مقدمه: یکی از مهمترین عملکردهای مدیریتی و سیاست گذاری، در حوزه سلامت، اعتباربخشی بیمارستانی است که نقش به سزایی در افزایش اعتماد مردم به کیفیـت خدمات ارائهشده در این سازمانها دارد.روش پژوهش: پژوهش کیفی حاضر با توجه به هدف پژوهش در دسته تحقیقات کاربردی و از لحاظ طرح پ چکیده کامل
مقدمه: یکی از مهمترین عملکردهای مدیریتی و سیاست گذاری، در حوزه سلامت، اعتباربخشی بیمارستانی است که نقش به سزایی در افزایش اعتماد مردم به کیفیـت خدمات ارائهشده در این سازمانها دارد.روش پژوهش: پژوهش کیفی حاضر با توجه به هدف پژوهش در دسته تحقیقات کاربردی و از لحاظ طرح پژوهش جزو پژوهشهای مقطعی بود. در این پژوهش از فن دلفی برای ارائه مدل مناسب استفاده گردید. در نهایت مدل پیشنهادی با 4 محور و 26 حیطه و 106 استاندارد تعیین گردید. روایی و پایایی پرسشنامه نهایی مورد سنجش قرار گرفت. قابلیت اجرایی آن توسط بهترین صاحبنظران در بیمارستانهای دولتی استان کرمان مورد بررسی مقدماتی قرار گرفت.یافتهها: در این مطالعه مدل پیشنهادی مورد ارزیابی قرار گرفت. میانگین متغیر اعتباربخشی0/34±4/21 بود. اعتباربخشی و حیطههای آن و محورهای مربوط به هر حیطه در سطح قوی قرار گرفتند. برای رتبهبندی ابعاد متغیر اعتباربخشی از آزمون فریدمن استفاده شد. مؤلفه پیشگیری، بهداشت و سلامت اجتماعی با میانگین 2/78 بالاترین رتبه را داشت و مؤلفههای مراقبت و درمان، حقوقگیرنده خدمت و رهبری و مدیریت با میانگین 2/56، 2/44 و 2/23، به ترتیب در ردههای دوم، سوم و چهارم قرار داشتند. 87/20 درصد خبرگان اثربخشی الگو را تأیید کردند.نتیجهگیری: نتایج پژوهش موئد مناسب بودن مدل پیشنهادی و ارتباط قوی بین متغیرها و مؤلفههای آن بود. با توجه به اثبات اثربخشی الگوی پیشنهادی میتوان گفت ﻣﺪل ﺣﺎﺿﺮ میﺗﻮاﻧﺪ ﮔﺎم ارزﺷﻤﻨﺪی در ﺟﻬﺖ ﻛﺎرآﻣﺪی و اﺛﺮﺑﺨﺶﺗﺮ ﻧﻤﻮدن ﺳﻴﺴﺘﻢ اﻋﺘﺒﺎرﺑﺨﺸﻲ ﻛﺸﻮر و ﻣﺘﻌﺎﻗﺒﺎ ﺑﻬﺒﻮد ﻣﺴﺘﻤﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ خدمات در بیمارستانها بردارد.
پرونده مقاله
مقدمه: این مطالعه با هدف ارائه مدلی برای انتصاب مدیران با تأکید بر مدیریت استعداد در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام پذیرفت.
روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی - پیمایشی است و از نظر ابزار جز تحقیقات کیفی-کمی می باشد. گردآوری اطلاعات چکیده کامل
مقدمه: این مطالعه با هدف ارائه مدلی برای انتصاب مدیران با تأکید بر مدیریت استعداد در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام پذیرفت.
روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی - پیمایشی است و از نظر ابزار جز تحقیقات کیفی-کمی می باشد. گردآوری اطلاعات در سه مرحله طراحی مدل، سنتز مطالعات، انتخاب معیارهای مطلوب وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام گردید و به صورت میدانی در بین 351 مدیر و کارکنان دانشگاههای علوم پزشکی کشور اجرا گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار Spss و Amos نسخه 18 استفاده گردید.
یافتهها: بر اساس یافتهها انتصاب مدیران با تأکید بر مدیریت استعداد در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در 5 بعد مورد بررسی است که متغیر توسعه استعداد با ضریب استاندارد 0/981 بالاترین رتبه و به ترتیب حفظ و نگهداری استعداد با ضریب استاندارد 0/944 در رتبه دوم و بهکارگیری استعداد با ضریب استاندارد 0/934 در رتبه سوم و جذب و استخدام نیروی مستعد با ضریب استاندارد 0/876 در رتبه چهارم و شناسایی و تفکیک کارکنان مستعد با ضریب استاندارد 0/649 در رتبه پنجم قرار دارد.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر مدل انتصاب مدیران با در نظر گرفتن مدیریت استعداد در پنج بعد توسعه استعداد، حفظ و نگهداری استعداد، بهکارگیری استعداد، جذب و استخدام نیروی مستعد و شناسایی و تفکیک کارکنان مستعد برای سیاستگذاریها و تصمیمات مدیران ارائه می گردد.
پرونده مقاله
مقدمه: هدف از این پژوهش تعیین مطالعه بررسی نقش تعدیلگر حمایت اجتماعی بر رابطه بین مهارتهای اجتماعی و سلامت اجتماعی کارکنان و پرستاران شبکه بهداشت و درمان استان گیلان است.
روش پژوهش: از روش کتابخانهای و پرسشنامهای جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعهی آماری ا چکیده کامل
مقدمه: هدف از این پژوهش تعیین مطالعه بررسی نقش تعدیلگر حمایت اجتماعی بر رابطه بین مهارتهای اجتماعی و سلامت اجتماعی کارکنان و پرستاران شبکه بهداشت و درمان استان گیلان است.
روش پژوهش: از روش کتابخانهای و پرسشنامهای جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعهی آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان و پرستاران شبکه بهداشت و درمان استان گیلان به تعداد 594 نفر می باشد. تعداد نمونه با استفاده از روش هومن 245 نفر به دست آمد و از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای برای توزیع پرسشنامهها استفاده شد. برای بررسی فرضیههای تحقیق و تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، تحلیل مسیر و همچنین مدلسازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SPSS وAmos استفاده گردید.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد بین مهارتهای اجتماعی و سلامت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد، یعنی با افزایش میزان مهارتهای اجتماعی، سلامت اجتماعی افزایش مییابد و بالعکس. ضریب مسیر مهارت اجتماعی و سلامت اجتماعی در دو حالت بالاتر (0/229) و پایینتر از حد متوسط (0/506) و همچنین ارزش احتمال (0/002) بدست آمد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت با افزایش حمایتهای اجتماعی از متوسط به بالا ارتباط میان مهارتهای اجتماعی و سلامت اجتماعی کاهش و یا تعدیل میشود که در این صورت حمایتهای اجتماعی در ارتباط میان مهارتهای اجتماعی و سلامت اجتماعی نقش تعدیلگر دارد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها، مشاهده شد که بر طبق نتایج حاصل از گروهبندی، در دو حالت بالاتر و پایینتر از حد متوسط حمایت اجتماعی در رابطه بین مهارتهای اجتماعی و سلامت اجتماعی اثر تعدیلگر دارد.
پرونده مقاله
مقدمه: مطالعه حاضر به منظور ارزیابی تأثیرات طراحی بیوفیلیک در محیطهای درمانی در راستای ارتقای شاخصههای سلامت بیماران صورت گرفت. تکیه بر طراحی بیوفیلیک در راستای تعامل انسان و محیط در جهت افزایش کیفیت محیطی و اثرگذاری بلحاظ روانشناختی بر بیماران، میتواند امری ضروری با چکیده کامل
مقدمه: مطالعه حاضر به منظور ارزیابی تأثیرات طراحی بیوفیلیک در محیطهای درمانی در راستای ارتقای شاخصههای سلامت بیماران صورت گرفت. تکیه بر طراحی بیوفیلیک در راستای تعامل انسان و محیط در جهت افزایش کیفیت محیطی و اثرگذاری بلحاظ روانشناختی بر بیماران، میتواند امری ضروری باشد.
روش پژوهش: در این پژوهش سه بعد اصلی از طراحی بیوفیلیک به همراه مؤلفههای آن در قالب پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. افراد شرکت کننده در این نظر سنجی شامل سه گروه: معماران، بیماران و کادر درمان بوده که در برخی بیمارستانهای شهر مشهد انجام شد. دادههای گردآوری شده از روشهای مناسب آماری توسط نرم افزارSPSS ، آزمون T و آزمون ANOVA مورد سنجش قرار گرفتهاند. هدف این پژوهش مقایسه عوامل تاثیر گذار طراحی بیوفیلیک بر ارتقای شاخصههای سلامتی در محیط درمانی میباشد.
یافتهها: طبق دادهها و آزمونهای انجام شده در در هر سه گروه، میزان عامل تجربه مستقیم طبیعت بالاترین امتیاز به مقدار 68 درصد و بعد از آن عامل تجربه غیر مستقیم طبیعت با تاثیر 28 درصد و ماهیت مکان و فضا با تاثیر 19 درصد بوده است که نشان دهنده اثربخشی بالای عامل تجربه مستقیم طبیعت به صورت مشترک در میان گروهها با وجود اختلاف نظر، میباشد.
نتیجهگیری: نتایج تحلیلی این پژوهش، بیانگر تأثیر بیشتر وجود طبیعت در محیط انسان ساخت میباشد و خود نشان گر ارتباط مثبت میان بیمار و طبیعت و بهبود کیفیات زیستی محیط درمانی میباشد. بنابراین طراحی محیط درمانی بیوفیلی میتواند منجر به ارتقای شاخصههای سلامت بیمار شود.
پرونده مقاله
مقدمه: ارزیابی و سنجش کمیت منابع بخش سلامت و نحوه توزیع در بین مناطق باید به صورت مداوم و پیوسته توسط سیاستگذاران و برنامهریزان نظام سلامت صورت گیرد. لذا این مطالعه با هدف بررسی وضعیت و روند نابرابری در توزیع دندانپزشکان شهرستانهای استان لرستان در دوره زمانی 1390-139 چکیده کامل
مقدمه: ارزیابی و سنجش کمیت منابع بخش سلامت و نحوه توزیع در بین مناطق باید به صورت مداوم و پیوسته توسط سیاستگذاران و برنامهریزان نظام سلامت صورت گیرد. لذا این مطالعه با هدف بررسی وضعیت و روند نابرابری در توزیع دندانپزشکان شهرستانهای استان لرستان در دوره زمانی 1390-1398 انجام شد.
روش پژوهش: در این مطالعه توصیفی - مقطعی، وضعیت و روند نابرابری در توزیع دندانپزشکان با استفاده از منحنی لورنز و ضریب جینی بررسی گردید. در سال 1398، ضریب جینی توزیع دندانپزشکان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی و دندانپزشکان بخش خصوصی نیز مقایسه گردید. کلیه محاسبات با استفاده از نرمافزار STATA14 و افزونه dasp در نرمافزار استاتا انجام شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد در بخش دولتی، شهرستان خرمآباد با 4/52 و شهرستان کوهدشت با 1/66 دندانپزشک به ازای صد هزار نفر جمعیت، به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد را دارند. شهرستان خرمآباد در هر دو بخش دولتی و خصوصی بیشترین تعداد دندانپزشک به ازای صدهزار نفر جمعیت را دارد. مقدار ضریب جینی در بخش دولتی در دوره مورد بررسی از 0/357 در سال 1390 تا 0/56 در سال 1398 متغیر بوده است. مقدار ضریب جینی در دو بخش خصوصی و دولتی به ترتیب برابر 0/53 و 0/567 میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج توزیع دندانپزشکان در استان لرستان در طول سالهای مورد مطالعه ناعادلانه بوده است. علیرغم افزایش میانگین تعداد دندانپزشکان، نابرابری در توزیع دندانپزشکان روند افزایشی داشته است. بنابراین پیشنهاد میگردد سیاستهای توزیعی اصلاح گردد تا در آینده شاهد کاهش میزان نابرابری و شکاف موجود بین شهرستان ها باشیم.
پرونده مقاله
مقدمه: عدم برنامهریزی درست در تامین خون ممکن است ضررهای جبران ناپذیری برای انسان به دنبال داشته باشد. هدف از این تحقیق تعیین برنامه بهینه اهدا، انبارش و ارسال خون به بیمارستانها در هر دوره است به طوری که میزان هزینههای راه اندازی و طراحی زنجیره تأمین خون و نیز مدت زم چکیده کامل
مقدمه: عدم برنامهریزی درست در تامین خون ممکن است ضررهای جبران ناپذیری برای انسان به دنبال داشته باشد. هدف از این تحقیق تعیین برنامه بهینه اهدا، انبارش و ارسال خون به بیمارستانها در هر دوره است به طوری که میزان هزینههای راه اندازی و طراحی زنجیره تأمین خون و نیز مدت زمان تحویل آن را کمینه کند. روش پژوهش: این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی - تحلیلی میباشد. مدل با رویکرد عدم قطعیت با استفاده از روش محدودیت اپسیلون و در نرم افزار GAMZ حل شد. برای ارزیابی صحت مدل، مطالعه موردی در 5 منطقه از استان مازندران صورت گرفت و با انجام تحلیل حساسیت بر روی پارامترهای کلیدی، اثر آن بر هزینه کل و زمان چرخه دریافت و انتقال خون بررسی شد.یافتهها: نتایج این مطالعه حاکی از دقت بالای مدل با امکان ارسال جانبی بین بیمارستانها میباشد. بطوری که با کاهش 5 درصدی در زمان حمل و نقل تا 15 درصد، کاهش زمان چرخه خون و کاهش 25 درصدی این زمان، کاهش 26 % کل فرآیند انتقال خون را به همراه دارد.نتیجهگیری: نتایج عددی نشان میدهد استفاده از این مدل منجر به کاهش هزینههای راه اندازی و طراحی زنجیره تامین خون و نتیجتا کاهش مدت زمان دریافت و انتقال آن به بیمارستانها میگردد. علت اصلی کاهش وجود سه مرکز سیار خون میباشد که وظیفه نگهداری و انتقال خون به بیمارستانها را دارد. در نتیجه استفاده از مدل های با امکان ارسال جانبی توصیه میگردد.
پرونده مقاله
مقدمه: توجه به نگاه دوگانه شهروندان به خدمات عمومی، همان فوبیای بوروکراسی است که به معنای تصویر منفی بخش دولتی در ذهن شهروندان و بیاعتمادی آنان به بخش دولتی میباشد. این تحقیق به دنبال تحلیل روابط بین پیشایندهای مؤثر بر فوبیای بوروکراسی دریکی از دانشگاه های علوم پزشکی چکیده کامل
مقدمه: توجه به نگاه دوگانه شهروندان به خدمات عمومی، همان فوبیای بوروکراسی است که به معنای تصویر منفی بخش دولتی در ذهن شهروندان و بیاعتمادی آنان به بخش دولتی میباشد. این تحقیق به دنبال تحلیل روابط بین پیشایندهای مؤثر بر فوبیای بوروکراسی دریکی از دانشگاه های علوم پزشکی است.روش پژوهش: پژوهش حاضر کیفی وازحیث هدف کاربردی و از نظر جمعآوری دادهها توصیفی است.روش انتخاب نمونه بصورت هدفمند و گلوله برفی میباشد. برای غربالگری دادهها ازمیانگین نظرخبرگان برمنطق فازی استفاده شد، پرسشنامهای با ساختاری ماتریسی برای کشف روابط علی میان عوامل تهیه شد. پس از حصول اطمینان ازعدم وجود رابطه معنادار میان شاخصهای خبرگی و شاخصهای پیچیدگی و دامنه مورد اتفاق خبرگان مبتنی بر روابط به نسبت قوی میان عوامل اقدام شد.یافتهها: از میان عوامل، فساد اداری، اصلیترین عامل محسوب می شود و ایجاد تغییرات سازنده در آن می تواند به کاهش فوبیای بوروکراسی کمک کند. همچنین دو عامل قواعد و رویههای سخت و انعطافناپذیر و عدم اطلاعرسانی دقیق فرآیندها، اثرگذارترین عوامل درمیان دیگرعوامل بوده است، اثرپذیرترین شاخص، عدم اطلاعرسانی دقیق فرآیندهاست. معیار بیانگیزگی کارکنان بیشترین تعامل را با سایر معیارهای مورد مطالعه دارد. معیار وجود باندبازی در ادارات از کمترین تعامل با سایر معیارها برخوردار است.نتیجهگیری: براساس نتایج سیاستمداران و مدیران باید تدابیری بیندیشند که ساختار بوروکراسی را از جهت داشتن سلسله مراتب و تقسیم کار با الگوی عقلایی همجهت کنند؛ به لحاظ پیروی از قوانین و مقررات و توجه به تخصص و نظام شایستگی، با این الگو فاصله نداشته باشد و برای کاهش این سلسله مراتب تلاش شود.
پرونده مقاله
مقدمه: عامل مهمّی که به اساتید کمک میکند تا شرایط را برای یادگیری مؤثّر آماده کنند توجه به نوع سبک یادگیری دانشجویان است. هدف این مقاله طراحی الگوی آموزش اثربخش مبتنی بر سبکهای یادگیری در آموزش علوم پزشکی است.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش با رویکرد آمیخته (کیفی - ک چکیده کامل
مقدمه: عامل مهمّی که به اساتید کمک میکند تا شرایط را برای یادگیری مؤثّر آماده کنند توجه به نوع سبک یادگیری دانشجویان است. هدف این مقاله طراحی الگوی آموزش اثربخش مبتنی بر سبکهای یادگیری در آموزش علوم پزشکی است.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش با رویکرد آمیخته (کیفی - کمی) است. در این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرمافزار MAXQDA12، برای شناسایی ابعاد و مؤلفهها و شاخصها استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی تمام خبرگان در حوزه آموزش و علوم پزشکی بودند که بعد از انجام مصاحبه 15 نفر از خبرگان اشباع نظری صورت گرفت که پس از تحلیل مصاحبهها و استفاده از روش تحلیل مضمون مضامین باز، محوری و انتخابی استخراج گردید. در جهت اعتبار بخشی الگو نیز از تحلیل عاملی تاییدی و از طریق نرمافزار smart pls3 استفاده شده است. نمونه آماری بخش کمی شامل387 نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران میباشند.
یافتهها: یافتهها در بخش کیفی شامل 3 بعد 9 مولفه و 43 شاخص استخراج گردید.یافتههای بخش کمی نشان داد که از بین ابعاد مورد بررسی، فرآیند یاددهی و یادگیری با ضریب 0.700 و در بین مولفهها، آمادگی یادگیرنده با ضریب 0.875 و در نهایت طراحی آموزشی دروس پزشکی با ضریب 0.930 از بین شاخصها بیشترین سهم را در طراحی آموزش اثربخش مبتنی بر سبک یادگیری برخوردارند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد، برای ترسیم الگوی آموزش اثربخش مبتنی بر سبکهای یادگیری در آموزش علوم پزشکی باید در اولویت به فرآیندهای آموزشی، برون دادها و در نهایت به درون دادها توجه ویژه شود.
پرونده مقاله