• فهرس المقالات Rural Women

      • حرية الوصول المقاله

        1 - Uneven Empowerment: A Case Study on Women Beekeepers in Central Iran
        Soheila Alirezanejad
      • حرية الوصول المقاله

        2 - Factors Influencing Rural Women Participation in Agricultural Extension Programs, Case Study Mazandaran, Iran
        Sh. Soltani A. Ahmadpour S. Feali
        The general purpose of this article is to identify the influencing factors on rural women participation inagricultural extension programs in Mazandaran Province. Therefore, using multi-stage sampling, 300 ruralwomen were selected randomly. The research instrument was a أکثر
        The general purpose of this article is to identify the influencing factors on rural women participation inagricultural extension programs in Mazandaran Province. Therefore, using multi-stage sampling, 300 ruralwomen were selected randomly. The research instrument was a semi-structured questionnaire. Results showthat rural women participation in agricultural extension programs is at average level. Rural women havemore interaction with agricultural extension workers and female facilitators. Moreover, significantassociations were found between some of the individual and professional characteristics of rural women andtheir participation in agricultural extension programs. Moreover, results from multiple regression shows thatabout 32 percent of changes in rural women participation in extension programs are identified by theirexperience in rice farming and their education level. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی توانمندیهای اقتصادی زنان قالیباف تکاب افشار و نقش آنان درتوسعه روستایی مطالعه موردی روستاهایی شهرستان تکاب (استان آذربایجان غربی)
        محمد صادق علیائی مهدی دهقان نیستانکی
      • حرية الوصول المقاله

        4 - جنسیت و توسعه: نگاهی به تحولات جمعیت شناختی مناطق روستایی کشور
        سهیلا علیرضا نژاد فروغ السادات بنی هاشم
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بررسی ویژگی اقتصادی و اجتماعی زنان روستایی و سهم آنان در درآمد خانوارمطالعه موردی: زنان روستایی شهرستان دیواندره
        محمدصادق علیایی
        زنان ایران در کنار مسئولیتهای که در نهاد خانواده به عنوان مادر و همسر دارند، نقش مهمی در امور اقتصادی و در نواحی روستای در امور تولیدی ایفاء می نمایند. در این میان سهم و نقش زنان روستایی در فعالیت‎های تولیدی و کشاورزی اعم از کاشت، داشت و برداشت، دامداری و باغداری و. أکثر
        زنان ایران در کنار مسئولیتهای که در نهاد خانواده به عنوان مادر و همسر دارند، نقش مهمی در امور اقتصادی و در نواحی روستای در امور تولیدی ایفاء می نمایند. در این میان سهم و نقش زنان روستایی در فعالیت‎های تولیدی و کشاورزی اعم از کاشت، داشت و برداشت، دامداری و باغداری و... چشمگیرتر است و نقشی که آنها در مسئولیتهای خانواده ایفاء می‎کنند قابل توجه بوده وشاید بیشتر از زنان شهری باشد. در این مقاله ویژگی‎های اقتصادی، اجتماعی زنان مناطق روستایی شهرستان دیواندره و سهم آنان در درآمد خانوار باتوجه به ارزش نیروی کار، که آنها در فعالیتهای تولیدی عرضه می کنند، مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی با روش پیمایشی از تعداد 177 خانوار نمونه براساس قواعد نمونه گیری تصادفی که ازچهاردهستان انتخاب گردیده . گردآوری اطلاعات با تکنیک پرسشنامه و با مصاحبه حضوری انجام گرفته است. یافتههای این پژوهش نشان می دهد که بین متغیر ارزش نیروی کار زنان با سهم آنان در درآمد خانوار همبستگی معناداری وجود دارد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسی سازه هایی موثر بر توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خردشهرستان فیروزکوه
        کیوان شجاع چاغروند فرهاد لشگرآرا مریم محمودی
        یکی از شاخص های اصلی نوسازی اقتصاد ملی و توسعه اجتماعی، جایگاه مشارکت زنان و نحوه ایفای نقش آنان در ساختارهای اقتصادی است.تحقیق حاضر با هدف بررسی سازه های موثر بر توانمندسازی اجتماعی واقتصادی زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان فیروزکوه انجام شد.جامعه آماری أکثر
        یکی از شاخص های اصلی نوسازی اقتصاد ملی و توسعه اجتماعی، جایگاه مشارکت زنان و نحوه ایفای نقش آنان در ساختارهای اقتصادی است.تحقیق حاضر با هدف بررسی سازه های موثر بر توانمندسازی اجتماعی واقتصادی زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان فیروزکوه انجام شد.جامعه آماری این تحقیق زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان فیروزکوه بود (102N=). با توجه به کم بودن تعداد نمونه آماری دراین تحقیق از روش سرشماری استفاده شد. در نهایت از طریق نرم افزار آماری SPSSv19 ضرایب کرونباخ آلفا(823/0) برای بخش های مختلف پرسشنامه محاسبه گردید. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که بین میزان توانمندی اجتماعی ـ اقتصادی زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان فیروزکوه و سازه های اقتصادی، آموزشی ـ ترویجی، اجتماعی ـ فرهنگی، شخصیتی ـ روانشناختی ومیزان تحصیلات رابطه مثبت و معنی داری درسطح1% خطا وجود دارد وبا متغیر سن همبستگی منفی و معنی داری درسطح 1% خطا وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که 55/0 درصد تغییرات واریانس توانمندی اجتماعی اقتصادی زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد به دو سازه شخصیتی روانشناختی وسازه آموزشی ترویجی بستگی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تبیین سازه های پیش بینی کننده گرایش به کارآفرینی در بین زنان روستایی
        حامد ایزدی بهمن خسروی پور آمنه سواری ممبنی
        امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه، کارآفرینی روستایی به طور عام و کارآفرینی زنان روستایی به طور خاص به عنوان کلید توسعه اقتصادی و نیز بهبود کسب و کار به حساب می‌آید. هدف از این مطالعه تبیین سازه‌های پیش‌بینی‌کننده گرایش به کارآفرینی در بین زنان روست أکثر
        امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه، کارآفرینی روستایی به طور عام و کارآفرینی زنان روستایی به طور خاص به عنوان کلید توسعه اقتصادی و نیز بهبود کسب و کار به حساب می‌آید. هدف از این مطالعه تبیین سازه‌های پیش‌بینی‌کننده گرایش به کارآفرینی در بین زنان روستایی می‌باشد. پژوهش از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده‌ها، میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان روستایی در پنج روستای دهستان ده پیر جنوبی از توابع شرقی شهرستان خرم‌آباد مرکز استان لرستان تشکیل دادند (756N=) که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 256 نفر انتخاب شد. روش نمونه‌گیری طبقه‌ای با انتساب متناسب بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش‌نامه‌ محقق ساخته بود که روایی صوری آن بر اساس نظر جمعی از اعضای هیئت علمی و صاحب‌نظران مربوطه تایید شد. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی بخش‌های مختلف پرسش‌نامه، از مطالعه راهنما و محاسبه ضریب آلفا کرونباخ استفاده شد که برای بخش‌های مختلف پرسشنامه بین 70/0 و 91/0 محاسبه شد. نتایج به دست آمده از مدل معادله‌های ساختاری نشان داد، سه سازه هویت خود، خودکارآمدی و تسهیلات، سازه‌های مؤثر بر گرایش زنان روستایی به کارآفرینی به صورت مثبت و مستقیم می‌باشند. این سازه‌ها در نهایت توانستند 86 درصد از تغییرات گرایش زنان روستایی به کارآفرینی را پیش‌بینی کنند. نتایج این مطالعه پیامدهای مهم برای سیاست‌گذارانی دارد که به دنبال ترویج فرهنگ کارآفرینی زنان روستایی هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تحلیل چالش‌های صندوق‌های اعتبارات خرد زنان روستایی در استان لرستان
        مجتبی صالحی مهدی رحیمیان سعید غلام رضایی
        هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل چالش‌های صندوق‌های اعتبارات خرد زنان روستایی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، تمامی اعضای صندوق‌های اعتبارات خرد زنان روستایی استان لرستان بود (N= 772) که 160 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران به‌عنوان حجم نمونه تعیین گردید. نمونه‌ها ب أکثر
        هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل چالش‌های صندوق‌های اعتبارات خرد زنان روستایی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، تمامی اعضای صندوق‌های اعتبارات خرد زنان روستایی استان لرستان بود (N= 772) که 160 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران به‌عنوان حجم نمونه تعیین گردید. نمونه‌ها با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله‌ای انتخاب و داده‌های موردنیاز از آنان به‌وسیلۀ پرسشنامه گردآوری شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب، به روش اعتبار محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ (96/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه‌وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و LISREL انجام شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی چالش‌های صندوق‌های اعتبارات خرد در توانمندسازی زنان روستایی در استان لرستان به ترتیب اهمیت در هفت نوع چالش‌های مدیریتی- اداری، قانونی- سیاسی، تولیدی- بازاریابی، ویژگی های اعضاء آموزشی، مالی - اعتباری و چالش‌های پایشی- برنامه ریزی دسته بندی شدند. این چالش‌ها توانستند 5/74 درصد از واریانس کل را تبیین نمایند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز حاکی از معنی داری و تأیید عوامل یادشده به‌عنوان چالش‌های صندوق‌های اعتبارات خرد زنان روستایی بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بررسی اثرات صندوق اعتبارات مالی خرد بر میزان توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی (مطالعه موردی: منطقه الموت)
        محمد مهدی مظفری محمدصادق ضیائی
        هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثرات صندوق اعتبارات مالی خرد بر توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی منطقه الموت است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد در منطقه الموت (83 نفر) أکثر
        هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثرات صندوق اعتبارات مالی خرد بر توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی منطقه الموت است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد در منطقه الموت (83 نفر) است که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران 68 نفر آن به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه، با روش پانل متخصصان و پایایی آن با روش ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. این ضریب برای پرسشنامه 82/0 برآورد شد که پایایی آن را نشان می دهد. به منظور مطالعه میزان همبستگی و روابط علی احتمالی بین متغیرهای موثر بر توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد از ضرایب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که بین دیدگاه پاسخگویان نسبت به گویه های شناخت وضعیت روستا، روحیه کارآفرینی، استقلال مالی، روحیه خودباوری و اعتماد به نفس و زمینه سازی اشتغالات جدید با توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی منطقه الموت براساس متغیر سطح تحصیلات در سطح یک درصد تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون من ویتنی نشان می دهد که بودن یا نبودن سرپرست خانواده تأثیری بر توانمندسازی مدیریتی زنان روستایی منطقه الموت ندارد. نتایج تحلیل رگرسیونی چندگانه نیز نشان می دهد که متغیرهای موثر و معنی دار در این تحقیق حدود 57 درصد از تغییرات متغیر وابسته "توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت از طریق اعتبارات مالی خرد" را توضیح ‌می‌دهند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - Does Ecotourism Development Promote Rural Women’s Empowerment?
        Sahar Aghdasi Maryam Omidi Najafabadi Seyed Jamal Farajollah Hosseini
        Today, the tourism industry is of great interest in the world in a sustainable development strategy. In developing countries with an extremely high rural population, such as Iran, ecotourism is considered as a potential for economic growth. Rural women, as a group with أکثر
        Today, the tourism industry is of great interest in the world in a sustainable development strategy. In developing countries with an extremely high rural population, such as Iran, ecotourism is considered as a potential for economic growth. Rural women, as a group with multi-functional roles in the rural household economy, can be considered the leading players in the development of ecotourism. This; the article is prepared as a review. To; find related documents, 12,400 articles were found using Google Scholar and the keywords "Ecotourism" and "entrepreneurship." Then, by adding the word "rural women," the number of articles decreased to 384. Then the title and abstract of the articles were examined and those related to this research were selected. Moreover, finally, the studies and investigations conducted to answer the following three questions: What is Ecotourism? Is there a connection between ecotourism and empowerment? Can Ecotourism play a role in empowering rural women? Finally, some recommendations have been presented based on the findings. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - اثرات صندوق‌های اعتبار خرد زنان روستایی
        مسعود سامیان احمد یعقوبی فرانی خلیل میرزایی مرجان ابراهیمی مینو عزیزی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صندوق‌های خرد زنان روستایی در استان همدان و به روش پیمایشی در نیمه دوم سال1392انجام شد. جامعه آماری تحقیق، شامل زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد روستایی در روستاهای کریم‌آباد و پرلوک از توابع شهر صالح‌آباد شهرست أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صندوق‌های خرد زنان روستایی در استان همدان و به روش پیمایشی در نیمه دوم سال1392انجام شد. جامعه آماری تحقیق، شامل زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد روستایی در روستاهای کریم‌آباد و پرلوک از توابع شهر صالح‌آباد شهرستان همدان بود که به‌صورت تمام‌شماری مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته‌اند. برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامه استفاده شده است، اما در کنار آن از ابزار مصاحبه، مشاهده و مطالعات اسنادی نیز بهره‌برداری شده است. دقت شاخص‌ها و گویه‌ها در پرسشنامه یا روایی صوری توسط متخصصان فن مورد تأیید قرارگرفته است. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه در اختیار تعدادی از صاحب‌نظران بخش اعتبارات و متخصصان علوم اقتصادی و بانکداری و کارشناسان صندوق‌های اعتباری و مالی قرار گرفت و نتایج آن بررسی و آلفای کرونباخ آن 95/0 به‌دست آمده که رقم بسیار مناسبی است. در بخش تحلیل داده‌ها، از تحلیل عاملی به‌منظور دستیابی به عوامل کلیدی استفاده شده است که با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. در این تحقیق 5 عامل کلیدی مهم‌ترین اثرات صندوق‌های خرد زنان روستایی را تشکیل می‌دهد که با توجه به مقدار تغییرات واریانس کل‌شان به‌ترتیب شامل: مسایل اقتصادی وانگیزشی(051/16)، کاهش آسیب‌های اجتماعی(701/14)، رضایت‌مندی(545/14)، توانمندسازی اشتغال (057/9) و توسعه سرمایه‌گذاری (307/7) می‌باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - بررسی مهمترین موانع مؤثر بر اشتغال زنان روستایی
        محمود آخرتی الهه آهنگری محمد طحان
        پژوهش حاضر باهدف بررسی مهمترین موانع مؤثر بر اشتغال زنان روستایی انجام‌شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان روستایی شهرستان زیرکوه در سال 1396 بود (بر اساس آخرین آمارها 19737 نفر)؛ که از بین آن‌ها تعداد 358 نفر، با استفاده از روش های نمونه گیری در دسترس، به‌عنوان نمونه أکثر
        پژوهش حاضر باهدف بررسی مهمترین موانع مؤثر بر اشتغال زنان روستایی انجام‌شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان روستایی شهرستان زیرکوه در سال 1396 بود (بر اساس آخرین آمارها 19737 نفر)؛ که از بین آن‌ها تعداد 358 نفر، با استفاده از روش های نمونه گیری در دسترس، به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع توصیفی ـ مقایسه‌ای بود. ابزار پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش موانع اشتغال زنان بود. جهت تجزیه‌وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین زنان شاغل و خانه‌دار در موانع فرهنگی و اجتماعی (003/0=P)، موانع آموزشی مدیریتی (048/0=P) و موانع فنی (001/0=P) تفاوت معنی‌دار ولی در موانع اقتصادی (999/0=P)، موانع روان‌شناختی (440/0=P) و موانع سیاست‌گذاری (084/0=P) تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - عوامل موثر بر توسعه و موانع باز دارنده کارآفرینی زنان روستایی
        بهمن خسروی پور نادیا آنی عبدالعظیم آجیلی عباس عبدشاهی
        هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر توسعه و موانع بازدارنده کارآفرینی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه می باشد. نمونه مورد پژوهش زنان روستا های سیاه بید، گاکیه، کرناچی و قزانچی از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه بود که به صورت در دسترس انتخاب ودر مصاحبه شرکت کردند. طرح پژوهش ت أکثر
        هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر توسعه و موانع بازدارنده کارآفرینی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه می باشد. نمونه مورد پژوهش زنان روستا های سیاه بید، گاکیه، کرناچی و قزانچی از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه بود که به صورت در دسترس انتخاب ودر مصاحبه شرکت کردند. طرح پژوهش توصیفی –تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مصاحبه با شرکت کنندگان استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر برتوسعه کارآفرینی شامل ابتکار عمل ، فعال بودن، شناسایی فرصت ها، پشتکار، تلاش و غلبه بر موانع وشایستگی های فردی زنان است ، به این معنی که کارآفرین بدون نیاز به درخواست یا دستور دیگران دست به کار می شود. هم چنین مشخص شد که کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی است که مستلزم جستجوی مستمر برای یافتن ایده های تازه و نوآوری و پتانسیل سود آوری وابسته است.موانع بازدارنده کارآفرینی زنان روستایی به ترتیب موانع اجتماعی ـ فرهنگی، موانع حمایتی ـ اقتصادی و موانع مدیریتی گزارش شد. تحقیقات نقش زنان کارآفرین در سلامت اقتصاد و اجتماعی شدن را نیز نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - تحلیلی بر جایگاه اجتماعی زنان روستایی دوره ایلخانی براساس نقش مایه سنگ‌مزارات گورستان روستای هاس
        مهدی کاظم پور
        هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر جایگاه اجتماعی زنان روستایی دوره ایلخانی براساس نقش مایه سنگ مزارات گورستان روستای هاس می باشد. جهت انجام این پژوهش تعداد 200 سنگ مزار سالم بود که به روش نمونه گیری غیر احتمالی تعداد 20 نمونه سنگ مزاراتی که دارای بیشترین اطلاعات در خصوص حرفه زنا أکثر
        هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر جایگاه اجتماعی زنان روستایی دوره ایلخانی براساس نقش مایه سنگ مزارات گورستان روستای هاس می باشد. جهت انجام این پژوهش تعداد 200 سنگ مزار سالم بود که به روش نمونه گیری غیر احتمالی تعداد 20 نمونه سنگ مزاراتی که دارای بیشترین اطلاعات در خصوص حرفه زنان بوده اند، در این پژوهش انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. این پژوهش از نوع هدف، کیفی است و روش انجام آن از نوع توصیفی-تحلیلی است. جهت دستیابی به داده های این مطالعه، در مرحله اولیه براساس مطالعات میدانی، مستندنگاری های لازم از قبیل عکاسی، طراحی و خوانش کتیبه ها و نقوش صورت پذیرفت. پس از ارائه توصیفات واطلاعات کتابخانه ای به روش تحلیلی داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که، با ورود مغولان به ایران، وضعیت زنان دگرگون شد و آنان توانستند آزادانه تر در کنار مردان در امور گوناگون جامعه به ایفای نقش بپردازند. منابع تاریخی و هم چنین شواهد هنری، جایگاه برجستۀ زنان درباری (به ویژه خاتون ها) در مناسبات سیاسی و اجتماعی را به نمایش گذاشته و در خصوص زنان روستایی این دوره، اطلاعاتی در دست نبود. این در حالی است که روی سنگ مزارات گورستان هاس، زنان و مردان روستایی به نمایش درآمده اند که در طول حیات خود، در یک جایگاه اجتماعی هر کدام به یک شغلی مشغول بوده اند و متناسب با حرفه خود جایگاه اجتماعی را کسب می کرده اند. این امر از جنس و ابعاد سنگ مزارات، تکنیک هنری، کتیبه ها، نقش مایه ها و هم چنین اشیاء روی سنگ مزارت قابل تشخیص بود. مردان حرفه هایی مانند کشاورز، دامدار، شکارورز، نوازنده و خدمتکار و زنان ورنی بافی را که در اقتصاد معیشتی جامعه آن دوره نقشی بارز را ایفا نموده اند از جایگاهی هم پای مردان برخوردار بوده اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - بررسى موانع مشارکت زنان روستایى در فعالی تهاى تولیدى زراعى
        سیده سمیه موسوی احمدرضا عمانی محمد صادق اللهیاری
        هدف تحقیق حاضر بررسی موانع مشارکت زنان روستایی در فعالیت های تولیدی زراعی می شود. تعداد نمونه آماری 288 نفر می باشد که به صورت دردسترس انتخاب شد. همچنین این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و به روش توصیفی بوده و بر اساس نتایج به دست آمده زنان روستایی از بعد ویژگی های اجتما أکثر
        هدف تحقیق حاضر بررسی موانع مشارکت زنان روستایی در فعالیت های تولیدی زراعی می شود. تعداد نمونه آماری 288 نفر می باشد که به صورت دردسترس انتخاب شد. همچنین این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و به روش توصیفی بوده و بر اساس نتایج به دست آمده زنان روستایی از بعد ویژگی های اجتماعی (مشارکت اجتماعی و منزلت اجتماعی) در سطح متوسطی قرار دارند. در عین حال با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، عامل های مؤثر بر عدم مشارکت زنان روستایی در فعالیت های تولیدی زراعی مشخص گردید. مقدار آزمون بارتلت 876/3848 و آزمون (09/0= KMO) نشان داد که داد ها برای تحلیل عاملی مناسب است و بر اساس نتایج حاصل مشخص شد که پنج عامل به طور کل 511/51 درصد از موانع و مشکلات زنان روستایی که باعث عدم مشارکت آنان در فعالیت های تولیدی زراعی می شود را بیان می نماید. عامل ها به ترتیب شامل ساختار اجتماعی، ساختار فرهنگی، موانع اقتصادی، موانع آموزشی و ساختار اراضی زراعی می باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - Analysis of effective mechanisms on the development of entrepreneurship among rural women in Kurdistan province
        solieman rasouliazar Arman Kaykhosravi Loghman Rashiedpour
        The present research was conducted in order to analyze and identify effective mechanisms on the development of entrepreneurship among rural women in Kurdistan province. The nature of this applied research was done by survey method. The research tool was a questionnaire أکثر
        The present research was conducted in order to analyze and identify effective mechanisms on the development of entrepreneurship among rural women in Kurdistan province. The nature of this applied research was done by survey method. The research tool was a questionnaire made by the researcher, whose reliability was obtained by using the pilot test and calculating Cronbach's alpha. The statistical population of the research was 27,560 rural women of Kurdistan province, and using the Cochran formula, the sample size was determined to be 204. The sample people were selected by stratified random method. The results show that there is a positive and significant relationship between the individual-psychological, economic, socio-cultural, educational, infrastructural and marketing structure with the advantages of entrepreneurship development among the rural women of Kurdistan province. Multiple regression analysis was used to predict changes in the dependent variable, i.e., the advantages of entrepreneurship development among rural women in Kurdistan province, by independent variables, i.e., managerial, social, cultural, educational, economic, infrastructural, individual, psychological, and marketing structures. The multiple correlation coefficients in this research is equal to 0.781. According to the calculated coefficient of determination, the aforementioned constructs were able to determine 61% of changes in the dependent variable, i.e., the advantages of entrepreneurship development among rural women in Kurdistan province. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - اولویت‌بندی مهمترین موانع اشتغال زنان روستایی شهرستان چرداول -با کاربرد تحلیل شبکه‌ای (ANP)
        معصومه جمشیدی علیزضا جمشیدی فاطمه جمشیدی
        با توجه به اهمیت اشتغال زنان روستایی در اقتصاد خانواده و کاهش فشار اقتصادی ناشی از کمبود درآمد در خانوار روستاییان، مطالعه حاضر موانع اشتغال زنان روستایی شهرستان چرداول را شناسایی کرده و به کمک 12 تن از کارشناسان خبره سازمان جهاد کشاورزی شهرستان چرداول، موانع مذکور را ب أکثر
        با توجه به اهمیت اشتغال زنان روستایی در اقتصاد خانواده و کاهش فشار اقتصادی ناشی از کمبود درآمد در خانوار روستاییان، مطالعه حاضر موانع اشتغال زنان روستایی شهرستان چرداول را شناسایی کرده و به کمک 12 تن از کارشناسان خبره سازمان جهاد کشاورزی شهرستان چرداول، موانع مذکور را با استفاده از فرایند تحلیل شبکه‌ای اولویت‌بندی نموده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از کارشناسان گفته شده در سال 1394 گرد‌آوری شده است. برای انجام محاسبات از نرم افزار Super Decision استفاده شده است. نتایج نشان داد که موانع اشتغال زنان روستایی این شهرستان به ترتیب عبارتند از: وظیفه مادری، ناتوانی در رقابت برای دریافت کار، پایین بودن قدرت چانه‌زنی زنان، مردانه بودن برخی مشاغل، اختلاف دستمزد مرد و زن، عدم آموزش مشاغل، تحصیلات غیر مرتبط، نوع مشاغل و سرمایه بر بودن آن‌ها، توانایی جسمانی پایین، وظیفه تربیت فرزند، تعصبات خانوادگی، وظیفه خانه‌داری، کار خانگی بدون دستمزد، عاطفی بودن زنان، بیسوادی و کم‌سوادی زنان، زشت بودن اشتغال زنان و وضعیت مالی مناسب. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - تحلیل عوامل بازدارنده وپیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی مطالعه موردی:دهستان سردابه بخش مرکزی اردبیل
        بهرام ایمانی ارسطو یاری حصار زیبا روح نواز
        نیل به اهداف توسعه بدون توجه به نقش زنان امری غیرممکن است و زنان روستایی به منزله یکی از کنشگران اصلی در رسیدن به اهداف هزاره، ایفاگر نقش کلیدی هستند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل بازدارنده و پیش‌برنده توسعه مشارکت زنان روستایی در دهستان سردابه انجام شده است. تحقیق حاض أکثر
        نیل به اهداف توسعه بدون توجه به نقش زنان امری غیرممکن است و زنان روستایی به منزله یکی از کنشگران اصلی در رسیدن به اهداف هزاره، ایفاگر نقش کلیدی هستند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل بازدارنده و پیش‌برنده توسعه مشارکت زنان روستایی در دهستان سردابه انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و روش بکار رفته در آن، روش ترکیبی با رویکرد متوالی اکتشافی است که از دو رویکرد کیفی و کمی استفاده شده است. در فاز اول، با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوای کیفی، داده‌های گردآوری شده از طریق بررسی منابع موجود و مصاحبه‌ها، مفاهیم کلیدی از متن یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها استخراج و طی انجام کدگذاری باز 18 عامل بازدارنده و 17 عامل پیش‌برنده در قالب سه گروه اصلی عوامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و سیاسی شناسایی شدند. سپس در فاز کمی، با استفاده از روش پیمایش؛ شاخص‌های استخراج شده مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. تکنیک لازم برای به‌دست آوردن داده‌های موردنیاز کتابخانه‌ای و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه‌آماری پژوهش حاضر، جمعیت زنان 11 روستای دهستان سردابه در بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت 3179 است که برای معین کردن حجم نمونه نیز از فرمول کوکران استفاده گردیده که مطابق این فرمول تعداد نمونه آماری برابر 345 کسب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel بهره گرفته شد. رتبه‌بندی بر اساس بار عاملی استاندارد شده نشان داد به ترتیب عامل اجتماعی- فرهنگی با ضریب اثر 95/0، عامل سیاسی با ضریب اثر 92/0 و اقتصادی با ضریب اثر 89/0 مهم‌ترین عوامل بازدارنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب ‌می‌شوند. از نظر عوامل پیش‌برنده نیز عامل سیاسی با ضریب اثر 94/0 مهم‎‎ترین عامل پیش‌برنده در توسعه مشارکت زنان روستایی می‌باشد. عامل اجتماعی ـ فرهنگی با ضریب اثر 90/0 دومین گروه و بعد از آن عوامل اقتصادی با ضریب اثر 86/0به عنوان عوامل پیش‌برنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب می‌شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - تحلیل فضایی الگوی اشتغال زنان در بخش های عمده فعالیت سکونتگاه های روستایی ایران
        حسنعلی فرجی سبکبار بهرام هاجری ذببح اله ترابی نادر ملایی
        هدف از این پژوهش شناخت فعالیت پایه ای و غیر پایه ای اشتغال زنان روستایی در بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی و همچنین توزیع فضایی آن ها در سطح کشور بود. جامعه آماری پژوهش 394 شهرستان کشور در بر می گیرد، که آمار و اطلاعات آن ها از سرشماری عمومی ن أکثر
        هدف از این پژوهش شناخت فعالیت پایه ای و غیر پایه ای اشتغال زنان روستایی در بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی و همچنین توزیع فضایی آن ها در سطح کشور بود. جامعه آماری پژوهش 394 شهرستان کشور در بر می گیرد، که آمار و اطلاعات آن ها از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده و با استفاده از تکنیک ضریب مکانی (LQ) بخش های پایه که صادر کننده ی نیروی شاغل بوده اند مشخص گردیده اند. نتایج حاکی از آن است که در بخش کشاورزی غرب و جنوب شرق کشور از نواحی پایه ای می باشند. در بخش صنعت نیز عمدتاٌ شمال غرب (شامل استان های آذربایجان غربی و شرقی) و اصفهان، قم، مرکزی و بخش های از استان های همدان، زنجان و قزوین و تهران صادر کننده نیروی کار زنان روستایی به نواحی دیگر می باشند. همچنین این پراکنش در بخشخدمات عمدتاٌ در مناطق مرکزی، شمال و جنوب کشور می باشد که این نواحی به عنوان صادر کننده نیروی کار زنان روستایی در بخش خدمات شناخته می شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - نقش زنان روستایی درتوسعه پایدار کشاورزی با تأکید براثربخشی فعالیت های آموزشی - ترویجی در ترویج تولید محصول سالم (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان های لنگرود و رودسر)
        پریسا محمد پور
        زنان روستایی همواره نقش بسیار مهم و اساسی را در توسعه جوامع روستایی و بخش کشاورزی استان گیلان داشته اند. اما هیچ وقت این تلاش ها به طور مجزا از کار مردان انعکاس نیافته و به نقش های آنان با جدییت کافی نگریسته نشده است.هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش زنان روستایی در توسعه پاید أکثر
        زنان روستایی همواره نقش بسیار مهم و اساسی را در توسعه جوامع روستایی و بخش کشاورزی استان گیلان داشته اند. اما هیچ وقت این تلاش ها به طور مجزا از کار مردان انعکاس نیافته و به نقش های آنان با جدییت کافی نگریسته نشده است.هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش زنان روستایی در توسعه پایدار کشاورزی با تأکید بر اثربخشی فعالیت های آموزشی-ترویجی در ترویج تولید محصول سالم در استان گیلان می باشد. که این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر پایه روش توصیفی – پیمایشی استوار است. اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه به صورت پرسش نامه ای و کتابخانه ای جمع آوری شده و جامعه آماری تحقیق زنان کشاورزی شهرستان لنگرود و رودسر می باشد. حجم نمونه آماری با توجه به تعداد جامعه آماری پژوهش که زنان روستایی آموزش دیده در این دو شهرستان بنا بر اطلاعات آماری سازمان فنی و حرفه ای 400 نفر می باشند از طریق فرمول کوکران 193 نفر محاسبه گردیده است و میزان آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه برابر با 89/0 بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بین برنامه های آموزشی- ترویجی اختصاص یافته برای زنان و درآمد سالانه از تولید برنج و نقش آن ها در ترویج تولید محصول سالم در روستاها به میزان 99 درصد می باشد که این بیانگیر رابطه معنا دار بسیار بالایی بین آنها می باشد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون بیان گر این مسئله است که، تنها متغیر بازدیدهای آموزشی- ترویجی وارد تحلیل شد و توانست به تنهایی 26 درصد از متغیر وابسته میزان آگاهی زنان از مضرات سموم دفع آفات نباتی و کودهای شیمیایی را تبیین کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - واکاوی موانع فراروی کارآفرینی خانگی در نواحی روستایی با تأکید بر اقتصاد مقاومتی از دیدگاه دانشجویان جهادگر بسیجی به مناطق محروم (مطالعه موردی: دهستان کامفیروز، شهرستان مرودشت)
        مهدی رحمانیان کوشکی یعقوب زارعی علیرضا استعلاجی
        کارآفرینی در مقیاس کوچک در قالب کسب و کار در منزل و کارهای خانگی به عنوان راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد در سراسر جهان محسوب می گردد و در کشور ما می تواند مسیری میانبر برای تحقّق اقتصاد مقاومتی باشد. لیکن اگر چه مشاغل خانگی یکی از زمینه های مناسب فعالیّت اقتصادی أکثر
        کارآفرینی در مقیاس کوچک در قالب کسب و کار در منزل و کارهای خانگی به عنوان راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد در سراسر جهان محسوب می گردد و در کشور ما می تواند مسیری میانبر برای تحقّق اقتصاد مقاومتی باشد. لیکن اگر چه مشاغل خانگی یکی از زمینه های مناسب فعالیّت اقتصادی زنان، به ویژه در مناطق روستایی به شمار می رود، توسعۀ آن با موانع و محدودیت های متعدّدی رو به رو است. بر همین اساس پژوهش حاضر، با هدف واکاوی موانع فراروی کارآفرینی خانگی با تأکید بر اقتصاد مقاومتی انجام شده است. رویکرد غالب تحقیق، کمّی و روش آن مبتنی بر پیمایش بود. جامعۀ آماری این تحقیق در بردارندۀ 150 نفر از دانشجویان جهادگر بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بودند که با استفاده از روش تمام شماری مطالعه شدند. در نهایت 126 پرسش نامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه بود. روایی پرسش نامه با نظر کارشناسان و متخصصان تأیید شد. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق، پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس اصلی پرسش نامه (794/0=α) محاسبه شد، که نشان دهندۀ مناسب بودن ابزار پژوهش است. داده های حاصل به وسیلۀ نرم افزارهای SPSSwin22 و LISREL 8.80 تجزیه و تحلیل گردید. جهت تحلیل عاملی موانع فراروی کارآفرینی خانگی با تأکید بر اقتصاد مقاومتی از تحلیل عاملی اکتشافی و به منظور بررسی شاخص نیکویی مدل تحقیق از تحلیل عاملی تأئیدی و مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی مربوط به موانع فراروی کارآفرینی خانگی نشان داد که متغیرها در شش عامل ضعف حمایتی، موانع اقتصادی، موانع فرهنگی و اجتماعی، ضعف دانشی و اطلاع رسانی، موانع خانوادگی و نبود قوانین مرتبط قرار گرفته اند. مجموع این شش عامل، 521/70 درصد از واریانس موانع فراروی کارآفرینی خانگی با تأکید بر اقتصاد مقاومتی را تبیین کرده اند. در پایان بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاداتی ارائه شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - تحلیل عوامل موثر بر فرآیند تصمیم گیری در پذیرش کارآفرینی در بین زنان روستایی (مطالعه موردی: دهستان سولقان)
        فضیله دادور (خانی) سمیه سادات موسوی
        در محیط های روستایی علاوه بر این که از نیروی کار زنان در زمینه های اقتصادی و کشاورزی بهره می گیرند، نقش تصمیم گیری و تصمیم سازی آن ها می تواند عاملی بسیار مهم در حل مسائل مختلف اقتصادی و اجتماعی باشد؛ چراکه مشارکت زنان روستایی در تصمیم گیری ها به عنوان فرایندی فعال در أکثر
        در محیط های روستایی علاوه بر این که از نیروی کار زنان در زمینه های اقتصادی و کشاورزی بهره می گیرند، نقش تصمیم گیری و تصمیم سازی آن ها می تواند عاملی بسیار مهم در حل مسائل مختلف اقتصادی و اجتماعی باشد؛ چراکه مشارکت زنان روستایی در تصمیم گیری ها به عنوان فرایندی فعال در مسیر توسعۀ روستایی از اهمیتی قابل توجه برخوردار است. پژوهش حاضر نیز با هدف تحلیل عوامل موثر بر تصمیم گیری زنان از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری آن را پذیرندگان کارآفرینی و نوآوری (پرورش و فروش نهال و گل و متعلقات مربوطه)، ساکن در 4 روستا از دهستان سولقان (کشارعلیا، کشارسفلی، سولقان، کن)، که تعداد آن ها بالغ بر 82 خانوار یا به عبارتی 82 مرد پذیرنده و زنان آن ها (در کل 164 نفر) می باشد، تشکیل می دهد. داده ها به دو صورت میدانی و کتابخانه ای با ابزارهایی چون: پرسشنامه، مصاحبه، کتب و مقالات گوناگون، جمع آوری شده اند و جهت تعیین پایایی و روایی ابزار مورد استفاده از روش آلفای کرونباخ (799/0) (با مطالعه 20 نمونه) و روش اعتبار محتوا و قضاوت داوران و متخصصین استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل عاملی، کلموگروف- اسمیرنوف و رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که؛ از نظر مردان عوامل اجتماعی- خانوادگی و شخصیتی در وهله اول بیش ترین تاثیر را بر فرایند تصمیم گیری زنان و همچنین سرعت انتخاب آنان دارند و در درجه بعدی عوامل اقتصادی نقش تعیین کننده ای در این فرایند و پذیرش نوآوری توسط آنان دارا می باشد. و از نظر زنان به ترتیب عوامل اقتصادی، اجتماعی- خانوادگی و شخصیتی، بر فرایند تصمیم گیری آن ها نسبت به پذیرش کارآفرینی، موثرند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - بررسی تطبیقی موانع مشارکت زنان روستاهای سماله و صلیعه استان خوزستان در برنامه‌های توسعه
        مجتبی قدیری معصوم حمیدرضا باغیانی منصور غنیان مطهره قدیری معصوم
        نگرش نظام مند به توسعه روستایی مشارکت تمامی اقشار روستایی اعم از زن و مرد، جوان و بزرگسال را پیش نیاز دستیابی به توسعه می‌داند. در این میان مشارکت در برنامه‌های توسعه به عنوان یکی از عوامل انکارناپذیر فرآیند توسعه روستایی، ضرورت مهمی است که خود به عنوان پیش‌نیاز بهره‌من أکثر
        نگرش نظام مند به توسعه روستایی مشارکت تمامی اقشار روستایی اعم از زن و مرد، جوان و بزرگسال را پیش نیاز دستیابی به توسعه می‌داند. در این میان مشارکت در برنامه‌های توسعه به عنوان یکی از عوامل انکارناپذیر فرآیند توسعه روستایی، ضرورت مهمی است که خود به عنوان پیش‌نیاز بهره‌مندی از مزایای مشارکت در جهت دستیابی به اهداف توسعه مطرح است. این مطالعه با هدف بررسی تطبیقی موانع مشارکت زنان روستایی دربرنامه‌های توسعه در دو روستای صلیعه و سماله استان خوزستان انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی زنان باسواد بالای 10 سال دو روستای یاد شده می‌باشد و حجم نمونه مورد بررسی به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شده و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه در کنار مطالعات کتابخانه ای جمع‌آوری گردیده است. نتایج بدست آمده نشان می‌دهد که عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر مشارکت زنان روستایی تأثیرگذار است. از سوی دیگر موانع مشارکت زنان در دو روستای مورد مطالعه بیشتر عوامل اجتماعی و فرهنگی بوده است. همچنین با توجه به تفاوت‌های فرهنگی بین دو روستا (عرب زبان و لر زبان)، اولویت موانع و تنگناهای مشارکت زنان متفاوت از هم می‌باشد. با توجه به نتایج، به نظر می‌رسد انجام مطالعات نیازسنجی، استفاده از مجریان و آموزشگران زن در برنامه‌ها و نیز استفاده از گویش و زبان محلی در اجرای برنامه‌ها می‌تواند سطح و میزان مشارکت زنان را در برنامه های توسعه ارتقا دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - نقش مدیریت محلی در توانمندسازی زنان روستایی(مطالعه موردی: دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان)
        علی اکبر نجفی کانی زینب وصال
        مدیریت محلی مفهومی نسبتاً جدیدی است که از ارکان اصلی حل مسائل و مشکلات روستایی به شمار می آید و کاربرد آن در حوزه ی مسائل روستایی روز به روز در حال افزایش می باشد. امروزه یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه همه جانبه و پایدار نواحی روستایی، نقش مدیران محلی درجریان توسعه أکثر
        مدیریت محلی مفهومی نسبتاً جدیدی است که از ارکان اصلی حل مسائل و مشکلات روستایی به شمار می آید و کاربرد آن در حوزه ی مسائل روستایی روز به روز در حال افزایش می باشد. امروزه یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه همه جانبه و پایدار نواحی روستایی، نقش مدیران محلی درجریان توسعه روستایی است، به طوریکه با سیاست گذاری و اجرای صحیح مدیریت و برنامه های توسعه روستایی در قالب هدایت آن ها برای استفاده از توانمندی ها، قابلیت ها و مشارکت مردمان محلی راه رسیدن به توسعه پایدار روستایی را هموار می گردد. با توجه با اینکه زنان روستایی نقش کلیدی در امور مختلف بویژه تولیدات کشاورزی، صنایع روستایی و... دارند، در جریان توسعه روستایی حائز اهمیت هستند، و توانمندسازی آنان در کانون مفاهیم جدید توسعه و تقویت راهبردهای فقر زدایی در مناطق روستایی شناخته شده است. در این راستا، مقاله حاضر سعی دارد به بررسی نقش مدیران محلی (شورای اسلامی و دهیار) در توانمند سازی زنان روستایی در دهستان استرآباد جنوبی واقع در شهرستان گرگان بپردازد. روش پژوهش حاضر بصورت توصیفی- تحلیلی است و تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر بدست آمده است. سپس بعد از طراحی پرسش نامه ایی زنان روستایی دهستان استرآباد جنوبی بصورت تصادفی ساده/سیستمایتک مورد سنجش و آزمون قرار گرفتند. برای سنجش داده ها از آزمون های تحلیل همبستگی (اسپیرمن، کندال، کرامر) و مک نمار در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است و یافته های تحقیق حاکی از آن است که مدیران محلی با عملکردهای خود تأثیر قابل توجهی در زمینه های مختلف اعم از ایجاد فرصت های شغلی مناسب، افزایش درآمد، تقویت تعاونی ها و تشکل های زنان و همچنین توجه به مهارت های زنان روستایی در دهستان استرآباد جنوبی داشته اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - Resolving Methods of Marital Discords and Conflicts of Rural Women – Field Study in Menia Governorate, Egypt
        Elham Abdou Mohammed Aly
        This study was performed to identify resolving methods of marital discords and conflicts among rural women in different dimension fields, as well to study the relationship among a number of independent variables and the resolving methods of these marital discords and co أکثر
        This study was performed to identify resolving methods of marital discords and conflicts among rural women in different dimension fields, as well to study the relationship among a number of independent variables and the resolving methods of these marital discords and conflicts among rural women. Rural women in Menia city, Minia governorate, Egypt were selected during this study. The study sample included housewives who were married and permanent residents in the village. Random sample of 187 house wives were selected for this purpose. Data were collected by using schedule. The study found positive correlation between variables of age, marriage period, monthly family income, media exposure of respondents and resolving methods of marital discords and conflicts. Whereas, negative correlation was found between variable of family size of respondent and resolving methods of marital discords and conflicts. The study also found that there were significant differences between the respondents in resolving methods of marital discords and conflicts when they are classified according to the family type, intervention of parents and relatives, employment status, and contribution to family income. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - Effectiveness of Microcredit Fund Scheme in Economic Empowerment of Rural Women in Tehran Province
        Samira Saadat Salehi Abri Mehrdad Niknami
        Microcredit scheme is an important poverty alleviation method that facilitates the development of rural communities by creating and developing income-generating activities, especially for low-income women. The present study was aimed to examine the effectiveness of the أکثر
        Microcredit scheme is an important poverty alleviation method that facilitates the development of rural communities by creating and developing income-generating activities, especially for low-income women. The present study was aimed to examine the effectiveness of the microcredit fund scheme on the economic empowerment of rural women in Tehran Province, Iran. It was carried out by a survey methodology. The statistical population was composed of 461 women who were members of 15 rural microcredit funds in Tehran Province in 2014. The sample size was determined by Krejcie and Morgan table and the population was sampled by the proportionate simple random method. Finally, 210 questionnaires were collected. The results revealed significant differences in economic capability between member women with different educational levels. Also, rural women’s economic capability differed significantly in income, saving power, saving management, initiation of income-generating lasting occupations, financial independence, purchase power, possession of vocational skills to start and continue a production activity, and economic skills before and after membership in rural microcredit funds. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - Rural Women Access to Nutritional Services: A Case Study Concerning Rural Women in Bangladesh
        Mohammed Nasir Uddin Nusrat Zahan Liza Mohammad Asaduzzaman  Sarker Julius Githinji Muchemi Sharmin Akter Zujaja Wahaj Saifur Rahman
        Equity of access to primary health services is critical for the most vulnerable and marginalised people in our societies. Despite global efforts to establish universal health care systems, women continue to be among society's most underserved citizens in both poor urban أکثر
        Equity of access to primary health services is critical for the most vulnerable and marginalised people in our societies. Despite global efforts to establish universal health care systems, women continue to be among society's most underserved citizens in both poor urban and rural settings. The main barriers may include economic, geographic, cultural, or institutional factors. Monitoring access inequalities to primary health care services is critical in providing policymakers with an evidence-based solutions more equity-oriented policies, programmes, and practices towards improving long and healthy life for all people in the society. The main purpose of the study was to explore what factors influence women’s access to health services provided through government and civil society health programmes. It also examines the evolution of nutritional programs under government and civil society organizations in Bangladesh to provide insights on their design considerations to inform future design, deliver, and access of health care programmes by women in Bangladesh. Findings indicated that only 50% of rural women had access to health programmes. In addition, young and education women with high exposure to public awareness opportunities had more access health programmes. Further, health programme delivered through government and civil society design and delivery mechanisms reached out to more women. The study concludes that understanding women's circumstances and taking institutional design into account for operational effectiveness are crucial for the design and delivery of health services to rural areas, given these challenges. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - Knowledge of Women with Agricultural Household Jobs toward Innovation Management in Masjed Soliman Township, Khouzestan Province, Iran
        Shahrzad Faraji Azadeh Noorollah Noorivandi
        The purpose of this research was analyzing knowledge of women with household jobs agriculture toward innovation management in Masjed Soliman Township, Khouzestan Province, Iran. The population of this study included women with household jobs agriculture in Masjed Solima أکثر
        The purpose of this research was analyzing knowledge of women with household jobs agriculture toward innovation management in Masjed Soliman Township, Khouzestan Province, Iran. The population of this study included women with household jobs agriculture in Masjed Soliman Township. The total number of members was 100 people. Due to the low number of population, census methods were used to collect data. Questionnaire reliability was estimated by calculating Cronbach’s alpha and it was appropriate for this study. Data were analyzed using the Statistical Package for the Social Sciences (SPSS). To reach the research objectives, appropriate statistical procedures for description were used. Data analysis was carried out through data description and data inferential analysis. The results of research showed the correlation between level of education, creativity, social participation, attitude toward innovation management, income and knowledge toward innovation management was significant. Therefore, we can conclude that woman with high level of education, creativity, social participation, attitude toward innovation management, income had high knowledge toward innovation management. The result of regression analysis by stepwise method indicated level of education, creativity, social participation, attitude toward innovation management and income may well explain for 64.6% changes (R2 = 0.646) in knowledge of women with household jobs agriculture about innovation management. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - Factors Influencing Adoption of Improved Cassava Processing Technologies by Rural Women in Enugu State, Nigeria
        Asadu A.N. Agwu A.E. Chah J.M. Enwelu I.A
        T he study examined factors influencing the adoption of improved cassava processing technologies. Interview schedule was used to collect information from 100 rural women involved in cassava processing. The average age of the respondents was 51 years and majority (77%) h أکثر
        T he study examined factors influencing the adoption of improved cassava processing technologies. Interview schedule was used to collect information from 100 rural women involved in cassava processing. The average age of the respondents was 51 years and majority (77%) had formal education. The women’s main source of information on the improved cassava processing technologies was through the WIA (extension) agents. Years spent on formal education, household size and credit accessibility had significant and positive influence on adoption of the improved technologies. Age had a significant but negative influence while membership of social organization and number of extension contact had no significant influence on the adoption. The WIA (extension) agents should intensity their contact with the women. The women should be engaged in more training programmes to learn more about the improved cassava processing technologies in order to improve their livelihood. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - Determinants of Entrepreneurial Orientation of Rural Women Small Business Owners: The Case of Gambella Region of Ethiopia
        Daniel Temesgen Getachew Wodajo
        Small business and entrepreneurship play critical role in stimulating economic activity, creating jobs, alleviating poverty and uplift living standards in Africa. It is widely accepted that the Micro and Small Enterprise (MSE) sectors have the potential to provide a liv أکثر
        Small business and entrepreneurship play critical role in stimulating economic activity, creating jobs, alleviating poverty and uplift living standards in Africa. It is widely accepted that the Micro and Small Enterprise (MSE) sectors have the potential to provide a livelihood for a considerably large number of poor rural and urban women in Ethiopia. Women account for the larger share of the informal economy operators as well as those running micro and small enterprises in Ethiopia. The target population of the study is the women engaged in micro and small business in Gambella District in Western Ethiopia. Probability Proportional to Size sampling and simple random sampling technique was adopted to draw 100 individual sample business women from each village. The key motivating factor for women to be involved in a business is to be independent from depending so much on their spouse. From the result of the study, many women unaware of credit sources and other business support services. The overall implication of this study is that since women business operators appear to be playing a major role in the economy of the country, besides up-lifting the lives of their families, especial effort is needed to develop entrepreneurship. Hence, appropriate and sustained interventions targeted to the women enterprise operators need to be developed and implemented. The women business owners themselves will be expected to more specifically identify the area of critical support and be involved in the development of suitable program. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - The Entrepreneurial Spirit of Rural Women: An Example from Iran
        مهدی نوری پور آذر اسکندری زینب شریفی
        This study aimed to investigate the personality characteristics related to entrepreneurial spirit of rural women. The statistical population of the study included rural women in the central district of Nimrooz County in Sistan and Baluchistan Province (N=406). Krejcie a أکثر
        This study aimed to investigate the personality characteristics related to entrepreneurial spirit of rural women. The statistical population of the study included rural women in the central district of Nimrooz County in Sistan and Baluchistan Province (N=406). Krejcie and Morgan Table was used to determine the sample size. To this end, 186 participants were selected through stratified random sampling with proportional allocation. Data were collected by a questionnaire that validity was confirmed via face validity procedure and its reliability was measured by calculating a Cronbach's alpha coefficient. SPSS software was used to analyze data. The results showed that more than 50 % of rural women were strong in terms of balanced risk taking, internal locus of control, need for achievement, mental fluency, tolerance for ambiguity, daydreaming, and innovation. Yet, around 30 % of rural women were weak in terms of balanced risk taking, mental fluency, independence, and innovation. Furthermore, 17 % were weak in terms of daydreaming and challenging. The results of one sample t-test also indicated that 10 dimensions of rural women's entrepreneurial spirit were significantly higher than the average. Therefore, in order to increase rural women’s entrepreneurial spirit, it seems necessary to strengthen such characteristics as balanced risk taking, innovation, independence, mental fluency, challenging, and daydreaming. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - Effective Factors on the Participation of Mazandaran Province Rural Women in Rice Cultivation
        سعید فعلی نهاوند امیر احمدپور
        The purpose of this study was to identify factors which affect rural women's participation in rice cultivation (RWPRC) in Mazandaran Province, Iran. The population of this research consisted of all rural women in Mazandaran Province, Iran. By using a multi-stage random أکثر
        The purpose of this study was to identify factors which affect rural women's participation in rice cultivation (RWPRC) in Mazandaran Province, Iran. The population of this research consisted of all rural women in Mazandaran Province, Iran. By using a multi-stage random sampling, 300 rural women were selected as statistical sample. The research instrument was a structured questionnaire including some close-ended questions whose validity and reliability were confirmed by a panel of expert and through a Cranach’s alpha test (α= 0.86), respectively. The descriptive results indicated that RWPRC was close to a moderate level. Furthermore, it was shown that the main reasons for rural women's participating in rice cultivation were helping family economy, obtaining extra income, and gaining production surplus, in the order of importance. In addition, these results illustrated the highest RWPRCs were in selecting seed, transplanting and Preparing pre-germinated seedling storage, respectively. Moreover, the findings showed significant relationships between RWPRC and some of its individual and professional characteristics. Finally, the results of the multivariate regression analysis revealed that 42.9 % of variability in RWPRC stems from household income, family size, and land size under rice cultivation. Finally, it is recommended for extension organizations to give attention to the role of gender in agriculture for better extension planning. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - Determinants of the Social Health of Rural Women in Ghale-Shahin Rural District in Kermanshah Province, Iran
        سمیه شهبازی علی اصغر میرک زاده Amirhossein Alibaygi
        Social health is essential to social development of rural communities, especially rural women, in order to promote their welfare as well as their human and social capital. The present research was applied in terms of objective, and it was implemented using different app أکثر
        Social health is essential to social development of rural communities, especially rural women, in order to promote their welfare as well as their human and social capital. The present research was applied in terms of objective, and it was implemented using different approaches to examine the social health of rural women and its determinants in Kermanshah Province, Iran. The research method was descriptive-correlational conducted based on documentary and field method (questionnaire was used as the research instrument). The statistical society consisted of rural women (N=209) of Ghale Shahin County, which is located in the west of Kermanshah Province, out of which 209 women were selected by multistage sampling method. 209 questionnaires were distributed among the study population, and 187 complete questionnaires were analyzed. Return rate of the questionnaires was equal to 89%. The results showed that the majority of women had a moderate level of social health, communication skills, and social support. It was also found that there was a positive significant correlation between TV watching, the amount of leisure time, the level of communication, and social health of rural women. Results also showed that leisure time, TV watching, and communication skills altogether explained 49 percent of the social health variance of the rural women in the study area. As communication skills and social health of rural women were at the moderate level, and considering the results of the study, it is recommended that organizations in charge of social health of the rural women, such as rural women's social health bases, national youth organization, social affairs deputy of municipality and/or rural development agents as social worker, develop educational content of social health promotion courses with participation of rural women. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - On the Effect of Social Capital Components on Rural Women’s Quality of Life in Zabol Township, Iran
        ولی اله سارانی
        Improvement of life quality is a general aim of all developmental programs all over the world. So that, It is an important issue that has been studied by socialists and even psychologists. Social capital is the social aspect that consists of trust, a norm for regulating أکثر
        Improvement of life quality is a general aim of all developmental programs all over the world. So that, It is an important issue that has been studied by socialists and even psychologists. Social capital is the social aspect that consists of trust, a norm for regulating the relation among members, and network, which can increase mental health and can be used as the access to health information; accordingly, it can influence individuals’ quality of life. Thus, the present study attempted to explore the effect of social capital components on rural women’s quality of life in Zabol Township. The statistical population of this study consisted of all rural women (15-64 years old) in the central district of Zabol Township (N=9234). Based on Bartlett (2001)’s sampling table and applying multi-stage cluster sampling method, 209 rural women were chosen for the study. The main instrument used in this study was a questionnaire whose validity was confirmed by the panel of experts and its reliability was established by Cronbach's alpha coefficient. Data were analyzed by SPSS23 software. Result of inter multiple regression analysis revealed that the social capital components were the main predictors of rural women’s quality of life in Zabol Township. The findings of this study have implication for rural development policy makers and planners in order to improve the rural women’s quality of life in the process of rural development. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - Factors Influencing Self- Efficiency of Rural Women in Malard County
        ندا شریفی مریم امیدی مریم محمودی
        The main purpose of this descriptive-correlational research was to determine the factors underpinning rural women's self-efficiency in Malard County, Iran. The statistical population consisted of all rural women in Malard County (N=23636). The sample size was determined أکثر
        The main purpose of this descriptive-correlational research was to determine the factors underpinning rural women's self-efficiency in Malard County, Iran. The statistical population consisted of all rural women in Malard County (N=23636). The sample size was determined using Cochran's formula (n=613) and they were selected by the stratified random sampling method. Data for the study were gathered with a structured questionnaire whose content validity was determined based on inputs by experts in the field and a review of the relevant literature. Cronbach's alpha test was used to assess the reliability of the questionnaire. The data analysis was performed using SPSS v.18. The results of the Pearson correlation coefficient revealed a positive and significant correlation of educational and extension factors, participation in family decision-making, social factors, spatial dynamics, economic factors, self-esteem factors, and the capacity to deal with shocks and stresses with self- efficiency of rural women. There was also a negative and significant relationship between age and self-efficiency of rural women. The stepwise multiple regression analysis showed that economic factor (R2=0.437), educational and extension factor (R2= 0.507), self-esteem factor (R2= 0.539), and social factor (R2= 0.545) were the most important factors contributing to the dependent variable (rural women self-efficiency), respectively. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - Entrepreneurial Competencies of Managers in Hamedan's Rural Women Cooperatives (RWC)
        رضا موحدی سارا جلیلیان
        The main purpose of the study was to analyze the entrepreneurial competencies of the managers of rural women cooperative (RWC) in Hamedan province. The study used a survey method with a questionnaire as the main instrument. Data were collected from a sample of 105 manag أکثر
        The main purpose of the study was to analyze the entrepreneurial competencies of the managers of rural women cooperative (RWC) in Hamedan province. The study used a survey method with a questionnaire as the main instrument. Data were collected from a sample of 105 managers. The validity of the questionnaire was verified by a panel of experts and its reliability was measured using Cronbach's alpha coefficient (α=0.94). Entrepreneurial competencies of managers were classified into eight factors, including “having strategic goals”, “ability to monitor and organize subordinates”, “risk-taking”, “ability to motivate and trust people”, “having a positive attitude and criticism”, “ability to identify and understand the needs of customers”, “public relation ability”, and “acquiring and applying skills and energy”. Structural equation modeling (SEM) by LISREL8.8 software was used to estimate a model for the entrepreneurial competencies of RWC managers. Results of SEM showed a good fit of the model with eight factors described before. The fit indices were placed in three main groups including goodness of fit index, comparative fit index, and parsimonious goodness of fit index. The results showed an excellent fit of the indices selected to measure the entrepreneurial competencies of RWC managers with observed variables in Hamedan province. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - Extent of Rural Women’s Participation in Agricultural Activities
        Muhammad Luqman Ejaz Ashraf Muhammad Zakaria Yousuf Hussan Tahir Munir Butt Naveed Iftikhar
        Rural women in Pakistan, under a small holding system of farming, play a pivotal role in farming. They actively participate in a range of activities related to crop production and livestock management. Rural women remain busy from dawn to dusk in various agricultural ac أکثر
        Rural women in Pakistan, under a small holding system of farming, play a pivotal role in farming. They actively participate in a range of activities related to crop production and livestock management. Rural women remain busy from dawn to dusk in various agricultural activities, including pre-harvest, post-harvest and livestock management. Their participation is well dispersed but less perceived because of insufficient data to show their active involvement in various agricultural activities. Keeping these points in mind, this study was designed to explore the extent of women’s participation in various agricultural activities in district Bahawalpur (Southern Punjab, Pakistan). A total of 125 rural women were selected through multistage random sampling technique and interviewed with a well-designed, pre-tested interview schedule, and the data was analyzed using SPSS. The results of the data analysis revealed that rural women’s participation level was at the top (M=2.87 and SD=0.42) in picking of cotton while their participation level was found low (M=1.78 and SD=0.88) in broadcasting of seed/fertilizer among different crop production and management related activities. While on the other hand their extent of participation was found at the top (M=2.90 and SD=0.30) in cleaning of animal’s sheds and found low (M=2.02 and SD=0.83) in calf rearing among different livestock production and management which were being performed by rural women. Regarding daily time given by rural women to perform various crop production, livestock production and household activities majority of rural women they devote>than 8 hours in a day to perform these activities as reported by 27.2%, 32.8% and 76.8% of the respondents, respectively. It is recommended that national commission should be established to recognize and documented the participation of rural women at various national and international forums. It is also recommended that women training wing should be established at national level under the supervision of district administration to train rural women in different areas of crop and livestock production so that they can contribute in a better way in the national economy. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - Obstacles of Women Presence in Iranian Rural Management: A Case from Osku County
        Mohammad Shokati Amghani Hesamedin Gholami Nematollah Shiri Hossein Shabanali Fami
        The presence of women in social and managerial fields is one the indicator of social justice and development that leads to optimum use of capabilities and potentials of half of the country's rural population. In the recent years, establishing public institution of Dehya أکثر
        The presence of women in social and managerial fields is one the indicator of social justice and development that leads to optimum use of capabilities and potentials of half of the country's rural population. In the recent years, establishing public institution of Dehyary by the Ministry of Interior have provided new opportunity for women presence in rural management. This study aimed to identify women’s participation obstacles in rural management in Iran, specifically in Dehyary. The statistical population of this study was 15-64 year – old females which were resident in rural areas of Oskou County. Applying a proportional random sampling and Cochran formula, 347 women were chosen to be surveyed as sample. A questionnaire was used for data collection, which its face validity was approved by a panel of experts and its reliability was calculated by Cronbach's alpha coefficient (a=0.84). The results revealed that, negative attitudes and believes in rural community is the most important obstacle for women to participate in rural management. Furthermore, factor analysis categorized obstacles for women participation in six factors including cultural, personal, supportive, job-related, religious and Economic constrains. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - Factors Affecting the Development and Strengthening of Rural Women Enterprises in Iran
        رضا موحدی مسعود سامیان احمد یعقوبی فرانی خلیل میرزایی
        Given the importance of women's participation and taking advantage of their ability, it is essential that a systematic and strategic plan should be organized in this area. Undoubtedly, planning for the development of the specific associations of rural women can be an ef أکثر
        Given the importance of women's participation and taking advantage of their ability, it is essential that a systematic and strategic plan should be organized in this area. Undoubtedly, planning for the development of the specific associations of rural women can be an effective step to increase their participation in various scenes, and it can also help improve the status and rights of women. The main objective of this study was to explore factors affecting the development and strengthening of rural women’s enterprises. A mixed method was used in this study. Data gathering tools were both semi-structured interviews and questionnaires. Target samples were both 25 rural development experts and 92 rural women in the Hamadan County. The results showed that the following items are essential for the development and strengthening rural women’s enterprises: applying legal and financial support; family support; management support, and education and cultural support. In addition, the following strategies are required: culture building; women's empowerment programs, continued implementation of consulting and training programs, and encouraging the introduction of the women's enterprises. The results of factor analysis showed that economic, sociocultural, and education and extension factors can determine approximately 60 percent of factors affecting the development and strengthening of rural women’s enterprises. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - بررسی عوامل موثر بر وضعیت اجتماعی-اقتصادی زنان روستایی
        طاهره ملکی مهنا شاهمرادی علی اصغر میرک زاده الهام نجفی کاکاوند جیران چام چام
        ارتقایحضورزناندرفعالیت هایاجتماعی،اقتصادیوبرنامه ریزیجهتگسترشمشارکتآنان،بویژهدر زمینه هایاقتصادی،شرطیلازمبرایتوسعهپایدار است.اینامردرنواحیروستاییکهزناندر آن ازدیربازوبه‌طورسنتیدرکارها یاقتصادیخانوادهمشارکتداشته اند،ازضرورتبیشتریبرخورداراست، اما با وجود اینکهزنان روستایی أکثر
        ارتقایحضورزناندرفعالیت هایاجتماعی،اقتصادیوبرنامه ریزیجهتگسترشمشارکتآنان،بویژهدر زمینه هایاقتصادی،شرطیلازمبرایتوسعهپایدار است.اینامردرنواحیروستاییکهزناندر آن ازدیربازوبه‌طورسنتیدرکارها یاقتصادیخانوادهمشارکتداشته اند،ازضرورتبیشتریبرخورداراست، اما با وجود اینکهزنان روستاییعلاوهبرامورخانه داری،همسرداریوتربیتفرزندان دربسیاری از فعالیت های اجتماعی و اقتصادی روستا نیز سهیم اند،از جایگاه ورتبه خاص اجتماعی و اقتصادی در جامعه ی روستایی برخوردار نیستند .همچنین مطالعات محدودی در مورد موقعیت اقتصادی – اجتماعی آنان صورت گرفته‌است. لذا با توجه به ضرورت پژوهش، این مطالعه توصیفی – تحلیلی در جهت تحلیل وضعیت اجتماعی – اقتصادی زنان روستایی صورت گرفت. نمونه آماری این تحقیق را تعداد 103 نفر از زنان روستای کهریز شهرستان کرمانشاه با استفاده از جدول کرجسی مورگان و با روش نمونه گیری ساده تصادفی تشکیل دادند (274N=). نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که 2/96 درصد زنان روستایی از موقعیت اجتماعی – اقتصادی پایین و متوسطی برخوردار بوده و تنها 9/3 درصد زنان روستایی مورد مطالعه از وضعیت اجتماعی- اقتصادی بالایی برخوردار هستند. نتایج حاصل از رگرسیون لوجیت نیز نشان داد که از میان متغیرهای درنظر گرفته شده برای بهبود وضعیت اجتماعی- اقتصادی زنان، متغیرهای میزان تحصیلات، تحرک اجتماعی و نگرش برابری جنسیتی دارای تأثیر معناداری بر ارتقای ضعیت اجتماعی- اقتصادی زنان روستایی می‌باشند. تفاصيل المقالة