• فهرس المقالات عناصر داستان

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی تطبیقی رمان‌های «شیکاگو» از علاء الأسوانی و «همسایه‌ها» از احمد محمود
        ماندانا منگلی
        رمان شیکاگو(2007م) یکی از قدرتمندترین و مخاطب‌پذیرترین رمان‌های معاصر جهان در حوزه فرهنگ و ادب است. علاء اسوانی(متولد 1957م) نویسنده نامدار مصری، در رمان شیکاگو به تعارض‌های زندگی مصری-آمریکایی می‌پردازد. تعارض‌هایی که حاصل رفتارهای یک جوان مصری در آمریکا است. احمد محمو أکثر
        رمان شیکاگو(2007م) یکی از قدرتمندترین و مخاطب‌پذیرترین رمان‌های معاصر جهان در حوزه فرهنگ و ادب است. علاء اسوانی(متولد 1957م) نویسنده نامدار مصری، در رمان شیکاگو به تعارض‌های زندگی مصری-آمریکایی می‌پردازد. تعارض‌هایی که حاصل رفتارهای یک جوان مصری در آمریکا است. احمد محمود(1310- 1381ش) از نویسندگان مکتب جنوب، در ایران است و رمان همسایه‌ها متناسب با دوره کودتای سال 1328 یعنی نیمه اول قرن 20 به نگارش در آمده است و به خواننده از لحاظ بسیاری از مسائل یکنواخت در نوع مشکلات و جو حاکم بر کشورها و مردم استعمارزده جهان سوم پرداخته و آن‌ها را به تصویر می‌کشد. سمبلیسم در هر دو اثر وجود دارد. زمان و مکان و تعدد شخصیت‌ها و طرح و پیرنگ و عناصر داستانی در هر دو بسیار قوی است. اسوانی از طریق جامعه روشنفکر به ظلم و تبعیض نگاه کرده و رسوخ بی‌کفایتی‌های هیأت حاکمه را در این بخش ازجامعه و حتی در خارج از مرزها می‌بیند. ولی احمد محمود نگاهی انتفادی به شرائط حاکم بر مردم دارد و این موضوع را با مضمون فقر و فلاکت دنبال کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی تطبیقی عناصر داستان در دو داستان خرگوش باهوش اثر عبدالتواب یوسف و گرگ و خرگوش اثر مصطفی رحماندوست
        احمد امیدعلی اسماعیل اسلامی
        داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. کودک از طریق قصه ها و داستان های خوب، به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد. با بررسی و تحلیل عناصر داستان کودک می توان در راستای ارتقای کیفیت این نوع ادبی به نویسندگان کمک کرد تا جهت تأثیر گذاری بیشتر بر نقاط قوت ع أکثر
        داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. کودک از طریق قصه ها و داستان های خوب، به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد. با بررسی و تحلیل عناصر داستان کودک می توان در راستای ارتقای کیفیت این نوع ادبی به نویسندگان کمک کرد تا جهت تأثیر گذاری بیشتر بر نقاط قوت عناصر داستان تکیه کنند. هدف از انجام این پژوهش در مرحله اول، آشنایی با ادبیات کودک، و معرفی تطبیقی دو نویسنده مهم مصری و ایرانی، عبدالتواب یوسف و مصطفی رحماندوست است و همچنین معرفی عناصر داستان و بررسی آنها در دو داستان خرگوش باهوش اثر نویسنده مصری و گرگ و خرگوش اثر نویسنده ایرانی است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. نتیجه بررسی این موضوع این شد که این دو نویسنده در حوزه هنری و استفاده از عناصر داستان بسیار شبیه یکدیگرند و اختلاف آنان بسیار اندک است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - واکاوی تطبیقی گونه‌های روایت در سمک عیار و کنت مونت کریستو
        طاهره حسنی محمدعلی داودآبادی فراهانی محمدرضا قاری
        مقالۀ حاضر به بررسی و تحلیل گونه‌های روایت در سمک عیار و کنت مونت کریستو می‌پردازد. سمک عیار بزرگترین میراث منثور ما در قرن ششم هجری است و کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما در قرن نوزدهم میلادی خلق شد که در دسته‌بندی‌های ادب داستانی در ذیل رمانس قرار می‌گیرند. چگونگی کا أکثر
        مقالۀ حاضر به بررسی و تحلیل گونه‌های روایت در سمک عیار و کنت مونت کریستو می‌پردازد. سمک عیار بزرگترین میراث منثور ما در قرن ششم هجری است و کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما در قرن نوزدهم میلادی خلق شد که در دسته‌بندی‌های ادب داستانی در ذیل رمانس قرار می‌گیرند. چگونگی کاربرد گونه‌های روایت در این دو اثر برجستۀ ایرانی و فرانسوی مسألۀ اصلی این پژوهش است که با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار می‌گیرد. روایت مهم‌ترین عنصر داستانی این آثار است، نویسندگان علاوه بر نمایش نوع راوی به شخصیت‌پردازی و توصیف نیز پرداخته‌اند. یافته‌ها حکایت از این دارد که راوی در سمک عیار و کنت مونت کریستو دانای کل نامحدود ناهمسان متن‌گراست و گونه‌های روایت درآن‌ها به دو صورت سوم شخص مفرد و اول شخص جمع مشاهده شدند. در سمک عیار و کنت مونت کریستو چندگونگی روایت وجود دارد که باعث جذابیت بیشتر آن‌ها شده است. راوی در هر دو اثر منتخب عملکرد مشابه دارد؛ درون‌نمای بیرونیست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - حکایت «میوه خوردن غلام نزد پادشاه» در ادب عربی و فارسی بررسی آبشخور‌ها و تحلیل عناصر داستانی آن
        سید محمدرضا ابن الرسول مریم کلانتری سمیه حسنعلیان
        داستان میوه خوردن غلامی نزد خواجه‌اش از جمله داستان‌های تعلیمی است که در ادبیات عربی و فارسی صورت‌‌هایی از نثر و نظم آن یافت می‌شود. قدیم‌ترین مأخذ این روایت مربوط به ادبیات عربی در کتاب الإمتاع والمؤانسة از ابوحیان توحیدی (قرن چهارم) است. پس از آن نمونه‌های نثر و نظم ع أکثر
        داستان میوه خوردن غلامی نزد خواجه‌اش از جمله داستان‌های تعلیمی است که در ادبیات عربی و فارسی صورت‌‌هایی از نثر و نظم آن یافت می‌شود. قدیم‌ترین مأخذ این روایت مربوط به ادبیات عربی در کتاب الإمتاع والمؤانسة از ابوحیان توحیدی (قرن چهارم) است. پس از آن نمونه‌های نثر و نظم عربی و فارسی تا پایان قرن نُه آن‌ را ذکر کرده‌اند. مولانا و عطار نیز در ادبیات فارسی خلاقانه به بازآفرینی منظوم این روایت پرداخته‌اند. این داستان که با دو روایت مختلف ذکر شده است به یک نتیجه‌گیری اخلاقی یکسانی که عبارت است از امانت‌داری و تعهد منتهی می‌شود. بدین رو بررسی آبشخورهای این حکایت، نه تنها آیندگان را با تجریبات اقوام گوناگون آشنا می‌کند بلکه به حفظ و ضبط فرهنگ و تاریخ پیشینیان نیز می‌پردازد. در این پژوهش ضمن مأخذیابی و مقایسه منابع عربی و فارسی روایت، به بررسی عناصر داستانی آن از جمله درون‌مایه، پیرنگ، شخصیت، گفت و گو، زاویه دید و صحنه می‌پردازیم و مشخص می‌کنیم مآخذ منظوم فارسی تا چه اندازه به مأخذ قدیم عربی شباهت دارند. از مهم‌ترین نتایج این بررسی که براساس شیوه قیاسی تطبیقی به انجام رسیده، این است که مضمون حکایت در همه مآخذ عربی و فارسی یکسان است و حکایات منظوم فارسی با الهام‌گیری از منابع کهن، مضمونی یکسان را با ساختاری متفاوت به نظم کشیده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بررسی تطبیقی عناصر داستان سمرقند در مقامات حریری و مقامات حمیدی
        محمدرضا نجاریان زهرا کریم‌زاده شوشتری‌نژاد شیما فرجی‌فر
        مقامات حریری و مقامات حمیدی از جمله کتاب‌های نثر فنی و متکلف در دو زبان عربی و فارسی هستند که در این پژوهش داستان سمرقندیّه در هر دو اثر، از جهت ویژگی‌های داستان‌پردازی، چون پی‌رنگ، ساختار، بُن‌مایه، زاویه دید، صدا، زمان و مکان، توصیف، لحن، گفت‌وگو، شخصیت‌پردازی و درون‌ أکثر
        مقامات حریری و مقامات حمیدی از جمله کتاب‌های نثر فنی و متکلف در دو زبان عربی و فارسی هستند که در این پژوهش داستان سمرقندیّه در هر دو اثر، از جهت ویژگی‌های داستان‌پردازی، چون پی‌رنگ، ساختار، بُن‌مایه، زاویه دید، صدا، زمان و مکان، توصیف، لحن، گفت‌وگو، شخصیت‌پردازی و درون‌مایه، مورد بررسی قرار گرفته و وجوه اشتراک و افتراق این داستان‌ها بیان شده است. داستان سمرقند در مقامات حریری درباره پیرِ رندی است که در روز، به وعظ مردم می‌پردازد و در پی جلب وجهه مذهبی در میان مردم است اما هنگام شب، تمام آنچه در روز، جماعت را بدان می‌خوانده نقض می‌کند. در داستان سمرقندِ مقامات حریری نیز پیری رند را مشاهده می‌کنیم که ابتدا از خسّت مردم سمرقند به تندی سخن می‌گوید ولی به مصلحت وقت، تغییر رویّه داده، به ستایش سمرقند و اهالی آن می‌پردازد. شباهت‌هایی که بین این دو مقامه وجود دارد بیانگر آن است که قاضی حمیدالدین در تألیف اثرش، به کتاب فاخر مقامات حریری نظر داشته و از آن به طرق مختلف بهره گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - مقایسۀ داستان فریدون با نمایشنامه «لیرشاه »
        معصومه خدادادی مهاباد لیلا فاطمی کلش
        در مقالۀ حاضر داستان فریدون و لیرشاه با توجه به عناصر داستانی هر یک، موردبررسی قرار گرفته است. منطق آشکاری که مقایسۀ این دو داستان را توجیه می کند تصمیم مشترکی است که دو پادشاه برای سرزمین خود می گیرند. در پی این تصمیمجدال ها و رویدادهایی رخ می دهد که فرجام هر یک از شخص أکثر
        در مقالۀ حاضر داستان فریدون و لیرشاه با توجه به عناصر داستانی هر یک، موردبررسی قرار گرفته است. منطق آشکاری که مقایسۀ این دو داستان را توجیه می کند تصمیم مشترکی است که دو پادشاه برای سرزمین خود می گیرند. در پی این تصمیمجدال ها و رویدادهایی رخ می دهد که فرجام هر یک از شخصیت های داستان را، که نکته قابل توجه و با اهمیت دو داستان است، نمایان می سازد. این بررسی مستقل از جنبه هایحماسی، اساطیری، تاریخی و دیدگاه تأثیرپذیری و تأثیرگذاری ادبیات ملل از یک دیگراست. رویکرد ما در مقایسۀ دو داستان بر اساس طرح، شخصیت ها، رویدادها و نکاتبرجستۀ آنهاست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - داستان‌پردازی داستان‌های کوتاه صادق هدایت و ویلیام فاکنر
        معصومه حکیم عطار یداله طالشی
        مقاله حاضر به شناخت بهتر ادبیات داستانی ایران و آمریکا می‌پردازد. هدف آن تبیین ساختار روایتی داستان‌های کوتاه هدایت و فاکنر است. سه داستان کوتاه(سه قطره خون، داش آکل، سگ ولگرد) از مجموعه آثار صادق هدایت و سه داستان کوتاه(یک گل سرخ برای امیلی، سپتامبر خشک، انبار سوزی) از أکثر
        مقاله حاضر به شناخت بهتر ادبیات داستانی ایران و آمریکا می‌پردازد. هدف آن تبیین ساختار روایتی داستان‌های کوتاه هدایت و فاکنر است. سه داستان کوتاه(سه قطره خون، داش آکل، سگ ولگرد) از مجموعه آثار صادق هدایت و سه داستان کوتاه(یک گل سرخ برای امیلی، سپتامبر خشک، انبار سوزی) از ویلیام فاکنر انتخاب شد؛ سپس با در نظر گرفتن ویژگی‌های داستان‌های کوتاه میزان توجه هدایت و فاکنر را به عناصر داستانی در داستان‌پردازی مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله شیوه صادق هدایت و ویلیام فاکنر در داستان‌گویی، شخصیت‌پردازی، پی‌رنگ، گفت‌وگو، زاویه دید، صحنه‌پردازی، لحن و درون‌مایه بررسی شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - بررسی تطبیقی «ابومسلم‌نامه» ابوطاهر طرسوسی و «ابومسلم الخراسانی» جرجی زیدان
        عسگر بابازاده اقدم حسین تک تبار فیروزجایی
        داستان‌پردازی و روایت درباره ابومسلم خراسانی و قیام وی همواره محل بحث ادیبان و مورخان و دیگر صاحبنظران بوده و هر کس به فراخور گرایش فکری و مسلک خویش درباره آن سخن‌سرایی کرده‌اند. در این میان دو تن از صاحبنظران ادب عربی و فارسی؛ جرجی‌زیدان و ابوطاهر طرسوسی با نگرشی خاص ب أکثر
        داستان‌پردازی و روایت درباره ابومسلم خراسانی و قیام وی همواره محل بحث ادیبان و مورخان و دیگر صاحبنظران بوده و هر کس به فراخور گرایش فکری و مسلک خویش درباره آن سخن‌سرایی کرده‌اند. در این میان دو تن از صاحبنظران ادب عربی و فارسی؛ جرجی‌زیدان و ابوطاهر طرسوسی با نگرشی خاص به مسأله ابومسلم و قیام وی پرداخته‌ و مفاهیم متفاوت و گاه متناقضی از وی ارائه کرده‌اند. با توجه به جایگاه ابومسلم خراسانی، مقالـه پیش‌ رو بر آن است تا با روش تطبیقی، به مقایسـه ساختاری و محتوایی داستان‌های ابومسلم الخراسانی و ابومسلم نامه بپردازد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد نشانه‌ای از تأثیر و تأثر میان این دو داستان وجود ندارد؛ شخصیت واقعی ابومسلم در هر دو اثر تا حدودی تحریف شده و زیدان هم در رعایت معیارهای شکلی و هم در زمینه محتوایی داستانش، موفق‌تر از طرسوسی عمل کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بررسی تطبیقی شخصیت پردازی و طرح داستان در مقامات حمیدی و مقامات حریری
        هدیه خنافره منصوره تدینی مسعود پاکدل فرزانه رحمانیان
        مقامه یکی از انواع داستان‌های کهن است که با نثر مصنوع آمیخته با شعر، در مورد قهرمانی است که به صورت ناشناس در حکایت ها ظاهر می شود و به قصد گدایی، حوادثی را به وجود می آورد و همین که در پایان کار شخصیتش شناخته می شود، ناپدید می گردد تا آنکه دوباره در هیبتی دیگر در مقامه أکثر
        مقامه یکی از انواع داستان‌های کهن است که با نثر مصنوع آمیخته با شعر، در مورد قهرمانی است که به صورت ناشناس در حکایت ها ظاهر می شود و به قصد گدایی، حوادثی را به وجود می آورد و همین که در پایان کار شخصیتش شناخته می شود، ناپدید می گردد تا آنکه دوباره در هیبتی دیگر در مقامه بعدی ظاهر گردد. مقامات حمیدی در شمار کتاب‌های بسیار مهم در زبان عربی و فارسی است. حمیدی با برگزیدن قالب داستان و بهره‌گیری از اصول داستان‌نویسی، همچنین گزینش حوادث این داستان‌ها از واقعیت‌های زندگی و انتخاب شخصیت‌های داستانی از مردمی که در میانشان زندگی می‌کند، همراه با ویژگی‌های فردی و اجتماعی آنان، شیوه نویسندگی مقامات را به سبک نویسندگان رئالیستی نزدیک ‌گرداند. جوشش زندگی از درون حوادث مقامات، به همراه کنش شخصیت‌های واقعی در صحنه‌های آن و تأثیر فضای معنوی، اخلاقی، اجتماعی، مادی، علمی و ادبی بر شخصیت‌ها، حقیقت مانندی داستان‌ها را تحقق می‌بخشد. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی تلاش شده است تا مهم ترین داستان در مقامات حمیدی و حریری بررسی گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - هنر و تربیت در شخصیت پردازی قصص سوره کهف
        صدیقه مهدوی کنی فهمیه میری
        سوره کهف از جمله سوری است که چهار قصه را در خود جای داده است: قصه اصحاب کهف ،قصه صاحب دو باغ، قصه موسی(علیه السلام) و عبد صالح، و قصه ذوالقرنین؛ با دقت در قصصسوره می توان دریافت هر قصه متشکل از شخصی تهایی است که برخی دارای نقش اصلی وپررنگ، و برخی دارای نقش فرعی و کم رنگ أکثر
        سوره کهف از جمله سوری است که چهار قصه را در خود جای داده است: قصه اصحاب کهف ،قصه صاحب دو باغ، قصه موسی(علیه السلام) و عبد صالح، و قصه ذوالقرنین؛ با دقت در قصصسوره می توان دریافت هر قصه متشکل از شخصی تهایی است که برخی دارای نقش اصلی وپررنگ، و برخی دارای نقش فرعی و کم رنگ هستند که در کنار، یا مقابل هم سبب حرکت ومعرفی فضای داستان شده اند. این مقاله بر آن است تا با توجه به سبک متفاوت این سوره با سورمشابه، و هم چنین اهمیت نقش قهرمان و ضد قهرمان در هر داستان، به ترسیم شخصیت ها ازدو بعد هنری و تربیتی بپردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - واکاوی تطبیقی عناصر داستان در رزمنامۀ غنایی زال و رودابه و تراژدی نمادگرای پله‌آس و ملیزاند
        هانیه امینی معصومه خدادادی مهاباد اشرف چگینی چگینی
        به دلیل پویا بودن ادبیات، همواره تأثیر اقتباس، ترکیب و بازآفرینی را می‌توان در میان آثار ادبی دنیا جست‌وجو کرد. در این میان ادبیات تطبیقی ابزاری برای رسیدن به تأثیر و اقتباس میان ادبیات جهان است. تأثیر فردوسی در جهان بر همگان مبرهن است و در این میان اقتباس موریس مترلینک أکثر
        به دلیل پویا بودن ادبیات، همواره تأثیر اقتباس، ترکیب و بازآفرینی را می‌توان در میان آثار ادبی دنیا جست‌وجو کرد. در این میان ادبیات تطبیقی ابزاری برای رسیدن به تأثیر و اقتباس میان ادبیات جهان است. تأثیر فردوسی در جهان بر همگان مبرهن است و در این میان اقتباس موریس مترلینک در نمایشنامۀ نمادگرای پله‌آس و ملیزاند از داستان زال و رودابه فردوسی نمونه‌ای از این تأثیرگذاری بر ادبیات جهان است. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی عناصر داستان مانند: طرح، درونمایه، زاویۀ دید، شخصیت‌ها، زمان و مکان و نقش آن در تأثیرپذیری زنجیرۀ مشترک بن‌مایۀ داستان‌ها و نتایج اخلاقی دو اثر ارزشمند زال و رودابه فردوسی و پله‌آس و ملیزاند از مترلینک است. در این جستار به واکاوی تطبیقی عناصر داستان با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای پرداخته شده و با تأکید بر وجوه اشتراک و افتراق، به تحلیل و مقایسۀ این دو اثر حماسی- غنایی و نمایشنامۀ نمادگرا پرداخته می‌شود. هم‌چنین به واکاوی هم‌فکری‌های ناخواسته بشری در خصوص عشق، ترس از مرگ و ماوراء‌الطبیعه می‌پردازیم. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که هر دو اثر دارای ساختار داستانی پیوسته هستند که عناصر داستانی را به خوبی در پیشبرد داستان به کار گرفته‌اند. هم‌چنین طرح کلی این دو داستان‌ به گونه‌ایست که در موقعیت مکانی و محدوده زمانی خاصی جریان داشته‌اند و دارای طرح و پیرنگی بسته و عناصر داستانی کاملا منسجم هستند اما در فضا و جو، دارای تفاوت هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - شیوه‌های شخصیت‌پردازی در برۀ گمشدۀ راعی
        یدالله بهمنی مطلق
        شخصیت یکی از ارکان اصلی داستان است که بدون آن خلق داستان امکان پذیر نیست؛ اما پردازش این عنصر داستانی یکی از سازوکارهایی است که توانمندی نویسنده را در آفرینش اثری ماندگار نشان می دهد. هوشنگ گلشیری یکی از داستا ن نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود برج أکثر
        شخصیت یکی از ارکان اصلی داستان است که بدون آن خلق داستان امکان پذیر نیست؛ اما پردازش این عنصر داستانی یکی از سازوکارهایی است که توانمندی نویسنده را در آفرینش اثری ماندگار نشان می دهد. هوشنگ گلشیری یکی از داستا ن نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود برجای گذاشته است. برۀ گمشدۀ راعی از داستان های بلند، پرکشش و تأثیرگذار اوست که به بازتاب سرخوردگی روشنفکران در دهۀ پنجاه پرداخته است. شخصیت پردازی در این اثر برجستة ادبی موضوع مقالة حاضر است که نگارنده تلاش نموده به روش توصیفی- تحلیلی به کشف شیوه های شخصیت پردازی در این اثر دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد گلشیری با روش های مختلف شخصیت پردازی آشناست و از هریک به اندازه و فراخور موقعیت و فضای داستان استفاده نموده است. نام ها را نسبتاً قدیمی انتخاب کرده که رنگ مذهبی برجسته تری دارند و غالباً با مسمای خود مناسبت دارند. توصیف شخصیت ها، محیط، گفت وگوها و... در خدمت فضای داستان هستند. شیوۀ جریان سیال ذهن در تمام اجزای داستان محسوس است. رمزگونگی از نکات اصلی این داستان است و نویسنده تلاش نموده در فضای سیاسی- اجتماعی معاصر، خلف صدقی از آثار نمادین گذشته برجای بگذارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - تحلیل ساختارى حکایت دقوقى در مثنوى مولانا
        فاطمه امامی
        در فایل اصل مقاله موجود است
        در فایل اصل مقاله موجود است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - بررسی ساختار و محتوای حکایتی از اسرار التوحید و مثنوی مولوی
        وحید مبشری تورج عقدایی
        نقد مقایسه‌یی یکی از شیوه‌های پرکاربرد در نقد ادبی است و به یاری آن میزان دانایی و هنرمندی دو سوی سنجش برای تعیین جایگاه آنان در حوزه‌ی مورد بررسی آشکار می‌شود. شاید بتوان گفت که همین سنجش‌هاست که ضرورت توجه به مسأله‌ی سرقات ادبی و نظریه‌ی ادبی بینامتنیت را ایجاب می‌کند أکثر
        نقد مقایسه‌یی یکی از شیوه‌های پرکاربرد در نقد ادبی است و به یاری آن میزان دانایی و هنرمندی دو سوی سنجش برای تعیین جایگاه آنان در حوزه‌ی مورد بررسی آشکار می‌شود. شاید بتوان گفت که همین سنجش‌هاست که ضرورت توجه به مسأله‌ی سرقات ادبی و نظریه‌ی ادبی بینامتنیت را ایجاب می‌کند. در این مقاله یکی از حکایت‌های دفترمثنوی با عنوان مأخذش در اسرار التوحید، مقایسه شده است. نگاهی کوتاه و کلّی به حکایت و شیوه ی حکایت‌پردازی محمد منور و مولوی و بیان چیستی نقد مقایسه‌یی و سرقات ادبی و نظریه‌ی ادبی بینامتنی، در مدخل مقاله آمده است تا زیر ساخت موضوعی مقاله و نحوه، میزان و شکل تأثیرپذیری مولوی از محمّد منور و احیاناً با واسطه از عطار در مصیبت‌نامه‌ی او، مشخص گردد.بر پایه ی این سنجش است که به توانمندی مولانا در حکایت پردازی،پی می بریم تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - بررسی عناصر داستانی در افشین و بودلف
        رضوان کریمی تورج عقدایی
        تاریخ بیهقی، یکی از آفرینش های کم نظیر ادب فارسی است که قلم توانایِ ابوالفضل بیهقی، به آن بافت داستانی بخشیده است. بیهقی، فضایِ رویدادهای تاریخی را باز می‌گذارد و با استفاده از عناصری چون شخصیت‌پردازی، گفتگو، زاویه دیدِ مناسب، بررسی جزییات، توصیف کسان و چیزها و ... نه أکثر
        تاریخ بیهقی، یکی از آفرینش های کم نظیر ادب فارسی است که قلم توانایِ ابوالفضل بیهقی، به آن بافت داستانی بخشیده است. بیهقی، فضایِ رویدادهای تاریخی را باز می‌گذارد و با استفاده از عناصری چون شخصیت‌پردازی، گفتگو، زاویه دیدِ مناسب، بررسی جزییات، توصیف کسان و چیزها و ... نه تنها خوانندگان را به آن فضا نزدیک می‌گرداند؛ بلکه ارتباطی صمیمانه، نیز، با خوانندگان برقرار می کند. این مقاله سرِ آن دارد که با بررسی عناصر داستان، در حکایت افشین و بودلف، هنر داستان پردازیِ بیهقی را بررسی نماید و نشان دهد که آیا بیهقی، داستان پردازی کرده و یا فقط به عناصر داستان نزدیک شده است؟ برای رسیدن به این مهم، عناصر موجود در حکایت افشین و بودلف را، با نظریه های ادبیات داستانی، مقایسه می نماییم تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - روایت عطّار از قتل حلّاج و عناصر داستانی آن
        فریدون کوره ئی
        هر اثری برای تبدیل شدن به داستان ناگزیر از رعایت قواعدی است تا در مسیر تبدیل قرار گیرد. یکی از این قوانین وجود اجزایی خاص در هر اثر داستانی است که اصطلاحاً عناصر داستانی نامیده می شود. در این بررسی پس از تحلیل عناصر داستان کشته شدن حسین بن منصور حلّاج در کتاب تذکره الاو أکثر
        هر اثری برای تبدیل شدن به داستان ناگزیر از رعایت قواعدی است تا در مسیر تبدیل قرار گیرد. یکی از این قوانین وجود اجزایی خاص در هر اثر داستانی است که اصطلاحاً عناصر داستانی نامیده می شود. در این بررسی پس از تحلیل عناصر داستان کشته شدن حسین بن منصور حلّاج در کتاب تذکره الاولیای عطار پرداخته شده و برای هر کدام از عناصر، شاهد مثال از متن کتاب ذکر شده است. در این روایت داستان گونه نیز مانند اکثر داستان ها همه عناصر دیده نمی‎شود بلکه با توجه به قابلیت های داستان بعضی عناصر حذف شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - بررسی تطبیقی عناصر داستان در داستانهای کوتاهِ مصطفى لطفی منفلوطی و جلال آل احمد
        قاسم مختاری
        در فایل اصل مقاله موجود است
        در فایل اصل مقاله موجود است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - بررسی عناصر روایت داستانی «24 ساعت خواب و بیداری» صمد بهرنگی
        علی دهقان وحید امیری
        امروزه داستان کوتاه بعد از شعر، مهم‌ترین نوع ادبی شمرده می شود که به طور گسترده در میان مردم رواج پیدا کرده است. داستان کوتاه به عنوان یک داستان فنّی، دارای عناصری مانند طرح و پیرنگ، شخصیّت، جدال، زمان و مکان، زاویه دید، و... می‌باشد که همه آنها به صورت هماهنگ و سازمان أکثر
        امروزه داستان کوتاه بعد از شعر، مهم‌ترین نوع ادبی شمرده می شود که به طور گسترده در میان مردم رواج پیدا کرده است. داستان کوتاه به عنوان یک داستان فنّی، دارای عناصری مانند طرح و پیرنگ، شخصیّت، جدال، زمان و مکان، زاویه دید، و... می‌باشد که همه آنها به صورت هماهنگ و سازمان یافته، پیرامون عنصر درون مایه و در خدمت آن در حال حرکت هستند. پژوهش حاضر به بررسی عناصر داستانی در داستان 24 ساعت خواب و بیداری صمد بهرنگی پرداخته است. بیشتر داستان های بهرنگی سبک رئالیستی دارد. او به یاری شگرد داستان نویسی و به شیوة واقع‌گرایانه، مسائل عینی و زندگی فقرزده و مشکلات طبقات فرودست جامعه را به تصویر کشیده است. در این مقاله، پس از شرح مختصر عناصر فنّی موجود در داستان 24 ساعت خواب و بیداری، نمونه های مربوط به آن عناصر ارائه می شود. نتایج این مطالعه حکایت از این دارد که داستان 24 ساعت در خواب و بیداری، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و برجسته‌ترین داستان‌های بهرنگی توانسته است با بهره‌گیری مناسب از عناصر داستانی، به خلق تصویری تحسر برانگیز از نحوة زندگی و امرار معاش کودکان خیابانی و بی‌سرپناه موفق شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - بررسی تطبیقی عناصر داستانی «گلستان» سعدی و «روضه خلد» مجد خوافی
        مصطفی خدایاری زکیه دهنمکی
        گلستان سعدی یکی از شاهکارهای نثر فارسی است که به لحاظ جذابیّت های زبانی و روایی و محتوا، مورد توجه فارسی زبانان از زمان نگارش تا روزگار ما بوده است. در طول تاریخ، بسیاری از شاعران و نویسندگان بنام، سعی در خلق اثری چون گلستان داشته اند، امّا تا کنون هیچ یک نتوانسته اند ر أکثر
        گلستان سعدی یکی از شاهکارهای نثر فارسی است که به لحاظ جذابیّت های زبانی و روایی و محتوا، مورد توجه فارسی زبانان از زمان نگارش تا روزگار ما بوده است. در طول تاریخ، بسیاری از شاعران و نویسندگان بنام، سعی در خلق اثری چون گلستان داشته اند، امّا تا کنون هیچ یک نتوانسته اند رقیبی چیره دست برای گلستان باشند. مجد خوافی شاعر و عارف توانای قرن هشتم، یکی از آن بسیاران است که با آفرینش اثری چون روضه خلد به خیل مقلّدان گلستان پیوسته و حتّی توانسته بر دیگر رقبا برتری جوید. روضه خلد از نظیره های موفّق گلستان است که به تقلید از گلستان نوشته شده است. در این تحقیق داستان، قصه و حکایت، تعریف و تفاوت آنها با یکدیگر تبیین شده است، نگارندگان در ادامه، زبان، سبک، شخصیّت ها، پیام و محتوا و نیز برخی از عناصر داستانی موجود در حکایات گلستان سعدی و روضه خلد مجد خوافی را مقایسه و تحلیل کرده اند.که نتیجه بارز آن وجود برخی تفاوت ها و شباهت ها ی دو اثر است که در این مجال، این موارد مقایسه ای و وجوه اشتراک و افتراق آن دو، به گونه ای مبسوط تر با رهیافتی توصیفی - تحلیلی و با بهره‌گیری از روش کتابخانه‌ای در قالب مقاله‌ای علمی پژوهشی انجام پذیرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - تحلیل عناصر محتوایی و جامعه‌شناختی داستان کوتاه در ایران از سال ۱۳۰۰- ۱۳۳۲ ش.
        لیلا خیاطان فرزانه یوسف قنبری نسیم خواجه زاده مسعود خردمندپور
        آثار ادبی دورة بیداری و بعد از مشروطه، جنبة اجتماعی و سیاسی فراوانی دارند و می توان آنها را از دیدگاه جامعه‌شناختی، نقد و بررسی کرد. یکی از شیوه های کارآمد در نقد متون ادبی به‌ویژه داستان کوتاه، نقد جامعه‌شناختی است. در این روش، ارتبـاط سـاختار و محتـوای داستان بـا وضـع أکثر
        آثار ادبی دورة بیداری و بعد از مشروطه، جنبة اجتماعی و سیاسی فراوانی دارند و می توان آنها را از دیدگاه جامعه‌شناختی، نقد و بررسی کرد. یکی از شیوه های کارآمد در نقد متون ادبی به‌ویژه داستان کوتاه، نقد جامعه‌شناختی است. در این روش، ارتبـاط سـاختار و محتـوای داستان بـا وضـعیّت و دگرگونیهای جامعه، بررسی و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانـۀ اجتمـاع در جهـان تخیّلـی اثـر ادبی، نقدوتحلیل می‌شود. سابقۀ این‌گونه از پژوهش و به‌کارگیری ایـن شیوه در نقد داستان کوتاه ایران، کارایی نقد جامعه‌شناختی در نقد و بررسی داستان کوتاه را ثابت کرده است. داستان کوتاه به‌عنوان گونه‌ای از ادبیّات داستانی، در ایران در حدود سال ۱۳۰۰ ه.ش توسط کسانی چون جمال‌زاده، شکل گرفت و هم‌زمان با جریانات ادبی به روند توسعه و تکامل خود ادامه داد. نسل اول نویسندگان داستان کوتاه، ضمن آشنایی با این پدیدۀ نوظهور، توانستند آثاری درخور توجّه بیافرینند و هر یک برای خود سبکی خاص را دنبال کنند که در آینده، شالودۀ داستان کوتاه ایرانی را بنیان نهاد. نگارنده در این پژوهش با روش تحلیلی –توصیفی و بر پایۀ چارچوب نظری نقد اجتماعی به این نتیجه دست‌یافته است که داستان کوتاه نیز همچون هر پدیدۀ ادبی دیگر، همسو با اجتماع و جریانات سیاسی- اجتماعی به حیات خود ادامه داده، بدیهی است که در این مسیر از اجتماع، تأثیر پذیرفته، بر آن تأثیر گذاشته است. لذا بررسی محتوایی این نوع ادبی می‌تواند رهیافتی جدید در حوزۀ مطالعات اجتماعی باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - بررسی و تحلیل عناصر داستانی در دو داستان«زنی‌ که مردش را گم‌کرد!» و « به کی سلام کنم؟»
        دکتر ندا مراد
        داستان، آفرینشی هنری است که ذهن خلّاق نویسنده با الهام گرفتن از زندگی درونی و بیرونی بشر و آنچه پیرامون اوست، با عناصری بنیادین خلق می‌شود. عناصر داستان، شالوده و ساختار اصلی یک داستان را تشکیل می‌دهد که بررسی و شناخت این عناصر، مخاطب را در شناخت بهتر نویسنده اثر راهنما أکثر
        داستان، آفرینشی هنری است که ذهن خلّاق نویسنده با الهام گرفتن از زندگی درونی و بیرونی بشر و آنچه پیرامون اوست، با عناصری بنیادین خلق می‌شود. عناصر داستان، شالوده و ساختار اصلی یک داستان را تشکیل می‌دهد که بررسی و شناخت این عناصر، مخاطب را در شناخت بهتر نویسنده اثر راهنمایی می‌کند؛ زیرا نویسنده بنا به فراخور افکار و اندیشه‌های خود، از عناصر داستانی بهره می‌گیرد و نتیجه‌ی این امر، خلق آثاری متفاوت با درون‌مایه‌ و مضمونی تأثیرگذار است. صادق هدایت و سیمین دانشور از نویسندگان معاصری هستند که در تجربه‌های نویسندگی، اغلب مسائل و مشکلات گریبان‌گیر زنان را از موضوعات و مضامین اصلی داستان‌های خود قرار داده‌اند. مقاله حاضر نمودهای این مفهوم جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه را در عناصر دو داستان زنی که مردش را گم کرد! و به کی سلام کنم؟ بررسی و تحلیل می‌نماید. دلیل انتخاب این دو نویسنده، تناسب موضوع در این دو داستان رئالیستی است. در این نوشتار، در یک مقدمه و دو گفتار، با روشی توصیفی-تحلیلی با رویکردی کمی و کیفی ضمن بررسی تطبیقی عناصر داستانی، مباحث زن، جامعه، سیاست، آموزش، اقتصاد و غیره به همراه شاهد مثال، بازخوانی می‌شود و آشکار می‌گردد که در این دو اثر ، فقر موضوع محوری و تلاش برابری برابری اجتماعی پیام اصلی نویسندگان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - تحلیل عناصر داستان در رمان «پستچی» با تأکید بر عناصر ساختاری طرح
        سیده سونیا فغانی ملیحه مهدوی مسعود مهدیان
        هر داستان از اجزایی تشکیل شده‌است که پیکرة آن داستان را تشکیل می دهند و نقد و برّرسی هنر داستان پردازیِ نویسندگان، با بررسی و تحلیل این عناصر نمود می یابد. پژوهش حاضر به بررسی عناصر داستان در رمان پستچی از چیستا یثربی اختصاص یافته‌است. معیار انتخاب، توجّه و استقبال مخاط أکثر
        هر داستان از اجزایی تشکیل شده‌است که پیکرة آن داستان را تشکیل می دهند و نقد و برّرسی هنر داستان پردازیِ نویسندگان، با بررسی و تحلیل این عناصر نمود می یابد. پژوهش حاضر به بررسی عناصر داستان در رمان پستچی از چیستا یثربی اختصاص یافته‌است. معیار انتخاب، توجّه و استقبال مخاطبان به این رمان بوده‌است. هدف این پژوهش، نقد و تحلیل عناصر داستان و کیفیّت کاربرد آن در این رمان عاشقانه است تا به این سؤال پاسخ دهد که بارزترین عناصر داستانی در رمان پستچی کدامند؟ بدین منظور به شیوة کتابخانه ای- اسنادی و به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از عناصر ساختاری طرح‌ بعد از بیان طرح کلّی پژوهش، پیشینة تحقیق و بعد از تبیین انواع داستان، به برّرسی عناصر مهم این رمان پرداخته‌شد. مهم ترین یافته‌های حاصل از این تحقیق این‌است که پیرنگ داستان ها از نظم علّی و معلولی خاصی پیروی می کند و اغلب دارای گره گشایی و پیرنگی ساده و ابتدایی است. شخصیّت‌ها بیشتر انسانی و ایستا هستند. موضوع عاشقانه و غالباً حقیقت مانندی در داستان ها برقراراست. زاویة دیدی که برای روایت داستان‌ها پیش گرفته‌شده زاویة دید اوّل شخص است و گفتگوها در روند داستان بسیاراثرگذار است. نویسنده اغلب به ذکر صحنه به شیوة تلخیص و کوتاه‌نمایی پرداخته‌است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - The Analysis of the Discourse Markers in the Narratives Elicited from Persian-speaking Children
        Iran Mehrabi Sari
        Discourse markers (DMs) are linguistic elements that index different relations and coherence between units of talk. Most research on the development of these forms has focused on conversations rather than narratives. This article examines age and medium effects on use o أکثر
        Discourse markers (DMs) are linguistic elements that index different relations and coherence between units of talk. Most research on the development of these forms has focused on conversations rather than narratives. This article examines age and medium effects on use of various discourse markers in pre-school children. Fifteen normal Iranian monolingual children, male and female, participated in this study. They were divided into three age groups (4-5, 5-6, 6-7). Two tests, story production and story re-production (retelling), based on two different story books were used to elicit the children's narratives. This study shows that the functions of DMs within the oral narrative context follow neither from their usual meanings nor from their usual discourse functions in other contexts. These markers just help to continue the narrative procedure. Narrative experts illustrate how DMs initiate and conclude narrative action, how they guide listeners to follow their interruption and sequence of narrative elements. The results showed no specific difference on the kind of DM being used regarding the age of the participants; furthermore, in terms of the number of utterances and also DMs, children overall behaved differently when they were asked to retell a story, comparing to the time when they were asked to produce a story. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - تحلیل روایت‌شناسی منظومۀ «فرهاد و شیرین» وحشی‌بافقی بر اساس دیدگاه ساختار زمانمند
        جهانگیر صفری محمود آقاخانی بیژنی
        منظومۀ روایی فرهاد و شیرینوحشی بافقی، به شرح ماجرای عشق میان شیرین (معشوق و همسر خسرو پرویز) و فرهاد (هنرمند و بت تراش) می پردازد و از جمله شعرهایی است که ساختاری روایی و نمایشی دارد. شیوة روایت و داستان پردازی در این منظومه به گونه ای است که شاعر با بهره گیری از عنا أکثر
        منظومۀ روایی فرهاد و شیرینوحشی بافقی، به شرح ماجرای عشق میان شیرین (معشوق و همسر خسرو پرویز) و فرهاد (هنرمند و بت تراش) می پردازد و از جمله شعرهایی است که ساختاری روایی و نمایشی دارد. شیوة روایت و داستان پردازی در این منظومه به گونه ای است که شاعر با بهره گیری از عناصر داستانی؛ شامل طرح روایی، شخصیت، گفت‌و گو، دیدگاه و توصیف، فضایی متفاوت می آفریند. این پژوهش با هدف تحلیل عناصر داستان در این منظومه و به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. این منظومۀ روایی بر اساس زمان خطی روایی گسترش می یابد و حوادث یکی پس از دیگری و به صورت زنجیر وار به وجود می آیند؛ به گونه ای که ابتدا وضعیت متعادل برقرار است، سپس با بروز حادثه ای، این وضعیت دچار روند تغییر می شود و وضعیت نا متعادل بر شعر حاکم می گردد. بعد از ذکر حادثه ها، روایت به وضعیت متعادل سامان یافته ای می رسد و پایان می یابد. درواقع این منظومه از یک زنجیره و پنج عنصر روایی تشکیل شده است که در نهایت سرنوشت شخصیت اصلی نیز مشخص شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - بررسی و تحلیل عناصر داستانی در افسانه‌های تخیّلی بختیاری (مطالعۀ موردی: قصّۀ گنجشک به لهجۀ محلّیِ فارسانی)
        حمزه محمدی ده چشمه حمید رضایی الهام محمودی
        افسانه‌های بختیاری با گویشی ساده و نزدیک به زبان فارسی و با تلفیقی از زبان محلّی روایت می‌شوند. این در حالی است که در بیان وجوه دیگر ادبیّات عامه؛ یعنی زبان‌زدها و ضرب‌المثل‌ها، افسانه‌ها و قصّه‌ها، پایۀ اصلی در روایت، گویش منطقۀ مورد نظر است. قصّه‌های بختیاری علاوه بر أکثر
        افسانه‌های بختیاری با گویشی ساده و نزدیک به زبان فارسی و با تلفیقی از زبان محلّی روایت می‌شوند. این در حالی است که در بیان وجوه دیگر ادبیّات عامه؛ یعنی زبان‌زدها و ضرب‌المثل‌ها، افسانه‌ها و قصّه‌ها، پایۀ اصلی در روایت، گویش منطقۀ مورد نظر است. قصّه‌های بختیاری علاوه بر نزدیکی زبانی با افسانه‌های مناطق مرکزی ایران، از شباهت معنایی و ساختاری برخوردارند؛ به‌طوری که با انجام تغییراتی اندک در این افسانه‌ها، می‌توان اغلب آن‌ها را به مَتَل‌هایی قابل‌فهم برای شنوندگان و مخاطبان دیگر مناطق تبدیل کرد. جمع‌آوری این‌گونه قصّه‌ها گذشته از اهمیّتی که در زمینۀ مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی، تاریخ اجتماعی اقوام و ... دارد، از نظر زبانی؛ یعنی دربرگرفتن نحو، واژگان و نوع تلفّظ آ‌ن‌ها، از اهمیّت شایانی برخوردار است؛ چراکه با حفظ و ضبط این قصّه‌ها می‌توان ساختار نحوی، واژگان و تلفّظ آن‌ها را ثبت کرد و در دوره ‌ای که بیشتر گرایش به استفاده از زبان رسمی است و کم‌کم لهجه‌ها و گویش‌ها در حال نابودی هستند، از این طریق به حفظ لهجه‌ها و گویش‌های مختلف کمک کرد. بر همین اساس، در این پژوهش یکی از افسانه‌های محلّی بختیاری (قصّۀ گنجشک) به لهجۀ فارسانی جمع‌آوری و آوانویسی گردیده و سپس با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا، عناصر داستانی در این قصّه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌ است. با توجّه به از بین‌رفتن بسیاری از لهجه‌ها و گویش‌ها در عصر جدید، هدف از پژوهش پیشِ رو ضرورت حفظ این‌گونه قصّه‌ها و گویش مورد استفاده در آن‌هاست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - بررسی توصیفی، ساختاری و محتوایی افسانۀ دختر جولاه
        اصغر شهبازی
        افسانه‌های عامّه یکی از گونه‌های ادب داستانی عامّه‌اند. در همین راستا، افسانۀ دختر جولاه، یکی از افسانه‌های مردم چهارمحال‌وبختیاری به زبان فارسی گفتاری رایج در روستای گیشنگان است که با این روایت تاکنون ثبت و تحلیل نشده‌است. نگارنده در این مقاله با معرفی و گزارش کامل افس أکثر
        افسانه‌های عامّه یکی از گونه‌های ادب داستانی عامّه‌اند. در همین راستا، افسانۀ دختر جولاه، یکی از افسانه‌های مردم چهارمحال‌وبختیاری به زبان فارسی گفتاری رایج در روستای گیشنگان است که با این روایت تاکنون ثبت و تحلیل نشده‌است. نگارنده در این مقاله با معرفی و گزارش کامل افسانه، آن را از منظر عناصر داستان و افسانه کاویده و در نهایت آن را بر اساس الگوی ریخت‌شناسی قصه‌ها (الگوی پراپ) بررسی ‌کرده‌است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوا) و روش گردآوری داده‌ها از نوع میدانی است و به‌طور خلاصه مشخص‌شده که این روایت از افسانۀ دختر جولاه، روایتی متفاوت با روایت‌های ذیل تیپ g879 است که مارزلف بررسی ‌کرده‌است. این افسانه، از منظر عناصر داستان، قوی است؛ کنش‌ها همانند اغلب افسانه‌ها، بیرونی، متنوع و گوناگون‌اند؛ زاویۀ دید، سوم شخص مفرد؛ و راوی، دانای کل است. شخصیت‌ها متنوع‌اند، اما اغلب بی‌نام و نشان؛ مقدمه‌چینی، گره‌افکنی، اوج، گره‌گشایی و فرود، در نهایت اختصار تنظیم شده‌اند. زمینۀ خرق عادت در آن قوی است. تصادف و تقدیر به‌خوبی نمایان است و یکی از مضامین اصلی آن، تقدیرباوری است. تقابل‌های دوگانه در قالب شاه و فقیر، بدجنس و نیک‌اندیش، دروغگو و راستگو ترسیم شده‌اند. حوادث در عین فشردگی، همانند بسیاری از افسانه‌ها، استقلال دارند و تشابه بن‌مایه‌ها در این افسانه در قالب وجود سیمرغ، دیو، خوابِ دیو، تبدیل‌شدن به سنگ، ناپدید‌شدن، داروی شگفت‌انگیز و... رخ‌ می‌نماید. این افسانه بر اساس الگوی پراپ هم بررسی‌ و مشخص‌شده که اغلب خویشکاری‌ها را دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - رسالۀ قشیریه و مینی مالیسم
        حمیدرضا فرضی آرزو حسین پور
        در آثار منظوم و منثور کلاسیک فارسی به ویژه متون عارفانه و صوفیانه نمونه های بیشماری می توان یافت که کاملاً منطبق با ویژگی های سبکی داستان های مینی‌مال است. در این میان، برخی از حکایت های ابوالقاسم قشیری در رساله ی قشیریه برخی از ویژگی های داستان مینی‌مال را دارند. پژوهش أکثر
        در آثار منظوم و منثور کلاسیک فارسی به ویژه متون عارفانه و صوفیانه نمونه های بیشماری می توان یافت که کاملاً منطبق با ویژگی های سبکی داستان های مینی‌مال است. در این میان، برخی از حکایت های ابوالقاسم قشیری در رساله ی قشیریه برخی از ویژگی های داستان مینی‌مال را دارند. پژوهش حاضر برآن است تا به شیوه ی تحلیلی - توصیفی به بررسی ساختار حکایت های رساله ی قشیریه و تطبیق آن با اصول داستان های مینی‌مال بپردازد تا علاوه بر ارائه ی تصویری روشن از رگه های مینی‌مال نویسی در آثار ادبیات کهن نشان دهد که؛ اصول به کار رفته در ساختار حکایت های صوفیانه و عارفانه ی این اثر از جنبه های بسیاری با اصول داستان های مینی‌مالیستی هماهنگ است و از این جهت نمونه بارزی از کوتاه گرائی محسوب می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - گفت‏ وگو در رمان آواز کشتگان
        مرضیه هرمزدى ابراهیم رنجبر
        در این نوشته قصد داریم کارکرد، انواع و جایگاه گفت وگو را در رمان آواز کشتگان بررسى کنیم. این رمان رئالیستى در ترسیم اوضاع سیاسى- اجتماعى عصر خود و مخلد کردن مشقت هاى مبارزات سیاسى یک نسل اهمیت خاصى دارد. در این رمان، گفت وگو هم به عنوان یکى از مهم ترین عناصر داستان و هم أکثر
        در این نوشته قصد داریم کارکرد، انواع و جایگاه گفت وگو را در رمان آواز کشتگان بررسى کنیم. این رمان رئالیستى در ترسیم اوضاع سیاسى- اجتماعى عصر خود و مخلد کردن مشقت هاى مبارزات سیاسى یک نسل اهمیت خاصى دارد. در این رمان، گفت وگو هم به عنوان یکى از مهم ترین عناصر داستان و هم به عنوان یکى از سازه هاى ساختار رمان و هم به عنوان یکى از راه هاى خلق و معرفى شخصیت ها نقش و کارکرد خاصى دارد. براهنى از انواع گفت وگوها و هم چنین از انواع کارکردهاى هر یک از انواع گفت وگوها فایده هنرمندانه گرفته و براى پیش برد حوادث رمان و جلب توجه خواننده، آن را به کار گرفته است. گفت وگوها در اکثر موارد با خصایص، منش و سرشت شخصیت ها متناسب و هماهنگ است و مخاطب از زبان شخصیت، به ذهن او پى مى برد. کارکرد گفت وگو در این رمان مى تواند الگویى براى کارهاى دیگر باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - بررسی عناصر داستان «اعرابی و سبوی آب» در مصیبت‌نامه، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی
        عبدالمجید یوسفی نکو حسن حیدری
        داستان اعرابی و سبوی آب از جمله داستان‌هایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبت‌نامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی می‌توان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستان‌پردازی سرایندگان این آثار، برخ أکثر
        داستان اعرابی و سبوی آب از جمله داستان‌هایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبت‌نامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی می‌توان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستان‌پردازی سرایندگان این آثار، برخی از عناصر این داستان چون پیرنگ، شخصیّت، گفت‌وگو، حقیقت‌نمایی و زاویه دید بررسی می‌گردد. تحلیل زاویه‌ دید بر اساس دیدگاه روایت‌شناسانی چون پرینس و ریمون- کنان، که آن را کانونی‌شدگی می‌نامند، نشان می‌دهد که تعداد شخصیّت‌های کانونی‌شده داستان در مثنوی مولوی بیشتر است. به نظر می‌رسد مولوی با گسترش دادن پیرنگِ داستان و نیز با افزودن بر تعداد شخصیّت‌ها و ایجاد گفت‌وگوهای طولانی، داستان و عمل روایت را جذّاب‌تر نموده است. نگارندگان این جُستار می‌کوشند با بررسی عناصر یادشده نشان دهند کدام‌یک از این سرایندگان در پرداخت این داستان موفق‌تر بوده‌اند. سراینده گُمنام دفتر هفتم، به‌‌رغم آنکه مثنوی را پیشِ رو داشته است، بهره‌ چندانی از شیوه‌های داستان‌پردازی مولوی نبرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - بررسی و تحلیل بازتاب جنگ جهانی دوم در دو رمان سووشون و المصابیح الزرق
        سعید بزرگ بیگدلی حسینعلی قبادی حلوه صالح
        رابطۀ ادبیات و اجتماع، پیوندی دو سویه است، به گواهی سرشت و سرنوشت ژانر ادبی رمان در بیان ژانرها و قالب‌های ادبی، رمان بیش از دیگر پدیده‌های ادبی با اجتماع گره‌خورده است، از میان عناصر داستانی، درون‌مایه و شخصیت پردازی ظرفیتی بیشتر برای انعکاس وضعیت اجتماع در اثر دارند، أکثر
        رابطۀ ادبیات و اجتماع، پیوندی دو سویه است، به گواهی سرشت و سرنوشت ژانر ادبی رمان در بیان ژانرها و قالب‌های ادبی، رمان بیش از دیگر پدیده‌های ادبی با اجتماع گره‌خورده است، از میان عناصر داستانی، درون‌مایه و شخصیت پردازی ظرفیتی بیشتر برای انعکاس وضعیت اجتماع در اثر دارند، برهمین اساس، در این جستار کوشش شده است دو رمان مشهور فارسی و عربی از حیث انعکاس درون‌مایه متأثر از جنگ جهانی دوم و شیوۀ شخصیت‌پردازی بررسی و تحلیل شوند. در این مقاله رمان المصابیح الزرق نوشتۀ"حنَّا مینه"رمان‌نویس مشهور سوری و رمان سووشون نوشتۀ"سیمین دانشور"رمان‌نویس مشهور ایرانی، از منظر تأثیر استعمار بر دو جامعه ایران و سوریه بررسی و کوشش شده است با بهره‌گیری از نظریه تحلیل گفتمان فرکلاف به تحلیل آن‎ها پرداخته شده شباهت‌ها و تفاوت‌های آن‎ها بیان شوند. نتیجه‌ بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که پیامدهای هجوم استعمار به این دو سرزمین و بازتاب‌های آن مشابهت‎های فراوان با یکدیگر داشته است و تفاوت‎ها اندک است که در این مقاله به هر دو جنبه پرداخته شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - کارکرد دیالکتیک1 «بود» و«نبود» در مجموعه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده2 و میخائیل نعیمة3
        معصومه زارع
        بود و نبود دو لفظ متضاد هستند که ریشه در ادبیات داستانی شرقی دارند و مهمترین نشانه آن نیز اصطلاح معروف یکی بود یکی نبود است. مفهوم تضاد موجود در این دو واژه که می توان از آن به عنوان مفهوم دیالکتیکی فلسفی نیز یاد کرد به عناصر داستان (به معنی عام کلمه داستان) کمک می کنند أکثر
        بود و نبود دو لفظ متضاد هستند که ریشه در ادبیات داستانی شرقی دارند و مهمترین نشانه آن نیز اصطلاح معروف یکی بود یکی نبود است. مفهوم تضاد موجود در این دو واژه که می توان از آن به عنوان مفهوم دیالکتیکی فلسفی نیز یاد کرد به عناصر داستان (به معنی عام کلمه داستان) کمک می کنند تا به سوی شکل گیری وحدتی حرکت کنند که همان معنی و مفهوم داستان است که صرف نظر از نوع نگاه به مولفِ متن و معنی، در داستان شکل می گیرد و مخاطب در خوانش داستان با آن مواجه می شود. این کارکرد دیالکتیکی در عناصری چون پی رنگ، زاویه دید، فضا، شخصیت، و ... قابل بررسی است، و اغلب این کارکرد رنگ جدال و تضاد دارد و گاهی نیز به مفهوم تغییر است. گاه تضاد و جدال بین جنبه های یک عنصر مانند تضاد در شخصیت ها مطرح است و گاه نیز در جنبه ای از یک عنصر و جنبه ای از عنصری دیگر مانند تضاد بین شخصیت و فضا قابل بررسی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - بررسی تطبیقی دو عنصر داستانی در روایات «زال و رودابه» با «رومئو و ژولیت»
        اکرم ندیری کیوی ناهید جعفری
        چکیده یکی از ویژگی های داستان که نقش برجسته ای در طرحِ نوشته، انسجام، رشد و گسترش آن دارد، شخصیّت پردازی و گره افکنی است؛ زیرا نویسنده باید بداند چگونه و با چه زبان و کارکردی، شخصیّتی را بیافریند و به او نقش و مرتبه بدهد و گره هایی که در طول داستان پدیدار کرده، با خلاق أکثر
        چکیده یکی از ویژگی های داستان که نقش برجسته ای در طرحِ نوشته، انسجام، رشد و گسترش آن دارد، شخصیّت پردازی و گره افکنی است؛ زیرا نویسنده باید بداند چگونه و با چه زبان و کارکردی، شخصیّتی را بیافریند و به او نقش و مرتبه بدهد و گره هایی که در طول داستان پدیدار کرده، با خلاقیّت ذهن، ترفندهای داستانی و شیوه های درست، آنها را دریافته و در جهت بازگشایی آن‌ها بکوشد. در زبان و ادبیّات مشرق و مغرب، آثار منظوم و منثوری مقبول افتاده اند که علّت اصلی آن نه تنها مرهون جذابیّت اشخاص و قهرمانان اینگونه داستان هاست، بلکه معلول دخالت شخصی و شخصیّت فکری و زبانی خلق کنندۀ آن نیز هست. این پژوهش با روش کتابخانه ای و شیوۀ توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی عوامل مؤثّر در ایجاد گره های داستانی و شخصیّت پردازی، به عنوان دو عنصر حائز اهمّیّت در دو روایت زال و رودابه و رومئو و ژولیت انجام شده و نتایج حاصل از تطبیق دو روایتِ مذکور نشان داده است که به لحاظ شخصیّت پردازی، این دو داستان بسیار به هم شبیه و بسامد استفاده از گونه های شخصیّتی متفاوت، در آنها نزدیک به هم است، به جز دو تفاوت آشکار، که در تعداد شخصیّت های نمادین وسادۀ آن به چشم می خورد. از نظر گره‌های داستانی نیز در هر دو روایت، پنج بار گره افکنی مشاهده می شود که البتّه گرۀ آغازین در هر دو داستان که دلبستگی عشّاق از دو خانوادۀ متضادّ را شرح می دهد، موانع متفاوتی را در دو داستان ایجاد می کند که در پایان، یکی به خوشی و وصال و دیگری به سوگ و مرگ می انجامد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - بررسی و تحلیل عناصر داستانی مثنوی فرهاد و شیرین وحشی بافقی
        معصومه اسدزاده فرهاد فلاحت‌خواه نجیبه هنرور
        مثنوی فرهاد و شیرین وحشی بافقی یکی از شاهکارهای ادبیّات فارسی است. تحلیل ساختار عناصر داستانی در این منظومه، از پرسش‌های محوری پژوهش حاضر است. در این مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسید و ضمن ارائه تعاریف روشن و جامع از عناصر تشکیل دهندۀ ساختار داستان، ع أکثر
        مثنوی فرهاد و شیرین وحشی بافقی یکی از شاهکارهای ادبیّات فارسی است. تحلیل ساختار عناصر داستانی در این منظومه، از پرسش‌های محوری پژوهش حاضر است. در این مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسید و ضمن ارائه تعاریف روشن و جامع از عناصر تشکیل دهندۀ ساختار داستان، عناصری همچون طرح، زاویة دید، شخصیّت‌پردازی، واسطه‌ها، صحنه‌پردازی، درون‌مایه، حوادث، گفت‌وگو، تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها نشان داد که؛ عناصر داستانی در این منظومه، آگاهانه و با خلاقیّت خاصی در خدمت پیشبرد داستان قرارگرفته است و مهارت وحشی در ترکیب این عناصر و ایجاد ارتباط در میان آنها باعث گردیده که طرح داستان، به‌ طور نسبی از نوعی رابطة علّت و معلولی برخوردار گردد و عناصر تشکیل ‌دهنده‌اش را از آغاز تا پایان، استحکام و انسجام خاصی بخشد و همین انسجام و استواری ترکیب باعث شود، داستان بتواند خواننده را تا پایان به دنبال خود بکشاند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - پیرنگ و شیوة شخصیّت‌پردازی در رمان «یکلیا و تنهایی او» اثر تقی مدرّسی
        علی دهقان وحید یوسف‌پور
        چکیدهپیرنگ و شخصیّت پردازی از مهمّ ترین عناصر داستانی است. پیرنگ را ترکیب کنندۀ حوادث و تقلید از عمل دانسته اند. خلق شخصیّت هایی را که در اثر روایتی یا نمایشی، کیفیّت روانی و اخلاقی او در عمل و گفتار برای خواننده در حوزۀ داستان تقریباً مثل افراد واقعی جلوه می کند، شخصیّ أکثر
        چکیدهپیرنگ و شخصیّت پردازی از مهمّ ترین عناصر داستانی است. پیرنگ را ترکیب کنندۀ حوادث و تقلید از عمل دانسته اند. خلق شخصیّت هایی را که در اثر روایتی یا نمایشی، کیفیّت روانی و اخلاقی او در عمل و گفتار برای خواننده در حوزۀ داستان تقریباً مثل افراد واقعی جلوه می کند، شخصیّت پردازی می خوانند. نویسندگان همواره کوشیده اند هنر و توانایی خود را دراین دو مقوله به معرض نمایش بگذارند. شخصیّت پردازی و پیرنگ رمان یکلیا و تنهایی او اثر تقی مدرّسی از نمونه های بارز این توانمندی است. این مقاله شگردهای نویسنده را در دو مورد مزبور توصیف و تحلیل می کند. این رمان، به روایت این تحقیق، از نظر عناصر داستان نویسی جایگاه هنری والایی دارد که در فرآیند رشد این فنّ در ادبیّات داستانی زبان فارسی، پدید آمده است. تقی مدرّسی در شخصیّت پردازی و معرّفی اشخاص رمان خود از شیوة گفتگو و توصیف و روایت دانای کلّ استفاده کرده است و پیرنگ رمان او از نوع باز و قوی و روابط علّی اتّفاقات و حوادث در آن ضابطه مند است. نثر توراتی، فضای اسطوره ای و دینی ساختار آن را جذّاب وتعلیق و جدال، رغبت خواننده را برای ادامة داستان حفظ کرده است. ساختار صوری داستان، به یاری صناعت درونه‌گیری، با سه ماجرای جدا و در عین حال وابسته به هم، شکل فنّی و هنری یافته است. انتقال از آغاز به میانۀ متن، در این رمان با سرعت و سهولت و استادی صورت می گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - بررسی عناصر داستانی در داستان‌های معاصر کتاب‌های فارسی دورۀ دوم متوسّطه
        مجید سلطانی مهدی نوروز اکبر شعبانی بتول فخر اسلام
        چکیده پژوهش‌گران آموزشی بر این باور هستند که شالودۀ فکری، ملی، فرهنگی ، مذهبی و ادبی هر نسلی در دورۀ کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرد و بخش مهمّی از آن بر عهدۀ نظام آموزشی هر کشوری است. کتاب‌های درسی یکی از مهمّ‌ترین ابزارهای این شکل‌گیری به شمار می‌رود و از این میان کتاب‌ه أکثر
        چکیده پژوهش‌گران آموزشی بر این باور هستند که شالودۀ فکری، ملی، فرهنگی ، مذهبی و ادبی هر نسلی در دورۀ کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرد و بخش مهمّی از آن بر عهدۀ نظام آموزشی هر کشوری است. کتاب‌های درسی یکی از مهمّ‌ترین ابزارهای این شکل‌گیری به شمار می‌رود و از این میان کتاب‌های فارسی به سبب توجّه به ادبیّات داستانی، محملی برای روایت اندیشه‌ها و تخیّلات انسانی است. در این پژوهش عناصر داستانی در داستان‌های معاصر کتاب‌های فارسی پایه‌های دهم، یازدهم و دوازدهم با روش تحلیل محتوا بررسی شده است. چنین به نظر می‌رسد که مؤلّفان به رمان‌ها و داستان‌های بلند بیشتر گرایش دارند. غالب عناصر داستانی به شیوه‌ای تکراری مورد استفاده قرار گرفته است. تلخیص داستان‌های کوتاه در مقایسه با رمان‌ها و داستان‌های بلند با آسیب کمترِ عناصر داستانی و محتوایی همراه بوده است. در داستان‌های کتاب‌های درسی تنوّع موضوعی وجود ندارد. از این‌رو تنوّع داستانی نیز به چشم نمی‌خورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - تحلیل شگردهای داستانی در منظومۀ یوسف و زلیخای جامی
        برات محمدی
        چکیده اصل داستان یوسف و زلیخا، ماجرایی واقعی است که در قرآن کریم و دیگر کتب آسمانی بازتاب یافته است. اما در عرصۀ ادبیّات فارسی، با تخیّل راویان و شاعران منظومه پرداز، شاخ و برگ یافته است و هرکس از منظری، بخشی از ماجرا را برجسته کرده و قضاوت و نتیجه ای متناسب با ذهنیّت أکثر
        چکیده اصل داستان یوسف و زلیخا، ماجرایی واقعی است که در قرآن کریم و دیگر کتب آسمانی بازتاب یافته است. اما در عرصۀ ادبیّات فارسی، با تخیّل راویان و شاعران منظومه پرداز، شاخ و برگ یافته است و هرکس از منظری، بخشی از ماجرا را برجسته کرده و قضاوت و نتیجه ای متناسب با ذهنیّت خویش، ارائه کرده است. جامی این داستان را با غنایی ترین لحن و دلکش‌ترین شکل به تصویر کشیده و نقش زلیخا را به واسطۀ محوریّت عشق، پررنگ نشان داده است. وی با توصیف و استفاده از شگردهای داستان پردازی، جلوه های ویژه به این داستان بخشیده و کشش و حرکت لازم را ایجاد نموده است. لذا بایسته است که این داستان از نظر شگردهای داستان پردازی مورد بررسی واقع شود تا کنش داستانی و حوادث آن مشخّص گردد و زیبایی های نهفته، جلوه ای تازه بیابند. برای این منظور عناصر داستانی همچون طرح، موضوع و درون مایه، لحن و فضاسازی، صحنه و صحنه پردازی، راوی و زاویۀ دید، شخصیّت و شخصیّت‌پردازی مورد بررسی قرار گرفته است و یافته ها نشان می دهد حوادث داستان به صورت منظم وعلّی و معلولی پیش رفته و به اوج منطقی رسیده است. شگردهای شخصیّت‌پردازی و صحنه‌پردازی مورد توجّه جامی بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - عناصر داستانی حکایتِ زن پارسا در الهی‌نامه عطار
        فاطمه امامی
        زن پارسا عنوان نخستین حکایت از نخستین مقالت از نخستین مثنوی عطار ـ الهی‌نامه ـ است. داستانی که با سیصد و نه بیت، سومین حکایت طولانی، پس از حکایت شیخ صنعان و رابعه در مثنوی‌های عطار محسوب می‌‌شود. داستانی که با نقد و بررسی آن می‌‌توان به زوایایی از هنر داستان‌پردازی عطار أکثر
        زن پارسا عنوان نخستین حکایت از نخستین مقالت از نخستین مثنوی عطار ـ الهی‌نامه ـ است. داستانی که با سیصد و نه بیت، سومین حکایت طولانی، پس از حکایت شیخ صنعان و رابعه در مثنوی‌های عطار محسوب می‌‌شود. داستانی که با نقد و بررسی آن می‌‌توان به زوایایی از هنر داستان‌پردازی عطار دست یافت. این مقاله بر آن است تا با تحلیل عناصر داستانی حکایت زن پارسا و بررسی شگرد‌های آشنایی‌زدایی در آن به بخشی از بوطیقای قصه‌پردازی عطار بپردازد. مهم‌ترین نکات تحلیلی، بیان تبار‌شناسی داستان و بررسی عناصر داستانی چون: زاویۀ دید، شخصیت و شخصیت‌پردازی و طرح و پی‌رنگ، زبان، لحن داستان و درون‌مــایة داستان است کــه سبب دست‌یابی به نتایج مهم این پژوهش شده ‌است. تفاصيل المقالة