هدف پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش کارآفرینی در مدارس ابتدایی می باشد. این پژوهش از نظر هدف به صورت کاربردی و از لحاظ روش گردآوری دادهها بهصورت ترکیبی، کیفی و کمی صورت گرفت که در بخش کیفی از تحلیل تماتیک و در بخش کمی از روش تحلیل عاملی با استفاده از نرمافزار SPSS بهره گر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش کارآفرینی در مدارس ابتدایی می باشد. این پژوهش از نظر هدف به صورت کاربردی و از لحاظ روش گردآوری دادهها بهصورت ترکیبی، کیفی و کمی صورت گرفت که در بخش کیفی از تحلیل تماتیک و در بخش کمی از روش تحلیل عاملی با استفاده از نرمافزار SPSS بهره گرفته شد. جامعۀ آماری عبارت اند از مدیران و معلمان ابتدایی شهرستان بندر ماهشهر در سال 98_99 به تعداد 752 نفر که بهمنظور تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها در بخش کیفی شامل مصاحبۀ عمیق و بررسی اسناد و در بخش کمی شامل پرسشنامۀ محقق ساخته می باشند. یافتههای بهدستآمده از تحلیل تماتیک درمجموع 6 عامل اصلی و اثرگذار را به ترتیب نشان داد که عبارت اند از آموزشهای کارآفرینانه در ایران، توانمندیهای کارآفرینانه در مدارس، آموزش در مدارس، کارآفرینی و ویژگیهای شخصیتی، اهداف مطلوب در برنامۀ توسعۀ توانمندیهای کارآفرینی، عوامل محیطی و توسعهُ توانمندیهای کارآفرینی. همچنین یافتههای بهدستآمده از تحلیل عاملی که مشتمل بر 11 عامل و 111 گویه بود، نشان دادند که کلیه عوامل معنادار هستند. براساس نتایج پژوهش حاضر، بیشترین میزان واریانس استخراجشده مربوط به متغیر نیازهای دانش آموزان در توسعۀ توانمندیهای آموزشهای کارآفرینانه و کمترین میزان مربوط به متغیر نقش معلمان در توسعۀ توانمندیهای کارآفرینی می باشد. درمجموع نتایج تحلیل عاملی به 4 عامل اصلی خلاصه شدند که عبارت اند از نیازهای آموزشی متأثر از ابزارهای آموزشی و عوامل محیطی، موانع آموزشی و تحقق توسعۀ توانمندی دانشآموزان در فضای یادگیری مدارس، ابزار آموزشی و اهداف مطلوب و آموزشهای کارآفرینی و آینده دانش آموزان.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر کیفیت آموزشی در مدارس ابتدایی شهرستان اندیمشک بود. روش پژوهش حاضر، تلفیقی (کیفی و کمی) و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. جامعۀ بخش کیفی، خبرگان و آموزگاران شهرستان اندیمشک در سال 1399-1398 بودند که با روش نمونهگیری هدفمند، 18 نفر ا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر کیفیت آموزشی در مدارس ابتدایی شهرستان اندیمشک بود. روش پژوهش حاضر، تلفیقی (کیفی و کمی) و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. جامعۀ بخش کیفی، خبرگان و آموزگاران شهرستان اندیمشک در سال 1399-1398 بودند که با روش نمونهگیری هدفمند، 18 نفر از آنان انتخاب شدند و مورد مصاحبههای نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. متون مصاحبهها تحلیل و تمام دادهها کدگذاری شدند و برای اعتبار آنها از دیدگاه مشارکت کنندگان و خبرگان استفاده شد و برای پایایی نیز کدگذاری مجدد صورت گرفت که ضریب توافق 89/0 به دست آمد. در بخش کمی نیز جامعه آماری آموزگاران 1103 بودند که براساس فرمول کوکران تعداد 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته براساس یافتههای کیفی بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ 88/0 به دست آمد. یافتهها نشان داد دو بعد (عوامل درون و برون سازمانی) و 11 مؤلفه (اهداف و رسالتهای آموزش ابتدایی، مدیریت و رهبری، معلمان، دانشآموزان، فضای آموزشی، محتوای آموزشی، فرایندهای یادگیری و یادهی، زیرساختهای آموزشی، خانواده، فرهنگ، اجتماع و سیاست) در طراحی الگوی کیفیت آموزشی از دید خبرگان وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری با نرمافزارPls Smart نیز نشان داد مولفههای شناسایی شده میتوانند 83/0 متغیر کیفیت آموزشی را پیشبینی کنند (83/0=R2). در نهایت برازش مدل ساختاری پژوهش نیز مورد تایید واقع شد (52/0=GOF). نتایج نشان داد مدل ارائه شده با مولفهها و شاخصهای آن میتوانند پیشبینی کننده مناسبی برای کیفیت آموزشی باشند؛ بنابراین نتایج این پژوهش قابل تأمل برای دست اندرکاران امر آموزش است.
پرونده مقاله