پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی خانواده درمانی بوئن و مینوچین بر طلاق عاطفی و بهبود کیفیت زندگی زوجین مراجعه کننده به خانه سلامت در منطقه 6 شهر تهران انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی همراه با دو گروه آزمایش و گواه و پیگیری دو ماهه بود. نمونه مشتمل بر 48 نفر از زو چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی خانواده درمانی بوئن و مینوچین بر طلاق عاطفی و بهبود کیفیت زندگی زوجین مراجعه کننده به خانه سلامت در منطقه 6 شهر تهران انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی همراه با دو گروه آزمایش و گواه و پیگیری دو ماهه بود. نمونه مشتمل بر 48 نفر از زوجین مراجعه کننده به خانه سلامت منطقه 6 تهران بود، که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل 24 نفر قرار گرفتند. گروه آزمایش اول، 8 جلسه 90 دقیقهای تحت خانواده درمانی بوئن و گروه آزمایش دوم نیز 8 جلسه 90 دقیقهای تحت خانواده درمانی مینوچین قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار قرار داده شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه طلاق عاطفی (گاتمن، 1995) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری توسط آزمودنیها تکمیل شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله پس-آزمون و پیگیری تفاضل میانگین نمرات طلاق عاطفی و کیفیت زندگی در گروه خانواده درمانی بوئن و مینوچین با گروه کنترل دارای تفاوت معنادار بود (001/0>p). همچنین، هر دو مداخله به صورت معناداری باعث افزایش کیفیت زندگی و کاهش طلاق عاطفی شدند، ولی مقایسه بین دو درمان معنیدار نبود (05/0
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای رضایت زناشویی در رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین متاهل در فرمانداریهای شرق استان تهران در سال 1397 بود. حجم نمونه آماری شامل 300 نفر تعیین و با چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای رضایت زناشویی در رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین متاهل در فرمانداریهای شرق استان تهران در سال 1397 بود. حجم نمونه آماری شامل 300 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامههای موفقیت شغلی نبی (۲۰۰۱)، رضایت زناشویی اینریچ (1986) و قدرت ایگو مارک استروم و همکاران (1997) را تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه ها، از معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود: بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی رابطه مثبت و در سطح 01/0 معنادار است. بین رضایت زناشویی و موفقیت شغلی نیز رابطه مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. همچنین رضایت زناشویی به صورت مثبت و معنادار رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را میانجیگری می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت به منظور بهبود موفقیت شغلی به عوامل شخصیتی و خانوادگی کارکنان توجه کافی نمود.
پرونده مقاله