ادبیات و هنر وظایفی دارد که اگر آن وظیفه را انجام دهد، مفهومی کارآمد پیدا می-کند و آن عبارت است از تحلیل رفتار انسان و اجتماع و نشان دادن راهکارهای مثبت به سوی جذب زیباییها. از این منظر، ضرورت تحقیق در ادبیات بین رشتهای بیشازبیش احساس میشود. اریک برن بنیانگذار تحل چکیده کامل
ادبیات و هنر وظایفی دارد که اگر آن وظیفه را انجام دهد، مفهومی کارآمد پیدا می-کند و آن عبارت است از تحلیل رفتار انسان و اجتماع و نشان دادن راهکارهای مثبت به سوی جذب زیباییها. از این منظر، ضرورت تحقیق در ادبیات بین رشتهای بیشازبیش احساس میشود. اریک برن بنیانگذار تحلیل رفتار متقابل بازی را روانشناسی روابط انسانی معرفی می کند و در نظریه بازیها از کتمان خشم را به تمبرخشم با اصطلاح نام میبرد که داد و ستدهای روانی در طول زندگی انسانها منبعث از این نظریه است. این پژوهشبازیهای پدریان و پسریان را در تاریخ بیهقی براساس نظریة بازیهای اریک برن به شیوه توصیفی – تحلیلی کاویده است. یافتهها نشان میدهد که افشای انگیزههای بازیگران، نقش مهم بازیها در شناسایی شخصیتها است. بیش از نیمی از انگیزه های پنهان شخصیت ها برای شروع یک رابطه، داشتن هدف انتقام جویانه و تبهکارانه است و افراد بیشتر در نقش های قربانی و آزارگر و در بسامد کمی به صورت ناجی ظاهر می شوند.
پرونده مقاله
زبان، سامانه مرتب و منظمی است که در هر شرایطی میتوان از آن بهره برد و انسان را قادر میسازد تا علاقهها، عقاید و ادراکش را با نشانهها توجیه کند. زبان در جامعه دارای کارکردهای متفاوتی است که این کارکردها بستگی به نوع جامعه دارد. همه مسائل مربوط به زبان و فرهنگ در شاخه چکیده کامل
زبان، سامانه مرتب و منظمی است که در هر شرایطی میتوان از آن بهره برد و انسان را قادر میسازد تا علاقهها، عقاید و ادراکش را با نشانهها توجیه کند. زبان در جامعه دارای کارکردهای متفاوتی است که این کارکردها بستگی به نوع جامعه دارد. همه مسائل مربوط به زبان و فرهنگ در شاخه بزرگ و جدیدی به نام انسانشناسی زبان که از انسانشناسی، زبانشناسی توصیفی و زبانشناسی تاریخی سرچشمه گرفته، مورد بررسی قرار میگیرد. انسانشناسی زبان به رابطة زبان با جامعه، فرهنگ و رفتار انسان میپردازد و تطور زبان را مورد مطالعه و پژوهش قرار میدهد. در این مقاله تلاش شده است تا آن دسته از مقولاتی که در حوزه انسانشناسی زبان قرار میگیرد و مؤدبپور در نگارش داستان رکسانا از آنها بهره گرفته، مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر بیانگر آن است که: در نگارش این داستان به سبب لحن محاورهای نویسنده در دیالوگنویسی کلمات تابو و اصطلاحات خویشاوندی به صورت نابرابر مورد استفاده قرار گرفته و از لهجههای اجتماعی استفاده نشده که نمودار نیز مؤید همین مطلب است. کلمات تابو در این داستان در دو موقعیت عصبیت و پرخاشگری و طنزگونه به کار رفته است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به نقد و بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر طبقهبندی جدید آن میپردازد. نظریهی معاصر استعاره که توسط لیکاف و جانسون(1980)، به طور نظاممند مطرح شد مطالعهی استعاره را به استعارهی مفهومی که هستهی اصلی زبانشناسی شناختی است، تبدیل کرد که فرایندهای تفکر و ت چکیده کامل
پژوهش حاضر به نقد و بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر طبقهبندی جدید آن میپردازد. نظریهی معاصر استعاره که توسط لیکاف و جانسون(1980)، به طور نظاممند مطرح شد مطالعهی استعاره را به استعارهی مفهومی که هستهی اصلی زبانشناسی شناختی است، تبدیل کرد که فرایندهای تفکر و تجربهی انسان را در بر میگیرد. اخیراً به دلیل عدم دستهبندی اسم نگاشتها در برخی موارد، طبقهبندی جدیدی توسط افراشی و حسامی(1392)، مطرح گردید که بر اساس آن، طبقههای ساختاری و هستیشناختی در سه طبقهی جدید عینی به ذهنی با زیر طبقات آن، ذهنی به ذهنی و عینی به عینی معرفی گردید. هدف از پژوهش حاضر، نقد و بررسی دو دیدگاه استعارهی مفهومی و بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها با ذکر شواهدی از افغانی و ایشیگورو است. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. یافتههای تحقیق نشان داد با وجود این که کاربست طبقهبندی لیکاف و جانسون، بنیان بسیاری از پژوهشهای امروزی است، در مواردی پاسخگوی کافی در طبقهبندی استعارهها نیست. از این رو کارایی طبقهبندی جدید در این پژوهش با ذکر شواهدی از افغانی و ایشیگورو مورد تأیید است.
پرونده مقاله
منظومهی لیلی و مجنون در میان داستانهای غنایی فارسی اهمیت ویژهای دارد. بررسی آن برپایۀ گونههای متنوع نقد، دارای اهمیت است یکی از گونههای مهم نقد، نقد جامعهشناختی و نظریهمحور است، این پژوهش، اثر پیشگفت را بر پایۀ نظریات دانشوران جامعهشناسی با تأکید بر آرای جو چکیده کامل
منظومهی لیلی و مجنون در میان داستانهای غنایی فارسی اهمیت ویژهای دارد. بررسی آن برپایۀ گونههای متنوع نقد، دارای اهمیت است یکی از گونههای مهم نقد، نقد جامعهشناختی و نظریهمحور است، این پژوهش، اثر پیشگفت را بر پایۀ نظریات دانشوران جامعهشناسی با تأکید بر آرای جورج لوکاچ، پییر بوردیو و تئودور آدورنو مورد بررسی قرار داده است. مسئله آن تحلیل درونمایۀ غنایی اثر بر اساس ذهنیات، عینیات، دگرگونیهای اجتماعی، خصلتهای جمعی، نظریههای کنش، تمایز فرهنگی و سرمایههای چهارگانه است. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است از این طریق، چیستی و چرایی جلوه-های جامعهشناختیِ ادبیات غنایی، ویژگیهای غنایی و جغرافیای فرهنگی اثر یادشده به صورت مجزا و سنجشی با یکدیگر، ماهیت ادبیات غنایی مولود این اثر، نوع زیستمندی و بستر کنشهای غناییِ همگون و متضاد شخصیتهای داستانها، آبشخور فرهنگی، تمایزات فرهنگی جامعۀ حقیقی و جامعۀ درونی داستان، بازکاوی و یافتههای نوینی حاصل شد، یافتهها نشان میدهد: پدیدارهای داستان تکساختی نیستند به عینیات، جهانبینی، ذهنیات شاعر و ایدئولوژی گروههای اجتماعی عصر پیدایش منظومه که خود را در قالب داستان نشان دادهاند مرتبطاند. خلق این منظومهی غنایی نتیجۀ تقاضا، اشتیاق و خصلتهای جمعی جامعۀ عصر پیدایش است و بین میزان و چگونگی کاربست سرمایههای شخصیتهای اصلی با میزان کامیابی و ناکامی آنها رابطۀ همبستگی وجود دارد.
پرونده مقاله