شاهنامه شاهکاری ادبی است با موضوعاتی جامع و داستانهایی متنوّع. سرایندة آن حکیمی است جامعالاطراف که جلوههایی مختلف از ادبیات حماسی، غنایی و تعلیمی را به نمایش میگذارد. بررسی ابعاد مختلف شاهنامه موجب شناخت بیشتر عظمت و شکوه این اثر، همچنین سراینده آن می شود. این مقاله چکیده کامل
شاهنامه شاهکاری ادبی است با موضوعاتی جامع و داستانهایی متنوّع. سرایندة آن حکیمی است جامعالاطراف که جلوههایی مختلف از ادبیات حماسی، غنایی و تعلیمی را به نمایش میگذارد. بررسی ابعاد مختلف شاهنامه موجب شناخت بیشتر عظمت و شکوه این اثر، همچنین سراینده آن می شود. این مقاله سعی دارد به روش تحلیل محتوا جلوة ادبیات تعلیمی و شاخصه های آن را در شاهنامه واکاود. موضوعاتی مانند توجه به مذهب و تعالیم دینی، پند و اندرز و نتایج اخلاقی پایان داستان ها، ستایش علم و دانش و آگاهی، فضایل اخلاقی و عفّت کلام سراینده، فضایی تعلیمی و اخلاقی را بر شاهنامه حاکم ساخته است. پیام های اخلاقی در این اثر به دو شیوة درون مایه داستانی و بیان مستقیم تبیین شده است. یکی از رازهای ماندگاری شاهنامه پند و اندرزهای فردوسی است که از آبشخورهای فکری دینی و قومی وی سرچشمه گرفته است و از آنجا که عاطفة نهفته در آن انسانی است نه شخصی، جامعیّت و شمول آن از زمان و مکان خاص، فراتر است و همة آفاق را در بر می گیرد.
پرونده مقاله
گفتگوی اشخاص حکایت با یکدیگر از شگردهای شخصیتپردازی است. هر گفته نشانی از گویندة خود دارد و شخصیتها نیز با گفتگو خلق میشوند، همچنان که سخن گفتن هر کسی نیز نشانی از طبقه اجتماعی، میزان تحصیلات و منش انسانی او دارد. بنابراین قدرت به کارگیری گفتگو در خلق شخصیت کار ساده چکیده کامل
گفتگوی اشخاص حکایت با یکدیگر از شگردهای شخصیتپردازی است. هر گفته نشانی از گویندة خود دارد و شخصیتها نیز با گفتگو خلق میشوند، همچنان که سخن گفتن هر کسی نیز نشانی از طبقه اجتماعی، میزان تحصیلات و منش انسانی او دارد. بنابراین قدرت به کارگیری گفتگو در خلق شخصیت کار سادهای نیست و از عهدة هر کسی برنمیآید؛ بخصوص اگر اثر هنری به شعر باشد. در این نوشته با روش تحلیل محتوا به مقایسة عنصر گفتگو در حکایت تمثیلی خلیفه که در کرم از حاتم طائی گذشته بود از مثنوی مولوی و مآخذ احتمالی آن یعنی مصیبت نامه عطار و جوامعالحکایات عوفی میپردازیم تا از این طریق فرضیة خود را در برتری هنری مولوی بر مآخذی که از آنها استفاده کرده است به اثبات برسانیم و به این نتایج برسیم که گفتگو در مثنوی علاوه بر خلق شخصیتها و بیان احساسات و عواطف و افکار آنها، نشانة شناخت درست مولانا از روحیات اقشار مختلف جامعه است؛ به طوری که در حکایت مثنوی با آن که تشخص زبانی وجود ندارد لیکن لحن گفتگوها چنان است که میتوان به طبقه اجتماعی و و وضعیت روحی شخصیتها پی برد. علاوه بر آن مولانا نیز در چارچوب این گفتگوهای نسبتاً طولانی با هنرمندی به اهداف تعلیمی خود دست مییابد.
پرونده مقاله
اگرچه همة داستان ها با گسترش طرح و شاخ و برگ بخشیدن به آن خلق میشوند، لیکن نحوة به کارگیری پیرنگ آنها با توجه به گروه سنی خوانندگان آن متفاوت است. نویسنده ای که سر و کارش با کودکان می افتد، بالاجبار، برای ارتباط با مخاطبان خویش زبان کودکی می گشاید و آن که برای گروه های چکیده کامل
اگرچه همة داستان ها با گسترش طرح و شاخ و برگ بخشیدن به آن خلق میشوند، لیکن نحوة به کارگیری پیرنگ آنها با توجه به گروه سنی خوانندگان آن متفاوت است. نویسنده ای که سر و کارش با کودکان می افتد، بالاجبار، برای ارتباط با مخاطبان خویش زبان کودکی می گشاید و آن که برای گروه های سنی بزرگ تر می نویسد، پیرنگ داستان خویش را نیز بر اساس نیازهای سنی همان گروه به کار می گیرد. در این نوشتار سعی شده است نحوة استفاده از پیرنگ داستان هایی که برای کودکان آفریده می شود با نحوة به کارگیری داستان هایی که برای بزرگسالان پی افکنده می شوند مورد مقایسه قرار گیرد.
پرونده مقاله