فرهنگ عامه مجموعه آیینها و مراسم، اسطورهها، افسانهها، داستانها، مَثَلها، ترانهها، لالاییها، چیستانها، بازیها و سرگرمیها، باورها و خرافهها و... یک قوم است. سفرنامهها از جمله نوشتههایی است که اطلاعات وسیع و ارزشمندی از اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، ف چکیده کامل
فرهنگ عامه مجموعه آیینها و مراسم، اسطورهها، افسانهها، داستانها، مَثَلها، ترانهها، لالاییها، چیستانها، بازیها و سرگرمیها، باورها و خرافهها و... یک قوم است. سفرنامهها از جمله نوشتههایی است که اطلاعات وسیع و ارزشمندی از اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... مردم سرزمینهای گوناگون در آنها یافتمیشود. بنابراین واکاوی اینگونه نوشتهها در شناخت جلوههای فرهنگ عامۀ یک سرزمین بسیار مؤثر است. در این پژوهش که با روشی توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای صورت میگیرد، دو سفرنامۀ سفری به دربار سلطان صاحبقران و در سرزمین آفتاب، نوشتۀ هینریش بروگش آلمانی، که در زمان ناصرالدین شاه دو بار به ایران سفر کرده، با هدف بازخوانی جلوههای فرهنگ عامۀ ایرانی عصر قاجار، بررسی شدهاست. دستاورد پژوهش نشان میدهد که بخش قابل توجهی از این سفرنامهها به شرح و توصیف مؤلفههای فرهنگ عامۀ ایرانی اختصاص دارد. وصف صورت و سیرت ایرانیان، زیورآلات و آرایش، شکار، جشنها و شادمانیها، آیین سوگواری محرم، آیین ازدواج و عروسی، آیین مرگ، آداب و عادات غذاخوردن، آداب مهمانی و مهماننوازی، زبان و ادبیات عامه، بناها و مکانهای عامیانه، هنرهای عامیانه و صنایع دستی و باورها و خرافات مهمترین عناصر فرهنگ عامۀ ایرانی است که بروگش در سفرنامههای خود با نگاهی تیزبین و فراگیر پیرامون آنها سخن گفتهاست. در بخشهایی از سفرنگارههای بروگش، ذهنیت و نگاه غربی به شرقی که دیگری را با خود مقایسه میکند و خود را برتر میشمارد، به چشم میخورد. هر چند که قضاوتهای منصفانه نیز در آنها کم نیست و میتواند وجه تمایز این سفرنامهها با بسیاری از سفرنامههای اروپایی باشد.
پرونده مقاله
چکیده:هر یک از آثار ادبی گویای این واقعیت هستند که هر پدیده، بنا بر جهان بینی و طرز تفکر پدید آورده اش، به جنبه ی خاصی از جریان های فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... در جامعه اشارات مستقیم یا غیرمستقیمی دارند. روشن است که تاثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل فر چکیده کامل
چکیده:هر یک از آثار ادبی گویای این واقعیت هستند که هر پدیده، بنا بر جهان بینی و طرز تفکر پدید آورده اش، به جنبه ی خاصی از جریان های فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... در جامعه اشارات مستقیم یا غیرمستقیمی دارند. روشن است که تاثیر دیگران بر فرد مستلزم وجود روابط متقابل فرد با دیگران است؛ بنابراین، روان شناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعة رفتار متقابل بین انسانها یا علم مطالعة انسانها شناخته می شود و شامل مولفه های بسیاری است ازجمله: همرنگی با جماعت (نفوذ اجتماعی)، پرخاشگری، کشش و جاذبه، متقاعدسازی، تقلید، پیشداوری و ... . آن چه در این پژوهش، مورد بررسی قرار می گیرد، سروده های پروین اعتصامی است که به روش توصیفی – تحلیلی از جنبه ی پیشداوری به عنوان یکی از مولفه های روان شناختی اجتماعی در شخصیت های مدنظر در سروده های وی به آن نگریسته و سپس تبیین و تحلیل می شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که پروین نسبت به پیشداوری شخصیت ها در سروده هایش چه دید و نگرشی دارد؟ نتایج حاکی از آن است که پروین با دیدی انتقادی و کوبنده به پیشداوری افراد نظر می کند.
پرونده مقاله
چکیده ادبیات منظوم غنایی دنیایی از رازهای ارتباطی است که از طریق شاخه های علوم چند دانشی و ارتباطی می توان مفاهیم پیچیده ی غیرکلامی را از بطن آن استخراج کرد . تغییرات فیزیولوژی و کنش های حرکتی و رفتاری به نوعی راهی برای خلق مفاهیم و ترکیبهای گوناگون از طریق ارتباطات و ر چکیده کامل
چکیده ادبیات منظوم غنایی دنیایی از رازهای ارتباطی است که از طریق شاخه های علوم چند دانشی و ارتباطی می توان مفاهیم پیچیده ی غیرکلامی را از بطن آن استخراج کرد . تغییرات فیزیولوژی و کنش های حرکتی و رفتاری به نوعی راهی برای خلق مفاهیم و ترکیبهای گوناگون از طریق ارتباطات و رفتارهای زبان بدن می باشد و ارتباطی شگرف و عمیق با مخاطب برقرار می سازد .در این مقاله نگارنده با پژوهشی درعلوم ارتباطات و بین رشته ای ، ارتباطات غیرکلامی منظومۀ خسرو و شیرین را بررسی نموده و تلاش شده پیام هایی را که شاعر کوشیده است از طریق ارتباطات غیرکلامی nonverbal communication به خواننده منتقل کند آشکار نماید. نظامی بااستفاده از کارکردهای غیرکلامی زبان علامات، زبان عمل و زبان اشیاء دراین منظومه فضای دراماتیک ایجاد کرده است که در این مقاله به تحلیل این کارکردها پرداخته میشود.نتیجۀ بررسیها نشان میدهد که ازمیان این فرایندهای ارتباطی، حرکات و اشارات اندام و ارتباطات چشمی، نقش بسزایی در جریان انتقال مفاهیم و پیام ها ایفا میکنند.
پرونده مقاله
یکی از راههای شناخت مؤلفههای زبانی و فکر نویسندگان و شاعران، بررسی آثار آنان از نگاه سبکشناسانه است. مشخص کردن عناصر سبک سازی در آثار ادبی، مخاطب را به دنیای فکری و زبانی شاعر و نویسنده رهنمون میسازد. از دیگر سو، شعر معاصر ایران، دستخوش تحولات و دگرگونیهای فراوانی چکیده کامل
یکی از راههای شناخت مؤلفههای زبانی و فکر نویسندگان و شاعران، بررسی آثار آنان از نگاه سبکشناسانه است. مشخص کردن عناصر سبک سازی در آثار ادبی، مخاطب را به دنیای فکری و زبانی شاعر و نویسنده رهنمون میسازد. از دیگر سو، شعر معاصر ایران، دستخوش تحولات و دگرگونیهای فراوانی بود از کودتای 28 مرداد گرفته تا انقلاب اسلامی، رویدادهای فراوانی ادیبان ایرانی و به تبع آن آثارشان را نیز تحت تأثیر قرار داد و هر کدام از آنان با سبک و سیاق خویش به بازتاب این رویدادها پرداختند، بدین معنا که افزون بر محتوای سرودههای آنان لفظ و گفتارشان نیز متأثر از این جریانات معاصر گردید و حتی عاشقانههای بسیاری از شاعران هم به نوعی تحت تأثیر رویدادهای سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی بر آن است تا با نگاهی سبکی به تحلیل اشعار نادر نادرپور از شاعارن معاصر بپردازد. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که در سرودههای نادرپور مؤلفههای سبک فردی وجود دارد: برجسته سازی مفاهیم و مضامین(عمدتاً رمانتیک و شخص)، استفاده از واژه های نشاندار(کاربرد رنگها و عناصر طبیعت به عنوان نماد و سمبل)، استفادة از عناصر بلاغی بکر و تازه که نشانة بدیعپردازی نادر نادرپور است از ویژگیهای بارز سبکی شعر او به شمار میروند که در عین سادگی و روانی بیان شده و به مخاطب عرضه گشتهاست. افزون براین، حسی بودن عناصر بلاغی از دیگر شاخصهای سبکی نادرپور است
پرونده مقاله
ترکیببند با کاروان نیزه از علیرضا قزوه یکی از معروفترین منظومههای ادبیات دینی معاصر بهشمارمیرود. شاعر ضمن خلق شعری حماسی و پرشور، بیشتر اهداف و نتایج آن واقعه را بیانکرده و در بارۀ عوامل ایجاد آن صحبتمیکند و آن را بستری برای بیان مفاهیم آزادی، دفاع از حق و مقاوم چکیده کامل
ترکیببند با کاروان نیزه از علیرضا قزوه یکی از معروفترین منظومههای ادبیات دینی معاصر بهشمارمیرود. شاعر ضمن خلق شعری حماسی و پرشور، بیشتر اهداف و نتایج آن واقعه را بیانکرده و در بارۀ عوامل ایجاد آن صحبتمیکند و آن را بستری برای بیان مفاهیم آزادی، دفاع از حق و مقاومت در برابر ظلم قرارمیدهد. در سطح ساختار، قوافی، ردیفها و واژگزینیهایش همه در راستای همین هدف انتخابشدهاست. مضامین شعر او نیز از این واقعه بهعنوان یک انقلاب عظیم خبرمیدهد. توجه به موسیقی درونی، برجستهسازی مفاهیم و مضامین، استفاده از واژگان نشاندار، روانی و سادگی هوشمندانه، استفادۀ هنرمندانه از عناصر بلاغی، تصویرسازی مخیّل و عاطفی، مخاطبمحوری، مفهومگرایی، تأکید بر نهادینهساختن مضامین دینی، انقلابی، انسانی و آرمانی از جمله ویژگیهای سبکی شعر اوست. از آنجا که سبکشناسی ابزاری برای شناسایی هویت انسانی، علمی، ادبی و ایدئولوژیک شاعر است، از این رو این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس سبکشناسی لایهای (مدرن) به بررسی ویژگیهای بارز سبکی ترکیببند عاشورایی این شاعر پرداختهاست. نتایج پژوهش نشانمیدهد شاعر از تمام امکانات و عناصر شعر در جهت تبیین اندیشههای دینباورانهاش بهرهبردهاست و بر اساس همین اندیشهها و مضامین علوی، حسینی و عاشورایی، او را میتوان شاعری مفهومگرا نامید. نگاهی به جنبههای ادبی و زبانی شعر قزوه نشانمیدهد که شاعر با موازین ادبی و زبانی گذشته و حال آشنایی دارد و برای افزودن بر تأثیر کلام خود هر کجا که مناسب دانسته از آنها بهرهبردهاست.
پرونده مقاله
هنر و ادبیّات در اسطورهشناسی کمبل جایگاه ویژهای دارند و از مهمترین پیکرههای مطالعاتی محسوب میشوند. تکاسطوره از روشهای اسطورهشناختی در حیطۀ ادبیّات و هنر است هم در ساحت خلق هم در ساحت درک. منتقدان برای درک آثاری که از این راه خلق شدهاند به تکاسطوره رویمیآورند چکیده کامل
هنر و ادبیّات در اسطورهشناسی کمبل جایگاه ویژهای دارند و از مهمترین پیکرههای مطالعاتی محسوب میشوند. تکاسطوره از روشهای اسطورهشناختی در حیطۀ ادبیّات و هنر است هم در ساحت خلق هم در ساحت درک. منتقدان برای درک آثاری که از این راه خلق شدهاند به تکاسطوره رویمیآورند. کمبل بیش از هر هنر دیگر با ادبیات درگیر بودهاست. کهن الگوی سفر قهرمان کمبل بر سه خط کلّی روایتی جدایی، تشرّف و بازگشت همراه با هفده زیر مجموعه تبیین شدهاست که در پایان زمینهساز تکامل روحی- روانی قهرمان است. این پژوهش به صورت تحلیلی – تطبیقی و در جامعۀ آماری منظومۀ همای وهمایون صورت پذیرفتهاست و به تحلیل سفر همای به چین بر اساس نظریۀ سفرقهرمان جوزف کمبل پرداختهاست و برایند پژوهش این است که سفر همای تا حدّ زیادی مطابق بر سفر قهرمان کمبل بودهاست و قهرمان در پایان سفر به تکامل روحی- روانی و خودشناسی و کسب هویّت رسیده است.
پرونده مقاله
منجمان از حرکت سیارات و قرار گرفتن مدار آنها در کمربند آسمانی پیشگوییهایی انجام دادهاند و این پیشگویی را بر مبنای علم یا فن احکام نجوم استدلال می کردهاند. در تعریف این صنعت گفته اند که ، شناخت کیفیت استدلال از گردش افلاک و مطالعه برجها و حرکت ستارگان است، بر آنچه د چکیده کامل
منجمان از حرکت سیارات و قرار گرفتن مدار آنها در کمربند آسمانی پیشگوییهایی انجام دادهاند و این پیشگویی را بر مبنای علم یا فن احکام نجوم استدلال می کردهاند. در تعریف این صنعت گفته اند که ، شناخت کیفیت استدلال از گردش افلاک و مطالعه برجها و حرکت ستارگان است، بر آنچه در زیر فلک قمر پیدا خواهد شد، پیش از پیدا شدن آن. این دانش سابقهای بسیار دیرین در حوزهی دانش بشری دارد. پیشینهی آن به بابلیان باستان و سپس به یونانیان باز میگردد که در بسط و گسترش آن نقش به سزایی ایفا کردند. دانش احکام نجوم که در ابتدا در انحصار ستارهشناسان و ریاضیدانان بود کمکم به حوزهی علوم دیگر نیز بسط یافت به گونهای که؛ حتی پزشکان در بعضی از ادوار برای درمان بیماران خود دست به دامان دانش نجوم می شدند. شاعران نیز از این دانش غافل نبودند و در دورههای آغازین شعر فارسی تا سدههای هفت و هشت در سرودههای خویش از آن بهره بردند و به خلق مضامین پرداختند تا نسبت به شعرای دیگر اظهار فخر نمایند. احکام مربوط به منطقةالبروج یا احکام مربوط به یکایک برج های دوازدگانه و یا ستارگان مشهور در هر یک از برج ها، در شعر سنایی، جلوهای خاص دارد که این معانی را در ذیل عنوان های گوناگون مورد بررسی و مطالعه قرار میدهیم.
پرونده مقاله
داستان یوسف در جایگاه احسنالقصص، باعث شد که ، برداشتهای متفاوتی از آن شود. یکی از مهمترین این نظرگاهها، تأویلات عارفان است. در این نوشتار کوشیده ایم با استخراج مضامینی دیدگاه عارفان را تبیین کنیم. بدین منظور کتابهای تذکره الاولیا، رسالۀ قشیریه، نفحات الانس، کشفالم چکیده کامل
داستان یوسف در جایگاه احسنالقصص، باعث شد که ، برداشتهای متفاوتی از آن شود. یکی از مهمترین این نظرگاهها، تأویلات عارفان است. در این نوشتار کوشیده ایم با استخراج مضامینی دیدگاه عارفان را تبیین کنیم. بدین منظور کتابهای تذکره الاولیا، رسالۀ قشیریه، نفحات الانس، کشفالمحجوب، تفسیر میبدی و ... بررسی و بنمایههای داستان یوسف در پیوند با مفاهیم بلند عرفانی که در دو بخش مفاهیم مرتبط با عشق و دیگر مفاهیم عرفانی قابل تقسیم است، تحلیل و بررسی شد. چنین مطالعه ای آشکار می کند، در این داستان بیش از هر موضوعی عنصر عشق برجسته است. دقت در دقایق عشق موجب می شود دریابیم چگونه عشق موجب برکشیدن داستان یوسف به مقام زیباترین داستان ها شده است. عشق به عنوان یکی از منازل معرفت، موجب دگرگونی اساسی در وجود سالک می شود. پرداختن به عنصر عشق و مفاهیم عرفانی مرتبط با آن داستان یوسف را به یکی از پربارترین و تأویل پذیرترین داستان های قرآنی مبدل کرده است. آینه بودن جمال یوسف و جلوگاه حسن الهی دانستن او که موجب بصیرت افزایی چنین عشقی می شود، غیرت معشوق بر عاشق، ایثار در محبت و فراموشی الم زخم و صدق عشق از موضوعاتی است که نشان می دهد، عشق موضوع کلیدی داستان یوسف در نگاه عارفان است. همچنین عارفان به نمادپردازی شخصیتهای داستان پرداخته اند. زلیخا نماد نفس لوامه، یعقوب نماد عقل، یوسف نماد دل یا سالک طریقت است که به دلیل توجه یعقوب عقل به او دچار حسد قوای غضب و شهوت شده است.
پرونده مقاله
برخی از زنان نویسنده معاصر ایرانی در مرحلهای از نویسندگی خود، به ماهیت و چیستی هویت زنان میپردازند. راوی رمان احتمالا گمشدهام نیز در پی خودآگاهی و کشف هویت فردی است و در این مسیر دچار بحران هویت شده و سعی در فائق آمدن بر این بحران دارد. نشانهشناسی یکی از روشهای پژ چکیده کامل
برخی از زنان نویسنده معاصر ایرانی در مرحلهای از نویسندگی خود، به ماهیت و چیستی هویت زنان میپردازند. راوی رمان احتمالا گمشدهام نیز در پی خودآگاهی و کشف هویت فردی است و در این مسیر دچار بحران هویت شده و سعی در فائق آمدن بر این بحران دارد. نشانهشناسی یکی از روشهای پژوهشی میانرشتهای است که به تحلیل نشانهها میپردازد و در خوانش متون ادبی برای درک معانی نهفته در آنها کارگشاست. در این مقاله کوشش شده است با بهرهگیری از رویکرد نشانههای اجتماعی، رمزگانهای اجتماعی در رمان احتمالا گمشدهام اثر سارا سالار بررسی و تحلیل شود. بررسی رمان احتمالا گمشدهام از دیدگاه نشانهشناسی اجتماعی بیانگر آن است که نویسنده در بازنمایی و القای مفهوم مورد نظر خود یعنی بحران هویت موفق بوده است. سارا سالار حضور نشانههای اجتماعی را در رمزگانهای هویتی مانند مکان، پوشاک، خوراک و نام به تصویر کشیده؛ بویژه از طریق تداعی مکانهای گذشته و نیز بینام بودن شخصیت اصلی، بر این مفهوم تاکید میکند. نشانههای آداب اجتماعی نیز در این رمان فراواناند. نویسنده از روش‎های گوناگونِ ارتباط غیرکلامی (مانند لحن و اطوار) به عنوان بستری برای بازتاب مفهوم گمگشتگی هویت بهره برده است؛ به این صورت که لحن گفتاری توهینآمیز و غیر همدلانه در گفتوگوهای ذهنی راوی نیز در خدمت القای مفهوم بحران هویت است.
پرونده مقاله
صفاءالقلوب اثر ارزشمندی است که فقط یک نسخۀ خطی در کتابخانۀ ملّی تبریز از آن وجود دارد و تاکنون هم تصحیح نشده است. این کتاب را عبدالرحیم حزین شیروانی در دورة قاجار در 19 گفتار و 11 حکایت و یک خاتمهای کوتاه در دعای خیر در حق کاتب به اقتفا از نان و حلوای شیخ بهایی و در و چکیده کامل
صفاءالقلوب اثر ارزشمندی است که فقط یک نسخۀ خطی در کتابخانۀ ملّی تبریز از آن وجود دارد و تاکنون هم تصحیح نشده است. این کتاب را عبدالرحیم حزین شیروانی در دورة قاجار در 19 گفتار و 11 حکایت و یک خاتمهای کوتاه در دعای خیر در حق کاتب به اقتفا از نان و حلوای شیخ بهایی و در وزن و قالب آن سروده است. مقالة حاضر به روش اسنادی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای بررسی و تحلیل شده، در صدد پاسخگویی به این پرسش است که بارزترین ویژگیهای سبکی صفاءالقلوب چیست؟ به این منظور، مهمترین ویژگیهای صفاءالقلوب در سه سطح فکری، زبانی و ادبی همراه با معرَّفی نسخه و ویژگی رسمالخط آن، بررسی و تلمیحات و تضمینهای به کار رفته، تخریج و مصدریابی شده است. یافتههای پژوهش مبنی بر آن است که این اثر از جهتی ویژگیهای سبک کهن را دارد و از جهتی رد پای واژهها و اصطلاحات روز و کاربردهای نو در لابلای این نسخه مشهود است. ویژگیهای سبکی و رسمالخط نسخه، در دو نسخه دیگر نیز دیده میشود. تنها 7 درصد ابیات مردّف، هستند. پیروی از نان و حلوا نیز در جای جای نسخه نمود دارد. مؤلفّ این اثر، غیر از شیخ بهایی، به اشعار مولوی و عطار و صائب نیز نظر داشته است.
پرونده مقاله
براساس چارچوب نظری هابرماس، از نسبت اندیشه و سیاست در سیر تاریخ اندیشۀ سیاسی غرب، اندیشه و سیاست در دوره کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم سعادت با هم عجین میشوند؛ زیرا اندیشه، سعادت را تعریف میکند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت، قرار میگیرد. حال آنکه در اندیشه سیا چکیده کامل
براساس چارچوب نظری هابرماس، از نسبت اندیشه و سیاست در سیر تاریخ اندیشۀ سیاسی غرب، اندیشه و سیاست در دوره کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم سعادت با هم عجین میشوند؛ زیرا اندیشه، سعادت را تعریف میکند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت، قرار میگیرد. حال آنکه در اندیشه سیاست مُدرن و در سنت هابزی، اخلاق و سیاست از هم جدا میشوند. در حقیقت هدف ساختار سیاسی شاهنامه، سعادتمند کردن شهروندان و همچنین زمینهای برای ایجاد امنیت و تحقق رفاه میباشد؛ با این توصیف، طبق چارچوب نظریه هابرماس، مقاله حاضر بر این نظر است که در اندیشه متفکران مکتب فرانکفورت، اندیشه و سیاست همانند سنت کلاسیک، میتواند مفهوم رفاه در جهت مذهبی و علم سعادت، عدالت، امنیت و کمک به نیازمندان را به وجود آورد که همان اخلاق فضیلت است؛ اندیشههای سیاسی که مورد علاقه ماکیاولی و نظم اجتماعی که مورد نظر مور است، با توجه به زندگی فضیلت-مندانه شهروندان توضیح داده نمیشوند. مسئله این متفکران مدرن برخلاف متفکران کلاسیک، نه پرسش از شرایط اخلاقیِ زندگی خیر، بلکه پرسش دربارۀ شرایط واقعی بقاست که مورد نظر مور است. با این توضیح میتوان حد فاصل میان عقلانیت ارتباطی در تقابل با عقلانیت ابزاری را طبق نظر فرانکفورت در ساختار سیاسی شاهنامه بررسی نمود که این مکتب ما را به وفاق اجتماعی میرساند و رسیدن به رهایی از تعلقات دنیایی را همان خرد عینی میداند.
پرونده مقاله
بیان احساسات شخصی در مفهوم گسترده آن در قالب نظم و نثر در دورههای مختلف همواره مورد توجه شاعران و نویسندگان ادب فارسی قرار گرفته است. احساسات شخصی اعم از نرمترین تا درشتترین آنها در دایره ادب غنایی میگنجد. رمان یکی از انواع ادبی و نوع ادبی غالب در عصر حاضر است که پ چکیده کامل
بیان احساسات شخصی در مفهوم گسترده آن در قالب نظم و نثر در دورههای مختلف همواره مورد توجه شاعران و نویسندگان ادب فارسی قرار گرفته است. احساسات شخصی اعم از نرمترین تا درشتترین آنها در دایره ادب غنایی میگنجد. رمان یکی از انواع ادبی و نوع ادبی غالب در عصر حاضر است که پتانسیل و فضای لازم برای خلق و آفرینش مفاهیم غنایی را در خود دارد. رمان شوهر آهوخانم نوشته علیمحمد افغانی و اولین اثر شناخته شده به سبک رئالیسم در ادبیات فارسی میباشد. در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده تا با بهرهگیری از شیوه توصیفی-تحلیلی، انواع مفاهیم غنایی در این رمان مورد بررسی قرار گیرد. مفاهیم غنایی در رمان شوهر آهوخانم بیشتر به صورت وصف، عشق و محبت، غم و اندوه، خشم و نفرت، شادی و امیدواری و موسیقی و رقص نمود پیدا کرده است. نویسنده از این مفاهیم در جهت توصیف فضا، حالات روحی شخصیتهای داستان و اثرگذاری بیشتر بر مخاطب بهره گرفته است.
پرونده مقاله
بابافغانی شیرازی از شاعران نیمة دوم سدة نهم و اوایل سدة دهم هجری است که بهسبب آوازه در غزلسرایی، او را حافظ کوچک نامیدهاند. دیوان این شاعر، نخستین بار در 1935م در لاهور و سپس در سال 1316ش به کوشش احمد سهیلی خوانساری در تهران به چاپ رسید. سهیلی، بار دیگر این دیوان را چکیده کامل
بابافغانی شیرازی از شاعران نیمة دوم سدة نهم و اوایل سدة دهم هجری است که بهسبب آوازه در غزلسرایی، او را حافظ کوچک نامیدهاند. دیوان این شاعر، نخستین بار در 1935م در لاهور و سپس در سال 1316ش به کوشش احمد سهیلی خوانساری در تهران به چاپ رسید. سهیلی، بار دیگر این دیوان را در 1340 با 5 دستنویسِ نویافته، مقابله و دوباره تصحیح و منتشر کرد. وی در مقدمة این چاپ یادآور شده که در تصحیح این دیوان نهایت اهتمام را به عمل آورده است. ولی مقابلة این تصحیح با دستنویسهای معتبر، بیانگر آن است که مصحّح در تصحیح این متن، دچار خطاهای بسیاری شده است و در مقابلة بسیاری از غزلها با دستنویسهای نویافتة خویش کوتاهی کرده است. در این تصحیح، غزلهایی نیز به چشم میخورد که در دیوان هلالی جغتایی، چاپ سعید نفیسی هم با اندک اختلافی درج شده است. شعر بابافغانی تا دو سده پس از درگذشتِ او، سرمشق و الگوی شاعران ایرانی و پارسیگویان شبهقارّه بوده است و تقریباً همگی این شاعران، شماری از غزلهای خویش را در زمین غزلهای بابافغانی سرودهاند. ولی تا به امروز، تصحیحی معتبری از دیوان بابافغانی در دست نیست. نگارنده در مقالة حاضر نشان داده است که ناکارآمدی شیوة ضبط نسخهبدلها، به متن بردن نویسشهای نادرست و مقابله نکردن بسیاری از غزلها با دستنویسهای نویافته، چاپ حاضر دیوان بابافغانی را بیاعتبار ساخته است.
پرونده مقاله
اشتقاق و ترکیب دو فرآیند اصلی واژهسازی در زبان فارسی است. از آن جا که فعل مهمترین عنصر در دستگاه واژگانی و نحوی زبان است، زایا بودن زبان در ساخت فعلهای متنوّع و متعدّد اهمیت فراوانی دارد، طوریکه این فعلها خود، زایا باشند و بتوان واژههای دیگری از آنها مشتق کرد. ای چکیده کامل
اشتقاق و ترکیب دو فرآیند اصلی واژهسازی در زبان فارسی است. از آن جا که فعل مهمترین عنصر در دستگاه واژگانی و نحوی زبان است، زایا بودن زبان در ساخت فعلهای متنوّع و متعدّد اهمیت فراوانی دارد، طوریکه این فعلها خود، زایا باشند و بتوان واژههای دیگری از آنها مشتق کرد. این مهم، از طریق فرآیند اشتقاق صورت میگیرد و فعلهای بسیط مهمترین عناصری هستند که زبان فارسی از طریق آنها میتواند به امر اشتقاق بپردازد. نگاهی به وضعیت کاربرد فعلها در زبان فارسی امروز نشان میدهد که گرایش مفرطی به ساخت فعلهای مرکب وجود دارد و تعداد فعلهای بسیط بسیار کمتر از فعلهای مرکب است و فعلهای بسیطِ موجود نیز غالباً در حال تبدیل شدن به فعلهای مرکباند. ادامۀ این روند میتواند منجر به ضعف تدریجی و شاید توقف اشتقاقهای فعلی در زبان فارسی شود. در این مقاله ضمن بررسی وضعیت فعلهای بسیط و مرکب در زبان فارسی معاصر، و نقد و بررسی دیدگاههای مطرح در این حوزه، راهکارهایی برای اصلاح وضعیت موجود بررسی میشود. بر این اساس، در مواردی میتوان با بهکارگیری و تقویت ساختهای زیرمجموعۀ فعل بسیط یا مرتبط با آن، قابلیتهای اشتقاق فعلی در زبان فارسی را احیا کرد. تقویت ظرفیت ساخت فعلهای تبدیلی، استفاده از فعلهای سببی و استفاده از فعلهای پیشوندی از مهمترین راهکارهایی است که برای این منظور میتوان در پیش گرفت.
پرونده مقاله