• فهرس المقالات آموزش‌وپرورش

      • حرية الوصول المقاله

        1 - واکاوی اجرای سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش
        افسانه نویدکیا رضا واعظی وجه الله قربانی زاده
        زمینه :تدارک سازوکارهای تحولی در سازمان بزرگ و گسترده آموزش و پرورش نیازمند مدیریت کارآمد و اثربخش است تا بتواند با استفاده حداکثری از امکانات و منابع موجود و برقراری تعامل فعال و اثربخش با ارکان سهیم و موثر در فرایند تحول، زمینه تحقق اهداف تحول را فراهم می آورد. آموزش أکثر
        زمینه :تدارک سازوکارهای تحولی در سازمان بزرگ و گسترده آموزش و پرورش نیازمند مدیریت کارآمد و اثربخش است تا بتواند با استفاده حداکثری از امکانات و منابع موجود و برقراری تعامل فعال و اثربخش با ارکان سهیم و موثر در فرایند تحول، زمینه تحقق اهداف تحول را فراهم می آورد. آموزش و پرورش به عنوان نهاد فرهنگی اجتماعی، نقش اساسی و بی بدیل در تربیت نیروی انسانی و تولید سرمایه اجتماعی و فرهنگی و در فرایند رشد و تعالی کشور ایفا می کند به گونه ای که آینده کشور در آئینه آموزش و پرورش امروز قابل مشاهده است.هدف: هدف این تحقیق، بررسی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از جهت اجرای موفق و یا عدم موفق آن در سازمان آموزش و پرورش است.روش ها: در این پژوهش ، رویکرد پژوهش کیفی بوده و در پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بدین منظور 8 مصاحبه نیمه ساختار یافته تخصصی با خبرگان و مجریان صورت پذیرفته است. تحلیل داده ها در فرآیند کدگذاری باز منجر به ظهور 429 کد در قالب 4 بخش اصلی گردید.یافته ها: تحلیل داده ها بر اساس تحلیل مضمون مبین آن است که چهار عامل نقش سازمان مجری، نقش نظام تدوین خط مشی گذاری، نقش مجریان خط مشی، نقش ماهیت خط مشی، بر موفقیت و عدم موفقیت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تاثیر بسرایی داشته و طبق داده های بدست آمده در مجموع سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در اجرا با شکست همراه بوده است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد به جای سند نویسی مجدد در آموزش و پرورش پیشنهاد می شود اسناد موجود نظیر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در ابتدا اجرایی شود و بعد به بحث سند نویسی بپردازیم که اجرای اسناد در آموزش و پرورش نیازمند داشتن انگیزه کارکنان و مجریان است. همچنین اجرایی شدن اسناد موجود در آموزش و پرورش از قبیل سند تحول بنیادین نیازمند درک و قبول مجریان و معلمین می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - شناسایی عوامل اثرگذار بر مشارکت نهاد خانواده در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی- تربیتی در کلانشهر تهران(مطالعه مناطق 2 و 12)
        محدثه فدایی سیدرضا صالحی امیری محمود مهر محمدی محمد مهدی ذوالفقار زاده کرمانی
        مقدمه و هدف پژوهش: سیاست‌گذاری فرهنگی به‌عنوان یکی از ارکان مهندسی فرهنگی، تنها هنگامی می‌تواند اهداف مطلوب فرهنگی را در جامعه محقق نماید که ابزارها و کنشگران سیاست‌گذاری را به‌طور فرابخشی و جامع برگزیند؛ چنین گزینشی، نقش و اثرگذاری نهاد خانواده را در این خصوص نمایان خو أکثر
        مقدمه و هدف پژوهش: سیاست‌گذاری فرهنگی به‌عنوان یکی از ارکان مهندسی فرهنگی، تنها هنگامی می‌تواند اهداف مطلوب فرهنگی را در جامعه محقق نماید که ابزارها و کنشگران سیاست‌گذاری را به‌طور فرابخشی و جامع برگزیند؛ چنین گزینشی، نقش و اثرگذاری نهاد خانواده را در این خصوص نمایان خواهد نمود؛ با این وجود، شاهد عدم مشارکت خانواده در سیاستگذاری‌های فرهنگی- تربیتی می‌باشیم. نوشتار حاضر با طرح این سؤال اصلی که اساساً چه عواملی در مشارکت نهاد خانواده در سیاست‌گذارهای فرهنگی- تربیتی اثرگذار است؟ به دنبال شناسایی عوامل اثرگذار بر مشارکت نهاد خانواده در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی- تربیتی در کلانشهر تهران (مشخصاً مناطق 2 و 12 شهرداری) با استفاده از روش پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد می‌باشد. روش پژوهش: جامعه هدف پژوهش شامل خبرگان حوزه سیاست‌گذاری فرهنگی- تربیتی و نیز خانواده‌های ساکن در مناطق دو و دوازده شهرداری تهران است که با استفاده از نمونه گیری نظری در مجموع تعداد 25 نفر به عنوان مشارکت‌کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده‌ها از دو روش بازبینی مشارکت‌کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت‌کننده در پژوهش استفاده شده است. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که عواملی چون: بازتعریف مفهوم مشارکت، بازتعریف نقش ذینفعان در سیاست‌گذاری‌ها، تحولات ساختاری- تشکیلاتی نظام تربیتی و نیز تصویب قوانین و مقررات مشارکت‌پذیری، در بروز پدیده سیاست‌گذاری فرهنگی- تربیتی اثرگذار است. نتیجه گیری: از میان عوامل شناسایی شده، چنانچه بازتعریف نقش ذینفعان در سیاست‌گذاری‌ها، تحولات ساختاری- تشکیلاتی و هم‌راستایی خانواده و نظام تربیتی صورت پذیرد، مشارکت خانواده در سیاست‌گذاری‌ها تسهیل می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - شناسایی شاخص‌های بهره‌وری مدیران ادارات آموزش‌وپرورش استان خراسان رضوی
        حسین مقدم مسلم چرابین حسن نوددهی احمد اکبری
        این پژوهش باهدف شناسایی شاخص‌های بهره‌وری مدیران ادارات آموزش‌وپرورش استان خراسان رضوی انجام‌شده است. پژوهش حاضر، ازنظر هدف توسعه ای و از نظر چگونگی گردآوری داده‌ها، آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش در مرحله کیفی شامل اساتید مدیریت آموزشی و خبرگان حوزه مدیریت بهره‌ أکثر
        این پژوهش باهدف شناسایی شاخص‌های بهره‌وری مدیران ادارات آموزش‌وپرورش استان خراسان رضوی انجام‌شده است. پژوهش حاضر، ازنظر هدف توسعه ای و از نظر چگونگی گردآوری داده‌ها، آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش در مرحله کیفی شامل اساتید مدیریت آموزشی و خبرگان حوزه مدیریت بهره‌وری بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند، 13 نفر به‌عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در فاز کمّی پژوهش، جامعه آماری شامل مدیران ادارات آموزش ‌و پرورش استان خراسان رضوی بود که 48 نفر با روش نمونه‌گیری سرشماری به سوالات پاسخ دادند. برای جمع‌آوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پرسشنامه پژوهش بر مبنای 4 مؤلفه و 90 گویه تنظیم شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌های کمی و کیفی، از تحلیل تماتیک و الگوریتم تحلیل مدل‌ها درروش Smart-PLS استفاده گردید. نتایج تحقیق منجر به شناسایی 4 شاخص عمده بهره وری مدیران آموزش و پرورش (فردی، مدیریتی، سازمانی و محیطی) و 20 مقوله شد. نتایج نشان داد شاخص بهره‌وری مدیران با شاخص فردی برابر 318/0، شاخص مدیریتی 340/0، شاخص سازمانی 208/0 و شاخص محیطی 201/0 می‌باشد و درنتیجه می‌توان گفت این شاخص‌ها بر بهره‌وری مدیران آموزش و پرورش تأثیر معنادار و مثبتی دارند. مدل نهایی پژوهش نیز از برازش مناسب برخوردار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - ارائه الگوی سرمایه سازمانی اثربخش در سازمان آموزش و پرورش استان کرمانشاه
        پریسا قیاسی محمدجواد کرم افروز فرامرز ملکیان الهام کاویانی
        هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی سرمایه سازمانی اثربخش در سازمان آموزش‌وپرورش استان کرمانشاه بود. روش پژوهش کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل 20 نفر از خبرگان که به‌صورت هدفمند انتخاب‌شده‌اند و تجارب ارزشمندی در حوزه مدیریت آموزشی داشتند. ابزار پژوهش مصاحبه أکثر
        هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی سرمایه سازمانی اثربخش در سازمان آموزش‌وپرورش استان کرمانشاه بود. روش پژوهش کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل 20 نفر از خبرگان که به‌صورت هدفمند انتخاب‌شده‌اند و تجارب ارزشمندی در حوزه مدیریت آموزشی داشتند. ابزار پژوهش مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته بود. برای اعتبار و پایایی نیز از روایی صوری و ضریب توافق بین کدگذاران استفاده شد. همچنین برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش نظام‌دار اشتراوس و کوربین با کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شد. یافته‌ها نشان داد عوامل علّی شامل عوامل فردی و عوامل سازمانی بودند. همچنین عوامل مداخله‌گر(عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی و عوامل فرهنگی اجتماعی)؛ زمینه‌ای(رهبری و بینش سازمانی، تأمین بودجه و امکانات، نوآوری و خلاقیت، توانمندسازی نیروی انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و یادگیری سازمانی)؛ راهبردها(تحقیق و توسعه مدیریت دانش، تفاهم فرد و سازمان ) و پیامدها نیز شامل (منشأ اثر بودن مدیران، اثربخشی سازمانی و ارتباطات حرفه‌ای) بودند. بر اساس نتایج می‌توان نتیجه گرفت که الگوی سرمایه سازمانی اثربخش در سازمان آموزش‌وپرورش از عوامل و شاخص‌های زیادی اثرگذار است که با توجه به شناسایی برخی از آن‌ها در این پژوهش می‌توان نسبت به اثربخشی بیشتر در نظام آموزش‌وپرورش اقدام کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - واکاوی مدیریت مدرسه محوری با استفاده از روش داده بنیاد
        ابراهیم شیرالی یدالله مهرعلیزاده نصراله قشقایی زاده
        هدف: مدرسه محوری ناظر بر دخالت و محول کردن بسیاری از حیطه‌های تصمیم‌گیری و اجرایی به آن از ایده‌ها و سیاست هایی است که در سطح نظام آموزش‌وپرورش اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است. هدف پژوهش حاضر واکاوی مدیریت مدرسه محوری با استفاده از روش داده بنیاد بود.روش: پژوهش با أکثر
        هدف: مدرسه محوری ناظر بر دخالت و محول کردن بسیاری از حیطه‌های تصمیم‌گیری و اجرایی به آن از ایده‌ها و سیاست هایی است که در سطح نظام آموزش‌وپرورش اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است. هدف پژوهش حاضر واکاوی مدیریت مدرسه محوری با استفاده از روش داده بنیاد بود.روش: پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی و روش پژوهش مطالعه موردی بود. جامعه آماری گروهی از خبرگان شامل معلمان و مدیران مدارس متوسطه و متخصصان و صاحب‌نظران حوزه آموزش بودند. از روش مصاحبه برای گردآوری داده‌های پژوهش استفاده شد. در پژوهش حاضر قابلیت اعتبار از طریق بررسی توسط شرکت‌کنندگان یا مصاحبه‌شوندگان صورت گرفته است. ضمن آنکه برای تائید و اعتبار یابی یافته‌های حاصل از بررسی وضعیت مطلوب، با هفت تن از متخصصان آموزشی مصاحبه‌ای به عمل آمد و اطلاعات به‌دست‌آمده از فرایند مصاحبه‌ها و کیفیت و عمق داده‌ها توسط گروه متخصصین مربوطه تائید شد. در این پژوهش از شیوه تحلیل نظریه داده بنیاد برای مقوله‌بندی مصاحبه‌ها پرداخته شد. تعداد 52 مقوله‌ در مرحله‌ کدگذاری‌ محوری‌ طبقه‌بندی‌ شدند و درنهایت‌ در مرحله‌ کدگذاری‌ پیشرفته‌ مقوله‌های‌ آشکارشده در قالب‌ ابعاد ٦ گانه‌ مدل پارادایمی‌، با روابطی‌ که‌ بین‌ آن‌ها وجود دارد در الگو جای‌ گرفتند.یافته ها: شرایط راهبردی به‌دست‌آمده نشان‌دهنده وجود ١٣ مؤلفه‌ مهم شامل‌: آموزش ضمن‌ خدمت‌ نیروی‌ انسانی‌، برنامه‌ریزی، بازنگری‌ اختیارات، اعتمادسازی‌ ذی‌نفعان، مشارکت‌ در تعیین‌ سیاست‌ها، پیش‌بینی‌ امکانات و منابع‌، انباشت‌ و ثبت‌ تجربه‌ها، تربیت‌ معلم‌ پژوهنده، سیاست‌گذاری‌ حمایتی‌، سیاست‌های‌ نظارتی‌، انعطاف‌پذیری‌ آموزشی‌، خط‌مشی‌ فرهنگ‌سازمانی، خط‌مشی‌ روابط‌ انسانی‌ است و 7 مؤلفه‌ شامل‌: رضایت‌ شغلی‌، کاهش‌ بوروکراسی‌، توسعه‌ مشارکت‌ اولیا در امور مدرسه‌، افزایش‌ ارتباطات مؤثر، افزایش‌ خلاقیت‌، ارتقای‌ کیفیت‌ آموزش، پیامدهای‌ منفی‌، به‌عنوان پیامدهای‌ مدرسه‌ محوری‌ انتخاب شدند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج می‌توان گفت مدیریت مدرسه محوری از ضروریات اداره مدارس امروزی است که برنامه رزان باید به مؤلفه‌های محوری آن توجه لازم داشته باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - طراحی الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
        فاطمه بازرگان حسین دایی زاد محمدعلی امیرتقوی
        هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه مشارکت‌کننده شامل اساتید متخصص و صاحب‌نظر در زمینه برنامه درسی در رشته آموزش ابتدایی دان أکثر
        هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه مشارکت‌کننده شامل اساتید متخصص و صاحب‌نظر در زمینه برنامه درسی در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از دانشگاه فرهنگیان تبریز، دانشگاه تهران، مازندران، خراسان رضوی و قم بودند که بر اساس روش نمونه‌گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز شامل مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی نیز با روش کدگذاری مجدد انجام شد که حاصل ضریب توافق بین کدگذاران 84/0 شد. برای تجزیه‌وتحلیل یافته‌ها نیز روش کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) به‌کاربرده شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که طراحی برنامه درسی بر اساس دانش تربیتی و موضوع تربیتی در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان به‌عنوان مقوله محوری، بر مبنای شرایط علی محتوای پژوهش و روش تدریس و ارزشیابی و از طریق راهبردهای تشویق های پژوهش-محوردانشجویان و برقراری ارتباط دانشجویان با منابع علمی با در نظر گرفتن ویژگی پذیرندگان (به‌عنوان زمینه الگو) مشتمل برانگیزش، نگرش و ارزش های پذیرندگان و نیز توسعه مهارت های پژوهشی به دست می آید. سپس پایایی این الگو توسط متخصصین مورد بررسی قرارگرفته و تائید شد. نتیجه‌گیری: برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی بر اساس سند تحول بنیادین دارای مؤلفه‌ها و شاخص‌های متعددی است که برنامه ریزان نظام آموزش‌وپرورش می‌توانند با اولویت‌بندی این مؤلفه‌ها و شاخص در جهت ارتقای کیفی برنامه درسی اقدام کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - شناسایی برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحت‌های تعلیم وتربیت در آموزش‌وپرورش
        معصومه ریحانی شیروان نازیا سادات ناصری محبوبه سلیمان پورعمران
        هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحت‌های تعلیم و تربیت در آموزش‌وپرورش بود. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ رویکردی، کیفی بود. مشارکت کنندگان مورد مطالعه در بخش کیفی، تعداد 25 نفر از خبرگان علمی، کیفی شامل اساتید و اعضای هیا أکثر
        هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل برنامه درسی سبز مبتنی بر ساحت‌های تعلیم و تربیت در آموزش‌وپرورش بود. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ رویکردی، کیفی بود. مشارکت کنندگان مورد مطالعه در بخش کیفی، تعداد 25 نفر از خبرگان علمی، کیفی شامل اساتید و اعضای هیات علمی رشته علوم تربیتی، برنامه‌ریزی درسی و محیط‌زیست دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه دولتی و دانشگاه آزاد استان خراسان شمالی و مدیران ارشد اداره کل آموزش‌وپرورش خراسان شمالی بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و از روش دلفی جهت گردآوری داده‌ها استفاده شد. در تحلیل داده‌ها در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل تم یا تحلیل مضمون استفاده گردید. برای سنجش روایی از روش سه سویه سازی استفاده شد. یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد ابعاد برنامه درسی سبز دارای چهار بعد (هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) و ساحت‌های تعلیم و تربیت دارای 6 بعد (اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ اقتصادی و حرفه‌ای؛ علمی و فناوری؛ اجتماعی و سیاسی؛ زیستی و بدنی و زیبایی‌شناختی و هنری) می‌باشد. همچنین در خصوص رتبه‌بندی مؤلفه‌های برنامه درسی سبز و ساحت‌های تعلیم و تربیت در آموزش‌وپرورش مشخص شد با توجه به مقادیر بار عاملی بیشترین اولویت در بعد هدف (احترام به طبیعت) – محتوا (ایجاد نگرش چند وجهی)، روش‌های تدریس (محتوای تلفیقی و بین‌رشته‌ای)، ارزشیابی (ارزشیابی بر اساس ایده پردازی در حل مسائل زیست‌محیطی)، می‌باشد. نتیجه گیری: ارتقاء فرهنگ محیط‌زیستی دانش آموزان به دلیل حساسیت سنی دانش آموزان دارای شرایط و ضوابط خاصی است و آموزش ارتقاء فرهنگ محیط‌زیستی دانش آموزان باید مسائل مختلفی را موردتوجه قرارداد. در نتیجه ارتقاء فرهنگ محیط‌زیستی دانش آموزان به دلیل حساسیت سنی دانش آموزان دارای شرایط و ضوابط خاصی است و آموزش ارتقاء فرهنگ محیط‌زیستی دانش آموزان باید مسائل مختلفی را موردتوجه قرارداد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - بررسی موانع اجرایی سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش بر اساس مدل فولن: موردکاوی ساحت تربیت زیبایی‌شناختی و هنری
        فاطمه سادات بیطرفان مرجان سجودی مرضیه دهقانی
        هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی موانع اجرایی ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش، بر مبنای مدل (Fullan, 2007) است. تمرکز بر ساحت تربیت هنری به‌طور ویژه نیز، بیشتر به این دلیل است که این ساحت، علی رغم اهمیت فراوان و البته تأثیر شگرفی که می تواند بر أکثر
        هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی موانع اجرایی ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش، بر مبنای مدل (Fullan, 2007) است. تمرکز بر ساحت تربیت هنری به‌طور ویژه نیز، بیشتر به این دلیل است که این ساحت، علی رغم اهمیت فراوان و البته تأثیر شگرفی که می تواند بر روحیه و به تبع، ارتقای سطح یادگیری فراگیران و حتی مربیان آن ها داشته باشد، ساحتی فراموش‌شده و مغفول مانده است. طرح پژوهش حاضر از نوع ترکیبی (آزمون هم زمان) است. جامعۀ این پژوهش، شامل دو گروه مستقل متخصصان برنامه درسی و تعلیم و تربیت (در بخش کیفی) و نیز معلمان دورۀ ابتدایی (در بخش کمی) است. حجم نمونه نیز شامل 12 نفر از متخصصان برنامه درسی و تعلیم و تربیت و 120 نفر از معلمان دورۀ ابتدایی است. روش نمونه گیری در بخش اول (کیفی) روش نظری و هدفمند بوده و ابزار آن نیز شامل مصاحبۀ نیمه‌ساختاریافته و ساختارنایافته و در بخش دوم (کمی) نیز هدفمند و ترجیحی بوده و ابزار پژوهش نیز شامل یک پرسشنامۀ محقق ساختۀ 30 سؤالی است. روش تجزیه‌وتحلیل داده های کمی، شامل آزمون های ویلکاکسون تک نمونه ای و فریدمن، به‌منظور رتبه بندی موانع اجرایی سند تحول بنیادین بر اساس مؤلفه های مدل فولن، است. تجزیه‌وتحلیل داده های کیفی نیز با استفاده از روش هفت مرحله ای (Colaizzi, 1987) انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از تأیید فاصلۀ ایجادشده میان طراحان سند تحول و مجریان آن در مدارس که این امر نیز خود، علاوه بر موانع اجرایی دیگر موجود، به ناکارآمدی سند تحول در مرحلۀ اجرا دامن می زند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - واکاوی شایستگی‌های معلمان عشایر کوچنده: مطالعه پدیدارشناسانه
        یعقوب رحیمی پردنجانی مریم شفیعی سروستانی جعفر جهانی مهدی محمدی
        هدف این پژوهش واکاوی شایستگی‌های معلمان عشایر کوچنده بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی هوسرلی انجام شده است. انتخاب مشارکت‌کنندگان بالقوه بر اساس معیار شرایط اقلیمی کشور در سه ناحیه آب و هوایی (کوهستانی، خزری و گرم و خشک) در چهار استان چهارمحال و بختیار أکثر
        هدف این پژوهش واکاوی شایستگی‌های معلمان عشایر کوچنده بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی هوسرلی انجام شده است. انتخاب مشارکت‌کنندگان بالقوه بر اساس معیار شرایط اقلیمی کشور در سه ناحیه آب و هوایی (کوهستانی، خزری و گرم و خشک) در چهار استان چهارمحال و بختیاری، گیلان، خراسان جنوبی و فارس صورت پذیرفت. چراکه معلمان دارای تجربه کار در این استان‌ها هر سه نوع شرایط آب و هوایی را پوشش می‌دهند. مشارکت‌کنندگان در پژوهش متشکل از 57 نفر معلم دارای تجربۀ تدریس در مناطق عشایری کوچنده با رویکرد نمونه‌گیری هدفمند و روش گلوله‌برفی انتخاب شدند. معیار کفایت تعداد مشارکت‌کنندگان، اشباع نظری بود. ابزار گردآوری داده‌های کیفی پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اولیه داده‌ها از معیارهای قابل‌قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده‌های کیفی استفاده شد. با توجه به روش کیفی پژوهش از شیوۀ تحلیل مضمون (شامل مضامین پایه، سازمان‌دهندۀ اول و دوم و فراگیر) برای تشکیل شبکه مضامین شایستگی معلمان عشایر کوچنده استفاده شد. نتایج نشان داد که از ترکیب و ادغام 223 کد پایه، درمجموع 170 مضمون پایه و 28 مضمون سازمان‌دهندۀ سطح اول شکل گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - ارائه چارچوب ادراکی برای تبیین اثرات و پیامدهای سیاست‌گذاری برنامه درسی در نظام آموزش‌وپرورش ایران
        ملیحه اصغری کورش فتحی واجارگاه محبوبه عارفی اباصلت خراسانی
        این پژوهش با هدف بررسی اثرات و پیامدهای سیاست‌گذاری برنامه درسی در نظام آموزش‌وپرورش ایران به‌منظور ارائه مدل انجام شده است. روش پژوهش روش آمیخته یا ترکیبی بود، بدین صورت که در بخش اول با تحلیل داده‌بنیاداز نوع اشتراوس و کوربین،ابعاد ، سطوح ، فرایند ، مشارکت کنندگان و م أکثر
        این پژوهش با هدف بررسی اثرات و پیامدهای سیاست‌گذاری برنامه درسی در نظام آموزش‌وپرورش ایران به‌منظور ارائه مدل انجام شده است. روش پژوهش روش آمیخته یا ترکیبی بود، بدین صورت که در بخش اول با تحلیل داده‌بنیاداز نوع اشتراوس و کوربین،ابعاد ، سطوح ، فرایند ، مشارکت کنندگان و مولفه‌های موثرسیاست‌گذاری برنامه درسی در نظام آموزش‌وپرورش ایران شناسایی و در بخش دوم با روش توصیفی از نوع پیمایشی به اعتبارسنجی آن‌ها پرداخته شد. جامعه آماری در بخش اول، نخبگان صاحب‌نظر ودارای تجربه در حوزه سیاست‌گذاری برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری نظری به آن‌ها مراجعه شد.در بخش دوم جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی در حوزه سیاست‌گذاری بودند. در بخش کیفی تعداد مصاحبه‌شوندگان 11 نفر بود ودر بخش کمّی بااستفاده از جدول مورگان تعداد 148 نفر نمونه برآورد شد. ابزار پژوهش در بخش اول، مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و در بخش دوم، پرسش‌نامه محقق‌ساخته مبتنی بر ابعاد و مؤلفه‌های استخراجی از دیدگاه صاحب‌نظران گوناگون است که روایی صوری و محتوایی آن پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی تأیید شده است. پایایی پرسش‌نامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ 0.96بود.در تحلیل کیفی یافته‌هااز پارادایم تفسیرگرایی و نرم افزار 2018 Maxqda استفاده شد. در تحلیل کمّی داده‌ها از روش تحلیل مسیر با نرم‌افزارSmartPLS3 استفاده شد. نتایج نشان داد اثرات و پیامدهای سیاست‌گذاری برنامه درسی در نظام آموزش‌وپرورش ایران عبارت‌از شرایط علی(عدم تعامل قدرتهای مسلط و دانش آکادمیک ،عدم شفافیت در فلسفه غالب موثر)، شرایط زمینه‌ای(مقاومت جامعه مخاطبین در مقابل سیاست‌های تجویزی، فرصت واقع بینی نسبت به نتایج عملیاتی سیاست)،شرایط میانجی(نگرش سهمیه ای به سیاست گذاری، فاصله بین سیاستگذار و سیاست پذیر) ، پدیده محوری(سیاستهای محتوا، سیاست های یاددهی و یادگیری،ارزشیابی سیاست‌هاو سیاست اهداف)،راهبردها(بسترسازی برای نظام چند تالیفی، اعمال چرخه پویا ، ایجاد فضای مشترک تصمیم سازی) و پیامدها(حساسیت سیاست ها نسبت به تحولات، استقرار چرخه فعال سیاست گذاری،اجرای عدم تمرکز تا سطح مدارس) بوده لست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - شناسایی مولفه‌های موثر بر شایستگی حرفه‌ای مدیران مدارس از دید متخصصان آموزش‌وپرورش
        مهرداد ابراهیم‌پور مسلم چرابین احمد اکبری احمد زنده‌دل
        توسعه حرفه‌ای مدیران مدارس به دلیل نقش آن در توسعه حرفه‌ای معلمان، بهبود فرایند یاددهی و یادگیری و موفقیت دانش‌آموزان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. هدف این پژوهش شناسایی مولفه‌های موثر بر شایستگی حرفه‌ای مدیران مدارس از دید متخصصان آموزش‌وپرورش بود. مطالعه حاضر از نظر هدف ک أکثر
        توسعه حرفه‌ای مدیران مدارس به دلیل نقش آن در توسعه حرفه‌ای معلمان، بهبود فرایند یاددهی و یادگیری و موفقیت دانش‌آموزان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. هدف این پژوهش شناسایی مولفه‌های موثر بر شایستگی حرفه‌ای مدیران مدارس از دید متخصصان آموزش‌وپرورش بود. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجر کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان آموزش‌وپرورش در سال تحصیلی 98-1397 بودند که تعداد 15 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش‌های نمونه‌گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از روش مصاحبه نیمه‌ساختاریافته استفاده و داده‌ها طبق رویکرد گراند تئوری با روش‌های کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که مولفه‌های موثر بر شایستگی حرفه‌ای مدیران مدارس شامل پنج مقوله اصلی و هفده مقوله فرعی (زیرمقوله) بود. مقوله‌های اصلی شامل مهارت‌های انسانی (یک زیرمقوله شاخص‌های انسانی)، مهارت‌های ادراکی (یک زیرمقوله اکتساب مهارت‌های ادراکی)، شاخص‌های روانی و ذهنی- اخلاقی (دو زیرمقوله شاخص‌های شناختی و ذهنی و اخلاقیات)، مهارت‌های مدیریتی (یازده زیرمقوله مدیریت ارتباطات درون‌سازمانی، مدیریت ارتباطات برون‌سازمانی، رهبری فرایندهای یاددهی و یادگیری، برنامه‌ریزی، رفتار سازمانی، نظارت بر پژوهش، منابع مالی و تجهیزات، توسعه کارکنان، نظارت بر تغییرات و تحولات درون‌سازمانی، ارزشیابی و کنترل و تخصص و مهارت فناوری) و دانش تخصصی (دو زیرمقوله دانش فنی و دانش عمومی) بودند. با توجه به نتایج، برنامه‌ریزی برای بهبود شایستگی حرفه‌ای مدیران مدارس بر اساس مقوله‌های اصلی و فرعی آن ضروری است، لذا با آموزش مقوله‌های اصلی و فرعی می‌توان گام موثری در ارتقای شایستگی حرفه‌ای آنان برداشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - ارائه مدل بهسازی منابع انسانی با رویکرد رهبری تحول‌گرا در سازمان آموزش‌ و پرورش استان تهران
        بهنام قیصری مجتبی معظمی عبد الرضا سبحانی
        مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل بهسازی منابع انسانی با رویکرد رهبری تحول‌گرا در سازمان آموزش‌وپرورش استان تهران انجام شد. روش مطالعه توصیفی بود. جامعه آماری این مطالعه مدیران و معاونان آموزش‌وپرورش استان تهران بودند. حجم نمونه آماری 320 نفر تعیین شده بود که به‌صورت نمونه‌گ أکثر
        مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل بهسازی منابع انسانی با رویکرد رهبری تحول‌گرا در سازمان آموزش‌وپرورش استان تهران انجام شد. روش مطالعه توصیفی بود. جامعه آماری این مطالعه مدیران و معاونان آموزش‌وپرورش استان تهران بودند. حجم نمونه آماری 320 نفر تعیین شده بود که به‌صورت نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه بهسازی منابع انسانی با رویکرد رهبری تحول‌گراست که طی یک مطالعه کیفی تهیه شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و مدل معادلات ساختاری انجام شد. یافته‌های این مطالعه نشان داد مدل ارائه‌شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است. درنتیجه می‌توان با تکیه بر مؤلفه‌های مدل، با ویژگی‌های رهبری تحول گرا زمینة مناسب برای بهسازی منابع انسانی را در سازمان‌ها فراهم کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - ارائه مدل مناسب رهبری تحول‌گرا در سازمان آموزش ‌و پرورش تهران
        بهنام قیصری مجتبی معظمی عبدالرضا سبحانی
        با توجه به‌ضرورت نگاه و حرکت سازمان آموزش‌وپرورش در راستای سند تحول بنیادین، نیازمند درک صحیحی از امر تحول و قبول این موضوع است، که طراحی سازمان تحول‌گرا برای سازمان آموزش‌وپرورش، ضمن آنکه می‌تواند در تأمین انتظارات ذینفعان نقش به سزایی داشته باشد، به پیاده‌سازی سند تحو أکثر
        با توجه به‌ضرورت نگاه و حرکت سازمان آموزش‌وپرورش در راستای سند تحول بنیادین، نیازمند درک صحیحی از امر تحول و قبول این موضوع است، که طراحی سازمان تحول‌گرا برای سازمان آموزش‌وپرورش، ضمن آنکه می‌تواند در تأمین انتظارات ذینفعان نقش به سزایی داشته باشد، به پیاده‌سازی سند تحول بنیادین کمک شایانی خواهد کرد. مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل رویکرد رهبری تحول‌گرا در سازمان آموزش‌وپرورش استان تهران انجام شد. روش مطالعه توصیفی بود. جامعه آماری این مطالعه مدیران و معاونین آموزش‌وپرورش استان تهران بودند. حجم نمونه آماری 320 نفر تعیین بود که به‌صورت نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه رویکرد رهبری تحول‌گرا بود که طی یک مطالعه کیفی تهیه‌ شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و مدل معادلات ساختاری انجام شد. یافته‌های این مطالعه نشان داد مدل ارائه شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است. نتایج نشان داد در بعد فردی بار عاملی مولفه نگرش فردی0413/0، رهبری اخلاقی 0451/0، فرهنگ تعهد آفرینی0403/0، مسئولیت‌پذیری0432/0، ارتباطات فردی472/0 بود. و در بعد سازمانی بار عاملی مولفه‌های عدالت محوری0436/0، جو اخلاقی0438/.، سیاست‌های حمایتی0461/0، ارزیابی عملکرد0462/، یادگیری حرفه‌ای 0419/0، سازگاری شغلی0521/0، بدست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - تبیین ابعاد و مؤلفه‌های مدل بهره‌وری مدیران آموزش‌وپرورش استان لرستان
        حجت فلاح پور ابراهیم پورحسینی شجاع عربان
        پژوهش حاضر باهدف تبیین ابعاد و مؤلفه‌های مدل بهره‌وری مدیران آموزش‌وپرورش استان لرستان انجام شد. روش تحقیق تلفیقی (کیفی- کمّی) و ازنظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل 12 نفر از خبرگان و در مرحله‌ کمّی کلیه مدیران مدارس دوره دوم متوسطه آموزش‌وپرورش استان أکثر
        پژوهش حاضر باهدف تبیین ابعاد و مؤلفه‌های مدل بهره‌وری مدیران آموزش‌وپرورش استان لرستان انجام شد. روش تحقیق تلفیقی (کیفی- کمّی) و ازنظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل 12 نفر از خبرگان و در مرحله‌ کمّی کلیه مدیران مدارس دوره دوم متوسطه آموزش‌وپرورش استان لرستان به تعداد 411 نفر بودند. برای تعیین حجم نمونه کیفی از روش اشباع نظری و در بخش کمّی، از جدول کرجسی- مورگان تعداد 199 نفر (102 مرد و 97 زن) به‌عنوان نمونه آماری تعیین و با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته‌ای بود که اعتبار آن توسط اساتید و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ بررسی و مقدار 82/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها نیز از نرم‌افزارهای Spss26 و معادلات ساختاری lisrel استفاده شد. نتایج بخش کیفی با پانل دلفی نشان داد هفت مؤلفه‌ عوامل انگیزشی، عوامل مدیریتی، عوامل محیطی، عوامل توانمندسازی، عوامل مقبولیت، عوامل نوآوری و عوامل سازمانی و 62 شاخص برای بهره‌وری مدیران شناسایی شد. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد بارعاملی عوامل انگیزشی 84/0، عوامل مدیریتی 79/0، عوامل محیطی 80/0، عوامل توانمندسازی 72/0، عوامل مقبولیت 83/0، عوامل نوآوری 69/0 و عوامل سازمانی 85/0 هستند. همچنین تمام شاخص‌های برآورد مدل اندازه‌گیری نشان از برازش مناسب مدل بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - طراحی و آزمون مدل تسهیم دانش (مطالعه موردی: کارکنان آموزش‌وپرورش)
        فرهمند زبردست حسین مهرداد راضیه جلیلی
        پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل تسهیم دانش (مطالعه موردی در بین کارکنان آموزش و پرورش) انجام گرفته است. در این پژوهش از روش پژوهش ترکیبی یا آمیخته از طریق تلفیق روش‌های کیفی و کمی استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی مرحله شامل کلیه اساتید دانشگاه‌ها، کارشناسان أکثر
        پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل تسهیم دانش (مطالعه موردی در بین کارکنان آموزش و پرورش) انجام گرفته است. در این پژوهش از روش پژوهش ترکیبی یا آمیخته از طریق تلفیق روش‌های کیفی و کمی استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی مرحله شامل کلیه اساتید دانشگاه‌ها، کارشناسان و صاحب نظران حوزه مدیریت آموزشی و کارکنان اداری با تجربه آموزش و پرورش بویژه خبرگان دربحث تسهیم دانش بودند و نمونه آماری در این بخش شامل8 نفر از اساتید دانشگاه‌ها، 4 نفر ازکارشناسان و خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و 4 نفر از کارکنان اداری آموزش و پرورش بودند که با آنها مصاحبه انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی شامل کلیۀکارکنان اداری آموزش و پرورش بوده است که براساس آخرین آمار و اطلاعات موجود در معاونت پژوهش و برنامه ریزی اداره کل آموزش و پرورش در سال تحصیلی 99 - 98 در مجموع 1412 نفر از فرهنگیان در پست های اداری مشغول به کار بودند که محقق با استفاده ار روش خوشه ای چند مرحله ای نمونه ای به حجم 304 نفر از آنان را انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته را به اجرا در آورد ( محقق براساس معیارهای استخراج شده از مرحله کیفی شامل اسناد، کتب، مقالات و مصاحبه نیمه ساختار یافته و در سه مرحله کدگذاری باز ، کدگذاری محوری و کُد‌گذاری انتخابی به طراحی پرسشنامه محقق‌ساخته برای مدل تسهیم دانش در بین کارکنان آموزش و پرورش نیاز اقدام نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - شناسایی مؤلفه‌های مدرسه پژوهش‌محور به منظور ارائه یک الگوی جامع برای آموزش‌وپرورش دولتی ایران
        الهام چاوشی بدری شاه طالبی رضا ابراهیم زاده دستجردی
        پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مؤلفه‌های مدرسه پژوهش‌محور و ارائه‌ الگویی جامع برای آموزش‌وپرورش دولتی بود. روش تحقیق از نوع آمیخته و استراتژی پژوهش، اکتشافی- متوالی بود. روش تحقیق بخش کیفی، نظریه زمینه‌ای و روش تحقیق بخش کمی، پیمایش بود. حجم نمونه در بخش کیفی، 23 نفر از ک أکثر
        پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مؤلفه‌های مدرسه پژوهش‌محور و ارائه‌ الگویی جامع برای آموزش‌وپرورش دولتی بود. روش تحقیق از نوع آمیخته و استراتژی پژوهش، اکتشافی- متوالی بود. روش تحقیق بخش کیفی، نظریه زمینه‌ای و روش تحقیق بخش کمی، پیمایش بود. حجم نمونه در بخش کیفی، 23 نفر از کارشناسان آموزش‌وپرورش و معلمان دارای سابقه کار بالا در شهر اصفهان و در بخش کمی 300 نفر از مدیران مدارس اول و دوم متوسطه کشور بود. برای تحلیل داده‌ها در مرحله کیفی از شیوه کدگذاری و در مرحله کمی از رویکرد مدل‌سازی معادله ساختاری واریانس‌محور استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر این است که عوامل علی (ناکارآمدی ساختار آموزش‌محور، نگرش توسعه‌گرایانه، ضرورت قانونی، و توسعه تفکر آینده‌نگرانه)، عوامل زمینه‌ای (تغییر سیاست‌های یادگیری، بسترسازی چندوجهی و حمایت‌گری نهادی)، و عوامل مداخله‌گر (عوامل خرد و عوامل کلان) بر راهبردهای مدرسه پژوهش‌محور (احیای رسالت مدرسه و بازآرایی عناصر آموزشی) تأثیرگذار هستند. این راهبردها دارای پیامدهایی در سطح فردی و اجتماعی – سازمانی هستند. نتایج بخش کمی نشان می‌دهد که راهبرد احیای رسالت مدرسه می‌تواند با واسطه‌گری خویش، 58 درصد از تغییرات در پیامدهای فردی، و 55 درصد از تغییرات در پیامدهای سازمانی – اجتماعی را تبیین نماید. همچنین، راهبرد بازآرایی عناصر آموزشی با واسطه‌گری خویش، 71 درصد از تغییرات در پیامدهای فردی، و 67 درصد از تغییرات در پیامدهای سازمانی – اجتماعی را تبیین نماید که مقدار بالایی از قدرتِ تبیین‌کنندگی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - تبیین مدل تصمیم‌گیری منابع انسانی بر پذیرش مسئولیت اجتماعی سازمان (CSR): مورد مطالعه معاونت تربیت‌بدنی و سلامت آموزش و پرورش خراسان رضوی
        هادی وطنخواه علی فهیمی نژاد سیدمصطفی طیبی ثانی
        تصمیم‌گیری منابع انسانی در پذیرش مسئولیت اجتماعی سازمان به‌عنوان هدف سازمان جهت به حداقل رساندن یا حذف هرگونه اثرات مضر و افزایش اثرات بلندمدت بر جامعه تعریف‌شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر تصمیم‌گیری منابع انسانی بر پذیرش مسئولیت اجتماعی در سطح معاونت تربیت أکثر
        تصمیم‌گیری منابع انسانی در پذیرش مسئولیت اجتماعی سازمان به‌عنوان هدف سازمان جهت به حداقل رساندن یا حذف هرگونه اثرات مضر و افزایش اثرات بلندمدت بر جامعه تعریف‌شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر تصمیم‌گیری منابع انسانی بر پذیرش مسئولیت اجتماعی در سطح معاونت تربیت‌بدنی و سلامت اداره کل آموزش‌وپرورش استان خراسان رضوی بود.روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی و پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان در معاونت تربیت‌بدنی و سلامت (مجموعاً 79 نفر) را شامل شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه عوامل مؤثر بر مسئولیت اجتماعی سازمان استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصین تائید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. یافته‌ها نشان داد که بر اساس میزان اثر هر یک از سازه‌های پیش‌بین بر سازه ملاک روش بشردوستانه بیش‌ترین اثر را بر مسئولیت‌های اجتماعی کارکنان داشته است. سپس روش اخلاقی CSR و پس از آن روش اقتصادی CSR و روش قانونیCSR بر مسئولیت‌های اجتماعی کارکنان اثرگذار بودند.جامعه از آموزش‌وپرورش این انتظار را دارد که در زمینه‌های مختلف به‌موقع و به‌درستی نیازهای دانش آموزان را بشناسند و محصولات سالم و خدمات درست به آن‌ها عرضه نمایند و نسبت به جامعه، احساس مسئولیت کنند. لذا معاونت تربیت‌بدنی و سلامت آموزش‌وپرورش استان خراسان رضوی، نشان داده‌اند که نمی‌توانند با به کار بردن رویکردها و راهبردهای قدیمی پاسخگوی نیاز ذینفعان و قشرهای مختلف جامعه باشند و نیاز است که به‌سوی به‌کارگیری راهبردهای جدید حرکت کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - تأثیر معنویت گرایی بر اخلاق کاری کارکنان سازمان آموزش‌وپرورش استان گلستان جهت ارائه مدل
        سیده فاطمه میرعابدینی محمد صالحی کیومرث نیازآذری
        امروزه سازمان‌ها براساس پارادایم جدید مدیریتی به دنبال مفاهیمی مانند معنویت‌گرایی هستند. در همین راستا پژوهش حاضر به دنبال ارائه و تدوین مدل اثر معنویت‌گرایی بر اخلاق کاری کارکنان در سازمان آموزش‌وپرورش می‌باشد. به‌منظور ارائه مدل از رویکرد آمیخته (کیفی_کمی) و روش نظر أکثر
        امروزه سازمان‌ها براساس پارادایم جدید مدیریتی به دنبال مفاهیمی مانند معنویت‌گرایی هستند. در همین راستا پژوهش حاضر به دنبال ارائه و تدوین مدل اثر معنویت‌گرایی بر اخلاق کاری کارکنان در سازمان آموزش‌وپرورش می‌باشد. به‌منظور ارائه مدل از رویکرد آمیخته (کیفی_کمی) و روش نظریۀ داده بنیاد استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش نمونه‌گیری به روش گلوله برفی و با مصاحبه عمیق با 26 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان آموزش‌وپرورش صورت گرفت که منجر به شناسایی عوامل مدل گردید. در بخش کمی نیز برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان، تعداد 145 نفر تعیین گردید. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات به روش نظریه‌پردازی زمینه‌ای مبتنی بر 3 نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. همچنین جهت کدگذاری محوری از الگوی پارادایمی استراوس و کوربین استفاده گردید که معنویت‌گرایی به‌عنوان مقوله محوری شناسایی شد. اجزای الگوی پارادایمی جهت کدگذاری محوری عبارت‌اند از مقوله محوری، شرایط علّی، زمینه یا بستر حاکم، شرایط مداخله‌گر، استراتژی‌ها و کنش‌های متقابل و پیامدها. نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که وجود معنویت‌گرایی در سازمان بر اخلاق کاری تأثیر دارد و موجب ارتباطات مؤثر، افزایش صمیمیت، بهبود شرایط کاری، اهمیت دادن به همکاران، عدم فساد مدیران، افزایش تمایل به کار، تعهد و بهادادن به کارهای اخلاقی می‌شود؛ لذا بهره‌گیری و تقویت معنویت در محیط کار می‌توانند باعث ایجاد بستر مناسبی برای رشد رفتارهای شخصی و سازمانی شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - الگوی مفهومی نقشه ی جامع فرهنگی نظام آموزش‌وپرورش ایران نظریه داده بنیاد
        علی نقی معینی علی معقول مسلم چرابین
        نقشه‌ی جامع فرهنگی و اجرای برنامه‌های مرتبط با آن، یکی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزش‌وپرورش است که به گونه مستقیم وغیرمستقیم منجر به بالندگی فرهنگی سازمانی، توسعه فرهنگی فردی وانسجام اجتماعی آموزش‌وپرورش می‌شود.هدف پژوهش حاضرتدوین الگوی مفهومی نقشه جا أکثر
        نقشه‌ی جامع فرهنگی و اجرای برنامه‌های مرتبط با آن، یکی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزش‌وپرورش است که به گونه مستقیم وغیرمستقیم منجر به بالندگی فرهنگی سازمانی، توسعه فرهنگی فردی وانسجام اجتماعی آموزش‌وپرورش می‌شود.هدف پژوهش حاضرتدوین الگوی مفهومی نقشه جامع فرهنگی نظام آموزش و پروش است.پژوهش حاضرکیفی بوده که با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد.دراین راستا بااستفاده ازرویکردهدف مندوبه‌کارگیری معیاراشباع نظری،مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته با15نفر (7نفراز اعضای هیات علمی متخصص درحوزه مدیریت آموزشی، 5 نفراز مدیران ستادی آموزش‌وپرورش و3نفرازمدیران مدارس)انجام شد.برای به دست آوردن اعتباروروایی داده‌ها از دو روش بازبینی مشارکت‌کنندگان و مرورخبرگان غیرشرکت‌کننده در پژوهش استفاده‌شده است. نتایج تحلیل داده‌ها در‌ طی سه مرحله کدگذاری انتخابی،کدگذاری محوری وکدگذاری بازحاکی از16مقوله کلی است که این مقاله یافته‌های پژوهش را در چارچوب مدل پارادایمی شامل:پدیده محوری(ارزش‌ها،مبانی،اصول)عوامل علی(عوامل کلان فرهنگی،شرایط سازمانی،عوامل فردی خانوادگی)عوامل مداخله‌گر(فرهنگ ملی وعمومی،قوانین وسیاست)عوامل زمینه‌ای(فرهنگ‌سازمانی،جوحمایتی سازمانی)راهبردها(اتخاذاستراتژی نهادینه‌سازی، مشارکت همه‌جانبه،توسعه زیرساخت‌های فرهنگی) و پیامدهای نقشه جامع فرهنگی(بالندگی فرهنگی سازمانی، توسعه فرهنگی فردی و انسجام اجتماعی) تحلیل کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - شناسایی و تبیین مؤلفه‌های جهانی‌شدن با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش
        ابراهیم شیخ بهائی جهانبخش رحمانی زهره سعادتمند
        موضوع جهانی‌شدن یکی از واقعیت‌های موجود زندگی بشری است که فراتر از مرزهای جغرافیایی عمل نموده و تمام محورهای زندگی ازجمله آموزش‌وپرورش را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. از طرفی سند تحول بنیادین به‌عنوان راهنمای نظام آموزش‌وپرورش مطرح است که بررسی جهانی‌شدن و شیوه‌های أکثر
        موضوع جهانی‌شدن یکی از واقعیت‌های موجود زندگی بشری است که فراتر از مرزهای جغرافیایی عمل نموده و تمام محورهای زندگی ازجمله آموزش‌وپرورش را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. از طرفی سند تحول بنیادین به‌عنوان راهنمای نظام آموزش‌وپرورش مطرح است که بررسی جهانی‌شدن و شیوه‌های سند تحول بنیادین برای استفاده مؤثر از جهانی‌شدن ضروری است؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مؤلفه‌های جهانی‌شدن با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش بود. روش پژوهش حاضر کیفی – اکتشافی با تحلیل مضمون و ازنظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اسناد، رسمی و مکتوب و قوانین مرتبط به آموزش‌وپرورش در راستای جهانی‌سازی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی و همچنین سایر کتاب‌ها، پایان‌نامه‌ها و مقالات مرتبط با عنوان تحقیق در راستای پاسخ‌گویی به سؤالات و دست‌یابی به اهداف پژوهش موردنظر بود. حجم نمونه از راهکارهای موجود در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش که در جلسات از تاریخ 12/11/89 تا 5/7/1390 در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، با روش نمونه‌گیری قضاوتی تا رسیدن به اشباع نظری که در صورت تکراری بودن مفاهیم از ادامه روند مضامین تکراری صرف‌نظر گردید، انتخاب شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نیز از روش تحلیل مضمون با کدگذاری استفاده شد. یافته‌ها نشان داد 56 مفهوم و 5 مضمون اصلی شامل 1- ترمیم ساختاری (تحول و استانداردسازی)، 2- دانش کاربردی (فنی و تئوری)، 3- توسعه محوری (تحول راهبردی و توانمندسازی)، 4- مشارکت محوری (مدرسه محوری و تسهیل اجتماع‌محوری) و 5- تربیت شهروند جهانی (شهروند الکترونیک و اخلاق محور) برای جهانی‌شدن وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - شناسایی مؤلفه‌های مدیریت برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس
        عظیمه ابراهیمی میترا کامیابی حمداله منظری توکلی زهرا زین الدینی میمند
        هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه‌های مدیریت برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس بود. روش پژوهش حاضر کیفی و بر اساس تحلیل مضمون و ازنظر هدف کاربردی است. مشارکت‌کنندگان در پژوهش خبرگان دانشگاهی در رشته‌های برنامه درسی بودند که بنا بر ماهیت موضوع تعداد 15 نف أکثر
        هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه‌های مدیریت برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس بود. روش پژوهش حاضر کیفی و بر اساس تحلیل مضمون و ازنظر هدف کاربردی است. مشارکت‌کنندگان در پژوهش خبرگان دانشگاهی در رشته‌های برنامه درسی بودند که بنا بر ماهیت موضوع تعداد 15 نفربر اساس نمونه‌گیری هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته بود که سؤالات در حین مصاحبه تعدیل شدند. برای اعتبار یافته‌ها نیز ابتدا محقق تمام فرایند کدگذاری را مجدد وارسی نمود. همچنین برای اعتبار از روایی صوری و برای پایایی نیز متن چند مصاحبه با کدگذار دیگری مورد کدگذاری قرار گرفت که بر اساس ضریب توافق بین کدگذاران مقدار آن 89 درصد حاصل شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نیز از روش تحلیل مضمون با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که 4 مضمون اصلی شامل: عوامل توسعه برنامه درسی کوانتومی، پیامدهای توسعه برنامه درسی کوانتومی، شرایط مداخله گر توسعه برنامه درسی کوانتومی و راهبردهای توسعه برنامه درسی کوانتومی از مولفه های اصلی برنامه درسی مبتنی بر فیزیک کوانتومی هستند. همچنین، شاخص های این برنامه شامل: (توانایی دیدن هدفمند، توانایی احساس توان‌بخش، توانایی شناخت شهودی، ایجاد یادگیری چندبعدی، ایجاد قابلیت‌های بالقوه یادگیری، ایجاد محیط‌های یادگیری پویا، استفاده از تمام شبکه‌های عصبی مغز در یادگیری، تعارض باسنت، نگرش معلمان و مدیران، عدم شناخت رویکرد کوانتوم، تدریس خلاقانه، شناخت و آگاهی نسبت به دانش‌آموزان، تدریس مبتنی بر شهود، مشارکت دانش‌آموزان در کلاس و درگیر ساختن دانش‌آموزان، استفاده از تشویق و پاداش در آموزش و ارتقاء مسئولیت‌پذیری دانش‌آموزان) هستند. می‌توان نتیجه گرفت که برنامه درسی مبتنی بر فیزیک کوانتومی از دیدگاه خبرگان دارای مولفه‌های متعددی است که باید برنامه ریزان درسی می‌توانند در طراحی برنامه درسی بدان توجه نمایند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - بررسی اثرات جهانی‌شدن و لزوم مدیریت آموزش با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش
        ابراهیم شیخ بهائی جهانبخش رحمانی زهره سعادتمند
        موضوع جهانی‌شدن به‌عنوان یکی از واقعیت‌های جامعه بشری در زمان حاضر قلمداد می‌شود. جهانی‌شدن فراتر از مرزها عمل می‌کند و همین موجب شکنندگی بسیاری از حوزه‌های زندگی جوامع و تحت تأثیر قرار گرفتن آن شده است. این واقعیت همراه با فرصت‌ها و تهدیدهایی برای جوامع است که توجه به أکثر
        موضوع جهانی‌شدن به‌عنوان یکی از واقعیت‌های جامعه بشری در زمان حاضر قلمداد می‌شود. جهانی‌شدن فراتر از مرزها عمل می‌کند و همین موجب شکنندگی بسیاری از حوزه‌های زندگی جوامع و تحت تأثیر قرار گرفتن آن شده است. این واقعیت همراه با فرصت‌ها و تهدیدهایی برای جوامع است که توجه به آن جدی و ضروری است. جهانی‌شدن در حوزه آموزش دارای تأثیرات عمیقی بوده است به‌گونه‌ای که همه نظام‌های آموزشی نسبت به جهانی‌شدن آموزش و تغییرات پیش رو آگاه شدند. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی اثرات جهانی‌شدن و لزوم مدیریت آموزش با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش بود. این پژوهش با کیفی و تحلیل مضمون انجام گرفت. همچنین به لحاظ هدف نیز کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام متون اسناد سند تحول بنیادین قوانین مرتبط به آموزش‌وپرورش در راستای جهانی‌سازی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی بود. مراحل تجزیه‌وتحلیل نیز با روش کدگذاری انجام شد. برای اعتبار یافته‌ها ابتدا محقق خود مجدد به کدگذاری پرداخت و تمام مراحل کدگذاری‌ها را در اختیار چند استاد برجسته حوزه تعلیم و تربیت قرارداد تا به داوری و بیان دیدگاه خود راجع یافته‌ها بپردازند که این امر با برخی تغییرات و اصلاحات همراه بود. همچنین برای پایایی نیز چند متن به‌تصادف انتخاب شد و همراه با کدگذار دیگری به کدگذاری مجدد پرداخته شد که ضریب توافق 79/0 حاصل شد. یافته‌ها نشان داد مضامین آموزشی جهانی شدن شامل(بازمهندسی آموزشی و سیاستی، اصلاح محتوا و توسعه ظرفیت پژوهش و نوآوری)؛ مضامین تربیتی شامل (تعمیق تربیت و آداب اسلامی و تربیت شهروند جهانی) و مضامین فرهنگی شامل(تنوع‌بخشی، افزایش مشارکت، ارتقای منزلت اجتماعی و افزایش نقش شوراها) است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - شناسایی مؤلفه‌های مدیریت دانش با تاکید بر مبانی اسلامی مطالعه موردی: آموزش و پرورش شهر کرمان
        محمد مرادی خلج سعید صیادی زهرا شکوه محمد جلال کمالی
        هدف اصلی این پژوهش شناسایی مؤلفه‌های مدیریت دانش با تأکید بر مبانی اسلامی بود. روش پژوهش حاضر تلفیقی (کیفی- کیفی) و ازنظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان در مبحث مدیریت و مدیریت دانش به تعداد 15 نفر بودند که به‌صورت هدفمند و بر اساس قاعد أکثر
        هدف اصلی این پژوهش شناسایی مؤلفه‌های مدیریت دانش با تأکید بر مبانی اسلامی بود. روش پژوهش حاضر تلفیقی (کیفی- کیفی) و ازنظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان در مبحث مدیریت و مدیریت دانش به تعداد 15 نفر بودند که به‌صورت هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی نیز کلیه کارشناسان آموزش‌وپرورش شهر کرمان، در زمینه مدیریت دانش به تعداد نفر 245 بودند که حجم نمونه با توجه به جدول کوهن 124 نفر و به‌صورت تصادفی ساده تعیین شدند. ابزار پژوهش در بخش اول، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار یافته‌های کیفی با روایی صوری و پایایی نیز با کدگذاری مجدد توسط محقق و محققان بیرون از پژوهش حاصل شد. در بخش کمی نیز اعتبار داده‌ها با روایی صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ انجام شد که مقدار آن 81/0 شد. برای تحلیل نتایج نیز در بخش کیفی از روش کدگذاری سه مرحله شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد و برای داده‌های کمی از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم‌افزار SMART PLS2/2، استفاده شد. یافته‌ها نشان داد 12 مضمون محوری و 5 مؤلفه اصلی برای ایجاد مدیریت دانش مبتنی بر آموزه‌های اسلامی در کارکنان آموزش‌وپرورش وجود دارد. این مضامین محوری شامل شرایط علی توانمند سازهای مدیریت دانش (استراتژی اسلام محور و محیط اسلامی)؛ عوامل زمینه‌ای در توانمند سازهای مدیریت دانش (انگیزه فردی و فرهنگ دین‌مدار)؛ شرایط مداخله‌گر مؤثر بر توانمند سازهای مدیریت دانش (حیات‌بخشی به دانش و معنویت‌گرایی)؛ راهبردهای توانمند سازهای مدیریت دانش (تقویت فضائل اخلاقی، نهادینه کردن ارزش‌های اسلامی و ساختار سازمانی مبتنی بر دین و پیامدهای حاصل از توانمند سازهای مدیریت دانش شامل (کارکنان ارزشی و کسب منابع معنوی) بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - وضعیت مدیریت تعالی و عوامل سازنده آن در مدارس غیردولتی
        حمید هفت جواهریان سید فرهاد افتخارزاده عباس خورشیدی
        هدف اصلی پژوهش بررسی وضعیت مدیریت تعالی و عوامل سازنده آن در مدارس غیردولتی مقطع متوسطه آموزش‌وپرورش شهر تهران است. روش پژوهش از نوع پیمایشی مقطعی است. جامعه آماری مدیران، کارکنان، کارشناسان و متخصصان مناطق 19 گانه آموزش‌وپرورش شهر تهران دارای مدرک کارشناسی و یا بالاتر أکثر
        هدف اصلی پژوهش بررسی وضعیت مدیریت تعالی و عوامل سازنده آن در مدارس غیردولتی مقطع متوسطه آموزش‌وپرورش شهر تهران است. روش پژوهش از نوع پیمایشی مقطعی است. جامعه آماری مدیران، کارکنان، کارشناسان و متخصصان مناطق 19 گانه آموزش‌وپرورش شهر تهران دارای مدرک کارشناسی و یا بالاتر از آن به تعداد 12.000 نفر می‌باشد. حجم نمونه براساس نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای و جدول مورگان تعداد 375 نفر است. ابزار پژوهش، پرسش‌نامه 147 سؤالی‌ای است که براساس 9 عامل الگوی تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت مدل (EFQM) ویرایش 2013 اقتباس شد. روایی پرسش‌نامه، روایی سازه مربوط به تحلیل عاملی تأییدی می‌باشد. 70 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. پایایی پرسش‌نامه برای 9 عامل مذکور با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ (برابر 78/0، 82/0، 90/0، 80/0، 76/0، 92/0، 94/0، 87/0 و 86/0)، محرز گردید. برای تجزیه‌‌وتحلیل داده‌ها در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل عاملی تأییدی (ازطریق نرم‌افزار LISREL ) استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که مقادیر پارامتر استاندارد برای هر یک از عوامل 9 گانه مذکور، نشان‌دهنده بار عاملی آن‌ها روی متغیر نهفته مربوط بوده که مقدار 2< t منتاظر آن‌ها نیز معناداری سهم آن‌ها در اندازه‌گیری متغیر نهفته را نشان می‌دهد. تفاصيل المقالة