چکیده هدف: پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر اثربخشی راهبرد یاددهی- یادگیری نقشهی مفهومی در تدریس علوم بر مولفههای خلاقیت دانشآموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان پلدشت در سال تحصیلی 94-93 پرداخته است. روش: این پژوهش، از نوع تحقیقات شبه آزمایشی بوده و طرح پژوهشی مورد استفاده در چکیده کامل
چکیده هدف: پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر اثربخشی راهبرد یاددهی- یادگیری نقشهی مفهومی در تدریس علوم بر مولفههای خلاقیت دانشآموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان پلدشت در سال تحصیلی 94-93 پرداخته است. روش: این پژوهش، از نوع تحقیقات شبه آزمایشی بوده و طرح پژوهشی مورد استفاده در این پژوهش، طرح پیشآزمون و پس-آزمون با گروههای مقایسه است. جامعه آماری در این تحقیق، دانشآموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان پلدشت در سال تحصیلی 94-93 که تعداد آن 703 نفر (374 نفر دانشآموز پسر و 329 دانشآموز دختر) میباشد. حجم نمونه با استفاده از جدول بارتلت، 104 نفر تعیین و به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای اندازهگیری خلاقیت دانشآموزان، از پرسشنامه خلاقیت تورنس شامل 60 گویه و 4 مولفه استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه، توسط سه نفر از صاحبنظران تایید و پایایی درونی با ضریب آلفای کرونباخ، 78/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها، با استفاده از نرمافزار SPSS 18 انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده-ها، از روشهای آماری توصیفی و نیز استنباطی شامل مانکوا ( UNIANCOVA ) استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که که بین گروه آزمایش و کنترل، از لحاظ خلاقیت و مولفههای سیالی، ابتکار و بسط تفاوت معنادار وجود دارد. اما در مولفهی انعطاف تفاوت معنادار بین گروه آزمایش و کنترل یافت نشد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد استفاده از راهبرد یاددهی- یادگیری نقشه مفهومی در تدریس علوم بر افزایش خلاقیت و افزایش مولفههای سیالی، ابتکار و بسط، موثر است اما بر مولفهی انعطاف، تاثیری ندارد. همچنین، میانگین بعد انعطاف در پسران بیشتراز دختران است.
پرونده مقاله
زمینه: امروزه رتبهبندی جوامع و کشورها بیشتر بر پایه تولید دانش است که ریشه در خلاقیت افراد دارد. از دیدگاه مازلو خلاقیت را می توان به معنای بروز خویشتن به عنوان یک شخص خاص تعبیر کرد که به کمک حل خلاقانه مساله می توان آن را به بهترین روش افزایش داد. هدف: پژوهش با هدف تع چکیده کامل
زمینه: امروزه رتبهبندی جوامع و کشورها بیشتر بر پایه تولید دانش است که ریشه در خلاقیت افراد دارد. از دیدگاه مازلو خلاقیت را می توان به معنای بروز خویشتن به عنوان یک شخص خاص تعبیر کرد که به کمک حل خلاقانه مساله می توان آن را به بهترین روش افزایش داد. هدف: پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین مهارت حل مسئله و خلاقیت، با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش از لحاظ هدف تحقیق، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شهر دوشنبه بودند که در سال تحصیلی 2013-2014 مشغول به تحصیل بودند. جهت انتخاب نمونه از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شد و به منظور برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 250 نفر برآورد گردید. تکنیک جمع آوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد مهارت حل مساله هپنر و پیترسون(1982)، خلاقیت عابدی(1983) و خودکارامدی تحصیلی اون و فرانمن(1998)می باشد. یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که مدل علّی مفروض از براش خوبی برخوردار بوده و در مجموع متغیرهای پژوهش 32 درصد از واریانس خلاقیت دانشجویان را تبیین نمود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مهارت حل مسأله علاوه بر تاثیر مستقیم بر خلاقیت به صورت غیرمستقیم نیز از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر خلاقیت دانشجویان تأثیر دارد. بدین معنی که خودکارآمدی تحصیلی می تواند در رابطه بین مهارت حل مسأله و خلاقیت، نقش میانجی داشته باشد.
پرونده مقاله
زمینه: خلاقیت عاملی مؤثر و کلیدی در حوزه فعالیتهای علوم اجتماعی، روانشناسی و آموزش و پرورش است. در دنیای متمدن امروز، بقا و موفقیت فعالیتهای بشری در حوزههای مختلف به خلاقیت در آن حوزه بستگی دارد. عوامل متعددی بر خلاقیت اثرگذار است که سرمایه روانشناختی و انگیزه پیشرف چکیده کامل
زمینه: خلاقیت عاملی مؤثر و کلیدی در حوزه فعالیتهای علوم اجتماعی، روانشناسی و آموزش و پرورش است. در دنیای متمدن امروز، بقا و موفقیت فعالیتهای بشری در حوزههای مختلف به خلاقیت در آن حوزه بستگی دارد. عوامل متعددی بر خلاقیت اثرگذار است که سرمایه روانشناختی و انگیزه پیشرفت از جمله آن عوامل میباشند. هدف: هدف این از پژوهش ، شناسایی رابطه بین سرمایهروانشناختی با خلاقیت دانشجویان با توجه به نقش میانجیگری انگیزه پیشرفت می باشد. روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر امکان کنترل متغیّرها شبه آزمایشی و از نظرشیوهی گردآوری داده ها میدانی است. برای تجزیه و تحلیل توصیفی دادهها از میانگین و انحراف معیار، و برای تجزیه وتحلیل استنباطی دادهها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. جامعهی آماری پژوهش، 640 تن دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد مؤسسه آموزش عالی سمنگان در سال تحصیلی 1396-1395 بودهاند که تعداد 240 تن از آنان از طریق فرمول کوکران به روش نمونهگیری طبقهای نسبی به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامه های مربوطه را تکمیل نمودند. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامههای سرمایه روانشناختی لوتانز، انگیزه پیشرفت هرمنس و خلاقیت عابدی میباشد. پایایی پرسشنامهها در حد قابل قبولی به دست آمد. یافتهها: یافتههای پژهش حاکی از آن بود که: 1-چهار مؤلفه سرمایه روانشناختی (امیدواری، تابآوری، خودکارآمدی و خوشبینی) به طور مثبت و معناداری با انگیزه پیشرفت در ارتباط بودند. 2-انگیزه پیشرفت اثر مثبت و معناداری بر خلاقیت داشت و 3- سرمایه روانشناختی با وساطت انگیزه پیشرفت بر خلاقیت اثر مثبت غیر مستقیم داشت. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش نتیجه گرفته میشود که دانشگاهها با بالا بردن سرمایه روانشناختی در دانشجویان میتوانند موجب بالا رفتن انگیزه پیشرفت و در نتیجه خلاقیت آنان شوند و فرآیند پیشرفت و بهرهوری جامعه را تسهیل نمایند.
پرونده مقاله
چکیده: زمینه:درعصردانایی،دانش ومدیریت آن یکی ازضروریات اصلی سازمان های آموزشی است .دراین فرآیند مدیران نقشی اساسی به عهده دارند. هدف: بررسی رابطه بین مهارت های سه گانه مدیریتی ومدیریت دانش بانقش میانجی تفکر خلاق در میان مدیران و دبیران نواحی شش گانه آموزش و پرورش شهر چکیده کامل
چکیده: زمینه:درعصردانایی،دانش ومدیریت آن یکی ازضروریات اصلی سازمان های آموزشی است .دراین فرآیند مدیران نقشی اساسی به عهده دارند. هدف: بررسی رابطه بین مهارت های سه گانه مدیریتی ومدیریت دانش بانقش میانجی تفکر خلاق در میان مدیران و دبیران نواحی شش گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 . روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل مدیران و دبیران دبیرستانهای متوسطه دوم میباشد. روش نمونهگیری، تصادفی طبقهای متناسب با حجم و برای محاسبه حجم نمونهها از فرمول کوکران و جداول مورگان استفاده شده است. 185 نفر از مدیران به پرسشنامه استاندارد تفکرخلاق تورنس باضریب پایایی88/. و370 نفر از دبیران به پرسشنامههای محقق ساخته مدیریت دانش و مهارتهای مدیریتی براساس نظریه نونوکا وتاکوچی ونظریه رابرت کاتز باضریب پایایی97/. و97/.پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روشهای آماری و مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای spss ولیزرل موردتحلیل قرار گرفت. یافتهها: بین مهارتهای مدیریتی و مدیریت دانش درسطح p<./05رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد و از بین متغیرهای مورد مطالعه در رگرسیون بهترین پیشبینی کننده مدیریت دانش در گام اول مهارت انسانی، در گام دوم مهارت فنی و در گام سوم مهارت ادراکی بوده است. در رابطه مدیریت دانش و مهارت های مدیریتی تفکر خلاق نقش میانجی دارد. شاخصهای ارزیابی برازش مدل، مانند GFI وRMSR نشان دهندة برازش مناسب الگوی مفهومی پژوهش میباشند. نتیجهگیری: اجرای سیستم مدیریت دانش نیازمند داشتن مهارتهای مدیریتی ازسوی مدیران است.دراین فرایند ویژگی تفکر خلاق می تواند نقش میانجی ایفا نماید.
پرونده مقاله
هدف: هدف اصلی این تحقیق، بررسی اثرات هیجانات خودآگاه (غرور، شرم، گناه) بر سطح خلاقیت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد است. روش تحقیق: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد می ب چکیده کامل
هدف: هدف اصلی این تحقیق، بررسی اثرات هیجانات خودآگاه (غرور، شرم، گناه) بر سطح خلاقیت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد است. روش تحقیق: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد می باشند که 272 پرسش نامه به روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد و از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت که شامل 40 سوال بود استفاده شده است. روایی محتوا از طریق پیش آزمون و تست خبرگان انجام گرفت. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تاییدی مورد برسی قرار گرفت. به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. یافته ها: نتایچ حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که غرور اصیل به میزان 346/0، غرور عصبی به میزان 195/0-، احساس شرم به میزان 177/0- و احساس گناه به میزان 204/0 بر خلاقیت دانشجویان اثر دارد که با توجه با اینکه عدد معناداری برای هر چهار ضریب خارج از بازه 96/1± می باشد می توان هر چهار فرضیه تأیید می گردند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که غرور اصیل و احساس گناه رابطه معنی دار و مثبتی با سطح خلاقیت دارند درحالیکه غرور عصبی و احساس شرم رابطه معنی دار و منفی با خلاقیت دارند.
پرونده مقاله
هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش سه کارکردهای اجرایی-به روز رسانی، بازداری و تغییرپذیری- و خلق مثبت و منفی با میزان خلاقیت است. روش: این پژوهش در مقوله طرح های توصیفی (همبستگی) قرار دارد. تعداد 120 نفر از دانشجویان، ابتدا پرسشنامه مقیاس عاطفه مثبت و منفی و آزمون خلاقی چکیده کامل
هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش سه کارکردهای اجرایی-به روز رسانی، بازداری و تغییرپذیری- و خلق مثبت و منفی با میزان خلاقیت است. روش: این پژوهش در مقوله طرح های توصیفی (همبستگی) قرار دارد. تعداد 120 نفر از دانشجویان، ابتدا پرسشنامه مقیاس عاطفه مثبت و منفی و آزمون خلاقیت تورنس فرم ب را تکمیل نمودند، سپس توسط آزمون های نرم افزاری کارکردهای اجرایی در فضای روانسنجی مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد افزایش خلق مثبت با خلاقیت (تفکر واگرا) ارتباط مثبت دارد و خلق منفی با خلاقیت ارتباط منفی دارد. بعلاوه نشان داده شد که در خلق مثبت به روز رسانی بیشترین سهم را پیش بینی مولفه های خلاقیت بازی می کند، بازداری تنها در تولید ایده های بدیع(ابتکار) و نه سیالی و بسط ایده ها نقش دارد اما تغییرپذیری قادر به پیش بینی هیچکدام از مولفه های خلاقیت نمی باشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که خلق مثبت نسبت به خلق منفی منجر به تسهیل عملکرد خلاق می شود، خلق مثبت با بهبود حافظه کاری و پردازش های بالا-پایین تفکر خلاق را بهبود می بخشد و بازداری تنها در مرحله ابتکار یا تولید ایده ها نقش دارد. می توان از این پژوهش استنباط کرد که تفکر خلاق تنها یک فرآیند فکری خود انگیخته و یا هیجانی صرف نیست، و به فعالیت های بالا-پایین کنترل شده نیز بستگی دارد.
پرونده مقاله
زمینه: امروزه سازمانها با درک اهمیت خلاقیت سازمانی توجه روزافزونی به آن داشتهاند به طوری که مقالات زیادی در مجلات پیرامون موضوع خلاقیت سازمانی دیده میشود. هدف: این پژوهش با هدف سنجش اثربخشی آموزش مبتنی بر حل مسئله خلاق (CPS) بر تفکر خلاق کارکنان موسسه اعتباری کوثر انج چکیده کامل
زمینه: امروزه سازمانها با درک اهمیت خلاقیت سازمانی توجه روزافزونی به آن داشتهاند به طوری که مقالات زیادی در مجلات پیرامون موضوع خلاقیت سازمانی دیده میشود. هدف: این پژوهش با هدف سنجش اثربخشی آموزش مبتنی بر حل مسئله خلاق (CPS) بر تفکر خلاق کارکنان موسسه اعتباری کوثر انجام شده است. روش: این پژوهش به صورت طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری تمامی کارکنان موسسه اعتباری کوثر بودند که 27 نفر از آنها به روش نمونه در دسترس انتخاب و با جایگزینی تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار داده شدند. ابزار لازم برای اجرای این پژوهش آزمون بازپاسخ محققساخته یادگیری تابآوری سازمانی بود که روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان موضوعی و اساتید روانشناسی و خلاقیت به دست آمد و به عنوان پیش آزمون و پس آزمون از آن استفاده شد. برای اجرای پژوهش از یک طرح درس 5 جلسهای برای آموزش به وسیله CPS استفاده شد. پاسخهای فراگیران به آزمون با استفاده از معیارهای تفکر خلاق تورنس (1969) با روش تحلیل محتوای کمی تحلیل شدند. نتایج حاصل با استفاده از تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر CPS بر مولفه های تفکر خلاق به صورت کلی تأثیرگذار است (p<0/05). همچنین تأثیر تکنیک CPS بر افزایش تمامی مولفههای تفکر خلاق فراگیران به صورت مجزا به جز مولفه بسط معنادار است(p<0/05). البته مولفه بسط نیز با اختلاف ناچیز (059/0) معنادار نشده است.
پرونده مقاله
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک های تصمیم گیری مدیران با خلاقیت و مدیریت مشارکتی در مدارس متوسطه اول شهرستان سنندج است. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مقطع متوسطه اول شهرستان سنندج است که حجم نمونه آماری 78 چکیده کامل
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک های تصمیم گیری مدیران با خلاقیت و مدیریت مشارکتی در مدارس متوسطه اول شهرستان سنندج است. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مقطع متوسطه اول شهرستان سنندج است که حجم نمونه آماری 78 نفر است. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش شامل سه پرسش نامه: سبک های تصمیم گیری هادیزادهمقدم وطهرانی (1387) و مدیریت مشارکتی مقیمی (1381) و خلاقیت صنعتی زاده (1389) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، متناسب با سؤالات تحقیق از روش آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی، رگرسیون گام به گام ) استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از بین مؤلفه های سبک های تصمیم گیری، بین مؤلفه های عقلانی و آنی با خلاقیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که فقط مؤلفه شهودی با مدیریت مشارکتی رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین بین خلاقیت و مدیریت مشارکتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج یه دست آمده نشان دادند که مؤلفه های عقلانی و آنی پیش بینی کننده بهتری برای خلاقیت بودند و همچنین مؤلفه شهودی پیش بینی کننده بهتری برای مدیریت مشارکتی است.
پرونده مقاله
زمینه: یکی از مفاهیم نوظهور در ادبیات" آسیب شناسی پدیده های ارتباطی" مفهوم "نوموفوبیا"" یا بی موبایل هراسی است. تحقیقات حاکی از آن است که اغلب مردم بدون موبایل نمی توانند به زندگی ادامه دهند و بیش از نیمی از کاربران موبایل از نوعی بیماری روانشناختی با نام "نوموفوبیا"یا چکیده کامل
زمینه: یکی از مفاهیم نوظهور در ادبیات" آسیب شناسی پدیده های ارتباطی" مفهوم "نوموفوبیا"" یا بی موبایل هراسی است. تحقیقات حاکی از آن است که اغلب مردم بدون موبایل نمی توانند به زندگی ادامه دهند و بیش از نیمی از کاربران موبایل از نوعی بیماری روانشناختی با نام "نوموفوبیا"یا بی موبایل هراسی رنج می برند. هدف: در این پژوهش سعی ما بر این است تا به بررسی این پدیده نوظهور در جامعه ایرانی و با تمرکز بر کلانشهر تهران بپردازیم. روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان کلانشهر تهران بوده که در نهایت 250 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به صورت پیمایش پرسشنامه محور مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این پژوهش منظور از الگوی مصرف رسانه ای، میزان مصرف شهروندان تهرانی از ابعاد مختلف تلفن همراه بوده است. نتیجه گیری: نتایج تحلیل دیتا در این پژوهش نشان از وجود یک ارتباط منطقی میان الگوی مصرف و احساس بی موبایل هراسی داشته است.
پرونده مقاله