هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دختر با درماندگی آموختهشده بود. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان پایه یاز چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دختر با درماندگی آموختهشده بود. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان پایه یازدهم مدارس شهر مراغه در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 581 نفر بود که پس از اجرای پرسشنامه درماندگی آموختهشده کوینلس و نلسون (1988) تعداد 136 نفر از آنان دارای درماندگی آموختهشده تشخیص داده شد. برای نمونهگیری از روش هدفمند استفاده شد. بنابراین تعداد 40 نفر داوطلب واجد شرایط بهصورت تصادفی به 2 گروه (20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه گواه) تقسیم و وارد مطالعه شدند. آزمودنیهای هر دو گروه، پرسشنامههای خودکارآمدی تحصیلی اون و فرامن (1988) و اشتیاق تحصیلی اسکاوفیلی و همکاران (2002) را در مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله آموزشی راهبردهای شناختی و فراشناختی کرمی و همکاران (1393) قرار گرفت. سطح معنیداری برای همه آزمونها 05/0 لحاظ گردید. نتایج نشان داد آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی در مرحله پسآزمون باعث افزایش نمره خودکارآمدی تحصیلی (001/0>P) و اشتیاق تحصیلی (001/0>P) دانشآموزان با درماندگی آموختهشده در گروه آزمایش شد. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که دانشآموزان با درماندگی آموختهشده بر این باورند که رویدادها غیرقابلکنترل هستند. چنانچه این گروه از دانشآموزان در معرض آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی قرار گیرند، خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی آنان افزایش پیدا میکند.
پرونده مقاله