-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سنجش عوامل مؤثر بر کیفیت زیباییشناختی در مسکن شهری (مطالعه موردی: محله جمال آباد)
افسانه معصومی مریم قلمبر دزفولیدستیابی به محیطی مطلوب و زیبا ، توقعی است که هر شهروند از محیط دارد. هدف این مقاله تدوین عوامل موثر بر کیفیت زیبایی شناسی در مسکن شهری است. پژوهش از نوع تحقیق توصیفی تحلیلی است و بر اساس هدف بنیادی-کاربردی می باشد. درجمع آوری اطلاعات که از شیوه کیفی و محتوایی با استفا چکیده کاملدستیابی به محیطی مطلوب و زیبا ، توقعی است که هر شهروند از محیط دارد. هدف این مقاله تدوین عوامل موثر بر کیفیت زیبایی شناسی در مسکن شهری است. پژوهش از نوع تحقیق توصیفی تحلیلی است و بر اساس هدف بنیادی-کاربردی می باشد. درجمع آوری اطلاعات که از شیوه کیفی و محتوایی با استفاده از مطالعات اکتشافی صورت گرفت. نتایج بدست آمده از مطالعات، بیان می کند که در ابعاد سازنده فضا (کالبدی ، عملکردی، اجتماعی، ادراکی و زیست محیطی) در محیط مسکونی در دو قلمرو ساختمان و محله دارای ویژگی هایی است که در دو زمینه زیبایی عینی و ذهنی کیفیت زیبایی شناختی محیط را فراهم آورد، مطرح گردیده است. به عنوان نمونه موردی محله جمال آباد تهران این شاخص ها سنجش گردید که بیانگر آن است که در بعد کالبدی کمترین توجه به ابعاد زیبایی شناختی مسکن شدهاست. درنهایت، پیشنهادهایی در جهت دستیابی به محله زیبا ارائه گردیده است. برایند استفاده از این شاخص در طراحی محله سبب حصول زیبایی می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی تطبیقی دیدگاه های بالزاک و جمال زاده در دو اثر اوژنی گرانده و دارالمجانین
کریم حیاتی آشتیانی سونیا طالبیاونوره دو بالزاک و محمد علی جمال زاده، از متفکدران و نویسدندگان بنامفرانسه و ایران بودند که با آفرینش آثار خود تأثیر بسزایی در شکل گیریاندیشه و تفکرات جامعه عصر خویش داشته و به بسط ادبیات واقع گرایی بهعنوان شیوه ای مشخص در به تصویر کشیدن واقعیت های اجتماعی پرداختند.مقال چکیده کاملاونوره دو بالزاک و محمد علی جمال زاده، از متفکدران و نویسدندگان بنامفرانسه و ایران بودند که با آفرینش آثار خود تأثیر بسزایی در شکل گیریاندیشه و تفکرات جامعه عصر خویش داشته و به بسط ادبیات واقع گرایی بهعنوان شیوه ای مشخص در به تصویر کشیدن واقعیت های اجتماعی پرداختند.مقاله حاضر بر این فرض بنا شده است که میان اندیشه های این دو نویسدنده بهدلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، مدی توان تشابه و ارتبارقاعده مندی را مشاهده کرد و شاید از این روی است که جمال زاده از رئالیسدت بزرگی همچون بالزاک الهام گرفته است. بدین ترتیب در طی این تحقیق، که بهبررسی مضامین اجتماعی یکسان میان دو اثر اوژنی گرانده بالزاک ودارالمجانین جمال زاده اختصاص یافته، ابتدا تأثیر محیط، اجتماع و روابط علتو معلولی در واقایت های زندگی و تحلیل و شناساندن دقیق تیپ های اجتماعیمطالعه می گردد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - مصادیق زیباییشناسی در عرفان عطار و مولوی
راشین بنی نجاریان رضا حیدری نوریسابقه زیباییشناسی را باید در میان اقوام کهن و باستانی جستوجو کرد نخستین گامها را در این مسیر تمدنهای ایران، هند و یونانی برداشتهاند و دستاوردهای خوبی را به یادگار گذاشتهاند. مکتب زیبایی پرستی در عرفان ایرانی اسلامی با استفاده از دستاوردهای حکمت یونانی و اشراق شرقی چکیده کاملسابقه زیباییشناسی را باید در میان اقوام کهن و باستانی جستوجو کرد نخستین گامها را در این مسیر تمدنهای ایران، هند و یونانی برداشتهاند و دستاوردهای خوبی را به یادگار گذاشتهاند. مکتب زیبایی پرستی در عرفان ایرانی اسلامی با استفاده از دستاوردهای حکمت یونانی و اشراق شرقی و بهویژه با بهرهگیری از حکمت ایران باستان در قرون نخستین اسلامی شکلگرفته و با استفاده از تعالیم قرآنی به مکتب بزرگی در عرفان اسلامی تبدیل شده است. البته بزرگان این مکتب همگی ایرانی بودهاند. عرفای بزرگی همچون مولانا جلالالدین رومی و عطار نیشابوری که همواره عشق به جمالپرستی و زیباییشناسی در آثار عرفانی آنها موج میزند. عطار نیشابوری نیز معتقد بر انعکاس جمال حق در سایر مخلوقات است؛ به خصوص معشوق زمینی که در داستان شیخ و دختر ترسا در منطق الطیر آمده است. در این مقاله کوشش شده است تا با نگاهی بر آثار و اندیشههای عرفانی عطار و مولانا درباره مفهوم زیبایی و زیباییشناسی در عرفان اسلامی مطالبی ارائه گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - نقد تحلیلی شرحهای ختمی لاهوری و جمال آفتاب از منظر عشق و عرفان بر دیوان حافظ
فتح الله آسترکیتا کنون شرحها و تفسیرهای زیادی بر دیوان حافظ نوشته شده است. این شرحها عمدتاً یا به طور کلی اشعار حافظ را عاری از گرایشهای عرفانی میدانند؛ یا تعبیر و تفسیر آنها صرفاً عرفانی است و نگاهشان به تمامی غزلیات یک نگاه عارفانه است. سؤال مهمی که در این مورد پیش آمده است، ای چکیده کاملتا کنون شرحها و تفسیرهای زیادی بر دیوان حافظ نوشته شده است. این شرحها عمدتاً یا به طور کلی اشعار حافظ را عاری از گرایشهای عرفانی میدانند؛ یا تعبیر و تفسیر آنها صرفاً عرفانی است و نگاهشان به تمامی غزلیات یک نگاه عارفانه است. سؤال مهمی که در این مورد پیش آمده است، این است که آیا این گونه نگاهها به دیوان حافظ منطقاً درست است یا راه میانهای هم وجود دارد؟ نگارنده بر این باور است که نگاه جزمی و صرفاً یکسویه به این اثر هنری روا نیست. در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه بر چند بیت از دیوان حافظ و مقایسه دو شرح کامل عرفانی، غیر عرفانی بودن بعضی از اشعار حافظ نیز مشخص شوند. دو تفسیر عرفانی که دست مایه تحقیق در این مقاله قرار گرفتهاند، عبارتاند از جمال آفتاب و آفتاب هر نظر از علیسعادتپرور که در سال 1380 به چاپ رسیده است، و دیگری شرح عرفانی ختمی لاهوری بر دیوان حافظ اثرابوالحسن عبدالرحمن ختمی لاهوری که در نیمه اول قرن یازدهم در هند به رشته تحریر درآمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - ارزیابی نظریهی ظاهرگرایی جمالالدین قاسمی در تفسیر محاسنالتأویل (موردپژوهی: صفات الهی)
کبری حیدری کیوان احسانی علی حسنبگی فاطمه دسترنجمسئلهی ظاهرگرایی در آیات قرآن از جمله موضوعات مورد توجه میان برخی مفسران، به ویژه جمال-الدین قاسمی است. قاسمی از مفسران منسوب به جریان سلفیه است و همین امر سبب شده تا وی مبانی فکری خود را بخصوص دربارهی صفات خداوند، از پیشگامان این جریان وام گیرد. رؤیت بصری خداوند در ق چکیده کاملمسئلهی ظاهرگرایی در آیات قرآن از جمله موضوعات مورد توجه میان برخی مفسران، به ویژه جمال-الدین قاسمی است. قاسمی از مفسران منسوب به جریان سلفیه است و همین امر سبب شده تا وی مبانی فکری خود را بخصوص دربارهی صفات خداوند، از پیشگامان این جریان وام گیرد. رؤیت بصری خداوند در قیامت، تکلم خداوند با موسی(ع)، استوای حقیقی خداوند بر عرش، استهزاء و غضب الهی در معنای حقیقی آن، صفاتی است که قاسمی معتقد به ظاهرگرایی آن است. اما با بررسیهای انجام شده مشخص شد تفسیر قاسمی از این آیات صحیح نیست؛ زیرا در نظرگرفتن رؤیت، استواء، تکلم، استهزاء و غضب در معنای حقیقی برای خداوند مستلزم جسم است، از این رو میتوان گفت رویکرد قاسمی با دلایل قطعی و یقینی ناسازگار است؛ لذا باید در ظاهر آیات صفات تصرف کرد و آن را تأویل نمود. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به ارزیابی رویکرد ظاهرگرایانهی قاسمی از آیات صفات خداوند پرداختهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - کیفیت جامعیت قرآن در پرتو آرای اندیشمندان و مفسران مسلمان
حمزه حاجی مهدی مهریزیچکیده صفات و ویژگی های قرآن کریم، همواره بستر مناسبی جهت اندیشه ورزی و تضارب آراء میان اندیشمندان و مفسران اسلامی بوده است. یکی از این ویژگی ها، جامعیت قرآن است که جزو باورهای بنیادین مسلمانان و از مبانی مهم فهم و تفسیر قرآن به شمار می آید. به تبع جامعیت قرآن، مساله مه چکیده کاملچکیده صفات و ویژگی های قرآن کریم، همواره بستر مناسبی جهت اندیشه ورزی و تضارب آراء میان اندیشمندان و مفسران اسلامی بوده است. یکی از این ویژگی ها، جامعیت قرآن است که جزو باورهای بنیادین مسلمانان و از مبانی مهم فهم و تفسیر قرآن به شمار می آید. به تبع جامعیت قرآن، مساله مهم دیگری که مطرح است کیفیت جامعیت قرآن می باشد، بدان جهت که صرف اثبات جامعیت قرآن بدون تبیین کیفیت آن ممکن است در عالم واقع، ذهن افرادی را نسبت به اصل جامعیت قرآن مشوش سازد و یا کسانی را در مورد صفات و ویژگی های قرآن به شک و تردید وا دارد. در این مقاله سعی بر آن است ضمن تبیین مفهوم جامعیت قرآن و نظریه های ارائه شده پیرامون آن، به کیفیت جامعیت قرآن از دیدگاه اندیشمندان و مفسران اسلامی به عنوان راهکاری اساسی در دفاع و شبهه زدایی از اصل جامعیت قرآن پرداخته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - زیبایی معقول از منظر قرآن کریم
ابوالحسن مومن نژاد عباس یوسفی تازه کندی مرتضی سازجینییکی از مباحث مهم فلسفه و علوم انسانی مبحث زیبایی میباشد که قدمتی دوهزار ساله دارد. از نظر دانشمندان اسلامی و برخی فلاسفه زیبایی منحصر به زیبایی محسوس و فکری نیست بلکه نوعی دیگر از زیبای هست که از آن به زیبایی معقول یا حسن عقلی تعبیر میشود که یکی از انواع چهارگانه زیبا چکیده کاملیکی از مباحث مهم فلسفه و علوم انسانی مبحث زیبایی میباشد که قدمتی دوهزار ساله دارد. از نظر دانشمندان اسلامی و برخی فلاسفه زیبایی منحصر به زیبایی محسوس و فکری نیست بلکه نوعی دیگر از زیبای هست که از آن به زیبایی معقول یا حسن عقلی تعبیر میشود که یکی از انواع چهارگانه زیبایی، و از همه آنها بالاتر میباشد. زیبایی معقول(حسن عقلی) به این معنا است که بعضی از کارها فی حد ذاته زیبا و جمیل است و جاذبه و کشش دارد و ستایش آفرین است و فقط عقل انسان آن را درک میکند و نیروی حس و قوه تخیّل در درک آن زیبایی نقشی ندارند. قرآن کریم به همه انواع زیبایی اشاره کرده است. در این پژوهش به تبیین زیبایی معقول، نسبی یا مطلق بودن زیبائی معقول و مصداقهای آن از منظر قرآن خواهیم پرداخت. مهمترین مصادیق زیبایی معقول در قرآن کریم عبارتاند از زیبایی عفو و اغماض، زیبایی صبر، زیبایی هجرت، و زیبایی ایمان. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - جمالیات توظیف المجرة في الشعر العربي القدیم حتی نهایة العصر العباسي
احمد کرمی سید محمود میرزائي الحسیني علی نظریکانت ولاتزال السَّماء بسحر جمالها وما تکتنفه من ظواهر فلکیة مصدر إلهام في الوصف والمقارنة والتشبیه و الاستعارة وخلق الصور الفنیة البدیعة، وکانت الأجرام الفلکیة بما فیها المجرة روافد یتخذها الشعراء للتعبیر عن کوامن نفوسهم وما یختلج فی صدورهم وتصویرما كان يجیش في أعماقهم چکیده کاملکانت ولاتزال السَّماء بسحر جمالها وما تکتنفه من ظواهر فلکیة مصدر إلهام في الوصف والمقارنة والتشبیه و الاستعارة وخلق الصور الفنیة البدیعة، وکانت الأجرام الفلکیة بما فیها المجرة روافد یتخذها الشعراء للتعبیر عن کوامن نفوسهم وما یختلج فی صدورهم وتصویرما كان يجیش في أعماقهم من مشاعر وأحاسيس وعواطف، وکذلک یستخدمونها في إغناء لغتهم الشعریة وإبراز مقدرتهم فیها، وقد یخلعون علیها من رهافة الحس سرَّ جمالها لیضفوا إلیها قیماً جمالیة فنیة. فکانت المجرة من الروافد التي تشغلُ قسطاً من أشعارالشعراء العرب في أغراضٍ کالمدح والوصف والفخر والاعتزاز یستخدمونها في الخطاب الشّعري خاصةً في تشبیهاتم، مستمدین لونها و علوّها وشکلها وهیئتها وأنوار نجوم حوزتها لتصویر المعاني البدیعة معبّرین بها عن مشاعرهم وعواطفهم وأهوائهم.وقد تطورت المضامین والصور المستمدة منها علی مرّالعصور. وهذه الدراسة یإیجازها تحاول ـ ما تیسّر لهاـ استقراء الأبیات الشعریة في المجرة من الشعر القدیم حتی نهایة العصر العباسي ودراسة جمالیة توظیفها فنیاً.الکلمات المفتاحیة: جمالیات. المجرة . الشعر. القدیم. العباسي پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - دراسة جماليّات اللغة الشعریّة عند خلیل حاوی(سدوم وبعد الجلید نموذجاً)
بهمن هادیلو ابراهیم ناطق تجرقتغيرت لغة الشعر في العصر الحدیث إثر الظروف الجدیدة التي طرأت علی المجتمع العربي فقام الشعراء بتجديد لغتهم الشعرية. الشاعر خلیل حاوي کنظائره من الشعراء المعاصرین قام بتجدید في لغته الشعریّة بأجزاءها المختلفة. واتخذها وسیلة للإبداع ولغته الشعرية لها جمالیة ینبغي دراستها. چکیده کاملتغيرت لغة الشعر في العصر الحدیث إثر الظروف الجدیدة التي طرأت علی المجتمع العربي فقام الشعراء بتجديد لغتهم الشعرية. الشاعر خلیل حاوي کنظائره من الشعراء المعاصرین قام بتجدید في لغته الشعریّة بأجزاءها المختلفة. واتخذها وسیلة للإبداع ولغته الشعرية لها جمالیة ینبغي دراستها. فالمقالة هذه اعتماداً علی المنهج الوصفی- التحلیلی، یتناول الحدیث عن جمالیّات اللغة الشعریّة عند شاعرنا هذا محاولا للحصول علی المکونات الجمالية في قصیدتي سدوم وبعد الجلید، تحاکی نتیجة البحث بأنَّ لغة شعر حاوي فیها القوّة فی العبارة والنّضارة وفی بعض الأحیان نراه یستخدم لغة زاخرة بالحیاة والعاطفة. ومن بعد جمالية اللغة الشعریة أعطی الشاعر للشعر مناخاً شعوريا جدیداً من خلال استخدام التقنیات التي حققها علی الصعید الدلالي والتشکیلي وأدت هذه التقنیات إلی جمالية في لغته الشعریة. ومن أهمّ عناصر الجمالية عنده تکرار المفردات للتأکید علی المعنی وخلق الموسیقي، والتحول في بنية الجمل، واستخدام الضمير الذاتي دلالة علی اهتمام الشاعر بالشعب، والمفارقة التصویرية، والإنزیاح بنوعيه الترکيبي والإستبدالي وتوظیف أسطورة تموز. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - دراسة تطبیقیة للنموذج العاملي الغریماس في القصص القصیرة لمحمود تیمور وجمالزاده
اسماعیل اسلامیآلجیر داس جولیان غریماس هو من المنظرین الشهیرین في میدان السرد والبنیویة وقَدَّمَ النظریةَ المنهجیة للأنموذج العاملي في تحلیل الشخصیات وهو أسلوب مرن جدا، ولدیها قدره أکبر علي تحلیل القصه أکثر مِن النماذج الأخری لِلمنظرینَ. قام هذا البحث علی منهج وصفي تحلیلي بناءً علی در چکیده کاملآلجیر داس جولیان غریماس هو من المنظرین الشهیرین في میدان السرد والبنیویة وقَدَّمَ النظریةَ المنهجیة للأنموذج العاملي في تحلیل الشخصیات وهو أسلوب مرن جدا، ولدیها قدره أکبر علي تحلیل القصه أکثر مِن النماذج الأخری لِلمنظرینَ. قام هذا البحث علی منهج وصفي تحلیلي بناءً علی دراسات المکتبه، ویسعی الباحث أن یباشر معالجة المنهج العاملي لغیرماس، في مجموعة القصص القصیرة الشباب والغانیات لمحمود تیمور، کاتب مصري معاصر، ومجموعة قصص قصیرة تلخ وشیرین للکاتب محمد علي جمالزاده، کاتب إیراني معاصر وتُظهر لنا مخرجات هذا البحث ِصتا سِلمِلَتی الشباب و الغانیات لِمحمود تیمور و تلخ وشیرین لِمحمد علی جمالزاده قلیله مِن حیثَ النظام السّردی وَ عدد الشخصیات و تعدد الأدوار للممثلین متشاکین مَعَ الاختلاف في قصص محمود تیمور، العوامل تختصر علی جنس الإنسان؛ لکن في قصص جمالزاده فإن العوامل تنقسم إلی فئتين إنسانیة وحیوانیة. یمکن القول بِشکل عام أنه وتُظهر لنا مخرجات هذا البحث أن النظریة الفاعلیة لجولیان غریماس تُطَبَّق علی القصص القصیرة للکاتبین. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - أضواء مبادئ الإصلاح الديني عند جمال الدين الأفغاني في أشعار محمد رضا الشبيبي (رؤية تحليلية مقارنة)
دانا طالب پوركان لدور المصلحين العالميين في الفترة المتأزمة التي يعيشها العراق في أواخر القرن التاسع عشر وبداية العشرين شأن منقطع النظير في وجهة أفكار الشعراء في هذه الحقبة إلى حد قد انطلقت موهباتهم الشعرية تحت تأثير ما يجري على ساحة الظروف الاجتماعية والسياسية من التطورات والتغييرا چکیده کاملكان لدور المصلحين العالميين في الفترة المتأزمة التي يعيشها العراق في أواخر القرن التاسع عشر وبداية العشرين شأن منقطع النظير في وجهة أفكار الشعراء في هذه الحقبة إلى حد قد انطلقت موهباتهم الشعرية تحت تأثير ما يجري على ساحة الظروف الاجتماعية والسياسية من التطورات والتغييرات في التعبير عن الوجدان الجماعي بدلا من الوجدان الفردي وواقعيات عصرهم. ومن بينهم يتلألأ اسم جمال الدين الأفغاني لدوره العظيم في النهضة الأدبية المعاصرة وتوجيه أفكار رواد الشعر الحديث المتأثرين بهذه الظروف خاصة محمد رضا الشبيبي. ومن هنا تأتي ضرورة البحث وأهميته. في هذه المقالة، تم اختیار بعض مشاریع الإصلاح في کتابات السید جمال الدین الأفغاني ثم تطبيق مظاهر انعكاسها في أشعار الشاعر وكان منهجنا فيها تحلیلیا مقارنا وفي الختام تم الحصول على بعض النتائج: كلاهما ذو نظرتين متناقضتين في المجابهة مع الغرب. فعلى البلاد الإسلامية أن تحرص علی تفاعلها مع الغرب وحضارته المتقدمة فتقتبس منه ما يوائمها وتأتي بالتقدم محذرين بدسائسه الخلابة مما لا يتناسب مع الدين والثقافة الإسلامية. هما يستنكران التعصب في جميع وجوهه بما كان دينيا أو جنسيا أو طائفيا ويحضّان الناس على الاتحاد والتلاحم الذي يأتي بالعزة والسيادة أمام تخاذل الأجانب صارخين على الجمود والتقليد الذين غلبا على الناس بمختلف أشكالهما وحالا دون كل تجدد وتطور، معتقدين بأن كل ما يحدث للإنسان في حياته يكمن في وراءه سلطان الإرادة الإلهية مع الإيمان بالقضاء والقدر ولا شكّ أن تأثرهما بالقرآن الكريم والرسالات الإسلامية من أهم الركائز التي تجمع بينهما في خيوط العقيدة وتجلو آثاره بشكل جلي في أفكارهما. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - جمالیات توظیف بنات النعش في الشعر العربي القدیم حتی نهایة العصر العباسي
احمد کرمیکانت ولاتزال مجموعة بنات نعش بنجومها المضیئة والخافتة مصدر إلهام للشعراء یستلهمون منها المعاني والمضامین والصور البدیعیة ویوظفونها في شتّی الأغراض الشعریة واصفین أو مادحین أو مفتخرین أو معتزین في تشکیلات صوریة تختلف في مستواها الفنیة من عصر إلی آخر، فکانت المعاني والصور چکیده کاملکانت ولاتزال مجموعة بنات نعش بنجومها المضیئة والخافتة مصدر إلهام للشعراء یستلهمون منها المعاني والمضامین والصور البدیعیة ویوظفونها في شتّی الأغراض الشعریة واصفین أو مادحین أو مفتخرین أو معتزین في تشکیلات صوریة تختلف في مستواها الفنیة من عصر إلی آخر، فکانت المعاني والصور المسترفَدة منها تعتمدعلی عقلیة الشعراء وتلائم المکونات الطبیعیةلبیئاتهم وتواکب التطورات الاجتماعیة المحیطة بهم.فکانت الصور المستمدة من بنات نعش في العصر الجاهلي ساذجة سطحیة ملائمة عصر ها آنذاک وکان أغلب الصور وصفًا للمظاهر الخارجية شكلًا ولونًا إذ کانت المضامین والصور نابعةً من معطيات فكرخالقیها، لکنّها تطورت علی مرّ العصور وأخذت طابعاً معنویاً ، وازدادت جمالاً أکثرو روعةً أبهر مهما ازداد نضوج عقلیة الشعراء، وقد کانت للصور واللوحات الفنیة التي رسمها الشعراء بتقنیة التشکیلات التشبیهیة الحصةُ الأولی من بین سائرالصور الفنیة.فهذه المقالة ـ علی إیجازهاـ تحاول رصد الأبیات الشعریة التي وظّف الشّعراء فیها بنات نعش أوبعض نجومها في الفترة المحددة للبحث ودراسةَ جمالیات توظیفها في منهج توصیفي تحلیلي مستعیناً بالمصادر المکتبیة. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - جماليات السلالات البنيوية الدلالية في شعر إبراهيم نصرالله
آرمان محمدی محمدرضا بیگیالملخصنتفحص قصائد إبراهيم نصرالله، الشاعر الفلسطيني العبقری الفحل، بمنهج وصفي-تحليلي ، بالاعتماد على الأساليب البنيوية الدلالية، لنتعرف على هذا المهم كيف استفاد من قدرة المحاور الثلاثة البنیه الفوقيه و البنیه العميقه والبناء الفوقي باعتبارها سلاسات الجمال الرئیسیه بغیه چکیده کاملالملخصنتفحص قصائد إبراهيم نصرالله، الشاعر الفلسطيني العبقری الفحل، بمنهج وصفي-تحليلي ، بالاعتماد على الأساليب البنيوية الدلالية، لنتعرف على هذا المهم كيف استفاد من قدرة المحاور الثلاثة البنیه الفوقيه و البنیه العميقه والبناء الفوقي باعتبارها سلاسات الجمال الرئیسیه بغیه بیان المواقف ومشاعره تجاه فلسطين وانعكاس مفاهيم المقاومة والنضال؟ و ایضا كيف ميزت هذه السلالات لغة وفحوی شعره؟ تشير نتائج الدراسه إلى أن نصرالله، فی مستوی البنیه الفوقيه من أجل الهروب من الحياة اليومية وركود اللغة التقليدية ، استعمل نسبيًا مكونات وأساليب فنية وبلاغية وتركيبات معجمية جديدة لإبراز الکلام وخلق الخلفیات الجماليه. تشير قراءة الهيكلیه العميقه إلى أن الموضوعات الرئيسية لقصائده هي فلسطين و معاناة الشعب الفلسطيني وحزنه ، والمقاومة ، والنضال ، والأمل في الحرية. ، و اخیرا البنية الفوقية الدلالية هي إحدى الأدوات التي لقد استخدمها عن هدفیه و عن وعي لیجعل الاعمال شاعريًا و یزداد من اثرائه ، ولیستفرز المخاطب ان يفكر ویبین المعنى بشکل أفضل.الكلمات المفتاحية: الجماليات، سلالات البناء الدلالي ، الشعر الفلسطيني، إبراهيم نصرالله. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - تطبیقات نظریة خطاب السلطة لفوکو فی روایة «الزینی برکات»
فاطمه أکبری کتایون فلاحی طاهره چالدرهاشتهر الفیلسوف الفرنسی میشیل فوکو بتحلیله للسلطة فقد ابتکر مفهوما جدیداً للسلطة کان ضالة الجمیع فإنّه تعامل مع السلطة بوصفها عملاً تبادلیا ثنائیا منتجاً. کما تتنتج أسالیب مقاومته أشکالاً جدیدة من السلوک. فیؤکد فوکو أن السلطة استراتیجیة أکثر منها ملکیة ولیست حقاً تحتفظ ب چکیده کاملاشتهر الفیلسوف الفرنسی میشیل فوکو بتحلیله للسلطة فقد ابتکر مفهوما جدیداً للسلطة کان ضالة الجمیع فإنّه تعامل مع السلطة بوصفها عملاً تبادلیا ثنائیا منتجاً. کما تتنتج أسالیب مقاومته أشکالاً جدیدة من السلوک. فیؤکد فوکو أن السلطة استراتیجیة أکثر منها ملکیة ولیست حقاً تحتفظ به لنفسها الطبقة السائدة وإنّما هی شبکة من العلاقات تنتشر وتتطور فلا یعتبر فوکو السلطة وملابساتها علاقات تتشکل بین المواطنین أو بین سطوح الطبقات الاجتماعیة، بل هی مجموعة علاقات تنتشر فی بنیة المجتمع ککل ویقوم بها الجمیع بشکل أو بآخر فیمارسها کلٌ من الأمراء والمهمشین. لقد عُرف جمال الغیطانی بقدرته علی جعل فنه الروائی لصیقا بواقعه الحیاتی وآلامه الفکری فروایته الزینی برکات من أبرز روایاته فی هذا المجال. بناءً علی هذا، تسعی هذه الدراسة أن تقارب هذه الروایة موضحة أبرز المبادئ والأفکار الرئیسیة المتعلقة بعلاقة القوة واللسطة بالمجتمع بمفهومه الفوکوی کما تناقش أهم مبررات السلطة فیها، متخذة المنهج الوصفی- التحلیلی لتبیین ملامحها ومعالمها. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - الأسلوب والأسلوبیة فی المعارضات
إنعام پنکه سازإنَّ المعارضات قصائد یحاکی بها أصحابُها سابقاتِها اللامعاتِ وزنا وقافیة ً ومضمونا. وعلی مدی التاریخ الطویل للأدب العربیِّ تمتعت بأسالیب شدیدة التنوُّع یلامسها الإبداعُ أحیانا. فمن الممکن أن تدرسها الأسلوبیَّة (النابعة عن البنیویة) بمناهجها التحلیلیَّة دراسةً تضمُّ الجما چکیده کاملإنَّ المعارضات قصائد یحاکی بها أصحابُها سابقاتِها اللامعاتِ وزنا وقافیة ً ومضمونا. وعلی مدی التاریخ الطویل للأدب العربیِّ تمتعت بأسالیب شدیدة التنوُّع یلامسها الإبداعُ أحیانا. فمن الممکن أن تدرسها الأسلوبیَّة (النابعة عن البنیویة) بمناهجها التحلیلیَّة دراسةً تضمُّ الجمالیَّات اللغویَّة والبلاغیَّة والموسیقیَّة والتناصِّیَّة. ویحاول المقال هذا قدر المستطاع وبتواضعٍ تطبیقَ منهج من مناهجها علی قصیدة من القرن السَّابع ومعارضتها من القرن الرابع عشر. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - النقدالأدبی بین المفاضلة والموازنة والمقارنة
میثم طارمإن النقد الأدبی (litratary criticism) نوع من أنواع النشاطات النظریة فی الأدب یبتغی الناقد من خلاله (critic) تحلیل (explication) الآثار الأدبیة و تقییمها لیُبدی رأیه فیها استنادا إلی مقاییس النقد و معاییره و إنه الیوم یُعَدّ فنا من الفنون الأدبیة. و بما أن هذه المعاییر ت چکیده کاملإن النقد الأدبی (litratary criticism) نوع من أنواع النشاطات النظریة فی الأدب یبتغی الناقد من خلاله (critic) تحلیل (explication) الآثار الأدبیة و تقییمها لیُبدی رأیه فیها استنادا إلی مقاییس النقد و معاییره و إنه الیوم یُعَدّ فنا من الفنون الأدبیة. و بما أن هذه المعاییر تختلف من عصر إلی عصر و من ناقد إلی ناقد آخر فنری أن النقاد قد نهجوا فیه مناهج مختلفة و سلکوا مسالک متبانیة.فالنقد و إن طرأت علیه فی طریقه نحو التقدم و الرقیّ مناهج مختلفة و نزعات متباینة،‌إلا أننا اخترنا من تلک المناهج الکثیرة منهجا واحدا لندرسه عبرالتاریخ و نعالج فی مقالنا هذا خط سیر هذا المنهج النقدی فی‌الأدب العربی و مدی إسهامه فی توسیع آفاق النقد الأدبی، و هوالأسلوب النقدی الذی یمکن لنا أن نسمیّه فی عصرٍ المفاضلة و فی عصرٍ الموازنة و فی عصرٍ آخر المقارنة فإنه قد خلّف للأدب العربی ثروة نقدیة عظیمة رغم ما کان یتأثر أحیانا بالعصبیات والأهواء. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - الجمال اللونی فی الشعر العربی من خلال التنوع الدلالی
لیلا قاسمی حاجی آبادی مهدی ممتحنیتناول هذا البحث دراسة جمالیة التشکیل اللونی فی الشعر العربی؛ فالتشکیل اللونی وسیلة من وسائل وصف النفس الإنسانیة بشکل عام، ومظهر هام من مظاهر الواقعیة فی الصور الشعریة، وتتوضح فی الألوان جملة من البنی الأسطوریة، والحضاریة المؤسسة لثقافات الشعوب؛ فکانت ذات دلالات جمالیة چکیده کاملیتناول هذا البحث دراسة جمالیة التشکیل اللونی فی الشعر العربی؛ فالتشکیل اللونی وسیلة من وسائل وصف النفس الإنسانیة بشکل عام، ومظهر هام من مظاهر الواقعیة فی الصور الشعریة، وتتوضح فی الألوان جملة من البنی الأسطوریة، والحضاریة المؤسسة لثقافات الشعوب؛ فکانت ذات دلالات جمالیة جدیرة بالحث، والتنقیب؛ وبما أن لکل لغة من لغات العالم مجموعة من الألوان فأردنا أن نرصد فی هذه الدراسة جانب اللون فی الشعر العربی لنعرف مدی تأثر الجاهلیین بالألوان عن طریق معالجة الدلالات اللونیة فی أشعارهم. ففی هذا البحث ألقینا الضوء علی أهمیة دور الألوان لتکون أداة أساسیة فی الکشف عن محاور الجمال الفنی فی النص الأدبی، فاللون من أهم وأجمل ظواهر الطبیعة، ومن أهم العناصر التی تشکل الصورة الأدبیة لما یشتمل علیه من شتی الدلالات الفنیة، الدینیة، النفسیة، الاجتماعیة، الرمزیة، والأسطوریة. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - پیشگامان مکتب جمال در عرفان و فلسفه اسلامی
محمدحسین ایراندوست ملیحه آدینه فردهر انسانی ، راهی را برای رسیدن به خدا برمی گزیند، یکی راه دین، یکی راه اخلاق، یکی از راه عبادت، یکی از راه تعقل؛ اما به شهادت دل، کوتاهترین راه برای رسیدن به خدا، راه عشق است. و این راه مکتب جمال است. مکتب جمال، از قرن سوم هجری به طور رسمی در عرفان اسلامی ظهور یافته و ش چکیده کاملهر انسانی ، راهی را برای رسیدن به خدا برمی گزیند، یکی راه دین، یکی راه اخلاق، یکی از راه عبادت، یکی از راه تعقل؛ اما به شهادت دل، کوتاهترین راه برای رسیدن به خدا، راه عشق است. و این راه مکتب جمال است. مکتب جمال، از قرن سوم هجری به طور رسمی در عرفان اسلامی ظهور یافته و شخصیت های بزرگی نیز بدان معتقد و پایبند بوده اند این مکتب، عالم را زیبا می داند، فلسفه و هدف خلقت را در زیبایی می جوید و انسان را به زیبایی ها فرا می خواند. پیام اصلی این مکتب پیوند عاشقانه با خداوند و جهان هستی است. مکتب جمال که از فطرات و سرشت انسان سرچشمه گرفته ،به همه حقایق وجودی انسان توجه داشته و از همه توانایی های او برای رسیدن به مقام قرب الهی استفاده نموده،به دوره ای خاص و مقطعی کوتاه از تاریخ عرفان اسلامی و ایران محدود نمی شود ،چنانکه بزرگان و شخصیت های این مکتب نیز به افراد معدود و شناخته،محدود نمی گردند . ردّ پای این مکتب را می توان در تمدن های مختلف بشری جست و جو کرد.این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی، ضمن معرفی مکتب جمال، عناصرشکل دهنده آن را از دید فلاسفه و عرفای اسلامی تبیین نموده، و نتیجه بگیرد که عناصری از این مکتب در آثار و نوشته های عارفان و فیلسوفان الهی تجلی یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - جمال و جمالشناسی مولانا در مثنوی، با تکیه به غیب و شهادت، به مثابۀ استعارۀ اصلی اندیشۀ او
علی اصغر عابدی احمد ذاکری فاطمه حیدریجمال از نگاه مولوی تجلّی حق و بروز و ظهور لطف خداوند به هستی است. بنابراین جمالشناسی عارف دانشی است که به یاری آن میتوان از نحوۀ ظهور نور تجلّی بر عالم شهادت، آگاهی یافت. مولانا در جایگاه عارفی بزرگ و کمنظیر، به ویژه پس از آشنایی با شمس که چشم سرش بسته و چشم دلش گشود چکیده کاملجمال از نگاه مولوی تجلّی حق و بروز و ظهور لطف خداوند به هستی است. بنابراین جمالشناسی عارف دانشی است که به یاری آن میتوان از نحوۀ ظهور نور تجلّی بر عالم شهادت، آگاهی یافت. مولانا در جایگاه عارفی بزرگ و کمنظیر، به ویژه پس از آشنایی با شمس که چشم سرش بسته و چشم دلش گشوده شد، در تمام اجزای هستی نور حق را مشاهده کرده و کوشیده است تصویری از این مشاهدات خویش ترسیم نماید. این مقاله سر آن دارد که بخشی از این دریافت را که شامل ذات جمال و جلوههای آن در جهان است، بررسی نماید. اطلاعات مربوط به مقاله با شیوۀ کتابخانهای به دست آمده و این اطلاعات پس از مقولهبندی، با شیوۀ کیفی، توصیف، تحلیل و گزارش شده است. هدف نویسندگان بازشناسی طرز تلقی مولانا از جمال است و نتایج تحقیق نشان می‎دهد که او به دلیل استغراق در جمال و بهره‎گیری از شهود و اشراق، در حدی باور نکردنی به رابطۀ جمال و جمیل پیبرده است. امّا نکتۀ اصلی این است که او این زیباییها را در چارچوب استعارۀ مرکزی اندیشهاش؛ یعنی استعارۀ شهادت و غیب، گنجانیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - جمال شناسی شعر امیری فیروزکوهی
محبوبه حاج جعفری تورج عقداییدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - جایگاه عرفان در شعر شهریار
سید محمد شاهمرادیدر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - زن از دیدگاه جمالزاده
احمد ذاکری فاطمه محسنی گرده کوهیدر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - البدایة وعلاقتها بالتشکیل السردی فی روایة عندما تشیخ الذئاب لجمال ناجی
رضا ناظمیان مجید بیاتیإن افتتاح الروایة بوابة للولوج إلى عالم الروایة، فذلک قد یجعل بعض الروائیین ینسحبون عن کتابة الروایة، حیث إن التمهید الروائی یعتبر من أصعب الشؤون السردیة. فهو یجذب القارئ إلى عالم الروایة إذا کان أخّاذاً ومثیراً. إذن فللمشهد الأول للروایة دور کبیر فی تشجیع القارئ وتواصل چکیده کاملإن افتتاح الروایة بوابة للولوج إلى عالم الروایة، فذلک قد یجعل بعض الروائیین ینسحبون عن کتابة الروایة، حیث إن التمهید الروائی یعتبر من أصعب الشؤون السردیة. فهو یجذب القارئ إلى عالم الروایة إذا کان أخّاذاً ومثیراً. إذن فللمشهد الأول للروایة دور کبیر فی تشجیع القارئ وتواصله مع النص؛ لإنه جسر واصل بین السارد والمتلقی. فتطمح هذه الدراسة إلى تسلیط الضوء على الافتتاح السردی حیث تقوم بدراسته على أساس المشهد الأول والتنقیب عن التقنیات التی وظفها السارد لتمهیدها. فرغم أن دراسة الافتتاح السردی أخذت حیزاً واسعاً من الدراسات الحدیثة عن الروایة ولکن هذا المضمار یتطلب جهداً أکثر للکشف عن أهمیة الافتتاح فی الروایة والتکریس على مکوناته. فالافتتاح السردی فی "روایة عندما تشیخ الذئاب" یتمتع بطاقات کامنة تهیب بنا إلى الترکیز علیه. فتکمن أهمیة هذه الدراسة فی أنها تحاول التطرق إلى الافتتاح الروائی ومکوناته فی هذه الروایة ثم الکشف عن مدى ارتباطه بکل الروایة ککیان متشابک وتشکیل سردی من المنظور البنیوی. إذن فتعنی الدراسة بالمشهد الأول من الافتتاح وتشدّ الانتباه إلى العلاقة بینه وبین الروایة بأسلوب توصیفی تارة ونقدی تحلیلی تارة أخرى. فتخلص الدراسة إلى أن السارد فی هذه الروایة استخدم التقنیات التی تسیطر على الروایة الحدیثة ویجعل الشخصیات فی ذروة الاهتمام لتمثیل عالم ملیئ بالمفارقات ووظف تقنیة تعدد الأصوات للابتعاد عن الرتابة فی الروایة التقلیدیة. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - تبلور أفکار نصرالله من خلال الأسالیب التعبیریّة في روایة "حرب الکلب الثانیة"؛ دراسة جمالية
أحمد عارفی فرامرز میرزایی عیسی متقی زادهإنّ أفکار إبراهیم نصرالله المطروحة في روایته "حرب الکلب الثانیة"، یقصد منها الکشف عن حقائق حیاة الشعب الفلسطیني بالأسالیب المتلائمة الّتي قد ذکرها الروائي لإفادة دلالة خاصّة. فربّ أسالیب قد أخرجها الروائي من المعاني الأصلیّة إلی المعاني الثانویّة المجازیة التي قد برع ف چکیده کاملإنّ أفکار إبراهیم نصرالله المطروحة في روایته "حرب الکلب الثانیة"، یقصد منها الکشف عن حقائق حیاة الشعب الفلسطیني بالأسالیب المتلائمة الّتي قد ذکرها الروائي لإفادة دلالة خاصّة. فربّ أسالیب قد أخرجها الروائي من المعاني الأصلیّة إلی المعاني الثانویّة المجازیة التي قد برع فیها إلی حدّ کثیر لإضفاء جمالیّة النصّ وتحریک عواطف المتلقي. فمن هنا یهدف هذا المقال إلى الكشف عن أفکار الروائي وفقا للمنهج الوصفي التحليلي معتمدا على الأسلوبيّة الإحصائيّة ليجيب عن مدى التناسق بين هذه الأسالیب ومستويات اللغة الروائية الثلاثة: السردية، والوصفية والحوارية، وإبراز أهمّ ما في هذه الأسالیب من جمالية لإفادة المعاني إلى المتلقّي. وأهمّ ما وصل إليه هذا المقال أن الراوي استخدم أکثر الأسالیب التعبیریّة النحویّة 3406 مرة متلائما مع أفکاره المطلوبة، حیث استخدم أسلوب النفي 1759 مرّة: 52%، ثمّ الاستفهام 812 مرّة: 24%، ثمّ الشرط 328 مرّة: 10%، وغیر ذلک، مشیرا إلی الرؤیة التشاؤمیّة السائدة علی الأنظمة الفلسطینية المضطهدة، لأن في الروایة شخصیات انتهازیّة فاسدة تعمل أعمالا سلبیّة، خاصّة بطل الروایة راشد الانتهازيّ الّذي لایعمل إلّا لمصالح نفسه الممتلئة من الشرور إلی درجة أن الاتّجار بالبشر عنده حدث اعتیاديّ بعیدا عن القیم الخلقیّة والإنسانیّة. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - التراث التاريخي في الروايتين"توراکينا" لمحمد قاسم زاده و"الزینی برکات" لجمال الغيطاني؛ دراسة مقارنة
یدالله ملایری جهاد فیض السلام مصطفی علوانیيعدّ التراث مصدرّا هامّاً للأدباء، ويشكّل التاريخ إحدى المصادر التراثية الغنية التي يمكن أن يلجأ إليها الكاتب ويستلهمها في أعماله الأدبية، والأمر كذلك بالنسبة للروائي الإيراني (محمد قاسم زاده) والروائي المصري (جمال الغيطاني) في كثير من أعمالهما الروائية، لا سيما في ال چکیده کامليعدّ التراث مصدرّا هامّاً للأدباء، ويشكّل التاريخ إحدى المصادر التراثية الغنية التي يمكن أن يلجأ إليها الكاتب ويستلهمها في أعماله الأدبية، والأمر كذلك بالنسبة للروائي الإيراني (محمد قاسم زاده) والروائي المصري (جمال الغيطاني) في كثير من أعمالهما الروائية، لا سيما في الروايتين المدروستين في هذه الدراسة "توراكينا" و"الزيني بركات". وقد سلّطت الدراسة الضوء على نقاط الائتلاف والاختلاف في استلهام التاريخ عند الكاتبين بصفته أحد المكونات التراثية وسعت إلى تبيين الدوافع والأسباب ومنها هموم الحاضر وقضاياه، واعتمدت الدراسة على منهج البنيوية التكوينية من خلال أبرز منظّريه "جورج لوكاتش" و"لوسيان غولدمان"، حيث أكّدا على دراسة شكل الأعمال الأدبية وتأثير البنية التحية عليها. كذلك استخدمت الدراسة، لكونها دراسة مقارنة، إنجارات مدرسة المادية الجدلية المعروفة بالمدرسة السلافية، وهي نظرية منسجمة تماماً مع نظرية البنيوية التكوينية. واتضح من خلال هذا الدرس المقارن أنّ من أسباب استلهام الكاتبين للتاريخ في النصين هي الأحداث والقضايا السياسية والاجتماعية التي أثّرت في الإنسان ومن أهم هذه القضايا قضية المرأة، فكانت المرأة شبه مغيبة رمزياً عند الغيطاني، فجاءت معظم شخصيات روايته ذكورية ولعلّ قصدية الغيطاني من هذا التغييب فيها إشارة إلى الغاء دور المرأة في المجتمع المصري، و تناول أيضاً "قاسم زاده" قضية المرأة كما يظهر عبر النصين الأصل والموازي للنص الأصل، أي من خلال العنوان ونص الرواية. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - دراسة مقارنة نقدیة لقصة من "غادة السمان" وأخرى لـ"بیجن نجدی" من منظور المدرسة الأمریکیة
عبدالله آلبوغبیشإذا کان النص الأدبی فی رؤیة المدرسة الکلاسیکیة للأدب المقارن یخضع للبحث بغیة الکشف عن تأثیراته المتبادلة مع النصوص الأدبیة الأخرى، ففی المدرسة الأمریکیة یتحول النص إلى مادة یفحصها الباحث لاستکشاف ما فیها من جمالیات، فاتحا بعد ذلک باب المقارنة بینها وبین مادة أدبیة أخرى، چکیده کاملإذا کان النص الأدبی فی رؤیة المدرسة الکلاسیکیة للأدب المقارن یخضع للبحث بغیة الکشف عن تأثیراته المتبادلة مع النصوص الأدبیة الأخرى، ففی المدرسة الأمریکیة یتحول النص إلى مادة یفحصها الباحث لاستکشاف ما فیها من جمالیات، فاتحا بعد ذلک باب المقارنة بینها وبین مادة أدبیة أخرى، لتتموضع فی مکانتها التی تستحقها حسب الرؤیة العلمیة. ینطلق هذا البحث من المنظور الأمریکی المقارن، عاقدا المقارنة بین عملین أدبیین هما "المستشفى لا، القطار" للقاص الإیرانی بیجن نجدی و"فزاع طیور آخر" للقاصة السوریة غادة السمان، لیبرز بذلک أهمیة الدور الذی یستطیع الأدب المقارن أن یلعبه فی فهم النصوص الأدبیة. وفی سیاق الاستنتاجات، فقد توصل البحث إلى أن المدرسة الأمریکیة قادرة فعلیا على تحقیق غایتها المتجسدة فی المزج بین حقلین معرفیین دون انصهار أحدهما بالآخر. کما یتبین أن هذه المدرسة قادرة على أن تمثل دورا فی الکشف عن الأبعاد الجمالیة للأعمال الأدبیة وذلک عبر توظیف آلیات النقد الأدبی الجدید. أضف إلى ذلک أن القاصین تمکنا من التواصل مع القارئ عبر تبنی استراتیجیات محددة تنسجم مع ما یحمله النص من معانٍ ومفاهیمَ، بید أن القاص بیجن نجدی یتقدم على القاصة غادة السمان فی إبداع الصور الفنیة لخلق لوحته الفنیة المکتوبة. فیما یکشف البحث فی جانب آخر من مخرجاته عن أن استخراج جمالیات المبدعات الفنیة لن یکون المحطة الأخیرة فی رحلته المقارنة، بل لابد له أن یضع تلک الجمالیات أمام القارئ کی یزید من فهمه للنص الأدبی ویعزز رؤیته لاختیار الأفضل لیطالب المبدع الفنی بإبداع أعمال أدبیة ذات جمالیات أغزر، بغیة تفعیل عملیة الأخذ والعطاء بین القارئ والکاتب. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - زمانمندی روایت در مثنوی تمثیلی جلال و جمال نزلآبادی بر اساس نظریه ژرار ژنت
رقیه نورمحمّدی عبدالحسین فرزادزمان در روایت یکی از مباحث مهم و مؤلفههای اساسی در آفرینش داستان است که در دهههای اخیر مورد توجه روایتشناسان مختلف قرار گرفته است. با بررسی زمان میتوان به اهمیّت یک رویداد در نظر نویسنده برای دستیابی به هدفش پی برده، از این میان، نقش ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در چکیده کاملزمان در روایت یکی از مباحث مهم و مؤلفههای اساسی در آفرینش داستان است که در دهههای اخیر مورد توجه روایتشناسان مختلف قرار گرفته است. با بررسی زمان میتوان به اهمیّت یک رویداد در نظر نویسنده برای دستیابی به هدفش پی برده، از این میان، نقش ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریهی زمان روایی به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای پیشبرد روایت داستانی، بسیار قابل توجه است. ژنت نظریهی زمان در روایت خود را در سه محور نظم، تداوم و بسامد مطرح میکند. مثنوی تمثیلی جلال و جمالنزلآبادی، شاعر ناشناختهی قرن نهم، از محور زمان به خوبی استفاده کرده است و از تحلیل زمانی این داستان تمثیلی این نتیجه به دست میآید که نویسنده، گاهی توالی خطی زمان را برهم میزند تا متن را دچار آشفتگی زمانی کند و با یک فلاش بک به عقب برمیگردد و گاهی گوشه چشمی به آینده میاندازد و دوباره به متن اصلی برمیگردد. نویسنده به طور کل روند شتاب مثبت و بسامد مفرد را برای ایجاد ایحاز در متن بهکار برده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - تحلیل محتوایی مثلها در «گلستان» سعدی و «یکی بود و یکی نبود» جمال زاده
غلامرضا انصاری فرد شمس الحاجیه اردلانی سید احمد حسینی کازرونیمثل در ادب فارسی از جمله گنجینههای ارزشمند است و از دیرباز در آثار شعرا و نویسندگان نمود داشته و موجب غنای این آثار گشته است. در این پژوهش با مقایسه محتوایی مثلها در دو اثر منثور دو نویسندۀ سرآمد در قرن هفتم و معاصر، (گلستان و یکی بود یکی نبود) تلاش شده نگرش و دیدگاه چکیده کاملمثل در ادب فارسی از جمله گنجینههای ارزشمند است و از دیرباز در آثار شعرا و نویسندگان نمود داشته و موجب غنای این آثار گشته است. در این پژوهش با مقایسه محتوایی مثلها در دو اثر منثور دو نویسندۀ سرآمد در قرن هفتم و معاصر، (گلستان و یکی بود یکی نبود) تلاش شده نگرش و دیدگاه این دو نویسنده در کاربرد مثل سنجیده و تحلیل شود؛ گلستان و یکی بود و یکی نبود، اثر قابل تأملی در دو مقطع زمانی متفاوت بر ادبیات فارسی داشته اند، و نویسندگان هر دو اثر در تبیین، تفهیم، و آموزش پیام خویش از ارسال المثل بهره گیری نموده اند، در این جستار سعی شده با نگاهی اجمالی به هر دو اثر نمونههایی از بازتاب ضربالمثلها همراه با تحلیل محتوایی در هر دو اثر ارائه گردد و در پایان جمعبندی و نتیجهگیری مباحث صورت گرفته است. نتایج بیانگر آن است که از دیدگاه محتوایی مثلهایی که سعدی به کار برده است، خود دست به آفرینش آنها زده، است غالب این مثلها دارای نکات عمیق و حکایات اخلاقی و آموزشی هستند. امّا نگارش و نگرش جمال زاده در کاربرد مثلها صرفاً نگاهی تشبیهی به قصد وضوح تصویر و صحنههای داستان بوده است و به همین خاطر مثلها نقش بسزایی در پربار کردن زبان وی داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - تحلیل کارکرد رنگ در شعر حافظ
کاظم نظریبقا علی دهقانهنرمندان از دیرباز با تأثیرات رنگها آشنا بوده اند و معماری و رنگآمیزی کاشی های ایرانی این پیوند را تثبیت کرده است. اما در دوران معاصر کشفیات و دریافتهای علمی نوع برداشت و سمبل های نهادینه شده را دچار تزلزل کرده و روان شناسی معاصر درک تازه ای از رنگ ها را ارائه می کند چکیده کاملهنرمندان از دیرباز با تأثیرات رنگها آشنا بوده اند و معماری و رنگآمیزی کاشی های ایرانی این پیوند را تثبیت کرده است. اما در دوران معاصر کشفیات و دریافتهای علمی نوع برداشت و سمبل های نهادینه شده را دچار تزلزل کرده و روان شناسی معاصر درک تازه ای از رنگ ها را ارائه می کند. این تفاوتها گسترده و زیاد نیست، چرا که حس دریافت ذاتی و فطری انسانها نمیتواند به راحتی دچار تحول شود. این فرایند را در سروده های شاعران فارسی زبان می توان به نیکی تحلیل کرد. رنگ و تحلیل آن در شعر خواجه حافظ کمتر مورد توجه واقع شده است. این مقاله نمادشناسی، جمال شناسی، روان شناسی، تأثیر اجتماعی رنگ ها، پیوند رنگ و صدا و طبیعت را در شعر حافظ بررسی کرده است. این بررسی نشان می دهد که حافظ در حوزه ی رنگ و طبیعت برخوردی ذهنیگرایانه با مفهوم طبیعت دارد او در ابیاتش به کمک معانی مختلف واژه ی رنگ و در سایه ی ایهام تناسب شبکه ی منسجمی از رنگ ها را درهم می تند. در حوزه ی نمادشناسی، رنگ فیروزهای که نمادی مذهبی نیز هست، در شعر او برجسته می شود و همچنین تأثیرات سیاسی و اجتماعی و عرفانی رنگ سیاه هم از نگاه حافظ پوشیده نمی ماند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - مقایسۀ شخصیّتهای تمثیلی در مثنوی جلال و جمال نزلآبادی و لیلی و مجنون نظامی
رقیه نورمحمدی عبدالحسین فرزادمثنوی جلال و جمال سرودۀ محمّد نزلآبادی از جمله سرودههای عاشقانه تمثیلی میباشد که برخلاف مثنوی مشهور لیلی و مجنون نظامی، تقریباً ناشناخته مانده است. در این تحقیق علاوه بر معرّفی این منظومه، به بررسی و مقایسۀ شخصیّتهای تمثیلی این داستان با داستان لیلی و مجنون پرداخته چکیده کاملمثنوی جلال و جمال سرودۀ محمّد نزلآبادی از جمله سرودههای عاشقانه تمثیلی میباشد که برخلاف مثنوی مشهور لیلی و مجنون نظامی، تقریباً ناشناخته مانده است. در این تحقیق علاوه بر معرّفی این منظومه، به بررسی و مقایسۀ شخصیّتهای تمثیلی این داستان با داستان لیلی و مجنون پرداخته شده و سعی شده است بدانیم در کدام یک از دو منظومه بیشتر از شخصیّتهای تمثیلی استفاده شده است؛ و کاربرد کدام نوع از شخصیّتهای تمثیلی (انسانی، غیرانسانی) بیشتر به کار رفته است. سرانجام طبق بررسیهایی که در این تحقیق صورت گرفته میتوان گفت که شخصیّتهای تمثیلی داستان جلال و جمال نسبت به داستان لیلی و مجنون بیشتر است و شاعر در مثنوی جلال و جمال اکثر شخصیّتهایش را با دو بعد ظاهری و معنوی آنها معرفی کرده است که با اندکی مسامحه میتوان میزان کاربرد شخصیّتهای انسانی و غیرانسانی این مثنوی را یکسان دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - جمال شاهد در نظر سعدی* (نگاهی به اندیشههای جمالپرستانة سعدی)
علی دهقان فاطمه علیمحمدیعقیده به تجلّی ربوبیّت در مظهر بشری، یا مطالعۀ جمال معنی در آینۀ طلعت شاهدان، شیوة برخی از صوفیّه در جمالپرستی بوده است. به عقیدۀ این گروه، نظر کردن به نکورویان، به شرط آنکه از روی شهوت نباشد بلکه به قصد اعتبار باشد و ناظر از مشاهدۀ شاهد، به غایب عنایت کند و جمال صانع چکیده کاملعقیده به تجلّی ربوبیّت در مظهر بشری، یا مطالعۀ جمال معنی در آینۀ طلعت شاهدان، شیوة برخی از صوفیّه در جمالپرستی بوده است. به عقیدۀ این گروه، نظر کردن به نکورویان، به شرط آنکه از روی شهوت نباشد بلکه به قصد اعتبار باشد و ناظر از مشاهدۀ شاهد، به غایب عنایت کند و جمال صانع را در صنع بیند، جایز است. سعدی نیز مانند عارفان منسوب به این مکتب، پرستش جمال صوری و عشق مجازی را راه وصول به جمال مطلق میدانست. مطالعة آثار سعدی و اشارات پژوهندگان نشان میدهد که عوامل و زمینههای متعددی سعدی را مشتاق جمال طلعت نیکورویان کرده است. او زیبارویان و حتی همه هستی را شاهد و مظهر جمال الهی میدانست. از این رو برای مشاهدانِ جمال، در صورت عنصریِ انسانی، شرایطی قایل شده و معتقد است که هر فرد کوردل و ظاهربین و بیبصری، نباید به جمال خوبان بنگرد، بلکه این نظربازی و عشقورزی، باید عاری از اغراضِ نفسانی باشد. این جستار دیدگاه جمالپرستانة سعدی را در غزلیات وی بررسی میکند و کیفیت، شرایط و عوامل جمالپرستی را در آیینة شواهد اشعار سعدی نشان میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - دو شخصیت همنام اصفهانی
کامران کسائیاصفهان، دو شخصیت به نام جمال الدین دارد. یکی جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، سخنور توانا و بنام سده ششم که نام و اشعارش بر همگان به ویژه پژوهندگان شعر ادب فارسی آشناست و در این مقال ما را سر پرداختن به او نیست، و دیگری محمدبن علی بن منصور، معروف به جمال الدین اصفهانی، وزی چکیده کاملاصفهان، دو شخصیت به نام جمال الدین دارد. یکی جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، سخنور توانا و بنام سده ششم که نام و اشعارش بر همگان به ویژه پژوهندگان شعر ادب فارسی آشناست و در این مقال ما را سر پرداختن به او نیست، و دیگری محمدبن علی بن منصور، معروف به جمال الدین اصفهانی، وزیر نیکوکار عصر سلجوقی است که او هم در سده ششم میزیسته. و در قیاس با جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی گمنام تر و ناشناخته تر است. از قضا خاقانی شروانی، دیگر قصیده پرداز و سخنور سده ششم، با این هر دو جمالالدین دوستی و ارتباط داشته. درباره آشنایی و نیز معارضات خاقانی با جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، در تذکرههای ادبی، کتابهای تاریخ ادبیات و نقدهای ادبی به تفصیل سخن رفته و ما از ذکر آن در میگذریم. آنچه موضوع اصلی این مقاله است، معرفی شخصیت، شرح احوال و نقد روزگار جمالالدین اصفهانی وزیر و شرح مکارم و صفات اخلاقی او از زبان مورخان و نیز ذکر خیر او در اشعار خاقانی شروانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - رایگیری الکترونیکی بر اساس رمزنگاری همریخت در گروه خم بیضوی
سجاد رضایی ادریانی مهدی سجادیهامروزه انتخاب نقش مهمی در برآورده کردن مردم سالاری دارد که بایستی در همه حالات در دسترس باشد. رای گیری الکترونیکی بستری را فراهم میآورد تا در هر مکان بتوان این کار را انجام داد. در این مورد بسیاری از طرحهای انتخاب الکترونیک وجود دارند که امنیت خوبی دارند ولی کارایی لازم چکیده کاملامروزه انتخاب نقش مهمی در برآورده کردن مردم سالاری دارد که بایستی در همه حالات در دسترس باشد. رای گیری الکترونیکی بستری را فراهم میآورد تا در هر مکان بتوان این کار را انجام داد. در این مورد بسیاری از طرحهای انتخاب الکترونیک وجود دارند که امنیت خوبی دارند ولی کارایی لازم را ندارند. در این مقاله، یک طرح انتخابات بر اساس رمزنگاری همریخت در گروه جمعی خم بیضوی بیان میشود که ویژگیهایی از جمله استحقاق، محرمانگی، بدون رسید بودن، عدم امکان اجبار و غیره را برآورده میسازد و بدلیل استفاده از گروه خم بیضوی، درکنار امنیت معادل، کارایی خوبی در مقایسه با طرحهایی که بر اساس مسئلهی تجزیه اعداد و مسئلهی لگاریتم گسسته هستند را ارائه میدهد(با کلید 160بیتی خم بیضوی امنیت معادل کلید 1024 بیتی RSA دارد). هر چند انتخابات مبتنی بر رمزنگاری همریخت و مسالهی لگاریتم گسسته در طرح هوزتی آمده است ولی روش مستحکمتر ارائه شده با تغییرات لازم و همچنین با ارائهی یک امضای کور که متناسب با طرح رایگیری، سعی شده است که این روش نسبت به مباحث ارائه شده تا به امروز امنتر باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - ارتباط عرفان و هنر اسلامی وتجلّی آن در معماری آرامگاه
عبدالرّحیم عناقه حمید محمودیان رقیه صابری زادهوابستگی هنرهای مختلف به مباحث عرفانی چنان عمیق و پیچیده است که فرض جدایی آنها از یکدیگر محال مینماید. این همبستگی در بین ادیان الهی و هنر بومی آن کشورها به خصوص شریعت مقدّس اسلام آشکارتر است؛ پس آیا عرفان ابزاری مؤثّرتر وسخنگوتر وشارحی برتر از هنر برای معرفی و حضور خود چکیده کاملوابستگی هنرهای مختلف به مباحث عرفانی چنان عمیق و پیچیده است که فرض جدایی آنها از یکدیگر محال مینماید. این همبستگی در بین ادیان الهی و هنر بومی آن کشورها به خصوص شریعت مقدّس اسلام آشکارتر است؛ پس آیا عرفان ابزاری مؤثّرتر وسخنگوتر وشارحی برتر از هنر برای معرفی و حضور خود نداشته است و آیا میتوان گفت عرفان متعلّق به ذات وماهیّت تمام ادیان است؟ در این مقاله سعی شده به روش اسنادی اهمّیّت هنر معنوی و تجلّی عرفان در هنر اسلامی مورد بررسی قرارگیرد و زیباییهای فراموش شده، یادآوری گردد ودر نهایت نقش اساسی عرفان در جهت بخشیدن وهدایت هنر و هنرمندان به سوی مقصد الهی شان بیان شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - بررسی تطبیقی نظرگاههای هجویری و غزالی در باب «رؤیت»(بر اساس دو متنِ کشف المحجوب و سوانح العشاق)
مهین پناهی طاهره کریمیابوالحسن علی بن عثمان هجویری (درگذشته حدود 470 ق) و احمد غزالی (درگذشته 520 ق) هر دو از یک دستگاه فکری برآمده و هر دو جزو خانواده اشاعرهاند. اما خاستگاه معرفتی آن دو از یکدیگر متمایز شده است. از اینرو، قلمرو دلالتِ معنا و کارکرد زبان در آثار ایشان- کشفالمحجوب و سو چکیده کاملابوالحسن علی بن عثمان هجویری (درگذشته حدود 470 ق) و احمد غزالی (درگذشته 520 ق) هر دو از یک دستگاه فکری برآمده و هر دو جزو خانواده اشاعرهاند. اما خاستگاه معرفتی آن دو از یکدیگر متمایز شده است. از اینرو، قلمرو دلالتِ معنا و کارکرد زبان در آثار ایشان- کشفالمحجوب و سوانحالعشاق- متفاوت است. «رؤیت» واژهای کلامی و کلیدی در کشفالمحجوب است که با ورود به گفتمان عرفانیِ غزالی در پوشش استعاری «جمال» در میآید و انتقال از واقعیت به استعاره و از تکمعنایی به چند معنایی صورت میگیرد. هجویری آشکارا و عریان به بحث رؤیت میپردازد اما غزالی از کارکردهای استعاری رؤیت بهره میگیرد: جمال و خوشههای تصویری مرتبط با آن یعنی انسان، دل، آفتاب، آینه و جز آن. در این مقاله، به دیدگاههای این دو عارف در بابِ «رؤیت» و سبکِ بازتاب آن در دو متنِ کشفالمحجوب و سوانحالعشاق پرداخته میشود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - نور علی نور، اثر عرفانی قرن نهم هجری
احمدرضا یلمه هابا وجود آنکه آثار عرفانی و متون صوفیانة شناسایی شده، هر روز رو به فزونی است ولیکن کم نیست آثاری که هنوز مجهول القدر و ناشناخته باقی مانده و در گوشة کتابخانههای مختلف، در بوتة فراموشی به سر میبرد. یکی از این آثار بینام و نشان، نور علی نور از پیر جمالی اردستانی، عارف و چکیده کاملبا وجود آنکه آثار عرفانی و متون صوفیانة شناسایی شده، هر روز رو به فزونی است ولیکن کم نیست آثاری که هنوز مجهول القدر و ناشناخته باقی مانده و در گوشة کتابخانههای مختلف، در بوتة فراموشی به سر میبرد. یکی از این آثار بینام و نشان، نور علی نور از پیر جمالی اردستانی، عارف و مفسّر شیعی مذهب قرن نهم هجری است. پیر جمالی از عرفایی است که به کثرت آثار مشهور است و اکثر آثار او به صورت نسخههای خطی، در مجموعهها و یا به طور جداگانه و پراکنده وجود دارد. نور علی نور، از آثار منظوم آمیخته به نثر است که پیر جمالی آن را در شرح و تبیین تعابیر و مفاهیم عرفانی، به زبانی نسبتاً ساده تألیف نموده است. این پژوهش برای نخستین بار به معرفی و شناسایی این اثر ارزنده پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - «بررسی معانی سفر آفاقی و دستاوردهای آن از منظر عرفای مسلمان»
وحیده فخار نوغانیدر عرفان اسلامی با استناد به آیه شریفه «سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» سفر به دو مرتبه «سفر آفاقی» و «سفر انفسی» تقسیم شده است. سفر آفاقی عبارت از سفری است که طی آن مسافر و سالک به سیر و سلوک در عوالم ظاهر چکیده کاملدر عرفان اسلامی با استناد به آیه شریفه «سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» سفر به دو مرتبه «سفر آفاقی» و «سفر انفسی» تقسیم شده است. سفر آفاقی عبارت از سفری است که طی آن مسافر و سالک به سیر و سلوک در عوالم ظاهری و مراتب بیرون از نفس انسان میپردازد. در مقابل این سفر ظاهری، سفر باطنی است که در آن انسان سالک به سیر و سلوک در مراتب نفس خویش میپردازد و از آن جا که تمامی مراحل این سفر در نفس سالک و نه بیرون از آن محقق میگردد از آن به سیر انفسی تعبیر میگردد. از منظر برخی از عرفا، سفر آفاقی به دلیل تقدم وجود مرتبه آفاق بر انفس و ظهور تفصیلی آیات حضرت حق در مرتبه آفاق، بر سفر انفسی تقدم دارد. هر چند در نگاه اولیه، رایجترین معنایی که از سیر در آفاق در متون عرفانی مطرح شده است، سیر و سفر در شهرها و مناطق مختلف است اما به نظر میرسد که معانی دقیقتر و عمیقتری از سیر در آفاق در عرفان اسلامی قابل طرح است. در این مقاله ضمن بیان معنای رایج و متداول از سیر آفاقی و اشاره به دستاوردهای آن در مسیر سلوک معنوی، تلاش شده است تا با استناد به مبانی هستیشناسانه در عرفان اسلامی و نیز توجه به معانی عمیقتری که آیه شریفه بدان اشاره دارد، مراتب دیگری از سیر آفاقی در عرفان اسلامی مطرح شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - دیوانگی و دیوانه نمایی در ادبیات عرفانی
حسین آریانعشق و محبّت و زیبایی؛ یکی از دغدغههای همیشگی بشر بوده و درگیریهای دنیایی و فکری با آن داشته است. این موضوعات اساسی، در عرفان نیز تبلور خاصی یافتهاند تا آنجا که به عنوان یکی از بحثهای عرفان در شاخههای گوناگون آن مطرح گردیدهاند. عشق به معشوق، مستغرق شدن در جمال بیپ چکیده کاملعشق و محبّت و زیبایی؛ یکی از دغدغههای همیشگی بشر بوده و درگیریهای دنیایی و فکری با آن داشته است. این موضوعات اساسی، در عرفان نیز تبلور خاصی یافتهاند تا آنجا که به عنوان یکی از بحثهای عرفان در شاخههای گوناگون آن مطرح گردیدهاند. عشق به معشوق، مستغرق شدن در جمال بیپایان نگار ازلی و سر کشیدن جرعهای شراب نام محبّت یار، حالتی به عاشق میدهد که او را از وادی عقل وهوشیاری به صحرای بیکران جنون و سرگشتگی میکشاند و به اصطلاح متصوفه، او را از «صحو» به «سکر» رهنمون میگردد و در بیخودی و مستی و دیوانگی از اثر می ناب وحدت، خود را بیگانه مییابد و رفتار و کرداری از او سر میزند که از عقل بشری و هوشیاری دنیوی به دور است و به حالات مجانین نزدیکتر است و همین امر، باعث به وجود آمدن حالات و کرداری میشود که بیشتر کاویده خواهد شد. این مجانین و مستان الهی در پناه این بیخودی و جنونشان، به زیباترین و نابترین ارتباط معنوی و درونی با معشوق یکتای ازلیشان میرسند و چنان به پختگی میرسند که از خودیِ خودشان اثری نمیماند و آنچه برجا میماند فقط «او»ست و لاغیر... پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - تحلیل چگونگی تأثیرگذاری ویژگیهای شخصیتی زن در سیر و سلوک عرفانی او
شهلا رحمانی میترا (زهرا) پورسینامقاله حاضر به تحلیل نقش ویژگیهای شخصیتی زن در سلوک عرفانی او میپردازد. در نگاه عرفانی، ویژگیهای زنانه سبب تجلی آشکارتر اسماء جمال الهی و ویژگیهای مردانه سبب ظهور بیشتر اسماء جلال الهی میگردد. بر این اساس میتوان پرسید که آیا این تفاوت در تجلیات، میتواند تأثیری د چکیده کاملمقاله حاضر به تحلیل نقش ویژگیهای شخصیتی زن در سلوک عرفانی او میپردازد. در نگاه عرفانی، ویژگیهای زنانه سبب تجلی آشکارتر اسماء جمال الهی و ویژگیهای مردانه سبب ظهور بیشتر اسماء جلال الهی میگردد. بر این اساس میتوان پرسید که آیا این تفاوت در تجلیات، میتواند تأثیری در سلوک عرفانی زن و مرد داشته باشد و آیا میتوان نگاه فراجنسیتی عرفا را درباره تفاوت استعداد سالکان، به مسائل جنسیتی نیز تعمیم داد. پژوهش حاضر، با تلفیق مباحث عرفانی و دستاوردهای روانشناختی به ترسیم ارتباط ویژگیهای شخصیتی زنانه با هفت منزل عرفانی میپردازد. چنین رویکردی در تحلیل مباحث سلوکی، دستاوردی جدید و دارای اهمیتی ویژه، هم در مباحث حوزه زنان و هم در مباحث عرفانی، است. در این بررسی روشن میشود که نقش ویژگیهای زنانه در سلوک عرفانی وی گاه نقشی یاریگر و گاه بازدارنده است؛ به نحوی که سالک میتواند با آگاهی از نحوه تأثیرگذاری این ویژگیها تدبیری عمیقتر برای چگونگی سلوک خود رقم زند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - وصفناپذیری جمال در غزلیات شمس
ناصر کاظم خانلو فرهاد عیساییمقالة حاضر، با هدف تببین توصیف ناپذیری جمال از منظر غزلیات شمس تهیه و تنظیم شده است. بر این مبنا ضمن رجوع به مطالعات استتیک و بهره مندی از نظریات فلاسفه قدیم، متفکران و محققان علم الجمال، دربارة جمال و زیبایی، با نگاهی گذرا به منشأ و درک زیبایی، به زیبایی شناسی مولانا پ چکیده کاملمقالة حاضر، با هدف تببین توصیف ناپذیری جمال از منظر غزلیات شمس تهیه و تنظیم شده است. بر این مبنا ضمن رجوع به مطالعات استتیک و بهره مندی از نظریات فلاسفه قدیم، متفکران و محققان علم الجمال، دربارة جمال و زیبایی، با نگاهی گذرا به منشأ و درک زیبایی، به زیبایی شناسی مولانا پرداخته و در آن از تجاذب زیبایی، زیباشناسی معنوی، بی مانندی زیبایی مطلق، شناخت ناپذیری زیبایی مطلق انسان و زیبایی، زیبایی سخن و بیان، سخن گفتهایم. در نهایت وصف ناپذیری جمال و انعکاس زیبایی مطلق، در زیباییهای محسوسات را در تصویرهای شاعرانة دیوان کبیر پی گرفتهایم. سرانجام به این نکته دست یافتهایم که اولاً مولانا، در کنار فلاسفه و محققان از زیبایی در چارچوب حکمت ذوقی سخن گفته و ثانیاً باور ندارد که انسان بتواند زیبایی را، آن چنان که هست وصف نماید او این ناتوانی را به دلیل مطلق بودن زیبایی از سویی و از دیگر سوی به دلیل در اختیار نداشتن ابزار مناسب برای شناخت زیبایی میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - نگرش اشراقی بر«حُسن» و تجلی آن در نگارههای ایرانی سده هشتم تا دهم هـ.ق ( با گزینش شش اثر مشهور از مکتبهای این دوران)
محمدصادق علی اسمعیلی عبدالرضا مظاهری محمدرضا شریف زادهشهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) رساله ای به نام فی حقیقة العشق دارد که در فصول مختلف آن به مقوله حُسن می پردازد. با توجه به تأثیر دیدگاه اشراقی سهروردی بر ادبیات عرفانی و هنر ایرانی دوران بعد، به نظر می رسد هنرمندان نگارگر قرن هشتم تا دهم نیز در بیان زیبایی آثار خود، نگرش چکیده کاملشهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) رساله ای به نام فی حقیقة العشق دارد که در فصول مختلف آن به مقوله حُسن می پردازد. با توجه به تأثیر دیدگاه اشراقی سهروردی بر ادبیات عرفانی و هنر ایرانی دوران بعد، به نظر می رسد هنرمندان نگارگر قرن هشتم تا دهم نیز در بیان زیبایی آثار خود، نگرشی اشراقی را به کار گرفته اند. سؤال این است که چگونه نگارگر ایرانی برای آفرینش فضاهای تصویر، با محوریت حُسن، از اندیشه اشراقی سهروردی مایه گرفته است و وجه تمایز کمال و جمال آثار نگارگری در چیست؟ پژوهش نگاهی تاریخی و هدفی بنیادین داشته و به روش توصیفی ـ تحلیلی عمل کرده است. نتایج حاکی از آن است که نگارگران در بیان زیبایی به هر دو وجه کمالی و جمالی حُسن توجه داشته اند. تا آنجایی که به ساختار بیرونی آثار مربوط می شد از وجه کمالی و در بیان جمال آثار که به ساختار درونی اثر مربوط می شدند از طریق شهود و تخیل در جهان مثالی عمل می نمودند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - بازتاب تجلّیات جمالی و جلالی حق در آیینة اشعار شهریار
لیلا زارع سلماسیتجلّی ذات مطلق هستی و انواع آن در کسوت اسما و صفات جمالی و جلالی، همچون اندیشة عرفانی وحدت وجود، از جملة موضوعات مهم عرفانی است که با تأسّی از مکتب عرفانی ابن عربی، در آیینة اشعار شعرای عرفانی بازتاب وسیعی داشته است. و در آیینة اشعار شهریار هم با تأسّی از شعرا و عرفای پ چکیده کاملتجلّی ذات مطلق هستی و انواع آن در کسوت اسما و صفات جمالی و جلالی، همچون اندیشة عرفانی وحدت وجود، از جملة موضوعات مهم عرفانی است که با تأسّی از مکتب عرفانی ابن عربی، در آیینة اشعار شعرای عرفانی بازتاب وسیعی داشته است. و در آیینة اشعار شهریار هم با تأسّی از شعرا و عرفای پیشین بخصوص حافظ شیرازی، که از همه لحاظ تحت تأثیر افکار و اندیشه های عاشقانه -عارفانه حافظ واقع گردیده است، در کسوت اندام های لطف آمیز و قهر آمیز معشوق و در شکل و صورت ادبی (عاشقانه-عارفانه) و شخصیّت های اساطیری، تاریخی، داستانی، مذهبی و غیره که هر کدام به نوعی مظهر و نماد تجلّی اسما و صفات جمالی و جلالی معشوق ازلی هستند، بازتاب گسترده ای داشته است و کمتر غزل عرفانی از شهریار را می توان یافت که در آن به تجلّیات جمالی و جلالی اشاره ای نشده باشد. این نوشتار به بحث و تفحّص در این زمینه در اشعار شهریار، با ذکر شواهدی از دیگر شعرای عارف پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - بررسی و تحلیل عنصر پیرنگ مبتنی بر عشق، اخلاق و معنویت در سه داستان کوتاه بزرگ علوی، جمالزاده و آل احمد
فاطمه کعب اصل نوازالله فرهادی رقیه ابراهیمی زاد جویمیداستان کوتاه در سرآغاز ظهور خود در ایران همراه با سادگی بوده و رویکرد آن واقعگرایی است. نویسندگان مطرح این دوره بر اساس ویژگیهای اشخاص عادی و کلیت حاکم بر جامعه و حکومت داستان مینویسند و انتقادات خود را مستقیم یا غیر مستقیم بیان میکنند. علوی، جمالزاده و آلاحمد سه چکیده کاملداستان کوتاه در سرآغاز ظهور خود در ایران همراه با سادگی بوده و رویکرد آن واقعگرایی است. نویسندگان مطرح این دوره بر اساس ویژگیهای اشخاص عادی و کلیت حاکم بر جامعه و حکومت داستان مینویسند و انتقادات خود را مستقیم یا غیر مستقیم بیان میکنند. علوی، جمالزاده و آلاحمد سه نویسندهای هستند که داستانهای کوتاه زیادی نوشتهاند که هر یک در نوع خود گوشهای از کمبودهای جامعه ایرانی را نشان میدهد. در این پژوهش با انتخاب داستانهای ستاره دنباله دار، درد دل ملا قربانعلی و سه تار، به بررسی پیرنگ این داستانها با توجه به عناصر معنویت، عشق و اخلاق پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که علوی نویسندهای سیاسی نویس است و با معنویت از نوع مذهبی کاری ندارد و معنویت و عشق و اخلاق در داستان او بر اساس اعتقاداتی است که برای او و سایر مبارزان با حکومت پهلوی پذیرفته شده است. در داستان جمالزاده نیز هر سه عنصر روی نموده است. معنویت در این داستان از نوع مذهبی است و عشق مجازی و غیر اخلاقی نیز در آن پر رنگ است که مورد انتقاد نویسنده است. در داستان آل احمد نیز جلال با توصیف شخصیت اصلی و علایق وی، معنویت خرافی را که در شخصیت مقابل نشان میدهد نفی نموده است. عمل این شخصیت از نظر نویسنده غیراخلاقی است و در عوض عشق شخصیت اصلی به ساز قابل تقدیر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - تحلیل جمالشناسانة تقابل مرگ و حیات در مثنوی مولانا
رقیه پورمقدم چوکامی رضا حیدری نوری رضا فهیمیچکیده صورتهای خیالی و عناصر بدیعی زمانی زیبا هستند که همچون جزئی از ساختار درهمکنش با لفظ و ساختار معنایی کلام در هر متن ایفای نقش کنند و از سویی در التزام با معنا ،خلق شده باشند و در این راه نقش راهبلدی مطمئن را بازی کنند. آثار هنری جاودانه و ماندگار چون مثنوی مولان چکیده کاملچکیده صورتهای خیالی و عناصر بدیعی زمانی زیبا هستند که همچون جزئی از ساختار درهمکنش با لفظ و ساختار معنایی کلام در هر متن ایفای نقش کنند و از سویی در التزام با معنا ،خلق شده باشند و در این راه نقش راهبلدی مطمئن را بازی کنند. آثار هنری جاودانه و ماندگار چون مثنوی مولانا از آنجا که عمدتاً بر بنیاد آفرینش هستی خلق شدهاند بیتردید حاصل برخورد جمالشناسانه با عناصر و مظاهر این آفرینش هستند از سوی دیگر، یکی از راههای کشف جهان ذهنی هنرمند، بررسی تصاویر ادبی و بلاغی شعر شاعر است. مثنوی مولانا نوعی مکاشفه و اشراق درونی شاعر در برخوردی زیباییشناسانه با جان مایة هستی یعنی مسألة مرگ و حیات است. وحدت و تنوع و تکرار مقولة مرگ و زندگی در قالب تضاد و تقابلی هنرمندانه از مباحثی است که موجب پویایی زبان و معنا به صورت هرچه بیشتر در شعر مولانا شده است؛ تا جایی که میتوان این هنر تقابل را نوعی ویژگی سبکی مولانا دانست که به ویژه در اندیشة عرفانی او و مسألة تقابل وحدت و کثرت ریشه دارد. در این نوشتار تقابل جمالشناسانة مرگ و زندگی در مثنوی با توجه به فرآیند کثرت در دل وحدت و وحدت در بطن کثرت ، با توجه به مرگ و حیات به روش کتابخانهای و به شیوة توصیفی - تحلیلی مورد واکاوی و بررسی قرار خواهد گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - ابزار آفرینش تصاویر شاعرانه در قالب زبان جمالشناسی
حسین آذرپیوندچکیده شاعران بزرگ با استفاده از واژههایی که در اختیار همة اهالی یک زبان است، تصویرهای زیبا و بدیعی میآفرینند. واژهها برای شاعر همچون رنگها برای نقاشان و سنگها برای پیکرتراشان است. آثار نقاشان و پیکر تراشان با حس بینایی قابل درک است. اما دنیای تخیل شاعران در بستر چکیده کاملچکیده شاعران بزرگ با استفاده از واژههایی که در اختیار همة اهالی یک زبان است، تصویرهای زیبا و بدیعی میآفرینند. واژهها برای شاعر همچون رنگها برای نقاشان و سنگها برای پیکرتراشان است. آثار نقاشان و پیکر تراشان با حس بینایی قابل درک است. اما دنیای تخیل شاعران در بستر واژهها پنهان است و مهارت زیادی نیاز است تا آن را تماشا کنیم. در این مقاله به مهمترین ابزار درک جمال شعر اشاره شده است و این نتیجه حاصل آمده است که خوانندة شعر برای درک تصاویر و جمالِ عروسِ شعر باید به راز و رمزهای هنرآفرینیهای شاعران آگاهی یابد و گرنه شعر در نظر او لذّت یک نثر ساده را هم نخواهد داشت و دنیای رنگین خیال شاعران برای او بیابانی خشک خواهد بود. نکته دیگر این که این تصویرسازیها و تخیّلات شاعرانه در احیای زبان و توسعة واژگان آن نقش فراوانی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - تحلیل مقولۀ زیبایی در غزلیات فیض کاشانی
محمدیوسف پورموسی کورس کریم پسندی احمد کریمی سید حسن سیدترابییکی از مباحث بنیادین در غزلیات فیض کاشانی، مقولۀ زیبایی است. فیض، با نگرش هستی شناسانه، زیبایی را امری بیرونی و عینی و با نگرش معرفت شناسانه، زیبایی را امری درونی و ذهنی می داند که منبع و منشأ آن ها زیبایی خداوند می باشد که موجبات انگیزش درونی سالکِ طالب را برای رسیدن ب چکیده کاملیکی از مباحث بنیادین در غزلیات فیض کاشانی، مقولۀ زیبایی است. فیض، با نگرش هستی شناسانه، زیبایی را امری بیرونی و عینی و با نگرش معرفت شناسانه، زیبایی را امری درونی و ذهنی می داند که منبع و منشأ آن ها زیبایی خداوند می باشد که موجبات انگیزش درونی سالکِ طالب را برای رسیدن به جمال الهی فراهم می سازد. این مقاله به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین مقولۀ زیبایی در غزلیات ناب فیض کاشانی می پردازد و نیز سیری است در کند و کاوهای کشف و شهودی این عارفِ واصلِ جمالِ الهی دربارۀ تعریف زیبایی، منشأ زیبایی، انواع زیبایی و ... با این برآیند که سالکِ طالب باید از مظاهر جمال و زیبایی های ظاهری و مجازی عبور کند و از آن برای رسیدن به زیبایی حقیقی و شهودِ جمالِ شاهد مقصود پلی بسازد تا آن گاه با زیبایی شگفت آوری روبرو شود که پاینده و جاودانه است، نه به وجود می آید و نه از میان می رود، و آن زیبایی مطلق خداوندی است که آیینۀ دل به تمام و کمال آن را نشان می دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - بررسی اثر پذیری داستانهای کوتاه محمد علی جمالزاده از قصههای کنتربری جفری چاسر
سجاد اشرفی زاده علی بصیری پوراز جمله مهم ترین مباحثی که نیازمند پژوهش و بررسی است، کمیت و کیفیت تأثیرپذیری ادبیات داستانی ایران، از ادبیات انگلیس است. داستان نویسی و به ویژه داستان کوتاه در ایران، مدت ها پس از پیدایش آن در انگلیس و به دنبال سفر دانشجویان ایرانی به اروپا و آشنایی با اصول داستان نویس چکیده کاملاز جمله مهم ترین مباحثی که نیازمند پژوهش و بررسی است، کمیت و کیفیت تأثیرپذیری ادبیات داستانی ایران، از ادبیات انگلیس است. داستان نویسی و به ویژه داستان کوتاه در ایران، مدت ها پس از پیدایش آن در انگلیس و به دنبال سفر دانشجویان ایرانی به اروپا و آشنایی با اصول داستان نویسی، آغاز شد. جمالزاده نخستین کسی است که به نگارش داستان های کوتاه پرداخت و لقب پدر داستان کوتاه در زبان فارسی را به خود اختصاص داد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیرپذیری داستان های جمالزاده، از قصه های کنتربری، نوشته جفری چاسر انگلیسی می پردازد و ابعاد این تاثیر پذیری را مشخص می نماید. روش پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جمالزاده چه از نظر محتوا و درونمایه و چه از نظر ساختار و روایت، متأثر از قصه های کنتربری بوده است. میزان تأثیر پذیری در انتخاب شخصیت ها، درونمایه، توصیف اشخاص و گفتگوها بیشتر است همچنین هر دو نویسنده به بازتاب مسائل اجتماعی و فرهنگی زمان خویش در آثارشان توجه داشته اند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - تحلیل سیمای زن در آیینۀ شعر «جمال نصاری»
علی اکبر محسنی محمد بستان بهناز نظریپژوهش حاضر با هدف بررسی سیمای زن از نگاه نصاری انجام شده است. پرداختن به سیمای زن و نشان دادن چهرهای اثیری و گاه حقیقی از زن در همۀ دورههای تاریخی مختلف ادبیّات عرب، در آثار بسیاری از شاعران و نویسندگان دیده میشود؛ امّا شاعران معاصر با نگاهی متفاوت و نو نسبت به گذشته چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف بررسی سیمای زن از نگاه نصاری انجام شده است. پرداختن به سیمای زن و نشان دادن چهرهای اثیری و گاه حقیقی از زن در همۀ دورههای تاریخی مختلف ادبیّات عرب، در آثار بسیاری از شاعران و نویسندگان دیده میشود؛ امّا شاعران معاصر با نگاهی متفاوت و نو نسبت به گذشته به موضوع زن پرداختهاند. جمال نصاری از جمله شاعرانی است که در مجموعه اشعارش در قالب موضوعات مختلف از این نام برای بیان احساسات خویش و دغدغههای شخصی و دیگر اندیشههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سود جسته است. این پژوهش بر آن است تا وجوهی از سیمای زن را در شعر نصاری بررسی نماید. وی در بسیاری از سرودههایش نسبت به زن نگاه خوشبینانه و مواضع جانبدارانه دارد و در عین حال سخنان و اندیشههای بدبینانه او نسبت به زن اندک نیست. یافتههای این پژوهش توصیفی- تحلیلی برآن است تا موضوعاتی همچون؛ عدم توجّه جامعه به احساسات و عواطف زن، نماد عفت و پاکدامنی، زن مایه آرامش مرد، اندوهِ فراق از معشوق، تکیهگاه و حامی و.. نیز نگرشهای منفی که شاعر به آن پرداخته را توصیف کند .از این رو با بررسی اشعار این شاعر به این نتیجه دست یافتهایم که سرودههای نصاری در بر دارندۀ توصیف ویژگیهای جسمانی زن نیست، بلکه نماد مفاهیم و مضامینی است که شاعر برای بیان احساسات خویش از آن مدد میجوید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - بررسی پرخاشگری زنان در آثار جمالزاده و هدایت بر اساس نظریه کارن هورنای
فاطمه بدیعی فرد مریم صادقیهدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی پرخاشگری زنان در آثار جمالزاده و هدایت بر اساس نظریۀ کارن هورنای بود. ویژگیهای دو شخصیت زن به نامهای تاجالملوک و عزیزآغا در داستانهای نیکوکاری و طلبآمرزش از آثار داستانی جمالزاده و هدایت به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش، توصیفی - چکیده کاملهدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی پرخاشگری زنان در آثار جمالزاده و هدایت بر اساس نظریۀ کارن هورنای بود. ویژگیهای دو شخصیت زن به نامهای تاجالملوک و عزیزآغا در داستانهای نیکوکاری و طلبآمرزش از آثار داستانی جمالزاده و هدایت به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانهای به دست آمد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا مطالب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهمترین ابعاد پرخاشگری دو شخصیت اصلی در آثار داستانی این دو نویسنده بر اساس نظریۀ هورنای، بدزبانی و تحقیر دیگران، بیرحمی، آشکارکردن بیملاحظهی خشونت، اصالت منفعت و استثمار دیگران، سلطهجویی؛ بی اعتنایی به دیگران و داشتن توقعات نابجا، جر و بحث شدید و انتقاد از دیگران میباشد. همچنین بررسیها نشان می دهد که زنان در آثار داستانی هر دو نویسنده، بدزبانی و تحقیر دیگران را بیشتر از دیگر ابعاد پرخاشگری مطرح کردهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، رزا جمالی و مریم جعفری با شعر غاده السمان
فاطمه تقی نژاد سید محتشم محمدی علی محمد محمودیهدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، مریم جعفری و رزا جمالی با شعر غاده السمان بود. جامعۀ پژوهش شامل کلیه اشعار نجمه زارع، مریم جعفری، رزا جمالی و اشعار غاده السمان می باشد. نمونۀ پژوهش اشعار مربوط به محتوای فرهنگی و ر چکیده کاملهدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، مریم جعفری و رزا جمالی با شعر غاده السمان بود. جامعۀ پژوهش شامل کلیه اشعار نجمه زارع، مریم جعفری، رزا جمالی و اشعار غاده السمان می باشد. نمونۀ پژوهش اشعار مربوط به محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه شاعران مذکور بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات کتابخانهای و به صورت فیشبرداری انجام شد. یافتهها نشان داد که یکی از مضامین مهم شعر زنان، بحث محتوای فرهنگی و روان شناختی و نشانههای آن است که هرکدام از شاعران زن با توجه به ذهنیت و فرهنگ جامعۀ خود برداشت متفاوت و گاه مشترک از آ ن ها دارند. از موارد مهم و مشترک دیگر در اشعار این شاعران، زبان عاشقانه و تغزلی زنانه بود. این شاعران هرکدام به نوعی زبان رمانتیک عاشقانۀ خاص خود را داشتهاند که در بعضی موارد به غادهالسمان شبیه و گاه متفاوت بودند. بنمایۀ فراگیر عاطفی شعر نجمه زارع اندوه و دوری از محبوب است. غزل عاشقانه و اجتماعی مریم جعفری در بحش گفتمان و زبان زنانه خاص تر بود. اشعار رزا جمالی بر پایه تخیل زنانه بود و بیشتر مضامین رمانتیک زنانه را در قالب رمز و نماد نشان داده است و اشعار وی از لحاظ کاربرد کلمات احساسی و زنانه در مقایسه با دو شاعر ایرانی دیگر بیشتر است. در مورد غادهالسمان ترکیبی از موارد ذکرشده این سه شاعر ایرانی در زبان رمانتیک زنانهاش وجود دارد؛ یعنی هم شاعری گلایهمند از فراق معشوق و هم دفاع از حقوق زنان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - مقایسه سبکی هجویات ،سنایی،انوری و جمال الدین اصفهانی
حشمت اله انصاری مریم جعفری غلامعباس زاکریهجو یکی از انواع شعر غنایی به شمار می رود و مانند هرگونه ادبی دیگر دارای ویژگی هایی است که آن را از گونه های دیگر جدا می کند. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات غنایی و با هدف مقایسه سبکی هجویات در شعر سنایی غزنوی، انوری وجمال الدین عبدالرزاق اصفهانی که ازشاعران بزرگ سده ششم هجر چکیده کاملهجو یکی از انواع شعر غنایی به شمار می رود و مانند هرگونه ادبی دیگر دارای ویژگی هایی است که آن را از گونه های دیگر جدا می کند. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات غنایی و با هدف مقایسه سبکی هجویات در شعر سنایی غزنوی، انوری وجمال الدین عبدالرزاق اصفهانی که ازشاعران بزرگ سده ششم هجری و سبک سلجوقی هستند، صورت گرفته است. در این پژوهش به شیوه کاربرد اوزان عروضی،صور خیال، قالب های شعری ،ایدئولوژی و واژگان گزیده شامل استفاده از نام های جانوران در هجو، استفاده از ساخت مصغر، هجوهای پنهان و آشکار ، به کارگیری واژه های تابو و نیز استفاده از آیات قرآنی در هجو و هجوهای پنهان و آشکار، شخصی و اجتماعی در شعر این سه شاعرپرداخته شده است . نتایج به دست آمده بیانگر آن است که زبان جمال الدین درهجو از سنایی و انوری عفیف تراست،اما هجویات سنایی و انوری نسبت به جمال الدین زبانی تند ،گزنده پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - دیالکتیک سنت و مدرنیته در ادبیات سیاسی ایران؛ بررسی تطبیقی دو داستان «فارسی شکر است» و «رجل سیاسی»
سمیه علی اکبر زاده دکترماندانا علیمی علی فلاحیکی از نویسندگان مشهوری که در آثار خود همواره با بیانی مبتنی بر طنز، اوضاع سیاسی ایران را به نقد کشیده است، محمدعلی جمالزادة است. وی در آثار خود بارها آشفتگی سیاسی- فرهنگی جامعة ایران اعم از حاکمین و طبقات مختلف مردم را ترسیم نموده است در این مقاله، نویسندگان درتلاشند ت چکیده کاملیکی از نویسندگان مشهوری که در آثار خود همواره با بیانی مبتنی بر طنز، اوضاع سیاسی ایران را به نقد کشیده است، محمدعلی جمالزادة است. وی در آثار خود بارها آشفتگی سیاسی- فرهنگی جامعة ایران اعم از حاکمین و طبقات مختلف مردم را ترسیم نموده است در این مقاله، نویسندگان درتلاشند تا با استفاده از روش تطبیقی دو اثر جمالزاده با عناوین رجل سیاسی و فارسی شکر است را با بهره گیری از طنز سیاسی بررسی نموده و به این سوال اصلی پاسخ دهند: جمالزاده جدال سنت و مدرنیته را در دو داستان رجل سیاسی و فارسی شکر است چگونه و در قالب چه مفاهیمی دسته بندی نموده است؟ فرضیة مقاله تأکیدی است بر این موضوع که این دو اثر جمالزاده عمدتاً با محوریت طنز و گفتمان انتقادی و با هدف اصلاح اوضاع آشفتة سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعة خود صورت پذیرفته است. یافتههای مقاله نشان داد جمالزاده در داستان فارسی شکر است چهار مفهوم کلان نهادینگی استبداد و فساد؛ سیاست زدگی جامعة ایران، شکاف عمیق طبقاتی و دیالکتیک فرهنگ وارداتی و هویت سنتی را نشان میدهد. اما در داستان رجل سیاسی، جمالزاده به بررسی جامعة ایران در زمان و شرایط خاصی میپردازد و اشاره به افتادن سرنوشت مردم به دست کسانی داردکه اصلاً تخصصی ندارند.در این راستا، سیاست به مثابه ثروت و رفاه، فقدان مریتوکراسی، لمپنیسم سیاسی، عدم فهم مسائل سیاسی و فقدان تخصص، ناپایداری تودهها در قالبجو زدگی سیاسی، تشجییع سیاسی و قهرمانسازی نادرست و لابیگری سیاسی مهمترین مواردی است که جمالزاده بدان اشاره نموده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - جمال الدین ساوجی و تاثیر شخصیت او بر طریقهی قلندریه
زهرا امیریقلندریه یکی از شاخه های صوفیه است که از فرقهی ملامتیه منشعب شده و حتی گاهی این فرقه راهمان ملامتیه میدانند. اقدامات قلندریه در ابتدا همچون ملامتیه اعتراض به اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی بود. اما بعدها این فرقه بیشتر به ظاهر سازی پرداختند و اعضاء آن برای جدا بودن از چکیده کاملقلندریه یکی از شاخه های صوفیه است که از فرقهی ملامتیه منشعب شده و حتی گاهی این فرقه راهمان ملامتیه میدانند. اقدامات قلندریه در ابتدا همچون ملامتیه اعتراض به اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی بود. اما بعدها این فرقه بیشتر به ظاهر سازی پرداختند و اعضاء آن برای جدا بودن از دیگران خود را به شکل عجیب و غیر معمولی در میآوردند. یکی از شخصیت های مطرح قلندریان، جمال الدین ساوجی(زاوه ای) رهبر قلندریان جولقی بود. افسانه هایی که در مورد او وجود دارد مانند داستان هایی که برای صوفیان و عارفان ذکر میشود همراه با شاخ و بال های فراوان و غیر قابل باور است. وی که ایرانی بود در دمشق شیوه های بدعتی خود را ارائه کرد.او بعدها به مصر رفت و در شهر دمیاط مقیم شد. وی توانست پیروان زیادی در سرزمین های اسلامی به دست آورد. پس از او قلندریان که مدعی پاکدامنی و جدایی از تعلقات دنیوی بودند، با اشتغال به فساد و انجام اعمال منافی عرف و شرع به انحطاط گرائیدند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - تأثیر اجمال مخصص بر اعتبار لفظ عام در فقه و حقوق موضوعه
محمد مسعودی نیاچکیده: در بخش الفاظ یکی از مهمترین مباحث مطرح شده مربوط به بحث عام و خاص می باشد و یکی از مواردی که جزء لاینفک مبحث عام و خاص است رابطه این دو لفظ می باشد و برای تبیین این رابطه، معمولاً عناوین تخصیص و مخصص جایگاه ویژه ای دارد زیرا با آوردن مخصص مشخص می گردد که آیا به چکیده کاملچکیده: در بخش الفاظ یکی از مهمترین مباحث مطرح شده مربوط به بحث عام و خاص می باشد و یکی از مواردی که جزء لاینفک مبحث عام و خاص است رابطه این دو لفظ می باشد و برای تبیین این رابطه، معمولاً عناوین تخصیص و مخصص جایگاه ویژه ای دارد زیرا با آوردن مخصص مشخص می گردد که آیا به حکم عام عمل می گردد یا به حکم خاص، که از اینجا نکته دیگری نیز حائز اهمیت می شود و آن این است که بخش عام و خاص در اصول فقه نه تنها برای متعلمین بلکه برای مکلفین نیز می تواند حائز اهمیت باشد و در قسمت مخصص و تخصیص؛ یکی از مباحث تخصصی، اجمال مخصص است و منظور از اجمال در مخصص آن است که مخصص؛ فاقد صراحت و رسایی لازم بوده و نوعی ابهام در آن وجود داشته باشد به نحوی که تشخیص مرز میان قلمرو عام و محدوده خاص ابهام آمیز گردد و در اثر آن در شمول حکم به برخی از افراد و مصادیق آن تردید ایجاد شود. علمای فقه اصول برای تبیین سرایت اجمال مخصص به عام آن را در شش قالب دسته بندی می نمایند که از این شش دسته صرفاً در یک مورد یعنی در صورتی که اجمالِ مخصص منفصل بوده و از نوع دوران اقل و اکثر باشد به آن سرایت نمی کند و در بقیه موارد اجمال به عام نیز سرایت کرده و چون هر دو مجمل می شوند عام از اعتبار می افتد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - مقایسۀ سبکی هجویات سنایی، انوری و جمالالدین عبدالرزاق
حشمت اله انصاری مریم جعفری غلامعباس ذاکرییکی از انواع فروع ادب غنایی که بسامد بسیاری در آثار بیشتر شاعران پارسیگو دارد، هجویهسرایی است. بررسی ویژگیهای سبکی این گونۀ ادبی میتواند سهم مهمی در ورود به دنیای ذهن شعرا و شناختن اندیشهها، عواطف و رویکردهای آنها داشته باشد. در این مقاله سعی شده است هجویات سنایی، چکیده کاملیکی از انواع فروع ادب غنایی که بسامد بسیاری در آثار بیشتر شاعران پارسیگو دارد، هجویهسرایی است. بررسی ویژگیهای سبکی این گونۀ ادبی میتواند سهم مهمی در ورود به دنیای ذهن شعرا و شناختن اندیشهها، عواطف و رویکردهای آنها داشته باشد. در این مقاله سعی شده است هجویات سنایی، انوری و جمالالدین که هر سه از شاعران بنام و برجستة قرن ششم و سبک سلجوقی هستند، در سه حوزۀ زبانی، ادبی و فکری با تکیه بر مضامین اجتماعی و فرهنگی مورد برسی قرار گیرد. در این تحقیق به شیوۀ کاربرد اوزان عروضی، صور خیال، قالبهای شعری، ایدئولوژی و واژگان گزیده؛ شامل: استفاده از نامهای جانوران در هجو، استفاده از ساخت مصغر، هجوهای پنهان و آشکار، بهکارگیری واژههای تابو و نیز استفاده از آیات قرآنی در هجو، هجوهای پنهان و آشکار، شخصی و اجتماعی در شعر این سه شاعر پرداخته شدهاست. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که زبان جمالالدین در هجو از سنایی و انوری عفیفتر است؛ اما هجویات سنایی و انوری نسبت به جمالالدین زبانی تند، گزنده و هتّاک دارد. این سه شاعر با بهرهگیری از هنر شاعری خود و احاطهای که بر اوضاع جامعۀ عصر خود داشتهاند، بسیاری از مفاسد و ناهنجاریهای اجتماعی عصر را به تصویر کشیدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - مقایسه تحلیلی هجو در شعر سنایی غزنوی، جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی و خاقانی شروانی
علی اصغر باباصفری حشمت الله انصاریهجو از فروع ادبیات غنایی به شمار میرود و مانند هر گونۀ ادبی دیگر دارای ویژگیهایی است که آن را از گونههای دیگر جدا میکند. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات غنایی و با هدف مقایسه تحلیلی هجو در شعر سنایی غزنوی، جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی و خاقانی شروانی که از شاعران بزرگ سده چکیده کاملهجو از فروع ادبیات غنایی به شمار میرود و مانند هر گونۀ ادبی دیگر دارای ویژگیهایی است که آن را از گونههای دیگر جدا میکند. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات غنایی و با هدف مقایسه تحلیلی هجو در شعر سنایی غزنوی، جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی و خاقانی شروانی که از شاعران بزرگ سده ششم هجری و سبک سلجوقی هستند، صورت گرفته است. در این پژوهش، به شیوۀ کاربرد اوزان عروضی، موسیقی، ایدئولوژی و واژگان گزیدۀ شامل استفاده از نامهای جانوران در هجو، استفاده از ساخت مصغر، به کارگیری واژههای تابو و نیز هجوهای پنهان و آشکار شخصی و اجتماعی در شعر این سه شاعر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که زبان خاقانی و جمالالدین در هجو از سنایی عفیفترست، اگر چه زبان هجو در سنایی و خاقانی نسبت به جمالالدین، تندتر، گزندهتر و هتاکتر است، اما استوار و زیبا بیان شده و قدرت آنها را بر قلمرو الفاظ و تعبیرات شاعرانه به حد کمال نشان میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - بازشناسی ویژگیهای سبکی شعر جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی
فریبا قرهداغی کرالهجمال الدین عبدالرزاق اصفهانی (؟- 588 هـ. ق) از شاعران قرن ششم هجری و از نمایندگان برجستۀ سبک سلجوقی یا بینابین است. در این تحقیق پس از بررسی سبکشناختی شد جمالالدین موارد ذیل روشن شد که وی در قالب های متعدد شعری از قبیل قصیده، غزل، قطعه، رباعی، ترکیب و ترجیع ب چکیده کاملجمال الدین عبدالرزاق اصفهانی (؟- 588 هـ. ق) از شاعران قرن ششم هجری و از نمایندگان برجستۀ سبک سلجوقی یا بینابین است. در این تحقیق پس از بررسی سبکشناختی شد جمالالدین موارد ذیل روشن شد که وی در قالب های متعدد شعری از قبیل قصیده، غزل، قطعه، رباعی، ترکیب و ترجیع بند طبع آزمایی کرده است. اکثر قصاید او بدون تغزل است. هشتاد و سه قصیده وی دارای شریطه و بقیه بدون شریطه هستند. از بحور سالم، جز متقارب و هزج استفاده نکرده است. کاربرد ردیف و قافیه های مشکل و طولانی در دیوان وی به وفور دیده می شود. در دیوان جمال توجه به صورت های خیالی همچون تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز بارز است، ولی آرایه های ادبی جلوه ای معتدل دارند. در زمینۀ فکری این خصایص در شعر او مشاهده می شود: اشاره به جزئیات علوم مختلف (فلسفه، موسیقی، طب، نجوم)، شکایت از کسادی بازار فضل، پند و موعظه، مخالفت با فلسفۀ یونان، مفاخره، شکایت از ابنای عصر و اوضاع روزگار، اشاره به قرآن و حدیث ، توجه به حقارت مدح و مدّاحی، تقاضای خواسته های حقیر و هجو. وفور لغات و اصطلاحات عربی، کاربرد دو حرف اضافه برای یک متمم، استفاده از "می" به جای "ب" در فعل امر، کاربرد "اندر" به جای "در" (به شیوۀ سبک خراسانی) از مختصات زبانی بارز در کلام اوست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - نخستین شاعر پارسی گوی اصفهان
مهدی نوریانشاعران پارسی گوی اصفهان در طول تاریخ چندین صد ساله ادب فارسی درخششی خاص داشته اند. شاعر نام آور قرن ششم هجری، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی را همه شعر شناسان و ادب دوستان می شناسند و منزلتش را می دانند، اما آیا تا قبل از قرن ششم نیز در اصفهان شاعران پارسی گوی بودهاند؟ ! چکیده کاملشاعران پارسی گوی اصفهان در طول تاریخ چندین صد ساله ادب فارسی درخششی خاص داشته اند. شاعر نام آور قرن ششم هجری، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی را همه شعر شناسان و ادب دوستان می شناسند و منزلتش را می دانند، اما آیا تا قبل از قرن ششم نیز در اصفهان شاعران پارسی گوی بودهاند؟ ! بیت زیر از جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، بیانگر آن است که او خود و معاصرانش را باقی ماندگان نسلی از شاعران بزرگ می داند که در اصفهان می زیسته اند: هنوز گویندگان هستند اندر عراق که قوّت ناطقه مدد از ایشان برد حکیم سنایی غزنوی در دیوان خود از شاعری ذواللسانین نام برده و در وصف او قصیده ای سروده است که شاید بتوان او را در حال حاضر قدیمترین شاعر پارسی گوی اصفهان دانست. این شاعر، ابوالفتح محمد بن علی بن محمد اصفهانی است. دوران سالخوردگی او مقارن آغاز حیات جمال الدین عبدالرزاق است. متاسفانه، جز معدودی از ابیات او که در کتاب المعجم فی معاییر الاشعار العجم آمده، دیوانی از او باقی نمانده است. این پژوهش به بازجست نشانه های این شاعر در متون ادبی میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - همه گویند و سخن گفتن سعدی دگر است
مهرانگیز اوحدی -
دسترسی آزاد مقاله
60 - نقش علم اجمالی در تعیین فعلیت احکام از دیدگاه آخوند خراسانی و امام خمینی( ره)
خدیجه احمدی بیغشدر علم اصول، علم به دو دسته تفصیل و اجمال تقسیم می شود. این دو علم در بیان و کشف احکام شرعی کمک شایانی به مجتهد و فقیه می کند. علم تفصیلی، به معنای مشخص بودن اصل تکلیف است، اما علم اجمالی به معنای علم به جامع همراه با شک در جایگاه استقرار آن است. پس در این که این علم به چکیده کاملدر علم اصول، علم به دو دسته تفصیل و اجمال تقسیم می شود. این دو علم در بیان و کشف احکام شرعی کمک شایانی به مجتهد و فقیه می کند. علم تفصیلی، به معنای مشخص بودن اصل تکلیف است، اما علم اجمالی به معنای علم به جامع همراه با شک در جایگاه استقرار آن است. پس در این که این علم به میزان جامع تکلیف آوری آن مشخص است، اتفاق نظر وجود دارد اما تکلیف آور بودن علم اجمالی نسبت به بیشتر از جامع مورد اختلاف است. حال سوال این است که وجوب موافقت قطعیه یا حرمت مخالفت قطعیه درعلم اجمالی، از دیدگاه آخوند خراسانی و امام خمینی چه تاثیراتی در تعیین فعلیت احکام دارد. بررسی توصیفی تحلیلی این مسئله، نشان می دهد آخوند خراسانی(ره) در علم اجمالی، فعلیت من جمیع الجهات باشد، پس مخالفت قطعیه اش حرام، و موافقت قطعیه اش واجب است. ولی اگر علم اجمالی فعلیت لامن جمیع الجهات داشت، علم اجمالی در هر دو مقام شامل تکلیف آوری می شود. امام خمینی(ره)برخلاف مرحوم آخوند(ره) معتقد است با موجود شدن علم اجمالی در وجوب موافقت قطعیه، مخالفت قطعیه حرام بوده و موافقت احتمالی کفایت می کند. یعنی نیازی به ترک همه اطراف موضوع نیست. این امر موجب می شود در صورت تزاحم با مفسده قویتر، جواز عمل قبیح نباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - نقش دیوان و موجودات اهریمنی در نگاره های شاهنامه رشیدا
زهرا پاکزادجمال و جلال دو اصطلاح منحصر به فرد فلسفه و عرفان اسلامی است . اما نقش آنها درساحت هنر سنتی ، به ویژه نگارگری ، آن چنان شگفت انگیز است که بدون بررسی کارکردشان،تبیین نگارگری چندان ممکن نیست . در نگارگری ایرانی ، به ویژه نگاره های شاه نامه رشید ا،شخصیت های گوناگونی با ظراف چکیده کاملجمال و جلال دو اصطلاح منحصر به فرد فلسفه و عرفان اسلامی است . اما نقش آنها درساحت هنر سنتی ، به ویژه نگارگری ، آن چنان شگفت انگیز است که بدون بررسی کارکردشان،تبیین نگارگری چندان ممکن نیست . در نگارگری ایرانی ، به ویژه نگاره های شاه نامه رشید ا،شخصیت های گوناگونی با ظرافت های خاص وجودی و بصری به تصویر کشیده شده اند. اینویژگی را می توان با عناوین ارزشی؛ موجودات خیر و شر، خیالی؛ موجودات اسطوره ای وواقعی، عرفانی؛ عاشق ها و معشوق ها، اجتماعی؛ شاهان و گدایان ، و اهریمنی؛ دیوان و اژدهایانبررسی کرد . تمامی این موجودات ذیل جلوه های جمال و جلال قابل بررسی اند. اما این مقالهبه موجودات اهریمنی می پردازد و اینکه چرا روح حاکم بر نگارگری و نگاره های شاهنامهرشیدا، زیبایی است، تا آنجا که اهریمن ها هم زیبا تصویر شده اند . خاستگاه نظریزیبایی شناختی ر ا بایستی در جلوه های جمال و جلال جست وجو کرد. نگارگر ایرانی از نظرگاهجمال و زیبایی هیبت و جلال موجودات خوفناک را نگریسته و آنها را به تصویر کشیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - تاثیر مثنوی معنوی در یوسف نامه پیر جمالی اردستانی
عزیزالله توکلی کافی آبادیوسف نامه با نام اصلی کشف الارواح،منظومه ای عرفانی در تفسیر و تاویل سوره یوسف(ع) است.بخش اصلی درون مایه این داستان،عشق زلیخا به یوسف(ع( و پیامدهای آن است:و از آنجا که جمالی به قصه یوسف و زلیخا کاملا به دیده عرفانی نگریسته و تحول حال آن حضرت را با مقامات سلوک عرفانی پیون چکیده کاملیوسف نامه با نام اصلی کشف الارواح،منظومه ای عرفانی در تفسیر و تاویل سوره یوسف(ع) است.بخش اصلی درون مایه این داستان،عشق زلیخا به یوسف(ع( و پیامدهای آن است:و از آنجا که جمالی به قصه یوسف و زلیخا کاملا به دیده عرفانی نگریسته و تحول حال آن حضرت را با مقامات سلوک عرفانی پیوند داده،این منظومه را از حد یک داشتان غنایی فراتر برده و به آن رنگ عرفانی بخشیده است. با توجه به اعتقادی که پیر جمالی به مولوی و مثنوی معنوی دارد و به گفته او حدیقه سنایی و فصوص الحکم محی الدین عربی در یک ورق مثنوی مولانا جلال الدین رومی است،بدیهی است که در جای جای این منظومه،به تعبیرات و ترکیبات مثنوی نظر داشته باشد.در این مقاله سعی شده است برخی از این تاثیر پذیری ها نشان داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - جمالشناسی گلشنراز
تورج عقداییشبستری در مثنوی گلشنراز که متنی عرفانی است، با تکیه بر پیوند دیرینة عرفان و زیبایی، برای بیان و تجسم بخشیدن به دریافتههای مجردّش، از ابزارهای گوناگون زیباییآفرینی و جمالافزا استفاده میکند تا انتقال پیامش را آسان کند و بر تأثیر کلامش بیفزاید.مقالة پیش رو، گلشنراز ر چکیده کاملشبستری در مثنوی گلشنراز که متنی عرفانی است، با تکیه بر پیوند دیرینة عرفان و زیبایی، برای بیان و تجسم بخشیدن به دریافتههای مجردّش، از ابزارهای گوناگون زیباییآفرینی و جمالافزا استفاده میکند تا انتقال پیامش را آسان کند و بر تأثیر کلامش بیفزاید.مقالة پیش رو، گلشنراز را از منظر زیباییشناسی نگریسته و بر آن است تا نشان دهد که شیخ محمود شبستری، تشبیه را ابزاری مناسب برای بیان مشابهتهای خیالانگیز میان مفاهیم مجرد و پدیدههای عینی تشخیص داده و به فراوانی از آن استفاده کرده است.امّا او برای انتقال اندیشههای عمیقتر یا تجربههای شهودی، به ترتیب استعاره و نماد را بهکار میگیرد، همچنان که برای بیان مفاهیم و اندیشههای دو سطحی، کنایه، ایهام و پارادوکس را ابزارهایی کارآمد مییابد که قادر به انتقال چنین دریافتههایی هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - اجتماع اسباب از نظر فقه و حقوق ایران و مصر
مسیب فلاح پور سیدحسن عابدیان سیدمحمد مهدی احمدی احمد مرادخانیمعمولا در حدوث خسارت عوامل متعددی بصورت مباشر یا سبب نقش دارند. هرگاه اجتماع سبب ها موجب ورود زیان شود در مسئولیت مدنی و ضمان قهری با عنوان اجتماع اسباب مورد بررسی قرار می گیرد. تعیین ضامن در اجتماع اسباب از مباحث مهم در علم حقوق و فقه است و فقها و حقوقدانان در مورد این چکیده کاملمعمولا در حدوث خسارت عوامل متعددی بصورت مباشر یا سبب نقش دارند. هرگاه اجتماع سبب ها موجب ورود زیان شود در مسئولیت مدنی و ضمان قهری با عنوان اجتماع اسباب مورد بررسی قرار می گیرد. تعیین ضامن در اجتماع اسباب از مباحث مهم در علم حقوق و فقه است و فقها و حقوقدانان در مورد اینکه کدام سبب ضامن جبران خسارت است دیدگاههای متفاوتی را مطرح نموده اند. دو نظریه اساسی در این خصوص وجود دارد که هر کدام دارای چند نظر فرعی می باشد. یک دیدگاه آن است که در اجتماع اسباب فقط یک سبب به عنوان ضامن بوده و بقیه اسباب ضامن نیستند و در دیدگاه دیگر همه اسباب ضامن بوده و هیچ یک از آنها را از مسئولیت مبرّی نمی داند . در این نوشتار دیدگاه فقهی و حقوق ایران و مصر در مورد تعیین ضامن در اجتماع اسباب مورد بررسی قرار گرفته است. حقوق ایران و مصر با دو نگاه متفاوت به مبحث اجتماع اسباب ورود نموده و به همین دلیل نتیجه این دو نظام حقوقی متفاوت است. حقوق ایران عموماً بر مبنای تقصیر مسلّم و حقوق مصر بر اساس تقصیر مفروض سبب ضامن را تعیین ومحکوم به پرداخت خسارت می نماید . هدف رساله حاضر ، مطالعه علمی در خصوص معیارهای تشخیص مسئول جبران خسارت در فروض گوناگون اجتماع اسباب در سه نظام حقوقی اسلام، ایران و مصر، به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و تطبیقــی می باشد.در مجموع به نظر می رسد حقوق ایران در این مسئله از دقت و استحکام بیشتری برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - خوانش نمادین غرب در داستانهای "فارسی شکر است" از محمد علی جمال زاده و " قندیل ام هاشم " از یحیی حقی
رضا ناظمیانمحمد علی جمال زاده و یحیی حقی در ادبیات فارسی و عربی از پشگامان داستان نویسی بویژه داستان کوتاه به شمار می روند. اگر چه میان این دو نویسنده پیوند و ارتباطی نبوده است، اما هم زمانی میان آن دو باعث شده است که مضمون و محتوای داستان هایشان تا حدودی به هم نزدیک شود. موضوع مح چکیده کاملمحمد علی جمال زاده و یحیی حقی در ادبیات فارسی و عربی از پشگامان داستان نویسی بویژه داستان کوتاه به شمار می روند. اگر چه میان این دو نویسنده پیوند و ارتباطی نبوده است، اما هم زمانی میان آن دو باعث شده است که مضمون و محتوای داستان هایشان تا حدودی به هم نزدیک شود. موضوع محوری که در داستان فارسی شکر است از جمال زاده و قندیل ام هاشم ـ چلچراغ حضرت زینب ـ از یحیی حقی به چشم می خورد، مسئله ی رویارویی شرق و غرب است. در واقع، نویسندگان برآنند تا بی هویتی فرهنگی را به خوانندگان گوشزد کرده و دست کشیدن از سنت های شرقی و جایگزین کردن آنها با جلوه های تمدن غرب را نقد کند. اگر چه این دو نویسنده در پایان به مصالحه شرق و غرب رسیده اند اما شیفتگی اولیه مردم شرق نسبت به ظواهر تمدن مادی و فرنگی مآبی را به خوبی به تصویر کشیده اند. این مقاله در پی آن است که نمادهای مهم این دو داستان را رمزگشایی کرده و جلوه های رویارویی شرق و غرب را نشان بدهد. بعلاوه، عناصر برجسته داستانی همچون شخصیت، زاویه دید، صحنه و درون مایه و نیز محورهای اصلی مضمون داستان ها را بکاود. دین، جنسیت، زبان، لباس و نماد از محورهای اصلی مورد بحث در این مقاله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - کارکرد دیالکتیک1 «بود» و«نبود» در مجموعه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده2 و میخائیل نعیمة3
معصومه زارعبود و نبود دو لفظ متضاد هستند که ریشه در ادبیات داستانی شرقی دارند و مهمترین نشانه آن نیز اصطلاح معروف یکی بود یکی نبود است. مفهوم تضاد موجود در این دو واژه که می توان از آن به عنوان مفهوم دیالکتیکی فلسفی نیز یاد کرد به عناصر داستان (به معنی عام کلمه داستان) کمک می کنند چکیده کاملبود و نبود دو لفظ متضاد هستند که ریشه در ادبیات داستانی شرقی دارند و مهمترین نشانه آن نیز اصطلاح معروف یکی بود یکی نبود است. مفهوم تضاد موجود در این دو واژه که می توان از آن به عنوان مفهوم دیالکتیکی فلسفی نیز یاد کرد به عناصر داستان (به معنی عام کلمه داستان) کمک می کنند تا به سوی شکل گیری وحدتی حرکت کنند که همان معنی و مفهوم داستان است که صرف نظر از نوع نگاه به مولفِ متن و معنی، در داستان شکل می گیرد و مخاطب در خوانش داستان با آن مواجه می شود. این کارکرد دیالکتیکی در عناصری چون پی رنگ، زاویه دید، فضا، شخصیت، و ... قابل بررسی است، و اغلب این کارکرد رنگ جدال و تضاد دارد و گاهی نیز به مفهوم تغییر است. گاه تضاد و جدال بین جنبه های یک عنصر مانند تضاد در شخصیت ها مطرح است و گاه نیز در جنبه ای از یک عنصر و جنبه ای از عنصری دیگر مانند تضاد بین شخصیت و فضا قابل بررسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - بازتاب آیین نگارش در شفافیّت قوانین کیفری (با تأکید بر جرم اقدام علیه امنیّت ملّی)
زین العابدین گل صنملو رحیم وکیل زاده رضا رنجبرچکیده از میان قوانین متعدّدی که در یک نظام حقوقی وضع میشوند، قوانین کیفری به جهت دارا بودن بیشترین برخورد با حقوق و آزادی شهروندان حائز اهمّیّت ویژهای میباشند. نقطة آغازین این قوانین مرحلة وضع آنها و به عبارتی جرم انگاری است. در این راستا توجّه به اصول قانون نگاری چکیده کاملچکیده از میان قوانین متعدّدی که در یک نظام حقوقی وضع میشوند، قوانین کیفری به جهت دارا بودن بیشترین برخورد با حقوق و آزادی شهروندان حائز اهمّیّت ویژهای میباشند. نقطة آغازین این قوانین مرحلة وضع آنها و به عبارتی جرم انگاری است. در این راستا توجّه به اصول قانون نگاری و قانون نویسی به دلیل مقدّم بودن بر تصویب قوانین و دارا بودن یکسری ظرافتها از حساسیّت دو چندانی برخوردار میباشد. مهمّترین اصلی که این پژوهش به آن میپردازد، اصل شفافیّت قانون است که به عنوان یکی از عناصر مهمّ اصل کیفیّت قانون مطرح بوده و مستلزم رعایت قواعد دستوری و نگارشی و پرهیز از عوامل مخلّ آن نظیر ابهام، اجمال، تعارض و نقص قانون است، تا ضمن تصویب قوانین مطلوب از تفسیر ناروای آنها و در نتیجه توسعة دامنة جرم انگاریها بویژه در جرایم علیه امنیّت ملّی کاسته شود. نتایج این تحقیق که به روش توصیفی ـ تحلیلی بوده حاکی از آن است که در حقوق کیفری ایران علیرغم تلاشهای صورت گرفته، این موضوع مغفول مانده و در صورت تداوم میتواند قوانین کیفری را با چالشهای جدّی مواجه سازد که موارد متعدّدی از مواد قانونی در این باره قابل احصاء و استناد میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - علم الهی از دیدگاه ملاصدرا و تاثیر پذیری او از نهج البلاغه
سیده زهرا اصفهانی نفیسه فیاض بخش محمد کاظم رضا زاده جودییکی از مباحث مهم در فلسفه اسلامی بحث از علم است که همیشه مورد توجه اندیشمندان و فلاسفه قرار داشته است و به جرات می توان گفت که فلاسفه در این باب نظریه واحدی نداشته اند. آراء فیلسوفان در نهایت اختلاف است. در این پژوهش سعی کردیم به دیدگاه ملاصدرا در باب علم الهی و میزان ت چکیده کاملیکی از مباحث مهم در فلسفه اسلامی بحث از علم است که همیشه مورد توجه اندیشمندان و فلاسفه قرار داشته است و به جرات می توان گفت که فلاسفه در این باب نظریه واحدی نداشته اند. آراء فیلسوفان در نهایت اختلاف است. در این پژوهش سعی کردیم به دیدگاه ملاصدرا در باب علم الهی و میزان تاثیر پذیری او از کلام امام علی )ع( در نهج البلاغه بپردازیم و وجوه اشتراک و افتراق در باب علم الهی را از این دو دیدگاه بررسی کنیم. ملاصدرا علم را یک امر وجودی دارای مراتب می داند و بر این اعتقاد است که علم خداوند به ذات و نیزعلم او به موجودات قبل از ایجاد وبعد از ایجاد علم حضوری و بدون واسطه است. وی در تبیین خود از این مسئله، مانند بسیاری دیگر از مسائل فلسفی به آیات و روایات توجه ویژه ای دارد. با بررسی آثار ملاصدرا و دقت در نهج البلاغه می توان گفت که ملاصدرا تا حد قابل توجهی در باب علم از نهج البلاغه تاثیر گرفته است چرا که امام علی)ع( نیز معتقد است که خداوند به ذات خود و به ممکنات قبل و بعد از ایجاد علم حضوری دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - سبکشناسی نظم در قرن ششم
سید ضیاء الدین سجادیبخش دوم از مقالة شادروان استاد سید ضیاء الدین سجادی که بخش نخست آن در شمارة پیشین به اطّلاع خوانندگان گرامی رسید، اختصاص به معرفی ویژگیهای سبک دو شاعر برجستة دیگر از قرن ششم یعنی انوری و جمال الدّین اصفهانی دارد. در این بخش ابتدا بارزترین ویژگیهای سبک انوری در قصائد، چکیده کاملبخش دوم از مقالة شادروان استاد سید ضیاء الدین سجادی که بخش نخست آن در شمارة پیشین به اطّلاع خوانندگان گرامی رسید، اختصاص به معرفی ویژگیهای سبک دو شاعر برجستة دیگر از قرن ششم یعنی انوری و جمال الدّین اصفهانی دارد. در این بخش ابتدا بارزترین ویژگیهای سبک انوری در قصائد، غزلیات و رباعیات از نقطهنظر کاربرد کلمات و ترکیبات، وزن اشعار، قافیه و ردیف و نیز محتوای اشعال وی و موضوعات اصلی مندرج در آن مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش معرفی جمال الدّین اصفهانی نیز ضمن بر شمردن آرای منتقدان ادبی، تأثیرپذیریها، سبک قصائد، اوزان، قافیه و ردیف و صنایع بدیعی مورد استفادة او و نیز معلومات و اطلاعات درج شده در شعر وی و سرانجام ترکیببندها، غزلیات، قطعات و رباعیات وی مورد ارزیابی قرار میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - نویسنده نوروزنامه کیست؟!
محمد بیات مختاری محمد غفوری فردر میان کتابها و رسالههای منسوب به خیّام، رسالهای به نام نوروزنامه وجود دارد که از دیرباز آن را به خیّام نسبت دادهاند. مجتبی مینوی در سال 1312، آن را به نام خیّام منتشر کرد و در مقدّمه کتاب به جز خیّام، هیچکس را شایسته عنوان نویسنده آن ندانست. در همان اوان کسانی چو چکیده کاملدر میان کتابها و رسالههای منسوب به خیّام، رسالهای به نام نوروزنامه وجود دارد که از دیرباز آن را به خیّام نسبت دادهاند. مجتبی مینوی در سال 1312، آن را به نام خیّام منتشر کرد و در مقدّمه کتاب به جز خیّام، هیچکس را شایسته عنوان نویسنده آن ندانست. در همان اوان کسانی چون مینورسکی، مستشرق معروف، بنابه دلایلی با این نظر مخالفت کردند تا اینکه محسن فرزانه طیّ مقالهای که در سال 1363 در مجله آینده نوشت، مدّعی شد که نوروزنامه از خیّام نیست و از فردی به نام کیخسرو شیرازی است. فرزانه هنگام مطالعه فرّخنامه جمالی، نوشته ابوبکر مطهّر جمالی یزدی در سال 580 هـ.ق، متوجه شباهتهای عباراتی از کتاب با نوروزنامه میشود که نویسنده آنها را از قول کیخسرو شیرازی نقل میکند. وی با ذکر برخی شباهتها میان نوروزنامه و فرّخنامه، نویسندة نوروزنامه را کیخسرو شیرازی میداند، اما فرزانه مینویسد که من به جز در این کتاب (فرّخنامه) نام کیخسرو شیرازی را در جایی دیگر نشنیدهام و نمیدانم که او چه کسی است. در این مقاله با دلایلی دیگر حدس فرزانه تأیید و تقویت شده و نیز آشکار شده است که کیخسرو شیرازی چه کسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - تأثیر اجمال مخصص بر اعتبار لفظ عام در فقه و حقوق موضوعه
محمد مسعودی نیادر بخش الفاظ یکی از مهمترین مباحث مطرح شده مربوط به بحث عام و خاص میباشد و یکی از مواردی که جزء لاینفک مبحث عام و خاص است رابطه این دو لفظ میباشد و برای تبیین این رابطه، معمولاً عناوین تخصیص و مخصص جایگاه ویژهای دارد زیرا با آوردن مخصص مشخص میگردد که آیا به حکم عام چکیده کاملدر بخش الفاظ یکی از مهمترین مباحث مطرح شده مربوط به بحث عام و خاص میباشد و یکی از مواردی که جزء لاینفک مبحث عام و خاص است رابطه این دو لفظ میباشد و برای تبیین این رابطه، معمولاً عناوین تخصیص و مخصص جایگاه ویژهای دارد زیرا با آوردن مخصص مشخص میگردد که آیا به حکم عام عمل میگردد یا به حکم خاص، که از اینجا نکته دیگری نیز حائز اهمیت میشود و آن این است که بخش عام و خاص در اصول فقه نه تنها برای متعلمین بلکه برای مکلفین نیز میتواند حائز اهمیت باشد و در قسمت مخصص و تخصیص؛ یکی از مباحث تخصصی، اجمال مخصص است و منظور از اجمال در مخصص آن است که مخصص؛ فاقد صراحت و رسایی لازم بوده و نوعی ابهام در آن وجود داشته باشد به نحوی که تشخیص مرز میان قلمرو «عام» و محدوده «خاص» ابهامآمیز گردد و در اثر آن در شمول حکم به برخی از افراد و مصادیق آن تردید ایجاد شود. علمای فقه اصول برای تبیین سرایت اجمال مخصص به عام آن را در شش قالب دستهبندی مینمایند که از این شش دسته صرفاً در یک مورد یعنی در صورتی که اجمالِ مخصص منفصل بوده و از نوع دوران اقل و اکثر باشد به آن سرایت نمیکند و در بقیه موارد اجمال به عام نیز سرایت کرده و چون هر دو مجمل میشوند عام از اعتبار میافتد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - دیالکتیک سنّت و مدرنیته در ادبیات سیاسی ایران؛ بررسی تطبیقی دو داستان «فارسی شکر است» و «رجل سیاسی»
سمیه علی اکبر زاده ماندانا علیمی علی فلاحیکی از مفاهیم مهم ادبیات سیاسی ایران جدال و دیالکتیک سنّت و مدرنیته است. درواقع میتوان اذعان داشت دو عامل اصلی استبداد و عقبماندگی جامعة سیاسی حاصل جدال سنّت و مدرنیته بوده است. در این رابطه، بسیاری از نویسندگان ادبیات فارسی، به¬ویژه از عصر مشروطه به بعد، در آثار نظم چکیده کاملیکی از مفاهیم مهم ادبیات سیاسی ایران جدال و دیالکتیک سنّت و مدرنیته است. درواقع میتوان اذعان داشت دو عامل اصلی استبداد و عقبماندگی جامعة سیاسی حاصل جدال سنّت و مدرنیته بوده است. در این رابطه، بسیاری از نویسندگان ادبیات فارسی، به¬ویژه از عصر مشروطه به بعد، در آثار نظم و نثر خود با بهرهگیری از شیوههایی همچون طنز، اوضاع سیاسی اسفناک ایران را ترسیم کردهاند. یکی از نویسندگان مشهوری که در آثار خود همواره با بیانی مبتنی بر طنز، اوضاع سیاسی ایران را به نقد کشیده است، محمّدعلی جمالزادة اصفهانی بوده است. وی در آثار ادبی خود، بارها آشفتگی سیاسی- فرهنگی جامعة ایران اعمّ از حاکمین و طبقات مختلف مردم را ترسیم کرده است. در این مقاله، نویسندگان در تلاشند تا با استفاده از روش تطبیقی دو اثر جمالزاده با عناوین «رجل سیاسی» و «فارسی شکر است» را با بهره¬گیری از طنز سیاسی بررسی نمایند و به این سوال اصلی پاسخ دهند: «جمالزاده جدال سنّت و مدرنیته را در دو داستان رجل سیاسی و فارسی شکر است چگونه و در قالب چه مفاهیمی دسته بندی نموده است؟» فرضیة مقاله تأکیدی است بر این موضوع که این دو اثر جمالزاده عمدتاً با محوریت طنز و گفتمان انتقادی و با هدف اصلاح اوضاع آشفتة سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعة خود صورت پذیرفته است. یافتههای مقاله نشان داد جمالزاده در داستان «فارسی شکر است» چهار مفهوم کلان نهادینگی استبداد و فساد؛ سیاستزدگی جامعة ایران، شکاف عمیق طبقاتی و دیالکتیک فرهنگ وارداتی و هویت سنّتی را نشان میدهد. اما در داستان رجل سیاسی، جمالزاده به بررسی جامعة ایران در زمان و شرایط خاصی میپردازد و به افتادن سرنوشت مردم به دست کسانی اشاره دارد که اصلاً تخصصی ندارند. در این راستا، سیاست به مثابۀ ثروت و رفاه، فقدان مریتوکراسی، لمپنیسم سیاسی، عدم فهم مسائل سیاسی و فقدان تخصص، ناپایداری تودهها در قالب «جو زدگی سیاسی، تشجییع سیاسی و قهرمانسازی نادرست و لابیگری سیاسی مهمترین مواردی است که جمالزاده بدان اشاره نموده است. پرونده مقاله