شناسایی مؤلفههای مدرسه پژوهشمحور به منظور ارائه یک الگوی جامع برای آموزشوپرورش دولتی ایران
الموضوعات :الهام چاوشی 1 , بدری شاه طالبی 2 , رضا ابراهیم زاده دستجردی 3
1 - دانشجوی دکترای مدیریت آموزشی، دانشکده علوم تربیتی و مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان،
2 - دانشیار گروه مدیریت آموزشی دانشکدة علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان
3 - استادیار گروه مدیریت فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
الکلمات المفتاحية: مدیریت آموزشی, مدرسه پژوهشمحور, آموزشوپرورش دولتی, روش تحقیق آمیخته,
ملخص المقالة :
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مؤلفههای مدرسه پژوهشمحور و ارائه الگویی جامع برای آموزشوپرورش دولتی بود. روش تحقیق از نوع آمیخته و استراتژی پژوهش، اکتشافی- متوالی بود. روش تحقیق بخش کیفی، نظریه زمینهای و روش تحقیق بخش کمی، پیمایش بود. حجم نمونه در بخش کیفی، 23 نفر از کارشناسان آموزشوپرورش و معلمان دارای سابقه کار بالا در شهر اصفهان و در بخش کمی 300 نفر از مدیران مدارس اول و دوم متوسطه کشور بود. برای تحلیل دادهها در مرحله کیفی از شیوه کدگذاری و در مرحله کمی از رویکرد مدلسازی معادله ساختاری واریانسمحور استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر این است که عوامل علی (ناکارآمدی ساختار آموزشمحور، نگرش توسعهگرایانه، ضرورت قانونی، و توسعه تفکر آیندهنگرانه)، عوامل زمینهای (تغییر سیاستهای یادگیری، بسترسازی چندوجهی و حمایتگری نهادی)، و عوامل مداخلهگر (عوامل خرد و عوامل کلان) بر راهبردهای مدرسه پژوهشمحور (احیای رسالت مدرسه و بازآرایی عناصر آموزشی) تأثیرگذار هستند. این راهبردها دارای پیامدهایی در سطح فردی و اجتماعی – سازمانی هستند. نتایج بخش کمی نشان میدهد که راهبرد احیای رسالت مدرسه میتواند با واسطهگری خویش، 58 درصد از تغییرات در پیامدهای فردی، و 55 درصد از تغییرات در پیامدهای سازمانی – اجتماعی را تبیین نماید. همچنین، راهبرد بازآرایی عناصر آموزشی با واسطهگری خویش، 71 درصد از تغییرات در پیامدهای فردی، و 67 درصد از تغییرات در پیامدهای سازمانی – اجتماعی را تبیین نماید که مقدار بالایی از قدرتِ تبیینکنندگی است.
_||_