بررسی تطبیقی حکمتهای عملی در دیوان دعبل خُزاعی و ناصرخسرو
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)رضا جلیلی 1 , دکتر مهدی نوروز 2
1 - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی نیشابور، نیشابور، ایران.
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور، نیشابور، ایران.
الکلمات المفتاحية: ناصرخسرو, حکمت عملی, آموزههای اخلاقی, دعبل خزاعی,
ملخص المقالة :
در حوزۀ مسائل حکمی، میان شاعران عرب و فارسی زبان قرابت فکری وجود دارد که این امر، ناشی از ریشه های دینی مشترک است. از این بین، دعبل خزاعی و ناصرخسرو، به عنوان دو شاعر شیعه مذهب، تحت تأثیر منابع اصیل اسلامی، به حکمت های عملی (شامل بایدها و نبایدهای اخلاقی) توجّه ویژه ای نشان داده اند. بررسی ها نشان می دهد که در میان بایدهای اخلاقی مواردی چون خردگرایی و علم آموزی؛ سخاوت و دهش؛ همنشین صالح و نیکو و بردباری و صبر برجسته بوده است. همچنین، نبایدهای اخلاقی مشترک در دیوان دو شاعر، عبارت است از: دنیاستیزی؛ غرور و فخرفروشی؛ حسدورزی؛ خلف وعده و پیمان شکنی و عیب جویی. دیدگاه دعبل و ناصرخسرو در ارتباط با آموزه های خردگرایی و علم آموزی و دنیاستیزی با وجود نزدیکی، تفاوت هایی هم دارد. ناصر به نیّت آگاهی بخشی به مردمی که تحت تأثیر تبلیغات دروغین خلافت عبّاسی در گمراهی بودند، بر کارکرد های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی علم و عقل تأکید ورزیده، امّا دعبل، تنها به وجه تعلیمی آن اشاره کرده است. همچنین، نگاه دعبل به دنیا و مظاهر آن، دووجهی (مثبت و منفی) و رویکرد ناصرخسرو تک بُعدی (منفی) است. شیوۀ بیان حکمت های عملی در دیوان ناصرخسرو، غالباً صریح و در اشعار دعبل، مستقیم و غیرمستقیم است.
_||_