زمینه و هدف: آگاهی از شرایط توده و جایگزینی تدریجی گونههای درختی در مراحل و فازهای تحولی، اطلاعات مناسبی در زمینه دخالتهای پرورشی در راستای مدیریت همگام با طبیعت فراهم میسازد. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت مطالعه خشکه دار در جنگل ، با هدف برآورد کمی و کیفی میزان خشکهد چکیده کامل
زمینه و هدف: آگاهی از شرایط توده و جایگزینی تدریجی گونههای درختی در مراحل و فازهای تحولی، اطلاعات مناسبی در زمینه دخالتهای پرورشی در راستای مدیریت همگام با طبیعت فراهم میسازد. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت مطالعه خشکه دار در جنگل ، با هدف برآورد کمی و کیفی میزان خشکهدارها و مرگ و میر درختان در فاز تشکیل روشنه در روند تحول توده های کمتر دستخورده راش انجام شد.
روش بررسی: به منظور بررسی مرگ و میر درختان و ویژگیهای کمی و کیفی خشکهدارها در فاز تحولی تشکیل روشنه در جنگلهای اسالم، سه قطعه نمونه یک هکتاری انتخاب و سپس آماربرداری صد درصد از مشخصههای خشکهدارها، شامل گونه، نوع، قطر و ارتفاع یا طول و درجه پوسیدگی آن ها انجام شد. پس از تعیین نوع گونه، خشکه دارها براساس میزان پوسیدگی در یکی از کلاسه های پوسیدگی طبقهبندی شدند. همچنین خشکه دارها به چهار کلاسه قطری کم قطر، میان قطر، قطور و خیلی قطور طبقه بندی شدند. به منظور بررسی نرخ مرگ و میر در طبقات قطری از نسبت تعداد درختان خشک به تعداد درختان زنده در هر طبقه قطری استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در این فاز از تحول توده بیشترین میزان نرخ مرگ و میر در طبقه قطری 95 سانتیمتری و در کلاسه قطری بزرگتر از 75 سانتیمتری رخ می دهد. میانگین تعداد و حجم در هکتار خشکه دارها در مجموع سه قطعه نمونه به طور متوسط به ترتیب 13 اصله و 03/36 مترمکعب در هکتار به دست آمد. همچنین 68 درصد از فراوانی خشکهدارها به صورت خشکه دار افتاده و 32 درصد آن ها خشکه دار سرپا بودند. بر اساس نتایج حجم خشکهدارهای سرپا و افتاده، به ترتیب، 7/50 و 3/49 درصد است.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به حضور بیش از نیمی از خشکهدارها در این فاز تحولی در مراحل ابتدایی پوسیدگی قرار داشتند و اینکه مرگ و میر درختان در این فاز در طبقات قطری بالا رخ می دهد، که این موضوع سبب ایجاد روشنه در پوشش تاجی درختان می گردد. باز شدن تاج پوشش حاصل از افتادن خشکه دار، عامل مؤثری در استقرار نهال و رویش بذور جنگلی میباشد. بنابراین توصیه می شود نتایج این بررسی در انتخاب درختان در شیوه جنگلشناسی تک گزینی مورد عمل قرار گیرد.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: امروزه برای رسیدن به مدیریت پایدار جنگلها، مشارکت جوامع محلی بهعنوان یک شیوه مناسب مطرح است. مشارکت جوامع محلی در برنامه های حفاظتی و طرح های جنگلداری میتواند تضمینی بر مدیریت پایدار جنگل ها باشد.
روش بررسی: این پژوهش باهدف بررسی عوامل اثرگذار در پذیرش چکیده کامل
زمینه و هدف: امروزه برای رسیدن به مدیریت پایدار جنگلها، مشارکت جوامع محلی بهعنوان یک شیوه مناسب مطرح است. مشارکت جوامع محلی در برنامه های حفاظتی و طرح های جنگلداری میتواند تضمینی بر مدیریت پایدار جنگل ها باشد.
روش بررسی: این پژوهش باهدف بررسی عوامل اثرگذار در پذیرش اجتماعی و تمایل جوامع روستایی به مشارکت در طرح های جنگلداری با استفاده از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه در روستای نجارده و بندپی در مجاورت جنگل خیرود از توابع نوشهر استان مازندران انجام شد. مدل مفهومی پژوهش با تعریف 9 فرضیه و مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج آزمونهای آماری نشان داد که اختلاف معنیداری بین زنان و مردان در تمایل به مشارکت وجود ندارد. همچنین از بین تمامی متغیرهای مربوط به پاسخگویان، تحصیلات و موقعیت شغلی افراد اختلاف معنیداری را ازلحاظ تمایل به مشارکت نشان میدهد. نتایج مطالعات همبستگی و تحلیل عاملی تأییدی نیز ضمن تایید مدل استخراجی نشان داد که نگرش ذهنی افراد مهمترین مؤلفه اثرگذار در تمایل روستاییان به مشارکت است. همچنین سهولت در مشارکت و میزان سودمندی آن تأثیر مثبت و مستقیم بر تمایل روستاییان به مشارکت در طرحهای جنگلداری دارد.
بحث و نتیجه گیری: بر این اساس چنانچه هدف افزایش مشارکت روستاییان در طرحهای جنگلداری باشد، جلب اعتماد و افزایش آگاهی و درک روستاییان نسبت به سهولت و سودمندی مشارکت میتواند راهگشا باشد.
پرونده مقاله
زمینه و هدف : ارزیابی تنوع و یکنواختی گونهای به درک صحیحِ کارکرد اکوسیستم، حفظ و نگهداری ذخایر ژنی، بررسی و کنترل تغییرات محیطی، و موفقیت یا عدم موفقیت برنامههای مدیریت منابع طبیعی کمک میکند. چرای بی رویه و بدون برنامهی دام یکی از شایعترین و شاید مهمترین عامل تخری چکیده کامل
زمینه و هدف : ارزیابی تنوع و یکنواختی گونهای به درک صحیحِ کارکرد اکوسیستم، حفظ و نگهداری ذخایر ژنی، بررسی و کنترل تغییرات محیطی، و موفقیت یا عدم موفقیت برنامههای مدیریت منابع طبیعی کمک میکند. چرای بی رویه و بدون برنامهی دام یکی از شایعترین و شاید مهمترین عامل تخریب مراتع و کاهش تنوع و یکنواختی گونهای است. روش بررسی : به منظور بررسی اثر شدتهای مختلف چرایی بر تنوع و یکنواختی گونهای در مراتع دامنههای جنوب شرقی سبلان، سه رویشگاه دارای مدیریتهایی چرایی متفاوت شامل چرای سبک، متوسط و شدید انتخاب و با استفاده از پلاتهای یک متر مربعی در طول سه ترانسکت 200متری اقدام به نمونهبرداری از پوشش گیاهی شد. در هر پلات، فهرست گونههای موجود، درصد تاج پوشش و تعداد افراد هر گونه یادداشت شد. شاخصهای تنوع سیمپسون، شانون و بریلئون و شاخص یکنواختی کامارگو، سیمپسون و اسمیت- ویلسون محاسبه گردید. یافتهها : نتایج نشان داد که منطقه با شدت چرای متوسط تا سبک بیش ترین میزان تنوع و یکنواختی را نسبت به منطقه با شدت چرای سنگین دارد. که نشان گر شرایط مساعد برای استقرار گونههای متعدد است. بحث و نتیجهگیری: با توجه به تأثیر معنیدار شدت چرا بر شاخصهای تنوع و غنا لازم است مدیران بخش مرتع با کنترل شدت چرا از طریق شیوههای مدیریتی در جهت حفظ تنوع موجود در اکوسیستمهای مرتعی عمل کنند. بنابراین کافی است که بهرهبرداری بر مبنای چرای متوسط را هدف مدیریت قرار داد و مناطق با چرای شدید را به شرایط چرای متوسط رساند تا به تدریج گونههای مرغوب و خوش خوراک جایگزین گونه های خشبی و نامرغوب شوند.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: جوامع جنگلی پیش از مرحلهی اوج از پویایی بسیار بالایی برخوردارند، به گونهای که حتی تغییرات کوچک به وجود آمده در شرایط این تودهها میتواند با پاسخ ناگهانی نظیر تغییر گونهی غالب و یا افزایش تعداد گونههای همراه در توده همراه باشد. هدف از این پژوهش پیش بین چکیده کامل
زمینه و هدف: جوامع جنگلی پیش از مرحلهی اوج از پویایی بسیار بالایی برخوردارند، به گونهای که حتی تغییرات کوچک به وجود آمده در شرایط این تودهها میتواند با پاسخ ناگهانی نظیر تغییر گونهی غالب و یا افزایش تعداد گونههای همراه در توده همراه باشد. هدف از این پژوهش پیش بینی روند توالی توده های ممرز- راش (beech- hornbeam) به سمت راشستان در جنگل های طبیعی هیرکانی شمال ایران است.مواد و روش ها: پس از مطالعه های میدانی سه قطعه نمونه به مساحت یک هکتار ( 100× 100 متر) که شامل تیپ ممرز- راش (تیپ مرحله میانی توالی جنگلهای هیرکانی) بودند انتخاب شد. در ابتدا چهار عامل آشکوب بندی گونه ای، نسبت تعداد نهال به پایه های مادری، درصد فراوانی خشکه دارهای توده و شاخص های تمایز قطری و ارتفاعی در قطعات نمونه اندازه گیری شد.یافته ها: نمودارهای آشکوب بندی گونه ای نشان دهنده حضور بارز گونه ی راش در آشکوب پایین هر سه توده با متوسط3/61 درصد می باشد و متوسط نسبت تعداد نهال به تعداد پایه های مادری برای گونه های راش و ممرز نیز به ترتیب 1/30 و3/2 می باشد. همچنین گونه ی ممرز بیشترین درصد فراوانی خشکه دارها را در قطعات نمونه با متوسط 67 درصد به خود اختصاص داده است. در نهایت نتایج حاصل از نمودارهای تمایز قطری و ارتفاعی به ترتیب با مقادیر 13/0 و 1/0 نشان دهنده رقابت بسیار شدید بین گونه ی راش و ممرز می باشد.بحث و نتیجه گیری: اندازه گیری رقابت در توده های طبیعی به همراه ترکیب نتایج آن با عواملی نظیر فراوانی خشکه دارها و نهال ها و همچنین آشکوب بندی در توده نشان از جایگزینی گونه ی راش به جای گونه ی ممرز دارد.
پرونده مقاله
جنگل کاری یکی از مناسب ترین روش ها برای افزایش پتانسیل ترسیب کربن می باشد که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. این تحقیق در پارک جنگلی چیتگر تهران و با هدف ارزیابی مقدار ترسیب کربن در بیومس (اندام های هوایی و زیرزمینی)، لاشبرگ و خاک (در اعماق 15 چکیده کامل
جنگل کاری یکی از مناسب ترین روش ها برای افزایش پتانسیل ترسیب کربن می باشد که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. این تحقیق در پارک جنگلی چیتگر تهران و با هدف ارزیابی مقدار ترسیب کربن در بیومس (اندام های هوایی و زیرزمینی)، لاشبرگ و خاک (در اعماق 15-0 و 30-15 سانتی متری) توده های 40 ساله سرو نقره ای، اقاقیا و زمین بایر اطراف (شاهد) انجام گرفت. نمونه برداری به صورت تصادفی- سیستماتیک و درقالب 10 پلات تودرتو در هر توده انجام گرفت. نتایج نشان داد مقدار ترسیب کربن در توده اقاقیا 35/493 تن در هکتار بود که به طور معنی داری (p< 0.01) بیشتر از توده سرو نقره ای (82/328 تن در هکتار) و زمین بایر (8/10 تن در هکتار) برآورد شد. تنه درختان بیشترین سهم (61 درصد در توده اقاقیا و 56 درصد در توده سرو نقره ای) را در ترسیب کربن کل داشت. درصد شن، نیتروژن و اسیدیته خاک نیز مهم ترین عوامل مؤثر بر کربن آلی خاک بودند. ارزش اقتصادی حاصل از ترسیب کربن توسط توده های مذکور به ترتیب 20 و 5/3 میلیون دلار محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که جنگل کاری نقش مهمی در افزایش پتانسیل ترسیب کربن اکوسیستم ایفا می کند و با توجه به این که پتانسیل ترسیب کربن در بین گونه های مورد بررسی متفاوت بود، بنابراین تعیین و به کارگیری مدیریت مناسب در انتخاب گونه ها برای بهبود حاصل خیزی و در نتیجه افزایش ترسیب کربن و کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم اهمیت فوق العاده ای در جنگل کاری دارد.
پرونده مقاله