-
دسترسی آزاد مقاله
1 - کاربست رویکرد پرورش هوش طبیعت گرایانه در طراحی پارک کودک
رویا رضایی نسب نسیم صحرائی نژاد سید حسین موسوی فاطمی علیرضا قراگوزلودر دوره ای که دسترسی به محیطهای طبیعی در فضاهای شهری روز به روز کمتر می شود، طراحی فضائی مناسب که بتواند پاسخگوی نیاز افراد بخصوص کودکان به طبیعت و ارتباط نزدیک با آن باشد قطعا تاثیر چشمگیری بر ابعاد روانی و شخصیتی و همچنین فرهنگسازی در جهت حفاظت از طبیعت و محیط زیست خو چکیده کاملدر دوره ای که دسترسی به محیطهای طبیعی در فضاهای شهری روز به روز کمتر می شود، طراحی فضائی مناسب که بتواند پاسخگوی نیاز افراد بخصوص کودکان به طبیعت و ارتباط نزدیک با آن باشد قطعا تاثیر چشمگیری بر ابعاد روانی و شخصیتی و همچنین فرهنگسازی در جهت حفاظت از طبیعت و محیط زیست خواهد داشت. بر اساس نظریه هوشهای چندگانه گاردنر، هوش طبیعت گرا یکی از 9 نوع هوش در کودکان است که پرورش آن در گرو افزایش ارتباط کودک با طبیعت پیرامون خواهد بود. در حقیقت، اصل تجربه طبیعت توسط کودکان و ضرورت برنامه ریزی برای خلق بستری جهت بروز این تجربه برای کودکان شهرنشین، فرصتی برای افزایش ارتباط با طبیعت را فراهم می کند و هدف این مقاله نیز تدوین اصول و شاخص های طراحی پارک کودک جهت پرورش هوش طبیعت گرایانه خواهد بود. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و کیفی با رویکردی تحلیلی و توصیفی است که به بررسی نظریات پژوهشگران و تبیین ارتباط میان آنها پرداخته است. داده های تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای جمع آوری و با استفاده از تکنیک تحلیل اسناد، داده های جمع آوری شده، مورد تحلیل و بازیابی قرار خواهند گرفت. بر اساس مطالعات، با معرفی ویژگی ها و نیازهای کودکان خصوصا کودکان6 تا 12 سال، عوامل موثر بر پرورش هوش طبیعت گرایانه کودکان را ارائه نموده و سپس اصول و ضوابط کلی طراحی فضاهای بازی کودکان را جمع بندی و ارائه می نماید. در نهایت نیز، بر اساس اصل تجربه طبیعت و سایر مطالعات انجام شده الگوهائی جهت طراحی پارک کودک منطبق بر ویژگیها و نیازهای کودکان جهت پرورش هوش طبیعت گرایانه در آنها پیشنهاد گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق امکان اخذ تصمیم هائی در راستای فرصت سازی برای افزایش رابطه کودک با طبیعت و نهادینه کردن فرهنگ احترام به طبیعت و حفاظت از محیط زیست در فضاهای شهری از سنین کودکی را فراهم خواهد نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - Navigating Teachers’ and Tourism students’ Preferred Intelligence Types in English for Tourism Purposes
Elham Mehrdelan Hamed Barjesteh Fereshteh AzizmohammadiThis study sought to navigate multiple intelligence (MI) theory in the First Friend Series with the tourism English courses. To comply with the objective, 15 teachers were asked to uncover their perceptions of MI theory and its application in their classes. The secondar چکیده کاملThis study sought to navigate multiple intelligence (MI) theory in the First Friend Series with the tourism English courses. To comply with the objective, 15 teachers were asked to uncover their perceptions of MI theory and its application in their classes. The secondary aim of this study was to probe tourism learners’ preferred intelligence types concerning different kinds of intelligence provided in the textbooks. To do this, 42 tourism students were asked to fill out the MI inventory developed by Christison (1996). The findings indicated that the textbook series dominantly represented verbal/linguistic and special/visual linguistic intelligence types. In addition, the most preferred intelligence types were interpersonal, logical-mathematical, musical, and special-visual, respectively. However, the least intelligence types were naturalistic and bodily-kinesthetic. The findings revealed that female learners displayed higher mean rank in answering the MI inventory, but the difference between the male and female learners in their MI type was not significant. Categorizing data obtained from teachers’ interviews (N= 15) showed that MI brings positive outcomes related to teaching practices and the learners’ learning. Teachers reported positive attitudes towards considering MI theory in teaching and applying it in their classes. The findings have implications for the tourism students, English for specific courses, and language policy makers. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تدوین مدل آموزشی برای عملکرد تحصیلی مبتنی بر هوش چندگانه با واسطهگری خودپنداره و عزّتنفس: یک الگوی ساختاری
محمدرضا ربیعی نژاد محمدباقر کجباف محمدمهدی مظاهری هوشنگ طالبی احمد عابدیپژوهش حاضر اجمالاً با هدف تدوین مدل آموزشی مبتنی بر هوش چندگانه به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری همۀ دانشآموزان پسر دبستانی پایۀ چهارم و پنجم ابتدایی شهر قزوین در سال تحصیلی 93ـ1392 بودند. نمونه شامل 359 دانشآموز که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد چکیده کاملپژوهش حاضر اجمالاً با هدف تدوین مدل آموزشی مبتنی بر هوش چندگانه به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری همۀ دانشآموزان پسر دبستانی پایۀ چهارم و پنجم ابتدایی شهر قزوین در سال تحصیلی 93ـ1392 بودند. نمونه شامل 359 دانشآموز که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ مقیاس عزّت نفس (روزنبرگ، 1965)، آزمون خودپنداره (تنسی، 1964) و مقیاس سنجش هوشهای چندگانه (عابدی، 1387) بود. معیار عملکرد تحصیلی از میانگین نمرات دروس بهدست آمد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان دادند، مسیرهای مستقیم هوش درونفردی، هوش موسیقایی، هوش منطقی ـ ریاضی، خودپنداره و عزتنفس با عملکرد تحصیلی معنیدار است. مسیرهای مستقیم هوش طبیعتگرا، هوش درونفردی، هوش میانفردی، هوش موسیقایی، هوش فضایی، هوش زبانی و خودپنداره با عزتنفس معنیدار است. اثر مستقیم و غیرمستقیم هوش درونفردی بر عملکرد تحصیلی و عزّتنفس معنادار بود (به ترتیب 003/0P=، 02/0P= و 04/0P=، 001/0P=). اثرمستقیم هوش درونفردی بر خودپنداره نیز معنادار بود (001/0P=). این اطلاعات میتواند برای طراحی برنامههای آموزشی بر مبنای هوش چندگانه و بهمنظور بالا بردن عملکرد تحصیلی دانشآموزان استفاده میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - اثربخشی آموزش هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوشهای چندگانه گاردنر بر هوش هیجانی و خلاقیت دانشآموزان دختر پایه پنجم و ششم شهر اصفهان
خاطره بزرگمهری بوذرجمهری فریبا حافظی پرویز عسکری بهنام مکوندی رضا پاشاهدف از این پژوهش تعیین اثربخشی روش آموزش هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر هوش هیجانی، خلاقیت دانش آموزان دختر بود. روش تحقیق، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم و ششم شهرستان اصفهان در سا چکیده کاملهدف از این پژوهش تعیین اثربخشی روش آموزش هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر هوش هیجانی، خلاقیت دانش آموزان دختر بود. روش تحقیق، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم و ششم شهرستان اصفهان در سال تحصیلی97-1396 بودند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود.از این رو از دانش آموزان 4 مدرسه 30 نفر بصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند(هر گروه 15 نفر).داده های پژوهش با استفاده از هوش هیجانی بار- آن و خلاقیت عابدی جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که روش هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر موجب بهبود هوش هیجانی(روابط بین فردی،P پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - رابطۀ هوشهای چندگانه و خودکارآمدی دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی
مهرنوش بهجانی زاده مهتاب سلیمیهدف این پژوهش، بررسی رابطۀ هوشهای چندگانۀ گاردنر و خودکارآمدی دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوۀ جمعآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی ناحیه ۳ آموزشوپرورش کرج د چکیده کاملهدف این پژوهش، بررسی رابطۀ هوشهای چندگانۀ گاردنر و خودکارآمدی دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوۀ جمعآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی ناحیه ۳ آموزشوپرورش کرج در سال تحصیلی 96-1395 با تعداد 8019 بود. نمونۀ آماری پژوهش با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک ۱۱۷ نفر انتخاب شدند. پرسشنامهها شامل هوش چندگانۀ گاردنر (armstrung,2003) و خودکارآمدی کودک و نوجوان (2001، murhs) بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیونهای چندگانه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته و این نتایج به دست آمد: بین ابعاد هوشهای چندگانه (زبانی، ریاضی، فضایی، حرکتی، میان فردی، درون فردی، موسیقی، طبیعتگرایی) و اجزای خود کارآمدی (اجتماعی، تحصیلی و هیجانی) دانشآموزان رابطۀ معنادار وجود دارد (01/0p < ). رگرسیونهای خطی نیز نشان داد که از بین مؤلفههای هشتگانۀ هوشهای گاردنر، فقط یک مؤلفه (هوش ریاضی) بیشترین رابطه را با خودکارآمدی تحصیلی (01/0p < ) داشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - EFL Male and Female Learning Styles and Multiple Intelligences A Case of Iranian EFL University Students
Mohammad Reza SadeghiThis study was an attempt to investigate a learning style and multiple intelligences survey distributed among two groups of senior-level EFL male and female students to use appropriate techniques and activities for different gender. Two standardized instruments were use چکیده کاملThis study was an attempt to investigate a learning style and multiple intelligences survey distributed among two groups of senior-level EFL male and female students to use appropriate techniques and activities for different gender. Two standardized instruments were used during the data collection process. It should be noted that a t-test was conducted to conclude the differences between male and female groups. Since there was the same survey as a data elicitation instrument, it was possible to easily compare the results from the two groups. Furthermore, sufficient considerations of both audiences were taken into account during the design of the survey. The first part of the survey aimed at the students’ desired learning styles and the second part focused on multiple intelligences. Data analysis displayed the prevailing learning styles and multiple intelligences in each group. Furthermore, findings revealed that prevailing learning style preferences of the male group were visual, global, closure-oriented, extroverted, and intuitive learning style, respectively, whereas the female group preferred mostly a global, intuitive, closure-oriented, a visual, and finally an extroverted learning style. The findings of the study indicated that knowing the strengths and potentials of the male and female students regarding their multiple intelligences and learning styles would help both language teachers and students in order to make progress, develop language skills, and select appropriate syllabus designs and language learning methods. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - اثربخشی آموزش درس علوم مبتنی بر نظریه هوشهایچندگانه بر خلاقیت دانشآموزان دختر پنجم ابتدایی
حسن غریبی جلیل اصلانی مهزاد عبدالملکیهدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش درس علوم مبتنی بر نظریه هوشچندگانه بر خلاقیت دانشآموزان دختر دوره ابتدایی پایه پنجم شهر قروه بود. این پژوهش به روش نیمهآزمایشی از نوع پژوهشهای مداخلهای و با استفاده از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعة آما چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش درس علوم مبتنی بر نظریه هوشچندگانه بر خلاقیت دانشآموزان دختر دوره ابتدایی پایه پنجم شهر قروه بود. این پژوهش به روش نیمهآزمایشی از نوع پژوهشهای مداخلهای و با استفاده از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعة آماری این تحقیق شامل کلیة دانشآموزان دختر دورة ابتدایی پایة پنجم شهر قروه بود که تعداد کل آنان 550 نفر بود. نمونة آماری در این پژوهش عبارت بود از 53 نفر از دانشآموزان دختر دورة ابتدایی پایه پنجم شهر قروه بهطوریکه افراد گروه نمونه به شیوة نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای سنجش خلاقیت از آزمون خلاقیت تورنس فرم ب تصویری استفاده شد. تجزیهوتحلیل یافتهها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. یافتهها نشان داد که آموزش درس علوم مبتنی بر نظریه هوشچندگانه بر نمره کل متغیر خلاقیت دانشآموزان مؤثر بوده است. ابعاد خلاقیت از جمله انعطافپذیری، اصالت، بسط و سیالی هم مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص شد نمرات دانشآموزان در پسآزمون گروه آزمایش افزایش داشته است. بیشترین میزان افزایش نمرات در پسآزمون گروه آزمایش در بعد انعطافپذیری و کمترین آن مربوط به بعد بسط بود. نتایج بیانگر این است که استفاده از این راهبردها برای افزایش خلاقیت دانشآموزان توسط معلمان دوره ابتدایی کاربردی و مؤثر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تحلیل محتوای کتاب زیست شناسی پایه دوم متوسطه بر اساس تئوری هوشهای چندگانه گاردنر
مریم یوسفی قصابسرایی کامیان خزاییدر این پژوهش به تحلیل محتوای کتاب زیست شناسی پایه دوم متوسطه بر اساس نظریه هوشهای چندگانه گاردنر پرداخته شده است. برای انجام تحقیق، شیوه تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفت و جامعه آماری مورد استفاده کتاب زیست شناسی پایه دوم متوسطه انتخاب شد که به دلیل محدود بودن جامعه، چکیده کاملدر این پژوهش به تحلیل محتوای کتاب زیست شناسی پایه دوم متوسطه بر اساس نظریه هوشهای چندگانه گاردنر پرداخته شده است. برای انجام تحقیق، شیوه تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفت و جامعه آماری مورد استفاده کتاب زیست شناسی پایه دوم متوسطه انتخاب شد که به دلیل محدود بودن جامعه، سرشماری انجام گرفت. با تحلیل واحدهای گوناگون کتاب زیست شناسی دوم متوسطه، میزان کاربرد مولفههای هوشهای چندگانه گاردنر در شکل گیری محتوای کتاب، سنجیده و واحدهای تحلیل به صورت جملات در نظر گرفته شد. یافتهها حاکی از آن است که در کتاب زیست شناسی پایه دوم متوسطه، از نظر به کار گیری مولفههای هوشهای چندگانه بیشتر به هوش منطقی ـ ریاضی توجه شده بود. همچنین در کتاب مذکور، از مولفههای هوشهای چندگانه در قالبهای مختلف محتوا مانند متن، خودآزمایی، بیشتر بدانید و شکل به یک نسبت استفاده نشده بود. علاوه بر این، مولفههای هوش در فصلهای مختلف و کل کتاب به طور متقارن به کار نرفته بود. از نتیجه یافتههای موجود چنین بود که درکتاب زیست شناسی پایه دوم متوسطه، بیشتر بر هوش منطقی ـ ریاضی تمرکز شده و به سایر جنبههای هوش یا توجه نشده و یا بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تأثیر محتوای طراحی شده بر مبنای هر یک از هوشهای چندگانه گاردنر در حیطه تعاملی، بر یادگیری دانشآموزان هنرستانی، درآموزش ترکیبی
الهه بدیعی مهران فرج اللهیاین پژوهش نیمه آزمایشی با هدف بررسی تأثیر محتوای آموزشی الکترونیکی مبتنی بر هر یک از هوشهای حیطه تعاملی (هوشهای بین فردی، زبانی و حرکتی ـ جسمانی) بر یادگیری، در آموزش ترکیبی انجام شد. تعداد 60 نفر از دانشآموزان دختر سال سوم رشته کامپیوتر کاردانش در شهر اصفهان در سال چکیده کاملاین پژوهش نیمه آزمایشی با هدف بررسی تأثیر محتوای آموزشی الکترونیکی مبتنی بر هر یک از هوشهای حیطه تعاملی (هوشهای بین فردی، زبانی و حرکتی ـ جسمانی) بر یادگیری، در آموزش ترکیبی انجام شد. تعداد 60 نفر از دانشآموزان دختر سال سوم رشته کامپیوتر کاردانش در شهر اصفهان در سال تحصیلی 92-91 به صورت خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به منظور بررسی همسانی دو گروه، معدل ترم قبل و نیمرخ انواع هوشهای چندگانه فراگیران توسط پرسشنامه80 گویهای مکنزی (2012) سنجیده شد، پایایی این ابزار به روش آلفای کرونباخ برابر 738/0 محاسبه گردید. دو گروه به روش ترکیبی آموزش دیدند. در گروه آزمایش علاوه بر آموزش ترکیبی مرسوم، از یک محتوای الکترونیک مبتنی بر هوشهای چندگانه استفاده شد. پیش آزمون و پس آزمون یکسان، قبل و بعد از آموزش انجام گرفت. تحلیل دادهها با آزمونهای آماری مجذورکای،t گروههای مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری بر روی نمره افزوده، با استفاده از نرم افزار SPSS 19 انجام شد. تفاوت یادگیری دو گروه در روش مبتنی بر هوش زبانی معنا دار بود ولی در روشهای مبتنی بر هوشهای بین فردی و حرکتی ـ جسمانی معنا دار نبود (در سطح 05/0 p <). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - بررسی مقدماتی قابلیت پیشبینیکنندگی نظریة هوش چندگانة گاردنر در انتخاب رشتة تحصیلی
مریم انصاری شقایق نیک نشانهدف پژوهش حاضر بررسی مقدماتی قابلیت پیشبینیکنندگی نظریه هوشهای چندگانة گاردنر در انتخاب رشتة تحصیلی در بین دانشجویان در سال 1394 بود. این پژوهش از نوع کمی به شیوة توصیفی و با رویکرد پیمایشی انجام شد. جامعة آماری پژوهش، همة دانشجویان علوم پایه و انسانی سال اول تحصیلی چکیده کاملهدف پژوهش حاضر بررسی مقدماتی قابلیت پیشبینیکنندگی نظریه هوشهای چندگانة گاردنر در انتخاب رشتة تحصیلی در بین دانشجویان در سال 1394 بود. این پژوهش از نوع کمی به شیوة توصیفی و با رویکرد پیمایشی انجام شد. جامعة آماری پژوهش، همة دانشجویان علوم پایه و انسانی سال اول تحصیلی 1394 دانشگاه اصفهان بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای تعداد 300 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامة هوشهای چندگانة گاردنر به دست آمد. پایایی پرسشنامه با ضرایب آلفای کرونباخ در مورد انواع هوش گاردنر بین 76/0 تا 88/0 به دست آمد. روایی محتوای پرسشنامه توسط جمعی از اساتید دانشگاه مورد تأیید قرار گرفت. دادههای به دست آمده با نرمافزار SPSS18 و در دو سطح توصیفی و استنباطی (T-Fisher-Anova) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد از بین 9 خردهمقیاس هوشهای چندگانه، بهترین پیشبینیکنندهها بر اساس تحلیل گامبهگام ضریب تشخیص و در سطح معناداری (01/0) عضویت در گروه علوم انسانی در خردهمقیاسهای وجودگرا و در گروه علوم پایه در ریاضی-منطقی و درونفردی بوده است. همچنین بین هوشهای چندگانة دانشجویان گروه علوم پایه و انسانی و دانشجویان دختر و پسر در سطح (01/0) تفاوت معنادار مشاهده شد. بر اساس نتایج توابع خطی فیشر در 73 درصد موارد میتوان با توجه به هوشهای 9گانه پیشبینی کرد که فرد در کدام گروه قرار میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - اثربخشی آموزش هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر مطلوبیت اجتماعی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم شهر اصفهان
خاطره بزرگمهری فریبا حافظی پرویز عسکری بهنام مکوندی رضا پاشاپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر مطلوبیت اجتماعی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر انجام گردید. طرح این پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه دهم شهر ا چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر مطلوبیت اجتماعی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر انجام گردید. طرح این پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه دهم شهر اصفهان در سال تحصیلی97-1396 بودند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی مرحله ای بود. نمونه مورد مطالعه از بین دانش آموزان 4 مدرسه و30 نفر بصورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند(هر گروه 15 نفر). از پرسشنامه مطلوبیت اجتماعی کراون و مارلو و مقیاس انگیزش تحصیلی والرند برای جمع آوری داده ها استفاده شد. سپس گروه آزمایشی طی 14 جلسه بصورت گروهی در جلسات آموزش هوش افزایی مبتنی بر نظریه گادرنر شرکت نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روش هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر موجب افزایش مطلوبیت اجتماعی و انگیزش تحصیلی در گروه آزمایشی در مرحله ی پس آزمون شده است(p پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - رابطه هوشهای چندگانه با ویژگی شخصیتی کارآفرینی و خلاقیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی
بتول فقیه آرامزمینه: در قرن حاضر نظریه مهمی بهمنظور توضیح تفاوتهای فردی به وجود آمده که نظریه هوشهای چندگانه است ونقش کلیدی در خلاقیت افراد دارد. از سویی دیگر کارآفرینی نیز در عمل توانایی خلق یکچیز از هیچ است. از عمدهترین جریانهای حاکم بر حیات بشری در آغاز هزاره سوم میلادی فرای چکیده کاملزمینه: در قرن حاضر نظریه مهمی بهمنظور توضیح تفاوتهای فردی به وجود آمده که نظریه هوشهای چندگانه است ونقش کلیدی در خلاقیت افراد دارد. از سویی دیگر کارآفرینی نیز در عمل توانایی خلق یکچیز از هیچ است. از عمدهترین جریانهای حاکم بر حیات بشری در آغاز هزاره سوم میلادی فرایند کارآفرینی و خلاقیت است که اساس و بسترساز تغییر و تحول و دگرگونی است. در این راستا به نظر میرسد مسئولان رشتههای مختلف علوم تربیتی باید در جستجوی عواملی باشند که با کارآفرینی ارتباط داشته و قابلیت پیشبینی و تأثیرگذاری بر آن را داشته باشند و در محیط دانشگاهها با برنامهریزی بر روی آنها و همچنین آموزشهای لازم دانشجویان برای خوداشتغالی آماده کنند. هدف: هدفاز این پژوهش بررسی رابطه هوشهای چندگانه با ویژگی شخصیتی کارآفرینی و خلاقیت دانشجویان کارشناسی ارشد بوده است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش آن را کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر به تعداد۲۷۹نفر در سال تحصیلی ١٣٩٤-۹۵ تشکیل دادند. با استفاده از نمونهگیری طبقهای سهمی ۱۶۲ نفر مطابق جدول مورگان انتخاب شدند. جهت گردآوری دادههای موردنیاز از سه پرسشنامه استفاده شد:۱-پرسشنامه هوش چندگانه ۲- پرسشنامه ویژگی شخصیتی کارآفرینی ۳- پرسشنامه خلاقیت. برای به دست آوردن روایی پرسشنامه از روش محتوایی و صوری استفاده شد. ضریب پایایی از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی و آزمونهای همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه استفادهشده است. یافتهها: نتایج نشان داد که بین هوش زبانی – کلامی، هوش ریاضی – منطقی، هوش جسمی – حرکتی، هوش فضایی، هوش درون فردی، هوش میان فردی، هوش طبیعتگرا، با ویژگی شخصیتی کارآفرینی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که با شناسایی دقیق و درست انواع هوشها در دانشجویان میتواند بسترساز کارآفرین شدن و یا اینکه سبب بروز روحیه کارآفرینی در دانشجویان و زمینهساز ایجاد خلاقیت در دانشجویان شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - نظریه هوشهای چندگانه و شاخصهای خلاقیت و درگیری یادگیرنده در کتب ریاضی
علی شیروانیشیری نفیسه آزادیهدف: هدف از این پژوهش، بررسی نظریه هوش های چندگانه و شاخص های خلاقیت و درگیری یادگیرنده در تصاویر کتب ریاضی پایه اول کشورهای آمریکا، ژاپن و ایران بود. روش: روشاینپژوهش کیفی و از نوع تحلیلمحتوا است.جامعه مورد مطالعه شامل کتب ریاضی اول کشورهای آمریکا، ژاپن و ایران در سال چکیده کاملهدف: هدف از این پژوهش، بررسی نظریه هوش های چندگانه و شاخص های خلاقیت و درگیری یادگیرنده در تصاویر کتب ریاضی پایه اول کشورهای آمریکا، ژاپن و ایران بود. روش: روشاینپژوهش کیفی و از نوع تحلیلمحتوا است.جامعه مورد مطالعه شامل کتب ریاضی اول کشورهای آمریکا، ژاپن و ایران در سال 98-1397 است. یافته ها: تحلیل ها نشان می دهد که در کتاب ریاضی اول ایران، براساس شاخص خلاقیت گیلفورد، تفکر واگرا کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست و در محتوای موجود تلاشی برای پرورش خلاقیت دانش آموزان صورت نگرفته است. میزان توجه به هوش منطقی-ریاضی در محتوای کتاب ریاضی اول کشور ایران بسیار کم است. نتیجه گیری: مفاهیم ریاضی کتاب ایران، بیش از توان ذهنی فراگیران در این سن است که باعث سردرگمی فراگیران و در نتیجه منجر به عملکرد معکوس در فرایند یادگیری می شود. گنجاندن مطالب حاشیه ای و دور از مباحث درسی، در این کتاب، مانع از تفکر مطلوب فراگیران خواهدشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - The Effect of Bilingualism on Iranian EFL Learners’ Multiple Intelligences
shabnam kurosh khanshan hassan asadollahfamThere is paucity of studies particularly on the possible relationship between multilingualism and intelligence in EFL (English as a Foreign Language) context of Iran in particular and all around the world in general. The current study, therefore, aimed at investigating چکیده کاملThere is paucity of studies particularly on the possible relationship between multilingualism and intelligence in EFL (English as a Foreign Language) context of Iran in particular and all around the world in general. The current study, therefore, aimed at investigating the effect of bilingualism on Iranian EFL learners' multiple intelligences (MI) across gender. To this end, 80 EFL learners, including 20 females and 20 males in each group, from Urmia state and Azad universities participated in this study. The participants were within the age range of 18-26. Data was collected through Multiple Intelligences Profiling Questionnaire offered by Armstrong (1995) including 40 items. Results of an independent samples t-test revealed a significant effect of linguistic background on the MI profile of the participants. In other words, it was in favor of bilinguals who reported higher level of MI. In addition, findings indicated no significant effect of gender on MI. The findings are discussed in relation to effective EFL instruction especially to multi/bilinguals contexts. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - پیش بینی خودکارآمدی مدیران و معاونان زن بر اساس هوش های چند گانه و مهارت اجتماعی
پریناز رحیمی امیدعلی حسین زادهاین پژوهش با هدف پیش بینی خودکارآمدی مدیران و معاونان زن شهرستان شبستربر اساس هوش های چند گانه و مهارت اجتماعی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیق توصیفی-همبستگی بوده و از نظر هدف نیز از نوع پژوهش کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل چکیده کاملاین پژوهش با هدف پیش بینی خودکارآمدی مدیران و معاونان زن شهرستان شبستربر اساس هوش های چند گانه و مهارت اجتماعی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیق توصیفی-همبستگی بوده و از نظر هدف نیز از نوع پژوهش کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و معاونان زن مدارس شهرستان شبستر به تعداد75 نفرمی باشد که از این تعداد63 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه هوش های چندگانه گاردنر، پرسشنامه مهارتهای اجتماعی ماتسون و همکاران(1983) و پرسشنامه خودکارآمدی شوارزر و جرو سالم بود. برای تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش از روش آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان با استفاده از نرم افزار spss.23 استفاده شد. نتایج نشان داد از بین مولفه های هوش های چندگانه سه مولفه هوش کلامی(69/0r =)، هوش موسیقی(67/0r =) و هوش میان فردی(56/0r =) با خودکارآمدی مدیران و معاونان زن مدارس شهرستان شبستر رابطه دارد(0.01p < ). طبق نتیجه رگرسیون، 4/76 درصد از واریانس خودکارآمدی توسط هوش های چندگانه و مهارت اجتماعی تبیین میشود. بنابراین از آنجایی که خودکارآمدی مدیران و معاونان نیز با هوشهای چندگانه و مهارتهای اجتماعی آنان رابطه معنی داری دارد؛ لذا پیشنهاد می شود سازمان ها خودکارآمدی مدیران را از طریق ترتیب دادن هدف های قابل دسترس، جانشین سازی تجربه های موفق با تجربه های ناموفق و تقویت اعتماد به نفس تقویت نمایند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - The Relationship between Iranian EFL Learners’ Multiple Intelligences and their Writing Performance across Different Genders
هلن علیزاده مهناز سعیدی نسرین حدیدی تمجیدAfter Gardner’s Multiple Intelligences Theory (MIT), some language teaching practitioners set out to teach students in a way to help their dominant intelligence(s) blossom. In an EFL context, usually teachers’ main focus is to develop communication skills. N چکیده کاملAfter Gardner’s Multiple Intelligences Theory (MIT), some language teaching practitioners set out to teach students in a way to help their dominant intelligence(s) blossom. In an EFL context, usually teachers’ main focus is to develop communication skills. Nowadays, writing is one of the main ways by which people communicate. Thus, this study aimed at investigating possible relationship between Multiple Intelligences and writing performance of Iranian EFL learners across different genders. To conduct this study, 15 male and 15 female advanced EFL learners from a reputable institute in Tabriz participated. They passed through a placement test to enter the course, yet the researchers administered a Test of English as a Foreign Language (TOEFL) to ensure homogeneity in the group. After a session of introducing the project’s purpose, Multiple Intelligence Developmental Assessment (MIDAS) questionnaire was administered for obtaining participants’ Multiple Intelligence profile. Later, the participants were given a text and asked to read and summarize it. The collected writings were analyzed for grammatical accuracy, complexity and quality of the writing based on Jacob et al.’s (1981) scale. The results of the correlational analysis revealed that overall Multiple Intelligences correlated positively with the quality of the female learners’ writing. The findings suggest that English teachers consider the role of multiple intelligences in learning and teaching process and provide more effective activities to help learners of different intelligences improve their foreign language writing skill. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - Content Validity and Reliability of Multiple Intelligences Developmental Assessment Scales (MIDAS) Translated into Persian
مهناز سعیدی شهلا استوار برنتن شریر محمد اصغر جعفر آبادیThis study aimed to translate MIDAS questionnaire from English into Persian and determine its content validity and reliability. MIDAS was translated and validated on a sample (N = 110) of Iranian adult population. The participants were both male and female with the age چکیده کاملThis study aimed to translate MIDAS questionnaire from English into Persian and determine its content validity and reliability. MIDAS was translated and validated on a sample (N = 110) of Iranian adult population. The participants were both male and female with the age range of 17-57. They were at different educational levels and from different ethnic groups in Iran. A translating team, consisting of five members, bilingual in English and Persian and familiar with multiple intelligences (MI) theory and practice, were involved in translating and determining content validity, which included the processes of forward translation, back-translation, review, final proof-reading, and testing. The statistical analyses of inter-scale correlation were performed using the Cronbach's alpha coefficient. In an intra-class correlation, the Cronbach's alpha was high for all of the questions. Translation and content validity of MIDAS questionnaire was completed by a proper process leading to high reliability and validity. The results suggest that Persian MIDAS (P-MIDAS) could serve as a valid and reliable instrument for measuring Iranian adults MIs. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - رابطه بین هوشهای چندگانه و ویژگیهای شخصیتی با رویکردهای یادگیری راهبردی، سطحی و عمقی دانشجویان
اکبر رضایی جواد مصرآبادی علی محمدزادههدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و همچنین تعیین سهم هوشهای چندگانه (هوش زبانی یا کلامی، منطقی- ریاضی، فضایی، موسیقایی، بدنی- جنبشی، درون فردی، میان فردی و طبیعت گرایانه) و ویژگیهای شخصیتی (برونگرایی، سازشپذیری، وظیفهشناسی، روانرنجورخویی و انعطافپذیری یا پذیرابودن نسبت چکیده کاملهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و همچنین تعیین سهم هوشهای چندگانه (هوش زبانی یا کلامی، منطقی- ریاضی، فضایی، موسیقایی، بدنی- جنبشی، درون فردی، میان فردی و طبیعت گرایانه) و ویژگیهای شخصیتی (برونگرایی، سازشپذیری، وظیفهشناسی، روانرنجورخویی و انعطافپذیری یا پذیرابودن نسبت به تجارب جدید) در پیش بینی رویکردهای یادگیری راهبردی، عمقی و سطحی دانشجویان بود. بدین منظور، 413 نفر از دانشجویان گروه های علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز (283 زن و 130 مرد) با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های هوشهای چندگانه، پنج عامل اصلی شخصیت و رویکردها و مهارت های مطالعه توسط این دانشجویان تکمیل شدند. آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استاندارد یا همزمان برای تحلیل دادههای جمعآوری شده مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که همبستگی منفی و معنیدار بین هوشهای زبانی یا کلامی، منطقی ریاضی، فضایی، درون فردی و طبیعت گرایانه و رویکرد یادگیری سطحی وجود دارد، ولی رابطه بین اکثر هوشها با رویکردهای یادگیری عمقی و راهبردی مثبت و معنیدار بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویژگی شخصیتی وظیفهشناسی، هوش کلامی یا زبانی و هوش میانفردی (با ارزش بتای منفی) عاملهای پیشبینیکننده معنیداری برای رویکرد یادگیری راهبردی بودند. در پیشبینی رویکرد عمقی متغیرهایی نظیر هوش کلامی یا زبانی، پذیرابودن نسبت به تجربه، هوش طبیعتگرایانه، وظیفهشناسی (با ارزش بتای مثبت) و هوش موسیقیایی و برونگرایی (با ارزش بتای منفی) از لحاظ آماری معنیدار بودند. بهترین عامل پیشبینیکننده برای رویکرد سطحی یادگیری دانشجویان هوش میانفردی بود و متغیرهای پذیرابودن نسبت به تجربه، روانرنجورخویی، وظیفهشناسی، هوش کلامی یا زبانی و هوش موسیقیایی از لحاظ ارزش بتا در اولویت بعدی قرار داشتند. از بین این متغیرها، پذیرا بودن به تجربه، وظیفهشناسی، هوش کلامی و هوش موسیقیایی در پیشبینی رویکرد یادگیری سطحی بتای منفی داشتند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - تحلیل محتوای کتابهای درسی فارسی دورهی ابتدایی براساس مؤلفههای هوشهای چندگانه: روش آنتروپی شانون
اکبر سلطانی یوسف ادیب فیروز محمودی شهرام واحدیهدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی از منظر تأکید بر مؤلفه های هوش های چندگانه(زبانی-کلامی، ریاضی- منطقی، تصویری- فضایی، جنبشی- بدنی، میان فردی، درون فردی، طبیعت گرایانه، موسیقیایی و هستی گرایانه) است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با چکیده کاملهدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی از منظر تأکید بر مؤلفه های هوش های چندگانه(زبانی-کلامی، ریاضی- منطقی، تصویری- فضایی، جنبشی- بدنی، میان فردی، درون فردی، طبیعت گرایانه، موسیقیایی و هستی گرایانه) است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش" آنتروپی شانون" است. جامعه آماری شامل کلیه کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی است. نمونه آماری برابر با جامعه آماری است. ابزار پژوهش چک لیست مؤلفه های هوش های چندگانه مبتنی بر مبانی علمی هوش های چندگانه(گاردنر و فلیتهم) بود که محقق آن را تدوین کرد و روایی محتوایی آن توسط 5 نفر از متخصصان احراز شد. پایایی به دست آمده با استفاده از تکنیک اجرای مجدد، برای چک لیست مذکور 86/0 می باشد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که در کتاب های فارسی، ضریب اهمیت هوش زبانی- کلامی و طبیعت گرایانه (115/0)، هوش تصویری- فضایی، ریاضی- منطقی، جنبشی- بدنی، درون فردی، میان فردی و هستی گرایانه (111/0) و هوش موسیقیایی (103/0) بود. به عبارتی، هر یک از مؤلفه های هوش های چندگانه در کتاب های درسی فارسی به صورت متوازن مورد توجه قرار نگرفته و کتاب های درسی فارسی به یک نسبت، مؤلفه های هوش های چندگانه را پوشش نداده اند. با توجه به نقش هوش های چندگانه که در زندگی دانش آموزان دارد و با عنایت به تأکید پژوهشگران بر این سازه، ضروری است که مؤلفان کتاب های درسی فارسی، در ویرایش های بعدی به این امر توجه لازم را داشته باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - تعیین رابطه مهارت تفکر استراتژیک و هوشهای چندگانه (مبتنی بر نظریه هوشهای چندگانه هاوارد گاردنر) در بین مدیران بازرگانی و فروش
سلیمان ایرانزاده علی صادقیدرمحیط بسیار متغییرامروز، درک شرایط و پیش بینی روندهای اصلی آن تنها راهی است که سازمانها می توانند با استفاده از آن برای قرار گرفتن درجایگاهی بهتر نسبت به رقبا سود برند ، و این میسر نمی شود مگر در سایه استفاده از مدیرانی که دارای سطح بالایی درمهارت تفکر استراتژیک هستند. چکیده کاملدرمحیط بسیار متغییرامروز، درک شرایط و پیش بینی روندهای اصلی آن تنها راهی است که سازمانها می توانند با استفاده از آن برای قرار گرفتن درجایگاهی بهتر نسبت به رقبا سود برند ، و این میسر نمی شود مگر در سایه استفاده از مدیرانی که دارای سطح بالایی درمهارت تفکر استراتژیک هستند. در این تحقیق سعی شده تا با استفاده از نظریه هوشهای چندگانه که از جمله مطرح ترین نظریه های هوش در سالهای اخیر می باشد، و با توجه به اهمیت فراوانی که این نظریه برای توانایی های گوناگون انسانی و تفاوتهای فردی قائل شده است ، سازمانها را در انتخاب مدیرانی با توانایی های بالا در هوشهای مرتبط با تفکر استراتژیک یاری دهیم تا بتوانند به کمک آن از مزایای حاصل در جهت ایجاد یک مزیت رقابتی بی بدیل سود برند . با توجه به هوشهای چندگانه گاردنر فرضیات تحقیق اینگونه طراحی گردیدند : بین مهارت تفکر استراتژیک و هوشهای زبانی / کلامی1 ، منطقی / ریاضی2 ،بدنی/ جنبشی3، بصری / فضایی4، موسیقیایی / موزون5 ، هوش درون فردی6 ، هوش میان فردی7 رابطه وجود دارد . بر اساس نتایج حاصله از آزمون فرضها ، بین سه هوش از هوشهای هفتگانه گاردنر(بصری/ فضایی، منطقی/ ریاضی، میان شخصی ) و قدرت تفکر استراتژیک ارتباط معنا داری مشاهده شد . 1 - Verbal/Linguisti 2 - Logical/Mathematical 3 - Bodily/ Kinesthetic 4- Spatial 5- Musical 6- Interpersonal 7- Interpersonal پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - بررسی رابطه بین هوش چندگانه با خودکارآمدی عمومی کارکنان در واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی
سیروس فخیمی آذر محمدرضا نوروزیهدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین هوش چندگانه با خودکارآمدی عمومی کارکنان در واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی است. برای این منظور هوش چندگانه بر اساس نظریه هاوارد گاردنر که شامل هشت بعد می باشد و از طرف دیگر چارچوب نظری خودکارآمدی عمومی ماتیاس و را چکیده کاملهدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین هوش چندگانه با خودکارآمدی عمومی کارکنان در واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی است. برای این منظور هوش چندگانه بر اساس نظریه هاوارد گاردنر که شامل هشت بعد می باشد و از طرف دیگر چارچوب نظری خودکارآمدی عمومی ماتیاس و رالف به عنوان چارچوب نظری انتخاب شد که برای هر دو از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید. در این راستا یک فرضیه اصلی و هشت فرضیه فرعی تنظیم گردیده است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی می باشد که تعداد 100 نفر به عنوان جامعه مورد بررسی در نظر گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه های استاندارد جمع آوری شده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی به کار رفت. بدین ترتیب که برای طبقه بندی، تلخیص و تفسیر داده های آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه ها استفاده گردید. نتایج حاصل بیانگر رابطه بین هوش چندگانه با خودکارآمدی عمومی در واحدهای تولیدی، بازرگانی و صنعتی استان آذربایجان شرقی می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - Iranian EFL Learners’ Perceptions of Using Multiple Intelligence-Based Activities (MIBAs) to Improve Oral-Aural Skills
Marjan Lotfi-Khajouei Roya Baharlouie Hadi Salehi Omid TabatabaeiPreparing proper activities in classroom setting and providing learners with them will lead to their success particularly in listening and speaking skills. This study aimed at exploring the learners’ perceptions of applying Multiple Intelligence-Based Activities ( چکیده کاملPreparing proper activities in classroom setting and providing learners with them will lead to their success particularly in listening and speaking skills. This study aimed at exploring the learners’ perceptions of applying Multiple Intelligence-Based Activities (MIBAs) to improve these two skills. To this end, 30 Iranian intermediate EFL learners were selected and they were taught using some appropriate activities based on the definition of eight types of Gardner’s intelligence. The treatment period lasted for 10 weeks, three sessions of 60 minutes per week. After the treatment, two English perception questionnaires for speaking and listening with the same content based on the MIBAs were developed, validated, and administered. The data obtained from the questionnaires were analyzed using frequencies, percentages, item mean scores, and one-sample t test to get the learners’ perceptions of using these activities in their classes and their effects on improving listening and speaking skills. A semi-structured interview was also conducted to gain and support the data obtained from the participants. It could thus be concluded that all respondents had positive perceptions about the application of MIBAs for the purpose of L2 listening and speaking; moreover, this positivity was confirmed via the results of semi structured interviews. The findings may offer some implications for the fields of teaching, material preparation, and curriculum designing. Additionally, the findings can make optimal changes for assessment methods. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - تأثیر محتوای الکترونیک ساخته شده بر اساس هوشهای درون فردی و بینفردی گاردنر، بر یادگیری دانش آموزان
الهه بدیعی مهران فرج اللهیهدف از این پژوهش، بررسی تأثیر محتوای الکترونیک مبتنی بر هوشهای درون فردی و بینفردی گاردنر بر یادگیری دانشآموزان بود. این پژوهش، از نوع کاربردی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل در سال تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱ انجام گردید. تعداد ۶۰ نفر از دانشآموزا چکیده کاملهدف از این پژوهش، بررسی تأثیر محتوای الکترونیک مبتنی بر هوشهای درون فردی و بینفردی گاردنر بر یادگیری دانشآموزان بود. این پژوهش، از نوع کاربردی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل در سال تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱ انجام گردید. تعداد ۶۰ نفر از دانشآموزان پایه سوم کامپیوتر هنرستانی در شهر اصفهان در این تحقیق شرکت داشتند که به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. مشخصات زمینهای و نیمرخ هوشهای چندگانه در دو گروه با آزمون هوشهای چندگانه مکنزی سنجیده شد و همسانی دو گروه بررسی گردید. پایایی این ابزار، به روش آلفای کرونباخ برابر ۰/۷۳۸ محاسبه گردید. هر دو گروه آزمایش و کنترل، در ۸ جلسه ۷۰ دقیقه ای مباحث مشترکی را به روش متداول آموزش دیدند. در گروه آزمایش، علاوه بر روش مرسوم، از یک محتوای الکترونیک معلم ساخته برای یادگیری در کلاس استفاده گردید. در هر دو گروه پیشآزمون و پسآزمون پیشرفت تحصیلی یکسان انجام شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که یادگیری در گروه آموزش دیده به کمک محتوای الکترونیک مبتنی بر هوش درون فردی به طور معناداری از گروه کنترل بیشتر است، اما در روش مبتنی بر هوش بینفردی، بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - The Relationship between Iranian English Learners’ Linguistic Intelligence and their Writing Ability, and Writing Assessment Criteria
موسی احمدیان سمانه حسینیGardner’s Multiple Intelligences Theory (MIT) specifies at least eight human intelligences, one of which is linguistic intelligence. Gardner (1983) also calls this intelligence the intelligence of words, since it is mainly concerned with written and spoken forms o چکیده کاملGardner’s Multiple Intelligences Theory (MIT) specifies at least eight human intelligences, one of which is linguistic intelligence. Gardner (1983) also calls this intelligence the intelligence of words, since it is mainly concerned with written and spoken forms of language. This new theory of intelligence which gives emphasis to learner variable has been used in language learning and teaching settings. The present paper studies possible relationship between L2 learners’ linguistic intelligence and their writing ability, and writing assessment criteria. 33 female homogeneous Persian speaking EFL learners participated in this study. The instruments used were the Multiple Intelligence Developmental Assessment Scales (MIDAS), designed by Shearer (1996), and the participants’ two writings. The linguistic intelligence index was taken from the MIDAS and the participants' average scores on two writing tasks were used as an index of writing products. The writings were scored based on Jacobs et al.’s scale of five criteria: content, organisation, language use, vocabulary, and mechanics. The correlational analysis of the results revealed a significant relationship between participants' linguistic intelligence and their performance on writing. Furthermore, the results of regression analysis showed that among all five criteria, vocabulary shows higher correlation with linguistic intelligence. Possible implications of the findings for language teaching and teaching writing will be discussed. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - Prediction of English Language Proficiency Level Using Multiple Intelligences Theory and Critical Thinking Skills
Zahra Shahrabi Sayyed Mohammad AlaviThe present study investigated the possible relationships between multiple intelligences, critical thinking and language proficiency level of Iranian English as Foreign Language (EFL) learners. The participants of the study included 117 intermediate young - adult EFL le چکیده کاملThe present study investigated the possible relationships between multiple intelligences, critical thinking and language proficiency level of Iranian English as Foreign Language (EFL) learners. The participants of the study included 117 intermediate young - adult EFL learners from ILI language i n- st i tute in Tehran, Iran. The participants were invited to complete MIDAS and Critical thinking que s- tionnaires. To assess the parti cipants’ English language proficiency, they were also asked to take a version of PET test. The results of the Pearson correlations showed that there was a meaningful rel a- tionship between multiple intelligences and critical thinking. A meaningful relations hip was also found between the multiple intelligences and the English language proficiency level as well as the critical thinking and the English language proficiency level of Iranian EFL learners. In addition, the results of the multiple regression showed that both multiple intelligences and critical thinking could predict 45.2% of the English language proficiency level of EFL learners. Our findings also indicated that the multiple intelligences and the critical thinking had a significant contribution to p redict the English language proficiency level of Iranian EFL learners. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - An investigation into the relationship between EFL teachers’ and students’ multiple intelligences and teaching styles
Yoones Taase Adnan Satariyan Bronwyn Reynolds Hamid Salimi Ahmad MohseniAbstract The present study investigates the relationship between multiple intelligences and teaching styles of Eng-lish as Foreign Language (EFL) learners and teachers. The participants of the study included 106 EFL teachers and 400 EFL learners. Teachers were invited t چکیده کاملAbstract The present study investigates the relationship between multiple intelligences and teaching styles of Eng-lish as Foreign Language (EFL) learners and teachers. The participants of the study included 106 EFL teachers and 400 EFL learners. Teachers were invited to complete a Multiple Intelligences Inventory for EFL Teachers, developed by Christison (1998) and a Thinking Styles Inventory in Teaching, developed by Grigorenko and Sternberg (1993). The students were also asked to complete Student-Generated Inven-tory for Secondary Level and Young Adult Learners, which was developed by Christison (1996; 1998). The results of the descriptive statistics showed that EFL teachers and students preferred the interaction of different kinds of multiple intelligences and teaching styles in the classroom. Pearson correlation, three-way ANOVA and Multivariate ANOVA further illustrated that there was a significant relationship be-tween EFL teachers’ multiple intelligences and the styles of teaching. Factors such as age, field of study and gender, however, did not have any significant effect on multiple intelligences and teaching styles of EFL teachers. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - The Relationship between Teachers' Teaching Efficacy and their Multiple Intelligences
Masoud Yazdani Moghaddam Bagher Shaker Khoshroodi -
دسترسی آزاد مقاله
28 - Personality Traits and Multiple Intelligences as Predictors of Reading Proficiency among Iranian EFL learners
nabiollah sadeghi Ali Asghar Rostami Abu Saeedi Manoochehr JafarigoharThe present study investigated the relationship between personality traits and multiple intelligences, and learners’ reading proficiency. To this end, 384 graduate EFL students participated in the present study. Two questionnaires, namely the NEO personality inven چکیده کاملThe present study investigated the relationship between personality traits and multiple intelligences, and learners’ reading proficiency. To this end, 384 graduate EFL students participated in the present study. Two questionnaires, namely the NEO personality inventory-revised, and McKenzie’s (1999) MI inventory as well as a sample TOFEL reading comprehension test were used to collect the data. Three regression models, backward, forward, and stepwise were used to determine prediction equations for the reading performance of EFL graduate students. Path analysis technique was employed to assess the magnitude of direct and indirect relationship of the variables. The result of the statistical analysis showed that there were only positive as well as direct relationships between interpersonal intelligence and reading proficiency, while the other intelligences such as intrapersonal, existential, naturalist, etc. would account for negative relationship with the criterion variable, reading proficiency. Agreeableness was found to be the only personality trait which had direct and negative relationship with the criterion variable. Additionally, the relationship among conscientiousness and extroversion traits as well as spatial, verbal, and mathematical intelligences with the criterion variable proved to be indirect. All the mentioned relationships between graduate EFL learners’ personality traits and multiple intelligences with their reading proficiency would lead the researchers to conclude that although various individuals have a tendency to do differently while reading in spite of the different reading preferences, readers tend to be relatively consistent in their performance. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - Adopting Multiple Intelligence-Based Activities (MIBAs) to Enhance Male and Female EFL Learners’ Oral Performance
مرجان لطفی خواجویی رویا بهارلویی Hadi Salehi Omid TabatabaeiThis study aimed to investigate the effectiveness of Gardner’s multiple intelligence-based activities (MIBAs) to improve the oral performance of male and female EFL learners. To this end, 60 Iranian intermediate EFL learners were selected out of 120 learners based چکیده کاملThis study aimed to investigate the effectiveness of Gardner’s multiple intelligence-based activities (MIBAs) to improve the oral performance of male and female EFL learners. To this end, 60 Iranian intermediate EFL learners were selected out of 120 learners based on their scores on a sample Oxford Quick Placement Test (OQPT) and divided into two equal groups of experimental (n=30) and control (n=30). The IELTS speaking test was administered as a pretest. The experimental group was taught through some appropriate activities based on the definition of eight types of Gardner’s intelligences. At the same time, a method including conventional speaking activities such as repetition drills, memorization, reading texts, and answering some knowledge questions was employed for the control group. The treatment period lasted for 10 weeks. After the treatment, the oral posttest, the same as the pretest, was administered to investigate the impact of the teaching process on the learners' oral performance. The participants’ oral proficiency was evaluated using both the IELTS speaking band scores and a researcher-made evaluation sheet including eight speaking components. The findings revealed that the experimental group outperformed the control group. The use of MIBAs significantly affected EFL learners’ oral performance and improvement regardless of their gender. The findings may offer some implications for the fields of teaching, material preparation, and curriculum designing. Additionally, the findings can make optimal changes for assessment methods. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - نقش هوش عاطفی، سازمانی و معنوی در قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی
زانیار احمدی زهرا پورزمانیچکیده هدف، بررسی نقش هوش عاطفی، سازمانی و معنوی بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی می باشد. پژوهش حاضر به عنوان یک پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی - همبستگی است بخش میدانی پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه در جامعه هدف گردآوری شده است. جامعه آماری در این مطالعه، چکیده کاملچکیده هدف، بررسی نقش هوش عاطفی، سازمانی و معنوی بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی می باشد. پژوهش حاضر به عنوان یک پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی - همبستگی است بخش میدانی پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه در جامعه هدف گردآوری شده است. جامعه آماری در این مطالعه، حسابداران رسمی شاغل و مدیران حرفه ای شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. که کل تعداد جامعه آماری 1300 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 297 نفر تعیین، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای اندازه گیری هوش چندگانه از پرسشنامه 7 سوالی هوش سازمانی کارل آلبرخت(۲۰۰۳)، پرسشنامه 8 سوالی هوش معنوی کینگ (SISRI-24) و پرسشنامه 8 سوالی هوش عاطفی کرون(2007) استفاده شده است. و برای اندازه گیری قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان از پرسشنامه هارت(2012) استفاده شده است. که شاخص های شش گانه آن شامل فرهنگ آلوده به تقلب، ارتباط با دیگران و کسب و کار، فشار مالی، فرصت ارتکاب تخلف، تغییرات رفتاری متخلف و نشانه های تخلف می باشد. ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوایی قرار گرفت و روایی پرسشنامه تأیید می گردد. همچنین در مورد سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است که از پایایی قابل قبولی برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که هوش های چندگانه(هوش سازمانی، هوش معنوی و هوش عاطفی) بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان در موسسات حسابرسی تاثیر معناداری دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - ارتباط بین هوش انسانی و ویژگی های شخصیتی حسابداران شاغل در موسسات حسابرسی ایران
فرشته رحیمی خدیجه ابراهیمی کهریزسنگی آرزو آقایی چادگانیچکیده تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش انسانی و ویژگیهای شخصیتی حسابرسان صورت گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا به صورت توصیفی-همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه حسابداران رسمی مشغول به کار در موسسات حسابرسی است که چکیده کاملچکیده تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش انسانی و ویژگیهای شخصیتی حسابرسان صورت گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا به صورت توصیفی-همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه حسابداران رسمی مشغول به کار در موسسات حسابرسی است که بر اساس آمار جامعه حسابداران رسمی، تعداد آنها برابر با 2710 نفر است. با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده و با توجه به فرمول کوکران، 336 حسابرس به عنوان نمونه پرسشنامهها در اختیار آنها قرار گرفت. در نهایت، 243 پرسشنامه تکمیل شده جمعآوری شد و در اختیار محقق قرار گرفت. برای سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه، از نظر اساتید و خبرگان در این حوزه استفاده گردید. علاوه بر این، برای آزمون اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد و عدد 787/0 به دست آمد. در این تحقیق، برای بررسی روابط بین اجزا، از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. با توجه به تحلیل دادهها، نتایج نشان داد که فرضیاتی که مقادیر معنیداری بیشتر از 96/1 پذیرفته شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - اثربخشی آموزش راهبرد های مبتنی بر هوش چندگانه برسازش یافتگی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی
حسین نظری طیبه شریفی احمد غضنفریهدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه بر سازش یافتگی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر شهرکرد بود. پژوهش به روش نيمهآزمایشی با طرح پيشآزمون، پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه¬ی آماری این پژوهش شامل کلیه¬ی دانش¬آموز چکیده کاملهدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه بر سازش یافتگی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر شهرکرد بود. پژوهش به روش نيمهآزمایشی با طرح پيشآزمون، پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه¬ی آماری این پژوهش شامل کلیه¬ی دانش¬آموزان پسر پایه ششم شهر شهرکرد در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 2439 نفر بود که به روش نمونهگیری هدفمند تعداد 40 نفر از آنها انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. سپس دانش آموزان گروه آزمايش تعداد 12 جلسه 90 دقیقهای آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه دریافت کردند. ابزار اندازهگیری سازش یافتگی پرسشنامه سینها و سینک (۱۹۹۳) و بستهی آموزشی، آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه آرمسترانگ (2001) بود. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر (طرح آمیخته) تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها نشان داد در دو مرحله پسآزمون و پیگیری آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر متغیر سازش یافتگی داشت. با توجه به یافتههای به دست آمده، استفاده از آموزش راهبردهای مبتنی بر هوش چندگانه برای بهبود سازش یافتگی کابردی به نظر میرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - هوش چندگانه، مدیریت و رهبری در آموزش عالی کشور و ارائه مدل مناسب
هادی رزقی شیرسوار شراره هاشم نیاهدف اصلی این مقاله بررسی رابطه هوش چندگانه با مدیریت و رهبری در آموزش عالی با تأکید بر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات میباشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجراء در زمره تحقیقات توصیفی - همبستگی میباشد. در این تحقیق تلاش شده است تا به سؤال های چکیده کاملهدف اصلی این مقاله بررسی رابطه هوش چندگانه با مدیریت و رهبری در آموزش عالی با تأکید بر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات میباشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجراء در زمره تحقیقات توصیفی - همبستگی میباشد. در این تحقیق تلاش شده است تا به سؤال های ایجاد شده در راستای مسئلة اصلی تحقیق پاسخ داده شود. جامعة مورد پژوهش در این تحقیق شامل 693 نفر از اعضای هیأت دانشگاه واحد علوم و تحقیقات میباشند. نمونة مورد پژوهش نیز با توجه به حجم جامعه و مبتنی بر جدول مورگان 248 نفر میباشند که برای انتخاب گروه نمونه معرف و افزایش دقت اندازهگیری از طریق روش نمونهگیری تصادفی ساده اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها در این پژوهش پرسشنامه 40 گویهای محقق ساخته بوده که روایی آن به صورت صوری به تایید ده نفر از اساتید دانشگاه قرار گرفت و پایایی آن نیز با توجه به طیف لیکرتی پنج گزینهای به کار رفته در پژوهش از طریق آلفای کرونباخ 0.963 محاسبه گردید. آزمون های آماری به کار رفته در این پژوهش شامل رگرسیون خطی جهت تبیین مدل خطی و مدل معادلات ساختاری جهت ارائه مدل تاییدی نهایی می باشد. نتایج آزمون رگرسیون در مورد سؤال اول پژوهش نشان میدهد، بالاترین تأثیر از میان پنج مؤلفه عمومیمدیریت در دانشگاه ها، متعلق به مؤلفه برنامهریزی با بتای 689/0 میباشد. و در مورد سوال دوم پژوهش نیز، بالاترین تأثیر از میان سه مؤلفه رهبری اثربخش در دانشگاهها، متعلق به مؤلفه توسعه ارتباطات با بتای 661/0 میباشد. در نهایت مدل ساختاری ارائه شده نشان می دهد بالاترین میزان همبستگی بین متغیرهای رهبری و عملکرد مدیران بوده و از میان مؤلفه های رهبری بالاترین ضریب تأثیر مربوط به مؤلفه توسعه ارتباطات و در متغیر عملکرد مدیران مربوط به مؤلفه برنامه ریزی می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - بررسی رابطه بین هوشها ی چندگانه مدیران با استقرار سبک مدیریت مشارکتی در مدارس ابتدایی شهر تهران
محمد برمه فرشته کردستانیبررسی رابطه بین هوشها ی چندگانه مدیران با استقرار سبک مدیریت مشارکتی در مدارس ابتدایی شهر تهران محمد برمه [1] فرشته کردستانی[2] تاریخ وصول: 14/10/97 تاریخ پذیرش: 25/3/98 چکیده در پژوهش " بررسی رابطه بین هوشها چندگانه مدیران با استقرار سبک مدیریت مشارکتی در چکیده کاملبررسی رابطه بین هوشها ی چندگانه مدیران با استقرار سبک مدیریت مشارکتی در مدارس ابتدایی شهر تهران محمد برمه [1] فرشته کردستانی[2] تاریخ وصول: 14/10/97 تاریخ پذیرش: 25/3/98 چکیده در پژوهش " بررسی رابطه بین هوشها چندگانه مدیران با استقرار سبک مدیریت مشارکتی در مدارس ابتدایی شهر تهران"روش انجام تحقیق توصیفی بوده و طرح پژوهش از نوع مطالعات همبستگی میباشد. جامعه آماری عبارتست از تمامی مدیران مقطع ابتدایی شهر تهران (مدارس عادی، شاهد، هیأت امنایی، تیزهوشان و غیردولتی) که از میان آنها 320 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند.ابزار گردآوری اطلاعات شامل 2 پرسشنامه هوشهای چندگانه گاردنر وپرسشنامه مدیریت مشارکتی چوپانی بوده است . پایایی و روایی ابزارهای گردآوری اطلاعات توسط ضریب آلفای کرانباخ و روایی محتوایی بررسی شده و نتایج حاصله به صورت مفصل قبلاً بیان گردید. تجزیه و تحلیل دادهها در 2 بخش توصیفی و استنباطی انجام شد. در بخش توصیفی با استفاده از شاخصهای توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از نرم افزار spss نتایج به شرح زیر به دست آمد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان میدهد که هوشهای چندگانه مدیران (هوش طبیعتگرا، هوش منطقی، هوش برونفردی و هوش موسیقایی) همبستگی مثبت و معنی داری با استقرار سبک مدیریت مشارکتی که شامل مقولههای مشارکت کارکنان در حل مشکلات، مشارکت کارکنان در هدف گذاری، مشارکت کارکنان در تصمیم گیری و مشارکت کارکنان در تغییر و تحول سازمانی میباشد، دارند. [1] کارشناسی ارشد مدیزیت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز [2] استاد رهنما و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد تهران مرکزی پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - تعیین رابطه هوش موسیقیایی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ی سوم مدارس ابتدایی منطقه کهریزک سال تحصیلی 96-95
آمنه مالمیر محمد عباسی سید یوسف صالحیاین پژوهش تلاش کوچکی در جهت تبیین رابطه ی هوش موسیقیایی دانش آموزان وپیشرفت تحصیلی آنان است. در پژوهش حاضر رابطه بین دو مولفه ی هوش موسیقیایی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان منطقه کهریزک تبیین شده است واز جامعه آماری که 350 نفربوده است تعداد 181 نفر به چکیده کاملاین پژوهش تلاش کوچکی در جهت تبیین رابطه ی هوش موسیقیایی دانش آموزان وپیشرفت تحصیلی آنان است. در پژوهش حاضر رابطه بین دو مولفه ی هوش موسیقیایی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان منطقه کهریزک تبیین شده است واز جامعه آماری که 350 نفربوده است تعداد 181 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی-همبستگی است. اطلاعات مربوط به متغیر های این تحقیق از آزمون هوش چند گانه گاردنر و یک پرشسنامه ی محقق ساخته و جهت سنجش پیشرفت تحصیلی از میانگین نمرات درسی دانش آموزان که در پایان سال تحصیلی کسب کرده اند، استفاده شده است. بعد از به دست آوردن داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون نتایج نشان داد که مولفه ی هوش موسیقیایی رابطه مثبت و معناداری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. علاوه براین آزمون نشان داد که سطح تحصیلات والدین با هوش موسیقیایی فرزندان دارای ارتباط است. همچنین نتایج نشان داد که دانش آموزانی که مادران آنها خانه دار هستند از هوش موسیقیایی بالاتری برخوردارند. پرونده مقاله