هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر اخلاق حرفهای مدیران مدارس ابتدایی سازمان آموزشوپرورش استان لرستان می باشد. روش پژوهش به صورت آمیخته (کیفی_کمی) است. مشارکتکنندگان در بخش کیفی متشکل از 16 خبره بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر اخلاق حرفهای مدیران مدارس ابتدایی سازمان آموزشوپرورش استان لرستان می باشد. روش پژوهش به صورت آمیخته (کیفی_کمی) است. مشارکتکنندگان در بخش کیفی متشکل از 16 خبره بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز متشکل از مدیران مدارس دوره ابتدایی سازمان آموزشوپرورش استان لرستان در سال تحصیلی 98_99 به تعداد 2366 نفر بودند که براساس جدول مورگان تعداد 330 نفر تعیین و با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی به صورت مصاحبههای عمیق نیمه استاندارد و در بخش کمی نیز به صورت پرسشنامه محقق ساخته براساس یافتههای کیفی بود. پایایی ابزار با آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد. برای تحلیل دادههای کیفی از کدگذاری سهگانه باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از آمارهای توصیفی و استنباطی در نرمافزارهای Spss22 و Lisrel استفاده شد. یافتهها نشان دادند 3 بُعد و 9 مؤلفه اصلی برای اخلاق حرفهای مدیران وجود دارد که عبارت اند از (1) بُعد شخصی (ویژگیهای فردی، حرفهای و ویژگیهای هیجانی)، (2) بُعد درونسازمانی (مدیریت و رهبری، راهبردهای اخلاق، توانمندیهای حرفهای و عوامل وظیفهای) و (3) بُعد برونسازمانی (عوامل اجتماعی و عوامل فرهنگی). نتایج معادلات ساختاری نیز نشان دادند از میان ابعاد سهگانه اخلاق حرفهای، بُعد درونسازمانی با ضریب مسیر 87/0 بیشترین و عوامل وظیفهای (87/0)، ویژگیهای شغلی (85/0) و عوامل فرهنگی (82/0) به ترتیب بیشترین اثر را بر الگوی اخلاق حرفهای داشتند. الگوی پیشنهادی حاضر میتواند بهعنوان راهنمایی برای اولویتبندی و اهمیت دادن به ابعاد و مؤلفههای اخلاق حرفهای مدیران مورد توجه برنامهریزان مدیریت آموزشی در سطوح کلان و خرد قرار گیرد.
پرونده مقاله