ساختار سیاسی شاهنامه در اندیشه سیاسی مکتب فرانکفورت
محورهای موضوعی : نقد ادبی و نظریه پردازیماندانا علیمی 1 , سارا جاویدمظفری 2
1 - استادیارزبان وادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی
2 - گروه دروس عمومی، مدرس (مربی) دانشگاه علوم پزشکی آبادان، ایران
کلید واژه: مکتب, فرانکفورت, شاهنامه, سیاست, ساختار, هابرماس,
چکیده مقاله :
براساس چارچوب نظری هابرماس، از نسبت اندیشه و سیاست در سیر تاریخ اندیشۀ سیاسی غرب، اندیشه و سیاست در دوره کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم سعادت با هم عجین میشوند؛ زیرا اندیشه، سعادت را تعریف میکند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت، قرار میگیرد. حال آنکه در اندیشه سیاست مُدرن و در سنت هابزی، اخلاق و سیاست از هم جدا میشوند. در حقیقت هدف ساختار سیاسی شاهنامه، سعادتمند کردن شهروندان و همچنین زمینهای برای ایجاد امنیت و تحقق رفاه میباشد؛ با این توصیف، طبق چارچوب نظریه هابرماس، مقاله حاضر بر این نظر است که در اندیشه متفکران مکتب فرانکفورت، اندیشه و سیاست همانند سنت کلاسیک، میتواند مفهوم رفاه در جهت مذهبی و علم سعادت، عدالت، امنیت و کمک به نیازمندان را به وجود آورد که همان اخلاق فضیلت است؛ اندیشههای سیاسی که مورد علاقه ماکیاولی و نظم اجتماعی که مورد نظر مور است، با توجه به زندگی فضیلت-مندانه شهروندان توضیح داده نمیشوند. مسئله این متفکران مدرن برخلاف متفکران کلاسیک، نه پرسش از شرایط اخلاقیِ زندگی خیر، بلکه پرسش دربارۀ شرایط واقعی بقاست که مورد نظر مور است. با این توضیح میتوان حد فاصل میان عقلانیت ارتباطی در تقابل با عقلانیت ابزاری را طبق نظر فرانکفورت در ساختار سیاسی شاهنامه بررسی نمود که این مکتب ما را به وفاق اجتماعی میرساند و رسیدن به رهایی از تعلقات دنیایی را همان خرد عینی میداند.
According to Habermas's theoretical framework, from the "relation of political thought to the course of the history of Western political thought", thought and politics in the classical period and in the Aristotelian tradition are intertwined around the concept of "happiness" because thought defines and Politics realizes the concept of happiness. Whereas in modern thought, in the Hobbesian tradition, ethics and politics are separated. In fact, the objective of the political structure of the Shahnameh is to make citizens happy as well as to create a foundation for security and the realization of welfare; By this description, in the framework of Habermas's theory ،this article argues that in the minds of Frankfurt school thinkers, thought and politics, like the classical tradition, can provide the concept of religious and scientific welfare, prosperity, justice, security, and assistance to the needy, which is the "virtue ethic".Machiavelli's "political ideas" and Moore's "social order" are not explained by the "virtuous" life of citizens. The question of these modern thinkers, unlike classical thinkers, is not the question of the moral condition of "the good life", but the question of the real conditions of survival. That's Moore's point. With this explanation, one can examine the gap between communicative rationality versus instrumental rationality according to Frankfurt in the political structure of the Shahnameh. This school leads us to "social consensus" and considers achieving liberation from worldly possessions as objective reason.
منابع
1-دالمایر،فرد (1386)، سیاست ومُدُن وعمل،ترجمۀ مصطفی یونسی، آبادان: پرسش.
2-دورانت،ویل (1367)، تاریخ تمدن مشرق زمین؛ گاهوارۀ تمدن، ج1، چاپ دوم، تهران: سازمان انتشارات وآموزش انقلاب اسلامی.
3-فردوسی،ابوالقاسم (1373)، تصحیح ژول مول، چاپ چهارم، تهران: سخن.
4-فردوسی،ابوالقاسم (1382)، تصحیح سعید حمیدیان، براساس چاپ مسکو، تهران: قطره.
5-کوسه،ایو واستفن آبه (1389)، واژگان مکتب فرانکفورت، ترجمۀ افشین جهاندیده، چاپ دوم، تهران: نی.
6-کولاکوفسکی،لشک (1387)، جریان های اصلی در مارکسیسم، ترجمۀ عباس میلانی، جلدسوم، تهران: اختران.
7-کینگ ساموئل (1346)، جامعه شناسی، ترجمه مشفق همدانی، چاپ سوم، تهران: امیرکبیر.
8-مشکور،محمد جواد (1369)، کارنامه اردشیربابکان، چاپ اول ،تهران: دنیای کتاب.
9-مک اینتایر،السدر (1379)، تاریخچۀ فلسفۀ اخلاق، ترجمۀ انشائی رحمتی، تهران: حکمت.
10-نظام الملک طوسی،ابوعلی حسن (1383)، سیاست نامه، چاپ هفتم، به اهتمام هیوبرت دارک.
11-نوذری،حسین علی (1386)، بازخوانی هابرماس، چاپ دوم، تهران: چشمه.
12-نوذری،حسین علی (1389)، نظریۀ انتقادی مکتب فرانکفورت، چاپ سوم، تهران: آگه.
13-هولمز،رابرت (1385)، مبانی فلسفۀ اخلاق، ترجمۀ مسعود علیا،ویراست سوم، چاپ سوم، تهران: ققنوس.
1-Christie, T (2008) virtue Ethics as an Alternative to Deontological and Consequential Reduction Debate, in: international journal of Drug Policy, N, 19
2-Habermas, j (1974) Theory and Practice, TR: j.Viertel, Boston Beacon, press
_||_References
1- Dallmayer, Fard (2006), Politics and Civilization and Work, translated by Mustafa Younisi, Abadan: Question.
2- Durant, Will (1367), History of Oriental Civilization; Gahvareh Tamdan, Vol. 1, 2nd edition, Tehran: Islamic Revolution Publishing and Education Organization.
3- Ferdowsi, Abul Qasem (1373), Jool Mol's correction, 4th edition, Tehran: Sokhn.
4- Ferdowsi, Abul Qasem (2012), edited by Saeed Hamidian, based on the Moscow edition, Tehran: Qathr.
5-Kose, Yves and Stephen Abe (2009), Vocabulary of the Frankfurt School, translated by Afshin Jahandideh, second edition, Tehran: Ni.
6- Kulakovsky, Leshek (2007), Main currents in Marxism, translated by Abbas Milani, volume three, Tehran: Akhtran.
7- King Samuel (1346), Sociology, translated by Mushfaq Hamdani, third edition, Tehran: Amirkabir.
8- Mashkoor, Mohammad Javad (1369), Ardeshir Babakan's career, first edition, Tehran: Dunyai Kitab.
9- McIntyre, Elsadr (1379), History of Moral Philosophy, translated by Anshai Rahmati, Tehran: Hikmat.
10- Nizam al-Mulk Tusi, Abu Ali Hassan (2013), policy book, seventh edition, by Hubert Dark.
11-Nozari, Hossein Ali (2006), rereading Habermas, second edition, Tehran: Cheshme.
12-Nuzari, Hossein Ali (2009), Critical Theory of the Frankfurt School, third edition, Tehran: Age.
13-Holmes, Robert (2015), The Basics of Moral Philosophy, translated by Masoud Alia, third edition, third edition, Tehran: Phoenix.
1-Christie, T (2008) virtue Ethics as an Alternative to Deontological and Consequential Reduction Debate, in: international journal of Drug Policy, N, 19
2- Habermas, j (1974) Theory and Practice, TR: j. Viertel, Boston Beacon, press.