-
حرية الوصول المقاله
1 - برساخت و تجربه زیسته نخبگان بازاریابی ازمدل بازاریابی کشاورزی در ایران با رویکرد آمیخته و اعتباریابی آن
بیژن علی زاده عبداله نعامی محمد نصراله نیاچکیدهزمینه: بازاریابی با اهمیتی که دارد در همه کسب و کارها یک راهبرد اساسی است. هدف: این پژوهش با هدف کشف الگوی ذهنی نخبگان، متخصصان، اساتید و مدیران ارشد حوزه کشاورزی و بازاریایی در ایران از توسعه بازاریایی کشاورزی طراحی شد. روش: روش این پژوهش ترکیبی است که با استفاده أکثرچکیدهزمینه: بازاریابی با اهمیتی که دارد در همه کسب و کارها یک راهبرد اساسی است. هدف: این پژوهش با هدف کشف الگوی ذهنی نخبگان، متخصصان، اساتید و مدیران ارشد حوزه کشاورزی و بازاریایی در ایران از توسعه بازاریایی کشاورزی طراحی شد. روش: روش این پژوهش ترکیبی است که با استفاده از راهبرد اکتشافی متوالی ابتدا به روش کیفی گراندد تئوری یک الگوی بومی تدوین شده است. در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های عمیق در بین نخبگان، اساتید و مدیران ارشد حوزه کشاورزی و بازاریابی با تکنیک کدگذاری فرایند تئوریسازی با پانزده مصاحبه به اشباع نظری رسید و نتایج بر اساس سه مرحله کدگذاری با بیش از 108 گزاره معنادار، 211 مفاهیم متناظر، و 23 مقولۀ فرعی و 9 مقوله اصلی و یک مقوله هسته به دست آمد. در بخش کمی نیز مدل پارادایمی به دست آمده با استفاده از دادههای کمی به آزمون گذاشته شد. یافتهها و نتایج: یافتههای بخش کمی نشان داد که مقوله هسته به دست آمده شامل؛ توسعه بازاریابی کشاورزی ایران به علت مهارتپروری و درک بازار در بستر تعهد و گرایش مدیران به بازاریابی با مداخله آزادسازی تجاری در دو راهبرد مهم همافزایی در بازاریابی و بازارگرایی به پیامدهای مطلوب توسعه پایدار کشاورزی، جهانی شدن بازارها و ترویج کشاورزی منجر میشود است که میتواند راهبرد نظری احصا شده برای بازار گیاهان دارویی در کشور باشد که مولفه های سازنده آن در یک الگوی پارادایمی در بخش کمی نیز معتبر بودن این الگوها را به اثبات رسانده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی اثربخش بازاریابی رسانههای اجتماعی در صنعت شیر تهران
مریم عبدلی حسین بوداقی خواجهنوبر رضا رستمزاده فرزین مدرس خیابانیدر زمان حاضر از رسانههای اجتماعی به صورتی فراگیر جهت انجام فعالیتهای بازاریابی استفاده میشود. با وجود مزایای زیاد هنوز الگوی جامعی برای نظم بخشیدن به کوششهای بازاریابی در این حوزه ارائه نشده است. هدف این مطالعه طراحی و اعتبارسنجی الگوی اثربخش بازاریابی رسانههای اجت أکثردر زمان حاضر از رسانههای اجتماعی به صورتی فراگیر جهت انجام فعالیتهای بازاریابی استفاده میشود. با وجود مزایای زیاد هنوز الگوی جامعی برای نظم بخشیدن به کوششهای بازاریابی در این حوزه ارائه نشده است. هدف این مطالعه طراحی و اعتبارسنجی الگوی اثربخش بازاریابی رسانههای اجتماعی در صنعت شیر تهران با رویکرد آمیخته میباشد. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان صنعت شیر تهران است. نمونهگیری بخش کیفی با روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل مشتریان صنعت شیر تهران است. با استفاده از فرمول کوکران برای جوامع نامعین 384 نفر به عنوان نمونه محاسبه شده است. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری خوشهای و افراد در دسترس استفاده گردید. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه طیف لیکرت استفاده شده است. جهت تحلیل دادهها در بخش کیفی به روش تحلیل داده بنیاد به شناسایی شاخصهای الگوی بازاریابی رسانههای اجتماعی با استفاده از نرمافزار MAXQDA، مبادرت ورزیده شد. سپس با استفاده از مدلسازی ساختاری- تفسیری و بهکارگیری نرمافزار MICMAC، الگوی اولیهای طراحی گردید. برای اعتبارسنجی و ارائه الگوی نهایی از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد مؤلفههای مدیریت دانش، نیازسنجی مشتریان و درگیری مشتریان جزء مؤلفههای زیربنایی الگو بوده که بر بازاریابی استراتژیک و کسب مزیت رقابتی شرکت تأثیر میگذارند و به اثربخشی رسانه و وفاداری مشتریان میانجامند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - طراحی مدل حقوق مالی برای تغییرات سرمایه شرکت های سهامی عام در حقوق ایران و انگلیس
رضا محمدی درویش وند علی زارع مهدی منتظر سید یعقوب زراعت کیشاین مطالعه با هدف طراحی مدل حقوقی مالی تغییرات (افزایش) سرمایه شرکت های سهامی عام در حقوق ایران و انگلیس انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر آمیخته بوده و با دو نوع رویکرد کیفی و کمی (آمیخته) انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش، جهت گردآوری دادهها به تدوین سوالات مصاحبه أکثراین مطالعه با هدف طراحی مدل حقوقی مالی تغییرات (افزایش) سرمایه شرکت های سهامی عام در حقوق ایران و انگلیس انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر آمیخته بوده و با دو نوع رویکرد کیفی و کمی (آمیخته) انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش، جهت گردآوری دادهها به تدوین سوالات مصاحبه مبادرت ورزیده شد. در ادامه از پرسشنامه ISM استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان حائز شرایط بودهاند که با استفاده از روشنمونهگیری هدفنمد و غیراحتمالی انتخاب شدند و با آنها مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته انجام گرفت. گام اول مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل کیفی مضمون (رویکرد ویرایش مصاحبه، تلخیص آنها و تفسیر مفاهیم و کلمات) برای شناسایی مقولههای اصلی و فرعی پژوهش استفاده شده است. سپس در بخش دوم و کمی پژوهش، از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و نرمافزار MICMAC، جهت شناسایی روابط علی میان مقولههای اصلی پژوهش استفاده گردید. با استخراج مقولههای اصلی و فرعی پژوهش با استفاده از نتایج تحلیل کیفی مضمون و روش ISM، مدل نهایی ارائه گردید. در مجموع الگوی به دست آمده مشتمل بر 10 مقوله اصلی است. نتایج پژوهش نشان داد، ساختار سرمایه بر بدهیهای کوتاهمدت، حقوق صاحبان سهام و بدهیهای بلندمدت تاثیر دارد. متغیرهای مذکور نیز بر رفتار شرکت در تامین مالی عملیات اثر میگذارند. رفتار شرکت بر اجاره و وام بانکی، اوراق بدهی بلندمدت و صدور اوراق قرضه اثر میگذارند و در ادامه بر مدیریت ریسک اثر میگذارند. مدیریت ریسک نیز به افزایش سرمایه شرکتهای سهامی عام منجر میگردد. به همین ترتیب از میزان تأثیرگذاری در سطوح بعد کاسته میشود و متغیرهای هم سطح یعنی تعامل متقابل با هم دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در برند شرکتهای تجاری آنلاین
بنیامین مسیبی عمیدآبادی اوژن کریمی شهرام هاشم نیاکسبوکارهای اینترنتی الگوی غالب شیوه تجارت در عصر حاضر میباشند و با توجه به فضای رقابتی این حوزه، بدون تردید برندسازی کلید دست‎یابی به تمایز و کسب مزیت رقابتی در این عرصه است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال جهت برندسازی کسبوکارهای اینترنتی انجام أکثرکسبوکارهای اینترنتی الگوی غالب شیوه تجارت در عصر حاضر میباشند و با توجه به فضای رقابتی این حوزه، بدون تردید برندسازی کلید دست‎یابی به تمایز و کسب مزیت رقابتی در این عرصه است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی بازاریابی دیجیتال جهت برندسازی کسبوکارهای اینترنتی انجام شده است. مطالعه پیش رو پژوهشی بنیادی مبتنی بر استدلالی قیاسی - استقرایی و با بهرهگیری از رویکرد آمیخته کیفی - کمی صورت پذیرفته است. در بخش کیفی پژوهش، از پرسش‎نامه دلفی فازی با طیف 7 درجه و پرسش‎نامه محقق ساخته با طیف لیکرت 5 درجه، استفاده گردید. جامعه آماری در بخشهای کیفی شامل 10 نفر از خبرگان حائز شرایط بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شدند و با آنها مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. در بخش کمی پژوهش، از تکنیک دلفی فازی جهت غربالگری شاخصهای به دست آمده استفاده شد، سپس از روش مدل‎سازی ساختاری - تفسیری جهت شناسایی روابط علی میان مقولههای اصلی پژوهش استفاده گردید و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL، الگوی ارائه شده اعتبارسنجی گردید. جامعه آماری بخش کمی جهت اعتبارسنجی مدل نهایی شامل 393 نفر از مدیران شرکتهای تجاری آنلاین کشور بود. در مجموع الگوی به دست آمده مشتمل بر 5 مقوله اصلی شامل استراتژی بازاریابی دیجیتال، شخصیسازی، بازاریابی محتوایی، تعامل با مصرفکنندگان و آمیخته بازاریابی دیجیتال است. براساس نتایج حاصله نشان داده شد، استراتژی بازاریابی دیجیتال زیربناییترین عنصر مدل است و یک متغیر مستقل برون‎زا است. این متغیر بر بازاریابی محتوایی، تعامل با مصرفکنندگان و آمیخته بازاریابی دیجیتال تأثیر دارد. این سه متغیر نیز به نوبه خود بر شخصیسازی تأثیر میگذارند. در نهایت متغیر شخصیسازی نیز بر برندسازی دیجیتال به عنوان متغیر وابسته مدل تأثیر میگذارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - طراحی مدل ارتقای برند ملی کشور در زمینه صادرات کالا و خدمات صنعتی
علیرضا زمانی کامبیز جلالی فراهانی محمود سمیعی نصر نسرین آخوندیمقدمه: بازار دیجیتال نسبت به مصرف کننده مد دیدگاه تجارتی دارد. از آنجایی که این بازار، قصد تاثیرگذاری بر رفتار خرید مصرف کننده و جلب اعتماد وی را دارد، با استفاده از فضای دیجیتال نگرانيهایی از تصویر بدنش در ذهن مصرف کننده ایجاد میکند که وی را به سمت جراحي زيبايي، افزا أکثرمقدمه: بازار دیجیتال نسبت به مصرف کننده مد دیدگاه تجارتی دارد. از آنجایی که این بازار، قصد تاثیرگذاری بر رفتار خرید مصرف کننده و جلب اعتماد وی را دارد، با استفاده از فضای دیجیتال نگرانيهایی از تصویر بدنش در ذهن مصرف کننده ایجاد میکند که وی را به سمت جراحي زيبايي، افزايش رژيم غذايي و خدمات مد سوق دهد. از طرفی تأثير بازاریابیدیجیتال به عنوان موتور حرکت کسب و کار در شکل دهي رفتارخرید بالاست و افراد تحت تأثير تبليغات، رفتارشان را در خريد خدمات مد تغيير ميدهند. تاکنون پژوهشی برای بررسی رفتار خرید مصرف کنندگان مد بر اساس الگو تغییر رفتار خرید با استفاده از فضای دیجیتال انجام نشده است. هدف این پژوهش طراحی مدل رفتار خرید مصرفکننده برای موقعیتهای مختلف رفتار خریدمصرف کننده در بازار دیجیتال است. روش پژوهش: از روش کیفی و تئوری داده بنیاد برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده، استفاده شد. پس از مصاحبه تخصصی با 14 نفر ازخبرگان و مدیران بازاردیجیتال که از طریق روش غیر احتمالی و نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. یافتهها: دادهها به صورت کدگذاری باز، محوری، انتخابی طبقه بندی و در قالب 32 مفهوم و 9مقوله اصلی استخراج شدند. با استناد به نظريه داده بنياد، كُدهاي شناسايي شده در قالب عوامل راهبردی، مولفه ها، موارد علی، شرایط زمینه ای، شرایط تاثیرگذار، پیامدها دسته بندی شدند. نتیجهگیری: مقولهها شامل: عوامل راهبردی بازار دیجیتال،مولفه بازار دیجیتال، موارد علی تاثیرگذار در رفتارخریدمصرفکننده فضای دیجیتال، محرک خارجی و شرایط زمینه ای تاثیرگذار در فضای دیجیتال، مولفه مد، رفتارخرید مصرفکننده مد، شرایط تاثیرگذار در بازار مد، پیامد منفی، پیامد مثبت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - طراحی و تبیین مدل صفات شخصیتی مصرف کننده مبتنی بر رویکرد خرید تکانشی در بازارهای بین المللی با اتکا به رویکرد آمیخته
راحله انصاری سیدحسن حاتمی نسب شهناز نایب زادههدف: این پژوهش با هدف طراحی و تبیین مدل صفات شخصيتي مصرف كننده مبتنی بر رویکرد خرید تکانشی انجام شد. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش شناسی تحقیق حاضر توصیفی-اکتشافی با رویکرد ترکیبی (از نوع متوالی، کیفی-کمی) بود. مراحل انجام شامل: انجام مصاحبه با زنان با تجربه خريد أکثرهدف: این پژوهش با هدف طراحی و تبیین مدل صفات شخصيتي مصرف كننده مبتنی بر رویکرد خرید تکانشی انجام شد. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش شناسی تحقیق حاضر توصیفی-اکتشافی با رویکرد ترکیبی (از نوع متوالی، کیفی-کمی) بود. مراحل انجام شامل: انجام مصاحبه با زنان با تجربه خريد تكانشي و تحلیل داده ها به کمک روش تحلیل تم برای شکل دهی مدل و سپس آزمون و اعتبارسنجی مدل جهت شناسایی الگوی نهایی. مشارکت کنندگان تحقیق در بخش کیفی عبارت بودند از زنان 2 کشور همسایه حاشيه خليج فارس بانضمام 2 استان جنوبی ايران كه با استفاده از تستهاي آر.اف.ام و بارات (1994) تكانشگري آنان در مصرف لوازم آرایشی اثبات شده بود. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه زنان پرمصرف لوازم آرایشی در 3 کشور حاشيه خليج فارس بانضمام زنان استانهای جنوبی ايران. همچنین تحلیل کیفی دادههای حاصل از انجام مصاحبه در تحقیق پیش رو با استفاده از روش تحلیل تم و تحلیل دادههای کمی با استفاده از نرمافزارهای SPSS و SmartPLS 3 و در سطح معناداری 5 درصد انجام شد. یافته ها: یافتههای حاصل از تحلیل کیفی نشان داد مدل مفهومی تحقیق مشتمل بر متغیرهای: احساس ضرورت خرید، گرایش به خرید تکانشی، رفتار خرید تکانشی، پیامدها،حافظه سپاری و اشباع خرید است که این مدل در بخش کمی مورد آزمون واقع شدکه یافتهها در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد به غیر از یک مسیر، کلیه مسیرهای مدل مورد تایید و معنی دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - ارائه چارچوبی برای شناسایی ریسکهای زنجیره تامین لارج
محمد قرقچیان امیدعلی عادلی مژگان صفا محمد رضا پورفخارانزمینه و هدف: زنجیره تامین لارج ترکیبی از چهار زنجیره ناب، چابک، تابآور و سبز است. هر کدام از انواع زنجیره تامین، الزامات خاص خود را دارد که ممکن است در تعارض با الزامات زنجیره تامین دیگر باشد. تحقیق حاضر به دنبال شناسایی انواع ریسکهای پیش روی زنجیره تامین لارج میباشد أکثرزمینه و هدف: زنجیره تامین لارج ترکیبی از چهار زنجیره ناب، چابک، تابآور و سبز است. هر کدام از انواع زنجیره تامین، الزامات خاص خود را دارد که ممکن است در تعارض با الزامات زنجیره تامین دیگر باشد. تحقیق حاضر به دنبال شناسایی انواع ریسکهای پیش روی زنجیره تامین لارج میباشد.روش بررسی: تحقیق حاضر از نظر بنیان فلسفی به علت به کارگیری روشهای کمی، ماهیت اثباتی دارد. از منظر جهتگیری، پژوهش دارای رویکرد کاربردی بوده و روششناسی آن چندگانه است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان زنجیره تامین صنعت خودرو هستند که با به کارگیری روش قضاوتی برای نمونهگیری انتخاب شدند. در این پژوهش از دو روش دلفی فازی و بهترین- بدترین برای تحلیل دادهها استفاده شد. این تحقیق در بازه زمانی بهمن 1399 تا تیر 1400 انجام شده است.یافتهها: در ابتدا از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان، 41 ریسک شناسایی شد که این 41 ریسک در قالب 13 ریسک اصلی معرفی شدهاند. هر کدام از این ریسکها مربوط به زنجیره تامین خاصی هستند. در ادامه این ریسکها با دلفی فازی غربال شدند و 25 ریسک حذف شد. ریسکهای باقی مانده با کاربست تکنیک بهترین- بدترین اولویتبندی شدند. نتایج نشان داد ریسکهای مشکلات تامین مالی، برنامهریزی تولید، تغییر سلایق مردم و ضعف فرایندها و فناوری بازیافت، دارای بیشترین اولویت در هر یک از اجزای زنجیره تامین لارج هستند.بحث و نتیجهگیری: تنوع بخشی به ابزارهای تامین مالی، استفاده از روشهای جدید بازاریابی و داشتن رویکرد تیمی در توسعه محصولات، توجه به روندهای موثر روی رفتار مصرفکننده در آینده و بررسی تغییرات رفتار خرید مشتریان، مهمترین پیشنهادهای پژوهش برای پاسخ به ریسک هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تدوین و اعتباریابی مدل تابآوری مالی صنعت هتلداری در شرایط بحران: رویکرد آمیخته
سیده مریم ابوالحسنی کومله محمدحسن قلی زاده مهدی مشکی میاوقیهدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی تابآوری مالی صنعت هتلداری در شرایط بحران در ایران است. این پژوهش، با استفاده از روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی انجام گردید. در بخش کیفی از روش نظریه داده بنیاد (مبتنی بر مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین)، استفاده گردید. مصاحبههای نیمساختار أکثرهدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی تابآوری مالی صنعت هتلداری در شرایط بحران در ایران است. این پژوهش، با استفاده از روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی انجام گردید. در بخش کیفی از روش نظریه داده بنیاد (مبتنی بر مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین)، استفاده گردید. مصاحبههای نیمساختاریافته با خبرگان هتلداری انجام و بر اساس تکنیک گلولهبرفی تا حد اشباع نظری ادامه یافت. از 2027عبارت کلیدی حاصل از مصاحبهها، 86 مفهوم و 18 مقوله اصلی حاصل شد. ارزیابی کیفی مدل، طبق نظر اشتراوس و کوربین در تمام ابعاد انجام و تأیید گردید. در ارزیابی کمی مدل از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار SmartPLS استفاده گردید. تمام اعداد معنیداری، بزرگتر از 96/1 و ضرایب استاندارد بزرگتر از 4/0 حاصل شد و مدل مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به اینکه معیار برازش دادهها برابر 603/0 به دست آمد، برازش مدل نهایی تأیید گردید. مهمترین یافتههای تحقیق در حوزه راهبردهای تابآوری مالی صنعت هتلداری در شرایط بحران عواملی مانند تقویت نیروی انسانی، تقویت همکاریهای بین نهادی، بازاریابی صنعت گردشگری، تأمین مالی بهینه و نوآوری شناسایی شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - واکاوی راهبردهای ایجاد دانشگاه کارآفرین در راستای سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد اسلامی: با استفاده از یک رویکرد آمیخته
سمیه آقاشیری مرضیه حیدریهدف: این پژوهش با هدف واکاوی راهبردهای ایجاد دانشگاه کارآفرین در راستای سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است. روش: روش تحقیق، روش آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از فراترکیب و در بخش کمی از روش توصیفی همبستگی استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل أکثرهدف: این پژوهش با هدف واکاوی راهبردهای ایجاد دانشگاه کارآفرین در راستای سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است. روش: روش تحقیق، روش آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از فراترکیب و در بخش کمی از روش توصیفی همبستگی استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل مطالعات متعدد داخلی و خارجی بود که پس از غربال مطالعات فوق، 20 مطالعه در قالب روش نمونهگیری هدفمند را در بر می گرفت. روایی در شیوه کیفی از روش مثلث سازی و در شیوه کمی از طریق شیوه محتوایی از نوع صوری (با تائید چند نفر از اساتید دانشگاه) انجام شد که پس از اصلاحات مورد نظر، مورد تائید قرار گرفتند. افزون بر این، پایایی در رویکرد فراترکیب (کیفی)، بر مبنای شاخصهای لينكلن و گوبا (1985) انجام شد. جهت تحلیل یافتههای این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی به دلیل استفاده از رویکرد فراترکیب در قالب استخراج مفاهیم و کدهای مفهومی و تبدیل به ابعاد مدل مورد نظر؛ حاصل از مطالعات مختلف و اسناد احتمالی بالادستی با تأکید بر مطالعات داخلی و خارجی پیرامون سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد اسلامی استفاده شد. همچنین جامعه آماری در بخش کمی، کلیه اساتید و خبرگان فعال حوزه کارآفرینی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز و واحدهای تابعه در سطح استان به تعداد 111 نفر یودند که از طریق تمام شماری انتخاب شدند. یافته ها: عوامل خلاقانه- فناورانه، عوامل سازمانی، عوامل زیرساختی- اجتماعی و عوامل مالی- اقتصادی بهعنوان راهبردهای ایجاد دانشگاه کارآفرین در راستای سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد اسلامی تشخیص داده شدند. نتیجه گیری: جهت توسعه مسیر کارآفرینی در دانشگاه کارآفرین و متناسب با سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد، توجه بیشتر به خلاقیت و بهره بردن از فناوریهای نوین به ویژه در یادگیری و درک مطالب درسی؛ فراهم کردن بسترهای لازم درزمینه رشد کارآفرینی در بخشهای مختلف و البته تأکید بر شاخصهای مهم منابع مالی و اقتصادی در راستای عملیاتی کردن سند تحول لازم و ضروری می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - Designing a Model of Human Resource Mentoring System Based on a Mixed Approach, With the Aim of Increasing Productivity
Somayeh Sabet Mehrdad Goodarzvand Chegini Hamidreza Rezaei Klidbari Morad Rezaei DizgahIn recent decades, mentoring has been hailed as an important human resource management strategy, a career tool, and a learning activity in the workplace, and has played an important role in enhancing the positive outcomes of a high-performance work system. Therefore, th أکثرIn recent decades, mentoring has been hailed as an important human resource management strategy, a career tool, and a learning activity in the workplace, and has played an important role in enhancing the positive outcomes of a high-performance work system. Therefore, the purpose of this study is to provide a model of mentoring system in the Ministry of Interior based on a mixed approach. First, based on the data theory of the foundation, 12 experts were interviewed. Sampling was done purposefully with a network of experts and continued until the theoretical saturation was reached. According to the research model, causal, pivotal, contextual, interventionist, strategic and consequences variables were identified. The results showed that mentoring will have consequences such as increasing knowledge sharing, organizational performance excellence, productivity, job satisfaction, psychological well-being, client satisfaction, increasing public trust in the organization, increasing trust in government and improving political understanding. For quantitative validation of the model and study of component relationships, the structural equation modeling approach was used using the partial least squares method using smart-PLS software. The statistical sample of this department was 237 managers and experts of the Ministry of Interior. The results of the quantitative step showed that the relationships in the model with appropriate impact coefficients were confirmed. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - Designing a Model for Implementing the Fourth Generation Industry to Achieve Sustainable Development Goals in the Automotive Industry (Case Study: Iran KhodroCompany(
Amir Ardehi Habibollah Javanmard Nazanin PilevariThe automotive industry, as a job-creating and infrastructure industry, needs an executive model for success in the domestic and international markets. In this regard, the present study has been conducted with the aim of designing a model for implementing the fourth gen أکثرThe automotive industry, as a job-creating and infrastructure industry, needs an executive model for success in the domestic and international markets. In this regard, the present study has been conducted with the aim of designing a model for implementing the fourth generation industry to achieve sustainable development goals in Iran Khodro Company. The study is an applied-developmental study in terms of purpose and cross-sectional survey research. Also, in this study, a mixed research method (qualitative-quantitative) was used. Content analysis method and MaxQDA software were used for data analysis in the qualitative section. Then, using Interpretive Structural Modeling (ISM) with MICMAC software, the initial pattern was drawn. In the quantitative section, one-sample t-test and SPSS software were used to measure the current situation. The research findings showed that the Collection and Analysis of Big Data affects the Simulation and Automatic Robots. These factors affect horizontally and vertically integration systems and thus lead to the Internet of Industrial Things, Augmented Reality and Cyber Security. Further, through the Cloud Computing system, Additive Manufacturing is affected and this Additive Manufacturing leads to Sustainable Development. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - Providing an Optimal Model of Affective Attitude in Customers' Purchasing Decisions in Industrial Markets
Seyedeh Hanieh Mirkiaei Tamijani Hamidreza Saeednia Zahra Alipour DarvishThe present study aimed to provide an optimal model of affective attitude in customers' purchasing decisions in industrial markets. In the present study, the researcher used a mixed approach. For this purpose, in the first study, to identify the components of affective أکثرThe present study aimed to provide an optimal model of affective attitude in customers' purchasing decisions in industrial markets. In the present study, the researcher used a mixed approach. For this purpose, in the first study, to identify the components of affective attitude in customer purchasing decisions in industrial markets, grounded approach was used. In the second study, the model was tested using a quantitative method. The data collection tools in the first study included protocol and in-depth interviews with fifteen sales managers and CEOs of producers and university professors. In the next step, the required data were distributed among 320 customers and the results were analyzed in AMOS software. The present study was conducted by performing fifteen interviews to reach theoretical saturation and finally 100 open codes were extracted. Based on the theoretical literature, axial and selective coding was done and the results were presented in the form of six main dimensions and twenty-eight sub-dimensions. The present study model included main dimensions including satisfaction with industrial brand, decision making process, satisfaction with industrial marketing channel, strengthening relationship marketing, heuristics and price and twenty-eight sub-dimensions. The results show that the researcher’s paradigm model has a good fit for generalizing its results to a larger population. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - Designing and testing the supply chain agility model in oil and gas industry with a mixed approach
Sajjad Shamsi Gooshki Arsalan Nami Mohammad SolgiToday, environmental change has become an integral part of businesses. One of the best ways to respond to these changes is supply chain agility. Therefore, the purpose of this study is to design and test the supply chain agility model in oil and gas industry. This resea أکثرToday, environmental change has become an integral part of businesses. One of the best ways to respond to these changes is supply chain agility. Therefore, the purpose of this study is to design and test the supply chain agility model in oil and gas industry. This research is conducted with a mixed approach. The statistical population was experts in the oil and gas industry. In the qualitative phase, a sample consisting of 8 experts are selected to extract the drivers, components and consequences of supply chain agility model and using the content analysis approach. In the quantitative phase, a sample of 64 experts are selected and the collected data are analyzed using a questionnaire tool through the structural equation modeling approach with Smart PLS software version 2. Qualitative findings represent that environmental drivers act as prerequisites and requirements of supply chain agility. Supply chain agility consists of the general categories of agile sensitivity, planning and production, which ultimately leads to the consequences of supply chain agility. Quantitative phase findings show that supply chain agility drivers have a significant and positive effect on agility sensitivity, agile planning and agile production. Also, agile planning and agile production have a significant and positive effect on the consequences of supply chain agility, but agile sensitivity has no significant effect on the consequences of supply chain agility. The results of fitting the research model also showed that this model has a good fit. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - شناسایی مولفه های سقف شیشه ای و ارائه مدل ارزیابی آن بر اساس رویکرد آمیخته اکتشافی در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی
آرزو شفی حسین فهیمی تبار مجتبی احمدی سید حسین دانش محمد حیدری گوجانیهدف از انجام تحقیق شناسایی شرایط علی ایجادکننده سقف شیشهای، شرایط مداخلهگر و زمینهای موثر بر ایجاد و اعمال سقف شیشهای، استراتژیهای اعمال سقف شیشهای و پیامدهای حاصل از پدیده سقف شیشهای شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی ایران در قالب مدل پارادایمی و سپس ارائه مدل مفهو أکثرهدف از انجام تحقیق شناسایی شرایط علی ایجادکننده سقف شیشهای، شرایط مداخلهگر و زمینهای موثر بر ایجاد و اعمال سقف شیشهای، استراتژیهای اعمال سقف شیشهای و پیامدهای حاصل از پدیده سقف شیشهای شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی ایران در قالب مدل پارادایمی و سپس ارائه مدل مفهومی آن مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری، بر مبنای رویکرد آمیخته اکتشافی طراحی مدل می باشد. به منظور بررسی روایی دادههای کیفی از روایی سازه، بیرونی، توصیفی و تفسیری و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد فلینت و همکاران (2002) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی در قالب 5 گروه شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، استراتژیها و پیامدها طبقهبندی شدند. پس از تدوین مدل، بخش کمی تحقیق، بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی محتوایی و سازه استفاده گردید. یافتههای تحقیق نشان داد که هژمونی ارزشهای مرد سالارانه با ضریب تاثیر (۲۶۳/۰)، سیاستهای سازمانی مردانه با ضریب تاثیر (186/0)، مدیریت و سازمانهای مردسالار با ضریب تاثیر (181/0)، پذیرش و تسلیم با ضریب تاثیر (180/0)، فشار انتظارات ناشی از نقش با ضریب تاثیر (171/0)، به ترتیب بیشترین تاثیر را بر عوامل علی و خانواده با ضریب تاثیر (841/0) بیشترین تاثیر را بر عوامل زمینهای داشته و نقش تعدیل گر شخصیت افراد در ورود به لابیگریهای سازمانی با ضریب تاثیر 921/0 به عنوان اثرگذارترین عامل بر شرایط مداخلهگر می باشد. ضمن اینکه موجه سازی با ضریب تاثیر (۹۱۷/۰) به عنوان موثرترین استراتژی در اعمال پدیده شیشهای بوده و مهمترین پیامد سقف شیشهای نیز پیامدهای سازمانی با ضریب تاثیر (۹۴۶/۰) مطرح گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - طراحی و تبیین مدل تحول سازمانی در سازمانهای خدمات دولتی با رویکرد آمیخته (مطالعه موردی: ادارات آموزش و پرورش ایران)
جواد دیهیم محمود قربانی احمد زندهدل احمد اکبریهدف این مطالعه طراحی و تبیین مدل تحول سازمانی ادارات آموزش و پرورش بود. روش پژوهش آمیخته و جامعه آماری در بخشکیفی 25 متخصص دانشگاهی و آموزش و پرورش و در بخشکمی 276 نفر از کارکنان ادارات آموزش و پرورش بود. روش نمونه گیری در بخشکیفی هدفمند و در بخشکمی طبقه ای با تخصیص أکثرهدف این مطالعه طراحی و تبیین مدل تحول سازمانی ادارات آموزش و پرورش بود. روش پژوهش آمیخته و جامعه آماری در بخشکیفی 25 متخصص دانشگاهی و آموزش و پرورش و در بخشکمی 276 نفر از کارکنان ادارات آموزش و پرورش بود. روش نمونه گیری در بخشکیفی هدفمند و در بخشکمی طبقه ای با تخصیص مناسب بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه دلفی(بخشکیفی) و پرسشنامه محقق ساخته(بخشکمی) استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. به منظور تحلیل و اعتبارسنجی کیفی مدل تحول سازمانی از تکنیک دلفی و اعتبارسنجی کمی از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان داد مدل تحول سازمانی شامل 7 بعد رسالت، سبک رهبری، سرمایه انسانی، ارتباطات سازمانی، ساختار سازمان، فناوری اطلاعات و سیستم پاداش با 17 مولفه می باشد. همچنین بعد سبک رهبری و مولفه های رهبری تحول آفرین و پاداش درونی به عنوان مهمترین ابعاد و مولفه ها شناسایی شدند. این تحقیق علاوه بر اینکه از تکیه گاه نظری بسیار غنی است، توجه مدیران سازمان ها را نیز به ضرورت استفاده از این روش برای شناخت، ارزیابی و تحول سازمانی جلب می نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - طراحی مدل بیمههای اتکایی جهت ورود به بازارهای بینالمللی با رویکرد آمیخته
فاطمه هاشمی جمشید عدالتیان شهریاری جلال حقیقت منفردهدف از این پژوهش طراحی مدل بیمههای اتکایی جهت ورود به بازارهای بینالمللی است. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی است که از لحاظ ماهیت و شکل اجراء با رویکرد کیفی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل 10 نفر از خبرگان صنعت بیمه و در بخش کمی کارشناسان شعب بی أکثرهدف از این پژوهش طراحی مدل بیمههای اتکایی جهت ورود به بازارهای بینالمللی است. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی است که از لحاظ ماهیت و شکل اجراء با رویکرد کیفی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل 10 نفر از خبرگان صنعت بیمه و در بخش کمی کارشناسان شعب بیمه در استان تهران میباشد که از این میان نمونهای متشکل از 384 نفر انتخاب شده است. ابزار اصلی گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه دلفی جهت غربال شاخصها و پرسشنامه مبتنی بر طیف لیکرت 5 درجه بوده است. برای تحلیل دادههای بدست آمده از روش تحلیل محتوا و نرم افزار مکسکیودا و تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج تحلیل کیفی توسط نرم افزار مکس کیودا نشان داد که ابعاد مؤلفههای طراحی مدل بیمههای اتکایی در بازارهای بینالمللی شامل سرمایهگذاری، بازاریابی بینالمللی، استراتژیها، توسعه بازار، بینالمللیسازی، نگرش بینالمللی شدن، کارآفرینی بینالمللی به بازارهای بینالمللی میباشند. همچنین جهت این مؤلفهها تعداد 48 شاخص به تأیید نهایی خبرگان رسید. نتایج حاصل از تحلیل دادهها حاکی از تایید تمامی فرضیههای تحقیق بوده است. محاسبه شاخصهای نیکویی برازش نشان داد که مدل پیشنهادی در این تحقیق از اعتبار مناسبی برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - بررسی مدل بازاریابی مالی بانک ملی ایران با تاکید بر گروهبندی مشتریان
مهدی دادرس سینا نعمتی زاده اعظم رحیمی نیکپژوهش حاضر با هدف بررسی مدل بازاریابی مالی بانک ملی ایران با تاکید بر گروهبندی مشتریان انجام شده است. این پژوهش از نوع آمیخته بوده و از لحاظ هدف توسعهای-کاربردی است و به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کارشناسان و کارمندان بانک ملی و اساتید و نخبگا أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی مدل بازاریابی مالی بانک ملی ایران با تاکید بر گروهبندی مشتریان انجام شده است. این پژوهش از نوع آمیخته بوده و از لحاظ هدف توسعهای-کاربردی است و به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کارشناسان و کارمندان بانک ملی و اساتید و نخبگان دانشگاهی در حوزه بازاریابی است و با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر انتخاب شدند. ابزار شامل پرسشنامه بوده و جهت تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار SPSS و PLS استفاده شد. بر اساس نتایج، مدل بازاریابی مالی در بانک ملی ایران با تاکید بر بخشبندی مشتریان در 6 بعد اصلی شرایط علی، مداخلهگرها، مقوله محوری، راهبردها و پیامدها، طراحی شد، و شرایط علی، با معناداری 673/51 بر پدیده بازاریابی مالی تأثیر دارد؛ همچنین تأثیر شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر پدیده بازاریابی مالی، به ترتیب با معناداری، 965/41 و 074/40 تأیید شد؛ همچنین روابط دیگری نیز مورد بررسی قرار گرفته و تمامی فرضیهها تایید شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - الگوی حکمرانی توسعه اقتصادی (مورد مطالعه: استان آذربایجان غربی)
اسماعیل پناهی وحید آرائی مینا جمشیدیحکمرانی در سطح کلان نشان میدهد که دولت به چه میزان منابع عمومی را برای منافع عمومی مصرف مینماید. بنابراین استانهای کشور به عنوان نهاد اجرایی و ناظر بر مصوبات دولتی در سطح هر استان باید از الگوی مناسبی برای حکمرانی توسعه اقتصادی استفاده کنند. مقاله حاضر با هدف ارائه ا أکثرحکمرانی در سطح کلان نشان میدهد که دولت به چه میزان منابع عمومی را برای منافع عمومی مصرف مینماید. بنابراین استانهای کشور به عنوان نهاد اجرایی و ناظر بر مصوبات دولتی در سطح هر استان باید از الگوی مناسبی برای حکمرانی توسعه اقتصادی استفاده کنند. مقاله حاضر با هدف ارائه الگوی حکمرانی توسعه اقتصادی در استان آذربایجان غربی انجام شده است. این مقاله از منظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی- استقرایی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت دولتی) و خبرگان تجربی (مدیران استان آذربایجان غربی) است. نمونهگیری به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه میباشد. جهت تحلیل مصاحبههای تخصصی، روش تحلیل تم بکار گرفته شده است. همچنین شاخصهای شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. در نهایت به ارائه مدل نهایی پژوهش با روش ساختاری- تفسیری پرداخته شده است. تحلیل دادههای پژوهش در فاز کیفی با نرمافزار MaxQDA و در فاز کمی با نرمافزار Matlab و MicMac انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد، مؤلفههای بهبود سیاستهای اقتصادی و شفافسازی اطلاعات و اقدامات اقتصادی به صورت مستقیم بر مبارزه با فساد و پاسخگویی عمومی تأثیر میگذارند. به همین ترتیب مبارزه با فساد و پاسخگویی نیز بر توسعه اقتصادی و رضایتمندی شهروندان تأثیر دارند و از این طریق میتوان به حکمرانی توسعه اقتصادی دست پیدا کرد. اگر مدیران استان آذربایجان غربی اصول اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارائه شده را در پیش گیرند نیل به اهداف و دستیابی به منافع حکمرانی توسعه اقتصادی میسر خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - مدل سازی توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمانهای دولتی (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی)
معین سلیمانی عبدالکریم فتاحیدر پژوهش حاضر، به واکاوی پدیده کارآفرینی سازمانی، در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه پرداخته شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته بود که در بخش کیفی از رهیافت نظاممند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهرهگرفتهشد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی ای أکثردر پژوهش حاضر، به واکاوی پدیده کارآفرینی سازمانی، در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه پرداخته شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته بود که در بخش کیفی از رهیافت نظاممند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهرهگرفتهشد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارکنان و مدیران مرتبط با کارآفرینی و نوآوری در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه و اساتید گروه مدیریت و کارآفرینی دانشگاه رازی بود. روش نمونهگیری و ابزار جمع آوری دادهها در بخش کیفی هدفمند گلوله برفی با مصاحبه نیمهساختارمند و در بخش کمی تمام شماری با پرسشنامه محققساخته بود. اجزای مدل پارادایمی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی مشخص شد؛ سپس، اهمیت هر یک از عناصر مدل پارادایمی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بخش کیفی و کمی پژوهش، مقوله ها و میانگین رتبه مقوله های پدیده کارآفرینی سازمانی، در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه به این شرح است: شرایط علی شامل سرمایه انسانی مستعد خودشکوفایی (2/97)، لزوم تدوین چشمانداز آیندهنگرانه (2/83)، ضرورت بهبود عملکرد مالی سازمان (2/132) و بزرگ شدن اندازه سازمان (2/07)؛ شرایط زمینهای شامل ساختار سازمانی پویا (43/1 و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه (1/57)؛ شرایط مداخلهگر تسهیلساز شامل پشتیبانی مدیریت از رفتارهای کارآفرینانه (2/17)، سبک رهبری حمایتی تأثیرگذاران (2/28) و وجود زیرساختها و منابع سازمانی مناسب (1/55)؛ شرایط مداخلهگر محدودکننده شامل قوانین و سیاستهای حاکم بر سازمانهای دولتی (72/1)، تضاد سازمانی (07/2) و کنترل سازمانی (22/2)؛ راهبردها شامل تدوین استراتژیهای حامی رفتارهای کارآفرینانه (5/63)، بهبود سیستمهای انگیزشی و تشویق و پاداش (20/5)، برنامهریزی برای متعادلسازی تضاد سازمانی (5/40)، توسعه سیستم عارضهیابی و حل مشکلات (5/33)، بهسازی مداوم ویژگیهای کارآفرینانه کارکنان و مدیران (5/55)، بهبود سیستم تحقیق و توسعه (3/63)، مدیریت مقاومت در برابر تغییر (5/67)، بهبود ارتباطات سازمانی (4/27) و تناسب برنامهریزی ارزشیابی عملکرد با فعالیتهای کارآفرینانه (4/02)؛ پیامدها شامل بهبود سرمایههای اجتماعی سازمان (1/49) و بهرهوری و دستیابی به اهداف سازمان (1/51) را تشکیل داده است. در پایان نیز اقداماتی عملیاتی برای توسعه کارآفرینی سازمانی پیشنهاد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی رهبری دیجیتال در نظام آموزش و پرورش کشور (مطالعه موردی: آموزش وپروش استان سیستان و بلوچستان)
مصطفی ملازهی سنجر سلاجقه صدیقه حسنی احمدیه آمنه فیروزآبادی رحمان جلالی جوارانموفقیت نظام آموزش و پرورش در عصر حاضر نیازمند پایش، پاسخگویی و هماهنگی با تحولات دیجیتال حاکم بر تمامی ارکان زندگی فردی و اجتماعی است. دستیابی به این مهم نیازمند شیوه نوینی از رهبری است که با عنوان رهبری دیجیتال از آن یاد میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه ال أکثرموفقیت نظام آموزش و پرورش در عصر حاضر نیازمند پایش، پاسخگویی و هماهنگی با تحولات دیجیتال حاکم بر تمامی ارکان زندگی فردی و اجتماعی است. دستیابی به این مهم نیازمند شیوه نوینی از رهبری است که با عنوان رهبری دیجیتال از آن یاد میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی بومی برای سنجش رهبری دیجیتال در نظام آموزش و پرورش کشور انجام شده است. مطالعه حاضر از منظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با روش آمیخته صورت گرفته است. همچنین از نظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 23 نفر از خبرگان تجربی و نظری در حوزه مورد مطالعه است. در بخش کمی نیز از دیدگاه 400 نفر از کارکنان نظام آموزش و پرورش کشور استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه مدلسازی ساختاری-تفسیری و پرسشنامه محققساخته میباشد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کیفی محتوا، مدلسازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزئی استفاده گردیده است. نتایج نشان داده است، ساختار حکمرانی دیجیتال و زیرساخت فناورانه دیجیتال متغیرهای زیربنایی الگوی رهبری دیجیتال هستند. این متغیرها تاثیرگذارترین متغیرهای مدل میباشد که به صورت مستقیم بر تدوین استراتژی دیجیتال اثر میگذارند. به همین ترتیب تدوین استراتژی دیجیتال نیز بر مدیریت منابع انسانی و خط مشیگذاری دیجیتال تاثیر دارند. از طریق خطمشی دیجیتال و مدیریت منابع انسانی نیز میتوان فرهنگ دیجیتال را در سازمان نهادینه کرد و در نهایت نیز رهبری دیجیتال قابل حصول است. تفاصيل المقالة