-
حرية الوصول المقاله
1 - دراسة السخرية و تجلياتها في أدب المازني من خلال كتاب "السخرية في أدب المازني" لحامد عبده الهوّال
مهین پری تقی نژاد محمد فاتحی اسماعیل اسلامیالملخصإن السخرية تعد من الآليات اللغوية الهامة التي اعتمد، ولا يزال، الكتاب والشعراء عليه لإبداء رؤيتهم تجاه المجتمع عامة والحكومة السياسية خاصة. وعلى هذا الضوء يعد المازني أيضا شاعرا وروائيا وناقدا شهيرا في العصر الحديث مما كان له أبلغ الأثر في توجيه الأدب المعاصر نحو أکثرالملخصإن السخرية تعد من الآليات اللغوية الهامة التي اعتمد، ولا يزال، الكتاب والشعراء عليه لإبداء رؤيتهم تجاه المجتمع عامة والحكومة السياسية خاصة. وعلى هذا الضوء يعد المازني أيضا شاعرا وروائيا وناقدا شهيرا في العصر الحديث مما كان له أبلغ الأثر في توجيه الأدب المعاصر نحو التطور والرقي. ولما له من الأهمية البالغة في مجال السخرية قام بعض الكتاب بنقده من زوايا مختلفة لا سيما السخرية، من بينهم هو حامد عبده الهوال الذي ألف كتابه تحت عنوان "السخرية في أدب المازني" وتطرق إلى جوانب هذه الآلية اللغوية في آثار المازني وحللها تحليلا عميقا.تهدف هذه الدراسة من خلال المنهج الوصفي التحليلي إلقاء الضوء على السخرية باعتبارها سلاحا يتسلح به الكتاب والشعراء، نحو المازني وغيره توجيها لنقدهم إلى المجتمع أو الحكومة. ومن الناحية الأخرى، نقوم بنقد كتاب "السخرية في أدب المازني" للكاتب الهوال، نقدا بناءا مستفيضا. ومن النتائج التي توصلت إليها الدراسة هذه هي أن المازني حسب رأي الهوال هو استفاد من السخرية كسلاح يتسلح به للوقوف ضد القضايا الأخلاقية السلبية الحاكمة على البلاد أولا وتعذيب الحكومة الناس الابرياء ثانيا. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - السخریة في شعر محمدرضاالشبیبی
عبدالکریم البوغبيش رحیم انصاری پور عزیز عشمیدیانالمستخلص:کثیرا من الشعراءالعراقیین تطرقوا فی اشعارهم الی الوضع السائد و الحاکم علی الشعب العراقی و مدی ظلم الحاکم و المحتل لبلادهم ونهجوا مناهج مختلفة لتبین ما حلّ بوطنهم العراق. و من هذه المناهج التی کان لها صدی مؤثر و فعّال فی نفوس العراقیین هو استخدام الشعر الساخر و أکثرالمستخلص:کثیرا من الشعراءالعراقیین تطرقوا فی اشعارهم الی الوضع السائد و الحاکم علی الشعب العراقی و مدی ظلم الحاکم و المحتل لبلادهم ونهجوا مناهج مختلفة لتبین ما حلّ بوطنهم العراق. و من هذه المناهج التی کان لها صدی مؤثر و فعّال فی نفوس العراقیین هو استخدام الشعر الساخر و قد برزالکثیر من الشعراء الساخرون یتخذون من الشعر الساخر سلاحا للدفاع عن مبادئهم و تنویر افکارشعبهم المضطهد .ومن هؤلاء الشعراء محمدرضا الشبیبی الذي یعد من ابرز الشعراء العراقیین الذین وظّفوا السخریة في معالجة الکثیر من القضایا الاجتماعیة،الثقافیة،الدینیة والسیاسیة فی مجتمعه العراقی خاصة و قضایا الوطن العربي عامة.إنَّ الشبیبی و أفکاره السیاسیّة تجاوزت إطار العراق وشملت اطاراً أوسع واشمل وهوالإطارالعربي، فقد کبر الوطن في فکره ،وصورته علی قلمه فهو لم یعد یبکي علی الفرات فرداً بل بدأ یبکي علی الجزیرة العربیة بأکملها.وأخذ یسخر ممّا حلّ بالوطن العربي یسخر من القادة ،یسخرمن رجال الدین ویسخرمن العادات والتقالیدوما شابه ذلک.فهذه الدراسة اعتمدت علی المنهج الوصفی- التحلیلی في معالجة ملامح السخریة فی شعر محمدرضا الشبیبی و تبین اهدافه من توظیف هکذا فن للوصول الی غایاته.الکلمات الدلیلیة:السخریة-الشبیبی-العراق-الشعر-الساخر تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - الأدب السّاخر، أنواعه وتطوره مدی العصور الماضیة
شمسی واقف‌زادهالسخریة فی الأدب فنّ ینم عن ألم دفین ویشف من کرب خفی یرید اللجوء إلیه لیداوی ألمه بالضد ویشفی کربه بالنقیض، ومن هنا کان الألم الذی یشعر به الأدیب أو الشاعر وعدم قدرته علی إلغاء أسباب هذا الألم هو الدافع وراء هذه السّخریة التی یصطنعها. غیر أنّ البواعث للجوء إلی هذا الأس أکثرالسخریة فی الأدب فنّ ینم عن ألم دفین ویشف من کرب خفی یرید اللجوء إلیه لیداوی ألمه بالضد ویشفی کربه بالنقیض، ومن هنا کان الألم الذی یشعر به الأدیب أو الشاعر وعدم قدرته علی إلغاء أسباب هذا الألم هو الدافع وراء هذه السّخریة التی یصطنعها. غیر أنّ البواعث للجوء إلی هذا الأسلوب یختلف من عصر إلی عصر حیث کانت غایة السخریة فی عصر فردیة وفی عصر آخر جماعیة، وهدف کاتب من کتابة‌ هذا النصوص سیاسیة وآخر اجتماعیة، أو له أسباب أخری؛ ولهذا نقول إن السخریة لونٌ من الهجاء، أو المجون، أو التهکم، أو الفکاهة، أو النکتة، أو الظرف، أو الهزل، أو... ولکن بفارق. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی آیرونی نمایشی/ تقدیر در داستان «پادشاه و کنیزک» در دفتر اوّل مثنوی مولانا
محمّد امین احسانی اصطهباناتی عنایت الله شریف پوربا وجود اینکه آیرونی در ادبیّات منظوم ایران، نمونههای فراوانی دارد، در حوزۀ نقد، کمتر به آن توجّه شده است. آیرونی، نوعی شیوۀ بیان است که تقریباً معادل اصطلاحات ادبی رایج همچون تجاهلالعارف، طنزآمیز، مجاز بهعلاقۀ تضاد، طعنه، استهزا و ایهام بهکار میرود. آیرونی یک آرا أکثربا وجود اینکه آیرونی در ادبیّات منظوم ایران، نمونههای فراوانی دارد، در حوزۀ نقد، کمتر به آن توجّه شده است. آیرونی، نوعی شیوۀ بیان است که تقریباً معادل اصطلاحات ادبی رایج همچون تجاهلالعارف، طنزآمیز، مجاز بهعلاقۀ تضاد، طعنه، استهزا و ایهام بهکار میرود. آیرونی یک آرایۀ ادبی و نوع خاصی از بیان دو پهلو است که با ابهام و ایهام، متفاوت است. به بیانی دیگر، نوعی دوگانگی بیانی خلاف انتظار یا نوعی استنباط خلاف مقصود گوینده است که باعنوان آیرونی از قرن هجدهم به بعد، در ادبیّات اروپا رایج شده است. ریشۀ لغوی آن، به زمان سقراط و یونان باستان بر میگردد. امّا این شیوۀ سخن گفتن، همواره با زبان همراه بوده است؛ چنان که در بسیاری از آثار ادبی کلاسیک، نمونههایی از آن را میتوان یافت از جمله مثنوی مولانا. در این جستار برآنیم تا با ارائۀ تعاریف موجود از آیرونی و انواع آن، به مبحث آیرونی تقلید در داستان کنیزک مولانا بپردازیم و زوایای پنهان آن را واکاوی نماییم و ضمن تبیین مفهوم آیرونی در شعر و بیان تمایز میان این صنعت با ابهام و کنایه و دیگر گونههای دو پهلو، به نوعی مرزبندی میان آیرونی و سایر صنایع ادبی دست یابیم و مظاهر و نمود آیرونی تقلید را در داستان پادشاه و کنیزک از مولانا بررسی کنیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - «خودزنی»های رندانۀ حافظ
روح الله مظفریبس که در خرقۀ آلوده زدم لاف صلاح شرمسار رخ سـاقـی و مـی ر نـگـینـمخودزنی در دستور زبان فارسی از دیدگاه صرف، ترکیبی است که ساختار حاصل مصدر دارد و کاربرد آن در زبان فارسی مربوط به دورۀ معاصر و روزگار ما است. از زاویۀ آرایۀ ادبی ترکیبی کنایی به شمار می رود و چون تازگی دا أکثربس که در خرقۀ آلوده زدم لاف صلاح شرمسار رخ سـاقـی و مـی ر نـگـینـمخودزنی در دستور زبان فارسی از دیدگاه صرف، ترکیبی است که ساختار حاصل مصدر دارد و کاربرد آن در زبان فارسی مربوط به دورۀ معاصر و روزگار ما است. از زاویۀ آرایۀ ادبی ترکیبی کنایی به شمار می رود و چون تازگی دارد در هیچ یک از فرهنگ های زبان فارسی به آن نپرداخته اند.در میان سرایندگان بزرگ شعر فارسی نیز بجز حافظ از این آرایۀ بدیعی در سطح ویژگی سبکی سود نمی برد. زیرا به استناد یک ضرب المثل شایع در زبان فارسی: هیچ بقّالی نخواهد گفت که ماست من ترش است ولی حافظ از این آرایه به گونه ای رندانه و چندلایه در محکومیّت مدعیّان خود می کوشد. حافظ نیز مانند بزرگان ادبیات فارسی مصلح اجتماعی است. اصلاح جامعه همان چیزی است که امروزه به آن تعهد یا رسالت شاهر گفته می شود. زبان حافظ از دیدگاه ساختار و معنا بسیار هنری و پخته و دل نشین است، او زخم های کهنه و چرکین فرهنگی را به نیشتر قلم و اندیشه می شکافد تا شاید مرهمی برآنها بگذارد. یکی از آلودگی های بزرگ دورۀ حافظ ریاکاری و دورویی و تزویر است. دورویی اهل شریعت، طریقت و تصوّف، عالمان و دولتمردان چیزی نیست که هر مصلحی بتواند از کنار آن نادیده بگذرد لذا حافظ در ریاستیزی و تزویرسوزی سرآمد همگان است. او که حافظ قرآن است می داند که قرآن کریم توجّه زیادی به این ضایعۀ اجتماعی دارد. بارها قرآن از منافقان و دشمنی آنها یاد می کند، حتی سوره ای را به این موضوع با عنوان منافقین اختصاص می دهد. در این مقاله کوشش می گردد با استفاده از روش (توصیفی ـ تحلیلی) به بررسی خودزنی های حافظ پرداخته گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - جمال شناسی شعر امیری فیروزکوهی
محبوبه حاج جعفری تورج عقداییدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تحلیل و بررسی کنایه در شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی
محبوبه حاجی جعفری توران پشتی تورج عقداییکنایه یکی از مهمترین و زیباترین مباحث علم بیان است که در میان مردم و از زندگی آنان پدید می آید و با زندگی پیوندی ناگسستنی دارد.کنایات میراثی گرانبها از بیان غیر مستقیم اندیشه است که از آغاز تا کنون سینه به سینه منتقل گشته است .از این روی کنایه،در افواه و نوشته های ادبی أکثرکنایه یکی از مهمترین و زیباترین مباحث علم بیان است که در میان مردم و از زندگی آنان پدید می آید و با زندگی پیوندی ناگسستنی دارد.کنایات میراثی گرانبها از بیان غیر مستقیم اندیشه است که از آغاز تا کنون سینه به سینه منتقل گشته است .از این روی کنایه،در افواه و نوشته های ادبی ملت ها،کاربردی فراوان دارد.شاعران نیز از دیرباز بدان توجه داشته و از آن استفاده کرده اند .به جرات می توان گفت شاعری نیست که در اثرش از این ابزار بیان غیر مستقیم،استفاده نکرده باشد. از آنجا که کنایه ،ساختی انعطاف پذیر در زبان فارسی است و در زیر لایه ی ظاهری و لفظی آن، زمینه ای فرهنگی قرار گرفته از این روی نقش اساسی در بیان غیر مستقیم مطالب ونظریات شاعر بر عهده دارد.این مقاله بر آن است تا با بررسی کنایه های منظومه ی شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی نشان دهد که این شاعر پارسی گوی تا چه اندازه با به کارگیری کنایه ،زبان خود را از ابتذال و تکرار مصون داشته و تا چه میزان اندیشه های خود را در آن ریخته و از میان انواع کنایه ،به کدام نوع توجه خاصی داشته است.بررسی ها نشان داد که کاربرد کنایه های مردمی و زبانی در این منظومه،بیشتر از کنایات ابداعی است و هدف شاعر از آوردن کنایه،علاوه بر زیبایی و تاثیر بیشترکلام ،جلوگیری از ملال خواننده در شنیدن سخنان بی پرده و صریح با منطقی عادی است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تحلیل شگردهای هنری آیرونی در اشعار سعدی شیرازی
کبری شبان قوچان عتیق محمود طاووسی مهدی ماحوزیاز شگردهای هنری سعدی آن است که سادگی را با صنعت گری در می آمیزد و هنرش را برای خواننده به نمایش می گذارد. وی گاهی از ابزارهای کارآمد همچون: آیرونی، کنایه، استعاره تهکمیه و.. برای گریز از شفاف گویی بهره می گیرد. نگاهی نو به مبحث شگردهای هنری آیرونی، باعث یافتن راهی تازه أکثراز شگردهای هنری سعدی آن است که سادگی را با صنعت گری در می آمیزد و هنرش را برای خواننده به نمایش می گذارد. وی گاهی از ابزارهای کارآمد همچون: آیرونی، کنایه، استعاره تهکمیه و.. برای گریز از شفاف گویی بهره می گیرد. نگاهی نو به مبحث شگردهای هنری آیرونی، باعث یافتن راهی تازه برای تشخیص میزان قدرت و هنر شاعری وی است. هدف از این جستار بررسی بسامد تحلیلی شگردهای هنری آیرونی که شامل: کلامی، بلاغی، رادیکالی، موقعیت، ساختاری، سقراطی و تقدیر، در اشعار سعدی شیرازی و مقایسه آن با کنایه است زیرا هرچند میان کنایه و آیرونی تفاوت هایی وجود دارد اما شگردهای هنری آیرونی در کنار کنایه افزایش می یابد؛ بنابراین بهره گیری از ساختار کنایی همراه با آیرونی بر پیچیدگی و ابهام کلام می افزاید. روش کار در این پژوهش توصیفی- آماری است. یافته های پژوهش نشان می دهد آیرونی به عنوان یکی از اجزای سازندۀ زبان در اشعار سعدی برای بیان اندیشه های دینی، سیاسی و اجتماعی نمود بسیار روشن و آشکار دارد. آیرونی کلامی با 29% بیشترین بسامد و آیرونی تقدیر با 3% کمترین بسامد را به خود اختصاص داده است. در این میان سهم سعدی در کاربرد کنایه و آیرونی به طور محسوسی کمتر از هم عصران خود است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - کنایه در آینه شعر ظهیرالدّین فاریابى
اسد صفری محمد صادقیدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - مظاهر المفارقة فی قصیدة "لمن نغنّی؟!" لأحمد عبدالمعطی حجازی
رقیة رستم پورملکی إنسیة خزعلی مریم غلامیإنّ المفارقة هی لغة اتصال سرّی بین الکاتب والقارئ، ومن جمالیاتها هی: الإیجاز والتغریب وازدواجیة المعنی، وهی من أفضل وسائل التعبیر بأسلوب غیر مباشر، لإصلاح مثالب المجتمع؛ أمّا البحث فتناول المفارقة لغةً واصطلاحًا معتمدًا علی أهمّ المؤلفات فی المفارقة، یلی ذلک عناصر المفا أکثرإنّ المفارقة هی لغة اتصال سرّی بین الکاتب والقارئ، ومن جمالیاتها هی: الإیجاز والتغریب وازدواجیة المعنی، وهی من أفضل وسائل التعبیر بأسلوب غیر مباشر، لإصلاح مثالب المجتمع؛ أمّا البحث فتناول المفارقة لغةً واصطلاحًا معتمدًا علی أهمّ المؤلفات فی المفارقة، یلی ذلک عناصر المفارقة وأهدافها، مرکزا علی دراسة تجلیات المفارقة فی قصیدة "لمن نغنّی؟!" للشاعر المصری المعاصر أحمد عبدالمعطی حجازی. (1950-) والبحث اعتمد على المنهج الوصفی - التحلیلی، ویبرز ذلک من خلال تتبع أجزاء المفارقة وعناصرها، وتحلیل تجلیات المفارقة فی القصیدة المختارة وهی "لمن نغنّی؟!"، ومحاولة استنطاقها لبیان الدور الذی أدّته فی تجربة الشاعر. توصل البحث إلى أنّ القصیدة المدروسة هی کمسرحیة تعتمد فیها المفارقة علی الغموض، واتّسم صاحبها بالسذاجة والغفلة أحیانا؛ إنّ الشاعر استخدم شتّی أنواع المفارقة من اللفظیة، والدرامیة، والنغمیة کأسلوب غیر مباشر؛ لإظهار الظروف السائدة فی مسقط رأسه مصر الّتی کبت فیها صوت الحریة، متمنیا إصلاح المجتمع. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - المفارقة التصویریّة فی شعر معروف الرصافی
حمید ولیزاده علی صیادانی علی خالقیالمفارقة التصویریّة فنٌّ یستخدمه الشاعر المعاصر لإبراز التناقض بین طرفین متقابلین، بینهما نوع من التناقض؛ وتشمل تعریفات؛ الأوّل: مثل أن یقول المرء عکس ما یعنی، الثانی: الهزء، الثالث: السخریّة. المفارقة التصویریّة تقنیّة مختلفة تمامًا عن الطباق والمقابلة، سواء من ناحیة ب أکثرالمفارقة التصویریّة فنٌّ یستخدمه الشاعر المعاصر لإبراز التناقض بین طرفین متقابلین، بینهما نوع من التناقض؛ وتشمل تعریفات؛ الأوّل: مثل أن یقول المرء عکس ما یعنی، الثانی: الهزء، الثالث: السخریّة. المفارقة التصویریّة تقنیّة مختلفة تمامًا عن الطباق والمقابلة، سواء من ناحیة بنائه الفنّیّ، أو من ناحیة وظیفته الإیحائیة، وذلک لأنَّ المفارقة التصویریّة تقوم على إبراز التناقض بین طرفیها؛ هذا التناقض الّذی قد یمتدّ لیشتمل على القصیدة بِرُمَّتها. وتنقسم إلى قسمین رئیسیّین یصعب الفصل بینهما؛ المفارقة اللفظیّة ومفارقة الموقف الّتی التضاد بین المظهر والمخبر من عناصرها البارزة. المفارقة التصویریّة تعتبر إحدی مقوّمات شعر معروف الرصافی؛ التی یوظّف هذا العنصر الفنّی لإبراز أفکاره وعواطفه، ویصف أثناءها، المجتمع العراقی والکبت السیاسی والاستعمار؛ هذه الآلیة الشعریّة فی شعر الرصافی تؤدّی إلی الصحوة الشعبیّة والحثّ علی مواجهة المستعمرین. هذه الدراسة تبیّن مواضع المفارقة التصویریّة عبر تحلیل شعر معروف الرصافی. والمنهج الّذی اعتمدناه فی هذه المقالة هو المنهج الوصفیّ التحلیلیّ. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - کارکرد عرفانی آیرونی موقعیت و نمایشی در مثنوی مولوی
محمدرضا حاجی آقا بابایی امیرحسین پهلوانیکی از شیوههای بیانی که در آثار شاعران و نویسندگان دیده میشود، استفاده از آیرونی است. منظور از آیرونی کلام یا موقعیتی است که به موجب بروز ناسازگاری میان مخاطب و گوینده میشود. در این حالت گوینده مطلبی را بیان میکند یا موقعیتی را به نمایش میگذارد که برداشت مخاطب با آ أکثریکی از شیوههای بیانی که در آثار شاعران و نویسندگان دیده میشود، استفاده از آیرونی است. منظور از آیرونی کلام یا موقعیتی است که به موجب بروز ناسازگاری میان مخاطب و گوینده میشود. در این حالت گوینده مطلبی را بیان میکند یا موقعیتی را به نمایش میگذارد که برداشت مخاطب با آنچه گوینده انتظاردارد، متفاوت است. در آیرونی با دو عنصر اساسی روبهرو هستیم: نخست عنصر معصومیت و دیگر عنصر خندهآور. معصومیت یا اعتماد بیخبرانه بیشتر به قربانی آیرونی برمیگردد که معمولاً به آیرونیست اعتماد میکند و قربانی فریبکاری یا وانمودکردن وی میشود. عنصر خندهآور ار دیگر ویژگیهای اساسی آیرونی است. در داستانهای آیرونیکال، شخصیتهای داستان به گونهای با هم مقایسه میشوند که موجب ایجاد طنز میشود. در این مقاله چگونگی استفاده مولانا از آیرونیهای موقعیت و نمایشی در مثنوی بررسی شدهاست. مولانا با بهرهگیری از آیرونی موقعیت و نمایشی سعی دارد تا مخاطب را در وضعیتی قراردهد که در عین آگاهی از آیرونیک بودن شرایط، با غافلگیر شدن، مفاهیم عمیق را بهتر درک کند. کلام آیرونیک این امکان را برای مولانا فراهم میکند تا در نقطۀ اوج داستان با پیش گرفتن روندی که مخاطب انتظار ندارد، ضربۀ نهایی را بر او واردکند و مولانا از این فرصت بهترین استفاده را میکند و به بیان مفاهیم عمیق عرفانی و تعلیمی خود میپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - نگرشی بر کنایات و امثال وحکم در قصاید انوری
طاهره خبازیشکوه وغنای زبان دری که در طی چندین قرن به پایه بسیار بلندی از تکامل رسیده است بستگی به لغت ها و ترکیب های شیرین و دلنشین و پرمعنایی دارد که تلفیق آنها در نظم ونثر،ادبیات فاخر را به وجود آورده است و قسمت بزرگی از آنها را باید کنایه واصطلاح تعبیر کرد. این کنایه ها واصطلاح أکثرشکوه وغنای زبان دری که در طی چندین قرن به پایه بسیار بلندی از تکامل رسیده است بستگی به لغت ها و ترکیب های شیرین و دلنشین و پرمعنایی دارد که تلفیق آنها در نظم ونثر،ادبیات فاخر را به وجود آورده است و قسمت بزرگی از آنها را باید کنایه واصطلاح تعبیر کرد. این کنایه ها واصطلاحات در هر عصربه مناسبت اوضاع و احوال خاص آن زمان و تحولاتی که پدید آمده به تدریج به گنجینه الفاظ دری راه یافته و با ورود در سیاق سخن پیوسته و پراکنده بر حجم زبان فارسی از حیث باروری و زیبایی افزوده است. در اشعار انوری صور خیال بسیاری به کار رفته است که در این مقاله تلاش شده جنبه های زیباشناسی قصاید انوری بر اساس کنایه مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد و برای آن شواهد فراوانی از قصاید زیبای این شاعر آورده شود تا میزانی از کاربرد کنایه و امثال وحکم در قرن ششم ارایه شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - استعاره به توان دو2 در گونهای هنرسازهی ترکیبی (استعارههای مصرّحه و مکنیه در «کنایهی استعاری2 ـ ایهامی»)
مصطفی میردار رضاییهنرسازههای ترکیبی که در مقابل صناعات منفرد قرار میگیرند، بسیار دیر و در مطالعات اخیر بلاغی کشف و معرّفی شدند؛ از اینرو، هنوز شناخت همهجانبه و دقیق این شگردهای نویافته به زمان و پژوهشهای بیشتری نیاز دارد. یکی از انواع هنرسازههای ترکیبی، صناعت کنایهی استعاری ـ ایه أکثرهنرسازههای ترکیبی که در مقابل صناعات منفرد قرار میگیرند، بسیار دیر و در مطالعات اخیر بلاغی کشف و معرّفی شدند؛ از اینرو، هنوز شناخت همهجانبه و دقیق این شگردهای نویافته به زمان و پژوهشهای بیشتری نیاز دارد. یکی از انواع هنرسازههای ترکیبی، صناعت کنایهی استعاری ـ ایهامی است که تاکنون چند پژوهش در زمینهی این شگرد آمیغی انجامشده و گونههایی از آن مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه که به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزارهای کتابخانهای نوشته شدهاست، ضمن بازنگری در نامهای هنرسازههای ترکیبی و تغییر و اصلاح آنها، به بررسی یکی از گونههای هنرسازهی کنایهی استعاری ـ ایهامی میپردازد که تاکنون به لحاظ نظری و مستقل بدان پرداخته نشدهاست. نیز کوشش این جستار بر آن است که با الگوبرداری از ظاهر مبحث توان دانش ریاضیات، بدون ایجاد تغییر در نام اصلی هنرسازه و برافزودن صناعتی دیگر به آن، دو گونهی متمایز از یکدیگر را تفکیک کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - کنایه عنصری معنی آفرین در خسرو و شیرین فردوسی و نظامی
برات محمدی پروین فیض الله زاده خوییصور بلاغی از عناصر مهم معناسازی هستند که علاوه بر کارکردهای زبانی در پیآیند معنا تأثیر شگرفی دارند. فردوسی و نظامی چنان بافتی استوار از لفظ و معنی در هم تنیدهاند که از یک سوی در غنای زبانی و از سوی دیگر در تقویت معنی بسیار دارای اهمیّت است. کنایه یکی از صورتهای بیان أکثرصور بلاغی از عناصر مهم معناسازی هستند که علاوه بر کارکردهای زبانی در پیآیند معنا تأثیر شگرفی دارند. فردوسی و نظامی چنان بافتی استوار از لفظ و معنی در هم تنیدهاند که از یک سوی در غنای زبانی و از سوی دیگر در تقویت معنی بسیار دارای اهمیّت است. کنایه یکی از صورتهای بیان پوشیده و اسلوب هنری گفتار است و معمولاً در شعر شاعران از بسامد بالایی برخوردار است که سخن و شعر نظامی و فردوسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. هدف از نگارش این مقاله بررسی تطبیقی کنایه در خسرو و شیرین فردوسی و نظامی است. روش تحقیق به صورت توصیفی – کمی است. نتایج نشان میدهد که تعداد کنایات در خسرو و شیرین نظامی به مراتب بیشتر از کنایات خسرو و شیرین فردوسی است. کنایه از فعل و مصدر در کار نظامی بیشتر است و فردوسی بیشتر از کنایات اسم و صفت بهره گرفته است. بازتاب و بسامد کنایههای رمز، تلویح و تعریض در هر دو اثر کم است. در خسرو و شیرین نظامی این گونه کنایهها تا حدودی به کارگرفته شده ولی در بیان فردوسی اثری از آنها یافت نشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - تصویرهای کنایی در معارف بهاءولد
کبری نودهی طواق گلدی گلشاهی احسان الدین رضانیاکنایه یکی از اسلوب های بیان پوشیده، و از عناصر اصلی تصویرگری در کتاب معارف بهاءولد است. وی در این اثر عرفانی، با بهره گیری از عناصر بیانی و بدیعی، به ویژه کنایه، سبک نثر خویش را از نثری عادی و علمی به نثری شاعرانه نزدیک کرده و بر زیبایی نوشتة خود افزوده است. عدم توجّه أکثرکنایه یکی از اسلوب های بیان پوشیده، و از عناصر اصلی تصویرگری در کتاب معارف بهاءولد است. وی در این اثر عرفانی، با بهره گیری از عناصر بیانی و بدیعی، به ویژه کنایه، سبک نثر خویش را از نثری عادی و علمی به نثری شاعرانه نزدیک کرده و بر زیبایی نوشتة خود افزوده است. عدم توجّه پژوهشگران زبان و ادب فارسی به نثر عرفانی معارف و تصویرگری های آن، همواره سبب شده است که این اثر زیبا دستخوش فراموشی شود. در این پژوهش، کنایه و کارکردهای آن به عنوان یکی از صور خیال در معارف بهاءولد، بررسی و تحلیل شده است. از این رو، تصاویر کنایی را در معارف بهاءولد از حیث مکنیٌّ عنه، بر اساس دیدگاههای بلاغت سنّتی مورد بررسی قرار دادهایم و سپس به مسألة کنایه به عنوان یکی از تصاویر بیانی در معارف بهاءولد پرداخته شده است. نتیجة این پژوهش مشخص میکند که استفادة بهاءولد از تصاویر کنایی در اثرش، از شیوه های هنری گفتار اوست، که سبب برجستگی کلام وی میشود و در نهایت نزدیکی آن به نثر شاعرانه را در پی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - بررسی و مقایسة موقعیتهای طنزآمیز در داستانها و نمایشنامههای محمود دولتآبادی
راضیه فانی اسکی فیروز فاضلی محمود رنجبرمحمود دولتآبادی از نویسندگان پرآوازة معاصر است که در آثار داستانی و نمایشی خود با دیدگاهی واقع گرایانه به بررسی معضلات و مشکلات جامعه پرداختهاست و گاه برای به تصویر کشیدن معضلات اجتماعی از موقعیتهای طنزآمیز سود جسته است. طنز موقعیت طنزی برگرفته از تصویرها، تصورها أکثرمحمود دولتآبادی از نویسندگان پرآوازة معاصر است که در آثار داستانی و نمایشی خود با دیدگاهی واقع گرایانه به بررسی معضلات و مشکلات جامعه پرداختهاست و گاه برای به تصویر کشیدن معضلات اجتماعی از موقعیتهای طنزآمیز سود جسته است. طنز موقعیت طنزی برگرفته از تصویرها، تصورها و مفاهیم است که میتواند آمیزهای از رفتار، موقعیت، صحنه و گفتار باشد. در تحقیق حاضر تلاش میشود تا شگردهای ایجاد موقعیتهای طنزآمیز در داستانها و نمایشنامههای دولتآبادی با تکیه بر دو اثر داستانی و دو اثر نمایشی، بررسی و مقایسه شوند. با تفحص در موقعیتهای موجود در چهار اثر میبینیم که عامل کلیدی ایجاد موقعیتهای طنزآمیز در شبکه ارتباطی بین آنها آن-هاست که علاوه بر خندهانگیزی با ظرافت سیستم فرهنگی یا سیاسی جامعه را به سخره میگیرند. مهمترین موضوعاتی که نویسنده در قالب موقعیتهای طنزآمیز به آنها توجه دارد عبارتنداز: معضلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بی-عدالتی و وجود فساد در بین ارگانهای مختلف اداری. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - شکل دگر خندیدن : طنّازیهای شمس و مولانا در مقالات
محمدمراد ایرانیصوفیّه سهم عمدهای در ادبیّات فارسی و آفرینشهای ادبی دارند؛ به گونهای که کمتر اثر ادبی ممتازی یافت میشود که نشانههایی از تأثیرگذاری اندیشه، اخلاق و ادبیّات عارفانه بر آن دیده نشود. ادبیّات تصوّف از گونهی تعلیمی به شمار میآید و نظم و نثر صوفیانه در خدمت تعالیم عرفا أکثرصوفیّه سهم عمدهای در ادبیّات فارسی و آفرینشهای ادبی دارند؛ به گونهای که کمتر اثر ادبی ممتازی یافت میشود که نشانههایی از تأثیرگذاری اندیشه، اخلاق و ادبیّات عارفانه بر آن دیده نشود. ادبیّات تصوّف از گونهی تعلیمی به شمار میآید و نظم و نثر صوفیانه در خدمت تعالیم عرفانی و احکام اخلاقی و گاه مصطلحات عرفانی است. معلّمِ عارف، در کسوت متّعظی عالم، توانمندیها ی زبانی و شگردهای تعلیمیرا در قالبها ی گوناگون ادبی به کار میگیرد تا اندیشهها و تجارب عملی خود را بیاموزاند. یکی از این شگردها، کاربرد زبان طنز در اشکال و قالبهای گوناگون آن در تعلیم آموزههای عرفانی و اخلاقی است. طنز عارف و نقد صوفی گاه لطیف و ملایم، و گاه بی پروا و پرده در است. صوفی شوخ، هنجارگریز و تابو شکن است و هر حریمی را ـ اگر لازم باشد ـ در هم میشکند. اساساً رویکرد عرفا به طنزنویسی در جهت تعلیم آموزههای عرفانی و اصول اخلاق صوفیانه منبعث از سبک و سیاق خاصّی است که میتوان آن را عرفان تعلیمی و مدرسی و منبری نامید. استفاده از چاشنی طنز و طیبت در قالب حکایتهای کوتاه و بلند، از ویژگیهای عرفان عامیانه است. نویسنده جُستار حاضر را با درآمدی بر طنز و گونههای آن ـ با نگاهی به آثار عرفانی، بویژه اقوال و اقاریر شمس و مولانا در مقالات و فیه ما فیه ـ آغاز می کند و در ادامه، به ذکر نمونههایی از طنزپردازیهای این دو عارف نامدار در مقالات میپردازد. حکایتهای نمونه و برگزیده در این نوشته، در تقسیمبندیای دوگانه ـ یک بار از حیث حجم حکایت و دیگر بار از لحاظ نوع طنز موجود در حکایت ـ در دو دسته ی جداگانه عرضه شده اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - شراب غرور و بادۀ حضور در دیوان حافظ
محمد اسحاقیبسامد بالای واژۀ باده و متفرعات آن در دیوان حافظ (بیش از 1300 بار)، علاوه بر اینکه گواه اهمیت در اندیشه و شعر اوست، دارای تعبیرهای گوناگونی است و به انواع مختلفی نیز تقسیمبندی میشود که علاوه بر شرابهای انگوری و عرفانی، بادۀ کنایی را نیز شامل میشود که باید گفت این نا أکثربسامد بالای واژۀ باده و متفرعات آن در دیوان حافظ (بیش از 1300 بار)، علاوه بر اینکه گواه اهمیت در اندیشه و شعر اوست، دارای تعبیرهای گوناگونی است و به انواع مختلفی نیز تقسیمبندی میشود که علاوه بر شرابهای انگوری و عرفانی، بادۀ کنایی را نیز شامل میشود که باید گفت این نام را برای اولین بار، استاد بهاءالدین خرمشاهی بر آن نهاده و البته به ذکر چند مثال کلی و مختصر بسنده نمودهاند؛ هرچند با توجه به گستردگی موضوع، تنوع، دیریاب بودن تعابیر این نوع باده و اهمیت کاربردش در شعر حافظ، نیازمند پژوهشی دقیقتر و کاملتر است؛ بهویژه که نوع آن در دیوان، مشخص نشده و نیاز به تدقیق مخاطب دارد. هدف این پژوهش، آن است که ضمن تعریف دقیق بادههای کنایی در دیوان حافظ، مشخّص شود کدام بادهها زیرمجموعۀ این نوع قرار میگیرند و چگونه میتوان آنها را تشخیص داد. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای است و یافتههای این پژوهش نشان میدهد که انواع دیگری از باده نیز در دیوان حافظ وجود دارد که معرفی نشدهاند؛ همچون شراب موهوم که خود خواجه بر آن نام نهاده است، همچنین دو نوع باده به نامهای شراب غرور و می حضور نیز معرفی و توضیح داده خواهد شد با این تذکر که تاکنون این دو نوع باده در دیوان حافظ، شناخته و شناسانده نشدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - کارکرد کنایه در «جنگنامۀ نادر» الماسخان کَندولهای
زهرا غریب حسینی حمید جعفری مریم کریانیتشبیه، استعاره، کنایه و مجاز مبانی اصلی بلاغت سنّتی هستند که شاعر را در ساختن تصاویر مخیّل یاری میرسانند. در این میان کنایه به دلیل پیوندی که با زبان عامۀ مردم دارد و از آبشخورهای آداب و رسوم و باورهای مردم بهره میگیرد، در انتقال اندیشه ها و تجارب، شگردی کاراتر و اثر أکثرتشبیه، استعاره، کنایه و مجاز مبانی اصلی بلاغت سنّتی هستند که شاعر را در ساختن تصاویر مخیّل یاری میرسانند. در این میان کنایه به دلیل پیوندی که با زبان عامۀ مردم دارد و از آبشخورهای آداب و رسوم و باورهای مردم بهره میگیرد، در انتقال اندیشه ها و تجارب، شگردی کاراتر و اثرگذارتر است. اساساً اعتبارسنجی کنایه در کنار تصویرآفرینیای که دارد، به محتوای فکری آن وابسته است که می تواند اندوخته های ارزشمندی را در اختیار مخاطب خود قرار دهد. در این پژوهش بهمنظور بررسی و شناساندن بهتر کنایه در فرهنگ مردم، جنگنامۀ نادر، از الماس خان کندولهای بهروش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. این منظومه در قرن دوازده هجری سروده شده است و اثری حماسی در زبان کُردی محسوب میشود. بررسی کنایه در منظومۀ جنگنامۀ نادر نشان میدهد که الماس خان کندوله ای با آگاهی از نقش کم نظیر کنایه در گسترش زبان و انتقال افکار و باورها، و حفظ آداب و رسوم اجتماعی به گونه ای گسترده از این شگرد ادبی بهره برده است. کنایاتی که برخی دستاورد ادبی خود او بوده و زبان شعر او را مایه ورتر کرده است. نکتۀ درخور تأمّل این است که بیشتر کنایاتی که از عواطف انسانی سرچشمه گرفته اند یا ژرف ساختی اسطوره ای، اعتقادی و اجتماعی دارند، نیز در تقویت جنبه های حماسی اثر یاری رسانده اند و این موضوع نشان میدهد که سراینده از این دلالت های کنایه غافل نبوده و عمداً آن ها را در سروده های خود به کار بسته است. همچنین پایبندی سراینده به اصول دینی سبب شده بسیاری از کنایاتی که ژرفساخت اعتقادی دارند، در شعر او راه یابند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - Iranian EFL Learners’ Pragmatic Interpretation of Irony: Textual and Audio-Visual Cues in Focus
لیلا شاملی محسن شاهرخیThe current study was an attempt to investigate the relationship between language proficiency and the interpretation of ironic utterance by Iranian EFL learners and the impact of audio-visual modality on the ability of learners to interpret irony; it also examined which أکثرThe current study was an attempt to investigate the relationship between language proficiency and the interpretation of ironic utterance by Iranian EFL learners and the impact of audio-visual modality on the ability of learners to interpret irony; it also examined which contextual cues, namely textual cues and audio-visual cues, are more used for detecting irony by Iranian EFL learners. To this end, fifty-three homogenized participants attended the study and tried to identify the ironies extracted from the American sitcom How I met your mother using two types of contextual cues. The findings of the current study revealed that there was no significant relationship between the learners’ language proficiency and their detecting ironic utterances. Moreover, findings indicated the irony comprehension was more accurate when the comment was presented in an audio-visual modality. Results also indicated that the most frequent cues which were used by Iranian EFL learners were positive words and neutral words, however, the least frequent linguistic cues were polite requests and superlative adjectives. Facial expressions and body movements were the most frequent visual cues, and intonation in the voice was the most frequent prosodic cue. Results suggest that multimodality-oriented teachings can improve irony comprehension. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - بررسی زیباییشناختی شعر مفتون امینی
نجیبه هنروز علیرضا تایوغ فرهاد فلاحت خواهزیبایی لازمه هنر است و با اعتقاد به اینکه شعر هم از اقسام هنر به شمار می رود، نیازمند زیبایی است. عناصر و عوامل زیبایی شعر متعددند و هر شاعری در هر دوره ای می کوشد تا شعرش آراسته به همین عناصر زیبایی باشد. موضوع اصلی این پژوهش بررسی زیباشناسی شعری مفتون امینی است. در ای أکثرزیبایی لازمه هنر است و با اعتقاد به اینکه شعر هم از اقسام هنر به شمار می رود، نیازمند زیبایی است. عناصر و عوامل زیبایی شعر متعددند و هر شاعری در هر دوره ای می کوشد تا شعرش آراسته به همین عناصر زیبایی باشد. موضوع اصلی این پژوهش بررسی زیباشناسی شعری مفتون امینی است. در این پژوهش با پرداختن به مؤلفه های تصویر ساز ابهام، کنایه، تشخیص، استعاره، حس آمیزی، متناقض نما، تشبیه تصاویر زیبایی شعری مفتون تشریح شده است. وی با به کارگیری تمام شگردهای عناصر خیال انگیز و با نگرشی نوین، شعر خود را از تصاویر تکراری شعر سنتی رها کرده و با استفاده از صنایع بدیعی موفق به خلق تصاویر بدیع و خلاقانه شود. در این پژوهش روش به صورت کتابخانهای بوده و با استفاده از کتاب ها، مقاله ها و شبکه الکترونیکی مطالب گردآوری و مورد بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - واکاوی لایه های تعلیمی پنهان در طنز گلستان
احمدرضا یلمه ها مسلم رجبیهر گفتار و رفتارى که به ظاهر غیر جدّى و به صورتى لطیف و همراه با مزاح جلوهگر شود و در کُنه خود بیانگر حقیقت و واقعیّتى جدّى باشد، طنز گفته می شود. در حقیقت طنز خنده هایی است عاقلانه و عارفانه بر زندگی که به وسیلۀ کشف و برهنه کردن تضادها و ناهماهنگی های زندگی جلوه گر می أکثرهر گفتار و رفتارى که به ظاهر غیر جدّى و به صورتى لطیف و همراه با مزاح جلوهگر شود و در کُنه خود بیانگر حقیقت و واقعیّتى جدّى باشد، طنز گفته می شود. در حقیقت طنز خنده هایی است عاقلانه و عارفانه بر زندگی که به وسیلۀ کشف و برهنه کردن تضادها و ناهماهنگی های زندگی جلوه گر می شود. سمت و سوی طنز اجتماعی است و مایۀ اصلی آن انتقاد و برملا کردن کاستی ها و کمی ها است امّا نه به صورت خشک و جدّی و کتابی، بل به شکل خنده آور و گاهگاهی نیش دار و تمسخر آمیز. هدف از این طنز اصلاح کردن معایب و مفاسد و نیز مبارزه با رذایل است که در صورت تحقّق چنین امری ما با رشد و تعالی فضائل انسانی و محامد اخلاقی روبه رو خواهیم شد. یکی از کسانی که از این نوع ادبی در آثارش سود جسته و از طنز در راه بهبود و صلاح پذیری جامعه، استفادۀ شایان نموده است، سعدی شیرازی است.این پژوهش سعی دارد تا از طریق بررسی تحلیلی-توصیفی به واکاوی لایه های تعلیمی پنهان در گلستان سعدی بپردازد تا در پایان برهمگان آشکار شود که سعدی از طنز در گلستانش به خاطر هدفی والاتر از خنده استفاده نموده و آن همانا تعلیم فضایل اخلاقی و تربیتی در انسان است.بدیع بودن موضوع در بردارندۀ نتایج ارزندۀ ادبی و تربیتی خواهد بود و استادی بی نظیر سعدی را در استفاده از این نوع ادبی نمایان خواهد نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - جنبه تعلیمی هزل در مثنوی مولوی
محمدرضا ساکیمولانا جلال الدین محمّد مولوی از عارفان و بزرگان این مرز و بوم است. وی کتاب گران سنگ مثنوی را برای آموزش و تعلیم مریدان و دیگر خوانندگان خویش به نظم درآورده است، لیکن در این کتاب، به ظاهر با زننده ترین هزل ها و کلمات سست روبرو می شویم و همین، سبب شده بسیاری از محققان وی أکثرمولانا جلال الدین محمّد مولوی از عارفان و بزرگان این مرز و بوم است. وی کتاب گران سنگ مثنوی را برای آموزش و تعلیم مریدان و دیگر خوانندگان خویش به نظم درآورده است، لیکن در این کتاب، به ظاهر با زننده ترین هزل ها و کلمات سست روبرو می شویم و همین، سبب شده بسیاری از محققان وی را سرزنش کنند و مدعی شوند که مولوی مجاز به آوردن چنین هزل ها و کلماتی نبوده است. در این جستار تلاش می کنیم ابتدا طنز و هزل را از دیدگاه برخی صاحب نظران تعریف کنیم و سپس این نکته را باز کنیم که مولانا جلال الدین بلخی منحصراً در جهت تعلیم و آموزش نکته های عالی اخلاقی و عرفانی سود جسته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - چندگانگی و چندگونگی مضمون در دیوان سعیدا نقشبندی یزدی
محمدرضا نجاریان فاطمه بهاریفرادبیات تعلیمی یکی از مهمترین و قدیمیترین انواع ادبی است که هدف اصلی آن آموزش است. این اصطلاح از بدو پیدایش به دو معنای خاص و عام به کار رفته است: 1- ادبیات تعلیمی در معنای خاص خود شامل دستورالعملهایی است که به آموزش یک فن یا هنر خاص اختصاص دارد؛ از جمله: نصابالصبیا أکثرادبیات تعلیمی یکی از مهمترین و قدیمیترین انواع ادبی است که هدف اصلی آن آموزش است. این اصطلاح از بدو پیدایش به دو معنای خاص و عام به کار رفته است: 1- ادبیات تعلیمی در معنای خاص خود شامل دستورالعملهایی است که به آموزش یک فن یا هنر خاص اختصاص دارد؛ از جمله: نصابالصبیان ابونصر فراهی در لغت، دانشنامه میسری در داروشناسی و طب. 2- در معنای عام به آثاری گفته میشود که موضوع آن مسائل اخلاقی، عرفانی، مذهبی، اجتماعی، پند و اندرز، حکمت و امثالهم است. در بین اشعار سعیدا نقشبندی یزدی، شاعر قرن یازدهم هجری قمری و معاصر شاه سلیمان صفوی(1077-1105هـ.ق)، مضامین پیچیده و تعبیرات بیسابقه، مضمونآفرینی، لطایفی از سلوک و عرفان، دعوت به زهد و عزلت و فراغت از دنیای دون، نشانههایی از عشق و معرفت باطنی، احساسات و عواطف شخصی و گاه نقدهای اجتماعی و سیاسی و پندهای اخلاقی برای رهایی از آشوبها و گرفتاریهای دنیا، طنز، و.... به چشم میخورد. در این مقاله به شش مضمون شاخص در دیوان او همچون مضامین اخلاقی، جبر و اختیار، مضامین سیاسی - اجتماعی، فرهنگ مردم(folklore)، طنز و مضامین عرفانی پرداخته میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - جمالشناسی گلشنراز
تورج عقداییشبستری در مثنوی گلشنراز که متنی عرفانی است، با تکیه بر پیوند دیرینة عرفان و زیبایی، برای بیان و تجسم بخشیدن به دریافتههای مجردّش، از ابزارهای گوناگون زیباییآفرینی و جمالافزا استفاده میکند تا انتقال پیامش را آسان کند و بر تأثیر کلامش بیفزاید.مقالة پیش رو، گلشنراز ر أکثرشبستری در مثنوی گلشنراز که متنی عرفانی است، با تکیه بر پیوند دیرینة عرفان و زیبایی، برای بیان و تجسم بخشیدن به دریافتههای مجردّش، از ابزارهای گوناگون زیباییآفرینی و جمالافزا استفاده میکند تا انتقال پیامش را آسان کند و بر تأثیر کلامش بیفزاید.مقالة پیش رو، گلشنراز را از منظر زیباییشناسی نگریسته و بر آن است تا نشان دهد که شیخ محمود شبستری، تشبیه را ابزاری مناسب برای بیان مشابهتهای خیالانگیز میان مفاهیم مجرد و پدیدههای عینی تشخیص داده و به فراوانی از آن استفاده کرده است.امّا او برای انتقال اندیشههای عمیقتر یا تجربههای شهودی، به ترتیب استعاره و نماد را بهکار میگیرد، همچنان که برای بیان مفاهیم و اندیشههای دو سطحی، کنایه، ایهام و پارادوکس را ابزارهایی کارآمد مییابد که قادر به انتقال چنین دریافتههایی هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - بررسی و تحلیل محتوایی طنز در روضة خلد مجد خوافی
مینا تیموری خسروشاهی جلیل امیرپور داریانی ناصر ناصریچکیده طنز و طنزپردازی، یکی از شیوه های هنری و اثرگذار و از فروع ادبیّات انتقادی اجتماعی است که در جهت اعتراض به ناهنجاری های جامعه، با انواع روش های بیانی و برای مقاصد مختلف به کار گرفته میشود. روضة خلد یک اثر تقلیدی از گلستان سعدی است که آموزه های تعلیمی و معرفتی خود أکثرچکیده طنز و طنزپردازی، یکی از شیوه های هنری و اثرگذار و از فروع ادبیّات انتقادی اجتماعی است که در جهت اعتراض به ناهنجاری های جامعه، با انواع روش های بیانی و برای مقاصد مختلف به کار گرفته میشود. روضة خلد یک اثر تقلیدی از گلستان سعدی است که آموزه های تعلیمی و معرفتی خود را گاهی از طریق طنز، به مخاطب انتقال داده است. این مقاله بر آن است تا با نگرشی تحلیلی– توصیفی به بررسی طنزهای موجود در روضة خلد بپردازد. مجد خوافی در این اثر توانسته است با استفاده از شیوه ها و ابزار طنزپردازی از قبیل: طعنه و کنایه ، مسخره کردن، وارونه جلوه دادن، تشبیه انسان به حیوانات و کودننمایی، اندیشههای انتقادی خود را در قالب مضامین فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، مذهبی، تعلیمی و اخلاقی- که طنز غالب در حکایات است - با زبانی ساده و به دور از تندی و خشکی سخن، به کار گیرد. قابل ذکر است که طنز موجود در سخن وی، به صورت مفهومی قابل برداشت است؛ چرا که سعی کرده از کارکرد واژگانی کم تر استفاده نماید و کارکرد بلاغی را مورد توجّه قرار دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - بررسی تطبیقی طنز در آثار سنایی وعطّار
محمدعلی جهانی قادی رضا فهیمی عباسعلی وفائی ملک محمد فرخزادچکیده طنز که آثار منثور زیادی به خود اختصاص داده، به عنوان بخشی از ادبیّات انتقادی است؛ اعتراضی بر کژی ها و نابسامانی های موجود در جامعه است. در واقع حسّ مسئولیتپذیری در افراد باهوش، حسّاس و متعهّد است. این پژوهش بر آن است تا به بررسی طنز و مضامین مشترک آن و شگردهایی أکثرچکیده طنز که آثار منثور زیادی به خود اختصاص داده، به عنوان بخشی از ادبیّات انتقادی است؛ اعتراضی بر کژی ها و نابسامانی های موجود در جامعه است. در واقع حسّ مسئولیتپذیری در افراد باهوش، حسّاس و متعهّد است. این پژوهش بر آن است تا به بررسی طنز و مضامین مشترک آن و شگردهایی- که سنایی و عطّار در آثار خویش بهکاربردهاند- بپردازد و موضوعاتی چون اعتراض بر فقر و نداری و نابرابریهای اجتماعی، طنز و هجو تظاهر و ریاکاری صوفیان، دنیاطلبان، خودخواهی و انانیّت در قالب طنز عارفانه، صوفیانه، فلسفی، اجتماعی، عام و نقد خرافات و عقاید پوچ و دیگر شگردهای رایج که در طنز کاربرد دارد نشان دهد، سپس به تحلیل آماری و تشریحی طنز به کاررفته در آثار سنایی و عطّار بپردازد و به این نتیجه رسیده که هردو شاعر عارف از طنز به عنوان یک ابزار مهمّ فرهنگی و اجتماعی علیرغم روش ها و شگردهای متفاوت بهرة لازم را برده اند تا آگاهی جامعه را افزایش دهند، افراد موردنظر و بیمار را با جادوی سخن خود تنبیه و درمان نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - بررسی کنایه و انواع آن در نفثة المصدور
محمد صادقینفثة المصدور، کتابی تاریخی ـ ادبی است تألیف محمّد زیدری نَسَوی ـ منشی سلطان جلال الدّین خوارزم شاه ـ که در نیمة اوّل قرن هفتم به نثری مصنوع و مزیّن نگاشته شده است و روان شاد دکتر امیرحسین یزدگردی آن را تصحیح و شرح کرده اند. کنایه (irony) یکی از صُوَر (شکل) پویای خیال در أکثرنفثة المصدور، کتابی تاریخی ـ ادبی است تألیف محمّد زیدری نَسَوی ـ منشی سلطان جلال الدّین خوارزم شاه ـ که در نیمة اوّل قرن هفتم به نثری مصنوع و مزیّن نگاشته شده است و روان شاد دکتر امیرحسین یزدگردی آن را تصحیح و شرح کرده اند. کنایه (irony) یکی از صُوَر (شکل) پویای خیال در ادب پارسی است که دانش مندان علم بیان از دیر زمان تاکنون بدان اقبال نموده اند. در این مقاله، پژوهنده تعریف کنایه را مورد مداقّه قرار داده، سپس انواع آن را از نظر قدما بیان نموده و برای هر کدام به ذکر چند مثال بسنده کرده است. آن گاه به بازجُستِ اقسام کنایه به ترتیب بسامد پرداخته است. تفاصيل المقالة