تحلیل گفتمان عرفانی شیخ عبدالقادر گیلانی براساس استعاره مفهومی عشق، با تأکید بر دیوان اشعار
الموضوعات : عرفان اسلامیآرزو قادری 1 , اکرم کرانی 2 , مسعود دهقان 3
1 - دانشجوی دکتری زبانشناسی، گروه آموزش زبان انگلیسی و زبانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.
2 - استادیار، گروه آموزش زبان انگلیسی و زبانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.نویسنده مسئول: Korani.akram@iauksh.ac.ir
3 - دانشیارگروه زبان و ادبیات انگلیسی و زبانشناسی، دامشگاه کردستان، سنندج،ایران.
الکلمات المفتاحية: عشق, love, گفتمان انتقادی, Discourse Analysis, استعاره مفهومی, conceptual metaphors, عبدالقادر گیلانی, Abdul Qadir Gilāni,
ملخص المقالة :
رمزگشایی اسرار نهفته در متون ماندگار، خرد پژوهشگران را به چالش میکشد تا با شیوههای نوین و پذیرفته شده، این میراثهای کهن، بازبینی و بررسی شوند. یکی از راههای دسترسی به گفتمان غالب در این متون، تحلیل گفتمان از طریق استعارههای برجسته و پربسامد در آن است که لایههای پنهان تفکر پدیدآورنده اثر را آشکارمیکند. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان عرفانی شیخ عبدالقادر گیلانی است که در طول قرنها برحوادث سیاسی و عقیدتی بخشی از جهان اسلام تأثیرگذار بوده است که براساس تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین انجام شده است، بدین منظور استعاره پربسامد عشق در دیوان اشعار وی در چهارچوب نظری لیکاف و جانسون (1980) دربارۀ استعاره بررسی و از الگوی فرایند تشخیص استعاره گروه پراگلجاز (2007) برای دستهبندی استعارهها در سطح توصیف استفاده شد. پژوهش حاضر به صورت کیفی بوده، درعین حال، برای تحلیل دادهها در سطح توصیف از روش کمی و آماری از طریق نرمافزار SPSS نیز استفاده شده است. یافتهها حاکی از آن است که در گفتمان شیخ گیلانی رابطه مطلوب بنده با خداوند، رابطه عاشق و معشوقی است نه عابد و معبودی. او از استعارهها نه برای زیبایی کلام، بلکه عینی ساختن پیام خود و به چالش کشیدن عقیده حاکم آن زمان استفاده کرده است. گفتمان وی درویشانه، ساده و بدوی بوده و اصل آن بر پایه تساهل و تسامح است و یکی از دلایل گرایش به طریقت وی، نبودن آداب و اسقاط تشریفات ویژه و دست وپاگیر بوده است.
_||_