• فهرس المقالات خودشناسی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - مدل مفهومی برای طراحی فضای میادین مرکزی شهر،با رویکرد هویت بخشی(نمونه موردی:میدان طالقانی قائم شهر)
        صدیقه آل رضا امیری فرح حبیب
        مرکز شهرها، بخشی از سرمایه های فرهنگی کشور هستندکه در گذشته از شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار بوده اند؛ با این وجود، امروزه تصویر ذهنی مردم از مراکز شهری، مجموعه ای شلوغ و پر ترافیک با معماری های یکنواخت و نا هماهنگ است در نتیجه ، تعلق خاطر به این فضاها به مرور کمتر شده أکثر
        مرکز شهرها، بخشی از سرمایه های فرهنگی کشور هستندکه در گذشته از شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار بوده اند؛ با این وجود، امروزه تصویر ذهنی مردم از مراکز شهری، مجموعه ای شلوغ و پر ترافیک با معماری های یکنواخت و نا هماهنگ است در نتیجه ، تعلق خاطر به این فضاها به مرور کمتر شده است. در پژوهش حاضر به بررسی مبانی نظری مرتبط با سه موضوع مرکز شهر، میدان مرکزی و هویت پرداخته شده است. در این راستا اصول طراحی مراکز شهر، اصول طراحی میادین مرکزی و مولفه های موثر بر ارتقا هویت فضاهای شهری تدوین و تدقیق شده اند. پس از بررسی و تحلیل چند نمونه داخلی و خارجی، در نهایت یک مدل مفهومی جهت طراحی میادین مرکزی با رویکرد هویت بخشی ارائه شده است که با استفاده از مدل به دست آمده راهکارهایی برای طراحی مرکز شهر قائم شهر، به عنوان نمونه موردی پیشنهاد گردیده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - خودشناسی؛ رهاورد تجربه سکنی‌گزینی در کلاس طراحی معماری
        معصومه یعقوبی سنقرچی سید غلامرضا اسلامی
        طبق آموزه‌های دین مبین اسلام، بالاترین وظیفه انسان شناخت خویشتن است. درسایه چنین شناختی انسان قادر است به شناخت پروردگار خویش نیز نائل آید. با این نگاه، والاترین هنر، هنری است که انسان را در راه شناخت خویش یاری رساند. آموزش و خلق اثر معماری به عنوان یک هنر می‌بایست در ر أکثر
        طبق آموزه‌های دین مبین اسلام، بالاترین وظیفه انسان شناخت خویشتن است. درسایه چنین شناختی انسان قادر است به شناخت پروردگار خویش نیز نائل آید. با این نگاه، والاترین هنر، هنری است که انسان را در راه شناخت خویش یاری رساند. آموزش و خلق اثر معماری به عنوان یک هنر می‌بایست در راستای این هدف باشد. با این وجود خلاء راهکارهایی مبتنی بر این هدف در آموزش و طراحی معماری کاملا احساس می‌شود. در این مقاله برای یافتن راهکار طراحی، ابتدا، به روش استدلال استقرائی و با تحلیل یافته‌های حوزه‌های مختلف علوم، به ارائه‌ راهکار طراحی معماری پرداخته شد. در مرحله دوم به تجربه عملی راهکار نظری اقدام گردید. تجربة عملی و تحلیل پدیدارشناسانة آن، در بردارندۀ نتایج ارزشمندی است که مؤید بخش نظری تحقیق است. نتایج نشان دهندة این حقیقت هستند که شناخت خویشتن یک جریان ناخودآگاه است و با ساختن سکنی گزینانه رابطه‌ای مستقیم دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - نقد تطبیقی منطق الطیر اثر عطار و داستان‌های کانتربری اثر چوسر
        شاهرخ حکمت مریم پریزاد
        فریدالدین عطار و جفری چوسر هر دو جایگاه ویژه‌ای در ادبیات و فرهنگ خود و ادبیات جهان دارند. آن‌ها استعداد شگرفی در سرایش شعر و نگارش نثر داشته‌اند. نقش بزرگ عطار در نگارش متون عرفانی و ارائه تعالیم عرفانی در ادبیات فارسی بسیار ستودنی است. چوسر نیز با بهره‌گیری از نثر شیو أکثر
        فریدالدین عطار و جفری چوسر هر دو جایگاه ویژه‌ای در ادبیات و فرهنگ خود و ادبیات جهان دارند. آن‌ها استعداد شگرفی در سرایش شعر و نگارش نثر داشته‌اند. نقش بزرگ عطار در نگارش متون عرفانی و ارائه تعالیم عرفانی در ادبیات فارسی بسیار ستودنی است. چوسر نیز با بهره‌گیری از نثر شیوا و ساده و سبک انگلیسی به‌خصوص‌اش نام خود را در ادب انگلیس بلندآوازه نمود. هرچند هر دو شاعر از ملیت، زبان، و فرهنگ های مختلفی برخاسته‌اند، اما بهره‌گیری آن‌ها از مفاهیم مشترکی چون سفر، زیارت، و خودشناسی در آثار سترگ‌شان منطق الطیر و داستان‌های کانتربری به عنوان نقاط اشتراکی است که نه از سر تأثیرپذیری بلکه به علت جهانی‌بودن مفاهیم ادبیات به وجود آمده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی توسعه‌ای نوع انگیزش گردشگری ناصرخسرو از دیدگاه نظریه کرامپتون
        لیلا هاشمیان فاطمه شه‌دوست
        انسان‌های بزرگ چرا مقصد خاصی را برای گردشگری انتخاب می‌کنند؟ و در انتخاب خویش به دنبال تأمین چه نیازها و رسیدن به چه اهدافی می‌باشند؟ افراد و اشخاص تاثیرگذاری مانند ناصرخسرو که بر شعر و ادبیات و سفرنامه نویسی ایران تأثیری شگرف نهاده است، حتی سفر رفتن‌شان نیز می‌تواند بر أکثر
        انسان‌های بزرگ چرا مقصد خاصی را برای گردشگری انتخاب می‌کنند؟ و در انتخاب خویش به دنبال تأمین چه نیازها و رسیدن به چه اهدافی می‌باشند؟ افراد و اشخاص تاثیرگذاری مانند ناصرخسرو که بر شعر و ادبیات و سفرنامه نویسی ایران تأثیری شگرف نهاده است، حتی سفر رفتن‌شان نیز می‌تواند برای دستیابی به اهدافی والا در راستای خدمت به انسان و انسانیت باشد و مطالعه سفرها جنبه‌های مختلفی از شخصیت و زندگی آنان و عصری که درآن زندگی می‌کردند را هرچه بهتر و بیش‌تر نمایان می‌کند. در این مقاله تلاش شده است پس از معرفی مختصر ناصرخسرو و گردشگری و پرداختن به نظریه‌ کرامپتون و بیان معرفی هفت انگیزه‌ای که او برای گردشگری عنوان کرده است، شامل خودشناسی، استراحت، رهایی از محیط یکنواخت، پرستیژ، بازگشت به عقب، تقویت روابط نزدیک و تسهیل ارتباطات اجتماعی می‌باشند؛ به تطبیق و یافتن مصادیقی برای هر عنوان و انگیزه در خصوص سفر هفت ساله‌ ناصرخسرو پرداخته شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - جای خالی سلوچ و فلسفه بوم شناختی
        نسترن خسروی عطاالله کوپال
        آرنی نیس Arne Naess، فیلسوف نروژی، فلسفه بوم شناختی یا Ecosophy را در سال 1970 به جهان معرفی نمود. این نگاه فلسفی، پایه جنبشی سیاسی قرار گرفت که جنبش بوم شناختیِ ژرف، The Deep Ecology Movement، نامیده شد. تکیه بر کلمه ی ژرف نشان دهنده تاکید جنبش بر ایجاد تغییرات اساسی ب أکثر
        آرنی نیس Arne Naess، فیلسوف نروژی، فلسفه بوم شناختی یا Ecosophy را در سال 1970 به جهان معرفی نمود. این نگاه فلسفی، پایه جنبشی سیاسی قرار گرفت که جنبش بوم شناختیِ ژرف، The Deep Ecology Movement، نامیده شد. تکیه بر کلمه ی ژرف نشان دهنده تاکید جنبش بر ایجاد تغییرات اساسی بر دیدگاه و عملکرد انسان ها، و قابل بازبینی و تغییر بودن مداوم این دیدگاه و عملکرد می باشدChalquist on) (line . هدف غاییِ جنبش بوم شناختیِ ژرف، دست یافتن به خودشناسیِ جمعی از طریق مقاومت بدون خشونت است و هر کدام از پیروان این جنبش می توانند فلسفه ی بوم شناختیِ خاص خود را بیافرینند؛ به این شرط که اصول هشت گانه نیس- سِشِنز در آن لحاظ شود. فلسفه بوم شناختی شخصیِ آرنی نیس Tvergastein )فراسوی سنگ ها) نام دارد که نام کلبه ای کوهستانی است که نماد وابستگی نیس به عناصر طبیعی محسوب می شود .(Drengson, Devall Schroll, 2011: 107-109) فلسفه بوم شناختی ژرف، البته یک رویکرد ادبی محسوب نمی شود، اما نویسنده ی این مقاله بر این عقیده است که این نگاه قابلیت تبدیل شدن به رویکرد ادبی را دارد و می تواند جای خالی ناگفته های بسیاری را که خارج از رویکرد نقد ادبی زیست محیطی Ecocriticism Literary به شمار می آید، پر کند. در همین راستا، نگارنده بعضی از مطرح ترین مفاهیم فلسفی معرفی شده توسط آرنی نیس را بر روی رمان جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی به عنوان یک رویکرد نقد ادبی پیاده کرده است. طبق دسته بندی نیس، مفاهیمی مثل تنوع، پیچیدگی و هم زیستی، زیرِ عنوان خودشناسیِ جمعی و حقیقت و بی باکی، زیر عنوانِ مقاومت بدون خشونت قرار می گیرد. در عین حال، این مفاهیم وابستگی عمیق و درهم تنیده ای به یکدیگر دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - ترازنامۀ شایستگی‌ها: برنامه‌ای آموزشی جهت افزایش خودشناسی و خودکارآمدی اجتماعی کارکنان شرکت ایران خودرو
        افشین رباطی آنیک دوران-دلوین فرانسیس دانورس
         این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی ترازنامۀ شایستگی‌ها بر خودشناسی و خودکارآمدی اجتماعی کارکنان شرکت ایران خودرو انجام شد. این مطالعه یک پژوهش نیمه‌آزمایشی بوده که از طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه گواه استفاده می‌کرد. نمونۀ 62 کارگر خط مونتاژ، 32 نفر گروه آزمایش و 30 أکثر
         این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی ترازنامۀ شایستگی‌ها بر خودشناسی و خودکارآمدی اجتماعی کارکنان شرکت ایران خودرو انجام شد. این مطالعه یک پژوهش نیمه‌آزمایشی بوده که از طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه گواه استفاده می‌کرد. نمونۀ 62 کارگر خط مونتاژ، 32 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه ـ از کارکنان کارخانۀ ایران خودرو بود که با شیوۀ نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودشناسی (گودرون، برنود و لوموان، 2001)، مقیاس خودکارآمدی اجتماعی (اسمیت و بتز، 2000) و ترازنامۀ شایستگی‌ها (قانون کار فرانسه، 1991) بود. پس از اجرای هر دو مقیاس در مرحله پیش‌آزمون، برنامه مداخله انجام شد و متعاقب آن همان مقیاس‌ها مجدداً در مرحله پس‌آزمون اجرا شدند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان‌دهندۀ افزایش معنی‌دار خودشناسی و خرده‌مقیاس‌های آن و خودکارآمدی اجتماعی در پس‌آزمون بود (01/0>P ). با توجه به نتایج پژوهش می‌توان گفت که ترازنامۀ شایستگی‌ها با وجود تفاوت‌های فرهنگی ـ اجتماعی و اقتصادی بین کشورها در ایران نیز اثربخش است. از این‌رو، به سازمان‌ها و مراکز صنعتی پیشنهاد می‌شود از این برنامه برای افزایش خودشناسی و خودکارآمدی اجتماعی کارکنان خود استفاده کنند.  تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - وحدت وجود از دیدگاه عین­ القضات همدانی
        مرتضی شجاری
        وحدتِ وجود به معنای اینکه خداوند موصوف به وجود است و هیچ­یک از کائنات به وجود توصیف نمی­شوند، در آثارِ عین­القضات همدانی به خصوص در مکاتباتِ وی، بسیار مجالِ ظهور یافته است. عین القضات با تأویلی بر آیۀ کریمۀ «أَلا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّه أکثر
        وحدتِ وجود به معنای اینکه خداوند موصوف به وجود است و هیچ­یک از کائنات به وجود توصیف نمی­شوند، در آثارِ عین­القضات همدانی به خصوص در مکاتباتِ وی، بسیار مجالِ ظهور یافته است. عین القضات با تأویلی بر آیۀ کریمۀ «أَلا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ» (فصّلت/54) کسانی را که از لقای پروردگار در شک هستند، کور می‌داند. کوران کسانی هستند که احاطۀ خداوند بر تمامی موجودات و از جمله بر وجود خود را نمی­بینند؛ چه اگر این احاطه را می­دیدند، مشاهده می­کردند که خود جلوه­ای از خداوند هستند. از نظر وی خداوند به واسطۀ احاطه­ای که بر مظاهرش دارد، هم مرکز است و هم محیط. بنابراینتنها حق تعالی موجود است؛ اما نه به آن معنی که کائنات، سراب باشند. بلکه آنها جلوه­های گوناگون وجود واحد هستند که قاضی آنها را گاهی حادث نامیده است. خداوند قدیم است به این معنی که فراتر از زمان است و همچنان­که در ازل، خدا بود و چیزی با او نبود، در ابد و در حال نیز به همان گونه است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - پیوستگی معنایی ابیات غزلی از حافظ بر بنیاد تحلیل روانکاوانه با رویکرد به عرفان اسلامی
        زهره خلیلی اصغر دادبه احمد خیالی خطیبی
        اگر به شخصیت‎های دیوان حافظ از حوزه روانشناسی نگریسته شود، حضور کهن‎الگوها به ویژه آنیما در آن‎ها دیده می‎شود. در ابتدای غزل‎هایی که آنیما نمود دارد معشوق معمولاً زمینی و غزل عاشقانه است و به ابیات پایانی که نزدیک می شویم، حس روحانی و معنوی بر ابیات أکثر
        اگر به شخصیت‎های دیوان حافظ از حوزه روانشناسی نگریسته شود، حضور کهن‎الگوها به ویژه آنیما در آن‎ها دیده می‎شود. در ابتدای غزل‎هایی که آنیما نمود دارد معشوق معمولاً زمینی و غزل عاشقانه است و به ابیات پایانی که نزدیک می شویم، حس روحانی و معنوی بر ابیات غالب می شود و معشوق جلوه‎های آسمانی پیدامی‎کند. غزل شماره 26 با مطلع (زلف آشفته وخوی کرده و خندان لب و مست ....) نیز چنین خصوصیتی دارد. اختلافات و تناقضات در ابیات این غزل برای مفسران مسئله چالش برانگیزی است و باعث سردرگمی در تفسیر اشعار شده و در نهایت شعر را دوگانه و ابیات را مستقل فرض می‎کنند. درحالی که علت این نوسانات و تحولات در تبدیل کهن الگو آنیما به کهن الگوی پیر فرزانه و همچنین خودشناسی و تفرد شاعر است و کل غزل فرآیند این گذار را روایت می‎کند. استفاده از تفسیر روانشناسی تحلیلی در غزل مورد بحث دریچه‎ای به دیدگاه مفسر بازمی‎کند و او را مجهز می‎کند فراتر از تفاسیر سنتی با دیدی عمیق‎تر به اشعار شاعر بنگرد و ارتباط بنیادی و مستحکم در محور عمودی کلام که در زیر غباری از پیش داوری‎های خودآگاه ذهن پوشیده شده را دریابد، ضمن آنکه این نگرش درونی محمل مناسبی برای برداشت‎های عرفانی از غزل مورد بحث حافظ نیز هست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بررسی تطبیقی خودشناسی و خودآگاهی از نگاه ابن‌عربی و یونگ
        فاطمه محمودی هادی وکیلی محمدتقی فعالی
        مسألة شناخت خود در علوم انسانی بویژه عرفان و روان‌شناسی جایگاهی ویژه دارد. تعبیر مرسوم از شناختِ خود در عرفان، خودشناسی و تعبیر مرسوم از آن در روان‌شناسی تحلیلی، خودآگاهی است. علی رغم تفاوت ظاهری این دو اصطلاح می‌توان از منظری تطبیقی به بررسی این دو مفهوم پرداخت. در این أکثر
        مسألة شناخت خود در علوم انسانی بویژه عرفان و روان‌شناسی جایگاهی ویژه دارد. تعبیر مرسوم از شناختِ خود در عرفان، خودشناسی و تعبیر مرسوم از آن در روان‌شناسی تحلیلی، خودآگاهی است. علی رغم تفاوت ظاهری این دو اصطلاح می‌توان از منظری تطبیقی به بررسی این دو مفهوم پرداخت. در این مقاله، ابن‌عربی به نمایندگی از عرفان اسلامی و یونگ به نمایندگی از روان‌شناسی تحلیلی برگزیده شده‌اند. ابن‌عربی به منظور خودشناسی از مفاهیمی همچون تزکیة نفس، ذکر و فکر بهره می‌گیرد و یونگ از طریق پژوهش در ناخودآگاه، تحلیل رویاها و مراقبه به بررسی خودآگاهی پرداخته است. در نتیجة مقایسة دیدگاه‌ها و بیان تفاوت‌ها و شباهت‌ها، راهکارهای عینی که در دسترس یا درخور فهم انسان باشند مطرح شده است. به عنوان مثال شناخت‌پذیری نفس در عین شناخت‌ناپذیری آن و امکان‌پذیری شناخت خود از طریق آگاهی درونی؛ همچنین مراقبه، تزکیه و توجه به جسم از جمله راهکارهای مشترک و قابل دسترسی است که مطرح شده است. با ارائه راهکارهای قابل دسترس در این مقاله می‌توان به وحدت نزدیک‌تر شد. نهایتاً می‌توان گفت سنّت عرفانی ابن‌عربی در باب شناخت خود به دیدگاه‌های روان‌شناسی معاصر نزدیک شده است. این مقاله بر پایة مطالعات کتابخانه‌ای و به روش مقایسه‌ای شکل گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - واکاوی عرفانی معرفت نفس در منطق‌الطیر عطار نیشابوری
        سیده‌پرگل شمسی علی اکبر افراسیاب پور علی فتح‌الهی
        معرفت نفس، یکی از نیازهای مهم بشر است؛ مکاتب مختلف به نوعی، به آن پرداخته اند. در عرفان اسلامی، توجه ویژه ای به این مسئله شده است؛ به نظر عرفا، انسان در پرتو معرفت نفس، به رشد و کمال می رسد و نیل به معرفت خداوند، تنها از طریق معرفت نفس امکان پذیر می شود. عطار نیشابوری ا أکثر
        معرفت نفس، یکی از نیازهای مهم بشر است؛ مکاتب مختلف به نوعی، به آن پرداخته اند. در عرفان اسلامی، توجه ویژه ای به این مسئله شده است؛ به نظر عرفا، انسان در پرتو معرفت نفس، به رشد و کمال می رسد و نیل به معرفت خداوند، تنها از طریق معرفت نفس امکان پذیر می شود. عطار نیشابوری از جمله اندیشمندانی است که تلاش کرده معرفت نفس را درونمایه آثار ادبی- عرفانی خود قراردهد. فهم نوع نگاه این عارف مسلمان به مقوله معرفت نفس می تواند از یک سو، راهگشای پژوهش های بعدی در این زمینه باشد، از سوی دیگر، به پرسش های مطرح در این زمینه پاسخ مناسب ارائه دهد. این پژوهش، مقوله معرفت نفس را از دیدگاه عارف بزرگ مسلمان، عطار نیشابوری، در منطق‌الطیر بررسی کرده است؛ برای این بررسی، روش توصیفی با تحلیل محتوا اختیارشده است. برای گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه‌ای استفاده‌شده است. از روش‌های توصیفی و استدلال عقلی، برای تحلیل یافته ها، بهره گرفته‌شده است. ابتدا، مروری کوتاه بر کتاب منطق الطیر و اهمیت و جایگاه معرفت نفس در این اثر انجام شده است، انواع خود از دیدگاه عطار، رابطه معرفت نفس و معرفت الله، شیوه سلوک، کسب معرفت و وادی های هفتگانه، خاصیت آینگی متقابل انسان و خدا، نفس امّاره و شیوه مقابله با آن در منطق الطیرمورد بحث قرارگرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - روش شناسی تفسیر انفسی عرفانی
        رضا رمضانی
        مقاله حاضر، در پی بررسی شاخصه‌های تفسیر انفسی عرفانی قرآن است. عرفان؛ یعنی شناختی که از دریافت‌های باطنی، بر اثر سیر و سلوک و مجاهدت با نفس بدست می‌آید. در این روش عرفانی در عین توجه به معانی باطنی معانی ظاهری نیز همزمان قصد می‌شود. سؤال اصلی پژوهش، چیستی و ویژگی‌های رو أکثر
        مقاله حاضر، در پی بررسی شاخصه‌های تفسیر انفسی عرفانی قرآن است. عرفان؛ یعنی شناختی که از دریافت‌های باطنی، بر اثر سیر و سلوک و مجاهدت با نفس بدست می‌آید. در این روش عرفانی در عین توجه به معانی باطنی معانی ظاهری نیز همزمان قصد می‌شود. سؤال اصلی پژوهش، چیستی و ویژگی‌های روش‌شناسی این نوع تفسیر است، این پژوهش به شیوة توصیفی تحلیلی و به روش کتابخانه‌ای، به بررسی این موضوع از دیدگاه قرآن و حدیث می‌پردازد. مدعای مقاله این است که این روش تفسیری، به فهم تازه‌ای از قرآن ما را رهنمون می‌کند که متفاوت از روش‌های دیگر است. این فهم عمیق، با تأکید بر بطن قرآن و روایات، اهداف و مقاصد قرآن، هدایت عمیق برگرفته از آیات و روایات را دنبال می‌کند، طبق این نظر، فهم قرآن، تنها محصول فعالیت فکری حصولی نیست و صرفاً با ابزارهای ‎‎ معرفتی- از قبیل صرف و نحو و ادبیات و غیره- حاصل نمی‌شود؛ این علوم تنها ‎‎ برای رسیدن به مرتبه ظاهر و پوستۀ قرآن بسنده می‌کنند. فهم معانی عمیق قرآن و جان علم وتوحید احدی صمدی، مستلزم درک حضوری و شهودی حضرت حق و طی مراحل سیر و سلوک انفسی روحانی به واسطۀ ریاضت‌های شرعی و عبادات ‎‎ خاص است. ایمان قلبی تنها از راه شهود ـ و نه ادراک عقلی ـ حاصل می‌شود. در صورتی که ‎‎ حقایق قرآنی به قلب وارد شوند، ایمان و اطمینان قلبی دست خواهد داد. بالاتر از مرتبۀ ‎‎ ایمان هم، شهود غیبی انبیاء می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - خودشناسی، ضرورت و راه‌های دستیابی به آن از منظر علامه طباطبایی(ره)
        اکرم رضایی مریم بختیار سیدجاسم پژوهنده
        خودشناسی عبارت است از نوعی درون نگری و کنکاش در وجود خویشتن، جهت شناخت استعداد‌ها، تمایلات و کشش‌های باطنی و در نهایت دستیابی انسان به کمال حقیقی خود. در خودشناسی، شناخت خود حقیقی و ملکوتی انسان، مد نظر است که، حقیقتی غیر مادی، غیر متکثر، ثابت و باقی در جمیع حالات و عوا أکثر
        خودشناسی عبارت است از نوعی درون نگری و کنکاش در وجود خویشتن، جهت شناخت استعداد‌ها، تمایلات و کشش‌های باطنی و در نهایت دستیابی انسان به کمال حقیقی خود. در خودشناسی، شناخت خود حقیقی و ملکوتی انسان، مد نظر است که، حقیقتی غیر مادی، غیر متکثر، ثابت و باقی در جمیع حالات و عوارض است؛ به گونه ای که انسان برای اثبات آن در درون خویش نیاز به هیچ برهان و استدلالی ندارد و با علم حضوری آن را شهود می‌کند. دانشمندان بسیاری در حوزه‌های مختلف معرفتی به طور مستوفی در این زمینه سخن گفته اند لیکن نوع نگرش عارف سالک علامه طباطبایی(ره) در این باب (خودشناسی)، بسیار دقیق و پرمحتوا است. این مقاله به روش توصیفی –تحلیلی در آثار ایشان درصدد دست یابی به موضوع فوق الذکر به این نتایج دست یافته است: ایشان طریق معرفت نفس را نزدیک ترین راه به سوی خداشناسی می‌داند و بر این باور است که برای ورود و دستیابی به این طریق، باید از اسباب مذکور در شرع از قبیل: محاسبه، مراقبه، صمت، جوع، خلوت، شب زنده داری و دیگر اسباب یاد شده در منابع شرعی مدد گرفت و بر اعمال عبادی مجاهدت نمود . بدین ترتیب در اثر توجه به نفس به تدریج چهار عالم توحید افعال، توحید صفات، توحید اسماء و در پایان توحید در ذات بر شخص سالک منکشف خواهد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - زن در ادبیات از تروما (روان زخم) به خودشناسی رسیدن
        نگین حیدری زاده سید رحیم موسوی نیا بهنوش اخوان
        هدف پژوهش در این مقاله، روان زن و ادبیاتی است که توانسته آنرا به تصویربکشد. باید قبول کنیم که "ادبیات اساسی ترین و اصلی ترین رکن هنر به شمارمی رود که سایر رشته های هنری را تحت تاثیرقرار می دهد" )آذر، 1387 (.نویسنده ی زن همانطوری که هلن سیزو ) 1976 ( معتقد است باید به فر أکثر
        هدف پژوهش در این مقاله، روان زن و ادبیاتی است که توانسته آنرا به تصویربکشد. باید قبول کنیم که "ادبیات اساسی ترین و اصلی ترین رکن هنر به شمارمی رود که سایر رشته های هنری را تحت تاثیرقرار می دهد" )آذر، 1387 (.نویسنده ی زن همانطوری که هلن سیزو ) 1976 ( معتقد است باید به فرم نوشتارزنانه بنویسد، بدین معنی که یک نوشتار باید به سبک متغیر و با قدرت سیاسیبتواند امیال زنانه را در زبانی بکار ببرد که افکار مرد سالارانه را بشکند. زنان درنوشته های ادبی مارگرت اتوود داستان تروما، رنج ها و مشکلات روحی خودرا بیان می کنند، آنها از شناخت خود نسبت به جامعه ای که در آن زندگی میکنند می نویسند به این دلیل که بتوانند خواننده ای را بیابند که به حرف های آنهاگوش کند و با روایت کردن داستان هایشان درد و ترومای خود را کم کنند و هماینکه به خوانندگان خود درسی بدهند که به شناخت و بصیرت برسند. آنها زمانگذشته، حال و آینده را به هم ربط می دهند. بدین معنی که در زمان حال میتوانیم از گذشته ی خود و خطاهای خود درس عبرت بگیریم و درس موفقیترا در آینده بسازیم.پس در نتیجه باید همانند شخصییت های اتوود بپذیریم کهزندگی به معنی راحت زیستن نیست بلکه باید با انگیزه زیستن و تغییر یافتن راسر لوحه کارهای خود قرار دهیم. باید قبول کرد که زندگی به معنی ماندن و یارفتن نیست بلکه به سادگی زیستن است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - اثربخشی مدل تلفیقی رویکرد هیجان‌مدار و مدل گاتمن بر خودتنظیمی عاطفی و خودشناسی انسجامی در زوجین با روابط آشفته زناشویی
        غلامرضا ثناگوی محرر المیرا خلیل‌زاده کلاگر آرام پزشکی آلمانی محمدرضا باقری
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مدل تلفیقی رویکرد هیجان‌مدار و مدل گاتمن بر خودتنظیمی عاطفی و خودشناسی انسجامی در زوجین با روابط زناشویی آشفته انجام شد. این مطالعه نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوجین با روابط زناشویی آشفته مراجع أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مدل تلفیقی رویکرد هیجان‌مدار و مدل گاتمن بر خودتنظیمی عاطفی و خودشناسی انسجامی در زوجین با روابط زناشویی آشفته انجام شد. این مطالعه نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوجین با روابط زناشویی آشفته مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 30 زوج بودند که با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه‌ای مداخله گروهی مدل تلفیقی رویکرد هیجان‌مدار و مدل گاتمن دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش پرسشنامه‌های راهبردهای خودتنظیمی عاطفی (لارسن و پریزمیک، 2008) و خودشناسی انسجامی (قربانی و همکاران، 2003) بودند. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرم‌افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که گروه‌ها از نظر هر دو متغیر خودتنظیمی عاطفی و خودشناسی انسجامی تفاوت معناداری داشتند (05/0>P). به عبارت دیگر، مداخله گروهی مدل تلفیقی رویکرد هیجان‌مدار و مدل گاتمن باعث افزایش خودتنظیمی عاطفی (001/0>, P49/31=F) و خودشناسی انسجامی (001/0>, P35/54=F) در زوجین با روابط زناشویی آشفته شد. بنابراین، مدل تلفیقی رویکرد هیجان‌مدار و مدل گاتمن روشی موثر برای بهبود ویژگی‌های زوجین با روابط زناشویی آشفته به‌ویژه افزایش خودتنظیمی عاطفی و خودشناسی انسجامی است.به عبارت دیگر، مداخله گروهی مدل تلفیقی رویکرد هیجان‌مدار و مدل گاتمن باعث افزایش خودتنظیمی عاطفی (001/0>, P49/31=F) و خودشناسی انسجامی (001/0>, P35/54=F) در زوجین با روابط زناشویی آشفته شد. بنابراین، مدل تلفیقی رویکرد هیجان‌مدار و مدل گاتمن روشی موثر برای بهبود ویژگی‌های زوجین با روابط زناشویی آشفته به‌ویژه افزایش خودتنظیمی عاطفی و خودشناسی انسجامی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - رابطه هوش معنوی و خودشناسی منسجم با رضایت از زندگی دانشجویان تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی شهرستان ارومیه
        مینا رضایی اباجلو محمد آزاد عبد اله پور
        هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و خودشناسی منسجم با رضایت از زندگی دانشجویان تحت حمایت کمیته امداد شهرستان ارومیه انجام شد روش: روشپژوهش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهرستان ارومیه در سال 95-1394 بودند که 200 أکثر
        هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و خودشناسی منسجم با رضایت از زندگی دانشجویان تحت حمایت کمیته امداد شهرستان ارومیه انجام شد روش: روشپژوهش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهرستان ارومیه در سال 95-1394 بودند که 200 نفر به شیوه دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)، مقیاس خودگزارشی هوش معنوی کینگ (2008) و مقیاس خودشناسی منسجم قربانی و همکاران (2008) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که که بین متغیرهای خودشناسی منسجم ، هوش معنوی ، تفکر وجودی انتقادی ، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و بسط حالت هشیاری با رضایت از زندگی دانشجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی ارومیه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. و تحلیل رگرسیون بیانگر این است که قویترین تبیین کننده واریانس رضایت از زندگی بین متغیرهای پیش بین هوش معنوی است.(P<0.05) نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که مهمترین متغیر مرتبط با رضایت از زندگی که از شاخصهای مهم بهباشی است هوش معنوی است و تمرکز بر پرورش این هوش در خانواده و محیط آموزشی حائز اهمیت است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - نقش هویت، خودشناسی و تاب آوری در ارضای نیازهای بنیادی روان‌شناختی نوجوانان
        فاطمه مالکی نادره سعادتی سید علی دربانی
        هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش هویت، خودشناسی و تاب‌آوری در ارضای نیازهای روان‌شناختی نوجوانان بود. روش: روش پژوهش همبستگی بود. بدین منظور 480 دانش‌آموز دختر و پسر مقطع متوسطه در رشته‌های تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزار م أکثر
        هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش هویت، خودشناسی و تاب‌آوری در ارضای نیازهای روان‌شناختی نوجوانان بود. روش: روش پژوهش همبستگی بود. بدین منظور 480 دانش‌آموز دختر و پسر مقطع متوسطه در رشته‌های تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه هویت، خودشناسی انسجامی، تاب‌آوری و ارضای نیازهای روان‌شناختی بوده است. داده‌های به‌دست‌آمده با روش‌های آماری T مستقل برای مقایسه دو گروه، ماتریس همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین خودشناسی و هویت رابطه مثبت و بین تاب‌آوری و ارضای نیازهای بنیادی با هویت رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین بین ارضای نیازهای بنیادی با خودشناسی و تاب‌آوری رابطه مثبت معناداری به دست آمد. بین خرده مقیاس خودمختاری، شایستگی و ارتباط با خودشناسی و تاب‌آوری رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هویت، خودشناسی و تاب‌آوری واریانس نسبتاً خوبی از ارضای نیازهای بنیادی (18/0 = R2) را تبیین می‌کنند. همچنین بین هویت، خودشناسی، تاب‌آوری و ارضای نیازهای بنیادی در نوجوانان دختر و پسر تفاوت معناداری به دست آمد. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از پیش‌بینی هویت و خودشناسی در تاب‌آوری و نیازهای بنیادی روان‌شناختی در نوجوانان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - بررسی اثر بخشی زوج درمانگری مبتنی بر دلبستگی بر خودشناسی، جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار
        سکینه فتوحی نادر حاجلو
        هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی زوج درمانگری مبتنی بر دلبستگیجهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار بود.طرح این تحقیق از نوع پیشآزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.آزمودنی های این پژوهش شامل60زوج)120نفر(بهعنوان گروه آزمایشی و30زوج)60نفر(به عنوان گروه کنترل بودند أکثر
        هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی زوج درمانگری مبتنی بر دلبستگیجهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار بود.طرح این تحقیق از نوع پیشآزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.آزمودنی های این پژوهش شامل60زوج)120نفر(بهعنوان گروه آزمایشی و30زوج)60نفر(به عنوان گروه کنترل بودند که به صورت تصادفی ازبین زوجین ناسازگار مراجعه کننده به دادگاه خانواده یا مراکز و کلینیک های مشاوره شهر تبریزانتخاب گردیدند.گروه آزمایشی به مدت10-9جلسه تحت آموزش به روش زوج درمانگریمبتنی بر دلبستگی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد.نتایج تحقیق بااستفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که زوج درمانگری مبتنی بر دلبستگی خودشناسی ،جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار را افزایش می دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مدیران و سلامت سازمانی در دبیرستانهای شهر بجنورد
        آذرمیدخت فرزامی خواه دکتر هاشم عسکرزاده دکتر براتعلی منفردی راز
        هدف این تحقیق بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مـدیران و سـلامت سـازمانی در دبیرستانهای شـهر بجنـورد در سـال تحـصیلی 68-85 مـیباشـ د. بـه همـین منظـورخویشتن شناسی مدیران بعنوان متغیر پیشبین و سلامت سازمانی بعنـوان متغیـر مـلاک مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری مشتمل بر أکثر
        هدف این تحقیق بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مـدیران و سـلامت سـازمانی در دبیرستانهای شـهر بجنـورد در سـال تحـصیلی 68-85 مـیباشـ د. بـه همـین منظـورخویشتن شناسی مدیران بعنوان متغیر پیشبین و سلامت سازمانی بعنـوان متغیـر مـلاک مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری مشتمل بر 29 نفر از مـدیران دبیرسـتان های شهر بجنورد در سال تحصیلی 68-85 می باشد نمونه آماری از طریق روش نمونه گیـری ساده به تعداد 26 نفر از آنها انتخاب شدند و تعداد دبیران که 700 نفر بودند که از طریـق نمونه گیری سـاده 285 نفـر انتخـاب شـدند روش تحقیـق توصـیفی، اسـتنباطی و از نـوع همبستگی میباشد. برای تعیین خویشتن شناسی مدیران از پرسشنامه دیوید. وتن و کـیم.کامرون4 از کتاب رویکردهای پژوهشی محمد مقیمی کـه شـامل یـازده گزینـه مـ یشـد وبرای سلامت سازمانی از پرسشنامه استاندارد سلامت سـازمانی (OHI)5 کـه شـامل44 سؤال بسته پاسخ بر اساس مقیاس 4 درج های لیکرت استفاده شده است. جهـت تجزیـه وتحلیل دادهها از آمار توصیفی شامل شاخصهای آماری (رسـ م جـ دول، فراوانـی، درصـدفراوانی، نموداره ا) و همچنین از آمـار اسـتنباطی شـامل جـدول افقـی، آزمـون خـ یدو وفرمول آلفای کرونباخاستفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهـد کـه بـین خویـشتن شناسی مدیران و سلامت سازمانی رابطـه وجـود دارد. بنـابراین بـا توجـه بـه مطالعـات محقق و نتایج حاصل از پژوهش هر اندازه میزان آگاهی مدیر و شـناخت آنهـا نـسبت بـه خود افزایش یابد همین شناخت باعث افزایش تفکر منطقی و استفاده مناسب از استراتژیهای مدیریت می گردد. هر اندازه مدیر رفتار خود را متناسب وضعیت خاص و بـانیازهای زیردستانش انطباق پذیر سازد به همان اندازه در سلامت سـازمان مـؤثر خواهـدبود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - تربیت تدریجی و تأثیرپذیری مولانا از امام محمد غزّالی
        حمیدرضا شایگان فر علی فرداد
        مقولۀ تأثیرپذیری و تأثیرگذاری علما و دانشمندان در بیان افکار و عقاید آن‌ها، یکی از موضوعاتی همیشگیِ مدنظر و مطالعۀ پژوهشگران بوده است. در این مقاله نیز تأثیرپذیری مولانا جلال‌الدین محمد بلخی از امام محمد غزّالی در باب برخی مسائل تربیتی از قبیل تربیت تدریجی و خودشناس با أکثر
        مقولۀ تأثیرپذیری و تأثیرگذاری علما و دانشمندان در بیان افکار و عقاید آن‌ها، یکی از موضوعاتی همیشگیِ مدنظر و مطالعۀ پژوهشگران بوده است. در این مقاله نیز تأثیرپذیری مولانا جلال‌الدین محمد بلخی از امام محمد غزّالی در باب برخی مسائل تربیتی از قبیل تربیت تدریجی و خودشناس با تکیه بر کتاب‌های کیمیای سعادت و احیاء علوم‌‌الدین غزّالی، و مثنوی معنوی و دیوان کبیر مولانا، مورد نظر قرار گرفته است. از آنجایی که غزّالی و مولانا به‌لحاظ تاریخی وحوادث زندگی با یکدیگر قرابت دارند، در بحث تعلیم و تربیت و اصولی که این دو عارف بلندپایه به آن‌ها اشاره کرده‌اند، تأثیرپذیری مولانا از غزّالی در باب مسائل تربیتی و تعلیمی درخور بررسی است. این نوشتار با روش تحلیل محتوا می‌کوشد تا به این سؤال، یعنی اثرپذیری مولانا در اظهار اندیشه‌ها و افکار خود از ابوحامد غزّالی پاسخ دهد. این تحقیق نشان می‌دهد که مولوی در رعایت تشویق و تنبیه،‌ ایجاد انگیزه،‌ نظرداشت تفاوت‌های شخصیتی، ‌غور در بُعد باطنی،‌ مهیا کردن شرایط توبه و توکل و دوری از گناه، از غزّالی تأثیر فراوان پذیرفته است تا جایی که می‌توان برخی آراء مولانا را ترجمان افکار غزّالی دانست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - تعلیم و تربیت و تاثیرپذیری مولانا از امام محمد غزالی
        حمیدرضا شایگان فر علی بیرانوند
      • حرية الوصول المقاله

        21 - بازتاب اندیشه‌‏های خداشناسی بر مبنای سیر و سلوک عرفانی مولانا در داستان کیمیاگر پائولوکوئیلو
        ناصر ناصری تازه شهری
        مولانا به اقتضای درک و فهم مخاطبانش، برای بیان حقایق اسرار نهانی و حالات عشق روحانی، از قالب تمثیل و حکایت های عامیانه بهره برده است و به مصداقِ اَلمَجازُ قَنطَرَة الحَقیقَة حکایات عوام‌پسند را پل صعودِ شیفتگان عالم معرفت می داند و برای تفسیر حدیث معروف مَن عَرَفَ نَفسَ أکثر
        مولانا به اقتضای درک و فهم مخاطبانش، برای بیان حقایق اسرار نهانی و حالات عشق روحانی، از قالب تمثیل و حکایت های عامیانه بهره برده است و به مصداقِ اَلمَجازُ قَنطَرَة الحَقیقَة حکایات عوام‌پسند را پل صعودِ شیفتگان عالم معرفت می داند و برای تفسیر حدیث معروف مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ حکایت خواب مرد بغدادی و گنج مخفی را برای مریدانش بازگو می کند و همین حکایت، سرلوحة افکار و اندیشة نویسندة مشهور برزیلی به نام کوئیلو می شود که به خلق رمان کیمیاگر می پردازد و شهرت جهانی می یابد. این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی به این سوال پرداخته است که میزان تأثّر کوئیلو در تبیین اندیشههای ذهنی و تفکرات عرفانی مولانا در موضوع خودشناسی و خداشناسی چقدر بوده است؟ نتیجة تحقیق نشان میدهد که اندیشه های ذهنی و افکار عرفانی مولانا در سیر و سلوک سالکان طریقت در محورهای: وحدت وجود و تجلّی حقّ، دل لطیفة ربّانی، گنج مخفی و معرفت، زبانِ عشق (زبانِ بی کلام)، تبدیل مسِ وجود به کیمیای هستی، پیر طریقت، در کل داستان سایه انداخته است تا آن حد که همچون مولانا از نیِ مولانا سخن گفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - موانع معرفتی کمال در مثنوی معنوی
        محمدعلی خالدیان
        اهل سلوک و رهروان وادی حقیقت، رسیدن به قلة رشد و شکوفایی معرفت را کمال می‌نامند. البته مفهوم کمال به تناسب ادراک و استعداد مستعدان و طالبان، متفاوت و به اصطلاحِ اهل فلسفه، مفهومِ ذات مراتب تشکیک است، اما برای رسیدن به نور معرفت و حصول کمال، که نتیجه تهذیب اخلاق و تصفیة أکثر
        اهل سلوک و رهروان وادی حقیقت، رسیدن به قلة رشد و شکوفایی معرفت را کمال می‌نامند. البته مفهوم کمال به تناسب ادراک و استعداد مستعدان و طالبان، متفاوت و به اصطلاحِ اهل فلسفه، مفهومِ ذات مراتب تشکیک است، اما برای رسیدن به نور معرفت و حصول کمال، که نتیجه تهذیب اخلاق و تصفیة باطن و گسیختگی از عالم ظاهر و پیروی از پیران راستین است، باید موانعی که به‌عنوان پردة شهود و سد تکمیل نفس و یا حجاب حق است، از میان برداشت. از این موانع با عنوان ورطه‌های هولناک هوا و هوس و عقبات سلوک نام برده‌اند که پیمودن سنگلاخ سلوک را بر سالک سخت می‌گرداند و تا سالک آن موانع را نشناسد و از خود سلب نکند، نمی‌تواند به مقام معرفت برسد، زیرا جز از راه توسل به پیران راستین و ریاضت و مبارزه با هوای نفس، رسیدن به حقیقت ـ که کمال است ـ امکان ندارد و تنها سلوک است که آفتاب معرفت و کمال را در جهان جان طالع می‌دارد و جان در بندِ آدمی را بر پهناور گسترة جهان محیط می‌سازد و این مقیم تیره‌ تن و محدودة جسم را به بال آزادگی بر بام جهان‌بینی نامحدود می‌نشاند.موانعی که مانع انجذاب سالک حقیقتند، دو دسته‌اند: برخی از آنها جنبة معرفتی و روانی دارد که موانع معرفتی‌اند مانند حسد و بخل و غفلت و غم و غصه و کفر و شرک و یأس و دنیادوستی؛ و گروه دیگر جنبة عملی و در میدان عمل نمایش عملی دارند مانند تکبر و غیبت و انجام کارهای منافی عفت و نفاق و توسل به سبب و ندیدن مسبب و غیره، که سد معبر سالک و خار راه اویند، و مولوی در مثنوی این موانع را شناسایی کرده و در تقریر مطالب و مَطاوی بحث‌های عرفانی و پرش و پردازش معانی بلند سلوک، به آنها پرداخته و این مقاله نیز مواردی از آن موانع را بررسی کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - فرایندهای خودشناختی و نظامهای پردازش خبر عقلانی و تجربه‌ای در ایران و آمریکا
        نیما قربانی پی. جی. واتسن
        سازه‌ها و مقیاسهای متعدد در خصوص فرایندهای خودشناسی، به عنوان تسهیل‌گر و اصلاح‌کننده فرایندهای خود نظم‌دهی، از درجات انسجام و انتزاع متفاوتی برخوردارند. هوش هیجانی و ناگویی خُلقی را می‌توان به ترتیب به منزلة سازه‌های خودشناختی جزیی‌نگر در زمینه وجود و فقدان خودآگاهی هیج أکثر
        سازه‌ها و مقیاسهای متعدد در خصوص فرایندهای خودشناسی، به عنوان تسهیل‌گر و اصلاح‌کننده فرایندهای خود نظم‌دهی، از درجات انسجام و انتزاع متفاوتی برخوردارند. هوش هیجانی و ناگویی خُلقی را می‌توان به ترتیب به منزلة سازه‌های خودشناختی جزیی‌نگر در زمینه وجود و فقدان خودآگاهی هیجانی توصیف کرد. دو مـؤلفه تجربه‌ای و تأملی خودشناسی سازه‌های هوش هیجانی و ناگویی خُلقی در زمینه شناخت خود کلی نگرتر و منسجم‌تر هستند، پس باید با همه ابعاد نظامهای پردازش خبر عقلانی و تجربه‌ای ارتباط مثبت داشته باشند. یافته‌های پژوهش، در هر دو جامعه ایران و امریکا، نشان دادند دو وجه خودشناسی با همه مـؤلفه‌های سیستمهای پردازش خبر تجربه‌ای و عقلانی به صورت مثبت مرتبط بودند، اما مـؤلفه‌های سازه‌های هوش هیجانی و ناگویی خُلقی چنین ارتباط جامعی را نشان ندادند. افزون بر این، دو وجه خودشناسی در هر دو جامعه ایران و آمریکا توانستند متغیرهای سلامت روانی را در فراسوی نظامهای پردازش خبر عقلانی و تجربه‌ای پیش‌بینی کنند. یافته‌های پژوهش بر مبنای ماهیت در هم تنیده، پویشی، انسجامی و زمانمند فرایندهای خودشناختی، بر ضرورت طراحی مقیاسهای کارآمدتر و لزوم ارزیابی گسترده‌تر تفاوتها و شباهتهای بین فرهنگی در قلمرو خودشناسی صحه گذاشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - مقایسه مؤلفه‌های روابط موضوعی و خودشناسی انسجامی در زوج‌های با ازدواج‌ سفید و رسمی
        محمد احمدوند شاهوردی فریده رمضانی مقدم آرانی
        هـدف ایـن پژوهـش مقایسـۀ مؤلفه‌هـای روابـط موضوعـی و خودشناسـی انسـجامی در زوج‌هـای ازدواج سـفید و ازدواج رسـمی بـود. روش پژوهـش از نـوع علی-مقایسـه‌ای و جامعـۀ آمـاری آن زوج‌هـای ازدواج سـفید و ازدواج رسـمی ۲۰ تـا ۴۰سـال‌های بـود کـه در سـال ۱۴۰۰ در ایـران سـکونت أکثر
        هـدف ایـن پژوهـش مقایسـۀ مؤلفه‌هـای روابـط موضوعـی و خودشناسـی انسـجامی در زوج‌هـای ازدواج سـفید و ازدواج رسـمی بـود. روش پژوهـش از نـوع علی-مقایسـه‌ای و جامعـۀ آمـاری آن زوج‌هـای ازدواج سـفید و ازدواج رسـمی ۲۰ تـا ۴۰سـال‌های بـود کـه در سـال ۱۴۰۰ در ایـران سـکونت داشـتند. ۱۲۰ نفـر زن و مـرد به‌صـورت نمونه‌بـرداری داوطلـب انتخـاب شـدند و سـیاهۀ روابـط موضوعـی بـل (بـل، ۲۰۰۷) و مقیـاس خودشناسـی انسـجامی (قربانـی، واتسـون و هارگیـس، ۲۰۰۸) را تکمیـل کردنـد. در پایـان، بـرای تحلیـل داده‌هـا از تحلیـل واریانـس چندمتغیـری اسـتفاده شـد. نتایـج نشـان داد کـه تفـاوت معنـاداری در مؤلفه‌هـای روابـط موضوعـی و خودشناسـی انسـجامی در زوجهـای ازدواج سـفید و ازدواج رسـمی وجـود نـدارد. در مجمـوع، یافته‌هـای ایـن پژوهـش می‌توانـد بـه درک روانشـناختی دقیق‌تـر از ایـن پدیـدۀ اجتماعـی نوظهـور در جامعـۀ درحال‌گـذار ایـران کمـک شـایانی کنـد، تضـاد میـان برخـی یافته‌هـای پژوهش‌هـای گذشـته را تـا حـدی برطـرف سـازد و بـه پژوهش‌هـای آینـده جهـت دهـد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - بررسی اثربخشی آموزش خودشناسی بر خودشناسی در شبکه اجتماعی تلگرام
        ایران صادقی
        در وضعیت کنونی ضرورت وجود آموزشی اساسی در مورد انسان بیشتر احساس می‌شود. گویا علم و تکنولوژی از آگاهی مورد نیاز انسان پیشی گرفته و به همین خاطر عمر انسان اکنون با رشد تکنولوژی چند برابر شده است در حالی که آگاهی از خود ضعیف است و تا زمانی که این آگاهی در او شکل نگیرد روز أکثر
        در وضعیت کنونی ضرورت وجود آموزشی اساسی در مورد انسان بیشتر احساس می‌شود. گویا علم و تکنولوژی از آگاهی مورد نیاز انسان پیشی گرفته و به همین خاطر عمر انسان اکنون با رشد تکنولوژی چند برابر شده است در حالی که آگاهی از خود ضعیف است و تا زمانی که این آگاهی در او شکل نگیرد روز به روز به نوعی از خودش دور می‌افتد و این احساس بیگانگی سلامتی او را تهدید می‌کند، لذا هدف پژوهشی حاضر تعیین اثربخشی آموزش خودشناسی بر خودشناسی در شبکه اجتماعی تلگرام بود. روش تحقیق به صورت شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. 30 نفر نمونه به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند که در گروه آزمایش به مدت چهار ماه آموزش خودشناسی انجام گرفت و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار مورد سنجش در این تحقیق مقیاس خودشناسی (ISKS) بود که با آزمون مانکوا نتایج حاصله حاکی از این بود که آموزش خودشناسی بر خودشناسی و سلامت روان در دو گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند و نهایتاً آموزش خودشناسی بر سلامتی به طور معناداری مؤثر است. ضمن اینکه آموزش خودشناسی بر تک تک مؤلفه‌های خودشناسی و مؤلفه‌های سلامت روان به طور معناداری تأثیر داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - طراحی و تدوین مدل آموزش خودشناسی بر اساس احساسات، مکانیسم های دفاعی و اضطراب
        داود معنوی پور نسرین شادمان فر
        پژوهش حاضر با هدف مدل یابی آموزش خودشناسی بر اساس احساسات، مکانیسم های دفاعی و اضطراب انجام شد. 345 دانشجو با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به مقیاس های احساسات محقق ساخته (1397)، مقیاس اضطراب غلامی (1395)، مقیاس مکانیسم دفاعی آرنولد و همکاران DSQ (1996) پاسخ دادند. د أکثر
        پژوهش حاضر با هدف مدل یابی آموزش خودشناسی بر اساس احساسات، مکانیسم های دفاعی و اضطراب انجام شد. 345 دانشجو با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به مقیاس های احساسات محقق ساخته (1397)، مقیاس اضطراب غلامی (1395)، مقیاس مکانیسم دفاعی آرنولد و همکاران DSQ (1996) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ضریب معناداری بین احساسات و خودشناسی 47/54 بدست آمد و این مقدار نشان می دهد که احساسات بر خودشناسی تأثیر مثبت، مستقیم و معناداری دارد و ضریب معناداری بین مکانیسم دفاعی و خودشناسی 33/112 و این مقدار نیز نشان می دهد که مکانیسم دفاعی بر خودشناسی تأثیر مثبت، مستقیم و معناداری دارد. همچنین ضریب معناداری بین اضطراب و خودشناسی 45/0 بدست آمد و این مقدار نشان می دهد که اضطراب بر خودشناسی تأثیر معناداری ندارد. یافته ها نشان دادند که شاخص های برازش مدل اصلاح شده درحد مطلوب و قابل قبول هستند. شاخص نسبت مجذور کای به درجه آزادی برابر (68/2) است و نشانگر برازش مدل است. شاخص ریشه دوم میانگین خطای تقریب (RMSEA) برابر (08/0) است که با توجه به پایین بودن این شاخص، به منزله مطلوبیت برازش مدل است. شاخص نیکویی برازش (GFI) برابر(97/0) و شاخص برازش هنجار یافته (NFI) برابر (99/0) و شاخص برازش تطبیقی (CFI) برابر (98/0) است، که همگی حاکی از مطلوبیت مدل است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - مدل پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق با میانجیگری هوش هیجانی
        ایران صادقی افشین صلاحیان مهدیه صالحی
        این پژوهش با هدف سلامتی خانواده و کاهش تعارضات زناشویی به بررسی مدل پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق با میانجیگری هوش هیجانی پرداخت که بوسیله نمونه گیری خوشه ای به صورت تصادفی از مراجعین زوج مراکز مشاوره شهر تهران، 248نفر نمونه (115 زن و 133 مرد) انتخاب شد أکثر
        این پژوهش با هدف سلامتی خانواده و کاهش تعارضات زناشویی به بررسی مدل پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق با میانجیگری هوش هیجانی پرداخت که بوسیله نمونه گیری خوشه ای به صورت تصادفی از مراجعین زوج مراکز مشاوره شهر تهران، 248نفر نمونه (115 زن و 133 مرد) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی و همکارن (1396)، پرسشنامه خودشناسی قربانی و همکاران (2008)، پرسشنامه عشق استرنبرگ (1986)، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (منصوری، 1380) بودند. داده‌های پیمایش پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SMART.PLS و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری به شکل بدون خرده مقیاس تجزیه- تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آنست که متغیرهای خودشناسی، عشق توانستند واریانس هوش هیجانی را با مقدار 2/47 درصد توجیه کنند و این دو متغیر همراه متغیر میانجی توانستند واریانس تعارضات زناشویی را با مقدار 2/68 درصد پیش بینی کنند، همچنین نقش میانجی گری هوش هیجانی در هر دو مسیرمعنی دار بود. نتایج نشان داد که مدل پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق با میانجیگری هوش هیجانی دارای برازش مطلوب است. با توجه به نتایج این مطالعه تدوین یک پروتکل آموزشی – درمانی دقیق برای زوجین با هدف کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت جامعه پیشنهاد می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - معرفت نفس از دیدگاه قرآن کریم
        سیده پرگل شمسی علی اکبر افراسیاب پور علی فتح الهی
        یکی از نیازمندی های مهم بشر،نیاز به شناخت خویشتن است.زیرا انسان در سایه ی دستیابی به این علم،می تواند به رشد و کمال حقیقی دست پیدا کند. به دلیل اهمیت این موضوع،افراد و مکاتب گوناگون در این زمینه، نظریه پردازی نموده اند.قرآن کریم، کامل ترین کتاب آسمانی و بهترین منبع در ب أکثر
        یکی از نیازمندی های مهم بشر،نیاز به شناخت خویشتن است.زیرا انسان در سایه ی دستیابی به این علم،می تواند به رشد و کمال حقیقی دست پیدا کند. به دلیل اهمیت این موضوع،افراد و مکاتب گوناگون در این زمینه، نظریه پردازی نموده اند.قرآن کریم، کامل ترین کتاب آسمانی و بهترین منبع در باب معرفت نفس است.هدف از این پژوهش،بررسی معرفت نفس از دیدگاه قرآن کریم است. روش تحقیقی پژوهش مذکور،روش توصیفی با تحلیل محتوا می باشد.برای گردآوری اطلاعات،از روش کتابخانه ای استفاده شده است.در تحلیل داده ها از روش های توصیفی و استدلال عقلی، بهره گرفته شده است.در پژوهش مذکور،به موضوعاتی از جمله :نظر قرآن کریم در مورد معرفت نفس،رابطه ی معرفت نفس و معرفت الله،ابعاد وجودی انسان،آثار معرفت نفس،مراتب نفس و امتیازات و نقاط ضعف انسان، پرداخته شده است.بر اساس یافته های این نوشتار،قرآن کریم،دعوت به معرفت نفس نموده است.از نظر قرآن،یکی از دو طریق شناخت خداوند،معرفت نفس است.انسان به دلیل ماهیت دو بعدی،امتیازات و ضعف هایی دارد. قرآن کریم،این نقاط قوت و ضعف را ، برای انسان بیان کرده است؛تا در مسیر معرفت نفس،یاری گر وی باشد. تفاصيل المقالة