چکیده هدف این مقاله بررسی واکنش صنایع کارخانهای کشورهای اروپایی واردکننده نفت ایران نسبت به قیمتهای انرژی در فاصله زمانی 2005-1970 است. از یک مدل ترانسلوگ دو مرحلهای برای تخمین کششهای تقاضای عوامل تولید و تقاضای سوخت استفاده شد. نتایج تحلیل بین عاملی نشان داد در غال چکیده کامل
چکیده هدف این مقاله بررسی واکنش صنایع کارخانهای کشورهای اروپایی واردکننده نفت ایران نسبت به قیمتهای انرژی در فاصله زمانی 2005-1970 است. از یک مدل ترانسلوگ دو مرحلهای برای تخمین کششهای تقاضای عوامل تولید و تقاضای سوخت استفاده شد. نتایج تحلیل بین عاملی نشان داد در غالب کشورها، انرژی یک نهاده تولیدی کم کشش است. نتایج تحلیل بین سوختی نشان داد گاز طبیعی سوخت جایگزین برای گازوییل در صنایع اروپایی است. با افزایش قیمت برق و گاز طبیعی، پیشبینی میشود نفت در بیشتر کشورها سوخت جایگزین برای این حاملهای انرژی باشد. حساسیت تقاضای انواع حاملهای انرژی (به استثنای گازوییل) کوچک برآورد شده است. این مطالعه نتایج مهمی برای تأمینکنندگان انرژی این صنایع و سیاستگذاران مسایل زیست محیطی دارد.
پرونده مقاله
این مقاله با بهرهگیری از فرضیه پورتر و پارادایم ساختار ـ رفتار ـ عملکرد، با درنظر گرفتن سیستم معادلات همزمان و لحاظ ارتباطات متقابل میان عناصر بازاری، تأثیر مقررات زیستمحیطی را بر رقابتپذیری صنایع کارخانهای کشورهای منتخب OECD (امریکا، کانادا و انگلستان) در فاصله زما چکیده کامل
این مقاله با بهرهگیری از فرضیه پورتر و پارادایم ساختار ـ رفتار ـ عملکرد، با درنظر گرفتن سیستم معادلات همزمان و لحاظ ارتباطات متقابل میان عناصر بازاری، تأثیر مقررات زیستمحیطی را بر رقابتپذیری صنایع کارخانهای کشورهای منتخب OECD (امریکا، کانادا و انگلستان) در فاصله زمانی 2013-1970 بررسی میکند. مخارج صرف شده صنایع برای کاهش آلودگی و ابداعات زیستمحیطی به ترتیب، متغیرهای جانشین برای مقررات زیستمحیطی و رقابتپذیری هستند. نتایج نشان داد افزایش مخارج صرف شده صنایع برای کاهش آلایندهها به طور معناداری میزان ابداعات و به تبع آن رقابتپذیری صنایع را افزایش میدهد که این نتیجه فرضیه ضعیف بودن پورتر مبنی بر تأثیر مثبت مقررات زیستمحیطی بر رقابتپذیری صنایع را تایید میکند.
پرونده مقاله