مقالۀ حاضر به بررسی تعیین نقاط چرخش در ادوار تجاری در اقتصاد ایران با استفاده از دادههای فصلی در دورۀ زمانی (1387:2-1367:1) میپردازد و برای عملی ساختن این مهم از رهیافت الگوی خودبازگشتی سوئیچینگ مارکف ارائه شده توسط همیلتون (1989)استفاده میکند. نتایج بدست آمده حکایت چکیده کامل
مقالۀ حاضر به بررسی تعیین نقاط چرخش در ادوار تجاری در اقتصاد ایران با استفاده از دادههای فصلی در دورۀ زمانی (1387:2-1367:1) میپردازد و برای عملی ساختن این مهم از رهیافت الگوی خودبازگشتی سوئیچینگ مارکف ارائه شده توسط همیلتون (1989)استفاده میکند. نتایج بدست آمده حکایت از آن دارد که در طی دورۀ یاد شده در سه مقطع زمانی، چهار رکود اتفاق افتاده است، طولانی ترین این رکودها در دورۀ زمانی [1372:2- 1371:2] با تداوم هفت فصل ظهور کرده است. نتایج بدست آمده بر این دلالت دارد که در دورۀ مورد بررسی هر بار وقوع رکود، بطور متوسط 74/1 فصل تداوم داشته است. این در حالی است که بروز هر دورۀ رونق در دورۀ مورد بررسی در اقتصاد ایران 66/6 فصل ادامه یافته است
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی عوامل ایجاد کننده تفاوت دستمزدها در صنایع بزرگ ایران در چارچوب نظریه دستمزد کارایی میپردازد. برای این منظور، از یک مدل پانل با استفاده از دادههای صنایع کشور بر اساس کدهای چهار رقمی طبقه بندیISIC برای دوره 1385-1374 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد چکیده کامل
این مقاله به بررسی عوامل ایجاد کننده تفاوت دستمزدها در صنایع بزرگ ایران در چارچوب نظریه دستمزد کارایی میپردازد. برای این منظور، از یک مدل پانل با استفاده از دادههای صنایع کشور بر اساس کدهای چهار رقمی طبقه بندیISIC برای دوره 1385-1374 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد تفاوت معناداری بین دستمزدها در بین صنایع کشور وجود دارد. بخشی از این تفاوت، به خصوصیات قابل مشاهده نیروی کار و بنگاه مانند جنسیت، تحصیلات، مهارت، تجربه، کارایی، اندازه بنگاه و امثال آن باز میگردد. بنابراین با کنترل این عوامل، هنوز تفاوت معناداری در دستمزدها بین صنایع باقی میماند. این نتایج تأییدی بر نظریه دستمزد کارایی است مبنی بر این که پراکندگی دستمزدها تنها ناشی از خصوصیات نیروی کار نیست.
پرونده مقاله
در این مقاله با به کارگیری سیستم تقاضای تقریباً ایدهال، تاثیر متغیرهای موثر بر سهم خودروسواری نو در سبد مصرفیخانوارهای شهری در دوره زمانی 1386-1370 مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل ازبرآورد به روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط نشان میدهد که تغییر چکیده کامل
در این مقاله با به کارگیری سیستم تقاضای تقریباً ایدهال، تاثیر متغیرهای موثر بر سهم خودروسواری نو در سبد مصرفیخانوارهای شهری در دوره زمانی 1386-1370 مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل ازبرآورد به روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط نشان میدهد که تغییر مخارج واقعی خانوار، بعد خانوار وتغییرات قیمتی سایر کالاها این سهم را تحت تاثیر قرار داده است. بررسی نتایج حاصل از برآورد کشش مخارجی وکشش قیمتی خودی خودرو به ترتیب نشان دهنده لوکس بودن و با کشش بودن خودرو در اقتصاد ایران میباشد. همچنین نتایج برآورد کششهای قیمتی متقاطع خودرو با سایر گروهها نشان میدهد که خودرو کالایی جانشین با سه گروه (خوراک، غیر خوراک، مسکن) میباشد بدین مفهوم که افزایش قیمت خودرو سبب افزایش سهم هر سه گروه در سبد هزینه ای خانوارمی شود.
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی رابطه میان رشد اقتصادی و رشد مصرف برق در برخی از کشورهای منتخب صادرکننده نفت در دوره زمانی 1972 تا 2008 میپردازد که در آن از هر دو روش تک معادله و دادههای ترکیبی استفاده میشود. نتایج تجربی مبتنی بر روش دادههای ترکیبی نشان میدهد که مسیر علّیت میان چکیده کامل
این مقاله به بررسی رابطه میان رشد اقتصادی و رشد مصرف برق در برخی از کشورهای منتخب صادرکننده نفت در دوره زمانی 1972 تا 2008 میپردازد که در آن از هر دو روش تک معادله و دادههای ترکیبی استفاده میشود. نتایج تجربی مبتنی بر روش دادههای ترکیبی نشان میدهد که مسیر علّیت میان رشد اقتصادی و رشد مصرف برق در بلند مدت بصورت دو طرفه و در کوتاه مدت از رشد مصرف برق به رشد اقتصادی است. این یافتهها دلالت بر آن دارد که کشورهای صادرکننده نفت منتخب، کشورهایی وابسته به انرژی برق می باشند. بنابراین سیاستهای کاهش تقاضای برق از طریق افزایش قیمت برق اثر نامطلوبی بر رشد اقتصادی این کشورها در کوتاه مدت و بلندمدت خواهد داشت.
پرونده مقاله
هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر مخارج مصرفی کالاهای بیدوام با استفاده از آمارهای متغیرهای سری زمانی طی سالهای 1358 تا 1386، مدل انتخابی از روش الگوی خود بازگشت برداری برآورد شده است. عوامل موثر بر هزینههای مصرفی نهایی کالاهای بیدوام، شامل درآمد قابل تصرف، ثروت، تو چکیده کامل
هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر مخارج مصرفی کالاهای بیدوام با استفاده از آمارهای متغیرهای سری زمانی طی سالهای 1358 تا 1386، مدل انتخابی از روش الگوی خود بازگشت برداری برآورد شده است. عوامل موثر بر هزینههای مصرفی نهایی کالاهای بیدوام، شامل درآمد قابل تصرف، ثروت، تورم، شاخص قیمت نسبی کالاهای بادوام به بیدوام و نرخ بهره حقیقی میباشد. نتایج نشانگر این است که با افزایش ثروت و افزایش درآمد مصرف کالاهای بیدوام افزایش مییابد. همچنین با افزایش شاخص کالاهای بادوام به کالاهای بیدوام، مصرف کالاهای بیدوام افزایش مییابد.
پرونده مقاله
هدف ازاین مقاله، تحلیل رابطه تقاضای نفت خام و رشد اقتصادی در کشورهای خاورمیانه با استفاده داده تابلویی در دوره 2007-1980 است. نتایج نشان میدهد تقاضای نفت خام از نظر قیمتی و درآمدی نامتقارن است و رشد اقتصادی مهمترین عامل موثر بر رشد مصرف نفت خام در این کشورها میباشد، ه چکیده کامل
هدف ازاین مقاله، تحلیل رابطه تقاضای نفت خام و رشد اقتصادی در کشورهای خاورمیانه با استفاده داده تابلویی در دوره 2007-1980 است. نتایج نشان میدهد تقاضای نفت خام از نظر قیمتی و درآمدی نامتقارن است و رشد اقتصادی مهمترین عامل موثر بر رشد مصرف نفت خام در این کشورها میباشد، همچنین تقاضای نفت خام از نظر قیمتی و درآمدی کم کشش میباشد اما کشش درآمدی نفت خام به مراتب بزرگتر از کشش قیمتی آن میباشد. به عبارت دیگر تغییرات رشد اقتصادی در مقایسه با تغییرات قیمت نفت خام بسیار تاثیرگذارتر است. عدم توانایی کشورهای مذکور در استفاده از انرژیهای جدید جایگزین نفت خام (حداقل در کوتاهمدت) از عوامل اصلی کم کشش بودن تقاضای نفت خام است. از طرفی بهعلت پایین بودن کشش قیمتی تقاضای نفت خام، این متغیرها نمیتواند تاثیر قابل ملاحظهای بر تقاضای نفت خام در کوتاهمدت داشته باشند.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین اهداف مدیران در بنگاههای اقتصادی، به دست آوردن حداکثر بازدهی از منابع موجود و دستیابی به سطوح بالاتر بهره وری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین بهره وری کل عوامل تولید در شرکت خوش نوش ساری طی دوره زمانی 88-1382 از دادههای ماهانه و تابع تولید بهره گرفته است. چکیده کامل
یکی از مهمترین اهداف مدیران در بنگاههای اقتصادی، به دست آوردن حداکثر بازدهی از منابع موجود و دستیابی به سطوح بالاتر بهره وری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین بهره وری کل عوامل تولید در شرکت خوش نوش ساری طی دوره زمانی 88-1382 از دادههای ماهانه و تابع تولید بهره گرفته است. بدین منظور، ابتدا دادههای مربوط به موجودی سرمایه، بر اساس روش روند نمایی در این شرکت برآورد شد. پس از انجام آزمون پایایی متغیرها، با بررسی توابع مختلف و مقایسههای آماری و اقتصادسنجی میان آنها، شکل تابع تولید کاب- داگلاس به عنوان مناسب ترین تابع تولید برای این شرکت انتخاب گردید. در نهایت با استفاده از شاخص کندریک، بهره وری کل عوامل تولید و همچنین رشد آن طی دوره مورد مطالعه محاسبه گردیدند. نتایج نشان دادند که در طول دوره مورد مطالعه، روند بهره وری کل عوامل تولید این شرکت، نهایتاً کاهش پیدا کرده ولی چون بهره وری متوسط بالاتر از بهره وری نهایی میباشد بنابراین، این شرکت در ناحیه دوم تولید قرار گرفته است.
پرونده مقاله