تحلیل و ارائه نظام معرفتشناسی تائویی
محورهای موضوعی : مسیحیتیاسمن سلمانی 1 , عظیم حمزئیان 2 , نوریالسادات شاهنگیان 3
1 - دانشجوی دکتری عرفان و تصوف، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
2 - هیئت علمی و مدیر گروه فلسفه دانشگاه سمنان
3 - هیئت علمی و مدیر گروه ادیان و عرفان دانشگاه الزهرای تهران
کلید واژه: نظامندی, معرفتشناسی, لائودزو, جوانگدزو,
چکیده مقاله :
این نوشتار با هدف ارائه تصویر نظامند از معرفتشناسی تائویی، به تحلیل محتوای دو منبع متقدّم اندیشه تائویی یعنی دائو ده جینگ و جوانگدزو پرداخته و مباحث اصلی معرفتیشناسی همچون ارکان معرفت، امکان معرفت، معیارصدق معرفت، ابزارهای معرفت، اقسام و مراتب معرفت، مرزها و حدود معرفت، یقین و حد نهایی آن و موانع معرفت را استنباط و بررسی کرده و بهطور نظامند تبیین نموده است. اگرچه این منابع موجز و کنایی، با هدف ارائه نظام معرفتشناسی تدوین نیافتهاند اما برآیند پژوهش حاکی است، با تحلیل محتوای آنها میتوان نظام معرفتی تائویی را ترسیم نمود؛ نظام معرفتی که در آن ارکان معرفت دارای سنخیت و وحدت هستند. شناخت امری ممکن و شناخت یقینی در روند انحلال فردیت در تائو بینام حاصل میشود. علم بهمثابة نور است که شناخت را تحقق میبخشد اما حقیقت مطلق، تاریکی (فرانور) است و امکان معرفت به آن وجود ندارد. در رویکرد معرفتی آنان، شهود و علم حضوری، که میتواند وجود پویا، متغیر و سیال را ادراک نماید، جایگاه ویژه ای دارد. معرفت از نظر آنان امری ذومراتب و حاصل تجربه تواجد و برطرف نمودن موانع معرفتی چون ذاتگرایی، عقلگرایی، زبان، توجه به بُعدمادی نفس، جهان و همچنین احساسات است. معیار صدق معرفت، تطابق معرفت با کنه هستی است
The aim of this paper is to provide a systematic picture of Taoist epistemology. The research suggests that, by analyzing the concise contents of the Taoist texts, an epistemic system can be found in which the pillars of knowledge are unity. Understanding is possible and the certain recognition in the process of dissolution of individuality is achieved. Science is a light that realizes knowledge, but the absolute truth is darkness and there is no possibility of knowing it. In Taoist tradition, intuition and insight have a special place by which one can perceives the dynamic, variable and fluid existence. For them, knowledge is experiential and it realizes by eliminating the epistemic barriers such as rationalism, language, attention to the material self, the world itself and personal emotions. The criterion for the truth of knowledge is its agreement with the essence of the universe.
_||_