هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای مدیریت برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس بود. روش پژوهش حاضر کیفی و بر اساس تحلیل مضمون و ازنظر هدف کاربردی است. مشارکتکنندگان در پژوهش خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامه درسی بودند که بنا بر ماهیت موضوع تعداد 15 نف چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای مدیریت برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس بود. روش پژوهش حاضر کیفی و بر اساس تحلیل مضمون و ازنظر هدف کاربردی است. مشارکتکنندگان در پژوهش خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامه درسی بودند که بنا بر ماهیت موضوع تعداد 15 نفربر اساس نمونهگیری هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که سؤالات در حین مصاحبه تعدیل شدند. برای اعتبار یافتهها نیز ابتدا محقق تمام فرایند کدگذاری را مجدد وارسی نمود. همچنین برای اعتبار از روایی صوری و برای پایایی نیز متن چند مصاحبه با کدگذار دیگری مورد کدگذاری قرار گرفت که بر اساس ضریب توافق بین کدگذاران مقدار آن 89 درصد حاصل شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از روش تحلیل مضمون با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافتهها نشان داد که 4 مضمون اصلی شامل: عوامل توسعه برنامه درسی کوانتومی، پیامدهای توسعه برنامه درسی کوانتومی، شرایط مداخله گر توسعه برنامه درسی کوانتومی و راهبردهای توسعه برنامه درسی کوانتومی از مولفه های اصلی برنامه درسی مبتنی بر فیزیک کوانتومی هستند. همچنین، شاخص های این برنامه شامل: (توانایی دیدن هدفمند، توانایی احساس توانبخش، توانایی شناخت شهودی، ایجاد یادگیری چندبعدی، ایجاد قابلیتهای بالقوه یادگیری، ایجاد محیطهای یادگیری پویا، استفاده از تمام شبکههای عصبی مغز در یادگیری، تعارض باسنت، نگرش معلمان و مدیران، عدم شناخت رویکرد کوانتوم، تدریس خلاقانه، شناخت و آگاهی نسبت به دانشآموزان، تدریس مبتنی بر شهود، مشارکت دانشآموزان در کلاس و درگیر ساختن دانشآموزان، استفاده از تشویق و پاداش در آموزش و ارتقاء مسئولیتپذیری دانشآموزان) هستند. میتوان نتیجه گرفت که برنامه درسی مبتنی بر فیزیک کوانتومی از دیدگاه خبرگان دارای مولفههای متعددی است که باید برنامه ریزان درسی میتوانند در طراحی برنامه درسی بدان توجه نمایند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر اعتبار یابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس با روش دلفی بود. روش پژوهش حاضر کمی و بر اساس تکنیک دلفی و محاسبات فازی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان بودند که از سوابق اجرایی در زمینه برنامهریزی درسی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر اعتبار یابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس با روش دلفی بود. روش پژوهش حاضر کمی و بر اساس تکنیک دلفی و محاسبات فازی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان بودند که از سوابق اجرایی در زمینه برنامهریزی درسی و فیزیک کوانتوم برخوردار بودند. حجم نمونه بر اساس تکنیک دلفی 12 نفر تعیین وبه شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از تکنیک دلفی و با نرمافزار اکسل استفاده شد. یافتهها نشان داد معیارهای شناساییشده برای الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در این پژوهش در مجموع 26 مقوله اصلی شامل(توانایی دیدن هدفمند (8933/0)، توانایی تفکر متناقض (8381/0)، توانایی احساس توانبخش (8580/0)، توانایی شناخت شهودی (8778/0)، توانایی پاسخگویی (8736/0)، توانایی اعتماد به جریان زندگی (8782/0)، توانایی زندگی کردن در روابط (8625/0)، دانش تخصصی (8807/0)، بستر مهارتی (8542/0)، تعارض با سنت (8625/0)، نگرش معلمان و مدیران (8542/0)، عدم شناخت رویکرد کوانتوم (8667/0)، تدریس خلاقانه (8703/0)، شناخت و آگاهی نسبت به دانش آموزان (9020/0)، تدریس مبتنی بر شهود (8113/0) و مشارکت دانش آموزان در کلاس و درگیر ساختن دانش آموزان (8740/0) و 54 زیر مقوله بودند. بر اساس نتایج میتوان نتیجه گرفت برنامه درسی طیف گستردهای از مؤلفهها و شاخصها را دربرمی گیرد که برنامه ریزان نظام آموزشی میتوانند با مقایسه نتایج مختلف مطلوبترین و کارا مدترین عناصر را جهت طراحی برنامه درسی به کار گیرند.
پرونده مقاله