این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای ارتقای نقش دانشگاهها در توسعه پایدار انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری در بخش کیفی را صاحبنظران و متخصصان حوزه توسعه پایدار تشکیل دادند که چکیده کامل
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای ارتقای نقش دانشگاهها در توسعه پایدار انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری در بخش کیفی را صاحبنظران و متخصصان حوزه توسعه پایدار تشکیل دادند که ملاک انتخاب آنان معیارهایی مانند داشتن مقالات علمی-پژوهشی در زمینه موضوع بود. از طریق مصاحبه با 10 نفر از متخصصان، اشباع داده‎ها صورت پذیرفت و افراد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی علوم تحقیقات، تهران شمال، تهران جنوب، تهران غرب، تهران مرکز و تهران شرق در سال 1397 بودند که به استناد آمار کسب شده بالغ بر 15125 بود. نمونهگیری به صورت تصادفی- خوشهای از بین جامعه پژوهش صورت گرفت. بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه حدود 400 نفر برآورد شد. در نهایت پس از توزیع تعداد 380 پرسشنامه جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. به منظور گردآوری دادهها از روش کتابخانه‎ای، مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته استفاده شد. تحلیل دادههای کیفی از طریق کدگذاری باز و محوری صورت گرفت. تحلیل دادههای کمی نیز با استفاده از نرمافزار SPSS و LISREL انجام شد. در بخش آمار استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی (تحلیل مولفههای اصلی) برای تعیین حوزههای مدل و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری و برای ارائه مدل از طریق نرمافزار AMOS استفاده شده است. در نهایت، مدلی مشتمل بر ابعاد و شاخصهای توسعه پایدار، حوزه اثرگذار دانشگاهی و سازوکارهای ارتقای توسعه پایدار ارائه گردید.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری اخلاقی در مدیریت ستادی وزارت آموزش و پرورش انجام پذیرفت.
روش: این پژوهش توسعه ای - کاربردی از نوع پژهش های آمیخته(کیفی – کمی) است که در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون برای شناسایی ابعاد، مولفه ها و عوامل موثر استفاد چکیده کامل
هدف: این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری اخلاقی در مدیریت ستادی وزارت آموزش و پرورش انجام پذیرفت.
روش: این پژوهش توسعه ای - کاربردی از نوع پژهش های آمیخته(کیفی – کمی) است که در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون برای شناسایی ابعاد، مولفه ها و عوامل موثر استفاده شد و در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیات علمی دانشگاه در رشته های مدیریت آموزشی و مدیریت فرهنگی همچنین مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش بودند که با 14 مصاحبه به اشباع نظری رسید. در بخش کمی با فرمول کوکران تعداد 202 نفر از مدیران کل و معاونین در سطح ستادی وزارت آموزش و پرورش به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با روش CVR تایید شد. آلفای کرونباخ با ضریب 0.802 نشان از پایایی بالای این پرسشنامه دارد.
یافته ها: در بخش کیفی برای رهبری اخلاقی 5 بعد و 31 مولفه و برای عوامل موثر بر رهبری اخلاقی 9 عامل اصلی و 43 عامل فرعی شناسایی گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، مدل تحقیق نشان داد که از بین ابعاد رهبری اخلاقی و عوامل موثر بر رهبری اخلاقی، ابعاد رهبری اخلاقی با ضریب 0.524 و عوامل موثر با ضریب 0.491 بر رهبری اخلاقی تاثیر دارند که نشان دهنده این است که ابعاد اهمیت بیشتری در ارتقاء رهبری اخلاقی دارند.
نتیجه گیری: مدیریت ستادی در وزارت آموزش و پرورش از طریق بکارگیری مولفه های رهبری اخلاقی بهتر می تواند رهنمودهای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را محقق کند.
پرونده مقاله
هدف: هدف تحقیق حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های به اشتراک گذاری تجارب مدیریت در مدارس ابتدایی به منظور ارائه یک مدل بوده است.
روش: روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی استان مرکزی در سال چکیده کامل
هدف: هدف تحقیق حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های به اشتراک گذاری تجارب مدیریت در مدارس ابتدایی به منظور ارائه یک مدل بوده است.
روش: روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی استان مرکزی در سال 1402-1401 به تعداد 209 نفر بود. برای انتحاب نمونه از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ابعاد به اشتراک گذاری تجارب مدیریت در مدارس ابتدایی شامل 253 گویه بود. روایی آن بر اساس نظر خبرگان تایید شد و ضریب اعتبار آن به روش آلفای کرونباخ برابر 94/0 بدست آمد. تحلیل داده ها بر اساس آزمون ها همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد بین وضع موجود و مطلوب مؤلفه های یادگیری سازمانی(همکاری های گروهی، درگیری شغلی، انگیزه شغلی، اعتماد سازمانی، بازنگری در ارزشیابی مدیران، جوّ سازمانی، مدیریت دانش، امنیت شغلی، تعهد سازمانی، و یادگیری سازمانی) تفاوت معناداری در سطح 01/0P≤ معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: یکی از مهمترین شاخص های اثربخشی مدیران در مدارس، به اشتراک گذاری تجارب مدیریتی است که مسئولان ارشد آموزش و پرورش می توانند با استفاده از مولفه های همکاری های گروهی، درگیری شغلی، انگیزه شغلی، اعتماد سازمانی، بازنگری در ارزشیابی مدیران، جوّ سازمانی، مدیریت دانش، امنیت شغلی، تعهد سازمانی، و یادگیری سازمانی به این امر مهم کمک کنند.
پرونده مقاله