زمینه و هدف: در دنیای رقابتی امروز، تنها مزیت رقابتی پایدار هر سازمان، نیروی انسانی آن و نقش تمامی آن ها در موفقیت سازمان است که این امر از طریق توانمندسازی، رفتار نوآورانه و خلاقیت کارکنان میّسر است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی توانمندسازی کارکنان در راب چکیده کامل
زمینه و هدف: در دنیای رقابتی امروز، تنها مزیت رقابتی پایدار هر سازمان، نیروی انسانی آن و نقش تمامی آن ها در موفقیت سازمان است که این امر از طریق توانمندسازی، رفتار نوآورانه و خلاقیت کارکنان میّسر است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی توانمندسازی کارکنان در رابطه بین رفتار نوآورانه و خلاقیت در سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران است. نمونه آماری این پژوهش بر اساس جدول مورگان و به روش تصادفی ساده، 132 نفر انتخاب شد. در این پژوهش، ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های توانمندسازی اسپریتزر، رفتار نوآورانه کانتر و خلاقیت سازمانی رندسیپ بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که توانمندسازی کارکنان در رابطه بین رفتار نوآورانه و خلاقیت آن ها نقش میانجی ندارد. رفتار نوآورانه بر خلاقیت کارکنان تأثیر دارد. رفتار نوآورانه بر توانمندسازی کارکنان تأثیر ندارد. توانمندسازی کارکنان بر خلاقیت آن ها تأثیر دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان گفت که اگر شرایط رفتارهای نوآورانه و نوآوری در سازمان برای کارکنان مهیا نباشد، هر چند کارکنان توانمند باشند یا توانمند ساخته شوند، نمی توان خلاقیت و رفتارهای خلّاق گونه آن ها را ارتقاء بخشید.
پرونده مقاله
زمینه: در عصر حاضر به دلیل سرعت بالای تغییر و تحولات و گسترش رقابت در سطح بین المللی، شناخت و پرورش خلاقیت از جایگاه مهمی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پرورش خلاقیت برای معلمان دوره اول ابتدایی شهر تهران انجام شده است. روش: پژوهش به روش آمیخته اکت چکیده کامل
زمینه: در عصر حاضر به دلیل سرعت بالای تغییر و تحولات و گسترش رقابت در سطح بین المللی، شناخت و پرورش خلاقیت از جایگاه مهمی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پرورش خلاقیت برای معلمان دوره اول ابتدایی شهر تهران انجام شده است. روش: پژوهش به روش آمیخته اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی؛ جامعه آماری خبرگان حوزه خلاقیت، روش نمونه گیری گلوله برفی، ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمهساختاریافته و روش تجزیه و تحلیل کدگذاری بود. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه معلمان، مدیران و کارشناسان دوره اول ابتدایی شهر تهران (619 نفر)، روش تعیین حجم نمونه فرمول کوکران(237 نفر) و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و روش تجزیه و تحلیل آزمون تحلیل عاملی تأییدی بود. یافته ها: در بخش کیفی، نتایج حاصل از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر روش دادهبنیاد منجر به شناسایی 120 شاخص، 19 مؤلفه و 6 بعد فردی، سازمانی، آموزشی، محیطی، اجتماعی- فرهنگی و اخلاقی شد. همچنین نتایج آزمون تحلیل عاملی تأییدی در بخش کمی نشان داد یافته های بخش کمی عیناً مؤید بخش کیفی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت الگوی به دست آمده در مقایسه با سایر الگوها دارای جامعیت بیشتری است و از طرف دیگر، این الگو صرفاً متناسب با ویژگی ها و استلزامات دوره اول ابتدایی است. بنابراین به کارگیری و عملیاتی نمودن الگوی مزبور می تواند به پرورش خلاقیت معلمان دوره اول ابتدایی کمک بسزایی نماید.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی پیشرفت تحصیلی براساس سن ورود به مدرسه با میانجی گری هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت در دانش آموزان انجام شد. روش: از نوع پژوهش های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را، تمامی دانش آموزان د چکیده کامل
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی پیشرفت تحصیلی براساس سن ورود به مدرسه با میانجی گری هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت در دانش آموزان انجام شد. روش: از نوع پژوهش های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را، تمامی دانش آموزان دختر پایه دهم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-96 به تعداد 1472 نفر تشکیل دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 15 برای هر متغیر، و با احتساب احتمال وجود پرسشنامههای ناقص 250 نفر به عنوان حجم نمونه با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل، مقیاس هوش معنوی کینگ، مقیاس مهارت های اجتماعی ایندربیتزن، فوستر و مقیاس خلاقیت تورنس مورد استفاده قرار گرفت و نمره مدل به عنوان پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل پژوهش تایید گردید و به طور کلی 26/0 از پیشرفت تحصیلی توسط سن ورود به مدرسه، هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت قابل تبیین می باشد. همچنین سن ورود به مدرسه اثر مستقیم معنادار بر پیشرفت تحصیلی داشت و سن ورود به مدرسه با میانجیگری هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت اثر غیر مستقیمی بر پیشرفت تحصیلی نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر سن ورود به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی در جهت محتوای آموزشی به افراد توجه به این دو عامل می تواند پیرو متغیرهای واسط همانند هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت، تاثیرات به سزایی بر پیشرفت تحصیلی ایجاد نماید.
پرونده مقاله
هدف: خلاقیت بهعنوان یک هدف آموزشی ارزشمند هیچگاه در خلأ حاصل نمیشود، بلکه حصول و بروز آن در ساحتهای مختلف، مستلزم پیش بینی مجموعهای از بسترها و شرایط اولیه میباشد. لذا هدف اصلی پژوهش آسیب شناسی رشد خلاقیت دانشآموزان در نظام آموزشی ایران بود. روش: این تحقیق از نظر روش، ت چکیده کامل
هدف: خلاقیت بهعنوان یک هدف آموزشی ارزشمند هیچگاه در خلأ حاصل نمیشود، بلکه حصول و بروز آن در ساحتهای مختلف، مستلزم پیش بینی مجموعهای از بسترها و شرایط اولیه میباشد. لذا هدف اصلی پژوهش آسیب شناسی رشد خلاقیت دانشآموزان در نظام آموزشی ایران بود. روش: این تحقیق از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان و مدیران مدارس متوسطه دوره اول شهرستان کاشان به تعداد 400 نفر در سال تحصیلی 95-94 میباشد. در این پژوهش از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای طبقهای استفاده شد. حجم نمونه بر مبنای فرمول کوکران 196 نفر برآورد شد و پرسشنامه در میان 220 نفر از دبیران و مدیران توزیع گردید و 196 پرسشنامه معتبر، مبنای تحلیل آماری قرار گرفت. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه محقق ساخته شامل 30 گویه بسته پاسخ در قالب طیف پنج درجهای لیکرت (بسیار زیاد تا بسیار کم) و دو سوال باز پاسخ در مورد موانع و راهکارهای رشد خلاقیت بود. روایی پرسشنامه به صورت محتوایی و سازه انجام شد. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ، 91/0 به دست آمد. تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در میزان تاثیرگذاری عوامل رشد خلاقیت، میانگین نقش همه مولفه ها بالاتر از حد متوسط سه می باشد و با 95% اطمینان، هر شش مولفه، تاثیر معنیداری در پرورش خلاقیت دانشآموزان دارند. نتیجه گیری: طبق یافته ها، محتوا و تجارب یادگیری، راهبردهای یاددهی یادگیری، روشهای ارزشیابی، امکانات و وسایل کمک آموزشی، الگوهای ارتباطی و ساختار نظام آموزشی به صورت معنیداری در خلاقیت دانشآموزان مؤثر میباشند. در بررسی موانع نیز به ترتیب کتب درسی، معلمان، امکانات مدرسه، زمان، مشکلات ساختاری، روش های ارزشیابی، فضای آموزشی و خانواده بیشترین نقش را داشتند.
پرونده مقاله
هدف: هدف اصلی تحلیل و بررسی شاخصها و عوامل گردشگری خلّاق در بافتهای فرسوده محله جویباره اصفهان است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 55 سوال عمومی و تخصصی است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محله جویباره اصفهان به تعداد 11363نفر بوده است.حجم ن چکیده کامل
هدف: هدف اصلی تحلیل و بررسی شاخصها و عوامل گردشگری خلّاق در بافتهای فرسوده محله جویباره اصفهان است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 55 سوال عمومی و تخصصی است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محله جویباره اصفهان به تعداد 11363نفر بوده است.حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور 156 نفر محاسبه گردیده است. برای حصول روایی، از روایی صوری و برای اطمینان از پایایی از ضریب آلفای کرونباخ به مقدار 923/0 استفاده شد. تحلیل های توصیفی و استنباطی با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های تی تک نمونه ای، آنوا، پس آزمون LSD، دانکن و فریدمن صورت گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تی نشان می دهد وضعیت عوامل مشارکت، تسهیلات رفاهی خدماتی، بازسازی و مرمتهای صورت گرفته و جاذبههای فرهنگی و ابنیه تاریخی از میانگین متوسط آزمون کمتر بوده اند. عاملهای اطلاع رسانی و تبلیغات و نوآوری و خلق ارزش در گردشگری در وضعیت نیمه متوسط بوده اند. نتیجه گیری: نتایج آزمون ANOVA با سطح آماره معناداری (009/0) حاکی از عدم برابری میانگین وضعیت عوامل گسترش گردشگری خلاق است و در تأیید تفاوت اثرعاملهای مورد بررسی عامل نوآوری و خلق ارزش در گردشگری به همراه اطلاع رسانی و تبلیغات را در یک گروه جداگانه قرار داده است. در نتایج رتبه بندی وضعیت شاخصهای گردشگری خلاق با استفاده از آزمون فریدمن، بالاترین سطح میانگین مربوط به متغیر نوآوری و خلق ارزش و پس از آن بازسازی و مرمت های صورت گرفته است.
پرونده مقاله
چکیده هدف: هدف از پژوهش حاضر پیشبینى خلاقیت بر اساس، سخترویی خودکارآمدی، کمال گرایی سازگار، کمال گرایی ناسازگار، تحصیلات والدین، سوابق کارهای خلاقانه افراد خانواده و خویشاوندان نزدیک، با میانجی انگیزه پیشرفت در دانش آموزان پسر شهر ارومیه مىباشد. روش: روش پژوهش تحلیل چکیده کامل
چکیده هدف: هدف از پژوهش حاضر پیشبینى خلاقیت بر اساس، سخترویی خودکارآمدی، کمال گرایی سازگار، کمال گرایی ناسازگار، تحصیلات والدین، سوابق کارهای خلاقانه افراد خانواده و خویشاوندان نزدیک، با میانجی انگیزه پیشرفت در دانش آموزان پسر شهر ارومیه مىباشد. روش: روش پژوهش تحلیل مسیر، شیوه نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای و حجم نمونه 300 نفر از دانشآموزان دبیرستان های شهرستان ارومیه در پایه دوم و سوم رشتههای انسانی، تجربی و ریاضی انتخاب شد. در این مطالعه پرسشنامه خلاقیت عابدی، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس، پرسشنامه خودکارآمدی شرر، پرسشنامه کمالگرایی هیل، پرسشنامه سخت رویی کوباسا، پرسشنامه تحصیلات والدین، پرسشنامه سوابق کارهای خلاق خانواده و خویشاوندان نزدیک مورد استفاده قرارگرفت. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد، سخت رویی، خودکارآمدی و کمالگرایی سازگار و ناسازگار هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با میانجی انگیزه پیشرفت رابطه معنیداری با خلاقیت دارند. تحصیلات والدین، سوابق کارهای خلاق خانواده و خویشاوندان نزدیک فقط رابطه مستقیم با خلاقیت دارند ولی با انگیزش پیشرفت رابطه ندارد. نتیجه گیری: انگیزش پیشرفت به عنوان یک متغیر میانجی ارتباط بین متغیرهای سخترویی، خودکارآمدی و کمال گرایی با خلاقیت را تحت تاثیر قرار میدهد.
پرونده مقاله
چکیده: هدف: بررسی رابطهی بین هوش اجتماعی و خودکارآمدی با سبک حل مسألهی خلاق دانشآموزان دختر شهر اردبیل است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعهی آماری پژوهش را همهی دانشآموزان دختر مقطع دبیرستان دوره دوم شهر اردبیل (6745 نفر) که در سال تحصیلی 95-9 چکیده کامل
چکیده: هدف: بررسی رابطهی بین هوش اجتماعی و خودکارآمدی با سبک حل مسألهی خلاق دانشآموزان دختر شهر اردبیل است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعهی آماری پژوهش را همهی دانشآموزان دختر مقطع دبیرستان دوره دوم شهر اردبیل (6745 نفر) که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند، که از بین آنها به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و بر اساس جدول کرجسی - مورگان تعداد 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامهی سبک حل مسأله، پرسشنامهی خودکارآمدی و مقیاس هوش اجتماعی ترومسو است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS 20 و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافتهها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که روابط مثبت و معنیداری بین هوش اجتماعی و خودکارآمدی با سبک حل مسألهی خلاق وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 9 درصد از کل واریانس سبک حل مسألهی خلاق به وسیلهی متغیرهای هوش اجتماعی و خودکارآمدی پیشبینی میشود، که خودکارآمدی بهطور معناداری توان پیشبینی سبک حل مسألهی خلاق را دارد. نتیجهگیری: بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که هوش اجتماعی و خودکارآمدی از متغیرهای مؤثر و مرتبط با سبک حل مسألهی خلاق میباشند.
پرونده مقاله
زمینه : امروزه جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به افراد نوآور و خلاقی نیاز دارد که برای ساختن آینده به آن ها نیازمندیم و در این میان خانواده و مدرسه به عنوان دو نهاد اجتماعی، نقش اصلی را در شکوفایی این امر ایفا می کنند. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناخت تاثیر عملکرد خانواده و چکیده کامل
زمینه : امروزه جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به افراد نوآور و خلاقی نیاز دارد که برای ساختن آینده به آن ها نیازمندیم و در این میان خانواده و مدرسه به عنوان دو نهاد اجتماعی، نقش اصلی را در شکوفایی این امر ایفا می کنند. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناخت تاثیر عملکرد خانواده و باورهای هوشی بر خلاقیت دانش آموزان انجام شده است. روش پژوهش: رروش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بابل در بخش بندپی غربی که تعداد آنها 785 نفر در سال تحصیلی 96-95 بوده که از این تعداد 260 نفر به صورت نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر حسب پایه تحصیلی و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس های استاندارد عملکرد خانواده(FAD) (۱۹۸۰)، باورهای هوشی دوپی را و مارینه (2005) و خلاقیت تورنس (1979) استفاده شدند که روایی و پایایی آن ها مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمونهای کولموگروف اسمیرنف، رگرسیون تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: ییافته ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار عملکرد خانواده بر خلاقیت (۳9/0=β، 15/0= R2)، باورهای هوشی بر خلاقیت (۵2/0=β، 27/0= R2) و عملکرد خانواده بر باورهای هوشی(18/0=β، 03/0= R2) می باشد. مطابق یافته های رگرسیون چند متغیره، مقدار R2 نشان داد که حدود ۳۵ درصد از تغییرات نمره خلاقیت دانشآموزان توسط عملکرد خانواده و باورهای هوشی تبیین شده است و باورهای هوشی با ضریب بتا 460/0=β بیشترین تاثیر را بر خلاقیت دانشآموزان دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد عملکرد خانواده و باورهای هوشی بر خلاقیت دانش آموزان و عملکرد خانواده بر باورهای هوشی تاثیر مثبت و معناداری دارد و در جهت ارتقا خلاقیت دانش آموزان، بایستی به دو مقوله مهم عملکرد خانواده و باورهای هوشی توجه گردد.
پرونده مقاله
زمینه: چشمانداز پلیسی در دههی دوم قرن بیست و یکم، به شدت تغییر پیدا کرده و رویاهایی را ایجاد کرده است که پلیسها از نقش خود در جامعه دارند و ممکن است، نیاز باشد این رویاها تغییر کنند تا هم به سود جامعه و هم به سود پلیس باشد. پلیسی که ما امروزه میشناسیم، در سالهای چکیده کامل
زمینه: چشمانداز پلیسی در دههی دوم قرن بیست و یکم، به شدت تغییر پیدا کرده و رویاهایی را ایجاد کرده است که پلیسها از نقش خود در جامعه دارند و ممکن است، نیاز باشد این رویاها تغییر کنند تا هم به سود جامعه و هم به سود پلیس باشد. پلیسی که ما امروزه میشناسیم، در سالهای اولیه خود مسیر سختی را پیموده است و دارای منشا تکثرگرا و چند مرکزی بوده است. لذا محیط پیرامونی ما به سرعت در حال تغییر است بر این اساس روسای پلیس آینده هر روزه با انتخابهای مهمی مواجه خواهند شد. هدف: هدف مقاله حاضر این است که نوگرایی و خلاقیت چه تغییراتی در پلیس قرن بیست و یکم ایجاد کرده و آیا این نوگرایی در مأموریت پلیس موثر بوده و آیا پلیس به طور مستقیم از دانش نوآورانه بهرهمند میشود یا از فنآوری موجود سود میجوید. روش پژوهش: روش به کار رفته در مقاله حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی بوده و از نوع توصیفی - تحلیلی است. یافتهها: در نیمهی دوم قرن بیستم ، ناگهان فعالیت پلیسی متحول شد. "یک انقلاب خاموش" اتفاق افتاده بود. پلیس غیردولتی به طور فزایندهای رشد کرده بود و انحصار پلیس بر فعالیت پلیسی به سرعت در حال محو شدن بود. موجی که توقفناپذیر به نظر میرسید و به نظر می رسید که همواره به یک جهت حرکت خواهد کرد، ناگهان تغییر جهت داد و فروکش کرد. شواهد مبنی بر بازسازی این پلیس چند مرکزی، رشد امنیت خصوصی بود که امروزه در بیشتر نقاط جهان (به لحاظ تعداد کارکنان) بزرگتر از پلیس دولتی است. نتیجه گیری: به طور خاص، فعالیت پلیسی، شغلی مربوط به "مردم و اطلاعات" است. بنابراین رهبران و مدیران پلیس در تمامی کشورها نیاز دارند که به روشنی از روندها آگاه باشند. علاوه بر این، نیازی وجود دارد به درک اینکه اطلاعات چگونه جمعآوری میشود، مبادله میشود و مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین پیامدهای این فعالیتها نیز باید مورد بررسی قرار گیرد.
پرونده مقاله