گفتگوی اشخاص حکایت با یکدیگر از شگردهای شخصیتپردازی است. هر گفته نشانی از گویندة خود دارد و شخصیتها نیز با گفتگو خلق میشوند، همچنان که سخن گفتن هر کسی نیز نشانی از طبقه اجتماعی، میزان تحصیلات و منش انسانی او دارد. بنابراین قدرت به کارگیری گفتگو در خلق شخصیت کار ساده چکیده کامل
گفتگوی اشخاص حکایت با یکدیگر از شگردهای شخصیتپردازی است. هر گفته نشانی از گویندة خود دارد و شخصیتها نیز با گفتگو خلق میشوند، همچنان که سخن گفتن هر کسی نیز نشانی از طبقه اجتماعی، میزان تحصیلات و منش انسانی او دارد. بنابراین قدرت به کارگیری گفتگو در خلق شخصیت کار سادهای نیست و از عهدة هر کسی برنمیآید؛ بخصوص اگر اثر هنری به شعر باشد. در این نوشته با روش تحلیل محتوا به مقایسة عنصر گفتگو در حکایت تمثیلی خلیفه که در کرم از حاتم طائی گذشته بود از مثنوی مولوی و مآخذ احتمالی آن یعنی مصیبت نامه عطار و جوامعالحکایات عوفی میپردازیم تا از این طریق فرضیة خود را در برتری هنری مولوی بر مآخذی که از آنها استفاده کرده است به اثبات برسانیم و به این نتایج برسیم که گفتگو در مثنوی علاوه بر خلق شخصیتها و بیان احساسات و عواطف و افکار آنها، نشانة شناخت درست مولانا از روحیات اقشار مختلف جامعه است؛ به طوری که در حکایت مثنوی با آن که تشخص زبانی وجود ندارد لیکن لحن گفتگوها چنان است که میتوان به طبقه اجتماعی و و وضعیت روحی شخصیتها پی برد. علاوه بر آن مولانا نیز در چارچوب این گفتگوهای نسبتاً طولانی با هنرمندی به اهداف تعلیمی خود دست مییابد.
پرونده مقاله