بررسی و تطبیق عنصر پِیرنگ در داستان «من قاتل پسرتان هستم» احمد دهقان با اقتباس سینمایی «پاداش سکوت»
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)لیلی خوش گفتار 1 , بهرام پروین گنابادی 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی(دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
2 - استادیار و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران شمال
الکلمات المفتاحية: امروزه اقتباس از آثار ادبی برای تولید متن سینمایی, یکی از موضوعات مورد بحث در صنعت سینما محسوب میشود. با نگاهی گذرا به موفقیت فیلمنامههای اقتباسی, مشاهده میشود که دلیل عمده توفیق این فیلمها, به شناخت کافی نویسنده ادبی و فیلمنامهنویس از عناصر داستانی بستگی دارد. نویسنده متن ادبی, باید جزئیات عناصر داستانی را با دقت کافی و تیزبینی خاص توصیف کند, تا فیلمنامهنویس بتواند به گسترش ماجرا, شخصیتپردازی و تدوین دیالوگها بپردازد. در این راستا, پژوهش حاضر با هدف بررسی و تطبیق عنصر پِیرنگ, در دو اثر خلاقانهی معاصر, شامل داستان کوتاه «من قاتل پسرتان هستم» به نویسندگی احمد دهقان, و فیلمنامه اقتباسی «پاداش سکوت» نوشته فرهاد توحیدی, طراحی و انجام شده است. در این پژوهش, با استفاده از روش توصیفی- تطبیقی, مراتب عنصر پِیرنگ شامل: حادثه محرک, گرهافکنی, کشمکش, اوج و گرهگشایی مورد بررسی و بحث قرار گرفته است. برآیند تحقیق نشان میدهد که کهنالگوی پِیرنگ «فداکاری» در متن ادبی, تبدیل به کهنالگوی پِیرنگ «جستوجو» در فیلمنامه شده است. همچنین هر دو نویسنده با تسلط کامل بر عنصر پِیرنگ و به کارگیری مختصات آن, در رساندن منظور خود به مخاطب موفق بودهاند. از اینرو میتوان نتیجه گرفت تسلط نویسنده ادبی بر ساختار و عناصر داستان, میتواند در تبدیل آثار او به متن سینمایی نقش به سزایی داشته باشد. تسلط نویسنده داستان کوتاه «من قاتل پسرتان هستم» بر عنصر پِیرنگ, و بازیابی و تبدیل آن توسط فیلمنامهنویس, یکی از دلایل موفقیت فیلم «پاداش سکوت» به عنوان یک اقتباس سینمایی است.,
ملخص المقالة :
امروزه اقتباس از آثار ادبی برای تولید متن سینمایی، یکی از موضوعات مورد بحث در صنعت سینما محسوب میشود. با نگاهی گذرا به موفقیت فیلمنامههای اقتباسی، مشاهده میشود که دلیل عمده توفیق این فیلمها، به شناخت کافی نویسنده ادبی و فیلمنامهنویس از عناصر داستانی بستگی دارد. نویسنده متن ادبی، باید جزئیات عناصر داستانی را با دقت کافی و تیزبینی خاص توصیف کند، تا فیلمنامهنویس بتواند به گسترش ماجرا، شخصیتپردازی و تدوین دیالوگها بپردازد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تطبیق عنصر پِیرنگ، در دو اثر خلاقانهی معاصر، شامل داستان کوتاه «من قاتل پسرتان هستم» به نویسندگی احمد دهقان، و فیلمنامه اقتباسی «پاداش سکوت» نوشته فرهاد توحیدی، طراحی و انجام شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تطبیقی، مراتب عنصر پِیرنگ شامل: حادثه محرک، گرهافکنی، کشمکش، اوج و گرهگشایی مورد بررسی و بحث قرار گرفته است. برآیند تحقیق نشان میدهد که کهنالگوی پِیرنگ «فداکاری» در متن ادبی، تبدیل به کهنالگوی پِیرنگ «جستوجو» در فیلمنامه شده است. همچنین هر دو نویسنده با تسلط کامل بر عنصر پِیرنگ و به کارگیری مختصات آن، در رساندن منظور خود به مخاطب موفق بودهاند. از اینرو میتوان نتیجه گرفت تسلط نویسنده ادبی بر ساختار و عناصر داستان، میتواند در تبدیل آثار او به متن سینمایی نقش به سزایی داشته باشد. تسلط نویسنده داستان کوتاه «من قاتل پسرتان هستم» بر عنصر پِیرنگ، و بازیابی و تبدیل آن توسط فیلمنامهنویس، یکی از دلایل موفقیت فیلم «پاداش سکوت» به عنوان یک اقتباس سینمایی است.