• فهرست مقالات Geographic Information System (GIS)

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اولویت بندی اجرای طرحهای بهسازی و نوسازی در نواحی فرسوده با استفاده ازGIS و روش Topsis (مورد مطالعه: منطقه سه شهر ساری)
        مسعود مدانلوجویباری مسعود صفائی پور
        هدف تحقیق تبیین هر چه بهتر معضل بافت‌ فرسوده، اولویت بندی اجرای طرحها و ارائه راهکارهای لازم در زمینه بهسازی آنها انجام گردیده است. روش مطالعه حاضر ترکیبی از روش‌های توصیفی، اسنادی و تحلیلی است و در ادامه پس از انجام تصحیحات هندسی و تکنیک‌های مختلف بارزسازی و بهبود کنتر چکیده کامل
        هدف تحقیق تبیین هر چه بهتر معضل بافت‌ فرسوده، اولویت بندی اجرای طرحها و ارائه راهکارهای لازم در زمینه بهسازی آنها انجام گردیده است. روش مطالعه حاضر ترکیبی از روش‌های توصیفی، اسنادی و تحلیلی است و در ادامه پس از انجام تصحیحات هندسی و تکنیک‌های مختلف بارزسازی و بهبود کنترل است. بر روی باند Pan تصویر ماهواره‌ای IRS مربوط به سال 2010 در محیط GIS‌، گستره شهری مشخص و مکان‌های دارای بافت فرسوده و نیازمند بهسازی با تفسیر چشمی و مشاهدات میدانی تعیین گردید. همچنین برای ارزیابی و رتبه‌بندی این مناطق جهت طرح‌های بهسازی از مدل تصمیم‌گیری (Topsis) استفاده گردید. بر اساس یافته های این تحقیق بالاترین میزان فرسودگی از لحاظ درصد و مساحت در ناحیه سه( هسته اولیه منطقه) ، 32/28 درصد بوده که نسبت به سایر نواحی منطقه از وضعیت نامطلوب برخوردار بوده و بنابراین در اولویت انجام طرح‌های بهسازی قرار دارد و بعد از آن به ترتیب نواحی 2و 1 قرار دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - زون بندی تفرجی پارک جنگلی حسن آباد سنندج با روش ارزیابی چند معیاره و مدل مخدوم
        پروین دشتی ایرج حسن زاد ناورودی مهرداد خان محمدی جاهده تکیه خواه
        زمینه و هدف: ارزیابی توان تفرج ابزاری مهم برای توسعه پایدار گردشگری است و مدیریت مناسب توسعه اکوتوریسم باعث حفظ و غنای زیستی منطقه و رشد اقتصادی مردم محلی می گردد. این مطالعه با هدف شناسایی و اولویت بندی مکان های بالقوه اکوتوریسم پارک جنگلی حسن آباد سنندج انجام شد. روش چکیده کامل
        زمینه و هدف: ارزیابی توان تفرج ابزاری مهم برای توسعه پایدار گردشگری است و مدیریت مناسب توسعه اکوتوریسم باعث حفظ و غنای زیستی منطقه و رشد اقتصادی مردم محلی می گردد. این مطالعه با هدف شناسایی و اولویت بندی مکان های بالقوه اکوتوریسم پارک جنگلی حسن آباد سنندج انجام شد. روش بررسی: دو روش ارزیابی تجزیه و تحلیل سیستمی مخدوم و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در ترکیب با سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بکارگرفته شد. در روش (AHP) عوامل تأثیرگذار بر تفرج منطقه شناسایی و در قالب پرسش نامه توسط کارشناسان تفرج مورد مقایسه زوجی قرار گرفتند و پس از وزن دهی، در محیط GIS لایه سازی و تلفیق گردیدند. در روش مخدوم پس از شناسایی منابع اکولوژیکی، تجزیه و تحلیل و جمع بندی داده ها، واحدهای همگن اکولوژیکی تشکیل و با ویژگی های اکولوژیکی مدل اکولوژیکی توریسم مخدوم مقایسه شد و نقشه توان تفرجی منطقه بدست آمد در نهایت نقشه های بدست آمده از دو روش در محیط GIS هم پوشانی گردید. یافته ها: نتایج مدل AHP نشان داد کل محدوده 6/434 هکتاری پارک دارای طبقات توان تفرج متوسط به بالا است و محدوده فاقد زون توان تفرج بسیار پایین می باشد. در روش مخدوم منطقه دارای همه طبقات تفرجی به جز زون توان تفرج متمرکز طبقه یک بود. بحث و نتیجه گیری: طبقات توان تفرجی در دو روش دارای 50 درصد هم پوشانی هستند و چون در هر دو روش محدوده پارک فاقد زون های نامناسب گردشگری می باشد، منطقه برای توسعه طرح های طبیعت گردی مناسب می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مکان‌یابی محل دفن نخاله‌های ساختمانی با استفاده از GIS و روش AHP (مطالعه موردی: شهر همدان)
        فاطمه جعفری نوبخت مهرداد چراغی بهاره لرستانی
        زمینه و هدف: رشد جمعیت، توسعه شهرنشینی و افزایش فعالیت‌های انسانی ره‌آوردهای مختلفی از جمله تولید و تجمیع مواد زاید و به دنبال آن آلودگی‌های محیط‌زیست را به‌همراه خواهد داشت. در کشورهای در حال توسعه، نخاله‌های ساختمانی بخش بزرگی از زباله شهری را به خود اختصاص می‌دهند که چکیده کامل
        زمینه و هدف: رشد جمعیت، توسعه شهرنشینی و افزایش فعالیت‌های انسانی ره‌آوردهای مختلفی از جمله تولید و تجمیع مواد زاید و به دنبال آن آلودگی‌های محیط‌زیست را به‌همراه خواهد داشت. در کشورهای در حال توسعه، نخاله‌های ساختمانی بخش بزرگی از زباله شهری را به خود اختصاص می‌دهند که علاوه بر هزینه بسیار برای دفع آن، عواقب نامطلوبی نیز بر محیط‌زیست دارند. از آن‌جا که نخاله‌های ساختمانی به دلیل حجیم بودن فضای زیادی را اشغال می‌کنند، لذا دفع آن‌ها در محل‌های دفن زباله منجر به کاهش عمر مفید این محل‌ها می‌شود و یافتن مکان جدید جهت دفن نخاله‌های ساختمانی ضرورت می‌یابد. روش بررسی: جستجو برای یافتن مکان جدید دفن مواد زاید، فرآیندی پیچیده و وقت‌گیر بوده و نیازمند سیستمی توانا و کارآمد است، چنان‌چه با استفاده از GIS و تلفیق لایه‌های اطلاعاتی مختلف و در نظر گرفتن معیارهای محیط‌زیستی، اجتماعی و اقتصادی، می‌توان مناسب‌ترین مکان را برای دفن نخاله‌های ساختمانی مکان یابی نمود. در تحقیق حاضر، 16 معیار (شیب، کاربری اراضی، مراکز مسکونی، تجاری و صنعتی، روستاها، راه ها (شامل 3 لایه بزرگ‌راه، راه اصلی و راه فرعی)، آب ها (شامل 6 لایه چاه، چشمه، قنات، رودخانه، سد و آب‌راهه)، آثار باستانی، باند فرودگاه و معادن) در انجام فرآیند مکان یابی دخیل اند، به‌طوری‌که ابتدا اقدام به تهیه نقشه‌های حریم و فواصل شد و سپس به منظور دست یابی به اطمینان بیش‌تر، امتیازدهی به طبقات یا فواصل پارامترها به سه شیوه صورت گرفت. وزن دهی به معیارها با نرم افزار Expert Choice و به شیوه تحلیل سلسله مراتبی (AHP) صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از سه نوع امتیازدهی به منظور انجام آنالیز چند معیاره نشان داد که تفاوت چندانی در نتایج حاصل از روش های مختلف امتیازدهی مشاهده نمی شود. بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از تلفیق 16 پارامتر دخیل در مکان یابی در نرم فزار ArcGIS 9.3، نشان داد که پهنه‌های مستعد جهت دفن نخاله های ساختمانیِ شهر همدان، اغلب در یک قاچ 90 درجه ای و در شرق شهر همدان واقع شده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی، تحلیل و ارزیابی آلودگی صدا در مناطق ده‌گانه شهر کرج
        مهسا عدل لیلا محمودی شیما عزیزی امین طاهریانفر
        زمینه و هدف: در مطالعه حاضر سعی شده است که بعد از بررسی گسترده وضعیت آلودگی صدا در شهر کرج، مناطق دارای اولویت آلودگی صدا شناسایی گردند تا در مراحل آتی هدف برنامه ریزی و مدیریت صحیح در خصوص کنترل آلودگی صدا (نصب سیستمهای پایش آنلاین و ...) قرار گیرند. روش بررسی: در تحق چکیده کامل
        زمینه و هدف: در مطالعه حاضر سعی شده است که بعد از بررسی گسترده وضعیت آلودگی صدا در شهر کرج، مناطق دارای اولویت آلودگی صدا شناسایی گردند تا در مراحل آتی هدف برنامه ریزی و مدیریت صحیح در خصوص کنترل آلودگی صدا (نصب سیستمهای پایش آنلاین و ...) قرار گیرند. روش بررسی: در تحقیق حاضر بعد از شناسایی تفصیلی منابع آلاینده صدا کرج و با مدنظر قرادادن محدودیت های زمانی و مالی پروژه 108 ایستگاه پایش صدا با تواتر صبح، ظهر و عصر در سه فصل پاییز و زمستان 99 و بهار1400 برای بررسی آلودگی صدا و اندازه گیری تراز معادل صدا شهر کرج انتخاب گردید. بعد از تجزیه و تحلیل نتایج و داده های اندازه گیری صدا در نرم‌افزارهای SPSS و Excel و توصیف آماری آنها، نقشه های پهنه‌بندی تراز معادل مواجه صدا در شهر کرج به روش درونیابی [1]IDW (وزن‌دهی بر مبنای عکس فاصله) با کمک نرم افزار GIS تهیه شد. یافته ها: مقایسه نتایج شهر کرج با استاندارد صدا ایران نشان داد که 90 درصد تراز معادل صدا بالاتر از استاندارد مسکونی، 84 درصد بالاتر از استاندارد مسکونی- تجاری، 70 درصد بالاتر از استاندارد تجاری، 52 درصد بالاتر از استاندارد تجاریصنعتی و 31 درصد بالاتر از استاندارد صنعتی می‌باشد. پهنه بندی تراز صدا کرج نیز مشخص کرد که مناطق 1، 8 و 9 با بیشترین حد آلودگی صدا و مناطق 3، 4، 6 و 7 با کمترین حد آلودگی صدا مواجه هستند. بحث و نتیجه گیری: مطالعه حاضر با نشان دادن روند افزایشی آلودگی صدا شهر کرج علی الخصوص در برخی مناطق، لزوم پایش مدون و مستمر آلودگی صدا، انجام مطالعات تفصیلی تر و بررسی های جامع تر آلودگی صدا (ویژگیها، نوسانات فصلی، مرز آلودگی صدا و...)، راه اندازی و ایجاد سیستم های پایش آنلاین صدا، استفاده از حصارها و موانع صدا می بایست در دستورکار قرار بگیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - ارزیابی آسیب‌پذیری آبخوان رامهرمز با تلفیق مدل دراستیک و تحلیل سلسله مراتبی
        پوریا مرادی حسن روحی کاظم رنگزن نصرالله کلانتری نازنین قنبری
        در مسائل مدیریت منابع آب زیرزمینی ارزیابی آسیب‌پذیری آبخوان‌ها به منظور حافظت از این منابع در برابر آلودگی، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راه‌کارهای مهم و اولیه برای جلوگیری از آلودگی آب‌های زیرزمینی، شناسایی مناطق آسیب‌پذیر آبخوان و استفاده از نتایج آن برای مدیر چکیده کامل
        در مسائل مدیریت منابع آب زیرزمینی ارزیابی آسیب‌پذیری آبخوان‌ها به منظور حافظت از این منابع در برابر آلودگی، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راه‌کارهای مهم و اولیه برای جلوگیری از آلودگی آب‌های زیرزمینی، شناسایی مناطق آسیب‌پذیر آبخوان و استفاده از نتایج آن برای مدیریت کاربری اراضی است. در این تحقیق، آسیب پذیری آبخوان آبرفتی دشت رامهرمز در برابر آلودگی، به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل دراستیک ارزیابی شده است. در مدل دراستیک نقشه هفت خصوصیات هیدروژئولوژیکی مؤثر بر آلودگی آب‌های زیرزمینی (عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص آبخوان، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، منطقۀ غیراشباع و هدایت هیدرولیکی) با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی با یکدیگر ترکیب، و نقشه آسیب‌پذیری آبخوان تهیه گردید. تلفیق لایه ها با سه روش دراستیک- دراستیک، دراستیک- فرآیند سلسله مراتبی و فرآیند سلسله مراتبی- فرآیند سلسله مراتبی انجام شد. از داده‌های نیترات برای صحت سنجی مدل به‌دست‌آمده، استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که قسمت وسیعی از دشت دارای آسیب پذیری کم تا متوسط بوده و تنها قسمت های جنوب شرق دارای آسیب پذیری زیاد می باشد. همچنین نتایج دو روش دراستیک- دراستیک، دراستیک- فرآیند سلسله مراتبی نسبت به روش فرآیند سلسله مراتبی- فرآیند سلسله مراتبی جواب‌های بهتری را در منطقه موردمطالعه داشته اند. مقادیر همبستگی میان شاخص کیو (Q) و غلظت نیترات در روش های دراستیک- دراستیک، دراستیک- فرآیند سلسله مراتبی و فرآیند سلسله مراتبی- فرآیند سلسله به ترتیب 97/0، 96/0 و 81/0 به دست آمد که تأییدی بر نتایج حاصل‌شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - نقشه پتانسیل احداث مراکز مستعد دفاعی در جنگل های غرب کشور- استان ایلام با استفاده از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
        محمد فلاح ززولی رضا آقاطاهر مهرداد زرافشار محسن جعفری
        جنگل های بلوط غرب همواره مورد توجه گروهک های تروریستی قرار داشته است، لذا بحث مکان یابی مراکز مستعد دفاعی با رعایت اصول پدافند غیر عامل حیاتی و ضروری است. هدف از این تحقیق، کاربرد مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در تهیة نقشه پتانسیل مراکز مستعد دفاعی و بررسی منابع د چکیده کامل
        جنگل های بلوط غرب همواره مورد توجه گروهک های تروریستی قرار داشته است، لذا بحث مکان یابی مراکز مستعد دفاعی با رعایت اصول پدافند غیر عامل حیاتی و ضروری است. هدف از این تحقیق، کاربرد مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در تهیة نقشه پتانسیل مراکز مستعد دفاعی و بررسی منابع در بخشی از جنگل های تنک غرب کشور در استان ایلام است. ابتدا با استفاده از نظرات کارشناسان دفاعی، هشت لایة اطلاعاتی مؤثر در تعیین مراکز مستعد دفاعی (سنگ شناسی، فاصله از مناطق شهری، فاصله از روستاها، درصد شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، فاصله از شبکه آبراهه و فاصله از جاده) انتخاب و نقشه های مذکور در محیط ArcGIS®9.3 رقومی گردید. اولویت‌بندی عوامل مؤثر با استفاده از نظر کارشناسان در محیطExpert Choice (EC2000) انجام شد. نتایج اولویت بندی معیارها با استفاده از روش مقایسة زوجی نشان داد که عوامل فاصله از شهرها، فاصله از روستاها، فاصله از جاده ها و سنگ شناسی به ترتیب با وزن های 351/0، 222/0، 160/0، و 109/0 بیشترین تأثیر و عوامل ارتفاع (021/0) و فاصله از شبکه آبراهه ها (030/0) کم ترین تأثیر را در مکان یابی مراکز مستعد دفاعی منطقه مورد مطالعه داشته اند. هم چنین نتایج نشان داد که واحدهای زمین شناسی دوران سنوزوئیک، فواصل 15000-10000 متری از شهرها، فواصل بیشتر از 6000 متری از جاده ها، کلاس شیب 20-10 درصد، جهت های جغرافیایی شرقی، طبقات ارتفاعی 1500-1000 متری، فواصل بیش از 3000 متر و طبقه 5000-3000 متری آبراهه ها و جاده ها مناسب ترین مناطق برای تهیه نقشه پتانسیل مراکز نظامی در جنگل های تنک غرب معرفی شده اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تعیین رویشگاه بالقوه گاوزبان خارک‌دار (Anchusa strigosa) با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی در شهرستان دزفول
        مجید صادقی نیا مهدی تازه زهرا جعفری کوروش کیانی
        توسعه گیاهان بومی یکی از راهکارهای احیاء مراتع تخریب شده می باشد. گاوزبان خارک دار (Anchusa strigosa) یکی از گونه های مرتعی شهرستان دزفول و گونه ای دارویی و صادراتی است. با توجه به تخریب این‌گونه، تحت تأثیر چرای مفرط و تخریب مراتع، می توان با ملاحظه خواهش های اکولوژیکی چکیده کامل
        توسعه گیاهان بومی یکی از راهکارهای احیاء مراتع تخریب شده می باشد. گاوزبان خارک دار (Anchusa strigosa) یکی از گونه های مرتعی شهرستان دزفول و گونه ای دارویی و صادراتی است. با توجه به تخریب این‌گونه، تحت تأثیر چرای مفرط و تخریب مراتع، می توان با ملاحظه خواهش های اکولوژیکی گونه مذکور، اقدام به توسعه رویشگاهی آن نمود. هدف از این تحقیق تعیین رویشگاه بالقوه برای توسعه گونه گاوزبان خارک دار با توجه به معیارهای اقلیمی، خاکی و توپوگرافی با استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی و تحلیل سلسله مراتبی می‌باشد. برای این منظور در سال 1394 از داده های مکانی حضور گونه به عنوان مکان های بالفعل برای رویش استفاده شد. بخشی از اطلاعات رویشگاهی این‌گونه با استفاده از مطالعات زمینی و برداشت نقاط حضور آن استخراج شد. بدین ترتیب که ابتدا نقشه نقطه ای مناطق حضور بر اساس بازدید میدانی تهیه و سپس اطلاعات بیوفیزیکی رویشگاه های فعلی استخراج شد. جهت تکمیل اطلاعات فوق، خواهش های اکولوژیک گونه مذکور استخراج و با اطلاعات زمینی تلفیق شد. نقشه شش معیار در محیط ArcGIS®10.1 تهیه، طبقه بندی و استانداردسازی شد. ازآنجاکه وزن لایه های مذکور یکسان نیست، جهت اولویت‌بندی مناطق مستعد رویشگاهی از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی جهت وزن دهی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد از کل مساحت 3/464547 هکتاری منطقه، 31 درصد رویشگاه خوب، 38 درصد رویشگاه متوسط، 7 درصد جزء رویشگاه های ضعیف تا خیلی ضعیف می باشد. درواقع مقدار مساحت مناطق رویشگاهی مناسب برای رشد و استقرار این‌گونه 2/349909 هکتار است. همچنین از نتایج تحقیق استنباط می شود که بارندگی بیشترین وزن و شیب کمترین وزن را دارد که نشان داد که معیار بارندگی مهم‌ترین و شیب بی اهمیت ترین برای رشد این‌گونه است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مدلسازی رویشگاه بالقوه گون سفید با استفاده از روش‌های تحلیل عاملی آشیان بوم‌شناختی و رگرسیون لجستیک (مطالعه موردی: مراتع ییلاقی بلدۀ نور)
        فرهاد برنا رضا تمرتاش محمدرضا طاطیان وحید غلامی
        تحقیق حاضر با هدف مدلسازی و تهیۀ نقشۀ پیش بینی گونۀ گون سفید Astragalus gossypinus با استفاده از روش رگرسیون لجستیک و تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی در مراتع ییلاقی منطقه بلدۀ نور استان مازندران انجام شد. برای دستیابی به این هدف نقشۀ متغیرهای محیطی به در محیط ArcGIS®9 چکیده کامل
        تحقیق حاضر با هدف مدلسازی و تهیۀ نقشۀ پیش بینی گونۀ گون سفید Astragalus gossypinus با استفاده از روش رگرسیون لجستیک و تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی در مراتع ییلاقی منطقه بلدۀ نور استان مازندران انجام شد. برای دستیابی به این هدف نقشۀ متغیرهای محیطی به در محیط ArcGIS®9.3 در اندازه سلولی 10×10 تهیه گردید. 80 سایت به عنوان مکان های حضور و غیاب گونه با روش نمونه برداری طبقه بندی – تصادفی ثبت گردید. در هر سایت اطلاعات مربوط به حضور و غیاب گونه و متغیرهای محیطی ثبت و ارتباط بین پراکنش گونه و عوامل محیطی با استفاده از دو روش رگرسیون لجستیک و تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی تعیین و نقشۀ پیش بینی پراکنش گونۀ گون سفید تهیه گردید. نتایج حاصل از مدل رگرسیون لجستیک نشان داد که ارتفاع، اسیدیته خاک، کربن آلی خاک و دما در مرطوب ترین و خشک ترین فصل عوامل مهم تأثیرگذار بر پراکنش این گونه می باشد. بر اساس نتایج این مدل تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی، متغیرهای جهت جغرافیایی، میزان شن و مواد خنثی شده خاک، بارندگی در فصل بارش و دما در سردترین فصل به عنوان متغیرهای محیطی تأثیرگذار مورد استفاده قرار گرفتند. مقادیر شاخص های کاپا و سطح زیرمنحنی پلات های ROC به ترتیب برابر 42/0 و 78/0 برای مدل رگرسیون لجستیک و 84/0 و 92/0 برای مدل تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی می باشد که دلالت بر دقت بالاتر مدل پروفیلی نسبت به مدل متمایزکنندۀ گروهی در منطقه مورد مطالعه می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - ارزیابی کارایی شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی روند بیابان زایی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعة موردی: دشت دهلران، ایلام)
        ثریا یعقوبی مرزبان فرامرزی حاجی کریمی جواد سروریان
        یکی از مشکلات اصلی مناطق خشک و نیمه‌خشک حاکمیت پدیده بیابان زایی است. بنابراین، شناخت و پیش‌بینی عوامل مؤثر در پیشرفت پدیده بیابان‌زایی می‌تواند در مدیریت بهتر این مناطق مؤثر واقع شود. هدف از این تحقیق ارزیابی صحت مدل شبکه عصبی مصنوعی در پیش‌بینی روند بیابان‌زایی و انتخ چکیده کامل
        یکی از مشکلات اصلی مناطق خشک و نیمه‌خشک حاکمیت پدیده بیابان زایی است. بنابراین، شناخت و پیش‌بینی عوامل مؤثر در پیشرفت پدیده بیابان‌زایی می‌تواند در مدیریت بهتر این مناطق مؤثر واقع شود. هدف از این تحقیق ارزیابی صحت مدل شبکه عصبی مصنوعی در پیش‌بینی روند بیابان‌زایی و انتخاب مؤثرترین معیار بیابان‌زایی در دشت دهلران با استفاده از مدل ایرانی ارزیابی وضعیت بیابان‌زایی (IMDPA) است. در این روش دو معیار آب و اقلیم به عنوان عوامل مؤثر در بیابان‌زایی انتخاب شدند. برای معیار اقلیم سه شاخص بارش سالانه، شاخص SPI و تداوم خشک‌سالی و برای معیار آب پنج شاخص افت آب، نسبت جذب سدیم، کلر، هدایت الکتریکی و کل مواد محلول در آب ارزیابی شد. با استفاده از مدل مذکور هر شاخص امتیازدهی شد. سپس با میانگین هندسی نقشه‌های معیار و شدت بیابان‌زایی در نرم‌افزار ArcGIS®93 برای دوره مورد نظر تهیه شد. در نهایت داده‌ها به شبکه عصبی مصنوعی جهت پیش‌بینی وارد شدند. نتایج نشان‌دهنده کارایی بالای مدل‌های شبکه عصبی مصنوعی در پیش‌بینی روند بیابان‌زایی بود به گونه‌ای که دقت شبکه بالای 80 درصد و میانگین مربعات خطا کمتر از یک بدست آمد. همین‌طور بر اساس نتایج بدست آمده برای دوره پیش‌بینی شده مهم‌ترین معیارهای احتمالی تأثیرگذار بر شدت بیابان‌زایی منطقه به ترتیب معیارهای اقلیم و آب با متوسط‌ وزنی 2 (متوسط زیر کلاس 1، 2 و 3)، 84/1 (متوسط زیر کلاس 1 و 2) رتبه‌بندی گردیدند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - ارزیابی شدت بیابان زایی با استفاده از مدل ایرانی بیابان زایی IMDPA (مطالعة موردی: دشت عباس، استان ایلام)
        مریم ممبنی عبدالعلی کرمشاهی فرزاد آزادنیا پرویز گرایی کامران کریمی
        تحقیق حاضر به منظور بررسی پتانسیل بیابان‌زایی دشت عباس در منطقه نیمه‌خشک ایلام به وسعت 8/18028 هکتار با تکیه بر معیارهای خاک و پوشش گیاهی با استفاده از مدل ایرانی بیابان زایی صورت گرفت. با استفاده از این مدل هر یک از شاخص‌های عمق مؤثر خاک، بافت خاک، هدایت الکتریکی، درصد چکیده کامل
        تحقیق حاضر به منظور بررسی پتانسیل بیابان‌زایی دشت عباس در منطقه نیمه‌خشک ایلام به وسعت 8/18028 هکتار با تکیه بر معیارهای خاک و پوشش گیاهی با استفاده از مدل ایرانی بیابان زایی صورت گرفت. با استفاده از این مدل هر یک از شاخص‌های عمق مؤثر خاک، بافت خاک، هدایت الکتریکی، درصد سنگ و سنگریزه، بهره‌برداری از پوشش گیاهی، تجدید حیات و وضعیت پوشش گیاهی با کمک نرم‌افزار ArcGIS®9.3، بدست آمده و نقشه مربوط به وضعیت هرکدام از معیارها تهیه شد. در نهایت با تلفیق و تعیین میانگین هندسی معیارها نقشه شدت بیابان‌زایی بدست آمد. نقشه شدت بیابان زایی بر اساس معیار خاک نشان می دهد که بالغ بر 4843 هکتار از منطقه که برابر با 8/28% است در طبقه کم و 13185 هکتار که معادل 13/73 درصد از منطقه است در طبقه متوسط قرار دارد. همچنین نتایج حاصل از میانگین هندسی شاخص های معیار پوشش گیاهی حاکی از این است که 99/7005 هکتار (86/38%) از مساحت دشت در طبقه کم، 45/407 هکتار (26/2%) از مساحت منطقه در طبقه متوسط و 35/10615 هکتار (88/58%) از مساحت منطقه در طبقه شدید جای دارد. نتایج حاصل از ارزش دهی معیارهای مورد بررسی بیان کننده این است که معیار پوشش گیاهی با ارزش 6/2 مؤثرترین معیار در افزایش شدت بیابان زایی دشت عباس است. بر این اساس مشاهده می شود که ارزش کمی شدت بیابان زایی برای کل منطقه در طبقه متوسط قرار گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - مدلسازی بومگردی در تفرج گسترده با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعۀ موردی: منطقه ونایی بروجرد)
        علی آریاپور مسلم حدیدی الهه کرمی گلناز خردمند مسعود گودرزی
        هدف از مطالعه حاضر مدل‌سازی شایستگی گردشگری گسترده حوزه آبخیز ونایی شهرستان بروجرد در استان لرستان، تعیین کلاس‌های مختلف شایستگی، امکان رفع موانع کم کننده شایستگی و تعیین اولویت عوامل مؤثر بر شایستگی است. این تحقیق در سال 1394 بصورت کتابخانه‌ای، پرسشنامه‌ای و میدانی صور چکیده کامل
        هدف از مطالعه حاضر مدل‌سازی شایستگی گردشگری گسترده حوزه آبخیز ونایی شهرستان بروجرد در استان لرستان، تعیین کلاس‌های مختلف شایستگی، امکان رفع موانع کم کننده شایستگی و تعیین اولویت عوامل مؤثر بر شایستگی است. این تحقیق در سال 1394 بصورت کتابخانه‌ای، پرسشنامه‌ای و میدانی صورت گرفت. با استفاده از سوابق کتابخانه‌ای، نظرات متخصصین و استخراج نظرات گردشگران از پرسشنامه استاندارد و نیز از طریق آنالیز تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، ابتدا عوامل مؤثر بر گردشگری رتبه‌بندی شدند. سپس لایه‌های اطلاعاتی و مکانی متناظر هر عامل از طریق منابع موجود مانند نقشه‌های توپوگرافی، تصاویر ماهواره‌ای، خرید نقشه‌ها، استفاده از اطلاعات ادارات منطقه و نقشه‌های پایه در محیط ArcGIS®9.3 تلفیق شدند. معیارهای مورد بررسی به دو دسته کلی فیزیکی و غیر فیزیکی تقسیم شدند. در مجموع با توجه به نوع گردشگری گسترده 12 معیار مورد ارزیابی قرار گرفته و نقشه‌های هر کدام جداگانه در محیط نرم‌افزار تولید و بر اساس رتبه‌بندی با هم تلفیق شدند. نتایج نشان داد که دو معیار کلی از نظر ارزش و اولویت با هم یکسان هستند. نتایج نشان داد که در معیار فیزیکی، حساسیت خاک به فرسایش مهم‌ترین عامل و فاصله از جاده‌ها کم‌اهمیت‌ترین معیار به ترتیب با ضرایب 22/0 و 01/0 بودند. ضریب ناسازگاری در این نوع مقایسه 4/0 بود که نشان از مقایسه منطقی معیارها را دارد. نتایج معیارهای غیر فیزیکی (زیستی) نیز نشان داد که بین کاربری اراضی، تنوع جانوری و پوشش گیاهی اختلافی از نظر اولویت‌بندی وجود نداشت و ضرایب آن‌ها برابر می‌باشند. بر اساس طبقه‌بندی فائو مناطق بر اساس شایستگی به سه دسته از خیلی مناسب (1S) تا نامناسب (3S) طبقه‌بندی گردید. نتایج نشان داد که قسمت زیادی از منطقه در کلاس یک طبقه‌بندی کاملاً مناسب (1S) به مساحت 2150 هکتار، معادل 66/36 درصد قرار گرفت و این مساحت‌ها اغلب در ارتفاعات که مناسب کوهنوردی و کوه‌پیمایی هستند واقع شده است. قسمت‌هایی که ارتفاعات کمتر و یا بیشتر دشتی هستند دارای پتانسیل کمتری به مساحت 1235 هکتار با معادل 07/21 درصد است. در این مدل موانع طبیعی قابل رفعی وجود نداشت که با برطرف کردند آن‌ها بتوان پتانسیل گردشگری منطقه را افزایش داد. در مجموع باید توجه داشت که گسترش روستا و کم شدن پوشش گیاهی موجب اثراتی بر تنوع گیاهی و حیات‌وحش و نیز تخریب و آلودگی منطقه خواهد داشت که خود در مهر و موم‌های آتی موجب کاهش پتانسیل گردشگری شده و باید مسئولان محلی تصمیماتی در این خصوص اتخاذ نمایند. نیز در صورت احداث پناهگاه در محل مناسب منطقه و در میانه راه، موجب اطمینان خاطر گردشگران و افزایش پتانسیل کوهنوردی در منطقه و در نتیجه گسترش اکوتوریسم می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - شناسایی و تفکیک رخساره های ژئومورفولوژی منطقه سبزوار با استفاده از سنجش‌ازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
        اسماعیل سیلاخوری مجید اونق
        چشم اندازهای ژئومورفولوژی پایه و اساس بررسی های منابع طبیعی حوزه های آبخیز به شمار می رود. زیرا که این مناظر تحت تأثیر عوامل بسیاری مانند آب‌وهوا، خاک، هیدرولوژی، محیط‌ زیست، زمین‌شناسی و غیره هستند. در این پژوهش، منطقه سبزوار با روند ژئومورفولوژیکی متنوع از کوهستان چکیده کامل
        چشم اندازهای ژئومورفولوژی پایه و اساس بررسی های منابع طبیعی حوزه های آبخیز به شمار می رود. زیرا که این مناظر تحت تأثیر عوامل بسیاری مانند آب‌وهوا، خاک، هیدرولوژی، محیط‌ زیست، زمین‌شناسی و غیره هستند. در این پژوهش، منطقه سبزوار با روند ژئومورفولوژیکی متنوع از کوهستان تا پلایا انتخاب گردید تا با استفاده از سنجش‌ازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی رخساره ای ژئومورفولوژی آن شناسایی و تفکیک گردد. برای این منظور از تلفیق دو روش روی‌هم گذاری لایه ها و تفسیر بصری واحدهای فتومورفیک استفاده شد. درروش روی هم‌گذاری لایه ها نقشه های شیب، ارتفاع و زمین شناسی تهیه و طبقه بندی شد. در بخش تفسیر بصری، تصاویر ماهواره ای لندست 5 سنجنده TM مورداستفاده قرار گرفت. پس از پیش‌ پردازش تصاویر، تکنیک های تحلیل مؤلفه های اصلی، شاخص OIF، تصاویر کاذب‌رنگی، روش هیستوگرام متعادل شده و شاخص NDVI مورداستفاده قرار گرفت تا با تفسیر بصری، واحدهای فتومورفیک تفکیک گردند. درنهایت 4 واحد، 10 تیپ و 96 رخساره (در 261 تکرار) تفکیک شد. بررسی آماری با استفاده از آزمون مربع کای نشان داد که بین مساحت واحدها، تیپ ها و رخساره های بیابان‌زایی تفاوت معنی دار در سطح اطمینان 99 درصد مشاهده می شود که نشان دهنده تفکیک فضایی مناسب منطقه است. واحد دشت سر (50.97%)، تیپ دشت سر پایینی (25.97%) و رخساره مخروط افکنه با فرسایش آبراهه ای (375.43 ha) بیشترین پراکنش فضایی را در منطقه به خود اختصاص دادند. درنهایت می توان گفت روش روی هم‌گذاری لایه ها برای مناطق بیابانی ناتوان است و استفاده تلفیقی از تفسیر بصری واحدهای فتومورفیک می تواند این نقیصه را برطرف کرده و دقت نقشه خروجی را افزایش دهد. نقشه مذکور، جهت تهیه و اجرای طرح های مربوط به تعیین قابلیت اراضی، منابع طبیعی و مقابله با بیابان‌زایی می تواند مورداستفاده قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - ارزیابی کارایی و پهنه بندی کیفی منابع آب زیرزمینی دشت نقده جهت مصارف شرب، کشاورزی و صنعت
        فریبا صادقی اقدم عطا الله ندیری اصغر اصغری مقدم اسفندیار عباس نوین پور
        آبخوان دشت نقده، واقع در قسمت جنوب غربی دریاچه ارومیه تأمین کننده نیازهای آبی این ناحیه است. به منظور ارزیابی و طبقه بندی کیفی منابع آبی این دشت، نمونه برداری از تعداد 33 حلقه چاه بهره برداری در تیرماه سال آبی 96-1395 انجام گرفت و ویژگی های هیدروشیمیایی، غلظت یون های اص چکیده کامل
        آبخوان دشت نقده، واقع در قسمت جنوب غربی دریاچه ارومیه تأمین کننده نیازهای آبی این ناحیه است. به منظور ارزیابی و طبقه بندی کیفی منابع آبی این دشت، نمونه برداری از تعداد 33 حلقه چاه بهره برداری در تیرماه سال آبی 96-1395 انجام گرفت و ویژگی های هیدروشیمیایی، غلظت یون های اصلی، فرعی و فلزات سنگین نمونه های آبی توسط روش های استاندارد اندازه گیری شد. با استفاده از داده های حاصل، امکان سنجی استفاده از آب زیرزمینی در مصارف مختلف با کاربرد روش های گرافیکی و معیارهای طبقه بندی کیفی شولر (شرب)، ویلکاکس (کشاورزی) و لانژیلر (صنعت) موردبررسی قرار گرفت. براساس اطلاعات موجود، به منظور تهیه نقشه های پهنه بندی کیفی مصارف آب، توزیع پارامترهای مؤثر در کیفیت هر نوع از کاربری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش درون‌یابی زمین آماری (کریجینگ) برای سطح دشت انجام گرفت. در این راستا پس از ایجاد لایه های رستری پارامترهای مؤثر، رده بندی و تلفیق آن‌ها، نقشه های نهایی پهنه بندی کیفی تهیه گردید. بر پایه نتایج درجه سختی آب شرب تمام نمونه ها بالا بوده و غلظت برخی از پارامترهای بیش از حد مجاز استاندارد آب شرب (WHO) و کشاورزی (FAO) است که می بایست کیفیت نامناسب این منابع موردتوجه قرار گیرد. ارزیابی کیفیت آب صنعتی، نشانگر رسوب‌گذار بودن 61% و خورنده بودن 39% نمونه ها، و همچنین کیفیت آب کشاورزی نشانگر کیفیت خوب و متوسط به ترتیب 46% و 39% نمونه های آبی بود. تجزیه و تحلیل نقشه های پهنه بندی کیفی با اطلاعات زمین شناسی، کاربری اراضی و توزیع واحدهای صنعتی دشت صورت گرفت و مشخص گردید که آب های زیرزمینی باکیفیت نامناسب به طور عمده در نواحی شمالی مرکز دشت و نواحی شرقی دشت وجود دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - ارزیابی مدل های رقومی ارتفاع جهت تهیه نقشه پتانسیل فرسایش خندقی با استفاده از مدل مکسنت و سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز سمیرم، جنوب استان اصفهان)
        رضا ذاکری نژاد
        پیشینه و هدف فرسایش خندقی به عنوان یک نوع فرسایش آبی در اقلیم‌های متفاوتی از مناطق خشک تا مرطوب گسترش‌یافته است. این نوع از هدر رفت خاک با تجمع رواناب‌ها، موجب جابجای و تخریب افق‌های سطحی خاک می‌گردد. در مناطق وسیعی از ایران در شمال، مرکزی و جنوب با این نوع هدر رفت خاک چکیده کامل
        پیشینه و هدف فرسایش خندقی به عنوان یک نوع فرسایش آبی در اقلیم‌های متفاوتی از مناطق خشک تا مرطوب گسترش‌یافته است. این نوع از هدر رفت خاک با تجمع رواناب‌ها، موجب جابجای و تخریب افق‌های سطحی خاک می‌گردد. در مناطق وسیعی از ایران در شمال، مرکزی و جنوب با این نوع هدر رفت خاک مواجه می‌باشند. درواقع فرسایش خندقی به دلایل توپوگرافی متنوع، فرسایش‌پذیری خاک، عدم مدیریت صحیح خاک و کاربری نامناسب اراضی در بسیاری از این مناطق رخ می‌دهد. بنابراین برای حفاظت خاک در این مناطق لازم هست که نقشه حساسیت به فرسایش خندقی در دسترس مدیران و برنامه ریزان قرار داشته باشد. پارامترهای زیادی در ایجاد فرسایش خندقی تأثیر دارند ازجمله خاک، زمین‌شناسی منطقه، تکتونیک، هیدرولوژی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی و توپوگرافی، که در مطالعات مختلف در سراسر جهان به آن اشاره‌شده است. معیار توپوگرافی منطقه از پارامترهای مهم در ایجاد فرسایش آبی ازجمله فرسایش آبکندی محسوب می‌گردد، که در هر منطقه با توجه به ویژگی‌های فیزیکی منطقه منحصربه‌فرد عمل می کند. این پارامتر همچنین در واقع به صورت غیرمستقیم بر دیگر شاخص ها و یا معیارها تأثیرگذار است (مانند تأثیر آن بر پوشش گیاهی، اقلیم یا خاک منطقه). اگرچه تحقیقات زیادی در زمینه فرسایش خندقی صورت گرفته است، ولی مطالعات کمی در زمینه کاربرد مدل‌های آماری تصادفی انجام‌گرفته است. این مطالعه اولین تحقیق در زمینه کاربرد مدل آماری حداکثر آنتروپی مکسنت در مناطق مرکزی ایران با تأکید بر اهمیت شاخص‌های توپوگرافی مستخرج از مدل‌های رقومی رایگان است. و به‌عنوان یک روش جدید جهت تهیه نقشه حساسیت فرسایش خندقی در حوزه آبخیز سمیرم در جنوب استان اصفهان است. این حوزه آبخیز توسط تحت تأثیر فرسایش‌های شدید آبی از جمله خندقی، شیاری و لغزشی است. همچنین این مطالعه ارزیابی نتایج در مدل رقومی ارتفاعی SRTM و ASTER با قدرت تفکیک 30 متر در تهیه نقشه خطر فرسایش خندق است که داده‌های فوق از سایت زمین‌شناسی امریکا (USGS) تهیه گردید. تأکید اصلی در این تحقیق بر روی شاخص‌های توپوگرافی بود زیرا که این شاخص‌ها به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر روی ویژگی‌ها خاک، پوشش گیاهی و اقلیم نیز تأثیرگذار می‌باشند.مواد و روش ها در این تحقیق برای پیش بینی مناطق حساس که در نتیجه فرسایش خندقی می باشند شامل مراحل ذیل است. در مرحله اول، با استفاده از تصاویر گوگل ارث و عکس‌های هوایی و همچنین عملیات میدانی اقدام به دیجتایز کردن تعدادی از مناطق فرسایش خندقی به‌صورت پلی گون انجام گردید که در ادامه کار تبدیل به نقاط گردیدند. در مرحله دوم اقدام به تهیه مهم‌ترین شاخص‌های توپوگرافی مؤثر به‌عنوان لایه‌های محیطی مؤثر بر رخداد فرسایش خندقی گردید. شاخص‌های توپوگرافی شامل شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص انحنا، شاخص انحنا پروفایل، شاخص شیب، شاخص جهت، شاخص قدرت فرسایندگی جریان، شاخص طول جریان، شاخص حوزه یا تمرکز جریان، شاخص همگرایی، شاخص ارتفاع و شاخص LS. این شاخص‌ها از دو مدل رقومی ارتفاعی ASTER و SRTM با دقت 30 متر در محیط نرم‌افزار ساگا جی ای اس (SAGAGIS) تهیه گردید که در نهایت تبدیل به فرمت ASCII جهت اجرای مدل گردید. قبل از استخراج این شاخص‌های توپوگرافی، پیش پردازهای لازم شامل فیلترگذاری و حذف خطاهای هیدرولوژیک و در محیط نرم‌افزار ArcGIS و ساگا و با استفاده از الگوریتم داربکس و پلانچون اقدام گردید. مدل مکسنت مدل حداکثر آنتروپی یک روش کلی برای پیش بینی یا استنباط از اطلاعات ناکامل است. این مدل برنامه‌های کاربردی در مناطق مختلف مانند نجوم، بازسازی تصویر، فیزیک آماری و پردازش سیگنال را مورد بررسی قرار می‌دهد. ایده مدل مکسنت تخمین احتمال رخداد هدف مورد مطالعه است. در واقع این مدل تنها نیاز به داده‌های رخداد فرسایش خندقی نیاز دارد (داده‌های موجود) از دیگر مزایای این مدل موارد زیر را شامل می‌شود؛ تنها به اطلاعات مربوط به وجود فرسایش، همراه با اطلاعات زیست محیطی برای کل منطقه مورد مطالعه نیاز دارد. این مدل می‌تواند از هر دو نوع داده‌های پیوسته و یا گسسته جهت متغیرهای مستقل در مدل بکار برده شود.نتایج و بحث با به کار بردن مدل مکسنت در حوزه سمیرم، 70 درصد نقاط خندقی به عنوان نقاط تعلیمی به مدل و 30 درصد آن به عنوان نقاط آزمایشی جهت تعیین صحت ارزیابی نقشه نهایی تعیین گردید. اعتبار مدل مورد استفاده در این تحقیق با استفاده از سطح زیر نمودار راک یا سطح زیر منحنی AUC مورد ارزیابی قرار گرفت. نمودارهای راک به صورت اتوماتیک با اجرای این مدل برای دو نوع داده تعلیمی و آزمایشی تهیه می‌گردد. میزان AUC جهت پهنه‌بندی فرسایش خندقی برای داده‌های تعلیمی نقشه‌های رقومی ارتفاع ASTER و SRTM به ترتیب 0.64 و 0.72 و برای نمونه‌های آزمایشی 0.68 و 0.73 است. این نتایج بیانگر آن است که مدل ارتفاعی SRTM دارای دقت بالاتری نسبت به ASTER است، و نقشه پتانسیل فرسایش خندقی با اجرا کردن شاخص‌های مستخرج از مدل ارتفاعی SRTM آورده شده است به نظر می‌رسد یکی از دلایل پایین بودن دقت مدل ASTER به دلیل تأثیر پوشش گیاهی باشد گه باعث ایجاد خطاهای تراس مانند شده است درحالی‌که در نقشه رقومی ارتفاعی SRTM به دلیل ماهیت راداری امواج این خطا کاهش‌یافته و نقشه دقیق‌تری از این مدل، تهیه‌شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که شاخص‌های قدرت فرسایندگی جریان آب با 40.30 درصد، ارتفاع با 22.7 درصد و شاخص همگرایی با 18 درصد دارای بیشترین تأثیر بر میزان فرسایش خندقی منطقه مطالعاتی می‌باشند. در این مطالعه نقشه پهنه‌بندی پتانسیل فرسایش خندقی در حوزه آبخیز سمیرم نشان می‌دهد، که مناطق با پتانسیل بالای فرسایشی بیشتر در نواحی جنوبی و جنوب غربی حوزه مورد مطالعه است.نتیجه گیری این مطالعه با استفاده از مدل مکسنت به منظور تهیه نقشه حساسیت به فرسایش خندق در حوزه آبریز سمیرم در جنوب استان اصفهان و با استفاده از شاخص‌های توپوگرافی مؤثر و با استفاده از مدل حداکثر آنتروپی جهت شناسایی مناطق حساس فرسایش خندقی و همچنین شاخص‌های تأثیرگذار اقدام گردید. از نتایج این مطالعه می‌توان برای برنامه‌ریزی کاربری اراضی و مدیریت مناطق دارای فرسایش خندق در جهت توسعه پایدار استفاده کرد. اگرچه نتایج این تحقیق نقش بارز شاخص‌های توپوگرافی را در تهیه نقشه پتانسیل خندقی نشان داده ولی جهت افرایش دقت نتایج مدل‌سازی می‌توان با توجه به قابلیت اطلاعات در دسترس در منطقه مورد از دیگر معیارهای تأثیرگذار در فرسایش خندقی از قبیل کاربری اراضی، پوشش گیاهی و خاک و غیره برای پهنه‌بندی مناطق به حساسیت فرسایش خندقی استفاده نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - شناسایی روستاهای در معرض خطر فرونشست در دشت اردبیل با استفاده از تحلیل شبکه‌ای- فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی
        بهرام ایمانی جعفر جعفرزاده
        پیشینه و هدف در سال ‌های اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی و خشک‌سالی و همچنین فقدان نظارت در حفر چاه ‌های کشاورزی بسیاری از سفره‌ های زیرزمینی کشور مورد برداشت غیراصولی قرارگرفته ‌اند که این امر موجب منفی شدن بیلان این آبخوان ‌ها شده است تا جایی که بنا بر گزارش سازمان زمین‌ش چکیده کامل
        پیشینه و هدف در سال ‌های اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی و خشک‌سالی و همچنین فقدان نظارت در حفر چاه ‌های کشاورزی بسیاری از سفره‌ های زیرزمینی کشور مورد برداشت غیراصولی قرارگرفته ‌اند که این امر موجب منفی شدن بیلان این آبخوان ‌ها شده است تا جایی که بنا بر گزارش سازمان زمین‌شناسی بیشتر دشت ‌های کشور دچار افت سطح آب زیرزمینی شده ‌اند. یکی از مخاطراتی که به دلیل عملکرد تدریجی کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد پدیده فرونشست است که در سال ‌های اخیر به علت افزایش بهره ‌برداری از سفره‌ های زیرزمینی مهم در دشت ‌های بارز کشور به‌ صورت مشکلی فراگیر نمایان شده است. در این تحقیق تلاش شده است که امکان وقوع پدیده فرونشست و خطرات احتمالی آن به‌ عنوان یک تهدید در انجام پروژه‌ های انسانی و هم‌چنین سکونت‌گاه‌ های روستایی در محدوده دشت اردبیل مورد بررسی قرار گیرد. مواد و روش ها منطقه مورد مطالعه دشت اردبیل بین عرض جغرافیای شمالی 38 درجه و 05 دقیقه تا 38 درجه و 03 دقیقه و طول جغرافیای شرقی 48 درجه و 15 دقیقه تا 48 درجه و 35 دقیقه در بخش شمال غربی در مرکز استان اردبیل قرارگرفته است. برای بررسی وضعیت آب زیرزمینی دشت، از داده‌ های 38 مشاهده ‌ای که از سازمان آب منطقه‌ ای اردبیل تهیه ‌شده ‌اند و در سطح دشت قرارگرفته ‌اند استفاده ‌شده است. نخست با استفاده از آمار 30 ساله 65 چاه مشاهده ‌ای و سامانه اطلاعات جغرافیایی، نقشه پتانسیل افت آب برای منطقه تهیه شد. سپس با استفاده از مدل دماتل فازی اقدام به جمع ‌آوری و مدل‌سازی نظرات کارشناسان شد. این روش ازجمله روش ‌های مفهومی برای ساختار سازی مسئله ‌های تصمیم‌ گیری به شمار می‌رود. فن دماتل بر پایه نظریه گراف ایجاد شده است و در این روش ما می‌ توانیم معیارها را به دو گروه معیارهای علت و معیارهای معلول تقسیم‌ بندی کنیم تا شناخت بیشتری از روابط بین علت و معلول به دست آوریم و درنهایت بتوانیم یک شبکه ‌ای از روابط متقابل را ایجاد نماییم. درنهایت بعد از ایجاد ماتریس روابط کلی و با توجه به‌ اندازه حد آستانه تعریف ‌شده، ماتریس روابط نهایی را ایجاد می‌ کنیم که در این ماتریس عدد صفر به معنی عدم وجود رابطه و عدد یک به معنی وجود رابطه میان دو معیار هست. با استفاده از ماتریس روابط نهایی اقدام به نظرسنجی از خبرگان در مورد اندازه تأثیر عوامل بر یکدیگر با توجه به وابستگی آن‌ها به هم می‌نماییم. بعدازآنکه داده‌ها از سازمان‌های مربوط تهیه شد اقدام به تشکیل پایگاه داده برای اطلاعات موجود در محیط نرم ‌افزار ArcCatalog کرده و سپس نقشه ‌های مربوط به این داده‌ ها را در نرم‌افزار ArcGIS ایجاد شد. بعد از اینکه وزن لایه ‌های مختلف با استفاده از روش تحلیل شبکه ‌ای فازی به دست آمد، وارد نرم ‌افزار ArcGIS شده و وزن ‌های هر زیر معیار را در نقشه ‌ای که برای هر لایه موردنظر ایجاد کرده بودیم ضرب کرده و درنهایت نقشه ‌ها را باهم جمع کردیم تا یک نقشه نهایی به دست آمد. نقشه نهایی نشان ‌دهنده مناطقی از دشت اردبیل است که از نظر خطر فرونشست طبقه ‌بندی‌ شده و در پنج طبقه از لحاظ وضعیت خطر با طیف رنگی نشان داده شد. بعد ناحیه ‌ای که افت شدید آب داشت انتخاب و با نقشه پراکندگی چاه‌ های عمیق مقایسه شد. در مرحله آخر با استفاده از مدل ‌های پیشرفته و ترکیبی فازی و تحلیل شبکه ‌ای در محیط نرم ‌افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی هر یک از لایه‌ های حساسیت رسوبات و افت سطح آب تعیین عضویت و با استفاده از همپوشانی خطی فازی نقشه حساسیت منطقه به پدیده فرونشست در پنج کلاس حساسیت بسیار بالا، حساسیت بالا، حساسیت متوسط، حساسیت پایین و حساسیت بسیار پایین تهیه شد. برای تهیه نقشه نهایی وضعیت خطر فرونشست در محدوده دشت اردبیل ابتدا وزن ‌های به ‌دست‌ آمده برای هر زیر فاکتور را در نقشه ‌های فازی شده آن زیر فاکتور ضرب کرده و سپس با استفاده از ابزار RasterCalculator این نقشه ‌های وزن‌دار تجمیع شدند. در نقشه فازی نهایی ارزیابی وضعیت خطر فرونشست دشت اردبیل با طیف ‌های رنگی از آبی که پایین‌ ترین حد را نشان می‌دهد به سمت قرمز که بیشترین مقدار را نشان می‌ دهد، در تغییر است. رنگ آبی مناطق با خطر پایین و رنگ قرمز مناطق با خطر بالا را از نظر خطر فرونشست در محدوده دشت اردبیل و روستاهای واقع در این محدوده نشان می ‌دهد.نتایج و بحث پس از به دست آوردن نقشه اولیه ارزیابی وضعیت خطر فرونشست و مناطق در معرض خطر فرونشست دشت اردبیل، نقشه نهایی بررسی وضعیت دشت اردبیل از لحاظ خطر فرونشست زمین، با توجه به وزن ‌ها و لایه‌ های به‌ دست ‌آمده تهیه ‌شده است. از آنجایی ‌که تمامی نقشه ‌های لایه ‌های مبناء در پنج طبقه، باز طبقه‌ بندی‌ شده و وزن متناسب با هر طبقه مطابق با وضعیت لایه ‌ها داده ‌شده بود، نقشه نهایی نیز در پنج طبقه، طبقه ‌بندی و وزن دهی شد که بنا بر نظر کارشناسان و اساتید به شرح زیر به ‌دست‌ آمده است؛ 1) مناطق با خطر پایین، 2) مناطق با خطر متوسط، 3) خطر بالا، 4) مناطق در معرض آسیب، 5) مناطق بحرانی. درنهایت با استفاده از نقشه نهایی ارزیابی وضعیت خطر فرونشست دشت اردبیل و نیز رتبه ‌بندی به ‌دست ‌آمده از نظرات کارشناسان ذیربط، نقشه نهایی تحلیل وضعیت خطر فرونشست دشت اردبیل تهیه شد. همچنین نقشه وضعیت چاه‌ های عمیق در محدوده دشت اردبیل و پراکندگی آن در سطح دهستان‌ ها را نشان می‌ دهد، ملاحظه می‌ شود که بیشترین پراکندگی و تمرکز چاه ‌های عمیق در سمت شرق دشت در محدوده دهستان‌های ویلکیج مرکزی و فولادلوی شمالی قرارگرفته است که این وضعیت موقعیت پراکندگی چاه ‌های عمیق به‌ خوبی وضعیت متناسب بودن پراکندگی چاه‌ های عمیق با مناطق در معرض خطر فرونشست را نشان می ‌دهد.نتیجه گیری دهستان‌ های ویلکیج مرکزی، فولادلوی شمالی و دهستان شرقی بیشترین سطح آسیب ‌پذیری را ازلحاظ وضعیت خطر فرونشست دارند. وضعیت بحرانی خطر فرونشست در این سه دهستان بیشترین مقدار را دارد. همچنین دهستان کلخوران و آغبلاغ آقاجان خان از وضعیت متوسط به سمت وضعیت در معرض آسیب پیش می‌ روند که نیازمند دقت بیشتری در مدیریت و برنامه‌ ریزی منابع آب این دهستان‌ها هست. همچنین یک رابطه قوی بین نحوه پراکندگی چاه‌ های عمیق در سطح دشت اردبیل و مناطق در معرض خطر بالای فرونشست وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، زیر معیار وضعیت آب‌ های زیرزمینی با وزن 0.38 بیشترین تاثیر را در وضعیت خطر فرونشست دشت اردبیل ایجاد کرده است. این وزن با بررسی سایر لایه ‌های مرتبط با وضعیت آب زیرزمینی و لایه پراکندگی جمعیت، نشان دهنده تاثیر زیاد این زیر معیار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - ارزیابی مقایسه ‌ای حساسیت به زمین ‌لغزش با استفاده از روش ‌های منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی
        علی دسترنج حمزه نور
        پیشینه و هدف زمین ‌لغزش یکی از گسترده‌ترین و مخرب ‌ترین پدیده ‌ها در میان بلایایی طبیعی است. با توجه به توپوگرافی کوهستانی مرتفع، فعالیت تکتونیکی، لرزه‌ خیزی زیاد، شرایط متنوع زمین ‌شناسی و اقلیمی، اساساً ایران برای ایجاد طیف وسیعی از زمین‌ لغزش شرایط طبیعی را دارد و ای چکیده کامل
        پیشینه و هدف زمین ‌لغزش یکی از گسترده‌ترین و مخرب ‌ترین پدیده ‌ها در میان بلایایی طبیعی است. با توجه به توپوگرافی کوهستانی مرتفع، فعالیت تکتونیکی، لرزه‌ خیزی زیاد، شرایط متنوع زمین ‌شناسی و اقلیمی، اساساً ایران برای ایجاد طیف وسیعی از زمین‌ لغزش شرایط طبیعی را دارد و این زمین ‌لغزش‌ ها سالانه خسارات جانی مالی فراوانی به کشور وارد می‌ کنند. با توجه به اینکه پیش‌بینی زمان زمین ‌لغزش بسیار دشوار است، از این ‌رو شناسایی مناطق حساس به زمین ‌لغزش و منطقه بندی این مناطق بر اساس خطر احتمالی بسیار مهم است. بنابراین باید مناطق مستعد زمین ‌لغزش شناسایی شوند تا خسارات ناشی از زمین ‌لغزش کاهش یابد. هدف اصلی از تجزیه‌ و تحلیل حساسیت زمین ‌لغزش شناسایی مناطق پر خطر و در نتیجه کاهش خسارات ناشی از زمین‌لغزش از طریق اقدامات مناسب است. ازآنجاکه پیش‌ بینی دقیق وقوع زمین ‌لغزش توسط علوم انسانی امکان‌پذیر نیست، بنابراین می‌ توانیم با شناسایی مناطق مستعد لغزش و اولویت‌ بندی آن ‌ها از آسیب این پدیده جلوگیری کنیم. کوه ‌های بینالود در استان خراسان رضوی، به دلیل شرایط زمین ‌شناسی، ژئومورفولوژی، توپوگرافی، آب ‌و هوا و پوشش گیاهی، دارای انواع حرکات توده‌ای است. از طریق ارزیابی حساسیت زمین ‌لغزش و شناسایی مناطق پرخطر ازنظر زمین ‌لغزش، می‌ توانیم از خسارات احتمالی مالی و جانی ناشی از زمین ‌لغزش در این منطقه را کاهش بدهیم. لذا برای حفظ سرمایه ‌های ملی ضروری است تا در برخورد با بلایای طبیعی مدیریتی جامع اعمال گردد که منظور از آن اتخاذ تدابیر و فعالیت ‌هایی است که موجب پیشگیری، کنترل وترمیم خسارت ‌های ایجاد شده می ‌گردد. نتایج این مطالعات می ‌تواند به‌عنوان اطلاعات بنیادی توسط مدیران و برنامه ریزان محیط ‌زیست مورد استفاده قرار گیرد. به ‌منظور تهیه نقشه ‌های منطقه بندی خطر لغزش می ‌توان از روش ‌های مختلفی مانند منطق فازی، روش‌ های آماری و فرایند تحلیلی سلسله مراتبی (AHP) استفاده کرد. از اوایل دهه 1970، بسیاری از دانشمندان تلاش کرده‌اند تا خطرات زمین ‌لغزش را ارزیابی کنند و نقشه حساسیت خطر زمین ‌لغزش را با استفاده از روش‌ های مختلف مبتنی بر GIS تهیه کنند. هدف از این مطالعه ارزیابی و مقایسه نقشه حساسیت به زمین ‌لغزش (LSM) در رشته‌کوه‌ های بینالود، با استفاده از روش‌ های فازی و تحلیل سلسله مراتبی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، است.مواد و روش هادر این مطالعه به ‌منظور ارزیابی حساسیت وقوع زمین ‌لغزش در دامنه ‌های کوه‌ های بینالود از دو روش منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده گردید. به این منظور، مهم‌ترین عوامل مؤثر بر زمین‌لغزش ‌های منطقه شامل شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، زمین‌شناسی، شبکه زهکشی (فاصله از رودخانه، تراکم آبراهه)، جاده (فاصله از جاده، تراکم جاده)، گسل (فاصله از گسل، تراکم گسل)، واحدهای مورفولوژیکی، شاخص‌ های توپوگرافی (شاخص توان رودخانه (SPI)، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI) و شاخص طول شیب (LS))، شاخص ‌های ژئومورفولوژیک (شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI)، شاخص ناهمواری توپوگرافی (TRI) و شاخص انحنای سطح (Curvature Index)، کاربری اراضی، خطوط هم‌ دما و خطوط هم بارش به ‌عنوان عوامل مؤثر در رخداد زمین‌لغزش در منطقه موردمطالعه، شناسایی و مورد تجزیه ‌و تحلیل قرار گرفتند. سپس نقشه پراکنش زمین ‌لغزش‌های منطقه تهیه شد. در ادامه وزن هریک از پارامترها و زیر پارامترها در پهنه ‌بندی وقوع زمین ‌لغزش به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) تعیین گردید. سپس با استفاده ابزارهای مناسب در محیط GIS این وزن ‌ها در نقشه هر پارامتر ضرب و درنهایت نقشه‌ های حاصله رویهم گذاری شده و نقشه نهایی پهنه ‌بندی خطر زمین ‌لغزش در منطقه مورد مطالعه تهیه شد. در روش فازی، بعد از فازی سازی لایه ‌های مورد نظر در محیط ArcGIS، پهنه ‌بندی خطر زمین ‌لغزش با استفاده از عملگر گاما 0.8، در محیط GIS، صورت پذیرفت. و در نهایت صحت نقشه حساسیت زمین ‌لغزش با استفاده از منحنی ROC و نسبت عددی NRi، مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج و بحث نتایج وزن دهی به پارامترهای مؤثر بر زمین ‌لغزش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مبین این است به ترتیب عوامل زمین‌شناسی، شیب و گسل بیشترین تأثیر را در وقوع خطر زمین‌لغزش در منطقه مورد مطالعه دارند. نتایج تحلیل نقشه حساسیت خطر زمین ‌لغزش با استفاده از AHP نشان داد به % 47.8 سطح منطقه در محدوده زیاد و خیلی زیاد واقع‌شده، همچنین % 13.4 در محدوده متوسط و % 38.8 در محدوده کم و خیلی کم قرارگرفته است. نتایج تحلیل نقشه حساسیت زمین‌لغزش با استفاده از منطق فازی بیانگر این است % 27.7 در محدوده زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است. همچنین % 15.5 در محدوده متوسط و % 56.8 در محدوده کم و خیلی کم واقع‌شده است. همچنین ارزیابی نقشه حساسیت زمین‌لغزش به کمک منحنی ROC، نشان داد که مساحت زیر نمودار (AUC)، در روش AHP و فازی به ترتیب برابر با % 81.7 و % 75.2 است که گویایی دقت و صحت ارزیابی خیلی خوب هر دو مدل هست. همین‌طور نسبت عددی NRi در روش AHP در طبقات حساسیت زمین‌لغزش، بیشتر از روش فازی است، زیرا روش AHP در مقایسه با روش فازی، درصد بالایی از زمین‌لغزش‌ها را در مساحت کوچک‌تری به‌عنوان پهنه با حساسیت زیاد و خیلی زیاد پوشش داده است.نتیجه گیری در این مطالعه به‌منظور ارزیابی و تهیه نقشه حساسیت زمین‌لغزش از دو روش فازی و تحلیل سلسله مراتبی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده و عملکرد آن‌ها باهم مقایسه شد. نقشه حساسیت زمین‌لغزش به پنج کلاس طبق بندی و عملکرد نتایج هر دو روش با استفاده از منحنی ROC و نسبت عددی NRi موردبررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی عملکرد دو روش فازی و تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از منحنی ROC و نسبت عددی Nri نشان داد که روش تحلیل سلسله مراتبی نسبت به روش فازی درستی و دقت بیشتری در پیش‌بینی حساسیت زمین‌لغزش در منطقه موردمطالعه دارد. نقشه‌های حساسیت به زمین‌لغزش مانند نقشه تولیدشده در این مطالعه می ‌تواند اطلاعات ارزشمندی برای برنامه ریزان و مهندسان برای سازمان ‌دهی مجدد یا برنامه ‌ریزی برنامه‌ های جدید فراهم کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - تهیۀ نقشه شماره منحنی و برآورد ارتفاع رواناب با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در حوضۀ کارون شمالی
        سید حسین روشان محمود حبیب نژاد روشن کاکا شاهدی یاروسلاو کُرمانسکی
        پیشینه و هدف حوضۀ آبخیز کارون شمالی یکی از زیرحوضه‌های مهم حوضۀ کارون بزرگ است. در سال‌های اخیر وقوع سیلاب‌های شدید پایین‌دست این حوضه منجر به ایجاد خسارات جانی و مالی زیادی شده است. جهت انجام مطالعه پایه در کنترل و تخفیف سیلاب‌ها تخمین مقدار رواناب تولیدی از بارش گام ا چکیده کامل
        پیشینه و هدف حوضۀ آبخیز کارون شمالی یکی از زیرحوضه‌های مهم حوضۀ کارون بزرگ است. در سال‌های اخیر وقوع سیلاب‌های شدید پایین‌دست این حوضه منجر به ایجاد خسارات جانی و مالی زیادی شده است. جهت انجام مطالعه پایه در کنترل و تخفیف سیلاب‌ها تخمین مقدار رواناب تولیدی از بارش گام اصلی و اساسی به شمار می‌رود. تخمین مقدار رواناب یکی از مهم‌ترین مراحل مطالعه هیدرولوژی حوضه‌های آبخیز به‌منظور مدیریت سیلاب، مدیریت منابع آب و فعالیت‌های حفاظت خاک است. رواناب در نتیجه مازاد بارش بر میزان نفوذ در خاک و نگهداشت سطحی تولید می‌گردد و به عواملی مختلفی از جمله خصوصیات فیزیکی حوضه، میزان بارش و نفوذ بستگی دارد. ارتباط بارش-رواناب توسط دانشمندان و محققان مورد بررسی قرار گرفته، و مدل‌های زیادی جهت شبیه‌سازی این فرآیند پیشنهاد شده است. یکی از مدل‌های اولیه و اساسی در این زمینه مدل روش شماره منحنی است که توسط سرویس حفاظت خاک آمریکا پیشنهاد داده شد و شمارۀ منحنی سرویس حفاظت خاک آمریکا یا SCS-CN نامگذاری گردید. مدل SCS-CN یکی از مدل‌های ساده و تجربی در زمینه بارش-رواناب است که به‌طور گسترده در برآورد ارتفاع رواناب در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. شماره منحنی (CN) هر حوضه نشانگر رفتار هیدرولوژیکی و توان تولید رواناب آن حوضه در مواقع بارندگی است و مقدار آن از روی جدول استاندارد برآورد می‌شود که در آن‌ها، خصوصیات خاک با یک عامل هیدرولوژیکی که نشان دهنده حداقل سرعت نفوذپذیری در حالت مرطوب بودن طولانی مدت خاک است، بیان می‌شود. بر این اساس سرویس حفاظت خاک آمریکا تمام خاک‌ها را در چهار گروه اصلی، A، B، C و D به‌ترتیب با شدت نفوذپذیری بالا، متوسط، کم و خیلی کم تقسیم کرده است. با توجه به وقت و زمان مصرفی بالا در محاسبه این روش به‌صورت سنتی و دستی محققان از فناوری‌های سنجش از دور و سامانه اطلاعات مکانی برای محاسبه آن بهره گرفتند. به این منظور الحاقیه‌ای با عنوان ArcCN-Runoff را طراحی که قابلیت اضافه شدن به محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی را دارد. هدف این مطالعه تولید نقشه شمار منحنی (CN) و برآورد ارتفاع رواناب در سطح حوضه کارون شمالی با استفاده از فناوری‌های سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش SCS-CN است.مواد و روش ها حوضۀ آبخیز کارون شمالی یکی از مهم‌ترین حوزه‌های آبخیز کشور در تأمین منابع آبی است که در موقعیت جغرافیایی '35 49⁰ تا '47 51⁰ طول شرقی و '28 30⁰ تا '40 32⁰ عرض شمالی قرار دارد. این حوضه دارای مساحتی حدود 23299.31 کیلومتر‌مربع است که در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، خوزستان و بخشی از استان فارس گستره دارد. به منظور تولید نقشه‌های شماره منحنی و برآورد ارتفاع رواناب ابتدا نقشه‌های کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست 8 سنجنده OLI مربوط به سال 1396 به روش طبقه‌بندی نظارت شده و الگوریتم حداکثر احتمال بدست آمد. سپس لایه خاک و گروه‌های هیدرولوژیکی خاک حوضه بر اساس نقشه خاک جهانی تولید شده توسط سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی (فائو) و جدول استاندارد SCS برای گروه‌های مختلف هیدرولوژیکی خاک تهیه گردید. با تلفیق نقشه‌های کاربری اراضی و گروه‌های هیدرولوژیکی خاک با دستور Perform Intersect در الحاقیه ArcCN-Runoff محیط GIS، نقشه شماره منحنی (CN) تولید و بر اساس جدول SCS-CN ویرایش و نهایی گردید. سرانجام، با تولید نقشه توزیع مکانی بارش با روش IDW در سطح حوضه، ارتفاع رواناب یا ارتفاع بارش مازاد از روش SCS-CN بدست آمد. نقشه نهایی ارتفاع رواناب در پنج طبقه‌ خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم‌بندی گردید.نتایج و بحث نتایج نشان داد که سطحی زیادی از حوضه دارای شیب بالای 30 درصد است. شیب را می‌توان مهمترین عامل فیزیوگرافی در تولید رواناب در حوزه‌های آبخیز دانست. بر اساس نقشه کاربری اراضی بیشترین سطح کاربری مربوط به جنگل‌های بلوط زاگرس و مراتع است. با توجه به نوع جنگل‌های بلوط که دارای تراکم کمی هستند و همچنین مراتع ضعیف حوضه بدلیل چرای بیش از حد دام، تولید رواناب در این کاربری‌ها زیاد است. همچنین نقشه شماره منحنی بیانگر آنست که بیشترین و کمترین مقدار شماره منحنی در حوضه 98 و صفر است. در مناطق با شماره منحنی بالا پتانسیل تولید رواناب بالا بوده و این نواحی مربوط به مناطق با پوشش گیاهی ضعیف در حوضه است. مناطق با مقدار بالای شماره منحنی و تولید رواناب زیاد بیشتر مربوط به سازندهای آهکی حوضه شامل سازندهای آهکی بختیاری و آسماری است که ارتفاعات بالای حوضه از جمله کوه‌های دنا را تشکیل داده است. همچنین مناطق با CN متوسط و پایین بیشتر مربوط به کاربری‌های جنگل و مراتع است که پتانسیل تولید رواناب در این کاربری‌ها متوسط است. از طرفی با توجه به اینکه اغلب بارش در ارتفاعات حوضه به‌صورت برف است فرصت نفوذ به داخل خاک فراهم است و در نتیجه مقدار تولید رواناب کمتر است. سازندهای آهکی موجود در حوضه که اغلب ارتفاعات زاگرس را تشکیل داده است از طریق منافذ و شکستگی‌ها بارش در آن‌ها نفوذ پیدا کرده و آب‌های زیرزمینی را تغذیه می‌نماید به همین دلیل است که اغلب در این مناطق با تعداد زیاد چشمه‌ها مواجه هستیم. از طرفی نتایج نقشه رواناب بیانگر این است که ارتفاعات زاگرس که دارای شیب بالایی هستند در تولید رواناب نقش عمده دارند، این مناطق بیشتر در مناطق جنوبی حوضه و جنوب شرق و همچنین شمال غرب حوضه واقع شده‌اند و بر روی نقشه شماره منحنی به رنگ زرد قابل مشاهده هستند.نتیجه گیری سطح وسیعی از حوضه دارای پتانسیل تولید رواناب متوسط است که می‌تواند منجر به ایجاد سیلاب در پایین دست حوضه شود. بنابراین لازم است اقدامات حفاظتی و آبخیزداری در سرشاخه‌ها و مناطقی که شروع جریان رخ داده اجرا شوند. با توجه به اینکه مبنای محاسبات در تهیه نقشه‌های شماره منحنی و ارتفاع رواناب، لایه‌های رستری بوده که هر پیکسل آن دارای ارزش است لذا محاسبات انجام شده و نتایج آن خیلی به واقعیت نزدیک‌تر بوده و در هزینه و زمان صرفه‌جویی می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از روش مقایسه پس از طبقه‌بندی تصاویر ماهواره لندست (مطالعة موردی: اراضی شهر تهران)
        پیمان حیدریان کاظم رنگزن سعید ملکی ایوب تقی زاده
        اطلاع از نسبت کاربری های اراضی و نحوة تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی و مدیریت اراضی است. با آگاهی از نسبت تغییرات کاربری ها در گذر زمان می توان نحوة تغییرات در آینده را پیش بینی نمود و اقداماتی پیشگیرانه و مقتضی انجام داد. هدف از این تحقیق، چکیده کامل
        اطلاع از نسبت کاربری های اراضی و نحوة تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی و مدیریت اراضی است. با آگاهی از نسبت تغییرات کاربری ها در گذر زمان می توان نحوة تغییرات در آینده را پیش بینی نمود و اقداماتی پیشگیرانه و مقتضی انجام داد. هدف از این تحقیق، پایش تغییرات کاربری اراضی کلان شهر تهران در بازة زمانی (1385-1374) است. نقشه های کاربری اراضی برای سال های مورد نظر از تصاویر ماهواره لندست استخراج شد و با استفاده از داده های اتوکد سازمان نقشه برداری و نقشه های موجود اصلاح شدند. برای صحت سنجی نقشه ها، با استفاده از ماتریس خطا، ضریب کاپای 88% به دست آمد و آشکارسازی تغییرات با روش مقایسه پس از طبقه بندی انجام شد. نتایج آشکارسازی تغییرات با ضریب کاپای 91% و ضریب کرامر 88% نشان می دهد که افزایش مساحت در مناطق ساخته شده (68/4603 هکتار)، پارک ها (7/650 هکتار) و سطوح آبی (32/22 هکتار) و همچنین کاهش مساحت در زمین باز (47/4561 هکتار) و پوشش گیاهی (23/715 هکتار) رخ داده است. با توجه به نتایج، بیشترین تغییرات مناطق ساخته شده، در غرب شهر تهران صورت گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - مکان یابی نیروگاه های بادی بر اساس ارزیابی چندمعیاره مکانی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (مطالعة موردی: استان بوشهر)
        طیبه طباطبایی فاضل امیری
        هدف از این تحقیق، تعیین مکان مناسب احداث نیروگاه های بادی با توجه به معیارها و گزینه های اقلیم (سرعت باد، سرعت باد غالب و دما)، جغرافیا (ارتفاع از سطح دریا، شیب)، اقتصادی- اجتماعی (فاصله از راه های ارتباطی، فاصله از شهرها و فاصله از روستاها)، زیست محیطی (فاصله از مناطق چکیده کامل
        هدف از این تحقیق، تعیین مکان مناسب احداث نیروگاه های بادی با توجه به معیارها و گزینه های اقلیم (سرعت باد، سرعت باد غالب و دما)، جغرافیا (ارتفاع از سطح دریا، شیب)، اقتصادی- اجتماعی (فاصله از راه های ارتباطی، فاصله از شهرها و فاصله از روستاها)، زیست محیطی (فاصله از مناطق حفاظت شده، کاربری اراضی و فاصله از رودخانه) و زمین شناسی (فاصله از کانون های زلزله و فاصله از گسل ها) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در استان بوشهر است. بر اساس نقش و تأثیر متفاوت این فاکتورها، نقشه عوامل مؤثر در محیط ArcGIS®10.1 تهیه گردید. وزن معیارها و گزینه ها با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط نرم افزار EC2000 تعیین گردید. از محیط نرم افزار ArcGIS®10.1 برای مدل سازی و تحلیل فضایی و تلفیق لایه ها استفاده شد و نقشه مکان یابی احداث نیروگاه بادی در چهار کلاس مختلف (خیلی مناسب، مناسب، متوسط و کم) به دست آمد. نتایج نشان داد پهنه هایی که در منطقه با توان کاملاً مناسب شناسایی شده اند، 8/24 درصد از کل منطقه (566218 هکتار) را به خود اختصاص داده اند که مناطق شمال شرقی استان بوشهر بهترین مکان جهت احداث نیروگاه های بادی هستند. نتایج همچنین نشان داد که سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری، در ساخت نیروگاه می تواند در آماده سازی داده ها و اولویت مدل ها و نظرات کارشناسان در ارتباط با عوامل مختلف در انتخاب محل مناسب نیروگاه بادی مؤثر باشد. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مدل انعطاف پذیری در مدل سازی داده های مکانی در انتخاب مکان مناسب نیروگاه بادی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی(مطالعة موردی: حوزه سپیددشت، لرستان)
        سیامک بهاروند سلمان سوری
        این تحقیق با هدف پهنه‌بندی خطر نسبی ناپایداری دامنه ای و وقوع زمین لغزش در حوزه سپیددشت با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی با ساختار پرسپترون چندلایه و الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا صورت گرفته است. به منظور بررسی پایداری دامنه‌ها در این حوزه ابتدا لغزش های حوزه با استف چکیده کامل
        این تحقیق با هدف پهنه‌بندی خطر نسبی ناپایداری دامنه ای و وقوع زمین لغزش در حوزه سپیددشت با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی با ساختار پرسپترون چندلایه و الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا صورت گرفته است. به منظور بررسی پایداری دامنه‌ها در این حوزه ابتدا لغزش های حوزه با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای TM و +ETM، عکس های هوایی 1:50000 منطقه و بازدیدهای میدانی (سال 1393) شناسایی و ثبت گردیدند. با قطع نقشه‌های عوامل مؤثر بر لغزش با نقشه پراکنش زمین‌لغزش‌ها، تاثیر هر یک از عوامل شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، لیتولوژی، بارندگی، فاصله از گسل، جاده و آبراهه به ناپایداری شیب‌ها در محیط نرم‌افزار ArcGIS®10.1 برآورد گردید. در محیط متلب ساختار مناسب (1-13-9) برای پهنه‌بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی با ساختار پرسپترون چندلایه و الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا نوشته شد. بر اساس نتایج پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از این مدل به ترتیب 18/0، 41/12، 09/14، 85/29 و 52/43% از مساحت منطقه در کلاس‌های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوزه آبریز باغان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)
        نعمت اله نسرین نژاد کاظم رنگزن نصراله کلانتری عظیم صابری
        هدف از این تحقیق پهنه بندی پتانسیل سیل‌خیزی حوزه آبریز باغان به روش سلسله مراتبی فازی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) می‌باشد. پس از شناسایی عوامل مؤثر در سیل خیزی (شیب، مدل رقومی ارتفاع، لندفرم، سنگ‌شناسی، نفوذپذیری، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی، بارش، تر چکیده کامل
        هدف از این تحقیق پهنه بندی پتانسیل سیل‌خیزی حوزه آبریز باغان به روش سلسله مراتبی فازی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) می‌باشد. پس از شناسایی عوامل مؤثر در سیل خیزی (شیب، مدل رقومی ارتفاع، لندفرم، سنگ‌شناسی، نفوذپذیری، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی، بارش، تراکم شبکه زهکشی، فاصله از آبراهه)، وزن هر کدام از معیارها و زیر معیارها با استفاده از مقایسات زوجی و نظرات کارشناسان، از روش تحلیل سلسله مراتبی- فازی محاسبه گردید. سپس با استفاده از عملگر گامای فازی، پتانسیل سیل‌خیزی حوزه آبریز، پهنه بندی و در نهایت حوزه آبریز بر اساس ریسک سیل‌خیزی در پنج کلاس طبقه بندی گردید. نتایج حاصل از پهنه بندی ریسک سیل‌خیزی نشان داد که کلاس های یک، دو و سه، بیشتر در نواحی کوهستانی واقع هستند و حدود 22 درصد (km2 203) از منطقه را شامل می‌شوند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که، حدود 22 درصد از محدودة حوزه آبریز مورد مطالعه را پهنه های سیل خیز خطرپذیر زیاد تا خیلی زیاد در بر گرفته است و به دلیل اینکه بیشترین نقش را در تولید رواناب دارند، عملیات های آبخیزداری در این مناطق در اولویت هستند. کلاس‌های چهار و پنج به نسبت کلاس‌های یک، دو و سه، پتانسیل سیل‌خیزی کمتری دارند و بیشتر در دامنه‌ها و دشت ها قرارگرفته‌اند و حدود 78 درصد از منطقه (km2 706) را پوشش می‌دهند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی حوزه طرقبه شاندیز استان خراسان با استفاده از تکنیک های دراستیک و سیستم اطلاعات جغرافیایی
        مهری انتظاری فاضل امیری طیبه طباطبایی
        آلودگی آب‌های زیرزمینی در حوزه طرقبه شاندیز در استان خراسان رضوی به دلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی و همچنین فعالیت های کشاورزی یک مسئله مهم است. هدف از این تحقیق تهیة نقشه آسیب پذیری آب‌های زیرزمینی در این حوزه با استفاده از مدل دراستیک و سیستم اطلاعات جغرافیایی می ب چکیده کامل
        آلودگی آب‌های زیرزمینی در حوزه طرقبه شاندیز در استان خراسان رضوی به دلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی و همچنین فعالیت های کشاورزی یک مسئله مهم است. هدف از این تحقیق تهیة نقشه آسیب پذیری آب‌های زیرزمینی در این حوزه با استفاده از مدل دراستیک و سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. داده های هفت پارامتر (سطح آب زیرزمینی، شبکه تغذیه، محیط آبخوان، جنس خاک، توپوگرافی، ناحیه غیراشباع، هدایت هیدرولیکی) مدل دراستیک جمع آوری و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به نقشه تبدیل شد. نتایج نشان داد که تغییرات شاخص دراستیک در محدودة 225-68 است. که خطر آلودگی آب‌های زیرزمینی منطقه در پنج ناحیه با آسیب‌پذیری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه‌بندی گردید. نقشه دراستیک نشان می دهد که 15.9% در آسیب‌پذیری خیلی کم، 20.29% در آسیب‌پذیری کم، 26.33% در آسیب‌پذیری متوسط، 24.34% در آسیب‌پذیری زیاد و 13.14% در آسیب‌ پذیری خیلی زیاد قرار دارد. جریان آب رودخانه از شمال شرق منطقه سبب می شود که آب هنگام جریان به پایین‌ دست کودهای زمین‌های کشاورزی را به آب‌های زیرزمینی تخلیه و ازاین‌رو منجر به آسیب‌پذیری آب‌های زیرزمینی این منطقه شود. صحت نقشه آسیب‌ پذیری با انطباق نقشه تغییرات نیترات با نقشه شاخص دراستیک تعیین گردید. نتایج نشان داد که کلیه نقاطی که دارای یون نیترات بالا هستند در محدودة آلودگی خیلی زیاد قرارگرفته‌اند که این می تواند دقت و صحت مدل را تائید نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - مدل شایستگی مرتع از جنبه زنبورداری با استفاده از GIS (مطالعة موردی: مراتع طالقان)
        شهربانو فدایی حسین ارزانی حسین آذرنیوند غلامعلی نهضتی سیدحسن کابلی فاضل امیری
        قابلیت استفاده از مرتع جهت کاربری زنبورداری، با درنظر داشتن بهره برداری پایدار از اراضی و ارائه مدل موردی تعیین شایستگی مرتع طالقان از اهداف این تحقیق بوده است. در تعیین شایستگی مرتع با استفاده از روش پیشنهادی فائو و سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) با ملاحظه عوامل مؤثر بر چکیده کامل
        قابلیت استفاده از مرتع جهت کاربری زنبورداری، با درنظر داشتن بهره برداری پایدار از اراضی و ارائه مدل موردی تعیین شایستگی مرتع طالقان از اهداف این تحقیق بوده است. در تعیین شایستگی مرتع با استفاده از روش پیشنهادی فائو و سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) با ملاحظه عوامل مؤثر بر شایستگی زنبورداری و تلفیق آن ها نقشه های نهایی ارائه گردید. نمونه برداری در تیپ های گیاهی منطقه به روش تصادفی- سیستماتیک با استقرار 3 ترانسکت 200 متری و 30 پلات یک متر مربعی در راستای آن مستقر و داده های حضور و عدم حضور گیاهان شهد زا و گرده زا، درصد پوشش گیاهی شهدزا و گرده زا، تراکم و درصد ترکیب پوشش گیاهی مورد علاقه زنبورعسل برداشت گردید. در تعیین شایستگی مرتع جهت زنبورداری سه زیر مدل پوشش گیاهی، عوامل محیطی و منابع آب لحاظ گردید. در زیر مدل پوشش گیاهی (طول دوره گلدهی، ترکیب گیاهی شهد زا و گرده زا و جذابیت گونه های مورد استفاده زنبورعسل)، در زیر مدل عوامل محیطی نیز جاده و مسیرهای دسترسی به تیپ ها، ارتفاع و دما به طور مساوی و خاک (با تأثیر غیر مستقیم آن بر پوشش گیاهی) و در نهایت در زیر مدل منابع آب (دسترسی به منابع آبی) از فاکتورهای مؤثر و تأثیرگذار به دست آمد. از بین عوامل مورد بررسی کاهش درصد پوشش گیاهی شهدزا و گرده زا، وجود گیاهان با کلاس های پایین جذابیت (III) و (IV) و کوتاهی طول دوره گلدهی، جاده و خاک در بعضی از تیپ ها از مهمترین عوامل محدود کننده شایستگی و پراکنش مناسب منابع آب، دما و ارتفاع در منطقه مهم ترین عوامل مطلوب و افزایش دهنده شایستگی مرتع برای زنبورداری در منطقه مورد مطالعه بودند. نتایج حاصل از تعیین شایستگی مراتع طالقان میانی نشان می دهد که از مجموع 2/37977 هکتار اراضی منطقه مورد مطالعه، 235 هکتار (61/%0) در طبقه شایستگی 1S (بدون محدودیت)، 7798 هکتار (53/20%) در طبقه شایستگی 2S (با محدودیت اندک)، 9961 هکتار (29/26%) در طبقه شایستگی 3S (با محدودیت زیاد)، 8861 هکتار (33/23%) در طبقه شایستگی N (غیر شایسته) بوده و درکل حدود 21% منطقه، دارای طبقه شایستگی عالی تا خوب از نظر زنبورداری به دست آمد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        24 - ارزیابی تناسب محل های دفن پسماند شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعة موردی: غرب استان مازندران)
        محدثه یزدانی سید مسعود منوری قاسمعلی عمرانی محمود شریعت سید محسن حسینی
        هدف از این مطالعه، ارزیابی تناسب محل های موجود دفن پسماند در محدودة غرب استان مازندران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. به منظور اجرای این ارزیابی سه دستورالعمل آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا، سازمان مدیریت و برنامه ریزی ایران و سازمان حفاظت محیط زیست ایران مورد چکیده کامل
        هدف از این مطالعه، ارزیابی تناسب محل های موجود دفن پسماند در محدودة غرب استان مازندران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. به منظور اجرای این ارزیابی سه دستورالعمل آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا، سازمان مدیریت و برنامه ریزی ایران و سازمان حفاظت محیط زیست ایران مورد استفاده قرار گرفت. پس از بررسی وضعیت هر یک از ضوابط موجود در هر دستورالعمل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و همچنین بازدیدهای میدانی از این محل ها میزان تناسب در هرمحل و همچنین کل محدودة مطالعاتی مشخص گردید. نتایج نشان داد که هیچ کدام از 10 محل دفن موجود در محدوده با معیارهای سازمان محیط زیست ایران تناسب ندارند. در رابطه با روش سازمان مدیریت برنامه ریزی فقط محل دفن پسماند مرزن آباد مناسب است و با توجه به معیارهای روش آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا محل های دفن پسماند نور، نوشهر و کلارآباد مناسب و بقیه سایت ها نامناسب هستند. ضمناً میزان تناسب در کل محدودة مورد مطالعه نسبت به روش سازمان محیط زیست 20%، سازمان مدیریت و برنامه ریزی 5/48% و آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا 9/77% است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        25 - بررسی غلظت عناصر سنگین مس، روی و آرسنیک خاک با استفاده از RS و GIS (مطالعة موردی: حوزه آبخیز کبودرآهنگ، رزن و خونجین- تلخاب در استان همدان)
        لقمان خداکرمی علیرضا سفیانیان الهه محمدی توفیق نوراله میرغفاری
        هدف از این تحفیق بررسی اثر آلودگی های غیرنقطه ای کشاورزی بر میزان غلظت فلزات سنگین مس، روی و آرسنیک و تهیه نقشه پتانسیل آلودگی خاک به این عناصر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، زمین آمار و سنجش از دور است. با استفاده از روش نمونه‌برداری سیستماتیک- تصادفی طبقه بندی چکیده کامل
        هدف از این تحفیق بررسی اثر آلودگی های غیرنقطه ای کشاورزی بر میزان غلظت فلزات سنگین مس، روی و آرسنیک و تهیه نقشه پتانسیل آلودگی خاک به این عناصر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، زمین آمار و سنجش از دور است. با استفاده از روش نمونه‌برداری سیستماتیک- تصادفی طبقه بندی شده 135 نمونه خاک سطحی (20-0 سانتیمتری) از منطقه ای به وسعت 7262 کیلومتر مربع جمع آوری و غلظت کل عناصر، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل pH و ماده آلی برای کلیه نمونه ها اندازه‌گیری شد. برای پهنه بندی غلظت فلزات سنگین ابتدا با کمک آنالیز همبستگی مکانی، مناسبترین روش پهنه بندی با استفاده از توابع MAE و MBE انتخاب گردید. سپس نقشه پهنه بندی غلظت فلزات سنگین روی و مس با استفاده از روش کریجینگ معمولی و مدل نمایی و فلز آرسنیک با استفاده از روش کریجینگ معمولی و مدل کروی تهیه شد. همچنین برای بررسی تجزیه و تحلیل نقشه های توزیع غلظت فلزات از نقشه های کاربری اراضی، زمین شناسی و نقشه برآورد غلظت زمینه فلزات سنگین استفاده شد. نقشه کاربری اراضی با استفاده از سری زمانی تصاویر ماهواره ای AWIFS و اعمال طبقه بندی فازی و با کاپای 88/0 و دقت 90% تهیه گردید. تجزیه و تحلیل نقشه پهنه بندی فلزات سنگین نشان داد که عناصر مس و روی منشأ زمین شناسی و کشاورزی دارند و عنصر آرسنیک از مواد مادری منشأ می گیرد ولی فعالیت‌های کشاورزی به دلیل مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی می‌تواند باعث افزایش هر چه بیشتر این عناصر در خاک شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        26 - ارزیابی توان اکولوژیک اراضی با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (مطالعة موردی: اراضی حاشیه شهر تبریز)
        فریده نقدی سید محسن حسینی حسینی شقایق صدر
        برای رسیدن به توسعه پایدار داشتن برنامه ریزی با تکیه بر ارزیابی همه جانبه محیط طبیعی امری ضروری است. با توجه به اینکه محیط زیست طبیعی توان اکولوژیکی محدودی را برای استفاده های انسان داراست، ارزیابی توان اکولوژیکی به عنوان هسته مطالعات زیست محیطی با پیشگیری بحران های موج چکیده کامل
        برای رسیدن به توسعه پایدار داشتن برنامه ریزی با تکیه بر ارزیابی همه جانبه محیط طبیعی امری ضروری است. با توجه به اینکه محیط زیست طبیعی توان اکولوژیکی محدودی را برای استفاده های انسان داراست، ارزیابی توان اکولوژیکی به عنوان هسته مطالعات زیست محیطی با پیشگیری بحران های موجود، بستر مناسبی برای برنامه ریزی زیست محیطی فراهم می آورد. تحلیل قابلیت اراضی برای توسعه شهری یکی از اصلی ترین مقولاتی است که برنامه ریزان شهری با آن سروکار دارند. در این مقاله طی رویکرد ارزیابی چند معیاره با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (Analytical Hierarchy Process) و روش مقایسة زوجی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، ارزیابی توان اکولوژیکی حاشیه شهر تبریز برای توسعه کالبدی بر پایه مشاهدات محیطی (دوازده معیار طبیعی و انسانی) صورت گرفته و نقشة نهایی در محدوده مذکور تهیه شد. این نقشه نواحی مناسب برای توسعه کالبدی شهر را نشان می دهد. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده برنامه ریزان شهری قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        27 - منشاء یابی گرد و غبار غرب و جنوب غرب ایران و تحلیل سینوپتیکی آن با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
        محمد فلاح ززولی علیرضا وفایی نژاد میرمسعود خیرخواه زرکش فریبرز احمدی دهکاء
        پدیده گرد و غبار یکی از مهمترین چالش های زیست محیطی اخیر در غرب و جنوب غرب ایران می باشد. برای تشخیص پدیده گرد و غبار نیاز به تصاویری با تکرار در شبانه روز، پوشش وسیع و باندهای طیفی زیاد است از این حیث تصاویر مربوط به سنجنده مادیس مناسب می باشد. هدف از این تحقیق، شناسای چکیده کامل
        پدیده گرد و غبار یکی از مهمترین چالش های زیست محیطی اخیر در غرب و جنوب غرب ایران می باشد. برای تشخیص پدیده گرد و غبار نیاز به تصاویری با تکرار در شبانه روز، پوشش وسیع و باندهای طیفی زیاد است از این حیث تصاویر مربوط به سنجنده مادیس مناسب می باشد. هدف از این تحقیق، شناسایی منشاءهای تولید کننده گرد و غبار ورودی به این منطقه در سال 2011 با استفاده از باندهای مرئی و باندهای حرارتی سنجنده مادیس و با بکارگیری شاخص اکرمن و تحلیل سینوپتیکی برای شناسایی چگونگی حرکت گرد و غبار از منشاء به داخل ایران با استفاده از داده های سینوپتیکی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکالی، فشار تراز دریا و نقشه های جهت جریان باد 500 و 1000 هکتوپاسکالی می باشد. در نهایت با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی و ابزار تحلیل مکانی نمایش حرکت آن از منشاء تا داخل ایران رهگیری شد. نتایج نشان داد که منشاء پدیده های گرد و غبار ورودی به غرب و جنوب غرب کشور از سوریه و عراق و بخشی از عربستان سعودی می باشد، که عمده ترین منشاء گرد و غبار شمال عراق و مرز عراق و سوریه می باشد. تلفیق نتایج حاصله از بارزسازی گرد و غبار و نقشه های سینوپتیکی، یافتن منشاء و نحوة انتقال گرد و غبار را بهینه کرده و پیش بینی مناسب تری برای مسیر حرکت گرد و غبار فراهم می نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        28 - شبیه سازی رواناب های سطحی با استفاده از مدل مبتنی بر سامانه اطلاعات جغرافیایی لیسم (LISEM)
        رویا جعفری واحد بردی شیخ محسن حسینعلی زاده حسن رضایی مقدم
        شبیه‌سازی پدیده رواناب ناشی از هر بارندگی در برآورد شدت سیل بسیار ارزشمند است. برای حفاظت حوزه‌های آبخیز، استفاده از مدلی که توانایی برآورد رواناب را در زمان‌ها و مکان‌های معین داشته باشد، ضروری است. این پژوهش به منظور شبیه‌سازی رواناب در زیر حوزه زراعی منتهی به شهرک به چکیده کامل
        شبیه‌سازی پدیده رواناب ناشی از هر بارندگی در برآورد شدت سیل بسیار ارزشمند است. برای حفاظت حوزه‌های آبخیز، استفاده از مدلی که توانایی برآورد رواناب را در زمان‌ها و مکان‌های معین داشته باشد، ضروری است. این پژوهش به منظور شبیه‌سازی رواناب در زیر حوزه زراعی منتهی به شهرک بهزیستی گرگان و همچنین ارزیابی تأثیر سناریوهای مدیریتی پوشش گیاهی در 3 رویداد بارش در سال‌های گذشته با استفاده از مدل فیزیکی لیسم (LISEM)، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و برنامه‌نویسی PCRaster انجام شد. برای اجرای مدل لیسم، چهار نقشه پایه، مدل رقومی ارتفاع، کاربری اراضی، بافت خاک و راه‌ها با فرمت رستری تهیه گردید. نقشه مدل رقومی ارتفاعی حوزه مورد مطالعه با اندازه سلولی 1×1 متر از تصاویر اولتراکم در محیط ArcGIS®9.3 تهیه گردید. در طی انجام این تحقیق دو رویداد بارش در تاریخ های 11/8/1393 و 25/6/1394 منجر به ایجاد رواناب شد که از رویداد اول برای واسنجی و رویداد دوم برای اعتبارسنجی مدل استفاده شد. مقایسه آماری هیدروگراف های شبیه سازی و مشاهداتی رگبارهای مورخه 11/8/1393 و 25/6/1394 نشان داد که ضریب همبستگی آن ها به ترتیب 8/0 و 76/0 و معیار ناش- ساتکلیف آن ها به ترتیب 8/0 و 5/0 می باشد. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان داد که مدل قادر است میزان کل رواناب، دبی اوج، زمان شروع رواناب و زمان رسیدن به دبی اوج را به خوبی شبیه سازی نماید. نتایج حاصل از اجرای سناریوی مدیریت پوشش گیاهی به وسیله مدل لیسم نشان داد که حجم رواناب به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        29 - بررسی عملکرد الگوریتم های طبقه بندی کاربری اراضی با استفاده از تکنیک‌های ادغام تصاویر (مطالعة موردی: زیرحوزه بهشت آباد)
        آرش فاضلی فارسانی رضا قضاوی محمدرضا فرزانه
        طی چند دهة اخیر، تغییر کاربری اراضی تحت اثر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است، بنابراین داشتن اطلاع از نوع استفاده از اراضی و تغییرات آن در طی زمان از موارد مهم در برنامه ریزی و سیاست گذاری در کشور است. یکی از کاربردهای تکنیک‌ چکیده کامل
        طی چند دهة اخیر، تغییر کاربری اراضی تحت اثر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است، بنابراین داشتن اطلاع از نوع استفاده از اراضی و تغییرات آن در طی زمان از موارد مهم در برنامه ریزی و سیاست گذاری در کشور است. یکی از کاربردهای تکنیک‌ تلفیق تصاویر ارائه یک طبقه بندی دقیق تر می‌باشد که به عنوان ابزاری نوین در استخراج اطلاعات مکانی مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از ادغام داده ها افزایش کیفیت و محتوای اطلاعات موجود در هر یک از داده‌های اولیه است تا به این وسیله بتوان به استنتاج‌های ویژه‌ای دست یافت. در این تحقیق با استفاده از داده های سنجنده OLI ماهواره لندست 8 و استفاده از قابلیت‌های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، به کمک تکنیک های ادغام تصاویر و معیارهای ارزیابی صحت، عملکرد الگوریتم های طبقه بندی کاربری اراضی مورد مطالعه که شامل ماشین بردار پشتیبان، بیشترین شباهت و شبکه عصبی می‌باشد، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از ارزیابی کیفیت تصاویر ادغام شده نشان می‌دهد که تکنیک Gram-Schmidt بیشترین دقت را در حفظ بیشتر داده‌های اولیه و بارزسازی بهتر تصاویر نسبت به سه روش مورد مطالعه دارد. با توجه به طبقه بندی صورت گرفته بر روی این تصاویر، روش Maximum Likelihood بیشترین تأثیر را در افزایش دقت طبقه‌بندی بر روی الگوریتم‌های Gram-Schmidt و PC_Sharpened داشته است. به طور کلی افزایش دقت طبقه‌بندی کاربری اراضی با لحاظ تکنیک‌های ادغام تصاویر نسبت به طبقه‌بندی صورت گرفته بر روی داده‌های چندطیفی اولیه مشاهده می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        30 - انتخاب مناطق مستعد طبیعت گردی پناهگاه حیات وحش کیامکی به روش تصمیم گیری چندمعیاره
        امید رفیعیان سید علی اکبر میر راضی نجیبه عبدالعلی پور الهام گلابی
        شناسایی و مکانیابی مناطق مستعد برای توسعه گردشگری طبیعی از مهم ترین موضوعات برنامه ریزان گردشگری می‌باشد. اما تنوع زیاد گزینه‌ها و معیارها، عدم اطمینان متغیرها و افق‌های زمانی طولانی در برنامه ریزی محیط زیست، تصمیم سازی را پیچیده تر می سازد. لذا روش‌های تصمیم‌گیری چندمع چکیده کامل
        شناسایی و مکانیابی مناطق مستعد برای توسعه گردشگری طبیعی از مهم ترین موضوعات برنامه ریزان گردشگری می‌باشد. اما تنوع زیاد گزینه‌ها و معیارها، عدم اطمینان متغیرها و افق‌های زمانی طولانی در برنامه ریزی محیط زیست، تصمیم سازی را پیچیده تر می سازد. لذا روش‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره می توانند پاسخگوی این چالش‌ها باشند. هدف از این مطالعه، شناسایی مناطق مستعد طبیعت گردی پناهگاه حیات وحش کیامکی به روش تصمیم‌گیری چندمعیاره با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی است. پس از تعیین معیارهای مؤثر بر طبیعت گردی منطقه و نظر متخصصین، نقشه 15 معیار (فاصله از آبشارها، امامزاده‌ها، زیستگاه‌های حساس، چشمه‌ها، رودخانه‌ها، جاده‌ها، روستاها، محیط‌بانی‌ها، پاسگاه‌های مرزی و همچنین نقشه طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی، کاربری اراضی، سنگ بستر و اقلیم)، به عنوان ورودی، تولید شده و طبقه بندی گردیدند. وزن معیارها بر اساس نظرات متخصصین به روش دلفی تعیین و اهمیت نسبی معیارها با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در قالب مقایسه‌های زوجی، تعیین شد. در نهایت نقشه اولویت مناطق مستعد طبیعت گردی با روش ترکیب خطی وزن داده و با اعمال ضریب اهمیت هر معیار در نقشه طبقه بندی شده همان معیار، تولید شد. نتایج نشان داد که 15% و 34% از اراضی منطقه به ترتیب واجد درجه عالی و خوب برای طبیعت گردی و 4% از منطقه، دارای درجه متوسط می باشد. در این مطالعه، توانایی و سودمندی GIS در مکانیابی و ترکیب معیارهای مختلف اکولوژیک نشان داده شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        31 - مکانیابی محل دفن پسماندهای های ساختمانی شهر یزد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی
        جواد قانعی اردکانی سیدابوالفضل کشفی
        رشد روز افزون جمعیت به تبع آن تداوم صعودی تولید و تخلیه پسماند به محیط زیست، انسان و محیط زیست در برگیرنده آنرا دچار مشکلات متعدد می کند. از جمله دغدغه های حاصل این افزایش جمعیت و توسعه، مدیریت صحیح نوع خاصی از پسماند، نخاله ساختمانی و کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از چکیده کامل
        رشد روز افزون جمعیت به تبع آن تداوم صعودی تولید و تخلیه پسماند به محیط زیست، انسان و محیط زیست در برگیرنده آنرا دچار مشکلات متعدد می کند. از جمله دغدغه های حاصل این افزایش جمعیت و توسعه، مدیریت صحیح نوع خاصی از پسماند، نخاله ساختمانی و کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از آن می باشد. از این رو در مدیریت صحیح نخاله، مکان یابی محل مناسب جهت دفن در احداث مدفن امری ضروری خواهد بود. تعیین مکان بهینهمدفن بهداشتی- مهندسیبهروشمطلوبدارایشرایطومراحلیاستکهاجرایبهینههریکازآنها درنتیجهنهایی تأثیرگذاراست. برایمکان یابیمحل دفن نخالهپسازبررسیومطالعهدرموردانواع روش های مکان یابی نخالهبایدپارامترهایموثردرمکان یابیمحلموردنظرراباتوجهبه هدف نهایی که یافتن مکانی با کمترین اثرات سوء زیست محیطی بر منطقه و محیط طبیعی اطراف مدفن است، مورد بررسی قرار داد. با وجود پارامترهای متعدد در انتخاب مدفن، جهت مدیریت بهینه زمان، هزینه و اثرات پیچیده طرح، از ابزار قدرتمند سیستم اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شده است. با جمع آوری و ترکیب لایه های اطلاعاتی مورد نیاز جهت تعیین مدفن مناسب نخاله ساختمانی شهر یزد از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. هر لایه اطلاعاتی و زیر لایه مربوطه وزن دهی و در نقشه نهایی با استفاده از لایه حریم، مناطق ممنوعه حذف شد. طبق نقشه نهایی 4 منطقه در رده کاملا مناسب واقع شد. با توجه به تاثیر جهت باد غالب نهایتا دو منطقه بهترین مکان برای مدفن تشخیص داده شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        32 - Investigation and Selection of Optimal and Suitable Locations for Arsenal Camouflage using Remote Sensing Studies (Case Study: Iran)
        mehdi mohamdpour Davod Majidi
        Identifying suitable and optimal areas for camouflage of arsenals is very important. The purpose of this study is to investigate and select the optimal and suitable places for camouflage of arsenals in the country using AHP model and mathematical analysis in ARC GIS env چکیده کامل
        Identifying suitable and optimal areas for camouflage of arsenals is very important. The purpose of this study is to investigate and select the optimal and suitable places for camouflage of arsenals in the country using AHP model and mathematical analysis in ARC GIS environment. Locating is a process through which the best place for an activity can be determined based on the conditions and according to the available resources and facilities. Accordingly, in this study, first the effective factors in locating the ammunition slot are examined and the map of each of the effective factors in locating the arsenal such as slope map, slope direction map, Altitude map, Access road map, Distance from big cities map, Distance from medium cities map, Distance from small towns Map, Distance from villages map, Distance from faults map and distance from water level map were prepared in ARC GIS environment and the importance coefficients of criteria and sub-criteria were obtained using Analytic Hierarchy Process (AHP) and Expert Choice software. Then, these coefficients were applied in the layers related to each parameter through a linear weight combination and suitable places for selecting the arsenal were identified with a range of values. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        33 - استفاده از منطق فازی در مسیریابی بهینه به مکان های جدید فضای سبز شهری در شهرستان نهاوند استان همدان
        علی اکبر جمالی رضا رهنمای یزدی
        امروزه موجودیت فضای سبز و گسترش آن به عنوان ریه های تنفسی شهر بسیار حائز اهمیت است و این تا آن حد است که بعنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی در جوامع مطرح بوده و نبود آن به معنی عدم وجود سلامت و تندرستی در شهرها تلقی می شود. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و کاربردی بود چکیده کامل
        امروزه موجودیت فضای سبز و گسترش آن به عنوان ریه های تنفسی شهر بسیار حائز اهمیت است و این تا آن حد است که بعنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی در جوامع مطرح بوده و نبود آن به معنی عدم وجود سلامت و تندرستی در شهرها تلقی می شود. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و کاربردی بوده و با استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی GIS و لایه های اطلاعاتی فازی شده مورد نظر و انجام مراحل مختلف جهت مدلسازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP و بدست آوردن وزن لایه های اطلاعاتی و تشکیل مدل نهایی تلفیق فازی به بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکانیابی فضای سبز شهری شهر نهاوند استان همدان پرداخته است. مکانهای بهینه جهت این امر مشخص شد. سپس با انتخاب سه منطقه بعنوان مکانهای بهتر و در نظر گرفتن میدان خروجی شهر ، مسیرهای مناسب و بهینه را در جهت رسیدن به این مکانهای جدید پیشنهادی مشخص شد. این روش مدلسازی بهینه فازی برای مسیریابی و مکانیابی را تحلیل نموده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        34 - تغییرات کاربری فضاهای سبز شهر کرمان، با استفاده از سری زمانی تصاویر لندست (2018 – 2000)
        حمید سلطانی نژاد سروش خلیلی زهرا شاهی محمدتقی رضویان
        انفجار جمعیت و توسعه شهرها در قرن اخیر باعث ایجاد مشکلات فراوانی از جمله نابودی اراضی کشاورزی و فضای سبز که موضوع مورد بحث ما در پژوهش حاضر می‌باشد، گردیده است. شهر کرمان در سال‌های اخیر رشدی شتابان را در عرصه توسعه فیزیکی شهر به خود دیده است که بازتاب مستقیم آن از میان چکیده کامل
        انفجار جمعیت و توسعه شهرها در قرن اخیر باعث ایجاد مشکلات فراوانی از جمله نابودی اراضی کشاورزی و فضای سبز که موضوع مورد بحث ما در پژوهش حاضر می‌باشد، گردیده است. شهر کرمان در سال‌های اخیر رشدی شتابان را در عرصه توسعه فیزیکی شهر به خود دیده است که بازتاب مستقیم آن از میان رفتن فضاهای سبز داخل و پیرامون شهر می‌باشد. با کمک تصاویر لندست و مقایسه نقشه‌های کاربری اراضی مشخص می‌گردد که این روند در فاصله زمانی سال‌های 2000 تا 2018 میلادی به سرعت در حال افزایش بوده است. در این تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق مشاهدات میدانی و استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست بوده است. جهت انجام تحلیل‌های آماری و بصری از نرم‌افزار‌های ENVI، ArcGIS و Google Earth بهره گرفته شده است. بر روی تصاویر ماهواره‌ای در نرم‌افزار ENVI، با استفاده از دستور Radiometric Calibration تصحیح رادیومتریک و سپس بوسیله دستور FLAASH Atmospheric Correction به منظور به حداقل رساندن خطا، تصحیح اتمسفری انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که طی سال‌های مذکور، نزدیک به 11 درصد، از سهم اراضی کشاورزی و بایر کاسته شده است و در مقابل سهم اراضی ساخته شده به همین مقدار افزایش داشته است. لذا می‌توان پیشنهاداتی را از جمله استفاده از توسعه میان افزا برای حفظت از اراضی کشاورزی، تکمیل کمربند سبز شهر کرمان توسط شهرداری، ساخت و ساز در اراضی بایر موجود در منطقه 2 شهری کرمان، جلوگیری از سوداگری زمین و رعایت کامل ضوابط طرح‌های جامع و تفصیلی به ویژه در مورد فضاهای سبز شهری؛ مطرح کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        35 - بررسی و استفاده از OpenStreetMap برای ایجاد اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه‌ در وقوع تصادفات
        سید امیرحسین کیائی محمد حسن وحیدنیا سعید بهزادی
        تصادفات و سوانح جاده‌ای از حوادثی می‌باشند که در سال‌های اخیر بیشترین خسارت جانی را نسبت به سوانحی مانند سیل و زلزله و غیره در کشور ما داشته‌اند. به‌طوری‌که روزانه شاهد مرگ یا مجروح شدن عده‌ای از مردم در این سوانح هستیم. عوامل مختلفی در این تصادفات دخیل می‌باشند که یکی چکیده کامل
        تصادفات و سوانح جاده‌ای از حوادثی می‌باشند که در سال‌های اخیر بیشترین خسارت جانی را نسبت به سوانحی مانند سیل و زلزله و غیره در کشور ما داشته‌اند. به‌طوری‌که روزانه شاهد مرگ یا مجروح شدن عده‌ای از مردم در این سوانح هستیم. عوامل مختلفی در این تصادفات دخیل می‌باشند که یکی از آن‌ها ناامن بودن راه‌ها و وجود مشکلات در آن‌ها می‌باشد. در این راستا، اگر اطلاعات کاملی در خصوص راه‌های ناامن و حادثه‌خیز در دسترس باشد و اقدامات لازم و کافی در خصوص رفع اشکالات انجام گیرد، قطعاً میزان تصادفات کاهش می‌یابند؛ بنابراین، جمع‌آوری داده‌های تصادفات و دیگر اطلاعات مربوط به نقاطی که مستعد بروز حادثه هستند، مرحله بسیار مهمی در راستای کاهش تصادفات و بهبود ایمنی راه‌ها می‌باشد. یکی از راه‌های به دست آوردن اطلاعات جامع و بروز، استفاده از داده‌های جغرافیایی داوطلبانه (VGI) می‌باشد. بر اساس این روش، افراد داده‌های خود را که با هدف مشخصی جمع‌آوری شده‌اند، در اختیار سیستم قرار می‌دهند. پس از این که داده‌های مکانی داوطلبانه یا VGI جمع‌آوری شدند، اشتراک‌گذاری این داده‌ها مستلزم سیستمی در قالب یک برنامه تحت وب می‌باشد تا کاربران بتوانند اطلاعات مربوط به حوادث و یا خطرات موجود در راه را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. OSM یکی از پورتال‌های وب مکانی مناسب و به‌صرفه برای اشتراک‌گذاری و بهره‌مندی در مواقع بحران می‌باشد. ازاین‌رو، در این تحقیق بررسی و استفاده از OSM به همراه داده‌های جغرافیایی داوطلبانه به منظور بررسی وقوع تصادفات در ایران انجام گردید. چهار روش ثبت داده مکانی بررسی شده و نهایتاً شیوه Edit with iD موثرتر از سایر روش‌ها به لحاظ معیارهایی چون قابلیت‌ها، کاربرپسندی و سرعت ثبت داده ارزیابی شد. نتایج به دست آمده بیانگر کارایی OSM در ثبت اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه مربوط به تصادفات می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        36 - مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله (مطاله موردی شهر اصفهان )
        سارا کریمپور مهدی مومنی
        پژوهش حاضر بر آن است تا مکان‌‌های بهینه اسکان موقت آسیب دیدگان از زلزله‌ای احتمالی را در شهر اصفهان، که در آن پتانسیل و قابلیت اسکان سریع افراد آسیب دیده از بحران زلزله وجود داشته باشد مورد پیش بینی قرار داده و با برنامه-ریزی صحیح و علمی، مدیریت بحران زلزله را با ایجاد چکیده کامل
        پژوهش حاضر بر آن است تا مکان‌‌های بهینه اسکان موقت آسیب دیدگان از زلزله‌ای احتمالی را در شهر اصفهان، که در آن پتانسیل و قابلیت اسکان سریع افراد آسیب دیده از بحران زلزله وجود داشته باشد مورد پیش بینی قرار داده و با برنامه-ریزی صحیح و علمی، مدیریت بحران زلزله را با ایجاد تسهیلات لازم جهت شناخت مکان‌های مناسب اسکان موقت یاری نماید. نوع پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی است و روش مطالعه پژوهش با توجه به ماهیت و موضوع تحقیق توصیفی – تحلیلی می‌باشد. در این مطالعه با استفاده از معیارهای اساسی مانند کاربری‌های ناسازگار و سازگار، دسترسی و تراکم جمعیتی و ترا فیکی با استفاده از روش تحلیل گسترش یافته چانگ (AHP) و بهره‌گیری از منطق فازی معیارهای تعیین شده توسط کارشناسان و متخصصین وزن دهی شد و در نهایت توسط تحلیل‌های فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بصورت وزنی همپوشانی شدند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد مناطق حاشیه زایندرود که دارای فضاهای باز کافی و در عین حال سازگار با کاربری های اطراف می باشند، دارای پتانسیل نسبتاً بهتری برای استقرار آسیب دیدگان هستند، در مقابل مناطقی مانند بخش‌های شمالی شهر به جهت عدم وجود کاربری‌های امدادی و بیمارستانی و عدم فضای کافی و دارای ارزش برنامه‌ریزی، دارای کم‌‌ترین قابلیت ممکن برای برنامه‌ریزی اسکان موقت زلزله زدگان می باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        37 - تبیین رابطه جزایر حرارتی شهری و تعدادی از عوامل مورفولوژی شهر با استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر اهواز)
        الهه عظیمی رضا اکبری محسن آرمین
        جزیره‌ی حرارتی شهری (UHI)، بیانگر نقش انسان در تغییر محیط زیست است که ممکن است وضعیتی شدید و غیر‌قابل برگشت از تغییرات اقلیمی و محیطی برای شهروندان ایجاد کند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه جزایر حرارتی شهری و عوامل مورفولوژی شهری شامل کاربری اراضی، شیب و ارتفاع از سطح در چکیده کامل
        جزیره‌ی حرارتی شهری (UHI)، بیانگر نقش انسان در تغییر محیط زیست است که ممکن است وضعیتی شدید و غیر‌قابل برگشت از تغییرات اقلیمی و محیطی برای شهروندان ایجاد کند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه جزایر حرارتی شهری و عوامل مورفولوژی شهری شامل کاربری اراضی، شیب و ارتفاع از سطح دریا با استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در شهر اهواز است. برای این منظور نقشه کاربری اراضی به روش حداکثر احتمال در مناطق 8 گانه شهر اهواز و نقشه‌های ارتفاع از سطح دریا و شیب در محیط نرم‌افزار Arc Map تهیه شد. برای ارزیابی صحت طبقه‌بندی نقشه کاربری اراضی، خطای تصویر طبقه‌بندی شده با یک تصویر مرجع حاوی تعدادی نقاط کنترل زمینی مقایسه گردید. نقشه دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا روی مجموعه داده‌های ماهواره لندست 8 در محیط نرم‌افزار ENVI تهیه شد. نتایج نشان داد که نقشه کاربری ارضی تهیه شده دارای ضریب کاپای 86 درصد و صحت و اعتباری مطلوب می‌باشد. در بخش تحلیل رابطه بین کاربری اراضی و جزایر حرارتی، نتایج حاکی از آن است که منطقه هشت شهر اهواز با میانگین دمای 3/43 و منطقه چهار با میانگین دمای 6/32 به ترتیب بیشترین و کمترین دما را به خود اختصاص دادند. با مقایسه درصد طبقات کاربری در مناطق هشت و چهار شهر اهواز می‌توان گفت که کاربری صنعتی باعث افزایش میانگین دمای مناطق شهری و کاربری فضای سبز باعث کاهش میانگین دمای مناطق شهری خواهد شد. مناطق با شیب صفر تا 5/1 درصد دارای میانگین دمای 34 درجه و مناطق با شیب 10 تا 37 درصد دارای میانگین دمای 41 درجه سانتی گراد هستند. در مناطق شهری دارای ارتفاع پایین‌تر از سطح دریا و مناطق شهری با ارتفاع 64 تا 80 متر از سطح دریا میانگین دمای به ترتیب 34 و 41 درجه سانتی‌گراد است. با توجه به تغییرات کم شیب و ارتفاع از سطح دریا در شهر اهواز و اینکه بخش زیادی از شهر در مناطق مسطح و کم ارتفاع قرار دارد، می‌توان گفت وجود صنایع حرارت‌زا می‌تواند عامل اصلی افزایش دمای سطحی شهر اهواز باشد که به عنوان یک راهکار در راستای برنامه‌ریزی شهری باید صنایع مذکور به مرور زمان به خارج از شهر منتقل شوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        38 - تاثیر تغییرات باد غالب بر پروازهای فرودگاه مشهد با رویکرد تغییر اقلیم
        محمد خلیل نژاد رضا برنا منوچهر فرج زاده اصل
        جدیدترین گزارش IPCC اشاره می‌کند که در مطالعات اندکی به طور کمی، اثرات تغییر اقلیم بر هوانوردی مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس در مقاله حاضر به بررسی تاثیر تغییرات سمت و سرعت وزش باد غالب فرودگاه مشهد تا سال 2050 بر پروازهای این فرودگاه با رویکرد تغییر اقلیم پردا چکیده کامل
        جدیدترین گزارش IPCC اشاره می‌کند که در مطالعات اندکی به طور کمی، اثرات تغییر اقلیم بر هوانوردی مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس در مقاله حاضر به بررسی تاثیر تغییرات سمت و سرعت وزش باد غالب فرودگاه مشهد تا سال 2050 بر پروازهای این فرودگاه با رویکرد تغییر اقلیم پرداخته شده است. در این راستا با استفاده از نرم افزار SDSM و مدل CanESM2 و بر اساس سه سناریوی RCp 2.6، RCp 4.5 و RCp 8.5، سمت و سرعت وزش باد ایستگاه مشهد تا سال 2050 مورد مطالعه قرار گرفت و با استفاده از نرم افزار WRPLOT گلبادهای شانزده جهتی برای دوره آماری حاضر(2017-1991) و دوره پیش بینی(2050-2020) ترسیم گردید. پیش بینی ها بر اساس سه سناریوی مورد مطالعه نشان می دهد که جهت وزش باد غالب فرودگاه مشهد از سمت جنوبی به شمال شرقی تغییر می یابد و بر میزان وزش آن در سه سناریوی RCp 2.6، RCp 4.5 و RCp 8.5، به ترتیب 3/8% ، 5/9% و 3/9% افزوده می شود. همچنین میزان وزش باد غالب این فرودگاه در محدوده سرعت 5-1 نات در سناریوهای مزبور به ترتیب با 9/3% ، 1/5% و 7/5% افزایش مواجه می شود و در محدوده سرعت 13-5 نات نیز به ترتیب 6/4% ، 6/4% و 8/3% افزایش می یابد و در محدوده سرعت های بیش از 13 نات به صفر نزدیک می شود. از طرفی، ضریب استفاده از باند فعلی فرودگاه مشهد(باند 31-13) در دوره حاضر برابر با 75/97% است که در اثر تغییرات سمت و سرعت وزش باد غالب این فرودگاه تا سال 2050، ضریب مزبور در RCp 2.6 به 23/95% کاهش می یابد و در RCp 4.5 و RCp 8.5 نیز به ترتیب به 66/99% و 93/99% افزایش می یابد. روشن است که افزایش ضریب استفاده از باند موجود یک فرودگاه، می تواند در افزایش ظرفیت ترافیک هوایی و بهبود ایمنی نشست و برخاست هواپیما در آن فرودگاه موثر واقع شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        39 - بررسی آسیب‌پذیری آبخوان دشت خنج- فیشور لارستان با استفاده از مدل دراستیک
        عبدالرسول قنبری
        منابع آّب زیرزمینی دومین منبع آب شیرین موجود در جهان است. حدود یک سوم جمعیت جهان وابسته به این منبع می باشند. وجود منابع مهم آلاینده های انتشاری و نقطه ای ، ناشی از فعالیت های انسانی در سطح زمین ونفوذ این آلاینده ها به آبخوان ، موجب کاهش کیفیت آب زیر زمینی می شود. بررسی چکیده کامل
        منابع آّب زیرزمینی دومین منبع آب شیرین موجود در جهان است. حدود یک سوم جمعیت جهان وابسته به این منبع می باشند. وجود منابع مهم آلاینده های انتشاری و نقطه ای ، ناشی از فعالیت های انسانی در سطح زمین ونفوذ این آلاینده ها به آبخوان ، موجب کاهش کیفیت آب زیر زمینی می شود. بررسی آسیب پذیری ،روشی کم هزینه درشناسایی نواحی مستعد به آلودگی است که در مدیریت منابع آب نقش اساسی دارد.شناسایی وتهیه نقشهپهنه بندی مناطق آسیب پذیر آبخوان، یعنی مناطقی که امکان نفوذ وپخش آلاینده ها از سطح زمینبه سیستم آب زیر زمینی وجود دارد، یک ابزار مدیریتی مناسب برای جلو گیری از آلودگی منابع آب زیر زمینی است .جهت انجام این تحقیق، پارامترهای هیدروژئولوژیکی تشکیل دهنده مدل دراستیک شامل عمق آب، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، اثرات ناحیه غیر اشباع و هدایت هیدرولیکی ، دردشت خنج –فیشور لارستان ، واقع در جنوب استان فارس، مورد مطالعه قرار گرفت.از نرم افزارArc GIS برای تهیه نقشه های آسیب پذیری ازطریق همپوشانی لایه های هیدروژئولوژیکی،استفاده شد. براساس یافته های این تحقیق، آبهای زیر زمینی دشت مورد مطالعه به شدت در معرض خطر آلودگی قرار دارد.بنحوی که نزدیک به 62 درصد از مساحت منطقه در شرایط آسیب پذیری متوسط تا زیاد است. این نواحی عموما در پایین دست ومرکز دشت قرار دارد. با توجه به اینکه آب زیرزمینی،مهمترین منبع آبی منطقه است،پیشگیری(Prevention) از راه یابی آلاینده ها به آبهای زیر زمینی با ایجاد حریم های حفاظت کیفی در اطراف منابع آب و رعایت ضابطه های تخلیه آلاینده ها به منابع پذیرنده ، از راهکارهای موثر جهت حفظ کیفیت این منابع است.ابزارهای مدیریتی مهم مانند نقشه های آسیبپذیری و حریم کیفی جهت برنامه ریزی برای استقرارمناسب کاربری ها و مدیریت آنها بر روی آبخوان حائز اهمیت است پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        40 - شبیه سازی بارش- رواناب و پتانسیل سیل خیزی با استفاده از مدل HEC-HMS و منطق فازی مطالعه موردی حوضه آبریز رودبال در استان فارس
        محمد ابراهیم عفیفی
        سیلاب ها جزو فراوان ترین و مخرب ترین بلایای طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی سنگینی می شوند. خسارت های سیلاب به دلیل دستکاری انسان در سیستم های رودخانه ای و ساخت و ساز در حریم رودخانه ها دارای روند صعودی است. در این رابطه، یکی از مهم ترین اقدامات غیرسازه چکیده کامل
        سیلاب ها جزو فراوان ترین و مخرب ترین بلایای طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی سنگینی می شوند. خسارت های سیلاب به دلیل دستکاری انسان در سیستم های رودخانه ای و ساخت و ساز در حریم رودخانه ها دارای روند صعودی است. در این رابطه، یکی از مهم ترین اقدامات غیرسازه ای در جهت کاهش خسارات سیلاب تهیه نقشه های پهنه بندی خطر سیل و استفاده از آنها در برنامه ریزی های مکانی است. در این راستا، از مدل HEC-HMS برای شبیه سازی بارش- رواناب و شناسایی پهنه های سیل خیز و از منطق فازی به منظور روی هم گذاری لایه های موضوعی و تهیه نقشه خط سیلاب استفاده شد. نتایج شبیه سازی نشان دهنده کارایی بالای مدل HEC-HMS در شبیه سازی بارش- رواناب حوضه آبریز رودبال و برآورد دبی های پیک سیلاب می باشد. تبدیل بارش به رواناب در سطح حوضه رودبال عمدتا در کنترل ژئومورفومتری و پوشش زمین می باشد. بیشترین ارتفاع رواناب و دبی های پیک حوضه رودبال در زیرحوضه های بالادست است. این امر به دلیل شیب زیاد، نفوذپذیری اندک خاک، فراوانی سطوح غیرقابل نفوذ و CN بالاست. ترکیب لایه های موضوعی با استفاده از منطق فازی نشان داد که در حدود 6/8 درصد از سطح حوضه در پهنه های با خطر بسیار بالای وقوع سیلاب واقع شده اند. این پهنه ها عمدتا منطبق بر دشت سیلابی رودخانه رودبال می باشند. این اراضی به علت کم عرض بودن دره و شیب کم همیشه در معرض سیلاب هستند. اکثر سکونتگاه های منطقه مطالعاتی در پایین دست حوضه مستقر شده اند. این امر باعث افزایش مخاطرات ناشی از سیلاب شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        41 - مکان یابی چند معیاره کاربری فضاهای سبز با استفاده از روش تحلیل مناسبت کاربری زمین(مورد مطالعه: شهر اراک)
        عنایت الله محقق نسب مهین نسترن محمود محمدی
        کاربری زمین شهری و موقعیت مکانی آن همواره از موضوعات مورد توجه صاحب‌نظران شهر و شهرسازی بوده است. به طوری که صاحب‌نظران همواره سعی داشته اند، به بستر و محیط پیرامونی، همجواری‌ها، سازگاری ها و ناسازگاری-ها، مطلوبیت و دیگر عوامل در مکانیابی کاربری‌های شهری توجه داشته باشن چکیده کامل
        کاربری زمین شهری و موقعیت مکانی آن همواره از موضوعات مورد توجه صاحب‌نظران شهر و شهرسازی بوده است. به طوری که صاحب‌نظران همواره سعی داشته اند، به بستر و محیط پیرامونی، همجواری‌ها، سازگاری ها و ناسازگاری-ها، مطلوبیت و دیگر عوامل در مکانیابی کاربری‌های شهری توجه داشته باشند. با ورود به عصر کامپیوتر و گسترش سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی امکان توجه به این عوامل و تاثیرگذاری آ‌ن‌ها در فرایند طراحی برنامه بیش از پیش شده است. در این راستا و در جهت تحقق بخشی به توجه به این عوامل در طراحی برنامه، تحقیق حاضر سعی در پاسخ‌گویی به سوال ذیل دارد؛ از میان زمین‌های با قابلیت توسعه در شهر اراک، کدامیک برای استفاده به منظور کاربری سبز مناسب‌تر می‌باشند؟ در این مقاله که از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است از فنون تحلیل مناسبت کاربری زمین، ترکیب خطی و دلفی استفاده شده است. یافته های این مقاله که از همپوشانی داده های رقومی(نقشه‌های تحلیلی سازگاری، ارزش زمین، مالکیت زمین، شعاع عملکردی، همجواری با محورهای ارتباطی، پدافند غیرعامل و مدیریت بحران و عوامل طبیعی و جغرافیایی) شهر اراک بدست آمده است، نشان می‌دهد که کدامیک از زمین‌های با قابلیت توسعه در شهر اراک مناسبت بیشتری برای استفاده به منظور کاربری‌های سبز دارند. همچنین نتایج این مقاله نشان داد، تلفیق مکان یابی چند معیاره و فن هیئت منصفه‌ی دلفی می تواند به عنوان نظام پشتیبان تصمیم‌گیری تخصیص کاربری فضای سبز استفاده شود و نتایج قابل قبولی را ارائه دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        42 - مکان یابی بهینه فضای سبز شهری با استفاده ازمدل Logic Fuzzy و AHP، در محیط GIS ( نمونه موردی: شهر مشهد )
        داود حاتمی زهرا عربی اسماعیل رحمانی
        امروزه اهمیت و نقش فضای سبز شهری در حیات شهرها و پایداری آن ها و تأثیرات فیزیکی و طبیعی آن در سیستم شهری و بازدهی‌های مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی آن انکارناپذیر است؛ تا آنجا که کاربری فضای سبز در شهرها و سرانه‌ی آن یکی از مباحث اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری چکیده کامل
        امروزه اهمیت و نقش فضای سبز شهری در حیات شهرها و پایداری آن ها و تأثیرات فیزیکی و طبیعی آن در سیستم شهری و بازدهی‌های مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی آن انکارناپذیر است؛ تا آنجا که کاربری فضای سبز در شهرها و سرانه‌ی آن یکی از مباحث اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری تلقی می‌شود. فضای سبز شهری، از جمله کاربری‌هایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد. شهر مشهد، از جمله شهرهایی است که وضعیت کاربری فضای سبز آن مناسب نمی باشد؛ به طوری که بر اساس یافته ها، متوسط سرانه فضای سبز شهر مشهد51 / 5 ، متر مربع می باشد؛ که با استاندارد وزارت مسکن و شهرسازی که 12 متر مربع سرانه را پیشنهاد داده است، فاصله زیادی دارد. در عین حال توزیع فضایی آن نیز بسیار نامتعادل و نامتناسب می باشد. چنانکه سرانه فضای سبز منطقه ثامن 2 / 1 ، متر مربع ، و سرانه منطقه هفت 21 متر مربع می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف نظری -کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است، نشان می دهد که برخلاف استانداردهای ملی و بین المللی ارایه شده برای سرانه فضای سبز، در این شهر سرانه فضای سبز بسیار پایین و توزیع فضایی آن در مناطق دوازده گانه شهر مشهد نیز متعادل نیست و در این زمینه با نارسایی شدید مواجه است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل لایه های مورنیاز جهت تعیین مکان بهینه فضای سبز از مدلLogic Fuzzy، AHP و میانگین نزدیک ترین همسایه استفاده و برای انجام این عملیات از نرم افزار ARC/GIS و Expert choice بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش بیانگر این می باشد که توزیع فضایی فضای سبز خوشه ای می باشد، که نتیجه تمرکز خدمات در یک قسمت از شهر است.در نهایت نقشه حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های شهر را برای انتخاب مکان های مناسب برای فضای سبز شهری را در پنج طیف خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف اولویت بندی کرده ایم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        43 - بررسی عدالت در سلامت با هدف دستیابی به دسترسی یکسان شهروندان به مراکز بهداشتی- درمانی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)
        فرهاد برندک
        توزیع عادلانه امکانات و تسهیلات بهداشتی درمانی یکی از اصلی‌ترین پیش‌نیازهای افزایش سطح بهره‌مندی جامعه از شاخص سلامت عمومی می‌باشد. لذا، دسترسی عادلانه به خدمات بهداشتی-درمانی برای همه مردم در یک جامعه، موجب ارتقاء سطح سلامت و ایجاد فرصت‌ برابر در آن جامعه می‌شود. هدف ا چکیده کامل
        توزیع عادلانه امکانات و تسهیلات بهداشتی درمانی یکی از اصلی‌ترین پیش‌نیازهای افزایش سطح بهره‌مندی جامعه از شاخص سلامت عمومی می‌باشد. لذا، دسترسی عادلانه به خدمات بهداشتی-درمانی برای همه مردم در یک جامعه، موجب ارتقاء سطح سلامت و ایجاد فرصت‌ برابر در آن جامعه می‌شود. هدف از این مطالعه (با روش توصیفی و تحلیلی)، ارزیابی عدالت در سلامت با ارزیابی دسترسی مردم به مراکز بهداشتی-درمانی شهر اردبیل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تکنیک CCR است. تحلیل پوششی داده‌ها از جمله ابزارهای مفید در درک محیط تصمیم‌گیری با پردازش اطلاعات اولیه می‌باشد. از این رو، با استفاده از GIS، شاخص‌های فضایی تهیه گردید. سپس، با بهره‌گیری از شاخص‌های فضایی در ساختار مدل خروجی مبنای CCR، کیفیت دسترسی شهروندان به مراکز بهداشتی- درمانی ارزیابی شد. مطابق با نتایج بدست آمده، میانگین کارایی هسته‌های شهری اردبیل 0.45 می‌باشد. از میان هسته‌های شهری اردبیل، فقط 3 هسته شهری که شامل محدوده‌ای بین میدان شهدا، شریعتی و 15 خرداد، محلات استاد شهریار، آزادگان و باغ قره‌پاچه و همچنین محدوده‌ی اطراف دریاچه شورابیل می‌باشد، دارای کارایی کامل می‌باشند. در تقسیم بندی کارایی در 3 قالب کارا(1=µ)، قابل قبول(0.7≤µ) و غیرقابل قبول(0.7≥µ)؛ از مجموع مساحت 6031 هکتاری و 421069 نفری هسته های شهری، مساحتی در حدود 1000هکتار با تحت پوشش داشتن 30 هزار ساکن در موقعیت کریدوری مرکزی- جنوبی با طول 6.5 کیلومتر، دارای کارایی کامل و قابل قبول می باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        44 - Temporal and spatial study of water use productivity of strategic crops in regional scale (Case study: Hamedan province)
        M.A Bayat H Babazadeh M Manshouri
        Water use productivity is one of the most important factors in scientific agriculture. It is equal to 0. 7 kg of production per cubic meter of irrigation water (Kg/m3) in Iran which is very low in comparison with advanced countries (1 to 2 Kg/m3). Current research studi چکیده کامل
        Water use productivity is one of the most important factors in scientific agriculture. It is equal to 0. 7 kg of production per cubic meter of irrigation water (Kg/m3) in Iran which is very low in comparison with advanced countries (1 to 2 Kg/m3). Current research studies temporal and spatialchanges of water use productivity in Hamedan province in Iran using Geographic Information System (GIS), as to find evapotranspiration values for wheat and to transform it to raster level using Inverse Weight Distance Interpolation (IDW) in ArcGIS9.2 software. As location and time dimensions are studied simultaneously, combination of both leads to more effective analysis.Evapotranspiration is the denominator of water use productivity and the nominator is products’ performance which the values are obtained using statistics of Iran Agriculture Ministry and Hamedan province Agricultural Organization in particular and location extension map for wheatproductivity is obtained from overlay of 2 raster of evapotranspiration layer and the performance layer. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        45 - Qualitative Zoning of Groundwater to Assessment Suitable Drinking Water Using GIS Software in Mohammad Shahr, Meshkinshahr, and Mahdasht in Alborz Province
        atousa abbasi Lobat Taghavi Mahdi Sarai Tabrizi
        Microbiological and chemical sampling of drinking water wells in Mohammad Shahr, Meshkin Dasht and Mahdasht of Karaj was carried out. Water quality parameters were analyzed using GIS software. The results showed that the reason for the increase of sulfate could be attri چکیده کامل
        Microbiological and chemical sampling of drinking water wells in Mohammad Shahr, Meshkin Dasht and Mahdasht of Karaj was carried out. Water quality parameters were analyzed using GIS software. The results showed that the reason for the increase of sulfate could be attribution of acidic atmospheric precipitation and sulfate fertilizers. The level of magnesium in groundwater is less than the standard level. It is predicted that the reason for the relative increase of its concentration in parts of the region is related to the geological structure of that area. The unexpected rise of chloride in some wells has been observed due to geo-electric studies carried out in the region due to the presence of evaporate sediments and the influence of urban and rural post-water pollution and fossil waters. The results of measurement of nitrate and fluoride in the wells showed that the nitrate content is less than the standard values. The highest and lowest nitrate levels were found to be 35 mg / L and 4 mg / L, respectively. It was also observed that nitrate content in the measured seasons did not change much. This is due to the provision of drinking water from the groundwater resources, which are almost in constant quality. In the case of fluoride, the highest and lowest amount was 0.79 and 0.0 mg / L. Therefore, it is essential for the Alborz province water and wastewater company to install Fluorination machines on the distribution system. پرونده مقاله