هدف پژوهش، تدوین الگوی ساختاری کیفیت بخشی بر اساس سرمایه اجتماعی و کارایی درونی در مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان ایلام بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی در قالب الگوسازی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، دبیران، سرگروه های آموزشی و رؤسای انج چکیده کامل
هدف پژوهش، تدوین الگوی ساختاری کیفیت بخشی بر اساس سرمایه اجتماعی و کارایی درونی در مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان ایلام بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی در قالب الگوسازی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، دبیران، سرگروه های آموزشی و رؤسای انجمن اولیا مدارس مقطع متوسطه دوم نظری استان ایلام در سال تحصیلی 98-97 بود و تعداد 220 نفر از 55 مدرسه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سرمایه اجتماعی و شاخص کارایی درونی بود. داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart pls2 تحلیل شد. نتایج نشان داد الگوی معادلات ساختاری رابطه بین سرمایه اجتماعی با کارایی درونی مدارس مذکور از برازش مناسب برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد رابطه سرمایه اجتماعی با کارآیی درونی مثبت یک رابطه مثبت معنادار است و رابطه سرمایه اجتماعی با کارآیی درونی منفی یک رابطه منفی و معنادار است. این یافته ها حاکی از آن است که توجه به سرمایه اجتماعی می تواندگام موثری در جهت بالابردن سطح کارایی درونی مثبت و کاهش کارایی درونی منفی مدارس متوسطه دوم نظری باشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش کاربردی حاضر حاضر ارائه و اعتبارسنجی الگوی شایستگی مدیران برای مدارس کارآفرین است که به روش تلفیقی (کیفی_کمی) صورت گرفت. مشارکتکنندگان در بخش کیفی شامل برخی از صاحب نظران و مدیران مدارس در زمینه کارآفرینی بودند که براساس اصل اشباع نظری تعداد 8 نفر به صورت چکیده کامل
هدف پژوهش کاربردی حاضر حاضر ارائه و اعتبارسنجی الگوی شایستگی مدیران برای مدارس کارآفرین است که به روش تلفیقی (کیفی_کمی) صورت گرفت. مشارکتکنندگان در بخش کیفی شامل برخی از صاحب نظران و مدیران مدارس در زمینه کارآفرینی بودند که براساس اصل اشباع نظری تعداد 8 نفر به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش کمی پژوهش نیز پرسش شوندگان شامل مدیران مدارس بودند که حجم نمونه با نرم افزار Sample power 320 به تعداد نفر انتخاب شد. پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار پژوهش براساس نتایج کیفی مرحله اول پژوهش طراحی شد. برای پایایی دادهها از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن 86/0 حاصل شد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری با رویکرد Smart Pls استفاده گردید. یافته ها نشان دادند که شرایط علّی (چشم انداز، اهداف، مأموریت و ارزش ها) بر شایستگی مدیران مدارس کارآفرین رابطه معناداری دارد (مقدار T به ترتیب برابر 075/0، 892/3، 153/2 و 888/2)، شرایط زمینهای (شبکه ارتباطات و فرهنگ سازمانی) بر شایستگی مدیران مدارس اثرگذار است (مقدار T برابر 114/2 و 628/2)، شرایط مداخله گر (ویژگی های شخصیتی) بر شایستگی مدیران مدارس کارآفرین اثرگذار است (مقدار T 210/3)، شرایط زمینهای (شبکه ارتباطات و فرهنگ سازمانی) بر راهبردها اثرگذار است (مقدار T برابر 805/2 و 048/3)، شرایط مداخله گر (ویژگی های شخصیتی) بر راهبردها اثرگذار است (مقدار T برابر با 588/7) و راهبردها بر مدیریت عملکرد اثرگذار است (مقدار T برابر 318/18). همچنین میزان شاخص GOF کلی برازش مدل نیز 534/0 به دست آمد.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش تعیین و رتبهبندی مؤلفههای مدیریت و آموزش منابع انسانی بالقوه غیر شاغل جمعیت هلالاحمر استان بوشهر بود. روش پژوهش حاضر کمی و پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان و داوطلبان هلالاحمر استان بوشهر بودند. برای تعیین حجم نم چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش تعیین و رتبهبندی مؤلفههای مدیریت و آموزش منابع انسانی بالقوه غیر شاغل جمعیت هلالاحمر استان بوشهر بود. روش پژوهش حاضر کمی و پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان و داوطلبان هلالاحمر استان بوشهر بودند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده و تعداد 108 نفر کارکنان و داوطلبان هلالاحمر استان بوشهر تعداد 302 نفر بهعنوان حجم نمونه آماری انتخاب گردید. شیوه نمونهگیری بهصورت تصادفی ساده بود. برای اعتباربخشی الگوی پژوهش از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. برای تحلیل اطلاعات از روش OPA استفاده شد و مضامین حاصلشده اولویتبندی با نرمافزار لینگو شدند. یافتهها نشان داد که بهمنظور اولویتبندی مؤلفههای الگوی مدیریت و آموزش منابع انسانی با استفاده از تکنیک OPA و نرمافزار لینگو، مؤلفههای ساختار آموزش محور (246/0)، تعیین نیازهای آموزشی ( 215/0 )،برنامهریزی برنامههای آموزشی ( 164/0)، تعهد مدیریت ارشد ( 087/0)، ارکان آموزش ( 083/0)، اجرای دقیق برنامههای آموزشی ( 075/0)، راهبردهای ارتقای آموزش (061/0)، ارزیابی نتایج آموزش ( 032/0)،داوطلب محوری (022/0) و جذب داوطلبان بالقوه ( 014/0) به ترتیب رتبههای یک تا ده را به خود اختصاص دادند. در پایان، نتایج تجزیهوتحلیل اهمیت – عملکرد نشان داد که شاخصهای راهبردهای ارتقای آموزش، ساختار آموزش محور، ارکان آموزش و ارزیابی نتایج برنامههای آموزشی در ناحیه " اینجا تمرکز کنید " قرار گرفتهاند. به عبارتی این مؤلفهها از دید اعضای نمونه آماری دارای اهمیت بالایی است اما عملکرد سازمان، در آن پائین است؛ لذا برنامه ریزان نظام اموزشی و مدیریتی باید به این ناحیه توجه بیشتر کرد.
پرونده مقاله