-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی تطبیقی خردگرایی از دیدگاه ابوالعلاء معرّی و ناصرخسرو
تورج زینی وندابوالعلاء معرّی و ناصرخسرو از چهرههای شاخص فرهنگ اسلامی در عرصهی خرد و خردگرایی به شمار میروند، تا آنجا که اندیشهها و سرودههای خردآمیز آنها در میان دیگر شاعران از فراوانی و شهرت بیشتری برخوردار است. یافتهی اساسی این پژوهش در این است که تجربههای شعری، آشنایی با اف أکثرابوالعلاء معرّی و ناصرخسرو از چهرههای شاخص فرهنگ اسلامی در عرصهی خرد و خردگرایی به شمار میروند، تا آنجا که اندیشهها و سرودههای خردآمیز آنها در میان دیگر شاعران از فراوانی و شهرت بیشتری برخوردار است. یافتهی اساسی این پژوهش در این است که تجربههای شعری، آشنایی با افکار اندیشمندان و خرد ورزان ایرانی و اسلامی و فیلسوفان یونانی، بهرهگیری از فرهنگ و آموزههای دینی و مذهبی به ویژه اسماعیلی و فاطمی از منابع خردگرایی این دو است. ناصرخسرو به عنوان شاعری فرهیخته، نسبت به ادب عربی آگاهی داشته است. بنابراین، در سرودن برخی مضمونهای خردآمیزش به شعر ابوالعلاء معرّی نظر داشته است. همچنین در این جستار، اعتقاد بر این است که اگر چه در برخی موارد میان شعر ابوالعلاء و ناصرخسرو تشابه مضمونی وجود دارد، اما این تشابهات از باب توارد خاطر بوده و ریشهی برخی از این مضمونهای خردگرایی، در فرهنگ اسلامی و ایرانی نیز وجود دارد. این پژوهش بر آن است تا بر اساس مکتب ادبیّات تطبیقی به بررسی و تحلیل تطبیقی جنبههای مشترک و متفاوت این مضمونها و احیاناً تأثیرپذیری ناصرخسرو از ابوالعلاء بپردازد. دو محور اساسی این پژوهش، عبارتند از: الف: پیشگفتاری دربارهی سیرخردگرایی در ادبیّات عربی و فارسی و کلیّات پژوهش.ب:بررسی تطبیقی مضمونهای خردگرایی در شعر این دو شاعر.واژگان کلیدی: ابوالعلاء معرّی، ناصرخسرو، خردگرایی، شعر عربی و فارسی، ادبیّات تطبیقی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - مفاهیم عربی و قرآنی در قصاید ناصرخسرو
نعمت اصفهانی عمران سمیره پورزادبه سبب انس مسلمانان با قرآن کریم و قرائت و احکام قرآن، تأثیر مفاهیم قرآنی را در شعر شاعران وآثار نویسندگان به طور مستقیم و غیر مستقیم به شیوه های گوناگون تلمیح، اقتباس، و اشاره میتوان مشاهده کرد. موضوعی که در آثار شاعران و نویسندگان قرنهای چهارم و پنجم فزونی مییابد و أکثربه سبب انس مسلمانان با قرآن کریم و قرائت و احکام قرآن، تأثیر مفاهیم قرآنی را در شعر شاعران وآثار نویسندگان به طور مستقیم و غیر مستقیم به شیوه های گوناگون تلمیح، اقتباس، و اشاره میتوان مشاهده کرد. موضوعی که در آثار شاعران و نویسندگان قرنهای چهارم و پنجم فزونی مییابد و اوج این تأثیرپذیری در آثار ناصرخسرو نمایان است. جلوههای آیات قرآنی بکار رفته را در اشعار ناصرخسرو نیز با شاهد و مثال مورد بررسی واقع شده است. ژرفا و گستره و فراوانی نفوذ آیات و عبارات قرآنی در ذهن و زبان او در تار و پود اشعارش دیده میشود، و بدین ترتیب وی تسلط خود را در فهم معانی قرآن مجید آشکار می سازد، و عمل به احکام آن را در اشعار دیوان خود مد نظر قرار داده است. او معتقد است که باید باطن قرآن را بر ظاهر آن ترجیح داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - ملازمت «انسان» و «خرد» در شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء
مهدی ماحوزی کیمیا تاج نیامیان ناصرخسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری مشابهتهای فکری و گرایشهای مشترک مذهبی بسیار است. توجه و شوق به تجربه زندگی عقلی و وجدانی که از آثار هر دو پیداست امکان واکاوی یک موضوع مشترک در اندیشه و شعر ایشان را ممکن میسازد؛ به ویژه آن که انسان و ارتقای حیات روحی و باطنی آ أکثرمیان ناصرخسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری مشابهتهای فکری و گرایشهای مشترک مذهبی بسیار است. توجه و شوق به تجربه زندگی عقلی و وجدانی که از آثار هر دو پیداست امکان واکاوی یک موضوع مشترک در اندیشه و شعر ایشان را ممکن میسازد؛ به ویژه آن که انسان و ارتقای حیات روحی و باطنی آن از محورهای اساسی فکر و شعر آن دو به شمار میآید. در این نوشتار کوشیدهایم تا ضمن تبیین جایگاه خرد در کارنامه انسان شناختی شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء به طرح مواضع مشترک آنها در مواجهه با موضوع خرد و استخراج زمینههای همسان فکری آن دو در این باب بپردازیم و به نظرگاه مشترک هر دو حکیم در باب ملزومات خرد یعنی سخن و علم هم اشاره کنیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - دنیاگریزی در شعر ناصر خسرو و ابوالعتاهیه
مریم محمودیدنیاگریزی، از مضامین عمده در شعر و ادب فارسی و عربی است که از بنمایه های شعر زهد و تحقیق (قرن دوم هجری) ابوالعتاهیه، شاعر قدرن دوم وسوم هجری است. شاید بتوان گفت در سیر تکامل شاعر زهد و تحقیق ادبفارسی، ناصرخسرو و سپس اوج آن سنایی است. هدف از این تحقیدق ، پیداکردن نقار مش أکثردنیاگریزی، از مضامین عمده در شعر و ادب فارسی و عربی است که از بنمایه های شعر زهد و تحقیق (قرن دوم هجری) ابوالعتاهیه، شاعر قدرن دوم وسوم هجری است. شاید بتوان گفت در سیر تکامل شاعر زهد و تحقیق ادبفارسی، ناصرخسرو و سپس اوج آن سنایی است. هدف از این تحقیدق ، پیداکردن نقار مشترک این دو شاعر مانند بسامد بالای مضمون در شار، وابستگیبه دربار و مهجور شدن شان می باشد. تصاویری که از دنیا در ذهن و اندیشدهناصرخسرو و ابوالعتاهیهوجود دارد؛ از طریق واژگان به خوبی منتقل شدهاست. این تصاویر، چهره حقیقی آنان را نشان می دهد. تصویرابوالعتاهیه ازدنیا، ترسیم زشت و ناخوشایند نیست و حتی گاهی نگاه حکیمانه دارد. درانتها باید گفت هر دو شاعر توصیه های بسیاری بر ترک دنیا و تمایلات دنیویارائه داده اند. دلیل عمده هر دو ناپایداری و گذرندگی دنیاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی مقایسهای جهانبینی قدرت ستیزانه ناصرخسرو و سنایی
سید حسینعلی محمدی متکازینی محمد فاضلی رضا اشرف زادهدر شعر شاعران، کلماتی وجود دارند که میدان و عرصه شعر شاعر را به خود اختصاص میدهند. یکی از این کلمات و پربسامدترین آنان در شعر دو شاعر پرآوازه ایرانی، ناصرخسرو قبادیانی و سنایی غزنوی، کلمه جهان است. این واژه در هر فرهنگ و تمدنی به گونهای خاص ترسیم شده است. ولی در غالب أکثردر شعر شاعران، کلماتی وجود دارند که میدان و عرصه شعر شاعر را به خود اختصاص میدهند. یکی از این کلمات و پربسامدترین آنان در شعر دو شاعر پرآوازه ایرانی، ناصرخسرو قبادیانی و سنایی غزنوی، کلمه جهان است. این واژه در هر فرهنگ و تمدنی به گونهای خاص ترسیم شده است. ولی در غالب اشعار و آثار ایرانی از مفهومی یکسان برخوردار است. لذا در این مقاله، ما در پی آن هستیم تا تصویری از جهان که همان دنیا و گیتی و مافیهای آن میباشد، را از خلال اشعار این دو شاعر نشان داده و در حقیقت جهان بینی آنان را نشان دهیم و در پی آنایم نشان دهیم چرا این واژه تا این حدّ و اندازه ذهن شاعران بلندآوازه ایرانی، یعنی ناصرخسرو و غزنوی را به خود مشغول ساخته است؟ تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - شناسایی و تحلیل مؤلفههای جغرافیای شهری در سفرنامه ناصرخسرو
مصطفی خدایاری زکیه دهنمکیبی شک سفرنامهها تنها بعد ادبی و داستانی نداشته بلکه بعضا حاوی اطلاعات علمی ارزشمندی درباره جغرافیا، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ... مناطق هستند. سفرنامه ناصر خسرو را بیشک باید یکی از درخشانترین سفرنامههای ادبیات فارسی دانست از این رو که حکیم چیرهدستی چون ناصرخسرو با تکی أکثربی شک سفرنامهها تنها بعد ادبی و داستانی نداشته بلکه بعضا حاوی اطلاعات علمی ارزشمندی درباره جغرافیا، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ... مناطق هستند. سفرنامه ناصر خسرو را بیشک باید یکی از درخشانترین سفرنامههای ادبیات فارسی دانست از این رو که حکیم چیرهدستی چون ناصرخسرو با تکیه بر علم و دانش و نیز با صدق و راستی کامل و تنها با ضبط مشاهدات عینی خویش به دور از دخالت احساسات و عواطف شخصی، دست بر قلم برده و اثری این چنین خلق نموده است. هدف این مقاله شناسایی و تحلیل مؤلفههای جغرافیای شهری در سفرنامه ناصرخسرو است. سوال اصلی مقاله این است که آیا مولفه های جغرافیای شهری در سفرنامه ناصر خسرو چگونه مورد شناسایی و بررسی قرار گرفتهاند؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است. نتایج این مقاله نشان می دهد که سفرنامه ناصرخسرو مجموعهای چند بعدی و کامل از اطلاعات است که برای هر فردی با سلایق گوناگون قابل توجه است و یکی از اساسیترین منابع تحقیق و جستجو در زمینههای سیاسی، اجتماعی، مردمشناسی، محیط زیست، تاریخی و جغرافیایی هستند. در این پژوهش برآنیم تا پس از بیان مقدمه و چندین تعریف، با شناسایی مؤلفههای جغرافیای شهری در سفرنامه ناصرخسرو و ابعاد مختلف آن در سفرنامه ناصرخسرو بپردازیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بازتاب فرهنگ ایران باستان در اشعار حکمی ناصرخسرو (با تکیه بر منابع عربی)
وحید سبزیان پور تورج زینی وند مسلم خزلیناصرخسرو، یکی از سخن سرایان مشهور و شاعران حکیم قرن پنجم ادبیّات فارسی است. وی در اشعار خویش از دو فرهنگ اسلامی و ایرانی تأثیر پذیرفته است که البته به تأثیر پذیری او از فرهنگ ایرانی کمتر توجه شده است. این نوشتار، نیز بر آن است تا با تکیه بر منابع اصلی و دست اوّل عربی و أکثرناصرخسرو، یکی از سخن سرایان مشهور و شاعران حکیم قرن پنجم ادبیّات فارسی است. وی در اشعار خویش از دو فرهنگ اسلامی و ایرانی تأثیر پذیرفته است که البته به تأثیر پذیری او از فرهنگ ایرانی کمتر توجه شده است. این نوشتار، نیز بر آن است تا با تکیه بر منابع اصلی و دست اوّل عربی و ایرانی به بررسی تأثیر پذیری ناصرخسرو از فرهنگ و حکمت ایران باستان بپردازد. اهداف و محورهای اصلی این نوشتار عبارتند از: الف. پیشگفتار مختصری در مورد ارزش حکمت در ایران باستان و ذکر کلیّات پژوهش.ب. تحلیل اشعار ناصرخسرو و بیان تأثیر پذیری ناصرخسرو از حکمت ایران باستان و حکمت متنبّی. یافتهی اساسی این پژوهش در این است که ناصرخسرو به واسطهی آگاهی از فرهنگ ایران باستان که نسل به نسل از نیاکانش به او منتقل شده، از حکمت ایران باستان تأثیر پذیرفته است. همچنین ناصرخسرو، از فرهنگ عباسی و ادبیّات عرب و شاعران آن به ویژه متنبّی تأثیر پذیرفته است که البته ریشهی اصلی این حکمتها در ایران باستان قرار دارد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تصحیح متن، تفسیر فکر(بررسی شیوۀ تصحیح و تحلیل دیوان ناصر خسرو)
فیروز اسماعیل زاده مهدی محققدیوان ناصر خسرو و با تصحیح استاد مجتبی مینوی و دکتر مهدی محقق از جمله آثار منقح متون فارسی است که با شیوۀ علمی و متد تحقیق و تصحیح فراهم آمده است. مع هذا ارزش های این متن صرفاً در مقام تصحیح باقی نمی ماند، بلکه با ژرف نگری بیشتری می توان دریافت که این دو استاد برجسته- ب أکثردیوان ناصر خسرو و با تصحیح استاد مجتبی مینوی و دکتر مهدی محقق از جمله آثار منقح متون فارسی است که با شیوۀ علمی و متد تحقیق و تصحیح فراهم آمده است. مع هذا ارزش های این متن صرفاً در مقام تصحیح باقی نمی ماند، بلکه با ژرف نگری بیشتری می توان دریافت که این دو استاد برجسته- با تبحّر در تاریخ، کلام، فلسفه و ادبیات فارسی نیز با تسلط کامل به زبان و ادب عربی- اثر ویژه ای را باز تولید کرده اند؛ به گونه ای که کار تصحیح متن حاضر، علاوه بر گزارش و تحلیل به تفسیر و حتی تأویل متمایل می شود یا قابلیت فهم و تأویل بیشتری پیدا می کند. آگاهی استاد مینوی از تاریخ و فرهنگ و به ویژه متن شناسی و تصحیح متن، همراه با تبحّر دکتر محقق در کلام، و آگاهی از نحله ها و فرق اسلامی و علوم عصر، سبب شده شعر و اندیشۀ ناصر خسرو بازنمایی واقعی تری بیاید. کار استاد مینوی در روش شناسی و جست و جو برای قطعیت متن با طرز دکتر محقق در شناسایی جوهر و هستی شعر ناصر خسرو، گویای دو رویکرد توأمان در متن است. نگاه دوم به متن (شیوۀ دکتر محقق) افزودن بر قابلیت فهم بیشتر به استمرار معنا و تفسیر مدد می رساند. در جستار حاضر دو رویکرد و تبحّر ویژۀ استاد مینوی و استاد محقق در تصحیح متن با این هدف بررسی شده که تلفیق و برآیند آن می تواند راهنمای ارزنده ای برای محققان در حوزۀ تصحیح باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی امکانات و اختیارات دستور زبانی در شعر ناصرخسرو
سید حسن ترابی جهاندوست سبزعلی پورهر زبانی مجموعه قواعدی دارد که همه گویندگان زبان ملزم به اطاعت از آن قواعد هستند. در این قواعد اختیاراتی هم هست که دست گویندگان آن زبان را باز گذاشته است. مثلاً همه میتوانند به جمع پرنده، پرندگان و یا پرندهها بگویند. علاوه بر این امکانات عمومی، شاعران امکانات دیگری أکثرهر زبانی مجموعه قواعدی دارد که همه گویندگان زبان ملزم به اطاعت از آن قواعد هستند. در این قواعد اختیاراتی هم هست که دست گویندگان آن زبان را باز گذاشته است. مثلاً همه میتوانند به جمع پرنده، پرندگان و یا پرندهها بگویند. علاوه بر این امکانات عمومی، شاعران امکانات دیگری نیز دارند. این امکانات زبانی مواقعی وزن کلام را تغیر نمیدهد؛ مانند چِشم/ چَشم و گاه وزن را تغییر میدهد. مانند: افسانه/ فسانه و اسکندر/ سکندر. هدف اصلی این تحقیق پاسخ دادن به این سوال است که شعرای زبان فارسی چگونه از زبان به نفع خود استفاده کرده، با آشناییزدایی سعی در زیباسازی و نیز حل مشکل وزنی شعر خود میکنند؟ منظور از امکاناتدستوری در این پژوهش، امکاناتی است که دست شاعر را در انتخاب چند گزینه مساوی باز گذاشته تا ضمن حفظ معنا و بلاغت، بتوان با انتخاب یکی از گزینهها وزن شعر را تنظیمنماید. مقدار امکانات خلق شده در هر اثری ادبی و نیز در هر دورهای متفاوت است. جمعآوری تمام این امکانات در کل ادب فارسی، خود به سالها پژوهش نیاز دارد. در این مقاله فقط مهمترین امکانات دستوری در دو بخش مهم ساختواژه و نحو دیوان ناصرخسروبررسی شدهاند. مثلاًتغییر جایگاه وند نفی و وند استمرار، فاصله انداختن بین اجزای فعل مرکب، استفاده از ضمایر متصل غیرفاعلی برای فعل لازم، تغییر جایگاه صفت در جمله از انواع امکانهای دستوری است. با شناخت امکانات دستوری میتوان به روزآمد کردن زبان فارسی کمک فراوانی کرد. این امکانات در هر شعر و نثری وجود دارند، اما در این مقاله فقط امکاناتی دستوری شعر بررسی شده است. اگر بتوان همه متون ادب فارسی را از این نظر بررسی کرد، بسیاری از مشکلات زبان فارسی شناخته و برطرف خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بازتاب اخلاقیات زردشتی در اندرزهای حکیم ناصرخسرو
نفیسه مرادی فرهاد اصلانیاین مقاله سعی در تبیین این موضوع دارد که حکیم ناصرخسرو، در بیان دیدگاههای اخلاقی خود، که نمود آنها را بیش از همه در اندرزهای وی میتوان دید، از آموزههای اخلاقی زردشتی تأثیر پذیرفته است. تأثیرپذیری وی از ادبیات فارسی میانه و آیین زردشتی، محدود به اندرزهای اخلاقی نبوده أکثراین مقاله سعی در تبیین این موضوع دارد که حکیم ناصرخسرو، در بیان دیدگاههای اخلاقی خود، که نمود آنها را بیش از همه در اندرزهای وی میتوان دید، از آموزههای اخلاقی زردشتی تأثیر پذیرفته است. تأثیرپذیری وی از ادبیات فارسی میانه و آیین زردشتی، محدود به اندرزهای اخلاقی نبوده است، بلکه رسوب این مضامین در کنه ضمیر وی، در ساختار زبانی و فکری آثارش نیز نمود یافته است. در این پژوهش، با توجه به ضرورت بررسی تأثیر زبان و ادبیات پهلوی بر آثار شاعران و نویسندگان قرون نخستین اسلامی و اهمیت این تأثیر در خوانش و تحلیل دقیقتر متون دورۀ اسلامی و با توجه به اینکه نفوذ زمینههای فکری و زبانی ادبیات فارسی میانه در آثار دورۀ اسلامی اغلب توسط پژوهشگران نادیده گرفته شده است؛ به بررسی تطبیقی اندرزهای حکیم ناصرخسرو و متون اخلاقی زردشتی با تکیه بر متن کتاب ششم دینکرد، که در واقع چکیدۀ اندرزنامههای زرتشتی است، پرداخته شده و با تحلیل شباهتهای این دو اثر در دستگاه فکری و فلسفی و در بیان دیدگاههای اخلاقی، به این نتیجه دست یافتهایم که حکیم ناصرخسرو، در سرایش اندرزها، تحت تأثیر و وامدار ادبیات و آیین زردشتی بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - مضامین تمثیلی در اشعار ناصر خسرو
سیّد احمد حسینی کازرونی لیلا خیاطانتمثیل جزء اصطلاحاتی است که حوزهی معنایی وسیعی را در بر میگیرد، اما در شعر و بلاغت فارسی عمدتاً در سه حوزهی تشبیه، ضرب المثل و روایتهای داستانی یا آلیگوری به کار رفته است. از طرفی خاستگاه تمثیل را بیشتر در فلسفه و کلام دانستهاند تا خود ادبیات؛ از این رو رابطهی آن ب أکثرتمثیل جزء اصطلاحاتی است که حوزهی معنایی وسیعی را در بر میگیرد، اما در شعر و بلاغت فارسی عمدتاً در سه حوزهی تشبیه، ضرب المثل و روایتهای داستانی یا آلیگوری به کار رفته است. از طرفی خاستگاه تمثیل را بیشتر در فلسفه و کلام دانستهاند تا خود ادبیات؛ از این رو رابطهی آن با متون خرد گرا یک رابطهی مستقیم است. در تاریخ ادبیات فارسی، حکیم ناصر خسرو قبادیانی شاعر قرن پنجم هجری یکی از برجستهترین تولیدکنندگان متنهایی است که از مضامین تمثیلی به ویژه در اشعارش به شکل قابل توجهی استفاده کرده است و این از دیدگاه نقد ادبی قابلیت تحلیل و بررسی بسیار دارد. در این مقاله میزان گرایش ناصر خسرو به استفاده از انواع تمثیل و مضامین تمثیلی نشان داده شده است و از طرفی تأثیر مبانی فکری و عقیدتی دستگاه اسماعیلیه در چگونگی به کارگیری این مضامین واکاوی شده است. ناصر خسرو در اشعارش عمدتاً از تشبیه تمثیلی و روایتهای داستانی یا آلیگوری نسبت به دیگر اشعار تمثیل استفاده کرده است. در تمثیلهای او لایهی بیرونی یا روساخت قصه و تشبیه مجموعهای است از تصاویر، اشخاص، اشیا و اعمالی که در زیر ساخت خود یک پیام اخلاقی یا تعلیمی و یا یک ایدهی ذهنی را در بر دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - کاربرد نجوم در تبیین مفاهیم عرفانی- تعلیمی بر مبنای شعر نظامی، انوری و ناصرخسرو
بهناز شهنوازیگرایش به تعلیم و اخلاق و عرفان در تمام ادوار شعر فارسی وجود دارد؛ آن چه وجه تمایز اشعار در سبک ها و گفتمان های مختلف می شود، نحوة بیان شعرا و اندیشمندان است. در شعر انوری و ناصرخسرو، بخشی از اشعار تعلیمی با کمک تصاویر ادبی ساخته شده از صور فلکی است. شاعر با استفاده از ج أکثرگرایش به تعلیم و اخلاق و عرفان در تمام ادوار شعر فارسی وجود دارد؛ آن چه وجه تمایز اشعار در سبک ها و گفتمان های مختلف می شود، نحوة بیان شعرا و اندیشمندان است. در شعر انوری و ناصرخسرو، بخشی از اشعار تعلیمی با کمک تصاویر ادبی ساخته شده از صور فلکی است. شاعر با استفاده از جایگاه رفیع ستاره ها و سیاره ها، سعد و نحس بودن و... به تعلیم روی می آورد. در شعر نظامی، علاوه بر اشعار تعلیمی، تعالیم عرفانی نیز با کمک همین صور فلکی و مبانی علم نجوم ارائه می شود. در این پژوهش در پی ارائه گزارشی از شیوة بیان این شاعران هستیم. پژوهش بر مبنای شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی عناصر انسجام متن در تصویرشناسی موقعیت جغرافیایی شهرها در سفرنامه ناصرخسرو بر اساس نظریۀ هالیدی و حسن
عظیمه صباغ نیا حمید رضا اردستانی رستمی(نویسنده مسئول) فرزانه یوسف قنبری مسعود خردمندپورمنظور از انسجام، روابط واژگانی و یا ساختاری متن و یا به عبارت دیگر، سازوکار درونمتنی زبان است که سبب یاری و کمک نویسنده در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله و یا بین جملهها میشود. در این پژوهش، نویسنده درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی - تحلیلی و ابزار کتابخانهای با اس أکثرمنظور از انسجام، روابط واژگانی و یا ساختاری متن و یا به عبارت دیگر، سازوکار درونمتنی زبان است که سبب یاری و کمک نویسنده در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله و یا بین جملهها میشود. در این پژوهش، نویسنده درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی - تحلیلی و ابزار کتابخانهای با استفاده از نظریۀ انسجام هالیدی و حسن در زبانشناسی ساختگرا به بررسی و تحلیل سفرنامۀ ناصرخسرو قبادیانی بپردازد. بر اساس نظریۀ هالیدی و حسن، انسجام، یکی از مشخصات اصلی یک متن است که بهواسطۀ عناصری در متن به وجود میآید و این عناصر، شامل سه بخش واژگانی، دستوری و پیوندی است که در ارتباط بین اجزای جمله، نقش دارند. در این مقاله، عناصر و شگردهای ایجاد انسجام در متن سفرنامۀ ناصرخسرو، مورد واکاوی و تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. نتیجۀ پژوهش، بیانگر آن است که با توجه به اینکه سفرنامۀ ناصرخسرو حاوی مطالبی در حوزۀ جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است؛ یک متن منسجم و یکدست و یکپارچه میباشد که تعدادی از عناصر و شگردهای منسجمکنندۀ متن، نقش بسیار مهمی در ایجاد انسجام آن دارند. همچنین عناصر انسجام بر جذابیت، درک و تأثیرگذاری آن بر خواننده نقش بسیاری دارند که باعث اقناع خواننده میگردد. بدین ترتیب، متون نظم و نثر بر اساس زبان و محتوا و نحوۀ بهکارگیری عناصر انسجام، از یکدیگر متمایز میشوند و از لحاظ میزان کاربرد انسجام، ارزشگذاری و درجهبندی میگردند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - ارایه فرهنگنامه ای مختصر از برابر های فارسی اصطلاحات فنی در جامع الحکمتین ناصر خسرو قبادیانی
فرزانه قضاویکتاب جامع الحکمتین اثر حکیم ناصرخسرو قبادیانی در سال 462 ه. ق تالیف شده است و در آن ناصرخسرو به بیان عقاید الهیاتی و فلسفی خود از دیدگاه نظرات و تاویلات اسماعیلیه پرداخته است.به دلیل توجه خاص ناصرخسرو به مقوله زبان و نوشتار ، او در اقدامی نوگرایانه به ابداع ، جایگزینی و أکثرکتاب جامع الحکمتین اثر حکیم ناصرخسرو قبادیانی در سال 462 ه. ق تالیف شده است و در آن ناصرخسرو به بیان عقاید الهیاتی و فلسفی خود از دیدگاه نظرات و تاویلات اسماعیلیه پرداخته است.به دلیل توجه خاص ناصرخسرو به مقوله زبان و نوشتار ، او در اقدامی نوگرایانه به ابداع ، جایگزینی و گاهی واژه سازی دست زده و سعی نموده برای اصطلاحات فلسفی –کلامی رایج در آن دوران برابرهای فارسی مناسب را جایگزین کند.حتی در مواردی به صراحت اشاره کرده است که هرچند این واژه به زبان تازی اینگونه است ولی به فارسی باید واژه دیگری را بکار برد.از آنجا که فلسفه و الهیات رایج در ان زمان فلسفه مشاء بوده و ناصر خسرو تحت تاثیر دو فیلسوف مهم تا آن دوران یعنی فارابی و ابن سینا بوده است ، بنابراین سعی نموده تا برای اصطلاحات و عبارات رایج در فلسفه مشاء ، برابرهای مناسب فارسی پیدا نماید.هرچند مبدع همه واژه ها نیز نبوده و گاهی اصطلاحات موجود را با تغییر معنا و گاهی بدون تغییر معنا و با احیا و گسترش واژه های موجود در زبان فارسی میانه بکارگرفته است که اگر هم چنین باشد از ارزش تلاش و پیگیری او در احیای زبان فارسی ، چیزی نمی کاهد.این پژوهش با روش کتابخانه ای و توصیفی –تحلیلی با بررسی خط به خط کتاب جامع الحکمتین در حدود 150 واژه معادلسازی شده را استخراج کرده و آن را به صورت یک فرهنگ مختصر و در قالب یک جدول ارائه داده است.در ضمن در ستون دوم هم معادل رایج و اصطلاح کاربردی در کتب فلسفی و کلامی آن دوران را هم استخراج کرده که در تاملات واژه گزینی و فن ناصرخسرو در این مورد جالب توجه است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - نگرشی ساختارگرایانه به قصیده حاجیان ناصرخسرو
رضا اشرف زاده امیرالله شمقدریهدف این مقاله بررسی و نگرش ساختارگرایانه و تحلیلی به قصیده حاجیان ناصرخسرو است. این پژوهش، قصیده حاجیان ناصرخسرو را در سه سطح زبانی، ادبی و فکری مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. این مقاله بر آن است تا با ارایه تحلیلهای آماری و نموداری نشان دهد که ناصرخسرو ضمن تسلط به أکثرهدف این مقاله بررسی و نگرش ساختارگرایانه و تحلیلی به قصیده حاجیان ناصرخسرو است. این پژوهش، قصیده حاجیان ناصرخسرو را در سه سطح زبانی، ادبی و فکری مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. این مقاله بر آن است تا با ارایه تحلیلهای آماری و نموداری نشان دهد که ناصرخسرو ضمن تسلط به مناسک و مواقف حج از شیوههای نوین و تاثیرگذار در انتقال مفاهیم دینی و مذهبی بهره جسته است. این مقاله همچنین به پر بسامدترین واژهها، مکانها، صنایع بدیعی و صنعت سوال و جواب در شعر ناصرخسرو پرداخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - بررسی اخلاق زیست محیطی در فرهنگ ایرانی با تأکید بر شعر ناصرخسرو
بتول فخراسلاماین پژوهش بر آن است که ضمن پرداخت مختصری به فرهنگ ایرانی و شعر فارسی از دریچة زیست مهری یا اخلاق زیست محیطی، به بررسی مؤلّفههای این موضوع با روش توصیفی - تحلیلی در شعر فرزانة خراسان، ناصرخسرو بپردازد. به نظر میرسد خرد ورزی و دانش آگاهی شاعر، او را واداشته است که در جه أکثراین پژوهش بر آن است که ضمن پرداخت مختصری به فرهنگ ایرانی و شعر فارسی از دریچة زیست مهری یا اخلاق زیست محیطی، به بررسی مؤلّفههای این موضوع با روش توصیفی - تحلیلی در شعر فرزانة خراسان، ناصرخسرو بپردازد. به نظر میرسد خرد ورزی و دانش آگاهی شاعر، او را واداشته است که در جهان بینی ویژهاش، ضرورتِ نگرش عقلانی و اخلاقی به محیط زیست را به مخاطب شعر خود یادآور گردد تا از این راه، انسان به عبرت و آموختن از طبیعت، قدردانی و شکرگزاری و دریافت و ادراک جایگاه خود در هستی و زنجیرة روابط انسانی و غیرانسانی دست یابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - جایگاه و اهمیّت تأویل قرآن در شعر ناصرخسرو
حمیدرضا مرادیان حمیدرضا سلیمانیانمسأله اعتقاد به وجود لایهها و درجاتِ قرآن کریم (ظاهر و باطن)، از مباحث بحثبرانگیزی است که علمای اسلامی به آن توجه داشتهاند. درک معانی و مفاهیم قرآن بر معیار ظاهر یا باطن نیز شرایط و ضوابط و روشهای آن ازجمله مسائلِ متنازعفیه در حوزة اندیشههای اسلامی است. در میان ف أکثرمسأله اعتقاد به وجود لایهها و درجاتِ قرآن کریم (ظاهر و باطن)، از مباحث بحثبرانگیزی است که علمای اسلامی به آن توجه داشتهاند. درک معانی و مفاهیم قرآن بر معیار ظاهر یا باطن نیز شرایط و ضوابط و روشهای آن ازجمله مسائلِ متنازعفیه در حوزة اندیشههای اسلامی است. در میان فِرَق اسلامی، آنکه بیشازهمه به وجودِ باطن قرآن و روش دستیابی به آن یعنی تأویل توجه و اهتمام داشته و بنیان فکری خویش را بر تأویل نهاده، اسماعیلیه است. ناصرخسرو قبادیانی مفسّر و ایدئولوگ بزرگ اسماعیلیان و یکی از مبلّغان رسمی این مذهب در خراسان است. بررسی آثار وی این مطلب را آشکار میسازد که در آثار منثورش چون وجه دین، جامعالحکمتین، خوانالاخوان و زادالمسافرین، تأویلگرایی گستردهای را در پیش گرفته است. در دیوان ـبنابه اقتضای سخن شاعرانه و قابلیّتنداشتن بیان مفاهیم فلسفی و کلامیـ بیشاز آنکه به حقیقت تأویل و ماهیّت آن و بررسی مصادیق آن بپردازد، از جایگاه و اهمیّت آن سخن رانده است. دعوت به تأویلگرایی و پرهیز از ظاهرگرایی و تقلید، تعریف تأویل در مقام تشبیه و تمثیل که خاص کلام شاعرانه است، تبیین رابطة تنزیلوتأویل و مثالوممثول و بهویژه مسئولیت خاندان پیامبر(ص) در تأویل قرآن کریم، از مضامین سخن این شاعر است که این مقاله به بررسی آنها پرداخته است. شمارة ذیل هریک از شواهد شعری، مربوط به شمارة صفحات دیوان ناصرخسرو بهتصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - تحلیل کهنالگوی «زن گیتی» در اشعار ناصرخسرو قبادیانی
آرزو احمدبیگی قربانعلی ابراهیمی(نویسنده مسؤول) شهرزاد نیازیکهنالگوی زن گیتی ازجمله قدیمترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر شاعرانی چون رودکی، فردوسی، منوچهری، ناصرخسرو و خاقانی وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم ادامه داشته است. ناصرخسرو ازجمله شاعرانی است که بهوفور از این کهنالگو در شعر خود بهره میبرد و عمدتاً صفات أکثرکهنالگوی زن گیتی ازجمله قدیمترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر شاعرانی چون رودکی، فردوسی، منوچهری، ناصرخسرو و خاقانی وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم ادامه داشته است. ناصرخسرو ازجمله شاعرانی است که بهوفور از این کهنالگو در شعر خود بهره میبرد و عمدتاً صفات منفی مشترکی را میان زن و گیتی به نمایش میگذارد و آنها را در ساختار تخیلات خود به کار میگیرد. عمدهترین این صفات عبارتاند از: غداری، گندهپیری، دیوکرداری، جادوگری، بیوفایی، نامهربانی، سفلگی، بدخویی، دورویی، گربهصفتی، زنگرنگی، زالشکلی، رعنایی، شویکشی، فاحشگی و گنگی. این مقاله به تحلیل ساختار کهنالگوی زن گیتی در شعر ناصرخسرو قبادیانی میپردازد و تغییر و تحولات و کیفیت و کمیتهای تصویرسازیهای این کهنالگو را در اشعار این شاعر مشهور سبک خراسانی بررسی میکند و تأثیر این نوع ساختار تخیلی را در روند شاعرانگی و اندیشۀ این فرزانۀ یمگانی نمایان میسازد. نوشتار حاضر نشان میدهد تصویر زن گیتی پیش از ناصرخسرو، در فرهنگها و آیینهای سرزمینهای دیگر هم بازتاب داشته است. سختیها و دشواریها زندگی فردی و اجتماعی ناصرخسرو، فرار از زمان و ترس از مرگ، منجر به پیدایش این کهنالگو شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - مطالعۀ تطبیقی آراء ناصرخسرو و برادران شلگل در زمینۀ «نگاه شاعرانه به جهان» بر مبنای فلسفۀ فلوطین
احسان کوشا علی اصغر حلبیدر برخی مکاتب فکری نظرگاه های شاعرانه برای تفسیر جهان و پدیده های آن با دیدگاه های فلسفی آمیخته شده اند و پدیداری آثاری با محتوای ادبی-فلسفی حاصل چنین نگرشی بوده است. در این پژوهش، آراء ناصرخسرو (394-481 ه.ق) (از پیروان مذهب اسماعیلی) و برادران شلگل: فردریش (1772-1829 أکثردر برخی مکاتب فکری نظرگاه های شاعرانه برای تفسیر جهان و پدیده های آن با دیدگاه های فلسفی آمیخته شده اند و پدیداری آثاری با محتوای ادبی-فلسفی حاصل چنین نگرشی بوده است. در این پژوهش، آراء ناصرخسرو (394-481 ه.ق) (از پیروان مذهب اسماعیلی) و برادران شلگل: فردریش (1772-1829 م) و آگوست ویلهلم (1767-1845م) (از بنیان گذاران رمانتیسم آلمانی) در زمینۀ نگاه شاعرانه به جهان را مورد مطالعۀ تطبیقی قرار داده ایم. هدف از این مطالعه، نشان دادن شباهتها و تفاوتهای میان اندیشههای متفکران مذکور به عنوان نمایندگانی از دو فرهنگ غنیِ کشورهای ایران و آلمان در زمینۀ نگاه شاعرانه به جهان بوده است. با توجه به اینکه ایران و آلمان شاعران بزرگی را به جامعۀ بشری تقدیم کردهاند، انجام مطالعاتی در زمینۀ قیاس دیدگاههای شاعران و ادبای دو کشور (با توجه به ریشههای تفکراتشان) برای روشنتر شدن ابعاد مختلف کارهای آنان ضروری مینماید. مطالعۀ تطبیقی مفهوم نگاه شاعرانه به جهان در آثار متفکران مورد بحث نشان می دهد که اینان چگونه سعی داشتند با استفاده از آمیختگیِ دیدگاه های فلسفی و شاعرانه به تفسیر جهان و نیز ترسیم دنیای آرمانی-ذهنی خود بپردازند. توصیف زیباییهای جهان و تلاش برای نشان دادن سرچشمۀ آنها در جهان برین، مهمترین شباهت بین آنها و تفاوت در نگاه دینی و فلسفی، مهمترین تفاوتشان به شمار میرود. مطالعۀ آراء آنان با نگاهی به دیدگاه های فلوطین اسکندرانی (فیلسوف نوافلاطونی) صورت گرفته؛ زیرا مفاهیم اصلی تفکر این فیلسوف به وضوح در اندیشه های ناصرخسرو و برادران شلگل دیده می شود. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی-مقایسهای از طریق مطالعۀ کتابخانههای، یادداشتبرداری، تنظیم، مقایسه و تحلیل یادداشت ها انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - بررسی تطبیقی حکمتهای عملی در دیوان دعبل خُزاعی و ناصرخسرو
رضا جلیلی دکتر مهدی نوروزدر حوزۀ مسائل حکمی، میان شاعران عرب و فارسی زبان قرابت فکری وجود دارد که این امر، ناشی از ریشه های دینی مشترک است. از این بین، دعبل خزاعی و ناصرخسرو، به عنوان دو شاعر شیعه مذهب، تحت تأثیر منابع اصیل اسلامی، به حکمت های عملی (شامل بایدها و نبایدهای اخلاقی) توجّه ویژه ای أکثردر حوزۀ مسائل حکمی، میان شاعران عرب و فارسی زبان قرابت فکری وجود دارد که این امر، ناشی از ریشه های دینی مشترک است. از این بین، دعبل خزاعی و ناصرخسرو، به عنوان دو شاعر شیعه مذهب، تحت تأثیر منابع اصیل اسلامی، به حکمت های عملی (شامل بایدها و نبایدهای اخلاقی) توجّه ویژه ای نشان داده اند. بررسی ها نشان می دهد که در میان بایدهای اخلاقی مواردی چون خردگرایی و علم آموزی؛ سخاوت و دهش؛ همنشین صالح و نیکو و بردباری و صبر برجسته بوده است. همچنین، نبایدهای اخلاقی مشترک در دیوان دو شاعر، عبارت است از: دنیاستیزی؛ غرور و فخرفروشی؛ حسدورزی؛ خلف وعده و پیمان شکنی و عیب جویی. دیدگاه دعبل و ناصرخسرو در ارتباط با آموزه های خردگرایی و علم آموزی و دنیاستیزی با وجود نزدیکی، تفاوت هایی هم دارد. ناصر به نیّت آگاهی بخشی به مردمی که تحت تأثیر تبلیغات دروغین خلافت عبّاسی در گمراهی بودند، بر کارکرد های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی علم و عقل تأکید ورزیده، امّا دعبل، تنها به وجه تعلیمی آن اشاره کرده است. همچنین، نگاه دعبل به دنیا و مظاهر آن، دووجهی (مثبت و منفی) و رویکرد ناصرخسرو تک بُعدی (منفی) است. شیوۀ بیان حکمت های عملی در دیوان ناصرخسرو، غالباً صریح و در اشعار دعبل، مستقیم و غیرمستقیم است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - تبیین بازنمایی مفهوم رنج در اشعار ناصر خسرو و پروین اعتصامی
عاطفه اصلانی راجعونی ثوراله نوروزی داودخانی خدابخش اسداللهی محمد رضا شادمنامنحالات و عواطف انسانی و عوارض طبیعی و اخلاقی که آدمی را به خود دچار میکند از دیرباز در زمینۀ آثار ادبی ظهور و بروز داشتهاند. مفهوم رنج از دیرباز در هیئت آثار ادبی بازنمایی شده است، اما در ادوار و اعصار گوناگون ماهیتهای متفاوتی داشته است. رنج جسمانی و مادی امری جدا از أکثرحالات و عواطف انسانی و عوارض طبیعی و اخلاقی که آدمی را به خود دچار میکند از دیرباز در زمینۀ آثار ادبی ظهور و بروز داشتهاند. مفهوم رنج از دیرباز در هیئت آثار ادبی بازنمایی شده است، اما در ادوار و اعصار گوناگون ماهیتهای متفاوتی داشته است. رنج جسمانی و مادی امری جدا از رنج اندیشه و هر دوی اینها جدا از تعب و رنج ناشی از فقدانهای سیاسی و اجتماعی هستند. مقالۀ حاضر با تبیین ماهیت رنج و جایگاه آن در ادبیات قدیم و جدید کوشیده با روش تطبیقی و رویکرد توصیفی-تحلیلی این مضمون را در اشعار ناصرخسرو و پروین اعتصامی بررسی نماید. نتایج بحث نشان میدهد که وجه مادی رنج در اندیشۀ ناصر خسرو اندک بوده و جای آن را رنج ناشی از فقدان اندیشه و خرد و رنجهای معنوی انسان در زمین که ناشی از فاصلۀ او با خداوند است، گرفته است. اعتصامی به این رنجها بیاعتنا نیست، اما نگاه خاصی نیز به رنجهای ناشی از مسائل سیاسی و اجتماعی و همچنین تنهایی انسان در عصر جدید دارد. نقطۀ عطف کار دو شاعر واکاوی رنج و تعب ناشی از بیخردی است و مهمترین تفاوت آنها را میتوان در همین بعد سیاسی و اجتماعی دید که پروین را متناسب با افق اندیشۀ دوران و گفتمانهای انتقادی زمانهاش از ناصر خسرو متمایز میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی طرح پیرایش شهری و حذف زوائد بصری محور ناصرخسرو
امید علی احمدی هادی درویشی سمیه مومنیطرح پیرایش شهری و حذف زوائد بصری در محور تاریخی ناصرخسرو به منظور کاهش اغتشاشات بصری و تشخص بخشی به نماها و فضاهای با ارزش این محور، از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران در حال انجام است. در این راستا سؤال اصلی این است که آیا اقدام مداخلهای پیرایش شهری و حذف زوائد بصری، با أکثرطرح پیرایش شهری و حذف زوائد بصری در محور تاریخی ناصرخسرو به منظور کاهش اغتشاشات بصری و تشخص بخشی به نماها و فضاهای با ارزش این محور، از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران در حال انجام است. در این راستا سؤال اصلی این است که آیا اقدام مداخلهای پیرایش شهری و حذف زوائد بصری، باعث ایجاد بستری برای تحقق کارکردهای تاریخی، فرهنگی و گردشگری این محور خواهد شد؟ مقالهی حاضر با استفاده از روش توصیفی، پیمایشی، میدانی و ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده نشان میدهد که عدم توجه به اسناد بالادستی و مغفول ماندن مؤلفه های رویکرد توسعهی پایدار همچون امنیت و هویت در طراحی این پروژه، عاملی مختلکننده در اثرگذاری طرح خواهد بود.در عین حال اگر اقدام مداخلهای با رعایت پیشنهادهای تحقیق حاضر انجام پذیرد، شاهد تحقق اهدافی چون تقویت حس تعلق به مکان، افزایش احساس رضایت و اعتماد شهروندان به مدیریت شهری، کاهش خروج سکنه از این محور، کاهش روند تبدیل کاربری مسکونی به تجاری، رونق کسب و کار و افزایش گردشگری و تردد در اینجا خواهیم بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - شناسایی و تحلیل مؤلفههای جغرافیای شهری در سفرنامه ناصرخسرو
مصطفی خدایاری زکیه دهنمکیبی شک سفرنامهها تنها بعد ادبی و داستانی نداشته بلکه بعضا حاوی اطلاعات علمی ارزشمندی درباره جغرافیا، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ... مناطق هستند. سفرنامه ناصر خسرو را بیشک باید یکی از درخشانترین سفرنامههای ادبیات فارسی دانست از این رو که حکیم چیرهدستی چون ناصرخسرو با تکی أکثربی شک سفرنامهها تنها بعد ادبی و داستانی نداشته بلکه بعضا حاوی اطلاعات علمی ارزشمندی درباره جغرافیا، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ... مناطق هستند. سفرنامه ناصر خسرو را بیشک باید یکی از درخشانترین سفرنامههای ادبیات فارسی دانست از این رو که حکیم چیرهدستی چون ناصرخسرو با تکیه بر علم و دانش و نیز با صدق و راستی کامل و تنها با ضبط مشاهدات عینی خویش به دور از دخالت احساسات و عواطف شخصی، دست بر قلم برده و اثری این چنین خلق نموده است. هدف این مقاله شناسایی و تحلیل مؤلفههای جغرافیای شهری در سفرنامه ناصرخسرو است. سوال اصلی مقاله این است که آیا مولفه های جغرافیای شهری در سفرنامه ناصر خسرو چگونه مورد شناسایی و بررسی قرار گرفتهاند؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است. نتایج این مقاله نشان می دهد که سفرنامه ناصرخسرو مجموعهای چند بعدی و کامل از اطلاعات است که برای هر فردی با سلایق گوناگون قابل توجه است و یکی از اساسیترین منابع تحقیق و جستجو در زمینههای سیاسی، اجتماعی، مردمشناسی، محیط زیست، تاریخی و جغرافیایی هستند. در این پژوهش برآنیم تا پس از بیان مقدمه و چندین تعریف، با شناسایی مؤلفههای جغرافیای شهری در سفرنامه ناصرخسرو و ابعاد مختلف آن در سفرنامه ناصرخسرو بپردازیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - دریافتهای هرمنوتیکی ناصرخسرو
مرتضی براتی نصرالله امامیهرمنوتیک در پی فهم متن است. در هرمنوتیک سنتی، متن برحسب دلالت ظاهری، دارای معنای یکتا و مشخصی است که مفسّر باید این معنا را با بازآفرینی فضای عصر مؤلف و جایگزین کردن خود بهجای او دریابد، اما در هرمنوتیک جدید، متن معنای یکتای ظاهری ندارد و معنای متن وابسته به خواننده و أکثرهرمنوتیک در پی فهم متن است. در هرمنوتیک سنتی، متن برحسب دلالت ظاهری، دارای معنای یکتا و مشخصی است که مفسّر باید این معنا را با بازآفرینی فضای عصر مؤلف و جایگزین کردن خود بهجای او دریابد، اما در هرمنوتیک جدید، متن معنای یکتای ظاهری ندارد و معنای متن وابسته به خواننده و قرائت او است و این قرائت میتواند متکثر و از منظرهای مختلفی صورت گیرد. هرمنوتیک در فرهنگ اسلامی و ادبیات فارسی از دیرباز مطرح بوده است؛ هرچند بهمثابه یک نظریه به آن توجه نشده است. دریافت هرمنوتیکی در دیوان اشعار ناصرخسرو نشان میدهد که در باور او، تأویل به معنای برگرداندن سخن به اصل آن است. به نظر او هدف تأویل، فهم اولیه کتاب مقَدّس قرآن است که این مهم با عبور از ظاهر کلام و دریافت باطن آن ممکن میشود. ناصرخسرو بر این باور است که تنها امامان شیعه، بزرگان اسماعیلى و دانایان، مجاز به تأویل هستند و این امر براى هر کسی ممکن نیست. او در عین حال مانند نظریهپردازان هرمنوتیک سنتی براى آیات و احادیث معانى ثابتى را در نظر میگیرد و عدول از این معانى را جایز نمیداند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - بررسی تطبیقی آراء ناصرخسرو و برادران شلگل در باب مفهوم «خرد» و «خردورزی» بر مبنای فلسفۀ فلوطین
احسان کوشا علی اصغر حلبیدر این پژوهش آراء نمایندگانی از دو مکتب فکری مهم در جهان شرق و غرب یعنی مذهب اسماعیلی و رمانتیسم، در باب خرد مورد مطالعۀ تطبیقی قرار گرفته است. ناصرخسرو (394-481 ه. ق) به عنوان نمایندۀ مذهبِ اسماعیلی و برادران شلگل: فردریش (1772-1829م) و آگوست ویلهلم (1767-1845م) به عنو أکثردر این پژوهش آراء نمایندگانی از دو مکتب فکری مهم در جهان شرق و غرب یعنی مذهب اسماعیلی و رمانتیسم، در باب خرد مورد مطالعۀ تطبیقی قرار گرفته است. ناصرخسرو (394-481 ه. ق) به عنوان نمایندۀ مذهبِ اسماعیلی و برادران شلگل: فردریش (1772-1829م) و آگوست ویلهلم (1767-1845م) به عنوان نمایندگان مکتب رمانتیسم انتخاب شده اند. از نظر این متفکران، خرد- به کاربرندۀ آن- و موضوع نمی توانند از هم جدا باشند و اندیشنده با رشد یافتنِ خرد، خودش هم رشد یافته و از مرزهای محدودش برمی گذرد. در تاریخ تفکر، ریشۀ چنین دیدگاهی را باید در فلسفۀ نوافلاطونی و به ویژه شخص فلوطین جست. این پژوهش به دنبال آن بوده که نقاط اشتراک و افتراق ایده های ناصرخسرو و برادران شلگل را دربارۀ خرد با نگاهی با تفکرات فلوطین، در زمینه های زیر مشخص کند: جهان بینی، ماهیت خرد، ارتباط خرد با اخلاق، زیباشناسی و دین. این پژوهش به شیوۀ توصیفی-تحلیلی- تطبیقی و از طریق مطالعۀ کتابخانه ای، فیش برداری و تحلیل یادداشت ها انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - برخی از اصطلاحات فلسفی در شعر ناصر خسرو
مهدی محققبلخ در زمان ناصر خسرو از جمله مراکز اندیشههای عقلی و فلسفی محسوب میشد که افرادی نظیر ابوزید بلخی (حافظ خراسانی)، کعبی بلخی و شهید بلخی را در خود پرورش داده بود. ناصر خسرو در این محیط و در زمانی میزیست که فلسفه و دین در برابر هم قرار گرفته بود. او علیرغم آشنایی با فلس أکثربلخ در زمان ناصر خسرو از جمله مراکز اندیشههای عقلی و فلسفی محسوب میشد که افرادی نظیر ابوزید بلخی (حافظ خراسانی)، کعبی بلخی و شهید بلخی را در خود پرورش داده بود. ناصر خسرو در این محیط و در زمانی میزیست که فلسفه و دین در برابر هم قرار گرفته بود. او علیرغم آشنایی با فلسفه، در نتیجة تعالیم داعیان اسماعیلی، متمایل به نوعی کلام بود. نزاع و کشمکش میان اهل دین و اهل فلسفه، ناصرخسرو را بسیار دلتنگ میکرد. بنابراین او میکوشید مشکلات دینی و معضلات فلسفی را با هم تلفیق کند و با هر گروه، با زبان و اصطلاحات خاص آنها سخن گوید. او در برابر اهل دین به آیات قرآن و اخبار رسول، صلّی الله علیه و آله و سلّم، تملک میجست و در برابر فلاسفه از برهانهای عقلی و مقدمات منطقی استفاده میکرد. در این مقاله برخی از اصطلاحات فلسفی موجود در دیوان او بررسی میشود؛ البته فلسفه در مفهوم عام آن که شامل منطق و کلام هم میشود مورد نظر بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - بررسی بوطیقای شعر تعلیمی در اشعار ناصرخسرو
علیرضا نبی لو فرشته دادخواهناصرخسرو از برجستهترین شاعران شعر تعلیمی است که در اشعارش علاوه بر مضامین اخلاقی به اوصاف شعر و شاعر و مخاطب شعر پرداخته است و به نوعی صاحب نقد و فن شعر یا بوطیقاست. از ویژگیهای برجسته بوطیقای او آن است که شعر را با حکمت و اندیشههای تعلیمی گره میزند و برای شاعر، شعر أکثرناصرخسرو از برجستهترین شاعران شعر تعلیمی است که در اشعارش علاوه بر مضامین اخلاقی به اوصاف شعر و شاعر و مخاطب شعر پرداخته است و به نوعی صاحب نقد و فن شعر یا بوطیقاست. از ویژگیهای برجسته بوطیقای او آن است که شعر را با حکمت و اندیشههای تعلیمی گره میزند و برای شاعر، شعر و مخاطب اوصافی را برمیشمارد که هر کدام به نوعی از منظومه فکری ـ تعلـیمی وی سـرچشمه گرفـته است. با بررسی اشعار ناصرخسرو در مییابیم که شعرش با حکمت، خرد و مفاهیم تعلیمی گره خورده، در اشعارش به ترسیم و تعلیم این بوطیقا و فن شعر پرداخته است؛ یعنی هم خود شاعر در اشعارش به چنین دیدگاه و بوطیقایی معتقد است و هم برای خواننده این دیدگاه تعلیمی را توصیه میکند. نکاتی مانند رابطه کلام، خرد و اندیشه، کلام و حقیقتگویی، عجین بودن شعر با شریعت و حکمت، پرداختن به شعر زاهدانه، منسوب بودن شعر به جان و عالم غیب، لزوم مطابقت کلام با عمل، شاعر و سخن متعهدانه، شاعر و شعر دینی، انتقاد از شاعران درباری و شاعر و تازگی و نیکویی سخن از آن جمله است. او همچنین به دستهبندی و تفـکیک مخـاطبان و خوانندگان میپردازد و برای خواننده آگاه، هشیار و اهل اندیشه جایگاه خاصی قائل است. این مقاله با در نظر گرفتن همه قصیدههای ناصرخسرو انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - بررسی توصیههای اخلاقی ناصرخسرو بر پایة هرم مزلو
احمد امیری خراسانی محمدرضا صرفی محمدحسین ایرانمنشرعایت اصول اخلاقی گاه با لذّات آنی و منافع شخصی افراد در تضاد است و این امر، پایبندی به این اصول را تضعیف میکند. این پژوهش، در جستوجوی راهکار مورد استفادۀ ناصرخسرو در نصایحش برای مقابله با این مسئله است. او با بیان کارکرد اخلاق در رفع نیازهای انسان، ضمانت اجرایی لازم أکثررعایت اصول اخلاقی گاه با لذّات آنی و منافع شخصی افراد در تضاد است و این امر، پایبندی به این اصول را تضعیف میکند. این پژوهش، در جستوجوی راهکار مورد استفادۀ ناصرخسرو در نصایحش برای مقابله با این مسئله است. او با بیان کارکرد اخلاق در رفع نیازهای انسان، ضمانت اجرایی لازم را برای فراخوان اخلاقی خود ایجاد کرده است. این تدبیر به اخلاق متعالی، رنگی زمینی و کاربردی داده و انگیزهای استوار برای گرایش به آن خلق نموده است. بنابراین با توجّه به پیوند ناگسستنی اخلاق و نیازهای ذاتی انسان، راهکار ناصرخسرو همواره کارآمد و مؤثر خواهد بود. این پژوهش با طبقهبندی و بررسی شواهد گوناگون از دیوان ناصرخسرو بر اساس هرم مزلو که از نظریههای مشهور و کاربردی علم روانشناسی است، مطلب مذکور را ثابت نموده و منطق، استدلال و تأثیرگذاری شعر ناصرخسرو را از این منظر آشکار کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - اخلاق زیستن از نگاه ناصرخسرو
حسین مسجدی سیدحامد موسوی جروکانیزندگی دارای دو پهنۀ شادی و غم/آسودگی و رنج است. اما همواره روی ناخوش زندگی برجستهتر است. آدمی در رویارویی با چنین موقعیتهایی دو انتخاب دارد: یکی از زندگی دست کشیدن (انتحار) و دیگری زیستن. البته زیستن زندگی به هر روشی، ناسودمند است. زیستنِ زندگی با اتکا به نظامی که با أکثرزندگی دارای دو پهنۀ شادی و غم/آسودگی و رنج است. اما همواره روی ناخوش زندگی برجستهتر است. آدمی در رویارویی با چنین موقعیتهایی دو انتخاب دارد: یکی از زندگی دست کشیدن (انتحار) و دیگری زیستن. البته زیستن زندگی به هر روشی، ناسودمند است. زیستنِ زندگی با اتکا به نظامی که با معناداری زندگی در پیوند باشد، اخلاق زیستن نام خواهد یافت. این پژوهش به تبیین مقولۀ اخلاق زیستن بر اساس قصاید ناصرخسرو پرداخته است. درنگ در هستی همچنین تأمل در خویشتن، بنمایۀ اخلاق زیستن است. آدمی با درنگ در هستی، از خصلتهای آن (ناپایداری، رنجآوری، بهکامنابودگی) آگاهی مییابد. این منظر، ارزش زندگی را آشکار میسازد و آدمی درمییابد که ارزش درآمیختگی با هستی به چه میزان است؟ در نتیجه، ناملایمات زندگی را بدون کمترین تکانۀ روانی پشتسر خواهد گذاشت. درنگ در خویشتن نیز انسان را با کارکرد خویش در هستی (دریافتِ لحظههای زندگی، تلاش و کوشش، خواستن به قدر ضرورت و کفایت، زیستِ اینجاییـ اندیشۀ آنجایی و تعامل/پیوند با دیگران) آشنا میسازد. این منظر، آدمی را به دست یافتن به زندگیِ کیفی رهنمون خواهد ساخت. زندگی با اتکا به اخلاق زیستن، به پوچی و بیمعنایی گرفتار نخواهد شد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیل محتواست و تاکنون اثری با این رویکرد در خصوص ناصرخسرو نوشته نشده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - تحلیل کارکرد تعلیمی روانشناختی کهنالگوی «جهان» در اشعار ناصرخسرو بر پایۀ نظریۀ ژیلبر دوران
آرزو احمدبیگی قربانعلی ابراهیمی شهرزاد نیازیکهنالگوی جهان از جمله قدیمیترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر برخی شاعران وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم بازتاب یافته است. تصویری که ناصرخسرو در ارتباط خود با جهان ترسیم کرده، عمدتاً حائز صفات ناپسندی همچون ناسازگاری و دشمنی و کینهجویی و... بوده است. وی أکثرکهنالگوی جهان از جمله قدیمیترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر برخی شاعران وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم بازتاب یافته است. تصویری که ناصرخسرو در ارتباط خود با جهان ترسیم کرده، عمدتاً حائز صفات ناپسندی همچون ناسازگاری و دشمنی و کینهجویی و... بوده است. وی از جمله شاعرانی است که با چشمانداز تعلیمی و با هدف برحذر داشتن انسان از دلبستگی به جهان و گوشزد کردن آفات و خطرات آن، بهوفور از این کهنالگو در شعر خود بهره میبرد و از طریق امر به معروف و تمرکز بر نهی از منکر صفات منفی جهان را به نمایش میگذارد و آنها را در ساختار تخیلات و منظومۀ فکریتعلیمی خود به کار میگیرد. این مقاله بر آن است تا با بهرهگیری از آراء ژیلبر دوران، نظریهپرداز و انسانشناس مشهور فرانسوی، در زمینۀ ساختار تخیلات، نشان دهد بین مفهوم روانشناختی گذر زمان و نزدیک شدن به مرگ و واکنش شاعر در مهار زمان، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود دارد و آفرینش تصاویر تعلیمی از سوی شاعر، اساساً نوعی جدال برای کنترل زمان و رهایی از مرگ و ترس ناشی از آن است و بسامد این گونه تصاویر در دیوان ناصرخسرو، اثباتکنندۀ این موضوع است که ترس از گذر زمان در وجود شاعر رخنه کرده و منجر به خلق ایماژهایی شده که اغلب بهصورت پند و اندرز در کلامش آمده است. نکتهای که در نظریۀ دوران مغفول مانده و این مقاله به آن توجه داشته، تبیین و تحلیل جنسیت مؤنث در شکلگیری تصویر کهنالگوی جهان بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - معنای زندگی از نگاه ناصرخسرو با تکیه بر ایماژهای هستی
سید حامد موسوی جروکانیمسئلة معنای زندگی ازجمله دغدغههای انسان معاصر است که بیشتر محل توجه فلاسفه و روانشناسان قرار گرفته است. مطالعة افکار حکیمان گذشته در این زمینه، پیامهای مهمی را برای انسانِ معاصرِ گرفتارِ هیاهویِ هستی درپی خواهد داشت. هدف این پژوهش، تحلیل معنای زندگی از منظر ناصرخسرو أکثرمسئلة معنای زندگی ازجمله دغدغههای انسان معاصر است که بیشتر محل توجه فلاسفه و روانشناسان قرار گرفته است. مطالعة افکار حکیمان گذشته در این زمینه، پیامهای مهمی را برای انسانِ معاصرِ گرفتارِ هیاهویِ هستی درپی خواهد داشت. هدف این پژوهش، تحلیل معنای زندگی از منظر ناصرخسرو قُبادیانی است. نوع نگاه آدمی به هستی میتواند نگرش وی را به زندگی آشکار کند؛ به همین سبب ایماژهای هستی در قصاید وی، شمارش و تحلیل شد. این نوع بررسی نشان داد که اصلیترین ایماژ ناصرخسرو از هستی مادر و زن است. زن یا مادر دارای دو خصلت ظرفیت یا پذیرش و باردهی یا بَردهی است. البته تصاویر دیگری در قصاید وی وجود دارد که بهنوعی با این کلانایماژ پیوند مییابند. این ایماژها هرچند دربردارندة نگاه منفی نسبتبه هستی و دنیا هستند، تحلیل و مقایسة آنها با کلانتصویر هستی (مادر و زن) نشان داد که ناصرخسرو زندگی و هستی را ناپسند نمیداند؛ بلکه زیستن را امری ارزشمند تلقی میکند؛ زیرا تنها فرصتی است که در اختیار آدمی قرار گرفته است؛ اما این ارزش، ابزاری است، نه ذاتی؛ یعنی این زندگی ابزاری برای دستیافتن به زندگی دیگر است. از خلال این تصویر ِکلان، نقش یا کارکرد آدمی در هستی نیز تبیین میشود. نقش انسان در ارتباط با مادر، فرزند است و در ارتباط با زن میتواند شوهر باشد که در هر دو صورت، باید ضمن بهرهمندی از مواهب هستی، مراقب دلبسته و شیفتهنشدن بود. شیوة پژوهش در این اثر، تحلیل محتواست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - بررسی مضامین تعلیمی در سفرنامههای ناصرخسرو، نزاری قُهستانی، خسی در میقات جلال آلاحمد
عبدالرضا مدرس زاده معصومه پورسیددرونمایه و هدف اصلی سفرنامهها انتقال تجربیات، دیدهها و شنیدههای نویسنده است. نویسندگان کوشیدهاند تفاوتهای فرهنگی و مظاهر مختلف تمدنهای هر ملت را در آثار خود نشان دهند. هرچند هدف آنها بازتاب آموزههای اخلاقی و ایجاد اثری تعلیمی نیست، در پویش ناشناختهها، عادات و أکثردرونمایه و هدف اصلی سفرنامهها انتقال تجربیات، دیدهها و شنیدههای نویسنده است. نویسندگان کوشیدهاند تفاوتهای فرهنگی و مظاهر مختلف تمدنهای هر ملت را در آثار خود نشان دهند. هرچند هدف آنها بازتاب آموزههای اخلاقی و ایجاد اثری تعلیمی نیست، در پویش ناشناختهها، عادات و اخلاق مردم را انعکاس میدهند. هدف مقالۀ حاضر یافتن آموزههای تعلیمی در سفرنامههایی چون سفرنامۀ ناصرخسرو، اولین سفرنامۀ منثور نوشتهشده در قرن پنجم، سفرنامۀ نزاری قهستانی از اولین سفرنامههای منظوم که اواخر قرن هفتم در قالب مثنوی سروده شد و بیشتر اثری تعلیمی است تا سفرنامهای، و خسی در میقات جلال آلاحمد، بهعنوان نمونهای از سفرنامههای معاصر، انتخاب شد که مشحون از نکات اخلاقیاجتماعی است. مبانی اخلاقی و اندرزی هر سۀ آنها برجسته گردید. معیار گزینش این سه اثر آن بوده است که توجه خوانندگان به همۀ انواع سفرنامهها جلب شود؛ زیرا غالب تصور بر آن است که سفرنامهها فقط بهشکل نثر نگارش یافتهاند. نکتۀ دیگر آنکه بزرگانی که بهدلیل آثاری خاص مشهورند، اثرهایی هم دارند که میتواند در دیگر انواع ادبی بدرخشد. مهمترین هدف، یافتن و معرفی ادیبانی است که آثار سفرنامهای دارند. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد تاکنون بخش بسیاری از سفرنامهها از منظر ادب تعلیمی نادیده گرفته شدهاند. بهطور کلی، این آثار مصادیقی از ادبیات تعلیمی به شمار میروند. دستاورد بعدی آنکه ناصرخسرو بیشتر بر نکات اخلاقی در اجتماع تأکید دارد و نزاری بر رعایت اخلاق فردی؛ اما آلاحمد اصلاح عقاید مذهبی را موجب تغییر در رفتار میداند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - بررسی مدارا، تساهل و تسامح در قصاید ناصر خسرو
حمید عالی کردکلایی ارسلان احمدیجامعۀ بشری از آغاز تا به امروز گرفتار جنگ، کشتار، خشونت و قربانی نزاعهای مختلف قومی، دینی و سیاسی بودهاست. یکسویهنگریهای انجامگرفته، نبود مدارا، تساهل و تسامح در نابودی سرمایههای انسانی، فرهنگی و اجتماعی، نقش اصلی را داشتهاست. مدارا و تحمّل یکی از حلقههای مغفول أکثرجامعۀ بشری از آغاز تا به امروز گرفتار جنگ، کشتار، خشونت و قربانی نزاعهای مختلف قومی، دینی و سیاسی بودهاست. یکسویهنگریهای انجامگرفته، نبود مدارا، تساهل و تسامح در نابودی سرمایههای انسانی، فرهنگی و اجتماعی، نقش اصلی را داشتهاست. مدارا و تحمّل یکی از حلقههای مغفولماندۀ اخلاقیّات در تاریخ اجتماعی بسیاری از ملل جهان است. شناخت و بازنگری آرای گذشتگان در متون ادبی به عنوان آینه و ساماندهندۀ جامعه میتواند ما را در کاهش یا حلّ چالشهای فرارو در عرصههای داخلی و خارجی کمک کند. نویسندگان مقاله درصددند تا تحمّل و مدارا را به عنوان یکی از الگوهای اخلاق اجتماعی در قصاید حکیم ناصرخسرو قبادیانی بررسی و تحلیل کنند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که موضوع مدارا، به شکلهای گوناگون از سوی شاعر خِرد به تصویر کشیده شده است. علی رغم سفارشهای این شاعر به رعایت تحمّل و مدارا، به علّت غلبۀ تعصّب، تحجّر، جزماندیشی و... گسترش آن در جامعۀ عصر ناصرخسرو، امکانپذیر نبودهاست و سرانجام کار شاعر به حذف، راندن و تاراندن انجامیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - گفتمان «شعوبی» در آراء ناصرخسرو قبادیانی (بر اساس الگوی تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه)
مرتضی هادیان منصوره ثابت زاده حسین ابوالحسن تنهاییلاکلا و موفه با بازخوانی نظریههای متفکرانی مانند زبانشناسی سوسور، ساختارگرایی التوسر و پساساختارگرایی دریدا و...، نظریۀ گفتمان خود را در سال 1985 میلادی در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی بسط دادند. نظریۀ گفتمان در دهههای اخیر برای فهم پدیدههای اجتماعی و چگونگی تح أکثرلاکلا و موفه با بازخوانی نظریههای متفکرانی مانند زبانشناسی سوسور، ساختارگرایی التوسر و پساساختارگرایی دریدا و...، نظریۀ گفتمان خود را در سال 1985 میلادی در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی بسط دادند. نظریۀ گفتمان در دهههای اخیر برای فهم پدیدههای اجتماعی و چگونگی تحول آنها در حوزههای مختلف علوم انسانی کاربرد وسیعی یافته است. شعوبیه یکی از مهمترین جنبشهای تاریخ ایران واکنشی در برابر سیادت حاکمیت غیرایرانی بر ایرانیان بود که دارای سوگیریهای فرهنگیسیاسی و اجتماعی است. این مقاله گفتمان شعوبی را در اشعار ناصرخسرو بر مبنای تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه بررسی میکند. بنابراین چگونگی و چرایی مبارزات ایرانیان در بستر خیزش شعوبی بهویژه در روزگار ناصرخسرو روشن میشود. گفتمان شعوبی در آراء ناصرخسرو با دالهای فردیت، اختیار، خردگرایی، روش تأویل و قداستزدایی پیرامون اصالت انسان مفصلبندی میشود. در این دیدگاه، حاکمیت سیاسی سلاطین سلجوقی و نظام عقیدتی خلفای عباسی را بهعنوان غیرهای گفتمانی، حاشیهرانی میکند و برای حل بحرانهای هویتی در تلاش است که پیشینۀ تاریخی ایرانی را برجستهسازی کند. نظریۀ رهایی، حاکمیت ایرانی و پیروی از مذهب اسماعیلی را بهعنوان اسطوره معرفی میکند. سوژه فردی آزاده و داناست که گفتمان شعوبی را پیش میبرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - هماهنگی وزن و محتوا در اشعار ناصرخسرو
جعفر مقدس حمزه نصراللهیاز زوایای مهم و قابل بررسی در دیوان حکیم ناصرخسرو، وزن عروضی و پیوند آن با محتوا در اشعار این شاعر بزرگ است. با مطالعه در دیوان شعر شاعر، میتوان دریافت که او در بحرهای بسیط، جدید، غریب، طویل، متدارک، مشاکل، مدید، کامل، وافر، هیچ شعری نسروده، اما از 11 بحر عروضی هزج، رم أکثراز زوایای مهم و قابل بررسی در دیوان حکیم ناصرخسرو، وزن عروضی و پیوند آن با محتوا در اشعار این شاعر بزرگ است. با مطالعه در دیوان شعر شاعر، میتوان دریافت که او در بحرهای بسیط، جدید، غریب، طویل، متدارک، مشاکل، مدید، کامل، وافر، هیچ شعری نسروده، اما از 11 بحر عروضی هزج، رمل، مضارع، متقارب، منسرح، سریع، خفیف، مجتث، قریب، رجز، مقتضب و در مجموع، 26 وزن عروضی بهره گرفته که خود، نشان از تنوع وزنی در دیوان اوست. وی هر یک از اوزان را در خدمت مفاهیم و مضامینی درخور و شایستۀ آن وزن به کار گرفته و توانسته است پیوندی خوب میان وزن و محتوای اشعار ایجاد کند. از دیگر ویژگیهای مهم عروضی در شعر ناصر خسرو، به کار رفتن اختیارات و زحافات عروضی فراوان است که نه تنها مایۀ ضعف موسیقایی شعر او نشده، بلکه موسیقی سخنش را پر صلابتتر و سنگینتر ساخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - اسطوره آفرینش از نگاه اسماعیلیه و اصطلاحات آن
غلامرضا دهبداندیشههای اسماعیلیان درباره آفرینشبا توصیفی اسطورهای آغاز میشود و بعدها با بهکارگیری شیوه و زبان فیثاغورسیان، نوافلاطونیان، اصحاب قبالا و اخوانالصفا، به صورت آمیختهای از اعداد رازآمیز، نظریه مُثُل و موازیسازیهای متعدد بین پدیدههای طبیعی و برابرهای آسمانی آنها أکثراندیشههای اسماعیلیان درباره آفرینشبا توصیفی اسطورهای آغاز میشود و بعدها با بهکارگیری شیوه و زبان فیثاغورسیان، نوافلاطونیان، اصحاب قبالا و اخوانالصفا، به صورت آمیختهای از اعداد رازآمیز، نظریه مُثُل و موازیسازیهای متعدد بین پدیدههای طبیعی و برابرهای آسمانی آنها و سپس یافتن برابرهای آن در دین که مؤید باورهای دینی آنها و حقانیت چهرههای اعتقادیشان است، شکل میگیرد. در این شیوه، مفهوم حدّ یک اصطلاح کلیدی و شامل حدّهای دوگانه، پنجگانه و هفتگانه است. بیشتر از همه حدّهای پنجگانه برای توجیه و توصیف آفرینش به کار گرفته شدهاند. پژوهش حاضر به بررسی آرای اسماعیلیان و دیدگاه ناصرخسرو درباره اسطوره آفرینش اختصاص دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - بررسی تأثیر وزن بر قالب و مبانی فکری با مقایسه اوزان قصاید ناصر خسرو و غزلیات سعدی
مالک شعاعی الهام جوانیوزن، برجستهترین عنصر شعر و نقطهی اشتراک شاعران است. در حقیقت وزن، طبیعت و ذات شعر است و برخی چنان شیفته وزناند که شعر را بدون آن تصور نمیکنند. به منظور بررسی تأثیر وزن بر محتوا و قالب، این پژوهش به مقایسهی اوزان قصاید ناصر خسرو و غزلیات سعدی پرداخته است. در غزلیات أکثروزن، برجستهترین عنصر شعر و نقطهی اشتراک شاعران است. در حقیقت وزن، طبیعت و ذات شعر است و برخی چنان شیفته وزناند که شعر را بدون آن تصور نمیکنند. به منظور بررسی تأثیر وزن بر محتوا و قالب، این پژوهش به مقایسهی اوزان قصاید ناصر خسرو و غزلیات سعدی پرداخته است. در غزلیات سعدی و قصاید ناصرخسرو 18 وزن مشترک دیده میشود. مجموع اوزان اختصاصی سعدی 17 و مجموع اوزان مختص ناصرخسرو 6 وزن است از آنجا که تعداد غزلیات سعدی بیش از 2.5 برابر قصاید ناصرخسرو است رعایت نسبت (2.63) غزلیات سعدی به قصاید ناصر خسرو در اوزان اختصاصی هر دو شاعر دیده میشود. چنین استنباط میگردد تأثیر وزن و قالب بر مبانی تعلیمی و فلسفی غزل و قصیده ناچیز است و حتی میتوان علیرغم ظرفیت وزن در شعر، ارتباطی بسیار ضعیف بین وزن با قالب قصیده و غزل، همچنیین وزن با محتوای غزل و قصیده یافت. بهرهگیری کمتر یا بیشتر از هر وزن را با توجه به عوامل متنوعی که ممکن است بر این رفتار مؤثر باشد، باید تحلیل کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - بررسی اندیشههای پارادکسیکال (متناقض) در شعر ناصرخسرو
بتول کرباسی عاملپارادوکس واژهای اروپایی است که در دورة معاصر به مباحث ادب فارسی وارد شده است و آن را تناقضنمایی و اخیراً پادنمایی معنی کردهاند و در دو زمینة شعری و فکری یا مفهومی قابل بررسی است. آنچه امروز بیشتر زیر عنوان تناقضنمایی در شعر و ادب فارسی مورد تحقیق واقع شده، زمین أکثرپارادوکس واژهای اروپایی است که در دورة معاصر به مباحث ادب فارسی وارد شده است و آن را تناقضنمایی و اخیراً پادنمایی معنی کردهاند و در دو زمینة شعری و فکری یا مفهومی قابل بررسی است. آنچه امروز بیشتر زیر عنوان تناقضنمایی در شعر و ادب فارسی مورد تحقیق واقع شده، زمینة شعری آن است که ذیل بدیع معنوی در فنون و صنایع ادبی و به عنوان یک فنّ ادبی یا به تعبیر امروزیتر، آرایه ادبی تعریف میشود. امّا آنچه ما بدان پرداختهایم از این مقوله نیست و در این زمره نمیگنجد. حتّی نمیشود آن را تناقض نمایی معنی کرد، بلکه باید صراحتاً آن را تناقض نامید. ما تناقضگوییها و تضادهای فکری، اعتقادی، ادّعایی شاعران را در این مقاله مورد نقد و ارزیابی قرار دادهایم، بدین صورت که نه تنها آرایه یا فنّ ادبی محسوب نمیگردد، بلکه بطور کلّی از این مقوله خارج بوده و در دامنة مباحث نقد ادبی گنجانیده میشود. مباحثی که در حوزة تحقیقات ادبی ما، متأسفانه غریب مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفته و بدان پرداخته شده است، در صورتیکه این گونه تحقیقات، اتّفاقاً، بیشتر به سرمایههای فکری نیازمند است و نیز بیشتر به پویایی جریان فکر و اندیشه کمک میکند. همچنین موجب تحوّل و دگرگونی در بینش و نگرش شخص محقّق و نیز مخاطبان آن تحقیق میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - پژوهشی در طبقات اجتماعی و آسیب شناسی عصر غزنوی و سلجوقی از خلال آثار ناصرخسرو و سنایی
کبری نودهیبی تردید ملت ها طی قرنهای متمادی به مقتضای وضع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی فراز و فرودهایی بسیار را تجربه کردهاند. قرآن کریم به سقوط و سر در نشیب آمدن ملل و اقوام گوناگون چنین اشاره کرده: و هنگامی که خواستیم ملتی را نابود کنیم به ثروتمندان و خوشگذرانشان فرمان مید أکثربی تردید ملت ها طی قرنهای متمادی به مقتضای وضع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی فراز و فرودهایی بسیار را تجربه کردهاند. قرآن کریم به سقوط و سر در نشیب آمدن ملل و اقوام گوناگون چنین اشاره کرده: و هنگامی که خواستیم ملتی را نابود کنیم به ثروتمندان و خوشگذرانشان فرمان میدهیم (وقتی که آنها تمرّد کردند) و به فسق و فجور سرگرم شدند، حکم قطعی خداوند در حقشان نفوذ یافته، نابودشان خواهیم کرد. (اسراء / 16) با توجه به مفهوم این آیه، هنگامی که جامعه فاسد شد، فساد در تمامی طبقات، روابط و مناسبات اجتماعی رسوخ یافته، هیچ چیز از گزند آن در امان نخواهد بود. در چنین شرایطی، ناامنی در ساختار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و اجتماعی پدید میآید و کلیة این ساختارها به جای تعامل و پیوند با یکدیگر در تقابل و تضاد با هم قرار گرفته، کارکردی مطلوب نخواهد داشت. اینجاست که وجود روشنگران و منتقدان اجتماعی، نمودی خاص مییابد که با آگاه کردن آحاد ملت از طریق نشان دادن و انتقاد از تباهیها و فسادها و نابکاریها نقشی مهم در واداشتن اقشار مختلف اجتماعی به تحرّک در برابر زشتیها و کاستیها و کجاندیشیها ایفا میکنند. نقد و تحلیل طبقات اجتماعی از دیدگاه ناصرخسرو و سنایی به عنوان شاعران روشنگر و منتقد از اهداف نگارش این مقاله بوده است. تفاصيل المقالة