سعدی از شاعرانی است که بیش از دیگران دغدغة حکومتداری را بیمحابا در شعر خود مطرح کرده است. او در تعامل و تقابل با حاکمان، عوامل متعددی را ارائه کرده است که در تثبیت و تحکیم همچنین انحطاط و سقوط حکومتها مؤثرند. در این مقاله، با الگوی روش هرمنوتیک اسکینر به بررسی متغیره چکیده کامل
سعدی از شاعرانی است که بیش از دیگران دغدغة حکومتداری را بیمحابا در شعر خود مطرح کرده است. او در تعامل و تقابل با حاکمان، عوامل متعددی را ارائه کرده است که در تثبیت و تحکیم همچنین انحطاط و سقوط حکومتها مؤثرند. در این مقاله، با الگوی روش هرمنوتیک اسکینر به بررسی متغیرهای دوگانه ـ استحکام حکومت و انحطاط و سقوط آن ـ در لایههای متن و فرامتنی آثار سعدی و هنجارگریزی او از رسوم رایج و موجود پرداختهایم تا برداشت دقیقی از مبانی اندیشگی و قصد و نیت مؤلف را از متن به دست آوریم. انجام این تحقیق به روش توصیفی و تحلیل محتوایی و مطالعة هرمنوتیک متن اسکینر بوده است. در این پژوهش به این نتیجه دست یافتیم که سعدی با آشنایی با زمینههای اندیشگی نظری اعم از هنجارهای قرآن و حدیث و هنجارهای اجتماعی قبل از خود، ضمن درک شرایط عملی موجود دربارة مسائل سیاسی اجتماعی هنجارگریزی داشته است و بهطور متعدد، هم بهتصریح و هم به تلویح دربارة علل سقوط حاکمان و دلایل تثبیت حکومتها، راهکارهای عملی را فراروی دولتمردان و امرا قرار داده است.
پرونده مقاله
مسئلة معنای زندگی ازجمله دغدغههای انسان معاصر است که بیشتر محل توجه فلاسفه و روانشناسان قرار گرفته است. مطالعة افکار حکیمان گذشته در این زمینه، پیامهای مهمی را برای انسانِ معاصرِ گرفتارِ هیاهویِ هستی درپی خواهد داشت. هدف این پژوهش، تحلیل معنای زندگی از منظر ناصرخسرو چکیده کامل
مسئلة معنای زندگی ازجمله دغدغههای انسان معاصر است که بیشتر محل توجه فلاسفه و روانشناسان قرار گرفته است. مطالعة افکار حکیمان گذشته در این زمینه، پیامهای مهمی را برای انسانِ معاصرِ گرفتارِ هیاهویِ هستی درپی خواهد داشت. هدف این پژوهش، تحلیل معنای زندگی از منظر ناصرخسرو قُبادیانی است. نوع نگاه آدمی به هستی میتواند نگرش وی را به زندگی آشکار کند؛ به همین سبب ایماژهای هستی در قصاید وی، شمارش و تحلیل شد. این نوع بررسی نشان داد که اصلیترین ایماژ ناصرخسرو از هستی مادر و زن است. زن یا مادر دارای دو خصلت ظرفیت یا پذیرش و باردهی یا بَردهی است. البته تصاویر دیگری در قصاید وی وجود دارد که بهنوعی با این کلانایماژ پیوند مییابند. این ایماژها هرچند دربردارندة نگاه منفی نسبتبه هستی و دنیا هستند، تحلیل و مقایسة آنها با کلانتصویر هستی (مادر و زن) نشان داد که ناصرخسرو زندگی و هستی را ناپسند نمیداند؛ بلکه زیستن را امری ارزشمند تلقی میکند؛ زیرا تنها فرصتی است که در اختیار آدمی قرار گرفته است؛ اما این ارزش، ابزاری است، نه ذاتی؛ یعنی این زندگی ابزاری برای دستیافتن به زندگی دیگر است. از خلال این تصویر ِکلان، نقش یا کارکرد آدمی در هستی نیز تبیین میشود. نقش انسان در ارتباط با مادر، فرزند است و در ارتباط با زن میتواند شوهر باشد که در هر دو صورت، باید ضمن بهرهمندی از مواهب هستی، مراقب دلبسته و شیفتهنشدن بود. شیوة پژوهش در این اثر، تحلیل محتواست.
پرونده مقاله
وجود ادبیات اندرزی در فرهنگ ایرانی، ازجمله موضوعات ریشهدار و با پیشینۀ طولانی است؛ بهطوری که در کهنترین منابع و آثار برجایمانده از ایران باستانی نیز میتوان مضامین و سخنان پندآموز را دید. با این حال و با وجود پژوهشهای ارزشمندی که در سالهای اخیر دربارة آن صورت گرفت چکیده کامل
وجود ادبیات اندرزی در فرهنگ ایرانی، ازجمله موضوعات ریشهدار و با پیشینۀ طولانی است؛ بهطوری که در کهنترین منابع و آثار برجایمانده از ایران باستانی نیز میتوان مضامین و سخنان پندآموز را دید. با این حال و با وجود پژوهشهای ارزشمندی که در سالهای اخیر دربارة آن صورت گرفته است، هنوز برخی موضوعات مرتبط با آن مغفول مانده و یا نیازمند نگاه و بررسیهای عمیقتری است. یکی از این موضوعات، بررسی جامعۀ اندرزگویان در ادبیات پیش و پس از اسلام است که بهشکل تأملبرانگیزی دچار تحول شدهاند. این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و مطالعات کتابخانهای، بیش از هر موضوع دیگری درپی پاسخگویی به این پرسش است که در دوران پیش از اسلام در سرزمین ایران، وظیفۀ موعظه و ارشاد و نگارش رسالات تعلیمی، به چه افرادی تعلق داشته است؟؛ همچنین کیفیّت و عوامل اندرزگویی این افراد با استفاده از منابع و آثار برجایمانده بررسی خواهد شد. از مهمترین یافتههای این پژوهش آن است که در ادبیات پیش از اسلام، در سرزمین ایران، تنها افراد و گروههای خاصّی به اندرزگویی پرداختهاند که بیشتر نیز وظیفۀ رهبری دینی و سیاسی جامعه را بر عهده داشتهاند و این موضوع نیز خود نکات مثبت و منفی داشته است.
پرونده مقاله
رمانهای برگرفته از فرهنگ اسلامی در ادب فارسی با هدف پردازش جنبههایی از آموزههای تربیتی و گونههایی از مهارتهای گونههای تفکّر پدید آمدهاند که میتوان از آنها در اجتماعپژوهی استفاده کرد و به یاری آنها به جنبههای بیشتری از فلسفة وجودی انسان و گونههای تفکّر دست یا چکیده کامل
رمانهای برگرفته از فرهنگ اسلامی در ادب فارسی با هدف پردازش جنبههایی از آموزههای تربیتی و گونههایی از مهارتهای گونههای تفکّر پدید آمدهاند که میتوان از آنها در اجتماعپژوهی استفاده کرد و به یاری آنها به جنبههای بیشتری از فلسفة وجودی انسان و گونههای تفکّر دست یافت. رمان رضوی بیدارم کن از فریبا کلهر با الگوی شخصیت امام رضا(ع) مبتنی بر بایدها و نبایدهای اخلاقی و آموزههای شناختی است که مهارتهای تفکّر انتقادی را مانند خوداصلاحی، دگراصلاحی، داوری صحیح و تأثیر و تفسیر زمینة متن در بر دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین مهارتهای تفکّر انتقادی در رمان رضوی بیدارم کن برپایة تفکّر انتقادی لیپمن با رویکردی توصیفیـتحلیلی انجام شده است. دستاورد پژوهش، دستیابی به مهارتهای تفکّر انتقادی است که میتواند مخاطب را با بیان استدلالهای منطقی، برخورداری از انعطاف در برخورد با روشهای جدید و تکیه بر شرایط نامتعارف به درک صحیحی از متن برساند. فراشناخت متن، مرهون پرسش از تفکّر مخاطب است که وی را به شناختی فراتر از شناخت معمولی رسانده است. زوایایی از داوریهای صحیح در متن رمان مشاهده میشود که تفکّر انتقادی و اصلاحی نویسنده دلیل اصلی آن است؛ چنانکه تفکّر و استدلال مخاطب (نوجوان) را به چالش کشیده است و وی را به درکی صحیح از داوری نسبتبه شخصیت امام رضا(ع) و تأثیر این داوری بر پرورش مهارتهای تفکّر انتقادی او در دنیای معاصر رسانده است.
پرونده مقاله
طوطینامه اثر ضیاءالدین نخشبی، عارف قرن هشتم هجری، داستانی تعلیمی، پندآموز و با موضوع محوری فریبکاری زنان، با ساختار داستان در داستان بهشیوة هزار و یک شب است. موضوع اصلی بسیاری از این داستانها، جدال بین خیر و شر و سعادت و شقاوت است و نویسنده در این داستانها درپی رسی چکیده کامل
طوطینامه اثر ضیاءالدین نخشبی، عارف قرن هشتم هجری، داستانی تعلیمی، پندآموز و با موضوع محوری فریبکاری زنان، با ساختار داستان در داستان بهشیوة هزار و یک شب است. موضوع اصلی بسیاری از این داستانها، جدال بین خیر و شر و سعادت و شقاوت است و نویسنده در این داستانها درپی رسیدن به نتیجة اخلاقی برای مخاطب است؛ به همین سبب، فرض بر این است که این ویژگیها از یکسو با آموزههای عارفان مسلمان و ریاضتها و مجاهدتهایی که آنها در سیروسلوک عارفانة خویش بر نفس سرکش تحمیل میکنند و ازسوی دیگر با کهنالگوهای سایه و پیرِخردمند در نزد یونگ، منطبق هستند. این پژوهش بهشیوة تحلیل محتوای کیفی و با رهیافت نقد روانکاوانه درپی اثبات این فرضیه و پاسخ به این پرسشهاست که چگونه داستانهای عامیانة طوطینامه قابلیت تطبیق با دو کهنالگوی مذکور را دارند و این کهنالگوها چگونه در تکمیل فرایند ناخودآگاه جمعی و رسیدن به کمال و تعلیم مسائل اخلاقی مؤثر واقع شدهاند؟. فرجام سخن حکایت از آن دارد که این کهنالگوها در مشاجرات طوطی و خجسته کاملاً مشهود است. اصرار خجسته در دنیاطلبی و کامگرفتن از معشوق و بیم و هشدار ازسوی طوطی به خجسته، جلوهای از رابطة نفس اماره و نفس مطمئنه است که با کهنالگوهای سایه و پیرخردمند تحلیلپذیر و درخور واکاوی است. کهنالگوی سایه در این داستانها بهصورت حماقت و نادانی، حیله و نیرنگ، خباثت، خیانت، حرص و طمع، شهوترانی و... و کهنالگوی پیر فرزانه در هیأت پادشاه، طوطی سخنگو، حکیم، وزیر، دایه، پیرزن معمّر و عناصر طبیعی همچون باد و دریا نمایان میشود.
پرونده مقاله
دگراندیشی، شیوۀ نگرش متفاوت و ناسازگار با اصول حاکمیت، باورهای دینی و سنّتهای اجتماعی است که با رویکردی تعقلی و تخیّلی، دیدگاهی تازه بیان میدارد. این رویکرد با سلطۀ استبداد، استمرار جهل و تحجّر جهتگیری متضاد دارد و جنبههای ستیزهجویانۀ آن مؤلّفههای متنوّعی در افکار چکیده کامل
دگراندیشی، شیوۀ نگرش متفاوت و ناسازگار با اصول حاکمیت، باورهای دینی و سنّتهای اجتماعی است که با رویکردی تعقلی و تخیّلی، دیدگاهی تازه بیان میدارد. این رویکرد با سلطۀ استبداد، استمرار جهل و تحجّر جهتگیری متضاد دارد و جنبههای ستیزهجویانۀ آن مؤلّفههای متنوّعی در افکار شاعران نوپرداز پدید میآورد. با تحلیل و توصیف محتوای مجموعۀ اشعار اسماعیل شاهرودی به روش کتابخانهای مشخص خواهد شد که در زمینههای فکری این شاعر به ظاهر گمنام چه اندیشهها و آرمانهای تأثیرگذار و برجسته اخلاقی و تعلیمی وجود دارد. در نتیجه متناسب با تأثیرات حوادث مهم تاریخی از وی، مبارزی عدالتطلب، آزادیخواه و الهامبخش تصویر میگردد. او مبارزه را برای مساوات، آگاهی را برای آزادیخواهی و دانایی را برای گذار از کاستیهای سنّت به کار میبندد. با مطالعۀ زمینههای فکری مساوات جو، فساد ستیز، ضد استعماری، جهل ستیز، صلحطلب و انسانمدار شاهرودی در مقایسه با شاعران غیر متعهد، لذتطلب، وابسته به حاکمیت و فردگرا، کارکرد ارزشهای اخلاقی و انسانی ازیادرفته برجسته میگردد و پیوند تاریخی اصالتهای فکری فرهنگ ایرانی پایدار میماند. افکار دگراندیشانۀ شاهرودی، نواقص سنّتهای اجتماعی را نمودار میسازد، ریشههای ساختار حاکمیت استبداد را بر ملا مینماید و توانمندیهای نهاد دین را برای هماهنگی با نیازهای روزآمد آشکار میکند.
پرونده مقاله