هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش مهارتهای وسعتبخشی تفکر و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر خلاقیت(سیالی، ابتکار، انعطافپذیری، بسط) دانشآموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود.ج چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش مهارتهای وسعتبخشی تفکر و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر خلاقیت(سیالی، ابتکار، انعطافپذیری، بسط) دانشآموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول دوره متوسطه دوم شهر خرمآباد در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 1353 نفر بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای حجم نمونه برابر با 45 نفر انتخاب گردید و در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 15 نفر ) به صورت تصادفی جایگزین شد. پس از آن، دانشآموزان گروه آزمایش اول تحت آموزش را-هبردهای یادگیری خودتنظیمی و دانشآموزان گروه آزمایش دوم تحت آموزش مهارتهای وسعتبخشی تفکر قرار گرفتند، در این زمان دانشآموزان گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه خلاقیت تورنس(1966) استفاده شد. در نهایت برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره با استفاده از نرمافزار Spss استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که هم در مرحله پسآزمون و هم در مرحله پیگیری، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی توانست بر خلاقیت بهطور کلی تأثیر معناداری بگذارد و در مرحله پسآزمون برای سه خردهمولفه سیالی، انعطافپذیری و بسط تأثیر معناداری داشته و در مرحله پیگیری تنها برای خردهمولفه بسط تأثیر معناداری داشت؛ همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت-های وسعتبخشی تفکر توانست در مرحله پسآزمون بر خردهمؤلفههای انعطافپذیری و بسط تأثیر معنادار داشته باشد اما این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار نشد. از طرفی هم، نتایج نشانگر آن بود که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در مقایسه با آموزش مهارتهای وسعتبخشی تفکر، تأثیر بیشتری بر خلاقیت بهطور کلی و خردهمؤلفه بسط داشت(P<0/05). نتیجهگیری: بنابراین میتوان گفت که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و مهارتهای وسعتبخشی تفکر میتواند باعث افزایش میزان خلاقیت دانشآموزان شود.
پرونده مقاله