیدگاه های سازه انگاری در مورد روابط بین الملل ، سیاست خارجی و فرهنگ، مورد ارزیابی قرار می گیرد. اینکه چگونه یک رشته دعوای جدید معرفت شناختی و هستی شناختی سازه انگارانه مبنای ارائه ی رویکرد جدیدی در عرصه ی روابط بین المللی ق چکیده کاملدر این مقاله پس از بررسی بنیان های فر انظری ، دیدگاه های سازه انگاری در مورد روابط بین الملل ، سیاست خارجی و فرهنگ، مورد ارزیابی قرار می گیرد. اینکه چگونه یک رشته دعوای جدید معرفت شناختی و هستی شناختی سازه انگارانه مبنای ارائه ی رویکرد جدیدی در عرصه ی روابط بین المللی قرار گرفته است . در مقاله ی حاضر پیامدهای این امر برای نظم بین الملل ، نهادهای بین الملل ، فرهنگ جهانی و هویت ها مورد بحث قرار می گیرد . در این نوشته در پاسخ به این پرسش که روش شناسی سازه انگاری در در سازه انگاری روابط بین الملل بر چه مبنایی عمل می کند؟ این فرضیه را مطرح می کند که واقعیت به عنوان یک برساخته ی بیناذهنی اجتماعی و حاصل تعامل ساختار و کارگزار درپیامدهای این امر برای تحلیل روابط بین الملل و عملکرد دولت ها نظر گرفته شده است در سیاست جهانی ردیابی می شود و در نهایت کارکردهای فرهنگ در تکوین سازه انگارانه ی نظام بین الملل مورد بررسی قرار می گیرد . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - پارادایمهای روابط بینالملل: بررسی پارادایمیک بودن رویکردهای نظری روابط بینالملل در ابعاد نظری، روش شناسی و شناخت شناسی
رحیم بایزیدیدر این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که میتوان رشته ی روابط بینالملل را در ابعاد نظری، روششناختی و شناختشناسی پارادایمیک نامید؟ پاسخ به این پرسش بیشتر بر اساس پژوهشها و پیمایشهای انجام شده در این مورد در آمریکا و برخی دیگر از کشورها توسط موسسه تئوری و اعم چکیده کاملدر این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که میتوان رشته ی روابط بینالملل را در ابعاد نظری، روششناختی و شناختشناسی پارادایمیک نامید؟ پاسخ به این پرسش بیشتر بر اساس پژوهشها و پیمایشهای انجام شده در این مورد در آمریکا و برخی دیگر از کشورها توسط موسسه تئوری و اعمال آن در روابط بینالملل است. فرضیه ی پژوهش حاضر این است که با توجه به کثرت نظریه ها و رویکردهای رشته ی روابط بینالملل و تنوع روشهای به کار گرفته شده در این حوزه، نمیتوان روابط بینالملل را در نظریه و روش پارادایمیک نامید. در بحث شناختشناسی نیز با وجود تسلط آموزه ی پوزیتیویسم در آمریکا، تفاوت چشم گیری در میزان تسلط این آموزه در کشورهای دیگر از قبیل کانادا، نیوزیلند، انگلستان و آفریقای جنوبی وجود دارد و در همه موارد یاد شده آموزههای غیرپوزیتیویسمی در این کشورها از تسلط بیشتری نسبت به پوزیتیویسم برخوردار است. بنابراین در این نوشتار قصد داریم روابط بینالملل را به عنوان رشتهای غیرپارادایمیک معرفی کنیم پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - تحلیل جامعهشناختی دین و آرامش روان در پرتو مکتب فکری ویلیام جیمز
عباس ایزدپناه مرضیه دست مردروان شناسی دین، حوزهای بین رشتهای میان روان شناسی و دین پژوهی، دانش جدیدی است که به تبیین و توصیف تجارب، نگرش ها و رفتارهای دینی از منظر روان شناسی میپردازد. این دانش از اواخر قرن نوزدهم هم شروع شد و در سه سنت انگلیسی، امریکایی، آلمانی و فرانسوی قوام یافت. چهره شاخص چکیده کاملروان شناسی دین، حوزهای بین رشتهای میان روان شناسی و دین پژوهی، دانش جدیدی است که به تبیین و توصیف تجارب، نگرش ها و رفتارهای دینی از منظر روان شناسی میپردازد. این دانش از اواخر قرن نوزدهم هم شروع شد و در سه سنت انگلیسی، امریکایی، آلمانی و فرانسوی قوام یافت. چهره شاخص سنت امریکایی که بر تجربه گرایی و استفاده از نمونهها و موارد عینی و توصیفات آماری مبتنی است، فیلسوف و روان شناس کارکردگرا و پراگماتیست نامی، ویلیام جیمز است که با نگاه تجربی به تحلیل روان شناختی احوال دینی میپردازد. او که معتقد به ارزیابی نهایی اندیشه یا تجربه از طریق بررسی نتیجه و میزان سودمندیان در زندگی است، بر دو معیار سازگاری با امور و اصول مفروض صحیح و همچنین احساس شهود و درونگری به عنوان اصلیترین و اطمینان بخشترین ابزار پژوهشی تکیه دارد. جیمز در پی بررسی دین در حدود زندگی آدمی، کنش ها و تجارب اوست و برای این منظور، اصطلاح تجربه دینی را به کار می گیرد.همچنین ویلیام جیمز معتقد است احساسات، ثابتترین و بنیادیترین عناصرند و دین اساساً از مقولة احساس است. در نگاه او تجربة دینی، تجربهای است که فاعل، آن را دینی میفهمد. به این معنا که، دین احساسات، اعمال و تجارب اشخاص در تنهایی خود است در مقابل هر آنچه که آن را مقدّس میدانند.در این راستا،جهت شناخت بیشتر دیدگاه های جیمز در خصوص دین مقاله حاضر در صدد بررسی رابطه دین وارامش روان درپرتومکتب فکری ویلیام جیمز می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - بررسی تطبیقی برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی ایران و انگلیس، بر اساس مدل ویلسون
یاسمن اثنی عشری زهرا اباذری منصور تاجدارانهدف: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و بهبود برنامه درسی جدید دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران، از طریق مطالعه تطبیقی همین برنامه درسی در کشور انگلیس، بر اساس مدل ویلسون است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از دیدگاه هدف کاربردی و روش پژوهش آن تحلیلی- مقایسها چکیده کاملهدف: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و بهبود برنامه درسی جدید دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران، از طریق مطالعه تطبیقی همین برنامه درسی در کشور انگلیس، بر اساس مدل ویلسون است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از دیدگاه هدف کاربردی و روش پژوهش آن تحلیلی- مقایسهای است. دادهها به صورت کتابخانهای جمع آوری شدهاند. برنامههای آموزشی از طریق وبسایت رسمی دانشگاه برای انگلیس و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران تهیه شد، که در آنها محتوا و سرفصل دروس، بر اساس مدل ویلسون تحلیل محتوا شده است. سپس یافتهها مورد مطالعه تطبیقی با یکدیگر قرار گرفته و نتایج توسط نمودارها و جداول ارائه شده است. یافتهها: میزان آموزش حوزههای اساسی مدل ویلسون، یعنی حوزههای "افراد"، "محتوای اطلاعاتی"، "نظامهای اطلاع رسانی" و "سازمانها" در برنامه درسی دوره ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شفیلد انگلیس به ترتیب 37/25%، 56/23%، 30/23% و 77/27% است. میزان آموزش همین حوزهها در برنامه درسی ایران به ترتیب 11/20%، 25/39%، 48/22% و 16/18% است. نتیجهگیری: میزان انطباق برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شفیلد با مدل ویلسون 9/93% است و میزان انطباق همین برنامه درسی در ایران 5/71% است. برای بالا بردن میزان این انطباق در برنامه درسی ایران، نیاز به برقراری توازن بیشتری در آموزش حوزههای مختلف مدل ویلسون وجود دارد. در واقع باید حوزههای افراد، نظامهای اطلاعرسانی و سازمانها را تقویت کرد و از تأکید بر حوزه محتوای اطلاعاتی کاست. برای انجام این مهم میتوان از برنامه درسی انگلیس الگوبرداری و سپس آن را بومیسازی نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - تأثیرپذیری سیّدمحمّد مکّی حسینی از اندیشههای عین القضات همدانی، با تکیه بر آراء معرفتشناسی در بحرالمعانی و تمهیدات
کاظم اصغری سمیه خادمیسیّدمحمّد مکّی در بحرالمعانی، توجه قابل تأمّلی به مباحث معرفتشناسی داشته است. هدف این پژوهش، تبیین آراء معرفتشناسی سیّدمحمّد مکّی و بررسی تأثیرپذیری او از تمهیدات عین القضات است. نوشتار حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه به منابع کتابخانهای صورت گرفته است. یافتهه چکیده کاملسیّدمحمّد مکّی در بحرالمعانی، توجه قابل تأمّلی به مباحث معرفتشناسی داشته است. هدف این پژوهش، تبیین آراء معرفتشناسی سیّدمحمّد مکّی و بررسی تأثیرپذیری او از تمهیدات عین القضات است. نوشتار حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه به منابع کتابخانهای صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سید محمد مکی، در مباحث معرفتی، نه تنها در محتوا، بلکه در الفاظ و عبارات، متأثر از اندیشههای عین القضات همدانی بوده است. هر دو عارف، میان علم ظاهری و علم باطنی، تمیز قائل شدهاند و علم باطنی را همان معرفت الهی دانستهاند که عارفان به واسطة درجۀ ایمان و یقینی که دارند، از آن برخوردار میشوند. انسان میتواند از طریق شناخت خویش و شناخت محمد (ص)، به معرفت الهی، دست یابد. البته معرفت به ذات الهی ممکن نیست و تنها میتوان نسبت به اسماء و صفات و افعال الهی، به معرفت رسید. آنان از وجود ضرورت حجاب سخن گفتهاند و بر این باور هستند که این حُجب به صورت کامل برطرف نمیشود. همچنین معارف الهی به دلایلی از جمله محتوا، محدودیتهای بشریت و شریعت، عدم درک مخاطب و مسئله رازداری، بیانناپذیر هستند. این مباحث در نامههای سیّدمحمّد، به تفصیل بیشتری نسبت به تمهیدات آمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - بررسی مبانی معرفتشناختی نظریۀ جبر و اختیار در کشفالمحجوب هجویری
رضا سمیعزاد اسماعیل گلرخ ماسولهدر این مقاله آراء معرفتشناختی هجویری در باب جبر و اختیار بررسی میشود و در خلال آن برخی مسائل دیگر که به نحوی با آن در ارتباط هستند، مورد تحلیل قرار میگیرند. از آنجایی که برخی از متصوفه نظیر هجویری به این نتیجه رسیدهاند که برای بر کنار داشتن آثارشان از انحرافات فکری چکیده کاملدر این مقاله آراء معرفتشناختی هجویری در باب جبر و اختیار بررسی میشود و در خلال آن برخی مسائل دیگر که به نحوی با آن در ارتباط هستند، مورد تحلیل قرار میگیرند. از آنجایی که برخی از متصوفه نظیر هجویری به این نتیجه رسیدهاند که برای بر کنار داشتن آثارشان از انحرافات فکری و اجتماعی، تبیین معرفتی آنها ضروری است لذا، تحلیل آرای آشکار و پنهان معرفتی صاحبان چنین آثاری در شناخت موضع معرفتی و مذهب آنها بسی راهگشاست و ضروری به نظر میرسد. در بررسی دیدگاههای هجویری چنین به نظر میرسد که جز مسئلۀ قبض و بسط که بیشتر ناظر بر حالات درونی و نفسانی انسان است، آن دسته از آرای او که به نحوی مربوط به اعمال و حوزۀ اختیارات و مسئولیتهای انسانی است، غالباً متأثر از آراء ماتریدیه باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - تحول معرفت شناسی شخصی در دانش آموزان دوره ابتدایی
زهرا تنها پروین کدیور راضیه جلیلیبررسی معرفتشناسی شخصی نشان می‎دهد که تلفیق ابعاد عینیت و ذهنیت دانستن، بنیانی برای دستیابی به درک معرفت شناختی سطح بالاست. انتظار می‎رود که افراد در ابتدا عینیت‎گرا باشند و در مراحل بالاتر تحول باورها به ذهینت‎گرایی نائل شوند و در نهایت، به تلفیقی از عی چکیده کاملبررسی معرفتشناسی شخصی نشان می‎دهد که تلفیق ابعاد عینیت و ذهنیت دانستن، بنیانی برای دستیابی به درک معرفت شناختی سطح بالاست. انتظار می‎رود که افراد در ابتدا عینیت‎گرا باشند و در مراحل بالاتر تحول باورها به ذهینت‎گرایی نائل شوند و در نهایت، به تلفیقی از عینیت‎گرایی و ذهنیت‎گرایی ارتقاء یابند. از سوی دیگر، طبق نظر پژوهشگران، تحول باورها را باید در ارتباط با حیطه‎های خاص مورد بررسی قرار داد. فرضیه مطرح این بود که این تحول در یک توالی نظام‎دار در جنبه‎های توجیه‎پذیری مختلف (تجربه، عقیده، استدلال فردی و صلاحیت) اتفاق می‎افتد. این فرضیه با یک نمونه 64 نفری از دانش‎آموزان پایه سوم تا پایه ششم ابتدایی از مدارس تهران آزمون شد. روش پژوهش توصیفی و علیـمقایسهای بود و شرکتکنندگان به سوالات داستانهای منسفیلد و کلینچی (۲۰۰۲) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین پایه‎های تحصیلی مختلف از نظر عینی‎نگری و ذهنی‎نگری تفاوت معنادار وجود دارد، بهطوری که دانش‎آموزان پایه‎‎های سوم و چهارم بیشتر در سطح عینی‎نگری و پایه‎های پنجم و ششم بیشتر در سطح ذهنی‎نگری بوده‎اند. همچنین، عامل تجربه 27 درصد از واریانس عینی‎نگری و عوامل تجربه و عقیده 30 درصد از واریانس ذهنی‎نگری را تبیین کردند. بر اساس نتایج پژوهش، به نظر می‎رسد که معرفتشناسی شخصی عاملی تحولی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - تاملی معرفت شناختی در باب علمیت و عینیت تاریخی
فیاض زاهددر صدد تبیین ادراکی معرفت شناختی در باره علیت و عینیت تاریخی است.بسیاری از جمله متفکران مسلمان تاریخ را یکی از منابع شناخت می دانند. از سویی اختلاف در باره ماهیت و وجود تاریخ خود مبحثی قدیمی و ریشه دار است. از سویی علمیت و عینیت در تاریخ، دارای اهمیت زیادی در تحلیل اصال چکیده کاملدر صدد تبیین ادراکی معرفت شناختی در باره علیت و عینیت تاریخی است.بسیاری از جمله متفکران مسلمان تاریخ را یکی از منابع شناخت می دانند. از سویی اختلاف در باره ماهیت و وجود تاریخ خود مبحثی قدیمی و ریشه دار است. از سویی علمیت و عینیت در تاریخ، دارای اهمیت زیادی در تحلیل اصالت تاریخ است. زیرا تاریخ به سان دیگر ارکان دانش و معرفت بشری در حالی که منبعی برای تحلیل و کمک به درک دقیقتر رویدادهای بشری است، خود موید دانشی مستقل است.بدیهی است نمی توانیم با نگرش پوزیتیویستی با تاریخ مواجه شویم.اما مورخ می تواند هم از منظر علم تحربی و هم طبقه بندی رویدادها و داده ها به برداشت فلاسفه در نیل به فهمی فلسفی در تطبیق فرآیندها کمک رساند. هرچند مورخان فارغ از داوری و نظام ارزشی نیستند، اما ناچار از تبعیت از الگوهای شناخته شده و مورد پذیرش محققین هستند.اگر چه نمی توان به تمامی جزییات تاریخی دست یابیم اما عینیت سازی و تلاش برای علمی کردن متدها و تحلیل معرفت شناختی از پدیده های تاریخی، تفسیری عمیقتر و پویاتررا موجب می شود. این مقاله در صدد بیان این دریافت است که تاریخ علیرغم ادوار چهارگانه تحول زا، به تفسیر علمی از رویدادها محتاج است.می دانیم هرمنوتیک و برداشتهایی عام و فلسفی می تواند منشایی در تحلیل فرارویدادهای تاریخی داشته باشد، اما همچنان به تحلیل علمی و علتالعللی و درک جامع و کلگرا نیازمند است.این بزرگترین دستآورد مشترک مورخان و فیلسوفان در پیوند رویداد و معرفت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - رهیافتی تفسیرگرایانه بر عناصرِ حساسِ معرفت شناختی در بررسی تحولاتِ توسعه ای ایران
بهروز آقازاده حسین ابوالحسن تنهایی عالیه شکربیگیامرِ تبیین در علم و پژوهش های علمی جایگاه محوری دارد که با استناد به رهنمون تخیل جامعه شناختیِ نظری، در منطقه یِ َA معرفت شناختی و با توجه به مفروضاتِ مسلّمِ پارادایمی صورت می گیرد. یکی از سطوح مهم در بررسی تحولاتِ توسعه ای که در پژوهش هایِ اجتماعی و فرهنگی ایران مورد غ چکیده کاملامرِ تبیین در علم و پژوهش های علمی جایگاه محوری دارد که با استناد به رهنمون تخیل جامعه شناختیِ نظری، در منطقه یِ َA معرفت شناختی و با توجه به مفروضاتِ مسلّمِ پارادایمی صورت می گیرد. یکی از سطوح مهم در بررسی تحولاتِ توسعه ای که در پژوهش هایِ اجتماعی و فرهنگی ایران مورد غفلت قرار گرفته، سطوح معرفت شناختیِ اجتماعی است که گامهایِ فرایندِ پژوهشی در راستای آن پیکربندی شده است. از میان تفکیکِ محقق ساخته یِ مسائل تحولاتِ توسعه ای ایران به دو سطوح نظری و پراگماتیستی، در پژوهشِ حاضر با استفاده از روش اسنادی، مفهومی و منطقی، و از طریق تکنیکِ تحلیل عنصری به سطوح نظریِ آن پرداخته شده است. بر اساسِ نتایج بدست آمده؛ یکی از گام های مهم در سطوح نظری عبارت است از تفکیکِ عنصریِ مولفه ها و عناصرِ حساسِ پژوهشی. با اتکا به مطالعاتِ اکتشافی سه سنخ از عناصر مهم در مطالعاتِ معرفت شناختیِ تحولاتِ توسعه ای شناسایی شدند که عبارت است از: عناصرِ حساسِ پارادایمی، عناصر حساسِ معرفت شناختی و عناصر حساسِ تاریخی. از آنجا که پژوهش نیازمندِ همسنجی بود، ضرورت داشت که عناصر مفهوم سازی شده دارای ویژگی عام و فرامکتبی باشند. بنابراین در ترسیمِ مدل مفهومی و پارادایمیِ پژوهش، با رجوع به ریشه یِ معناییِ مفاهیم به جای ریشه یِ مکتبی و پارادایمیِ آنها، عناصرِ اومانیته، سکولاریته، لیبرالیته، راسیونالیته و ایندیویدوآلیته، با اتکا به استناداتِ لازم، به عنوان عناصرِ حساسِ معرفت شناختیِ پژوهش مورد مفهوم سازی قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - بررسی انتقاد استاد مطهری از ادراکات اعتباری علامه طباطبایی در اخلاق
علی اصغر ترکاشوند عباس گوهرینظریّة ادراکات اعتباری برای اولین مرتبه توسط علاّمه طباطبائی(ره) مطرح شد و در حوزه معرفتشناسی از ابتکارات مبتنی بر رئالیسم تعاملی است، طبق این نظریه شناخت ما در مواجهه با واقعیّت خارجی تصحیح میشود و تکامل مییابد. طرح ادراکات اعتباری نتیجة مواجهة علاّمه با مسئلة تکثّ چکیده کاملنظریّة ادراکات اعتباری برای اولین مرتبه توسط علاّمه طباطبائی(ره) مطرح شد و در حوزه معرفتشناسی از ابتکارات مبتنی بر رئالیسم تعاملی است، طبق این نظریه شناخت ما در مواجهه با واقعیّت خارجی تصحیح میشود و تکامل مییابد. طرح ادراکات اعتباری نتیجة مواجهة علاّمه با مسئلة تکثّر ادراکات است که بر اساس آن، ادراکات انسان تکثیر مییابد و به تبع آن، ماهیّت گزارههای اخلاقی تبیین میشود، طبق این فرض در برداشت اولیه استدلال علاّمه برای اعتباری بودن حُسن و قبح و نفوذ احساسات در اعتباریّات، ناخودآگاه به نسبیّتگرایی هنجاری منجر میشود، استاد مطهّری در مواجهه با دیدگاه علامه ضمن پذیرش نظریّة اعتباریّات با نقد دیدگاه علامه سعی در ثابت نگه داشتن پایههای اخلاقی دارد و راهحل قضیه را در تفکیک میان فعل اخلاقی و معیار اخلاقی، تفاوت قائل شدن بین من علوی و من سفلی انسان و تفکیک قائل شدن بین حسن و قبح فاعلی و حسن و قبح فعلی میداند، که صرف نظر از برخی نقدها میتوان رویکرد اصلاحی استاد مطهری را راهگشا دانست، ضمن اینکه باید اذعان نمود که رویکرد نگاه تکثرگرایانه علامه به مسئله اخلاق در ادراکات اعتباری راه گفتگو با دیگر فرهنگها را باز نگه میدارد. در این پژوهش ضمن پاسخ به این پرسش که انتقاد استاد مطهری نسبت به علامه طباطبایی در موضوع اخلاق از منظر ادراکات اعتباری چبست؟ دیدگاه استاد مطهری نیز در موضوع اخلاق از منظر ادراکات اعتباری نقد و بررسی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - رئالیسم و ایده آلیسم هستی شناختی و معرفت شناختی از دیدگاه علامه جعفری
محمد حیدری فرد عبدالله نصریعلامه جعفری در دو رویکرد متفاوت، در حیطه هستی شناسی به رئالیسم و در حیطه معرفت شناسی به نوعی ایده آلیسم معتقد است. وی در مقام هستی شناسی با ارائه استدلال های چند، ثبوت جهان خارج را امری مسلم انگاشته، و از این عقیده دفاع می نماید، . البته بر استدلال هایی که وی در این مقا چکیده کاملعلامه جعفری در دو رویکرد متفاوت، در حیطه هستی شناسی به رئالیسم و در حیطه معرفت شناسی به نوعی ایده آلیسم معتقد است. وی در مقام هستی شناسی با ارائه استدلال های چند، ثبوت جهان خارج را امری مسلم انگاشته، و از این عقیده دفاع می نماید، . البته بر استدلال هایی که وی در این مقام ذکر نموده می توان انتقاداتی داشت. اما در مقام معرفت شناسی، با ابداع نظریه بازیگریهای ذهنی، تطابق عین و ذهن را امری غیرممکن دانسته و ذهن را از حالت تماشاگری صرف خارج میکند؛ این امر او را به سمت نظریه ایدهآلیستی معرفتشناسانه سوق میدهد. وی در این مسئله تا حدودی به نظریه ایده آلیسمی معرفت شناسانه کانت نزدیک می گردد، هرچند تمایزاتی نیز بین نظر او و کانت وجود دارد. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - معرفتشناسی اجتماعی و مسألۀ عینیت علم
جلال پیکانی میثم صادق پوردر کنار دو قسم رویکرد غالب در قلمرو علوم در باب عینیت، یعنی رویکرد پستمدرنیستی ـ کوهنی و رویکرد پوزیتیویستی ـ پوپری، برخی دلالتها و لوازم معرفتشناسی اجتماعی بر دلالتهای علمشناختی خاص خود را دارد که میتواند برای دفاع از گونهای از عینیت در قلمرو علم به کار آید و در چکیده کاملدر کنار دو قسم رویکرد غالب در قلمرو علوم در باب عینیت، یعنی رویکرد پستمدرنیستی ـ کوهنی و رویکرد پوزیتیویستی ـ پوپری، برخی دلالتها و لوازم معرفتشناسی اجتماعی بر دلالتهای علمشناختی خاص خود را دارد که میتواند برای دفاع از گونهای از عینیت در قلمرو علم به کار آید و در عین حال از توجه به هر دو رویکرد اصلی غافل نباشد. در این مقاله، ابتدا، در نهایت اختصار چیستی معرفتشناسی اجتماعی را نشان دادهایم و سپس با برشمردن مشکلات دو رویکرد پیشگفته، نشان دادهایم که کدام مولفههای معرفتشناسی اجتماعی میتواند برای قائلان به عینیت علم به کار آید. با توجه به غلبۀ رویکردهای پستمدرنیستی ـ کوهنی در فضای فلسفی ایران و رویکرد پوزیتیویستی در فضای علمی، این راهِ میانه میتواند ثمربخش باشد. در این مقاله نشان دادهایم که معرفت-شناسی اجتماعی نه فاعل شناسا، و به طور خاص دانشمند را، در حصول معرفت ناظری کاملاً بیطرف میانگارد ـ که امکان کسب گزارههای کاملاً مطابق با واقع برای او به سهولت فراهم است ـ و نه اینکه او را در مقابل نظام قدرت و ساختار اجتماعی و پیشداوریهای خویش به کلی دستبسته و منفعل میداند. به بیانی روشنتر، معرفت شناسی اجتماعی به دلیل اتخاذ اصل مودی به صدق بودن، رویکردی اعتدالی درباره مسأله عینیت علم اتخاذ میکند. این رویکرد اعتدالی می تواند مقدمه ای باشد برای گشودن راهی نو. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - لایهبندی دستگاهِ شناختیِ «آگاهی اسطورهای» از منظر ارنست کاسیرر برمبنای شاخصههای «ثابت بودن»، «بنیادین بودن» و «گسترۀ نفوذ»
مجیدرضا مقنی پور اشکان رحمانیکاسیر به مانند کانت، تنها مسیر شناختِ انسانی را از راه فرمهایی از مفاهیم ذهنی و انتزاعی که در واقع ابزارهای شناختی انسان هستند، میدانست؛ اما از سویی دیگر وی عمیقاً معتقد بود که این فرمها تنها به الگوهای عقلانی محدود نیستند، بلکه فرمها و الگوهای غیرعقلانی نیز در فرآی چکیده کاملکاسیر به مانند کانت، تنها مسیر شناختِ انسانی را از راه فرمهایی از مفاهیم ذهنی و انتزاعی که در واقع ابزارهای شناختی انسان هستند، میدانست؛ اما از سویی دیگر وی عمیقاً معتقد بود که این فرمها تنها به الگوهای عقلانی محدود نیستند، بلکه فرمها و الگوهای غیرعقلانی نیز در فرآیندِ معرفتِ انسانی نقش دارند، چرا که منطقِ آگاهیبخشِ انسانی، پیوسته عقلانی نبوده است و حواس و عواطف نیز در شکلبخشی صورتهای شناختی او دخیل بودهاند. در این میان وی اسطوره را به عنوان یکی از ابتداییترین فرمهای شناختی انسان به ما عرضه می-دارد و به معرفی ویژگیها و محتواهای این فرم از معرفتِ انسانی میپردازد. هدف اصلی این مقاله، تفکیک و لایهبندی محتواهای معرفی شده توسط کاسیر از این شکل معرفتی بر پایۀ سه شاخصۀ ثابت بودن، بنیادین بودن و گسترۀ نفوذ آنها بر دیگر محتواها میباشد. در نتایج این پژوهش که بر پایۀ بازخوانی دقیق اندیشههای کاسیرر در این خصوص انجام گرفت، محتواهای دستگاهِ شناختی آگاهی اسطورهای در قالب پنج لایۀ تقابل بنیادین، قوانین، واسطهها، مقولات ویژه و ادراکات از یکدیگر تفکیک گردید؛ بر این اساس تمامی این محتواها بر پایۀ تقابل بنیادین مقدس/ نامقدس که هستۀ مرکزی این آگاهی را اشغال کرده است، شکل مییابند؛ همچنین این محتواها بر پایۀ میزان نزدیکی با هستۀ مرکزیِ این دستگاه شناختی، دارای ثبات بیشتر و نیز تاثیرگذاریِ گستردهتری بر لایههای بیرونی و پس از خود هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - رابطه عشق با معرفت شهودی نزد افلوطین
نرگس جاهد خانشیر مهدی نجفی افرا جمشید جلالی شیجانیعشق یکی از راههای مهم شناخت حقیقت، خصوصا امور متعالی است که از دیر باز مورد توجه فلاسفه از جمله افلاطون و افلوطین بوده است. افلوطین هم جایگاه مهم جهان شناختی وهم انسانشناختی وهم معرفت شناختی برای آن قائل است. به نظر افلوطین، عشق ارتباطبخش میانِ احد به عنوان موجودی غیر چکیده کاملعشق یکی از راههای مهم شناخت حقیقت، خصوصا امور متعالی است که از دیر باز مورد توجه فلاسفه از جمله افلاطون و افلوطین بوده است. افلوطین هم جایگاه مهم جهان شناختی وهم انسانشناختی وهم معرفت شناختی برای آن قائل است. به نظر افلوطین، عشق ارتباطبخش میانِ احد به عنوان موجودی غیر قابل شناخت و انسان به عنوان موجودی عاقل و عاشق است. چگونگی این ارتباط بر اساس معرفت است که مسئله اصلی تحقیق می باشد. نتیجه تحقیق آن است که عشق در نگرش معرفت شناسانه به دلیل مواجهه مستقیم با خود حقیقت یکی از مهمترین راههای اتحاد و یکی شدن با احد است و معرفت به این موضوع، خاستگاه حرکت سالک برای نیل به این اتحاد می باشد. راه عشق همان راه شهودی است که امروزه مورد تاکید عرفا و بسیاری از فلاسفه خصوصا پدیدار شناسانی است که بر مواجهه فارق از مفاهیم با خود وجود وحقیقت اشیاء و امور متعالی تاکید دارند. این تحقیق تلاش دارد تا با اتکاء به روش تحلیلی توصیفی به واکاوی اندیشه افلوطین در اهمیت عشق و شهود در شناخت پرداخته و بر اهمیت آن در معرفت شناسی تاکید ورزد. واژگان کلیدی: افلوطین، عشق، معرفت شهودی، معرفت شناسی پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - بررسی تطور دیدگاه ملاصدرا درباره نقش ماهیت از حیث معرفت شناسی
فاطمه کوکرم امیرحسین منصوری نوری محسن شمس عین الله خادمییکی از مسائل مهم معرفتشناسی مسأله وجود ذهنی و نحوه انطباق آن با حقایق عینی است. حکیمان مسلمان بر این باورند که امری باید در این میان نقش واسط را ایفا کند. با تأمل در آثار ملاصدرا درمییابیم که او به این امر توجه بایسته داشته است و دیدگاه واحدی درباره این مسأله پژوهشی ا چکیده کاملیکی از مسائل مهم معرفتشناسی مسأله وجود ذهنی و نحوه انطباق آن با حقایق عینی است. حکیمان مسلمان بر این باورند که امری باید در این میان نقش واسط را ایفا کند. با تأمل در آثار ملاصدرا درمییابیم که او به این امر توجه بایسته داشته است و دیدگاه واحدی درباره این مسأله پژوهشی ارائه نداده است. ملاصدرا در گام نخست بسان سایر حکما بدین امر باور داشته است که ماهیت نقش حد واسط میان امور ذهنی و حقایق عینی را ایفا میکند و مراد وی از ماهیت، معنای اخص –مایقال فی جواب ما هو است. نگارندگان بر این باور هستند که صدرالمتألهین در گام دوم از این نظریه عدول کرده است و نظریه خاص خویش را بیان کرده است که بر اساس آن مراد از انطباق ذهن با عین، انطباق عینی وجود برتر ماهیت، بر وجود خاص آن است. در این رویکرد ملاصدرا بین معلوم بالذات از حیث واقع و نفسالامر و معلوم بالعرض از حیث ظهورش برای قوای ادراکی نفس تفکیک قائل میشود و بر این باور است که در این رویکرد نحوه وجود متفاوت است، یکی وجود قوی (خارجی) و دیگری وجود ضعیف است نه ماهیت. بر اساس پنج دلیل –دیدگاه ملاصدرا درباره ماهیت، ادراک عقلی، حرکت جوهری، اصالت و تشکیک وجود- نگارندگان بر این باور هستند که نظریه دوم با نظام فلسفی ملاصدرا سازگارتر است و از آن میتوان به عنوان نظریه نهایی صدرا یاد کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - بررسی مبانی معرفت شناسانه «غربت آگاهی» اشراقی وتبیین لوازم زیبایی شناسانه آن
نریمان خلیلی انشااله رحمتی محمد عارفدر این نوشتار به تحلیل مبانی معرفت شناسانه غربت آگاهی در اندیشه ی سهروردی با طرح این پرسش که منشأ این مبانی چیست پرداخته شده است. علم اشراقی معرفتی حضوری و در مقابل علم حصولی است. شیخ اشراق استنباط و گشایش اینکه علم چیست؟ چه بنیادی دارد؟ و چگونه درک می شود؟ را بر مبنای چکیده کاملدر این نوشتار به تحلیل مبانی معرفت شناسانه غربت آگاهی در اندیشه ی سهروردی با طرح این پرسش که منشأ این مبانی چیست پرداخته شده است. علم اشراقی معرفتی حضوری و در مقابل علم حصولی است. شیخ اشراق استنباط و گشایش اینکه علم چیست؟ چه بنیادی دارد؟ و چگونه درک می شود؟ را بر مبنای علم حضوری در ارجع الی نفسک می داند. پژوهش حاضر نشان می دهد رهنمون و نقطه اشتراک زیبایی شناسی مدبر نوع و معرفت شناسیِ بازگشتِ به من توسط خود زمینی در سیر فراتاریخی (metahistoire) خواهد بود. انسان شناسی سهروردی منجر به یکی از اساسی ترین مضامین کربن یعنی غربت آگاهی شده است. در این مقاله بر مبنای منشأ و کارکرد هبوط هستی معطوف به آن سوی مرگ در فیلم هایی با مضون غربت آگاهی تأویل گردیده است. بر اساس مبانی معرفت شناسی اشراقی در روایت شناسی فیلم هایی با مضمون غربت آگاهی مشخص گردید در وحدت سه وجهی حکایت (راوی، روایت و مروی)، راوی هم فاعل حماسه است هم موضوع و مفعول آن. برای تحلیل این مبانی معرفت شناسانه و لوازم زیبایی شناسانه به روش پدیدارشناسی هانری کربن عمل شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - علوم انسانی و مبانی معرفتشناختی آن در رویکرد اسلامی
مهدی عباس زاده ابوالحسن غفاریتعریف علوم انسانی و مبانی نظری و معرفتی خاصی که این علوم بر آنها مبتنی هستند، از مهمترین موضوعات پژوهش نزد محققان است. مسئلة پژوهش حاضر، این است که اگر بنا باشد علوم انسانی با رویکرد اسلامی تولید شوند، بر کدام مبانی معرفتشناختی ابتنا دارند، این مبانی دارای چه مختصاتی چکیده کاملتعریف علوم انسانی و مبانی نظری و معرفتی خاصی که این علوم بر آنها مبتنی هستند، از مهمترین موضوعات پژوهش نزد محققان است. مسئلة پژوهش حاضر، این است که اگر بنا باشد علوم انسانی با رویکرد اسلامی تولید شوند، بر کدام مبانی معرفتشناختی ابتنا دارند، این مبانی دارای چه مختصاتی هستند، و چگونه در فرآیند تولید این علوم اثر میگذارند. دستاوردهای حاصل از پژوهش حاضر عبارتند از: 1. مهمترین مبانی معرفتشناختیِ علوم انسانی در رویکرد اسلامی عبارتند از: واقعگرایی، مطابقتگرایی، مبناگرایی، یقینگرایی و عقلگرایی؛ 2. این پنج مبنا، دارای خصوصیت شبکهای هستند، بدین معنا که از یکدیگر منتج میشوند و بر هم اثر میگذارند یا به تعبیری، دارای ربط منطقی و متعامل هستند؛ و 3. با اشراب این مبانی در علوم انسانی، نیز با نظرداشت ابزارها و مراتب معرفت به ویژه معارف عقلی و شهودی، همینطور با بهرهگیری از منابع معرفت بهویژه متون دینی و مواجهه تفکر اسلامی با تکثرگرایی و نسبیگرایی معرفتی، نظرگاههای متفاوتی در علوم انسانی - به نسبتِ دیدگاههای غربی- به وجود خواهند آمد که بر اساس آنها میتوان در لایههای مختلفی از تولید علوم انسانی سخن گفت. پژوهش حاضر، درصدد ارائة تعریفی جدید از علوم انسانی و تبیین مبانی و مختصات معرفتشناختی این علوم، با روش عقلی- فلسفی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - جایگاه جسمانیت در معرفت شناسی ملاصدرا
فخرالسادات علوی نجف یزدانیاین تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شأن و جایگاه جسمانیت در نظام معرفتشناسی متعالیه صدرایی میپردازد. ضرورت چنین تحقیقی از آنروست که شواهد قابل توجهی در احکام این نظام وجود دارد که در نظر اولیه حاکی از طرد و تحقیر جسم انسان و قوای ادراکی حسی، و به طور کلی عالم ماد چکیده کاملاین تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شأن و جایگاه جسمانیت در نظام معرفتشناسی متعالیه صدرایی میپردازد. ضرورت چنین تحقیقی از آنروست که شواهد قابل توجهی در احکام این نظام وجود دارد که در نظر اولیه حاکی از طرد و تحقیر جسم انسان و قوای ادراکی حسی، و به طور کلی عالم ماده در فرایند کسب معرفت است. در واقع، برخلاف معرفتشناسی های متعارف که جسم را از ارکان اصلی حصول معرفت میدانند، به نظر می رسد که ملاصدرا جسم و متعلقات آن را در معرفت حقیقی مهم ندانسته و ترجیح داده تا چنین معرفتی را از طریق نفس مجرده و از عوالم فوق محسوس تامین نماید. با تحلیل اهمّ مولفه های دخیل در فرایند معرفت در بیان ملاصدرا و علیرغم وجود شواهد هفتگانه ناظر به طرد جسمانیت، در مجموع به نظر می-رسد نمیتوان معرفتشناسی صدرایی را نظامی جسم ستیز تلقی نمود ؛ بلکه با لحاظ مویدهای مختلف جسمانیت در این نظام از جمله قول به علیت جسم و دخالت موثرِ متعلقات جسمانی ادراک برای حصول نخستین مراتب معرفت، و همچنین تحقق کمال برای نفس انسانی بواسطه مانع-سازیهای امور جسمانی، بایستی این شواهد سلبی را بجای طرد جسمانیت و تحقیر علوم طبیعی، مشیر به دغدغههای حکمت متعالیه برای تعالی بخشی به تمامی علوم بشری اعم از علوم انسانی، تجربی و فنی دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - جستارهای معرفت شناختی ویلیام چیتیک در ادب عرفانی
معصومه نقدبیشی محمد تقی فعالی هادی وکیلیبررسی معرفتشناختی گزارههای ادبیات عرفانی در نمونهای از آثار مولوی و ابن عربی از نظر ویلیام چیتیک هدف این جستار است. تحقیق و تقلید دو راهبرد شناختی هستند که در متون متقدم و متأخر رد پای خود را بر جای گذاشته و در معرفتشناسی معاصر نیز محل بحث و نظر بودهاند. حوزة متأثر چکیده کاملبررسی معرفتشناختی گزارههای ادبیات عرفانی در نمونهای از آثار مولوی و ابن عربی از نظر ویلیام چیتیک هدف این جستار است. تحقیق و تقلید دو راهبرد شناختی هستند که در متون متقدم و متأخر رد پای خود را بر جای گذاشته و در معرفتشناسی معاصر نیز محل بحث و نظر بودهاند. حوزة متأثر از این دو علوم عقلی و نقلی است که عرفان پژوهانی مانند ویلیام چیتیک را متوجه خود کرده و هرکدام شیوه متناسب خود را داراست. این گزارش توصیفی-تحلیلی نشان میدهد چیتیک با روشی پارادوکسیکال عقل را در تمامی معارفی که به دست میآورد مقلّد و عقلانیترین جریان تقلید را که تبعیت از خداست موجّه میداند. او میکوشد تا از میراث ادبی و عرفانی اسلام برای احیای سنت عقلی سود برده و در مقام نقد معرفتشناسی مدرن، به نفس از دست رفته شناخت و وجود آدمی از نظر مولوی اشاره میکند که در تقلید گرفتار شده است و در آموزههای ابن عربی هم تقلید را امری ناگزیر در روند شناخت و تنها از خدا دانسته و راه تفکر و تعقل خلاق را باز میکند.هر چند که آرای چیتیک در این باره و نیز در نقد مدرنیته قابل نقد است و به پاره ای از آنها در این مقاله پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - ضرورت بازنگری در معرفتشناسی پوپر در سایۀ تغییر نگرش او نسبت به داروینیسم
مهدی بروجردی هادی صمدی رضا عزیزی نژادفهم ما از تغییرات فکری پوپر دربارۀ تکامل زیستی میتواند ما را در آشکارسازی برخی زوایای مغفول از نظام فکری وی یاری دهد. دعوی مقاله آن است که برخی از آراء پوپر در طول حیات فکری وی بهتناسب رویکرد وی به تکامل، دچار دگرگونیهایی شده است. از امکان عدم بهکارگیری صدق و کذب در چکیده کاملفهم ما از تغییرات فکری پوپر دربارۀ تکامل زیستی میتواند ما را در آشکارسازی برخی زوایای مغفول از نظام فکری وی یاری دهد. دعوی مقاله آن است که برخی از آراء پوپر در طول حیات فکری وی بهتناسب رویکرد وی به تکامل، دچار دگرگونیهایی شده است. از امکان عدم بهکارگیری صدق و کذب در آراء اولیه، تا تأکید بر موضوع صدق و حقیقتنمایی، و سرانجام گذار هر چه بیشتر از نگاه گزارهمحور به سمت دیدگاههای تکاملیِ غیرگزارهای، نمونهای از این تغییرات فکری به شمار میآیند. در پوپر متأخر شاهد رجوع به دیدگاه تکاملی، البته با خوانشی خاص، هستیم. این تغییرات پیامدها و نتایجی را برای نظام فکری پوپر بهخصوص در حوزۀ معرفتشناسی به بار میآورد. از سوی دیگر با توجه به آراء پوپر که در آن سازگاری بهعنوان محور و نتیجهای حاصل از یک فرایند حل مسأله معرفی میشود میتوان نتیجه گرفت که تکامل زیستی محصول یک فرایند معرفتی است. مقاله دعوتی است به بازسازی نظام فلسفی پوپر در سایۀ فهم او از خوانش بدیع وی از تکامل؛ خوانشی که با برخی تحولات نوین در زیستشناسی تکاملی همنواست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - معرفتشناسی وحی در رؤیایی و یا وحیانی بودن آن از نظر فارابی و ابن عربی
لیلا میرزاخانی عبدالرضا مظاهری بخشعلی قنبریتکلّم خداوند با شخص رسول و چگونگی دریافت وحی یکی از مشکلات متکلمان و فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ اسلام بوده است، متفکران اسلامی از جمله فارابی و ابن عربی با این مساله مواجه بوده اند که از چه ساحتی و به چه صورتی بر رسول نازل میگردد و آیا افراد دیگری نیز غیر رسول همچون چکیده کاملتکلّم خداوند با شخص رسول و چگونگی دریافت وحی یکی از مشکلات متکلمان و فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ اسلام بوده است، متفکران اسلامی از جمله فارابی و ابن عربی با این مساله مواجه بوده اند که از چه ساحتی و به چه صورتی بر رسول نازل میگردد و آیا افراد دیگری نیز غیر رسول همچون فیلسوفان و عرفا به آن ساحت دسترسی دارند یا خیر و اگر جواب سؤال مثبت است، فرق فیلسوف و عارف با نبی در چیست؟ فارابی برای تبیین وحی به قوة تخیّل روی آورده است تا از طریق محاکات قوّة مخیلة رسول، اشکال فلسفی ارتباط خدای مجرد و بسیط را در تکلم و انزال قرآن کریم به نبی که انسانی مرکب و دارای تغییر و زمانمند است، حل نماید. و همین باعث شده که برخی دانشمندان معاصر به رؤیایی بودن وحی روی آورند. اما ابن عربی درنقد فارابی، خیال را در افقی فراتر از عقل نشانده و عقل را مادون خیال دانسته که در استنتاج خود محتاج به حواس و حافظه و قوّه مفکره است لذا خطاپذیر میباشد و از آنجائیکه دیدگاه فارابی از جهاتی زیربنای دیدگاه رؤیای رسولانه در عصر حاضر است از اهمیت خاصی برخوردار است و پاسخ ابن عربی به فارابی بحثی جدید است که کسی تاکنون مطرح ننموده است. لذا این مقاله با استفاده از دیدگاه ابن عربی به این دستاورد رسیده است که خیالی فرض کردن وحی، نوعی تقلیل گرایی وحی است که آنرا تا حد مکاشفه پایین میآورد و الفاظ قرآن کریم را که قول به وجود است با الفاظ بشر که قول به لفظ است، برابر میکند در حالیکه وحی اشاره است و الفاظ بشر عبارت اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - لاک و مسألۀ معیار
محمد حسین اسفندیاریدر ادبیات مربوط به مسألۀ معیار جان لاک را روش گرا معرفی می کنند: کسی که معیار معرفت را بر مصادیق آن مقدم دانسته و باور دارد بر اساس معیار معرفت می توان مصادیقی را از آن یافت. با این حال، هیچ تحقیق مستقلی در اثبات این اسناد صورت نگرفته است. این یعنی، مستقلاً استدلال ها و چکیده کاملدر ادبیات مربوط به مسألۀ معیار جان لاک را روش گرا معرفی می کنند: کسی که معیار معرفت را بر مصادیق آن مقدم دانسته و باور دارد بر اساس معیار معرفت می توان مصادیقی را از آن یافت. با این حال، هیچ تحقیق مستقلی در اثبات این اسناد صورت نگرفته است. این یعنی، مستقلاً استدلال ها و شواهدی که مؤید روش گرایی لاک است، ارائه و بررسی نشده اند. مقالۀ پیش رو به همین امر توجه دارد. از اینرو، نویسنده پس از بررسی اجمالی مسألۀ معیار و پیشینۀ آن، دلایل و شواهدی له روش گرا بودنِ لاک ارائه میکند که عبارتند از استدلال بر پایۀ انکار معرفت فطری (NIKA)، استدلال بر پایۀ لوح سفید (TRA) و استدلال بر پایۀ ردّ اقتدارگرایی معرفتی. سپس، از چند و چون روش گرایی او و در واقع، نوع نگاه لاک به معیار معرفت بحث می شود. در ضمن این بحث، بررسی می شود که آیا لاک معیار معرفت را ناظر به حصول معرفت می داند یا توجیه. سپس، از این سخن می گوییم که چنان چه معیار معرفت در نظر لاک ناظر به حصول معرفت باشد، آیا باید معرفت شناسی او را طبیعی شده قلمداد کرد؛ و اگر بله، بحث از تقدم معیار معرفت بر مصادیق آن، که بحثی هنجاری ست، چه جایگاهی نزد لاک دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - مبانی معرفتشناختی و هستیشناختی تمثیل در حکمت اشراق و نقش تربیتی آن
محمد مهدی دهقانی اشکذری عباس دهقانی نژاد سیدمحمدعلی میرجلیلیسهروردی از بزرگترین فیلسوفان اسلامی و احیاگر فلسفه اشراق است که با تاکید بر اشراق که جمع استدلال عقلی و شهود است راهی میانه فلسفه مشاء و عرفان را ارایه نمود. او با تاکید بر تزکیه و خلوص باطن در پی رسیدن فرد به ادراک حضوری است که با درک مستقیم و بیواسطه از شیء که همان ر چکیده کاملسهروردی از بزرگترین فیلسوفان اسلامی و احیاگر فلسفه اشراق است که با تاکید بر اشراق که جمع استدلال عقلی و شهود است راهی میانه فلسفه مشاء و عرفان را ارایه نمود. او با تاکید بر تزکیه و خلوص باطن در پی رسیدن فرد به ادراک حضوری است که با درک مستقیم و بیواسطه از شیء که همان رویت شیء است حاصل میشود. این مسیر از مبانی اشراقی آغاز میشود و به غایت فلسفه اشراق که همان قرب به خدا و در نهایت فنای الهی است میرسد. رویکردی که در آن تمثیل نقش اصیلی را داراست. این پژوهش از نوع کیفی است که فلسفه اشراق را مورد تحلیل قرار میدهد واز بالاترین سطح تاویل و انتزاع برخوردار است و با توصیف و تبیین دیدگاه سهروردی به جایگاه تمثیل و تشریح مبانی آن درفلسفه اشراق میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - نقد و بررسی عقل، جایگاه و مراتب آن در نظام معرفت شناسی ابنطفیل با تکیه بر داستان حیبنیقظان
زهرا حاج امینی امیرحسین منصوری نوری عین الّله خادمیاین مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش اساسی است که عقل، جایگاه و مراتب آن در نظام معرفتشناسی ابنطفیل چیست؟ نگارندگان سعی کردهاند از رهگذر توصیف، تحلیل و نقد داستان حیبنیقظان- تنها اثر باقی مانده از ابنطفیل به این پرسش پاسخ دهند. در حین این بررسی، میتوان استنباط ک چکیده کاملاین مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش اساسی است که عقل، جایگاه و مراتب آن در نظام معرفتشناسی ابنطفیل چیست؟ نگارندگان سعی کردهاند از رهگذر توصیف، تحلیل و نقد داستان حیبنیقظان- تنها اثر باقی مانده از ابنطفیل به این پرسش پاسخ دهند. در حین این بررسی، میتوان استنباط کرد: معرفت از منظر ابنطفیل مطلق آگاهی است و رسیدن به آن با ابزار عقل که ابزار ساماندهی نظام مسائل، یافتن پاسخ برای آنها و تبدیل پاسخهای جزیی به برداشتهای کلی است، ممکن است. میتوان خلاصه نتایج را اینگونه بیان کنند که: از منظر ابنطفیل، انسان در مسیر رسیدن به نهایت معرفت، با بهره از عقل عملی و نظری مراحلی مانند تجربه، مراجعه به دانستههای قبلی، حیرت و ... را طی میکند ابنطفیل، عقل را بهعنوان ابزار کسب معرفت، طی مراحل تجربه (درک معقول اول)، تجرید، درک معقول ثانی و شهود، قابل ارتقا معرفی کرده و این ارتقا را جزء اهداف تربیتی انسان به شمار می آورد؛ و بر مبنای تجرد نفس انسانی، به تبیین مراتب آن میپردازد. هرچند در این مسیر نقدهایی به ابنطفیل وارد است؛ از جمله: عدم انسجام درونی این مراحل (علی رغم امکان ایجاد انسجام با حفظ مؤلفههای داستانی)؛ اما به نظر میرسد که در مجموع ابنطفیل توانسته است چینش قابل قبولی برای سیر عقلانی در مسیر تربیت انسان ارائه کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - بررسی معرفتبخشی خبر متواتر
کامران اویسیمعرفت بخشی خبر متواتر از مباحثی است که بیش از آنکه در دانش علوم حدیث به آن پرداخته شود، در منطق و به میزان کمتر در اصول فقه بدان پرداخته شده است. بن مایه های مطالعه معرفت شناختی خبر متواتر نشان می دهد معرفتی که عرف آن را پذیرا باشد، برای تحقق معرفت بخشی متواتر از راه کث چکیده کاملمعرفت بخشی خبر متواتر از مباحثی است که بیش از آنکه در دانش علوم حدیث به آن پرداخته شود، در منطق و به میزان کمتر در اصول فقه بدان پرداخته شده است. بن مایه های مطالعه معرفت شناختی خبر متواتر نشان می دهد معرفتی که عرف آن را پذیرا باشد، برای تحقق معرفت بخشی متواتر از راه کثرت مُخبران و عدم امکان عادی تبانی بر دروغ، کافی است. تقسیم دوگانه تواتر به لفظی و معنوی و زیر مجموعه آن با نگاه به نوع معرفت دلالت آن در قالب تطابقی و تضمّنی و التزامی محدوده معرفت شناختی حاصل از خبر متواتر را توسعه خواهد داد. این نوشتار تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی عدم دستیابی به یقین از راه تواتر را چنان که فخر رازی ادّعا نموده به چالش کشد و اثبات کند برای مخبرانِ خبر متواتر که از اهالی عرف محسوب می شوند، یقین روانشناختی و اطمینان مفید و کافی خواهد بود. بدیهی یا نظری بودن علم حاصل از تواتر مهم نیست؛ زیرا با توجه به نظریه احتمالات شهید صدر یا تدریجی الوصول بودن علم مذکور در نگرگاه غزّالی، بدیهی یا نظری بودن آن علم قابل جمع است. همچنین شبهات مطرح در حسی بودن علم مخبر تواتر از قبیل تغییرپذیر بودن محسوسات، با قائل شدن به تفصیل در مسأله قابل پاسخ است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - بررسی الزامات معرفتشناختی فطرت در تبیین گزارههای اخلاقی
عین الله خادمی علی حیدریفطرت، مبنای انسانشناسی دینی است. بر اساس مبانی حکمت متعالیه میتوان تبیینی قابل دفاع از فطرت ارائه نمود. فطرت بهمعنای خاص، بینش ها و گرایش های رتبه خاص هستی انسان است. به فطرت از دو حیث وجودشناختی و معرفت شناختی میتوان نگریست. فطرت در معرفتشناسی عام، مبنایی قابل دفا چکیده کاملفطرت، مبنای انسانشناسی دینی است. بر اساس مبانی حکمت متعالیه میتوان تبیینی قابل دفاع از فطرت ارائه نمود. فطرت بهمعنای خاص، بینش ها و گرایش های رتبه خاص هستی انسان است. به فطرت از دو حیث وجودشناختی و معرفت شناختی میتوان نگریست. فطرت در معرفتشناسی عام، مبنایی قابل دفاع برای دیدگاه مبناگروی درباره ابتنای گزارههای نظری بر گزاره های پایه و بدیهی ارائه مینماید و بر مبنای آن میتوان از تئوری مطابقت، که نظریهای واقعگرایانه در باب صدق است، دفاع نمود. فطرت در مباحث معرفتشناسی اخلاق نیز لوازم مهمی در پی دارد. بر پایه آن میتوان از نوعی مبناگروی در اخلاق (فطری بودن اصول اخلاقیات) دفاع کرد. همچنین، چون اخلاق مبتنی بر فطرت ریشهای تکوینی دارد، می توان از نوعی واقعگرایی اخلاقی حمایت نمود که ثمرات آن، شناختگرایی اخلاقی، صدق و کذب پذیری، استدلالپذیری، مطلقگرایی و پذیرش داوری اخلاقی است. مکاتب اخلاقی از منظری به دو دسته وظیفهگرا و غایتگرا تقسیم میشوند. اما با تکیه بر پیوند عقل و شهود فطری میتوان به نوعی نظامسازی اخلاقی پرداخت که جامع مزایای وظیفهگرایی و غایتگرایی باشد. در غایتگرایی، از بررسی نتایج افعال اختیاری انسان با غایت مدنظر، اخلاقی بودن فعل توجیه میشود ولی اثبات اخلاقی بودن غایت مدنظر، که شکافی ترمیمنشدنی در طبیعتگرایی اخلاقی جلوه میکرد، در اخلاق مبتنی بر فطرت، از طریق جهتگیری الزامات فطری بهخوبی تبیین شده و طراوت و پویایی زبان اخلاق نیز بهلحاظ درگیری وجودی عامل اخلاقی با الزامات فطری تأمین میگردد.فطری بودن مبنای دین و اخلاق، ارتباط موجهی بین این دو مقوله برقرار نموده است؛ حکم اخلاقی ضروری حقانیت دین (صادق بودن خدا) را تأمین میکند و زمینه حضور گزارههای ارزشی دین در حوزه اخلاق هنجاری، غنای محتوایی این حوزه را فراهم میسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - مبانی معرفت شناختی خیال در عرفان ابن عربی
فاطمه مرتجی مهدی نجفی افراخیال در اندیشه ابن عربی در افقی فراتر از افق عقل نشسته است، هم خیال متصل به عنوان ابزار معرفتی مهم می تواند به حقایقی وقوف یابد که عقل از دست یابی به آنها ناتوان است، و هم خیال منفصل حوزه وسیعتری از عالم را به خود اختصاص داده وتمام ماسوی الله را در بر می گیرد. ادراک خیا چکیده کاملخیال در اندیشه ابن عربی در افقی فراتر از افق عقل نشسته است، هم خیال متصل به عنوان ابزار معرفتی مهم می تواند به حقایقی وقوف یابد که عقل از دست یابی به آنها ناتوان است، و هم خیال منفصل حوزه وسیعتری از عالم را به خود اختصاص داده وتمام ماسوی الله را در بر می گیرد. ادراک خیالی همراه ترین معرفت با کل هستی است، در شناخت خداوند بدون خیال نمی توان از وجوه تشبیهی کلام او آگاهی یافت. انسان باید هر دو چشم خود را به سوی حقیقت بگشاید که یکی عقل ودیگری خیال است، و در شناخت کل عالم خیال موثرترین ابزار ادراکی است، چون خیال مذبذب بین وجود و عدم است، با جهانی که خود عین خیال است، می تواند همراهی نماید و به درک عمیق آن نائل شود. عقل از اصول ایستا و ثابتی برخوردار است و تنها قادر به درک جنبه تنزیهی خداوند است، در حالی که خیال همانند خود عالم، دائما در تحول و گشودگی است، معرفت خیالی همانند خود جهان و زندگی گشوده وسیال است و هیچگاه به دیدگاه ونظر منتهی نمی شود. خیال ابن عربی در فلسفه اسلامی تا حد قابل توجهی مغفول مانده، که احیاء مجدد آن، تحولات عمیقی را به وجود خواهد آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - بررسی دیدگاه معرفتشناختی کالینگوود و دلالتهای آن در برنامه درسی
فاطمه زیبا کلام سمیرا حیدریمبانی معرفتشناختی در مطالعات برنامه درسی همواره میان صاحبنظران مورد بحث بوده است. در مقاله حاضر، دیدگاه معرفتشناختی کالینگوود، یکی از برجستهترین فیلسوفان قرن بیستم، مورد بررسی قرار گرفته است. از نکات مهم دیدگاه معرفتشناختی او میتوان به در هم تنیدگی تاریخ و فلسفه چکیده کاملمبانی معرفتشناختی در مطالعات برنامه درسی همواره میان صاحبنظران مورد بحث بوده است. در مقاله حاضر، دیدگاه معرفتشناختی کالینگوود، یکی از برجستهترین فیلسوفان قرن بیستم، مورد بررسی قرار گرفته است. از نکات مهم دیدگاه معرفتشناختی او میتوان به در هم تنیدگی تاریخ و فلسفه اشاره کرد. با چنین پیشفرضی میتوان برنامه درسیای فعالتر را برای موضوعات درسی طراحی کرد، بهطوریکه دانش آموزان با دروس مختلف در بستر تاریخ مواجه شوند و اندیشههای مختلف را بازسازی کنند. روش تحقیقی که در این مقاله بهکار گرفته شده، روش تحلیلی و استنتاجی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - ایمان گروی اعتدالی ابن حزم، طریق تحصیل باورهای دینی
محمدرضا مرادی علی رضا جلالی قربان علمی محمدحسین مهدوی نژادابن حزم اندلسی دو رویکرد به مسألة معرفت شناسی دارد. رویکرد اول مبتنی بر منطق ارسطویی است و رویکرد دوم بر مبانی فکری ظاهریه استوار است. تأکید او در رویکرد اخیر، بر طریق چهارم از راه های تحصیل معرفت است. بر اساس آن آدمی با تصدیق پیامبر (ص) و ایمانی که خداوند در دل او می آ چکیده کاملابن حزم اندلسی دو رویکرد به مسألة معرفت شناسی دارد. رویکرد اول مبتنی بر منطق ارسطویی است و رویکرد دوم بر مبانی فکری ظاهریه استوار است. تأکید او در رویکرد اخیر، بر طریق چهارم از راه های تحصیل معرفت است. بر اساس آن آدمی با تصدیق پیامبر (ص) و ایمانی که خداوند در دل او می آفریند، به کسب معارفی خاص نائل می گردد. او، بر طبق روش معناشناسی اش، راه چهارم را از عبارات وحیانی و باورهای مبتنی بر آن گرفته است. با مراجعه به اندیشه های ظاهریه حزمیه مشخص می شود که آنچه از طریق ایمان به پیامبر بدست می آید، مجموعه ای کامل، متناهی، مشخص و تضمین کنندة سعادت آدمی است و قابل حصول از طرق دیگر نیست. باوجود این، او وحی را نخستین منبع همة معارف به حساب نمی آورد. از نظر او باور مرتبه ای بالاتر از معرفت می باشد و تفاوت تعداد راه های کسب معرفت در دو رویکرد را باید در این نکته جستجو کرد. این دیدگاه او را ایمان گروی اعتدالی نام نهاده ایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - جایگاه هستیشناسی و شناختشناسی ماتقدم در تفسیری از جوهر در مفهوم ارسطویی
غلام عباس جمالیجنبشهای فلسفی دوره جدید، و بهطور خاص نوع قرن هجدهمی آن، با کانت آغاز شد و سپس کم و بیش متأثر از جذبهکانتی ادامه یافت. به این شیوه فلسفهارسطو به اتهام غیر نقدی بودن و جزمیت به محاق فراموشی میرفت. در حقیقت ادعا شد که فلسفه ارسطو شناخت را بر پایه تجرید صور معقول یا ماهی چکیده کاملجنبشهای فلسفی دوره جدید، و بهطور خاص نوع قرن هجدهمی آن، با کانت آغاز شد و سپس کم و بیش متأثر از جذبهکانتی ادامه یافت. به این شیوه فلسفهارسطو به اتهام غیر نقدی بودن و جزمیت به محاق فراموشی میرفت. در حقیقت ادعا شد که فلسفه ارسطو شناخت را بر پایه تجرید صور معقول یا ماهیت از اشیا بیرون از ذهن توضیح میدهد، و لذا متضمن پژوهش شرطهای ماتقدم بر تجربه نیست. بنابراین اعتبار شناخت و آگاهی را از اعتبار چنین شرطهایی پژوهش نمیکند. مقاله حاضر پژوهشی است که روشن مینماید فلسفه ارسطو بر پایه تجرید ماهیت از ظرف خارج استوار نیست بلکه شرطهای ماتقدم تجربه را بهشیوهمخصوص به خود پژوهش میکند، زیرا شرطها یا اصلهایی که در متافیزیک وی پژوهش میشود، اصلها و مبادی موجود بماهو موجود است که ماتقدم بر هر تجربه است. این اصلها و مبادی بهنوعی متضمن در تعریف ماهیت هستند. از آنجا که چیستی مرکب از صورت وماده است، این اصلها و مبادی انضمامیت جهان را مشعر داشته و بنابراین ارزشهای تجربی را تأکید میکند. از این منظر، جوهر بهمثابه یک نظام هستیشناسی ماتقدم تبیین میشود که شناختشناسی بر آن استوار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - معرفت شناسی فضیلت، بازگشتی به گذشته و جهشی به سوی آینده
جلال پیکانی محمد مسعودی نیامعرفت شناسی معاصر تحت تأثیر علم گرایی حاکم بر فلسفه تحلیلی قرن بیستم، رویکردی یکسره مکانیستی به معرفت را اتخاذکرده و تمامی وجوه غیرمعرفتی را از معرفت شناسی زدوده است. این رویکرد باعث نوعی رکود در معرفت شناسی معاصر شده است. اما در سال های اخیر از بطن همین معرفت شناسی، رو چکیده کاملمعرفت شناسی معاصر تحت تأثیر علم گرایی حاکم بر فلسفه تحلیلی قرن بیستم، رویکردی یکسره مکانیستی به معرفت را اتخاذکرده و تمامی وجوه غیرمعرفتی را از معرفت شناسی زدوده است. این رویکرد باعث نوعی رکود در معرفت شناسی معاصر شده است. اما در سال های اخیر از بطن همین معرفت شناسی، رویکردی جدید روییده است که جریان غالب را برنمی تابد و با الهام از معرفت شناسان گذشته، معتقد است نقش عوامل روانی غیرمعرفتی فاعل شناسا را نمی توان در حصول معرفت نادیده گرفت. دو تن از چهره های برجسته این نظریه که معرفت شناسی فضیلت نامیده می شود، عبارتند از ارنست سوزا و لیندا زاگزبسکی. آنها معرفت را محصول کارکرد درست قوایی در فاعل شناسا می دانند که همگی شاید قوای معرفتی، به معنای رایج، تلقی نشوند. آنها شروط معرفت را نه در باور بلکه در فاعل شناسا و عامل شناخت میجویند. در این مقاله ضمن تمرکز بر تأکید معرفت شناسی فضیلت بر نقش عوامل غیرمعرفتی در حصول معرفت، نشان داده شده است که این مؤلفه می تواند افق های جدیدی را در معرفت شناسی معاصر بگشاید و آن را از رکود فعلی خارج کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - مبناگرایی حداکثری ملاصدرا و توجیه معرفت
باقر گرگین نجف یزدانی علی نصر آیادییکی از نظریه های توجیه معرفت که از دیرینه ای بلند برخوردار است، مبناگرایی حداکثری است. بیشتر فیلسوفان سنتی، از افلاطون و ارسطو در یونان تا فیلسوفان مسلمان و عقلگرایان و تجربهگرایان کلاسیک دوران جدید و شماری از فیلسوفان معاصر، آن را پذیرفته اند. ملاصدرا نیز در معرفتش چکیده کاملیکی از نظریه های توجیه معرفت که از دیرینه ای بلند برخوردار است، مبناگرایی حداکثری است. بیشتر فیلسوفان سنتی، از افلاطون و ارسطو در یونان تا فیلسوفان مسلمان و عقلگرایان و تجربهگرایان کلاسیک دوران جدید و شماری از فیلسوفان معاصر، آن را پذیرفته اند. ملاصدرا نیز در معرفتشناسی دیدگاهی مبناگرایانه دارد. البته نباید این نکته را فراموش کرد که مبناگرایی در معرفتشناسی غربی بر اساس تمرکز بر علم حصولی تصدیقی و رها کردن علم تصوری شکل گرفته است و بر این فرض استوار است که گویا علم صرفاً تصدیق است نه تصور؛ اما دیدگاه صدرا در بستری شکل گرفته است که علم تصوری مرکز توجه بوده و در همین بستر نظریه علم حضوری شکل گرفته است. مهمترین دلیل مبناگرایان بر مبناگرایی حداکثری، برهان تسلسل شناختی است که ملاصدرا با پذیرش دیدگاه مبناگرایانه تقریری از این برهان اقامه کرده است. او در توجیه معرفت به بدیهیات اولیه متوسل می شود و با استناد به وضوح و تمایز و بداهت آنها، به توجیه سایر باورها می پردازد. روش وی در رسیدن از نظریات به بدیهیات، قیاس برهانی است که کاملاً بر نظریه مبناگرایی حداکثری منطبق است و در نتیجه، اشکالاتی از قبیل عدم معیار گزارههای پایه، محدود بودن گزارههای بدیهی، فقدان حد وسط مشترک در قضایای بدیهی و ارتباط بداهت و صدق که بر مبناگرایان وارد است، درباره نظریه صدرا نیز مطرح می شود. نگاه وجودی ملاصدرا به علم و نقشی که برای علم حضوری در معرفتشناسی در نظر میگیرد، به او این امکان را میدهد که به پاسخگویی به اشکالات وارده بر گزارههای پایه مبادرت ورزد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - نزاع درباره«هنجار»، در معرفت شناسی طبیعی شده
حسین شقاقیکواین سعی دارد مسائل غیر علمی ای که به شکل سنتی در معرفت شناسی مطرح بودند، از معرفت شناسی طبیعی شده خود حذف کند، و معرفت شناسی را به مثابه علم؛ یا به تعبیری به مثابه فصلی از روانشناسی تجربی مطرح کند. ییگوان کیم در انتقاد به کواین، مدعی است رویکرد کواین مستلزم حذف هرگونه چکیده کاملکواین سعی دارد مسائل غیر علمی ای که به شکل سنتی در معرفت شناسی مطرح بودند، از معرفت شناسی طبیعی شده خود حذف کند، و معرفت شناسی را به مثابه علم؛ یا به تعبیری به مثابه فصلی از روانشناسی تجربی مطرح کند. ییگوان کیم در انتقاد به کواین، مدعی است رویکرد کواین مستلزم حذف هرگونه عنصر هنجاری از معرفت شناسی است و از آنجا که -بر اساس استدلال کیم- خود مفاهیم معرفت و باور مفاهیم هنجاری هستند، در نتیجه نه معرفت و نه باور، نمی توانند موضوع معرفت شناسی طبیعی شده کواین باشند. در اینجا نشان می دهیم، عنصر هنجاری، به دو معنا در فلسفه کواین قابل دفاع است، ولی قبول عنصر هنجاری، ظاهرا با دفاع کواین از اصل تحقیق پذیری معنا، سازگار نیست. نهایتا سعی داریم این ناسازگاری ظاهری را با تفسیری از اصل تحقیق پذیری کواین، از بین ببریم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - بررسی روش شناسی کتاب مسائل علوم انسانی؛ چالش روششناسی (با تأکید بر روش شناسی و معرفت شناسی نظریه تمدن نوین اسلامی)
کاظم عظیمیچکیده: هدف این مقاله، بررسی روششناسی کتاب قضایا العلوم الإنسانیة؛ إشکالیة المنهج (مسائل علوم انسانی؛ چالش روششناسی) با تأکید بر روش شناسی و معرفت شناسی نظریه تمدن نوین اسلامی است. این کتاب، در سال 2014 به سرپرستی دکتر یوسف زیدان چاپ شده و مشتمل بر یک مقدمه و هشت مقاله چکیده کاملچکیده: هدف این مقاله، بررسی روششناسی کتاب قضایا العلوم الإنسانیة؛ إشکالیة المنهج (مسائل علوم انسانی؛ چالش روششناسی) با تأکید بر روش شناسی و معرفت شناسی نظریه تمدن نوین اسلامی است. این کتاب، در سال 2014 به سرپرستی دکتر یوسف زیدان چاپ شده و مشتمل بر یک مقدمه و هشت مقاله درباره روششناسی پژوهش در برخی رشتههای علوم انسانی است. روش گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در این مقاله، استدلالی است که پس از استخراج کلی محتوای مقالات، مهمترین اشکالات معرفتشناسی مقالات مشخص و گزاره برجسته روششناسی هر مقاله با استناد به منابع مربوطه نقد شده است. پرسش اصلی از نظر روششناسی و معرفتشناسی، چه نقدهایی بر محتوای کتاب با تاکید بر نظریه تمدن نوین اسلامی قابل طرح است؟ نتایج به دست آمده در این مقاله نشان می دهد که طرح و بسط روش شناسی علوم انسانی و بررسی جنبه های مختلف آن در گفتمان اسلامی، مقدمه طرح و بسط نظریه تمدن نوین اسلامی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - حیات معنوی از دیدگاه قرآن و اندیشمندان اسلامی
اباذر سلمانپور گمچی محمدرضا عدلی بخشعلی قنبریچکیده حیات معنوی در دین اسلام به معنی ایمان و اعتقاد به خدای یگانه و گردن نهادن به تعالیم الهی به همراه التزام عملی و اخلاقی به اوامر خدا برای نیل به سعادت میباشد که خداوند در قرآن کریم این حیات را حیات طیّبه نامیده و تبیین این حیات و راه رسیدن به آن در آثار اندیشمندا چکیده کاملچکیده حیات معنوی در دین اسلام به معنی ایمان و اعتقاد به خدای یگانه و گردن نهادن به تعالیم الهی به همراه التزام عملی و اخلاقی به اوامر خدا برای نیل به سعادت میباشد که خداوند در قرآن کریم این حیات را حیات طیّبه نامیده و تبیین این حیات و راه رسیدن به آن در آثار اندیشمندان و عرفای اسلامی به صورت مفصّل بیان شده است. از نظر قرآن، حیات معنوی در سایة انجام دستورات الهی، بازگشت به سوی خدا و اسوه قرار دادن پیامبر(ص) در زندگی، پرورش اخلاقی و در سایه توفیق الهی شکل میگیرد؛ به طور کلّی ارتقای معرفت بالله، تقویت ایمان و تقوا، تبعیّت از پیامبر اسلام(ص) به عنوان اسوة حسنه، ایجاد انگیزه برای رشد معنویّت اصیل دینی، پرورش فضایل اخلاقی و مبارزه با رذایل برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت است. روش تحقیق بر مبنای توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - ماهیت دولت و مبانی تأسیس آن در فلسفه سیاسی هابز و لاک در روایتی پارادایمی
محمد کمالی گوکی حجت زمانیرادهابز و لاک به عنوان دو اندیشمند انگلیسی قرن هفدهم میلادی، تأثیرات عمیقی بر جریان اندیشه سیاسی گذاشتند تا آنجا که می توان آن ها را از جمله مؤسسین فلسفه سیاسی لیبرالیسم ـ که اکنون یکی از فراگیرترین مکاتب سیاسی است- و بنیان گذارن نظام دولت - ملت فعلی جهان دانست که تحقیق د چکیده کاملهابز و لاک به عنوان دو اندیشمند انگلیسی قرن هفدهم میلادی، تأثیرات عمیقی بر جریان اندیشه سیاسی گذاشتند تا آنجا که می توان آن ها را از جمله مؤسسین فلسفه سیاسی لیبرالیسم ـ که اکنون یکی از فراگیرترین مکاتب سیاسی است- و بنیان گذارن نظام دولت - ملت فعلی جهان دانست که تحقیق در اندیشه ی آن دو را ضروری می سازد. هابز و لاک هم از نظر فلسفی و هم از نظر اندیشه سیاسی شباهت بسیاری به یکدیگر دارند: هردو تجربه گرا و هر دو از اصحاب قرارداد اجتماعی اند. با این حال، اگرچه این دو در یک برهه ی تاریخی میزیستهاند و اگرچه به یک شیوه به تحلیل نظام سیاسی بر مبنای نظریه قرارداد اجتماعی پرداخته اند؛ اما نظام سیاسی پیشنهادی آنها که برآمده از یک قرارداد اجتماعی بود؛ تفاوت زیادی دارد. دولت هابزی، حکومتی اقتدارگراست اما نظام سیاسی لاک، حکومتی مردمی با سویههای دموکراتیک است. سؤال مقاله ی حاضر این است که دلیل چنین اختلافی در تحلیل دولت توسط هابز و لاک چیست؟ پاسخ به این پرسش در قالب رهیافت پارادایمی به اندیشه سیاسی و با روش تحلیل محتوا و تکیه بر آثار اصلی هابز و لاک انجام می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - مناظره روششناختی درباره نظریههای روابط بینالملل از دیدگاه فلسفه علم
رضا کاویانی شیده شادلواول از منظر فراتحلیل یعنی اینکه نظریههای روابط بینالملل از لحاظ هستیشناسی، معرفت شناسی و روششناسی چگونه ارزیابی میشوند. در واقع چرایی و چگونگی پیدایی و بازآوری اندیشهها در حوزه روابط بینالملل در مرکز ثقل این فراتحلیل قرار میگیرد. و گونه بعدی این پرسشها به مبانی چکیده کاملاول از منظر فراتحلیل یعنی اینکه نظریههای روابط بینالملل از لحاظ هستیشناسی، معرفت شناسی و روششناسی چگونه ارزیابی میشوند. در واقع چرایی و چگونگی پیدایی و بازآوری اندیشهها در حوزه روابط بینالملل در مرکز ثقل این فراتحلیل قرار میگیرد. و گونه بعدی این پرسشها به مبانی نظری استوار است که عبارتند از: مختصات روابط بینالملل در این نظریات چیست؟ مؤلفههایروابط بینالملل بر اساس نظریات مختلف در این رشته مطالعاتی کدامند؟ روابط بینالملل حائز چه ابعادی است؟ گفتمان مستتر در نظریات متفاوت روابط بینالملل چیست؟ چه رابطهای میان نظریه و اقدام حاکم است؟ نظریات روابط بینالملل دارای چه آثار و پیامدهایی از حیث روششناختی میباشند؟ براین اساس موضوع این مقاله در قالب مبحثی میان رشتهای با بهرهگیری از مفاهیم روابط بینالملل و فلسفه علم و از طریق روش توصیفی- تحلیلی به رشته تحریر درآمده است.در این مقاله نظریههای روابط بین الملل از دیدگاه فلسفه علم مورد بررسی قرار گیرد. این نوشتار بر دو گونه ارزیابی مبتنی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - تأثیر زمینههای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی در مطالعه فرهنگ سیاسی: مقایسه دو رویکرد انسانشناسی و مطالعات نوسازی
افشین اشکور کیاییبا توجه به اشکال متنوع پژوهشهای اجتماعی و گوناگونی روندها و رویکردهای مختلف آنها در طول پژوهش، برای فهم بهتر هر کدامشان، معمولاً آنها را در چهار جنبه هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی و روش بررسی میکنند. در این مقاله هم سعی شده است با وجود رویکردهای مختلف بررسی فر چکیده کاملبا توجه به اشکال متنوع پژوهشهای اجتماعی و گوناگونی روندها و رویکردهای مختلف آنها در طول پژوهش، برای فهم بهتر هر کدامشان، معمولاً آنها را در چهار جنبه هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی و روش بررسی میکنند. در این مقاله هم سعی شده است با وجود رویکردهای مختلف بررسی فرهنگسیاسی، دو رویکرد انسانشناسی (با روندی کیفی) و مطالعات نوسازی (با روندی کمی) را از لحاظ این چهار جنبه معرفی و مقایسه کنیم تا به عمق تفاوت این دو رویکرد در بررسی فرهنگ سیاسی پیبرده شود. پرسشهای اصلی مقاله این است که چگونه چهار جنبه هستیشناسانه، معرفتشناسانه، روششناسانه و روشی در یک کار پژوهشی تأثیرگذار است؟ و این چهار جنبه در بررسی فرهنگ سیاسی چگونه تاثیرگذار است؟ فرض اصلی مقاله این است که هر نوع نگرش پژوهشگر نسبت به ماهیت پدیدههای اجتماعی (هستیشناسی)، بر نوع شناخت (معرفتشناسی) پژوهشگر تأثیرگذار است و در ادامه این دو جنبه بر نوع روششناسیهای مورد مطالعه اثر میگذارد و در آخر اینکه پژوهشگر در پیوند با آن سه جنبه دست به انتخاب نوع گردآوری دادهها (روش) میزند. هدف این نوشتار معرفی دو نوع همساز کردن و در کانال خاص قرار دادن این چهار جنبه در مطالعه فرهنگسیاسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - تحلیلی موضوعی با نظر به کتاب مثنوی معنوی عقل جزئی و کلی در اندیشه مولانا
رضا ماحوزیمولانا هم از عقل جزیی و هم از عقل کلی یادکرده است. علاوه براین، وی عقل کلی را هم از منظر معرفتشناسانه و هم از منظر هستیشناسانه بررسی کرده است. اینکه هر کدام از سه معنای فوقالذّکر چه جایگاهی در اندیشه بشری دارد و چه نسبتی میان آنهاست، دو موضوع مستقل بشمار میرود که چکیده کاملمولانا هم از عقل جزیی و هم از عقل کلی یادکرده است. علاوه براین، وی عقل کلی را هم از منظر معرفتشناسانه و هم از منظر هستیشناسانه بررسی کرده است. اینکه هر کدام از سه معنای فوقالذّکر چه جایگاهی در اندیشه بشری دارد و چه نسبتی میان آنهاست، دو موضوع مستقل بشمار میرود که این نوشتار درصدد است آنها را در اندیشه مولانا تحلیل کند. در این خصوص از دیدگاههای افلاطون پیرامون دیانویا (عقل جزئی) و نوس (عقل کلی) و نسبت این دو با انسان، جهان و خدا نیز کمک گرفته شده است. پرونده مقاله