شناسایی عوامل مؤثر بر اخلاق حرفهای مدیران مدارس ابتدایی سازمان آموزشوپرورش استان لرستان
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشینازنین زاده مرادیان الانی 1 , ابراهیم پورحسینی 2 , شجاع عربان 3
1 - دانشجوی دکتری مدیریت اموزشی، واحد خرم اباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد، ایران.
2 - استادیار گروه علوم تربیتی، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد، ایران.
3 - استادیار گروه علوم تربیتی، پردیس علامه طباطبایی، دانشگاه فرهنگیان، لرستان، ایران.
کلید واژه: استان لرستان, اخلاق حرفهای, مدیران مدارس ابتدایی,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر اخلاق حرفهای مدیران مدارس ابتدایی سازمان آموزشوپرورش استان لرستان می باشد. روش پژوهش به صورت آمیخته (کیفی_کمی) است. مشارکتکنندگان در بخش کیفی متشکل از 16 خبره بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز متشکل از مدیران مدارس دوره ابتدایی سازمان آموزشوپرورش استان لرستان در سال تحصیلی 98_99 به تعداد 2366 نفر بودند که براساس جدول مورگان تعداد 330 نفر تعیین و با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی به صورت مصاحبههای عمیق نیمه استاندارد و در بخش کمی نیز به صورت پرسشنامه محقق ساخته براساس یافتههای کیفی بود. پایایی ابزار با آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد. برای تحلیل دادههای کیفی از کدگذاری سهگانه باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از آمارهای توصیفی و استنباطی در نرمافزارهای Spss22 و Lisrel استفاده شد. یافتهها نشان دادند 3 بُعد و 9 مؤلفه اصلی برای اخلاق حرفهای مدیران وجود دارد که عبارت اند از (1) بُعد شخصی (ویژگیهای فردی، حرفهای و ویژگیهای هیجانی)، (2) بُعد درونسازمانی (مدیریت و رهبری، راهبردهای اخلاق، توانمندیهای حرفهای و عوامل وظیفهای) و (3) بُعد برونسازمانی (عوامل اجتماعی و عوامل فرهنگی). نتایج معادلات ساختاری نیز نشان دادند از میان ابعاد سهگانه اخلاق حرفهای، بُعد درونسازمانی با ضریب مسیر 87/0 بیشترین و عوامل وظیفهای (87/0)، ویژگیهای شغلی (85/0) و عوامل فرهنگی (82/0) به ترتیب بیشترین اثر را بر الگوی اخلاق حرفهای داشتند. الگوی پیشنهادی حاضر میتواند بهعنوان راهنمایی برای اولویتبندی و اهمیت دادن به ابعاد و مؤلفههای اخلاق حرفهای مدیران مورد توجه برنامهریزان مدیریت آموزشی در سطوح کلان و خرد قرار گیرد.
This study aimed to propose the professional ethics patterns of principals of elementary schools. Research method was conducted using a mixed (qualitative-quantitative) and it was an applied study in terms of objective. In the qualitative step, participants (including 16 experts in the relevant context) were chosen using the purposive sampling method, and they filled out the questionnaires three times based on Delphi Method. In the quantitative step, the statistical population comprised all principals (N=2366) of elementary schools of Education Organization in Lorestan over the academic year of 2019-2020. Using Morgan Table, 330 subjects were chosen based on multistage cluster sampling. As a research instrument, a questionnaire was used considering the qualitative findings including three dimensions, nine components, and 81 indicators. Descriptive and inferential statistics (structural equations) were used through SPSS22 and Lisrel software to analyze data. Findings indicated that there are 3 dimensions and 9 main components in the case of principals' professional ethics: 1) individual dimension (personal, occupational/professional, and emotional characteristics) 2) intra-organizational dimension (management and leadership, ethics strategies, professional capabilities, and task factors) 3) extra-organizational dimension (social and cultural factors). Results: Results of structural equation modeling (SEM) showed among triple dimensions of principals' professional ethics, intra-organizational (with a path coefficient of 0.87) had the highest impact on the professional ethics model. Among components, task factors (0.87), occupational features (0.85), and cultural factors (0.82) had the highest impact on the professional ethics model, respectively. The proposed patterns can be used as a guideline for educational management planners at the macro- and micro-levels to rank dimensions and components of principals' professional ethics.
_||_