مقدمة في المجلة
علمی
نشریه "عرفان اسلامی" از سال 1383 توسط دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان و به زبان فارسی، تناوب انتشار فصلنامهای و قالب الکترونیکی با دسترسی آزاد منتشر میشود. این نشریه تمامی مقالات به روش داوری همتا دوسو ناشناس مورد بررسی قرار میدهد و در روند داوری نهایی از نرمافزار تشخیصی سرقت ادبی ایرانداک برای تشخیص اصالت مقالات بهره میگیرد. بهعلاوه، این نشریه به عضویت کمیته بینالمللی اخلاق در نشر (COPE) در نیامده است اما از اصول آن پیروی میکند.
چارک و ضریب تأثیر در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (در سال 1400): ضریب تأثیر: 0.081 چارک Q3
رتبه در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (در سال 1401): ب
رتبه در سامانه های ارزیابی نشریات دانشگاه آزاد اسلامی: 92A+A
صاحب امتیاز: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان
نوبت انتشار: فصلنامه
نوع مقالات: مقاله پژوهشی- مقاله مروری
نوع داوری: دوسو ناشناس
هزینه بررسی و انتشار: هزینه داوری اولیه: 3000000ریال - هزینه پذیرش و چاپ مقاله: 12000000 ریال ---- در مجموع: 15000000 ریال
شماره حساب به نام دانشگاه آزاد اسلامی زنجان: 0105696920005
یا شماره کارت به نام دانشگاه آزاد اسلامی زنجان: 6037997599251841
سیاست انتشار: CC-BY
نرمافزار بررسی سرقت ادبی: ایرانداک - سمیم نور
لینک ورود مستقیم به سامانه ارزیابی نشریات وزارت عتف:
-
حرية الوصول المقاله
1 - فنا در دو سنت عرفانی با تأکید بر آثار شاه نعمت¬الله ولی کرمانی
کبری قدیری سامیان مسروره مختاری رامین محرمیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403فنا از احوال و مقامات عرفانی است که در هر دو سنت بازتاب داشته¬است و عرفا به تبیین و تحلیل آن پرداخته¬اند؛ اما برداشت صوفیه از مسئله فنا یکسان نیست و با توجه به دیدگاه¬های متفاوتی که هر دو رویکرد نسبت به مباحث عرفانی دارند، فنا نیز با تفاوت¬هایی در هر دو سنت پرداخته¬شده¬ أکثرفنا از احوال و مقامات عرفانی است که در هر دو سنت بازتاب داشته¬است و عرفا به تبیین و تحلیل آن پرداخته¬اند؛ اما برداشت صوفیه از مسئله فنا یکسان نیست و با توجه به دیدگاه¬های متفاوتی که هر دو رویکرد نسبت به مباحث عرفانی دارند، فنا نیز با تفاوت¬هایی در هر دو سنت پرداخته¬شده¬است. بر این اساس، نگارندگان در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دیدگاه شاه نعمت¬الله¬ولی از عارفان سده هشتم و نهم هجری نسبت به فنا پرداخته¬اند. طبق یافته-های پژوهش، نعمت¬الله¬ولی مانند عرفای نخستین فنا را پاک¬شدن از اوصاف نکوهیده و تخلق به اوصاف ستوده می¬داند، اما طبق عرفان ابن¬عربی خدا و انسان را دو موجود متمایز ازهم نمی¬داند. وی معتقد است برای درک و معرفت الهی شناخت نفس لازم است و عارف واقعی کسی است به شناخت درست نفس رسیده¬باشد و با فنا در حق به بقا در ذات خداوند به مقام انسان¬کامل و ولی نائل¬شود. در این مرتبه است که وی فنا را نفی¬می¬کند و بقا را بسی برتر از فنا می¬شمارد. کلیدواژهها: فنا و بقا، ولی و انسان¬کامل، شاه نعمت¬الله¬ولی، ابن¬عربی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تأثیر گرایش عرفانی علامه طباطبایی بر تفسیر المیزان
محسن فاطمی اصل عباس مصلایی پورالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403شخصیت عرفانی علامه طباطبایی با توجه به شاگردی ایشان نزد عارف شهیر سیدعلی قاضیطباطبایی و آثار عرفانی به¬جا¬مانده از وی، بر کسی پوشیده نیست و جایگاه رفیع المیزان در میان تألیفات متنوع ایشان، به همین مقدار مبرهن است. با این¬همه، تاکنون پژوهش مستقل و جامعی پیرامون میزان اث أکثرشخصیت عرفانی علامه طباطبایی با توجه به شاگردی ایشان نزد عارف شهیر سیدعلی قاضیطباطبایی و آثار عرفانی به¬جا¬مانده از وی، بر کسی پوشیده نیست و جایگاه رفیع المیزان در میان تألیفات متنوع ایشان، به همین مقدار مبرهن است. با این¬همه، تاکنون پژوهش مستقل و جامعی پیرامون میزان اثرگذاری گرایش عرفانی ایشان بر المیزان، مشاهده¬نشده¬است و این مقاله در پی بررسی این مهم با کنار هم گذاشتن مبانی عرفان و برداشت¬های تفسیری علامه است. این همان عرفانی است که از دایره ثقلین خارج نیست و به همین سبب و به جهت علو شخصیت علامه در جهان اسلام و بستر قرآنی المیزان، می¬تواند یکی از شواهد دقیق و قابل¬استناد در مباحث عرفان ناب اسلامی باشد و توجه محققان را به بعد عرفانی المیزان که در نگاه اول محسوس نیست جلب¬کند و شخصیت برجسته تفسیری علامه را در کنار عارفی متعالی قراردهد که می¬تواند مهمترین اصول و مبانی عرفان را همچون فنا، عشق الهی، تجلی، توحید و ولایت، در بستر مباحث متین قرآنی که با روش تحسین برانگیز قرآن به قرآن مطرح¬می¬شوند، ارائه¬دهد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده¬است. بر اساس یافتههای تحقیق، علامه به عرفان برگرفته از ثقلین پایبند بوده و بازتاب آن را می¬توان با بررسی برداشت¬های تفسیری وی در المیزان دید. کلیدواژهها: علامه طباطبایی، گرایش عرفانی، روش¬های تفسیری، المیزان. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی ابعاد تمثیلی کهن¬الگوی پیر در خردنامۀ اسکندری
مریم مهاجری¬امیرکلائی سیروس شمیسا اصغر دادبهالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403به¬حقیقت می¬توان¬گفت تمثیل؛ شیوه¬ای بلاغی است که نه¬تنها در ادب فارسی، بلکه در ادبیات سایر ملل نیز از جایگاه ویژه¬ای برخوردار است. درمثنوی خرد نامه اسکندری جامی، با بسامد بالایی از داستان¬های تمثیلی روبرو هستیم. از مهم¬ترین موضوعاتی که همواره مورد توجه شاعران عارف بوده¬ أکثربه¬حقیقت می¬توان¬گفت تمثیل؛ شیوه¬ای بلاغی است که نه¬تنها در ادب فارسی، بلکه در ادبیات سایر ملل نیز از جایگاه ویژه¬ای برخوردار است. درمثنوی خرد نامه اسکندری جامی، با بسامد بالایی از داستان¬های تمثیلی روبرو هستیم. از مهم¬ترین موضوعاتی که همواره مورد توجه شاعران عارف بوده¬است و بیشتر به¬گونۀ تمثیلی و نمادین در متون ادبی به آن اشاره¬شده¬است ؛ لزوم حضور معنوی پیر در سیر و سلوک است. یکی از مهم¬ترین طُرقی که قرن¬ها تجربه بردوش دارد، بهره¬مندی از رهنمون¬های پیرِ راه طی¬کرده و سلوک به¬ثمررسانده، است. «پیر فرزانه» یا «پیر خردمند» از برجسته-ترین کهن¬الگوهاست که در قاموس تصوف، در سیمای «پیر طریقت» جلوه¬گر می¬شود. تأثیر، حضور و نقش¬آفرینی کهن¬الگوی پیر فرزانه، در قالب تمثیلی و نمادین در خردنامه اسکندری مهم و پررنگ است، لذا در پژوهش حاضر؛ کهن¬الگوی «پیر طریقت» در منظومۀ خردنامۀ اسکندری مورد مطالعه قرارگرفته¬است. پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه¬ای انجام-شده¬است. محدودۀ مورد مطالعه مثنوی خردنامه اسکندری جامی؛ شامل 2315 بیت است. تحلیل صوری و محتوایی این تمثیل¬ها، توصیف¬های دقیق و رسا، نمادها و رمزگشایی آن¬ها و تحلیل محتوایی تمثیل¬ها، با پرداختن به کیفیت مطلوب رساندن پیام، دیدگاه عرفانی جامی و توجه و نگرش او به «کهن¬الگوی پیر» را تبیین¬می¬کند کلیدواژه¬ها: جامی،خردنامه اسکندری، تمثیل، کهن¬الگو، پیر فرزانه. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - مقایسه دیدگاه ابن عربی و سهروردی درباره نجات از حجابهای دنیوی
عباس بخشنده بالی عبدالرحمان باقرزادهالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403اندیشمندان مسلمان هر کدام به نوعی تلاش نمودند انسان ها را به مسیر حقیقی در زیستن رهنمون سازند. برخی از راه استدلال و برخی از راه نقل و برخی دیگر از راه علوم عرفانی و اشراقی در این مورد آثاری نگارش نموده اند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی اندیشه های محی الدین أکثراندیشمندان مسلمان هر کدام به نوعی تلاش نمودند انسان ها را به مسیر حقیقی در زیستن رهنمون سازند. برخی از راه استدلال و برخی از راه نقل و برخی دیگر از راه علوم عرفانی و اشراقی در این مورد آثاری نگارش نموده اند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی اندیشه های محی الدین ابن عربی و شیخ شهاب الدین سهروردی درباره دام دنیا و راه رهایی از آن می پردازد. ابن عربی در مهم ترین آثارش به تهذیب نفس به عنوان بهترین مسیر خروج از دام دنیا توجه نموده و انسان ها را به این راه دعوت نمود. شیخ اشراق در برخی آثارش تلاش نمود انسان ها را نسبت به بحرانی به نام غریبی انسان در جهان خاکی هشیار نموده و هشدار دهد. جهان مادی دارای محدودیت های فراوانی است که شرطی شدن در لذائذ آن باعث می شود انسان از هدف اصلی در زیستن باز ماند. وی با طراحی تمثیلات اشراقی تلاش نمود غربت انسان در جهان خاکی را به نیکی ترسیم کند. در نتیجه، هر دو اندیشمند با روش های گاهی متفاوت به دام های دنیا اشاره نموده و انسان ها را به هشیاری و برون رفت از آن دعوت نمودند. کلیدواژهها: ابن عربی، شیخ اشراق، حجاب های دنیا، سلوک عرفانی، اشراق. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - دایره شیدایی در «حرکت حبی» از منظر هندسه معرفتی آیات قرآن
سید عبدالله اصفهانیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403ماهیت «حرکت»، مؤلفه¬ها، لوازم و گونه¬های آن همواره با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی و تجربی مورد عنایت اندیشمندان بوده¬است. دایره عشق در «حرکت حبی» ابن عربی، انقلابی در مبانی جهان¬شناسی نظری است. پرسش مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته¬شده، کنکاش از جلوه¬های حرک أکثرماهیت «حرکت»، مؤلفه¬ها، لوازم و گونه¬های آن همواره با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی و تجربی مورد عنایت اندیشمندان بوده¬است. دایره عشق در «حرکت حبی» ابن عربی، انقلابی در مبانی جهان¬شناسی نظری است. پرسش مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته¬شده، کنکاش از جلوه¬های حرکت حبی در متن قرآن کریم است که غالباً استطرادی و اشاری تبیین¬شده¬است. دستاورد مقاله حرکت حبی را در هندسه معرفتی آیات قرآن به چهار شکل رصد می¬نماید: اول حرکت حبی در حق تعالی در مقام واحدیت و ظهور و اظهار، علی¬رغم ثبات در مقام احدیت؛ دوم حرکت حبی در انسان کامل بالفعل و حقیقت محمدیه (ص)؛ سوم در کثرات مختار و مکلف و در قالب صراط مستقیم سلوکی و چهارم در موجودات غیرمختار و غیرمکلّف و در شکل صراط مستقیم وجودی. بدین ترتیب همه قرآن کریم به¬عنوان مظهر کتاب تدوین و جلوه اسمای الهی، همچنین آیات خاص با اشاره ویژه به اقسام چهارگانه فوق و لایه¬های حرکت و تحول در آن، جلوه¬های حرکت حبی محسوب¬می¬شوند. کلیدواژهها: نماد دایره، حرکت حبی، قرآن کریم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - پژوهشی در هستی¬شناسی اسفار اربعه عرفانی
سعید بخشی بهرام دلیر نقده محمدجواد رودگرالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403پژوهش¬های فراوانی پیرامون اسفار اربعه عرفانی انجام ¬شده¬است امّا ماهیّت سفر عرفانی به¬درستی تبیین¬نشده¬است. طرح اسفار اربعه شامل سفرهایی است که سالک پس از پایان یکی وارد دیگری می-شود. سالک در این طرح در پایان سفر اوّل و ابتدای سفر دوّم به مقام ولایت واردمی¬شود چنین تعبی أکثرپژوهش¬های فراوانی پیرامون اسفار اربعه عرفانی انجام ¬شده¬است امّا ماهیّت سفر عرفانی به¬درستی تبیین¬نشده¬است. طرح اسفار اربعه شامل سفرهایی است که سالک پس از پایان یکی وارد دیگری می-شود. سالک در این طرح در پایان سفر اوّل و ابتدای سفر دوّم به مقام ولایت واردمی¬شود چنین تعبیری از سفر معنوی با اصول عرفان نظری مبنی بر تشکیکی بودن مظاهر وجود سازگاری ندارد. قائل¬بودن به سفر نزولی با توجیه سفر برای تکمیل یا سفر از باب خضوع، پس از آنکه سالک به مقام احدیّت جمعی رسید و دارای تمام کمالات مادون شد؛ ایراد دیگر طرح اسفار اربعه به¬¬لحاظ مغایرت با اصول عرفان نظری است. مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه¬ای ابتدا مبانی نظری مورد نیاز بحث، بررسی¬شده سپس نظریه اسفار اربعه عرفانی بنا به اقوال مشهور بیان¬شده¬است. در پایان با بهره¬گیری از اصول علمی و اثبات¬شده عرفان نظری و استفاده از نتایج حاصل از بسط و تعمیم آن¬ها ضمن نقد اسفار اربعه، تبیین صحیحی از ماهیت سفر و نسبت آن با سالک ارائه¬شده¬است. کلیدواژ¬ه¬ها: اسفار اربعه، مقام ولایت، فنا، بقا، مقام احدیت جمعی، انسان کامل. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - واقعهنگاری آنات عرفانی(مروری بر ساختار و محتوای شعر قربان ولیئی)
رضا بیاتالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403قربان ولیئی از شاعران عرفانیسرای معاصر است که سرودههایش ساختاری یکسان دارند و به شکلی منسجم «واقعه»های عرفانی شاعر را گزارش¬میکنند. در این نوشته، با بررسی ساختار غزلهای ولیئی هم انسجام فرمی شعر او بازنمایی¬شده و هم مراحل واقعه، تک¬به¬تک گزارش¬شده¬است. مراحل واقعه در أکثرقربان ولیئی از شاعران عرفانیسرای معاصر است که سرودههایش ساختاری یکسان دارند و به شکلی منسجم «واقعه»های عرفانی شاعر را گزارش¬میکنند. در این نوشته، با بررسی ساختار غزلهای ولیئی هم انسجام فرمی شعر او بازنمایی¬شده و هم مراحل واقعه، تک¬به¬تک گزارش¬شده¬است. مراحل واقعه در شعر ولیئی چنین توصیف¬شدهاند: سکوت، ادراک حضور خداوند، زلزله در روح، تخریب «من»، اتحاد با خدا و جهان، انتقال اسرار و ناگفتنیها و در نهایت گزارش پایان واقعه. همچنین در پارهای از شعرها از خلق جدید و خلق لحظه¬به-لحظه سخن گفته¬است و در پایان شعر، شاعر به خلق جدید میرسد یا از آن آگاهی پیدامیکند. برای تبیین بهتر جهان معنوی ولیئی از سویی از مأثورات دینی که شاعر بدانها معتقد است کمک گرفته¬شده و از سویی مبانی عرفان اسلامی مرورشده¬است. همچنین در تبیین طرح ذهنی شاعر و ساختار بیرونی شعر، از مفاهیم نقد ادبی وام گرفته¬شده¬است. کلیدواژهها: قربان ولیئی، شعر عرفانی، واقعۀ عرفانی، فناء فی الله، خلق آن به آن. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - واکاوی عشق از دیدگاه عرفانی شیخ علاءالدوله بیابانکی
حلما محمودی امجزیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403عشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنانکه بدون درنظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابلفهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخوردار بوده و هست؛ ازاینرو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به¬خصوص در کلام شیخ علاءالدوله که أکثرعشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنانکه بدون درنظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابلفهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخوردار بوده و هست؛ ازاینرو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به¬خصوص در کلام شیخ علاءالدوله که مورد بحث این تحقیق هست، عشق را میتوان از جنبة عشق حقیقی مورد بررسی قرارداد. جریان عرفان عاشقانه در بعد نظری و عملی دارای ویژگیهایی است و در اشعار علاءالدوله میتوا¬ن¬دریافت که چگونه توانسته است جریان عرفان عاشقانه را در اشعار خود به¬کارببرد. در این پژوهش نگارنده بر آن است تا ضمن تحقیق در آثار شیخ علاءالدوله به شیوه توصیفی و تحلیلی و روش کتابخانه¬ای، به شیوهای روشمند به بررسی و واکاوی عشق از منظر دیدگاه عرفانی شیخ علاءالدوله بیابانکی بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علاءالدوله با بهکارگیری اصطلاحات عرفانی بهعنوان یکی از مضامین شعری توانستهاست اندیشههای عرفانی خود را به نمایش بگذارد و همچنین در حوزه خداشناسی، جهان¬شناسی، انسان شناسی، معرفتشناسی و مبانی اخلاقی دست به اصطلاحاتی زده¬است و وارد حوزه کشف و شهود و تجربیات شخصی شده¬است. کلیدواژهها: عرفان عاشقانه، عشق، دیوان علاءالدوله، متون عرفانی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - خواب و بیداری دو تصویر و نشانه از دنیا و آخرت در مثنوی مولوی
سید حسن طباطبایی حسن قلی پور خلیلی عبدالله حسن زاده میرعلی محمد رضاییالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403خواب از پدیده¬های پیچیده و شگفت¬انگیزی است که از دیرباز موردتوجه انسان بوده و ذهن او را به خود مشغول¬کرده¬است و در دین اسلام جایگاه مهم و ویژه¬ای دارد، دانشمندان اسلامی نگاهی خاص به مقوله خواب دارند و آثار غنی و پرباری را در این زمینه به¬وجود¬آورده¬اند. ازآنجاکه معرفت و أکثرخواب از پدیده¬های پیچیده و شگفت¬انگیزی است که از دیرباز موردتوجه انسان بوده و ذهن او را به خود مشغول¬کرده¬است و در دین اسلام جایگاه مهم و ویژه¬ای دارد، دانشمندان اسلامی نگاهی خاص به مقوله خواب دارند و آثار غنی و پرباری را در این زمینه به¬وجود¬آورده¬اند. ازآنجاکه معرفت و بیداری انسان¬ها از اهداف عرفا و متون عرفانی است، مقوله خواب و بیداری همواره در نزد آنان مهم بوده¬است. این مقاله به بررسی خواب و بیداری در مثنوی مولوی می-پردازد. مولانا با پیروی از آیات قرآنی و روایات اسلامی، خواب و بیداری را امری مهم می¬داند و برای آن انواع و کارکردهایی قایل است. مولانا در مثنوی خود به¬طور مفصل و منظم از خواب سخن¬نمی¬گوید، بلکه هرجا که لازم باشد از خواب و بیداری به¬عنوان ابزاری در خدمت اهداف عرفانی خود استفاده¬می¬کند. از نگاه او دنیا چون خواب و آخرت همچون بیداری است که در این مقاله سعی¬داریم به این دو کارکرد خواب و بیداری از دیدگاه مولانا بپردازیم. کلیدواژه¬ها: مولوی، مثنوی، خواب، بیداری، دنیا، آخرت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - سلوک رنگ درکالبد معماری بارویکرد مراتب سلوک نجم رازی(نمونه موردی: بقعه شیخصفی)¬
کاظم قلیزاده عباس غفاری آزیتا بلالی اسکویی اسما نورمحمدیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403سلوک عرفانی، سیری انفسی در قلب عالم صغیر برای نیل به حقیقت است. درمکاتب عرفانی، این سیر در قالب مراحل و مقاماتی تبیین¬میشود. توصیف منازل سلوک و مکاشفات خلوت از طریق انوار الوان در فرقه کبرویه دارای اهمیت خاص میباشد. بر اساس گزارش نجم رازی، سالک در مراتب مختلف نفس انوا أکثرسلوک عرفانی، سیری انفسی در قلب عالم صغیر برای نیل به حقیقت است. درمکاتب عرفانی، این سیر در قالب مراحل و مقاماتی تبیین¬میشود. توصیف منازل سلوک و مکاشفات خلوت از طریق انوار الوان در فرقه کبرویه دارای اهمیت خاص میباشد. بر اساس گزارش نجم رازی، سالک در مراتب مختلف نفس انوار را مختلفاللون دیده، پس از گذر از نفس اماره، طی نفس لوّامه در وادی نفس ملهمه افتاده، در آن وادی انوار سبعه را مشاهد¬ه¬مینماید. برترین جایگاه پیوند میان عرفان و هنر، معماری قدسی بوده؛ انگارهها و پنداشت¬های آن با زبانی نمادین و رمزپردازانه تداعیکننده حکمت در کالبد، فرم و تزیینات بنا میباشد. بقعه شیخ صفی از مراکز مهم عرفان و تصوف بوده که اندیشهها و مفاهیم عرفانی در شکلگیری پلان و آمودهای معماری بنا تأثیرگذاشته¬است. مقاله حاضر با اساس قراردادن آراء و نظریات نجم رازی سعی در ایجاد رابطه معقول و منطقی منازل سلوک عرفان اسلامی با معماری قدسی دوره صفوی دارد. پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی با مطالعات میدانی سعی در تبیین و بازشناسی مورفولوژیک و معناگرایانه مراتب هفتگانه سلوک رنگ در کالبد معماری بقعه دارد. نتایج پژوهش مؤید آن است کالبد معماری بقعه قابل¬انطباق با مراتب سلوک رنگ نجم رازی بوده و نظام رنگها در تزیینات بنا، تطبیق عملکرد هر بخش با مفهوم کتیبههای نگار¬ش¬یافته، سلوک رنگ را متجلی¬ساخته¬است، کالبد بنا نیز از یک بنای مادی فراتر رفته و مکانیّتی مثالین از انوار سبعه رنگی مطابق مراتب سلوک نجم رازی می¬نماید. کلیدواژهها: معماری قدسی، مراتب سلوک، سلوک رنگ، فرقه کبرویه، نجم رازی، بقعه شیخ صفی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - ساختار تقابلهای نمادین در دیوان سنایی
علی اکبر کمالی نهاد محمد ویسیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403دیوان سنایی سرشار از انواع تقابلهایی است که حاصل بیان مفاهیم عرفانی متضادی چون عقل و نفس، جان و تن، ملک و ملکوت و ... است. آنچه به سنایی در نمایش این تقابلها و بهویژه نیمۀ روحانی¬شان یاری¬میرساند، نماد است. سنایی با ترکیب تقابل و نماد، ساختارهایی از تقابلهای نمادین أکثردیوان سنایی سرشار از انواع تقابلهایی است که حاصل بیان مفاهیم عرفانی متضادی چون عقل و نفس، جان و تن، ملک و ملکوت و ... است. آنچه به سنایی در نمایش این تقابلها و بهویژه نیمۀ روحانی¬شان یاری¬میرساند، نماد است. سنایی با ترکیب تقابل و نماد، ساختارهایی از تقابلهای نمادین میآفریند و از آن¬ها در جهت بیان آن دسته از تقابلهای عرفانی استفاده¬میکند که در نظر او برجستهتر هستند. این مقاله در پی تبیین رابطه نماد با تقابلهای اصلی و ساختاری در دیوان سنایی است. در این جستار تلاش¬میشود انواع تقابلهای عمده و محوری در دیوان سنایی روشن¬شود؛ تقابلهایی که میتوان آنها را کلانتقابل نامید و سایر تقابلها بهگونهای با این تقابلهای مرکزی مرتبط¬میشوند. افزون¬بر این در مقاله حاضر نقش نماد در بیان این تقابلها و سازکار تبیین و تفسیر نظامهای تقابلی توسط نماد در دیوان سنایی روشن¬میشود. نتایج این تحقیق نشان¬میدهد نمادها در دیوان سنایی ساختاری منسجم و منظم دارند و غالباً بر محور یک تقابل اصلی شکل¬میگیرند و بنیادیترین تقابلها در ذهن سنایی تقابل اصل و فرع و گفتمان زهد و رندی است که هرکدام زیرمجموعههایی دارند و به شکلی ساختارمند به یکدیگر پیوندخوردهاند و درهم تنیدهاند. کلیدواژهها: سنایی، تقابل، نماد، ساختارگرایی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - تحلیل عرفانی رابطة غم و شادی در غزلیّات عطار نیشابوری
سیروس مرادی راضیه شهرآبادیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403غم و شادی یا قبض و بسط، از جمله حالت¬هایی است که در طول مسیر عرفان به¬تناسب تجربههاي متفاوت عرفانی بر سالک عارض¬می¬شود. غم در دیدگاه عطار یک مرحله یا مقام عرفانی نیست؛ بلکه حالتی است که ممکن است در تمام مراحل سلوك همراه سالک باشد. شادی نیز حالت درونی عمیقی است که مانند أکثرغم و شادی یا قبض و بسط، از جمله حالت¬هایی است که در طول مسیر عرفان به¬تناسب تجربههاي متفاوت عرفانی بر سالک عارض¬می¬شود. غم در دیدگاه عطار یک مرحله یا مقام عرفانی نیست؛ بلکه حالتی است که ممکن است در تمام مراحل سلوك همراه سالک باشد. شادی نیز حالت درونی عمیقی است که مانند غم، وارده¬ای از حضرت حق بر قلب سالک است که بر اثر امید به وصل معشوق و رسیدن به سرمنزل حقیقت، در وجود عارف، ایجادمی¬شود تا در جریان سلوك، انگیزة تحمّل بلاها شود. بنابراین، غم و شادي دو موضوع عرفانی هستند که مقابل هم قرارمی¬گیرند. مقاله حاضر، درصدد واکاوی رابطة غم و شادی در غزلیات عطار نیشابوری است. نتایج حاکی از این است كه نزد عطار، غم و شادی با توجه به مراحل گوناگون سلوک، گاه رابطۀ لازم و ملزومی و گاه رابطۀ چرخشی دارند. در دیدگاه عطار، غم و شادی نه مقابل هم که در کنار هم قراردارند. داده¬های پژوهش به شیوۀ کتابخانه¬ای گردآمده و با روش تحلیلی و توصیفی پردازش¬شده¬است. کلید واژهها: غم، شادی، غزلیّات عطّار تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - دیدگاههای عرفانی خواجهنصیرالدین طوسی(بررسی معرفتشناختی اوصافالاشراف)
محمدحسین سلیمانی الموتی احمد ذاکری مهدی محققالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403عرفا چنین اراده میکنند که برای شناخت معبود خویش در نتیجه سیر و سلوک و طی طریق و نه از راه استدلال و برهان بلکه از طریق مکاشفه و اشراق به ژرفترین مراتب روحانی دست یابند. لذا عارفان عالم و بزرگان طریق، سعی دارند سیر و سلوک را برای سایرین نیز در حد معرفت خود آنان بنمایان أکثرعرفا چنین اراده میکنند که برای شناخت معبود خویش در نتیجه سیر و سلوک و طی طریق و نه از راه استدلال و برهان بلکه از طریق مکاشفه و اشراق به ژرفترین مراتب روحانی دست یابند. لذا عارفان عالم و بزرگان طریق، سعی دارند سیر و سلوک را برای سایرین نیز در حد معرفت خود آنان بنمایانند تا به فلاح و رستگاری دست یابند. چنان که خواجه نصیرالدین طوسی از علما و حکما و عرفای قرن هفتم درکتاب عرفانی خود، اوصافالاشراف، موجز، گویا، با انشایی بلیغ و شیوا و درعین حال پرمغز و پرمعنی در شش باب و هر باب (به استثنای باب ششم) در شش فصل، مراتب سیر و سلوک را تبیین میکند. وی باب اول را با ایمان آغاز و در باب ششم با فنا به پایان می برد. در مورد کتاب اوصافالاشراف میتوان گفت این اثر مهم عرفانی نه تنها از نظر شناخت و تأویلات مصطلحات سیر و سلوک عرفا وصوفیه معتبر است، بلکه برای شناخت خواجه نیز ارزشمند است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانهای تدوین شده است. كليدواژهها: عرفان، خواجه نصیرالدین طوسی، سیر و سلوک سالک، مکاشفه، معرفت، سبک. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - تأملی بر ماهیت عرفان اسلامی و بررسی مختصات نظری و عملی آن
عبدالرحیم فرج زادهالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403ازآن¬جاکه امروزه عرفان به اقسام متنوعی تقسیم¬شده و در بسیاری از این انشعابات، تحریف¬هایی رخ¬داده که نقش اصیل تعالیم دینی را به حداقل رسانده¬است، تبیین متقن «عرفان اسلامی» اهمیت والایی می¬یابد. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به شرح و تحلیل ماهیت عرفان اسلامی پرداخته أکثرازآن¬جاکه امروزه عرفان به اقسام متنوعی تقسیم¬شده و در بسیاری از این انشعابات، تحریف¬هایی رخ¬داده که نقش اصیل تعالیم دینی را به حداقل رسانده¬است، تبیین متقن «عرفان اسلامی» اهمیت والایی می¬یابد. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به شرح و تحلیل ماهیت عرفان اسلامی پرداخته¬می¬شود و بدین منظور مختصات نظری و عملی آن از جمله میزان و معیار اسلامی خواندن عرفان، مؤلفه¬های عرفان اسلامی، دلایل انحراف عرفان اسلامی و عرصه حضور عرفای مسلمان بررسی¬می¬شود¬. مطابق نتایج این جستار، چارچوب و محتوای عرفان اسلامی به¬طور کامل در مقام روش، تبیین و کاربست، بر اساس آموزه¬های دینی شکل¬می¬گیرد و میان گوهر ناب اسلام که در شریعت و سیره معصومین متبلورشده¬است، با مختصات نظری و عملی عرفان اسلامی هیچ افتراقی وجودندارد و سالک الی الله همواره باید جایگاه اجتماعی خود را نیز مورد اهتمام قراردهد و از رهبانیت و انزواطلبی بپرهیزد. کلیدواژهها: عرفان اسلامی، شریعت، توحید، انزواطلبی، حضور اجتماعی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - باورستیزی رندانه و عرفانی حافظ
علی شهمرادی نعمت اصفهانی عمران حمید طبسیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403یکی از مباحثی که حافظ نگاهی نو به آن داشته، مسألۀ باورستیزی و مقابله با هنجارهای فکری و مذهبی است به¬گونه¬ای که این موضوع دربارۀ پایبندی یا عدم پایبندی حافظ به حدود و ارزشهای دینی، کانون اختلافنظرهای گوناگون بوده و گاهی سبب برداشتهای سطحی از شعر وی گردیده¬است؛ اما أکثریکی از مباحثی که حافظ نگاهی نو به آن داشته، مسألۀ باورستیزی و مقابله با هنجارهای فکری و مذهبی است به¬گونه¬ای که این موضوع دربارۀ پایبندی یا عدم پایبندی حافظ به حدود و ارزشهای دینی، کانون اختلافنظرهای گوناگون بوده و گاهی سبب برداشتهای سطحی از شعر وی گردیده¬است؛ اما درحقیقت یکی از خصایص اشعار عرفانی، کاربرد باژنما یا تعبیر باژگونه است که در حوزۀ وسیع معنایی، قابل مطالعه و تحقیق است. مقالۀ حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و بر مبنای نقد محتوایی و معنایی، فراهم¬آمده و نگارنده کوشیده¬است تا موضوع باورستیزی در اندیشه¬های عرفانی حافظ را از نظر محتوایی، شرح و تبیین نماید و همچنین با ذکر مصادیقی، ابیات باورستیز با رویکرد عرفانی را تحلیل و بررسی¬کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که باورستیزی یکی از شایعترین شیوههایی است که حافظ برای مخالفت با برخی از سنتهای فکری و مذهبی به¬کاربرده و بهعنوان یک متفکّر و مصلح اجتماعی، جراح وار و با نیشتر طنز، بیماریهای فکری و اعتقادی را جراحی¬کرده و بر زخمها مرهم نهاده¬است، لذا برای تحقق این امر بهناچار الفاظ و عباراتی را برمیگزیند تا با رستاخیزی در عادتهای مألوف ذهنی و زبانی، تحوّلی عمیق در باورهای اجتماعی ایجادکند و با بهرهگیری از هنرهایی چون باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، عقل¬ستیزی، آشناییزدایی، تصاویر متناقض و حرکت در خلاف عرف و عادت عامه، باحفظ حیات هنری و جاودانگی در این حریم به مقصود خیرخواهانه و اصلاحطلبانه خود دست¬یابد. کلیدواژهها: حافظ، اندیشه¬های عرفانی، آشناییزدایی، باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، خلاف¬آمد عادت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - تحلیل جلوههای ادبیات عرفانی در آثار جامی (با تکیه بر نقش زن در «لیلی و مجنون»، «یوسف و زلیخا» و «سلامان و ابسال»)
رقیه خدامی مهناز رمضانی زهره سرمدالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403استفاده از نقش مثبت و منفی شخصیت زن در ادبیات و آثار زبان فارسی همواره مورد توجه اهل ادب بوده¬است. زن در آثار نظم، گاه با چهرۀ رمزآلود و عرفانی به تصویر کشیده¬شده¬است و گاه تنها خصلتهای زمینی را آشکارمی¬کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- أکثراستفاده از نقش مثبت و منفی شخصیت زن در ادبیات و آثار زبان فارسی همواره مورد توجه اهل ادب بوده¬است. زن در آثار نظم، گاه با چهرۀ رمزآلود و عرفانی به تصویر کشیده¬شده¬است و گاه تنها خصلتهای زمینی را آشکارمی¬کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی جلوههای ادبیات عرفانی در آثار جامی با تکیه بر نقش زن در سه مثنوی «لیلی و مجنون، سلامان و ابسال و یوسف و زلیخا» بپردازد. تحقیق پیرامون سیمای زن در این مثنویها بیانگر آن است که جامی با ارائه تصاویر زنستیزانه و زنستایانه در هر سه داستان، از شخصیت زن برای تبیین مضامین عرفانی بهره¬برده¬است و زنان در این مثنویها رمز و نمادی عرفانی محسوب¬میشوند؛ چنانچه زلیخا، نماد و رمز سالکی است که از پل عشق مجازی به عشق حقیقی میرسد؛ لیلی، سمبل عشق الهی، و ابسال، مظهر تنِ شهوت¬پرستی است که میل به تعالی از راه کمالات عقلی را دارد. کلیدواژهها: زن، جامی، لیلی و مجنون، سلامان و ابسال، یوسف و زلیخا، عرفان. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - بررسی مقامات عرفانی(زهد، ذکر، شکر، خوف و رجا) از منظر فیض کاشانی و امام خمینی
مختار گنجی سید جاسم پژوهنده علی یار حسینیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403این مقاله به بررسی مقامات عرفانی (زهد، ذکر، شکر، خوف و رجا) از منظر فیض کاشانی و امام خمینی می¬پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد مقایسه¬ای به مقامات عرفانی این دو عارف برجسته پرداخته¬است که می شود با تبیین آن¬ها در جامعه شیوه جدیدی از معنویت را در زندگی طبیعی مردم جایگزین¬کر أکثراین مقاله به بررسی مقامات عرفانی (زهد، ذکر، شکر، خوف و رجا) از منظر فیض کاشانی و امام خمینی می¬پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد مقایسه¬ای به مقامات عرفانی این دو عارف برجسته پرداخته¬است که می شود با تبیین آن¬ها در جامعه شیوه جدیدی از معنویت را در زندگی طبیعی مردم جایگزین¬کرد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه¬ای و روش پردازش آن توصیفی تحلیلی بوده¬است. یافته¬های پژوهش حاضر مبیّن آن است که با توجه به این مهم که ملّامحسن فیض کاشانی از شاگردان برجسته ملاصدرا و امام خمینی (ص) از مدرسان مکتب صدرا بودند، این دو عالم بزرگ هردو به تبیین مقامات عرفانی مذکور پرداخته¬اند هرچند که در برخی موارد و در جزئیات با تفاوت¬های همراه است. بعد از بررسی آرا و دیدگاه¬های عرفانی فیض کاشانی و امام خمینی روشن¬می شود که آرای این دو عالم درخصوص مقامات عرفانی مورد مقایسه به¬ هم نزدیک بوده و امام از آثار فیض تأثیر پذیرفته¬است؛ هرچند که به¬علت دوره زمانی حیات حضرت امام خمینی و به¬دلیل استمرار و توسعه رویکردهای عرفانی توسط عرفای دیگر و بهره¬مندی امام خمینی از آنان، توانسته¬است دیدگاه¬های جامع¬تری را نسبت به عرفای قبل از خود نسبت به این مقامات عرفانی ارائه¬دهد. کلیدواژهها: امام خمینی، فیض کاشانی، عرفان، مقامات عرفانی، مراتب نفس. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - مشایخ تصوّف و ارباب قدرت (بررسی آراء و رفتار اجتماعی-سیاسی حاج ملّاعلی نورعلیشاه گنابادی)
محمدعلی طاوسیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403یکی از موضوعات با اهمّیت و قابل¬پژوهش در تاریخ تصوّف که دربارۀ آن مطالب متفاوتی اظهارشده، رفتار مشایخ صوفیّه در مواجهه با ارباب قدرت است. در مقدّمۀ این جستار، ضمن بیان بعضی نظریّات پیرامون مقولۀ مذکور، با اشاره به پارهای از نهضتهای مهمّ سیاسی- اجتماعی صوفیانه، برخی مص أکثریکی از موضوعات با اهمّیت و قابل¬پژوهش در تاریخ تصوّف که دربارۀ آن مطالب متفاوتی اظهارشده، رفتار مشایخ صوفیّه در مواجهه با ارباب قدرت است. در مقدّمۀ این جستار، ضمن بیان بعضی نظریّات پیرامون مقولۀ مذکور، با اشاره به پارهای از نهضتهای مهمّ سیاسی- اجتماعی صوفیانه، برخی مصادیق تاریخی از موضعگیریهای بزرگان تصوّف در مقام ناقدان حکّام جور نقل¬شدهاست. چون سلسلۀ نعمتاللّهیه از طرائق مهم و قدیمی تصوّف است، تحلیل نظریّات و رفتارهای سیاسی- اجتماعی بزرگان نعمتاللّهیه در این زمینه، میتواند در تبیین مسأله، امری مفید باشد؛ بنابراین در پژوهش حاضر برای نخستینبار به بررسی آراء و عملکرد حاج ملّا علی نورعلیشاهگنابادی (1284- 1337ق.) از مشایخ مبرّز نعمتاللّهیه در عصر قاجار، درخصوص موضوع مزبور پرداخته میشود. در این نوشتار رفتارهای سیاسی- اجتماعی و نحوۀ مواجهۀ نورعلیشاهگنابادی با امراء و اصحاب قدرت اعمّ از مواعظ و انذارهای مکتوب و انتقادات شفاهی وی از آنان، مورد تحلیل و بررسی قرارگرفتهاست. یافتۀ پژوهش آن است که سلوک عرفانی حاج¬ملّا علی گنابادی و مسؤولیتهای طریقتی او، سبب غفلت وی از وظایف مدنیاش نشد. او نهتنها نسبت به رفتارهای نادرست پادشاهان قاجار و سایر ارکان حکومت بیتفاوت نبود، بلکه در مقام یک ناصح اجتماعی، به روشهای مختلفی موضعگیری¬کرده و سعی در اصلاح امور داشتهاست. این تحقیق توصیفی- تحلیلی، مبتنی¬بر روش کتابخانهای و منابع دسته اوّل تدوین¬یافتهاست. کلیدواژهها: تصوّف، نقد ارباب قدرت، نورعلی¬شاهگنابادی، سلطان¬علیشاه، قاجاریّه تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - عرفان و تصوف، وحدت بخش فرق اسلامی(با تکیه بر اسرارالتوحید)
شادی نعمتی تورج عقدایی نزهت نوحی محمد غلامرضاییالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403تصوف اسلامی، متأثر از فرهنگ اقوامی چون عیسوی، برهمایی و بودایی با هدایت به معرفت نفس، انسان ها را به فرهنگ نوینى فرا خواند که در پرتو آن تمدنی کهن شکفته گردید. دلزدگی مسلمانان خسته از سوء استفاده های مذهبی خلفای وقت، موجب گرایش مردم به سبک و سیاقی جدید به نام «تصوف» ش أکثرتصوف اسلامی، متأثر از فرهنگ اقوامی چون عیسوی، برهمایی و بودایی با هدایت به معرفت نفس، انسان ها را به فرهنگ نوینى فرا خواند که در پرتو آن تمدنی کهن شکفته گردید. دلزدگی مسلمانان خسته از سوء استفاده های مذهبی خلفای وقت، موجب گرایش مردم به سبک و سیاقی جدید به نام «تصوف» شد. تصوف که آغوش مهر و انسانیت را به همگان گشوده بود، باور داشت هر دینی که آدمی را به انسانیت نزدیک کند، راه روشنایی و درستی است. بنابراین ابوسعید که در عصر خود پرچمدار فرهنگ آشتی و صلح بود، توانست در جریان سازی فرهنگی و اجتماعی قرن پنجم در شکل گیری نگرش صوفیانه و انسان دوستانه در اجتماع نقش بسزایی داشته باشد. جستار حاضر با روش سندکاوی، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی، با استناد بر اسرارالتوحید، و با نظر به رویکرد «اصالت عمل»، به بررسی تأثیر اندیشه های صوفیانه و سیاست گذاری های عرفان و تصوف در اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن پنجم می پردازد تا دستاوردهای تصوف را در جامعه ی ابوسعید واکاوی نموده و به این نتیجه برسد که آموزه های صوفیانه توانست در عمل حقیقت یابد و مسیر رشد و تعالی جامعه ی ابوسعید را هموار نماید. در این پژوهش هدف بررسی تآثیرات اجتماعی آموزه های صوفیانه شیخ میهنه در عصر اوست. کلیدواژهها: آموزه های صوفیانه، تصوف، اصالت عمل،اجتماع. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - بررسی مقایسهای برجسته سازی و حاشیهرانی در گفتمان عرفانی حافظ و سپهری
سارا امین محسن ایزدیار محمدرضا زمان احمدیالعدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403در این مقاله گفتمان عرفانی حافظ و سپهری در دو سطح برجسته سازی و حاشیه رانی با رویکرد کاربردشناسی و زبانشناسی بر اساس نظریه های گفتمانشناسی، بویژه نظریه گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بررسی مقایسهای شده است تا رازها و رازناكيهاي انديشههاي عرفاني، سياسي، فلسفي و اجتماعي أکثردر این مقاله گفتمان عرفانی حافظ و سپهری در دو سطح برجسته سازی و حاشیه رانی با رویکرد کاربردشناسی و زبانشناسی بر اساس نظریه های گفتمانشناسی، بویژه نظریه گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بررسی مقایسهای شده است تا رازها و رازناكيهاي انديشههاي عرفاني، سياسي، فلسفي و اجتماعي اين شاعران بیش از پیش آشکار شود. نتایج این پژوهش حاصل «مطالعه متن» شعر حافظ و سپهری است که در مطالعات فرهنگی ادبی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش از روش تحلیل ایدئولوژیک محتوای کیفی استفاده شده است زیرا روشهای کمی تحلیل محتوا بویژه در مطالعه متن و گفتمان نتایج آماری و شمارشی را حاصل میکند که ممکن است مقصود اصلی مورد نظر پژوهندگان از این راه فراهم نشود. نتیجه آنکه حافظ، رندانه مکتب رندی گفتمان عارفانه را در حاشیهرانی و برجستهسازی برمیآفریند و سهراب با محوری انسانگرایانه و با تمایلات عرفانی و پناه جستن به طبیعت، انسان را به دگرگونی در نگریستن به هستی و رهایی از قیل و قال زمانه پرآشوب فرامیخواند. کلیدواژهها:برجسته سازی، غیریت پردازی، حاشیه رانی، گفتمان عرفانی، گفتمان انتقادی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - شناسنامه علمی
العدد 80 , المجلد 21 , تابستان 1403شناسنامه علمیشناسنامه علمی تفاصيل المقالة
-
حرية الوصول المقاله
1 - جلوههایی از درونمایههای عرفانی در اشعار وحشی بافقی باتأکیدبرمنظومه خلدبرین
سیدهزهرا علوی شراره الهامی بدریه قوامی رضا برزوییالعدد 76 , المجلد 20 , بهار 1402بی تردید وحشی بافقی یکی از مشهورترین شاعران دوره صفوی است که اهمیت او در سبک خاص بیان اوست. هنرآفرینی در مضمون و بیان احساسات و عواطف شاعرانه با زبان روان و ساده وصمیمی وی را در زمره شاخص ترین شاعران مکتب وقوع قرارداده است. اشعاروی را از زوایای مختلف می توان بررسی کرد. أکثربی تردید وحشی بافقی یکی از مشهورترین شاعران دوره صفوی است که اهمیت او در سبک خاص بیان اوست. هنرآفرینی در مضمون و بیان احساسات و عواطف شاعرانه با زبان روان و ساده وصمیمی وی را در زمره شاخص ترین شاعران مکتب وقوع قرارداده است. اشعاروی را از زوایای مختلف می توان بررسی کرد. درون مایه های عرفانی در اشعار وحشی بافقی به ویژه در منظومه خلدبرین، از وجوه زیبای زبان و اندیشه های اوست. نگارنده با پردازش توصیفی-تحلیلی اشعاروحشی، به این نتیجه رسیده که وی با آن همه شور و شرر عاطفی و الهام شاعرانه که داشته عشق عرفانی یکی از درونمایه های فکری و شعری وی بوده است. دربیشتر آن ها،عواطف شدید و احساسات و درد و تألم درونی شاعر با زبانی روان و ساده و دلپذیر با نیرومندی هرچه تمامتر بیان شده و اگرچه منظومه های غنایی و عاشقانه وحشی، عشق مجازی او را نمایان کرده است، اما در عین حال خود آن را پلی برای حقیقت دانسته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - واکاوی مبانی عرفانی ابنعربی در توسعه مصادیق انسان آرمانی
عباس بخشنده بالیالعدد 78 , المجلد 20 , زمستان 1402یکی از موضوعاتی که در مکاتب و اندیشه های گوناگون مورد بررسی قرارگرفته، موضوع انسان کامل است. هرچند عرفای مسلمان نیز به این بحث توجه داشتند ولی ابن عربی توانست غنای کافی به آن ببخشد که در نوشته هایش مورد مشهود است. فراوانی تعاریف انسان کامل موجب آسیب به این موضوع شده که أکثریکی از موضوعاتی که در مکاتب و اندیشه های گوناگون مورد بررسی قرارگرفته، موضوع انسان کامل است. هرچند عرفای مسلمان نیز به این بحث توجه داشتند ولی ابن عربی توانست غنای کافی به آن ببخشد که در نوشته هایش مورد مشهود است. فراوانی تعاریف انسان کامل موجب آسیب به این موضوع شده که عدم تعیین حد و مصادیق آن است. لذا، این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی با بررسی مبانی عرفانی ابن عربی به این سؤال خواهدپرداخت که آیا وی به محدود بودن مصادیق انسان آرمانی به انبیا و اولیای الهی معتقد است و یا به توسعه در مصادیق آن و صدق بر انسان های سالک دیگر که به مقاماتی مشخص رسیدند اعتقاددارد؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که هرچند رسولان الهی در بالاترین درجه چنین انسان هایی قراردارند، ولی با توجه به تعریف ابن عربی انسان آرمانی، اضافه کردن خود به عنوان خاتم ولایت مقیده، معرفی مصادیق متعددی از انسان های آرمانی و تفسیری که از وُسع و ظرفیت هریک از انسان ها برای رسیدن به کمال معرفی می نماید، کثرت در مصادیق انسان آرمانی نتیجه گرفته می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی مفاهیم عرفانی در دیوان املای بخارایی
طاهره صفوینژاد جلیل نظری محمدرضا معصومیالعدد 78 , المجلد 20 , زمستان 1402املای بخارایی از شاعران عارف مسلک منطقۀ ورارود آسیای مرکزی است که سیروسلوک عارفانه را در خدمت پیران خویش طی نموده و به مقامات یقین نائل آمده است. غزلیاتش مشحون از اصطلاحات و رموز عرفانی است. هدف از انجام این مقاله بررسی مفاهیم عرفانی در دیوان املای بخارایی است که به شیو أکثراملای بخارایی از شاعران عارف مسلک منطقۀ ورارود آسیای مرکزی است که سیروسلوک عارفانه را در خدمت پیران خویش طی نموده و به مقامات یقین نائل آمده است. غزلیاتش مشحون از اصطلاحات و رموز عرفانی است. هدف از انجام این مقاله بررسی مفاهیم عرفانی در دیوان املای بخارایی است که به شیوه کتابخانه ای و به روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است. تحلیل محتوایی غزلیات وی نشان می دهد که وی در سیروسلوک عارفانه، عشق، تقابل عقل و عشق و برتری عشق بر عقل، ستیز با زاهدنماها ، رندنوازی، گرایش به جبر و پارسایی تحت تأثیر عارفان بزرگی چون حافظ و مولاناست و بسیاری از غزلیات خود را به تبعیت از آن ها سروده است. املا برای بیان تجربیات خود در حوزۀ عرفان و تصوف از الفاظ، اصطلاحات و عبارات رمزگونه و نمادین عرفانی چون ساقی، زلف، آب حیات، خرابات، می، میکده و ... بهره برده است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تبین مراحل حصول عادتستیزی در اشعار عرفانی ابنفارض
شهلا نوروزیراد ناصر حسینی اردشیر صدرالدینیالعدد 78 , المجلد 20 , زمستان 1402در ادبیات عرفانی، عموماً قدم گذاشتن در راه طریقت با خروج از عادات روزمره محقق می شود. مهمترین اصلی که جهان بینی عارفان بر آن استوار است عادت ستیزی و ترک عادت های موروثی و نگاه کهن به هستی و خالق آن است، این خصیصه بارز به عارفان نوعی ویژگی منحصربه فرد در نگرش عرفانی آنان أکثردر ادبیات عرفانی، عموماً قدم گذاشتن در راه طریقت با خروج از عادات روزمره محقق می شود. مهمترین اصلی که جهان بینی عارفان بر آن استوار است عادت ستیزی و ترک عادت های موروثی و نگاه کهن به هستی و خالق آن است، این خصیصه بارز به عارفان نوعی ویژگی منحصربه فرد در نگرش عرفانی آنان بخشیده و حجم عظیمی از شعرهای شاخص و خصیصه عارفان را نیز به وجودآورده است. هدف از این تحقیق نیز، تبیین مراحل حصول عادت ستیزی از نگاه ابن فارض در اشعار عرفانی وی است که با روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از دیدگاه ابن فارض عادت ستیزی با مراقبه حاصل می شود که مراقبه نیز یکی از مهمترین تمرین های سلوک در بسیاری از نحله های عرفانی است. ابن فارض در پی غبارروبی از مفاهیم و پدیده هاست، به گونه ای که با شناخت صفات جمال الهی، دیده مخاطبان را به روی واقعیات پشت غبار نشسته، بازنماید و از خواب غفلت و تقلید بیدارشان کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - فهم تمثیل آیه نور از نگاه تفاسیر عرفانی
رضا بحری سید احمد میریان آکندی محمدهادی یداللهپورالعدد 78 , المجلد 20 , زمستان 1402خداوند سبحان جهت تبیین قرآن مبین، همزمان با نزول آن، مهم ترین و دقیق ترین روش های فهم آن را نیز بیان فرمودند. در آیات 7 آل عمران، 44 نحل، 59 نساء به این حقیقت اشاره شده است. از زیباترین و نغزترین اسلوب های قرآن در راستای تذکر و تفکر مخاطب، تمثیل های قرآن است که با توجه أکثرخداوند سبحان جهت تبیین قرآن مبین، همزمان با نزول آن، مهم ترین و دقیق ترین روش های فهم آن را نیز بیان فرمودند. در آیات 7 آل عمران، 44 نحل، 59 نساء به این حقیقت اشاره شده است. از زیباترین و نغزترین اسلوب های قرآن در راستای تذکر و تفکر مخاطب، تمثیل های قرآن است که با توجه به محتوای این تمثیل ها، بررسی روش های فهم عرفانی آن ها برای برخی از مفسرین مهم و قابل توجه بوده است. آیه نور به جهت محتوای سراسر تمثیلی از عمیق ترین مثل های قرآنى است که تبیین این آیه از منظر تفاسیر عرفانی، موجب فهم تمثیل های آیه می گردد. لذا در این پژوهش فهم تمثیل آیه نور از نگاه تفاسیر عرفانی بررسی خواهدشد تا صحیح ترین فهم ها از تمثیل های این آیه از منظر عارفان قرآن، تبیین گردد که به واسطه این مهم، فهم های ناصواب نیز مشخص خواهندشد. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی ارائه شده است جهت نیل به این هدف از روش های کتابخانه ای، فیش برداری و تحلیل اطلاعات نیز استفاده شده است تا مطالعه دقیقی بر روی این مسئله انجام پذیرد. و دستاورد این تحقیق عبارتند از: کلمه نور در کتب آسمانی به ویژه در قرآن کریم با قرابت ها و اضافات مختلف بسیار ذکرشده است که همه آن ها به خداوند سبحان برمی گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - ریاستیزی و نقد شخصیتهای زاهدنما از دیدگاه بیدلدهلوی
اکرمالسادات برقعیثابت عبدالرضا مدرسزاده اصغر دادبهالعدد 78 , المجلد 20 , زمستان 1402بیدل دهلوی تحت تأثیر آموزههای عرفانی شیخ نظامالدین اولیاء است و از این جهت توجه به دین و عرفان در شعر او نمود دارد و اشعارش مملو از مفاهیم و ارزشهای اخلاقی – انسانی است. ضمن اینکه او به عنوان یک شاعر آزاده و منتقد رفتارهای دینباوران را آسیبشناسی کرده است و با أکثربیدل دهلوی تحت تأثیر آموزههای عرفانی شیخ نظامالدین اولیاء است و از این جهت توجه به دین و عرفان در شعر او نمود دارد و اشعارش مملو از مفاهیم و ارزشهای اخلاقی – انسانی است. ضمن اینکه او به عنوان یک شاعر آزاده و منتقد رفتارهای دینباوران را آسیبشناسی کرده است و با نقد آن رفتارها حتی ریاستیز و منتقدی صریحاللهجه نامیده شده است، او کوشیده حقیقت دینی و حیات را از رهگذر اندیشهای آزاد کشف کند و آنانکه دین را وسیلة ریا قراردادهاند و جمعی را به خود مشغول نموده و بازار ریاکاریشان گرم است و در نظر مردم محبوب و گاه مقبولند عوام فریبی شان را برملاسازد و مهمتر آنکه او از نظر بنیاد اندیشه و فهم هستی، جهان او، جهانی دینی است و از دریچة دین و فهم دینی به جهان نگریسته و زندگانی را معنا نموده و سخنانش میتواند راهگشای معنوی برای انسان که در این عصر اسیر تمدن مادی و ماشینی است باشد و آن پیش گرفتن راه عشق و عرفان و فضایل اخلاقی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تحلیل گفتمان عرفانی شیخ عبدالقادر گیلانی براساس استعاره مفهومی عشق، با تأکید بر دیوان اشعار
آرزو قادری اکرم کرانی مسعود دهقانالعدد 78 , المجلد 20 , زمستان 1402رمزگشایی اسرار نهفته در متون ماندگار، خرد پژوهشگران را به چالش میکشد تا با شیوههای نوین و پذیرفته شده، این میراثهای کهن، بازبینی و بررسی شوند. یکی از راههای دسترسی به گفتمان غالب در این متون، تحلیل گفتمان از طریق استعارههای برجسته و پربسامد در آن است که لایههای پن أکثررمزگشایی اسرار نهفته در متون ماندگار، خرد پژوهشگران را به چالش میکشد تا با شیوههای نوین و پذیرفته شده، این میراثهای کهن، بازبینی و بررسی شوند. یکی از راههای دسترسی به گفتمان غالب در این متون، تحلیل گفتمان از طریق استعارههای برجسته و پربسامد در آن است که لایههای پنهان تفکر پدیدآورنده اثر را آشکارمیکند. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان عرفانی شیخ عبدالقادر گیلانی است که در طول قرنها برحوادث سیاسی و عقیدتی بخشی از جهان اسلام تأثیرگذار بوده است که براساس تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین انجام شده است، بدین منظور استعاره پربسامد عشق در دیوان اشعار وی در چهارچوب نظری لیکاف و جانسون (1980) دربارۀ استعاره بررسی و از الگوی فرایند تشخیص استعاره گروه پراگلجاز (2007) برای دستهبندی استعارهها در سطح توصیف استفاده شد. پژوهش حاضر به صورت کیفی بوده، درعین حال، برای تحلیل دادهها در سطح توصیف از روش کمی و آماری از طریق نرمافزار SPSS نیز استفاده شده است. یافتهها حاکی از آن است که در گفتمان شیخ گیلانی رابطه مطلوب بنده با خداوند، رابطه عاشق و معشوقی است نه عابد و معبودی. او از استعارهها نه برای زیبایی کلام، بلکه عینی ساختن پیام خود و به چالش کشیدن عقیده حاکم آن زمان استفاده کرده است. گفتمان وی درویشانه، ساده و بدوی بوده و اصل آن بر پایه تساهل و تسامح است و یکی از دلایل گرایش به طریقت وی، نبودن آداب و اسقاط تشریفات ویژه و دست وپاگیر بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - کارکرد اضطرار عرفانی در رشد و تعالی روانی
یداله نصراللهی رحیم یوسفی جعفر غیبیالعدد 78 , المجلد 20 , زمستان 1402یکی از مفاهیم برجسته در عرفان اسلامی که جزو سنن الهی برای اصلاح و تربیت بشر است، سنت ابتلا است که عصاره آن در واژه اضطرار تبلور یافته است. درحقیقت، شخص مبتلا، به اضطرار افکنده می شود تا درصورت توجه و توبه، ضمن نجات از آن موقعیت خطیر، بصیرتی نو بیابد و در ادامه مسیر رشد أکثریکی از مفاهیم برجسته در عرفان اسلامی که جزو سنن الهی برای اصلاح و تربیت بشر است، سنت ابتلا است که عصاره آن در واژه اضطرار تبلور یافته است. درحقیقت، شخص مبتلا، به اضطرار افکنده می شود تا درصورت توجه و توبه، ضمن نجات از آن موقعیت خطیر، بصیرتی نو بیابد و در ادامه مسیر رشد و تعالی، از آن بهره مند شود. ما این موضوع را با مفاهیمی مانند عقده یونس و خودشکوفایی که از روان شناسی مکتب انسان گرایی وام گرفته ایم، تقویت کرده ایم، تا نقش و کارکرد ویژۀ اضطرار در عرفان اسلامی را که به نظر ما کشف ویژه عرفا از متون دینی و مؤلفۀ اصلی برای غلبه بر عقدۀ یونس و رسیدن به خودشکوفایی در عرفاست، معرفی نماییم. مطالب این مقاله به شیوۀ کتابخانه ای- اسنادی جمع آوری شده و به روش توصیفی- تحلیلی، صورت حصولی پذیرفته است. حاصل اینکه برآورده شدن نیاز فرد مضطر در سخت ترین شرایط به خاطر بریدن از دستاویزهای مادی و توکل کامل به وقوع می پیوندد که درنهایت موجب غلبه بر عقدۀ یونس و خودشکوفایی وی می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - عشق در اشعار عرفانی امام خمینی (ره)
اقدس جهانگیری علی اکبر افراسیاب پور فرجاله براتی مریم بختیارالعدد 78 , المجلد 20 , زمستان 1402امام خمینی ، قائل به پوشیده بودن مفهوم عشق به اقتضای پوشیدگی ذات الهی است. وی از سویی بر این عقیده است که عالم هستی همگی سایه حضرت محبوبند حتی عشق جبلی و فطری نیز متعلق به محبوب است و از سویی دیگر آن محبوب مطلق را در نهایت خفا وصف کرده است، تا جایی که حتی به کاربردن واژ أکثرامام خمینی ، قائل به پوشیده بودن مفهوم عشق به اقتضای پوشیدگی ذات الهی است. وی از سویی بر این عقیده است که عالم هستی همگی سایه حضرت محبوبند حتی عشق جبلی و فطری نیز متعلق به محبوب است و از سویی دیگر آن محبوب مطلق را در نهایت خفا وصف کرده است، تا جایی که حتی به کاربردن واژگان غیب باطن را نیز در باب ذات الهی از سر ناچار و اضطرار می داند. زبان غزل و مطلع های شورانگیز و مضامین عاشقانه و عبارات بی پروا، مجالی برایدرس و بحث عرفان نمی گذارد و اگر اثری و ثمری از عرفان هست، لُبّ و عصارۀ آن استکه چون حلقه بر درِ عشق، سر می کوبد و حاجت می گوید. وصل عبارت است از وحدت حقیقت، چون سرّ به حق متصل گشت جز حق نبیند و نفس را از خود به طوری غایب گرداند که از کس خبر ندارد. امام با همه عظمتی که برای ارباب عرفان قائل است، ولی شخصیت عرفانی او از همه آنان ممتاز است. حضرت امام(ره) در آثار عرفانی خود به مقام وصل با موضوعات مختلف اشاره کرده است. امام معتقد است که چشم پوشی از لذت های دنیوی نه تنها حجاب های ظلمانی را کنارمی زند بلکه پرده های نور را یکی پس از دیگری از میان برمی دارد. روحیۀ ملامت گری در مکتب عرفانی امام در شعرشان مشهود است. همچنین غزل هایشان در کلام و محتوا متناقض نماست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - تأثیر اماکن مذهبی بر تجربههای عرفانی و اعتقادات دینی
عبدالرضا ادهمی افسانه ادریسی مهدی عامریالعدد 53 , المجلد 14 , پاییز 1396تجربة عرفانی، یکی از مهمترینرهآوردها و ارمغانهای پالایش روحی است. ایننوع تجربه و صیقل درونی، با تمام تلاشهای روحی و جسمی انسان ارتباط دارد، یعنی تمام توان انسان را برای کسب معرفت و تجربة معرفتی به خود اختصاص میدهد. تلاشهای انسان برای دریافت ایننوع تجربهها بسیا أکثرتجربة عرفانی، یکی از مهمترینرهآوردها و ارمغانهای پالایش روحی است. ایننوع تجربه و صیقل درونی، با تمام تلاشهای روحی و جسمی انسان ارتباط دارد، یعنی تمام توان انسان را برای کسب معرفت و تجربة معرفتی به خود اختصاص میدهد. تلاشهای انسان برای دریافت ایننوع تجربهها بسیار متنوع و گوناگون است. یکی از راهکارهای انسان برای درک حالتهای زیبای روحی و ارتباط با حقیقت مطلق، توسّل به ائمه، زیارت مکانهای متبرکه و تصفیة درونی خــویش است. مکانهای مقدس و بقاع متبرکه نیز هم در بُعد اجتماعی و هم در بُعد زمانی، نقش بسیار مهمی در پالایش درونی و روحی انسان دارند. هدف عمدة پژوهش، بازخوانی، نقد و تفسر تأثیر و کارکرد سفرهای زیارتی و مکانهای متبرک امامزاده صالح تجریش و حرم شاهعبدالعظیم حسنی بر شناخت و مؤلفههای عرفانیِ شناخت درونی انسان دارد. تفاصيل المقالة