مقدمه: سرعت تغییرات محیطی و درون سازمانی باعث شده است تا آموزش و به روز بودن نیروی انسانی و به ویژه مدیران از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. حال این اهمیت با توجه به حساسیت مشاغل موجود در بیمارستانها دوچندان میشود. از اینرو شناسایی و اولویتبندی نیازهای آموزشی برای مدیر چکیده کامل
مقدمه: سرعت تغییرات محیطی و درون سازمانی باعث شده است تا آموزش و به روز بودن نیروی انسانی و به ویژه مدیران از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. حال این اهمیت با توجه به حساسیت مشاغل موجود در بیمارستانها دوچندان میشود. از اینرو شناسایی و اولویتبندی نیازهای آموزشی برای مدیران بیمارستانی از اهمیت فراوانی برخوردار است. روش پژوهش: این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی پیمایشی میباشد. جامعه آماری آن جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران بیمارستان بقیهاله (عج) میباشد که تعداد آنها 190 نفر است. با استفاده از جدول مورگان 123 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده (92 نفر مرد و 31 نفر زن) و این تعداد به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای از جامعه آماری انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه میباشد که روایی و پایایی آن با استفاده از روشهای استاندارد مورد تایید قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری t تک گروهی و آزمون فریدمن استفاده شده است. یافتهها: نتایج به دست آمده از آزمون t تک گروهی نشان داد که سطوح مختلف مدیریت بیمارستان نیازمند شاخصهای مختلف آموزش فنی، انسانی و ادراکی میباشند که با توجه به نتیجه آزمون فریدمن اولویت این نیازها با یکدیگر متفاوت میباشد. نتیجه گیری: سطوح سه گانه مدیران (عالی، میانی و سرپرستی) به هر سه سطح نیازها (فنی، انسانی و ادراکی) نیاز دارند ولی مدیران سطوع عالی بیشتر به نیازهای ادراکی توجه داشته اند و مدیران سطوح سرپرستی به نیازهای فنی در حالی که هر سه سطح مدیریتی به نیازها آموزشی در زمینه انسانی اولویت دادهاند. همچنین نوع اولویتهای این سه گروه متفاوت است.
پرونده مقاله
مقدمه : یکی از شاخصهای مهم میزان موفقیت سازمانها وجود نیروی انسانی متعهد به سازمان و حرفه خود است. از طرف دیگر در سالهای اخیر توانمندسازی به عنوان یک راهکار نیروی انسانی برای خلق کارآمدی، بهرهوری مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به موارد مذکور هدف اصلی این مطالعه چکیده کامل
مقدمه : یکی از شاخصهای مهم میزان موفقیت سازمانها وجود نیروی انسانی متعهد به سازمان و حرفه خود است. از طرف دیگر در سالهای اخیر توانمندسازی به عنوان یک راهکار نیروی انسانی برای خلق کارآمدی، بهرهوری مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به موارد مذکور هدف اصلی این مطالعه بررسی رابطه توانمندسازی پرستاران با تعهد سازمانی و تعهد حرفهای در بیمارستان میلاد است. روش پژوهش: ابزار گردآوری این تحقیق توصیفی - پیمایشی و از نظر هدف کاربردی، پرسشنامه (با تایید روایی و پایایی با رویکرد صوری و آلفای کرونباخ (0/932)) بود. جامعه آماری 807 پرستار بیمارستان میلاد و نمونه آماری مطابق فرمول کوکران 261 نفر بود. به منظور تحلیل فرضیهها از آزمونهای استنباطی استفاده شد. یافتهها: در سطح معناداری کمتر از 0/05، توانمندسازی پرستاران با تعهد سازمانی و تعهد حرفهای رابطه مثبت و معناداری (ضریب همبستگی 0/908 و 0/797) دارد. همچنین متغیرهای توانمندسازی پرستاران و ابعاد آن، تعهد سازمانی و ابعاد آن و تعهد حرفهای در بیمارستان میلاد بالاتر از متوسط (عدد 3) است ومیانگین این سه متغیر در گروههای سنی، تحصیلاتی، جنسیتی و تجربه تفاوت معناداری ندارد. نتیجهگیری: با توجه به محرز شدن رابطه بین توانمندسازی پرستاران و تعهد سازمانی و تعهد حرفهای در بین جامعه پرستاران بیمارستان میلاد میتوان پذیرفت که تلاش برای بهبود توانمندی پرستاران میتواند استراتژی ارزشمندی برای بهبود تعهد سازمانی و تعهد حرفهای باشد.
پرونده مقاله