زمینه: تجاری سازی تحقیق در چند دهه اخیر به عنوان رویکردی جدید در تحقیقات دانشگاهی و علوم طبیعی گسترش فراوان یافته است. هدف: پژوهش حاضر سعی دارد تا با رویکردی تفسیر گرایانه چالشهای فراروی تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی از نگاه پژوهشگران حوزه علوم انسانی شناسایی کند. رو چکیده کامل
زمینه: تجاری سازی تحقیق در چند دهه اخیر به عنوان رویکردی جدید در تحقیقات دانشگاهی و علوم طبیعی گسترش فراوان یافته است. هدف: پژوهش حاضر سعی دارد تا با رویکردی تفسیر گرایانه چالشهای فراروی تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی از نگاه پژوهشگران حوزه علوم انسانی شناسایی کند. روش: رویکرد پژوهشی به کار برده شده از نوع روششناسی کیفی، میباشد و از روش مردم نگاری برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه باز و عمیق جمع آوری و سپس با استفاده از تکنیک مثلث سازی ترکیب شدهاند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش از نوع نمونه گیری کیفی- هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 14 نفر از پژوهشگران حوزه علوم انسانی به عنوان نمونه جامعه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آنها نسبت به چالشها و مشکلات فراروی تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته های تحقیق از نظریه زمینه ای استفاده شده است و به عبارت دیگر در این پژوهش به جای آزمون نظریه و تأیید یا رد آن به ارائه نظریه به صورت محدود پرداخته میشود. یافته های اصلی این پژوهش با استفاده از نظریه زمینه ای شامل مقولاتی همچون هویت علمی علوم انسانی، سیاستگذاری، ناتوان میلی پژوهشگر، بدانگاری تجاری سازی و ساختار تحقیقات میباشد. نتیجه گیری: می توان تمامی مقولات را زیر مقوله هویت علمی قرار داد. به عبارت دیگر هویت علمی مقوله هسته در این نظریه زمینه ای می باشد. با استفاده از این مقولات مدل پارادایمی ارائه شده است.
پرونده مقاله
زمینه:کارآفرینی دانشگاهی به عنوان یک رویکرد و همچنین به عنوان رسالت سوم دانشگاهها و آموزش عالی در سالهای اخیر مورد توجه میباشد. هدف: پژوهش حاضر سعی دارد تا با رویکردی تفسیر گرایانه چالشها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی را از نگاه پژوهشگران و اساتید دانشگاه شن چکیده کامل
زمینه:کارآفرینی دانشگاهی به عنوان یک رویکرد و همچنین به عنوان رسالت سوم دانشگاهها و آموزش عالی در سالهای اخیر مورد توجه میباشد. هدف: پژوهش حاضر سعی دارد تا با رویکردی تفسیر گرایانه چالشها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی را از نگاه پژوهشگران و اساتید دانشگاه شناسایی کند. روش: رویکرد پژوهشی به کاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی میباشد و از روش مردم نگاری برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. دادههای این پژوهش با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه باز و عمیق جمع آوری شده و سپس با استفاده از تکنیک مثلث سازی ترکیب شدهاند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش از نوع نمونه گیری کیفی- هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 16 نفر از پژوهشگران و اساتید دانشگاه در حوزه علوم انسانی (علوم مدیریت) به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آنها نسبت به چالشها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته های تحقیق از نظریه زمینهای استفاده شده است، به عبارت دیگر در این پژوهش به جای آزمون نظریه و تایید یا رد آن به ارائه نظریه به صورت محدود پرداخته میشود. یافتههای اصلی این پژوهش با استفاده از نظریه زمینه ای شامل مقولاتی همچون تحول در نقش دانشگاهها(پذیرش نقش جدید)، بسترسازی، شبکه سازی،ارتقاء فعالیتهای دانشگاهی و تغییرات مدیریتی میباشد. نتیجه گیری: می توان تمامی مقولات را زیر مقوله کارآفرینی دانشگاهی قرار داد. به عبارت دیگر کارآفرینی دانشگاهی مقوله هسته در این نظریه زمینهای می باشد. با استفاده از این مقولات مدل پارادایمی ارائه شده است. .
پرونده مقاله